پرش به محتوا

حجازیه (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۲۶۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ فوریهٔ ۲۰۲۰
خط ۴۱: خط ۴۱:


==نویسنده==
==نویسنده==
ابوالاشرف محمد بن حسین بن علی حسینی یزدی، از بزرگان و رؤسای شهر یزد و از نزدیکان پادشاهان آل جلایر بوده است. آل جلایر بین سال‌های ۷۴۰ تا ۸۳۵ق. در [[عراق]] و [[آذربایجان]] حکومت داشتند. دایی‌ او سید عضدالدین، سفیر دربار جلایریان در [[هند|هندوستان]] بوده و مدتی وزارت شیخ حسن جلایری (حک:۷۴۰–۷۵۷ق) را برعهده داشته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۲؛ محیط ادب، ص442-443.</ref> پسوند حسینی که در نام او قرار دارد و تعبیر یکی از نویسندگان یادداشت‌های پایان رساله، که ابوالاشرف را از فرزندان [[حضرت محمد(ص)]] دانسته، نشانگر تعلق او به یکی از خاندان‌های سادات یزد است.<ref>محیط ادب، ص443؛ مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۴۴.</ref>
ابوالاشرف محمد بن حسین بن علی حسینی یزدی، از ثروتمندان،<ref name=":1" /> بزرگان و رؤسای شهر یزد و از نزدیکان پادشاهان آل جلایر بوده است. آل جلایر بین سال‌های ۷۴۰ تا ۸۳۵ق. در [[عراق]] و آذربایجان حکومت داشتند. دایی‌ او سید عضدالدین، سفیر دربار جلایریان در [[هند|هندوستان]] بوده و مدتی وزارت شیخ حسن جلایری (حک:۷۴۰–۷۵۷ق) را برعهده داشته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۲؛ محیط ادب، ص442-443.</ref> پسوند حسینی که در نام او قرار دارد و تعبیر یکی از نویسندگان یادداشت‌های پایان رساله، که ابوالاشرف را از فرزندان [[حضرت محمد(ص)]] دانسته، نشانگر تعلق او به یکی از خاندان‌های سادات یزد است.<ref>محیط ادب، ص443؛ مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۴۴.</ref>


==زمانه تألیف==
==زمانه تألیف==
خط ۵۱: خط ۵۱:
==محتوا==
==محتوا==
   
   
این رساله، آگاهی‌هایی درباره حج‌گزاری ایرانیان در سده هشتم قمری و وضع عمومی راه‌های حج و حجاز به دست می‌دهد؛ هرچند نویسنده، این رساله را با هدف ارائه گزارشی درباره وضع راه‌های حج برای سلطان نگاشته و جز در موارد اندک به گزارش رویدادها و شرح راه و رسم سفر نپرداخته است.  
رساله حجازیه، گزارش سفر نویسنده در سال ۷۵۷ق. از [[ايران|ایران]] به [[عراق]] و از آنجا به [[حجاز]]، برای انجام [[مناسک حج]] است. این رساله با هدف ارائه گزارشی درباره وضع راه‌های حج برای سلطان اویس نگاشته شده و جز مواردی اندک، به گزارش رویدادها و شرح سفر نپرداخته است.


ابوالاشرف یزدی، سفر خود را در سال ۷۵۷ق. از یزد آغاز کرد. او که از ثروتمندان و رؤسای شهر بود دستور داد تا در مسجد جامع شهر یزد ندا دهند که هرکس مایل به سفر حج است برای سفر با او آماده شود تا به گفته خودش به واسطه این اعلام عمومی و التزام به همراهی مردم آن سال نیز مانند سال‌های گذشته به بهانه مشغله‌های گوناگون از سفر حج کوتاهی نکند.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۰–۳۱.</ref>  
نویسنده، سفر خود را در سال ۷۵۷ق. از یزد آغاز کرده،<ref name=":1">مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۰–۳۱.</ref> از مسیر کهگیولیه و شوشتر به [[بغداد]] رفته{{یادداشت|ایرانیان در آن دوران برای رفتن به حج، در آغاز به عراق می‌رفتند و همراه کاروان عراق راهی حجاز می‌شدند. به گزارش ابوالاشرف، راه سفر ایرانیان به بغداد، از کهگیلویه و شوشتر می‌گذشته است. وی با گذر از این شهر به بغداد رفته و از آنجا همراه با کاروان حج عراقی به حج رفته است.}} و از آنجا به حجاز رسیده{{یادداشت|در آن سال کاروان حج عراق با حمایت سلطان اویس (حک:۷۵۷–۷۷۶ق) و همراه با جمعی از بزرگان دینی و حکومتی از عراق عازم حجاز شد.}}<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۳–۳۴.</ref> و پس از مناسک حج در [[مکه]]، برای [[زیارت]] به [[مدینه]] رفته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۱–۳۳.</ref>


