آخر الزمان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'http://phz.hajj.ir/422' به 'http://hzrc.ac.ir/post') |
||
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''آخِر الزمان''' رخدادهای بخش پایانی حیات دنیا در [[مکه]] و [[مدینه]]. | |||
'''آخِر الزمان''' رخدادهای بخش پایانی حیات دنیا [ | |||
در آخر الزمان حوادث و فتنههای مختلفی اتفاق میافتد و انسانهای صالح و [[ایمان|مؤمن]] بر روی زمین مستقر میشوند. [[بعثت پیامبر(ص)]] آخر الزمان، دوری از معنویت، خروج [[سفیانی]]، اختلاف و درگیری، ظهور [[حضرت مهدی(عج)]] و ظهور [[دجال|دجّال]] و نابودی او شش نشانهای است که [[آیات]] و [[روایات]] برای دوره آخر الزمان برشمردهاند. | |||
==مفهومشناسی== | |||
آخِر به معنای بخش پایانی هر مجموعه است.<ref>الکلیات، ج۱، ص۸۳.</ref> زمان نیز به معنای ساعات شبانه روز، وقت کم یا زیاد، مقدار حرکت، عصر، روزگار و عمر جهان آمده است.<ref>لسان العرب، ج۶، ص۸۶، «زمن»؛ لغت نامه، ج۸، ص۱۱۳۶۹، «زمان».</ref> اینجا، مقصود از زمان، روزگار و عمر [[جهان]] است؛ پس آخرالزمان به معنای «بخش پایانی حیات دنیا» است. گرچه آخرالزمان مفهومی عام است که رویدادهایی مهم در آن به وقوع میپیوندد، آنچه اینجا بدان میپردازیم، حوادث مهم مکه و مدینه در این دوره است. | |||
==فرجام دنیا== | |||
از منظر [[قرآن کریم]]، سرانجام [[دنیا]] روشن است و به انسانهای [[ایمان|مؤمن]] و صالح بشارت جانشینی [[خداوند]] در روی زمین، استقرار دین خداپسند در جهان، دستیابی به امنیت کامل و نابودی شرک داده شده است: {'''وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکم وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخلِفَنَّهُم فِی الْأَرضِ کمَا اسْتَخلَفَ الَّذِینَ مِن قَبلِهِم وَلَیمَکنَنَّ لَهُم دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَـی لَهُم وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمنًا یعبُدُونَنِی لا یشـرِکونَ بیشَیئًا'''}. ([[سوره نور]]، آیه ۵۵؛ نیز: [[سوره توبه]]، آیه ۳۳؛ [[سوره فتح]]، آیه ۲۸)<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۰۹؛ التبیان، ج۷، ص۴۵۷؛ نور الثقلین، ج۳، ص۶۱۹-۶۲۱.</ref> بر پایه [[روایات|روایاتی]] از [[پیامبر(ص)]]، پس از [[بعثت پیامبر(ص)|بعثت]] آن حضرت، اندکی از عمر دنیا باقی مانده و فاصله امت [[مسلمان]] تا [[قیامت]] بسیار کم خواهد بود.<ref>تاریخ طبری، ج۱، ص۶-۱۱.</ref> بر این اساس، بعثت پیامبر خاتم(ص) سرآغاز آخرالزمان است.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۸۰؛ بحار الانوار، ج۲، ص۸۷؛ ج۹، ص۳۱۹؛ ج۴۰، ص۱۷۷؛ التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۱۰۴.</ref> نیز در روایاتی فراوان، آخرالزمان بر دوره پایانی مقارن با ظهور [[حضرت مهدی(عج)]] اطلاق شده است.<ref>کفایة الاثر، ص۱۳۵؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۸؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۰۸.</ref> | |||
روایات مربوط به آخرالزمان که از طریق [[شیعه]]<ref>الغیبه، نعمانی، ص۲۰۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۴.</ref> و [[اهل سنت|اهلسنت]]<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۱۷۹؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۹؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۹.</ref> نقل شده، بیشتر ناظر به حوادث و فتنههای آن دوران است. بر پایه برخی از این روایات، حتی [[کعبه]] از آن فتنهها در امان نخواهد بود و ویران خواهد گشت.<ref>مسند احمد، ج۲، ص۳۱۰.</ref> به رغم همه خبرهای نگرانکننده<ref>هزاره گرایی، ص۲۵؛ نجات بخشی در ادیان، ص۱۳-۱۴.</ref> و وقوع فتنهها و آشوبها، گروهی از مردم آن زمان، بهترین مردم دانسته شدهاند.<ref>الغیبه، نعمانی، ص۲۰۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref> | |||
==مهمترین رخدادهای مکه و مدینه در آخرالزمان== | |||
=== بعثت پیامبر خاتم(ص) === | |||
براساس آیه {'''فَهَل ینظُرُونَ إِلا السَّاعَةَ أَن تَأْتِیهُم بَغتَةً فَقَد جَاءَ أَشرَاطُهَا...'''} ([[سوره محمد]]، آیه ۱۸) نزول آخرین شریعت که با [[بعثت پیامبر(ص)|بعثت پیامبر اکرم(ص)]] تحقق یافته، نخستین نشانه آخرالزمان و پایان تاریخ به شمار میرود<ref>الفرقان، ج۲۷، ص۱۰۹.</ref> . نیز آیه {'''اقتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ القَمَرُ'''} ([[سوره قمر]]، آیه ۱) به نزدیکی [[قیامت]] و فاصلهاندک میان بعثت پیامبر آخرالزمان و قیامت اشاره دارد<ref>تفسیر لاهیجی، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲.</ref> . از این رو پیامبر اکرم، پیامبر آخرالزمان نامیده شده است.<ref>کمال الدین، ص۱۹۰؛ بحار الانوار، ج۲، ص۸۷؛ تحفة الاحوذی، ج۶، ص۳۸۱.</ref> براساس روایتی، رسول خدا(ص) با کنار هم نهادن دو انگشت سبّابه و میانی خود، به مردم فرمود: فاصله بعثت من با برپایی قیامت مانند فاصلهاندک میان این دو انگشت است. بر پایه روایتی دیگر، روزی پیامبر(ص) نزدیک غروب آفتاب فرمود: مقدار باقی مانده از عمر دنیا نسبت به عمر سپری شده آن، مانند باقیمانده عمر امروز از این هنگام است.<ref>مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۳۱۱؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۳۰۱.</ref> افزون بر منابع اسلامی، در برخی از متون ادیان پیشین نیز از پیامبر اکرم(ص) به عنوان پیامبر خاتَم و آخرالزمان یاد شده؛ چنانکه در برخی گزارشها آمده که [[یهود]] در کتابهای خود یافته بودند که [[هجرت پیامبر(ص)|هجرت پیامبر خاتم]] در محلی میان کوه [[کوه عیر|عِیر]] و [[کوه احد|اُحُد]] خواهد بود. بدین دلیل، گروهی از آنان از [[فلسطین]] به این منطقه که همان [[مدینه]] بود، هجرت کردند تا در شمار اصحاب پیامبر آخرالزمان قرار گیرند؛ گرچه وقتی دریافتند او از اولاد [[اسماعیل(ع)]] است، به مخالفت و دشمنی با وی برخاستند. [[قرآن]] در آیه {'''فَلَمَّا جَاءَهُم مَا عَرَفُوا کفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَی الکافِرِینَ'''} ([[سوره بقره]]، آیه ۸۹) به همین ماجرا اشاره کرده است.<ref>الکافی، ج۸، ص۳۰۸-۳۱۰؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۴۹-۵۰.</ref> | |||
