قتادة بن ادریس: تفاوت میان نسخهها
Hasaninasab (بحث | مشارکتها) (اضافه کردن الگوی تکمیل مقاله) |
جز (removed Category:مقالههای تکمیلشده using HotCat) |
||
(۱۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | '''قتادة بن ادریس''' امیر [[مکه]]، از [[اشراف حسنی]] و سرسلسله [[آل قتاده]] بود.او حکومت [[آل هواشم]] را سرنگون کرد. پس از مدتی توانست [[طائف]]، [[نجد]] و برخی از نواحی [[یمن]] را نیز به قلمرو حکومتش اضافه کند؛ اما در تصرف [[مدینه]] ناکام ماند. نسل او به واسطه نُه تن از فرزندانش حسن و راجح ادامه یافت که برخی از ایشان بر مکه حکمرانی یافتند. اینان به «[[آل قتاده]]» شهرت دارند. منابع گفتهاند او مذهب زیدی داشت و به امام زیدی یمن ارادت میورزید. ابوعزیز در ذیحجه سال ۶۱۷ق. در حدود ۹۰ سالگی پس از حدود ۲۰ سال حکمرانی بر [[مکه]] به دست فرزندش حسن کشته شد. | ||
ابوعزیز | == تولد و نسب == | ||
ابوعزیز قتادة بن ادریس بن مُطاعن (یا مظاعن)، ملقب به نابغه، با ۱۵ واسطه به [[امام حسن مجتبی(ع)]] نسب میرساند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۲۲، ص۱۰۶؛ العقد الثمین، ج۷، ص۳۹؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۵۰-۵۵۱.</ref> مادرش نیز از [[اشراف حسنی]] از [[آل هواشم|خاندان هواشم]]، طبقه سوم اشراف حاکم بر [[مکه]]<ref>سمط النجوم، ج۴، ص۲۰۷؛ تاریخ مکه، ص۲۲۴.</ref>، بود. محل تولد را قریه عَلقمیه در [[ینبع|ینْبُع]] دانستهاند.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۳۵؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۰۷.</ref> وی در کودکی به حفظ [[قرآن]] و آموختن [[حدیث]] پرداخت.<ref>العقود اللؤلؤیه، ص۱۳۲.</ref> در منابع از زندگی او تا امارتش بر مکه، گزارشی در دست نیست. در شمار فرزندان ابوعزیز اختلاف است.<ref>عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳؛ النجوم الزاهره، ج۲، ص۱۹۹.</ref> نسل او به واسطه نُه تن از فرزندانش حسن و راجح ادامه یافت<ref>عمدة الطالب، ص۱۲۸.</ref> که برخی از ایشان بر مکه حکمرانی یافتند. اینان به «[[آل قتاده]]» شهرت دارند و از طبقه چهارم اشراف حسنی مکه شمرده میشوند. | |||
== | ==حکومت بر مکه== | ||
قتادة با همراهی خویشاوندان خود، با اخراج اشراف حاکم بر [[ینبع|ینْبُع]]، شهری در [[حجاز]] بر ساحل [[دریای سرخ]]، بر این شهر تسلط یافت و سپس با بیرون راندن بنییحیی از [[وادی صفراء]] در ۵۱ کیلومتری [[مدینه]] در راه [[بدر]]<ref>مراصد الاطلاع، ج۲، ص۸۴۴؛ الروض المعطار، ص۳۶۲؛ المعالم الاثیره، ص۱۵۹.</ref> آن را نیز بر قلمرو خود افزود.<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۳۶؛ العقد الثمین، ج۷، ص۳۹-۴۰؛ تاریخ مکه، ص۲۲۵، ۲۲۸.</ref> او در سال ۵۹۸ق. فرزندش عزیز را به مکه فرستاد. با پیروزی عزیز بر امیر مکه، [[مکثر بن عیسی|مُکثر بن عیسی]]، و خروج وی از آن شهر، قتادة وارد مکه شد و با کشتن [[محمد بن مکثر]] به حکومت آل هواشم در آن شهر پایان داد.<ref>عمدة الطالب، ص۱۲۵.</ref> برخی آغاز حکمرانی ابوعزیز بر مکه را در ۵۹۷<ref>عمدة الطالب، ص۱۲۷؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۵۱.</ref> یا ۵۹۹ قمری دانستهاند.<ref>السلوک، ج۱، ص۲۷۴.</ref> | |||
