بالکان
بالکان شبه جزیرهای در جنوب شرقی اروپا میباشد. مذهب اول بالکانیها مذهب ارتدوکس است و اسلام دین دوم این منطقه است و یازده تا پانزده درصد کل جمعیت بالکان مسلمان هستند. گسترش اسلام در بالکان در دوران عثمانی بوده که چهار سده در آنجا حضور داشتهاند و بنابر نقلی ورود اسلام به بالکان توسط بازرگانان ایرانی صورت گرفته است. سازمان رسمی مسلمانان بالکان، جمعیت اسلامی است که در راس آن رئیس العلما یا مفتی اعظم قرار دارد و بزرگترین این سازمانها، جمعیت اسلامی بوسنی و هرزگوین است. مسلمانان بالکان در دوره حکومت عثمانی به سفرهای معنوی و مکانهای مقدس مثل سرزمین وحی برای کسب معلومات دینی و فراگیری معارف اسلامی از علمای برجسته اسلامی علاقه و اشتیاق داشتند و بیشتر این مسافران جوانان بودند. با عقبنشینی عثمانیها و تحولات دهه پایانی سده نوزدهم م. تا پایان جنگهای بالکان و جنگ جهانی اول در اوایل سده بیستم م. و تسلط دولت غیردینی در بالکان دورهای بسیار تاریک در تاریخ دینمداری مسلمانان را رقم زد، متدینین و دانشوران نتوانستند در مقابل هجمهها ایستادگی کنند، مدارس علم تجربی مدرن که برپایه ایدئولوژیهای غیرتوحیدی ادراره میشدند جای تعالیم اسلام را گرفتند در نتیجه سنت توحیدی اسلام کمکم رو به افول رفت، پایبندی به دستورات شرعی بهتدریج در کشورهای گوناگون منطقه ممنوع شد و آرام آرام تفکرات سکولار و لیبرال و کمونیست و ... جای تعالیم اسلام را گرفتند و تا چند سال سفر حج از رونق خود کاسته شد و زائران بسیار کمی و در بعضی مواقع هیچ زائری به سوی سرزمین وحی سفر نکرد. با پایان جنگ جهانی دوم در منطقه بالکان غربی در نخستین سفر رسمی حج در دوره جدید، رئیس العلماء جمعیت اسلامی یوگسلاوی، ابراهیم افندی فیضی، بههمراه چهار تن به حج رفتند این سفر رسمی به افزایش شمار حاجیان کمک کرد و در سالهای بعد شمار حاجیان افزایش پیدا کرد و دوباره سفر حج رونق پیدا کرد.
جغرافیا
بالکان شبه جزیرهای است در جنوب شرقی اروپا که از شرق به دریای سیاه، از غرب به دریای ادریاتیک، از جنوب به دریای مدیترانه، و از شمال به رودخانههای دانوب و ساوا و کوپا محصور شده است.[۱]نام بالکان که در زبان ترکی به صورت بالقان یا بلقان آمده، به رشته کوههایی که به نام هایموس در سرزمین یونان قرار داشته، اطلاق میشود. ترکان عثمانی در پی نفوذ در قاره اروپا و تصرف منطقه بالکان، آن را روم ایلی نامیدند. دریای مرمره و تنگه بسفر و داردانل، این شبه جزیره را از آسیای صغیر جدا میکند.[۲]بدین سان، اسلوونی، کرواسی، بوسنی و هرزگوین، کوزوو، مولداوی، صربستان، مونته نگرو، مقدونیه، آلبانی، بلغارستان، و رومانی از کشورهای شبه جزیره بالکان هستند.[۳]
مذهب
مسلمانان ساکن در اروپای جنوب شرقی دارای مشترکات دینی، تاریخی، و فرهنگی فراوان هستند. مردم این جوامع، به دو قوم ایلیر یا آلبانیایی، و اسلاو جنوبی، همراه اقلیت کمشمار مهاجران ترکتبار تعلق دارند. اسلاوهای جنوبی به چهار دسته بوشنیاقها، توربِشها، گوراناتسها و پوماکها یا مسلمانان بلغاری تقسیم میشوند. آنان، جز بکتاشیان (حدود 20% مسلمان آلبانی ساکن مقدونیه) و علویان بلغارستان که در اقلیت هستند، به لحاظ تمدنی و فرهنگی، دلبستگیهای فراوان به نمادهای اسلامی مورد حمایت ترکان عثمانی دارند و بیشترشان به لحاظ فقهی، حنفی مذهب و از نظر کلامی، ماتریدی مذهب بهشمار میآیند.
