حاضر و بادی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''حاضر و بادی'''، مقیمان و غیر مقیمان [[مکه]] هستند که به دسته نخست «حاضر» و به دسته دوم که برای مراسم [[حج]] به مکه می‌آیند «بادی» گفته شده است.


'''حاضر و بادی'''، مقیمان و غیر مقیمان [[مکه]] هستند که در قرآن نیز ذکر شده و در احکام حج مواردی از آن وجود دارد.
فقیهان شیعه، وظیفه بادی را [[حج تمتع|حج تمتّع]] و وظیفه حاضر را [[حج قران|حج قِران]] یا [[حج افراد|اِفراد]] دانسته‌اند. در برابر، فقیهان [[اهل سنت]] میان حاضر و بادی تفاوتی نگذاشته و آنها را در به جا آوردن یکی از انواع حج مخیّر دانسته‌اند.
 
مشهور عالمان شیعه، کسانی که در فاصله حدود ۸۸ کیلومتری قرار دارند «حاضر» به شمار آورده‌اند. درباره مبدأ این فاصله، میان [[مسجدالحرام]] و شهر مکه و حرم اختلاف نظر است.
 
برخی، بهره‌مندی از [[خانه‌های مکه]] را میان حاضر و بادی یکسان دانسته و اجاره دادن آن را به بادیان حرام دانسته‌اند.


==واژه==
==واژه==
خط ۷: خط ۱۲:
در منابع تاریخی، تفسیری و فقهی اسلامی به بومیان [[مکه]] و کسانی که در اطراف آن ساکنند، حاضر یا [[عاکف]] و به آنان که [[اهل حرم|اهل مکه]] و ساکن آن نیستند و برای انجام [[مناسک حج]] و [[عمره]] به مکه می‌آیند، بادی یا طائف می‌گویند.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص285، ج2، ص136؛ تفسیرشاهی، ج1، ص418-419؛ التبیان، ج1، ص454-455.</ref>  
در منابع تاریخی، تفسیری و فقهی اسلامی به بومیان [[مکه]] و کسانی که در اطراف آن ساکنند، حاضر یا [[عاکف]] و به آنان که [[اهل حرم|اهل مکه]] و ساکن آن نیستند و برای انجام [[مناسک حج]] و [[عمره]] به مکه می‌آیند، بادی یا طائف می‌گویند.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص285، ج2، ص136؛ تفسیرشاهی، ج1، ص418-419؛ التبیان، ج1، ص454-455.</ref>  


در صدر اسلام و پیش از آن، بیشتر حاجیان غیر مکّی از بادیه به حج می‌آمدند؛ از این رو، به آنها بادی گفته می‌شد. بعدها به همه غیر مقیمان مکه حتی اگر از بادیه نبودند، بادی گفته شد. خاستگاه کاربرد اصطلاح یاد شده در منابع اسلامی به عبارت‌های قرآنی {{آیه|حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ
در صدر [[اسلام]] و پیش از آن، بیشتر حاجیان غیر مکّی از بادیه به حج می‌آمدند؛ از این رو، به آنها بادی گفته می‌شد. بعدها به همه غیر مقیمان مکه، حتی اگر از بادیه نبودند، بادی گفته شد. خاستگاه کاربرد اصطلاح یاد شده در منابع اسلامی، به عبارت‌های قرآنی {{آیه|حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ}}<ref name=":0">سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۶.</ref> و {{آیه|سَواءً العاکِفُ فیهِ وَالبادِ}}<ref name=":1">سوره حج(۲۲)، آیه ۲۵.</ref> برمی‌گردد.
}}<ref name=":0">سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۶.</ref> و {{آیه|سَواءً العاکِفُ فیهِ وَالبادِ
}}<ref>سوره حج(۲۲)، آیه ۲۵.</ref> برمی‌گردد.  
==پیشینه==
==پیشینه==
پیش از [[اسلام]]، ویژگی سکونت داشتن یا نداشتن در [[مکه]] سبب تمایزهایی میان حاضر و بادی شد. بر پایه گزارش‌هایی در آستانه ظهور اسلام، بادی مهمان خدا به شمار آمده و محترم شمرده می‌شد. [[قریش]] که مقیمان مکه بودند خود را اهل الله دانسته و بادیان را [[اطعام]] می‌کردند. با ظهور اسلام، این سنت که [[رفادت]] نام داشت تأیید شده و ادامه یافت.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص260.</ref>
پیش از [[اسلام]]، ویژگی سکونت داشتن یا نداشتن در [[مکه]] سبب تمایزهایی میان حاضر و بادی شد. بر پایه گزارش‌هایی در آستانه ظهور اسلام، بادی مهمان خدا و محترم شمرده می‌شد. [[قریش]] که مقیمان مکه بودند خود را اهل الله دانسته و بادیان را [[اطعام]] می‌کردند. با ظهور اسلام، این سنت که [[رفادت]] نام داشت تأیید شده و ادامه یافت.<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص260.</ref>


==تعیین محدوده==
مفسران و فقیهان در تعیین معیاری برای تشخیص حاضر و بادی از جهت مکان، میزان فاصله و مبدأ آن اختلاف نظر دارند. برخی مبدأ محاسبه را [[مسجدالحرام]]،<ref>نک: الوسیله، ص157- 158.</ref> برخی شهر [[مکه]]<ref>الانصاف، ج3، ص440؛ مدارک الاحکام، ج7، ص189.</ref> و برخی حرم<ref>الانصاف، ج3، ص440.</ref> دانسته‌اند. در دیدگاه مشهور عالمان [[شیعه]]، کسانی که در محدوده ۴۸ میلی{{یادداشت|حدود ۸۸ کیلومتر.}} قرار دارند «حاضر» به شمار آمده‌اند؛<ref>تهذیب، ج5، ص32- 33، 492؛ المعتبر، ج2، ص785؛ تفسیر شاهی، ج1، ص361.</ref> ولی برخی، حداقل فاصله را ۱۲ میل{{یادداشت|حدود ۲۲ کیلومتر.}} دانسته‌اند.<ref>التبیان، ج2، ص161؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص306؛ مجمع البیان، ج2، ص39-40.</ref> در جمع میان دو دیدگاه گفته‌اند مقصود قول مشهور، ۱۲ میل در هر یک از جهت‌های چهارگانه است.<ref>نک: مجمع البیان، ج2، ص39-40؛ السرائر، ج1، ص519؛ مجمع الفائدة، ج6، ص15.</ref> برخی نیز، افرادِ با فاصله بیش از ۱۸ میل{{یادداشت|حدود ۳۲ کیلومتر.}} را غیر حاضر دانسته‌اند.<ref>نک: الکافی، ج4، ص300؛ جواهر الکلام، ج18، ص8.</ref>


