بدنه: تفاوت میان نسخهها
Z mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'http://phz.hajj.ir/422' به 'http://hzrc.ac.ir/post') |
||
(۱۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:شتر قربانی.jpeg|بندانگشتی]] | [[پرونده:شتر قربانی.jpeg|بندانگشتی]] | ||
'''بَدَنه''' | '''بَدَنه''' به شتر یا گاو آماده برای [[قربانی]] یا [[کفاره]] در [[مناسک حج]] را گویند. | ||
یکی از رسومات اعراب روزگار جاهلیت نحر بدنه، نذر نحر بدنه و حرکت دادن و راندن بدنه برای نحر در [[حج]]، بوده است که [[اسلام]] آنرا تقریر و تایید کرده است. | |||
قربانی کردن یکی از واجبات [[حج تمتع]] شمرده شده است، که بدنه یکی از مصداقهای قربانی به شمار میرود. | قربانی کردن یکی از واجبات [[حج تمتع]] شمرده شده است، که بدنه یکی از مصداقهای قربانی به شمار میرود. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۵: | ||
==بدنه در اصطلاح فقهی== | ==بدنه در اصطلاح فقهی== | ||
مراد از بدنه در اصطلاح فقهی، شتر<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص321؛ الحدائق الناضره، ج15، ص175؛ فتح الوهاب، ج1، ص263.</ref> یا گاوی<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص224؛ المغنی، ج3، ص579.</ref> است که [[قربانی]] میشود، خواه به سبب وجوب یا استحباب در [[مناسک حج]] یا غیر آن<ref>المجموع، ج8، ص383، 395.</ref> و خواه برای کفاره شماری از کارهای شخصی [[حجگزار]] یا غیر حجگزار.<ref>المغنی، ج3، ص315؛ ج11، ص98، 353-354؛ حاشیة رد المحتار، ج6، ص633؛ ریاض المسائل، ج7، ص253، 255.</ref> | مراد از بدنه در اصطلاح فقهی، شتر<ref>مدارک الاحکام، ج8، ص321؛ الحدائق الناضره، ج15، ص175؛ فتح الوهاب، ج1، ص263.</ref> یا گاوی<ref>بدائع الصنائع، ج2، ص224؛ المغنی، ج3، ص579.</ref> است که [[قربانی]] میشود، خواه به سبب وجوب یا استحباب در [[مناسک حج]] یا غیر آن<ref>المجموع، ج8، ص383، 395.</ref> و خواه برای کفاره شماری از کارهای شخصی [[حجگزار]] یا غیر حجگزار.<ref>المغنی، ج3، ص315؛ ج11، ص98، 353-354؛ حاشیة رد المحتار، ج6، ص633؛ ریاض المسائل، ج7، ص253، 255.</ref> | ||
امامیان و مالکیان<ref>المدونة الکبری، ج1، ص387؛ النهایه، طوسی، ص257؛ السرائر، ج3، ص67.</ref> و بیشتر شافعیان<ref>المجموع، ج8، ص470؛ روضة الطالبین، ج2، ص592.</ref> واژه بدنه را تنها بر شتر اطلاق میکنند. حنبلیان و حنفیان<ref>بدائع الصنائع، ج5، ص85؛ المغنی، ج3، ص579؛ کشاف القناع، ج2، ص536-537.</ref> بدنه را بر شتر و گاو و پارهای از منابع شافعی<ref>المجموع، ج8، ص470؛ روضة الطالبین، ج2، ص591-592.</ref> بر شتر و گاو و نیز گوسفند اطلاق کردهاند؛ در آیه 36 [[سوره حجّ]] بدنه از شعائر الهی خوانده شده است: {{قلم رنگ|سبز|وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللهِ}} مفسران مقصود از «بُدْن» را در این آیه، شتران بزرگاندام دانسته<ref>تفسیر سمعانی، ج3، ص439؛ جوامع الجامع، ج2، ص560؛ الامثل، ج10، ص351.</ref> و سبب قرار گرفتن آنها را در زمره شعائر، [[اشعار|اِشعار]] و [[تقلید]] (نشانهگذاری ویژه قربانی حج) شمردهاند که در احکام فقهی مقرر شده است.<ref>تفسیر سمعانی، ج3، ص439؛ تفسیر بغوی، ج3، ص288.</ref> | امامیان و مالکیان<ref>المدونة الکبری، ج1، ص387؛ النهایه، طوسی، ص257؛ السرائر، ج3، ص67.</ref> و بیشتر شافعیان<ref>المجموع، ج8، ص470؛ روضة الطالبین، ج2، ص592.</ref> واژه بدنه را تنها بر شتر اطلاق میکنند. [[حنبلیه|حنبلیان]] و [[حنفیه|حنفیان]]<ref>بدائع الصنائع، ج5، ص85؛ المغنی، ج3، ص579؛ کشاف القناع، ج2، ص536-537.</ref> بدنه را بر شتر و گاو و پارهای از منابع [[شافعیه|شافعی]]<ref>المجموع، ج8، ص470؛ روضة الطالبین، ج2، ص591-592.</ref> بر شتر و گاو و نیز گوسفند اطلاق کردهاند؛ در آیه 36 [[سوره حجّ]] بدنه از [[شعائر]]الهی خوانده شده است: {{قلم رنگ|سبز|وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللهِ}} مفسران مقصود از «بُدْن» را در این آیه، شتران بزرگاندام دانسته<ref>تفسیر سمعانی، ج3، ص439؛ جوامع الجامع، ج2، ص560؛ الامثل، ج10، ص351.</ref> و سبب قرار گرفتن آنها را در زمره شعائر، [[اشعار|اِشعار]] و [[تقلید]] (نشانهگذاری ویژه قربانی حج) شمردهاند که در احکام فقهی مقرر شده است.<ref>تفسیر سمعانی، ج3، ص439؛ تفسیر بغوی، ج3، ص288.</ref> | ||
برخی نیز بدنه را از نشانههای دین خدا یا مناسک حج شمرده و سوق بدنه (همراه آوردن و راندن بدنه برای قربانی)، اشعار، تقلید، [[نحر]] و اطعام فقیران از گوشت بدنه را از مظاهر عبادت خداوند و در شمار شعائر الهی دانستهاند.<ref>مجمع البیان، ج7، ص154.</ref> | برخی نیز بدنه را از نشانههای دین خدا یا مناسک حج شمرده و سوق بدنه (همراه آوردن و راندن بدنه برای قربانی)، اشعار، تقلید، [[نحر]] و اطعام فقیران از گوشت بدنه را از مظاهر عبادت خداوند و در شمار شعائر الهی دانستهاند.<ref>مجمع البیان، ج7، ص154.</ref> | ||
==تایید رسم جاهلی== | ==تایید رسم جاهلی== | ||
نحر بدنه، نذر نحر بدنه<ref>مسند احمد، ج2، ص182؛ نیل الاوطار، ج4، ص140؛ روح المعانی، ج27، ص66.</ref> و حرکت دادن و راندن بدنه برای نحر در [[حج]]، <ref>تاریخ دمشق، ج15، ص113؛ تهذیب الکمال، ج7، ص185؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص49.</ref> میان اعراب روزگار جاهلیت مرسوم بوده است. اگر کسی در [[دوران جاهلیت]] بدنهای را برای حرم الهی، حتی در غیر [[ماههای حج]]، اشعار مینمود، از آسیب نبرد و راهزنی در امان بود. [[اسلام]] نیز این رسم را تقریر و تایید کرد.<ref>تفسیر واحدی، ج1، ص307؛ التفسیر الکبیر، ج11، ص129.</ref> | نحر بدنه، نذر نحر بدنه<ref>مسند احمد، ج2، ص182؛ نیل الاوطار، ج4، ص140؛ روح المعانی، ج27، ص66.</ref> و حرکت دادن و راندن بدنه برای نحر در [[حج]]، <ref>تاریخ دمشق، ج15، ص113؛ تهذیب الکمال، ج7، ص185؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص49.</ref> میان اعراب روزگار جاهلیت مرسوم بوده است. اگر کسی در [[دوران جاهلیت]] بدنهای را برای حرم الهی، حتی در غیر [[ماههای حج]]، اشعار مینمود، از آسیب نبرد و راهزنی در امان بود. [[اسلام]] نیز این رسم را تقریر و تایید کرد.<ref>تفسیر واحدی، ج1، ص307؛ التفسیر الکبیر، ج11، ص129.</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۴: | ||
