آیات ۳۶ و ۳۷ سوره حج: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''آیات ۳۶ و ۳۷ سوره حج'''، آیاتی از [[قرآن]]، که [[قربانى]] را يكى از شعائر معرفى کرده و نحر كردن شتر اشاره کرده است. شرط قبولى قربانى و ضرورت شكر بر نعمت هدايت الهى، از دیگر مضامین این آیات است.
{{آیات حج و حرمین}}
'''آیات ۳۶ و ۳۷ سوره حج'''، آیاتی از [[قرآن]]، که در آن [[قربانی]] یکی از شعائر الهی معرفی شده و به نحر کردن شتر اشاره شده است. مصارف گوشت قربانی و شرط قبولی قربانی از دیگر مضامین این آیات است.


== متن و ترجمه ==
== متن و ترجمه ==
{{قرآن
{{قرآن
| متن = وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
| متن = وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ کَذَلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ
| ترجمه = شتران قربانی را برای شما از شعائر خدا قرار دادیم، برای شما در آنها سودی [مانند سواری گرفتن و تغذیه از شیر و گوشت آنها] است؛ در حالی که به نظم در خط مستقیم ایستاده‌اند، نام خدا را [هنگام نحر کردنشان] بر آنها ذکر کنید، و زمانی که [بی جان] به پهلو در افتاده‌اند، از آنها بخورید و به تهیدستانی که اهل درخواست کردن نیستند و فقیرانی که اهل درخواست کردن هستند، بخورانید. این گونه آنها را برای شما رام و مسخّر کردیم تا سپاس‌گزاری کنید.
| ترجمه = شتران قربانی را برای شما از شعائر خدا قرار دادیم، برای شما در آنها سودی [مانند سواری گرفتن و تغذیه از شیر و گوشت آنها] است؛ در حالی که به نظم در خط مستقیم ایستاده‌اند، نام خدا را [هنگام نحر کردنشان] بر آنها ذکر کنید، و زمانی که [بی جان] به پهلو درافتاده‌اند، از آنها بخورید و به تهیدستانی که اهل درخواست کردن نیستند و فقیرانی که اهل درخواست کردن هستند، بخورانید. این گونه آنها را برای شما رام و مسخّر کردیم تا سپاس‌گزاری کنید.
}}
}}
{{قرآن
{{قرآن
| متن = لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ
| متن = لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَی مِنْکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ
| ترجمه = هرگز گوشت‌هایشان وخون‌هایشان به خدا نمی رسد، بلکه تقوای شما به او می رسد. این گونه آنها را برای شما رام و مسخّر کرد تا خدا را به [شکرانه] اینکه هدایتتان کرد به بزرگی یاد کنید؛ و نیکوکاران را [به لطف و رحمت خدا] مژده ده.
| ترجمه = هرگز گوشت‌هایشان وخون‌هایشان به خدا نمی‌رسد، بلکه تقوای شما به او می‌رسد. این گونه آنها را برای شما رام و مسخّر کرد تا خدا را به[شکرانه] اینکه هدایتتان کرد به بزرگی یاد کنید؛ و نیکوکاران را [به لطف و رحمت خدا] مژده ده.
}}
}}


== شرح واژگان ==
== شرح واژگان ==
«بُدْن» جمع بَدَنَه، برگرفته از بدن و جسيم بودن است، و نامى است كه بر شتر و نيز گاو اطلاق مى‌شود؛ چون شتر و گاو نسبت به ديگر حيوانات جسيم‌ترند.<ref>لسان العرب، ذیل واژه بدن؛ المصباح المنیر، ذیل واژه بدن.</ref>
«بُدْن» جمع بَدَنَه، برگرفته از بدن و جسیم بودن است و بر شتر و گاو اطلاق می‌شود. دلیل آن این است که شتر و گاو نسبت به دیگر حیوانات جسیم‌ترند.<ref>لسان العرب، ذیل واژه بدن؛ المصباح المنیر، ذیل واژه بدن.</ref>
 
«معترّ» فقيرى است كه درخواست كمك مى‌كند.<ref>مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه عرّ؛ لسان العرب، ذیل واژه عرّ.</ref> در روايات نيز به همين معنا اشاره  شده است.<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۱۴۲، باب ۴۰، از ابواب ذبح، ح۱.</ref>