بیشتر بالکانیها مذهب ارتدوکس دارند و اسلام دین دوم این منطقه است. عثمانیها حدود چهار سده در بالکان حضور داشتند که پیامد آن، گسترش دین اسلام در این سرزمین بود. چنین برمیآید که ورود اسلام به این سرزمین از راههای گوناگون صورت گرفته است. گفتهاند بازرگانان ایرانی اسلام را به بالکان راه دادند.[۴]
تاریخ اسلامی بالکان
چند سده پیش از دوران فتوحات سپاه عثمانی، مسلمانانی در مجارستان، شمال صربستان و شرق بوسنی سکونت داشتند. شماری از پژوهشگران برآنند که معمار الازهر و بخشهایی دیگر از قاهره، شخصی به نام ابوالحسن جوهر بن عبدالله رومی صقلی، والی المُعزّ خلیفه فاطمیان در سده چهارم ق. از مردم اسلاو جنوبی و شیعه مذهب بوده است.[۵]
شهر اسکوپیه، پایتخت مقدونیه امروزی، در تاریخ 6 ژانویه 1392م. زیر تسلط ترکان عثمانی درآمد و به مرکز مهم نفوذ سپاه عثمانی در سرزمینهای مسیحی بالکان غربی تبدیل گشت. گزارششهای بر جای مانده از سال 1396م. نشان میدهد که در معدن فلز گلوهویتسی نزدیک شهر نوی پازار در جنوب صربستان امروزی، مسلمانان ساکن بودند و قاضی داشتند. نخستین مسجد در بوسنی، در دهه سی سده پانزدهم م. در اوستیکولینا بنا شد. نیز حاکم شناخته شده اسکوپیه، عیسیبیگ فرزند اسحاقبیگ، با ساخت مسجدی شکوهمند به سال 1457م. با نام مسجد قیصر، یا جامع عتیق مطابق مکتوبات قدیم ترکی، [۶] در ساحل چپ رودخانه میلیاتسکا در پیرامون کاخ یا سرای، شهر سَرایوو را پایه نهاد.[۷]ساکنان بومی مناطق گوناگون بالکان، از هنگام ورود عثمانیها، به تدریج به اسلام گرویدند و با وجود وضعیت متفاوت سیاسی و اجتماعی در دورههای گوناگون، با حمایت دولت مرکزی و تحمل آزارهای سخت و حتی رنج جنگ و مهاجرت جمعی، توانستند بقا و اعتلای نمادهای هویت اسلامی و توحیدی از جمله حجگزاری را تضمین کنند.
جمعیت مسلمانان
درباره جمعیت مسلمانان در بالکان، آمار رسمی و دقیقی در دست نیست. معمولا بدون شمارش بخش اروپایی ترکیه، این رقم میان هشت و نیم تا یازده میلیون یعنی برابر با یازده تا پانزده درصد کل جمعیت بالکان، یاد میشود. برپایه آمارهای پژوهشگران مسلمان، شمار مسلمانان بهتفکیک کشورها، بدینسان تخمین زده میشود: اسلوونی: نوزده هزار تن (1%)؛ کرواسی: پنجاه و هفت هزار تن (28/1%)؛ بوسنی و هرزگوین: دو میلیون تن (50%)؛ صربستان (بدون احتساب کوزوو): پانصد هزار تن (2/6%)؛ مونتهنگرو: دویست هزار تن (20%)؛ مقدونیه: یک میلیون تن (1%)؛ آلبانی: دو میلیون و پانصد هزار تن (70%)؛ یونان: صد و پنجاه هزار تن (5/1%)؛ بلغارستان: یک میلیون و دویست هزار تن؛ و رومانی: صد هزار تن (0. 4%). [۸]البته در منابع دیگر که مسلمانان نمیپذیرند، ارقام متفاوت و معمولاً کمتر از آنچه یاد شد، ارائه گشته است.
نهادهای اسلامی
سازمان رسمی مسلمانان بالکان، معمولاً جمعیتی اسلامی است که در راس آن رئیس العلما یا مفتی اعظم قرار دارد. بزرگترین این سازمانها، جمعیت اسلامی بوسنی و هرزگوین است که مسلمانان اسلوونی، کرواسی و منطقه سنجاک در صربستان را با مفتیهای آن سرزمینها، زیر پوشش دارد و در راس آن، رئیس العلماء بوسنی و هرزگوین است. هماهنگ با اساسنامه جدید این جمعیت از سال 1997م. جمعیتهای اسلامی کرواسی، اسلوونی و سنجاک (در جنوب غرب صربستان) زیرمجموعه جمعیت اسلامی بوسنی و هرزگوین هستند. جایگاه شورای عالی جمعیت اسلامی، ریاست العلما و شخص رئیس العلما، شهر سَرایوو است و مفتیهای این جمعیت در شهرهای سرایوو، تراونیک، زنیتسا، بیهاچ، موستار، گوراژده، توزلا، بانیالوکا و نیز شهرهای زاگرب کرواسی، لیوبلیانای اسلوونی و نویپازارِ صربستان جای دارند. دانشکده علوم اسلامی سرایوو، دو دانشکده علوم تربیتی اسلام در بیهاچ و زنیتسا، مدرسه علمیه کهن غازی خسروبیگ و مدارس علمیه شهرهای تراونیک، توزلا، موستار، چایانگراد، و تسازین از نهادهای اثرگذار اسلامی در این کشورند. نیز دراویش نقشبندی، قادری، رفاعی و شاذلی در هفده تکیه، شانزده زاویه و بیست و سه مسجد ویژه به اذکار و عبادات خود میپردازند.
جمعیت اسلامی مونتهنگرو بر پایه اساسنامه مصوب سال 1994م. اقدام میکند و در راس مشیخت این جمعیت اسلامی، رئیس العلماء قرار گرفته که در پایتخت، یعنی شهر پودگوریتسا مستقر است و بر اجرای امور دینی مسلمانان سیزده شهر پودگوریتسا، اولتسینی، بار، اوستروس، دینوش، توزی، روژایه، بِرانه، پِتنییتسا، بیِلوپولیه، پلیِولیا، پلاو و گوسینیه نظارت میکند. حدود صد مسجد و یک مدرسه علمیه در مونتهنگرو وجود دارد.