==وجوب بدنه به عنوان کفاره== | ==وجوب بدنه به عنوان کفاره== | ||
افزون بر قربانی حج، در شماری از موارد دیگر نیز قربانی کردن بدنه، واجب به شمار رفته است، از جمله به عنوان [[کفاره]] برخی از کارها که عبارتند از: | افزون بر قربانی حج، در شماری از موارد دیگر نیز قربانی کردن بدنه، واجب به شمار رفته است، از جمله به عنوان [[کفاره]] برخی از کارها که عبارتند از: | ||
* '''آمیزش جنسی''':به باور فقیهان امامی، <ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص336؛ ج4، ص119؛ السرائر، ج1، ص549، 551، 574؛ مناسک حج، تبریزی، ص99.</ref> شافعی<ref>الام، ج2، ص239؛ فتح العزیز، ج7، ص472؛ المجموع، ج7، ص389، 422.</ref> و مالکی<ref>الموطّا، ج1، ص381، 382؛ نک: حاشیة الدسوقی، ج2، ص68-69؛ نک: الثمر الدانی، ص380.</ref> به دلیل احادیث<ref>الکافی، ج4، ص373-374؛ السنن الکبری، ج5، ص167.</ref> کفاره [[آمیزش جنسی]] در حال [[احرام]] حج یا عمره، قربانی کردن بدنه است. فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص315؛ کشاف القناع، ج2، ص515-516.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص40؛ بدائع الصنائع، ج2، ص216.</ref> به پشتوانه روایات<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج4، ص451؛ السنن الکبری، ج5، ص171.</ref> فقط کفاره آمیزش جنسی در حج را قربانی بدنه میدانند. به باور فقیهان حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص57؛ بدائع الصنائع، ج2، ص217؛ توضیح المسائل از دیدگاه مذهب حنفی، ص168.</ref> شرط این وجوب آن است که آمیزش در پی وقوف در [[عرفه]] و پیش از [[حلق]] و طواف زیارت صورت گرفته باشد. مالکیان<ref>المدونة الکبری، ج1، ص415؛ الموطّا، ج1، ص382.</ref> و شماری از شافعیان<ref>فتح العزیز، ج7، ص472، 477؛ المجموع، ج7، ص405-406.</ref> و حنبلیان<ref>المغنی، ج3، ص493، 515-516؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص320.</ref> شرط کردهاند که آمیزش جنسی در پی «[[تحلل اول]]» و پیش از «[[تحلل دوم]]» رخ داده باشد. فقیهان [[امامیه|امامی]]، <ref>الخلاف، ج2، ص370؛ الکافی فی الفقه، ص203؛ کشف اللثام، ج6، ص438.</ref> شافعی، <ref>فتح العزیز، ج7، ص471؛ المجموع، ج7، ص409.</ref> حنبلی<ref>کشاف القناع، ج2، ص515.</ref> و شماری از فقیهان مالکی<ref>شرح مختصر خلیل، ج2، ص358؛ نک: فتح العزیز، ج7، ص471.</ref> افزون بر مباشرت زن و مرد، آمیزش با همجنس و حیوان را نیز موجب واجب شدن قربانی بدنه دانستهاند. | |||
به باور فقیهان امامی، <ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص336؛ ج4، ص119؛ السرائر، ج1، ص549، 551، 574؛ مناسک حج، تبریزی، ص99.</ref> شافعی<ref>الام، ج2، ص239؛ فتح العزیز، ج7، ص472؛ المجموع، ج7، ص389، 422.</ref> و مالکی<ref>الموطّا، ج1، ص381، 382؛ نک: حاشیة الدسوقی، ج2، ص68-69؛ نک: الثمر الدانی، ص380.</ref> به دلیل احادیث<ref>الکافی، ج4، ص373-374؛ السنن الکبری، ج5، ص167.</ref> کفاره آمیزش جنسی در حال [[احرام]] حج یا عمره، قربانی کردن بدنه است. | |||
فقیهان حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص315؛ کشاف القناع، ج2، ص515-516.</ref> و حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص40؛ بدائع الصنائع، ج2، ص216.</ref> به پشتوانه روایات<ref>المصنف، ابن ابی شیبه، ج4، ص451؛ السنن الکبری، ج5، ص171.</ref> فقط کفاره آمیزش جنسی در حج را قربانی بدنه میدانند. | |||
به باور فقیهان حنفی<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص57؛ بدائع الصنائع، ج2، ص217؛ توضیح المسائل از دیدگاه مذهب حنفی، ص168.</ref> شرط این وجوب آن است که آمیزش در پی وقوف در [[عرفه]] و پیش از [[حلق]] و طواف زیارت صورت گرفته باشد. | |||
مالکیان<ref>المدونة الکبری، ج1، ص415؛ الموطّا، ج1، ص382.</ref> و شماری از شافعیان<ref>فتح العزیز، ج7، ص472، 477؛ المجموع، ج7، ص405-406.</ref> و حنبلیان<ref>المغنی، ج3، ص493، 515-516؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص320.</ref> شرط کردهاند که آمیزش جنسی در پی «[[تحلل اول]]» و پیش از «[[تحلل دوم]]» رخ داده باشد. | |||
فقیهان | |||
* '''خودارضایی''': بر پایه دیدگاه امامیان، <ref>الکافی فی الفقه، ص203؛ السرائر، ج1، ص552؛ مناسک حج، تبریزی، ص114-115.</ref> مالکیان<ref>مختصر خلیل، ص73؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص358، 360؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص68.</ref> و حنبلیان<ref>الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص341؛ کشاف القناع، ج2، ص530.</ref> به پشتوانه احادیث<ref>الکافی، ج4، ص376؛ الاستبصار، ج2، ص192-193؛ التهذیب، ج5، ص324.</ref> و ادله دیگر<ref>کشاف القناع، ج2، ص530؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص358-359.</ref> کفّاره [[خودارضایی]] برای [[احرامگزار]]، قربانی کردن بدنه است. | |||
* '''کامیابی جنسی''':در صورتی که کامیابیهای جنسی مانند ملاعبه، بوسیدن و نگاه شهوتآمیز با انزال همراه باشد، بر پایه دیدگاه امامیان، <ref>الکافی فی الفقه، ص203؛ السرائر، ج1، ص552؛ مجمع الفائده، ج7، ص28.</ref> مالکیان<ref>مختصر خلیل، ص73؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص358، 360؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص68.</ref> و حنبلیان<ref>المغنی، ج3، ص324، 326، 329-330؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص341؛ کشاف القناع، ج2، ص530.</ref> به استناد احادیث<ref>الکافی، ج4، ص375، 377؛ الاستبصار، ج2، ص192-193؛ التهذیب، ج5، ص324.</ref> و ادله دیگر<ref>المغنی، ج3، ص322؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص339.</ref> از جمله آیه 197 بقره قربانی بدنه به عنوان کفاره، واجب میشود. به باور شماری از فقیهان امامی<ref>المقنعه، ص434؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص338؛ مجمع الفائده، ج7، ص27.</ref> و نیز مشهور فقیهان مالکی<ref>الثمر الدانی، ص380.</ref> حتی اگر این قبیل کامیابیها به انزال نینجامد، کفاره بدنه واجب است. | |||