ایرانیان در آن دوران برای رفتن به حج ابتدا به عراق می‌رفتند و همراه کاروان عراق راهی حجاز می‌شدند. به گزارش ابوالاشرف، راه سفر ایرانیان به بغداد از کهگیلویه و شوشتر می‌گذشته است. وی با گذر از این شهر به بغداد رفته و از آنجا همراه با کاروان حج عراقی به حج رفته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۱–۳۳.</ref> براساس گزارشی که در یکی از یادداشت‌های پایان رساله آمده حتی حجاج شهرهای شمالی مانند آمل برای رفتن به عراق به شوشتر آمده بودند.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۴۳.</ref> در آن سال کاروان گروهی از حاجیان در نزدیکی شوشتر دچار حمله راهزنان شده بود و کاروانیان آهنگ بازگشت داشتند؛ اما با رسیدن ابوالاشرف به شوشتر و با تشویق او، به راه خود ادامه دادند و بی مشکلی به بغداد رسیدند.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۲.</ref>  در آن سال کاروان حج عراق با حمایت سلطان اویس (حک: ۷۵۷–۷۷۶ق) و همراه با جمعی از بزرگان دینی و حکومتی از عراق عازم حجاز شد. کاروانیان بدون دردسر به حجاز رسیدند و با وجود خشکسالی، آب چاه‌ها برای کل کاروان که به گفته نویسنده پرتعداد بودند، کافی بود. ابوالاشرف بعد از انجام مناسک حج همراه با کاروان به زیارت مدینه رفت.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۳–۳۴.</ref>
=== منابع آب راه حج ===
منابع آب در طول راه، مورد توجه نویسنده بوده و نخستین مشکلی است که ذهن او را درگیر کرده است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۵.</ref> به گفته او، در بسیاری از [[رباط|منازل]] سفر حج، چاه‌ها و کاریزها{{یادداشت|قنات‌ها.}} به دلیل عدم رسیدگی خشک شده بودند و کاروانیان برای رسیدن به آب به مشکل افتاده و دوباره به حفر چاه پرداخته‌اند. به باور نویسنده، برخلاف آنچه به نظر می‌رسد، حجاز و راه حج منابع آب زیر زمینی خوبی داشته است و در بیشتر منازل با حفر چند گز می‌شد به آب شیرین فراوان رسید. ابوالاشرف، راه بهره بردن از منابع آب منطقه را حفر کاریزها و انتقال آب دانسته است. او وجود برخی از آبادی‌های راه حجاز، مانند نخله محمود و وادی صفرا را که سرسبز بوده، دلیلی بر استعداد طبیعی منطقه حجاز دانسته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۶–۳۷.</ref>


بررسی منابع آب در طول راه حج مهمترین مسئله مورد توجه ابوالاشرف است. چنان‌که خود می‌گوید در طول راه از نجف تا مکه و سپس تا مدینه چشمه‌های دور و نزدیک و چاه‌ها را بررسی کرده است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۵.</ref> به گفته وی در بسیاری از منازل سفر حج، چاه‌ها و کاریزها (قنات‌ها) به دلیل عدم رسیدگی خشک شده بودند و کاروانیان برای رسیدن به آب به مشکل افتاده و دوباره به حفر چاه پرداخته‌اند. این درحالی بود که به نظر نویسنده برخلاف آنچه به نظر می‌رسد حجاز و راه حج منابع آب زیر زمینی خوب و استعداد سبزی و خرمی داشته است و در طول راه در بیشتر منازل با حفر چند گز می‌شد به آب شیرین فراوان رسید. ابوالاشرف وجود برخی از آبادی‌های راه حجاز مانند نخله محمود و وادی صفرا را که سرسبز و خرم بوده و انواع میوه‌ها در آن کشت می‌شد، دلیلی بر استعداد طبیعی منطقه حجاز و راه بهره بردن از منابع آب منطقه را حفر کاریزها و انتقال آب دانسته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۶–۳۷.</ref>
=== راهزنی در راه حج ===
راهزنی قبیله‌های عرب بدوی و چپاول کاروان‌های حاجیان، دومین مشکلی است که نویسنده به آن پرداخته است. او در این باره، با رئیسان قبایل عرب و اشراف مکه مذاکره کرده است. اعراب گفته‌اند در صورتی که شاهان در آبادانی راه حج اقدام کنند و چاه‌ها حفر کنند و آب جاری کنند، ما نیز به کشاورزی و اقامت در آن خواهیم پرداخت و به آبادانی راه‌ها کمک خواهیم کرد.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۸–۳۹.</ref>


