پرش به محتوا

افک: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۹ آوریل ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[فروردین]]|روز=[[۲۶]]|سال=[[۱۳۹۷]]|کاربر=M-mohammad  }}
[[پرونده:آیه افک.jpg|بندانگشتی|آیه افک]]
[[پرونده:آیه افک.jpg|بندانگشتی|آیه افک]]
'''افک''': رخدادی در آغاز [[اسلام]] با نسبت ناروا به [[عایشه]] یا [[ماریه]] است. افک در لغت به معنای برگرداندن و وارونه کردن است. اما در اصطلاحِ تاریخ‌نگاران مربوط به داستان گروهی از [[مسلمانان]] در آغاز اسلام که نسبتی ناروا به خانواده [[پیامبر(ص)]] دادند و با انتشار آن خواستند به جامعه مسلمانان آسیب برسانند، که در آیات 11-12 [[سوره نور]] به آن اشاره شده است. بر پایه برخی از گزارش‌ها افک مربوط به تهمتی است که در نبرد [[بنی‌مصطلق]] به عایشه زده شد، که [[مفسران اهل سنت]] آنرا مطرح کرده‌اند و آن‌را فضیلتی برای عایشه مطرح نموده‌اند؛ [[ابن‌اسحق]] دو طریق برای این گزارش‌ می‌آورد اما گزارش‌های این رویداد با وجود تفاوت در جمله‌پردازی و اختلاف در برخی جزئیات، ساختاری یکسان دارند و یک داستان را بازمی‌گویند. و طبق برخی گزارش‌ها هم مربوط به تهمتی است که عایشه نسبت به [[ماریه]] همسر پیامبر(ص) زده بود، که این گزارش در برخی از منابع شیعی مطرح شده است.
'''افک'''، رخدادی در آغاز [[اسلام]] با نسبت ناروا به [[عایشه]] یا [[ماریه]] است. افک در لغت به معنای برگرداندن و وارونه کردن است. اما در اصطلاحِ تاریخ‌نگاران مربوط به داستان گروهی از [[مسلمانان]] در آغاز اسلام که نسبتی ناروا به خانواده [[پیامبر(ص)]] دادند و با انتشار آن خواستند به جامعه مسلمانان آسیب برسانند، که در آیات 11-12 [[سوره نور]] به آن اشاره شده است. بر پایه برخی از گزارش‌ها افک مربوط به تهمتی است که در [[نبرد بنی‌مصطلق]] به عایشه زده شد، که مفسران اهل سنت آنرا مطرح کرده‌اند و آن‌را فضیلتی برای عایشه مطرح نموده‌اند؛ [[ابن‌اسحق]] دو طریق برای این گزارش‌ می‌آورد اما گزارش‌های این رویداد با وجود تفاوت در جمله‌پردازی و اختلاف در برخی جزئیات، ساختاری یکسان دارند و یک داستان را بازمی‌گویند. و طبق برخی گزارش‌ها هم مربوط به تهمتی است که عایشه نسبت به [[ماریه]] همسر پیامبر(ص) زده بود، که این گزارش در برخی از منابع شیعی مطرح شده است.
==معنای افک==
==معنای افک==
افک به معنای برگرداندن و وارونه کردن<ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص118، «افک. </ref>یا هر چیزی است که از حقیقتش بازگردانده شود.<ref>مفردات، ص79-80؛المصباح، ج1، ص17، «افک. </ref>دروغ را نیز به اعتبارِ وارونه ساختن حقیقت، «افک» گفته‌اند.<ref>لسان العرب، ج10، ص390؛التحقیق، ج1، ص99، «افک. </ref>برخی نیز آن را به معنای دروغ بزرگ و آشکار دانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج7، ص206؛‌ الکشاف، ج3، ص217؛مجمع البحرین، ج5، ص254، «افک. </ref>
افک به معنای برگرداندن و وارونه کردن<ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص118، «افک. </ref>یا هر چیزی است که از حقیقتش بازگردانده شود.<ref>مفردات، ص79-80؛المصباح، ج1، ص17، «افک. </ref>دروغ را نیز به اعتبارِ وارونه ساختن حقیقت، «افک» گفته‌اند.<ref>لسان العرب، ج10، ص390؛التحقیق، ج1، ص99، «افک. </ref>برخی نیز آن را به معنای دروغ بزرگ و آشکار دانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج7، ص206؛‌ الکشاف، ج3، ص217؛مجمع البحرین، ج5، ص254، «افک. </ref>
