بلال بن رباح: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
جز جایگزینی متن - 'http://phz.hajj.ir/422' به 'http://hzrc.ac.ir/post'
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۳۸: خط ۳۸:
بلال دوستدار [[اهل بیت(ع)]] بود و به همین خاطر نزد [[شیعه]] مورد احترام ویژه است.
بلال دوستدار [[اهل بیت(ع)]] بود و به همین خاطر نزد [[شیعه]] مورد احترام ویژه است.
==نسب‌شناسی==
==نسب‌شناسی==
کنیه بلال را ابوعبدالله، <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص232؛ رجال الطوسی، ص27.</ref>  ابوعبدالرحمن، <ref>الاستیعاب، ج1، ص178.</ref>  ابوعبدالکریم و ابوعمرو<ref>رجال الطوسی، ص27؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص350؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص221.</ref> برشمرده‌اند و نسبت‌های حبشی، <ref>نک: الانساب، ج4، ص47.</ref>  قُرشی و تَیمی<ref>تهذیب الکمال، ج4، ص288.</ref> به وی داده‌اند. او را لاغر‌ اندام، قد بلند، با موی پرپشت و صورتی کم مو وصف کرده‌اند.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص238؛ اسد الغابه، ج1، ص245؛ اعیان الشیعه، ج3، ص602.</ref>
کنیه بلال را ابوعبدالله،<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص232؛ رجال الطوسی، ص27.</ref>  ابوعبدالرحمن،<ref>الاستیعاب، ج1، ص178.</ref>  ابوعبدالکریم و ابوعمرو<ref>رجال الطوسی، ص27؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص350؛ التحفة اللطیفه، ج1، ص221.</ref> برشمرده‌اند و نسبت‌های حبشی،<ref>نک: الانساب، ج4، ص47.</ref>  قُرشی و تَیمی<ref>تهذیب الکمال، ج4، ص288.</ref> به وی داده‌اند. او را لاغر‌ اندام، قد بلند، با موی پرپشت و صورتی کم مو وصف کرده‌اند.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص238؛ اسد الغابه، ج1، ص245؛ اعیان الشیعه، ج3، ص602.</ref>


پدر و مادرش هر دو بَرده بودند.<ref>الکامل، ج2، ص66.</ref> مادرش حَمامه، ملقب به سکینه<ref>انساب الاشراف، ج1، ص208-209؛ امتاع الاسماع، ج9، ص110.</ref> و کنیز یکی از خانواده‌های قبیله [[بنی‌جمح|بنی‌جُمَح]] از [[قریش]] بود.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص232؛ رجال کشّی، ج1، ص189.</ref> از این رو، او را ابن‌حمامه نیز گفته‌اند.<ref>تهذیب الکمال، ج4، ص288.</ref> حمامه از پیشگامان اسلام بود و به جرم پیروی از [[پیامبر(ص)]] شکنجه شد.<ref>الاستیعاب، ج4، ص1813.</ref>
پدر و مادرش هر دو بَرده بودند.<ref>الکامل، ج2، ص66.</ref> مادرش حَمامه، ملقب به سکینه<ref>انساب الاشراف، ج1، ص208-209؛ امتاع الاسماع، ج9، ص110.</ref> و کنیز یکی از خانواده‌های قبیله [[بنی‌جمح|بنی‌جُمَح]] از [[قریش]] بود.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص232؛ رجال کشّی، ج1، ص189.</ref> از این رو، او را ابن‌حمامه نیز گفته‌اند.<ref>تهذیب الکمال، ج4، ص288.</ref> حمامه از پیشگامان اسلام بود و به جرم پیروی از [[پیامبر(ص)]] شکنجه شد.<ref>الاستیعاب، ج4، ص1813.</ref>
==تاریخ تولد==
==تاریخ تولد==
بلال بر پایه سخن مشهور [[اهل سنت]]، هم‌سن [[ابی‌بکر]]<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص238؛ انساب الاشراف، ج1، ص208-209.</ref> و زاده سال سوم [[عام الفیل]]<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص475.</ref> بود. به باور برخی، هفت تا 12 سال کوچک‌تر از پیامبر(ص) <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص238؛ ج7، ص386؛ السیرة الحلبیه، ج1، ص195-197؛ الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص94.</ref> بود.
بلال بر پایه سخن مشهور [[اهل سنت]]، هم‌سن [[ابی‌بکر]]<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص238؛ انساب الاشراف، ج1، ص208-209.</ref> و زاده سال سوم [[عام الفیل]]<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص475.</ref> بود. به باور برخی، هفت تا 12 سال کوچک‌تر از پیامبر(ص)<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص238؛ ج7، ص386؛ السیرة الحلبیه، ج1، ص195-197؛ الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص94.</ref> بود.


