جان لوئیس بورکهارت: تفاوت میان نسخه‌ها

Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Kamran (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۱: خط ۴۱:
==سفر به مکه==
==سفر به مکه==


بورکهارت در 15 جولای 1813م. وارد [[جده]] شد.<ref>سفر به عربستان، ص1.</ref> تا رسیدن کمک مالی بیشتر از قاهره و کسب آمادگی برای سفر به [[مکه]]، حدود 13 ماه در جده اقامت کرد. او در اواخر آگوست 1814م. جده را به سوی مکه ترک گفت. او ابتدا به طائف رفت و در آنجا مدتی اقامت کرد. در نهم سپتامبر سال 1814 (مقارن ماه رمضان) به مکه وارد شد<ref>Travels in Arabia, V 1, P170</ref> و عمره گزارد و شرحی از آیین عمره و زیارت و طواف کعبه بیان کرد.<ref>سفر به عربستان، ص93-100.</ref>  
بورکهارت در 15 جولای 1813م. وارد [[جده]] شد.<ref>سفر به عربستان، ص1.</ref> تا رسیدن کمک مالی بیشتر از قاهره و کسب آمادگی برای سفر به [[مکه]]، حدود 13 ماه در جده اقامت کرد. او در اواخر آگوست 1814م. جده را به سوی مکه ترک گفت. او ابتدا به طائف رفت و در آنجا مدتی اقامت کرد. در نهم سپتامبر سال 1814 (مقارن ماه رمضان) به مکه وارد شد<ref>Travels in Arabia, V 1, P170</ref> و عمره گزارد و شرحی از آیین عمره و زیارت و طواف کعبه بیان کرد.<ref>سفر به عربستان، ص93-100.</ref>
===گزارش از موقعیت جغرافیایی و وضعیت معیشتی===


او شمار ساکنان مکه را در آن هنگام جز [[موسم حج]] 25000 تا 30000 تن تخمین زده است. سه تا چهار هزار برده حبشی و غیر حبشی را باید به این آمار افزود.<ref>سفر به عربستان، ص125.</ref> به گفته او بیشتر ساکنان مکه از مردم [[یمن]] و [[حضرموت]] بودند و شماری بسیار از هندی‌ها، مصری‌ها، مغربی‌ها و ترک‌ها در جوار آن‌ها می‌زیستند. افزون بر آن، برخی ساکنان مکه ایرانی، تاتار، بخاری و کرد و از دیگر سرزمین‌های اسلامی بودند. از کهن‌ترین سلسله‌هایی که در مکه تا آن روز می‌زیستند، خاندان اصلی شرفای مکه بودند که از نسل [[امام حسن]] و [[امام حسین]]، فرزندان [[امام علی بن ابی‌طالب(ع)]] نسب می‌بردند.<ref>سفر به عربستان، ص180.</ref> ارائه گزارشی از حکومت مکه و شریف مکه از دیگر گزارش های بورکهارت است.<ref>سفر به عربستان، ص219.</ref>
بورکهارت گزارش‌های دقیقی از جغرافیا و سیاست و مردم‌شناسی شهرهای مکه و مدینه ارائه کرده است. او از میزان جمعیت،<ref>سفر به عربستان، ص125.</ref> آداب و رسوم و اخلاق،<ref>سفر به عربستان، ص200.</ref> شکل لباس پوشیدن، خوراک،<ref>سفر به عربستان، ص224.</ref> تجارت،<ref>سفر به عربستان، ص187.</ref> مشاغل،<ref>سفر به عربستان، ص182.</ref> نوع شهر‌سازی<ref>سفر به عربستان، ص104.</ref> توصیف‌های مبسوطی ارائه کرده است. او همچنین محلات مکه را با دقت و باجزییات شرح داده و موقعیت جغرافیایی کوها و اماکن مهم شهر را تعیین کرده و از منابع آب و وضعیت آب و هوا گزارش کرده است. ارائه گزارشی از حکومت مکه و شریف مکه از دیگر گزارش های بورکهارت است.<ref>سفر به عربستان، ص219.</ref>