=== دوری از معنویت === | |||
بر پایه روایتی از [[رسول خدا(ص)]]، فراگیر شدن ستم و بیداد از بارزترین نشانههای آخرالزمان است. حدیث معروف {'''یملأُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً بعدما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً'''} به همین نکته اشاره دارد.<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۵؛ التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۴۰؛ التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۹؛ نور الثقلین، ج۱، ص۱۳۸.</ref> در آیه {'''اقتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُم وَهُم فِی غَفلَةٍ مُعرِضُونَ'''} ([[سوره انبیاء]]، آیه ۱) بیشتر مردم آخرالزمان، با ویژگی غفلت و رویگردانی از [[خداوند]] شناسانده شدهاند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۱۸-۱۱۹؛ التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۹.</ref> بر پایه روایتی، حتی [[حج]] مردم از معنویت تهی میگردد. پیامبر(ص) فرمود: در آخرالزمان حجگزاران در پی مقاصدی هستند: ثروتمندان در پی تجارت، فقیران در پی گدایی، [[قاری قرآن|قاریان قرآن]] در پی [[ریا|ریاکاری]] و صاحب منصبان و قدرتمندان در پی زینت و خوشگذرانی.<ref>عوالی اللئالی، ج۴، ص۲۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۶۰.</ref> | |||
=== خروج سفیانی === | |||
مفسران در شرح آیه ۵۱ سباء/۳۴ ظهور سفیانی همراه با سپاهی طغیانگر در سرزمینهای اسلامی را از نشانههای آخرالزمان و در زمره [[اشراط الساعه]] برشمردهاند.<ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۹؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۸۵؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۰.</ref> در روایات [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]]، نام رهبر این سپاه، [[سفیانی]] ذکر شده است<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۵۷؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۰.</ref> ؛ زیرا از فرزندان [[ابوسفیان]] است.<ref>کنز العمال، ج۱۱، ص۲۸۴؛ فیض القدیر، ج۴، ص۱۶۸؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۲، ص۸۸.</ref> براساس روایتی از رسول خدا، سفیانی از وادی یابس ([[اردن]]) برمیخیزد و سپاهی را به سوی شرق و سپاهی دیگر را به سوی [[مدینه]] میفرستد. این سپاه سه شبانهروز مدینه را غارت میکند. سپس راهی [[مکه]] میشود و هنگام رسیدن به صحرای «[[بیداء]]» به فرمان خداوند، زمین لشکر سفیانی را در کام خود فرومیبرد.<ref>تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۹۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۶؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۸۵.</ref> بسیاری از مفسران شیعه<ref>المیزان، ج۱۶، ص۳۹۱.</ref> و اهلسنت<ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۵۲؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۱.</ref> آیه۵۱ [[سوره سبأ]] را ناظر به هلاکت لشکر سفیانی در «بیداء» دانستهاند. | |||
براساس روایتی، هنگام حمله سپاه سفیانی به مدینه، [[امام زمان(عج)]] با شمشیر، زره و عمامه [[پیامبر(ص)]] از [[مدینه]] به سوی [[مکه]] حرکت میکند و قیام ایشان از مکه آغاز میشود و هر یک از فرزندان [[امام علی(ع)|علی(ع)]] که در مدینه باشد، به مکه میرود و به او میپیوندد.<ref>الکافی، ج۸، ص۲۲۵.</ref> هنگامی که خبر قیام حضرت مهدی(عج) به فرمانده سپاه سفیانی میرسد، لشکری را برای تعقیب او به سوی مکه گسیل میکند. این لشکر پیش از رسیدن به مکه، در سرزمین [[بیداء]] به امر الهی در زمین فرومیرود.<ref>تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۵؛ البرهان، ج۲، ص۸۸؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۸۶.</ref> بر پایه روایتی، دو برادر به نامهای بشیر و نذیر از این لشکر باقی میمانند. به فرمان [[جبرئیل]]، نذیر به سوی دمشق میرود و سفیانی را به ظهور حضرت مهدی(عج) انذار میکند و خبر هلاکت سپاهیانش در بیداء را به او میرساند و بشیر نیز به فرمان جبرئیل به سوی مهدی(عج) در مکه میرود و او را به هلاکت ظالمان بشارت میدهد و نزد وی [[توبه]] میکند.<ref>الهدایة الکبری، ص۳۹۸؛ تفسیر اثنی عشری، ج۱۰، ص۵۵۱.</ref> [[امام باقر(ع)]] در تأویل {حم * عسق} ([[سوره شوری]]، آیه ۱-۲) فرمود: «حم» به قضای حتمی الهی، «عین» به عذاب پروردگار، «سین» به زودهنگام بودن عذاب الهی و «قاف» به قذف و مسخ سپاه سفیانی در آخرالزمان اشاره دارد. به فرموده آن امام، همزمان با فرورفتن لشکر سفیانی در «بیداء» حضرت ولی عصر(عج) در مکه ظهور خواهد کرد.<ref>تأویل الآیات، ج۲ ص۵۴۲.</ref> | |||
=== اختلاف و درگیری === | |||
بر پایه برخی روایات، در آخرالزمان اختلافها و جنگهای فراوان رخ خواهد داد و دامنه این ناآرامیها حتی [[مکه]] و [[مدینه]] را فرامیگیرد<ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۵؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۴؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۸۶.</ref> ؛ به گونهای که [[حج|حجگزاران]] نیز از این اختلاف در امان نمیمانند و آنان نیز در [[منا]] به یکدیگر حمله میکنند.<ref>عمدة الطالب، ص۱۰۵؛ عصر ظهور، ص۲۶۱.</ref> براساس روایتی دیگر، پس از مرگ یکی از پادشاهان [[حجاز]]، درگیری و اختلاف تا ظهور صاحب الامر ادامه مییابد.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۴۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۰.</ref> از جمله نشانههای فرج در آخرالزمان، آن است که بین حرم مکه و مدینه، اهالی دو حرم به علت تعصب قبیلهای با یکدیگر درگیر میشوند.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۴۸؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۱.</ref> | |||