==در اصطلاح تاریخ‌نگاران==
==در اصطلاح تاریخ‌نگاران==
در اصطلاحِ تاریخ‌نگاران و سیره‌نویسان، «افک» برگرفته از آیات 11-12 [[سوره نور]] و اشاره به داستان گروهی از [[مسلمانان]] در آغاز [[اسلام]] است که نسبتی ناروا به خانواده [[پیامبر(ص)]] دادند و با انتشار آن خواستند به جامعه مسلمانان آسیب برسانند. [[قرآن کریم]] در آیات 11-21 سوره نور: {{قلم رنگ |سبز|اِنَّ الَّذِینَ جاؤُ بِالاِفکِ عُصبَةٌ مِنکُم... }} به داستان آنان اشاره کرده، از مسلمانان می‌خواهد که آن را خیر بدانند. آن‌گاه یادآور می‌شود هرکس در این شایعه‌پردازی شرکت کرده، گناه خویش را به دوش می‌کشد و کیفر بزرگ از آن کسی است که سهم عمده در آن داشته است. سپس مردان و زنان مؤمن را به چند سبب نکوهش می‌کند؛ از جمله: گمان نیک نبردن به کسانی که بدان‌ها تهمت زده شد؛ دروغ و تهمت نشمردن داستان با نبودِ چهار شاهد؛ دامن زدن به شایعه و خبری که از آن آگاهی نداشتند؛ کوچک شمردن سخنانی که نزد [[خداوند]] بزرگ است؛ و خودداری نکردن از تهمت. آن‌گاه، به یاد می‌آورد که اگر فضل و رحمت و مهربانی خداوند در دنیا و آخرت نبود، عذابی بزرگ بر آنان نازل می‌شد. سپس هشدار می‌دهد که مبادا دیگر بار چنین کنند. کسانی که دوست دارند زشتی و فحشا را درباره مؤمنان بپراکنند، به کیفری دردناک در دنیا و آخرت تهدید می‌شوند. مؤمنان نباید گام در راه [[شیطان]] نهند؛ زیرا او به زشتی و بدی فرمان می‌دهد. فضل و رحمت خدا است که سبب پاکی انسان می‌گردد.
در اصطلاحِ تاریخ‌نگاران و سیره‌نویسان، «افک» برگرفته از آیات 11-12 [[سوره نور]] و اشاره به داستان گروهی از [[مسلمانان]] در آغاز [[اسلام]] است که نسبتی ناروا به خانواده [[پیامبر(ص)]] دادند و با انتشار آن خواستند به جامعه مسلمانان آسیب برسانند. [[قرآن کریم]] در آیات 11-21 سوره نور: {{قلم رنگ |سبز|اِنَّ الَّذِینَ جاؤُ بِالاِفکِ عُصبَةٌ مِنکُم... }} به داستان آنان اشاره کرده، از مسلمانان می‌خواهد که آن را خیر بدانند. آن‌گاه یادآور می‌شود هرکس در این شایعه‌پردازی شرکت کرده، گناه خویش را به دوش می‌کشد و کیفر بزرگ از آن کسی است که سهم عمده در آن داشته است. سپس مردان و زنان مؤمن را به چند سبب نکوهش می‌کند؛ از جمله: گمان نیک نبردن به کسانی که بدان‌ها تهمت زده شد؛ دروغ و تهمت نشمردن داستان با نبودِ چهار شاهد؛ دامن زدن به شایعه و خبری که از آن آگاهی نداشتند؛ کوچک شمردن سخنانی که نزد [[خداوند]] بزرگ است؛ و خودداری نکردن از تهمت. آن‌گاه، به یاد می‌آورد که اگر فضل و رحمت و مهربانی خداوند در دنیا و آخرت نبود، عذابی بزرگ بر آنان نازل می‌شد. سپس هشدار می‌دهد که مبادا دیگر بار چنین کنند. کسانی که دوست دارند زشتی و فحشا را درباره مؤمنان بپراکنند، به کیفری دردناک در دنیا و آخرت تهدید می‌شوند. مؤمنان نباید گام در راه [[شیطان]] نهند؛ زیرا او به زشتی و بدی فرمان می‌دهد. فضل و رحمت خدا است که سبب پاکی انسان می‌گردد.
