بنی‌تمیم

نسخهٔ تاریخ ‏۱ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۱ توسط Kamran (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام، اصلاح املا، اصلاح سجاوندی)

بنی‌تمیم از قبایل مهم عربستان در دوران باستان بود. تعداد فراوان افراد قبیله باعث اثر گذاری فراوان آنها در تحولات سیاسی شهر مکه شد. این فراوانی هم چنین باعث ایجاد شاخه‌های بسیاری در پسران تمیم شد. نسب این قبیله به نوادگاه حضرت اسماعیل (ع) می‌رسید.

بنی‌تمیم
نسب تمیم بن مُرّ بن اُدّ بن طابخة بن الیاس بن مُضَر بن نزار بن معد بن عدنان
مکان جزیرة العرب، نجد، عراق، ایران، بحرین و مصر
اشخاص مهم اصبغ بن نباته حنظلی، حرّ بن یزید ریاحی، فرزدق، ابوالفوارس، خداش بن بشر، اکثم بن صیفی بن ریاح اسیدی، هذلول بن کعب عنبری، زَبّان بن علاء بن عمار مازنی، خلیفة بن خیاط، یحیی بن اکثم تمیمی، ابن‌حِبّان بُستی، قاضی نعمان، عبدالکریم سمعانی، اضبط بن قریع تمیمی
شاخه‌ای از مضری ها/ عدنانی‌ها / نوادگان حضرت اسماعیل (ع)
زیرشاخه‌ها بنی‌عصرون، بنومجاشع بن دارم، بنی‌عطارد بن عوف، آل کرب، آل ثانی، بنی‌سعد، بنی‌نهشل، بنی‌یربوع، بنی‌مازن
مهم‎ترین اقدامات شرکت در فتوحات اسلامی، شرکت در نبرد جمل، صفین و نهروان، شرکت در قیام عاشورا و قیام مختار، نقش آفرین در در دوره امویان و عباسیان
مناصب مهم از پیشوایان عرب در موسم حج، داوران عرب در عکاظ، کارگزاران پیامبر(ص)، کارگزاران امام علی(ع)، متولیان کعبه، تلبیه ویژه و آیین حمس
مذهب بت‌پرستی، مسیحیت، زرتشت، اسلام

قبل از اسلام بنی تمیم بت‌پرست بوده و تولیت کعبه و مکه بر عهده آنان بود. بعدها از مکه بیرون رانده شده و راهی سرزمین نجد شدند. افراد این قبیله بعد از اسلام آوردن (سال نهم ه‍.ق) در نقش مهمی در تاریخ اسلام ایفا کردند. بنی تمیم شاعران، دانشوران، راویان، کارگزارن و جنگجویان بسیاری را به اسلام تقدیم کرد.

بعدها این قبیله به سایر نقاط شبه جزیره، ایران، عراق و آفریقا پراکنده شدند. در عصر حاضر اغلب آنها در نجد ساکن بوده و خاندان محمد بن عبدالوهاب بنیان‌گذار وهابیت و آل ثانی حاکم قطر از قبیله بنی‌تمیم هستند.

اهمیت قبیله بنی تمیم

قبیله بنی‌تمیم از گذشته‌های دور در قیاس با دیگر قبایل عرب، بسیار با اهمیت بود. دلیل این اهمیت را می‌توان در فراوانی جمعیت و تیره‌های مختلف و به دنبال آن پراکندگی محل سکونت آنان جست و جو کرد. البته اهمیت ویژه این قبیله به سبب برعهده داشتن تولیت کعبه بود. این موارد باعث شد که قبیله بنی‌تمیم از بزرگ‌ترین بنیان‌های قوم عرب محسوب شود. .[۱] هم چنین بزرگی این قبیله موجب نگارش، تک‌نگاری‌های تاریخی شد.

تبار نامه بنی تمیم

پدران

تمیم بن مُرّ بن اُدّ بن طابخة بن الیاس بن مُضَر بن نزار بن معد بن عدنان، از نوادگان حضرت اسماعیل(ع) است.[۲] تمیمیان در الیاس، که جد شانزدهم رسول خدا است، با قریش هم‌نسب هستند.[۳]

فرزندان

شخص تمیم چهار پسر به نام زید مناة، عمرو، حارِث و یَربوع داشت.[۴] یربوع در کودکی درگذشت و حارث کم نسل شد. [یادداشت ۱] پس نسل تمیم، از دو پسر دیگر او به نام‌های زید مناة و عمرو ادامه یافت. از عمرو بن تمیم، خاندان‌های بسیاری[۵] از جمله حَبِطات [یادداشت ۲][۶] پدید آمد؛ و از زید مناة بن تمیم[۷] شاخه‌های فراوانی مانند بنوکعب بن سعد، بنومُقاعِس[۸] بنی‌حنظله، بنی‌دارم[۹] و بنی‌یربوع پدید آمدند.[۱۰]

از تیره‌های بنی‌حنظله می‌توان به براجم،[۱۱] بنوعنبر بن یربوع[۱۲] و بنودارم بن مالک بن حنظله اشاره کرد.[۱۳]

خاستگاه بنی تمیم

قبل از اسلام

سرزمین اصلی و خاستگاه قبیله بنی تمیم در باستان جزیرة العرب بود. ۱۵۰ سال پیش از ظهور اسلام، شاخه‌های اولیه این خاندان تولیت کعبه را برعهده داشتند و در مکه ساکن بودند. سایر عرب‌های ساکن مکه، تمیم را به سبب غارت و بی‌حرمتی کعبه، از جزیره العرب دور کردند. [یادداشت ۳]