مفسران و فقیهان در تعیین معیاری برای تشخیص حاضر و بادی از جهت مکان، میزان فاصله و مبدأ آن اختلاف نظر دارند. برخی مبدأ محاسبه را مسجدالحرام،<ref>نک: الوسیله، ص157- 158.</ref> برخی شهر مکه<ref>الانصاف، ج3، ص440؛ مدارک الاحکام، ج7، ص189.</ref> و برخی حرم<ref>الانصاف، ج3، ص440.</ref> دانسته‌اند. در دیدگاه مشهور امامیه، کسانی که در محدوده ۴۸ میلی (حدود ۸۸ کیلومتر) قرار دارند حاضر به شمار آمده‌اند؛<ref>تهذیب، ج5، ص32- 33، 492؛ المعتبر، ج2، ص785؛ تفسیر شاهی، ج1، ص361.</ref> اما برخی حداقل فاصله را ۱۲ میل (حدود ۲۲ کیلومتر) دانسته‌اند.<ref>التبیان، ج2، ص161؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص306؛ مجمع البیان، ج2، ص39-40.</ref> در جمع بین دو دیدگاه گفته‌اند مقصود قول مشهور، ۱۲ میل در هر یک از جهات چهارگانه است.<ref>نک: مجمع البیان، ج2، ص39-40؛ السرائر، ج1، ص519؛ مجمع الفائدة، ج6، ص15.</ref> برخی نیز افرادِ با فاصله بیش از ۱۸ میل (حدود ۳۲ کیلومتر) را غیر حاضر دانسته‌اند.<ref>نک: الکافی، ج4، ص300؛ جواهر الکلام، ج18، ص8.</ref> در تطبیق ساکنان مناطق مکه و پیرامون آن بر مفهوم حاضر، برخی اهل حرم و برخی دیگر ساکنان مکه و مواقیت و مکان‌های نزدیک به آنها مانند عرفات<ref>تهذیب، ج5، ص32-33؛ التبیان، ج2، ص161.</ref> و برخی ساکنانِ مکان‌هایی مانند ذات عِرق و عُسفان<ref>تهذیب، ج5، ص33، 492؛ البرهان، ج1، ص419؛ الروضة البهیه، ج2، ص225.</ref> مَرّ الظَهران، عرفه، ضَجنان، رجیع،<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج3، ص102.</ref> طائف، جدّه، رُهاط<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص157.</ref> را حاضر می‌دانند. بر پایه روایاتی، کسانی که به مکه هجرت می‌کنند، پس از ۲ سال حاضر به شمار می‌آیند و آنان که افزون بر مکه مدتی از سال را در شهری دیگر ساکن‌اند، مقدار سکونت آنان در مکه یا در وطن دیگر ملاک قرار گرفته و بسته به این که کدام بیشتر باشد حاضر یا بادی به شمار می‌روند.<ref>تهذیب، ج5، ص34- 35.</ref>
در تطبیق ساکنان مناطق مکه و پیرامون آن بر مفهوم حاضر، باورهای گوناگونی میان عالمان مسلمان وجود دارد که برخی از آنها چنین‌اند:


<br />
#[[اهل حرم]]؛
#ساکنان مکه و [[میقات|میقات‌ها]] و مکان‌های نزدیک به آنها مانند [[عرفات]]؛<ref>تهذیب، ج5، ص32-33؛ التبیان، ج2، ص161.</ref>
#ساکنانِ مکان‌هایی مانند [[ذات عرق|ذات عِرق]]، عُسفان،<ref>تهذیب، ج5، ص33، 492؛ البرهان، ج1، ص419؛ الروضة البهیه، ج2، ص225.</ref> [[مر الظهران|مَرّ الظَهران]]، [[عرفه]]، [[کوه ضجنان|ضَجنان]]، [[رجیع]]،<ref>اخبار مکه، الفاکهی، ج3، ص102.</ref> [[طائف]]، [[جده|جدّه]] و رُهاط.<ref>اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص157.</ref>


== تفاوت در حج‌گزاری ==
بر پایه روایاتی، کسانی که به مکه هجرت می‌کنند، پس از ۲ سال «حاضر» به شمار می‌آیند. کسانی که افزون بر مکه مدتی از سال را در شهری دیگر ساکن‌اند، بسته به این که در کدام شهر{{یادداشت|مکه یا شهر دیگر.}}  بیشتر ساکنند «حاضر» یا «بادی» به شمار می‌روند.<ref>تهذیب، ج5، ص34- 35.</ref>
 