جمعیت اسلامی کرواسی سیزده مجلس جمعیت اسلامی در شهرهای زاگرب (مقرّ مفتی)، دوبرونیک، گونیا، لابین، اوسیِک، پورِچ، پولا، رییِکا، سیساک، سلاوونسکی برود، سپلیت، اوماگ و واراژدین دارد. کنار مسجد بزرگ پایتخت به عنوان مرکز اسلامی زاگرب و مدرسه علمیه آن شهر، بیست و چهار نمازخانه دیگر در کرواسی فعال هستند.
جمعیت اسلامی اسلوونی مجالس جمعیت اسلامی را در شهرهای لیوبلیانا، ماریبور، یاسِنیتسه، کوپِر، تسِلیه، وِلِنیه، کرانی، شکوفیالُوکا، پوستوینا، کوچِویه، تربوولیه، نوومِستو، سِژانا، ترژیچ و نواگوریتسا مدیریت میکند. کنار جمعیت اسلامی یاد شده که شعبهای از جمعیت اسلامی بوسنی و هرزگوین به حساب میآید، جمعیت مسلمانان اسلوونی نیز جداگانه از سال 2006م. تلاش میکند.
مقرّ مشیخت جمعیت اسلامی سنجاک، شهر نویپازار است که در آن، دانشکده مطالعات اسلامی و مدرسه علمیه غازی عیسیبیگ نیز وجود دارد. صد و بیست مسجد در این منطقه فعال هستند. به سال 2007م. این جمعیت اسلامی با اساسنامه جدید، به عنوان جمعیت اسلامی صربستان به مرکزیت شهر نویپازار شناخته شد و شامل چهار بخش زیر است: مفتیگری سنجاک (با شهرهای نویپازار، توتین، سیِنیتسا، روژایه، بیِلوپولیه، پریهپولیه، پریبوی، نواواروش، پِتنییتسا، بِرانه، پلاو و گوسینیه)؛ مفتیگری پرِشِوو (با شهرهای پرشوو، بویانواتس و مِدوِجا در جنوب شرق صربستان)؛ مفتیگری بلگراد (با شهرهای بلگراد، زِمون، نیش، سمِدِرِوو، لوزنیتسا، کروپانی و کاستولاتس)؛ و مفتیگری نویساد (با شهرهای نویساد، بِئوچین، سوبوتیتسا و زرِنیانین).
جز جمعیت اسلامی یاد شده صربستان به عنوان شعبهای از جمعیت اسلامی بوسنی و هرزگوین، جمعیت اسلامی مستقل صربستان نیز فعالیت میکند. اساسنامه این جمعیت از سال 1994م. مصوب در شهر نیش، مشیخت جمعیت اسلامی صربستان را بدون احتساب کوزوو و سنجاک و به مرکزیت بلگراد تعریف میکند. این مشیخت متشکل از 52 جماعت و سه مجلس بلگراد، نویساد و نیش بود و امور سه مسجد شهرهای بلگراد، نیش و مالیزوورنیک، همراه چندین نمازخانه و مدرسه علمیه بلگراد را اداره میکرد. به سال 2007م. و با اساسنامه جدید، این مشیخت به سطح ریاست العلماء جمعیت اسلامی صربستان ارتقا یافت و سه مشیخت را دایر کرد: مشیخت صربستانی (شمالی و مرکزی)، مشیخت سنجاک، و مشیخت پرِشِوو. در راس این جمعیت اسلامی، رئیسالعلماء صربستان قرار دارد.
برحسب برآورد اداره آمار کوزوو، به سال 2006م. دو و یک دهم میلیون تن در کوزوو زندگی میکنند که نود و دو درصد آنها را آلبانیاییتبارها تشکیل میدهند و حدود نود درصد آنها مسلمان هستند. جمعیت اسلامی کوزوو به سال 1993م. به مرکزیت شهر پریشتینا شکل گرفته است. در راس آن مفتی اعظم قرار دارد که بر تلاشهای اسلامی هشت بخش پریشتینا، گیلان، میترویتسا، پریزرِن، پِچ، اوروشِواتس، پرِشِوو و جاکویتسا نظارت میکند. مهمترین نهادهای علمی جمعیت اسلامی کوزوو، مدرسه علمیه علاء الدین شهر پریشتینا و دانشکده علوم اسلامی در همان شهر هستند. نیز شماری فراوان از دراویش در کوزوو و معمولا در مناطق غربی آن زندگی میکنند و به نُه طریقت خلوتیه، قادریه، رفاعیه، سعدیه، شاذلیه، نقشبندیه، بکتاشیه، مولویه و سنانیه تعلق دارند.