در نتیجه پیش از اسلام بنی تمیم به نجد کوچ کرد. البته زمان دقیق مهاجرتشان بهنجد مشخص نیست. .[۱۴] بعلاوه شاخه‌هایی از این قبیله به حیرهِ عراق و بحرین مهاجرت کردند. .[۱۵]

بعد از اسلام

در قرن دوم وسوم ه‍.ق بسیاری از بنی‌تمیم به مصر مهاجرت کردند.[۱۶] در همین دوران، یکی از تمیمیان به نام ابراهیم بن اغلب با تأسیس سلسله اغلبیان، بر دامنه و گستره قدرت تمیمیان افزود. پس از سقوط اغلبیان، گروه‌هایی از بنی‌تمیم همچنان در آنجا باقی ماندند و بسیاری از آن‌ها بعدها نیز بهاندلس کوچ کردند. .[۱۷]

دوران معاصر

امروزه افراد قبیله بنی‌تمیم در مناطق گوناگون جهان از ایران تا شمال آفریقا پراکنده شده‌اند؛ اما به صورت طوایف شناخته شده بیشتر در استان نجد و جبل شَمَّر عربستان سعودی سکونت دارند.[۱۸] خاندان‌ها و طوایف بنی‌تمیم در عربستان، متعلق به سه بطنِ حنظلة بن مالک بن زید مناة بن تمیم، سعد بن زید مناة، و عمرو بن تمیم هستند. .[۱۹]

در نجد از میان بنی تمیم خاندان‌هایی برخاستند که امروزه بر تحولات جزیرة العرب اثر گذار هستند. خاندان محمد بن عبدالوهاب، بنیان‌گذار فرقه وهابیت و آل ثانی [یادداشت ۴] به عنوان حاکمان قطر، از جمله آنان هستند.[۲۰][۲۱]

پراکندگی جغرافیایی بنی تمیم

عراق

عراق اسلامی

تمیمی‌ها از آغاز تأسیس کوفه و بصره، نخستین ساکنان آن بودند؛ در بصره بنی تمیم یکی از پنج قبایل گوناگونی بود که به آن‌ها «اخماس» گفته می‌شد. البته این قبیله درساختار قبیله ای کوفه، در مقایسه با بصره، چندان قدرت و نفوذ نداشتند.[۲۲] با اقامت قبیله‌های رقیب در این شهرها اندک‌اندک تعصبات شهری جای تعصبات قبیله‌ای را گرفت. از همین‌رو، این قبیله وحدت سیاسی خویش را از دست داد؛ لذا گاهی از بنی تمیم به عنوان تمیم بصره و تمیم کوفه سخن به میان می‌آید. [یادداشت ۵].[۲۳]

در مجموع، ۳۴ شاخه از تمیمی‌های در عراق برشمرده‌اند که طایفه المصالحه و الظوالم از بزرگ‌ترین طوایف تمیم عراق هستند. .خطای یادکرد: برچسب تمام‌کنندهٔ </ref> برای برچسب <ref> پیدا نشد[۲۴]

ایران

ایران اسلامی

در ایران از سده‌های نخست تیره‌های تمیم در خوزستان و خراسان اقامت داشته‌اند.[۲۵]

ایران معاصر

اکنون بنی‌تمیم نیز یکی از قبایل بزرگ ساکن در خوزستان است. .[۲۶]

وضعیت سیاسی اجتماعی تمیم

منصب‌ها

بنی‌تمیم از پیشوایان عرب در موسم حج و داوران عرب هنگام همایش سالانه در بازار عکاظ بود. .[۲۷] منصب قضاوت میان برخی خاندان‌ها بنی تمیم همیشگی بود. .[۲۸]

برخورداری از حمایت قریش

با توجه به مشترک بودن جد بنی‌تمیم و قریش[۲۹] به این نسب افتخار می‌ورزیدند[۳۰] و از حمایت قریش نیز برخوردار بودند؛ چنان‌که در یوم القُصَیبه برخی از قریشی‌ها به حمایت از تیره بنی‌سعد بن تمیم در برابر غارت بدویان برخاستند.[۳۱]

تمیمیان ساکن در مسیر راه‌های تجاری جزیرة العرب، در برابر دریافت مال، پاسداری از کاروان‌های تجاری قریش را در قلمرو سکونت خود به دست گرفتند و در معاهده «ایلاف» قریش درون شدند. قریش نیز بر حفظ رابطه نیکو با بنی‌تمیم می‌کوشید.[۳۲]

قتل وغارت کاروان‌ها

از بنی تمیم نیز غارت‌هایی گزارش شده است. در یوم الصَفَقه حاکم دست نشانده کسرای ایران، سران تمیم را به سزای غارت کاروان تجاری ایران به قتل رساند.[۳۳] ویا قتل و غارت یکی از پادشاهان حمیری که پرده ای برای هدیه به کعبه فرستاده بود. .[۳۴]

کارگزاران پیامبر

پیامبر(ص) یعلی بن امیه تمیمی را بر یمن گماشت. مالک بن نویره را کارگزار صدقات بنی‌حنظله، زبرقان بن بدر و قیس بن عاصم را عامل ناحیه‌ای از بنی‌سعد کرد. عیینة بن حصن فزاری را به عنوان کارگزار صدقات بنی تمیم گماشت. .[۳۵] بعلاوه حنظلة بن ربیع تمیمی نیز[۳۶] از نویسندگان رسول خدا بود.[۳۷]

نقش بنی‌تمیم در فتوحات

بیشتر گزارش‌ها درباره نقش تمیم در رویداد رده و فتوحات، از سیف بن عمر تمیمی نقل گشته که جنبه حماسه‌سرایی دارد و آمیخته با افسانه‌سرایی و فضیلت‌تراشی برای قبیله خویش است. این احتمال درباره برخی دیگر از افتخارات و فضیلت‌های این قبیله نیز وجود دارد.[۳۸] سهم آن‌ها در نبرد قادسیه، به ویژه در لیلة القادسیه که دو لشکر تا صبح با یکدیگر می‌جنگیدند، چشمگیر بود.[۳۹] از شرکت آن‌ها در فتح اصطخر، از شهرهای فارس[۴۰] و خراسان[۴۱] یاد شده است.