== محتوا ==
== محتوا ==
اولين آيه، ابتدا روى بزرگترين نماد [[قربانى]] تكيه كرده و آن را به عنوان يكى از شعائر معرفى مى‌كند. و در ادامه به نحوه نحر كردن آن اشارت مى‌نمايد. و آيه بعدى به شرط قبولى قربانى و ضرورت شكر بر نعمت عنايت و هدايت الهى اشارت دارد.
خداوند در آیه ۳۶ [[سوره حج]]، ابتدا روی بزرگترین نماد [[قربانی]] (بُدْن) تکیه کرده و آن را به عنوان یکی از شعائر الهی معرفی می‌کند. در ادامه به شیوه نحر کردن شتر اشاره شده و در آیه ۳۷، به شرط قبولی قربانی پرداخته شده است.


=== مصداقی از شعائر ===
=== قربانی یکی از شعائر ===
در آيات مربوط به [[حج|حجّ]] مكرر سخن از شعائر به ميان آمده است، چنانكه در جايى [[صفا و مروه]] را به عنوان شعائر معرفى نمود و فرمود: «إِنَّ الصَّفٰا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعٰائِرِ اللّٰهِ (بقره: ١۵٨)». و در جاى ديگر به اجمال فرمود: «لاٰ تُحِلُّوا شَعٰائِرَ اللّٰهِ (مائده: 2)». و گفتيم كه به عقيده برخى همه معالم و علايم دين كه وسيله شناخت هدايت از ضلالت مى‌باشد، و به تعبير ديگر دين خدا جزء شعائر الله است. <sup>١</sup> و نيز همه علائم و نشانه‌هاى حرم جزء شعائر الله است، <sup>٢</sup> بلكه همه مناسك و اعمال حج از شعائر الله به شمار مى‌آيد. <sup>٣</sup> و در اينجا به معرفى يكى ديگر از شعائر پرداخته و مى‌فرمايد: «وَ الْبُدْنَ جَعَلْنٰاهٰا لَكُمْ مِنْ شَعٰائِرِ اللّٰهِ» . در اينجا چند نكته وجود دارد:
در این آیات، «بُدْن» یکی از شعائر و علامت‌های الهی دانسته شده است. بُدن که به معنای شتر و گاو است یکی از مصداق‌های قربانی در [[حج]] شمرده شده است.


* شعائر بودن بُدن يك امر تكوينى نيست، بلكه به اعتبار جعلى است كه آن را به عنوان [[هدی|هَدْى]] براى [[بيت الله]] قرار داده است.<ref>الميزان، ج١۴، ص٣٧۴.</ref> به دليل اين‌كه فرمود: «جَعَلْنٰاهٰا لَكُمْ» .
علامت بودن بُدن به این معنا نیست که با آن می‌توان خدا را دید؛ بلکه به این معنا است که علامت و نشانه اطاعت و انقیاد مؤمنان به حج و [[بیت الله]] است.<ref>کشف الاسرار، ج۶، ص٣۶٧.</ref>  
* علامت بودن اين‌گونه امور به معناى اين نيست با اين علايم خدا را مى‌توان ديد، بلكه علامت و نشانه اطاعت و انقياد مؤمنان به حجّ و بيت الله است.<ref>كشف الاسرار، ج۶، ص٣۶٧.</ref> از سوى ديگر نشانه حجّ نيز هست.
* اين‌كه فرمود: «لَكُمْ فِيهٰا خَيْرٌ» ، اشارت به همان فلسفه [[اقتصاد حج|اقتصادى]] در بعد طعام خود و اطعام به فقيران و مساكين است. و نيز اين‌كه تا هنگام نحر شدن مى‌توانيد از منافع آن بهره‌مند باشيد.