در | |||
قتادة پس از تثبیت موقعیتش در مکه، فرزندش عزیز را برای تصرف [[مدینه]] فرستاد. اما امیر مدینه، [[قاسم بن مهنا]]، حمله او را دفع کرد.<ref>تاریخ مکه، ص۲۲۵.</ref> حملات قتادة به مدینه در سالهای بعد نیز تکرار شد؛ اما وی نتوانست بر آن شهر تسلط یابد.<ref>الکامل، ج۱۵، ص۲۰۵؛ تاریخ امراء مکه، ص۴۶۵-۴۷۰.</ref> پس از چندی [[طائف]]، [[نجد]] و برخی از نواحی [[یمن]] نیز به قلمرو حکومت او افزوده شد.<ref>العقد الثمین، ج۱، ص۱۷۳؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۲.</ref> | |||
== | == روابط با یمن == | ||
قتادة بن ادریس زیدی مذهب بود<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۱.</ref> و در زمان او عبارت «حی علی خیر العمل» در [[اذان]] گفته میشد.<ref>تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ النجوم الزاهره، ج۶، ص۲۴۹-۲۵۰.</ref> او قصیدههایی در مدح [[حضرت فاطمه(س)]] سروده است.<ref>الاحتجاج، ص۱۴۲.</ref> گفته اند که او همچنین به عبدالله بن حمزه (م. ۶۱۴ق)، امام [[زیدیان]] [[یمن]]، گرایش داشت و برای او نامهای فرستاد و اظهار اطاعت کرد.<ref>السیرة المنصوریةُ ص ۷۶-۷۸</ref> | |||
== | == روابط با عباسیان == | ||
او در | قدرت روزافزون وی [[عباسیان]] را به پذیرش حکومتش واداشت. او در پی دعوت کتبی خلیفه عباسی، [[الناصر لدین الله|ناصر]] یا پدرش [[مستنصر عباسی|مستنصر]]، برای دیدار با وی<ref>اتحاف الوری، ج۳، ص۱۷.</ref> به [[عراق]] سفر کرد و تا [[نجف]] پیش رفت. ولی با دیدن مردم [[کوفه]] که شیری را در زنجیر به استقبالش آورده بودند، آن را به فال بد گرفت و به [[حجاز]] بازگشت و در سرودهای خطاب به خلیفه، علت انصراف خود را بیان کرد.<ref>عمدة الطالب، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref> گفتهاند وی شأن خویش را برتر از خلیفه<ref>تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۳۵.</ref> و خود را از الناصر لدین الله عباسی برای خلافت شایستهتر میدانست.<ref>تاریخ الاسلام، ج۴۴؛ ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۳۵-۱۳۶.</ref> | ||
در مراسم حج سال 608 قمری، وقتی کسی از اسماعیلیان قصد ترور قتادة را کرد،<ref>الکامل، ج۱۲، ص۲۹۷.</ref> قتادة به خلیفه عباسی بدگمان شد<ref>الکامل، ج۱۲، ص۲۹۷؛ العقد الثمین، ج۷، ص۴۷-۴۸.</ref> و [[کاروان حج عراق|حاجیان عراقی]] را در [[منا]] غارت کرد و تعدادی را کشت.<ref>تاریخ الاسلام، ج۴۳، ص۳۵.</ref> با اشاره به این رفتارها او را در منابع به سنگدلی و ستمگری وصف کردهاند.<ref>العقد الثمین، ج۷، ص۵۴؛ عمدة الطالب، ص۱۲۷-۱۲۸.</ref> مدتی بعد او با فرستادن فرزندش راجح و گروهی به [[بغداد]]، به سبب کشتار حاجیان از خلیفه عذرخواهی کرد.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۳۹۷.</ref>در سال ۶۰۹ق. خلیفه همراه با کاروان عراقی، برای قتاده مال و خلعت فرستاد و از قتل و غارت حاجیان ذکری به میان نیاورد.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۳۹۶.</ref> | |||
== رابطه با ایوبیان == | |||
