سفرنامه ابن جبیر
این کتاب از مشهورترین و مهمترین سفرنامههای حج است. در این اثر شرح فریضه حج سال ۵۷۹ قمری بیان شده است. همچنین شامل سفر طولانی ابن جبیر از اندلس در سالهای میان ۵۷۸ تا ۵۸۱ قمری است. نام اصلی اثر به درستی مشخص نیست و از آن با عناوین رحله الکنانی،[۱] یا الاسفار رحله ابن جبیر، اعتبار الناسک فی ذکر الآثار الکریمه والمناسک، تذکیر (تذکره) بالاخبار عن اتفاقات الاثار، و الرحلۀ الی المشرق[۲] یاد کردهاند.
ابن جبیر و سفرهای حج او
لس (مرکز بخش خودمختار Valencia در اسپانیای فعلی) به دنیا آمد و به سال ۶۱۴ قمری در مصر درگذشت.
ابوالحسین محمد بن احمد مشهور به ابن جبیر، ادیب، از رجال دانش آموخته دیوان عصر خویش، شاعر و جهانگرد مالکی اندلسی دهم ربیع الاول سال ۵۴۰ قمری، در شهر بلنسیهانداو سه بار به حج رفت. سفر اول او که شرح آن در سفرنامه او آمده است در سالهای ۵۷۸ تا ۵۸۱ قمری به طول انجامید.[۳] دومین سفر ابن جبیر از ربیع الاول ۵۸۵ تا ۱۳ شعبان ۵۸۷ قمری طول کشید.[۴] پس از بازگشت سالها در وطن ماند و وقتی همسرش عاتکۀ دختر ابوجعفر ورقشی وزیر درگذشت، تصمیم به سفر بعدی گرفت[۵] که از تاریخ دقیق آن اطلاعی در دست نیست.
نثر و شیوه نگارش سفرنامه ابن جبیر
به باور پژوهشگران، سفرنامه، ابن جبیر به لحاظ دقت و نوع اطلاعات و روش و اسلوب ارائه و نگاش، اوج سفرنامه نویسی و مایۀ ارتقای ادب جغرافیایی عرب بوده است و رواج چنین نوشته هایی در اندلس با چنین ویژگیهایی، مرهون این سفرنامه است. شهرت ابن جبیر در محافل علمیاروپا نیز مرهون سفرنامۀ او و گزارشهای ارزشمند تاریخیش بوده و گویا همین سفرنامه توجه اهل ادب را به شعر او از میان آثار مشابه همعصرانش برانگیخته است.[۶]
شیوه تصویرگری و عبارت پردازی ابن جبیر ادیبانه، زنده، روان و پر از اقتباسات ادبی و اشارات لطیف است. او مطالب را در قالب نثر مسجّع ریخته است.[۷] او با تکیه بر معلومات قرآنی و ادبی، از شعر و آیات قرآن در بیان مقصود خویش به اقتضای حال، بهره گرفته است.
برخی گفته اند تالیف سفرنامۀ ابن جبیر از خود او نیست و تنها مضامین کتاب از اوست؛[۸] اما غالب پژوهشگران معتقدند او خود پس از بازگشت از سفر در حدود ۵۸۱ قمری/۱۱۸۵م. بر اساس یادداشتهای روزانه به تالیف آن پرداخته است.[۹]
اهمیت تاریخی سفرنامه
اطلاعات تاریخی سفرنامه نسبت به اطلاعات جغرفیایی آن، نزد پژوهشگران ارزشمندتر است. ماجراهای سفر به صورتی دقیق با ذکر تواریخ قمری، میلادی و گاه سریانی ثبت شده اند.
