آل ضبه
نسب | عرب عدنانی طایفه مُضر |
---|---|
سرسلسله | ضبة بن اُدّ بن طابخة بن الیاس بن مُضر |
مکان قبیله | حجاز یا نجد |
جنگها | حضور در سپاه عایشه در جنگ جمل |
مهمترین اقدامات | ارتداد پس از رحلت پیامبر(ص)، حضور در فتوحات، جنگ با امام علی(ع) |
آل ضَبَّه از قبایل عدنانی جزیرة العرب که مدتی نیز تولیت کعبه را برعهده داشتند.
بیشتر افراد این قبیله در زمان پیامبر(ص)، مسلمان نشدند و برخی از مسلمانان آل ضبه پس از رحلت پیامبر(ص) مرتد شدند و به سجاح پیوستند؛ ولی سپس به اسلام بازگشتند. آل ضبه در فتوحات حضور داشتند و در زمان حکومت امام علی(ع) با آن حضرت دشمنی ورزیدند. ایشان در جنگ جمل با شدّت تمام سپاه عایشه را همراهی کردند. امام صادق(ع) اعراب بنیضبه را یکی از ۱۳ قومی مینامد که هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) بر ضد ایشان میجنگند.
خاندان ضبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آل ضبه تیرهای از عرب عدنانی طایفه مُضر[۱] از نسل بکر بن سعد بن ضبه بودند. ضبة بن اُدّ بن طابخة بن الیاس بن مُضر فرزندانی به نامهای سعد، سعید و باسِل داشت و نسلش بیشتر از طریق سعد استمرار یافت.[۲] این خاندان در گذر زمان با هویت آل ضبه شناخته شدند. خاندانی دیگر از عرب عدنانی نیز به نام ضبه یافت میشوند که یا از قریشاند و نسبشان به ضبة بن حارث بن فِهْر بن مالک میرسد و یا از هُذیلاند و به ضبة بن عمرو بن حارث بن تمیم بن سعد بن هذیل نسب میبرند[۳] ؛ اما اینان به آل ضبه مشهور نیستند. در گزارشی اغراقآمیز، آل ضبه از معدود خاندانهایی به شمار رفتهاند که به جنگاوری و فراوانی جمعیت شناخته شدهاند.[۴]
مکان زندگی خاندان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
محل سکونت آل ضبه به طور دقیق مشخص نشده است. بر پایه گزارشی، روستایی به نام ضبه در حجاز، در راه شام، بر ساحل دریا و مجاور بدا، روستای حضرت یعقوب، قرار داشته است.[۵] گزارشی دیگر محل زندگی بنیضبه را در نجد، نزدیک منطقه بنیتمیم دانسته[۶] و به مهاجرت آنان پس از اسلام، گویا در عصر فتوحات، به مناطق فتح شده از جمله اصفهان اشاره کرده است.[۷] به نقلی آنان در نعمانیه عراق نیز مستقر شدند.[۸] بر پایه گزارش یعقوبی، گروهی از آنان به اصفهان مهاجرت کردند،[۹] برخی از اعراب منطقه عراق عجم (اصفهان و ایذه در شمال خوزستان) از بازماندگان و نوادگان آل ضبه میباشند. بیت انعیم (نعمت زاده) بیت یاسین (یاسینی) بیت مروان (مروانی) از بازرگانان و اشراف زادگان آل ضبه و تنها بازماندگان آل ضبه در منطقه عراق عجم نام برده میشود. بر اثر رفت و آمد بسیاری از آنان به مکه و نیز از این رو که پیامبر(ص) دوران کودکی خود را در میان بنیسعد از تیرههای هَوازِن و در مجاورت آل ضبه گذرانده بود، لهجه این خاندان بر لهجه پیامبر اکرم(ص) اثر نهاده است.[۱۰]
آل ضبه و تولیت کعبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در منابع گزارشی درباره ضبه و خاندانش ارائه شده که حاکی از نقش و ارتباط برخی از ایشان با مکه مکرمه است. برخی ضبة بن اُدّ را همان کسی میدانند که تخت ملکه سبا را برای سلیمان(ع) آورد.[۱۱] در نقلی ضبه پس از حضرت سلیمان(ع)، حکومت یمن و حجاز را عهدهدار بود و سرپرستی کعبه از او به پسرش سعد منتقل شد و پس از مرگ سعد، تولیت کعبه از بنیضبه به اَسد بن خُزیمه رسید.[۱۲]
بر اساس خبری، حُر بن مَنیع ضَبِی از سخاوتمندان عرب در دوران جاهلی بود. داستان هدیه مشهور او به کعبه، ۱۰۰ ماده شتر همراه بچههایشان با وسایل کامل، در منابع تاریخی آمده است.[۱۳] گزارشهای پراکنده دیگر به حرمت شکنی برخی از آل ضبه در مکه اشاره دارد؛ از جمله داستانی که نشان میدهد مردم ضبة بن اُدّ را سرزنش کردند؛ زیرا قاتل فرزندش سعید را در ناحیه حرم یا در ماههای حرام کشت و چون به او اعتراض کردند، جمله «سَبق السیفُ العَذْل: شمشیر از سرزنش پیشی گرفت» را بر زبان جاری ساخت و از آن پس، این جمله ضرب المثل شد.[۱۴] نیز ابواللیل از بنیهِلال بن ضبه، قاتل مالک بن مُنْتَفِق، رئیس بنیضبه در اواخر عصر جاهلی[۱۵] تا حرم تعقیب و درآنجا کشته شد.[۱۶] به گزارشی در پی قتل فردی از بنیضبه به نام خماص، بنیتمیم، عموزادگان مقتول، أشْیم بن شَراحِیل ضبی را که به قصد حج از ناحیه آنان میگذشت، در ماه حرام کشتند.[۱۷] بر پایه نقلی، بنیضبه در جاهلیت بت شمس را میپرستیدند.[۱۸]
آل ضبه پس از اسلام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
گویا بیشتر افراد آل ضبه مسلمان نشدند و با پیامبر(ص) رابطه نیکو نداشتند. در سال ششم هجری، گروهی از بنیضبه در مدینه به حضور رسول خدا(ص) رسیدند و ضمن شکایت از بیماری خود، از آن بزرگوار کمک خواستند. پیامبر(ص) از آنان خواست چند روزی در مدینه بمانند تا با مراقبت مسلمانان بهبود یابند و بتوانند در سریههای بعدی با مسلمانان همراهی کنند؛ ولی آنان مایل بودند در خارج مدینه جای گیرند. پیامبر اکرم(ص) با پذیرش خواسته آنان، به تنی چند از مسلمانان مأموریت داد تا مقداری از شتران بیت المال را در چراگاه اطراف مدینه نگه دارند و از شیر آنها بیماران بنیضبه را پذیرایی و پرستاری کنند. آنان با حمایت پیامبر(ص) در مدتی کوتاه سلامت خود را بازیافتند؛ اما به جای قدردانی، سه تن از نگهبانانِ شترها را کشتند و شتران را به سرقت بردند. هنگامی که این خبر ناگوار به پیامبر(ص) رسید، علی(ع) را مأمور دستگیری آنان کرد. امیرمؤمنان(ع) این خطاکاران را تعقیب و بازداشت نمود و به حضور پیامبر(ص) آورد. در این لحظه پیک وحی نازل شد و آنان را محارب دانست و حکم آنان را که اعدام یا قطع دست و پا در جهت مخالفِ هم یا تبعید از سرزمین خود بود، به پیامبر ابلاغ کرد. (سوره مائده، آیه ۳۳) پیامبر با قطع یک دست و یک پا در جهت مخالف هم، حکم خدا را درباره آنان جاری کرد.[۱۹] برخی گزارشها این سارقان را به اقوام دیگر منتسب کردهاند.[۲۰]
راویان حدیث پیامبر از آل ضبه اندک بودند؛ مانند سلمان بن عامر و به نقلی عَتّاب بن شُمَیر.[۲۱]
آل ضبه پس از پیامبر(ص)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
گروهی از آل ضبه پس از رحلت پیامبر(ص) مرتد شدند و ادعای دروغین پیغمبری سجاح را پذیرفتند؛ ولی سپس به اسلام بازگشتند.[۲۲]
