نیت احرام عمره تمتع (فتاوای مراجع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
'''امام خمینی:''' واجبات در وقت [[احرام]] سه چیز است:
'''امام خمینی:''' واجبات در وقت [[احرام]] سه چیز است:
اول ـ [[نیت]] ،{{توضیح مساله|251|
اول ـ [[نیت]] ،{{توضیح مساله|251|
* '''آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی:''' در نیت چند چیز معتبر است: الف) [[قصد قربت]] (نزدیکی به خدا) مانند [[عبادات]] دیگر غیر از [[احرام]].
* '''بهجت، تبریزی و خویی:''' در نیت چند چیز معتبر است: الف) [[قصد قربت]] (نزدیکی به خدا) مانند [[عبادات]] دیگر غیر از [[احرام]].
* '''آیت‌الله بهجت:''' قصد قربت یعنی به جهت [[اطاعت]] و امتثال فرموده خداوند عالم.ب) همزمان بودن با شروع در احرام. ج) تعیین احرام که برای [[عمره]] است یا برای [[حج]] و تعیین حج که [[تمتع]] است یا [[قران]] یا [[افراد]]، و تعیین اینکه برای خود است یا برای دیگری و تعیین اینکه حجش [[حجة الاسلام]] است که برای اولین بار به [[استطاعت]] بر او [[واجب]] شده یا حج نذری است که به سبب [[نذر]] بر او واجب شده یا حجی است که به سبب فاسد بودن حج قبل بر او واجب شده یا حجی مستحبی است. خلاصه هر یک از اینها که باشد باید در نیت مشخص شود. پس اگر بدون تعیین نیت، احرام نمود، احرامش باطل خواهد بود.
* '''بهجت:''' قصد قربت یعنی به جهت [[اطاعت]] و امتثال فرموده خداوند عالم.ب) همزمان بودن با شروع در احرام. ج) تعیین احرام که برای [[عمره]] است یا برای [[حج]] و تعیین حج که [[تمتع]] است یا [[قران]] یا [[افراد]]، و تعیین اینکه برای خود است یا برای دیگری و تعیین اینکه حجش [[حجة الاسلام]] است که برای اولین بار به [[استطاعت]] بر او [[واجب]] شده یا حج نذری است که به سبب [[نذر]] بر او واجب شده یا حجی است که به سبب فاسد بودن حج قبل بر او واجب شده یا حجی مستحبی است. خلاصه هر یک از اینها که باشد باید در نیت مشخص شود. پس اگر بدون تعیین نیت، احرام نمود، احرامش باطل خواهد بود.
* '''آیت‌الله تبریزى، آیت‌الله خویی:''' حجة الاسلام عنوان قصدی نیست و اگر [[مکلف]] مستطیع برای خود حج به جا آورد حجة الاسلام است مگر با علم و عمد قصد حج استحبابی نماید.
* '''تبریزى، خویی:''' حجة الاسلام عنوان قصدی نیست و اگر [[مکلف]] مستطیع برای خود حج به جا آورد حجة الاسلام است مگر با علم و عمد قصد حج استحبابی نماید.
* '''آیت‌الله خامنه‌ای:''' اول ـ نیت، که شرایط و کیفیت آن به شرح ذیل است: الف) قصد انجام اعمال حج یا عمره، بنابراین کسی که می‌خواهد برای عمره تمتع محرم شود. باید از زمان احرام قصد انجام آن را داشته باشد. ب) قصد قربة الی الله و نیت خالص برای اطاعت خداوند داشته باشد، زیرا عمره و حج و همه اعمال و [[مناسک]] آنها [[عبادت]] هستند و باید به قصد تقرّب و نزدیکی به خداوند تبارک و تعالی به جا آورده شوند.ج) کسی که می‌خواهد محرم شود باید هنگام احرام قصد و نیت خود را تعیین کند یعنی معین کند که آیا قصد انجام حج دارد یا عمره، و همچنین مشخص کند که آیا حج تمتع است یا اِفراد یا قِران، حج را برای خود به جا می‌آورد یا به نیابت از دیگری، حجة الاسلام است یا حج نذری و یا حج مستحب. نیت باید همراه با احرام بستن باشد، بنابراین نیت قبلی کفایت نمی‌کند مگر آنکه تا زمان احرام استمرار داشته باشد.  