=== ظهور حضرت مهدی(عج) === | |||
مهمترین رخداد آخرالزمان که همه مسلمانان آن را باور دارند، ظهور [[منجی]] عالم است.<ref>شرح اصول الکافی، ج۱، ص۳۰۲؛ ج۶، ص۲۵۶.</ref> از نظر [[شیعه]]، این منجی دوازدهمین [[امامان معصوم|امام]] و حجت خدا بر روی زمین و اکنون زنده است.<ref>البرهان، ج۱، ص۳۴۷-۳۵۵؛ ج۳، ص۵۷۶.</ref> بر پایه روایتی در منابع حدیثی [[اهلسنت]]، وی از [[اهل بیت|اهلبیت(ع)]] و عترت [[پیامبر(ص)]] و فرزند [[حضرت فاطمه(س)|فاطمه(س)]] است.<ref>کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۵؛ ج۱۴، ص۲۶۴.</ref> | |||
براساس روایتی از [[امام باقر(ع)]] پس از کشته شدن جوانی به نام محمد بن حسن، موصوف به «[[النفس الزکیه]]» از آل محمد(ص) میان رکن و مقام، صدایی از آسمان به گوش میرسد و آنگاه [[قائم]] همان جا ظهور میکند<ref>کمال الدین، ص۳۳۱.</ref> و به [[کعبه]] تکیه میزند و ۳۱۳ نفر پیرامونش گرد میآیند.<ref>کمال الدین، ص۳۳۱؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۲.</ref> مردم مکه میدانند اینان اهل آنجا نیستند. سپس این ندا در همه جا به گوش میرسد: «این است مهدی. او مانند [[حضرت داود|داود]] و [[حضرت سلیمان|سلیمان]]: داوری میکند و به بینه نیاز ندارد».<ref>کمال الدین، ص۶۷۱؛ الخصال، ص۶۴۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۸۶.</ref> امام باقر(ع) فرمود: گویا به چشم خود مهدی(عج) را میبینم که بر [[حجر الاسود|حجرالاسود]] تکیه زده و [[خدا]] را به حق خود سوگند میدهد و خود را به خدا، آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی: و محمد۹ و کتاب خدا نزدیکتر از همه میشمارد. سپس کنار [[مقام ابراهیم(ع)]] رفته، دو رکعت [[نماز]] میگزارد و بار دیگر خدا را به حق خود سوگند میدهد.<ref>بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۴۱.</ref> بر پایه برخی روایات، دراین هنگام شماری از [[مؤمنان]] به دنیا [[رجعت]] میکنند.<ref>نک: بحار الانوار، ج۵۳، ص۳۸-۵۸.</ref> به فرموده [[امام صادق(ع)]]، آنگاه که قائم آل محمد(ع) قیام کند، ۲۷ نفر از پشت [[کوفه]] بیرون میآیند: ۱۵ نفر از [[یهود|قوم موسی]]، ۷ نفر از [[اصحاب کهف]]، [[یوشع]] وصی [[موسی]]، [[مقداد]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابودجانه انصاری]] و [[مالک اشتر]].<ref>بحار الانوار، ج۵۳، ص۹۰؛ الانوار البهیه، ص۳۸۴.</ref> نخستین بیعتکننده با قائم(عج) [[جبرئیل]] است که پس از بیعت، با احاطه بر [[مسجدالحرام]] و [[کعبه]]، با صدای رسا آیه {'''أَتَی أَمرُ اللهِ فَلا تَسْتَعجِلُوهُ'''} ([[سوره نحل]]، آیه ۱) را قرائت میکند.<ref>تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۵۴؛ کمال الدین، ص۶۷۱.</ref> | |||
براساس روایتی از امام | بر پایه روایتی از [[امام باقر(ع)]]، [[حضرت مهدی(عج)]] شبی را در مکه میگذراند و صبحگاهان مردم را به [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت پیامبر|سنت رسول(ص)]] دعوت میکند. گروهی اندک، دعوتش را میپذیرند. ایشان حاکمی بر [[مکه]] میگمارد و به سویی حرکت میکند و پس از پیروزی بر مخالفان، مردم را به قرآن و سنت رسول خدا و [[ولایت امام علی(ع)|ولایت علی(ع)]] فرامیخواند و سپس کارگزاری برای [[مدینه]] برمیگزیند.<ref>نک: الغیبه، نعمانی، ص۱۸۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۴۱-۳۴۲.</ref> | ||
براساس روایتی از [[امام صادق(ع)]] هنگامی که [[قائم(عج)]] قیام کند، [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] را به بنیان نخست بازمیگرداند.<ref>الغیبه، طوسی، ص۴۷۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۲.</ref> در روایتی دیگر آمده که [[مقام ابراهیم]] را نیز در جایگاه اصلی خود قرار میدهد.<ref>کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۸.</ref> نیز منادی او ندا میدهد: نافلهگزاران، باید [[حجرالاسود]] و مطاف را به کسانی واگذارند که [[طواف]] واجب میکنند.<ref>الکافی، ج۴، ص۴۲۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۷۴.</ref> | |||
===ظهور دجّال و نابودی او=== | |||
بر پایه روایتی از رسول خدا(ص) [[دجال]] به [[مکه]] و [[مدینه]] و حوالی این دو شهر پای نمینهد<ref>الخرائج، ج۳، ص۱۱۴۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۶-۱۹۷.</ref> و پس از کشته شدن او به دست حضرت مهدی(عج) طامة کبرا ([[سوره نازعات]]، آیه ۳۴) اتفاق میافتد که به یک گزارش، همان خروج «دابة الأرض» از کنار [[کوه صفا]] است. او است که انگشتر [[حضرت سلیمان|سلیمان]] و عصای [[حضرت موسی(ع)|موسی(ع)]] را همراه دارد و با نشانه نهادن بر [[ایمان|مؤمن]] و [[کفر|کافر]]، آنان را مشخص میکند.<ref>الخرائج، ج۳، ص۱۱۳۶؛ بحار الانوار، ج۶۴، ص۳۳۶.</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* الانوار البهیه: شیخ عباس القمی (م.۱۳۵۹ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق | {{منابع}} | ||
* بحار الانوار: المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، | {{دانشنامه | ||
* البرهان فی تفسیر القرآن: البحرانی (م.۱۱۰۷ق.)، قم، البعثه، ۱۴۱۵ق | | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/9565 | ||
* تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق | | عنوان = آخر الزمان | ||
* تأویل الآیات الظاهره: سیدشرف الدین علی الحسینی الاستر آبادی (م.۹۶۵ق.)، مدرسة الامام المهدی، قم، ۱۴۰۷ق | | نویسنده = فرجالله میرعرب | ||
