Automoderated users، دیوانسالاران، checkuser، ناظمان (CommentStreams)، developer، Moderators، مدیران
۹٬۹۰۹
ویرایش
Z mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
(اصلاح عنوان بندی؛ اصلاح شناسه) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
}} | }} | ||
'''برمکیان''' خاندان بانفوذ ایرانی در دستگاه خلافت [[امویان]] و [[عباسیان]] بودند که به جهت نزدیکی به خلفا، صاحب نفوذ و دارای مناصب | '''برمکیان''' خاندان بانفوذ ایرانی در دستگاه خلافت [[امویان]] و [[عباسیان]] بودند که به جهت نزدیکی به خلفا، صاحب نفوذ و دارای مناصب حکومتی بودند و در بسیاری از شؤنات حکومتی دخالت داشتند. | ||
بنابر گزارشهای تاریخی برمکیان پیوسته به [[سفر حج]] میرفتند و خدماتی به ساکنان [[حرمین شریفین]] داشتند. مهمترین سفر حج برمکیان آخرین سفر آنها بود که همراه هارون و دیگر صاحب منصبان به سفر حج رفتند و به جهت سخاوت و عطایای زیادی که در این سفر به مردم اعطا کردند این سال در ذهن مردم با عنوان سال عطایای سهگانه ماندگار شد. | |||
بهجهت سفرهای زیاد برمکیان، آنان در نقاط مختلف [[مکه]] و [[مدینه]] دارای املاک و خانههای زیادی بودند. از جمله به گزارش منابع [[سقایه ابن برمک]] ساخته برمکیان به جهت فراهم کردن آب در این [[برکه]] برای حاجیان یکی از خدمات آنان بود. | |||
بهجهت سفرهای زیاد برمکیان، آنان در | |||
==وجه تسمیه== | ==وجه تسمیه== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۶: | ||
[[خالد بن برمک|خالد]] پسر برمک مشهور به [[ابوالبرامکه]] به سال 90ق. زاده شد.<ref>البلدان، ابن فقیه، ص618؛ تاریخ دمشق، ج16، ص8؛ وفیات الاعیان، ج1، ص332؛ الاعلام، ج2، ص295.</ref>وی مورد احترام امویان بهویژه فرزندان عبدالملک، هشام و [[مسلمة بن عبدالملک|مسلمه]]، بود. | [[خالد بن برمک|خالد]] پسر برمک مشهور به [[ابوالبرامکه]] به سال 90ق. زاده شد.<ref>البلدان، ابن فقیه، ص618؛ تاریخ دمشق، ج16، ص8؛ وفیات الاعیان، ج1، ص332؛ الاعلام، ج2، ص295.</ref>وی مورد احترام امویان بهویژه فرزندان عبدالملک، هشام و [[مسلمة بن عبدالملک|مسلمه]]، بود. | ||
'''هواداری از عباسیان''': با ورود وی به جرگه هواداران عباسیان و نشان دادن لیاقت در موارد گوناگون چون گردآوری پول برای عباسیان در دوره دعوت پنهان برای قیام عباسیان،<ref>الکامل، ج5، ص363.</ref> شرکت در سرکوب مخالفان در طوس به فرمان [[ابومسلم]] به سال130ق.،<ref>تاریخ طبری، ج7، ص389؛ تجارب الامم، ج3، ص293.</ref> مجاب کردن حکمران [[طبرستان]] به هواداری از قیام عباسیان به سال 131ق.،<ref>اخبار الدولة العباسیه، ص333.</ref> تصدی سمت خزانهداری، گردآوری و ثبت غنائم در پیکارهای [[قحطبة بن شبیب]] در قم و اصفهان و خراسان در همان سال<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص343؛ اخبار الدولة العباسیه، ص349.</ref> و نقش بهسزایش در قدرت یافتن عباسیان. | |||
با ورود وی به جرگه هواداران عباسیان و نشان دادن لیاقت در موارد گوناگون چون گردآوری پول برای عباسیان در دوره دعوت پنهان برای قیام عباسیان،<ref>الکامل، ج5، ص363.</ref> شرکت در سرکوب مخالفان در طوس به فرمان [[ابومسلم]] به سال130ق.،<ref>تاریخ طبری، ج7، ص389؛ تجارب الامم، ج3، ص293.</ref> مجاب کردن حکمران [[طبرستان]] به هواداری از قیام عباسیان به سال 131ق.،<ref>اخبار الدولة العباسیه، ص333.</ref> تصدی سمت خزانهداری، گردآوری و ثبت غنائم در پیکارهای [[قحطبة بن شبیب]] در قم و اصفهان و خراسان در همان سال<ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص343؛ اخبار الدولة العباسیه، ص349.</ref> و نقش بهسزایش در قدرت یافتن عباسیان. | |||