بر پایه گزارشی، در سَراه<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص232؛ انساب الاشراف، ج1، ص208؛ وفیات الاعیان، ج3، ص70.</ref> از مناطق [[یمن]]<ref>احسن التقاسیم، ص88.</ref> و بر پایه گزارشی دیگر، در [[مکه]] زاده شد.<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص333.</ref> از کودکی و نوجوانی او گزارشی در دست نیست. فقط روایتی ضعیف که از سفر پیامبر در نوجوانی به [[شام]] و دیدار با بَحیرای راهب حکایت دارد، از همسفری وی با رسول خدا(ص) خبر می‌دهد.<ref>عیون الاثر، ج1، ص64؛ تاریخ الاسلام، ج1، ص56-57.</ref>
بر پایه گزارشی، در سَراه<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص232؛ انساب الاشراف، ج1، ص208؛ وفیات الاعیان، ج3، ص70.</ref> از مناطق [[یمن]]<ref>احسن التقاسیم، ص88.</ref> و بر پایه گزارشی دیگر، در [[مکه]] زاده شد.<ref>البدایة و النهایه، ج5، ص333.</ref> از کودکی و نوجوانی او گزارشی در دست نیست. فقط روایتی ضعیف که از سفر پیامبر در نوجوانی به [[شام]] و دیدار با بَحیرای راهب حکایت دارد، از همسفری وی با رسول خدا(ص) خبر می‌دهد.<ref>عیون الاثر، ج1، ص64؛ تاریخ الاسلام، ج1، ص56-57.</ref>
خط ۵۰: خط ۵۰:
نیز ابوبکر که موظف به بازگرداندن پیامبر به مکه شده، کوچکتر از پیامبر(ص) و در سنین کودکی بوده است. همچنین بلال در این هنگام هنوز تولد نیافته و یا طفل خردسالی بوده که توانایی همراهی پیامبر(ص) را نداشته است. نیز پیوند تنگاتنگ ابوبکر با بلال در این روایت، ضعف خبر را تقویت می‌کند.<ref>السیرة الحلبیه، ج1، ص120؛ الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص94-95.</ref>
نیز ابوبکر که موظف به بازگرداندن پیامبر به مکه شده، کوچکتر از پیامبر(ص) و در سنین کودکی بوده است. همچنین بلال در این هنگام هنوز تولد نیافته و یا طفل خردسالی بوده که توانایی همراهی پیامبر(ص) را نداشته است. نیز پیوند تنگاتنگ ابوبکر با بلال در این روایت، ضعف خبر را تقویت می‌کند.<ref>السیرة الحلبیه، ج1، ص120؛ الصحیح من سیرة النبی، ج2، ص94-95.</ref>
==بردگی==
==بردگی==
بلال را برده یکی از این افراد شمرده‌اند: [[عبدالله بن جدعان تیمی|عبدالله بن جُدعان تَیمی]]، <ref>تاریخ دمشق، ج10، ص436.</ref>  [[بنی‌سباق بن عبدالدار|بنی‌سَبّاق بن عبدالدار]]، <ref>اخبار مکه، ج1، ص275.</ref>  ایتام [[ابی‌جهل]]، <ref>تاریخ دمشق، ج10، ص444.</ref>  زنی از بنی‌جمح، <ref>المنتظم، ج2، ص373؛ سبل الهدی، ج2، ص243.</ref>  و [[امیة بن خلف|امیة]] بن [[خلف بن وهب جمحی|خَلَف بن وهب جمحی]].<ref>انساب الاشراف، ج1، ص208-209؛ البدایة و النهایه، ج5، ص333.</ref> این اختلاف می‌تواند به سبب تعدد مالکان وی در دوره‌‌های گوناگون باشد.<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ج6، ص46.</ref> بر پایه شواهد، هنگام ظهور اسلام، وی برده امیة بن خلف بود<ref>نک: السیرة النبویه، ج1، ص318؛ انساب الاشراف، ج1، ص208-209.</ref> و پیش از گرویدن به پیامبر(ص) برای عبدالله بن جدعان چوپانی می‌کرد.<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص436.</ref>
بلال را برده یکی از این افراد شمرده‌اند: [[عبدالله بن جدعان تیمی|عبدالله بن جُدعان تَیمی]]،<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص436.</ref>  [[بنی‌سباق بن عبدالدار|بنی‌سَبّاق بن عبدالدار]]،<ref>اخبار مکه، ج1، ص275.</ref>  ایتام [[ابی‌جهل]]،<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص444.</ref>  زنی از بنی‌جمح،<ref>المنتظم، ج2، ص373؛ سبل الهدی، ج2، ص243.</ref>  و [[امیة بن خلف|امیة]] بن [[خلف بن وهب جمحی|خَلَف بن وهب جمحی]].<ref>انساب الاشراف، ج1، ص208-209؛ البدایة و النهایه، ج5، ص333.</ref> این اختلاف می‌تواند به سبب تعدد مالکان وی در دوره‌‌های گوناگون باشد.<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ج6، ص46.</ref> بر پایه شواهد، هنگام ظهور اسلام، وی برده امیة بن خلف بود<ref>نک: السیرة النبویه، ج1، ص318؛ انساب الاشراف، ج1، ص208-209.</ref> و پیش از گرویدن به پیامبر(ص) برای عبدالله بن جدعان چوپانی می‌کرد.<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص436.</ref>
==اسلام بلال==
==اسلام بلال==
بلال از نخستین گروندگان به اسلام و اظهارکنندگان آن بود.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص233؛ انساب الاشراف، ج1، ص184، 208؛ الاستیعاب، ج4، ص1864.</ref> او با آب دهان‌ انداختن به بت‌های [[کعبه]] و بیزاری جستن از آن‌ها، خشم [[مشرکان]] را برانگیخت.<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص436.</ref> به همین سبب، امیة بن خلف او را بر ریگ‌های سوزان مکه شکنجه کرد و تخته سنگی بزرگ بر سینه‌‏اش گذاشت تا به خدای یکتا [[کفر]] ورزد.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص318؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص232.</ref>
