۵٬۱۲۵
ویرایش
Z mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
در این عصر، گویا [[اشراف مکه]] از تسلط [[ممالیک]] بر [[حجاز]] ناخشنود بودند. اشتراک مذهبی اشراف [[زیدی مذهب]] با سلطان ایلخان مغول که شیعه امامی بود، در نزدیک شدن به هم نقش داشت. از اینرو، در جریان اختلافات فرزندان [[شریف مکه]]، ابونمی بر سر امارت بر [[مکه]]، [[حمیضه]]، پسر او از سپاه اعزامی مصر که جانبدار امارت برادرش، [[رمیثه]] بودند، شکست خورد (سال716ه. ق).<ref>غایة المرام، ج٢، ص٨4؛ الدرر الکامنه، ج٢، ص٧٩؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١54.</ref> | در این عصر، گویا [[اشراف مکه]] از تسلط [[ممالیک]] بر [[حجاز]] ناخشنود بودند. اشتراک مذهبی اشراف [[زیدی مذهب]] با سلطان ایلخان مغول که شیعه امامی بود، در نزدیک شدن به هم نقش داشت. از اینرو، در جریان اختلافات فرزندان [[شریف مکه]]، ابونمی بر سر امارت بر [[مکه]]، [[حمیضه]]، پسر او از سپاه اعزامی مصر که جانبدار امارت برادرش، [[رمیثه]] بودند، شکست خورد (سال716ه. ق).<ref>غایة المرام، ج٢، ص٨4؛ الدرر الکامنه، ج٢، ص٧٩؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١54.</ref> | ||
حمیضه به [[عراق]] گریخت و به سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) پناهنده شد و از او یاری خواست. ایلخان مغول وی را به گرمی پذیرفت و سپاهی به تعداد هزار اسب سوار (یا ده هزار نفر) به فرماندهی امیر طالب دلقندی افطسی در اختیار او قرار داد تا به مکه و سپس به شام بروند و آنجا را تسخیر کنند. <ref>العقد الثمین، ج4، ص١٠٠-١٠٣؛ غایة المرام، ج٢، ص٧6 و ٧٧؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١55.</ref> و خراج بصره را نیز برای مخارج راه، به وی سپرد. وی در میانه راه، از درگذشت ایلخان مغول آگاهی یافت. <ref>العقد الثمین، ج4، ص١٠٣؛ غایة المرام، ج٢، ص٧٧.</ref> | حمیضه به [[عراق]] گریخت و به سلطان محمد خدابنده (اولجایتو) پناهنده شد و از او یاری خواست. ایلخان مغول وی را به گرمی پذیرفت و سپاهی به تعداد هزار اسب سوار (یا ده هزار نفر) به فرماندهی امیر طالب دلقندی افطسی در اختیار او قرار داد تا به مکه و سپس به شام بروند و آنجا را تسخیر کنند.<ref>العقد الثمین، ج4، ص١٠٠-١٠٣؛ غایة المرام، ج٢، ص٧6 و ٧٧؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١55.</ref> و خراج بصره را نیز برای مخارج راه، به وی سپرد. وی در میانه راه، از درگذشت ایلخان مغول آگاهی یافت.<ref>العقد الثمین، ج4، ص١٠٣؛ غایة المرام، ج٢، ص٧٧.</ref> | ||
گرچه اعراب بادیه در راه به حمیضه حمله کردند و قسمتی از اموالش را به تاراج بردند، ولی سرانجام توانست با یاری نیروهای اولجایتو، بر مکه مسلط شود و به نام جانشین اولجایتو، [[ابوسعید خان بهادر]] در مکه خطبه بخواند.<ref>تاریخ اولجایتو، ص٢٠٠؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١5٨؛ تاريخ اولجايتو، ص ١١٩ و ٢٠٠.</ref> | گرچه اعراب بادیه در راه به حمیضه حمله کردند و قسمتی از اموالش را به تاراج بردند، ولی سرانجام توانست با یاری نیروهای اولجایتو، بر مکه مسلط شود و به نام جانشین اولجایتو، [[ابوسعید خان بهادر]] در مکه خطبه بخواند.<ref>تاریخ اولجایتو، ص٢٠٠؛ اتحاف الوری، ج٣، ص١5٨؛ تاريخ اولجايتو، ص ١١٩ و ٢٠٠.</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