* '''خامنه‌ای:''' اول ـ نیت، که شرایط و کیفیت آن به شرح ذیل است: الف) قصد انجام اعمال حج یا عمره، بنابراین کسی که می‌خواهد برای عمره تمتع محرم شود. باید از زمان احرام قصد انجام آن را داشته باشد. ب) قصد قربة الی الله و نیت خالص برای اطاعت خداوند داشته باشد، زیرا عمره و حج و همه اعمال و [[مناسک]] آنها [[عبادت]] هستند و باید به قصد تقرّب و نزدیکی به خداوند تبارک و تعالی به جا آورده شوند.ج) کسی که می‌خواهد محرم شود باید هنگام احرام قصد و نیت خود را تعیین کند یعنی معین کند که آیا قصد انجام حج دارد یا عمره، و همچنین مشخص کند که آیا حج تمتع است یا اِفراد یا قِران، حج را برای خود به جا می‌آورد یا به نیابت از دیگری، حجة الاسلام است یا حج نذری و یا حج مستحب. نیت باید همراه با احرام بستن باشد، بنابراین نیت قبلی کفایت نمی‌کند مگر آنکه تا زمان احرام استمرار داشته باشد.  
* '''آیت‌الله زنجانی:''' در نیت احرام، سه امر معتبر است: الف) قصد احرام؛ ب) تعیین نوع عمره و حجی که برای آن احرام می‌بندد ولو به نحو اجمال، و اگر نیابی باشد قصد نیابت و تعیین منوب ‌عنه نیز لازم است؛ ج. قصد قربت خالصانه. در نیت احرام رعایت چند امر دیگر نیز لازم است: 1. وجود ارتکازی نیت، کافی نیست بلکه لازم است چنین معنایی را از قلب خود بگذارند که: خود را محرم می‌کنم ـ مثلاً ـ به عمره تمتع؛ 2. در نیت احرام عمره تمتع، لازم است قصد انجام مناسک عمره و حج را داشته باشد و عمره تمتع را به عنوان بخشی از مجموعه عمره و حج به جا آورد. و در صحت احرام مردها و پسرهای ممیز شرط است که ختنه کرده باشد.
* '''زنجانی:''' در نیت احرام، سه امر معتبر است: الف) قصد احرام؛ ب) تعیین نوع عمره و حجی که برای آن احرام می‌بندد ولو به نحو اجمال، و اگر نیابی باشد قصد نیابت و تعیین منوب ‌عنه نیز لازم است؛ ج. قصد قربت خالصانه. در نیت احرام رعایت چند امر دیگر نیز لازم است: 1. وجود ارتکازی نیت، کافی نیست بلکه لازم است چنین معنایی را از قلب خود بگذارند که: خود را محرم می‌کنم ـ مثلاً ـ به عمره تمتع؛ 2. در نیت احرام عمره تمتع، لازم است قصد انجام مناسک عمره و حج را داشته باشد و عمره تمتع را به عنوان بخشی از مجموعه عمره و حج به جا آورد. و در صحت احرام مردها و پسرهای ممیز شرط است که ختنه کرده باشد.
* '''آیت‌الله سبحانی:''' عمره و حج دو عمل عبادی هستند که نزد خداوند دارای منزلت و احترام خاصی می‌باشند و احرام دروازه ورود به این مناسک است بنابراین نیت احرام این است که قصد کند. ورود در این عبادتی که نزد خدا از احترام خاصی برخوردار است و نیت قلبی کفایت می‌کند و ترک یک رشته امور به نام محرمات احرام برای حفظ حریم این عبادات؛ به هنگام نیت قصد ترک آنها لازم نیست و اگر بخواهد به زبان بیاورد بگوید محرم می‌شوم به احرام عمره تمتع یا حج تمتع از حجة الاسلام قربة الی‌ الله و اگر در همه موارد به عنوان وظیفه فعلی محرم شود کافی است.  