بلال از نخستین گروندگان به اسلام و اظهارکنندگان آن بود.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص233؛ انساب الاشراف، ج1، ص184، 208؛ الاستیعاب، ج4، ص1864.</ref> او با آب دهان‌ انداختن به بت‌های [[کعبه]] و بیزاری جستن از آن‌ها، خشم [[مشرکان]] را برانگیخت.<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص436.</ref> به همین سبب، امیة بن خلف او را بر ریگ‌های سوزان مکه شکنجه کرد و تخته سنگی بزرگ بر سینه‌‏اش گذاشت تا به خدای یکتا [[کفر]] ورزد.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص318؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص232.</ref>
خط ۶۲: خط ۶۲:
بلال همنشین پیامبر(ص) در [[مسجدالحرام]] بود و قریشیان رسول خدا(ص) را به سبب همنشینی با او و دیگر محرومان جامعه ریشخند می‌کردند. به همین سبب، [[خداوند]] درباره بلال و یارانش آیه 52 انعام/6 را نازل کرد: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ لا تَطْرُدِ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُریدُونَ وَجْهَهُ ما عَلَیْکَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ وَ ما مِنْ حِسابِکَ عَلَیْهِمْ مِنْ شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمینَ﴾}}؛([[سوره انعام]]، آیه52) «و آنان را که صبح و شام خدا را می‏‌خوانند و قصدشان فقط خدا است، از خود مران! چیزی از حساب آن‌ها بر تو و چیزی از حساب تو بر آن‌ها نیست. پس اگر آن‌ها را از خود برانی، از ستمکاران خواهی بود».<ref>انساب الاشراف، ج1، ص176.</ref>
بلال همنشین پیامبر(ص) در [[مسجدالحرام]] بود و قریشیان رسول خدا(ص) را به سبب همنشینی با او و دیگر محرومان جامعه ریشخند می‌کردند. به همین سبب، [[خداوند]] درباره بلال و یارانش آیه 52 انعام/6 را نازل کرد: {{قلم رنگ|سبز|﴿وَ لا تَطْرُدِ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُریدُونَ وَجْهَهُ ما عَلَیْکَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ وَ ما مِنْ حِسابِکَ عَلَیْهِمْ مِنْ شَیْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظَّالِمینَ﴾}}؛([[سوره انعام]]، آیه52) «و آنان را که صبح و شام خدا را می‏‌خوانند و قصدشان فقط خدا است، از خود مران! چیزی از حساب آن‌ها بر تو و چیزی از حساب تو بر آن‌ها نیست. پس اگر آن‌ها را از خود برانی، از ستمکاران خواهی بود».<ref>انساب الاشراف، ج1، ص176.</ref>
==آیات نازل شده در شأن بلال==
==آیات نازل شده در شأن بلال==
بر پایه گزارش مفسران، آیات گوناگون در شان بلال و یارانش نازل شده است که عبارتند از: بقره/2، 212، <ref>تفسیر مقاتل، ج1، ص181؛ تفسیر قرطبی، ج3، ص29.</ref>  نساء/4، 69، <ref>المناقب، ج3، ص87.</ref>  انعام/6، 52، <ref>اسباب النزول، ص219؛ مجمع البیان، ج4، ص472.</ref>  انفال/8، 74، <ref>المناقب، ج2، ص57.</ref>  نحل/16، 41، <ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص469؛ اسباب النزول، ص285.</ref>  106<ref>الکشاف، ج2، ص430؛ مجمع البیان، ج6، ص597.</ref> -110، <ref>کشف الاسرار، ج5، ص462.</ref>  اسراء/17، 19، 21، 28، <ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص526-529.</ref>  کهف/18، 28، <ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص582؛ جامع البیان، ج15، ص155.</ref>  مؤمنون/23، 110، <ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص167؛ تفسیر قرطبی، ج12، ص154.</ref>  فرقان/25، 20، <ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص230؛ تفسیر قرطبی، ج13، ص18.</ref>  ص/38، 62، <ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص652؛ الدر المنثور، ج5، ص319.</ref>  شوری/42، 18، <ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص768.</ref>  احقاف/46، 11، <ref>البحر المحیط، ج9، ص437.</ref>  حجرات/49، 11<ref>تفسیر مقاتل، ج4، ص94؛ الکشاف، ج3، ص566.</ref> - 13، <ref>تفسیر مقاتل، ج4، ص96؛ اسباب النزول، ص411.</ref>  مطففین/83، 29.<ref>مجمع البیان، ج10، ص694.</ref>