آل ضبه در فتوحات حضور داشتند. در فتح ایران و در یکی از نبردها به نام حَصید، روزبه از فرماندهان ایرانی به وسیله عصمة بن عبدالله حارثی ضبی کشته شد و این باعث گردید تا مسلمانان، منطقه حصید را فتح کنند و غنایم بسیاری به دست آورند.[۲۳] منذر بن حسان بن ضرار ضبی[۲۴] در جنگ بویب در رمضان سال ۱۳ق.[۲۵] در قتل مهران، از دیگر فرماندهان ایرانی نقش داشت.[۲۶] نیز عِصْمة بن فلان ضبی و کَلْج ضبی از فرماندهان جنگ خنافس به سال ۱۳ق. بودند.[۲۷]
آل ضبه در زمان حکومت امام علی(ع) با آن حضرت دشمنی ورزیدند و در جنگ جمل سپاه عایشه را همراهی کردند. شدت حمایت آنان از عایشه چندان بود که عایشه علت شکست خود را خاموش شدن صدای آل ضبه و کشته شدن آنان دانست.[۲۸] آل ضبه پرچمداران جنگ جمل در سپاه عایشه بودند و بیش از ۷۰ دست که زمام شتر عایشه را گرفته بودند، در آن روز از بدن آنان جدا شد.[۲۹] ایشان با شور و تعصب بسیار بر ضد امام علی(ع) جنگیدند و در این نبرد ۸۰۰ یا ۲۰۰۰ نفر کشته دادند.[۳۰] اشعار و رجزهای بسیاری از آنان در این واقعه بر جای مانده که نشان میدهد به حضور خود در جنگ جمل و دشمنی با امیرمؤمنان(ع) مباهات میکردند.[۳۱] عمرو بن یثربی ضبی، از سران ضبه در این نبرد، زید بن صوحان عبدی از یاران امام علی(ع) و دو نفر دیگر را به شهادت رساند.[۳۲]
بنابر روایتی امام صادق(ع) اعراب بنیضبه را یکی از ۱۳ قومی مینامد که هنگام ظهور حضرت مهدی(عج) بر ضد ایشان میجنگند.[۳۳]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ الانساب، ج۸، ص۳۸۰-۳۸۱.
- ↑ جمهرة انساب العرب، ص۱۹۸، ۲۰۳-۲۰۴.
- ↑ الانساب، ج۸، ص۳۸۰-۳۸۱.
- ↑ المعارف، ص۷۵؛ جمهرة انساب العرب، ص۲۰۳-۲۰۴؛ الاعلام، ج۸، ص۴۸.
- ↑ الانساب، ج۸، ص۳۸۶؛ معجم البلدان، ج۳، ص۴۵۲؛ مراصد الاطلاع، ج۲، ص۸۶۴.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ق۱، ص۳۱۹.
- ↑ البلدان، ص۸۶.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ق۱، ص۳۱۹.
- ↑ البلدان، ص۸۷.
- ↑ امتاع الاسماع، ج۴، ص۲۷۶-۲۷۷.
- ↑ البحر المحیط، ج۸، ص۲۴۰؛ روح المعانی، ج۱۰، ص۱۹۸.
- ↑ اخبار مکه، ج۵، ص۱۵۱؛ شفاء الغرام، ج۲، ص۵۲-۵۳.
- ↑ المحبّر، ص۱۴۲-۱۴۳؛ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۳۸۴، ۳۹۲.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۳۶۲.
- ↑ الاعلام، ج۵، ص۲۶۶.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۳۷۹.
- ↑ الانساب، ج۱، ص۵۰-۵۱؛ الاصابه، ج۴، ص۴۵۲.
- ↑ معجم البلدان، ج۳، ص۳۶۲؛ المفصل، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ الکافی، ج۷، ص۲۴۵؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۴۷۶؛ تهذیب، ج۱۰، ص۱۳۴-۱۳۵.
- ↑ المغازی، ج۲، ص۵۶۹-۵۷۱؛ التبیان، ج۳، ص۵۰۵.
- ↑ الاستیعاب، ج۲، ص۶۳۳؛ اسد الغابه، ج۲، ص۲۶۴.
- ↑ تاریخ طبری، ج۳، ص۲۷۰-۲۷۱.
- ↑ تاریخ طبری، ج۳، ص۳۸۰؛ البدایة والنهایه، ج۶، ص۳۵۱؛ الاصابه، ج۴، ص۴۱۵.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱۱، ص۳۶۹؛ تاریخ طبری، ج۳، ص۴۷۲؛ جمهرة انساب العرب، ص۲۰۴.