* التبیان: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، | }} | ||
* التحریر و التنویر: ابن عاشور (م.۱۳۹۳ق.)، تونس، الدار التونسیه، ۱۹۹۷م | * '''الانوار البهیه''': شیخ عباس القمی (م.۱۳۵۹ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق | ||
* تحفة الاحوذی: المبارک فوری (م.۱۳۵۳ق.)، | * '''بحار الانوار''': المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق | ||
* تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش مرعشلی، | * '''البرهان فی تفسیر القرآن''': البحرانی (م.۱۱۰۷ق.)، قم، البعثه، ۱۴۱۵ق | ||
* تفسیر اثنی عشری: حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران، میقات، ۱۳۶۳ش | * '''تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)''': الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق | ||
* تفسیر العیاشی: العیاشی (م.۳۲۰ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه | * '''تأویل الآیات الظاهره''': سیدشرف الدین علی الحسینی الاستر آبادی (م.۹۶۵ق.)، مدرسة الامام المهدی، قم، ۱۴۰۷ق | ||
* تفسیر القمی: القمی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش الجزائری، | * '''التبیان''': الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی | ||
* التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م.۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق | * '''التحریر و التنویر''': ابن عاشور (م.۱۳۹۳ق.)، تونس، الدار التونسیه، ۱۹۹۷م | ||
* تفسیر ثعلبی (الکشف والبیان): الثعلبی (م.۴۲۷ق.)، به کوشش ابن عاشور، | * '''تحفة الاحوذی''': المبارک فوری (م.۱۳۵۳ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق | ||
* تفسیر شریف لاهیجی: شریف لاهیجی (م.۱۰۸۸ق.)، به کوشش حسینی و آیتی، علمی، ۱۳۶۳ش | * '''تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)''': ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ق | ||
* جامع البیان: الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل، | * '''تفسیر اثنی عشری''': حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران، میقات، ۱۳۶۳ش | ||
* الخرائج والجرائح: الراوندی (م.۵۷۳ق.)، قم، مؤسسة الامام المهدی[ | * '''تفسیر العیاشی''': العیاشی (م.۳۲۰ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه | ||
* الخصال: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق | * '''تفسیر القمی''': القمی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق | ||
* الدر المنثور: السیوطی (م.۹۱۱ق.)، | * '''التفسیر الکبیر''': الفخر الرازی (م.۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق | ||
* روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش | * '''تفسیر ثعلبی (الکشف والبیان)''': الثعلبی (م.۴۲۷ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق | ||
* سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م.۲۷۵ق.)، به کوشش محمد فؤاد، | * '''تفسیر شریف لاهیجی''': شریف لاهیجی (م.۱۰۸۸ق.)، به کوشش حسینی و آیتی، علمی، ۱۳۶۳ش | ||
* شرح اصول کافی: محمد صالح مازندرانی (م.۱۰۸۱ق.)، به کوشش سید علی عاشور، | * '''جامع البیان''': الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق | ||
* صحیح البخاری: البخاری (م.۲۵۶ق.)، | * '''الخرائج والجرائح''': الراوندی (م.۵۷۳ق.)، قم، مؤسسة الامام المهدی[ | ||
* صحیح مسلم: مسلم (م.۲۶۱ق.)، | * '''الخصال''': الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق | ||
* عصر الظهور: علی الکورانی العاملی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۸ق | * '''الدر المنثور''': السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق | ||
* عمدة الطالب: ابن عنبه (م.۸۲۸ق.)، به کوشش محمد حسن، نجف، مکتبة الحیدریه، ۱۳۸۰ق | * '''روض الجنان''': ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش | ||
* عوالی اللئالی: ابن ابیجمهور (م.۸۸۰ق.)، به کوشش عراقی، قم، سیدالشهداء، ۱۴۰۳ق | * '''سنن ابن ماجه''': ابن ماجه (م.۲۷۵ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق | ||
* الغیبه: الطوسی، به کوشش تهرانی و ناصح، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق | * '''شرح اصول کافی''': محمد صالح مازندرانی (م.۱۰۸۱ق.)، به کوشش سید علی عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق | ||
* الغیبه: النعمانی (م.۳۸۰ق.)، به کوشش فارس حسون، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۲ق | * '''صحیح البخاری''': البخاری (م.۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق | ||
* فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، | * '''صحیح مسلم''': مسلم (م.۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر | ||
* الفرقان: محمد صادقی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش | * '''عصر الظهور''': علی الکورانی العاملی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۸ق | ||
* فیض القدیر: المناوی (م.۱۰۳۱ق.)، به کوشش احمد عبدالسلام، | * '''عمدة الطالب''': ابن عنبه (م.۸۲۸ق.)، به کوشش محمد حسن، نجف، مکتبة الحیدریه، ۱۳۸۰ق | ||
* الکلیات: ابوالبقاء الکفوی (م.۱۰۹۴ق.)، | * '''عوالی اللئالی''': ابن ابیجمهور (م.۸۸۰ق.)، به کوشش عراقی، قم، سیدالشهداء، ۱۴۰۳ق | ||
* الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، | * '''الغیبه''': الطوسی، به کوشش تهرانی و ناصح، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق | ||
* کشف الغمه: علی بن عیسی الاربلی (م.۶۹۳ق.)، | * '''الغیبه''': النعمانی (م.۳۸۰ق.)، به کوشش فارس حسون، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۲ق | ||