اثرگذارترین سازمان مسلمانان مقدونیه، جمعیت اسلامی است که بر پایه اساسنامه آن از سال 1994م. رئیس العلماء که جایگاهش در شهر اسکوپیه است، در راس آن است و چند مفتی زیر نظر وی در شهرهای اسکوپیه، تِتووو، گوستیوار، کومانووو، کیچِوو، ستروگا، اوهرید، شتیب، بیتولی، دِبار، پریلِپ، رِسِن و وِلِس به کار میپردازند. مدرسه علمیه غازی عیسیبیگ، دانشگاه اسلامی روستای قوندوو نزدیک اسکوپیه، 590 مسجد و مرکز اسلامی و 10 تکیه، از نهادهای دینی مسلمانان مقدونیه به شمار میآیند. طریقتهای خلوتیه، قادریه، سنانیه، رفاعیه و نقشبندیه به سال 1992م. جمعیت دینی اسلامی دراویش را با ریاست شیخ العلماء تشکیل دادهاند.[۹]
جمعیت اسلامی بوسنی و هرزگوین، مسلمانان اسلوونی، کرواسی و منطقه سنجاک در صربستان را با مفتیهای آن مناطق، زیر پوشش خود دارد و در راس آن رئیس العلماء بوسنی و هرزگوین جای دارد. در صربستان، جمعیت اسلامی دیگری نیز با مرکزیت شهر بلگراد و زیر نظر رئیس العلماء صربستان تلاش میکند. نیز در راس جمعیت اسلامی مستقل کوزوو، مفتی اعظم قرار دارد. مونتهنگرو و مقدونیه نیز رئیس العلماء مستقل دارند. رهبر مسلمانان رومانی، بلغارستان، آلبانی و یونان نیز مفتیهای اعظم آن کشورها هستند. دو جامعه مسلمان متمایز در مجارستان وجود دارد. آنان از اعراب، ترکان، پاکستانیها، ایرانیان و دیگر مهاجران تشکیل یافتهاند.[۱۰]
تاریخچه حجگزاری
مسلمانان بالکان در دوره سلطنت عثمانی به مکانهای مقدس در سرزمین وحی رغبت نشان میدادند. سفرهای معنوی برای دستیابی به معلومات جدید و فراگیری معارف اسلامی از دانشوران برجسته اسلامی بود. بیشتر مسافران بالکانی سدههای دور به حرمین شریفین را جوانان تشکیل میدادند.
نخستین سفر حج گزارش شده از بالکان غربی، مربوط به حاج سراج محمد، اهل سرایوو است که به سال 1557م. به سفر معنوی حج رفت. درباره وضع مسیر و تاریخ بازگشت وی، آگاهی در دست نیست. پنجاه و هشت سال بعد، حاج یوسف لیونیاک فرزند محمد، نخستین حاجی آن منطقه (آغاز سفر: 20/6/1615م. و پایان سفر: 1/7/1616م.) گزارش سفر حج خود را به زبان ترکی نوشته است. آرزوی حاج یوسف، زیارت مکانهای مقدس و مزارهای بزرگان اسلام بود. وی در سفرنامهاش به تفصیل همه شهرها، روستاها، کاروانسراها، و مکانهای مسیرهای رفت و بازگشت و پیمودن 8574 کیلومتر را در جاهایی همچون سرایوو، اسکوپیه، استانبول، اسکندریه، قاهره، مدینه، و مکه وصف نموده است. حاج یوسف احساسات خود در وصف مدینه، مکه، حرم شریف، مقام ابراهیم، و کعبه را در سرودههایی بیان کرده است. وی از سرایوو تا استانبول سوار بر اسب بود. از سوئز با کشتی به ینبُع رسید و از آنجا تا مدینه و از مدینه تا جُحفه با اسب یا شتر سفر کرد. از جحفه با کشتی به جده رسید تا مسیرهای جده، مکه، مدینه، قاهره و اسکندریه را طی کند. از اسکندریه تا سالونیک در یونان با کشتی آمد و سرانجام مسیر سالونیک، اسکوپیه تا سرایوو را سوار بر اسب بازگشت. در این مسیر، در صد و نوزده منزل شب را به صبح رساند. این مسیر با تفاوت مختصر، راه همه حاجیان منطقه در طول سلطه عثمانیها بر بالکان بود.[۱۱]
شارح فصوص ابن عربی، عبدالله بیرامی بوسنوی، صاحب شماری از رسایل عرفان اسلامی و تفاسیر باطنی قرآن کریم است. وی به مصر و سوریه سفرکرد و با دانشوران آن مناطق مراوده داشت. وی در سرزمینهای اسلامی آن روزگار شهرت داشت و مورد عنایت سردمداران عثمانی بود. در پی بازگشت از سفر حج، دیرزمانی در دمشق، کنار مزار ابن عربی ساکن گشت. سپس به قونیه آمد و تا 1664م. در این شهر ماند. بر پایه گزارشی دیگر، وی در مسیر بازگشت از سفر حج در شهر قونیه درگذشت.[۱۲]فضلالله بن عیسی بوسنوی، ساکن دمشق و از فقیهان صاحبنظر، از دیگر دانشوران حجگزار منطقه بالکان بود. او به قصد زیارت کعبه، پس از ترک بلگراد، به دمشق رفت و در پی بازگشت از سفر حج، در این شهر ساکن شد و سالهای پیاپی مفتی دمشق و مورد احترام حاکمان وقت بود. وی به سال 1039ق./1629م. وفات کرد و نزدیک قبر بلال حبشی به خاک سپرده شد.[۱۳]
روابط طلاب بالکان با دانشوران مجاور حرمین