[[ | * '''انعقاد عقد نکاح به دست احرامگزار''':انعقاد [[عقد نکاح]] به دست احرامگزار، به باور فقیهان امامی<ref>السرائر، ج1، ص553؛ مناسک حج، بهجت، ص88؛ مناسک حج، تبریزی، ص115.</ref> به دلیل احادیث.<ref>الکافی، ج4، ص372، ح5؛ التهذیب، ج5، ص331.</ref> | ||
* '''بیرون رفتن عمدی از عرفات پیش از غروب روز عرفه''': بیرون رفتن عمدی از [[عرفات]] پیش از غروب [[روز عرفه]] و بازنگشتن به آنجا تا غروب، بر پایه دیدگاه مشهور امامیان<ref>تذکرة الفقهاء، ج8، ص186-189؛ جواهر الکلام، ج19، ص28؛ کتاب الحج، خویی، ج5، ص149-150.</ref> به پشتوانه احادیث.<ref>الکافی، ج4، ص468؛ التهذیب، ج5، ص186.</ref> حتی شماری برآنند که در صورت بازگشت به عرفات تا غروب نیز کفاره بدنه بر حجگزار واجب است.<ref>نزهة الناظر، ص57.</ref> | |||
* '''ادا نکردن طواف زیارت به سبب جهل یا فراموشی''': ادا نکردن [[طواف زیارت]] به سبب جهل یا فراموشی و آمیزش با همسر در پی حج، بر پایه دیدگاه شماری از فقیهان امامی<ref>النهایه، طوسی، ص240؛ نک: تحریر الاحکام، ج1، ص590-591.</ref> به پشتوانه احادیث.<ref>الکافی، ج4، ص467-468؛ الاستبصار، ج2، ص228؛ التهذیب، ج5، ص127-128.</ref> | |||
* '''ادای طواف زیارت در حال جنابت''':ادای طواف زیارت در حال [[جنابت]] و اعاده نکردن آن با شرایط کامل، بر پایه دیدگاه فقیهان حنفی.<ref>المبسوط، سرخسی، ج4، ص38-39؛ الدر المختار، ج2، ص606؛ توضیح المسائل از دیدگاه مذهب حنفی، ص168.</ref> | |||
* '''سوگند دروغ خوردن برای بار سوم''': [[سوگند]] دروغ خوردن به خداوند برای بار سوم، به باور مشهور فقیهان امامی<ref>الحدائق الناضره، ج15، ص465-467؛ مستند الشیعه، ج13، ص290-292؛ جواهر الکلام، ج20، ص420-422.</ref> به دلیل احادیث.<ref>من لا یحضره الفقیه، ج2، ص329.</ref> | |||
* '''فساد حج''':[[فساد حج]] بر پایه دیدگاه فقیهان امامی، <ref>الخلاف، ج2، ص362، 371.</ref> شافعی، <ref>المجموع، ج7، ص389.</ref> مالکی<ref>الموطّا، ج1، ص382؛ حاشیة العدوی، ج1، ص691-692؛ المنتقی، ج3، ص3.</ref> و حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص315.</ref> و نیز [[فساد عمره]] به باور فقیهان امامی، <ref>الخلاف، ج2، ص371؛ مدارک الاحکام، ج8، ص422.</ref> شافعی<ref>المجموع، ج7، ص384.</ref> و مالکی<ref>المنتقی، ج3، ص3.</ref> به پشتوانه احادیث.<ref>الکافی، ج4، ص373؛ السنن الکبری، ج5، ص166-167؛ التهذیب، ج5، ص317.</ref> | |||
به باور | * '''ناتوانی از ادای حج نذری با پای پیاده''': ناتوانی از ادای حج با پای پیاده که به موجب نذر واجب شده باشد، به باور شماری از فقیهان امامی<ref>المبسوط، طوسی، ج1، ص303؛ تعالیق مبسوطه، ج8، ص322.</ref> به پشتوانه روایات.<ref>الاستبصار، ج2، ص149؛ ج4، ص49؛ التهذیب، ج8، ص315.</ref> | ||
* '''کشتن شترمرغ''': کشتن شترمرغ، به باور فقیهان امامی، <ref>فقه الرضا، ص227؛ الکافی فی الفقه، ص205.</ref> شافعی، <ref>الام، ج2، ص209.</ref> حنبلی<ref>المغنی، ج3، ص535، 541.</ref> و مالکی<ref>الموطّا، ج1، ص415؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص81-82.</ref> به استناد احادیث.<ref>المصنف، صنعانی، ج4، ص398-399؛ سنن الدارقطنی، ج2، ص217؛ التهذیب، ج5، ص341.</ref> | |||
* '''نابود کردن تخم شترمرغ''':به باور مشهور فقیهان امامی<ref>کفایة الاحکام، ج1، ص312؛ مستند الشیعه، ج13، ص168.</ref> به پشتوانه احادیث<ref>الکافی، ج4، ص389؛ التهذیب، ج5، ص355؛ الاستبصار، ج2، ص202.</ref> کفاره آن در صورت زنده بودن جوجه، قربانی کردنِ یک شتر بکر و در غیر این صورت، قربانی کردن بچه شتر پدید آمده از اقدام احرامگزار به جفتگیری دو شتر نر و ماده است.<ref>مجمع الفائده، ج6، ص369؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص605؛ مفاتیح الشرائع، ج1، ص323.</ref> | |||
* '''کشتن الاغ وحشی''':کشتن الاغ وحشی، به باور شماری از فقیهان امامی<ref>المقنع، ص246.</ref> به دلیل شماری از احادیث.<ref>الکافی، ج4، ص385.</ref> البته بیشتر امامیان کفاره آن را قربانی کردن گاو دانستهاند<ref>المقنعه، ص435؛ الکافی فی الفقه، ص205؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص340.</ref> که مستند به احادیثی دیگر است.<ref>الکافی، ج4، ص385-386؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص365؛ التهذیب، ج5، ص341، 343.</ref> شماری نیز با جمع کردن میان دو دسته احادیث و حمل احادیث وجوب کفاره بدنه بر استحباب، به تخییر میان قربانی بدنه یا گاو باور دارند.<ref>نک: مختلف الشیعه، ج4، ص95، 97؛ نک: مدارک الاحکام، ج8، ص326؛ مناسک حج، تبریزی، ص105.</ref> | |||
کشتن فیل، بر پایه دیدگاه مالکیان<ref>مختصر خلیل، ص75؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص82؛ حاشیة العدوی، ج1، ص705.</ref> که کفاره آن قربانی کردن یک شتر دو کوهانه است.<ref>مختصر خلیل، ص75؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص82؛ حاشیة العدوی، ج1، ص705.</ref> | * '''کشتن فیل''': کشتن فیل، بر پایه دیدگاه مالکیان<ref>مختصر خلیل، ص75؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص82؛ حاشیة العدوی، ج1، ص705.</ref> که کفاره آن قربانی کردن یک شتر دو کوهانه است.<ref>مختصر خلیل، ص75؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص82؛ حاشیة العدوی، ج1، ص705.</ref> | ||
==بدل قربانی بدنه== | ==بدل قربانی بدنه== | ||
خط ۱۲۵: | خط ۹۴: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
{{دانشنامه | {{دانشنامه | ||
| آدرس = http:// | | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/7932 | ||
| عنوان = بدنه | | عنوان = بدنه | ||
| نویسنده = محمد قدیریان | | نویسنده = محمد قدیریان | ||
خط ۲۴۰: | خط ۲۰۹: | ||
{{احکام}} | {{احکام}} | ||
[[رده:احکام حج]] | [[رده:احکام حج]] | ||
[[رده:اصطلاحات فقهی]] | [[رده:اصطلاحات فقهی]] | ||
[[رده:واژگان قرآنی]] | |||
[[رده:احکام قربانی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۳۵
بَدَنه به شتر یا گاو آماده برای قربانی یا کفاره در مناسک حج را گویند.