بر پایه گزارش مفسران، آیات گوناگون در شان بلال و یارانش نازل شده است که عبارتند از: بقره/2، 212،<ref>تفسیر مقاتل، ج1، ص181؛ تفسیر قرطبی، ج3، ص29.</ref>  نساء/4، 69،<ref>المناقب، ج3، ص87.</ref>  انعام/6، 52،<ref>اسباب النزول، ص219؛ مجمع البیان، ج4، ص472.</ref>  انفال/8، 74،<ref>المناقب، ج2، ص57.</ref>  نحل/16، 41،<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص469؛ اسباب النزول، ص285.</ref>  106<ref>الکشاف، ج2، ص430؛ مجمع البیان، ج6، ص597.</ref> -110،<ref>کشف الاسرار، ج5، ص462.</ref>  اسراء/17، 19، 21، 28،<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص526-529.</ref>  کهف/18، 28،<ref>تفسیر مقاتل، ج2، ص582؛ جامع البیان، ج15، ص155.</ref>  مؤمنون/23، 110،<ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص167؛ تفسیر قرطبی، ج12، ص154.</ref>  فرقان/25، 20،<ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص230؛ تفسیر قرطبی، ج13، ص18.</ref>  ص/38، 62،<ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص652؛ الدر المنثور، ج5، ص319.</ref>  شوری/42، 18،<ref>تفسیر مقاتل، ج3، ص768.</ref>  احقاف/46، 11،<ref>البحر المحیط، ج9، ص437.</ref>  حجرات/49، 11<ref>تفسیر مقاتل، ج4، ص94؛ الکشاف، ج3، ص566.</ref> - 13،<ref>تفسیر مقاتل، ج4، ص96؛ اسباب النزول، ص411.</ref>  مطففین/83، 29.<ref>مجمع البیان، ج10، ص694.</ref>
==هجرت به مدینه==
==هجرت به مدینه==
بلال از نخستین مهاجران به [[مدینه]] است.<ref>دلائل النبوه، ج2، ص463.</ref> او در مدینه در خانه [[سعد بن خیثمه|سعد بن خَیثَمَه]] سکنا گزید.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص233؛ انساب الاشراف، ج1، ص212.</ref> اخبار و سخنان مربوط به بلال<ref>السیرة النبویه، ج1، ص506؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص234؛ الاستیعاب، ج4، ص1661.</ref> حکایت دارد که رسول خدا در عقد اخوت مکی، پیوند برادری او را با ابی‌حارث عبیدة بن حارث بن مطلب قرشی منعقد کرد<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص233؛ المحبر، ص70-71.</ref> و در عقد اخوت مدنی، پیوند برادری وی را با ابی‌رویحه [[عبدالله بن عبدالرحمن خثعمی|عبدالله بن عبدالرحمن خَثعَمی]] برقرار نمود.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص318؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص233؛ انساب الاشراف، ج1، ص212.</ref>
بلال از نخستین مهاجران به [[مدینه]] است.<ref>دلائل النبوه، ج2، ص463.</ref> او در مدینه در خانه [[سعد بن خیثمه|سعد بن خَیثَمَه]] سکنا گزید.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص233؛ انساب الاشراف، ج1، ص212.</ref> اخبار و سخنان مربوط به بلال<ref>السیرة النبویه، ج1، ص506؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص234؛ الاستیعاب، ج4، ص1661.</ref> حکایت دارد که رسول خدا در عقد اخوت مکی، پیوند برادری او را با ابی‌حارث عبیدة بن حارث بن مطلب قرشی منعقد کرد<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص233؛ المحبر، ص70-71.</ref> و در عقد اخوت مدنی، پیوند برادری وی را با ابی‌رویحه [[عبدالله بن عبدالرحمن خثعمی|عبدالله بن عبدالرحمن خَثعَمی]] برقرار نمود.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص318؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص233؛ انساب الاشراف، ج1، ص212.</ref>
خط ۷۴: خط ۷۴:
او در غزوه [[وادی القری]] که به سال هفتم ق. و پس از [[فتح خیبر]] رخ داد، پاسبان و محافظ پیامبر(ص) بود.<ref>بحار الانوار، ج22، ص248.</ref> در [[فتح مکه]] همراه پیامبر وارد کعبه شد.<ref>مسند الشافعی، ص21؛ المجموع، ج8، ص268.</ref> به دستور رسول خدا(ص) بر بام کعبه رفت و اذان سرداد.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص234؛ وسائل الشیعه، ج12، ص406.</ref> وی تنها کسی بود که نماز گزاردن پیامبر(ص) را در خانه کعبه دید و گزارش کرد.<ref>صحیح البخاری، ج1، ص128؛ ج2، ص160.</ref>
او در غزوه [[وادی القری]] که به سال هفتم ق. و پس از [[فتح خیبر]] رخ داد، پاسبان و محافظ پیامبر(ص) بود.<ref>بحار الانوار، ج22، ص248.</ref> در [[فتح مکه]] همراه پیامبر وارد کعبه شد.<ref>مسند الشافعی، ص21؛ المجموع، ج8، ص268.</ref> به دستور رسول خدا(ص) بر بام کعبه رفت و اذان سرداد.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص234؛ وسائل الشیعه، ج12، ص406.</ref> وی تنها کسی بود که نماز گزاردن پیامبر(ص) را در خانه کعبه دید و گزارش کرد.<ref>صحیح البخاری، ج1، ص128؛ ج2، ص160.</ref>
==خزانه‌داری پیامبر==
==خزانه‌داری پیامبر==
بلال خزانه‌دار بیت المال رسول خدا(ص) <ref>رجال کشّی، ج1، ص189؛ حلیة الاولیاء، ج1، ص147؛ الاصابه، ج1، ص455.</ref> بود و به دستور پیامبر(ص) مردم را برای تقسیم غنیمت‌ها فرا‌ می‌خواند.<ref>المجموع، ج19، ص337.</ref>
بلال خزانه‌دار بیت المال رسول خدا(ص)<ref>رجال کشّی، ج1، ص189؛ حلیة الاولیاء، ج1، ص147؛ الاصابه، ج1، ص455.</ref> بود و به دستور پیامبر(ص) مردم را برای تقسیم غنیمت‌ها فرا‌ می‌خواند.<ref>المجموع، ج19، ص337.</ref>