درباره روابط علمی طلاب و محققان بالکان با دانشوران مجاور حرمین شریفین، آگاهیهای فراوان در دست است. شیخ حسن، فرزند تورخان بن داود، معروف به شیخ کافی، زاده شده به سال 1544م. در شهر آقحِصار (نام قدیمی پروساتس در بوسنی) در مدینه، در محضر امام الحرمین شیخ میرغضنفر بن حسین، استاد سلطان عثمانی و استاد سلطان جلالالدین اکبر هند، کسب فیض نمود.[۱۴]حسن بن مصطفی بوسنوی نیز در نیمه نخست سده سیزدهم ق. در مدینه ساکن بود و از شاعران نامآور اسلاو جنوبی به زبان عربی به حساب میآمد. وی سرودههای فراوان پدر را به زبان عربی همراه خطبههای او در یک دیوان گرد آورده است. نوادگان او در مدینه هنوز بوسنوی نامیده میشوند.[۱۵]
برخی دانشوران بالکان بهاندازهای در راه علماندوزی و تحقیق پیشرفت کرده بودند که در شهرهای بسیار مهم جهان اسلام و حتی مکه به منصب قضاوت گماشته شدند. برای نمونه، حسن بن سنان بِیازیچ به سال 1053ق./1643م. بهعنوان قاضی شهر مکه منصوب گشت. وی نیز به سال 1048ق./ 1638م. در قسطنطنیه و ادیرنه به تدریس علوم دینی مشغول بود.[۱۶]احمد افندی بیاضیزاده (درگذشت 1098ق.) نیز در شهر مکه منصب قضاوت را برعهده داشت. او نخست در اَدیرنه و قسطنطنیه به تدریس مشغول بود و سپس در شهرهای حلب، بُروسه، مکه و قسطنطنیه قضاوت مینمود و قاضی عسکرهمه رومِلی (شبه جزیره بالکانِ در قلمرو حاکمیت و تصرف عثمانیها) گشت. وی در اثر شناخته شده خود، موسوم به اشارات المرام من عبارات الامام دیدگاههای ابوحنیفه را در مباحث عقاید، گردآوری و شرح و تدریس نموده است.[۱۷]
علاءالدین علیدادا، اهل شهر موستار در هرزگوین به سال 1001ق. از سوی سلطان مرادخان سوم، بهعنوان ناظر بازسازی مقام ابراهیم در مسجدالحرام گماشته شد. وی در همان سال رسالهای با نام تمکین المقام فی المسجدالحرام یا الرسالة المقامیة المکیة به رشته تحریر درآورد. او تحصیلات خود را در زادگاهش و سپس در استانبول پیگرفت و در آن شهر به طریقت خلوتیه پیوست. این کتاب به سال 1314ق./1896م. در قاهره در 204 صفحه بزرگ چاپ شده است.[۱۸]
سلطه استعمار و کمرنگ شدن اسلام
بوسنی در پی عقبنشینی عثمانیها، از سال 1878م. رسماً با موافقت سلطان عثمانی بهتصرف دولت غیردینی اتریش مجارستان درآمد. اینکار با واکنش و مبارزه مسلحانه مسلمانان بر ضد ارتش اتریش مجارستان در شهرهای گوناگون بالکان غربی رویارو شد. یکی از این مجاهدان، حاج صالح ولایتویچ معروف به حاج لویو بود. وی که روحانی و حافظ کل قرآن بود، با همرزمان خود، نخست شکستی سخت را به ارتش اتریش مجارستان تحمیل کرد و مهاجمان با اعزام نیروهای فراوان، پس از نبردی طولانی، شهر را به دست گرفتند. حاج لویو که زخمی شده بود، به شرق بوسنی رفت. سپس دستگیر گشت و به زندانی در چک منتقل شد. آنگاه، به مکه رفت و مردم مکه از او بهعنوان قهرمانی بزرگ استقبال کردند. حاج لویو در مکه درگذشت و در همان شهر به خاک سپرده شد.[۱۹]
تحولات شتابان دهه پایانی سده نوزدهم م. تا پایان جنگهای بالکان و جنگ جهانی اول در اوایل سده بیستم م. دورهای بسیار تاریک را در تاریخ دینمداری مسلمانان آن منطقه رقم زدند. تودههای متدین و بیشینه دانشوران دین در آن دوره نتوانستند در برابر هجوم همهجانبه معرفتی، اجتماعی، سیاسی و نظامی اروپای مدرن و سکولار ایستادگی کنند. در نتیجه، میراث پرافتخار علمی و مردمی سنت توحیدی اسلام در بالکان جای خود را به مدارس دانش تجربی مدرن و نهادهایی داد که خاورشناسان غربی، روشنفکران مسلمان و نیروهای مذهبی متجدد، اسلام را در آنها برپایه حوزههای معرفتی پسا رنسانس و ایدئولوژیهای غیر توحیدی تفسیر میکردند و ارزشهای الهی دین را در حد دریافتهای عقل حسابگر و آزمونهای حسی و تجربی فرو میکاستند.
پیوندهای علمی و سیاسی مسلمانان کشورهای جدید بالکان با مراکز ممالک اسلامی کاملاً قطع شد. مکتبخانهها و مدارس علمیه سترگ تعطیل و پایبندی مردم به دستورهای شرعی بهتدریج در طول سده بیستم م. و با تفاوتهایی در کشورهای گوناگون منطقه، ممنوع شد. از شمار نمایندگان و مروجان هویت اصیل دینی و توحیدی در تاریخ معاصر مسلمانان بالکان همواره کاسته میشد. نمادهایی که از اسلام باقی میماندند، تنها میتوانستند زیر چتر سلطه سنگین منظومه معرفتی سکولاریسم، ساینتیسم، ملیتگرایی، لیبرالیسم یا کمونیسم ادامه زندگانی خود را تضمین کنند.