در سال ۶۱۱ق. عیسی بن ملک عادل، حاکم [[ایوبیان]] شام، به [[حج]] رفت و قتادة او را خدمت کرد. اما چون مانند حاکم [[مدینه]] او را تکریم نکرد، حاکم ایوبی لشکریانی در اختیار حاکم مدینه قرار داد تا با ابوعزیز بجنگد.<ref>البدایة و النهایه، ج۱۳، ص۸۰؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۳۹۷؛ النجوم الزاهره، ج۱، ص۲۱۱.</ref> در این سالها در مکه به نام ابوبکر بن ایوب، حاکم مصر و شام خطبه خوانده میشد.<ref>شفاء الغرام، ج۲، ص۳۹۷.</ref> | |||
در | == آبادانی شهر مکه == | ||
او در دوران امارتش برای آبادانی شهر [[مکه]] خدماتی انجام داد. وی حصاری از سنگ و گل در اطراف مکه کشید. در گزارشی دیگر آمده است که او در شمال مکه برای پاسداری از شهر دیواری کشید و به بازسازی مزار [[شهید فخ]]، حسین بن علی، پرداخت.<ref>العقد الثمین، ج۷، ص۶۱؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۸.</ref>او خانه خود را که در پایین مکه بود و امروز به «حی مسفله» شناخته میشود، وقف فقرا کرد.<ref>موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۵۴۶.</ref> | |||
==درگذشت== | ==درگذشت== | ||
قتادة در ذیحجه سال ۶۱۷ق. در حدود ۹۰ سالگی پس از حدود ۲۰ سال حکمرانی بر [[مکه]]<ref>الکامل، ج۱۲، ص۶۱۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۱۰۶؛ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۵۹.</ref> به دست فرزندش حسن کشته شد.<ref>الکامل، ج۱۲، ص۴۰۲؛ العقد الثمین، ج۴، ص۱۷۱؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۲۷.</ref> اما برخی این گزارش را نقد کردهاند.<ref>الاشراف علی تاریخ الاشراف، ج۱، ص۶۵.</ref> ابوعزیز به امام [[زیدیه|زیدیان]] یمن، عبدالله بن حمزه، بسیار گرایش داشت و حتی برای او از قبایل [[حجاز|حجازی]] بیعت گرفت و بر پایه عقاید [[شیعیان]] و از جمله زیدیه، گفتن «حی علی خیر العمل» را در اذان رسمی کرد. از این رو، او را زیدی دانستهاند؛ هر چند گاه به نام خلیفه [[عباسیان|عباسی]] و [[ایوبیان]] نیز خطبه میخواند.<ref>العقد الثمین، ج۷، ص۵۳؛ تاریخ مکه، ص۲۳۰.</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | |||
* [[اشراف حسنی]] | |||
* [[آل قتاده]] | |||
* [[امرای مکه]] | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۸۴: | خط ۸۵: | ||
[[رده:اشخاص قرن هفتم]] | [[رده:اشخاص قرن هفتم]] | ||
[[رده:سادات حسنی]] | [[رده:سادات حسنی]] | ||
[[رده: | [[رده:حاکمان زیدی مکه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۱۵
قتادة بن ادریس امیر مکه، از اشراف حسنی و سرسلسله آل قتاده بود.او حکومت آل هواشم را سرنگون کرد. پس از مدتی توانست طائف، نجد و برخی از نواحی یمن را نیز به قلمرو حکومتش اضافه کند؛ اما در تصرف مدینه ناکام ماند. نسل او به واسطه نُه تن از فرزندانش حسن و راجح ادامه یافت که برخی از ایشان بر مکه حکمرانی یافتند. اینان به «آل قتاده» شهرت دارند. منابع گفتهاند او مذهب زیدی داشت و به امام زیدی یمن ارادت میورزید. ابوعزیز در ذیحجه سال ۶۱۷ق. در حدود ۹۰ سالگی پس از حدود ۲۰ سال حکمرانی بر مکه به دست فرزندش حسن کشته شد.