کارگزاران امام علی

از میان بنی‌تمیم کسانی چون معقل بن قیس ریاحی[۴۲] و خلید بن قرّه یربوعی[۴۳] از کارگزاران علی (ع) به ترتیب صاحب شرطه و حکمران امام در خراسان[۴۴] بودند. پس از شهادت امام، معقل بن قیس ریاحی و جاریة بن قدامه سعدی درگرفتن بیعت از مردم برای امام حسن(ع) نقش داشتند.[۴۵] اصبغ بن نباته حنظلی[۴۶] هم از یاران ویژه امام علی (ع) و راوی حدیث او بود.[۴۷]

نقش بنی تمیم در نبردهای امیر المومنین (ع)

یعلی بن امیه تمیمی کارگزار خلیفه دوم و خلیفه سوم در صنعا بود. .[۴۸] بعدها به سپاه جمل پیوست و بخشی از هزینه رورویایی با امام علی(ع) را تأمین کرد و در همین نبرد به هلاکت رسید.[۴۹]

بسیاری از تیره بنی‌حنظله به تحریک طلحه و زبیر به سپاه عایشه پیوستند. .[۵۰] بخش بزرگ‌تر تمیم کوفه با رای احنف بن قیس که بزرگ تمیم بصره بود، پس از رایزنی با امام علی (ع) از نبرد کناره‌گیری کردند.[۵۱]

برخی تمیمی‌ها نیز با سروری جاریة بن قدامه که در شمار یاران امام علی (ع) بود، در صفین و سرکوبی بسر بن ارطاه در حجاز و یمن حضور داشتند.[۵۲]

پس از نبرد نهروان، برخی از بنی‌حنظله از فرمان امام علی (ع) بیرون رفتند و رهبری گروهی از خوارج را به دست گرفتند. از این گروه، می‌توان از حْرقوص بن زُهیر، مسعر بن فدکی،[۵۳] عُروة بن اُدَیه و شَبَث بن رِبْعی نام برد.[۵۴] برخی از آن‌ها بعدها از سرکردگان فرقه‌های خوارج چون اباضیه و ازارقه شدند.[۵۵]

در قیام عاشورا

احنف بن قیس سعدی[۵۶] و مسعود بن عمرو دو تن از سران تمیمی بصره، نامه‌های امام حسین(ع)[۵۷] را در سال ۶۰ ق. با مضمون بیان حقانیت اهل بیت: و دعوت از سران بصره برای حمایت و پشتیبانی از حرکت ایشان[۵۸] دریافت کردند. احنف از حمایت امام و پاسخ به نامه وی خودداری کرد.[۵۹] اما مسعود بن طوایف بنی‌حنظله و بنی‌سعد تمیم[۶۰] و بنی‌عامر را گرد آورد و حمایت آن‌ها را به امام اعلام کرد.[۶۱]

در روز عاشورا برخی تمیمیان چون زرعة بن شریک،[۶۲] عمر طهوی،[۶۳] جویریة بن بدر[۶۴] و حصین تمیمی[۶۵] در شهادت امام حسین (ع) مشارکت داشتند. در برابر، حرّ بن یزید ریاحی[۶۶] و شماری دیگر از بنی‌تمیم در زمره یاران امام حسین (ع) و از شهدای کربلا بودند.

در دوره امویان

نقش سیاسی ـ اجتماعی بنی‌تمیم را در دوره اموی می‌توان در سه محور دنبال کرد. نزاع‌های قبیله‌ای: تمیمی‌ها با فرماندهی احنف بن قیس در فتوحات خراسان نقش گسترده داشتند[۶۷] منطقه خراسان از لحاظ اداری تابع بصره بود؛ لذا نزاع‌های سخت قبیله‌ای در بصره، نخست میان تمیم و ربیعه و اندکی بعد، میان تمیم و ازد، رخ داد. آتش ستیز میان تمیم و ازد در بصره چنان زبانه کشید که حکمران شهر، عبیدالله بن زیاد به ناچار از شهر گریخت و مسعود بن عمرو عتکی، بزرگ ازدیان، به دست تمیمی‌ها کشته شد. با هوشمندی احنف بن قیس و پرداخت مالی سنگین، این فتنه تااندازه‌ای فرونشست.[۶۸]

مشارکت در فتوحات اسلامی: زیاد بن ابیه، حکمران عراق در دوره معاویه، برای دفع خطر خوارج و با توجه به این که بسیاری از رهبران خوارج تمیمی بودند، بسیاری از جنگجویان این شهر را به خراسان منتقل کرد.[۶۹]