==تفاوت در حج‌گزاری==
{{اصلی|اهل حرم|اهل حل|آفاقی}}
{{اصلی|اهل حرم|اهل حل|آفاقی}}
بر پایه آیه {{آیه|فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ... ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ
بر پایه آیه {{آیه|فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ... ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ}}<ref name=":0" /> منابع تفسیری،<ref>مجمع البیان، ج2، ص39-40.</ref> روایی<ref>الکافی، ج4، ص299؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص312؛ تهذیب، ج5، ص25، 32- 34.</ref> و فقهی شیعه<ref>المقنعة، ص389؛ الکافی فی الفقه، ص191- 192.</ref> [[حج تمتع|حج تمتّع]] را بر بادی واجب و وظیفه حاضر را [[حج قران|حج قِران]] یا [[حج افراد|اِفراد]] دانسته‌اند. به باور آنها، به جا آوردن تمتّع از سوی حاضر، تنها در حالتی جایز است که از محدوده حرم بیرون رفته و هنگام بازگشت به یکی از [[میقات|میقات‌ها]] برسد. در مقابل، اهل سنت میان حاضر و بادی تفاوتی نگذاشته و آنها را در به جا آوردن یکی از انواع حج مخیر دانسته‌اند.<ref>نک: الخلاف، ج2، ص272؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ص916- 922، «پاورقی».</ref> برخی فقیهان اهل سنت، وجوب عمره را به بادی اختصاص داده‌اند.<ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج7، ص13.</ref> بر پایه روایاتی در منابع اهل سنت،‌ [[حضرت محمد(ص)]] حاضران را به نماز و بادیان را به [[طواف]] تشویق می‌کرد.<ref>الدر المنثور، ج1، ص121.</ref>
}}،<ref name=":0" /> منابع تفسیری،<ref>مجمع البیان، ج2، ص39-40.</ref> روایی<ref>الکافی، ج4، ص299؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص312؛ تهذیب، ج5، ص25، 32- 34.</ref> و فقهی شیعه<ref>المقنعة، ص389؛ الکافی فی الفقه، ص191- 192.</ref> [[حج تمتع|حج تمتّع]] را بر بادی واجب و وظیفه حاضر را [[حج قران|حج قِران]] یا [[حج افراد|اِفراد]] دانسته‌اند. به باور آنها، به جا آوردن تمتّع از سوی حاضر، تنها در حالتی جایز است که از محدوده حرم بیرون رفته و هنگام بازگشت به یکی از [[میقات|میقات‌ها]] برسد. در مقابل، اهل سنت بین حاضر و بادی تفاوتی نگذاشته و آنها را در به جا آوردن یکی از انواع حج مخیر دانسته‌اند.<ref>نک: الخلاف، ج2، ص272؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ص916- 922، «پاورقی».</ref> برخی فقیهان اهل سنت، وجوب عمره را به بادی اختصاص داده‌اند.<ref>نک: تذکرة الفقهاء، ج7، ص13.</ref> بر پایه روایاتی در منابع اهل سنت،‌ [[حضرت محمد(ص)]] حاضران را به نماز و بادیان را به [[طواف]] تشویق می‌کرد.<ref>الدر المنثور، ج1، ص121.</ref>
 
تفاوت‌های میان حاضر و بادی نباید سبب سوء استفاده مقیمان و مانع بهره‌مندی غیر مقیمان از [[مسجدالحرام]] شود. از این رو، خداوند تأکید می‌کند آنان که مردم را از راه خدا و مسجدالحرام بازمی‌دارند به کیفری دردناک دچار می‌شوند.{{یادداشت|{{آیه|إِنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ وَیصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمسجدالحرام الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ}}}}<ref name=":1" /> بر پایه برخی روایاتِ شأن نزول، [[قریش]] از ورود حضرت محمد(ص) و مسلمانان به [[مکه]] جلوگیری کرده بودند و آیه نیز به مساوی بودن حاضر و بادی در ورود به مکه تأکید کرده است.<ref>تفسیر قمی، ج2، ص83.</ref>
 
==دیگر احکام==
 
===اجاره دادن خانه‌های مکه===
{{اصلی|خانه‌های مکه}}
بر پایه سنتی که در [[مکه]] بود، مردم برای خانه‌هایشان در نمی‌گذاشتند تا غیر مقیمانی که برای مراسم [[حج]] می‌آیند به راحتی از خانه‌هایشان بهره‌مند شوند. [[معاویه بن ابی سفیان|معاویة بن ابی‌سفیان]] نخستین کسی دانسته شده است که با قرار دادن در برای خانه خود، از ورود آنها جلوگیری کرد. روایتی در منابع شیعه، آیه بیست و پنجم سوره حج را{{یادداشت|{{آیه|إِنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ وَیصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمسجدالحرام الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ}}}} اشاره به همین سنت دانسته است.<ref>الکافی، ج4، ص243- 244؛ تهذیب، ج5، ص420.</ref>


به باور برخی، مراد از «[[مسجد الحرام]]» در آیه پیش‌گفته همه حرم است؛ از این رو، حاضر و بادی در بهره‌مندی از [[خانه‌های مکه]] حقی یکسان دارند<ref>التبیان، ج7، ص305- 306.</ref> و فروش یا اجاره زمین‌ها و خانه‌های مکه حرام است.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج‏2، ص168؛ الخلاف، ج3، ص189؛ بدائع الصنائع، ج5، ص146.</ref>