سفرنامه را به لحاظ گزارشهای دقیق و مفصل از زندگانی مردم بخشی از مناطق مهم آن زمان مانند حجاز، مصر و شام، بسیار ارزشمند شمرده اند. پاره ای از اطلاعات از جمله اطلاعات مربوط به مکه و مدینه و نیز نظام اداری و حکومتی ایوبیان (۶۵۰-۵۶۷ق.) و وضعیت مسلمانان در شام و مناطق جنوبی اروپا، و نیز دربار نورمانها منحصر به فرد است.
ابن جبیر از روستاها، شهرها، جزائر، منازل، گذرگاهها و توقفگاههای بسیاری گذشته و اطلاعات جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی و سیاسی از آنها نقل کرده است. گاه حتی از شهرهایی که بدانها نرفته، اطلاعاتی به دست داده است.[۱۰]
اقتباسها از سفرنامه ابن جبیر
از زمان نگارش سفرنامه ابن جبیر، این اثر همواره ماخذ بسیاری از نویسندگان و آثار تاریخی و جغرافیایی، گاه با ذکر و گاه بدون ذکر ماخذ، بوده است. محمد بن عبدالله معروف به ابن بطوطه(م.۷۷۹ق. ۱۳۶۹.) یا درستتر: ابن جزی راوی او، در سفرنامۀ مشهور تحفة النظار، ضمن اقتباس بسیار از ابن جبیر، اعتراف کرده است که برخی توصیفات ابن جبیر چنان است که بهتر از آن نتوان آورد.[۱۱] اقتباسهای نویسنده تحفه النظار از ابن جبیر به ویژه از مباحث مدینه به بعد آشکار است و نویسنده حتی در تغییر عبارات نیز سعی چندانی نکرده و تنها به تلخیص و افزودن اطلاعات زمان خود از قبیل نام حاکمان پرداخته است. ابوالبقاء خالد بن عیسی بَلوی (م. پس از ۷۶۷ق.) در سفرنامه تاج المفرق فی تَحلیۀ علماء المَشرق، ابومحمد عبدری، در سفرنامه اش به لحاظ روش و نثر مسجّع و هنری[۱۲] و هم در گزارشها و اشعار،[۱۳] مقری در نفح الطیب،[۱۴] فاسی در شفاء الغرام،[۱۵] محمد بن عبد المنعم الحمیری در الروض المعطار فی خبر الاقطار[۱۶] از سفرنامه ابن جبیر استفاده کردهاند.
مسیر حج گزاری ابن جبیر
سفرنامه با گزارش حرکت ابن جبیر و احمد بن حسّان پزشک و همسفر او روز هشتم شوال ۵۷۸ قمری از غرناطه آغاز میشود. آنان یک هفته بعد به سِبته (اسپانیایی: Ceuta شهری در اسپانیای فعلی و جنوب جبل الطارق) میرسند و با یک کشتی رومی به قصد اسنکدریه حرکت می کنند.[۱۷] و در سردانیه ، اقریطش (Karn riti)؛ کرت و سرانجام اسکندریه توقف میکنند [۱۸]نخستین گزارش اسکندریه، حاکی از رفتار تند و اهانت آمیز ماموران گمرک اسکندریه با مسافران است. ماموران از آنان میخواهند که زکات اموال همراه خود را بپردازند در حالی که جز توشه سفر حج هیچ همراه نداشته اند. برخی از آنان را بارها زیر بازجوییهای سخت می گیرند و سوگند می دهند که مالی را مخفی نکرده اند.[۱۹]
توصیف ابن جبیر از اسکندریه مفصل است. از گزارش او برمیآید که اسکندریه در آن زمان یکی از شهرهای بزرگ و آباد بوده است. [۲۰]