کوشش در شکل‌گیری خلافت عباسی: چند تن از سران خوارج مانند عبدالله بن اباض، رهبر فرقه اباضیه، و عبدالله بن صفار، رئیس صفریه، از بنومُقاعِس[۷۰] و بَرْک بن عبدالله، ضارب معاویه در شب نوزدهم رمضان سال ۴۰ق. از بنی‌تمیم بودند.[۷۱]

نقش بنی‌تمیم در حکومت عباسیان

حضور بسیار گسترده بنی‌تمیم در خراسان، سبب شرکت مؤثر آن‌ها در دعوت عباسیان شد؛ چنان‌که پنج تن از نقیبان دوازده‌گانه عباسیان در خراسان از بنی‌تمیم بودند.[۷۲]

در دوره نخست خلافت عباسی، بسیاری از بنی‌تمیم به مناصب مهم حکومتی دست یافتند؛ از جمله: خازم بن خزیمه حکمران ارمینیه و بصره، خزیمة بن خازم حکمران جزیره و . . . .[۷۳]

وضعیت مذهبی بنی تمیم

قبل از اسلام

بت‌پرستی دین رایج میان آن‌ها بود. اسامی برخی تمیمی‌ها مانند عبدمناه و عبدالعزی است که از پرستش بت‌های مشهور شبه جزیره میان آن‌ها حکایت دارد. .[۷۴]

با توجه به وسعت و پراکندگی مناطق سکونت قبیله تمیم و مجاورت با پیروان ادیان گوناگون تنوع دینی زیادی در میان آنها وجود داشت.[۷۵] دین زرتشت و مسیحیت با توجه به همجواری و مناسبات ایشان با ایران و قبایلی مانند تغلب، میان تمیم پیروانی داشت.[۷۶]

بعد از اسلام

با توجه به دوری تمیمی‌ها از مکه، در سال‌های نخست بعثت رسول خدا، افرادی اندک از این قبیله مسلمان شدند. [یادداشت ۶] اما پس از حاکمیت اسلام بر مدینه و مکه، بزرگان تمیم به فکر هم‌پیمانی با پیامبر (ص) افتادند. .[۷۷] الطبقات، ج۳، ص۱۲۲؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص249.</ref>

مسلمان شدن بیشتر بنی‌تمیم در سال نهم (سنة الوفود) صورت پذیرفت.[۷۸]

خلافت ابوبکر

از اسلام آوردن بسیاری از بنی‌تمیم پس از رحلت رسول خدا دیری نمی‌گذشت؛ که برخی از آن‌ها از دادن صدقات به کارگزاران خلیفه اول خودداری کردند.[۷۹] برای مثال مالک بن نویره از بنی‌یربوع بن حنظله، از دادن صدقه تیره خود به ابوبکر خودداری نمود[۸۰] پیامد آن، کشته شدنش به دست خالد بن ولید بود. جالب آنکه خالد همان روز با همسر مالک هم‌بستر شد.[۸۱] این کار مورد اعتراض عمر قرار گرفت و وی خواستار اجرای حد زنا بر خالد گشت.[۸۲]

هم چنین سجاح از بنی‌یربوع تمیمی در دوران خلافت ابوبکر ادعای پیامبری کرد و پس از ازدواج با مُسَیلمه، دیگر پیامبر دروغین از بنی‌حنیفه، دسته‌هایی فراوان از بنی‌تمیم و برخی بزرگان آن مانند احنف بن قیس و حارثة بن بدر و شبث بن ربعی را نیز با خود همراه کرد و پس از کشته شدن مسیلمه به دست سپاه اسلام در نبرد یمامه، خانه‌نشین شد.[۸۳]

وضعیت فرهنگی بنی تمیم

راویان احادیث امامان

افراد بسیاری از میان بنی تمیم راویان احادیث اهل‌بیت هستند. [یادداشت ۷]

شاعران و سخنوران

جمله شاعران عصر جاهلی[۸۴] مانند اوس بن حجر، اسود بن یعْفُر دارمی ندیم نعمان بن منذر، عَدِی بن زید عبادی،[۸۵] عَمرو بن اَهْتَم تمیمی.[۸۶]

از شاعران دوره اسلامی، جریر بن عطیة بن حذیفه (خطفی)[۸۷] که گرایش ضد شیعی او از مدح خلفای اموی پیدا است،[۸۸] هَمّام بن غالب بن صعصعه مشهور بهفرزدق، روبَة بن عَجّاج (م. ۱۴۵ق)، ابوالفوارس سعد بن محمد بن سعد مشهور به حَیصَ بَیص، و خداش بن بشر مشهور به بَعِیث[۸۹]

دانشوران علوم مختلف

از بنی‌تمیم در فقه، تاریخ، قضا، حدیث، صرف و نحو، عرفان، خطابه، کلام و تفسیر نیز دانشورانی ظهور کرده‌اند.