- ↑ تاریخ طبری، ج۳، ص۲۷۰؛ المنتظم، ج۴، ص۱۴۹.
- ↑ تاریخ طبری، ج۳، ص۴۶۶.
- ↑ تاریخ طبری، ج۳، ص۴۷۲-۴۷۳؛ الاکتفاء، ج۲، ص۴۲۶.
- ↑ تاریخ طبری، ج۴، ص۵۱۸؛ البدایة والنهایه، ج۷، ص۲۴۲-۲۴۳؛ امتاع الاسماع، ج۱۳، ص۲۴۶.
- ↑ مروج الذهب، ج۲، ص۳۶۶.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص۱۱۲؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۵۸؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۸۲.
- ↑ تاریخ خلیفه، ص۱۱۴؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۳۸؛ الاصابه، ج۵، ص۱۲۱-۱۲۲.
- ↑ وقعة صفین، ج۱، ص۵۵۷؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۴۰؛ الاصابه، ج۵، ص۱۲۲.
- ↑ الغیبه، ص۳۰۷؛ بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۶۳.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- اخبار مکه: الفاکهی (م.۲۷۵ق.)، به کوشش ابن دهیش، مکه، النهضة الحدیثه، ۱۴۰۷ق
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (م.۴۶۳ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق
- اسد الغابه: ابن اثیر علی بن محمد الجزری (م.۶۳۰ق.)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (م.۸۵۲ق.)، به کوشش علی محمد و دیگران، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق
- الاعلام: الزرکلی (م.۱۳۹۶ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م
- الاکتفاء بما تضمنه من مغازی رسولالله۹: ابوالربیع حمیر کلاعی (م.۶۴۳ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق
- امتاع الاسماع: المقریزی (م.۸۴۵ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق
- الانساب: عبدالکریم السمعانی (م.۵۶۲ق.)، به کوشش عبدالرحمن بن یحیی، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، ۱۳۸۲ق
- انساب الاشراف: البلاذری (م.۲۷۹ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۷ق
- بحار الانوار: المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
- البحر المحیط: ابوحیان الاندلسی (م.۷۵۴ق.)بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۲ق
- البدایة والنهایه: ابن کثیر (م.۷۷۴ق.)، بیروت، مکتبة المعارف
- البلدان: یعقوبی (م.۲۸۴ق.)، به کوشش الضناوی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۲ق
- تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (م.۸۰۸ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق
- تاریخ خلیفه: خلیفة بن خیاط (م.۲۴۰ق.)، به کوشش سهیل زکار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م.۳۱۰ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (م.۲۹۲ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق
- التبیان: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- تهذیب الاحکام: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
- جمهرة انساب العرب: ابن حزم (م.۴۵۶ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
- دعائم الاسلام: النعمان المغربی (م.۳۶۳ق.)، به کوشش فیضی، قاهره، دار المعارف، ۱۳۸۳ق
- روح المعانی: الآلوسی (م.۱۲۷۰ق.)، به کوشش علی عبدالباری، بیروت، ۱۴۱۵ق
- شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام: محمد الفأسی (م.۸۳۲ق.)، ترجمه محمد مقدس، تهران، نشر مشعر، ۱۳۸۶ش
- الغیبه: النعمانی (م.۳۸۰ق.)، به کوشش فارس حسون، قم، انوار الهدی، ۱۴۲۲ق
- الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
- المحبّر: ابن حبیب (م.۲۴۵ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دار الآفاق الجدیده
- مراصد الاطلاع: صفی الدین عبدالمومن بغدادی (م.۷۳۹ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق
- مروج الذهب: المسعودی (م.۳۴۶ق.)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق
- المعارف: ابن قتیبه (م.۲۷۶ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، شریف رضی، ۱۳۷۳ش
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م.۶۲۶ق.)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م
- المغازی: الواقدی (م.۲۰۷ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۹ق
- المفصل: جواد علی، دار الساقی، ۱۴۲۲ق
- المنتظم: ابن الجوزی (م.۵۹۷ق.)، به کوشش نعیم زرزور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۲ق
- وقعة صفین: ابن مزاحم المنقری (م.۲۱۲ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۴ق.