* کفایة الاثر: علی بن محمد خزاز قمی (م.۴۰۰ق.)، به کوشش کوه کمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق | * '''فتح الباری''': ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه | ||
* کمال الدین: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۵ق | * '''الفرقان''': محمد صادقی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش | ||
* کنزالعمال: المتقی الهندی (م.۹۷۵ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق | * '''فیض القدیر''': المناوی (م.۱۰۳۱ق.)، به کوشش احمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق | ||
* لسان العرب: ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، به کوشش علی شیری، | * '''الکلیات''': ابوالبقاء الکفوی (م.۱۰۹۴ق.)، قاهره، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۱۳ق | ||
* لغت نامه: دهخدا (م.۱۳۳۴ش.) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش | * '''الکافی''': الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش | ||
* مجمع الزوائد: الهیثمی (م.۸۰۷ق.)، | * '''کشف الغمه''': علی بن عیسی الاربلی (م.۶۹۳ق.)، بیروت، دار الاضواء ۱۴۰۵ق | ||
* مسند احمد: احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، | * '''کفایة الاثر''': علی بن محمد خزاز قمی (م.۴۰۰ق.)، به کوشش کوه کمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق | ||
* معجم احادیث المهدی: علی الکورانی، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق | * '''کمال الدین''': الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۵ق | ||
* المیزان: الطباطبایی (م.۱۴۰۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق | * '''کنزالعمال''': المتقی الهندی (م.۹۷۵ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق | ||
* نجات بخشی در ادیان: محمد تقی محصل، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۹ش | * '''لسان العرب''': ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق | ||
* نور الثقلین: العروسی الحویزی (م.۱۱۱۲ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش | * '''لغت نامه''': دهخدا (م.۱۳۳۴ش.) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش | ||
* وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۲ق | * '''مجمع الزوائد''': الهیثمی (م.۸۰۷ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق | ||
* الهدایة الکبری: حسین بن حمدان الخصیبی (م.۳۳۴ق.)، بیروت، البلاغ، ۱۴۱۱ق | * '''مسند احمد''': احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر | ||
* هزاره گرایی: حسین توفیقی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ش. | * '''معجم احادیث المهدی''': علی الکورانی، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق | ||
* '''المیزان''': الطباطبایی (م.۱۴۰۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق | |||
* '''نجات بخشی در ادیان''': محمد تقی محصل، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۹ش | |||
* '''نور الثقلین''': العروسی الحویزی (م.۱۱۱۲ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش | |||
* '''وسائل الشیعه''': الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۲ق | |||
* '''الهدایة الکبری''': حسین بن حمدان الخصیبی (م.۳۳۴ق.)، بیروت، البلاغ، ۱۴۱۱ق | |||
* '''هزاره گرایی''': حسین توفیقی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ش. | |||
{{پایان}} | |||
<onlyinclude>{{تکمیل مقاله | |||
| شناسه = شد | |||
| جعبه اطلاعات = | |||
| عنوانبندی = شد | |||
| ویرایش = شد | |||
| لینکدهی = شد | |||
| عکس = | |||
| جعبه نقل قول = | |||
| پیوند به بیرون = | |||
| مطالعه بیشتر = | |||
| پانویس و منابع = شد | |||
| ناوبری = | |||
| رده = شد | |||
| تغییر مسیر = شد | |||
}}<onlyinclude> | |||
[[رده:حوادث مرتبط با حجاز]] | |||
[[رده:مقالههای تکمیلشده]] | |||
[[رده:آخر الزمان]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۵۷
آخِر الزمان رخدادهای بخش پایانی حیات دنیا در مکه و مدینه.
در آخر الزمان حوادث و فتنههای مختلفی اتفاق میافتد و انسانهای صالح و مؤمن بر روی زمین مستقر میشوند. بعثت پیامبر(ص) آخر الزمان، دوری از معنویت، خروج سفیانی، اختلاف و درگیری، ظهور حضرت مهدی(عج) و ظهور دجّال و نابودی او شش نشانهای است که آیات و روایات برای دوره آخر الزمان برشمردهاند.
مفهومشناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آخِر به معنای بخش پایانی هر مجموعه است.[۱] زمان نیز به معنای ساعات شبانه روز، وقت کم یا زیاد، مقدار حرکت، عصر، روزگار و عمر جهان آمده است.[۲] اینجا، مقصود از زمان، روزگار و عمر جهان است؛ پس آخرالزمان به معنای «بخش پایانی حیات دنیا» است. گرچه آخرالزمان مفهومی عام است که رویدادهایی مهم در آن به وقوع میپیوندد، آنچه اینجا بدان میپردازیم، حوادث مهم مکه و مدینه در این دوره است.
فرجام دنیا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از منظر قرآن کریم، سرانجام دنیا روشن است و به انسانهای مؤمن و صالح بشارت جانشینی خداوند در روی زمین، استقرار دین خداپسند در جهان، دستیابی به امنیت کامل و نابودی شرک داده شده است: {وَعَدَ اللهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکم وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخلِفَنَّهُم فِی الْأَرضِ کمَا اسْتَخلَفَ الَّذِینَ مِن قَبلِهِم وَلَیمَکنَنَّ لَهُم دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَـی لَهُم وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمنًا یعبُدُونَنِی لا یشـرِکونَ بیشَیئًا}. (سوره نور، آیه ۵۵؛ نیز: سوره توبه، آیه ۳۳؛ سوره فتح، آیه ۲۸)[۳] بر پایه روایاتی از پیامبر(ص)، پس از بعثت آن حضرت، اندکی از عمر دنیا باقی مانده و فاصله امت مسلمان تا قیامت بسیار کم خواهد بود.[۴] بر این اساس، بعثت پیامبر خاتم(ص) سرآغاز آخرالزمان است.[۵] نیز در روایاتی فراوان، آخرالزمان بر دوره پایانی مقارن با ظهور حضرت مهدی(عج) اطلاق شده است.[۶]