او مسؤول هزینه‌ها و خریدهای پیامبر(ص) بود<ref>المحلی، ج8، ص244.</ref> و هنگام نمازهای عید و طلب باران، عصای ویژه وی، [[عنزه|عَنَزَه]]، را حمل می‌کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص213.</ref> او سوارکار [[قصواء|قَصواء]]، ناقه پیروز پیامبر(ص) در مسابقات شترسواری بود.<ref>سبل الهدی، ج4، ص353.</ref>
او مسؤول هزینه‌ها و خریدهای پیامبر(ص) بود<ref>المحلی، ج8، ص244.</ref> و هنگام نمازهای عید و طلب باران، عصای ویژه وی، [[عنزه|عَنَزَه]]، را حمل می‌کرد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص213.</ref> او سوارکار [[قصواء|قَصواء]]، ناقه پیروز پیامبر(ص) در مسابقات شترسواری بود.<ref>سبل الهدی، ج4، ص353.</ref>


پیامبر او را فردی خوب، <ref>تاریخ دمشق، ج10، ص461.</ref>  پیشگام حبشیان در پذیرش اسلام<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص232؛ انساب الاشراف، ج1، ص210؛ سیر اعلام النبلاء، ج8، ص530.</ref> و از رفقا و نجبا و وزرای خویش،<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص451.</ref>  مورد اشتیاق بهشت،<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص451.</ref>  اهل بهشت،<ref>انساب الاشراف، ج1، ص214.</ref>  و از سروران بهشت<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص462.</ref> می‌دانست و از رستگاری‌اش خبر می‌داد.<ref>مسند احمد، ج1، ص257.</ref> نیز او را سرور مؤذنان<ref>تاریخ الاسلام، ج3، ص204.</ref> و پرچم‌دار و رهبر آن‌ها در روز قیامت، <ref>تاریخ دمشق، ج10، ص460.</ref>  نخستین شفیع مؤمنان حبشه<ref>المناقب، ج2، ص164.</ref> و از اولین کسانی دانست که پس از پیامبر(ص) و شهیدان، جامه بهشتی می‌پوشند.<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص460.</ref>
پیامبر او را فردی خوب،<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص461.</ref>  پیشگام حبشیان در پذیرش اسلام<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص232؛ انساب الاشراف، ج1، ص210؛ سیر اعلام النبلاء، ج8، ص530.</ref> و از رفقا و نجبا و وزرای خویش،<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص451.</ref>  مورد اشتیاق بهشت،<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص451.</ref>  اهل بهشت،<ref>انساب الاشراف، ج1، ص214.</ref>  و از سروران بهشت<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص462.</ref> می‌دانست و از رستگاری‌اش خبر می‌داد.<ref>مسند احمد، ج1، ص257.</ref> نیز او را سرور مؤذنان<ref>تاریخ الاسلام، ج3، ص204.</ref> و پرچم‌دار و رهبر آن‌ها در روز قیامت،<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص460.</ref>  نخستین شفیع مؤمنان حبشه<ref>المناقب، ج2، ص164.</ref> و از اولین کسانی دانست که پس از پیامبر(ص) و شهیدان، جامه بهشتی می‌پوشند.<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص460.</ref>


ایشان ابی‌ذر<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص464؛ الغدیر، ج8، ص371.</ref> و ابی‌بکر<ref>شرح الاخبار، ج2، ص160؛ تاریخ دمشق، ج10، ص463.</ref> را به سبب رنجاندن بلال سرزنش کرد و به همسر بلال هشدار داد تا او را نرنجاند.<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص463.</ref>
ایشان ابی‌ذر<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص464؛ الغدیر، ج8، ص371.</ref> و ابی‌بکر<ref>شرح الاخبار، ج2، ص160؛ تاریخ دمشق، ج10، ص463.</ref> را به سبب رنجاندن بلال سرزنش کرد و به همسر بلال هشدار داد تا او را نرنجاند.<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص463.</ref>
==ازدواج==
==ازدواج==
منابع، به اختلاف، ازدواج بلال را با زنی از طایفه [[بنی‌زهره|بنی‌زُهره]]، <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص238؛ انساب الاشراف، ج1، ص214؛ اعیان الشیعه، ج3، ص602.</ref>  دختر ابی‌بُکیر، <ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص237-238؛ اعیان الشیعه، ج3، ص602.</ref>  [[جمانه دختر زحاف اشجعی|جُمانه دختر زِحاف اَشجَعی]]، <ref>المناقب، ج1، ص138.</ref>  فاطمه دختر [[عتبة بن ربیعه]]، <ref>المصنف، صنعانی، ج6، ص154.</ref> ‌هاله خواهر [[عبدالرحمن بن عوف]]<ref>الاصابه، ج8، ص339.</ref> و [[هند خولانیه]] اهل داریای [[دمشق]] گزارش داده‌اند.<ref>اسد الغابه، ج6، ص291.</ref>
منابع، به اختلاف، ازدواج بلال را با زنی از طایفه [[بنی‌زهره|بنی‌زُهره]]،<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص238؛ انساب الاشراف، ج1، ص214؛ اعیان الشیعه، ج3، ص602.</ref>  دختر ابی‌بُکیر،<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص237-238؛ اعیان الشیعه، ج3، ص602.</ref>  [[جمانه دختر زحاف اشجعی|جُمانه دختر زِحاف اَشجَعی]]،<ref>المناقب، ج1، ص138.</ref>  فاطمه دختر [[عتبة بن ربیعه]]،<ref>المصنف، صنعانی، ج6، ص154.</ref> ‌هاله خواهر [[عبدالرحمن بن عوف]]<ref>الاصابه، ج8، ص339.</ref> و [[هند خولانیه]] اهل داریای [[دمشق]] گزارش داده‌اند.<ref>اسد الغابه، ج6، ص291.</ref>