===در نظر مفسران===
==در نظر مفسران==
[[فخر رازی]] همه مسلمانان را در نسبت دادن آیات افک به داستان عایشه هم‌باور می‌داند.<ref>التفسیر الکبیر، ج23، ص337.</ref>[[محمدجواد مغنیه]] با‌ اندکی تفاوت، به هم‌داستانی همه گروه‌های مسلمان، جز‌ اندکی، در این زمینه تصریح می‌کند.<ref>التفسیر الکاشف، ج5، ص403.</ref>در واقع، جز تفسیر قمی<ref>تفسیر قمی، ج2، ص99.</ref>و به تبع آن برخی محدثان، <ref>بحار الانوار، ج22، ص245.</ref> مفسران<ref>کنز الدقائق، ج9، ص260-262.</ref>و محققان شیعه<ref>احادیث‌ام المؤمنین، ج2، ص187.</ref>که داستان را درباره [[ماریه قبطیه]] و تهمت عایشه و شماری دیگر به وی دانسته‌اند، [[مفسران اهل سنت]]<ref>جامع البیان، ج18، ص69؛تفسیر ثعلبی، ج7، ص72؛التفسیر الکبیر، ج23، ص337؛الدر المنثور، ج5، ص25-26.</ref>و نیز بسیاری از مفسران شیعه<ref>التبیان، ج7، ص415؛مجمع البیان، ج7، ص206؛جوامع الجامع، ج3، ص97.</ref>به پشتوانه روایاتی<ref>السیرة النبویه، ج3، ص764-770؛صحیح البخاری، ج3، ص154.</ref>[[شان نزول]] آیات یاد شده را برائت عایشه از این اتهام می‌دانند. اشاره برخی منابع شیعی سده سوم به حدّ خوردن اهل افک از [[مسطح بن اثاثه]]، <ref>الایضاح، ص514.</ref> دست کم مؤید پذیرش نسبت افک به عایشه است. منابع شیعی متاخر نیز افک را درباره تهمت به عایشه دانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج7، ص206؛اعلام الوری، ج1، ص197.</ref>منابع اهل سنت با وجود گزارش تهمت به ماریه، آن را شان نزول آیات افک ندانسته‌اند.<ref>نک: المستدرک، ج4، ص40؛مجمع الزوائد، ج9، ص161.</ref>
[[فخر رازی]] همه مسلمانان را در نسبت دادن آیات افک به داستان عایشه هم‌باور می‌داند.<ref>التفسیر الکبیر، ج23، ص337.</ref>[[محمدجواد مغنیه]] با‌ اندکی تفاوت، به هم‌داستانی همه گروه‌های مسلمان، جز‌ اندکی، در این زمینه تصریح می‌کند.<ref>التفسیر الکاشف، ج5، ص403.</ref>در واقع، جز تفسیر قمی<ref>تفسیر قمی، ج2، ص99.</ref>و به تبع آن برخی محدثان، <ref>بحار الانوار، ج22، ص245.</ref> مفسران<ref>کنز الدقائق، ج9، ص260-262.</ref>و محققان شیعه<ref>احادیث‌ام المؤمنین، ج2، ص187.</ref>که داستان را درباره [[ماریه قبطیه]] و تهمت عایشه و شماری دیگر به وی دانسته‌اند، [[مفسران اهل سنت]]<ref>جامع البیان، ج18، ص69؛تفسیر ثعلبی، ج7، ص72؛التفسیر الکبیر، ج23، ص337؛الدر المنثور، ج5، ص25-26.</ref>و نیز بسیاری از مفسران شیعه<ref>التبیان، ج7، ص415؛مجمع البیان، ج7، ص206؛جوامع الجامع، ج3، ص97.</ref>به پشتوانه روایاتی<ref>السیرة النبویه، ج3، ص764-770؛صحیح البخاری، ج3، ص154.</ref>[[شان نزول]] آیات یاد شده را برائت عایشه از این اتهام می‌دانند. اشاره برخی منابع شیعی سده سوم به حدّ خوردن اهل افک از [[مسطح بن اثاثه]]، <ref>الایضاح، ص514.</ref> دست کم مؤید پذیرش نسبت افک به عایشه است. منابع شیعی متاخر نیز افک را درباره تهمت به عایشه دانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج7، ص206؛اعلام الوری، ج1، ص197.</ref>منابع اهل سنت با وجود گزارش تهمت به ماریه، آن را شان نزول آیات افک ندانسته‌اند.<ref>نک: المستدرک، ج4، ص40؛مجمع الزوائد، ج9، ص161.</ref>
==جریان افک==
==شرح ماجرا==