یکی از رسومات اعراب روزگار جاهلیت نحر بدنه، نذر نحر بدنه و حرکت دادن و راندن بدنه برای نحر در حج، بوده است که اسلام آنرا تقریر و تایید کرده است.
قربانی کردن یکی از واجبات حج تمتع شمرده شده است، که بدنه یکی از مصداقهای قربانی به شمار میرود.
علاوه بر قربانی حج، در موارد دیگری نیز قربانی کردن بدنه، واجب شمرده شده است، از جمله به عنوان کفاره برخی از کارها که عبارتند از: آمیزش، خودارضایی، کامیابی جنسی، انعقاد عقد نکاح به دست احرام، بیرون رفتن عمدی از عرفات پیش از غروب روز عرفه و بازنگشتن به آنجا تا غروب، ادا نکردن طواف زیارت به سبب جهل یا فراموشی و آمیزش با همسر در پی حج، ادای طواف زیارت در حال جنابت و اعاده نکردن، سوگند دروغ خوردن به خداوند برای بار سوم، فساد حج، ناتوانی از ادای حج با پای پیاده که به موجب نذر واجب شده باشد، کشتن شترمرغ، نابود کردن تخم شترمرغ، کشتن الاغ وحشی و کشتن فیل.
معنای بدنه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
واژه «بَدَنه» از ریشه «ب ـ د ـ ن» (چاق و تنومند بودن) و به معنای شتر نر یا ماده[۱] و شتری است که برای قربانی شدن آن را چاق کردهاند.[۲] جمع این واژه، «بُدْن» و «بُدُن» است.[۳]
در پارهای منابع لغوی، «شعیره» معادل بدنه به شمار رفته است.[۴]
تفاوت مفهوم واژه هَدْی با بدنه آن است که هدی شامل شتر، گاو و گوسفندی است که برای قربانی در نظر گرفته شده؛ اما بدنه تنها شامل شتر میشود.[۵] البته گاهی بدنه بر گاو نیز اطلاق شده است.[۶]
بدنه در اصطلاح فقهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مراد از بدنه در اصطلاح فقهی، شتر[۷] یا گاوی[۸] است که قربانی میشود، خواه به سبب وجوب یا استحباب در مناسک حج یا غیر آن[۹] و خواه برای کفاره شماری از کارهای شخصی حجگزار یا غیر حجگزار.[۱۰] امامیان و مالکیان[۱۱] و بیشتر شافعیان[۱۲] واژه بدنه را تنها بر شتر اطلاق میکنند. حنبلیان و حنفیان[۱۳] بدنه را بر شتر و گاو و پارهای از منابع شافعی[۱۴] بر شتر و گاو و نیز گوسفند اطلاق کردهاند؛ در آیه 36 سوره حجّ بدنه از شعائرالهی خوانده شده است: وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَکُمْ مِنْ شَعائِرِ اللهِ مفسران مقصود از «بُدْن» را در این آیه، شتران بزرگاندام دانسته[۱۵] و سبب قرار گرفتن آنها را در زمره شعائر، اِشعار و تقلید (نشانهگذاری ویژه قربانی حج) شمردهاند که در احکام فقهی مقرر شده است.[۱۶] برخی نیز بدنه را از نشانههای دین خدا یا مناسک حج شمرده و سوق بدنه (همراه آوردن و راندن بدنه برای قربانی)، اشعار، تقلید، نحر و اطعام فقیران از گوشت بدنه را از مظاهر عبادت خداوند و در شمار شعائر الهی دانستهاند.[۱۷]
تایید رسم جاهلی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نحر بدنه، نذر نحر بدنه[۱۸] و حرکت دادن و راندن بدنه برای نحر در حج، [۱۹] میان اعراب روزگار جاهلیت مرسوم بوده است. اگر کسی در دوران جاهلیت بدنهای را برای حرم الهی، حتی در غیر ماههای حج، اشعار مینمود، از آسیب نبرد و راهزنی در امان بود. اسلام نیز این رسم را تقریر و تایید کرد.[۲۰]
بر پایه منابع تاریخی[۲۱] و حدیثی امامیان[۲۲] و اهل سنت، [۲۳] پیامبر(ص) در حجة الوداع 100 بدنه همراه خود آورده بود که بیش از 60 نفر از آنها را خود نحر فرمود و نحر کردن بقیه را به امام علی(ع) واگذار کرد. بر پایه شماری از منابع تاریخی، در پی گسترش مسجدالحرام به دست ابن زبیر، بیشترین نحر بدنه تا آن روز انجام گرفت.[۲۴]
وجوب قربانی در حج تمتع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از واجبات حج تمتع، بر پایه دیدگاه فقیهان امامی[۲۵] و اهل سنت[۲۶] به پشتوانه ادله شرعی از جمله آیه 196 سوره بقره و احادیث[۲۷] قربانی کردن است و بدنه از مصداقهای قربانی به شمار میرود. همچنین امامیان[۲۸] و اهل سنت[۲۹] در حج قران بر خلاف حج افراد، به وجوب قربانی کردن یعنی نحر شتر یا ذبح گاو یا گوسفند باور دارند.
بر پایه احادیث امامیان[۳۰] و اهل سنت[۳۱] و بر پایه منابع فقهی[۳۲] برترینگونه قربانی، بدنه (شتر) است و به باور فقیهان امامی[۳۳] شتر ماده از شتر نر برتر است. حتی اندکی از پیشینیان به وجوب قربانی کردن شتر ماده باور داشتهاند.[۳۴]
شرایط بدنه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
قربانی کردن شتر با نحر یعنی فروبردن چاقو یا خنجر در گودی زیر گلوی شتر صورت میگیرد.[۳۵]
شرایط اصلی بدنه برای قربانی شدن عبارتند از:
1. پنج سال کامل داشتن، به باور فقیهان امامی[۳۶] و اهل سنت[۳۷] به پشتوانه احادیث.[۳۸]
2. نابینا و معیوب و معلول نبودن، به باور فقیهان امامی[۳۹] و اهل سنت[۴۰] با استدلال به روایات.[۴۱]
3. خصیّ نبودن بدنه، به باور بیشتر فقیهان امامی[۴۲] به پشتوانه احادیث.[۴۳]
شراکت در بدنه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به تصریح فقیهان امامی[۴۴] و مالکی[۴۵] به دلیل احادیث[۴۶] مشارکت حجگزار با دیگری در قربانی واجب یک بدنه جائز نیست و هرکس باید بهگونه مستقل یک قربانی داشته باشد.
شافعیان[۴۷] و حنفیان[۴۸] و حنبلیان[۴۹] به پشتوانه روایات[۵۰] به جواز اشتراک چند تن در قربانی کردن یک بدنه به صورت مستحب یا واجب باور دارند. احکام و آداب ویژه نحر بدنه در منابع فقهی به تفصیل یاد شده است.
