جویریة بنت حارث
مشخصات فردی | |
---|---|
لقب | ام المؤمنین |
نسب | بنیمصطلق |
زادروز | ۲ سال پیش از بعثت |
زادگاه | جزیرةالعرب |
همسر | حضرت محمد(ص) |
دین | اسلام |
تاریخ درگذشت | ۵۰ یا ۵۶ق. |
محل درگذشت | مدینه |
آرامگاه | قبرستان بقیع |
مشخصات دینی | |
نحوه اسلام آوردن | پس از اسارت و آزاد شدن توسط حضرت محمد(ص) |
حج و زیارت | |
نام زیارتگاه | حرم همسران پیامبر(ص) |
جُويريه بنت حارث (م.۵۰ یا ۵۶ق)، همسر حضرت محمد(ص) و از مدفونان در بقيع است.
او فرزند رئیس طائفه بنیمصطلق بود و در غزوه بنیمصطلق به اسارت مسلمانان درآمد. او آزاد شد و با اختیار خود به همسری پیامبر(ص) درآمد. وی هنگام ازدواج با حضرت محمد(ص) ۲۰ سال سن داشت و برخی از همسران پیامبر(ص) به او حسادت میورزیدند. به گمان، او نیز با دیگر همسران پیامبر(ص) در حجةالوداع بوده است.
جویرة، راوی حدیث بود و بر پایه برخی از گزارش ها اهل عبادت و روزه و ذکر های مستحب بود.
بر پایه گزارشی، عمر بن خطاب خلیفه دوم، سهم او را از بیتالمال کمتر از برخی زنان پیامبر(ص) تعیین کرد؛ زیرا او را در حد یک کنیز و اسیر جنگی می شمرد و سهم یک اسیر جنگی را با سهم دختر ابوبکر یکسان نمیدانست.
با توجه به گزارشی که قبرهای همسران حضرت محمد(ص) در قبرستان بقیع را کنار هم میداند، قبر جویریه نیز در آن جاست.
نام، تولد، تبار[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جویریه، دختر «حارث بن ابی ضرار» رئیس طائفه بنیمُصطلق از قبیله خزاعه بود.[۱] نام اصلی او را «بَرّه» گفتهاند که حضرت محمد(ص) پس از ازدواج با او، وی را جویریه[یادداشت ۱] نامید.[۲] با توجه به سن ۲۰ سالگی او هنگام ازدواج با حضرت محمد(ص)،[۳] زمان تولدش دو سال پیش از بعثت بوده است.
ازدواج با پیامبر(ص)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پدر جویریه، رئیس طائفه بنیمصطلق،[یادداشت ۲] در سال پنجم هجری در صدد تدارک نیرو برای حمله به مدینه برآمد که حضرت محمد(ص) پس از اطلاع، پیشدستی کرد و در نبردی که به بنیمصطلق یا مُریسیع شهرت یافت، اقدام آنان را خنثی کرد.[۴] همسر جویریه، مُسافع بن صفوان[۵] یا صفوان بن مالک در این نبرد کشته شد.[۶] جویریه که ۲۰ سال داشت،[۷] به اسارت مسلمانان درآمد.[۸]
به گفته ابن هشام (م.۲۱۳یا ۲۱۸ق)، پدر جویریه به همراه چند نفر از بزرگان با به همراه داشتن شترانی برای فدیه آزادی اسیران، به مدینه آمده و پس از گفت و گو با حضرت محمد(ص)، مسلمان شدند.[۹] پیامبر(ص)، جویریه را آزاد کرد و سپس او را از پدرش خواستگاری و با مهریهای برابر با ۴۰۰ درهم او را به ازدواج خود درآورد.[۱۰]
بر پایه نقلی، پدر جویریه پس از پذیرفتن اسلام، از پیامبر(ص) درخواست کرد دخترش را آزاد کند. پیامبر(ص) جویریه را میان ماندن یا بازگشت نزد خانوادهاش مخیر کرد. جویریه، ماندن نزد او را ترجیح داد.[۱۱] بر پایه نقلی، جویریه پیش از اسارتش، در خواب دید که ماه از یثرب[یادداشت ۳] به سمت او آمده است.[۱۲]
بر پایه روایت عایشه، پس از تقسیم غنیمتهای بنیمصطلق، جویریه سهم ثابت بن قیس انصاری و پسر عمویش شد. آنها در برابر آزادی جویریه پرداخت نُه اوقیه[یادداشت ۴] طلب کردند. جویریه که خود را از پرداخت این مبلغ ناتوان میدید، نزد حضرت محمد(ص) رفت و پس از معرفی خود، از او کمک خواست. پیامبر(ص) هزینه آزادی او را بر عهده گرفت و به او پیشنهاد ازدواج داد. جویریه این پیشنهاد را پذیرفت. در پی آن، انصار همه اسیران بنیمصطلق را آزاد کردند.[۱۳] برخی، آزادی اسیران بنی مصطلق را مهریه جویریه دانستهاند؛ از این رو عایشه، جویریه را با برکتترین زن معرفی کرده است.[۱۴]
ملزم شدن جویریه به رعایت حجاب ویژه زنان پیامبر، که در آیه حجاب[یادداشت ۵] بیان شده بود،[۱۵] تأیید کننده ازدواج رسمی او با پیامبر(ص) است.