از آن جمله می‌توان به فرزدق شاعر مشهور،[۹۰] نصر بن مزاحم مِنقری تمیمی تاریخ‌نگار شیعی، خلیفة بن خیاط محدّث و نسب‌شناس، احمد بن فرات ضبّی قاضی القضاة دستگاه خلافت مأمون، ابن‌حِبّان بُستی، نعمان بن محمد معروف بهقاضی نعمان محدث و فقیه مذهب اسماعیلی، عبدالکریم سمعانی مشهور به محدّث مشرق، اکثم بن صیفی،[۹۱] ابواسحق ابراهیم بن ادهم بن منصور بلخی،[۹۲] هذلول بن کعب عنبری[۹۳] اقرع بن حابس،[۹۴] یحیی بن اکثم بن محمد تمیمی مروزی و خاندان بنی‌عصرون و خاندان قلانسی را نام برد.[۹۵]

جالب آنکه بنی‌تمیم میان قبایل عرب در تلفظ برخی واژه‌ها گویشی یگانه داشت و به جای ضمیر «ک» مخاطب از «ش» استفاده می‌کرد.[۹۶]

وضعیت حج‌گزاری بنی‌تمیم

بنی‌تمیم را از پیشوایان عرب در موسم حج دانسته‌اند.[۹۷] در دوران جاهلی، گروهی از فرزندان کعب بن سعد برخی مناصب حج را تا هنگام ظهور اسلام در اختیار گرفتند. .[۹۸] امر اجازه[۹۹] [یادداشت ۸] نخست در دست خاندان صوفه از بنی‌تمیم بود و سپس در دست خاندان‌هایی دیگر از بنی‌تمیم مانند بنی‌عطارد بن عوف و آل کرب قرار گرفت.[۱۰۰] پس از او خاندان سعد بن زید مناة بن تمیم این مقام را به ارث بردند. آن گاه این مقام به خاندان صفوان بن حارث بن شحنة بن عطارد تمیمی رسید.[۱۰۱]

متولیان کعبه

برخی منابع اضبط بن قریع تمیمی را از متولیان کعبه برشمرده‌اند.[۱۰۲] آورده‌اند که او پس از بنی‌جمان بن سعد تمیمی،[۱۰۳] تولیت خانه خدا را بر عهده گرفت و سپس این مقام به تیره‌ای دیگر از بنی‌تمیم یعنی بنی‌حنظلة بن دارم رسید.[۱۰۴] اسید بن عمرو بن تمیم نیز پس از پدرش تولیت را بر عهده داشت که زمان آن مشخص نیست.[۱۰۵]

تلبیه ویژه

بنی‌تمیم در مناسک حج، تلبیه‌ای ویژه به صورت «لبَّیک اللهم لبَّیک، لبَّیک لبَّیک عن تمیم، قد تراها قد اخلقت ثیابها و اثواب من وراءها و اخلصت لربها دعاءها»[۱۰۶] داشت.[یادداشت ۹]

آیین حمس

برخی تیره‌های بنی‌تمیم در مناسک حج بهآیین حُمس پایبند بودند[۱۰۷] و در حج خود، تنها در لباس‌های نو یا لباس مردم مکه بهطواف می‌پرداختند و خوش نداشتند که طواف را با لباس‌هایی که معصیت در آن‌ها انجام گرفته، به جا آورند. اینان اگر لباس نو نداشتند، به صورت عریان طواف می‌کردند و اگر کسی با لباس‌های خود طواف می‌کرد، پس از طواف لباس‌ها را دور می‌انداخت و دیگر کسی از آن‌ها بهره نمی‌برد.[۱۰۸]