وجوب بدنه به عنوان کفاره[ویرایش | ویرایش مبدأ]
افزون بر قربانی حج، در شماری از موارد دیگر نیز قربانی کردن بدنه، واجب به شمار رفته است، از جمله به عنوان کفاره برخی از کارها که عبارتند از:
- آمیزش جنسی:به باور فقیهان امامی، [۵۱] شافعی[۵۲] و مالکی[۵۳] به دلیل احادیث[۵۴] کفاره آمیزش جنسی در حال احرام حج یا عمره، قربانی کردن بدنه است. فقیهان حنبلی[۵۵] و حنفی[۵۶] به پشتوانه روایات[۵۷] فقط کفاره آمیزش جنسی در حج را قربانی بدنه میدانند. به باور فقیهان حنفی[۵۸] شرط این وجوب آن است که آمیزش در پی وقوف در عرفه و پیش از حلق و طواف زیارت صورت گرفته باشد. مالکیان[۵۹] و شماری از شافعیان[۶۰] و حنبلیان[۶۱] شرط کردهاند که آمیزش جنسی در پی «تحلل اول» و پیش از «تحلل دوم» رخ داده باشد. فقیهان امامی، [۶۲] شافعی، [۶۳] حنبلی[۶۴] و شماری از فقیهان مالکی[۶۵] افزون بر مباشرت زن و مرد، آمیزش با همجنس و حیوان را نیز موجب واجب شدن قربانی بدنه دانستهاند.
- خودارضایی: بر پایه دیدگاه امامیان، [۶۶] مالکیان[۶۷] و حنبلیان[۶۸] به پشتوانه احادیث[۶۹] و ادله دیگر[۷۰] کفّاره خودارضایی برای احرامگزار، قربانی کردن بدنه است.
- کامیابی جنسی:در صورتی که کامیابیهای جنسی مانند ملاعبه، بوسیدن و نگاه شهوتآمیز با انزال همراه باشد، بر پایه دیدگاه امامیان، [۷۱] مالکیان[۷۲] و حنبلیان[۷۳] به استناد احادیث[۷۴] و ادله دیگر[۷۵] از جمله آیه 197 بقره قربانی بدنه به عنوان کفاره، واجب میشود. به باور شماری از فقیهان امامی[۷۶] و نیز مشهور فقیهان مالکی[۷۷] حتی اگر این قبیل کامیابیها به انزال نینجامد، کفاره بدنه واجب است.
- انعقاد عقد نکاح به دست احرامگزار:انعقاد عقد نکاح به دست احرامگزار، به باور فقیهان امامی[۷۸] به دلیل احادیث.[۷۹]
- بیرون رفتن عمدی از عرفات پیش از غروب روز عرفه: بیرون رفتن عمدی از عرفات پیش از غروب روز عرفه و بازنگشتن به آنجا تا غروب، بر پایه دیدگاه مشهور امامیان[۸۰] به پشتوانه احادیث.[۸۱] حتی شماری برآنند که در صورت بازگشت به عرفات تا غروب نیز کفاره بدنه بر حجگزار واجب است.[۸۲]
- ادا نکردن طواف زیارت به سبب جهل یا فراموشی: ادا نکردن طواف زیارت به سبب جهل یا فراموشی و آمیزش با همسر در پی حج، بر پایه دیدگاه شماری از فقیهان امامی[۸۳] به پشتوانه احادیث.[۸۴]
- ادای طواف زیارت در حال جنابت:ادای طواف زیارت در حال جنابت و اعاده نکردن آن با شرایط کامل، بر پایه دیدگاه فقیهان حنفی.[۸۵]
- سوگند دروغ خوردن برای بار سوم: سوگند دروغ خوردن به خداوند برای بار سوم، به باور مشهور فقیهان امامی[۸۶] به دلیل احادیث.[۸۷]
- فساد حج:فساد حج بر پایه دیدگاه فقیهان امامی، [۸۸] شافعی، [۸۹] مالکی[۹۰] و حنبلی[۹۱] و نیز فساد عمره به باور فقیهان امامی، [۹۲] شافعی[۹۳] و مالکی[۹۴] به پشتوانه احادیث.[۹۵]
- ناتوانی از ادای حج نذری با پای پیاده: ناتوانی از ادای حج با پای پیاده که به موجب نذر واجب شده باشد، به باور شماری از فقیهان امامی[۹۶] به پشتوانه روایات.[۹۷]
- کشتن شترمرغ: کشتن شترمرغ، به باور فقیهان امامی، [۹۸] شافعی، [۹۹] حنبلی[۱۰۰] و مالکی[۱۰۱] به استناد احادیث.[۱۰۲]
- نابود کردن تخم شترمرغ:به باور مشهور فقیهان امامی[۱۰۳] به پشتوانه احادیث[۱۰۴] کفاره آن در صورت زنده بودن جوجه، قربانی کردنِ یک شتر بکر و در غیر این صورت، قربانی کردن بچه شتر پدید آمده از اقدام احرامگزار به جفتگیری دو شتر نر و ماده است.[۱۰۵]
- کشتن الاغ وحشی:کشتن الاغ وحشی، به باور شماری از فقیهان امامی[۱۰۶] به دلیل شماری از احادیث.[۱۰۷] البته بیشتر امامیان کفاره آن را قربانی کردن گاو دانستهاند[۱۰۸] که مستند به احادیثی دیگر است.[۱۰۹] شماری نیز با جمع کردن میان دو دسته احادیث و حمل احادیث وجوب کفاره بدنه بر استحباب، به تخییر میان قربانی بدنه یا گاو باور دارند.[۱۱۰]
بدل قربانی بدنه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به باور مشهور فقیهان امامی[۱۱۳] به پشتوانه احادیث[۱۱۴] در صورت ناممکن بودن قربانی کردن بدنه، باید بدل آن ادا شود که هم در بیشتر کفارات و هم در نذر، به ترتیب قربانی کردن هفت گوسفند و 18 روز روزه گرفتن است.
فقیهان مالکی، [۱۱۵] شافعی[۱۱۶] و شماری از فقیهان امامی[۱۱۷] بدل بدنه را در نذر، به ترتیب قربانی کردن گاو یا هفت گوسفند؛ و فقیهان حنبلی[۱۱۸] تنها قربانی کردن هفت گوسفند دانستهاند.
به باور فقیهان امامی به پشتوانه احادیث[۱۱۹] بدل قربانی بدنه در کفاره صید، به ترتیب اطعام 60 مسکین، دو ماه روزه گرفتن و 18 روز روزه گرفتن است.[۱۲۰] به باور فقیهان مالکی و حنبلی به پشتوانه آیه 95 سوره مائده این بدل، خرید غذا معادل ارزش بدنه و اطعام مساکین با آن یا یک روز روزه گرفتن به ازای غذای هر مسکین است.[۱۲۱]
فقیهان امامی[۱۲۲] و شافعی[۱۲۳] برآنند که بدل قربانیِ بدنه در افساد حج مانند آمیزش جنسی، به ترتیب عبارت است از: قربانی کردن گاو، قربانی نمودن هفت گوسفند و فراهم ساختن غذا بهاندازه بهای بدنه و صدقه دادن آن. فقیهان حنبلی این بدل را 10 روز روزه گرفتن، سه روز در ایام حج و هفت روز در پی بازگشت از حج، دانستهاند.[۱۲۴]
آداب بدنه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از جمله آداب سفارش شده و مستحب درباره بدنه، «اِشعار» (شکافتن کوهان شتر و آغشته نمودن آن با خون خود شتر)، «تقلید» (آویزان کردن کفش یا طناب بر گردن حیوان) و «تجلیل» (پوشاندن قربانی با پارچه یا چیزی مانند آن) است. فقیهان امامی[۱۲۵] و شماری از فقیهان اهل سنت[۱۲۶] اِشعار را ویژه شتر دانستهاند.
پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فلسفه قربانی در حج، حسینی، سیدجواد، مجله مبلغان، آبان و آذر 1389 - شماره 134 (6 صفحه - از 44 تا 49)
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ العین، ج8، ص52، «بدن».