با وجود تفاوت‌های یاد شده، بر پایه آیه ۲۵ حج/ ۲۲، مقیم یا غیر مقیم بودن نباید سبب سوء استفاده مقیمان و مانع بهره‌مندی غیر مقیمان از مسجدالحرام گردد. از این رو، خداوند تأکید می‌کند آنان که مردم را از راه خدا و مسجدالحرام بازمی‌دارند به کیفری دردناک دچار می‌شوند: (إِنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ وَیصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمسجدالحرام الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ). بر پایه برخی روایات شأن نزول، قریش از ورود پیامبر(ص) و مسلمانان به مکه جلوگیری کرده بودند و آیه نیز به مساوی بودن حاضر و باد در ورود به مکه تأکید کرده است.<ref>تفسیر قمی، ج2، ص83.</ref> در روایتی نیز آیه یاد شده اشاره‌ای به سنت مکیان در بهره‌مند سازی غیر مقیمان از خانه‌های مکه دانسته و معاویة بن ابوسفیان نخستین کسی شمرده شده است که با قرار دادن در برای خانه خود، از ورود آنان جلوگیری کرد.<ref>الکافی، ج4، ص243- 244؛ تهذیب، ج5، ص420.</ref> بسته به این که مقصود از «مسجدالحرام» محدوده مسجد است یا همه حرم، در تعیین مقصود آیه از تساوی حاضر و بادی اختلاف نظر وجود دارد. بر اساس دیدگاه نخست، مقصود تساوی آنها در بزرگداشت حرم، حق بهره‌مندی یکسان از قبله، انجام مناسک، دفن اموات و مانند آن است،<ref>تفسیر سمعانی، ج3، ص432؛ تفسیر قرطبی، ج12، ص32.</ref> اما بر پایه دیدگاه دوم، حاضر و باد در بهره‌مندی از خانه‌های مکه حقی یکسان دارند.<ref>التبیان، ج7، ص305- 306.</ref> اختلاف یاد شده به اختلاف نظر در حرمت فروش و اجاره خانه‌های مکه انجامیده است.<ref>نک: تفسیر قرطبی، ج12، ص32؛ شرح نهج البلاغه، ج18، ص32- 33.</ref> گروه نخست فروش یا اجاره زمین‌ها و خانه‌های مکه را جایز می‌شمرند<ref>الشرح الکبیر، ج4، ص20، 43؛ نک: المغنی، ج4، ص305.</ref> اما گروه دیگر، آن را حرام دانسته‌اند.<ref>المبسوط فی فقه الامامیه، ج‏2، ص168؛ الخلاف، ج3، ص189؛ بدائع الصنائع، ج5، ص146.</ref> روایتی مشهور از پیامبر اکرم(ص) مبنی بر حرمت فروش و اجاره خانه‌های مکه<ref>المصنّف، ج4، ص417، 419.</ref> و نیز گزارشی که بر پایه آن امام علی(ع) در نامه‌ای به قثم بن عباس‏ (والی امام در مکه) از مردم مکه خواست در زمان حج از غیر مقیمان اجرت مسکن دریافت نکنند<ref>نهج البلاغه، ج1، ص458، نامه67؛ تفسیر شافعی، ج1، ص418.</ref> را می‌توان مؤید تفسیر دوم دانست. با وجود این، برخی شارحان نهج البلاغه مقصود امام را صرفاً تأکید بر استحباب عدم دریافت اجرت از غیر مقیمان دانسته‌اند.<ref>فی ظلال نهج البلاغه، ج4، ص174.</ref> برخی تساوی حاضر و باد در بهره‌مندی از زمین-های مکه را بدان سبب می‌دانند که از سرزمین‌های مفتوح عنوةً (به زور و با جنگ فتح شده) است و در عین حال، هر کس برای تصرف در آن پیش‌دستی کند، نسبت به آن اولویت می‌یابد.<ref>نیل الاوطار، ج8، ص173؛ الانصاف، ج4، ص289؛ زبدة البیان، ج1، ص221.</ref> ( خانه‌های مکه) برخی فقیهان شیعه با استناد به عبارت (سَواءً العاکِفُ فیهِ وَالبادِ) بر تمام بودن نماز بادی در مسجدالحرام استدلال کرده‌اند.<ref>مختلف الشیعه، ج3، ص135؛ فتاوی ابن الجنید، ص89.</ref>
در برابر، به باور برخی مراد از «مسجد الحرام» در آیه پیش‌گفته محدوده مسجد است و مراد از تساوی، برابری آنها در بزرگداشت حرم، حق بهره‌مندی یکسان از [[قبله]]، انجام [[مناسک]]، دفن اموات و مانند آن است.<ref>تفسیر سمعانی، ج3، ص432؛ تفسیر قرطبی، ج12، ص32.</ref>  
 
===نماز بادی در مسجدالحرام===
برخی فقیهان شیعه با استناد به عبارت قرآنی {{آیه|سَواءً العاکِفُ فیهِ وَالبادِ}}<ref name=":1" /> بر تمام بودن نماز بادی در [[مسجدالحرام]] استدلال کرده‌اند.<ref>مختلف الشیعه، ج3، ص135؛ فتاوی ابن الجنید، ص89.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
 
* [[اقامت در مکه]]