* '''سبحانی:''' عمره و حج دو عمل عبادی هستند که نزد خداوند دارای منزلت و احترام خاصی می‌باشند و احرام دروازه ورود به این مناسک است بنابراین نیت احرام این است که قصد کند. ورود در این عبادتی که نزد خدا از احترام خاصی برخوردار است و نیت قلبی کفایت می‌کند و ترک یک رشته امور به نام محرمات احرام برای حفظ حریم این عبادات؛ به هنگام نیت قصد ترک آنها لازم نیست و اگر بخواهد به زبان بیاورد بگوید محرم می‌شوم به احرام عمره تمتع یا حج تمتع از حجة الاسلام قربة الی‌ الله و اگر در همه موارد به عنوان وظیفه فعلی محرم شود کافی است.  
* '''آیت‌الله سیستانی:''' در نیت معتبر است قصد قربت و وقوع آن در [[میقات]] و مانند آن و مشخص نمودن عبادتی که قصد احرام برای آن دارد، که آیا حج است و یا عمره و تعیین حج که تمتع است یا قِران یا اِفراد و در صورت نیابت باید آن را قصد کند و اگر برای خودش باشد کافی است که قصد انجام آن از غیر ننماید و در عمل نذری کافی است که آنچه نذر نموده بر عملش منطبق باشد و لزومی ندارد قصد کند حجی را که انجام می‌دهد ـ مثلاً ـ حج نذری است، همچنان‌که برای اینکه حجی که انجام می‌دهد حجة الاسلام باشد، کفایت می‌کند که حجة الاسلام که بر او واجب شده بر عملش منطبق باشد و نیاز به قصد زایدی نیست.
* '''سیستانی:''' در نیت معتبر است قصد قربت و وقوع آن در [[میقات]] و مانند آن و مشخص نمودن عبادتی که قصد احرام برای آن دارد، که آیا حج است و یا عمره و تعیین حج که تمتع است یا قِران یا اِفراد و در صورت نیابت باید آن را قصد کند و اگر برای خودش باشد کافی است که قصد انجام آن از غیر ننماید و در عمل نذری کافی است که آنچه نذر نموده بر عملش منطبق باشد و لزومی ندارد قصد کند حجی را که انجام می‌دهد ـ مثلاً ـ حج نذری است، همچنان‌که برای اینکه حجی که انجام می‌دهد حجة الاسلام باشد، کفایت می‌کند که حجة الاسلام که بر او واجب شده بر عملش منطبق باشد و نیاز به قصد زایدی نیست.
}} یعنی انسان درحالی‌که می‌خواهد محرم شود به احرام عمره تمتع، نیت کند عمره تمتع را و لازم نیست {{توضیح مساله|251|
}} یعنی انسان درحالی‌که می‌خواهد محرم شود به احرام عمره تمتع، نیت کند عمره تمتع را و لازم نیست {{توضیح مساله|251|
* '''آیات عظام بهجت، صافی، گلپایگانی:''' لازم است قصد کند ترک کارهایی را که بر محرم حرام است.
* '''بهجت، صافی و گلپایگانی:''' لازم است قصد کند ترک کارهایی را که بر محرم حرام است.
* '''آیت‌الله مکارم:''' نیت احرام این است که قصد می‌کند تروک احرام را بر خود حرام کند و قصد اجمالی کافی است.
* '''مکارم:''' نیت احرام این است که قصد می‌کند تروک احرام را بر خود حرام کند و قصد اجمالی کافی است.
}} قصد کند ترک محرماتی را که بر محرم پس از احرام، حرام می‌شود، بلکه کسی که به قصد عمره تمتع یا حج تمتع لبیک‌های واجب را گفت، محرم می‌شود؛ چه قصد بکند احرام را یا نکند و چه قصد بکند ترک [[محرمات]] را یا نکند. پس کسی که می‌داند ارتکاب می‌کند بعضی محرمات را؛ مثل زیر سایه رفتن در حال سفر، احرام او صحیح  {{توضیح مساله|251|
}} قصد کند ترک محرماتی را که بر محرم پس از احرام، حرام می‌شود، بلکه کسی که به قصد عمره تمتع یا حج تمتع لبیک‌های واجب را گفت، محرم می‌شود؛ چه قصد بکند احرام را یا نکند و چه قصد بکند ترک [[محرمات]] را یا نکند. پس کسی که می‌داند ارتکاب می‌کند بعضی محرمات را؛ مثل زیر سایه رفتن در حال سفر، احرام او صحیح  {{توضیح مساله|251|
* '''آیت‌الله مکارم:''' احرام او خالی از اشکال نیست مگر در حال ضرورت.