- ↑ معجم الفروق اللغویه، ص92-93؛ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص211، «بدن.
- ↑ العین، ج8، ص52؛ الصحاح، ج5، ص2077، «بدن.
- ↑ العین، ج1، ص251؛ الصحاح، ج2، ص698؛ لسان العرب، ج4، ص414، «شعر».
- ↑ معجم الفروق اللغویه، ص93.
- ↑ النهایه، ابن اثیر، ج1، ص108، «بدن.
- ↑ مدارک الاحکام، ج8، ص321؛ الحدائق الناضره، ج15، ص175؛ فتح الوهاب، ج1، ص263.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص224؛ المغنی، ج3، ص579.
- ↑ المجموع، ج8، ص383، 395.
- ↑ المغنی، ج3، ص315؛ ج11، ص98، 353-354؛ حاشیة رد المحتار، ج6، ص633؛ ریاض المسائل، ج7، ص253، 255.
- ↑ المدونة الکبری، ج1، ص387؛ النهایه، طوسی، ص257؛ السرائر، ج3، ص67.
- ↑ المجموع، ج8، ص470؛ روضة الطالبین، ج2، ص592.
- ↑ بدائع الصنائع، ج5، ص85؛ المغنی، ج3، ص579؛ کشاف القناع، ج2، ص536-537.
- ↑ المجموع، ج8، ص470؛ روضة الطالبین، ج2، ص591-592.
- ↑ تفسیر سمعانی، ج3، ص439؛ جوامع الجامع، ج2، ص560؛ الامثل، ج10، ص351.
- ↑ تفسیر سمعانی، ج3، ص439؛ تفسیر بغوی، ج3، ص288.
- ↑ مجمع البیان، ج7، ص154.
- ↑ مسند احمد، ج2، ص182؛ نیل الاوطار، ج4، ص140؛ روح المعانی، ج27، ص66.
- ↑ تاریخ دمشق، ج15، ص113؛ تهذیب الکمال، ج7، ص185؛ سیر اعلام النبلاء، ج3، ص49.
- ↑ تفسیر واحدی، ج1، ص307؛ التفسیر الکبیر، ج11، ص129.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج2، ص109؛ البدایة و النهایه، ج5، ص134؛ امتاع الاسماع، ج2، ص98؛ ج9، ص37.
- ↑ دعائم الاسلام، ج1، ص324-325؛ علل الشرائع، ج2، ص412؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص237.
- ↑ صحیح البخاری، ج2، ص186؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1027؛ المستدرک، ج3، ص55.
- ↑ اخبار مکه، ج1، ص210.
- ↑ الانتصار، ص238؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص307-308؛ مدارک الاحکام، ج8، ص15.
- ↑ بدائع الصنائع، ج2، ص172-173؛ المغنی، ج3، ص567؛ المجموع، ج7، ص173.
- ↑ التهذیب، ج5، ص36.
- ↑ غنیة النزوع، ص189؛ جامع المقاصد، ج3، ص246؛ مناسک الحج، سیستانی، ص79، مسئله 161.
- ↑ الام، ج2، ص155؛ المغنی، ج3، ص497؛ فتح العزیز، ج7، ص126.
- ↑ الکافی، ج4، ص489؛ التهذیب، ج5، ص204.
- ↑ صحیح البخاری، ج1، ص213؛ صحیح مسلم، ج3، ص4؛ السنن الکبری، ج5، ص172.
- ↑ النهایه، طوسی، ص257؛ المجموع، ج4، ص539-540؛ بدائع الصنائع، ج5، ص85؛ المغنی، ج3، ص575.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج8، ص266؛ مدارک الاحکام، ج8، ص40؛ کشف اللثام، ج6، ص169-170.
- ↑ المهذب، ج1، ص257؛ الاقتصاد، ص307.
- ↑ التهذیب، ج5، ص221؛ المغنی، ج3، ص453.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص372؛ مجمع الفائده، ج7، ص273-274؛ فقه الصادق، روحانی، ج12، ص64-65.
- ↑ رساله ابن ابی زید، ص391؛ المبسوط، سرخسی، ج4، ص141-142؛ المغنی، ج3، ص580-581؛ المجموع، ج8، ص399، 404.
- ↑ الکافی، ج4، ص489؛ السنن الکبری، ج9، ص269؛ التهذیب، ج5، ص204، ح20.
- ↑ تحریر الاحکام، ج1، ص624؛ جامع المقاصد، ج3، ص241؛ مناسک الحج، گلپایگانی، ص147.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص141-142؛ المغنی، ج3، ص582-583؛ ج11، ص102؛ المجموع، ج8، ص399-400، 404.
- ↑ سنن ابی داود، ج1، ص641؛ التهذیب، ج5، ص212-213.
- ↑ النهایه، طوسی، ص258؛ تذکرة الفقهاء، ج8، ص264؛ الحدائق، ج17، ص100.
- ↑ التهذیب، ج5، ص211، ح47.
- ↑ الخلاف، ج6، ص65؛ کشف الرموز، ج1، ص367؛ کتاب الحج، خویی، ج5، ص218.
- ↑ الموطّا، ج1، ص387.
- ↑ التهذیب، ج5، ص207-208؛ الموطّا، ج1، ص387؛ المغنی، ج11، ص96.
- ↑ المجموع، ج8، ص397-398.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص131-132؛ تحفة الفقهاء، ج3، ص85؛ بدائع الصنائع، ج5، ص69.
- ↑ المغنی، ج11، ص96، 118.
- ↑ سنن الدارمی، ج2، ص78؛ صحیح مسلم، ج4، ص87-88؛ سنن ابن ماجه، ج2، ص1047.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص336؛ ج4، ص119؛ السرائر، ج1، ص549، 551، 574؛ مناسک حج، تبریزی، ص99.
- ↑ الام، ج2، ص239؛ فتح العزیز، ج7، ص472؛ المجموع، ج7، ص389، 422.
- ↑ الموطّا، ج1، ص381، 382؛ نک: حاشیة الدسوقی، ج2، ص68-69؛ نک: الثمر الدانی، ص380.
- ↑ الکافی، ج4، ص373-374؛ السنن الکبری، ج5، ص167.
- ↑ المغنی، ج3، ص315؛ کشاف القناع، ج2، ص515-516.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص40؛ بدائع الصنائع، ج2، ص216.
- ↑ المصنف، ابن ابی شیبه، ج4، ص451؛ السنن الکبری، ج5، ص171.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص57؛ بدائع الصنائع، ج2، ص217؛ توضیح المسائل از دیدگاه مذهب حنفی، ص168.
- ↑ المدونة الکبری، ج1، ص415؛ الموطّا، ج1، ص382.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص472، 477؛ المجموع، ج7، ص405-406.
- ↑ المغنی، ج3، ص493، 515-516؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص320.
- ↑ الخلاف، ج2، ص370؛ الکافی فی الفقه، ص203؛ کشف اللثام، ج6، ص438.
- ↑ فتح العزیز، ج7، ص471؛ المجموع، ج7، ص409.
- ↑ کشاف القناع، ج2، ص515.
- ↑ شرح مختصر خلیل، ج2، ص358؛ نک: فتح العزیز، ج7، ص471.
- ↑ الکافی فی الفقه، ص203؛ السرائر، ج1، ص552؛ مناسک حج، تبریزی، ص114-115.
- ↑ مختصر خلیل، ص73؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص358، 360؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص68.
- ↑ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص341؛ کشاف القناع، ج2، ص530.
- ↑ الکافی، ج4، ص376؛ الاستبصار، ج2، ص192-193؛ التهذیب، ج5، ص324.