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۲: خط ۵۶:
{{منابع}}
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22125/حاضر-و-بادي
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22125
  | عنوان = حاضر و بادی
  | عنوان = حاضر و بادی
  | نویسنده = حسین خانی، شجاد آقایی
  | نویسنده = حسین خانی، شجاد آقایی
}}
}}
* اخبار مکه و ما جاء فيها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقي( -248ق.)، به کوشش رشدي الصالح ملحس، مکه، دارالثقافه، 1415ق.
*'''اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار'''، محمد بن عبدالله الازرقی(م.۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح ملحس، مکه، دارالثقافه، ۱۴۱۵ق.
* اخبار مکه في قديم الدهر و حديثه، محمد بن اسحق الفاکهي ( -275ق.)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهيش، بيروت، دارخضر، 1414ق.
*'''اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه'''، محمد بن اسحق الفاکهی (م.۲۷۵ق)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، بیروت، دارخضر، ۱۴۱۴ق.
* الانصاف في معرفه الراجح من الخلاف علي مذهب الامام احمد بن حنبل، علي بن سليمان المرداوي ( -885ق.)، به کوشش محمد حامد فيقي، بيروت، دار احياءالتراث العربي، 1377ق.
*'''الانصاف فی معرفه الراجح من الخلاف علی مذهب الامام احمد بن حنبل'''، علی بن سلیمان المرداوی (م.۸۸۵ق)، به کوشش محمد حامد فیقی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، ۱۳۷۷ق.
* بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع، ابوبکر بن مسعود الکاساني ( -587ق.)، پاکستان، المکتبه الحبيبيه، 1409ق.
*'''بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع'''، ابوبکر بن مسعود الکاسانی (م.۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
* البرهان في علوم القرآن، بدرالدين محمد بن عبدالله الزرکشي ( -794ق.)، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، احياءالکتب العربيه، 1376ق.
*'''البرهان فی علوم القرآن'''، بدرالدین محمد بن عبدالله الزرکشی (م.۷۹۴قتحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، احیاءالکتب العربیه، ۱۳۷۶ق.
* تاريخ الطبري (تاريخ الامم و الملوک)، محمد بن جرير الطبري (224-310ق.تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء التراث العربي.
*'''تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)'''، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰قتحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
* التبيان في تفسير القرآن، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش احمد حبيب قصير عاملي، بيروت، دار ‌‌احياء ‌‌التراث ‌‌العربي، 1963م.
*'''التبیان فی تفسیر القرآن'''، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۶۳م.
* تذکرة الفقهاء، حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، قم، انتشارات موسسه آل البيت لاحياء التراث، 1414-1423ق.
*'''تذکرة الفقهاء'''، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴-۱۴۲۳ق.
* تفسير القمي، علي بن ابراهيم قمي ( -307ق.)، به کوشش سيد طيب موسوي جزائري، قم، انتشارات دارالکتاب، 1404ق.
*'''تفسیر القمی'''، علی بن ابراهیم قمی (م.۳۰۷ق)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، قم، انتشارات دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
* تفسير سمعاني (تفسير القرآن)، منصور بن محمد السمعاني ( -489ق.)، به کوشش ياسر ابراهيم و غنيم بن عباس، رياض، دارالوطن، 1418ق.
*'''تفسیر سمعانی (تفسیر القرآن)'''، منصور بن محمد السمعانی (م.۴۸۹ق)، به کوشش یاسر ابراهیم و غنیم بن عباس، ریاض، دارالوطن، ۱۴۱۸ق.
* تفسير شاهي (آيات الاحکام)، ابوالفتح بن مختوم جرجاني ( -976ق.)، به کوشش اشراقي، تهران، نويد، 1362ش.
*'''تفسیر شاهی (آیات الاحکام)'''، ابوالفتح بن مختوم جرجانی (م.۹۷۶ق)، به کوشش اشراقی، تهران، نوید، ۱۳۶۲ش.
* تفسير قرطبي (الجامع لاحکام القرآن)، محمد بن احمد القرطبي ( -671ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1405ق.
*'''تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)'''، محمد بن احمد القرطبی (م.۶۷۱قبیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
* تهذيب الاحکام في شرح المقنعه للشيخ المفيد، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش سيد حسن موسوي خرسان و علي آخوندي، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1365ش.
*'''تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید'''، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
* جواهر الکلام في شرح شرائع الاسلام، محمد حسين نجفي ( -1266ق.)، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‏تا.
*'''جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام'''، محمد حسین نجفی (م.۱۲۶۶قبیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
* الخلاف في الاحکام، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1407ق.
*'''الخلاف فی الاحکام'''، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
* الدر المنثور في التفسير بالماثور و هو مختصر تفسير ترجمان القرآن، عبدالرحمن بن ابي‌بکر السيوطي (849-911ق.بيروت، دارالمعرفه، 1365ق.
*'''الدر المنثور فی التفسیر بالماثور و هو مختصر تفسیر ترجمان القرآن'''، عبدالرحمن بن ابی‌بکر السیوطی (۸۴۹-۹۱۱قبیروت، دارالمعرفه، ۱۳۶۵ق.
* الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه، زين الدين بن علي، شهيد ثاني (911-966ق.تحقيق سيد محمد کلانتر، قم، انتشارات مکتبه داوري، 1410ق.  
*'''الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه'''، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱-۹۶۶قتحقیق سید محمد کلانتر، قم، انتشارات مکتبه داوری، ۱۴۱۰ق.
* زبده البيان في احکام القرآن، مقدس اردبيلي احمد بن محمد  ( -993ق.)، به کوشش محمد باقر بهبودي، تهران، مکتبه المرتضويه لاحياء الاثار الجعفريه، 1386ش.
*'''السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی'''، محمد بن احمد ابن ادریس (م.۵۹۸ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
* السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي، محمد بن احمد ابن ادريس ( -598ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1411ق.
*'''الشرح الکبیر'''، عبدالرحمن بن قدامه (م.۶۸۲قبیروت، دارالکتب العلمیه.
* الشرح الکبير، عبدالرحمن بن قدامه ( -682ق.)، بيروت، دارالکتب العلميه.
*'''العین'''، الخلیل بن احمد (م.۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
* العين، الخليل بن احمد ( -175ق.)، به کوشش المخزومي و السامرائي، دارالهجره، 1409ق.
*'''فتاوی ابن الجنید'''، به کوشش علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶-۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
* فتاوي ابن الجنيد، به کوشش علي پناه اشتهاردي (1296-1387ش.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1416ق.
*'''الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت'''، عبدالرحمن الجزیری، محمد غروی و مازج یاسر، بیروت، الثقلین، ۱۴۱۹ق.
* الفقه علي المذاهب الاربعة و مذهب اهل البيت. عبدالرحمن الجزيري، محمد غروي و مازج ياسر، بيروت، الثقلين، 1419ق.
*'''الکافی'''، محمد بن یعقوب کلینی (م.۳۲۹ق)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
* في ضلال نهج البلاغة، محمد جواد المغنيه، کلمة الحق، 1427ق.
*'''لسان العرب'''، محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰-۷۱۱ق)، قم، انتشارات ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
* الکافي، محمد بن يعقوب کليني ( -329ق.)، به کوشش علي اکبر غفاري، تهران، انتشارات دارالکتب اسلاميه، 1375ش.
*'''المبسوط فی فقه الامامیه'''، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش محمد باقر بهبودی و سید محمد تقی کشفی، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
* لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (630-711ق.)، قم، انتشارات ادب الحوزه، 1405ق.
*'''مجمع البیان فی تفسیر القرآن'''، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۱۵ق.
* المبسوط في فقه الاماميه، محمد بن حسن الطوسي (385-460ق.)، به کوشش محمد باقر بهبودي و سيد محمد تقي کشفي، تهران، انتشارات مکتبه المرتضويه، 1351ش.
*'''مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان'''، مقدس اردبیلی احمد بن محمد  (م.۹۹۳ق)، به کوشش مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶-۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
* مجمع البيان في تفسير القرآن، الفضل بن الحسن الطبرسي (468-548ق.)، به کوشش گروهي از علما، بيروت، موسسه الاعلمي، 1415ق.
*'''مختلف الشیعه فی احکام الشریعه'''، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
* مجمع الفائده و البرهان في شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبيلي احمد بن محمد  ( -993ق.)، به کوشش مجتبي عراقي و حسين يزدي و علي پناه اشتهاردي (1296-1387ش.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1403ق.
*'''مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام'''، سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ ۱۰۰۹ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
* مختلف الشيعه في احکام الشريعه، حسن بن يوسف حلي (648-726ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1412ق.
*'''المعتبر فی شرح المختصر'''، جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲-۶۷۶ق)، قم، انتشارات سید الشهداء، ۱۳۶۴ش.
* مدارک الاحکام في شرح شرائع الاسلام، سيد محمد بن علي موسوي عاملي (956 1009ق.)، قم، انتشارات موسسه آل البيت لاحياء التراث، 1410ق.
*'''المغنی'''، عبدالله بن قدامه (م.۶۲۰قبیروت، دارالکتب العلمیه.
* المصنّف في الاحاديث و الآثار، عبدالله بن محمد بن ابي شيبه ( -235ق.)، به کوشش سعيد محمد اللحام، دارالفکر، 1409ق.
*'''مفردات فی غریب القرآن'''، الحسین بن محمد الراغب الاصفهانی (م.۴۲۵قبی جا، نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق.
* المعتبر في شرح المختصر، جعفر بن حسن محقق حلي (602-676ق.)، قم، انتشارات سيد الشهداء، 1364ش.
*'''المقنعه'''، شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (۳۳۶-۴۱۳ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
* المغني، عبدالله بن قدامه ( -620ق.)، بيروت، دارالکتب العلميه.
*'''من لایحضره الفقیه'''، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱-۳۸۱قتحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
* مفردات في غريب القرآن، الحسين بن محمد الراغب الاصفهاني ( -425ق.)، بي جا، نشر الکتاب، 1404ق.
*'''نهج البلاغه'''، شریف الرضی (م.۴۰۶ق)، شرح صبحی صالح، قم، دارالاسوه، ۱۴۱۵ق.
* المقنعه، شيخ مفيد محمد بن محمد بن النعمان (336-413ق.)، قم، دفتر انتشارات اسلامي، 1410ق.
*'''الوسیلة الی نیل الفضیله'''، محمد بن علی بن حمزه (م.۵۶۰ق)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.
* من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق محمد بن علي بن بابويه (311-381ق.تحقيق و تصحيح علي اکبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ دوم، 1404ق.
* نهج البلاغه، شريف الرضي 406ق.)، شرح صبحي صالح، قم، دارالاسوه، 1415ق.
* نيل الاوطار: شرح منتقي الاخبار من احاديث سيد الاخيار، محمد بن علي الشکوکاني ( -1255ق.)، بيروت، دارالجيل، 1973م.
* الوسيلة الي نيل الفضيله، محمد بن علي بن حمزه ( -560ق.)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفي، 1408ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
[[رده:احکام حج]]
[[رده:اقسام حج‌گزار]]
[[رده:مقاله‌های تکمیل‌شده]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۲:۴۶