حجگزاری در تاریخ معاصر بالکان
اعتقاد به حج حتی نزد روشنفکران بعضاً افراطی مسلمان در بالکان کمرنگ نشد. برای نمونه، عثمان نوری حاجیچ به انتقادهای تند بر ضد روحانیت و مدارس علمیه و دانش سنتی دینی در اوایل سده بیستم م. میپرداخت و از حامیان تاثیرگذار ترویج تمدن و دانش مدرن غربی در میان مسلمانان اسلاو جنوبی به شمار میآمد. اما همو در کتابش با نام محمد(ع) و قرآن، نگاهی به تاریخ فرهنگ اسلامیکه به سال 1931م. در بلگراد به چاپ رسید، حج را کنار نماز، زکات و روزه بهعنوان یکی از وظایف و عبادات اصلی دین معرفی میکند.[۲۰]
در دوره حکومت اتریش مجارستان بر مناطق مسلماننشین بالکان غربی، نخستین گروهی که به حج سفر کردند، گروه بیست و پنج نفره حاجیانی بود که به سال 1881م. بیشتر از شهر ویسوکو در بوسنی رهسپار مکه و مدینه شدند. در پی آن، گروهی با پنجاه و چهار تن به سال 1884م. به حج رفت. آنها از بندر ترستدر ایتالیا، در ساحل شمال شرقی دریای آدریاتیک سوار بر کشتی شدند و از مسیر اسکندریه، با توجه به بازگشایی کانال سوئز به سال 1869م. به جده رسیدند.
به سال 1893م. گروهی از حاجیان با خط آهن بوسنی به بندر ترست رسیدند و گروهی دیگر از راه زمینی از راه بلغارستان و ترکیه به حج رفتند. به سال 1903م. یازده حاجی از مسیر بلگراد و استانبول بهسوی عربستان رهسپار شدند. در سال 1908م. سفر حج در منطقه متوقف شد. در این مدت، حاجیان معمولا دوم یا سوم شوال حرکت میکردند و یک تا دو ماه پس از پایان مناسک به موطن خود بازمیگشتند. طول مسیر آنان در این دوره 7608 کیلومتر بود.[۲۱] در این سالها، شمار حاجیانی که از بالکان غربی به سوی سرزمین وحی حرکت کردند، از این قرار بود:
سال/میلادی | شمار حاجیان | سال/میلادی | شمار حاجیان |
---|---|---|---|
1881 | 25 | 1900 | 20 |
1884 | 54 | 1901 | 16 |
1887 | 16 | 1902 | 13 |
1888 | 66 | 1903 | 11 |
1890 | 60 | 1904 | 12 |
1891 | 79 | 1905 | 84 |
1892 | 70 | 1906 | 70 |
1893 | 90 | 1907 | 10 |
1894 | 21 | 1908 | 6 |
1895 | 40 | ||
1896 | 70 | ||
1897 | 24 | ||
1898 | 80 | ||
1899 | 16 |
افزایش شمار حاجیان
پس از پایان جنگ جهانی اول و تشکیل پادشاهی صربها، کرواتها و اسلوونیاییها در بالکان غربی تا آغاز جنگ جهانی دوم، تقریباً هیچ گزارشی از شمار و مسیر حاجیان بالکانی در دست نیست. میتوان گفت که در فاصله دو جنگ جهانی، کمتر از پنجاه تن از بالکان غربی به حج رفتند. پایان جنگ جهانی دوم در منطقه بالکان غربی با تشکیل نظام کمونیستی در یوگسلاوی همراه بود. به سال 1949م. در نخستین سفر رسمی حج در دوره جدید، رئیس العلماء جمعیت اسلامی یوگسلاوی، ابراهیم افندی فیضی، همراه چهار تن از همکاران خود به حج مشرف شد. این سفر رسمی، بهافزایش شمار حاجیان در سالهای بعد یاری کرد و از سال 1949 تا 1960م. حدود صد و هشتاد تن از بوسنی به حج رفتند. تا سال 1954م. حاجیان به صورت فردی و سپس گروهی، به سوی سرزمین وحی رهسپار میشدند. از سال 1966م. شمار حاجیان دیگر بار افزایش یافت. در این دوره، شرکت مسافربری پوتنیک مستقر در بلگراد، با نظارت جمعیت اسلامی، سفر حج را برنامهریزی و مدیریت میکرد.
به دلیل جنگهای خاورمیانه، اتوبوسهای این شرکت مسیری طولانیتر را میپیمودند و از شهرهای بلگراد، نیش، صوفیه، ادیرنه، استانبول، قونیه و از راه سوریه و شهرهای عراقی موصل، بغداد، و بصره به کویت، ریاض، طائف و مکه میرسیدند. این حاجیان برای پیمودن این مسیر 10184 کیلومتری، معمولاً پانزدهم یا شانزدهم ذیقعده حرکت میکردند و پنجاه و چهار روز در سفر بودند. سرانجام از سال 1969م. سفر هوایی حج از فرودگاه بلگراد با هواپیماهای شرکت یات آغاز شد. شمار حاجیان بالکان غربی، میان سالهای 1960 تا 1991 به این قرار است: [۲۲]
سال/میلادی | شمار حاجیان |
---|---|
1961 | 39 |
1962 | 35 |
1963 | 38 |
1964 | 43 |
1965 | 40 |
1966 | 185 |
1967 | 329 |
1968 | 379 |
1969 | 389 |
1970 | 500 |
1971 | 695 |
1972 | 180 |
1973 | 170 |
1974 | 766 |
1975 | 472 |
1976 | 316 |
1977 | 331 |
1978 | 387 |
1979 | 513 |
1980 | 346 |
1981 | 314 |
1982 | 274 |
1983 | 212 |
1984 | 180 |
1985 | 178 |
1986 | 203 |
1987 | 250 |
1988 | 280 |
1989 | 269 |
1990 | 384 |
1991 | 366 |
نرکز اسماعیل آقیچ، اندیشمند و روشنفکر مسلمان اواخر سده بیستم م. در قاموس اسلامِ که پنج سال پس از وفات وی به سال 1990م. در سرایوو منتشر شد، حج را برپایه حدیثی معروفی، واپسین رکن از پایههای پنجگانه اسلام مینامد.[۲۳]این باور ریشهدار بهمسلمانان بالکان یاری کرد تا در پی تحولات دهه پایانی سده بیستم م. و به دنبال خیزش همگانی و گرایش بهمعنویت در شرق و غرب، بهآسانی به احیای نماد حجگزاری در سطحی گسترده همت کنند. این یکی از برکات نمادهای عبادی دینداران مسلمان است که به محض اجرای آن عبادات، همه پیامها و نتایج الهی و فردی و اجتماعی به آنان انتقال داده میشود. مسلمانان بالکان و نخبگان علمی ـ دینی آنان، امروز مسیری طولانی و دشوار را برای احیا و تحکیم مبانی معارف توحیدی خود، پیشرو دارند.