روایات مربوط به آخرالزمان که از طریق شیعه[۷] و اهلسنت[۸] نقل شده، بیشتر ناظر به حوادث و فتنههای آن دوران است. بر پایه برخی از این روایات، حتی کعبه از آن فتنهها در امان نخواهد بود و ویران خواهد گشت.[۹] به رغم همه خبرهای نگرانکننده[۱۰] و وقوع فتنهها و آشوبها، گروهی از مردم آن زمان، بهترین مردم دانسته شدهاند.[۱۱]
مهمترین رخدادهای مکه و مدینه در آخرالزمان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بعثت پیامبر خاتم(ص)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
براساس آیه {فَهَل ینظُرُونَ إِلا السَّاعَةَ أَن تَأْتِیهُم بَغتَةً فَقَد جَاءَ أَشرَاطُهَا...} (سوره محمد، آیه ۱۸) نزول آخرین شریعت که با بعثت پیامبر اکرم(ص) تحقق یافته، نخستین نشانه آخرالزمان و پایان تاریخ به شمار میرود[۱۲] . نیز آیه {اقتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ القَمَرُ} (سوره قمر، آیه ۱) به نزدیکی قیامت و فاصلهاندک میان بعثت پیامبر آخرالزمان و قیامت اشاره دارد[۱۳] . از این رو پیامبر اکرم، پیامبر آخرالزمان نامیده شده است.[۱۴] براساس روایتی، رسول خدا(ص) با کنار هم نهادن دو انگشت سبّابه و میانی خود، به مردم فرمود: فاصله بعثت من با برپایی قیامت مانند فاصلهاندک میان این دو انگشت است. بر پایه روایتی دیگر، روزی پیامبر(ص) نزدیک غروب آفتاب فرمود: مقدار باقی مانده از عمر دنیا نسبت به عمر سپری شده آن، مانند باقیمانده عمر امروز از این هنگام است.[۱۵] افزون بر منابع اسلامی، در برخی از متون ادیان پیشین نیز از پیامبر اکرم(ص) به عنوان پیامبر خاتَم و آخرالزمان یاد شده؛ چنانکه در برخی گزارشها آمده که یهود در کتابهای خود یافته بودند که هجرت پیامبر خاتم در محلی میان کوه عِیر و اُحُد خواهد بود. بدین دلیل، گروهی از آنان از فلسطین به این منطقه که همان مدینه بود، هجرت کردند تا در شمار اصحاب پیامبر آخرالزمان قرار گیرند؛ گرچه وقتی دریافتند او از اولاد اسماعیل(ع) است، به مخالفت و دشمنی با وی برخاستند. قرآن در آیه {فَلَمَّا جَاءَهُم مَا عَرَفُوا کفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللهِ عَلَی الکافِرِینَ} (سوره بقره، آیه ۸۹) به همین ماجرا اشاره کرده است.[۱۶]
دوری از معنویت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر پایه روایتی از رسول خدا(ص)، فراگیر شدن ستم و بیداد از بارزترین نشانههای آخرالزمان است. حدیث معروف {یملأُ الأَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً بعدما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً} به همین نکته اشاره دارد.[۱۷] در آیه {اقتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُم وَهُم فِی غَفلَةٍ مُعرِضُونَ} (سوره انبیاء، آیه ۱) بیشتر مردم آخرالزمان، با ویژگی غفلت و رویگردانی از خداوند شناسانده شدهاند.[۱۸] بر پایه روایتی، حتی حج مردم از معنویت تهی میگردد. پیامبر(ص) فرمود: در آخرالزمان حجگزاران در پی مقاصدی هستند: ثروتمندان در پی تجارت، فقیران در پی گدایی، قاریان قرآن در پی ریاکاری و صاحب منصبان و قدرتمندان در پی زینت و خوشگذرانی.[۱۹]
خروج سفیانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مفسران در شرح آیه ۵۱ سباء/۳۴ ظهور سفیانی همراه با سپاهی طغیانگر در سرزمینهای اسلامی را از نشانههای آخرالزمان و در زمره اشراط الساعه برشمردهاند.[۲۰] در روایات شیعه و سنی، نام رهبر این سپاه، سفیانی ذکر شده است[۲۱] ؛ زیرا از فرزندان ابوسفیان است.[۲۲] براساس روایتی از رسول خدا، سفیانی از وادی یابس (اردن) برمیخیزد و سپاهی را به سوی شرق و سپاهی دیگر را به سوی مدینه میفرستد. این سپاه سه شبانهروز مدینه را غارت میکند. سپس راهی مکه میشود و هنگام رسیدن به صحرای «بیداء» به فرمان خداوند، زمین لشکر سفیانی را در کام خود فرومیبرد.[۲۳] بسیاری از مفسران شیعه[۲۴] و اهلسنت[۲۵] آیه۵۱ سوره سبأ را ناظر به هلاکت لشکر سفیانی در «بیداء» دانستهاند.
براساس روایتی، هنگام حمله سپاه سفیانی به مدینه، امام زمان(عج) با شمشیر، زره و عمامه پیامبر(ص) از مدینه به سوی مکه حرکت میکند و قیام ایشان از مکه آغاز میشود و هر یک از فرزندان علی(ع) که در مدینه باشد، به مکه میرود و به او میپیوندد.[۲۶] هنگامی که خبر قیام حضرت مهدی(عج) به فرمانده سپاه سفیانی میرسد، لشکری را برای تعقیب او به سوی مکه گسیل میکند. این لشکر پیش از رسیدن به مکه، در سرزمین بیداء به امر الهی در زمین فرومیرود.[۲۷] بر پایه روایتی، دو برادر به نامهای بشیر و نذیر از این لشکر باقی میمانند. به فرمان جبرئیل، نذیر به سوی دمشق میرود و سفیانی را به ظهور حضرت مهدی(عج) انذار میکند و خبر هلاکت سپاهیانش در بیداء را به او میرساند و بشیر نیز به فرمان جبرئیل به سوی مهدی(عج) در مکه میرود و او را به هلاکت ظالمان بشارت میدهد و نزد وی توبه میکند.[۲۸] امام باقر(ع) در تأویل {حم * عسق} (سوره شوری، آیه ۱-۲) فرمود: «حم» به قضای حتمی الهی، «عین» به عذاب پروردگار، «سین» به زودهنگام بودن عذاب الهی و «قاف» به قذف و مسخ سپاه سفیانی در آخرالزمان اشاره دارد. به فرموده آن امام، همزمان با فرورفتن لشکر سفیانی در «بیداء» حضرت ولی عصر(عج) در مکه ظهور خواهد کرد.[۲۹]
اختلاف و درگیری[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر پایه برخی روایات، در آخرالزمان اختلافها و جنگهای فراوان رخ خواهد داد و دامنه این ناآرامیها حتی مکه و مدینه را فرامیگیرد[۳۰] ؛ به گونهای که حجگزاران نیز از این اختلاف در امان نمیمانند و آنان نیز در منا به یکدیگر حمله میکنند.[۳۱] براساس روایتی دیگر، پس از مرگ یکی از پادشاهان حجاز، درگیری و اختلاف تا ظهور صاحب الامر ادامه مییابد.[۳۲] از جمله نشانههای فرج در آخرالزمان، آن است که بین حرم مکه و مدینه، اهالی دو حرم به علت تعصب قبیلهای با یکدیگر درگیر میشوند.[۳۳]
