بازسازی کعبه (ابن زبیر): تفاوت میان نسخهها
Abbassehati (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
بازسازی کعبه در زمان حکومت عبدالله بن زبیر از بازسازیهای مهم کعبه است که تغییراتی در بنای آن را در پی داشت. در این زمان دیوارهای کعبه به دلیل آتشسوزی آسیب دیده بود. در این بازسازی، کعبه در تاریخ ۱۵ جمادی الثانی سال ۶۴ تخریب و دوباره ساخته شد. | |||
[[پرونده:نقشه تقریبی بنای کعبه در زمان عبدالله بن زبیر.png|بندانگشتی|نقشه تقریبی بنای کعبه در زمان عبدالله بن زبیر]] | [[پرونده:نقشه تقریبی بنای کعبه در زمان عبدالله بن زبیر.png|بندانگشتی|نقشه تقریبی بنای کعبه در زمان عبدالله بن زبیر]] | ||
== | ==انگیزه == | ||
ابن زبیر با برداشتن روپوشهای کعبه و اطراف آن، با آسیب جدی بنای کعبه و سیاه و سه تکه شدن [[حجرالاسود]] بر اثر آتش سوزی روبهرو شد.<ref>انساب الاشراف، ج۵، ص۳۶۹.</ref> گویا ابن زبیر پیشتر در اندیشه بازسازی کعبه بود؛ زیرا | گزارش شده که ابن زبیر با برداشتن روپوشهای کعبه و اطراف آن، با آسیب جدی بنای کعبه و سیاه و سه تکه شدن [[حجرالاسود]] بر اثر آتش سوزی روبهرو شد.<ref>انساب الاشراف، ج۵، ص۳۶۹.</ref> دستیابی به افتخار بازسازی کعبه<ref>سمط النجوم، ج۱، ص۲۱۱.</ref> و زدودن اتهام آتش زدن کعبه را نیز میتوان در تصمیم او برای بازسازی کعبه دخیل دانست | ||
=== تلاش برای بازسازی بنای ابراهیم === | |||
گویا ابن زبیر پیشتر در اندیشه بازسازی کعبه بود؛ زیرا از [[عایشه]] شنیده بود که [[پیامبر]] از شکل موجود [[کعبه]] ناخشنود بود.<ref>احسنالتقاسیم، ص۷۴؛ معجم البلدان، ج۴، ص۴۶۶.</ref> پیامبر تأکید داشت که اگر میتوانست کعبه را خراب میکرد و آن را بر پایه طرح [[حضرت ابراهیم|ابراهیم(ع)]] میساخت و دو دَرِ شرقی و غربی برای ورود و خروج آن قرار میداد. پیامبر بخشهایی از کعبه را که در حجر مانده بود، برای عایشه معین کرده<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۶؛ السنن الصغری، ج۴، ص۱۷۲؛ البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۶۶.</ref> و عایشه نیز آن را به ابن زبیر نشان داده بود.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۷۳؛ البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۶۶.</ref> | |||
بر پایه این گزارشها، [[قریش]] در هنگام بازسازی قبلی کعبه، بخشی از کعبه را در [[حجر اسماعیل]] وانهادند و برای آن که ورود و خروج را انحصاری کنند، درِِِ کعبه را بالاتر از سطح حرم قرار دادند.<ref>تاریخ الاسلام، ج۵، ص۳۹؛ البدایة و النهایه، ج۹، ص۲-۳.</ref> | |||
==مخالفان و موافقان== | |||
ابن زبیر از افراد مختلف درباره بازسازی کامل کعبه نظرخواهی کرد. اما بیشتر مردم، به ویژه ابن عباس، بدان سبب که این کار حاکمان بعدی را در تخریب کعبه گستاخ میکند، با آن مخالفت ورزیدند. او پیشنهاد کرد که به تعمیر و ترمیم کعبه بسنده شود<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۴؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۳۴۹.</ref> | |||
جابر بن عبدالله انصاری و جمعی از سرشناسان نیز با بازسازی کامل کعبه موافق بودند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۵؛ الطبقات، خامسه۲، ص۷۲.</ref> | |||