حاضر و بادی، مقیمان و غیر مقیمان مکه هستند که به دسته نخست «حاضر» و به دسته دوم که برای مراسم حج به مکه می‌آیند «بادی» گفته شده است.

فقیهان شیعه، وظیفه بادی را حج تمتّع و وظیفه حاضر را حج قِران یا اِفراد دانسته‌اند. در برابر، فقیهان اهل سنت میان حاضر و بادی تفاوتی نگذاشته و آنها را در به جا آوردن یکی از انواع حج مخیّر دانسته‌اند.

مشهور عالمان شیعه، کسانی که در فاصله حدود ۸۸ کیلومتری قرار دارند «حاضر» به شمار آورده‌اند. درباره مبدأ این فاصله، میان مسجدالحرام و شهر مکه و حرم اختلاف نظر است.

برخی، بهره‌مندی از خانه‌های مکه را میان حاضر و بادی یکسان دانسته و اجاره دادن آن را به بادیان حرام دانسته‌اند.

واژه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

واژگان «حاضر» و «بادی» اسم فاعل از ریشه‌های «ح، ض، ر» و «ب، د، و» بوده و به ترتیب به معنای شهرنشین[۱] و بادیه‌نشین‌اند.[۲]

در منابع تاریخی، تفسیری و فقهی اسلامی به بومیان مکه و کسانی که در اطراف آن ساکنند، حاضر یا عاکف و به آنان که اهل مکه و ساکن آن نیستند و برای انجام مناسک حج و عمره به مکه می‌آیند، بادی یا طائف می‌گویند.[۳]

در صدر اسلام و پیش از آن، بیشتر حاجیان غیر مکّی از بادیه به حج می‌آمدند؛ از این رو، به آنها بادی گفته می‌شد. بعدها به همه غیر مقیمان مکه، حتی اگر از بادیه نبودند، بادی گفته شد. خاستگاه کاربرد اصطلاح یاد شده در منابع اسلامی، به عبارت‌های قرآنی ﴿حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ﴾[۴] و ﴿سَواءً العاکِفُ فیهِ وَالبادِ﴾[۵] برمی‌گردد.

پیشینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پیش از اسلام، ویژگی سکونت داشتن یا نداشتن در مکه سبب تمایزهایی میان حاضر و بادی شد. بر پایه گزارش‌هایی در آستانه ظهور اسلام، بادی مهمان خدا و محترم شمرده می‌شد. قریش که مقیمان مکه بودند خود را اهل الله دانسته و بادیان را اطعام می‌کردند. با ظهور اسلام، این سنت که رفادت نام داشت تأیید شده و ادامه یافت.[۶]

تعیین محدوده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مفسران و فقیهان در تعیین معیاری برای تشخیص حاضر و بادی از جهت مکان، میزان فاصله و مبدأ آن اختلاف نظر دارند. برخی مبدأ محاسبه را مسجدالحرام،[۷] برخی شهر مکه[۸] و برخی حرم[۹] دانسته‌اند. در دیدگاه مشهور عالمان شیعه، کسانی که در محدوده ۴۸ میلی[یادداشت ۱] قرار دارند «حاضر» به شمار آمده‌اند؛[۱۰] ولی برخی، حداقل فاصله را ۱۲ میل[یادداشت ۲] دانسته‌اند.[۱۱] در جمع میان دو دیدگاه گفته‌اند مقصود قول مشهور، ۱۲ میل در هر یک از جهت‌های چهارگانه است.[۱۲] برخی نیز، افرادِ با فاصله بیش از ۱۸ میل[یادداشت ۳] را غیر حاضر دانسته‌اند.[۱۳]

در تطبیق ساکنان مناطق مکه و پیرامون آن بر مفهوم حاضر، باورهای گوناگونی میان عالمان مسلمان وجود دارد که برخی از آنها چنین‌اند:

