نهر علقمه

از ویکی حج
(تغییرمسیر از علقمه (نهر))
نقشه‌ای احتمالی، از موقعیت نهر علقمه در زمان رویداد عاشورا.

نهر علقمه یا علقمی، شاخه‌ای از فرات بود، که در نزدیکی هیت و انبار از فرات جدا شده، به سمت جنوب متمایل شده و سرانجام به کوفه می‌رسید. امروزه نهر علقمه از میان رفته است.

برخی حفر این نهر را به بخت‌النصر پادشاه ایران نسبت داده و برخی، به جد مؤیدالدین محمد بن علقمی (م. ۶۵۶ق)، وزیر مستعصم عباسی نسبت داده‌اند. این نهر بارها، حفر و لایروبی شده و نشانه‌های بقای حیات در آن، تا پایان سده هفتم گزارش شده و پس از آن خشکیده است. آب این نهر، شیرین و واژه علقمه به معنای تلخ بوده و در علت نامگذاری آن اختلاف است. پادشاهان، از نهر علقمه به عنوان سدی دفاعی و تاکتیکی در برابر یورش‌ها بهره می‌بردند. برخی، یکی از اعمال مستحبی ورود به کربلا را غسل با آب نهر علقمی دانسته‌اند.

موقعیت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

امروزه نهر علقمه از میان رفته است.[۱] بر پایه گزارش ابن خردادبه (م. حدود ۳۰۰ق) و مسعودی (م. ۳۴۵یا ۳۴۶ق)، زمانی که فرات به هیت و انبار که در دو طرف فرات قرار دارد می‌رسید، به دو شاخه تقسیم شده، شاخه‌ای به سمت غرب رفته و به نهر علقمه معروف بود که سرانجام به کوفه می‌رسید.[۲] برخی دیگر نیز، نهر علقمه را جدا شده از فرات، میان هیت و الانبار و متمایل به جنوب دانسته، که سرانجام به قصر هیبره و شهرهای کوفه و حله می‌رسیده است.[۳]

به باور عبدالحسین کلیدار، آنچه امروزه از نهر علقمه باقی مانده، مربوط به بخشی است که به شمال مرقد «عون» رسیده و به سمت جنوب راه کج می‌کند و به غاضریه در ساحل شرقی و منطقه مربوط به اسکان بنی‌أسد می‌رسد. به موازات غاضریه، در ساحل غربی نهر علقمه، شریعه امام صادق(ع) قرار گرفته است. پلی به نام پل غاضریه، حلقه وصل میان علقمه و شریعه امام صادق(ع) است؛ سپس به طرف شمال غربی منحرف شده و به نحوی متمایل به ضلع شرقی کربلا است تا به آستان حضرت عباس(ع) می‌رسد و در حقیقت، آبی که به دور قبر او در حال چرخش است، از آنجا تغذیه می‌گردد. پس از عبور از بین‌الحرمین به سمت جنوب شرقی کربلا به راه خود ادامه داده تا اینکه به منطقه نینوا رسیده و در این‌جا دو نهر نینوا و علقمه به هم وصل شده و در ادامه مسیر، پی‌درپی به سمت ضلع جنوبی و شرقی، به صورت مارپیچ تغییر جهت می‌دهد. در میانه راه نجف و کربلا، به خان حماد رسیده و یکباره به طرف شرق تغییر مسیر داده و رود هندی را قطع می‌کند، تا اینکه کاملا شرق کوفه را پوشش می‌دهد و امروز نیز آثارش قابل مشاهده است.[۴]

در سال ۱۴۴۰ق. (۲۰۱۸م)، آستان امام حسین(ع)، طی پروژه مشترکی با دانشگاه دورهام انگلیس، به دنبال تعیین مسیر نهر علقمه در زمان رویداد عاشورا بوده است.[۵]

پیشینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

هارفی بوتر، نویسنده کتاب تاریخ القدیم، از نهری سخن گفته که بخت النصر، پادشاه ایران، از بخش‌های بالای فرات حفر کرد تا آنکه آن را به دریا رساند. به باور برخی، با توجه به ویژگی‌هایی که توصیف کرده، این نهر، نهر علقمه است.[یادداشت ۱][۶] برخی معتقدند، علقمه از نهر قدیمی مارسس گرفته شده که از میان رفته بود؛ ولی در دوره‌های بعد احیا شد.[۷] برخی نیز بر این باورند که جد مؤیدالدین محمد بن علقمی (م. ۶۵۶ق)، وزیر مستعصم عباسی این نهر را حفر کرده است.[۸]