==نفوذ ایلخانیان در حجاز== | ==نفوذ ایلخانیان در حجاز== | ||
امارت حمیضه بر [[مکه مکرمه]] سبب نفوذ بیشتر [[ایلخانیان]] در حجاز شد، اما حکومت این شریف به طول نیانجامید و ممالیک، برادرش رمیثه را بهعنوان [[امیر مکه]] انتخاب کردند. <ref>السلوک، ج٢، جزء٢، ص١٨5.</ref> | امارت حمیضه بر [[مکه مکرمه]] سبب نفوذ بیشتر [[ایلخانیان]] در حجاز شد، اما حکومت این شریف به طول نیانجامید و ممالیک، برادرش رمیثه را بهعنوان [[امیر مکه]] انتخاب کردند.<ref>السلوک، ج٢، جزء٢، ص١٨5.</ref> | ||
بنا بر گزارشهای دیگر، سپاه همراه حمیضه تا نزدیک [[قطیف]] پیش رفتند که با مرگ اولجایتو، وزیرش، خواجه رشیدالدین که با دلقندی دشمنی داشت، از او خواست سپاه را متفرق کند و حمیضه به عراق بازگشت.<ref>ر. ک: العقد الثمین، ج4، ص٢٣٩؛ غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام، ج٢، ص6١.</ref> گزارش دیگری از ورود آنان به حوالی مکه خبر داده است که در پی کسب تکلیف رمیثه از ممالیک مصر اجازه ورود به آنان داده نشد. <ref>غایه المرام، ج٢ص6٢.</ref> برخی منابع، برای دامن زدن به اختلافات مذهبی در درگیریهای سیاسی و تحریک سنیان بر ضد شیعه، هدف از اعزام نیرو از سوی خدابنده را انتقال جنازه شیخین به جای دیگر دانستهاند.<ref>اتحاف الوری، ج٣، ص١55.</ref> | بنا بر گزارشهای دیگر، سپاه همراه حمیضه تا نزدیک [[قطیف]] پیش رفتند که با مرگ اولجایتو، وزیرش، خواجه رشیدالدین که با دلقندی دشمنی داشت، از او خواست سپاه را متفرق کند و حمیضه به عراق بازگشت.<ref>ر. ک: العقد الثمین، ج4، ص٢٣٩؛ غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام، ج٢، ص6١.</ref> گزارش دیگری از ورود آنان به حوالی مکه خبر داده است که در پی کسب تکلیف رمیثه از ممالیک مصر اجازه ورود به آنان داده نشد.<ref>غایه المرام، ج٢ص6٢.</ref> برخی منابع، برای دامن زدن به اختلافات مذهبی در درگیریهای سیاسی و تحریک سنیان بر ضد شیعه، هدف از اعزام نیرو از سوی خدابنده را انتقال جنازه شیخین به جای دیگر دانستهاند.<ref>اتحاف الوری، ج٣، ص١55.</ref> | ||
به هر روی، این مسئله به نفوذ بیشتر ایلخانان در مکه انجامید و موجب شد توجه سلاطین مغول، بیش از پیش به مسائل مکه و امور مربوط به حج معطوف گردد. در نتیجه، اولجایتو هم بهعلت مسلمان بودنش و هم به علل سیاسی و رقابت بین [[اشراف حسنی]] به امر [[حج]] و [[حرمین]] توجه داشت. | به هر روی، این مسئله به نفوذ بیشتر ایلخانان در مکه انجامید و موجب شد توجه سلاطین مغول، بیش از پیش به مسائل مکه و امور مربوط به حج معطوف گردد. در نتیجه، اولجایتو هم بهعلت مسلمان بودنش و هم به علل سیاسی و رقابت بین [[اشراف حسنی]] به امر [[حج]] و [[حرمین]] توجه داشت. |
ویرایش