بر پایه گزارش [[ابن‌اسحق]] (م. 151ق.) پیامبر(ص) در جنگ‌ها میان همسران خود قرعه می‌انداخت و یکی را با خود می‌برد. در نبرد [[بنی‌مصطلق]]، قرعه به نام عایشه افتاد. در مسیر بازگشت و در یکی از منزلگاه‌های نزدیک [[مدینه]]، شبانگاه اعلان می‌کنند که کاروان حرکت کند. عایشه که برای قضای حاجت بیرون شده بود، در بازگشت درمی‌یابد که گردنبندش را گم کرده است و برای یافتن آن بازمی‌گردد. در همان حال، کاروان به گمان این‌که عایشه در کجاوه است، حرکت می‌کند. او پس از یافتن گردنبند بازمی‌گردد؛ اما می‌بیند آنان رفته‌اند. به امید آن که کاروان برای یافتن او بازمی‌گردد، همان جا می‌ماند و خوابش می‌برد. [[صفوان بن معطل سلمی]] که از پشت کاروان حرکت می‌کرد، به عایشه رسید و از آن‌جا که پیش از نزول [[آیه حجاب]] او را دیده بود، وی را شناخت. عایشه با شنیدن صدای استرجاع صفوان از خواب برخاست. بر شتر سوار شد و هر دو صبحگاهان به کاروان پیوستند. اهل افک به تهمت‌پراکنی درباره عایشه پرداختند. عایشه در ادامه گزارش می‌گوید که یک ماه بیمار بوده و در این مدت از خبرسازی بر ضد خود خبر نداشته است. او تنها می‌دید که لطف و محبت پیامبر درباره وی کم شده است. از پیامبر اجازه خواست نزد مادرش برود تا از او پرستاری کند. شبی با اُم‌مسطح برای قضای حاجت بیرون رفته بود که او فرزندش مسطح را نفرین کرد. عایشه از کار او شگفت‌زده شد و اُم‌مسطح دلیل این کار را شایعه‌پراکنی فرزندش بر ضدّ عایشه دانست. عایشه از ناراحتی سخت ‌گریست. مادرش او را دلداری داد و شیوع خبر را برآمده از حسادت دیگر همسرانِ پیامبر و مردم دانست.
بر پایه گزارش [[ابن‌اسحق]] (م. 151ق.) پیامبر(ص) در جنگ‌ها میان همسران خود قرعه می‌انداخت و یکی را با خود می‌برد. در نبرد [[بنی‌مصطلق]]، قرعه به نام عایشه افتاد. در مسیر بازگشت و در یکی از منزلگاه‌های نزدیک [[مدینه]]، شبانگاه اعلان می‌کنند که کاروان حرکت کند. عایشه که برای قضای حاجت بیرون شده بود، در بازگشت درمی‌یابد که گردنبندش را گم کرده است و برای یافتن آن بازمی‌گردد. در همان حال، کاروان به گمان این‌که عایشه در کجاوه است، حرکت می‌کند. او پس از یافتن گردنبند بازمی‌گردد؛ اما می‌بیند آنان رفته‌اند. به امید آن که کاروان برای یافتن او بازمی‌گردد، همان جا می‌ماند و خوابش می‌برد. [[صفوان بن معطل سلمی]] که از پشت کاروان حرکت می‌کرد، به عایشه رسید و از آن‌جا که پیش از نزول [[آیه حجاب]] او را دیده بود، وی را شناخت. عایشه با شنیدن صدای استرجاع صفوان از خواب برخاست. بر شتر سوار شد و هر دو صبحگاهان به کاروان پیوستند. اهل افک به تهمت‌پراکنی درباره عایشه پرداختند. عایشه در ادامه گزارش می‌گوید که یک ماه بیمار بوده و در این مدت از خبرسازی بر ضد خود خبر نداشته است. او تنها می‌دید که لطف و محبت پیامبر درباره وی کم شده است. از پیامبر اجازه خواست نزد مادرش برود تا از او پرستاری کند. شبی با اُم‌مسطح برای قضای حاجت بیرون رفته بود که او فرزندش مسطح را نفرین کرد. عایشه از کار او شگفت‌زده شد و اُم‌مسطح دلیل این کار را شایعه‌پراکنی فرزندش بر ضدّ عایشه دانست. عایشه از ناراحتی سخت ‌گریست. مادرش او را دلداری داد و شیوع خبر را برآمده از حسادت دیگر همسرانِ پیامبر و مردم دانست.