* '''مکارم:''' احرام او خالی از اشکال نیست مگر در حال ضرورت.
}}است. ولی [[احتیاط]] آن است که قصد کند ترک محرمات را.
}}است. ولی [[احتیاط]] آن است که قصد کند ترک محرمات را.
|-style="background:#fefef9;"
|-style="background:#fefef9;"
خط ۳۶: خط ۳۶:
|
|
'''امام خمینی:''' آنچه ذکر شد که: لازم نیست  {{توضیح مساله|252|
'''امام خمینی:''' آنچه ذکر شد که: لازم نیست  {{توضیح مساله|252|
* '''آیات عظام بهجت، صافی، گلپایگانی، مکارم:''' قصد ترک جمیع محرمات لازم است.
* '''بهجت، صافی، گلپایگانی و مکارم:''' قصد ترک جمیع محرمات لازم است.
}}قصد کند ترک [[محرمات]] را، در غیرِ آن محرماتی است که عمره یا حج را باطل می‌کند؛ مثل اکثر محرمات و اما آنچه عمره یا حج را باطل می‌کند؛ مثل [[نزدیکی با زن]] در بعضی از صور که ذکر خواهد شد پس با قصد ارتکاب آن، احرام [[باطل]] است بلکه غیر ممکن است.  {{توضیح مساله|252|
}}قصد کند ترک [[محرمات]] را، در غیرِ آن محرماتی است که عمره یا حج را باطل می‌کند؛ مثل اکثر محرمات و اما آنچه عمره یا حج را باطل می‌کند؛ مثل [[نزدیکی با زن]] در بعضی از صور که ذکر خواهد شد پس با قصد ارتکاب آن، احرام [[باطل]] است بلکه غیر ممکن است.  {{توضیح مساله|252|
* '''آیت‌الله خامنه‌ای:''' زیرا قصد انجام این امور با قصد انجام مناسک حج قابل جمع نیست، بلکه با قصد [[احرام]] منافات دارد.  
* '''خامنه‌ای:''' زیرا قصد انجام این امور با قصد انجام مناسک حج قابل جمع نیست، بلکه با قصد [[احرام]] منافات دارد.  
* '''آیت‌الله زنجانی:''' بنابراین هنگام احرام [[عمره مفرده]] اگر [[مکلف]]، قصد داشته باشد که قبل از فارغ شدن از [[سعی]] با همسر خود نزدیکی کند یا در این کار تردید داشته باشد احرامش [[باطل]] است.  
* '''زنجانی:''' بنابراین هنگام احرام [[عمره مفرده]] اگر [[مکلف]]، قصد داشته باشد که قبل از فارغ شدن از [[سعی]] با همسر خود نزدیکی کند یا در این کار تردید داشته باشد احرامش [[باطل]] است.  
* '''آیت‌الله سیستانی:''' فقط در حین احرام عمره مفرده، اگر مکلف قصد داشته باشد که قبل از فارغ شدن از سعی با همسر خود نزدیکی کند یا تردید دارد که این کار را بکند یا نه، ظاهر این است که احرامش باطل است و بنا بر احتیاط حکم استمنا هم همین است.
* '''سیستانی:''' فقط در حین احرام عمره مفرده، اگر مکلف قصد داشته باشد که قبل از فارغ شدن از سعی با همسر خود نزدیکی کند یا تردید دارد که این کار را بکند یا نه، ظاهر این است که احرامش باطل است و بنا بر احتیاط حکم استمنا هم همین است.
}}
}}
|-style="background:#fefef9;"
|-style="background:#fefef9;"
خط ۵۳: خط ۵۳:
|
|
'''امام خمینی:''' عمره و حج و اجزای آنها از [[عبادات]] است و باید با نیت خالص برای طاعت خداوند تعالی به جا آورد.  {{توضیح مساله|253|
'''امام خمینی:''' عمره و حج و اجزای آنها از [[عبادات]] است و باید با نیت خالص برای طاعت خداوند تعالی به جا آورد.  {{توضیح مساله|253|
* '''آیت‌الله سیستانی:''' بلکه برای تذلل در پیشگاه خداوند.
* '''سیستانی:''' بلکه برای تذلل در پیشگاه خداوند.