ابن جبیر یازدهم ذی حجه ۵۷۸ به قاهره رسیده است.[۲۱] گزارش مفصل او از قاهره ارزش تاریخی دارد.[۲۲]ششم محرم ۵۷۹ با کشتی و از طریق رود نیل قاهره را ترک کرده[۲۳] و ۲۴ محرم به شهر قوص رسیده که قرارگاه حاجیان مغربی، مصری و اندلسی بوده و از اینجا به سوی عیذاب حرکت می کردهاند. ابن جبیر سفر به جده از طریق عیذاب را آفتی برای حجاج دانسته؛ زیرا گاه بادهای ناموافق، کشتی را از مسیر بیرون می برده و مسافران گم میشده و بر اثر تشنگی جان میباخته اند و خود این شهر نیز بسیار بد آب و هوا بوده است.[۲۴] او راههای دیگری را برای رسیدن به حجاز پیشنهاد کرده از جمله شام و بغداد که راهی طولانیتر بوده است [۲۵] و دعا کرده راه گردنه ایله در مسیر مصر که به مدینه میرسیده ولی در آن زمان فرنگیان با ساخن دژ مانع عبور مردم از این راه میشده اند باز شود.[۲۶]
ورود ابن جبیر از راه دریای سرخ به جده، در ۴ ربیع الاخر روی داده است. بنابر گزارش سفرنامه، بیشتر ساکنان جده در آن زمان سادات علویف حسنی، حسینی و جعفری بوده اند. در همین سال در وصول بودجه حکومت تاخیر روی داده و شریف مُکثر بن عیسی، امیر مکه فرمان می دهد تنها در صورتی به حجاج اجازه حرکت به سوی مکه بدهند که ضامن یکدیگر شوند تا اگر نفقۀ صلاح الدین نرسیده، آنان مالیات خود را پرداخت کنند.[۲۷] بدین روی، ابن جبیر سزاوارترین شهرهای خدا برای اینکه با تیغ بیدریغ پاک شود، شهرهای حجاز میداند [۲۸](ص۵۵) و فتوای فقیهان اندلس بر ساقط بودن این فریضه از عهدۀ مردم را به دلیل رفتار بد حکومت حجاز با حاجیان اجتهادی درست می شمارد.[۲۹](ص۵۵)
مکه از نگاه ابن جبیر
ابن جبیر پنج شنبه ۱۳ ربیع الاخر به مکه رسیده[۳۰] و هشت ماه و ده روز تا ۲۲ ذی الحجه [۳۱]در آنجا مانده است. از آنجا که غایت سفر ابن جبیر مکه بوده، مطالب مربوط به مکه بیشتر از دیگر شهرهاست.
مسجدالحرام و کعبه
او نخست به گونه اي دقيق و مفصل در بيش از بيست صفحه[۳۲] به ذکر ويژگيهاي مسجدالحرام و اماکن و اشياي مربوط به آن پرداخته و در صفحههاي ديگر نيز به مناسبتهايي بدين موضوعات پرداخته و کمتر موضوعي مربوط به مسجدالحرام را از قلم انداخته است.[۳۳] ابن جبیر همچنین ارتفاع کعبه از جهات مختلف، ويژگي هاي در و اشياي درون کعبه، پرده کعبه، مقام ابراهيم، حجر اسماعيل، حجرالاسود، ناودان، طوافگاه و ديگر متعلقات کعبه و مسجد را با تفصيل و فواصل، مساحت و اندازه وصف کرده است.[۳۴]
نمازگزاری در مکه
نماز و خطبه جمعه و آداب خاص آن که نزدیک سه صفحه را به خود اختصاص داده و ابن جبیر جایگاه امام جمعه و لباس و آداب او را هنگام خطابه و نماز به تفصیل آورده است[۳۵] ، کیفیت پنجگانه یومیه که چهار جماعت از مذاهب اهل سنت و یکی به زیدیه اختصاص داشته اشت. ابن جبیر از زیدیه به بدی یاد می کند و می گوید اشرف مکه بر این مذهبند و اینان «حی علی خیر العمل» را بر اذان می افزایند. [۳۶]
اماکن مقدس مکه
ابن جبیر بخشی را به دیگراماکن مقدس و زیارتی شهر مکه اختصاص داده است از جمله: محل تولد پیامبر(ص) در مسجدی که در اصل خانه عبدالله بن عبدالمطلب و در زادروز آن حضرت محل زیارت و تبرک زائران بسیاری بوده، خانه ابوطالب که مسجدی بر آن ساخته بودند همان خانه ای که پیامبر در آن پرورش یافت[۳۷] ، محل فرود آمدن وحی در خانه خدیجه، گنبد کوچکی که بر تولدگاه فاطمه(ع) بوده[۳۸] ، و در همانجا حسنین(ع) نیز به دنیا آمده اند.