روابط با دیگر همسران پیامبر(ص)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
زیبایی جویریه، حسادت برخی همسران حضرت محمد(ص) را برانگیخت، تا بدانجا که آنها ناخشنودی خود را از ازدواج پیامبر(ص) با او، اعلام میکردند.[۱۶] برتری طلبی برخی زنان پیامبر نسبت به جویریه و سخن آنان به او که پیامبر تو را به بردگی گرفته[۱۷] شاهد این ماجراست.
جویریه همانند دیگر همسران پیامبر، پس از مصالحه او با یهودیان خیبر، سالیانه ۸۰ وَسَق خرما و ۲۰ وَسَق جو[یادداشت ۶] دریافتی داشت.[۱۸] حجره جویریه، پس از حجره زینب بنت جحش در امتداد شمالی محرابِ تهجد مسجد النبی(ص) قرار داشت.[۱۹]
در حجة الوداع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آگاهی از حضور او در حجة الوداع در دست نیست؛ ولی با توجه به گزارشی که از حضور همسران حضرت محمد(ص) در حجة الوداع ارائه شده، بنظر میرسد که او نیز حضور داشته است.
در دوره خلیفه دوم[ویرایش | ویرایش مبدأ]
خلیفه دوم عمر بن خطاب، در سال بیستم هجری، زمانی که دیوان را تدوین میکرد، سهم جویریه را ۶,۰۰۰ درهم تعیین کرد، که نسبت به برخی زنان پیامبر(ص) کمتر بود؛ زیرا سهم یک اسیر جنگی را با سهم دختر ابوبکر یکسان نمیدانست.[۲۰] بر پایه گزارش دیگری، عمر برای زنان پیامبر ۱۰,۰۰۰ دینار تعیین کرد؛ ولی سهم جویریه، صفیه و میمونه را کمتر دانست که عایشه با استناد به سنت پیامبر از عمر خواست میان زنان پیامبر تفاوتی نگذارد.[۲۱] برخی نیز گفتهاند که سهم او همچون سهم دیگر زنان پیامبر ۱۲,۰۰۰ دینار تعیین شد.[۲۲]
ویژگیها[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جویریه، راوی حدیث بود. عبید بن سباق، ابن عباس، مجاهد، بخاری و مسلم از او روایت کردهاند.[۲۳] بر پایه روایتی درباره فضایل جویریه، وی یکبار از صبح تا ظهر به ذکر مشغول بود، که پیامبر پس از آگاهی از این امر، ذکری خاص به وی آموخت.[۲۴] روایت دیگری، از روزهداری او در ایام غیر ماه رمضان خبر میدهد.[۲۵]
برخی با استناد به روایتی غیر مشهور و غیر معتبر از ابن ابی رزین، جویریه را یکی از زنان پیامبر(ص) دانستهاند که با ناراحت کردن وی سبب نزول آیه پنجاه و یکم سوره احزاب[یادداشت ۷][۲۶] شدند.[۲۷] در برابر، گزارشهای تاریخی، تصویر مثبتی از او ارائه کردهاند.
ذیل آیههای بیست و هشت و بیست و نه سوره احزاب[یادداشت ۸][۲۸] نیز، از جویریه یاد شده که درخواست او از پیامبر(ص) یک چادر بوده است.[۲۹] بر پایه اخباری، این سخنان پس از آن مطرح شد که پیامبر(ص) طلا، جواهرات و گنج آل ابی حقیق نضیری را که در نبرد خیبر به دست آورده بود قسمت کرد و سهمی از آن برای همسران خود در نظر نگرفت.[۳۰]
درگذشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر پایه گزارشی، جویریه در سال ۵۶ هجری، در دوره معاویه درگذشت و والی اموی مدینه، مروان بن حکم بر او نماز گزارد. عموم تاریخنگاران، این گزارش را ترجیح دادهاند.[۳۱] در گزارشی دیگر، وی در سال ۵۰ هجری و در ۶۵ سالگی درگذشته است.[۳۲]
مدفن[ویرایش | ویرایش مبدأ]
همسران حضرت محمد(ص) در قبرستان بقیع را کنار هم میداند،[۳۳] قبر جویریه نیز در آن جاست.
