آفاقی
مفهوم | ساکن در بیرون از منطقه حرم مکه |
---|---|
فاصله | حدود ۸۸ کیلومتر |
احکام آفاقی |
تنها میتواند حج تمتع را به جا آورد احرام وی از مواقیت و مکانهایی خاص صورت میگیرد |
آفاقی به کسی گفته میشود که بیرون از منطقه حرم مکه (بنابر نظر مشهور فقیهان امامیه حدود ۸۸ کیلومتر) سکونت دارد.
آفاقی از اقسام سه گانه حج میتواند تنها حج تمتع را به جا آورد و فقط در موارد اضطراری میتواند حج قِران یا اِفراد بگزارد. احرام وی از مواقیت و مکانهایی خاص صورت میگیرد. اگر آفاقی پس از استقرار تکلیف حج تمتع، مکه را وطن خود برگزیند، وظیفهاش تبدیل نخواهد شد.
مفهوم شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آفاقی، منسوب به آفاق (جمع افق) در لغت به معنای کسی است که از کرانه و حومه سرزمینی باشد.[۱] به نظر برخی، این واژه رایج در زبان فقها، برخلاف ضوابط متعارف ادب عربی است؛ زیرا همواره اسم مفرد منسوب میشود.[۲] از این رو برخی اصل آن را اُفُقی یا اَفَقی دانستهاند.[۳]
در اصطلاح فقهی، آفاقی به کسی گفته میشود که در مناطق دور از مکه (و به تعبیر دیگر: بیرون از منطقه حرم مکه) سکنا دارد.[۴] از این مفهوم در قرآن (حجّ/۲۲، ۲۵) با “الباد”[۵] و در فقه با تعابیری مختلف یاد شده است؛ از جمله أهل الآفاق[۶] ، أهل الأمصار[۷] ، النائی[۸] و البعید.[۹] در برابر، پارهای منابع فقهی، به کسی که در محدوده مواقیت و بیرون از منطقه حرم باشد بستانی گفتهاند؛ ازآنرو که بستان بنیعامر در این محدوده قرار داشته است.[۱۰] تعابیر قرآن درباره فرد ساکن در منطقه حرم، “العاکف”[۱۱] (حجّ/۲۲، ۲۵) و «حاضِری المسجدالحرام» (بقره/۲، ۱۹۶)[۱۲] است. در منابع فقهی، درباره چنین شخصی تعابیری چون حرمی[۱۳] ، اهل مکه[۱۴] ، اهل حرم[۱۵] و مقیم[۱۶] به کار رفته است.
محدوده بیرون از حرم[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به نظر مشهور فقیهان امامی[۱۷] مقدار مسافت فاصله لازم از مکه، ۴۸ میل (حدود ۸۸ کیلومتر) است.[۱۸] برخی فقیهان امامی فاصله ۱۲ میلی را کافی دانستهاند.[۱۹] دلیل مهم اینان، تقابل واژه حاضر (بقره/۲، ۱۹۶) با واژه مسافر است؛ زیرا حداقل سفر شرعی باید چهار فرسخ (۱۲ میل) باشد که مرز میان حاضر (مقیم) و آفاقی است. به علاوه، مقدار یقینی برآمده از این اقوال فاصله ۱۲ میل است.[۲۰] برخی در مقام جمع میان این دو دیدگاه گفتهاند که مراد از فاصله ۴۸ میل، ۱۲ میل از هر چهار طرف مبدأ است.[۲۱]
این جمع را بسیاری از فقها به چند دلیل نپذیرفتهاند[۲۲] ؛ از جمله: به سبب وجود احادیثی[۲۳] که ساکنان مناطقی مانند «ذات عرق»، «عُسفان»، «مر» و «سَرِف» را که تا مکه بیش از ۱۲ میل فاصله دارند[۲۴] ، اهل مکه به شمار آوردهاند. سخنی بسیار کمیاب نیز در فقه امامی یافت میشود که آفاقی را بر کسانی اطلاق کرده که با مکه بیش از ۱۸ میل فاصله دارند.[۲۵]
مبدأ مسافتسنجی حرم[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برخی به استناد ظاهر آیه ۱۹۶ سوره بقره مبدأ محاسبه مسافت مزبور را مسجدالحرام دانستهاند[۲۶] و برخی دیگر با استناد به صحیحه زراره و اطلاق مسجدالحرام بر مکه در آیه ۱ سوره اسراء مبدأ را مکه به شمار آوردهاند.[۲۷]
فقیهان حنفی[۲۸] و شافعی[۲۹] اهالی سرزمینهای بیرون از حدود مواقیت (مکانهای مخصوص برای محرم شدن حاجیان) را نیز آفاقی شمردهاند.