عایشه تهمت‌زنندگان را مردانی از [[خزرج]] همراه مسطح و [[حمنه بنت جحش|حمنه بنت جَحش]] به سردستگی [[عبدالله بن ابی بن سلول]] می‌داند. پیامبر برای مردم خطبه خواند و اعلان کرد: چه کسی مرا در برابر مردمی که به خانواده‌ام طعنه می‌زنند، یاری می‌دهد؟ [[اسید بن حضیر|اُسَید بن حُضیر]] گفت: اگر از [[قبیله اوس]] باشد، مجازاتش می‌کنیم و اگر از خزرج باشد، منتظر فرمان شماییم. [[سعد بن عباده]]، بزرگ خزرج، بر پایه تعصب با او مشاجره کرد. دو قبیله تا مرز نبرد پیش رفتند و پیامبر آنان را خاموش ساخت. آن‌گاه، پیامبر(ص) از [[علی(ع)]] و [[اسامة بن زید]] در این مسئله مشورت خواست. اسامه عایشه را تبرئه کرد. اما علی(ع) ضمن تاکید بر این‌که زنان بسیارند و پیامبر می‌تواند با فردی دیگر ازدواج کند، پیشنهاد کرد درباره درستی خبر از بریره، کنیز عایشه، سؤال کنند. سپس بریره را سخت تنبیه کرد و خواست تا راست بگوید. او نیز عایشه را تبرئه کرد. عایشه نزد پدر و مادرش بسیار گریست و زنی از [[انصار]] نیز با او در گریستن همراه شد. در این حال، پیامبر وارد شد و او را از سخن مردم درباره وی آگاه کرد و گفت: اگر پاک باشی، خدا تو را تبرئه خواهد کرد و اگر گناهی کرده‌ای، توبه کن. عایشه با شنیدن این سخن باز گریست و از پدر و مادرش خواست تا پاسخ پیامبر را بدهند. اما آنان از این کار خودداری کردند. عایشه تاکید می‌کند خود را شایسته آن نمی‌دانست که [[وحی]] درباره او نازل شود. اما امیدوار بود [[خدا]] پاکی‌اش را در خواب به پیامبر نشان دهد. عایشه در واکنش به درخواست پیامبر گفت: «اگر خود را چنان که هستم، تبرئه کنم، شما باور نمی‌کنید و اگر بر خلاف واقع به گناهم اعتراف کنم، تصدیقم می‌نمایید. از خدا می‌خواهم مرا تبرئه کند.» در همان مجلس، وحی نازل شد و پیامبر به عایشه بشارت داد که خدا وی را تبرئه کرده است. او نیز گفت: «خدا را می‌ستایم و نه شما را.»  پیامبر نزد مردم رفت و [[آیه]] را تلاوت کرد و دستور داد مسطح بن اثاثه، [[حسان بن ثابت]] و حمنه بنت جحش را حد بزنند.<ref>نک: السیرة النبویه، ج3، ص764-769؛تاریخ المدینه، ج1، ص328-335.</ref>
عایشه تهمت‌زنندگان را مردانی از [[خزرج]] همراه [[مسطح]] و [[حمنه بنت جحش|حمنه بنت جَحش]] به سردستگی [[عبدالله بن ابی بن سلول]] می‌داند. پیامبر برای مردم خطبه خواند و اعلان کرد: چه کسی مرا در برابر مردمی که به خانواده‌ام طعنه می‌زنند، یاری می‌دهد؟ [[اسید بن حضیر|اُسَید بن حُضیر]] گفت: اگر از [[قبیله اوس]] باشد، مجازاتش می‌کنیم و اگر از خزرج باشد، منتظر فرمان شماییم. [[سعد بن عباده]]، بزرگ خزرج، بر پایه تعصب با او مشاجره کرد. دو قبیله تا مرز نبرد پیش رفتند و پیامبر آنان را خاموش ساخت. آن‌گاه، پیامبر(ص) از [[علی(ع)]] و [[اسامة بن زید]] در این مسئله مشورت خواست. اسامه عایشه را تبرئه کرد. اما علی(ع) ضمن تاکید بر این‌که زنان بسیارند و پیامبر می‌تواند با فردی دیگر ازدواج کند، پیشنهاد کرد درباره درستی خبر از بریره، کنیز عایشه، سؤال کنند. سپس [[بریره]] را سخت تنبیه کرد و خواست تا راست بگوید. او نیز عایشه را تبرئه کرد. عایشه نزد پدر و مادرش بسیار گریست و زنی از [[انصار]] نیز با او در گریستن همراه شد. در این حال، پیامبر وارد شد و او را از سخن مردم درباره وی آگاه کرد و گفت: اگر پاک