تولد و نسب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابوعزیز قتادة بن ادریس بن مُطاعن (یا مظاعن)، ملقب به نابغه، با ۱۵ واسطه به امام حسن مجتبی(ع) نسب میرساند.[۱] مادرش نیز از اشراف حسنی از خاندان هواشم، طبقه سوم اشراف حاکم بر مکه[۲]، بود. محل تولد را قریه عَلقمیه در ینْبُع دانستهاند.[۳] وی در کودکی به حفظ قرآن و آموختن حدیث پرداخت.[۴] در منابع از زندگی او تا امارتش بر مکه، گزارشی در دست نیست. در شمار فرزندان ابوعزیز اختلاف است.[۵] نسل او به واسطه نُه تن از فرزندانش حسن و راجح ادامه یافت[۶] که برخی از ایشان بر مکه حکمرانی یافتند. اینان به «آل قتاده» شهرت دارند و از طبقه چهارم اشراف حسنی مکه شمرده میشوند.
حکومت بر مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قتادة با همراهی خویشاوندان خود، با اخراج اشراف حاکم بر ینْبُع، شهری در حجاز بر ساحل دریای سرخ، بر این شهر تسلط یافت و سپس با بیرون راندن بنییحیی از وادی صفراء در ۵۱ کیلومتری مدینه در راه بدر[۷] آن را نیز بر قلمرو خود افزود.[۸] او در سال ۵۹۸ق. فرزندش عزیز را به مکه فرستاد. با پیروزی عزیز بر امیر مکه، مُکثر بن عیسی، و خروج وی از آن شهر، قتادة وارد مکه شد و با کشتن محمد بن مکثر به حکومت آل هواشم در آن شهر پایان داد.[۹] برخی آغاز حکمرانی ابوعزیز بر مکه را در ۵۹۷[۱۰] یا ۵۹۹ قمری دانستهاند.[۱۱]
قتادة پس از تثبیت موقعیتش در مکه، فرزندش عزیز را برای تصرف مدینه فرستاد. اما امیر مدینه، قاسم بن مهنا، حمله او را دفع کرد.[۱۲] حملات قتادة به مدینه در سالهای بعد نیز تکرار شد؛ اما وی نتوانست بر آن شهر تسلط یابد.[۱۳] پس از چندی طائف، نجد و برخی از نواحی یمن نیز به قلمرو حکومت او افزوده شد.[۱۴]
روابط با یمن[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قتادة بن ادریس زیدی مذهب بود[۱۵] و در زمان او عبارت «حی علی خیر العمل» در اذان گفته میشد.[۱۶] او قصیدههایی در مدح حضرت فاطمه(س) سروده است.[۱۷] گفته اند که او همچنین به عبدالله بن حمزه (م. ۶۱۴ق)، امام زیدیان یمن، گرایش داشت و برای او نامهای فرستاد و اظهار اطاعت کرد.[۱۸]
روابط با عباسیان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قدرت روزافزون وی عباسیان را به پذیرش حکومتش واداشت. او در پی دعوت کتبی خلیفه عباسی، ناصر یا پدرش مستنصر، برای دیدار با وی[۱۹] به عراق سفر کرد و تا نجف پیش رفت. ولی با دیدن مردم کوفه که شیری را در زنجیر به استقبالش آورده بودند، آن را به فال بد گرفت و به حجاز بازگشت و در سرودهای خطاب به خلیفه، علت انصراف خود را بیان کرد.[۲۰] گفتهاند وی شأن خویش را برتر از خلیفه[۲۱] و خود را از الناصر لدین الله عباسی برای خلافت شایستهتر میدانست.[۲۲]