==تخریب کعبه== | ==تخریب کعبه== | ||
بر پایه روایتی از پیامبر، مردانی حبشی با ساقهای باریک و نحیف تخریبگر کعبه قلمداد شده بودند. ابن زبیر برای آن که کارش مصداق این حدیث شناخته شود، چند غلام حبشی را برای این کار به خدمت گرفت<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۵؛ الروض المعطار، ص۹۴؛ سمط النجوم، ج۱، ص۲۱۱.</ref> | عبدالله بن زبیر در روز شنبه ۱۵ [[جمادی الثانی]] سال ۶۴ق. تخریب کعبه را به دست خود آغاز کرد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۶؛ الطبقات، خامسه۲، ص۷۲؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۸۹.</ref> | ||
==== غلامان حبشی ==== | |||
بر پایه روایتی از پیامبر، مردانی حبشی با ساقهای باریک و نحیف تخریبگر کعبه قلمداد شده بودند. ابن زبیر برای آن که کارش مصداق این حدیث شناخته شود، چند غلام حبشی را برای این کار به خدمت گرفت<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۵؛ الروض المعطار، ص۹۴؛ سمط النجوم، ج۱، ص۲۱۱.</ref> | |||
==== ترس مردم از عذاب الهی ==== | |||
مردم مکه از ترس نازل شدن عذاب به سمت [[منا]] گریختند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۶۲؛ تاریخ مکه، ابن ضیاء، ج۱، ص۴۷.</ref> او محل کعبه و [[حجر اسماعیل]] و پایههای آن را تا رسیدن به سنگهای عظیمی که مانند انگشتان دو دست یا گردنهای شتر در هم تنیده شده بودند، حفر کرد.<ref>الطبقات، خامسه۲، ص۷۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۲۳؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۹۰.</ref> با ضربه زدن به این پایهها که تا حجر اسماعیل ادامه داشت، تمام مکه به شدت به حرکت درآمد و کسانی که به تخریب و بازسازی کعبه رأی داده بودند، پشیمان شدند و همه مردم به وحشت افتادند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۱۴؛ سبل الهدی، ج۱، ص۱۶۷؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۱.</ref> | |||
این حفاری و پایهگذاری خانه بر پایههای ابراهیمی تحت نظارت شماری از [[بزرگان مکه]] انجام شد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۷؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۱.</ref> به گزارش [[مجاهد بن جبر]]، بخشی از [[حجرالاسود]] که در داخل دیوار کعبه مانده و در این بازسازی نمایان شده بود، رنگ سفید داشت.<ref>اخبار مکه، فاکهی، ج۱، ص۹۲.</ref> ابن زبیر به توصیه ابن عباس حصاری چوبی گرداگرد پایههای کعبه قرارداد تا مردم پیرامون آن طواف کنند و به سوی آن [[نماز]] بخوانند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۰؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۸۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۴۳۸.</ref> | |||
==مصالح بازسازی== | ==مصالح بازسازی== | ||