باشی، خدا تو را تبرئه خواهد کرد و اگر گناهی کرده‌ای، توبه کن. عایشه با شنیدن این سخن باز گریست و از پدر و مادرش خواست تا پاسخ پیامبر را بدهند. اما آنان از این کار خودداری کردند. عایشه تاکید می‌کند خود را شایسته آن نمی‌دانست که [[وحی]] درباره او نازل شود. اما امیدوار بود [[خدا]] پاکی‌اش را در خواب به پیامبر نشان دهد. عایشه در واکنش به درخواست پیامبر گفت: «اگر خود را چنان که هستم، تبرئه کنم، شما باور نمی‌کنید و اگر بر خلاف واقع به گناهم اعتراف کنم، تصدیقم می‌نمایید. از خدا می‌خواهم مرا تبرئه کند.» در همان مجلس، وحی نازل شد و پیامبر به عایشه بشارت داد که خدا وی را تبرئه کرده است. او نیز گفت: «خدا را می‌ستایم و نه شما را.»  پیامبر نزد مردم رفت و [[آیه]] را تلاوت کرد و دستور داد مسطح بن اثاثه، [[حسان بن ثابت]] و حمنه بنت جحش را حد بزنند.<ref>نک: السیرة النبویه، ج3، ص764-769؛تاریخ المدینه، ج1، ص328-335.</ref>
===طرق گزارش===
===طرق گزارش===
ابن‌اسحق دو طریق برای گزارش بالا می‌آورد: ‌ [[عبدالله بن ابی‌بکر]] ← [[عمرة بنت عبدالرحمن]] ← عایشه. نیز: یحیی بن عباد بن عبدالله بن زبیر ← عباد بن عبدالله بن زبیر ← عایشه. [[ابن‌شبّه]] (م. 262ق.)  در طریقی متفاوت از [[حسین بن ابراهیم]] ← [[فلیح بن سلیمان]] ← [[ابن‌شهاب زهری]] ← [[عبدالله بن عبیدالله بن عتبه]] و [[علقمة بن وقاص لیثی]] و [[سعید بن مسیب]] و [[عروة بن زبیر]] ← عایشه، گزارشی بسیار مشابه از داستان را با‌ اندکی پس و پیش آورده است.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص311-317.</ref>[[زهری]] تصریح می‌کند که بخش‌های روایت را از راویان گوناگون گرفته و کنار هم قرار داده است.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص311؛السیرة النبویه، ج3، ص764؛اسباب النزول، ص328-329.</ref>
ابن‌اسحق دو طریق برای گزارش بالا می‌آورد: ‌ [[عبدالله بن ابی‌بکر]] ← [[عمرة بنت عبدالرحمن]] ← عایشه. نیز: یحیی بن عباد بن عبدالله بن زبیر ← عباد بن عبدالله بن زبیر ← عایشه. [[ابن‌شبّه]] (م. 262ق.)  در طریقی متفاوت از [[حسین بن ابراهیم]] ← [[فلیح بن سلیمان]] ← [[ابن‌شهاب زهری]] ← [[عبدالله بن عبیدالله بن عتبه]] و [[علقمة بن وقاص لیثی]] و [[سعید بن مسیب]] و [[عروة بن زبیر]] ← عایشه، گزارشی بسیار مشابه از داستان را با‌ اندکی پس و پیش آورده است.<ref>تاریخ المدینه، ج1، ص311-317.</ref>[[زهری]] تصریح می‌کند که بخش‌های روایت را از راویان گوناگون گرفته و کنار هم قرار داده است.<ref>تاریخ المدینه، ج2، ص311؛السیرة النبویه، ج3، ص764؛اسباب النزول، ص328-329.</ref>
خط ۲۷: خط ۲۳:
وجود نقل‌های مشابه با طرق گوناگون، از شیوع داستان در نیمه اول سده نخست ق. حکایت دارد. از این‌رو، با وجود ضعیف بودن برخی راویان طبقه‌های پس از عایشه، <ref>الاصابه، ج3، ص357.</ref> نمی‌توان این روایت‌ها را برساخته آنان دانست. البته دانشمندان [[اهل سنت]] روایات یاد شده را متواتر می‌دانند؛<ref>شرح نهج البلاغه، ج14، ص23.</ref> اما این روایات فاقد شروط تواترند<ref>نک: شرح صحیح مسلم، ج1، ص131؛اضواء علی السنة المحمدیه، ص276.</ref> زیرا همه نقل‌ها به عایشه یا به یکی از [[صحابه]] می‌رسد که خود در ماجرا حضور نداشته و شاید آن را از خود عایشه برگرفته باشد.