=== یاد خدا ===
=== منافع اقتصادی قربانی ===
در ادامه آيه فرمود: فَاذْكُرُوا اسْمَ اللّٰهِ عَلَيْهٰا صَوٰافَّ»، كه صراحت در لزوم نام خدا به هنگام نحر دارد، همان‌گونه كه پيش از اين گفتيم ذكر هم به معناى ياد كردن و ذكر قلبى است. و هم به معناى نام بردن و ذكر زبانى، و هم به معناى نوشتن اسم و ذكر قلمى. ليكن در برنامه قربانى بردن نام موضوعيت دارد، و لذا مى‌فرمايد: . «فَاذْكُرُوا اسْمَ اللّٰهِ عَلَيْهٰا» ، چنانكه در آيه قبلى نيز فرمود: «وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللّٰهِ» . در حقيقت اين تسميه و نام بردن در ادامه خط ترسيمى براى تحليل ذبيحه مى‌باشد كه در يكجا فرمود: «فَكُلُوا مِمّٰا ذُكِرَ اسْمُ اللّٰهِ عَلَيْهِ (انعام: ١١٨)». و در جاى ديگر نيز فرمود: «وَ لاٰ تَأْكُلُوا مِمّٰا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللّٰهِ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَفِسْقٌ (انعام: 122)».
در عبارت {{آیه|لَکُمْ فِیهٰا خَیْرٌ}} (ترجمه: برای شما در شتران قربانی سود است) به فلسفه [[اقتصاد حج|اقتصادی]] قربانی اشاره شده است، که حاجی خود از آن تناول کرده و فقیران و مساکین را نیز [[اطعام در حج|اطعام]] می‌کند. همچنین این فراز از آیه، به منافعی که حاجی تا هنگام نحر شدن از شتر بهره‌مند است اشاره دارد.


البته بردن نام خدا منحصر به [[قربانى]] نيست، بلكه در بسيارى از [[عبادت|عبادات]] نيز ضرورت دارد، و حتى خود نماز، اذكار و اورادش و نيز تلبيه از مصاديق ضرورى ذكر زبانى است. و اين‌كه گفته مى‌شود قلبت پاك باشد به تنهايى كفايت نمى‌كند.
=== ذکر خدا هنگام قربانی ===
عبارت {{آیه|فَاذْکُرُوا اسْمَ اللّٰهِ عَلَیْهٰا صَوٰافَّ}} بر وجوب نام بردن خدا به هنگام نحر شتر دلالت دارد. این امر برای حلال شدن حیوانی است که ذبح می‌شود؛ چنانچه در آیات ۱۱۸ و ۱۲۲ سوره انعام به لزوم ذکر نام خدا هنگام ذبح حیوانات تصریح شده است.


به هر صورت سفارش مى‌كند كه: «فَاذْكُرُوا اسْمَ اللّٰهِ عَلَيْهٰا صَوٰافَّ» . صواف به معناى اين است كه پاهاى شتر به صورت صفّ در كنار هم باشند. و اشارت به اين دارد كه شتر در حال ايستاده نحر شود. و لذا فقها ضمن فتوا به جواز نحر در حال خوابيده و نشسته مى‌گويند در حالت ايستاده و قائمه بودن افضل است.
واژه {{آیه|صَوٰافَّ}} به معنای این است که پاهای شتر به صورت صفّ در کنار هم باشند و اشاره به این دارد که شتر در حال ایستاده نحر شود. به همین دلیل است که فقیهان ضمن فتوا به جواز نحر شتر در حالت خوابیده و نشسته، نحر در حالت ایستاده را بهتر دانسته‌اند.


=== مصارف قربانى ===
=== مصارف قربانی ===
در بخش ديگر آيه مى‌فرمايد: «فَإِذٰا وَجَبَتْ جُنُوبُهٰا فَكُلُوا مِنْهٰا وَ أَطْعِمُوا الْقٰانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ». وجب به معناى ثبت است، و چون شتر بعد از نحر و بى‌جان شدن به پهلو بر زمين مى‌افتد، تعبير به وجوب و جنوب نموده است.<ref>قرطبى، الجامع لأحكام القرآن، ج١٢، ص۶٣. تفسير بيضاوى، جزء۴، ص۵۵. طباطبايى، الميزان، ج١۴، ص٣٧۵.</ref> از اين روى اين تعبير كنايه از جان دادن حيوان بر اثر نحر است، كه مجوز مصرف آن مى‌باشد.
در عبارت {{آیه|فَإِذٰا وَجَبَتْ جُنُوبُهٰا فَکُلُوا مِنْهٰا وَ أَطْعِمُوا الْقٰانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ}} موارد مصرف قربانی ذکر شده است.