پانویس

  1. جمهرة انساب العرب، ص207؛ نشوة الطرب، ص415.
  2. النسب، ص231؛ جمهرة النسب، ص20، 189؛ جمهرة انساب العرب، ص207، 480.
  3. الانساب، ج1، ص13-14.
  4. جمهرة النسب، ص191؛ النسب، ص232، انساب الاشراف، ج12، ص11؛ جمهرة انساب العرب، ص207.
  5. جمهرة النسب، ص251-252.
  6. جمهرة انساب العرب، ص211-213؛ الاشتقاق، ص202؛ الانساب، ج4، ص50.
  7. انساب الاشراف، ج12، ص13؛ النسب، ص231؛ جمهرة انساب العرب، ص213.
  8. جمهرة النسب، ص230 به بعد.
  9. النسب، ص193-226.
  10. جمهرة النسب، ص213؛ انساب الاشراف، ج12، ص11.
  11. انساب الاشراف، ج12، ص15؛ الاشتقاق، ص218؛ نشوة الطرب، ص447.
  12. نشوة الطرب، ص448-449.
  13. انساب الاشراف، ج12، ص16، 19؛ الاشتقاق، ص234.
  14. الاغانی، ج9، ص224-225.
  15. بلادالعرب، ص87، 132، 278، 286، 315-316؛ قبیلة تمیم فی الجاهلیة و الاسلام، ج1، ص124-125؛ قبیلة تمیم عبر العصور، ص53؛ البحرین فی صدر الاسلام، ص156-157.
  16. قبیلة تمیم عبر العصور، ص114.
  17. قبیلة تمیم عبر العصور، ص117-118.
  18. قبیلة تمیم عبر العصور، ص122، 132، 136.
  19. قبیلة تمیم عبر العصور، ص122؛ انساب الاشراف، ج12، ص363.
  20. قبیلة تمیم عبر العصور، ص122به بعد‍، 132-134.
  21. قبیلة تمیم عبر العصور، ص132؛ موسوعة عشائر العراق، ج3، ص252.
  22. التنظیمات الاجتماعیة و الاقتصادیة فی البصره، ص54-55.
  23. البیان و التبیین، ج2، ص92؛ زهر الآداب، ج3، ص699.
  24. لله و للحقیقه، ص646.
  25. الکامل، ج9، ص103-104.
  26. قبایل و عشایر عرب خوزستان، ص38-39.
  27. المحبر، ص182.
  28. النقایص، جریر و فرزدق، ج1، ص437-438.
  29. التنبیه و الاشراف، ص175؛ السیرة النبویه، ج‏1، ص75؛ تاریخ طبری، ج‏4، ص497.
  30. الانساب، ج‏1، ص52.
  31. المنمق، ص354.
  32. قبایل بنی‌تمیم و دورهم فی التاریخ العربی، ص94-98.
  33. انساب الاشراف، ج‏12، ص242؛ الکامل، ج‏1، ص621.
  34. المحبر، ص7؛ الآثار الباقیه، ص40.
  35. الادارة فی عصر الرسول، ص100، 252-254.
  36. الطبقات، ج6، ص123.
  37. التنبیه و الاشراف، ص246؛ الانساب، ج1، ص254؛ البدایة و النهایه، ج5، ص342.
  38. صد و پنجاه صحابی ساختگی، ج2، ص99-114.
  39. تاریخ طبری، ج3، ص563، 576-578؛ صد و پنجاه صحابی ساختگی، ج2، ص99-114.
  40. تاریخ الاسلام، ج3، ص326؛ تاریخ طبری، ج2، ص170.
  41. فتوح البلدان، ص390-394.
  42. تاریخ خلیفه، ص121.
  43. تاریخ طبری، ج5، ص93؛ الکامل، ج3، ص351.
  44. تاریخ طبری، ج4، ص558.
  45. انساب الاشراف، ج3، ص35-33.
  46. رجال الطوسی، ج1، ص69.
  47. رجال الطوسی، ص57.
  48. تاریخ یعقوبی، ج‏2، ص157؛ تاریخ طبری، ج4، ص251-252.
  49. الاستیعاب، ج4، ص1586-1587.
  50. الفتوح، ج2، ص488؛ شرح نهج البلاغه، ج9، ص320.
  51. الجمل، ص158، 207-208، 224.
  52. وقعة صفین، ص205؛ انساب الاشراف، ج12، ص377.
  53. خوارج تندیس فتنه، ص138-111.
  54. جمهرة النسب، ص217، 225-226؛ جمهرة انساب العرب، ص223، 225.
  55. قبیلة تمیم عبر العصور، ص109-112.
  56. الاخبار الطوال، ص231.
  57. الفتوح، ج5، ص37.
  58. مقتل الحسین، ص48-49.
  59. عیون الاخبار، ج1، ص311.
  60. جلاء العیون، ص609-610.
  61. اللهوف، ص26؛ بحار الانوار، ج‏44، ص337.
  62. تاریخ طبری، ج5، ص453؛ البدء و التاریخ، ج6، ص11.
  63. البدایة و النهایه، ج8، ص170-171.