* '''آیت‌الله نوری:''' و باید [[نیت]] آن را داشته باشد که بعد از عمره تمتع حج تمتع را انجام بدهد.
* '''نوری:''' و باید [[نیت]] آن را داشته باشد که بعد از عمره تمتع حج تمتع را انجام بدهد.
}}
}}
|-style="background:#fefef9;"
|-style="background:#fefef9;"
خط ۶۷: خط ۶۷:
|
|
'''امام خمینی:''' اگر عمره را به [[ریا]] یا غیر آن باطل کند،{{توضیح مساله|254|
'''امام خمینی:''' اگر عمره را به [[ریا]] یا غیر آن باطل کند،{{توضیح مساله|254|
* '''آیت‌الله بهجت:''' اگر وقت تنگ باشد و نتواند پیش از حج اعاده و یا جبران کند، حج او افراد می‌شود و عمره مفرده پس از حج به جا می‌آورد و احوط اعاده حج است در سال آینده.
* '''بهجت:''' اگر وقت تنگ باشد و نتواند پیش از حج اعاده و یا جبران کند، حج او افراد می‌شود و عمره مفرده پس از حج به جا می‌آورد و احوط اعاده حج است در سال آینده.
* '''آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی:''' اگر عمره را باطل کند، در صورت امکان واجب است اعاده آن و اگر ممکن نبود حجش باطل می‌شود و باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند.  
* '''تبریزی، خویی و سیستانی:''' اگر عمره را باطل کند، در صورت امکان واجب است اعاده آن و اگر ممکن نبود حجش باطل می‌شود و باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند.  
* '''آیت‌الله زنجانی:''' کسی که [[احرام]] را باطل کند، اصلاً [[محرم]] نشده است و کسی که به عمره مفرده محرم شده و با مباشرت قبل از پایانِ سعی، عمره را باطل کرده است، باید یک شتر قربانی کند و تا اول ماه بعد در مکه بماند و به میقات منطقه خویش برود و عمره مفرده دیگری به جا آورد. و کسی که به عمره تمتع محرم شده ولی وقت عمره تمتع، تنگ شده، باید نیت خود را به حج افراد برگرداند و اعمال حج افراد و پس از گذشتن روز سیزدهم، عمره مفرده به جا آورد ـ هرچند عمره تمتع او استحبابی بوده است  و اگر در این تأخیر، معذور نباشد کفایت از [[حجة الاسلام]] نمی‌کند.
* '''زنجانی:''' کسی که [[احرام]] را باطل کند، اصلاً [[محرم]] نشده است و کسی که به عمره مفرده محرم شده و با مباشرت قبل از پایانِ سعی، عمره را باطل کرده است، باید یک شتر قربانی کند و تا اول ماه بعد در مکه بماند و به میقات منطقه خویش برود و عمره مفرده دیگری به جا آورد. و کسی که به عمره تمتع محرم شده ولی وقت عمره تمتع، تنگ شده، باید نیت خود را به حج افراد برگرداند و اعمال حج افراد و پس از گذشتن روز سیزدهم، عمره مفرده به جا آورد ـ هرچند عمره تمتع او استحبابی بوده است  و اگر در این تأخیر، معذور نباشد کفایت از [[حجة الاسلام]] نمی‌کند.
* '''آیت‌الله سبحانی:''' باید عمره تمتع را مجدداً به جا آورد و اگر انجام دوباره عمره تمتع ممکن نباشد باید حج خود را به حج افراد تبدیل کند و همچنین باید سال بعد حج تمتع خود را قضا کند و اما اگر برخی از اجزاء عمره خود را به عنوان ریا یا انگیزه‌های غیر الهی انجام دهد همان جزء باطل و باید با رعایت ترتیب آن را انجام دهد و جبران کند.
* '''سبحانی:''' باید عمره تمتع را مجدداً به جا آورد و اگر انجام دوباره عمره تمتع ممکن نباشد باید حج خود را به حج افراد تبدیل کند و همچنین باید سال بعد حج تمتع خود را قضا کند و اما اگر برخی از اجزاء عمره خود را به عنوان ریا یا انگیزه‌های غیر الهی انجام دهد همان جزء باطل و باید با رعایت ترتیب آن را انجام دهد و جبران کند.
* '''آیت‌الله صافی، آیت‌الله گلپایگانی:''' به وظیفه‌ای که بعداً برای باطل‌کننده عمره یا حج خواهد آمد عمل نماید.