پیامبر(ص) خود از دختر بنی‌ابی بکیر برای بلال خواستگاری کرد<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص238؛ اعیان الشیعه، ج3، ص602.</ref> و برای تامین هزینه‌های عروسی به وی یاری رساند.<ref>المصنف، ابن‌ابی شیبه، ج3، ص402.</ref> ازدواج بلال با هند خولانیه در دوران اقامتش در شام و پس از رحلت پیامبر(ص) انجام پذیرفت.<ref>اسد الغابه، ج6، ص291.</ref>
پیامبر(ص) خود از دختر بنی‌ابی بکیر برای بلال خواستگاری کرد<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص238؛ اعیان الشیعه، ج3، ص602.</ref> و برای تامین هزینه‌های عروسی به وی یاری رساند.<ref>المصنف، ابن‌ابی شیبه، ج3، ص402.</ref> ازدواج بلال با هند خولانیه در دوران اقامتش در شام و پس از رحلت پیامبر(ص) انجام پذیرفت.<ref>اسد الغابه، ج6، ص291.</ref>
به نظر مشهور، نسلی از بلال باقی نماند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص682؛ اسد الغابه، ج1، ص245.</ref> برخی برایش از پسری به نام «عمر» یاد کرده‌اند که از راویان او بوده است.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص221.</ref> [[سمعانی]] از مردمی یاد می‌کند که پسوند بلالی را در نام‌های خود دارند و منتسب به بلال بن رباح، ﻣﺆذن رسول خدا، هستند و مشهورترین آن‌ها ابوصالح بن یوسف بن صالح بلالی، قاضی خوارزم، است.<ref>الانساب، ج2، ص381.</ref>
به نظر مشهور، نسلی از بلال باقی نماند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص682؛ اسد الغابه، ج1، ص245.</ref> برخی برایش از پسری به نام «عمر» یاد کرده‌اند که از راویان او بوده است.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص221.</ref> [[سمعانی]] از مردمی یاد می‌کند که پسوند بلالی را در نام‌های خود دارند و منتسب به بلال بن رباح، ﻣﺆذن رسول خدا، هستند و مشهورترین آن‌ها ابوصالح بن یوسف بن صالح بلالی، قاضی خوارزم، است.<ref>الانساب، ج2، ص381.</ref>
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
بلال در [[عمرة القضاء]] (عمرة القصاص) به سال هفتم ق. همراه پیامبر(ص) بود.<ref>دلائل النبوه، ج4، ص328؛ البدایة و النهایه، ج4، ص232.</ref> در این سفر، پیامبر(ص) سه روز در [[مکه]] ماند و به یارانش دستور داد [[مناسک عمره]] را نیرومند و چالاک برگزار کنند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص446-448.</ref>
بلال در [[عمرة القضاء]] (عمرة القصاص) به سال هفتم ق. همراه پیامبر(ص) بود.<ref>دلائل النبوه، ج4، ص328؛ البدایة و النهایه، ج4، ص232.</ref> در این سفر، پیامبر(ص) سه روز در [[مکه]] ماند و به یارانش دستور داد [[مناسک عمره]] را نیرومند و چالاک برگزار کنند.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص446-448.</ref>
او به دستور [[رسول خدا(ص)]] هنگام ظهر بر فراز بام [[کعبه]] ایستاد و اذان گفت.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج2، ص122؛ المنتظم، ج3، ص306.</ref> سخن مشهور، اذان او بر بام کعبه را در روز فتح مکه می‌داند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص413؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص234؛ وسائل الشیعه، ج12، ص406.</ref>
او به دستور [[رسول خدا(ص)]] هنگام ظهر بر فراز بام [[کعبه]] ایستاد و اذان گفت.<ref>الطبقات، ابن‌سعد، ج2، ص122؛ المنتظم، ج3، ص306.</ref> سخن مشهور، اذان او بر بام کعبه را در روز فتح مکه می‌داند.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص413؛ الطبقات، ابن‌سعد، ج3، ص234؛ وسائل الشیعه، ج12، ص406.</ref>
برخی محققان میان این دو سخن جمع کرده‌اند و بر آنند که بلال برفراز کعبه در هر دو هنگام اذان گفت.<ref>بلال حبشی، ص91.</ref> اذان او بر فراز بام کعبه، خشم فراوان کافران مکه را برانگیخت، <ref>السیرة النبویه، ج2، ص413؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص60.</ref>  به گونه‌ای که برخی از آن‌ها شکر گزاردند که پدرانشان زنده نیستند تا نظاره‌گر این رویداد باشند.<ref>الخرائج و الجرائح، ج1، ص97؛ البدایة و النهایه، ج4، ص232.</ref>
برخی محققان میان این دو سخن جمع کرده‌اند و بر آنند که بلال برفراز کعبه در هر دو هنگام اذان گفت.<ref>بلال حبشی، ص91.</ref> اذان او بر فراز بام کعبه، خشم فراوان کافران مکه را برانگیخت،<ref>السیرة النبویه، ج2، ص413؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص60.</ref>  به گونه‌ای که برخی از آن‌ها شکر گزاردند که پدرانشان زنده نیستند تا نظاره‌گر این رویداد باشند.<ref>الخرائج و الجرائح، ج1، ص97؛ البدایة و النهایه، ج4، ص232.</ref>