در مراسم حج سال 608 قمری، وقتی کسی از اسماعیلیان قصد ترور قتادة را کرد،[۲۳] قتادة به خلیفه عباسی بدگمان شد[۲۴] و حاجیان عراقی را در منا غارت کرد و تعدادی را کشت.[۲۵] با اشاره به این رفتارها او را در منابع به سنگدلی و ستمگری وصف کردهاند.[۲۶] مدتی بعد او با فرستادن فرزندش راجح و گروهی به بغداد، به سبب کشتار حاجیان از خلیفه عذرخواهی کرد.[۲۷]در سال ۶۰۹ق. خلیفه همراه با کاروان عراقی، برای قتاده مال و خلعت فرستاد و از قتل و غارت حاجیان ذکری به میان نیاورد.[۲۸]
رابطه با ایوبیان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در سال ۶۱۱ق. عیسی بن ملک عادل، حاکم ایوبیان شام، به حج رفت و قتادة او را خدمت کرد. اما چون مانند حاکم مدینه او را تکریم نکرد، حاکم ایوبی لشکریانی در اختیار حاکم مدینه قرار داد تا با ابوعزیز بجنگد.[۲۹] در این سالها در مکه به نام ابوبکر بن ایوب، حاکم مصر و شام خطبه خوانده میشد.[۳۰]
آبادانی شهر مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
او در دوران امارتش برای آبادانی شهر مکه خدماتی انجام داد. وی حصاری از سنگ و گل در اطراف مکه کشید. در گزارشی دیگر آمده است که او در شمال مکه برای پاسداری از شهر دیواری کشید و به بازسازی مزار شهید فخ، حسین بن علی، پرداخت.[۳۱]او خانه خود را که در پایین مکه بود و امروز به «حی مسفله» شناخته میشود، وقف فقرا کرد.[۳۲]
درگذشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قتادة در ذیحجه سال ۶۱۷ق. در حدود ۹۰ سالگی پس از حدود ۲۰ سال حکمرانی بر مکه[۳۳] به دست فرزندش حسن کشته شد.[۳۴] اما برخی این گزارش را نقد کردهاند.[۳۵] ابوعزیز به امام زیدیان یمن، عبدالله بن حمزه، بسیار گرایش داشت و حتی برای او از قبایل حجازی بیعت گرفت و بر پایه عقاید شیعیان و از جمله زیدیه، گفتن «حی علی خیر العمل» را در اذان رسمی کرد. از این رو، او را زیدی دانستهاند؛ هر چند گاه به نام خلیفه عباسی و ایوبیان نیز خطبه میخواند.[۳۶]
جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۲۲، ص۱۰۶؛ العقد الثمین، ج۷، ص۳۹؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۵۰-۵۵۱.
- ↑ سمط النجوم، ج۴، ص۲۰۷؛ تاریخ مکه، ص۲۲۴.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۳۵؛ سمط النجوم، ج۴، ص۲۰۷.
- ↑ العقود اللؤلؤیه، ص۱۳۲.
- ↑ عمدة الطالب، ص۱۴۲-۱۴۳؛ النجوم الزاهره، ج۲، ص۱۹۹.
- ↑ عمدة الطالب، ص۱۲۸.
- ↑ مراصد الاطلاع، ج۲، ص۸۴۴؛ الروض المعطار، ص۳۶۲؛ المعالم الاثیره، ص۱۵۹.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۳۶؛ العقد الثمین، ج۷، ص۳۹-۴۰؛ تاریخ مکه، ص۲۲۵، ۲۲۸.
- ↑ عمدة الطالب، ص۱۲۵.
- ↑ عمدة الطالب، ص۱۲۷؛ غایة المرام، ج۱، ص۵۵۱.
- ↑ السلوک، ج۱، ص۲۷۴.
- ↑ تاریخ مکه، ص۲۲۵.
- ↑ الکامل، ج۱۵، ص۲۰۵؛ تاریخ امراء مکه، ص۴۶۵-۴۷۰.
- ↑ العقد الثمین، ج۱، ص۱۷۳؛ تحصیل المرام، ج۲، ص۷۴۲.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۱.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۶۰؛ النجوم الزاهره، ج۶، ص۲۴۹-۲۵۰.
- ↑ الاحتجاج، ص۱۴۲.