در خصوص فقير مصرف كننده گوشت قربانى و ذبيحه سه تعبير به چشم مى‌خورد: يكى بايس، كه منظور از آن فقيرى است كه فقر شديد دارد.<ref>راغب اصفهانى، مفردات، بيس.</ref> دوم قانع، كه منظور از آن فقيرى است كه به اندك اعطايى قناعت مى‌كند و يا فقيرى است كه با وجود نياز درخواست نمى‌كند. سوم معترّ، و آن فقيرى است كه با اصرار درخواست كمك مى‌كند.<ref>مفردات، قنع و عرّ.</ref> در روايات نيز همين معنا بيان شده است، چنانكه امام صادق در روايتى مى‌فرمايد: « القانع الذى يقنع بما أعطيته ، و المعترّ الّذى يعترّ يك ، و السائل يسألك فى يديه و البائس الفقير ».<ref>وسايل الشيع، ج١٠، ص١۴٢.</ref> در پايان آيه مى‌فرمايد: «كَذٰلِكَ سَخَّرْنٰاهٰا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ» . اين جمله بيانگر اين است كه نحوه كشتن شتر به عنايت الهى مى‌باشد، چرا كه حيوانات ديگر به راحتى قابل ذبحند اما شتر به دليل جسم بودن شيوه مخصوصى براى كشتن آن تشريع شده است. و همين عنايت بايد زمينه ساز شكر الهى گردد.
درباره فقیرِ مصرف‌کننده گوشت قربانی، سه تعبیر در قرآن ذکر شده است: «بائِس» به معنای کسی که دچار فقر شدید است؛<ref>مفردات الفاظ القرآن، ذیل واژه بیس.</ref> «قانِع» به معنای فقیری که به اندک اعطایی قناعت می‌کند یا فقیری که با وجود نیاز درخواست نمی‌کند؛ «مُعْتَرّ» به معنای فقیری که با اصرار درخواست کمک می‌کند.<ref>مفردات الفاظ القرآن، ذیل واژگان قنع و عرّ.</ref> در روایات نیز همین معانی برای این سه تعبیر بیان شده است.<ref>وسایل الشیع، ج١٠، ص١۴٢.</ref>


=== شرط قبولى قربانى ===
=== نهی از خون‌آلود کردن کعبه ===
در آخرين آيه از اين مجموعه مى‌فرمايد: «لَنْ يَنٰالَ اللّٰهَ لُحُومُهٰا وَ لاٰ دِمٰاؤُهٰا وَ لٰكِنْ يَنٰالُهُ التَّقْوىٰ مِنْكُمْ» . اين جمله بيانگر سهم خدا از اين قربانى‌ها است. مى‌گويند: افراد جاهلى خانه خدا را با خون شتران قربانى خون‌آلود مى‌كردند، و مى‌پنداشتند كه خون و گوشت حيوانات به خدا مى‌رسد. برخى از مؤمنان نا آگاه نيز قصد چنين كارى را داشتند، كه آيه سير فكرى آنها را تصحيح نمود.<ref>الجامع لأحكام القرآن، ج١٢، ص۶۵. ص ١۶٢. تفسير نمونه، ج١۴، ص١٠٩.</ref> البته اين كه فرمود: «يَنٰالُهُ التَّقْوىٰ مِنْكُمْ» ، اين بدان معنا نيست كه نفس تقواى افراد به خدا مى‌رسد، بلكه بدين معناست كه عملى كه بر پايه تقوا باشد مورد قبول خدا واقع مى‌شود. و موجب تقرب الى الله مى‌گردد.<ref>الميزان، ج١۴، ص٣٧۵.</ref> نه فقط قربانى، بلكه به طور كلى آنچه در بارگاه الهى مورد قبول واقع مى‌شود، عمل تقوايى است. چنانكه درباره فرزندان آدم نيز فرمود: «إِنَّمٰا يَتَقَبَّلُ اللّٰهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ (مائده: ٢٧)».
در شأن نزول آیه ۳۷ سوره حج، گفته شده افراد جاهلی [[کعبه|خانه خدا]] را با خون شتران قربانی خون‌آلود می‌کردند و می‌پنداشتند که خون و گوشت حیوانات به خدا می‌رسد. برخی از مؤمنان ناآگاه نیز قصد چنین کاری را داشتند، که این آیه سیر فکری آنها را تصحیح کرد.<ref>الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶۵. ص ١۶٢. تفسیر نمونه، ج١۴، ص١٠٩.</ref>