ابن جبیر میگوید این امکان دربسته و محفوظند و بر آنها بناهایی شایسته برآورده اند[۳۹] و خانه ابوبکر از بین رفته اما دیوار و سنگی آنجا هست که مردم از آن تبرک میجویند.[۴۰] همچنین خانه جعفر بن ابی طالب [۴۱]، دارالخیزان که ابن جبیر آن را خواستگاه اسلام میخواند و خانه ای کوچک به محازات صفا بوده است.[۴۲]
گزارش اجتماعی و سیاسی از شهر مکه
ابن جبیر به وضعیت اقتصادی و تجاری مکه پرداخته و از وفور کالاهای مختلف در آن خبر داده که از نقاط مختلف جهان مانند فارس(ایران)، هند و حبشه بدانجا می رسیده است [۴۳] در سالهای پیش از سفر ابن جبیر وضعیت امنیتی حجاج در مکه مناسب نبوده؛ اما در آن سال امیر مکه بر دزدان و حرامیان سخت گرفته و امنیت کامل فراهم بوده است[۴۴]
گزارش آداب ماههای رجب، شعبان و رمضان در مکه
ابن جبیر پیش از ذی الحجه چند ماه در مکه بوده و بدین رو گزارشهایی نیز از آداب مذهبی و اجتماعی مردم در این ماهها به دست داده است؛ مانند مراسم جشن ماه رجب و رمضان و عمره گزاردن مردم در ماه رجب.[۴۵] مراسم ماه شعبان و نیمه شعبان در مکه نیز از مباحث مفصل ابن جبیر است که مکیان و زائران مکه آن را بسیار بزرگ می شمرده و به اعمال خیر و عبادت و عمره میپرداخته اند.
روایت ماه رمضان به گفته ابن جبیر از سوی امیر مکه بنابر مذهب شیعیان علوی اعلام شده[۴۶] و بدین مناسبت جشنهایی برگزار و حصیرهای مسجدالحرام را نو کرده و شمعها و چراغها بر آن افزودهاند. ابن جبیر مراسم جشن عید فطر را به تفصیل یاد کرده و آداب مذهبی مکیان را در این روز توضیح داده است.[۴۷]
حج در زمان حضور ابن جبیر
به گفته ابن جبیر آن سال جمعیتی بی سابقه در عرفات گرد آمده بودند. روز عید قربان جامه کعبه را از قرارگاه امیرالحاج عراقی به مکه آوردند و قاضی که لباس خلیفه را بر تن داشت، پیشاپیش کاروان حاوی پرده کعبه حرکت میکرد و پرده را بر فراز کعبه نهاد تا روز سیزدهم ذی حجه شیبیان آن را بیاویزند.[۴۸]به گفته ابن جبیر در روزهای پس از حج، در کعبه را برای ایرانیان می گشایند و آنها برای زیارت ازدحام میکنند. [۴۹]
مدینه از نگاه ابن جبیر
ابن جبیر دوشنبه سوم محرم به مدینه می رسد.[۵۰] گزارشهای او از مدینه نسبت به مکه بسیار اندکند زیرا او تنها پنج روز در مدینه مانده است.[۵۱]