مالکیان[۳۰] آفاقی را بر غیر ساکنان مکه اطلاق کردهاند.
حنبلیان فاصله به میزان مسافت قصر (مسافتی که سبب شکسته شدن نماز میشود) را موجب ترتّب احکام آفاقی دانستهاند.[۳۱] با عنایت به آن که حد مسافت قصر از منظر آنان ۴۸ میل است[۳۲] میتوان این نظر را با دیدگاه مشهور در فقه امامی هماهنگ دانست. مبدأ این مسافت را برخی فقیهان حنبلی مکه[۳۳] و گروهی دیگر، حرم[۳۴] به شمار آوردهاند.
احکام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به نظر فقیهان امامی، با استناد به آیه ۱۹۶ بقره/۲ و احادیث متواتر[۳۵] مهمترین حکم آفاقی آن است که از اقسام سه گانه حج میتواند تنها حج تمتع را به جا آورد و فقط در موارد اضطراری میتواند حج قِران یا اِفراد بگزارد، بر خلاف فرد مقیم که حج قِران یا اِفراد بر او واجب است.[۳۶]
از منظر فقیهان امامی، دیگر حکم آفاقی آن است که احرام وی از مواقیت و مکانهایی خاص صورت میگیرد که در احادیث و منابع فقهی معین شدهاند[۳۷] فقیهان اهلسنت نیز محرم شدن آفاقی از مواقیت خاص را لازم دانسته[۳۸] ، عبور بدون احرام او از میقات را برای ورود به مکه جایز ندانستهاند.[۳۹] همچنین فقیهان حنفی آفاقی بودن را از شرایط وجوب طواف وداع برشمرده و آن را بر غیر آفاقی واجب ندانستهاند.[۴۰] باید دانست در نظر شافعی که قائل به استحباب این طواف است، لازمه اختصاص وجوب آن به آفاقی، تفاوت میان تکالیف آفاقی و غیرآفاقی در حج است که پذیرفتنی نیست.[۴۱] گفتنی است از شرایط استطاعت حج برای آفاقی، داشتن زاد و راحله (هزینه و وسیله سفر) است، اما برای حجگزار مقیم در مکه این شرط وجود ندارد.[۴۲][۴۳]
از دیدگاه فقیهان امامی[۴۴] اگر آفاقی مدتی در مکه اقامت گزیند و در همان جا مستطیع شود، وظیفه او به اِفراد و قِران مبدل میگردد. البته در تعیین این مدت میان آنان اختلاف است. مشهور فقیهان امامی با استناد به روایات[۴۵] ، گذشت دو سال کامل و ورود به سال سوم را موجب این تبدیل وظیفه دانستهاند[۴۶] ؛ ولی برخی[۴۷] سه سال اقامت کامل را برای این تبدیل لازم شمردهاند. البته گروهی برآنند که بر پایه بیشتر روایات، ورود به سال دوم برای این تبدیل وظیفه، کفایت میکند.[۴۸] هرچند مؤلف کتاب مدارک[۴۹] در این زمینه تفاوتی میان قصد توطن و عدم آن ننهاده، بیشتر فقیهان امامی برآنند که تنها در صورت قصد توطن، شخص عرفاً از اهل مکه به شمار میآید و آنگاه وظیفه او تبدیل میشود.[۵۰]
فقیهان اهلسنت نیز اقامت در مکه همراه نیت را سبب تبدیل وظیفه شمردهاند.[۵۱] برخی نیز نیت توطن قبل از روز سوم ایام نحر را شرط دانستهاند. بر پایه فقه امامیه، اگر اهل مکه در سایر شهرها قصد توطن کند، وظیفهاش به تمتع انتقال مییابد؛ ولی اقامت بدون قصد توطن موجب تعیین تمتع در حق او نمیشود.[۵۲] بر پایه فقه اهلسنت، انتقال از مکه و اقامت در جای دیگر، موجب خروج از حکم اهل مکه میشود.[۵۳]
گفتنی است که به نظر بیشتر فقیهان امامیه، اگر آفاقی پس از استقرار تکلیف حج تمتع، مکه را وطن خود برگزیند، وظیفهاش تبدیل نخواهد شد.[۵۴]
جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- مدخل آفاقی در فرهنگ فقه فارسی
- مدخل آفاقی در دائرة المعارف بزرگ اسلامی
- میقات الآفاقی در کتاب الموسوعة الفقهیة
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ النهایه، ابن اثیر، ج۳، ص۳۸؛ لسان العرب، ج۱۰، ص۵-۶، «افق».