ابن زبیر در این بازسازی با افراد سالخورده و آگاه درباره کعبه مشورت نمود و سنگهای مورد نیاز خود را از همان هفت کوه ([[کوه حراء|حَراء]]، [[کوه ثبِیر|ثَبِیر]]، [[کوه مقطع|مَقطع]]، [[کوه خندمه|خَنْدَمه]]، [[کوه حلحله|حلحله]]، [[کوه مفجر مزدلفه|مِفجَر مزدلفه]]، [[مقلع الکعبه|مِقلَع الکعبه]]) استخراج کرد که قریش برای بازسازی پیشین کعبه از آن استفاده کرده بود.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۲۲؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۸۰.</ref> نیز ملات کعبه را از گچ با دوام [[یمن|یمنی]] برگزید که به سفارش او از [[صنعا]] وارد میشد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۵؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۴۳۸.</ref> در مدت بازسازی کعبه، حجرالاسود در پارچهای از حریر گرانبهای سفید درون جعبهای همراه دیگر اشیای کعبه، در [[دارالندوه]] نگهداری میشد.<ref>انساب الاشراف، ج۵، ص۳۷۰؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۰.</ref> بر پایه گزارشی، او در حفاری [[حجر اسماعیل]] به سنگی سبز برخورد که [[عبدالله بن صفوان]] آن را قبر اسماعیل دانست و به حال خود رها کرد.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۷۵؛ فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۱۲۶.</ref> | ابن زبیر در این بازسازی با افراد سالخورده و آگاه درباره کعبه مشورت نمود و سنگهای مورد نیاز خود را از همان هفت کوه ([[کوه حراء|حَراء]]، [[کوه ثبِیر|ثَبِیر]]، [[کوه مقطع|مَقطع]]، [[کوه خندمه|خَنْدَمه]]، [[کوه حلحله|حلحله]]، [[کوه مفجر مزدلفه|مِفجَر مزدلفه]]، [[مقلع الکعبه|مِقلَع الکعبه]]) استخراج کرد که قریش برای بازسازی پیشین کعبه از آن استفاده کرده بود.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۲۲؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۸۰.</ref> نیز ملات کعبه را از گچ با دوام [[یمن|یمنی]] برگزید که به سفارش او از [[صنعا]] وارد میشد.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۵؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۴۳۸.</ref> در مدت بازسازی کعبه، حجرالاسود در پارچهای از حریر گرانبهای سفید درون جعبهای همراه دیگر اشیای کعبه، در [[دارالندوه]] نگهداری میشد.<ref>انساب الاشراف، ج۵، ص۳۷۰؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۰.</ref> بر پایه گزارشی، او در حفاری [[حجر اسماعیل]] به سنگی سبز برخورد که [[عبدالله بن صفوان]] آن را قبر اسماعیل دانست و به حال خود رها کرد.<ref>تاریخ و آثار اسلامی، ص۷۵؛ فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۱۲۶.</ref> |
نسخهٔ ۱۳ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۵۱
بازسازی کعبه در زمان حکومت عبدالله بن زبیر از بازسازیهای مهم کعبه است که تغییراتی در بنای آن را در پی داشت. در این زمان دیوارهای کعبه به دلیل آتشسوزی آسیب دیده بود. در این بازسازی، کعبه در تاریخ ۱۵ جمادی الثانی سال ۶۴ تخریب و دوباره ساخته شد.
انگیزه
گزارش شده که ابن زبیر با برداشتن روپوشهای کعبه و اطراف آن، با آسیب جدی بنای کعبه و سیاه و سه تکه شدن حجرالاسود بر اثر آتش سوزی روبهرو شد.[۱] دستیابی به افتخار بازسازی کعبه[۲] و زدودن اتهام آتش زدن کعبه را نیز میتوان در تصمیم او برای بازسازی کعبه دخیل دانست
تلاش برای بازسازی بنای ابراهیم