- ↑ کشاف القناع، ج2، ص530؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص358-359.
- ↑ الکافی فی الفقه، ص203؛ السرائر، ج1، ص552؛ مجمع الفائده، ج7، ص28.
- ↑ مختصر خلیل، ص73؛ شرح مختصر خلیل، ج2، ص358، 360؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص68.
- ↑ المغنی، ج3، ص324، 326، 329-330؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص341؛ کشاف القناع، ج2، ص530.
- ↑ الکافی، ج4، ص375، 377؛ الاستبصار، ج2، ص192-193؛ التهذیب، ج5، ص324.
- ↑ المغنی، ج3، ص322؛ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص339.
- ↑ المقنعه، ص434؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص338؛ مجمع الفائده، ج7، ص27.
- ↑ الثمر الدانی، ص380.
- ↑ السرائر، ج1، ص553؛ مناسک حج، بهجت، ص88؛ مناسک حج، تبریزی، ص115.
- ↑ الکافی، ج4، ص372، ح5؛ التهذیب، ج5، ص331.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج8، ص186-189؛ جواهر الکلام، ج19، ص28؛ کتاب الحج، خویی، ج5، ص149-150.
- ↑ الکافی، ج4، ص468؛ التهذیب، ج5، ص186.
- ↑ نزهة الناظر، ص57.
- ↑ النهایه، طوسی، ص240؛ نک: تحریر الاحکام، ج1، ص590-591.
- ↑ الکافی، ج4، ص467-468؛ الاستبصار، ج2، ص228؛ التهذیب، ج5، ص127-128.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج4، ص38-39؛ الدر المختار، ج2، ص606؛ توضیح المسائل از دیدگاه مذهب حنفی، ص168.
- ↑ الحدائق الناضره، ج15، ص465-467؛ مستند الشیعه، ج13، ص290-292؛ جواهر الکلام، ج20، ص420-422.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص329.
- ↑ الخلاف، ج2، ص362، 371.
- ↑ المجموع، ج7، ص389.
- ↑ الموطّا، ج1، ص382؛ حاشیة العدوی، ج1، ص691-692؛ المنتقی، ج3، ص3.
- ↑ المغنی، ج3، ص315.
- ↑ الخلاف، ج2، ص371؛ مدارک الاحکام، ج8، ص422.
- ↑ المجموع، ج7، ص384.
- ↑ المنتقی، ج3، ص3.
- ↑ الکافی، ج4، ص373؛ السنن الکبری، ج5، ص166-167؛ التهذیب، ج5، ص317.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج1، ص303؛ تعالیق مبسوطه، ج8، ص322.
- ↑ الاستبصار، ج2، ص149؛ ج4، ص49؛ التهذیب، ج8، ص315.
- ↑ فقه الرضا، ص227؛ الکافی فی الفقه، ص205.
- ↑ الام، ج2، ص209.
- ↑ المغنی، ج3، ص535، 541.
- ↑ الموطّا، ج1، ص415؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص81-82.
- ↑ المصنف، صنعانی، ج4، ص398-399؛ سنن الدارقطنی، ج2، ص217؛ التهذیب، ج5، ص341.
- ↑ کفایة الاحکام، ج1، ص312؛ مستند الشیعه، ج13، ص168.
- ↑ الکافی، ج4، ص389؛ التهذیب، ج5، ص355؛ الاستبصار، ج2، ص202.
- ↑ مجمع الفائده، ج6، ص369؛ ذخیرة المعاد، ج2، ص605؛ مفاتیح الشرائع، ج1، ص323.
- ↑ المقنع، ص246.
- ↑ الکافی، ج4، ص385.
- ↑ المقنعه، ص435؛ الکافی فی الفقه، ص205؛ المبسوط، طوسی، ج1، ص340.
- ↑ الکافی، ج4، ص385-386؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص365؛ التهذیب، ج5، ص341، 343.
- ↑ نک: مختلف الشیعه، ج4، ص95، 97؛ نک: مدارک الاحکام، ج8، ص326؛ مناسک حج، تبریزی، ص105.
- ↑ مختصر خلیل، ص75؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص82؛ حاشیة العدوی، ج1، ص705.
- ↑ مختصر خلیل، ص75؛ حاشیة الدسوقی، ج2، ص82؛ حاشیة العدوی، ج1، ص705.
- ↑ المهذب، ج2، ص237-238؛ تحریر الاحکام، ج2، ص54-55؛ مدارک الاحکام، ج8، ص62.
- ↑ الکافی، ج4، ص385.
- ↑ المدونة الکبری، ج1، ص477؛ مختصر خلیل، ص87؛ الشرح الکبیر، ابوالبرکات، ج2، ص163.
- ↑ الام، ج2، ص283؛ ج7، ص73.
- ↑ شرائع الاسلام، ج3، ص730؛ تحریر الاحکام، ج1، ص629؛ ایضاح الفوائد، ج4، ص74.
- ↑ المغنی، ج3، ص577-578؛ کشاف القناع، ج2، ص537.
- ↑ الکافی، ج4، ص374-385.
- ↑ المقنعه، ص435؛ تحریر الاحکام، ج2، ص54-55؛ مناسک حج، تبریزی، ص105.
- ↑ المدونة الکبری، ج1، ص373؛ کشاف القناع، ج2، ص526.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج8، ص47؛ الدروس، ج1، ص372.
- ↑ الام، ج2، ص240؛ المجموع، ج7، ص385.
- ↑ الشرح الکبیر، ابن قدامه، ج3، ص315؛ کشاف القناع، ج2، ص530.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج7، ص257؛ منتهی المطلب، ج2، ص679؛ الحدائق، ج15، ص51.
- ↑ تفسیر قرطبی، ج6، ص40؛ المحلی، ج7، ص110؛ الموطّا، ج1، ص340-341.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- احکام و آداب حج: السید الگلپایگانی (م. 1414ق.)، قم، دار القرآن الکریم، 1413ق.
- اخبار مکه: الازرقی (م. 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
- الاستبصار: الطوسی (م 460ق.)، به کوشش موسوی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1363ش.
- الاقتصاد الهادی: الطوسی (م. 460ق.)، تهران، مکتبة جامع چهل ستون، 1400ق.
- الام: الشافعی (م 204ق.)، بیروت، دار الفکر، 1403ق.
- امتاع الاسماع: المقریزی (م. 845ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق.
- الامثل: مکارم الشیرازی، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب (علیهالسّلام)، 1421ق.
- الانتصار: السید المرتضی (م. 436ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1415ق.
- ایضاح الفوائد: محمد بن الحسن بن یوسف الحلی (م. 771ق.)، به کوشش اشتهاردی و دیگران، قم، العلمیه، 1387ق.
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.
- بدائع الصنائع: علاء الدین الکاسانی (م. 587ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، 1409ق.
- تاریخ مدینة دمشق: ابن عساکر (م. 571ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م. 292ق.)، بیروت، دار صادر، 1415ق.
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م. 726ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق (علیهالسّلام)، 1420ق.
- تحفة الفقهاء: علاء الدین السمرقندی (م. 535/539ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق.
- تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (م. 726ق.)، قم، آل البیت:، 1414ق.
- تعالیق مبسوطه: محمد اسحق الفیاض، انتشارات محلاتی.
- تفسیر بغوی (معالم التنزیل): البغوی (م. 510ق.)، به کوشش خالد عبدالرحمن، بیروت، دار المعرفه.
- تفسیر سمعانی (تفسیر القرآن): منصور السمعانی (م. 489ق.)، به کوشش غنیم و یاسر، ریاض، دار الوطن، 1418ق.
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. 606ق.)، قم، دفتر تبلیغات، 1413ق.