اشتغال قبایل عرب بدوی به راهزنی و غارت کاروان‌های حاجیان دومین مشکلی است که تنها در صورت یکجانشینی این قبایل رفع می‌شود. نویسنده از دیدارها و مذاکراتش با رئیسان قبایل عرب و اشراف مکه برای منع اعراب از حمله به حاجیان خبر داده است. او در این دیدارها حمله به حاجیانی را که از راه‌های دور به شوق دیدار کعبه به حجاز می‌آمدند، دور از انصاف دانسته و آنان را به ترک این عمل نصیحت کرده است. اعراب با ذکر اینکه پیش از وی، کسی چنین سخنانی به آنان نگفته از کارهای خود ابراز پشیمانی کرده و گفته‌اند در صورتی که شاهان در آبادانی راه حج اقدام کنند و چاه‌ها حفر کنند و آب جاری کنند ما نیز به عمارت و زراعت و اقامت در آن خواهیم پرداخت و به آبادانی راه‌ها کمک خواهیم کرد.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۸–۳۹.</ref>
=== آلودگی مکه و مدینه ===
به گفته نویسنده، نظافت توسط حاجیان و عرب‌ها در مکان‌های مقدس مکه و مدینه رعایت نمی‌شده است. برخی از نگرانی‌های او در این باره عبارت است از:‌ خوابیدن حاجیان در [[مسجدالحرام]]؛ آوردن احشام به اطراف حرم و تبدیل آن به جایی شبیه اصطبل‌ها؛ آمدن همه افراد بر سر [[مزار حضرت محمد(ص)|قبر حضرت محمد(ص)]] بدون رعایت ادب برای بوسیدن قبر و اکتفا نکردن به [[عتبه بوسی|عتبه‌بوسی]].


مسئله دیگری که موجب ناراحتی و اعتراض نویسنده بود آلودگی مکه و مدینه و رعایت نکردن نظافت توسط حاجیان و عرب‌ها در این اماکن مقدس است. او در مکه از اینکه حاجیان در مسجدالحرام می‌خوابند یا اینکه گروهی از «اراذل» اطراف حرم را با آوردن احشام خود به اصطبل‌ها شبیه کرده‌اند و در مدینه از اینکه همه افراد بدون رعایت ادب برای بوسیدن قبر حضرت محمد(ص) بر سر قبر می‌آمدند و به بوسیدن درگاه و آستانه حجره پیامبر اکتفا نمی‌کردند برآشفته است. ابوالاشرف در مذاکرات خود با رؤسای حجاز ضمن اشاره بر لزوم پاکیزه کردن حرمین و رفع نجاسات از اطراف مسجدالحرام و مسجد نبوی و چاه‌ها و کاریزهای شهر، بر آبادکردن بخش‌هایی از داخل مسجد نبوی وکمک گرفتن از سلاطین برای انجام این کارها تأکید کرده است. <ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۶–۳۷.</ref>
نویسنده در مذاکرات خود با رؤسای حجاز، پاکیزه کردن حرمین و رفع نجاسات از اطراف مسجدالحرام، [[مسجدالنبی(ص)]] و منابع آب شهر را لازم دانسته است.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۶–۳۷.</ref>


ابوالاشرف در آخرین بند از رساله خطاب به سلطان اویس، لزوم اقدام در جهت آبادانی راه حج را گوشزد کرده و شاه را نصیحت کرده تا خود شخصاً بازسازی چند منزل از منازل را نذر کند و با این کار نام خود را نیز نیک گرداند. او همچنین پیشنهاد کرده برای این کار سفرایی به نزد پادشاهان مصر -که در آن زمان ممالیک (حک: ۶۴۸–۹۲۲ق) بودند- فرستاده شود و لزوم آبادانی راه حج به آنان تذکر داده شود که یا خود آنان که حاکمان حجاز هستند به این کار اقدام کنند یا اجازه آن را به پادشاهان جلایری بدهند.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۹–۴۰.</ref>
=== سفارش‌ها به سلطان ===
ابوالاشرف، در بند پایانی رساله از سلطان اویس، خواسته است جهت آبادانی راه حج اقدام کند. او به شاه پیشنهاد کرده تا خود شخصاً بازسازی چند منزل از منازل را نذر کرده و با این کار نام خود را نیز نیک گرداند. او همچنین پیشنهاد کرده برای این کار، سفیرانی نزد پادشاهان [[مصر|مصر{{یادداشت|که در آن زمان ممالیک (حک:۶۴۸–۹۲۲ق) بودند.}}]] فرستاده شود و لزوم آبادانی راه حج به آنان تذکر داده شود که یا خود آنان که حاکمان حجاز هستند به این کار اقدام کنند یا اجازه آن را به پادشاهان جلایری بدهند.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۳۹–۴۰.</ref>