- ↑ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۱۵.
- ↑ الصحاح، ج۴، ص۱۴۴۶؛ تاج العروس، ج۱۳، ص۶، «افق».
- ↑ نک: تحفة الفقهاء، ج۱، ص۳۹۴؛ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۵۱۴-۵۱۵؛ معجم لغة الفقهاء، ص۳۶.
- ↑ نهج البلاغه، ج۳، نامه ۶۷؛ زبدة البیان، ص۲۲۰.
- ↑ المدونة الکبری، ج۱، ص۳۷۱-۳۷۲؛ الروضة البهیه، ج۲، ص۲۱۷؛ الحدائق، ج۱۴، ص۳۲۱، ۴۰۲.
- ↑ نک: المقنعه، ص۳۹۵؛ قس: المبسوط، سرخسی، ج۱۲، ص۱۸؛ تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۵۹، ۵۶۵.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۳۰-۳۳۱؛ ذکری، ج۳، ص۱۸۴؛ الحدائق، ج۱۴، ص۳۲۰-۳۲۱.
- ↑ نک:تحفة الفقهاء، ج۱، ص۳۸۶؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۵۱؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۵
- ↑ نک: تحفة الفقهاء، ج۱، ص۳۹۴-۳۹۵.
- ↑ نک: نهج البلاغه، ج۳، نامه ۶۷؛ المعتبر، ج۲، ص۷۲۹؛ زبدة البیان، ص۲۲۰.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۴۱۱؛ فتح العزیز، ج۷، ص۱۲۸.
- ↑ النهایه، ابن اثیر، ج۱، ص۳۷۵؛ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۶۳۷
- ↑ المدونة الکبری، ج۱، ص۳۶۹-۳۷۱،المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۰۲، ۳۰۸؛ الکافی،حلبی، ص۱۹۱.
- ↑ المراسم العلویه، ص۱۰۷؛ فتح العزیز، ج۷، ص۱۲۸.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۷۸؛ مجمع الفائده، ج۶، ص۳۵- ۳۶.
- ↑ المعتبر، ج۲، ص۷۸۵؛ ذخیرة المعاد، ج۱، ص۵۵۱.
- ↑ النهایه، طوسی، ص۲۰۶؛ المعتبر، ج۲، ص۷۸۴؛ تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۵۸.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۰۶؛ الوسیله، ص۱۵۷؛ غنیة النزوع، ص۱۵۱.
- ↑ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۹.
- ↑ السرائر، ج۱، ص۵۱۹؛ کشف الرموز، ج۱، ص۳۳۶؛ مجمع الفائده، ج۶، ص۱۵.
- ↑ مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۷؛ ذخیرة المعاد، ج۱، ص۵۵۱.
- ↑ تهذیب، ج۵، ص۳۲-۳۳؛ الاستبصار، ج۲، ص۱۵۷-۱۵۸.
- ↑ مختلف الشیعه،ج۴، ص۲۶؛ کشف اللثام، ج۱، ص۲۷۷.
