فرهاد میرزا معتمدالدوله: تفاوت میان نسخهها
←آثار
(←آثار) |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
:سفیر [[انگلیس]]، نام برخی از طردشدگان حکومت [[قاجار]] را نوشته و به نماینده دولت [[فرانسه]] در [[ايران|ایران]] تأکید کرد این افراد مورد حمایت دولت بریتانیا هستند. بین نامها، فرهادمیرزا نیز وجود داشت. زیرا وی در دورهای طرد شده دولت قاجار شده بود. وقتی فرهادمیرزا با خبر شد، اعلام کرد پناهنده هیچ دولتی نبوده و حتی اگر بخواهند او را در ایران گردن بزنند، به دولت بیگانه روی نمیآورد.<ref>تاريخ متظم ناصری، ج3، ص266؛ اسناد و مدارک مأموریت امینالدوله، ص181.</ref> | :سفیر [[انگلیس]]، نام برخی از طردشدگان حکومت [[قاجار]] را نوشته و به نماینده دولت [[فرانسه]] در [[ايران|ایران]] تأکید کرد این افراد مورد حمایت دولت بریتانیا هستند. بین نامها، فرهادمیرزا نیز وجود داشت. زیرا وی در دورهای طرد شده دولت قاجار شده بود. وقتی فرهادمیرزا با خبر شد، اعلام کرد پناهنده هیچ دولتی نبوده و حتی اگر بخواهند او را در ایران گردن بزنند، به دولت بیگانه روی نمیآورد.<ref>تاريخ متظم ناصری، ج3، ص266؛ اسناد و مدارک مأموریت امینالدوله، ص181.</ref> | ||
== آثار == | ==آثار== | ||
< | او دارای آثاری در تاریخ، شعر، است که عبارتند از: | ||
* '''هدایةالسبیل و کفایة الدلیل'''، که به «روزنامه سفر مدینة السلام و بیت الله الحرام» نیز نامیده شده است. این کتاب، سفرنامه سفر حج او از آخر رجب ۱۲۹۳ تا ۲ ربیعالثانی ۱۲۹۳ق. است. مسیر رفت و برگشت عبارت است از: [[تهران]]، رشت، بادکوبه، تفلیس، طرابوزان، اسلامبول، ازمیر، اسکندریه، بندر سوئز، بندر ینبع (در [[حجاز]] و در کرانه دریای سرخ)، [[مدینه]]، [[مکه]]، بندر جده، بندر پورتسعید در [[مصر]]، بیروت، اسلامبول، طرابوزان، تفلیس، بادکوبه، رشت، تهران. | |||
این سفرنامه، در معرفی مکانها، مرقدها و شهرها از منابع گوناگون تاریخی و جغرافیایی{{یادداشت|برخی از آنها عبارتند از: مراصد الاطلاع، معجم البلدان، وفایت الاعیان، کامل ابن اثیر حبیب السیر، روضة | |||
الصفا، الاستعیاب فی معرفة الاصحاب، اسد الغابه فی معرفة الصحابه، تقویم البلدان و تاریخ وصاف.}} و در مطالب اعتقادی و فقهی از منابع حدیثی و تفسیری{{یادداشت|برخی از آنها عبارتند از: اصول کافی، شرایع الاسلام، منهاج السالکین، هدایة السالکین و تفسیر مجمع البیان.}} استفاده کرده است. بخشی از این کتاب، به بیان [[مناسک حج]] پرداخته است. | |||
کتاب هدایة السیبل، در شیراز، در سال ۱۲۹۴ق. در ۳۶۲ صفحه و در همان سال، در [[تهران]]، در ۳۸۵ صفحه به چاپ رسیده است.<ref>ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ص 864؛ شیخ آقابزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 25، ص 177.</ref> سفرنامه فرهادمیرزا، بار دیگر توسط مؤسسه مطبوعاتی علمی با تصحیح و حاشیه غلامرضا طباطبایی، در ۴۲۴ صفحه، در قطع وزیری، در ۱۳۶۶ش. چاپ شده است.<ref>فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیانگذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۱۷.</ref> | |||
* '''قمقام زخّار و صمصام بَتّار'''، که مقتلی درباره رویداد [[عاشورا]] است و انگیزه تألیف آن جداسازی روایات تاریخی درست از توضیحاتی است که شاعران و ذاکران به تاریخ عاشورا افزودهاند. نام این کتاب، به معنای «دریای ژرف و شمشیر برنده» است.<ref>فرهادمیرزا معتمدالدوله بنیانگذار صحن حرم کاظمین و خادم اهل بیت(ع)، فصلنامه فرهنگ زیارت، ش۱۴، ص۲۱۸.</ref> فرهادمیرزا، در تألیف این کتاب از دیگر اندیشمندان نیز مشورت گرفته است.<ref>خاطرات و خطرات، ص 32 و 33؛ المآثر واآلثار، ج 1، ص 305.</ref> | |||
این کتاب، در دو جلد سامان یافته است؛ جلد نخست، به زندگی [[امام حسین(ع)]]، قیام [[مسلم بن عقیل]] و قیام [[کربلا]] از آغاز تا روز عاشورا و زمان شهادت پرداخته است. جلد دوم، به چگونگی شهادت امام(ع) و [[بنیهاشم]]، اسارت اهل بیت امام(ع)، انتقال به [[کوفه]] و [[شام]]، عقوبت قاتلان، قیام توابین، جنبش [[مختار ثقفی|مختار]] و بیان اشعار پرداخته است.<ref>قمقام زخار و صمصام بتار، تمام کتاب.</ref> | |||