پیش از حمله وهابیان به [[مکه]]، تجارت در این شهر رونق فراوان داشت؛ اما پس از نبرد و پس گرفتن آن به دست [[خاندان شریف العون]]، تجارت و صادرات و واردات در [[حجاز]] و مکه از رونق افتاد. مردم در مکه برحسب شغل‌شان نام‌گذاری می‌شدند و شغل‌ها نیز بیشتر به صورت موروثی از پدر به پسر می‌رسید.<ref>سفر به عربستان، ص182.</ref> او بازرگانی و خدمت به [[بیت‌‌الله الحرام]] را دو شغل موجود در مکه می‌داند.<ref>سفر به عربستان، ص187.</ref>وی قیمت انواع لباس، آب و انواع غذا را در مکه در فهرستی بلند ارائه کرده است.<ref>سفر به عربستان، ص224.</ref> وی خیابان‌های مکه را عریض و پهن وصف می‌کند. او گزارش می‌دهد که خانه‌هایی با پنجره‌های بسیار، ولی کوچک، برای اسکان زائران درنظر گرفته شده است. وجود خیابان‌های پهن، خانه‌های باز و ردیف‌های کم مغازه‌ها سبب شده بود که هوای شهر آن چنان‌که باید، گرم و طاقت‌فرسا نباشد.<ref>سفر به عربستان، ص104.</ref> سپس نویسنده کوشیده تا موقعیت جغرافیایی شهر مکه، کوه‌های پیرامون، میادین مهم شهر و فاصله آن‌ها از یکدیگر را به دقت شرح دهد.<ref>سفر به عربستان، ص105-120.</ref>او مهمان‌نوازی، یاری به دیگران، پرهیز از غش، خوش‌رویی و بذله‌گویی را از صفات پسندیده مکیان می‌داند.<ref>سفر به عربستان، ص200.</ref> بورکهارت وضعیت علمی آن روز مکه را در مقایسه با دیگر مراکز علمی مسلمانان، شکوفا نمی‌داند.<ref>سفر به عربستان، ص212.</ref>
===گزارش از مکان‌های مقدس مکه===


===توصیف مسجدالحرام===
نویسنده فصلی جداگانه را به وصف مکان‌های مقدس در [[مکه]] اختصاص می‌دهد. وی در روزگار حکومت [[عثمانی]] در مکه حضور داشته است. بر اثر حمله وهابی‌ها به مکه، بسیاری از مکان‌های تاریخی این شهر ویران شده بودند و هم‌زمان با حضور وی، دولت عثمانی در حال بازسازی این مکان‌ها بود.<ref>سفر به عربستان، ص171.</ref>نخستین جایی که وی بدان اشاره می‌کند، [[مولد النبی(ص)|محل تولد پیامبر(ص)]] است.<ref>سفر به عربستان، ص172.</ref>مقام عمر بن خطاب<ref>سفر به عربستان، ص114.</ref> و خانه عباس عموی پیامبر<ref>سفر به عربستان، ص84.</ref> از دیگر اماکنی بود که توسط وهابیان تخریب شده بود.  اماکنی همچون  [[شق القمر]] و [[جبل النور]]<ref>سفر به عربستان، ص174-176.</ref> از دیگر بناهای مکه و اطراف آن است که بورکهارت توصیف کرده است. 


بورکهارت [[مسجدالحرام]] را به تفصیل وصف نموده و به همه مسائل توجه داشته است؛ به گونه‌ای که مطالبش در این زمینه به بیش از 50 صفحه می‌رسد.  وی در این فصل، محیط بیرونی مسجدالحرام و مناره‌های هفت‌گانه آن را برشمرده است. بورکهارت از خدمتکاران [[بیت‌الله الحرام]] و خدمت‌کارانی که درون [[حرم]] فرمان‌ نیروهای حکومتی را اجرا و هر روز پیرامون [[کعبه]] را جارو وشست‌وشو می‌کردند، یاد کرده و سرپرست این خدمتکاران را از شخصیت‌هایی می‌داند که با [[شریف پاشا]] و حاکم مکه مجالست داشته است. بیشترین کارگرها از سیاه‌پوستان و هندی‌ها بودند.<ref>سفر به عربستان، ص152-158.</ref>
بورکهارت [[مسجدالحرام]] را در پنجاه صفحه با جزییات توصیف کرده است و همچنین از خدمتکاران حرم و نوع کار آنان و شیوه سرپرستی‌شان گزارش کرده است.<ref>سفر به عربستان، ص152-158.</ref>


==== ورود به کعبه ====
==== ورود به کعبه ====
به گزارش نویسنده، [[در کعبه|درِ کعبه]] سالانه سه‌بار در روز بیستم [[ماه رمضان]]، پانزده [[ذی القعده]] و دهم [[محرم الحرام]] باز می‌شود. این‌کار معمولاً یک ساعت پس از طلوع خورشید با نصب پلکانی کنار در کعبه آغاز می‌شود و در این هنگام، همه مسلمانان حاضر در شهر به سوی کعبه می‌شتابند. بورکهارت برای نخستین بار روز پانزدهم ذی‌قعده به سرعت درون کعبه مملو از جمعیت شده؛ ولی نتوانسته بیش از پنج دقیقه در آن‌جا بماند؛ زیرا حرارت بالای درون کعبه برای او غیر قابل تحمل بوده است. او بار دوم وارد کعبه شده و آن را دیده است.<ref>سفر به عربستان، ص141.</ref>  
به گزارش نویسنده، [[در کعبه|درِ کعبه]] سالانه سه‌بار در روز بیستم [[ماه رمضان]]، پانزده [[ذی القعده]] و دهم [[محرم الحرام]] باز می‌شود. این‌کار معمولاً یک ساعت پس از طلوع خورشید با نصب پلکانی کنار در کعبه آغاز می‌شود و در این هنگام، همه مسلمانان حاضر در شهر به سوی کعبه می‌شتابند. بورکهارت برای نخستین بار روز پانزدهم ذی‌قعده به سرعت درون کعبه مملو از جمعیت شده؛ ولی نتوانسته بیش از پنج دقیقه در آن‌جا بماند؛ زیرا حرارت بالای درون کعبه برای او غیر قابل تحمل بوده است. او بار دوم وارد کعبه شده و آن را دیده است.<ref>سفر به عربستان، ص141.</ref>
 