  1. اهل حرم؛
  2. ساکنان مکه و میقات‌ها و مکان‌های نزدیک به آنها مانند عرفات؛[۱۴]
  3. ساکنانِ مکان‌هایی مانند ذات عِرق، عُسفان،[۱۵] مَرّ الظَهران، عرفه، ضَجنان، رجیع،[۱۶] طائف، جدّه و رُهاط.[۱۷]

بر پایه روایاتی، کسانی که به مکه هجرت می‌کنند، پس از ۲ سال «حاضر» به شمار می‌آیند. کسانی که افزون بر مکه مدتی از سال را در شهری دیگر ساکن‌اند، بسته به این که در کدام شهر[یادداشت ۴] بیشتر ساکنند «حاضر» یا «بادی» به شمار می‌روند.[۱۸]

تفاوت در حج‌گزاری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بر پایه آیه ﴿فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ... ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ﴾[۴] منابع تفسیری،[۱۹] روایی[۲۰] و فقهی شیعه[۲۱] حج تمتّع را بر بادی واجب و وظیفه حاضر را حج قِران یا اِفراد دانسته‌اند. به باور آنها، به جا آوردن تمتّع از سوی حاضر، تنها در حالتی جایز است که از محدوده حرم بیرون رفته و هنگام بازگشت به یکی از میقات‌ها برسد. در مقابل، اهل سنت میان حاضر و بادی تفاوتی نگذاشته و آنها را در به جا آوردن یکی از انواع حج مخیر دانسته‌اند.[۲۲] برخی فقیهان اهل سنت، وجوب عمره را به بادی اختصاص داده‌اند.[۲۳] بر پایه روایاتی در منابع اهل سنت،‌ حضرت محمد(ص) حاضران را به نماز و بادیان را به طواف تشویق می‌کرد.[۲۴]

تفاوت‌های میان حاضر و بادی نباید سبب سوء استفاده مقیمان و مانع بهره‌مندی غیر مقیمان از مسجدالحرام شود. از این رو، خداوند تأکید می‌کند آنان که مردم را از راه خدا و مسجدالحرام بازمی‌دارند به کیفری دردناک دچار می‌شوند.[یادداشت ۵][۵] بر پایه برخی روایاتِ شأن نزول، قریش از ورود حضرت محمد(ص) و مسلمانان به مکه جلوگیری کرده بودند و آیه نیز به مساوی بودن حاضر و بادی در ورود به مکه تأکید کرده است.[۲۵]

دیگر احکام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اجاره دادن خانه‌های مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

بر پایه سنتی که در مکه بود، مردم برای خانه‌هایشان در نمی‌گذاشتند تا غیر مقیمانی که برای مراسم حج می‌آیند به راحتی از خانه‌هایشان بهره‌مند شوند. معاویة بن ابی‌سفیان نخستین کسی دانسته شده است که با قرار دادن در برای خانه خود، از ورود آنها جلوگیری کرد. روایتی در منابع شیعه، آیه بیست و پنجم سوره حج را[یادداشت ۶] اشاره به همین سنت دانسته است.[۲۶]

به باور برخی، مراد از «مسجد الحرام» در آیه پیش‌گفته همه حرم است؛ از این رو، حاضر و بادی در بهره‌مندی از خانه‌های مکه حقی یکسان دارند[۲۷] و فروش یا اجاره زمین‌ها و خانه‌های مکه حرام است.[۲۸]

در برابر، به باور برخی مراد از «مسجد الحرام» در آیه پیش‌گفته محدوده مسجد است و مراد از تساوی، برابری آنها در بزرگداشت حرم، حق بهره‌مندی یکسان از قبله، انجام مناسک، دفن اموات و مانند آن است.[۲۹]

نماز بادی در مسجدالحرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی فقیهان شیعه با استناد به عبارت قرآنی ﴿سَواءً العاکِفُ فیهِ وَالبادِ﴾[۵] بر تمام بودن نماز بادی در مسجدالحرام استدلال کرده‌اند.[۳۰]

جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. العین، ج‏3، ص102-101؛ لسان العرب، ج4، ص197 «حضر».
  2. العین، ج‏8، ص83؛ مفردات، ص40 «بدا»؛ لسان العرب، ج‏4، ص197، «بدو».
  3. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص285، ج2، ص136؛ تفسیرشاهی، ج1، ص418-419؛ التبیان، ج1، ص454-455.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ سوره بقره(۲)، آیه ۱۹۶.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ سوره حج(۲۲)، آیه ۲۵.
  6. تاریخ الطبری، ج2، ص260.
  7. نک: الوسیله، ص157- 158.
  8. الانصاف، ج3، ص440؛ مدارک الاحکام، ج7، ص189.
  9. الانصاف، ج3، ص440.
  10. تهذیب، ج5، ص32- 33، 492؛ المعتبر، ج2، ص785؛ تفسیر شاهی، ج1، ص361.
  11. التبیان، ج2، ص161؛ المبسوط فی فقه الامامیه، ج1، ص306؛ مجمع البیان، ج2، ص39-40.
  12. نک: مجمع البیان، ج2، ص39-40؛ السرائر، ج1، ص519؛ مجمع الفائدة، ج6، ص15.
  13. نک: الکافی، ج4، ص300؛ جواهر الکلام، ج18، ص8.
  14. تهذیب، ج5، ص32-33؛ التبیان، ج2، ص161.
  15. تهذیب، ج5، ص33، 492؛ البرهان، ج1، ص419؛ الروضة البهیه، ج2، ص225.
  16. اخبار مکه، الفاکهی، ج3، ص102.
  17. اخبار مکه، الازرقی، ج2، ص157.
  18. تهذیب، ج5، ص34- 35.
  19. مجمع البیان، ج2، ص39-40.
  20. الکافی، ج4، ص299؛ من لایحضره الفقیه، ج2، ص312؛ تهذیب، ج5، ص25، 32- 34.
  21. المقنعة، ص389؛ الکافی فی الفقه، ص191- 192.
  22. نک: الخلاف، ج2، ص272؛ الفقه علی المذاهب الاربعه، ص916- 922، «پاورقی».
  23. نک: تذکرة الفقهاء، ج7، ص13.
  24. الدر المنثور، ج1، ص121.
  25. تفسیر قمی، ج2، ص83.
  26. الکافی، ج4، ص243- 244؛ تهذیب، ج5، ص420.
  27. التبیان، ج7، ص305- 306.
  28. المبسوط فی فقه الامامیه، ج‏2، ص168؛ الخلاف، ج3، ص189؛ بدائع الصنائع، ج5، ص146.
  29. تفسیر سمعانی، ج3، ص432؛ تفسیر قرطبی، ج12، ص32.
  30. مختلف الشیعه، ج3، ص135؛ فتاوی ابن الجنید، ص89.
  1. حدود ۸۸ کیلومتر.
  2. حدود ۲۲ کیلومتر.
  3. حدود ۳۲ کیلومتر.
  4. مکه یا شهر دیگر.
  5. ﴿إِنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ وَیصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمسجدالحرام الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ﴾
  6. ﴿إِنَّ الَّذِینَ کفَرُواْ وَیصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمسجدالحرام الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکفُ فِیهِ وَالْبَادِ وَمَن یرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادِ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ﴾

