کوفه
نمایی از مسجد و شهر کوفه | |
اطلاعات کلی | |
---|---|
ویژگی | از شهرهای مهم عراق و شهرهای مهم شیعیان |
کشور | عراق |
استان | نجف |
جمعیت کل | سال 50 -53 ه.ق 140 هزار نفر، هماکنون بیش از ۳۰۰ هزار نفر |
زبان | عربی |
مذهب | شیعه |
اطلاعات تاریخی | |
نام قدیم | کوفان، سورستان، خَدّ العَذْراء، کوفة الجُند، کوفة الخُلد، منزل جهاد و دارالهجرة |
سال تأسیس | سال ١٧ه. ق |
قدمت | قبل از اسلام |
اماکن | |
زیارتگاه | مرقد میثم تمار، مرقد هانی بن عروه، مرقد مسلم بن عقیل، مرقد مختار ثقفی، مدفن ذوالکفل پیامبر(ع) |
مساجد | مسجد کوفه، مسجد سهله، مسجد صعصعه بن صوحان |
|
کوفه از مهمترين شهرهاي جهان اسلام و یکی از شهرهای عراق و دومین شهر ساختهشده توسط مسلمانان است. شهر کوفه در طول حیات پرفراز و نشیب خود، بستر حوادث و جریانات فراوانی بوده است، برخی از این حوادث، نقطه عطفی برای تاریخ سیاسی و فرهنگی دنیای اسلام بوده است. مسجد کوفه از بناهای مهم این شهر و زیارتگاه شیعیان است. طبق روايات، اين شهر مدفن بسياري از انبياء اوصيا، اوليا، صلحا و علماست.
در وجه تسميه كوفه چند قول وجود دارد، یکی آنكه كوفه بهمعناي جايي است كه در آن ريگ و شن باشد؛ برخي نيز گفتهاند، بهسبب وجود كوه كوچكي در آنجا، كه به كوفان معروف است، اين منطقه را كوفه ناميدهاند.
فتح بخش عمدهای از کشور پهناور ایران بهدست کوفهنشینان، نقش کوفیان در حوادث سه ده نخستین اسلامی بهویژه در ماجرای قتل عثمان، پدید آمدن جریانات مختلف سیاسی، فقهی، حدیثی و کلامی در این شهر، مرکزیت این شهر برای قیامهای عمده ضدّ اموی و بالاخره نقش کوفیان در برپایی دولت عباسی، تنها بخش کوچکی از مشاهدات این شهر بوده است. بعد از دو قرن نخست هجری که کوفه دارای اهمیت بود، به دلایل مختلف سیاسی و اقتصادی از اهمیت آن کاسته شد.
دلیل نامگذاری
درباره نام کوفه نظرهای مختلفی ارائه شده است؛ بعضی این لغت را کلمهای سریانی دانستهاند که از لغت «عاقولا» یا «پاکیولا» که به معنای حلقه و دایره است، گرفته شده است. اما ایننظر پذیرفته نیست؛ زیرا «عاقول» نام مکان دیگری در کوفه بوده است. برخی آن را لغتی آرامی و اشتقاق یافته از «کوبا» دانسته، بدون آنکه برای آن معنایی ارائهدهند.[۱] اما آنها که این لغت را کلمهای عربی دانستهاند، وجوه و احتمالات زیر را برای نامگذاری این شهر ذکر کردهاند:
مکان تجمع
کوفه از «تکوّف» به معنای تجمّع گرفته شده است و علت نامگذاری آن، این است که وقتی سعد بن ابیوقاص و لشکریانش برای اقامت به این محل رسیدند، سعد به لشکریانش چنین گفت: «تکوّفوا فی هذا المکان»؛ «در این مکان اجتماع کنید». برخی نیز با توجه به همین معنای تجمع، علت نامگذاری آن را انباشته بودن ریگ در این مکان دانستهاند.[۲]
ریگ قرمز
کوفه به معنای ریگ قرمز رنگ است و این سرزمین به سبب فراوانی این نوع ریگ در آن، به این نام نامیده شده است.[۳]
ریگهای دایرهای
این کلمه از لغت «کوفان» گرفته شده که به معنای ریگهای دایرهای شکل است و این سرزمین به علت فراوانی این نوع ریگها در آن، به این نام نامیده شده است. البته پیش از اسلام نیز به این نام نامیده شده بود، اما عربها آن را تغییر شکل داده و «کوفه» نامیدند.[۴]
همچنین برخی اصل لغت کوفان را به معنای «دایرهای شکل» گرفتهاند[۵] که شاید به احتمال دایرهای شکل بودن شهر در آغاز تاسیس نظر داشتهاند. بعضی نیز گفتهاند که کوفان نام کوه کوچکی یا تپهای شنی بوده که در وسط این منطقه قرار داشته است و پس از بنا نهاده شدن کوفه، این تپّه در مرکز شهر قرار داشته و به همینسبب با نام این تپه از آن یاد شده است.[۶]
همینطور برخی کوفان را به معنای بلا و شر دانستهاند[۷] که احتمالاً ناظر به بلاهای نازله بر این شهر در دورانهای بعدی بوده است.