  64. تاریخ طبری، ج5، ص393.
  65. تاریخ طبری، ج4، ص499.
  66. تاریخ طبری، ج5، ص422، 430، 453، 468.
  67. الفتوح، ج2، ص337، 340.
  68. تاریخ طبری، ج5، ص520، 525-526.
  69. التنظیمات الاجتماعیة و الاقتصادیة فی البصره، ص44، ص142.
  70. تاریخ طبری، ج5، ص567-569؛ جمهرة النسب، ص236.
  71. جمهرة النسب، ص236؛ انساب الاشراف، ج3، ص251.
  72. تاریخ طبری، ج7، ص379-380.
  73. قبیلة تمیم عبر العصور، ص119.
  74. قبیلة تمیم عبر العصور، ص90-91.
  75. تاریخ یعقوبی، ج1، ص255.
  76. قبیلة تمیم عبر العصور، ص92-93؛ المفصل، ج8، ص119.
  77. المحبر، ص73؛ البدء و التاریخ، ج4، ص146.
  78. الطبقات، ج2، ص153-156؛ الاصابه، ج2، ص454؛ تاریخ خلیفه، ص45.
  79. الرده، ص68؛ ایام العرب، ج2، ص143.
  80. الرده، ص103-104.
  81. تاریخ طبری، ج3، ص276-280.
  82. تاریخ طبری، ج‏3، ص278؛ البدایة و النهایه، ج‏6، ص322.
  83. الرده، ص48-49؛ تاریخ طبری، ج3، ص267-275.
  84. الاغانی، ج8، ص443.
  85. الشعر و الشعراء، ج1، ص9، 165.
  86. تاریخ یعقوبی، ج1، ص266.
  87. وفیات الاعیان، ج1، ص321.
  88. شرح دیوان جریر، ص7-8.
  89. انساب الاشراف، ج12، ص115؛ قبیلة تمیم عبر العصور، ص67-676، 678-687، 690-692، 726-728.
  90. انساب الاشراف، ج12، ص57 به بعد؛ النسب، ص234؛ جمهرة انساب العرب، ص230.
  91. تاریخ یعقوبی، ج2، ص12.
  92. فتوحات شاهی، ج‏1، ص، 416.
  93. نشوة الطرب، ص419؛ جمهرة انساب العرب، ص208-209.
  94. النقایص، جریر و فرزدق، ج1، ص437-438.
  95. قبیلة تمیم عبر العصور، ص119، 135، 305-306، 309، 342، 403-448، 420-422.
  96. جمهرة اللغه، ج1، ص42، 369؛ راه‌های نفوذ فارسی، ص117.
  97. المحبر، ص182.
  98. جمهرة النسب، ص239.
  99. تاریخ طبری، ج‏2، ص257.
  100. تاریخ یعقوبی، ج1، ص256-257؛ انساب الاشراف، ج12، ص8، 362؛ جمهرة انساب العرب، ص219.
  101. انساب الاشراف، ج12، ص8؛ البدایة و النهایه، ج2، ص206.
  102. المحبر، ص182؛ شفاء الغرام، ج، 2، ص36.
  103. اخبار مکه، ج5، ص152؛ شفاء الغرام، ج2، ص36.
  104. اخبار مکه، ج5، ص152؛ شفاء الغرام، ج2، ص36.
  105. شفاء الغرام، ج2، ص36.
  106. تاریخ یعقوبی، ج1، ص255.
  107. قبائل بنی‌تمیم و دورهم فی التاریخ العربی، ص105-107.
  108. شفاء الغرام، ج‏2، ص87-88.
  1. نسل حارث از طریق فرزندش معاویه به نام شَقِرات ادامه یافت.
  2. لقب حارث بن عمرو و فرزندانش.
  3. به گزارش ابن‌زبیر و فرزدق.
  4. خاندان آل ثانی از اواخر سده یازدهم ه. ق از نجد به این منطقه آمدند.
  5. چنان‌که احنف بن قیس، بزرگ تمیمیان بصره، در رویداد نبرد میان اَزْد و تمیم در بصره به صراحت گفت که در نظر او اَزْد بصره از تمیم کوفه و اَزْد کوفه از تمیم شام والاتر است.
  6. مدعا این بیان شمار اندکی از تمیمی‌ها یا حُلَفای آنان مانند واقد بن عبدالله و خَبّاب بن اَرَت در هجرت به یثرب و نبردهای بدر و احد است.
  7. از جمله: غیاث بن ابراهیم از اصحاب امام صادق و امام کاظم (ع) بودند. محمد بن تمیم نهشلی ،ابونجران ،عمرو بن مسلم از اصحاب امام کاظم(ع)، هیثم بن عروه کوفی و عبدالرحمن بن ابی‌نجران از اصحاب امام رضا(ع) بودند.
  8. جلوداری حاجیان در کوچ به سوی عرفات و منا و رمی جمرات
  9. بارخدایا! ندای تو را از سوی بنی‌تمیم پاسخ می‌دهیم که لباس‌هایش را فرسوده کرده و دعایش را برای پروردگارش خالص نموده است.