در جمله پايانى مى‌فرمايد: «كَذٰلِكَ سَخَّرَهٰا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللّٰهَ عَلىٰ مٰا هَدٰاكُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ» . اين تعبير اشارت به اين حقيقت دارد كه رام شدن شتر با نوعى عنايت الهى توأم است، چرا كه بالعيان مى‌بينيم كه اين حيوان گاهى با كودك خردسال همراهى مى‌كند و رام اوست، ولى در حال خشم چند مرد نيرومند نيز حريف وى نيستند. لذا در ادامه مى‌فرمايد همين بايد موجب معرفت قلبى حق تعالى، و تكبير و ياد كبريايى او با زبانتان به نعمت هدايتى كه به شما ارزانى داشته است بشود.
=== شرط قبولی قربانی ===
در عبارت {{آیه|وَ لٰکِنْ یَنٰالُهُ التَّقْویٰ مِنْکُمْ}} (ترجمه: بلکه تقوای شما به خدا می‌رسد) شرط قبولی قربانی تقوا شمرده شده است. این عبارت به این معنا نیست که تقوای افراد به خدا می‌رسد؛ بلکه بدین معنا است که عملی که بر پایه تقوا باشد مورد قبول خدا قرار می‌گیرد و موجب نزدیکی به خدا می‌شود.<ref>المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.</ref>


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{برگرفتگی
{{برگرفتگی
خط ۵۵: خط ۵۴:


}}
}}
* '''المصباح المنير'''، احمد بن محمد فيومى، قم، دارالهجرة، دوم، ١۴١۴ق.
* '''الجامع لأحكام القرآن'''، محمد بن احمد قرطبى، دار احياء التراث العربى، بيروت، ١٩۶۵م.
* '''مفردات الفاظ القرآن'''، راغب اصفهانى، تحقيق صفوان عدنان داوودى، بيروت، دارالسامية، ١۴١٢ق.
* '''كشف‌الاسرار وعدةالابرار'''، ابوالفضل رشيدالدين ميبدى، انتشارات امير كبير، تهران، ١٣۶٠ش.
* '''وسائل الشيعة الى تحصيل مسائل الشريعة'''، محمد بن حسن حرّ عاملى، تحقيق محمد رازى، دار احياء التراث العربى.
* '''المصباح المنیر'''، احمد بن محمد فیومی، قم، دارالهجرة، دوم، ۱۴۱۴ق.
 
* '''مفردات الفاظ القرآن'''، راغب اصفهانی، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالسامیة، ۱۴۱۲ق.
[[Category:آیه های مربوط به حج]]
* '''وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة'''، محمد بن حسن حرّ عاملی، تحقیق محمد رازی، دار احیاء التراث العربی.


[[رده:آیه های مربوط به حج]]
[[رده:آیه های مربوط به حج]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۰۷

آیات حج و حرمین
سوره بقره
۱۲۵۱۲۶۱۲۷۱۲۸۱۵۸۱۹۶۱۹۷۱۹۸۱۹۹۲۰۰۲۰۳
سوره آل عمران
۹۶۹۷
سوره مائده
۲۹۷
سوره توبه
۲۱۹
سوره حج
۲۵۲۶۲۷۲۸۲۹۳۳۳۴۳۶۳۷

آیات ۳۶ و ۳۷ سوره حج، آیاتی از قرآن، که در آن قربانی یکی از شعائر الهی معرفی شده و به نحر کردن شتر اشاره شده است. مصارف گوشت قربانی و شرط قبولی قربانی از دیگر مضامین این آیات است.

متن و ترجمه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

شرح واژگان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

«بُدْن» جمع بَدَنَه، برگرفته از بدن و جسیم بودن است و بر شتر و گاو اطلاق می‌شود. دلیل آن این است که شتر و گاو نسبت به دیگر حیوانات جسیم‌ترند.[۱]

محتوا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خداوند در آیه ۳۶ سوره حج، ابتدا روی بزرگترین نماد قربانی (بُدْن) تکیه کرده و آن را به عنوان یکی از شعائر الهی معرفی می‌کند. در ادامه به شیوه نحر کردن شتر اشاره شده و در آیه ۳۷، به شرط قبولی قربانی پرداخته شده است.

قربانی یکی از شعائر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در این آیات، «بُدْن» یکی از شعائر و علامت‌های الهی دانسته شده است. بُدن که به معنای شتر و گاو است یکی از مصداق‌های قربانی در حج شمرده شده است.

علامت بودن بُدن به این معنا نیست که با آن می‌توان خدا را دید؛ بلکه به این معنا است که علامت و نشانه اطاعت و انقیاد مؤمنان به حج و بیت الله است.[۲]

منافع اقتصادی قربانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در عبارت ﴿لَکُمْ فِیهٰا خَیْرٌ﴾ (ترجمه: برای شما در شتران قربانی سود است) به فلسفه اقتصادی قربانی اشاره شده است، که حاجی خود از آن تناول کرده و فقیران و مساکین را نیز اطعام می‌کند. همچنین این فراز از آیه، به منافعی که حاجی تا هنگام نحر شدن از شتر بهره‌مند است اشاره دارد.