'''مناصب خالد در حکومت سفاح''': [[سفاح]] نخستین خلیفه عباسی (حک: 132-136ق.) اداره امور غنائم را به خالد واگذاشت.<ref>الوزراء و الکتاب، ص59؛ الکامل، ج5، ص445.</ref> او با لیاقت و کاردانی توانست سرپرستی دیوان خراج برای گردآوری مالیاتها و دیوان جند برای اثبات انتساب سربازان به لشکر و پرداخت حقوق ایشان را نیز عهدهدار شود.<ref>الوزراء و الکتاب، ص59.</ref> با وجود خودداری خالد از پذیرش عنوان وزیر و اعتقاد به بد یمن بودن آن به سبب قتل [[ابوسلمه خلال]]،<ref>الفخری، ص153.</ref> وی همه کارهای وزیر را انجام میداد. ازاینرو، برخی منابع از او با عنوان وزیر یاد کردهاند.<ref>الوزراء و الکتاب، ص59؛ وفیات الاعیان، ج1، ص332.</ref> | |||
وزارت منصور (حک: 136-158ق.) نیز از جمله مناصبی بود که به سال 136ق. به خالد واگذار شد که یک سال و اندی عهدهدار آن بود تا این که [[سلیمان بن وهب موریانی|ابوایوب سلیمان بن وهب موریانی]]، نخستین وزیر منصور، به قصد دور کردن خالد از پایتخت و تصدی منصب او، پیشنهاد اعطای ولایت فارس به خالد را داد و خالد چندین سال بر [[فارس]] حکم راند.<ref>الوزراء و الکتاب، ص65.</ref> منصور همچنین حکومت [[طبرستان]] و [[موصل]] را در سال 148ق. به وی بخشید که ثروت فراوانی برایش به ارمغان آورد.<ref>البلدان، ابن فقیه، ص574، 579؛ الکامل، ج5، ص585.</ref> | '''وزارت خالد در حکومت منصور''': وزارت منصور (حک: 136-158ق.) نیز از جمله مناصبی بود که به سال 136ق. به خالد واگذار شد که یک سال و اندی عهدهدار آن بود تا این که [[سلیمان بن وهب موریانی|ابوایوب سلیمان بن وهب موریانی]]، نخستین وزیر منصور، به قصد دور کردن خالد از پایتخت و تصدی منصب او، پیشنهاد اعطای ولایت فارس به خالد را داد و خالد چندین سال بر [[فارس]] حکم راند.<ref>الوزراء و الکتاب، ص65.</ref> منصور همچنین حکومت [[طبرستان]] و [[موصل]] را در سال 148ق. به وی بخشید که ثروت فراوانی برایش به ارمغان آورد.<ref>البلدان، ابن فقیه، ص574، 579؛ الکامل، ج5، ص585.</ref> | ||
'''وفات خالد''': به سال 163ق. خالد و برادرانش سلیمان و حسن، هارون را در نبرد با رومیان همراهی کردند.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص146.</ref> سرانجام خالد که به خوشرفتاری و سیاستمداری شهرت داشت، در [[جمادی الاولی]] سال 165ق. درگذشت.<ref>وفیات الاعیان، ج1، ص332.</ref> | |||
به سال 163ق. خالد و برادرانش سلیمان و حسن، هارون را در نبرد با رومیان همراهی کردند.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص146.</ref> سرانجام خالد که به خوشرفتاری و سیاستمداری شهرت داشت، در [[جمادی الاولی]] سال 165ق. درگذشت.<ref>وفیات الاعیان، ج1، ص332.</ref> | |||
===یحیی برمکی=== | ===یحیی برمکی=== | ||
دومین شخص برجسته این خاندان، [[یحیی برمکی|یحیی]] بود. وی در سال آخر حکومت منصور عهدهدار ولایت آذربایجان بود.<ref>الکامل، ج6، ص16.</ref> | دومین شخص برجسته این خاندان، [[یحیی برمکی|یحیی]] بود. وی در سال آخر حکومت منصور عهدهدار ولایت آذربایجان بود.<ref>الکامل، ج6، ص16.</ref> | ||