یک سال در پی آغاز نبرد بوسنی و هرزگوین به سال 1992م. در وضعیتی بحرانی، کمیته عالی سعودی سفر حج چهار صد و شصت تن را از آن کشور، از راه فرودگاه زاگرب کرواسی سازماندهی کرد. این برنامه کمیته عالی سعودی تا سال 1996م. به صورت مستقل و از سال 1996 تا 1999م. با مشارکت اداره حج جمعیت اسلامی بوسنی و هرزگوین ادامه یافت. از سال 2000م. این اداره تنها مدیر اعزام به حج بود و با چند آژانسِ زیرنظر جمعیت اسلامی، همکاری میکرد.
در چند سال اخیر، جمعیت اسلامی بوسنی و هرزگوین حاجیان را در کاروانهای اتوبوسی و هوایی اعزام میکند. اتوبوسها نُه روز، در یک مسیر، در حرکت هستند و حاجیان چهار شب را در هتل میگذرانند. دو شب در استانبول، یک شب در مرسین در جنوب ترکیه، یک شب در امان اردن، و دیگر شبها در راه هستند. حاجیان بوسنیایی با کاروانهای اتوبوسی، طولانیترین مسافت زمینی را نسبت به همه حاجیان طی میکنند. حاجیان بالکان غربی در این مسیر با مشکلات فراوان و زیادهخواهیهای مسؤولان گمرکها رویارو میشوند. مسیر زمینی این حاجیان بدین شرح است: سرایوو، اوراشیه در شمال بوسنی، نیش، سالونیک، استانبول، مِرسین، دمشق، امان، مدینه، و مکه.
در چند سال اخیر، سفر هوایی حاجیان جمعیت اسلامی بوسنی و هرزگوین، از جانب شرکت هوایی تونسی «نووِل ایر» صورت میپذیرد که مقصد آن، نه فرودگاه جده، بلکه فرودگاه ملک عبدالعزیز مدینه است. از فرودگاه جده تنها در مسیر بازگشت استفاده میشود. بدین ترتیب، کاروان اتوبوسی که معمولا بیستم ذیقعده حرکت میکند، مسیر 9818 کیلومتری رفت و برگشت را طی مینماید و پس از سی و چهار تا سی و شش روز بهخانه بازمیگردد. حاجیان کاروانهای هواپیمایی بیست و هفتم، بیست و هشتم یا بیست و نهم ذیقعده حرکت میکنند و مسیر هواییِ 7314 کیلومتری را میپیمایند و شانزده تا نوزده روز در سفر میمانند.[۲۴]
مسیر کاروان اتوبوسی حاجیان بوسنی
مسیر کاروان اتوبوسی حاجیان بوسنی و هرزگوین به سال 2009م.[۲۵]: قیمت سفر هوایی حج اعلام شده از سوی جمعیت اسلامی بوسنی و هرزگوین برای سال 2010م. دو هزار و نهصد و پنجاه یورو و قیمت سفر زمینی، دو هزار و ششصد یورو بوده است. در همان سال، برنامه حاجیان سفر هوایی، بهشرح زیر بود: 28 ذیقعده، عبادات فردی؛ 29 ذیقعده، زیارت دستهجمعی مسجدالنبی؛ اول ذیحجه، زیارت گروهی مسجد قبا و ذوقبلتین و احد و خندق؛ 2 تا 4 ذیحجه، عبادات فردی؛ 4 ذیحجه، رفتن به میقات و مکه؛ 5 ذیحجه، انجام مناسک عمره؛ 6 تا 8 ذیحجه، عبادات فردی؛ 8 تا 12 ذیحجه، رفتن به عرفات و مزدلفه و منا به همراه طواف حج در روز دهم؛ 13 ذیحجه، عبادات فردی؛ و 14 ذیحجه، طواف وداع.[۲۶]
سازماندهی حاجیان
سازماندهی اعزام حاجیان از دیگر کشورهای منطقه بالکان نیز از طریق جمعیتهای اسلامی صورت میپذیرد. در جمهوری صربستان، دو جمعیت اسلامی فعال هستند که هریک در ضمن اداره حج آن جمعیتها، کاروانهای زمینی و هوایی حج را اداره میکند. به سال 2010م. جمعیت اسلامی صربستان 257 تن را اعزام کرد.[۲۷]نیز مشیخت جمعیت اسلامی صربستان در همان سال حدود 200 حاجی را به حرمین شریفین اعزام نمود.[۲۸]
سنت حجگزاری در میان مسلمانان شبه جزیره بالکان در چند سال اخیر رشد و بالندگی چشمگیر داشته است. در این سرزمین، حج در نقش عنصر بنیادین هویتساز حضور دارد. یک حاجی در بالکان برای دیگر مسلمانان، معیار و الگوی ارزشهای ناب دینی است. آداب و رسوم حجگزاری در بالکان، سال به سال، اهمیتی بیشتر و نمودی فاخرتر مییابد. میدانهای بزرگ برخی شهرهای این بخش از اروپای جنوب شرقی، در حین مراسم بدرقه و استقبال گروهی حاجیان، لبریز از مسلمانان میشود.