- تفسیر واحدی (الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز): الواحدی (م. 468ق.)، به کوشش داودی، بیروت، دار القلم، 1415ق.
- توضیح المسائل از دیدگاه مذهب حنفی: آنه طواق آخوند گلشاهی، مؤلف، 1386ش.
- تهذیب الاحکام: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365ش.
- تهذیب الکمال: المزی (م. 742ق.)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، 1415ق.
- الثمر الدانی: الآبی الازهری (م. 1330ق.)، بیروت، المکتبة الثقافیه.
- جامع المقاصد: الکرکی (م. 940ق.)، قم، آل البیت:، 1411ق.
- الجامع للشرائع: یحیی بن سعید الحلی (م. 690ق.)، به کوشش گروهی از فضلا، قم، سید الشهداء، 1405ق.
- جوامع الجامع: الطبرسی (م. 548ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1418ق.
- حاشیة الدسوقی: الدسوقی (م. 1230ق.)، احیاء الکتب العربیه.
- حاشیة العدوی: علی الصعیدی العدوی (م. 1189ق.)، به کوشش البقاعی، بیروت، دار الفکر، 1412ق.
- حاشیة رد المحتار: ابن عابدین (م. 1252ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م. 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش.
- الخلاف: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1407ق.
- الدروس الشرعیه: الشهید الاول (م. 786ق.)، قم، نشر اسلامی، 1412ق.
- دعائم الاسلام: النعمان المغربی (م. 363ق.)، به کوشش فیضی، قاهره، دار المعارف، 1383ق.
- ذخیرة المعاد: محمد باقر السبزواری (م. 1090ق.)، آل البیت:.
- رسالة ابن ابیزید: القیروانی (م. 389ق.)، به کوشش الازهری، بیروت، المکتبة الثقافیه.
- روح المعانی: الآلوسی (م. 1270ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- روضة الطالبین: النووی (م. 676ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- ریاض المسائل: سید علی الطباطبائی (م. 1231ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1422ق.
- السرائر: ابن ادریس (م. 598ق.)، قم، نشر اسلامی، 1411ق.
- سنن ابن ماجه: ابن ماجه (م. 275ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1395ق.
- سنن ابیداود: السجستانی (م. 275ق.)، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، 1410ق.
- سنن الدارقطنی: الدارقطنی (م. 385ق.)، به کوشش مجدی الشوری، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1417ق.
- سنن الدارمی: الدارمی (م. 255ق.)، احیاء السنة النبویه.
- السنن الکبری: البیهقی (م. 458ق.)، بیروت، دار الفکر.
- سیر اعلام النبلاء: الذهبی (م. 748ق.)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، 1413ق.
- شرائع الاسلام: المحقق الحلی (م. 676ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، 1409ق.
- الشرح الکبیر: ابوالبرکات (م. 1201ق.)، مصر، دار احیاء الکتب العربیه.
- الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (م. 682ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- شرح مختصر خلیل: محمد بن عبدالله الخرشی (م. 1101ق.)، بیروت، دار الفکر.
- الصحاح: الجوهری (م. 393ق.)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، 1407ق.
- صحیح البخاری: البخاری (م. 256ق.)، بیروت، دار الفکر، 1401ق.
- صحیح مسلم: مسلم (م. 261ق.)، بیروت، دار الفکر.
- علل الشرائع: الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، 1385ق.
- العین: خلیل (م. 175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق.
- غنیة النزوع: ابن زهرة الحلبی (م. 585ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق7، 1417ق.
- فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. 623ق.)، دار الفکر.
- فتح الوهاب: زکریا بن محمد الانصاری (م. 936ق.)، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- فقه الرضا (علیهالسّلام): علی بن بابویه (م. 329ق.)، مشهد، المؤتمر العالمی للامام الرضا (علیهالسّلام)، 1406ق.
- فقه الصادق (علیهالسّلام): سید محمد صادق روحانی، قم، دار الکتاب، 1413ق.
- الکافی: الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
- الکافی فی الفقه: ابوالصلاح الحلبی (م. 447ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)، 1403ق.
- کتاب الحج: محاضرات الخوئی (م. 1413ق.)، الخلخالی، قم، مدرسة دار العلم، 1410ق.
- کشاف القناع: منصور البهوتی (م. 1051ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
- کشف الرموز: الفاضل الآبی (م. 690ق.)، به کوشش اشتهاردی و یزدی، قم، نشر اسلامی، 1408ق.
- کشف اللثام: الفاضل الهندی (م. 1137ق.)، قم، نشر اسلامی، 1416ق.
- کفایة الاحکام (کفایة الفقه): محمد باقر السبزواری (م. 1090ق.)، به کوشش الواعظی، قم، النشر الاسلامی، 1423ق.
- لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
- المبسوط: السرخسی (م. 483ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
- مجمع البیان: الطبرسی (م. 548ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1415ق.
- مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (م. 993ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، 1416ق.
- المجموع شرح المهذب: النووی (م. 676ق.)، دار الفکر.
- المحلی بالآثار: ابن حزم الاندلسی (م. 456ق.)، به کوشش سلیمان بنداری، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق.
- مختصر خلیل: محمد بن یوسف (م. 897ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1416ق.
- مختلف الشیعه: العلامة الحلی (م. 726ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1412ق.
- مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م. 1009ق.)، قم، آل البیت:، 1410ق.
- المدونة الکبری: مالک بن انس (م. 179ق.)، مصر، مطبعة السعاده.
- المستدرک علی الصحیحین: الحاکم النیشابوری (م. 405ق.)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، 1406ق.
- مستمسک العروة الوثقی: سید محسن حکیم (م. 1390ق.)، قم، مکتبة النجفی، 1404ق.
- مستند الشیعه: احمد النراقی (م. 1245ق.)، قم، آل البیت:، 1415ق.
- مسند احمد: احمد بن حنبل (م. 241ق.)، بیروت، دار صادر.
- المصنّف: ابن ابیشیبه (م. 235ق.)، به کوشش سعید محمد، دار الفکر، 1409ق.
- المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (م. 211ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی.
- معجم الفروق اللغویه: ابوهلال العسکری (م. 395ق.)، قم، انتشارات اسلامی، 1412ق.
- معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (م. 395ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، 1404ق.
- المغنی: عبدالله بن قدامه (م. 620ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- مفاتیح الشرائع: الفیض الکاشانی (م. 1091ق.)، قم، مکتبة النجفی.
- المقنع: الصدوق (م. 381ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی (علیهالسّلام)، 1415ق.
- المقنعه: المفید (م. 413ق.)، قم، نشر اسلامی، 1410ق.
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
- مناسک الحج: السیستانی، قم، 1413ق.
- مناسک الحج: الگلپایگانی، قم، دار القرآن الکریم، 1413ق.
- مناسک حج: بهجت، مهدیه، 1415ق.
- مناسک حج: میرزا جواد تبریزی، قم، مهر، 1414ق.
- المنتقی شرح الموطا: سلیمان بن خلف الباجی (م. 474ق.)، قاهره، مطبعة السعاده.
- منتهی المطلب: العلامة الحلی (م. 726ق.)، مشهد، آستان قدس رضوی، 1412ق.
- الموطّا: مالک بن انس (م. 179ق.)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1406ق.
- المهذب: القاضی ابن البراج (م. 481ق.)، قم، نشر اسلامی، 1406ق.
- نزهة الناظر: یحیی بن سعید حلی (م. 689ق.)، به کوشش حسینی و واعظی، النجف، مطبعة الآداب، 1386ق.
- النهایه: الطوسی (م. 460ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1400ق.
- النهایه: مبارک ابن اثیر (م. 606ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، 1367ش.
- نیل الاوطار: الشوکانی (م. 1255ق.)، بیروت، دار الجیل، 1973م.