ضعف دولت عباسی، یورش بیگاناگان و قرمطیان[۹] و مصادره زمین‌های اطراف نهر علقمه توسط رجال دولتی،[۱۰] باعث شد مناطق اطراف این نهر خالی از سکنه شده و در پی آن نهر علقمه دچار خطری زیست‌محیطی شود.[۱۱]

تنوخی (۳۲۷–۳۸۴ق)، در کتاب الفرج بعد الشدة، از نهر علقمه نام برده و به روستایی به نام «کی آوی» اشاره کرده که در نزدیکی این نهر قرار داشته است.[۱۲]

آل بویه، در سده چهارم قمری، به سبب توجهی که به حرم امامان(ع) داشتند، به نهر علقمی نیز رسیدگی کردند. این اقدام را، تنها سبب زنده ماندن نهر علقمه، تا نیمه سده پنجم دانسته‌اند.[۱۳]

بر پایه گزارشی از ابن جوزی، در بخش رویدادهای سال ۴۵۱ق. ارسلان مظفر بساسیری، به قصد زیارت حرم امام علی(ع) به سوی کوفه حرکت کرده تا به واسط رسید. وی به سبب نذری که کرده بود، گروه زیادی از کارگران را با خود همراه کرده بود تا نهر علقمه را حفر کرده و تا شهر کربلا بکشند.[۱۴] برخی، این گزارش را دلیلی بر بقای حیات این نهر، تا نیمه سده پنجم قمری دانسته‌اند.[۱۳]

بر پایه گزارشی در سال ۴۷۹ق. نهر علقمه خراب شده بود و عمادالدوله سرهنگ ساوتکین آن را حفر کرد.[۱۵]

به دستور غازان‌خان (ح.694-704ق)، نهر علقمه بازسازی شده و مسیر تغذیه آن از فرات نزدیک‌تر شد. مغول، بخش بالای نهر علقمه را، که از فرات گرفته می‌شد، قطع کرده و بخش دیگر آن را، به نهر غازانی متصل کردند. پس از آن، نام علقمی بر این نهر باقی نمانده، به غازانی نام گرفت.[۱۶]
نهر علقمه، تا پایان سده هفتم قمری باقی بوده و پس از آن اثری از آن نمانده است.[۱۷]

بر پایه گزارشی، اندکی پیش از آغاز جنگ جهانی اول در سال ۱۹۱۴م، در ناحیه‌ای نزدیک شمال شرقی کربلا، نرسیده به منطقه ضیعة الوند،[یادداشت ۲] آثاری از نهر خشکیده‌ای یافت شده که گمان رفته نهر علقمه یا یکی از شاخه‌های آن باشد.[۱۸]

علت نامگذاری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عَلْقَم، به معنای «درختی که میوه تلخی داشته باشد»[یادداشت ۳] و علقمة، به معنای «تلخ» است. آب چاه‌های منطقه، تلخ بوده، عرب‌ها برای شیرین کردن آن، با سختی، آب آن را با آب چشمه‌های کربلا آمیخته می‌کردند؛ سپس، آب گوارای نهر علقمه به آنها رسید. فاصله بین آن سختی و تلخی و این شیرینی و گوارایی زیاد بود؛ از این رو، به باور برخی، این نهر را به ضد آن، یعنی علقمه نامگذاری کردند.[۶]

گفته شده، این نهر را مردی از قبیله بنی علقمه حفر کرده؛ از این رو به علقمه خوانده شده است.[یادداشت ۴][۱۹] عبدالرزاق مقرّم، این مطلب را غیر قابل اعتماد دانسته و شاهد برای آن نیافته است.[۲۰]

رویدادهای تاریخی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گفته شده، نهر علقمه در سال‌های دور، به بیابان‌های بصره متصل بوده و مانند سدی در برابر حمله‌ها از آن استفاده می‌شده است. پادشاهان ساسانی، افزون بر عمران و آبادانی آن، به سبب موقعیت دفاعی و تاکتیکی آن، به این نهر توجه داشته‌اند.[۲۱]