حاشیه و پیرامون
در وجوه گذشته، حروف اصلی این کلمه «ک، و، ف» بوده، اما بعضی اصل این کلمه را از لغت «کُفّ» گرفتهاند و گفتهاند: کفاف به معنای حاشیه و پیرامون هر چیزی است و از آنجا که در حاشیه و پیرامون این شهر کوه «ساتیدَما» قرار دارد، کوفه نامیده شده است.[۸] البته طبق این اظهارنظر، باید نام کوه را کوفه گذاشت نه نام شهر را که بهوسیله کوه احاطه شده است.
قطعهای از شهرهای اسلام
کوفه از لغت «کیفه» گرفته شده که به معنای قطعه است و چون این شهر قطعهای از شهرهای اسلام بود، به این نام نامیده شده است.[۹]
فضیلت کوفه در روایات:
به روایتی، از رسول خدا (ص) کوفه یکی از چهار شهر برگزیده خدوند است و منظور از طور سينين در قرآن، (تین 2) كوفه است.[۱۰]
و به روایتی از امام صادق (ع) يك درهم صدقه در كوفه معادل صد درهم در غير آن و دو ركعت نماز در آن معادل صد ركعت در غیر آن است.[۱۱]
نامهای کوفه
این نامها را میتوانیم به دو بخش نامهای کوفه قبل از بنیانگذاری آن به عنوان شهر و نامهای بعد از شهرشدن آن تقسیم نماییم.
قبل از بنیانگذاری
نامهای کوفه قبل از بنیانگذاری آن به عنوان شهر، عبارت است از:
کوفان: چنانکه در بحث قبل یادآور شدیم، بعضی یکی از علل نامگذاری کوفه را وجود منطقهای به نام کوفان در این محدوده دانستهاند.[۱۲]
سورستان: این لغت، عربی شده لغت فارسی «شورستان» است که به معنای صحرا و شورهزار استعمال میشود. از بعضی نوشتهها چنین برمیآید که «سورستان» شامل منطقهای وسیع بوده که کوفه جزئی از آن بهحساب میآمده است.[۱۳]
خَدّ العَذْراء:[۱۴] این عبارت به معنای «رخسار و چهره دوشیزه» است و احتمالاً بهسبب بکر بودن این سرزمین قبل از شهر شدن، به این نام نامیده شده بود.
بعد از بنیانگذاری
اما نامهایی که بعد از شهر شدن کوفه، به آن گفته میشد، عبارت است از:
کوفة الجُند:[۱۵] از آنجا که این شهر ابتدا محل زندگی لشکریان و جنگجویان بود، آن را کوفة الجند میگفتند.
کوفة الخُلد: به اعتقاد بعضی «کوفة الخُلد» در حقیقت همان نام قبلی است که به غلط چنین نگاشته شده است.[۱۶]
منزل جهاد و دارالهجرة.[۱۷]
تاریخچه اجمالی
طبق روایاتی که در کتابهای روایی شیعه و حتی غیرشیعه آمده است، تاریخچه این شهر به زمان سجده ملائکه بر آدم(ع) برمیگردد.[۱۸]
پس از آن، یکی از روستاهای این شهر واقع در غرب آن بهعنوان محل زندگی حضرت نوح(ع) و ساختن کشتی مطرح شده است.[۱۹] همچنین محل تنوری که فوران آب از آن نشانه بروز طوفان نوح(ع) بوده، در مسجد کوفه تعیین شده است.[۲۰] و براین اساس هنوز در مسجد کوفه محلهایی با عنوانهای مکان کشتی نوح و نیز تنور، علامتگذاری شده و نیز محل نماز نوح را «مسجد» معرفی کردهاند.[۲۱] همچنین محل به آبانداخته شدن کشتی نوح(ع) رودخانه فرات عنوان شده است.[۲۲]
همینطور از این شهر بهعنوان محل زندگی حضرت ابراهیم(ع) نیز یاد شده است، چنانکه محل ساختن منجنیقی که حضرت ابراهیم(ع) را بهوسیله آن در آتش انداختند، این شهر ذکر کردهاند.[۲۳]
مدفن حضرت هود(ع)، ناحیه نُخَیلَه که در فاصله دو فرسخی شمال کوفه واقع است، معرفی شده است. و نیز در شمال شرقی کوفه روستایی به نام «قریة ذی الکِفْل» واقع شده که محل زندگی و مدفن ذوالکفل پیامبر(ع) میباشد. برخی نیزدمسجد کوفه را محل رویش بوته کدویی دانسته که یونس پیامبر(ع) را پوشانید.[۲۴] و بالاخره مسجد کوفه بهعنوان محل نماز ١٠٧٠ پیامبر(ع) معرفی شده است.[۲۵]
به هرحال، این روایات در صورت صحت، بر آباد بودن این شهر در گذشتههای دور دلالت میکنند.
قدمت
علاوه بر کتابهای روایی، در بعضی از نقلهای کتابهای تاریخ فارسی نیز از این شهر یاد شده، چنانکه بعضی از آنها بنیانگذاری این شهر را به هوشنگ پیشدادی، یکی از پادشاهان قدیم ایرانی نسبت دادهاند.[۲۶]
اما بعضی از نویسندگان معاصر به رغم آنکه کشف آثاری در ناحیه غربی کربلا (در فاصله چهل کیلومتری کوفه) از قبیل: تبرها و چاقوهای سنگی را که مربوط به اعصار ما قبل تاریخ بوده است، یادآور شدهاند، با استناد به نتایج حفاریهای باستانشناسان در دهههای اخیر، منکر وجود این شهر در پیش از اسلام شدهاند.[۲۷]
برای رفع تنافی بین روایات و حفاریهای باستانشناسان باید دو نکته را یادآور شد:
اولاً: کوفه قبل از اسلام در زبان روایات، شامل منطقه وسیعی میشده که از کوفه بعد از اسلام بسیار وسیعتر بوده است، چنانکه از ناحیه نجف که در غرب کوفه واقع است نیز به عنوان کوفه یاد شده است[۲۸] و بعید نیست که ناحیه کربلا نیز جزء کوفه قدیم بوده باشد.
ثانیاً: حفاریهای باستانشناسان، هم از نظر محدوده جغرافیایی روی زمین و هم از جهت عمق، بسیار محدود بوده و ممکن است در صورت ادامه حفاری در مناطق همجوار یا در عمق بیشتر، آثاری که قدمت بیشتر کوفه را اثبات نماید، بهدست آید.
تاسیس
سالهای 14، ١٧، ١٨ و ١٩ه. ق در نقلهای مختلف، سال تاسیس کوفه ذکر شده که مشهورترین و صحیحترین آنها سال ١٧ه. ق است.[۲۹]
اما در خصوص ماجرای تاسیس آن آمده است: مسلمانان پس از فتح مدائن، بهسبب نزدیکی این شهر به شهرهای ایران که فتوحات در آنها ادامه داشت، در آنجا ساکن شدند. اما هوای این شهر به مزاج مردم عرب صحرانشین خوش نیامد و رنگوروی آنها را عوض نمود. بهخصوص از دست پشههای فراوان این شهر عذاب فراوان کشیدند. سعد بن ابیوقاص امیر لشکر، از عمر بن خطاب در این مورد کسب تکلیف کرد. عمر طی نامهای دستور داد که منطقهای را برای سکونت انتخاب نمایند که:
اولاً: شرایط آن برای شترهای جنگجویان سازگار باشد و چنین استدلال نمود که مکانی شرایطش برای عرب سازگار است که برای شترهایشان سازگار باشد؛
ثانیاً: آب و هوای آن، آب و هوای خشکی دریایی باشد؛
ثالثاً: بین آن منطقه و مدینه که مرکز حکومت اسلام بود، دریا یا پلی حایل نشود تا در صورت لزوم بهراحتی امکان ارسال لشکر فراهم باشد.
سعد برای پیدا نمودن منطقهای با این خصوصیات، سلمان و حُذَیفَه را که همیشه در پیشاپیش لشکریان حرکت مینمودند، به دستور عُمر انتخاب نمود. سلمان از مدائن به شهر انبار آمده و سپس در کناره غربی فرات ادامه مسیر داده تا به منطقه کوفه رسید. حذیفه نیز از سمت ناحیه شرقی فرات بههمین ناحیه رسید و هر دو با هم در این ناحیه تلاقی کرده و این سرزمین را که پُر از ریگهای قرمز رنگ بود، پسندیدند و به شکرانه دستیابی به این منطقه، دو رکعت نماز گزارده و از خداوند طلب خیر و برکت نمودند و آنگاه به سعد نامه نوشته و او را از تصمیم خود آگاه نمودند. سعد نیز با لشکریان خود به آنسو روان شد و پس از تهیه نقشه شهری جامع، به همراه لشکریان اقدام به ساختن آن کرد.[۳۰]
جغرافیا
قبل از شروع این مباحث، خاطرنشان میشود که در اکثر قریب به اتفاق مباحث این نوشتار، محدوده زمانی مورد نظر از سال ١٧ تا آغاز سال 6١ه. ق میباشد، گرچه در بعضی موارد برای استفاده بهتر از قراین، ناگزیر از این محدوده نیز فراتر رفتهایم.
طول و عرض جغرافیایی
در نجوم قدیم که جزایر خالدات در اقیانوس آرام مقیاس سنجش طول جغرافیایی بود، طول این شهر 69/5 درجه و عرض آن، یعنی فاصله آن تا خط استوا ٣١ درجه تعیین شده است. عرض 61 درجه نیز برای آن گفته شده است.[۳۱]
ارتفاع آن از سطح دریا حدود ٢٢ متر و ارتفاع عمودی آن از سطح رودخانه فرات که در شرق آن قرار دارد حدود 5-6 متر میباشد. البته این ارتفاع در شرق، غرب و مرکز کوفه متفاوت است. بدینترتیب که ارتفاع در شرق کوفه که به فرات نزدیکتر میباشد، پایینترین آن 5 متر و در غرب آن که از رودخانه دورتر است ارتفاع تا 36 متر میرسد.[۳۲]
مساحت
مساحت کوفه بهطور دقیق در تاریخ ثبت نشده است. با اینحال، بعضی نویسندگان معاصر، قطر این شهر را در ابتدای تاسیس، حدود دو کیلومتر تخمین زدهاند که با توجه به میزان فراوان مهاجرت، این مقدار به سرعت رو به افزایش بوده است.[۳۳]
یکی از راویان دوران بنیامیه، محدوده کوفه را در دوران بنیامیه حدود ١6میل ذکر میکند که حدود هشتاد هزار خانه را در خود جای میداده است.[۳۴] اگر این مقدار را مساحت فرض نماییم و هر میل را 1482 متر بدانیم[۳۵] مساحت آن برابر با 24700 مترمربع یا 24/٧ کیلومتر مربع خواهد بود که با توجه به اینکه این مساحت حدود هشتاد هزار خانه را در خود جای میداده، باید بگوییم هر خانه بهطور متوسط حدود ٣١ سانتیمتر بوده که رقم بسیار نامعقولی است. بنابراین، ناچاریم یا اصل روایت تاریخی را رد کنیم یا مقدار را مساحت فرض ننماییم، بلکه به معنای طول بگیریم و یا اینکه رقم هشتاد هزارخانه را قبول نکنیم و رقم بیست هزار خانه را که در روایت تاریخی دیگر به نقل از شَعْبی است،[۳۶] بپذیریم که در این صورت هر خانه حدود ٢/٢ متر مربع بوده که البته باز هم نامعقول است.
برخی از نویسندگان معاصر، مساحت کوفه را هنگام تاسیس، حدود پنجاه کیلومتر مربع تخمین زدهاند که معقول بهنظر میرسد.[۳۷]
مساحت این شهر در قرن سوم هجری قمری حدود 135 کیلومتر مربع تعیین شده که از طول پانزده و عرض نُه کیلومتر بهدست میآمده است.[۳۸]
حدود و ثغور
کوفه هنگام تاسیس در فاصله نیم فرسخی کناره غربی نهر فرات بنا شد،[۳۹] بنابراین از طرف شرق، محدود به این رودخانه بود و از طرف غرب به بیابانی که بهسمت شام و عمان امتداد داشت، محدود میشد که شهر نجف کنونی جزئی از این بیابان بود و در ناحیه غربی کوفه قرار داشت.[۴۰]
در جنوب غربی کوفه و در فاصله یک فرسخی آن، شهر حیره که در آن زمان، شهری بسیار آباد و مرکز حکومت آلمَنْذَر (مَناذِرَة) بود، قرار داشت.[۴۱]
در طرف شمال آن، شهر یا منطقه آباد وسیعی وجود نداشت. در این سمت میتوان از نخیله در فاصله دو فرسخی شمال کوفه[۴۲] و از کربلا در هشت فرسخی شمال غربی آن نام برد.[۴۳]
البته در بعضی از کتابهای تاریخ، حدود کوفه اینچنین ذکر شده است:
حُلّوان (در شرق)، مُوصِل و قَرْقیسیاء (شمال غربی و شرقی) و ماسْبَذان.[۴۴] در این صورت، کوفه منطقه بسیار وسیعی را شامل میشد که شهرهایی، همچون: انبار، مدائن، تکریت، بغداد امروزی و ... را در برمیگرفت. بهنظر میرسد که این حدود مربوط به حدود جغرافیایی شهر کوفه نبوده، بلکه حدود فتوحات یا توابع اداری این شهر بوده است. هماکنون شهر نجف در فاصله شانزده کیلومتری شرق کوفه، شهر بغداد در فاصله 156 کیلومتری غرب آن و بصره در فاصله 175 کیلومتری جنوب آن قرار دارد.[۴۵]
زمین
چنانکه گفته شد، یکی از علل نامگذاری کوفه آن بود که این لغت به معنای ریگهای دایرهای شکل قرمز رنگ است و از اینجا بهدست میآید که زمین این منطقه، پوشیده از شن و ریگ و ماسه قرمز رنگ بوده است و نیز از اینکه یکی از نامهای قبلی این منطقه، سورستان (شورستان) بوده، چنین بهدست میآید که این منطقه زمینی شورهزار و صحرایی داشته است. اما مصداق آن فقط قسمت غربی کوفه (سمت نجف) است که هماکنون نیز پوشیده از شن و ماسه قرمز رنگ میباشد و استعداد کمتری برای کشاورزی دارد و پیش از این گفته شد که ارتفاع آن از سطح فرات تا 36 متر میرسد.[۴۶]
اما قسمت شرقی این شهر که نزدیک فرات است، رسوبی و جلگهای بوده و برای کشاورزی بسیار مناسب میباشد و بیشتر مزارع و باغهای این شهر را در خود جای داده است[۴۷] و چنانکه گفته شد، ارتفاع آن بین 5- 6 متر از سطح رودخانه است.[۴۸]
زمین کوفه در بعضی از توصیفات بهطور کلی اینچنین توصیف شده است: از بیابان پایینتر و از آب بالاتر است.[۴۹] این نشانه ارتفاع این زمین از سطح رودخانه فرات و پایین بودن آن در مقایسه با بیابانهای اطراف است. همچنین در بعضی دیگر از توصیفات، زمین این شهر پایینتر از زمین شهر شام دانسته شده و همین را علت عدم شیوع وبا در این شهر دانستهاند. همینطور مرتفعتر از زمین بصره معرفی شده است و این را علت عدم گرمای بیش از حد در کوفه دانستهاند.[۵۰]
توصیف حضرت علی
حضرت علی(ع) هنگام ورود به کوفه در سال 36ه. ق زمین آن را این چنین توصیف مینماید:
یا حَبَّذا مَقامُنا بِالْکُوفة
ارضٌ سَوادٌ سَهْلَةٌ مَعْرُوفَة
تَعْرِفُها جِمالُنا المَعْلُوفَة[۵۱] چه نیکوست نزول ما در شهر کوفه؛ شهری که زمین دشت مانند آن شناخته شده است و شتران ما آن را میشناسند.
احنف بن قیس بصری با حسرت به کوفیان میگوید: «ای کوفیان! چه مکان نیکویی دارید و چه نزدیک است بیابان شما به محل زندگیتان».[۵۲]
آب و هوا
چنانکه گفته شد، در شرق کوفه، رودخانه فرات و در طرف غرب و نواحی دیگر، بیابان قرار داشته است و این نکته باعث شده بود که هوای کوفه تلفیقی از هوای مرطوب و خشک باشد که اصطلاحاً به آن «برّی - بحری؛ بیابانی - دریایی» میگفتند. همین نوع هوا بود که آن را در آن زمان بهعنوان یکی از خوش آب و هواترین شهرها معرفی نموده بود. در آن هنگام باد شمال از طرف بیابان و باد جنوب از طرف کشتزارها در این منطقه میوزید[۵۳] و هوای نسبتاً متنوعی به آن میداد.
آب این شهر عمدتاً از نهر فرات تامین میشد که آبی شیرین و سرد و گوارا بود. علت گوارایی این آب در کوفه، نزدیکتر بودن آن به سرچشمه بود، در حالیکه همین آب هنگامی که پس از عبور از کنار کوفه به بصره میرسد، گوارایی خود را از دست میدهد.[۵۴]
یکی از بهترین شواهد بر خوش آب و هوایی کوفه داستان تاریخی زیر است:
دو مرد نزد عمر بن خطاب آمدند تا آنها را به لشکر فتوحات ملحق سازد. عمر از یکی از آنها پرسید: قصد کجا داری؟ جواب داد: بصره. پس عمر هفتصد درهم حقوق سالیانه برای او تعیین نمود. از دیگری پرسید: قصد کجا داری؟ جواب داد: کوفه. عمر برای او پانصد درهم حقوق سالیانه تعیین نمود. وی علت دویست درهم مابهالتفاوت را وجود فرات در کوفه دانست.[۵۵]
روشن است که تعیین حق ماموریت کمتر برای متقاضی کوفه، خوش آب و هوا بودن آن در مقایسه با بصره است.
جمعیت
در مورد جمعیت کوفه طی مقاطع مختلف از سال ١٧ - 61 ه. ق منابع تاریخی اختلافنظرهایی دارند. در اینجا مروری اجمالی بر جمعیت کوفه در مقطع مورد بحث خواهیم داشت، ضمن اینکه به اختلافات منابع نیز اشاره خواهیم کرد.
یعقوبی جمعیت اولیه کوفه را ده هزار جنگجو ذکر میکند[۵۶] که اگر به این رقم تعداد نفرات خانوادههای آنان را که همراه آنان بودهاند، اضافه نماییم، رقمی حدود سی هزار بهدست میآید. علاوه بر این، حدود چهار هزار ایرانی به همراه فرماندهشان که دِیلَم نام داشت، قبل از فتح مدائن در سال 16 ه. ق به لشکر اسلام پیوستند و پس از بنیان کوفه، در آن ساکن شدند.[۵۷] پس تا اینجا رقم 34 هزار بهدست میآید.
روایتی که در مقابل این قول قرار دارد، روایت مربوط به ساختن مسجد جامع کوفه است که در آن زمان سعد بن ابیوقاص مامور ساختن مسجدی شد که بتواند تمام جمعیت جنگجویان کوفه را در خود جای دهد. مسجدی که سعد طبق این دستور بنا نمود، گنجایش چهل هزار نفر داشت.[۵۸] حال اگر تعداد نفرات خانوادههای این چهل هزار نفر را شصت هزار نفر فرض نماییم به جمعیتی حدود صدهزار نفر دست پیدا میکنیم. این روایت با نقل قول طبری از عمر بن خطاب در سال 22 ه. ق تایید میشود که هنگام گلایه از اعتراض کوفیان به امرای خود میگوید: «چه مصیبتی بالاتر از صدهزاری که نه آنها از امرایشان راضیاند و نه امرایشان از آنها».[۵۹]
به هرحال، پس از تاسیس کوفه بهعلت آب و هوای خوش این منطقه و نیز نزدیکی آن به مرزهای ایران که از این راه لشکریان میتوانستند با فتوحات خود غنایم فراوانی بهدست آورند و همچنین رونق کسب و کار در آن، سیل مهاجرت عربها و عجمها به این منطقه سرازیر شد و نرخ رشد جمعیت رو به فزونی رفت. گفتنی است که در این دوره، همیشه مقداری از جمعیت کوفه در شهرهای ایران مشغول فتوحات بودند.[۶۰]
مهاجرت به کوفه
مهاجرت به کوفه، بهخصوص پس از سال 36 ه. ق که حضرت علی(ع) این شهر را پایتخت مملکت اسلام قرار داد، شدت گرفت، بهگونهای که تاریخنویسان تعداد سپاهیان حضرت علی(ع) را در جنگ صفین که بیشتر آنان کوفی بودند، با رقمهایی مانند 65 هزار نفر،[۶۱] 90 هزار نفر و 120 هزار نفر[۶۲] ذکر کردهاند. البته برای احتساب جمعیت واقعی کوفه در آن زمان باید تعداد احتمالی افراد حاضر در شهر و نیز زنان و فرزندان را به ارقام فوق اضافه نماییم. در سال 40 ه. ق که حضرت امام حسن(ع) ناگزیر صلح با معاویه را پذیرفت، بعضی از یاران آن حضرت با اعتراض به این عمل، جمعیت صد هزار نفری جنگجوی کوفه را که اسامی آنان در دیوان عطاء ثبت شده بود، به رخ آن حضرت کشیدند.[۶۳] در این صورت با احتساب زنان و فرزندان به رقمی بیش از دویست هزار نفر در سال 40 ه. ق دست پیدا میکنیم.
زمان حکومت زیاد بن ابیه
اما تاریخنویسان تعداد جمعیت کوفه در زمان حکومت زیاد بن ابیه را که از سال 50 - 53 ه. ق از طرف معاویه والی کوفه بود، شصت هزار جنگجو و هشتاد هزار زن و فرزند ذکرکردهاند[۶۴] که در مجموع، رقمی معادل 140 هزار نفر به دست میآید. این رقم با وسعتی که «زیاد» به مسجد کوفه داد و آن را برای گنجایش جمعیتی معادل شصت هزار مهیا نمود، سازگار است.[۶۵]
با توجه به این نقل، شاهد کاهش نرخ جمعیت به نسبت معتنابهی در این زمان میباشیم.
کوفه در منابع تاریخی
از لابلای نقلهای منابع تاریخی همچون تاریخ یعقوبی (م٢٨4ه. ق)، تاریخ طبری (م ٣١٠ه. ق) الاخبار الطوال، ابوحنیفه دینوری (م٢٨٢ه. ق)، الامامة و السیاسة منسوب به ابن قتیبه، الغارات ثقفی، مروج الذهب مسعودی (٣46ه. ق) میتوان به ظرافت، بسیاری از مواد لازم را، بهویژه در بخشهای نظامی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بهدست آورد.
کتابهایی همچون انساب الاشراف بلاذری (م ٢٧٩ه. ق) و الطبقات الکبری ابن سعد (م٢٣٠ه. ق) علاوه بر آگاهیبخشی در جوانب دیگر، از بهترین منابع برای شناخت وضعیت فرهنگی است، همچنانکه دیگر کتب طبقاتنگاری همچون طبقات خلیفة بن خیاط (م ٢4٠ه. ق) نیز در این راستا یاریگر پژوهشگر است. شاید بتوان گفت مهمترین کتابها برای شناخت وضعیت فرهنگی کتابهای تاریخ محلی، همانند تاریخ بغداد خطیب بغدادی (م46٣ه. ق) و کتاب تاریخ دمشق ابن عساکر (م 5٧١ه. ق) است.
کتب فتوح نگاری همچون فتوح البلدان بلاذری (م ٢٧٩ه. ق) و نیز کتب جغرافیای تاریخی همچون مختصر کتاب البلدان، ابن فقیه، معجم البلدان یاقوت حموی و مراصد الاطلاع بغدادی نیز از مهمترین کتبی است که بهویژه در بخش جغرافیا مورد بهرهگیری قرار گرفت. همچنان که تکنگاریهایی همچون وقعة صفین نصر بن مزاحم، و کتاب الجمل شیخ مفید میتواند در بخشهای مختلف بهویژه بخشهای نظامی مورد استفاده قرار گیرد.
در بررسی نظام قضایی و اداری کتابهایی همچون اخبار القضاة وکیع و الوزراء و الکتّاب جهشیاری (قرن چهارم) بسیار بهکار آمد.
در شناخت وضعیت فرهنگی آن زمان بهویژه شعرای کوفه و مضامین شعر آنها کتاب الاغانی ابوالفرج اصفهانی (م ٣6٢ه. ق) از بهترین کتب در این زمینه است؛ همچنانکه کتاب دیگر او با عنوان کتاب الدیارات به همراه کتاب الدیارات شابهشتی (م ٢٩٠ه. ق) از مهمترین کتب در شناخت وضعیت مسیحیان دیرنشین آن زمان است که در اطراف کوفه میزیستند.
در شناخت وضعیت تمدنی و فرهنگی این دوره نباید از کتب جاحظ بهویژه کتاب البیان و التبیین و نیز الفهرست ابن ندیم غافل بود».
در بخش اقتصادی نباید از کتابهای خراج مانند الخراج قاضی ابویوسف (م١٨٢ه. ق) غافل ماند، همچنان که در سکهشناسی این دوره کتاب «شذور العقود فی ذکر النقود القدیمة الاسلامیة» مقریزی (٨45ه. ق) از بهترین کتب متقدم است.
سفرهای سفرنامهنویسان مسلمان گرچه قرنها پس از مقطع زمانی مورد بحث انجام شده، اما بسیاری از گزارشهای اینگونه نوشتهها همچون سفرنامه ناصر خسرو، رحلة ابن جبیر، و رحلة ابن بطوطه میتواند نمایی هر چند مبهم از این شهر را ارائه دهد که با برخی از قرائن میتوان در برخی از جوانب، تصویری از این شهر در مقطع مورد نظر را بهدست آورد.
پیوند به بیرون
جغرافیاى تاریخى کوفه، حسین ایزدی، مجله تاریخ اسلام 1379 شماره4، (14 صفحه - از 72 تا 85).
کوفه و تحولات سیاسى صدر اسلام، سیمین قربان پور دشتکی، مجله تاریخ اسلام 1384 شماره23.
پانویس
- ↑ تخطیط مدینة الکوفه، ص١5.
- ↑ مختصر کتاب البلدان، ص١54.
- ↑ لسان العرب، ج١٢، ص١٨٨.
- ↑ همان.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص4٩٠.
- ↑ الروض المعطار فی خبر الاقطار، ص5٠١.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص4٩١.
- ↑ معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، ج4، ص١١4٢؛ معجم البلدان، ج4، ص4٩١.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص4٩١.
- ↑ الخصال: ج 1 ص 225.
- ↑ وسائل الشیعه: شیخ حر عاملی، ج 5 ص 258
- ↑ لسان العرب، ج١٢، ص١٨٨؛ تاریخ الکوفه، ص١5٨.
- ↑ خطط الکوفة و شرح خریطتها، ص٩؛ تخطیط مدینة الکوفه، ص١١.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص4٩٠؛ فتوح البلدان، ص٢٧٧.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص4٩١.
- ↑ معجم ما استعجم، ج4، ص١١4٢.
- ↑ سیمای کوفه، ص٢٩.
- ↑ بحارالانوار، ج١١، ص١4٩و ج١٠٠، ص٢٣٢.
- ↑ همان، ج١١، ص٣٣٢ و ج١٠٠، ص٣٨6.
- ↑ همان، ج١٠٠، ص٣٨6 و ٣٨٧؛ معجم البلدان، ج4، ص4٩٢.
- ↑ همان.
- ↑ بحارالانوار، ج١١، ص٣٣٣.
- ↑ همان، ج١٢، ص36.
- ↑ بحارالانوار، ج١٠٠، ص٣٩4.
- ↑ همان، ص٣٨٩.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیه، ج٣، ص٣65، به نقل از: نزهة القلوب مستوفی.
- ↑ تخطیط مدینة الکوفه، ص44.
- ↑ بحارالانوار، ج١١، ص١٨5.
- ↑ تاریخ الطبری، ج٣، ص١45 به بعد.
- ↑ تاریخ الطبری، ج٣، ص١45 به بعد.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص4٩٠؛ تاریخ الکوفه، ص١٢5، به نقل از نزهة القلوب.
- ↑ تخطیط مدینة الکوفة، ص٣٢.
- ↑ همان، ص٣٩.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص4٩٢.
- ↑ فرهنگ فارسی معین، ج4، ص45٠4.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص4٩٢.
- ↑ موسوعة النجف الاشرف، ج١، ص١4٨؛ دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیة، ج٣، ص٣65.
- ↑ تخطیط مدینة الکوفة، ص4١.
- ↑ رحلة ابنبطوطه، ص٢٢٠.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیة الشیعیه، ج٣، ص٣64.
- ↑ استراتیجیة الفتوحات الاسلامیة، الطریق الی المدائن، ص4٧؛ معجم البلدان، ج٢، ص٣٢٨.
- ↑ کربلاء، ص٢٧٢.
- ↑ جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافت شرقی، ص٨١.
- ↑ تاریخ الطبری، ج٣، ص١5٢.
- ↑ تخطیط مدینة الکوفة، ص٣١.
- ↑ تخطیط مدینة الکوفة، ص٣٢.
- ↑ کوفه پیدایش شهراسلامی، ص٨٣.
- ↑ تخطیط مدینة الکوفه، ص١4.
- ↑ تاریخ الکوفه، ص١١4 به نقل از بلاذری.
- ↑ مختصر کتاب البلدان، ص١55.
- ↑ تاریخ الکوفه، ص١٨٨.
- ↑ فضل الکوفة و فضل اهلها، ص6٧؛ معجم البلدان، ج4، ص4٣٩.
- ↑ مختصر کتاب البلدان، ص١55.
- ↑ تاریخ الکوفه، ص١٣١. احنف بن قیس به مطالب ذکر شده اشاره میکند.
- ↑ فضل الکوفة و فضل اهلها، ص٩4.
- ↑ البلدان، ص75.
- ↑ فتوح البلدان، ص٢٧٩.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص4٩١.
- ↑ تاریخ الطبری، ج٣، ص٢4٣.
- ↑ تنظیمات الجیش العربی فی العصر الاموی، ص٢4.
- ↑ تاریخ الطبری، ج4، ص54.
- ↑ مروج الذهب، ج٢، ص٣٨5.
- ↑ جمهرة خطب العرب، ج٢، ص١5؛ الامامة و السیاسة، ص١٨5.
- ↑ فتوح البلدان، ص٣45.
- ↑ معجم البلدان، ج4، ص4٩١.
منابع
- مختصر كتاب البلدان: احمد بن محمد همدانى معروف به ابنفقيه، ليدن، مطبع بريل، ١٣٠٢ه.ق.
- لسان العرب: ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
- معجم البلدان: ياقوت بن عبدالله حموى بغدادى، بيروت، دار احياء التراث العربى.
- الروض المعطار: محمد بن عبدالمنعم الحمیری (درگذشت 900ق.)، به کوشش احسان عباس، بیروت، مکتبة لبنان، 1984م.
- معجم ما استعجم: عبدالله البکری (م.۴۸۷ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتاب، ۱۴۰۳ق.
- تاريخ الكوفه: سيدحسين براقى نجفى، تحقيق و تحرير: سيد محمدصادق بحرالعلوم، چاپ چهارم، بيروت، دارالاضواء، ١۴٠٧ه.ق.
- خطط كوفه: لويى ماسينيون، ترجمه تقى محمد مصعبى، نجف، جمعى... النشر، ١٣٩٩ه.ق.
- تخطيط مدين الكوفه: كاظم جنّابى، مقدمه احمد فكرى، مجمع العلمى العراق، ١٣٨۶ه.ق.
- فتوح البلدان: احمد بن يحيى بن جابر بلاذرى، ترجمه محمد توكل، تهران، نشر نقره، ١٣٣٧ه.ش.
- بحارالانوار: محمدباقر مجلسى، بيروت، مؤسس الوفاء، ١۴٠٣ه.ق.
- دائر المعارف الاسلامى الشيعه: سيد حسن امين، چاپ دوم، بيروت، دارالتعارف للمطبوعات، ١۴٠١ه.ق.
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- فرهنگ فارسی: معین (م. 1350ش.)، تهران، امیر کبیر، 1375ش.
- موسوع النجف الاشرف - النجف قديماً: به كوشش جعفر هادى دجيلى، چاپ اول، دارالاضواء، ١۴١٣ه.ق.
- رحل ابنبطوطه: ابوعبدالله محمد بن ابراهيم، دار صادر، ١٩٩٨م.
- جغرافياى تاريخى سرزمينهاى خلافت شرقى: گاى لسترنج، ترجمه: محمود عرفان، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، ١٣۶۴ه.ش.
- الطريق الى المداين: احمد عادل كمال، بيروت، دارالنفايس، ١۴٠۴ه.ق.
- كربلاء: سعيد عسيلى، چاپ اول، بيروت، دارالزهراء، ١۴٠۶ه.ق.
- كوفه پيدايش شهر اسلامى: هشام جعيط، ترجمه: ابوالحسن سرو مقدم، چاپ اول، مشهد، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، ١٣٧٢ه.ش.
- تنظيمات الجيش العربى الاسلامى فى العصر الاموى: بغداد، دار شؤون الثقاف العامه.
- الامام و السياسيه (المعروف بتاريخ الخلفاء): ابومحمد عبدالله بن مسلم بن قتيبه دينورى، تحقيق: على شيرى، چاپ اول، قم، منشورات الشريف رضى، ١٣٧١.
- جمهر خطب العرب فى عصور العربى الزاهره: احمد زكى صفوت، چاپ دوم، مصر، مطبع الحلبى، ١٣٨۵ه.ق.
- فضل الکوفة و فضل اهلها، محمد بن علی علوی حسنی، کوفه – عراق، 2009.