مسجد نبوی
گزارشی از مساحت مسجد نبوی و ویژگیهای آن همراه با مساحت و اندازه و اماکن درونش مانند روضه نبوی نخستین گزارش او از مدینه است.[۵۲] ابن جبیر جایی را در روضه مقدس نبوی معرفی کرده و با تردید گزارش میدهد که گویند قبر حضرت فاطمه در اینجا است[۵۳]و آن گاه تمامیجایها و اشیای درون روضه را با تفصیل معرفی میکند. [۵۴]
زیارتگاهای مدینه
بخشی از گزارشهای مدینه به ذکر زیارتگاهها و کیفیت بنای آنها، دروازههای چهارگانه و دیوار مدینه و خندق مشهور جنگ احزاب اختصاص دارد؛ مانند مزار حمزه بن عبدالمطّلب در فاصله سه میلی شهر(ص۱۷۳) قبرستان بقیع و بزرگان بدفن شده در آن از جمله صفیه عمه پیامبر و مادر زبیر بن عوام، ابراهیم فرزند پیامبر که گنبدی سپید بر آن ساخته بودند، مرقد عقیل بن ابی طالب و عبدالله ابن جعفر طیار، همسران پیامبر(ص۱۷۳-۱۷۵)، عباس بن عبدالمطلب و امام حسن بن علی۷ که گنبدی مرتفع بر آن بوده و مزار آنان در سطحی وسیع بلندتر از زمین قرار داشته و لوحهایی آراسته با قطعات برنجی مرصع و گل میخهای زیبا بر آن بوده، خانه ای منسوب به حضرت فاطمه یا بیت که ابن جبیر از آن به عنوان «بیت الحَزنَ» یاد و اشاره میکند که آن بانو در سوگ پدر ارجمند خویش در این خانه ماوا گزید و به اندوه دایم نشست، عثمان بن عفان و گنبد کوچک مزار او. (ص۱۷۴)
ابن جبیر از جای زانو زدن شتر پیامبر در ماجرای هجرت به مدینه که مسجد قبا را بر آن ساختند خبر میدهد. مردم از جای زانو زدن شتر که با سنگچین مشخص شده، تبرک میجستهاند. (ص۱۷۵) خانه ابوایوب انصاری، خانه حضرت فاطمه و امام علی۸ و خانه ابوبکر از خانههای متصل به مسجدند. چاهی نیز که آب آن به معجزه پیامبر از تلخی و شوری به شیرینی و گورایی گرایید در غرب مسجد قرار دارد. (ص۱۷۷-۱۸۰، ۱۹۶)
مسیر بازگشت به اندلس
ابن جبیر روز شنبه هشتم محرم از مدینه به سوی عراق رفته است (ص۱۸۱) او مسیر بازگشت را نیز همچون میسر رفت به تفصیل شرح و منازل میان راه را معرفی کرده است. بیست و هشتم محرم به نجف رسیده (۱۸۷) و مسیر او برای رسیدن به نجف راه زبیده بوده او سپس به موصل در شمال عراق رفت(ص۲۰۶) و از آنجا که از مسیر حلب(ص۲۲۵)، دمشق(۲۳۴)، بیروت و صور (ص۲۷۷) رسید و با کشتی بهاندلس(ص۳۱۷) بازگشت.