- ↑ نک: الکافی، کلینی، ج۴، ص۳۰۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۸
- ↑ الوسیله، ص۱۵۷-۱۵۸؛ المعتمد، ج۲، ص۱۹۳، «کتاب الحج».
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۰۲؛ مستمسک العروه، ج۱۱، ص۱۵۸؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۱۸۹.
- ↑ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۶۹؛ حاشیة رد المحتار، ج۲، ص۶۴۰.
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۶۶؛ المجموع، ج۷، ص۱۹۶.
- ↑ المبسوط،سرخسی، ج۴، ص۱۶۹؛ المغنی، ج۳، ص۵۰۲؛ حاشیة الدسوقی، ج۲، ص۲۲.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۵۰۲.
- ↑ فتح العزیز، ج۴، ص۴۵۳؛ الشرح الکبیر، ج۱، ص۳۵۸.
- ↑ الانصاف، ج۳، ص۴۴۰.
- ↑ الانصاف، ج۳، ص۴۴۰.
- ↑ نک: وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۳۹-۲۴۵.
- ↑ المقنعه، ص۳۸۹؛ الخلاف، ج۲، ص۲۷۲؛ قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۵۱.
- ↑ کفایة الاثر، ج۱، ص۲۸۸-۲۸۹؛ تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۶۱.
- ↑ المجموع، ج۷، ص۱۹۶.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۱۷؛ الانصاف، ج۳، ص۴۲۷.
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۴۲.
- ↑ نک: المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۳۴-۳۵.
- ↑ تحفة الفقهاء، ج۱، ص۳۸۶؛ بدائع الصنایع، ج۲، ص۱۲۲؛ کشف اللثام، ج۵، ص۶۴-۶۵.
- ↑ (نیز ← استطاعت)
- ↑ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۰۴.
- ↑ تهذیب، ج۵، ص۳۴.
- ↑ تهذیب، ج۵، ص۳۴؛ الشرایع، ج۱، ص۲۴۰؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۰۷.
- ↑ النهایه، طوسی، ص۲۰۶؛ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۰۸؛ السرائر، ج۱، ص۵۲۲.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۳۱؛ کشف اللثام، ج۵، ص۶۴.
- ↑ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۱۰.
- ↑ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۰۵.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۵۰۰.
- ↑ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۱۰؛ ریاض المسائل، ج۶، ص۱۷۳؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۹۲.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۵۰۲-۵۰۳.
- ↑ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۰۸؛ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۰۴.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الاستبصار:الطوسی (م. ۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی الخرسان، تهران،دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش
- الانصاف فی معرفة الراجح من الخلاف:المرداوی (م.۸۸۵ق.)، به کوشش محمد حامد، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق
- بدائع الصنائع:علاء الدین الکاسانی (م.۵۸۷ق.)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق
- تاج العروس:الزبیدی (م.۱۲۰۵ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق
- تحریر الاحکام الشرعیه:العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق علیهالسلام، ۱۴۲۰ق
- تحفة الفقهاء:علاءالدین السمرقندی (م.۵۳۵/۵۳۹ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
- تذکرة الفقهاء:العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، قم، آل البیت علیهم السلام، ۱۴۱۴ق
- تهذیب الاحکام:الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
- جواهر الکلام:النجفی (م.۱۲۶۶ق.)، به کوشش قوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- حاشیة الدسوقی:الدسوقی (م.۱۲۳۰ق.)،دار احیاء الکتب العربیه
- حاشیة رد المحتار:ابن عابدین (م.۱۲۵۲ق.)، به کوشش مکتبة البحوث، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق
- الحدائق الناضره:یوسف البحرانی (م.۱۱۸۶ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش
- الخلاف:الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش سید علی خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۸ق
- الدروس الشرعیه:الشهید الاول (م.۷۸۶ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق
- ذخیرة المعاد:محمد باقر السبزواری (م.۱۰۹۰ق.)، آل البیت علیهم السلام
- ذکری:الشهید الاول (م.۷۸۶ق.)، قم، آل البیت علیهم السلام، ۱۴۱۹ق
- الروضة البهیه:الشهید الثانی (م.۹۶۵ق.)، به کوشش کلانتر، قم، مکتبة الداوری، ۱۴۱۰ق
- ریاض المسائل:سید علی الطباطبائی (م.۱۲۳۱ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق
- زبدة البیان:المقدس الاردبیلی (م.۹۹۳ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه
- السرائر:ابن ادریس (م.۵۹۸ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق
- شرایع الاسلام:المحقق الحلی (م.۶۷۶ق.)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق
- الشرح الکبیر: ابوالبرکات (م.۱۲۰۱ق.)،دار احیاء الکتب العربیه
- الصحاح:الجوهری (م.۳۹۳ق.)، به کوشش احمد العطار، بیروت،دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق
- العروة الوثقی:سید محمد کاظم یزدی (م.۱۳۳۷ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ق
- غنیة النزوع:الحلبی (م.۵۸۵ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسه امام صادق علیهالسلام، ۱۴۱۷ق
- فتح العزیز:عبدالکریم بن محمد الرافعی (م.۶۲۳ق.)،دار الفکر
- قواعد الاحکام:العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق
- الکافی فی الفقه:ابوالصلاح الحلبی (م.۴۴۷ق.)، به کوشش استادی، اصفهان، مکتبة امیر المؤمنین علیهالسلام، ۱۴۰۳ق
- الکافی:الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران،دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
- کشف الرموز:الفاضل الآبی (م.۶۹۰ق.)، به کوشش اشتهاردی و یزدی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۸ق
- کشف اللثام:الفاضل الهندی (م.۱۱۳۷ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق
- کفایة الاثر:علی بن محمد خزاز قمی (م.۴۰۰ق.)، به کوشش کوه کمری، قم، بیدار، ۱۴۰۱ق
- لسان العرب:ابن منظور (م.۷۱۱ق.)، قم، ادب الحوزة، ۱۴۰۵ق
- المبسوط فی فقه الامامیه:الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، مکتبة المرتضویه
- المبسوط:السرخسی (م.۴۸۳ق.)، بیروت،دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
- مجمع الفائدة والبرهان:المحقق الاردبیلی (م.۹۹۳ق.)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق
- المجموع شرح المهذب:النووی (م.۶۷۶ق.)،دار الفکر
- مختلف الشیعه:العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق
- مدارک الاحکام:سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م.۱۰۰۹ق.)، قم، آل البیت علیهم السلام، ۱۴۱۰ق
- المدونة الکبری:مالک بن انس (م.۱۷۹ق.)، مصر، مطبعة السعاده
- المراسم العلویه:سلار حمزة بن عبدالعزیز (م.۴۴۸ق.)، به کوشش حسینی، قم، المجمع العالمی لأهل البیت، ۱۴۱۴ق
- مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام:الشهید الثانی (م.۹۶۵ق.)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق
- مستمسک العروة الوثقی:سید محسن حکیم (م.۱۳۹۰ق.)، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۴ق
- المعتبر:المحقق الحلی (م.۶۷۶ق.)، مؤسسه سیدالشهداء، ۱۳۶۳ش
- معتمد العروة الوثقی:محاضرات الخوئی (م.۱۴۱۳ق.)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۰۴ق
- معجم لغة الفقهاء:محمد قلعجی، بیروت،دار النفائس، ۱۴۰۸ق
- المغنی و الشرح الکبیر:عبدالله بن قدامة (م.۶۲۰ق.) و عبدالرحمن بن قدامة (م.۶۸۲ق.)، بیروت،دار الکتب العلمیه
- المقنعه:المفید (م.۴۱۳ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق
- النهایه:ابن اثیر مبارک بن محمد الجزری (م.۶۰۶ق.)، به کوشش محمود محمد و طاهر احمد، قم، اسماعیلیان، ۱۳۶۷ش
- النهایه:الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش آغا بزرگ تهرانی، بیروت،دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق
- نهج البلاغه:الرضی، (م ۴۰۶ق.)، به کوشش عبده، قم،دار الذخائر، ۱۴۱۲ق
- وسائل الشیعه:الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
- الوسیلة الی نیل الفضیله:ابن حمزه (م.۵۶۰ق.)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.