- ↑ السیرة المنصوریةُ ص ۷۶-۷۸
- ↑ اتحاف الوری، ج۳، ص۱۷.
- ↑ عمدة الطالب، ص۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۳۵.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۴؛ ص۳۶۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۴، ص۱۳۵-۱۳۶.
- ↑ الکامل، ج۱۲، ص۲۹۷.
- ↑ الکامل، ج۱۲، ص۲۹۷؛ العقد الثمین، ج۷، ص۴۷-۴۸.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج۴۳، ص۳۵.
- ↑ العقد الثمین، ج۷، ص۵۴؛ عمدة الطالب، ص۱۲۷-۱۲۸.
- ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۳۹۷.
- ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۳۹۶.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۱۳، ص۸۰؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۳۹۷؛ النجوم الزاهره، ج۱، ص۲۱۱.
- ↑ شفاء الغرام، ج۲، ص۳۹۷.
- ↑ العقد الثمین، ج۷، ص۶۱؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۸.
- ↑ موسوعة مکة المکرمه، ج۱، ص۵۴۶.
- ↑ الکامل، ج۱۲، ص۶۱۸؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱۱، ص۱۰۶؛ تاریخ الاسلام، ج۴۴، ص۳۵۹.
- ↑ الکامل، ج۱۲، ص۴۰۲؛ العقد الثمین، ج۴، ص۱۷۱؛ اتحاف الوری، ج۳، ص۲۷.
- ↑ الاشراف علی تاریخ الاشراف، ج۱، ص۶۵.
- ↑ العقد الثمین، ج۷، ص۵۳؛ تاریخ مکه، ص۲۳۰.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- اتحاف الوری: عمر بن فهد (م.۸۸۵ق.)، به کوشش شلتوت، دار المدنی، جده
- الاحتجاج: ابومنصور الطبرسی (م.۵۲۰ق.)، به کوشش سید محمد باقر، دار النعمان، ۱۳۸۶ق
- الاشراف علی تاریخ الاشراف: عاتق بن غیث، بیروت، دار النفائس، ۱۴۲۳ق
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق
- تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م.۸۰۸ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۸ق
- تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق
- تاریخ امراء مکة المکرمه: عارف عبدالغنی، دمشق، دار البشائر، ۱۴۱۳ق
- تاریخ مکه: احمد السباعی (م.۱۴۰۴ق.)، نادی مکة الثقافی، ۱۴۰۴ق
- تحصیل المرام: محمد بن احمد الصباغ (م.۱۳۲۱ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، ۱۴۲۴ق
- تحفة الازهار و زلال الانهار: ضامن بن شدقم الحسینی (م.۱۰۹۰ق.)، به کوشش الجبوری، تهران، میراث، ۱۴۲۰ق
- الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحمیری (م.۹۰۰ق.)، بیروت، مکتبة لبنان، ۱۹۸۴م
- السلوک لمعرفة دول الملوک: المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
- سمط النجوم العوالی: عبدالملک بن حسین العصامی (م.۱۱۱۱ق.)، قاهره، المکتبة السلفیه
- سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م.۷۴۸ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
- شفاء الغرام: محمد الفأسی (م.۸۳۲ق.)، به کوشش مصطفی محمد، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۹۹۹م
- العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفأسی (م.۸۳۲ق.) به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، ۱۴۰۶ق
- العقود اللؤلؤیه: به کوشش الحسنی، قاهره، مکتبة مدبولی، ۱۴۱۵ق
- عمدة الطالب: ابن عنبه (م.۸۲۸ق.)، قم، انصاریان،۱۴۱۷ق
- غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام: عبدالعزیز بن فهد المکی (م.۹۲۰ق.)، به کوشش شلتوت، السعودیه، جامعة القری، ۱۴۰۹ق
- الکامل فی التاریخ: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق
- مراصد الاطلاع: صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی (م.۷۳۹ق.)، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق
- المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، ۱۴۱۱ق
- موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره: احمد زکی یمانی، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۹ق
- النجوم الزاهره: ابن تغری بردی الاتابکی (م.۸۷۴ق.)، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی.