تزیین
تزیین مکانهای دینی و مذهبی زینت دادن بناهایی مانند کعبه، حرم امامان(ع) و دیگر مشاهد است. به فتوای فقیهان شیعه و بسیاری از فقهای اهل سنت،تزیین کعبه جایز است. بر اساس روایات، تاریخچه تزیین و پوشش کعبه به حضرت آدم(ع) بازمیگردد.
به فتوای بیشتر فقهای شیعه تزیین حرم امامان(ع) و دیگر مشاهد نیز، جایز است. در مقابل، برخی تزیین مشاهد را با زینتهای خاص مانند ظرفهای طلا و نقره حرام شمردهاند. ابن تیمیه نیز، ساختن هرگونه بنایی بر قبر و تزیین آن را حرام دانسته است.
تزیین کعبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تاریخچه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر اساس روایتی، خانه کعبه برای اولین بار، توسط حضرت آدم(ع) با مو پوشانده شد. حضرت ابراهیم(ع) با شاخههای خرما آن را پوشاند و حضرت سلیمان نخستین کسی بود که کعبه را با پارچه کتان سفید تزیین کرد.[۱]
پیامبر اسلام(ص) کعبه را با پارچه یمانی تزیین میکرد و خلیفه اول و دوم آن را با پارچه قباطی میپوشاندند.[۲] امام علی(ع) هر ساله پوشش کعبه را از عراق ارسال میکرد تا کعبه با آن تزیین شود.[۳]
پوشاندن کعبه در عصرهای دیگر، با پارچههایی از جنسها و رنگهای متفاوت انجام شده است.[۴] در دوران معاصر، پرده کعبه در کارگاه پردهبافی در مکه با ابریشم بافته و آیاتی از قرآن با سیمهایی از طلا بر روی آن نقش میشود.[۵]
جواز تزیین کعبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
شیعه تزیین کعبه را به قصد بزرگداشت جایز دانستهاند.[۶] بسیاری از فقیهان اهل سنت نیز، این عمل را جایز شمردهاند.[۷] در مقابل، برخی از فقیهان اهل سنت این عمل را حرام دانستهاند.[۸]
فقیهانتزیین مشاهد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
تزیین مشاهدِ پیامبران و اولیای الهی با ساختن بنا بر قبرهای آنان، فرش کردن و روشن نمودن چراغ و استفاده از طلا و نقره و زینتهای دیگر انجام میشود. این عمل در میان پیروان ادیان و مذاهب اسلامی، به ویژه شیعیان رواج داشته و دارد.
در جایز بودن تزیین مشاهد، دو دیدگاه بین فقیهان مسلمان وجود دارد. به فتوای بیشتر فقیهان شیعه، به ویژه بیشتر فقیهان متأخر، تزیین مشاهد و استفاده از طلا و نقره در مشاهد جایز است؛[۹] دلیل آنها نبود روایتی قابل اعتماد درباره حرام بودن این عمل است.[۱۰] افزون بر آن، آیه ۳۲ سوره اعراف در موضوع جواز استفاده از زینت[۱۱] و آیه ۳۲ سوره حج درباره بزرگداشت شعائر الهی[۱۲] از دیگر دلایل آنها است. همچنین به روایتی استناد شده است[۱۳] که در آن امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) به روشن کردن چراغ بر قبر پدر خود سفارش کردهاند.[۱۴]
در مقابل، بیشتر فقیهان متقدم شیعه و برخی فقیهان متأخر تزیین مساجد و مشاهد را با زینتهای خاص مانند ظرفهای طلا و نقره حرام شمردهاند.[۱۵] دلیل آنها استناد به برخی روایات و اسراف دانستن این عمل است.[۱۶] در پاسخ، روایات مورد استناد آنها از نظر سند ضعیف شمرده شده است.[۱۷] اسراف اموال نیز، در موردی صدق میکند که غرض عقلائی وجود نداشته باشد؛ در حالی که تزیین مشاهد با اموال یاد شده برای بزرگداشت مشاهد و صاحبان قبور است و دارای غرض عقلائی است.[۱۸]
برخی فقیهان اهل سنت از جمله ابن تیمیه و پیروان مکتب او، ساختن بنا روی قبر، روشن کردن چراغ و تزیین آن را حرام شمردهاند.[۱۹] دلیل آنها روایات،[۲۰] اسراف و بیهوده بودن این عمل است.[یادداشت ۱][۲۱] روایت مورد استدلال آنان ضعیف شمرده شده است.[۲۲] بیهوده بودن این اعمال نیز رد شده است؛ زیرا هر چند ممکن است از روشن کردن چراغ و تزیین بهرهای نصیب میت نشود، ولی دیگران از جمله زائران از آن بهره میبرند.[۲۳]
جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۲۳۵؛ وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۲۰۸؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۱۴.