وجود نقل‌های مشابه با طرق گوناگون، از شیوع داستان در نیمه اول سده نخست ق. حکایت دارد. از این‌رو، با وجود ضعیف بودن برخی راویان طبقه‌های پس از عایشه، <ref>الاصابه، ج3، ص357.</ref> نمی‌توان این روایت‌ها را برساخته آنان دانست. البته دانشمندان [[اهل سنت]] روایات یاد شده را متواتر می‌دانند؛<ref>شرح نهج البلاغه، ج14، ص23.</ref> اما این روایات فاقد شروط تواترند<ref>نک: شرح صحیح مسلم، ج1، ص131؛اضواء علی السنة المحمدیه، ص276.</ref> زیرا همه نقل‌ها به عایشه یا به یکی از [[صحابه]] می‌رسد که خود در ماجرا حضور نداشته و شاید آن را از خود عایشه برگرفته باشد.
===ناسازگاری مضامین روایت‌ها===
===ناسازگاری مضامین روایت‌ها===
تاریخ‌پژوهان و [[مفسران شیعه]] بخش‌هایی از مضامین روایت‌ها را با برخی احادث دیگر و پاره‌ای اصول ناسازگار دانسته‌اند؛ از جمله: ورود بریره به مدینه به سال هشتم و پس از [[فتح مکه]]؛<ref>صحیح البخاری، ج6، ص171.</ref> نادرستی پرسش پیامبر از بریره برای اثبات پاکی عایشه به دلیل حضور نداشتن او نزد عایشه در ماجرایی که به افک منجر شد؛<ref>احادیث‌ام المؤمنین، ج2، ص168-170.</ref> تعارض سخن عایشه درباره عدم توانایی جنسی صفوان در برخی نقل‌ها با روایاتی که از وجود همسر برای وی یاد کرده‌اند؛<ref>الاصابه، ج3، ص357.</ref> ناسازگاری تردید پیامبر درباره عایشه با مقام نبوت و عصمت و نیز آیه 12 سوره نور در توبیخ مسلمانان به سبب نداشتن حسن ظن؛<ref>المیزان، ج15، ص101؛تصویر خانواده پیامبر، ص110-111.</ref> تناقض میان وقوع غزوه بنی‌مصطلق به سال ششم با برخی جزئیات دیگر داستان مانند مشاجره سعد بن معاذ با سعد بن عباده با توجه به فوت سعد بن معاذ پیش از سال ششم؛<ref>احادیث‌ام المؤمنین، ج2، ص172.</ref> ناپذیرفتنی بودن اجازه دادن پیامبر به همسر جوانش برای تنها بیرون رفتن و سهل‌ا‌نگاری ایشان درباره همسر خویش و پیگیری نکردن این که همسرش همراه کاروان است؛ توانا نبودن پیامبر برای تشخیص راست یا دروغ بودن تهمت منافقان؛ ‌ تلاش نکردن برای جلوگیری از شایعه‌سازی منافقان و ایجاد بدگمانی درباره شخصیت خود و همسرش.<ref>تصویر خانواده پیامبر، ص108-109.</ref>‌برخی محققان شیعه روایت یاد شده را در مسیر روایت‌های گویای فضیلت عایشه، جعلی دانسته و گفته‌اند این خبر با هدف بزرگ جلوه دادن شخصیت عایشه در نظر مسلمانان برای توجیه برخی کارهای وی مانند فرمان قتل [[عثمان]] و برپایی [[جنگ جمل|نبرد جمل]] ساخته شده است.<ref>تصویر خانواده پیامبر، ص104.</ref>‌با وجود این، دلیلی قاطع در دست نیست تا داستان افک به عایشه را از اصل نادرست بشماریم.