گویا ابن زبیر پیشتر در اندیشه بازسازی کعبه بود؛ زیرا از عایشه شنیده بود که پیامبر از شکل موجود کعبه ناخشنود بود.[۳] پیامبر تأکید داشت که اگر میتوانست کعبه را خراب میکرد و آن را بر پایه طرح ابراهیم(ع) میساخت و دو دَرِ شرقی و غربی برای ورود و خروج آن قرار میداد. پیامبر بخشهایی از کعبه را که در حجر مانده بود، برای عایشه معین کرده[۴] و عایشه نیز آن را به ابن زبیر نشان داده بود.[۵]
بر پایه این گزارشها، قریش در هنگام بازسازی قبلی کعبه، بخشی از کعبه را در حجر اسماعیل وانهادند و برای آن که ورود و خروج را انحصاری کنند، درِِِ کعبه را بالاتر از سطح حرم قرار دادند.[۶]
مخالفان و موافقان
ابن زبیر از افراد مختلف درباره بازسازی کامل کعبه نظرخواهی کرد. اما بیشتر مردم، به ویژه ابن عباس، بدان سبب که این کار حاکمان بعدی را در تخریب کعبه گستاخ میکند، با آن مخالفت ورزیدند. او پیشنهاد کرد که به تعمیر و ترمیم کعبه بسنده شود[۷]
جابر بن عبدالله انصاری و جمعی از سرشناسان نیز با بازسازی کامل کعبه موافق بودند.[۸]
تخریب کعبه
عبدالله بن زبیر در روز شنبه ۱۵ جمادی الثانی سال ۶۴ق. تخریب کعبه را به دست خود آغاز کرد.[۹]
غلامان حبشی
بر پایه روایتی از پیامبر، مردانی حبشی با ساقهای باریک و نحیف تخریبگر کعبه قلمداد شده بودند. ابن زبیر برای آن که کارش مصداق این حدیث شناخته شود، چند غلام حبشی را برای این کار به خدمت گرفت[۱۰]
ترس مردم از عذاب الهی
مردم مکه از ترس نازل شدن عذاب به سمت منا گریختند.[۱۱] او محل کعبه و حجر اسماعیل و پایههای آن را تا رسیدن به سنگهای عظیمی که مانند انگشتان دو دست یا گردنهای شتر در هم تنیده شده بودند، حفر کرد.[۱۲] با ضربه زدن به این پایهها که تا حجر اسماعیل ادامه داشت، تمام مکه به شدت به حرکت درآمد و کسانی که به تخریب و بازسازی کعبه رأی داده بودند، پشیمان شدند و همه مردم به وحشت افتادند.[۱۳] این حفاری و پایهگذاری خانه بر پایههای ابراهیمی تحت نظارت شماری از بزرگان مکه انجام شد.[۱۴] به گزارش مجاهد بن جبر، بخشی از حجرالاسود که در داخل دیوار کعبه مانده و در این بازسازی نمایان شده بود، رنگ سفید داشت.[۱۵] ابن زبیر به توصیه ابن عباس حصاری چوبی گرداگرد پایههای کعبه قرارداد تا مردم پیرامون آن طواف کنند و به سوی آن نماز بخوانند.[۱۶]
مصالح بازسازی
ابن زبیر در این بازسازی با افراد سالخورده و آگاه درباره کعبه مشورت نمود و سنگهای مورد نیاز خود را از همان هفت کوه (حَراء، ثَبِیر، مَقطع، خَنْدَمه، حلحله، مِفجَر مزدلفه، مِقلَع الکعبه) استخراج کرد که قریش برای بازسازی پیشین کعبه از آن استفاده کرده بود.[۱۷] نیز ملات کعبه را از گچ با دوام یمنی برگزید که به سفارش او از صنعا وارد میشد.[۱۸] در مدت بازسازی کعبه، حجرالاسود در پارچهای از حریر گرانبهای سفید درون جعبهای همراه دیگر اشیای کعبه، در دارالندوه نگهداری میشد.[۱۹] بر پایه گزارشی، او در حفاری حجر اسماعیل به سنگی سبز برخورد که عبدالله بن صفوان آن را قبر اسماعیل دانست و به حال خود رها کرد.[۲۰]
ویژگیهای بازسازی
- داخلکردن بخشی از حجر اسماعیل در کعبه، به استناد حدیث عایشه که باعث شد تا با افزوده شدن ۱۰ ذراع[۲۱] به مساحت کعبه، دیوارهای ۱۸ ذراعی آن کوتاه به نظر آید[۲۲] و همین سبب شد تا ابن زبیر دیوارهای کعبه را نیز به ارتفاع ۲۷ ذراع برساند.[۲۳]