- ↑ اخبار مکه، ج۱، ص۲۵۳.
- ↑ قرب الاسناد، ص۱۳۹؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۷۴.
- ↑ اخبار مکه، ج۱، ص۲۵۳–۲۵۴؛ آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۹۴.
- ↑ آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۹۴ – ۹۷.
- ↑ تذکره الفقهاء، ج۵، ص۱۳۴؛ نهایه الاحکام، ج۲، ص۳۴۶؛ الموسوعه الفقهیه المیسره، ج۳، ص۲۰۸.
- ↑ فتح العزیز، ج۶، ص۳۶؛ المجموع، ج۴، ص۴۴۵؛ حواشی الشروانی، ج۱، ص۱۲۱.
- ↑ المجموع، ج۴، ص۴۴۵؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۲۹؛ نهایه المحتاج، ج۱، ص۱۰۴.
- ↑ نهایه الاحکام، ج۲، ص۳۴۵؛ جواهر الکلام، ج۶، ص۳۳۹–۳۴۰؛ موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱، ص۳۶۴.
- ↑ مفتاح الکرامه، ج۲، ص۲۳۸؛ موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱، ص۳۶۴؛ البراهین الجلیه، ص۶۱.
- ↑ بحار الانوار، ج۶۳، ص۵۴۶.
- ↑ الجامع لاحکام القرآن، ج۱۲، ص۵۶؛ مکیال المکارم، ج۲، ص۲۹۲.
- ↑ مکیال المکارم، ج۲، ص۳۰۱.
- ↑ الکافی، ج۳، ص۲۵۱؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۶۰؛ تهذیب الاحکام، ج۱، ص۲۸۹.
- ↑ الذکری الشیعه، ج۱، ص۱۴۵–۱۴۶؛ روض الجنان، ج۱، ص۴۵۷ و ۴۵۸؛ العروه الوثقی، ج۱، ص۳۰۵.
- ↑ روض الجنان، ج۱، ص۴۵۸؛ موسوعه الفقه الاسلامی، ج۱، ص۳۶۴.
- ↑ بحار الانوار، ج۶۳، ص۵۴۲ و ۵۴۶.
- ↑ جواهر الکلام، ج۶، ص۳۳۹ و ۳۴۰؛ کتاب الصلاه، خوئی، ج۲، ص۲۳۹.
- ↑ کشاف القناع، ج۲، ص۱۶۴؛ سبل السلام، ج۱، ص۱۵۳؛ فتاوی الکبری، ج۱، ص۵۰ و ج۴، ص۱۵۹.
- ↑ کشاف القناع، ج۲، ص۱۶۴؛ سبل السلام، ج۱، ص۱۵۳؛ فتاوی الکبری، ج۱، ص۵۰ و ج۴، ص۱۵۹.
- ↑ مسند الامام احمد بن حنبل، ج۱، ص۲۲۹–۲۸۷؛ سنن ابی داود، ج۲، ص۸۷؛ سنن الترمذی، ج۱، ص۲۰۱.
- ↑ البراهین الجلیه، ص۶۲.
- ↑ البراهین الجلیه، ص۶۳.
- ↑ به باور آنان این عمل بیهوده است، زیرا بهرهای از این کار به مردگان نمیرسد.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- آثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
- اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار: محمد بن عبدالله الارزقی، تحقیق رشدی الصلاح ملحس، بیروت، دار الاندلس، ۱۴۱۶ق.
- البراهین الجلیه: السید محمدحسن القزوینی الحائری، مقدمه السید محمدکاظم القزوینی، بیروت، دار الغدیر، ۱۳۹۴ق.