محمدعلی معلم حبیبآبادی (م.۱۳۹۶ش)، عالم و سرگذشتنگار [[شیعه]]، کتاب قمقام زخار را تا زمان خود، در تصحیح اخبار، توضیح مکانها و نامهای شهیدان و مخالفان بیمانند دانسته است.<ref>مکارم اآلثار، ج 3، ص 962.</ref> | |||
کتاب قمقام زخار، بار نخست، چند ماه پیش از درگذشت نویسنده، در اوایل سال ۱۳۰۵ق، در [[تهران]]، در ۷۱۳ صفحه چاپ <ref>الذریعه، ج 17، ص 171.</ref> و در سال ۱۳۳۷ش. تجدید چاپ شده است. این کتاب، با تصحیح و حواشی محمود محرمی زرندی، توسط انتشارات اسلامیه، در سال ۱۳۶۳ش. به چاپ رسیده است.<ref>گروهی از نویسندگان (به اهتمام حسین علیزاده)، سیری در سلوک حسینی، ص 333؛ خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی، ج 4، ص 819ـ821؛ عاشورانامه، به کوشش محمد اسفندیاری، ج 4، ص 15 و ۸۶.</ref> | |||
* کتاب روضه | |||
==در نگاه دیگران== | ==در نگاه دیگران== | ||
مهدی بامداد، فرهادمیرزا را یکی از چهار شاهزاده فاضل [[قاجاریه]] دانسته است.{{یادداشت|سه نفر دیگرعبارتند: از علیقلیمیرزا اعتضادالسلطنه، بهمنمیرزا و ابوالحسن میرزا.}}<ref>شرح حال رجال ایران، ج3، ص93؛ مقدمه سفرنامه فرهاد میرزا، ص12.</ref> نادرمیرزا، وی را شاهزاده عالم فاضل خوانده و آرزو کرده کاش مانند او هزار نفر در دوره قاجار میبود و به این خاندان نیرو و افتخار میداد.<ref>تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ص 76.</ref> رضاقلیخان هدایت نیز او را در عزم و اراده ستوده<ref>رضاقليخان هدايت، مجمع الفصحا، ج1، ص46؛ لغتنامه دهخدا، ج11، ص17131.</ref> و چارلز استوری، خاورشناس [[انگلیس|انگلیسی]] او را ادارهکنندهای بااستعداد، تحصیلکرده، ملتزم به موازین اسلامی و [[شیعه|شیعی]] و مورد احترام اقشار گوناگون دانسته است.<ref>ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ص864.</ref> رجالنگاران بسیاری مانند محمدحسنخان اعتمادالسلطنه،<ref name=":6">المآثر و اآلثار، ج1، ص263.</ref> حسن حسینی فسایی،<ref name=":7">فارسنامه ناصری، ج 1، ص 862.</ref> محمدعلی معلم حبیبآبادی<ref>مکارم اآلثار، ج 3، ص 962ـ964.</ref> و محمدعلی مدرس تبریزی<ref>مدرس تبریزی، ریحانة االدب، ج 5، ص 331 و 332.</ref> وی را در علم،<ref name=":6" /> ایجاد امنیت، ترویج احکام اسلام، فروتنی، مردمداری، اخلاق نیکو، انفاق،<ref name=":7" /> شعر و نشر دانشهای جدید،<ref name=":5" /> ستودهاند. | مهدی بامداد، فرهادمیرزا را یکی از چهار شاهزاده فاضل [[قاجاریه]] دانسته است.{{یادداشت|سه نفر دیگرعبارتند: از علیقلیمیرزا اعتضادالسلطنه، بهمنمیرزا و ابوالحسن میرزا.}}<ref>شرح حال رجال ایران، ج3، ص93؛ مقدمه سفرنامه فرهاد میرزا، ص12.</ref> نادرمیرزا، وی را شاهزاده عالم فاضل خوانده و آرزو کرده کاش مانند او هزار نفر در دوره قاجار میبود و به این خاندان نیرو و افتخار میداد.<ref>تاریخ و جغرافیای دارالسلطنه تبریز، ص 76.</ref> رضاقلیخان هدایت نیز او را در عزم و اراده ستوده<ref>رضاقليخان هدايت، مجمع الفصحا، ج1، ص46؛ لغتنامه دهخدا، ج11، ص17131.</ref> و چارلز استوری، خاورشناس [[انگلیس|انگلیسی]] او را ادارهکنندهای بااستعداد، تحصیلکرده، ملتزم به موازین اسلامی و [[شیعه|شیعی]] و مورد احترام اقشار گوناگون دانسته است.<ref>ادبیات فارسی بر مبنای تألیف استوری، ص864.</ref> رجالنگاران بسیاری مانند محمدحسنخان اعتمادالسلطنه،<ref name=":6">المآثر و اآلثار، ج1، ص263.</ref> حسن حسینی فسایی،<ref name=":7">فارسنامه ناصری، ج 1، ص 862.</ref> محمدعلی معلم حبیبآبادی<ref>مکارم اآلثار، ج 3، ص 962ـ964.</ref> و محمدعلی مدرس تبریزی<ref>مدرس تبریزی، ریحانة االدب، ج 5، ص 331 و 332.</ref> وی را در علم،<ref name=":6" /> ایجاد امنیت، ترویج احکام اسلام، فروتنی، مردمداری، اخلاق نیکو، انفاق،<ref name=":7" /> شعر و نشر دانشهای جدید،<ref name=":5" /> ستودهاند. |