ابوالسرایا (م. ۱۹۹ق)، در منطقه رحبه، از هرثمه یکی از سرداران حکومت عباسی، شکست خورده و به منطقه جازیه حرکت کرد. هرثمه او را دنبال کرده و تصمیم گرفت آب فرات را بر او بسته و آنها را از آب منع کند. او را به سوی شرق کوفه فرستاده و آب فرات را بر آنها بست.[۲۲] آب شرق کوفه از علقمه، که شعبه‌ای از فرات بوده، تغذیه می‌شده است.[۱۸]

در دوره ضعف دولت عباسی، وقتی قرمطی‌ها از سمت انبار، بغداد را تهدید کرده بودند، نهر علقمه مانع پشیروی آنها شده و اینگونه، علقمه، پایتخت حکومت عباسی را از ویرانی و سقوط نجات داد.[۲۳]

در آداب زیارت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شیخ مفید در کتاب مزار خود[۲۴] و ابن مشهدی در المزار الکبیر،[۲۵] برخی از اعمال مستحبی ورود به کربلا را، فرود آمدن در ساحل نهر علقمی، درآوردن لباس‌های سفر و غسل زیارت با آب نهر علقمی معرفی کرده است. وی، خواندن دعایی همراه با این غسل را سفارش کرده است.[یادداشت ۵]

جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانوشت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. معارف الرجال، ج3، ص176.
  2. التنبیه و الاشراف ص47، نهرهای کربلا در منابع تاریخی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۷، ص۸۱، به نقل از المسالک و الممالک، ص233.
  3. نهایة الارب فی فنون الادب، ج2، ص267.
  4. نهرهای کربلا در منابع تاریخی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۷، ص۷۶ و ۷۷.
  5. تعیین مسیر نهر علقمه در زمان واقعه عاشورا پروژه مشترک آستان قدس حسینی با دانشگاه دورهام انگلیس، العتبة الحسینیة المقدسة، دریافت شده در ۶ آذز ۱۳۹۸ش.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، ص۹۹.
  7. وادی الفرات، ج2، ص87.
  8. الفخری، ص۳۲۱.
  9. بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، ص۱۰۴.
  10. الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۷۵.
  11. نهرهای کربلا در منابع تاریخی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۸، ص۸۲؛ رک: الحوادث الجامعة، ص۴۰۱.
  12. الفرج بعد الشدة، ج۲، ص۹۲.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ بعیة النبلاء فی تاریخ الکربلاء، ص۱۰۵.
  14. المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، ج8، ص202.
  15. تاریخ سلسله سلجوقی، ص۷۲.
  16. تراث کربلاء، ص۴۰.
  17. بغیة النبلاء فی تاریخ کربلاء، ص۱۰۶.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ نهرهای کربلا در منابع تاریخی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۷، ص۸۳.
  19. العباس، ص۲۷۴؛ تاج العروس، ج۱۵، ص۵۰۳.
  20. العباس، ص۲۷۴.
  21. نهرهای کربلا در منابع تاریخی، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره ۲۷، ص۷۷ به نقل از مسعودی.
  22. مقاتل الطالبین، ص۵۴۲.
  23. تاریخ الخلفاء، ص۳۷۶.
  24. كتاب المزار(للمفيد)، ص۹۹ و 100.
  25. المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص370.
  1. بخش‌های بالای فرات برای این کار انتخاب شد، زیرا آب سطحی در اطراف آن بخش‌ها بالا بوده و با سرعت و جهش حرکت می‌کند.
  2. این منطقه، منتسب به بنی اسد است و در آن زمان ویرانه‌هایی از آن باقی بوده است.
  3. الحنظل.
  4. علقمیون، طایفه‌ای از تمیم و دارم بوده و جد آنها علقمة بن زرارة بن عدس است.
  5. بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ طَهِّرْ قَلْبِي وَ زَكِّ عَمَلِي وَ نَوِّرْ بَصَرِي وَ اجْعَلْ غُسْلِي هَذَا طَهُوراً وَ حِرْزاً وَ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ وَ آفَةٍ وَ عَاهَةٍ وَ مِنْ شَرِّ مَا أُحَاذِرُ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْسِلْنِي مِنَ الذُّنُوبِ كُلِّهَا وَ الْآثَامِ وَ الْخَطَايَا وَ طَهِّرْ جِسْمِي وَ قَلْبِي مِنْ كُلِّ آفَةٍ تَمْحَقُ بِهَا دِينِي وَ اجْعَلْ عَمَلِي خَالِصاً لِوَجْهِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْهُ لِي شَاهِداً يَوْمَ حَاجَتِي إِلَيْهِ وَ فَقْرِي وَ فَاقَتِي‏ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ وَ اقْرَأْ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ فَإِذَا فَرَغْتَ مِنَ الْغُسْلِ فَالْبَسْ مَا طَهُرَ مِنْ ثِيَابِكَ ثُمَّ تَوَجَّهْ إِلَى الْمَشْهَدِ عَلَى سَاكِنِهِ السَّلَامُ وَ عَلَيْكَ السَّكِينَةَ وَ الْوَقَارَ وَ أَنْتَ مُتَحَفٍّ خَاضِعٌ ذَلِيلٌ تُكَبِّرُ اللَّهَ تَعَالَى وَ تَحْمَدُهُ وَ تُسَبِّحُهُ وَ تَسْتَغْفِرُهُ وَ تُكْثِرُ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى نَبِيِّهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ(ع).