چاپهای مختلف سفرنامه ابن جبیر
پیش از آنکه یگانه نسخه موجود سفرنامه در کتابخانه لیدن یافت شود، نام و برخی مطالب سفرنامه ابن جبیر، تنها از طریق آثار مؤلفان دیگر شناخته بود. نسخه لیدن در حدود ۸۷۵ق/۱۴۷۰ م تحریر شده است. دوزی شرقشناسی هلندی (۱۸۲۰-۱۸۸۳م) و میکله آماری اسلامشناس ایتالیایی (۱۸۰۶-۱۸۸۹م) بخشی از سفرنامه را که درباره جزیره سیسیل است، ترجمه کردند.[۵۵] شیخ محمد عیاد طنطاوی، استاد زبان و ادبیات عرب دانشگاه سن پترزبورگ اصلاحاتی عمده و اساسی در قرائت و کتابت متن به عمل آورد[۵۶]، ولی انتشار متن کامل رحله و ترجمه به دست ویلیام رایت (۱۸۳۰-۱۸۸۹م) دانشمند عربشناس انگلیسی در ۱۸۵۲م. با عنوان «سفرهای ابن جبیر» در لیدن انجام پذیرفت. چلستینو اسکلیا پارللی دانشمند ایتالیایی کتاب را در ۱۹۰۶م. به ایتالیایی ترجمه کرد. سرانجام دخویه، سفرنامه را با عنوان رحله الکنانی با اصلاحاتی به صورت کاملتر در ۱۹۰۷م. منتشر کرد. این کتاب افزون بر این، به زبانهای انگلیسی و فرانسوی و فارسی نیز ترجمه شده است. ترجمه فارسی کتاب از پرویز اتابکی سال ۱۳۷۰ش. در انتشارات آستان قدس رضوی مشهد چاپ شده است. گویا نسخه دیگری نیز از سفرنامه در فاس مراکش یافت شده اما این کشف تغییرات مهمیدر چاپهای کتاب را موجب نشده است.[۵۷]
پانویس
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیای، 242-244؛ نشوار المحاضره، ج7، ص330؛ الرحلات المغربیه، ص 102.
- ↑ . معجم المطبوعات العربیة، ج1، ص62.
- ↑ تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص 242-244، نشوارالمحاضره، ج 7، ص330، الرحلات المغربیه، ص102
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص242.
- ↑ . التاریخ القویم، ج6، ص298.
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص241-242؛ دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج3، ص205.
- ↑ . نک: تاریخ نوشتههای جغرافیایی؛ ص243-244.
- ↑ . نک: الاحاطه، ج2، ص148؛ الأعلام، ج5، ص319-320.
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص240-241.
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص243.
- ↑ . رحله ابن بطوطه، ج1، ص85، 88، 272.
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص288.
- ↑ . نک: رحله العبدری، ج1، ص218، 222، 319.
- ↑ . نفح الطیب، ج3، ص17، 21.
- ↑ . شفا الغرام، ج1، ص119، 150، 152.
- ↑ . نک. الروض المعطار، ص197،199.
- ↑ رحله ابن جبیر، ص7-8
- ↑ رحله ابن جبیر، ص8-14
- ↑ رحله ابن جبیر، ص13-14، 17، 39
- ↑ رحله ابن جبیر، ص14-15
- ↑ رحله ابن جبیر، ص18
- ↑ رحله ابن جبیر، ص19-29
- ↑ رحله ابن جبیر، ص32
- ↑ رحله ابن جبیر، ص47-48 ، 49
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 48
- ↑ رحله ابن جبیر، ص49
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 54
- ↑ رحله ابن جبیر، ص55
- ↑ رحله ابن جبیر، ص55
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 58
- ↑ رحله ابن جبیر، ص161
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 59-86
- ↑ . نک. رحله ابن بطوطه، ج1، ص374-376.
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 59-61
- ↑ رحله ابن جبیر، ص72-74
- ↑ رحله ابن جبیر، ص78-80
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 92-141
- ↑ رحله ابن جبیر، ص141
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 92، 142
- ↑ رحله ابن جبیر، ص92
- ↑ رحله ابن جبیر، ص93
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 92
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 96-99
- ↑ رحله ابن جبیر، ص100
- ↑ رحله ابن جبیر، 106-108
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 122
- ↑ رحله ابن جبیر، ص122-134
- ↑ رحله ابن جبیر، ص157-158
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 158
- ↑ رحله ابن جبیر، ص167
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 180
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 168-169
- ↑ رحله ابن جبیر، ص 170
- ↑ رحله ابن جبیر، ص172-173
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص243.
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص243
- ↑ . تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص241، 243.