- جاسازی حجرالاسود که بر اثرآتش سوزی سه تکه شده بود، درون قابی نقرهای.[۲۴]
- نصب دو در دو لنگهای روبهروی هم برای کعبه، روی زمین و بدون فاصله با سطح حرم که هریک ۱۱ ذراع ارتفاع داشت. در شرقی برای ورود و در غربی برای خروج مشخص شد. پیش از این، در کعبه یک لنگه بود و با سطح زمین حدود دو متر فاصله داشت.[۲۵]
- ساختن راه پلهای چوبی، گرد و مزین به طلا در رکن شامی، برای رفتن بر بام کعبه.[۲۶]
- افزایش قطر دیوارهای کعبه به دو ذراع و جاسازی حجرالاسود در آن.[۲۷]
- کاستن از ستونهای درون کعبه از شش به سه ستون.[۲۸]
- پرکردن روزنههای سقف کعبه با مادهای به نام بَلْق برای تأمین نور داخل کعبه که به سفارش او از صنعا آورده بودند.[۲۹] تعداد این روزنهها را چهار عدد گزارش کردهاند.[۳۰]
- گسترش مسجدالحرام. بر پایه روایت ازرقی، ابن زبیر با خریدن خانههای پیرامون مسجدالحرام، آن را از سمت شرق و از سوی رکن شامی و نیز از طرف رکن یمانی گسترش داد. این اقدام، مسجد را تا دره پس از صفا و دارالندوه گسترد[۳۱] و به این ترتیب مسعیٰ نیز وسعت یافت[۳۲] و مساحت مسجد به بیش از هفت جریب (تقریبا ۸۴۰۰ متر مربع) رسید.[۳۳] بنا بر گزارشی، او خانههای پیرامون کعبه را ویران کرد؛ زیرا صاحبان آن را متجاوز به حریم کعبه میدانست.[۳۴] بدین ترتیب، بیشتر خانههای پیرامون مسجد به آن پیوست.[۳۵]
- مسقفکردن مسجدالحرام و افزودن هفت ذراع به دیوارهای آن که از عهد عثمان کوتاه بود.[۳۶]
- انتقال محل سقایت از میان رکن و زمزم به گوشه مسجد نزدیک صفا.[۳۷]
- تزیین کعبه و طلاکاری آن و ستونهایش و ساختن کلید طلایی برای آن.[۳۸]
- مشک اندودکردن درون و بیرون دیوارهای کعبه.[۳۹]
- پوشاندن کعبه با پارچههای دیبا.[۴۰]
- نصب ناودانی که آب آن در حجر اسماعیل میریخت.[۴۱]
- ساختن شاذروان کعبه برای استحکام بیشتر دیوارهای آن.[۴۲]
- سنگفرشکردن زمین مسجدالحرام به شعاع ۱۰ ذراع پیرامون کعبه.[۴۳]
قراردادن حجرالاسود
پس از بالارفتن دیوارها تا مکان سابق حجرالاسود، در هنگام نماز جماعت، خود ابن زبیر یا پسرش حمزه یا عباد همراه جبیر بن شیبة بن عثمان[۴۴] از خاندان پردهداران کعبه، حجرالاسود را در جای خود نصب کردند و این کار اعتراض بسیاری را برانگیخت.[۴۵]
زمان اتمام بازسازی
این بازسازی در ۱۷ رجب سال ۶۵ق. پایان یافت[۴۶] و کعبه با پارچه سفید مصری پوشانده شد. ابن زبیر به شکرانه پایان کار، همراه هوادارانش از تنعیم، مُحرم شد و از همه خواست به مقدار توانشان قربانی کنند و خود ۱۰۰ شتر قربانی کرد. ازرقی شمار قربانیهای این روز را بیسابقه دانسته است.[۴۷] بر پایه گزارشی، از آن پس عمره این روز نزد مکیان سنت شد.[۴۸] ابن زبیر هر سال در روز عاشورا جامهای نو بر کعبه میپوشاند[۴۹] و هر روز با قرار دادن یک رطل ماده خوشبوکننده و در روزهای جمعه دو رطل در آتشدان، آن را خوشبو میکرد.[۵۰]
سرنوشت بنای جدید کعبه
عمر بنای جدید کعبه چندان نپایید و پس از مرگ ابن زبیر و سلطه حجاج بن یوسف بر مکه به سال ۷۳ ق. وی به فرمان عبدالملک بن مروان، درِ غربی کعبه را بست و حجر اسماعیل را به حالت سابق بیرون از کعبه قرار داد و در کعبه را به ارتفاع پیشین بازگرداند.[۵۱]
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ انساب الاشراف، ج۵، ص۳۶۹.