تاریخ‌پژوهان و مفسران شیعه بخش‌هایی از مضامین روایت‌ها را با برخی احادث دیگر و پاره‌ای اصول ناسازگار دانسته‌اند؛ از جمله: ورود بریره به مدینه به سال هشتم و پس از [[فتح مکه]]؛<ref>صحیح البخاری، ج6، ص171.</ref> نادرستی پرسش پیامبر از بریره برای اثبات پاکی عایشه به دلیل حضور نداشتن او نزد عایشه در ماجرایی که به افک منجر شد؛<ref>احادیث‌ام المؤمنین، ج2، ص168-170.</ref> تعارض سخن عایشه درباره عدم توانایی جنسی صفوان در برخی نقل‌ها با روایاتی که از وجود همسر برای وی یاد کرده‌اند؛<ref>الاصابه، ج3، ص357.</ref> ناسازگاری تردید پیامبر درباره عایشه با مقام نبوت و عصمت و نیز آیه 12 سوره نور در توبیخ مسلمانان به سبب نداشتن حسن ظن؛<ref>المیزان، ج15، ص101؛تصویر خانواده پیامبر، ص110-111.</ref> تناقض میان وقوع غزوه بنی‌مصطلق به سال ششم با برخی جزئیات دیگر داستان مانند مشاجره سعد بن معاذ با سعد بن عباده با توجه به فوت سعد بن معاذ پیش از سال ششم؛<ref>احادیث‌ام المؤمنین، ج2، ص172.</ref> ناپذیرفتنی بودن اجازه دادن پیامبر به همسر جوانش برای تنها بیرون رفتن و سهل‌ا‌نگاری ایشان درباره همسر خویش و پیگیری نکردن این که همسرش همراه کاروان است؛ توانا نبودن پیامبر برای تشخیص راست یا دروغ بودن تهمت منافقان؛ ‌ تلاش نکردن برای جلوگیری از شایعه‌سازی منافقان و ایجاد بدگمانی درباره شخصیت خود و همسرش.<ref>تصویر خانواده پیامبر، ص108-109.</ref>‌برخی محققان شیعه روایت یاد شده را در مسیر روایت‌های گویای فضیلت عایشه، جعلی دانسته و گفته‌اند این خبر با هدف بزرگ جلوه دادن شخصیت عایشه در نظر مسلمانان برای توجیه برخی کارهای وی مانند فرمان قتل [[عثمان]] و برپایی [[جنگ جمل|نبرد جمل]] ساخته شده است.<ref>تصویر خانواده پیامبر، ص104.</ref>‌با وجود این، دلیلی قاطع در دست نیست تا داستان افک به عایشه را از اصل نادرست بشماریم.


===گزارش برخی از منابع شیعه===
===گزارش برخی از منابع شیعه===
خط ۳۶: خط ۳۲:
برخی مفسران اهل سنت آیات افک را فضیلتی برای عایشه و دلیل بر برائت واقعی وی دانسته‌اند.<ref>التفسیر الکبیر، ج23، ص338.</ref>برخی مفسران شیعه با رد این سخن، آن را تنها گویای برائت ظاهری عایشه یا ماریه می‌دانند و برای برائت واقعی آن دو، به دلیل عقلی برای لزوم پاک بودن خانواده پیامبر از چنین گناهانی در مسیر هدف کلی رسالت، استناد می‌کنند.<ref>المیزان، ج15، ص101-104.</ref>گویا جایگزین ساختن داستان ماریه به جای عایشه در پاره‌ای منابع شیعی، واکنشی در برابر فضیلت شمردن داستان افک برای عایشه بوده است.
برخی مفسران اهل سنت آیات افک را فضیلتی برای عایشه و دلیل بر برائت واقعی وی دانسته‌اند.<ref>التفسیر الکبیر، ج23، ص338.</ref>برخی مفسران شیعه با رد این سخن، آن را تنها گویای برائت ظاهری عایشه یا ماریه می‌دانند و برای برائت واقعی آن دو، به دلیل عقلی برای لزوم پاک بودن خانواده پیامبر از چنین گناهانی در مسیر هدف کلی رسالت، استناد می‌کنند.<ref>المیزان، ج15، ص101-104.</ref>گویا جایگزین ساختن داستان ماریه به جای عایشه در پاره‌ای منابع شیعی، واکنشی در برابر فضیلت شمردن داستان افک برای عایشه بوده است.
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
[https://hawzah.net/fa/article/view/8722 داستان افک؛پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/92765/بررسی-تاریخی--تفسیری-حادثه-افک حسینیان مقدم، حسین، بررسی تاریخی- تفسیری حادثه افک، نشریه تاریخ اسلام در آینه پژوهش، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.]
 
* [http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5183 آيه افك در باره كداميك از زنان رسول خدا (ص) نازل شده است ؟؛ موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر]  
[https://hawzah.net/fa/Article/View/4975/قصه-افک-در-قرآن قصه افک در قرآن؛پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه]
 
[http://wiki.ahlolbait.com/داستان_افك داستان افك؛دانشنامه اسلامی]  
 
[http://www.valiasr-aj.com/persian/shownews.php?idnews=5183 آيه افك در باره كداميك از زنان رسول خدا (ص) نازل شده است ؟؛موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر]  
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۹۹: خط ۹۰:
{{همسران پیامبر}}
{{همسران پیامبر}}


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:همسران پیامبر]]
[[رده:همسران پیامبر]]
[[رده:حوادث صدر اسلام]]
[[رده:حوادث صدر اسلام]]
۱٬۰۷۹

ویرایش