==همراهی پیامبر در حجة‌الوداع==
==همراهی پیامبر در حجة‌الوداع==
او در [[حجة الوداع]] همگام رسول خدا(ص) بود و در [[روز ترویه]] با سایبانی که در دست داشت، برای پیامبر(ص) سایه فراهم می‌کرد.<ref>مجمع الزوائد، ج3، ص232.</ref> او در [[صحرای عرفات]] مردم را به سکوت دعوت کرد تا پیامبر(ص) خطبه بخواند.<ref>ثواب الاعمال، ص48.</ref> سپس در پایان خطبه نخست پیامبر(ص) اذان گفت و پس از پایان خطبه دوم پشت سر وی به نماز ظهر و عصر ایستاد.<ref>مسند الشافعی، ص31.</ref>
او در [[حجة الوداع]] همگام رسول خدا(ص) بود و در [[روز ترویه]] با سایبانی که در دست داشت، برای پیامبر(ص) سایه فراهم می‌کرد.<ref>مجمع الزوائد، ج3، ص232.</ref> او در [[صحرای عرفات]] مردم را به سکوت دعوت کرد تا پیامبر(ص) خطبه بخواند.<ref>ثواب الاعمال، ص48.</ref> سپس در پایان خطبه نخست پیامبر(ص) اذان گفت و پس از پایان خطبه دوم پشت سر وی به نماز ظهر و عصر ایستاد.<ref>مسند الشافعی، ص31.</ref>
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
او با توجه به سیره نبوی در موضوع توزیع زمین‌های فتح شده، در برابر عمر ایستاد و تهدید به نبرد نمود.<ref>السنن الکبری، ج6، ص318.</ref> عمر نیز او و یارانش را بر منبر نفرین کرد.<ref>المجموع، ج19، ص456.</ref>
او با توجه به سیره نبوی در موضوع توزیع زمین‌های فتح شده، در برابر عمر ایستاد و تهدید به نبرد نمود.<ref>السنن الکبری، ج6، ص318.</ref> عمر نیز او و یارانش را بر منبر نفرین کرد.<ref>المجموع، ج19، ص456.</ref>
==وفات==
==وفات==
بلال در حالی که شعر شادمانی بر لب داشت و مشتاق پیوستن به پیامبر(ص) و یارانش بود، جان سپرد.<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص475.</ref> تاریخ وفات او را سال هفدهم، <ref>معرفة الصحابه، ج1، ص333.</ref>  هجدهم،<ref>معرفة الصحابه، ج1، ص333؛ رجال الطوسی، ص27.</ref>  نوزدهم،<ref>اعیان الشیعه، ج3، ص601.</ref>  بیستم،<ref>انساب الاشراف، ج1، ص218-220؛ مشاهیر علماء الامصار، ج1، ص50؛ رجال کشّی، ج1، ص189.</ref>  بیست و یکم<ref>تاریخ خلیفه، ص106؛ الطبقات، خلیفه، ص50.</ref> یا بیست و پنجم ق.<ref>تهذیب التهذیب، ج1، ص441.</ref> یاد کرده‌اند. او در شام جان داد؛ اما مدفنش را در باب صغیر دمشق،<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص477، 480.</ref>  داریا<ref>الروضة الریا، ص99-100؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص360.</ref> در حلب، <ref>البدایة و النهایه، ج7، ص102-103؛ الاصابه، ج1، ص326.</ref>  [[باب کیسان]]، و یا [[عمواس|عَمواس]] دانسته‌اند.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص221.</ref>
بلال در حالی که شعر شادمانی بر لب داشت و مشتاق پیوستن به پیامبر(ص) و یارانش بود، جان سپرد.<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص475.</ref> تاریخ وفات او را سال هفدهم،<ref>معرفة الصحابه، ج1، ص333.</ref>  هجدهم،<ref>معرفة الصحابه، ج1، ص333؛ رجال الطوسی، ص27.</ref>  نوزدهم،<ref>اعیان الشیعه، ج3، ص601.</ref>  بیستم،<ref>انساب الاشراف، ج1، ص218-220؛ مشاهیر علماء الامصار، ج1، ص50؛ رجال کشّی، ج1، ص189.</ref>  بیست و یکم<ref>تاریخ خلیفه، ص106؛ الطبقات، خلیفه، ص50.</ref> یا بیست و پنجم ق.<ref>تهذیب التهذیب، ج1، ص441.</ref> یاد کرده‌اند. او در شام جان داد؛ اما مدفنش را در باب صغیر دمشق،<ref>تاریخ دمشق، ج10، ص477، 480.</ref>  داریا<ref>الروضة الریا، ص99-100؛ سیر اعلام النبلاء، ج1، ص360.</ref> در حلب،<ref>البدایة و النهایه، ج7، ص102-103؛ الاصابه، ج1، ص326.</ref>  [[باب کیسان]]، و یا [[عمواس|عَمواس]] دانسته‌اند.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص221.</ref>


بر پایه سخن مشهور، در دمشق جان داد و در [[باب صغیر]] مدفون شد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص218-220؛ رجال کشّی، ج1، ص189؛ رجال الطوسی، ص27.</ref> اما به باور ابن‌کثیر، قبر موجود در باب صغیر، قبر [[بلال بن ابی‌درداء]]، حکمران و قاضی شهر دمشق، است و مدفن بلال بن رباح در [[داریا]] جای دارد.<ref>البدایة و النهایه، ج9، ص93.</ref>
بر پایه سخن مشهور، در دمشق جان داد و در [[باب صغیر]] مدفون شد.<ref>انساب الاشراف، ج1، ص218-220؛ رجال کشّی، ج1، ص189؛ رجال الطوسی، ص27.</ref> اما به باور ابن‌کثیر، قبر موجود در باب صغیر، قبر [[بلال بن ابی‌درداء]]، حکمران و قاضی شهر دمشق، است و مدفن بلال بن رباح در [[داریا]] جای دارد.<ref>البدایة و النهایه، ج9، ص93.</ref>
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