ظهور حضرت مهدی(عج)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مهمترین رخداد آخرالزمان که همه مسلمانان آن را باور دارند، ظهور منجی عالم است.[۳۴] از نظر شیعه، این منجی دوازدهمین امام و حجت خدا بر روی زمین و اکنون زنده است.[۳۵] بر پایه روایتی در منابع حدیثی اهلسنت، وی از اهلبیت(ع) و عترت پیامبر(ص) و فرزند فاطمه(س) است.[۳۶]
براساس روایتی از امام باقر(ع) پس از کشته شدن جوانی به نام محمد بن حسن، موصوف به «النفس الزکیه» از آل محمد(ص) میان رکن و مقام، صدایی از آسمان به گوش میرسد و آنگاه قائم همان جا ظهور میکند[۳۷] و به کعبه تکیه میزند و ۳۱۳ نفر پیرامونش گرد میآیند.[۳۸] مردم مکه میدانند اینان اهل آنجا نیستند. سپس این ندا در همه جا به گوش میرسد: «این است مهدی. او مانند داود و سلیمان: داوری میکند و به بینه نیاز ندارد».[۳۹] امام باقر(ع) فرمود: گویا به چشم خود مهدی(عج) را میبینم که بر حجرالاسود تکیه زده و خدا را به حق خود سوگند میدهد و خود را به خدا، آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی: و محمد۹ و کتاب خدا نزدیکتر از همه میشمارد. سپس کنار مقام ابراهیم(ع) رفته، دو رکعت نماز میگزارد و بار دیگر خدا را به حق خود سوگند میدهد.[۴۰] بر پایه برخی روایات، دراین هنگام شماری از مؤمنان به دنیا رجعت میکنند.[۴۱] به فرموده امام صادق(ع)، آنگاه که قائم آل محمد(ع) قیام کند، ۲۷ نفر از پشت کوفه بیرون میآیند: ۱۵ نفر از قوم موسی، ۷ نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مقداد، سلمان فارسی، ابودجانه انصاری و مالک اشتر.[۴۲] نخستین بیعتکننده با قائم(عج) جبرئیل است که پس از بیعت، با احاطه بر مسجدالحرام و کعبه، با صدای رسا آیه {أَتَی أَمرُ اللهِ فَلا تَسْتَعجِلُوهُ} (سوره نحل، آیه ۱) را قرائت میکند.[۴۳]
بر پایه روایتی از امام باقر(ع)، حضرت مهدی(عج) شبی را در مکه میگذراند و صبحگاهان مردم را به کتاب خدا و سنت رسول(ص) دعوت میکند. گروهی اندک، دعوتش را میپذیرند. ایشان حاکمی بر مکه میگمارد و به سویی حرکت میکند و پس از پیروزی بر مخالفان، مردم را به قرآن و سنت رسول خدا و ولایت علی(ع) فرامیخواند و سپس کارگزاری برای مدینه برمیگزیند.[۴۴]
براساس روایتی از امام صادق(ع) هنگامی که قائم(عج) قیام کند، مسجدالحرام و مسجدالنبی را به بنیان نخست بازمیگرداند.[۴۵] در روایتی دیگر آمده که مقام ابراهیم را نیز در جایگاه اصلی خود قرار میدهد.[۴۶] نیز منادی او ندا میدهد: نافلهگزاران، باید حجرالاسود و مطاف را به کسانی واگذارند که طواف واجب میکنند.[۴۷]
ظهور دجّال و نابودی او[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر پایه روایتی از رسول خدا(ص) دجال به مکه و مدینه و حوالی این دو شهر پای نمینهد[۴۸] و پس از کشته شدن او به دست حضرت مهدی(عج) طامة کبرا (سوره نازعات، آیه ۳۴) اتفاق میافتد که به یک گزارش، همان خروج «دابة الأرض» از کنار کوه صفا است. او است که انگشتر سلیمان و عصای موسی(ع) را همراه دارد و با نشانه نهادن بر مؤمن و کافر، آنان را مشخص میکند.[۴۹]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ الکلیات، ج۱، ص۸۳.
- ↑ لسان العرب، ج۶، ص۸۶، «زمن»؛ لغت نامه، ج۸، ص۱۱۳۶۹، «زمان».
- ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۱۰۹؛ التبیان، ج۷، ص۴۵۷؛ نور الثقلین، ج۳، ص۶۱۹-۶۲۱.
- ↑ تاریخ طبری، ج۱، ص۶-۱۱.
- ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۱۸۰؛ بحار الانوار، ج۲، ص۸۷؛ ج۹، ص۳۱۹؛ ج۴۰، ص۱۷۷؛ التحریر والتنویر، ج۲۶، ص۱۰۴.
- ↑ کفایة الاثر، ص۱۳۵؛ کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۸؛ بحار الانوار، ج۳۶، ص۳۰۸.
- ↑ الغیبه، نعمانی، ص۲۰۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۴.
- ↑ صحیح البخاری، ج۴، ص۱۷۹؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۹؛ سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۹.
- ↑ مسند احمد، ج۲، ص۳۱۰.
- ↑ هزاره گرایی، ص۲۵؛ نجات بخشی در ادیان، ص۱۳-۱۴.
- ↑ الغیبه، نعمانی، ص۲۰۶؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ الفرقان، ج۲۷، ص۱۰۹.
- ↑ تفسیر لاهیجی، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۲.
- ↑ کمال الدین، ص۱۹۰؛ بحار الانوار، ج۲، ص۸۷؛ تحفة الاحوذی، ج۶، ص۳۸۱.
- ↑ مجمع الزوائد، ج۱۰، ص۳۱۱؛ فتح الباری، ج۱۱، ص۳۰۱.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۳۰۸-۳۱۰؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۴۹-۵۰.
- ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۳۶۵؛ التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۴۰؛ التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۹؛ نور الثقلین، ج۱، ص۱۳۸.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۲، ص۱۱۸-۱۱۹؛ التحریر والتنویر، ج۱۷، ص۹.
- ↑ عوالی اللئالی، ج۴، ص۲۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۶۰.
- ↑ جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۹؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۸۵؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۰.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۵۷؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۰.
- ↑ کنز العمال، ج۱۱، ص۲۸۴؛ فیض القدیر، ج۴، ص۱۶۸؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج۲، ص۸۸.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۹۵؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۸۶؛ روض الجنان، ج۱۶، ص۸۵.