- الکافی: محمد بن یعقوب کلینی (م. ۳۲۹ق)، تحقیق علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب اسلامیه، ۱۳۶۳ش.
- المجموع شرح المهذب: یحیی بن شرف النووی (م. ۶۷۶ق)، بیروت، دار الفکر.
- الموسوعه الفقهیه المسیره: محمد علی الانصاری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۲۰ق.
- بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار: محمد باقر المجلسی (م. ۱۱۱۱ق)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، دار احیاء التراث العربی و مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
- تذکره الفقهاء: حسن بن یوسف الحلی (علامه حلی) (م. ۷۲۶ق)، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۶ق.
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): محمد بن احمد القرطبی (م. ۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
- تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید: محمد بن حسن الطوسی (شیخ طوسی) (م. ۴۶۰ق)، تحقیق سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- جامع احادیث الشیعه: اسماعیل معزی ملایری، قم، مطبعه العلمیه، ۱۳۹۹ق.
- جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام: محمد حسین نجفی الجواهری (م. ۱۲۶۶ق)، تحقیق عباس قوچانی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- حواشی الشروانی و ابن قاسم علی تحفه المحتاج بشرح منهاج العبادی: الشروانی (م. ۱۳۰۱ق) و العبادی (م. ۹۹۴ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۱۰م.
- ذکری الشیعه فی احکام الشریعه: محمد بن مکی (م. ۷۸۶ق)، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۹ق.
- روض الجنان: ابوالفتوح رازی (فخر الرازی) (م. ۵۵۴ق)، قم، بوستان کتاب، ۱۴۲۲ق.
- سبل السلام: الکحلانی (م. ۱۱۸۲ق)، مصر، مصطفی البابی، ۱۳۷۹ق.
- سنن ابی داود: ابوداود سلیمان بن الاشعث (م. ۲۷۵ق)، تحقیق سعید اللحام، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
- سنن الترمذی: محمد بن عیسی الترمذی (م. ۲۷۹ق)، تحقیق بشار عواد، بیروت، دارالغرب الاسلامی، ۱۹۹۸م.
- فتاوی الکبری: احمد بن عبدالحلیم ابن تیمیه (م. ۷۲۸ق)، محمد عبدالقادرعطا، مصطفی عبدالقادرعطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
- فتح العزیز شرح الوجیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (م. ۶۲۳ق)، بیروت، دار الفکر.
- قرب الاسناد: عبدالله بن جعفر حمیری (م. ۳۰۰ق) قم، آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۳ق.
- کتاب الصلاه: سید ابو القاسم موسوی الخویی (م. ۱۴۱۳ق)، قم، مکتبه العلمیه، ۱۴۱۳ق.
- کشاف القناع عن متن الاقناع: منصور بن یونس البهوتی (م. ۱۰۵۲ق)، تحقیق محمد حسن محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- مسند الامام احمد بن حنبل: أحمد بن محمد بن حنبل الشیبانی (م. ۲۴۱ق)، بیروت، دار الصادر، بیتا.
- مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج: محمد بن احمد الشربینی (م. ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
- مفتاح الکرامه: سید محمد جواد العاملی، تحقیق محمد باقر الخالصی، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۲۱ق.
- مکیال المکارم: میرزا محمد تقی الاصفهانی، تحقیق سید علی عاشور، بیروت، مؤسسه الاعلمی، ۱۴۲۱ق.
- من لا یحضره الفقیه: محمد بن علی بن بابویه (شیخ صدوق) (م. ۳۸۱ق)، تحقیق علی اکبر غفاری، قم، انتشارات الاسلامی، ۱۴۰۴ق.
- موسوعه الفقه الاسلامی طبقا لمذهب اهل البیت: مؤسسه دائره المعارف الفقه الاسلامی، قم، مؤسسه دائره المعارف الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق.
- نهایة الاحکام فی معرفة الاحکام: حسن بن یوسف حلی (علامه حلی)، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۰ق.
- نهایه المحتاج الی شرح المنهاج: الشافعی الصغیر (م. ۱۰۰۴. ق)، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۱۳ق.
- وسائل الشیعه (تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه): محمد بن الحسن الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق)، الحر العاملی (م. ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.