ذکر خدا هنگام قربانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

عبارت ﴿فَاذْکُرُوا اسْمَ اللّٰهِ عَلَیْهٰا صَوٰافَّ﴾ بر وجوب نام بردن خدا به هنگام نحر شتر دلالت دارد. این امر برای حلال شدن حیوانی است که ذبح می‌شود؛ چنانچه در آیات ۱۱۸ و ۱۲۲ سوره انعام به لزوم ذکر نام خدا هنگام ذبح حیوانات تصریح شده است.

واژه ﴿صَوٰافَّ﴾ به معنای این است که پاهای شتر به صورت صفّ در کنار هم باشند و اشاره به این دارد که شتر در حال ایستاده نحر شود. به همین دلیل است که فقیهان ضمن فتوا به جواز نحر شتر در حالت خوابیده و نشسته، نحر در حالت ایستاده را بهتر دانسته‌اند.

مصارف قربانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در عبارت ﴿فَإِذٰا وَجَبَتْ جُنُوبُهٰا فَکُلُوا مِنْهٰا وَ أَطْعِمُوا الْقٰانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ﴾ موارد مصرف قربانی ذکر شده است.

درباره فقیرِ مصرف‌کننده گوشت قربانی، سه تعبیر در قرآن ذکر شده است: «بائِس» به معنای کسی که دچار فقر شدید است؛[۳] «قانِع» به معنای فقیری که به اندک اعطایی قناعت می‌کند یا فقیری که با وجود نیاز درخواست نمی‌کند؛ «مُعْتَرّ» به معنای فقیری که با اصرار درخواست کمک می‌کند.[۴] در روایات نیز همین معانی برای این سه تعبیر بیان شده است.[۵]

نهی از خون‌آلود کردن کعبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در شأن نزول آیه ۳۷ سوره حج، گفته شده افراد جاهلی خانه خدا را با خون شتران قربانی خون‌آلود می‌کردند و می‌پنداشتند که خون و گوشت حیوانات به خدا می‌رسد. برخی از مؤمنان ناآگاه نیز قصد چنین کاری را داشتند، که این آیه سیر فکری آنها را تصحیح کرد.[۶]

شرط قبولی قربانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در عبارت ﴿وَ لٰکِنْ یَنٰالُهُ التَّقْویٰ مِنْکُمْ﴾ (ترجمه: بلکه تقوای شما به خدا می‌رسد) شرط قبولی قربانی تقوا شمرده شده است. این عبارت به این معنا نیست که تقوای افراد به خدا می‌رسد؛ بلکه بدین معنا است که عملی که بر پایه تقوا باشد مورد قبول خدا قرار می‌گیرد و موجب نزدیکی به خدا می‌شود.[۷]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. لسان العرب، ذیل واژه بدن؛ المصباح المنیر، ذیل واژه بدن.
  2. کشف الاسرار، ج۶، ص٣۶٧.
  3. مفردات الفاظ القرآن، ذیل واژه بیس.
  4. مفردات الفاظ القرآن، ذیل واژگان قنع و عرّ.
  5. وسایل الشیع، ج١٠، ص١۴٢.
  6. الجامع لأحکام القرآن، ج١٢، ص۶۵. ص ١۶٢. تفسیر نمونه، ج١۴، ص١٠٩.
  7. المیزان، ج١۴، ص٣٧۵.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از کتاب درسنامه تفسیر آیات حج، محمد فاکر میبدی، قم، حوزه نماینگی ولی‌فقیه در امور حج و زیارت، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۸۷ش. است.
  • الجامع لأحكام القرآن، محمد بن احمد قرطبى، دار احياء التراث العربى، بيروت، ١٩۶۵م.
  • كشف‌الاسرار وعدةالابرار، ابوالفضل رشيدالدين ميبدى، انتشارات امير كبير، تهران، ١٣۶٠ش.
  • المصباح المنیر، احمد بن محمد فیومی، قم، دارالهجرة، دوم، ۱۴۱۴ق.
  • مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالسامیة، ۱۴۱۲ق.
  • وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، محمد بن حسن حرّ عاملی، تحقیق محمد رازی، دار احیاء التراث العربی.