- ↑ سمط النجوم، ج۱، ص۲۱۱.
- ↑ احسنالتقاسیم، ص۷۴؛ معجم البلدان، ج۴، ص۴۶۶.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۶؛ السنن الصغری، ج۴، ص۱۷۲؛ البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۶۶.
- ↑ الطبقات، خامسه۲، ص۷۳؛ البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۶۶.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج۵، ص۳۹؛ البدایة و النهایه، ج۹، ص۲-۳.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۴؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۳۴۹.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۵؛ الطبقات، خامسه۲، ص۷۲.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۶؛ الطبقات، خامسه۲، ص۷۲؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۸۹.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۵؛ الروض المعطار، ص۹۴؛ سمط النجوم، ج۱، ص۲۱۱.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۶۲؛ تاریخ مکه، ابن ضیاء، ج۱، ص۴۷.
- ↑ الطبقات، خامسه۲، ص۷۲؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۶۲۳؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۹۰.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۱۴؛ سبل الهدی، ج۱، ص۱۶۷؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۱.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۷؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۱.
- ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج۱، ص۹۲.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۰؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۸۹؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۴۳۸.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۲۲؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۸۰.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۵؛ تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۴۳۸.
- ↑ انساب الاشراف، ج۵، ص۳۷۰؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۰.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی، ص۷۵؛ فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص۱۲۶.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۱.
- ↑ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۹۱.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۹؛ کعبه و مسجدالحرام، ص۳۶.
- ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج۱، ص۱۳۴؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۰.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۰؛ کعبه و جامه آن، ص۵۸.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۹؛ کعبه و مسجدالحرام، ص۳۷.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۹.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۹؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۹۱.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۸؛ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۹۱.
- ↑ تاریخ و آثار اسلامی، ص۶۷.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۱۰-۲۱۱.
- ↑ حجاز در صدر اسلام، ص۴۸۳.
- ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۲۲؛ تاریخ و آثار اسلامی، ص۸۴.
- ↑ انساب الاشراف، ج۷، ص۲۱۳.
- ↑ اعلام العلماء، ص۷۷.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۷۱؛ اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۱۵۹.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۲، ص۶۰.
- ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۲۱۸؛ اعلام العلماء، ص۵۳.
- ↑ تاریخ الکعبه، ص۸۳؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۱.
- ↑ انساب الاشراف، ج۵، ص۳۷۰؛ معجم البلدان، ج۴، ص۴۶۷؛ البدایة و النهایه، ج۸، ص۲۵۱.
- ↑ تاریخ الکعبه، ص۸۳؛ مرآة الحرمین، ص۲۸۰؛ کعبه و جامه آن، ص۵۸.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۷؛ تاریخ و آثار اسلامی، ص۶۳.
- ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج۲، ص۲۲۱؛ مکه و مدینه، ص۸۱.
- ↑ محاضرة الابرار، ج۱، ص۱۹۱؛ تاریخ الکعبه، ص۸۳.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۰۸؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۶۰.
- ↑ تاریخ الکعبه، ص۸۵.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۱۰؛ شرف النبی، ص۳۸۸.
- ↑ شفاء الغرام، ج۱، ص۱۹۲؛ تاریخ الکعبه، ص۸۵.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۵۴؛ مرآة الحرمین، ص۲۸۲.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۵۷؛ شفاء الغرام، ج۱، ص۲۳۸.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۲۱۱؛ البدء و التاریخ، ج۴، ص۸۴.