با توجه به گزارشی که قبرهایپانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ النسب، ص254؛ الانساب، ج5، ص312؛ جمهرة انساب العرب، ص239.
- ↑ الطبقات، ج8، ص92، 94؛ انساب الاشراف، ج1، ص423.
- ↑ الطبقات، ج8، ص95.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص423.
- ↑ انساب الاشراف، ج2، ص77؛ اسد الغابه، ج6، ص57.
- ↑ الطبقات، ج8، ص92؛ تاریخ الطبری، ج11، ص609؛ البدایه و النهایه، ج5، ص224.
- ↑ الطبقات، ج8، ص95؛ تاریخ الطبری، ج11، ص610.
- ↑ الارشاد، ج1، ص118.
- ↑ السیرة النبویه، ج3، ص763؛ الاستیعاب، ج3، ص884؛ اسد الغابه، ج1، ص40؛ ج3، ص101.
- ↑ السیرة النبویه، ج3، ص763.
- ↑ الطبقات، ج8، ص93؛ تاریخ خلیفه، ص36؛ الاستیعاب، ج4، ص1804-1805.
- ↑ تاریخ الطبری، ج11، ص610؛ المغازی، ج1، ص412.
- ↑ المغازی، ج1، ص411؛ الطبقات، ج2، ص92؛ ج8، ص93.
- ↑ دلائل النبوه، ج4، ص50؛ اسد الغابه، ج6، ص57.
- ↑ المغازی، ج1، ص413؛ الطبقات، ج8، ص94.
- ↑ المغازی، ج1، ص411؛ تاریخ الطبری، ج11، ص609؛ الاستیعاب، ج4، ص1804.
- ↑ انساب الاشراف، ج2، ص77؛ المصنّف، صنعانی، ج7ص271.
- ↑ الطبقات، ج8، ص92-95.
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، ص240.
- ↑ الطبقات، ج3، ص225، 231؛ فتوح البلدان، ج3، ص556؛ تاریخ بغداد، ج4، ص282.
- ↑ المعرفة والتاریخ، ج1، ص463.
- ↑ الطبقات، ج3، ص225؛ فتوح البلدان، ج3، ص551.
- ↑ تهذیب الکمال، ج35، ص146؛ التحفة اللطیفه، ج2، ص236.
- ↑ صحیح ابن حبان، ج3، ص110؛ سیر اعلام النبلاء، ج2، ص264.
- ↑ سنن ابی داود، ج1، ص541؛ صحیح ابن حبان، ج8، ص375-376.
- ↑ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۴۲۵.
- ↑ انساب الاشراف، ج2، ص105؛ المصنّف، ابن ابی شیبه، ج3، ص329؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج10، ص3145.
- ↑ ترجمه قرآن (انصاریان)، ص۴۲۱.
- ↑ تفسیر سمعانی، ج4، ص275-276؛ روض الجنان، ج15، ص410.
- ↑ تفسیر قمی، ج2، ص192.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص138؛ المعرفة والتاریخ، ج3، ص322؛ انساب الاشراف، ج2، ص77.
- ↑ الطبقات، ج8، ص95.
- ↑ رحلة المکناسی، ص260.
- ↑ مصغّر «جاریه».
- ↑ طائفه بنیمصطلق از همپیمانان قریش بود.
- ↑ یا از آسمان.
- ↑ واحد اندازهگیری نقره.
- ↑ ﴿وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ و... ﴾ و به زنان باايمان بگو: چشمان خود را از آنچه حرام است فرو بندند، و شرمگاه خود را حفظ كنند، و زينت خود را [مانند لباس هاى زيبا، گوشواره و گردن بند] مگر مقدارى كه [طبيعتاً مانند انگشتر و حنا و سرمه، بر دست و صورت] پيداست [در برابر كسى] آشكار نكنند، و [براى پوشاندن گردن و سينه] مقنعه هاى خود را به روى گريبان هايشان بيندازند...
- ↑ یا گندم.
- ↑ ﴿تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ... ﴾ نوبت هر كدام از آنان را كه بخواهى تأخير مى اندازى و هر كدام را كه بخواهى نزد خود جاى مى دهى، و هر كدام از آنان را كه از او كناره گرفته باشى [اگر] نزد خود بطلبى بر تو گناهى نيست...
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴾ اى پيامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنيا و زيور و زينتش را مىخواهيد بياييد تا برخوردارتان نمايم و با روشى پسنديده رهايتان كنم. ﴿وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ﴾ و اگر خدا و پيامبر او و سراى آخرت را مىخواهيد، پس خدا يقيناً براى نيكوكاران شما پاداشى بزرگ آماده كرده است.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (۳۳۶-۴۱۳ق)، تحقیق موسسه آل البیت لاحیاء التراث، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق.
- الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، یوسف بن عبدالله ابن عبدالبر (۳۶۸-۴۶۳ق)، تحقیق علی محمد بجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق.
- اسد الغابه فی معرفه الصحابه، علی بن محمد ابن الاثیر (۵۵۵-۶۳۰ق)، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
- انساب الاشراف، احمد بن یحیی البلاذری (م.۲۷۹ق)، تحقیق سهیل صادق زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق.
- الانساب، عبدالکریم السمعانی (م.۵۶۲ق)، به کوشش عبدالله عمر البارودی، بیروت، دارالجنان، ۱۴۰۸ق.
- آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، تهران، انتشارات مشعر، ۱۳۸۶ش.
- البدایه و النهایه فی التاریخ، اسماعیل بن عمر بن کثیر (۷۰۰-۷۷۴ق)، بیروت، مکتبه المعارف، ۱۴۱۱ق.
- تاریخ بغداد، احمد بن علی الخطیب البغدادی (م.۴۶۳ق)، به کوشش مصطفی عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
- تاریخ خلیفه بن خیاط، خلیفه بن خیاط(م.۲۴۰ق)، تحقیق مصطفی نجیب فواز و حکمت کشلی فواز، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
- تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- التحفة اللطیفه، شمسالدین محمد بن عبدالرحمن السخاوی (م.۹۰۲ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
- ترجمه قرآن (انصاریان)، حسین انصاریان، اسوه، قم، ۱۳۸۳ش.
- تفسیر ابن ابی حاتم (تفسیر القرآن العظیم)، عبدالرحمن بن محمد ابن ابی حاتم (م.۳۲۷ق)، به کوشش اسعد محمد، بیروت، المکتبه العصریه، ۱۴۱۹ق.
- تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی (م.۳۰۷ق)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، قم، انتشارات دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
- تفسیر سمعانی (تفسیر القرآن)، منصور بن محمد السمعانی (م.۴۸۹ق)، به کوشش یاسر ابراهیم و غنیم بن عباس، ریاض، دارالوطن، ۱۴۱۸ق.
- تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، یوسف بن عبدالرحمن المزی (م.۷۴۲ق)، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، موسسه الرساله، ۱۹۸۵م.
- جمهره انساب العرب، علی بن احمد بن حزم (۳۸۴-۴۵۶ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- دلائل النبوه و معرفه احوال صاحب الشریعه، احمد بن الحسین البیهقی (م.۴۵۸ق)، به کوشش عبدالمعطی امین قلعهجی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق.
- رحلة المکناسی، محمد بن عبدالوهاب المکناسی (م.۱۲۱۳ ق)، به کوشش بوکبوط، بیروت، ابوظبی، المؤسسة العربیة، دارالسویدی، ۲۰۰۳ م.
- روض الجنان، ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق)، به کوشش محمد جعفر یاحقی و محمد مهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش.
- سنن ابی داود، ابو داود سلیمان بن الاشعث (م.۲۷۵ق)، به کوشش سعید اللحام، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۰ق.
- سیر اعلام النبلاء، شمسالدین محمد بن احمد الذهبی (م.۷۴۸ق)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
- السیره النبویه مقتضبا من البدایه و النهایه، اسماعیل بن عمر بن کثیر (۷۰۰-۷۷۴ق)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت، دارالمعرفه/ دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۶ق.
- صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان، علی بن بلبان الفارسی (م.۷۳۹ق)، به کوشش شعیب الارنووط، بیروت، موسسه الرساله، ۱۴۱۴ق.
- الطبقات الکبری ( الطبقه الخامسه من الصحابه)، محمد بن سعد (م.۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
- فتوح البلدان، احمد بن یحیی البلاذری (م.۲۷۹ق)، تصحیح صلاح الدین منجد، قاهره، مکتبه النهضه المصریه، ۱۹۵۷م.
- المصنّف فی الاحادیث و الآثار، عبدالله بن محمد بن ابیشیبه (م.۲۳۵ق)، به کوشش سعید محمد اللحام، دارالفکر، ۱۴۰۹ق.
- المصنّف، عبدالرزاق الصنعانی (م.۲۱۱ق)، به کوشش حبیب الرحمن الاعظمی، بیروت، المجلس العلمی، ۱۳۹۰ق.
- المعرفة والتاریخ، یعقوب بن سفیان الفسوی (م.۲۷۷ق)، به کوشش العمری، بیروت، الرساله، ۱۴۰۱ق.
- المغازی، محمد بن عمر الواقدی (م.۲۰۷ق)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۰۹ق.
- النسب و القرابة فی المجتمع العربی قبل الاسلام، محمد سعید، بیروت، دارالساقی، ۲۰۰۶ م.