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل حاضر و بادی.
  • اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقی(م.۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح ملحس، مکه، دارالثقافه، ۱۴۱۵ق.
  • اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، محمد بن اسحق الفاکهی (م.۲۷۵ق)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، بیروت، دارخضر، ۱۴۱۴ق.
  • الانصاف فی معرفه الراجح من الخلاف علی مذهب الامام احمد بن حنبل، علی بن سلیمان المرداوی (م.۸۸۵ق)، به کوشش محمد حامد فیقی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، ۱۳۷۷ق.
  • بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ابوبکر بن مسعود الکاسانی (م.۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبه الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
  • البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین محمد بن عبدالله الزرکشی (م.۷۹۴ق)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، احیاءالکتب العربیه، ۱۳۷۶ق.
  • تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴-۳۱۰ق)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • التبیان فی تفسیر القرآن، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۶۳م.
  • تذکرة الفقهاء، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۴-۱۴۲۳ق.
  • تفسیر القمی، علی بن ابراهیم قمی (م.۳۰۷ق)، به کوشش سید طیب موسوی جزائری، قم، انتشارات دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • تفسیر سمعانی (تفسیر القرآن)، منصور بن محمد السمعانی (م.۴۸۹ق)، به کوشش یاسر ابراهیم و غنیم بن عباس، ریاض، دارالوطن، ۱۴۱۸ق.
  • تفسیر شاهی (آیات الاحکام)، ابوالفتح بن مختوم جرجانی (م.۹۷۶ق)، به کوشش اشراقی، تهران، نوید، ۱۳۶۲ش.
  • تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، محمد بن احمد القرطبی (م.۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
  • تهذیب الاحکام فی شرح المقنعه للشیخ المفید، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش سید حسن موسوی خرسان و علی آخوندی، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۶۵ش.
  • جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، محمد حسین نجفی (م.۱۲۶۶ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • الخلاف فی الاحکام، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.
  • الدر المنثور فی التفسیر بالماثور و هو مختصر تفسیر ترجمان القرآن، عبدالرحمن بن ابی‌بکر السیوطی (۸۴۹-۹۱۱ق)، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۶۵ق.
  • الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، زین الدین بن علی، شهید ثانی (۹۱۱-۹۶۶ق)، تحقیق سید محمد کلانتر، قم، انتشارات مکتبه داوری، ۱۴۱۰ق.
  • السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، محمد بن احمد ابن ادریس (م.۵۹۸ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۱ق.
  • الشرح الکبیر، عبدالرحمن بن قدامه (م.۶۸۲ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
  • العین، الخلیل بن احمد (م.۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
  • فتاوی ابن الجنید، به کوشش علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶-۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
  • الفقه علی المذاهب الاربعة و مذهب اهل البیت، عبدالرحمن الجزیری، محمد غروی و مازج یاسر، بیروت، الثقلین، ۱۴۱۹ق.
  • الکافی، محمد بن یعقوب کلینی (م.۳۲۹ق)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • لسان العرب، محمد بن مکرم ابن منظور (۶۳۰-۷۱۱ق)، قم، انتشارات ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
  • المبسوط فی فقه الامامیه، محمد بن حسن الطوسی (۳۸۵-۴۶۰ق)، به کوشش محمد باقر بهبودی و سید محمد تقی کشفی، تهران، انتشارات مکتبه المرتضویه، ۱۳۵۱ش.
  • مجمع البیان فی تفسیر القرآن، الفضل بن الحسن الطبرسی (۴۶۸-۵۴۸ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۴۱۵ق.
  • مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، مقدس اردبیلی احمد بن محمد (م.۹۹۳ق)، به کوشش مجتبی عراقی و حسین یزدی و علی پناه اشتهاردی (۱۲۹۶-۱۳۸۷ش)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
  • مختلف الشیعه فی احکام الشریعه، حسن بن یوسف حلی (۶۴۸-۷۲۶ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۲ق.
  • مدارک الاحکام فی شرح شرائع الاسلام، سید محمد بن علی موسوی عاملی (۹۵۶ – ۱۰۰۹ق)، قم، انتشارات موسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۰ق.
  • المعتبر فی شرح المختصر، جعفر بن حسن محقق حلی (۶۰۲-۶۷۶ق)، قم، انتشارات سید الشهداء، ۱۳۶۴ش.
  • المغنی، عبدالله بن قدامه (م.۶۲۰ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه.
  • مفردات فی غریب القرآن، الحسین بن محمد الراغب الاصفهانی (م.۴۲۵ق)، بی جا، نشر الکتاب، ۱۴۰۴ق.
  • المقنعه، شیخ مفید محمد بن محمد بن النعمان (۳۳۶-۴۱۳ق)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق محمد بن علی بن بابویه (۳۱۱-۳۸۱ق)، تحقیق و تصحیح علی اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • نهج البلاغه، شریف الرضی (م.۴۰۶ق)، شرح صبحی صالح، قم، دارالاسوه، ۱۴۱۵ق.
  • الوسیلة الی نیل الفضیله، محمد بن علی بن حمزه (م.۵۶۰ق)، به کوشش الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.