منابع

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل بنی‌تمیم.
  • الآثار الباقیه: ابوریحان بیرونی (درگذشت ۴۴۰ ق)، تهران، میراث مکتوب، ۱۴۲۲ق.
  • الاخبار الطوال: ابن‌داود الدینوری (درگذشت ۲۸۲ق)، به کوشش عبدالمنعم، قم، الرضی، ۱۴۱۲ق.
  • اخبار مکه: الفاکهی (درگذشت ۲۷۹ق)، به کوشش ابن‌دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق.
  • اسباب النزول: الواحدی (درگذشت ۴۶۸ق)، به کوشش کمال بسیونی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۱ق.
  • الاستیعاب: ابن‌عبدالبر (درگذشت ۴۶۳ق)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
  • اسد الغابه: ابن‌اثیر (درگذشت ۶۳۰ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
  • الاشتقاق: ابن‌درید (درگذشت ۳۲۱ق)، به کوشش عبدالسلام، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۱ق.
  • الاصابه: ابن‌حجر العسقلانی (درگذشت ۸۵۲ق)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • الاصنام (تنکیس الاصنام): هشام بن محمد کلبی (درگذشت ۲۰۴ق)، به کوشش احمد زکی، تهران، تابان، ۱۳۴۸ش.
  • الاعلام: الزرکلی (درگذشت ۱۳۹۶ق)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م.
  • الاغانی: ابوالفرج الاصفهانی (درگذشت ۳۵۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۵ق.
  • انساب الاشراف: البلاذری (درگذشت ۲۷۹ق)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق.
  • الانساب: عبدالکریم السمعانی (درگذشت ۵۶۲ق)، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق.
  • انصار الحسین: محمد مهدی شمس الدین، دار الاسلامیه، ۱۴۰۱ق.
  • بحار الانوار: المجلسی (درگذشت ۱۱۱۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • البحرین فی صدر الاسلام: عبدالرحمن عبدالکریم، بیروت، دار العربیه، ۱۴۲۱ق.
  • البدء و التاریخ: المطهر المقدسی (درگذشت ۳۵۵ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۰۳م.
  • البدایة و النهایه: ابن‌کثیر (درگذشت ۷۷۴ق)، بیروت، مکتبة المعارف.
  • بلاد العرب: حسن بن عبدالله الاصفهانی، به کوشش حمد الجاسر و صالح العلی، ریاض، دار الیمامه.
  • البیان و التبیین: الجاحظ (درگذشت ۲۵۵ق)، بیروت، مکتبة الهلال، ۱۴۲۳ق.
  • تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (درگذشت ۷۴۸ق)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۱۰ق.
  • تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (درگذشت ۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
  • تاریخ خلیفه: خلیفة بن خیاط (درگذشت ۲۴۰ق)، به کوشش فواز، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (درگذشت ۳۱۰ق)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • تجارب الامم: ابوعلی مسکویه (درگذشت ۴۲۱ق)، به کوشش امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
  • التنبیه و الاشراف: المسعودی (درگذشت ۳۴۵ق)، بیروت، دار صعب.
  • التنظیمات الاجتماعیة و الاقتصادیة فی البصره: صالح احمد علی، بیروت، دار الطلیعه.
  • جامع البیان: الطبری (درگذشت ۳۱۰ق)، به کوشش صدقی جمیل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
  • جلاء العیون: المجلسی (درگذشت ۱۱۱۰ق)، قم، سرور، ۱۳۸۲ش.
  • الجمل و النصرة لسید العتره: المفید (درگذشت ۴۱۳ق)، قم، مکتبة الداوری.
  • جمهرة اللغه: ابن‌درید (درگذشت ۳۲۱ق)، به کوشش رمزی بعلبکی، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۸۷م.
  • جمهرة النسب: ابن‌الکلبی (درگذشت ۲۰۴ق)، به کوشش ناجی حسن، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۷ق.
  • جمهرة انساب العرب: ابن‌حزم (درگذشت ۴۵۶ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • خوارج و تندیس فتنه: ولی الله عیسی‌زاده، قم، میراث ماندگار، ۱۳۸۳ش.
  • راه‌های نفوذ فارسی در فرهنگ و زبان عرب جاهلی: آذرتاش آذرنوش، تهران، توس، ۱۳۷۴ش.
  • رجال ابن‌داود: ابن‌داود الحلی (درگذشت ۷۰۷ق)، به کوشش سید محمد صادق، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۹۲ق.
  • رجال الطوسی: الطوسی (درگذشت ۴۶۰ق)، به کوشش قیومی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۵ق.
  • رجال النجاشی: النجاشی (درگذشت ۴۵۰ق)، به کوشش شبیری زنجانی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق.
  • الرده: الواقدی (درگذشت ۲۰۷ق)، به کوشش الجبوری، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • زهر الآداب و ثمر الالباب: ابراهیم القیروانی (درگذشت ۴۵۳ق)، بیروت، دار الجیل.
  • سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (درگذشت ۹۴۲ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
  • السیرة النبویه: ابن‌هشام (درگذشت ۲۱۳/۲۱۸ق)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه.
  • شرح دیوان جریر: تاج الدین شلق، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۲۹ق.
  • شرح نهج البلاغه: ابن‌ابی‌الحدید (درگذشت ۶۵۶ق)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق.
  • الشعر و الشعراء: ابن‌قتیبه (درگذشت ۲۷۶ق)، قاهره، دار الحدیث، ۱۴۲۳ق.
  • شفاء الغرام: محمد الفاسی (درگذشت ۸۳۲ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
  • صد و پنجاه صحابی ساختگی: سید مرتضی عسکری، ترجمه: سردارنیا.
  • الطبقات الکبری: ابن‌سعد (درگذشت ۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • عیون الاخبار: ابن‌قتیبه (درگذشت م. ۲۷۶ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • فتوح البلدان: البلاذری (درگذشت ۲۷۹ق)، بیروت، دار الهلال، ۱۹۸۸م.
  • الفتوح: ابن‌اعثم الکوفی (درگذشت ۳۱۴ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.
  • فتوحات شاهی: ابراهیم امینی هروی (درگذشت ۱۰ ق)، به کوشش نصیری، تهران، انجمن آثار فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
  • الفهرست: الطوسی (درگذشت ۴۶۰ ق)، به کوشش قیومی، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق.
  • قبائل بنی‌تیم و دورهم فی التاریخ العربی قبل الاسلام: واثقة حازم جاسم الحیالی، بیروت، الدار العربیة للموسوعات، ۱۴۳۳ق.
  • قبایل و عشایر عرب خوزستان: یوسف عزیزی، تهران، ۱۳۷۳ش.
  • قبلیة تمیم عبر العصور: عبدالله محمود حسین، دمشق، دار الیمیر، ۲۰۰۰م.
  • قبلیة تمیم فی الجاهلیة و الاسلام: عبدالقادر فیاض حرفوش، دمشق، دار البشائر، ۱۴۲۳ق.
  • الکامل فی التاریخ: ابن‌اثیر (درگذشت ۶۳۰ ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • لسان العرب: ابن‌منظور (درگذشت ۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
  • لله و للحقیقه: علی آل محسن، تهران، مشعر، ۱۴۲۴ق.
  • اللهوف: ابن‌طاووس (درگذشت ۶۶۴ق)، انوار الهدی، ۱۴۱۷ق.
  • المحبّر: ابن‌حبیب (درگذشت ۲۴۵ق)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده.
  • المعارف: ابن‌قتیبه (درگذشت ۲۷۶ق)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، ۱۳۷۳ش.
  • معجم الادباء: یاقوت الحموی (درگذشت ۶۲۶ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۰ق.
  • معجم قبائل العرب: عمر کحّاله، بیروت، الرساله، ۱۴۰۵ق.
  • المفصل: جواد علی، دار الساقی، ۱۴۲۴ق.
  • مقتل الحسین (ع): ابومخنف (درگذشت ۱۵۷ق)، به کوشش الغفاری، قم، المطبعة العلمیه.
  • المنتظم: ابن‌جوزی (درگذشت ۵۹۷ق)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق.
  • المنمق: ابن‌حبیب (درگذشت ۲۴۵ق)، به‌کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۵ق.
  • موسوعة عشائر العراق: عباس عزاوی، بیروت، دار العربیه، ۱۴۲۵ق.
  • النسب: ابن‌سلّام الهروی (درگذشت ۲۲۴ق)، به کوشش مریم محمد، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
  • نشوة الطرب فی تاریخ جاهلیة العرب: ابن‌سعیداندلسی، به کوشش عبدالرحمن، عمان، مکتبة الاقصی.
  • نفس المهموم: عباس قمی (درگذشت ۱۳۵۹ق)، نجف، مکتبة الحیدریه، ۱۴۲۱ق.
  • وفیات الاعیان: ابن‌خلکان (درگذشت ۶۸۱ق)، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار صادر.
  • وقعة صفین: ابن‌مزاحم المنقری (درگذشت ۲۱۲ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۴ق.