طبق یافته حدیث شناسان، 44 حدیث از بلال گزارش شده است که برخی از آن‌ها در [[صحیحین]]<ref>صحیح البخاری، ج1، ص156؛ صحیح مسلم، ج1، ص159.</ref> یافت می‌شوند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج1، ص360.</ref> روایت‌های گزارش شده از بلال در کتابی به نام مسند بلال به چاپ رسیده است.<ref>نک: علل الدارقطنی، ج7، ص169.</ref>
طبق یافته حدیث شناسان، 44 حدیث از بلال گزارش شده است که برخی از آن‌ها در [[صحیحین]]<ref>صحیح البخاری، ج1، ص156؛ صحیح مسلم، ج1، ص159.</ref> یافت می‌شوند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج1، ص360.</ref> روایت‌های گزارش شده از بلال در کتابی به نام مسند بلال به چاپ رسیده است.<ref>نک: علل الدارقطنی، ج7، ص169.</ref>


برخی کسانی که از وی روایت کرده‌اند، عبارتند از: ابوبکر بن ابی‌قحافه، [[اسامة بن زید]]، [[براء بن عازب]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[عمر بن خطاب]]، [[کعب بن عجره]]، <ref>الاستیعاب، ج1، ص180.</ref>  [[ابن‌مسعود]]، [[ابوسعید خدری]] و [[جابر بن عبدالله]].<ref>عجائب الآثار، ج1، ص443.</ref>
برخی کسانی که از وی روایت کرده‌اند، عبارتند از: ابوبکر بن ابی‌قحافه، [[اسامة بن زید]]، [[براء بن عازب]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[عمر بن خطاب]]، [[کعب بن عجره]]،<ref>الاستیعاب، ج1، ص180.</ref>  [[ابن‌مسعود]]، [[ابوسعید خدری]] و [[جابر بن عبدالله]].<ref>عجائب الآثار، ج1، ص443.</ref>
===موضوع احادیث===
===موضوع احادیث===
احادیث او بیشتر در موضوع [[نماز]]<ref>سنن الترمذی، ج5، ص212.</ref> و مقدمات آن، <ref>صحیح مسلم، ج1، ص159.</ref>  ربا<ref>صحیح البخاری، ج3، ص64.</ref> و شب قدر<ref>اقبال الاعمال، ج1، ص155؛ مجمع الزوائد، ج3، ص176.</ref> است.
احادیث او بیشتر در موضوع [[نماز]]<ref>سنن الترمذی، ج5، ص212.</ref> و مقدمات آن،<ref>صحیح مسلم، ج1، ص159.</ref>  ربا<ref>صحیح البخاری، ج3، ص64.</ref> و شب قدر<ref>اقبال الاعمال، ج1، ص155؛ مجمع الزوائد، ج3، ص176.</ref> است.


او در روایتی از پیامبر(ص) درباره ازدواج علی (ع) و فاطمه(س)، از شفاعتگری آن دو برای محبان [[اهل بیت]] گزارش می‌دهد.<ref>ماة منقبه، ص166؛ المناقب، ج3، ص123؛ اسد الغابه، ج1، ص242.</ref> نیز در روایتی بلند، فضیلت اذان و وصف بهشت را از زبان پیامبر(ص) گزارش کرده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج1، ص292-297.</ref>
او در روایتی از پیامبر(ص) درباره ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)، از شفاعتگری آن دو برای محبان [[اهل بیت]] گزارش می‌دهد.<ref>ماة منقبه، ص166؛ المناقب، ج3، ص123؛ اسد الغابه، ج1، ص242.</ref> نیز در روایتی بلند، فضیلت اذان و وصف بهشت را از زبان پیامبر(ص) گزارش کرده است.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج1، ص292-297.</ref>
==تکریم بلال==
==تکریم بلال==
برای تکریم بلال، بعدها [[مسلمانان]] مساجدی با نام او ساختند که یکی از آن‌ها در شهر مکه و بر فراز [[کوه ابوقبیس]] قرار داشت. این مسجد که به مناسبت اذان گفتن او بر فراز این کوه ساخته شده بود، نزدیک به 100 متر مربع وسعت داشت و در طرح‌های جدید گسترش و بنای کاخ برای مهمانان دولت سعودی، ویران شد و اکنون اثری از آن برجای نیست.<ref>آثار اسلامی، ص125-126.</ref>
برای تکریم بلال، بعدها [[مسلمانان]] مساجدی با نام او ساختند که یکی از آن‌ها در شهر مکه و بر فراز [[کوه ابوقبیس]] قرار داشت. این مسجد که به مناسبت اذان گفتن او بر فراز این کوه ساخته شده بود، نزدیک به 100 متر مربع وسعت داشت و در طرح‌های جدید گسترش و بنای کاخ برای مهمانان دولت سعودی، ویران شد و اکنون اثری از آن برجای نیست.<ref>آثار اسلامی، ص125-126.</ref>
خط ۱۶۸: خط ۱۶۸:
{{دانشنامه
{{دانشنامه


  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/7892
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7892


  | عنوان =‌بلال بن رباح
  | عنوان =‌بلال بن رباح
خط ۲۴۰: خط ۲۴۰:
*'''تفسیر مقاتل بن سلیمان''': مقاتل بن سلیمان (م. 150ق.) ، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، 1423ق.
*'''تفسیر مقاتل بن سلیمان''': مقاتل بن سلیمان (م. 150ق.) ، به کوشش عبدالله محمود شحاته، بیروت، التاریخ العربی، 1423ق.


*'''التفسیر المنسوب الی الامام العسکری (ع) ''': به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، 1409ق.
*'''التفسیر المنسوب الی الامام العسکری(ع) ''': به کوشش ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، 1409ق.


*'''تنبیه الخواطر (مجموعه ورّام) ''': ابن‌ابی‌الفرّاس (م. 605ق.) ، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1368ش.
*'''تنبیه الخواطر (مجموعه ورّام) ''': ابن‌ابی‌الفرّاس (م. 605ق.) ، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1368ش.