در پایان رساله، یادداشت‌های کوتاهی از برخی از علما و سرشناسان که ظاهراً همسفر نویسنده بوده‌اند در تأیید مطالب رساله و لزوم اقدام به اصلاح مشکلات آمده است. افرادی مانند اسحاق بن عبداللطیف بن اسماعیل قصری، میمون شاه بن ابراهیم بن رشید و فضل الله بن عبدالمومن بن ابراهیم بن رشید که نوادگان خواجه رشید الدین فضل الله بودند، محمد بن یوسف معروف به شمس الائمه کرمانی، خواجه مرجان آغا که مدتی حاکم بغداد و از بزرگان دولت جلایری بود<ref>تاریخ حبیب السیر، ج3، ص240.</ref> و محمد بن جنید سکندرانی یادداشت‌هایی نوشته‌اند و در رساله‌های خود خلاصه‌ای از سخنان ابوالاشرف را درباره بازسازی منابع آب راه‌ها تکرار کرده‌اند و بر صحت سخنان ابوالاشرف گواهی داده‌اند و اصلاح مشکلات را بر سلاطین واجب دانسته‌اند. یکی از این دست خط‌ها از خود شاه اویس جلایری است که در آن وعده رفع کاستی‌ها را داده و چنین نگاشته است: «چون کار خیر است، ان شاء الله، ما به اتمام رسانیم».<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۴۱–۴۴.</ref>
=== یادداشت‌های دیگران ===
 
 
در پایان رساله، یادداشت‌های کوتاهی از برخی از علما و سرشناسان به گمان همسفر نویسنده بوده‌اند در تأیید مطالب رساله و لزوم اقدام به اصلاح مشکلات آمده است. افرادی مانند اسحاق بن عبداللطیف بن اسماعیل قصری، میمون شاه بن ابراهیم بن رشید و فضل الله بن عبدالمومن بن ابراهیم بن رشید که نوادگان خواجه رشید الدین فضل الله بودند، محمد بن یوسف معروف به شمس الائمه کرمانی، خواجه مرجان آغا که مدتی حاکم بغداد و از بزرگان دولت جلایری بود<ref>تاریخ حبیب السیر، ج3، ص240.</ref> و محمد بن جنید سکندرانی یادداشت‌هایی نوشته‌اند و در رساله‌های خود خلاصه‌ای از سخنان ابوالاشرف را درباره بازسازی منابع آب راه‌ها تکرار کرده‌اند و بر صحت سخنان ابوالاشرف گواهی داده‌اند و اصلاح مشکلات را بر سلاطین واجب دانسته‌اند. یکی از این دست خط‌ها از خود شاه اویس جلایری است که در آن وعده رفع کاستی‌ها را داده و چنین نگاشته است: «چون کار خیر است، ان شاء الله، ما به اتمام رسانیم».<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۴۱–۴۴.</ref>


در پایان نسخه چاپی موجود از رساله مطلب ناتمامی با عنوان «ذکر منازل مبارک از مشهد امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب» آمده که ظاهراً تفصیل منازل حج و بیان تعداد چاه‌ها و سایر منابع آب هر منزل بوده است که جز چند خطی از آن باقی نمانده است. نویسنده در میانه رساله به آنچه درباره گزارش راه‌ها و منازل سفر حج و منابع آب آن «بر ظهر نوشته» خواهد آمد اشاره کرده است که آنچه از آن باقی مانده تنها شرح منابع آب ابتدای راه و منازل قادسیه و عذیب و رحبه را دربردارد.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۴۵.</ref>
در پایان نسخه چاپی موجود از رساله مطلب ناتمامی با عنوان «ذکر منازل مبارک از مشهد امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب» آمده که ظاهراً تفصیل منازل حج و بیان تعداد چاه‌ها و سایر منابع آب هر منزل بوده است که جز چند خطی از آن باقی نمانده است. نویسنده در میانه رساله به آنچه درباره گزارش راه‌ها و منازل سفر حج و منابع آب آن «بر ظهر نوشته» خواهد آمد اشاره کرده است که آنچه از آن باقی مانده تنها شرح منابع آب ابتدای راه و منازل قادسیه و عذیب و رحبه را دربردارد.<ref>مجموعه رسائل خطی فارسی دفتر اول (رساله حجازیه)، ص۴۵.</ref>
۱۵٬۶۱۴

ویرایش