- ↑ المیزان، ج۱۶، ص۳۹۱.
- ↑ جامع البیان، ج۲۲، ص۱۲۹؛ تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص۵۵۲؛ الدر المنثور، ج۵، ص۲۴۱.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۲۲۵.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۴۵؛ البرهان، ج۲، ص۸۸؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۸۶.
- ↑ الهدایة الکبری، ص۳۹۸؛ تفسیر اثنی عشری، ج۱۰، ص۵۵۱.
- ↑ تأویل الآیات، ج۲ ص۵۴۲.
- ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۲۰۵؛ تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۴؛ نور الثقلین، ج۱، ص۴۸۶.
- ↑ عمدة الطالب، ص۱۰۵؛ عصر ظهور، ص۲۶۱.
- ↑ الغیبه، طوسی، ص۴۴۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۰.
- ↑ الغیبه، طوسی، ص۴۴۸؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۱۱.
- ↑ شرح اصول الکافی، ج۱، ص۳۰۲؛ ج۶، ص۲۵۶.
- ↑ البرهان، ج۱، ص۳۴۷-۳۵۵؛ ج۳، ص۵۷۶.
- ↑ کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۵؛ ج۱۴، ص۲۶۴.
- ↑ کمال الدین، ص۳۳۱.
- ↑ کمال الدین، ص۳۳۱؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۲.
- ↑ کمال الدین، ص۶۷۱؛ الخصال، ص۶۴۹؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۸۶.
- ↑ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۴۱.
- ↑ نک: بحار الانوار، ج۵۳، ص۳۸-۵۸.
- ↑ بحار الانوار، ج۵۳، ص۹۰؛ الانوار البهیه، ص۳۸۴.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۵۴؛ کمال الدین، ص۶۷۱.
- ↑ نک: الغیبه، نعمانی، ص۱۸۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۴۱-۳۴۲.
- ↑ الغیبه، طوسی، ص۴۷۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۲.
- ↑ کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۴؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۳۸.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۴۲۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۷۴.
- ↑ الخرائج، ج۳، ص۱۱۴۲؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۱۹۶-۱۹۷.
- ↑ الخرائج، ج۳، ص۱۱۳۶؛ بحار الانوار، ج۶۴، ص۳۳۶.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الانوار البهیه: شیخ عباس القمی (م.۱۳۵۹ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق
- بحار الانوار: المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
- البرهان فی تفسیر القرآن: البحرانی (م.۱۱۰۷ق.)، قم، البعثه، ۱۴۱۵ق
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق
- تأویل الآیات الظاهره: سیدشرف الدین علی الحسینی الاستر آبادی (م.۹۶۵ق.)، مدرسة الامام المهدی، قم، ۱۴۰۷ق
- التبیان: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- التحریر و التنویر: ابن عاشور (م.۱۳۹۳ق.)، تونس، الدار التونسیه، ۱۹۹۷م
- تحفة الاحوذی: المبارک فوری (م.۱۳۵۳ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق
- تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۹ق
- تفسیر اثنی عشری: حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران، میقات، ۱۳۶۳ش
- تفسیر العیاشی: العیاشی (م.۳۲۰ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه
- تفسیر القمی: القمی (م.۳۰۷ق.)، به کوشش الجزائری، قم، دار الکتاب، ۱۴۰۴ق
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م.۶۰۶ق.)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق
- تفسیر ثعلبی (الکشف والبیان): الثعلبی (م.۴۲۷ق.)، به کوشش ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق
- تفسیر شریف لاهیجی: شریف لاهیجی (م.۱۰۸۸ق.)، به کوشش حسینی و آیتی، علمی، ۱۳۶۳ش
- جامع البیان: الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
- الخرائج والجرائح: الراوندی (م.۵۷۳ق.)، قم، مؤسسة الامام المهدی[
- الخصال: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق
- الدر المنثور: السیوطی (م.۹۱۱ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق
- روض الجنان: ابوالفتوح رازی (م.۵۵۴ق.)، به کوشش یاحقی و ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۵ش
- سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م.۲۷۵ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق
- شرح اصول کافی: محمد صالح مازندرانی (م.۱۰۸۱ق.)، به کوشش سید علی عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۱ق
- صحیح البخاری: البخاری (م.۲۵۶ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق
- صحیح مسلم: مسلم (م.۲۶۱ق.)، بیروت، دار الفکر
- عصر الظهور: علی الکورانی العاملی، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۸ق
- عمدة الطالب: ابن عنبه (م.۸۲۸ق.)، به کوشش محمد حسن، نجف، مکتبة الحیدریه، ۱۳۸۰ق
- عوالی اللئالی: ابن ابیجمهور (م.۸۸۰ق.)، به کوشش عراقی، قم، سیدالشهداء، ۱۴۰۳ق
- الغیبه: الطوسی، به کوشش تهرانی و ناصح، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق
- الغیبه: النعمانی (م.۳۸۰ق.)، به کوشش فارس حسون، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۲ق
- فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، بیروت، دار المعرفه
- الفرقان: محمد صادقی، تهران، فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش
- فیض القدیر: المناوی (م.۱۰۳۱ق.)، به کوشش احمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
- الکلیات: ابوالبقاء الکفوی (م.۱۰۹۴ق.)، قاهره، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۱۳ق
- الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
- کشف الغمه: علی بن عیسی الاربلی (م.۶۹۳ق.)، بیروت، دار الاضواء ۱۴۰۵ق
- کفایة الاثر: علی بن محمد خزاز قمی (م.۴۰۰ق.)، به کوشش کوه کمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق
- کمال الدین: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۵ق
- کنزالعمال: المتقی الهندی (م.۹۷۵ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
- لسان العرب: ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق
- لغت نامه: دهخدا (م.۱۳۳۴ش.) و دیگران، تهران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش
- مجمع الزوائد: الهیثمی (م.۸۰۷ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م.۲۴۱ق.)، بیروت، دار صادر
- معجم احادیث المهدی: علی الکورانی، قم، المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۱ق
- المیزان: الطباطبایی (م.۱۴۰۲ق.)، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۳ق
- نجات بخشی در ادیان: محمد تقی محصل، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۹ش
- نور الثقلین: العروسی الحویزی (م.۱۱۱۲ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، اسماعیلیان، ۱۳۷۳ش
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۲ق
- الهدایة الکبری: حسین بن حمدان الخصیبی (م.۳۳۴ق.)، بیروت، البلاغ، ۱۴۱۱ق
- هزاره گرایی: حسین توفیقی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ش.