او از سوی [[مهدی عباسی]] (حک: 158-169ق.) مسؤول تربیت و تعلیم [[هارون عباسی|هارون]] شد<ref>تاریخ طبری، ج8، ص140؛ وفیات الاعیان، ج6، ص221.</ref> و بعدها نقشی بهسزا در به تخت نشاندن وی ایفا کرد.<ref>نک: تاریخ یعقوبی، ج2، ص406؛ تاریخ طبری، ج8، ص232؛ الکامل، ج6، ص99.</ref> | او از سوی [[مهدی عباسی]] (حک: 158-169ق.) مسؤول تربیت و تعلیم [[هارون عباسی|هارون]] شد<ref>تاریخ طبری، ج8، ص140؛ وفیات الاعیان، ج6، ص221.</ref> و بعدها نقشی بهسزا در به تخت نشاندن وی ایفا کرد.<ref>نک: تاریخ یعقوبی، ج2، ص406؛ تاریخ طبری، ج8، ص232؛ الکامل، ج6، ص99.</ref> | ||
'''مقتدرترین وزیر عباسی''': هارون به پاس این خدمات به سال 170ق. با بخشیدن مُهر خویش به وی، حکم او را در سراسر قلمرو حکومتش نافذ ساخت، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص233.</ref> به گونهای که امور حکومتی با تدبیر یحیی، مقتدرترین وزیر در سراسر دوره عباسیان، شکل میگرفت. | |||
هارون | |||
برپایه برخی از گزارشها، وی نخستین کسی بود که در نامهها عبارت «و اساله ان یصلی علی محمد عبده و رسوله» را افزود و کتابی نیز در اینباره نوشت.<ref>الوزراء و الکتاب، ص114.</ref> آوردهاند که وی از منصور خواست با توجه به نماز خواندن [[حضرت علی(ع)]] در ایوان مدائن، از ویران کردن آن خودداری کند.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص651؛ الفخری، ص154؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص247.</ref> | برپایه برخی از گزارشها، وی نخستین کسی بود که در نامهها عبارت «و اساله ان یصلی علی محمد عبده و رسوله» را افزود و کتابی نیز در اینباره نوشت.<ref>الوزراء و الکتاب، ص114.</ref> آوردهاند که وی از منصور خواست با توجه به نماز خواندن [[حضرت علی(ع)]] در ایوان مدائن، از ویران کردن آن خودداری کند.<ref>تاریخ طبری، ج7، ص651؛ الفخری، ص154؛ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص247.</ref> | ||
خط ۸۰: | خط ۶۵: | ||
همچنین هنگامی که هارون [[فضل بن یحیی]] را مامور سرکوب شورش [[یحیی بن عبدالله علوی]] کرد، یحیی برمکی به فرزندش فضل هشدار داد که از ریختن خون فرزند رسول خدا خودداری کند و با توجه به این که برمکیان متهم به [[تشیع]] هستند، قضیه را با مصالحه فیصله دهد.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص289؛ وفیات الاعیان، ج1، ص334؛ تاریخ حبیب السیر، ص237.</ref> خود نیز به علوی یاد شده کمک مالی کرد.<ref>الوزراء و الکتاب، ص157.</ref> | همچنین هنگامی که هارون [[فضل بن یحیی]] را مامور سرکوب شورش [[یحیی بن عبدالله علوی]] کرد، یحیی برمکی به فرزندش فضل هشدار داد که از ریختن خون فرزند رسول خدا خودداری کند و با توجه به این که برمکیان متهم به [[تشیع]] هستند، قضیه را با مصالحه فیصله دهد.<ref>تاریخ طبری، ج8، ص289؛ وفیات الاعیان، ج1، ص334؛ تاریخ حبیب السیر، ص237.</ref> خود نیز به علوی یاد شده کمک مالی کرد.<ref>الوزراء و الکتاب، ص157.</ref> | ||
'''شرکت در گرفتاری امام کاظم''': [[شیخ مفید]]، یحیی را به دست داشتن در گرفتاری [[امام موسی بن جعفر(ع)]] متهم میکند. به گفته وی، یحیی به جهت رقابت با [[محمد بن اشعث]] و با آگاهی از امامی بودن وی، از گرفتاری معیشتی [[اسماعیل بن علی]]، نواده [[امام صادق(ع)]] سوء استفاده کرد و با دادن هدایایی، وی را به بدگویی از امام نزد هارون ترغیب کرد و همین به دستگیری و شهادت امام انجامید.<ref>الارشاد، ج2، ص237.</ref> | |||
[[شیخ مفید]]، یحیی را به دست داشتن در گرفتاری [[امام موسی بن جعفر(ع)]] متهم میکند. به گفته وی، یحیی به جهت رقابت با [[محمد بن اشعث]] و با آگاهی از امامی بودن وی، از گرفتاری معیشتی [[اسماعیل بن علی]]، نواده [[امام صادق(ع)]] سوء استفاده کرد و با دادن هدایایی، وی را به بدگویی از امام نزد هارون ترغیب کرد و همین به دستگیری و شهادت امام انجامید.<ref>الارشاد، ج2، ص237.</ref> | |||
مسمومیت و مرگ ادریس بن عبدالله، پایهگذار سلسله [[ادریسیان]]، نیز به یحیی نسبت داده شده است.<ref>مقاتل الطالبیین، ص407.</ref> | ''مسمومیت ادریس بن عبدالله'': مسمومیت و مرگ ادریس بن عبدالله، پایهگذار سلسله [[ادریسیان]]، نیز به یحیی نسبت داده شده است.<ref>مقاتل الطالبیین، ص407.</ref> | ||
===جعفر بن یحیی برمکی=== | ===جعفر بن یحیی برمکی=== | ||
خط ۹۲: | خط ۷۳: | ||
جعفر فرزند یحیی از دیگر شخصیتهای برجسته برمکیان است که نزد هارون بسیار محبوب بود. سیطره و نفوذ وی بر دستگاه خلافت نظیر نداشت.<ref>الوزراء و الکتاب، ص120-121.</ref> با توجه به این که هنگام مرگش در سال 187ق.<ref>وفیات الاعیان، ج1، ص336.</ref> و به گفته [[مسعودی]]، هنگام مرگ 45 سال داشت<ref>مروج الذهب، ج3، ص386.</ref> میتوان گفت که زاده 143ق. بوده است. | جعفر فرزند یحیی از دیگر شخصیتهای برجسته برمکیان است که نزد هارون بسیار محبوب بود. سیطره و نفوذ وی بر دستگاه خلافت نظیر نداشت.<ref>الوزراء و الکتاب، ص120-121.</ref> با توجه به این که هنگام مرگش در سال 187ق.<ref>وفیات الاعیان، ج1، ص336.</ref> و به گفته [[مسعودی]]، هنگام مرگ 45 سال داشت<ref>مروج الذهب، ج3، ص386.</ref> میتوان گفت که زاده 143ق. بوده است. | ||
'''مناصب و اقدامات حکومتی جعفر:''':به سال 176ق. هارون ولایت بخش غربی قلمرو حکومت از شهر انبار تا شمال [[آفریقا]] را به جعفر بخشید.<ref>الوزراء و الکتاب، ص122.</ref>حکومت مصر در همان سال، <ref>الکامل، ج6، ص140.</ref> فرونشاندن اختلافات قبیلهای مردم [[شام]] به سال 180ق.، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص262؛ الکامل، ج6، ص151-152.</ref> حکومت شامات و جزیره در همان سال، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص410.</ref> فرماندهی نگهبانان ویژه خلیفه، <ref>الکامل، ج6، ص152.</ref> ریاست دیوان مظالم برای رسیدگی به تخلفات کارگزاران حکومتی، <ref>الوزراء و الکتاب، ص131.</ref> تصدی خاتم برای مهر و امضای نامههای حکومتی و پیشگیری از جعل نامه، <ref>الوزراء و الکتاب، ص133.</ref> ریاست برید، وزارت، و نیز سپهسالاری<ref>تاریخ بیهقی، ج1، ص227.</ref> از جمله مناصب و اقدامات حکومتی وی بودند. وی یحیی بن عبدالله علوی را به سفارش پدر از زندان آزاد کرد. نیز [[عبدالله افطس علوی]] را که هارون به وی سپرده بود، به قتل رساند.<ref>مقاتل الطالبیین، ص411.</ref> | |||
به سال 176ق. هارون ولایت بخش غربی قلمرو حکومت از شهر انبار تا شمال [[آفریقا]] را به جعفر بخشید.<ref>الوزراء و الکتاب، ص122.</ref>حکومت مصر در همان سال، <ref>الکامل، ج6، ص140.</ref> فرونشاندن اختلافات قبیلهای مردم [[شام]] به سال 180ق.، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص262؛ الکامل، ج6، ص151-152.</ref> حکومت شامات و جزیره در همان سال، <ref>تاریخ یعقوبی، ج2، ص410.</ref> فرماندهی نگهبانان ویژه خلیفه، <ref>الکامل، ج6، ص152.</ref> ریاست دیوان مظالم برای رسیدگی به تخلفات کارگزاران حکومتی، <ref>الوزراء و الکتاب، ص131.</ref> تصدی خاتم برای مهر و امضای نامههای حکومتی و پیشگیری از جعل نامه، <ref>الوزراء و الکتاب، ص133.</ref> ریاست برید، وزارت، و نیز سپهسالاری<ref>تاریخ بیهقی، ج1، ص227.</ref> از جمله مناصب و اقدامات حکومتی وی بودند. وی یحیی بن عبدالله علوی را به سفارش پدر از زندان آزاد کرد. نیز [[عبدالله افطس علوی]] را که هارون به وی سپرده بود، به قتل رساند.<ref>مقاتل الطالبیین، ص411.</ref> | |||
===فضل بن یحیی برمکی=== | ===فضل بن یحیی برمکی=== | ||
خط ۱۰۰: | خط ۷۹: | ||
فضل، فرزند دیگر یحیی، به سال 147ق. زاده شد.<ref>وفیات الاعیان، ج4، ص36.</ref>او افزون بر داشتن جایگاه ویژه در دستگاه خلافت، از سوی هارون، تربیت [[امین عباسی]] را عهدهدار شد.<ref>وفیات الاعیان، ج4، ص28.</ref> | فضل، فرزند دیگر یحیی، به سال 147ق. زاده شد.<ref>وفیات الاعیان، ج4، ص36.</ref>او افزون بر داشتن جایگاه ویژه در دستگاه خلافت، از سوی هارون، تربیت [[امین عباسی]] را عهدهدار شد.<ref>وفیات الاعیان، ج4، ص28.</ref> | ||
'''مناصب حکومتی فضل''': به سال 176ق. ولایت بخش شرقی قلمرو عباسیان از نهروان تا ترکستان و [[آذربایجان]] و [[ارمنستان]]<ref>الوزراء و الکتاب، ص122؛ وفیات الاعیان، ج4، ص29.</ref> و به سال 178ق. حکومت خراسان نیز به او داده شد.<ref>تاریخ سنی ملوک الارض، ص170؛ وفیات الاعیان، ج4، ص29؛ الکامل، ج6، ص145.</ref>در سال 179ق. حکومت وی بر خراسان پایان یافت؛ ولی حکومت آذربایجان و ارمنستان همچنان برعهده وی بود.<ref>خلیفه و سلطان، ص90.</ref> | |||
به | '''خودداری فضل از قتل امام''': هنگامی که امام موسی بن جعفر(ع) در زندان هارون بود، هارون دستور قتل امام را به فضل ابلاغ کرد. فضل از انجام آن خودداری ورزید و مورد خشم هارون قرار گرفت و تازیانه خورد.<ref>الارشاد، ج2، ص241؛ مقاتل الطالبیین، ص416.</ref> | ||
=== | ===دیگر برمکیان=== | ||
در منابع از برمکیان دیگری مانند معاویه<ref>البلدان، یعقوبی، ص46.</ref> و حسن و سلیمان فرزندان برمک، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص146؛ البلدان، ابن فقیه، ص618-619؛ معجم البلدان، ج5، ص308.</ref> محمد فرزند خالد، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص261.</ref> ابراهیم و موسی و محمد<ref>مروج الذهب، ج3، ص368؛ الوزراء و الکتاب، ص116.</ref>فرزندان یحیی و نوادگان برمکیان<ref>تاریخ طبری، ج8، ص437-438، 626.</ref>یاد شده است. اما به علت نقش کمرنگ ایشان در رویدادهای تاریخی، آگاهیهای فراوان درباره آنها ارائه نشده است. | در منابع از برمکیان دیگری مانند معاویه<ref>البلدان، یعقوبی، ص46.</ref> و حسن و سلیمان فرزندان برمک، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص146؛ البلدان، ابن فقیه، ص618-619؛ معجم البلدان، ج5، ص308.</ref> محمد فرزند خالد، <ref>تاریخ طبری، ج8، ص261.</ref> ابراهیم و موسی و محمد<ref>مروج الذهب، ج3، ص368؛ الوزراء و الکتاب، ص116.</ref>فرزندان یحیی و نوادگان برمکیان<ref>تاریخ طبری، ج8، ص437-438، 626.</ref>یاد شده است. اما به علت نقش کمرنگ ایشان در رویدادهای تاریخی، آگاهیهای فراوان درباره آنها ارائه نشده است. | ||
خط ۱۶۸: | خط ۱۴۳: | ||
یحیی برمکی خانههای گوناگون در شهر مکه خریداری کرده بود. | یحیی برمکی خانههای گوناگون در شهر مکه خریداری کرده بود. | ||
'''خانه حجیر بن ابیاهاب''': وی خانه [[حجیر بن ابیاهاب]] را که هم به [[کوه قعیقعان]] و هم به [[مسجدالحرام]] راه داشت، در برابر 36 هزار دینار خریداری و تعمیر کرد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص250-251؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص304.</ref> | |||
وی خانه [[حجیر بن ابیاهاب]] را که هم به [[کوه قعیقعان]] و هم به [[مسجدالحرام]] راه داشت، در برابر 36 هزار دینار خریداری و تعمیر کرد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص250-251؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص304 | |||
'''خانهای در دامنه کوه ابوقبیس:''' همچنین خانهای متعلق به [[بنیعائذ]] و شخصی به نام ابن صیفی را که در دامنه [[کوه ابوقبیس]] بود، نیز خرید. این خانه در گسترش دوران [[مهدی عباسی]] (167ق.) همچنان دست نخورده باقیمانده بود.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص259-260؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص329.</ref> | |||
دار حمزه متعلق به عمرو بن سفیان بن سعد در منطقه [[سویقه]] را نیز یحیی خریداری کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص296.</ref> [[فاکهی]] از خانهای که به یحیی تعلق داشت و در روزگار او به خانه ابواحمد بن رشید شهرت داشته، گزارش داده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص208.</ref> یحیی همچنین برای ایجاد بوستانی در [[منطقه فخ]]، [[کوه حزنه|کوه حَزَنه]] را شکافت و مسیری به سوی فخ هموار نمود.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص296؛ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص212-213.</ref> | '''دار حمزه''': دار حمزه متعلق به عمرو بن سفیان بن سعد در منطقه [[سویقه]] را نیز یحیی خریداری کرد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص296.</ref> [[فاکهی]] از خانهای که به یحیی تعلق داشت و در روزگار او به خانه ابواحمد بن رشید شهرت داشته، گزارش داده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص208.</ref> یحیی همچنین برای ایجاد بوستانی در [[منطقه فخ]]، [[کوه حزنه|کوه حَزَنه]] را شکافت و مسیری به سوی فخ هموار نمود.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص296؛ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص212-213.</ref> | ||
'''خانه عبدالله بن جعفر بن ابیطالب:''' خانه [[عبدالله بن جعفر|عبدالله]] بن [[جعفر بن ابیطالب]] در شهر مدینه نیز از جانب یحیی خریداری شده بود.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص234.</ref> | |||
'''خانههایی در نزدیکی مسجدالنبی:''' همچنین خانههایی در غرب و شرق [[مسجدالنبی]] از سوی برمکیان خریداری شده بود که بعدها مصادره و در زمره اموال حکومتی شد.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص247.</ref> | |||
'''خانه عاتکه:''' خانه [[عاتکه]] دختر [[عبدالله بن یزید]] که روبهروی [[باب الرحمه]] مسجدالنبی قرار داشت، نیز از جانب یحیی خریداری شد.<ref>بهجة النفوس، ج1، ص547؛ التعریف بما آنست الهجره، ص107؛ تاریخ مکة المشرفه، ص293.</ref> | |||