پانویس
- ↑ History of the Balkans، p1.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج11، ص256؛ دانشنامه دانشگستر، ج3، ص784.
- ↑ http://www.britannica.com/EBchecked/topic/50325/Balkans.
- ↑ بالکان در آیینه فرهنگ، ص93-94.
- ↑ Islam i muslimani u Hrvatskoj، p34-36؛ الوافی بالوفیات، ج11، ص172؛ وفیات الاعیان، ج1، ص375؛ بالکان در آیینه فرهنگ، ص33.
- ↑ Islamizacija Bosne i Hercegovin.، p. 27.
- ↑ Historija Bošnjaka، p. 105-108.
- ↑ Muslimani jugoistočne Evrope، p. 572-573؛ بالکان در آیینه فرهنگ، ص65؛ بالکان در آیینه فرهنگ، ص98؛ بالکان در آیینه فرهنگ، ص107.
- ↑ Barišić، p 119-125.
- ↑ دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج1، ص652.
- ↑ Tragovi bosanskih hadžija.
- ↑ Rad bosanskohercegovačkih muslimana، p. 341؛ Blistavi dragulj، p. 215-216.
- ↑ Blistavi dragulj، p. 251-252.
- ↑ Blistavi dragulj، p. 124-140.
- ↑ Rad bosanskohercegovačkih muslimana، p. 388.
- ↑ Blistavi dragulj، p. 143-144.
- ↑ Rad bosanskohercegovačkih muslimana، p. 314.
- ↑ Blistavi dragulj، p. 234-236؛ Rad bosanskohercegovačkih muslimana، p. 339.
- ↑ Tragovi bosanskih hadžija.
- ↑ Muhammed a. s. i Kur'an، p. 165-166.
- ↑ Tragovi bosanskih hadžija.
- ↑ Ibid، Mirsad Mahmutović.
- ↑ Leksikon islama، p. 224.
- ↑ Tragovi bosanskih hadžija.
- ↑ http://www.zulhulejfa. ba/index. php?option=com_ content&view=article&id=46: tragovi -bosanskih-hadzija&catid =43: putopisi.
- ↑ http://www.rijaset. ba/index. php?option=com_ content& view=article&id=8629%3Ahad-1431-hg--2010-god&catid =217%3 Ahadrdr&Itemid=198.
- ↑ http://www.mesihatsandzaka. rs/vijesti/229-hadzije-stigle-svojim-kucama. html.
- ↑ http://www.islamskazajednica.org/index. php?option=com _ content&task=view&id=176&Itemid=379
منابع
- بالکان در آیینه فرهنگ: ابوالحسن خلج منفرد، تهران، الهدی، 1388ش.
- دانشنامه دانشگستر: علی رامین و دیگران، تهران، دانشگستر، 1389ش.
- دائرة المعارف جهان نوین اسلام: جان ال اسپوزیتو، ترجمه و تحقیق: طارمی و دیگران، تهران، نشر کتاب مرجع، 1388ش.
- الوافی بالوفیات: الصفدی (م. 764ق.) ، به کوشش الارنؤوط و ترکی مصطفی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1420ق.
- وفیات الاعیان: ابن خلکان (م. 681ق.) ، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.
- Blistavi dragulj – Životopisi učenjaka i pjesnika iz Bosne، Teme iz književne historije (Izabrana djela Mehmeda Handžića. knj. 1)، Ogledalo، Sarajevo، 1999.
- Historija Bošnjaka، Imamović، Mustafa، Bošnjačka zajednica kulture Preporod، Sarajevo، 1997.
- Institucionalizacija Islamskih zajednica nakon raspada SFR Jugoslavije، Barišić، Srđan، Filozofija i društvo 2، 2008.
- Islam i muslimani u Hrvatskoj، Omerbašić، Ševko، Mešihat Islamske zajednice u Hrvatskoj، Zagreb، 1999.
- Islamizacija Bosne i Hercegovine i porijeklo bosanskohercegovačkih muslimana، Teme iz opće i kulturne historije (Izabrana djela Mehmeda Handžića. knj. 2) Ogledalo، Sarajevo، 1999.
- Leksikon islama، Smailagić، Nerkez، Svjetlost، Sarajevo، 1990.
- Muhamed a. s. i Kur'an. Osvrt na historiju islamske kulture، Hadžić، Osman Nuri، Starješinstvo Islamske zajednice Bosne i Hercegovine، Hrvatske i Slovenije، Sarajevo، 1986.
- Muslimani jugoistočne Evrope، Alibašić، Ahmet، Atlas islamskog svijeta، Udruženje ilmijje IZ u BiH، Sarajevo، 2004.
- Rad bosanskohercegovačkih muslimana Na književnom polju، Teme iz književne historije (Izabrana djela Mehmeda Handžić. knj. 1) Ogledalo، Sarajevo، 1999.
- Tragovi bosanskih hadžija، Koldžo، Dževad.