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از مقاله نهرهای کربلا در منابع تاریخی، سید عبدالحسن کلیدار، ترجمه محمدحسین خوشنویس، فصلنامه فرهنگ زیارت، شماره بیست و هشتم، پاییز ۱۳۹۵، ص۷۶ است.
  • بغیة النبلاء فی تاریخ کربلا، عبدالحسین الکیدار آل طعمة، تحقیق سید عادل عبدالصالح الکیدار، مراجعة و تعلیق عبد الامیر عزیز القریشی، طارق نافع الحمدانی، توسط الامانة العامة للعتبة الحسینیة المقدسة، مرکز کربلاء للدراسات، ۱۴۳۵ق.
  • تاج العروس من جواهر القاموس، سید محمد مرتضی الحسینی الواسطی الزبیدی الحنفی، دراسة و تحقیق علی شیری، دار الفکر للطباعة والنشر و التوزیع، بیروت، ۱۴۱۴ق.
  • تاریخ الخلفا، عبدالرحمن سیوطی، انتشارات حوراء، تهران، ۱۳۸۲ش.
  • تاریخ سلسله سلجوقی: زبدة النصره و نخبة العصره، فتح بن علی بنداری، ترجمه محمدحسین جلیلی کرمانشاهی، بنیاد فرهنگ ایران، تهران، ۱۳۵۶ش.
  • الحوادث الجامعة، بجلی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۵ق.
  • تراث کربلاء، سلمان هادی طعمه، پژوهشكده حج و ز يارت،نشر مشعر، تهران، ۱۳۹۳ش.
  • التنبیه و الاشراف، علی بن حسین مسعودی، دارالصاوی، قاهره، ۱۴۲۰ق.
  • العتبة الحسینیة المقدسة.
  • العباس، سید عبدالرزاق موسوی مقرم، تحقیق محمد الحسون، منشورات الاجتهاد، قم، ۱۴۲۷ق.
  • معارف الرجال، محمد حرز الدین، مکتبة آیةالله العظمی المرعشی النجفی، مطبعة الولایة، قم، ۱۴۰۵ق.
  • مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، منشورات شریف رضی، ۱۴۱۰ق.
  • الفرج بعدالشدة، ابوعلی المحسن بن علی تنوخی، انتشارات پیکان، ۱۳۸۴ش.
  • الفخری فی آداب السلطانیة و الدول الإسلامیة، محمد بن علی بن طقطقی، تحقیق عبد القادر محمد مایو، دار القلم العربی، حلب، ۱۴۱۸ق.
  • الکامل فی التاریخ، عزالدین ابوالحسن علی بن محمد بن اثیر، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۰ق.
  • كتاب المزار، شیخ مفید، تحقیق و تصحیح محمدباقر ابطحى، كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد، قم، 1413ق.
  • المزار الكبير، محمد بن جعفر بن مشهدى، تحقیق و تصحیح جواد قيومى اصفهانى، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ‏قم، 1419 ق.
  • المنتظم فی تاریخ الملوک و الامم، عبدالرحمن بن علی بن جوزی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۰۰ق.
  • نهایة الارب فی فنون الادب، احمد بن عبدالوهاب نویری، دارالکتب و الوثائق القومیة، ۱۴۱۵ق.
  • وادی فرات، احمد سوسة، انتشارات دارالاضواء، بیروت، ۱۴۳۰ق.