خانه [[عاتکه]] دختر [[عبدالله بن یزید]] که روبهروی [[باب الرحمه]] مسجدالنبی قرار داشت، نیز از جانب یحیی خریداری شد.<ref>بهجة النفوس، ج1، ص547؛ التعریف بما آنست الهجره، ص107؛ تاریخ مکة المشرفه، ص293.</ref> | |||
===املاک جعفر برمکی=== | ===املاک جعفر برمکی=== | ||
خط ۱۹۶: | خط ۱۵۹: | ||
جعفر برمکی قطعه زمینی را کنار ضلع شرقی مسجدالحرام از هارون به [[اقطاع]] گرفت و خانهای شخصی برای اقامت در [[ایام حج]] ساخت. این خانه پس از قتل جعفر مصادره شد و [[حماد بربری]]، از کارگزاران هارون، درون آن را با شیشه تزیین کرد که به [[دارالقواریر]] شهرت یافت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص166؛ اتحاف الوری، ج2، ص207-208.</ref> | جعفر برمکی قطعه زمینی را کنار ضلع شرقی مسجدالحرام از هارون به [[اقطاع]] گرفت و خانهای شخصی برای اقامت در [[ایام حج]] ساخت. این خانه پس از قتل جعفر مصادره شد و [[حماد بربری]]، از کارگزاران هارون، درون آن را با شیشه تزیین کرد که به [[دارالقواریر]] شهرت یافت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص166؛ اتحاف الوری، ج2، ص207-208.</ref> | ||
'''خانه ابوالعاص بن ربیع:''' وی همچنین خانه [[ابوالعاص بن ربیع]]، شوهر [[زینب بنت محمد|زینب]] دختر [[پیامبر]]، را که هدیه [[حضرت خدیجه]] به ایشان بود، در کوچهای به سوی [[منطقه اجیاد کبیر]] به 80 دینار از عموزادگان ابوالعاص خریداری کرد و آن را با سنگهای طرحدار و چوب ساج تعمیر و برای اقامت آماده ساخت.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص243.</ref>فاکهی در تعیین حدود [[بطحا]] ، نام این خانه را یاد کرده است.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص75.</ref> | |||
وی همچنین | '''دار المعیدی:''' دار المعیدی در همان کوچه نیز به دست جعفر خریداری و تعمیر شد.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص207، 234.</ref> وی همچنین قصری کنار [[کوه سقر]] در حاشیه شهر مکه بنا نهاد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص287؛ اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص182.</ref> میان [[باب البقالین]] و [[باب الخیاطین]]، درهای مسجدالحرام، نیز قطعه زمینی وجود داشت که جعفر آن را از هارون به اقطاع گرفت و هنوز ساخت آن به اتمام نرسیده بود که مرگش فرارسید.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص81.</ref> | ||
'''خانهای در مدینه:'''وی همچنین خانهای در مدینه برابر مسجدالنبی داشت.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص243؛ التعریف بتاریخ، ص421.</ref>این خانه در جانب غربی مسجد قرار داشت و یکی از درهای مسجد به جهت روبهرو بودن با این خانه، به باب جعفر بن یحیی برمکی شناخته میشد.<ref>التعریف بتاریخ، ص421.</ref> | |||
وی همچنین خانهای در مدینه برابر مسجدالنبی داشت.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص243؛ التعریف بتاریخ، ص421.</ref>این خانه در جانب غربی مسجد قرار داشت و یکی از درهای مسجد به جهت روبهرو بودن با این خانه، به باب جعفر بن یحیی برمکی شناخته میشد.<ref>التعریف بتاریخ، ص421.</ref> | |||
===سقایه ابن برمک=== | ===سقایه ابن برمک=== | ||
خط ۳۱۹: | خط ۲۷۶: | ||
{{خاندانها}} | {{خاندانها}} | ||
[[رده:مقالههای تکمیلشده]] |
ویرایش