===گزارش از مکان‌های مقدس مکه===
 
نویسنده فصلی جداگانه را به وصف مکان‌های مقدس در [[مکه]] اختصاص می‌دهد. وی در روزگار حکومت [[عثمانی]] در مکه حضور داشته است. بر اثر حمله وهابی‌ها به مکه، بسیاری از مکان‌های تاریخی این شهر ویران شده بودند و هم‌زمان با حضور وی، دولت عثمانی در حال بازسازی این مکان‌ها بود.<ref>سفر به عربستان، ص171.</ref>نخستین جایی که وی بدان اشاره می‌کند، [[مولد النبی(ص)|محل تولد پیامبر(ص)]] است.<ref>سفر به عربستان، ص172.</ref>سپس نویسنده به محل تولد [[ابوبکر]] اشاره دارد که درون مسجد کوچکی بوده است.<ref>سفر به عربستان، ص173.</ref>او همچنین از مقام عمر بن خطاب در برابر تپه مسفله یاد کرده که گنبدش توسط وهابیان ویران شده بود.<ref>سفر به عربستان، ص114.</ref> خانه [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] عموی پیامبر(ص)،<ref>سفر به عربستان، ص84.</ref> قبر ابوطالب، عموی پیامبر(ص) که به دست وهابیان ویران شده بود<ref>سفر به عربستان، ص129.</ref> و اماکنی همچون  [[شق القمر]] و [[جبل النور]]<ref>سفر به عربستان، ص174-176.</ref> از دیگر بناهای مکه و اطراف آن است که بورکهارت توصیف کرده است. 
 
==ورود به مدینه==


== بورکهارت در مدینه ==
وی پس از سه ماه اقامت در مکه، در 15 ژانویه 1815م. روانه [[مدینه]] شد.<ref>سفر به عربستان، ص291.</ref> وی خانه‌های شهر مدینه را زیبا و ساخته شده از سنگ‌های سفید می‌داند.  نویسنده مدینه را از بهترین شهرهای شرق می‌داند و آن را هم‌ردیف حلب قرار می‌دهد و بر آن است که ظاهر شهر از رونق و تمدنی غنی در گذشته خبر می‌دهد.<ref>سفر به عربستان، ص323.</ref>به گفته نویسنده، از میان قبایل گوناگون، شمار بنی‌حسن از نسل حسن نوه پیامبر در مدینه چشمگیر است.<ref>سفر به عربستان، ص370.</ref> قبیله کوچک بنی‌حسین نیز که از نسل حسین نوه پیامبر هستند، در مدینه دیده می‌شوند که تا سده سیزدهم ق. قدرت بسیار داشتند اما اکنون شمار آن‌ها به چند خانواده کاهش یافته و از خانواده‌های طبقه بالا و ثروتمند مدینه به‌شمار می‌روند. این خانواده‌ها در منطقه‌ای ویژه از مدینه کنار هم سکونت دارند و از زائران شیعی، به‌ویژه زائران ایرانی، درآمدی بسیار کسب می‌کنند.<ref>سفر به عربستان، ص371.</ref>
وی پس از سه ماه اقامت در مکه، در 15 ژانویه 1815م. روانه [[مدینه]] شد.<ref>سفر به عربستان، ص291.</ref> وی خانه‌های شهر مدینه را زیبا و ساخته شده از سنگ‌های سفید می‌داند.  نویسنده مدینه را از بهترین شهرهای شرق می‌داند و آن را هم‌ردیف حلب قرار می‌دهد و بر آن است که ظاهر شهر از رونق و تمدنی غنی در گذشته خبر می‌دهد.<ref>سفر به عربستان، ص323.</ref>به گفته نویسنده، از میان قبایل گوناگون، شمار بنی‌حسن از نسل حسن نوه پیامبر در مدینه چشمگیر است.<ref>سفر به عربستان، ص370.</ref> قبیله کوچک بنی‌حسین نیز که از نسل حسین نوه پیامبر هستند، در مدینه دیده می‌شوند که تا سده سیزدهم ق. قدرت بسیار داشتند اما اکنون شمار آن‌ها به چند خانواده کاهش یافته و از خانواده‌های طبقه بالا و ثروتمند مدینه به‌شمار می‌روند. این خانواده‌ها در منطقه‌ای ویژه از مدینه کنار هم سکونت دارند و از زائران شیعی، به‌ویژه زائران ایرانی، درآمدی بسیار کسب می‌کنند.<ref>سفر به عربستان، ص371.</ref>