* '''صافی، گلپایگانی:''' به وظیفه‌ای که بعداً برای باطل‌کننده عمره یا حج خواهد آمد عمل نماید.
* '''آیت‌الله فاضل:''' و جبران آن ممکن نشود و وقت نباشد.
* '''فاضل:''' و جبران آن ممکن نشود و وقت نباشد.
}}احتیاط واجب آن است که حج افراد به جا آورد و پس از آن عمره مفرده به جا آورد و در سال دیگر حج را اعاده کند.
}}احتیاط واجب آن است که حج افراد به جا آورد و پس از آن عمره مفرده به جا آورد و در سال دیگر حج را اعاده کند.
|-style="background:#fefef9;"
|-style="background:#fefef9;"
خط ۸۵: خط ۸۵:
|
|
'''امام خمینی:''' اگر [[حج]] را به نیت خالص به جا نیاورد و به [[ریا]] و غیر آن باطل کند ،{{توضیح مساله|255|
'''امام خمینی:''' اگر [[حج]] را به نیت خالص به جا نیاورد و به [[ریا]] و غیر آن باطل کند ،{{توضیح مساله|255|
* '''آیت‌الله زنجانی:''' اگر [[احرام]] حج را باطل کرده که اصلاً محرم نشده است و اگر بعد از محرم شدن با ترک ارکان حج یا ریائی انجام دادن، حج را باطل کرده است مطابق مسئله 987 و ذیل آن عمل کند.( مسئله 987: حج در موارد ذیل، فاسد می‌شود و باید به دستوری که در ذیل این مسئله آمده عمل شود: 1. ترک هر دو [[وقوف]]، مطلقاً؛ 2. ترک وقوف اختیاری [[عرفه]]، بدون عذر؛ 3. ترک هر دو وقوف لیلی و اختیاری [[مشعر]]، بدون [[عذر]]؛ 4. فقط اضطراری نهاری مشعر را درک کند، مطلقاً؛ 5 و 6. فقط اختیاری یا اضطراری عرفه را درک کند، مطلقاً. البته دو مورد اخیر در یک صورت حجشان صحیح است و آن اینکه شبانه از مشعر عبور کرده و در آنجا ذکر خداوند گفته باشند و چون مسئله را نمی‌دانسته‌اند قصد وقوف نکرده‌اند و وقتی متوجه شده‌اند که به وقوف نهاری هم نمی‌رسند. در غیر این چند صورت، ترک وقوف، حج را فاسد نمی‌کند و از اینجا حکم تمام صور دوازده‌گانه روشن می‌شود.)
* '''زنجانی:''' اگر [[احرام]] حج را باطل کرده که اصلاً محرم نشده است و اگر بعد از محرم شدن با ترک ارکان حج یا ریائی انجام دادن، حج را باطل کرده است مطابق مسئله 987 و ذیل آن عمل کند.( مسئله 987: حج در موارد ذیل، فاسد می‌شود و باید به دستوری که در ذیل این مسئله آمده عمل شود: 1. ترک هر دو [[وقوف]]، مطلقاً؛ 2. ترک وقوف اختیاری [[عرفه]]، بدون عذر؛ 3. ترک هر دو وقوف لیلی و اختیاری [[مشعر]]، بدون [[عذر]]؛ 4. فقط اضطراری نهاری مشعر را درک کند، مطلقاً؛ 5 و 6. فقط اختیاری یا اضطراری عرفه را درک کند، مطلقاً. البته دو مورد اخیر در یک صورت حجشان صحیح است و آن اینکه شبانه از مشعر عبور کرده و در آنجا ذکر خداوند گفته باشند و چون مسئله را نمی‌دانسته‌اند قصد وقوف نکرده‌اند و وقتی متوجه شده‌اند که به وقوف نهاری هم نمی‌رسند. در غیر این چند صورت، ترک وقوف، حج را فاسد نمی‌کند و از اینجا حکم تمام صور دوازده‌گانه روشن می‌شود.)
}} باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند.
}} باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند.
|-style="background:#fefef9;"
|-style="background:#fefef9;"
خط ۹۸: خط ۹۸:
|
|
'''امام خمینی:''' اگر بعضی از ارکان عمره یا حج را به نیت خالص نیاورد و به ریا و غیر آن باطل کند و نتواند آن را جبران کند، پس در عمره حکم بطلان عمره را دارد و در حج حکم بطلان حج را، ولی اگر محل جبران باقی است و جبران کرد، عملش صحیح می‌شود، گرچه معصیت‌کار است.  {{توضیح مساله|256|
'''امام خمینی:''' اگر بعضی از ارکان عمره یا حج را به نیت خالص نیاورد و به ریا و غیر آن باطل کند و نتواند آن را جبران کند، پس در عمره حکم بطلان عمره را دارد و در حج حکم بطلان حج را، ولی اگر محل جبران باقی است و جبران کرد، عملش صحیح می‌شود، گرچه معصیت‌کار است.  {{توضیح مساله|256|
* '''آیت‌الله زنجانی:''' اگر احرام حج را باطل کرده که اصلاً محرم نشده است و اگر بعد از محرم شدن با ترک ارکان حج یا ریائی انجام دادن، حج را باطل کرده است. (حج در موارد ذیل، فاسد می‌شود و باید به دستوری که در ذیل این مسئله آمده عمل شود: 1. ترک هر دو وقوف، مطلقاً؛ 2. ترک [[وقوف اختیاری]] عرفه، بدون عذر؛ 3. ترک هر دو وقوف لیلی و اختیاری مشعر، بدون عذر؛ 4. فقط اضطراری نهاری مشعر را درک کند، مطلقاً؛ 5 و 6. فقط اختیاری یا اضطراری عرفه را درک کند، مطلقاً. البته دو مورد اخیر در یک صورت حجشان صحیح است و آن اینکه شبانه از مشعر عبور کرده و در آنجا ذکر خداوند گفته باشند و چون مسئله را نمی‌دانسته‌اند قصد وقوف نکرده‌اند و وقتی متوجه شده‌اند که به وقوف نهاری هم نمی‌رسند. در غیر این چند صورت، ترک وقوف، حج را فاسد نمی‌کند و از اینجا حکم تمام صور دوازده‌گانه روشن می‌شود.)
* '''زنجانی:''' اگر احرام حج را باطل کرده که اصلاً محرم نشده است و اگر بعد از محرم شدن با ترک ارکان حج یا ریائی انجام دادن، حج را باطل کرده است. (حج در موارد ذیل، فاسد می‌شود و باید به دستوری که در ذیل این مسئله آمده عمل شود: 1. ترک هر دو وقوف، مطلقاً؛ 2. ترک [[وقوف اختیاری]] عرفه، بدون عذر؛ 3. ترک هر دو وقوف لیلی و اختیاری مشعر، بدون عذر؛ 4. فقط اضطراری نهاری مشعر را درک کند، مطلقاً؛ 5 و 6. فقط اختیاری یا اضطراری عرفه را درک کند، مطلقاً. البته دو مورد اخیر در یک صورت حجشان صحیح است و آن اینکه شبانه از مشعر عبور کرده و در آنجا ذکر خداوند گفته باشند و چون مسئله را نمی‌دانسته‌اند قصد وقوف نکرده‌اند و وقتی متوجه شده‌اند که به وقوف نهاری هم نمی‌رسند. در غیر این چند صورت، ترک وقوف، حج را فاسد نمی‌کند و از اینجا حکم تمام صور دوازده‌گانه روشن می‌شود.)
}}
}}
|-style="background:#fefef9;"
|-style="background:#fefef9;"
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
|
|
'''امام خمینی:''' اگر به واسطه ندانستن مسئله یا جهت دیگر، گمان کند که حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نیت حج تمتع کند به عزم اینکه پس از [[احرام]] برود به [[عرفات]] و [[مشعر]] و [[حج]] به جا آورد و [[عمره]] را پس از آن به جا آورد، احرام او [[باطل]] است  {{توضیح مساله|258|
'''امام خمینی:''' اگر به واسطه ندانستن مسئله یا جهت دیگر، گمان کند که حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نیت حج تمتع کند به عزم اینکه پس از [[احرام]] برود به [[عرفات]] و [[مشعر]] و [[حج]] به جا آورد و [[عمره]] را پس از آن به جا آورد، احرام او [[باطل]] است  {{توضیح مساله|258|
* '''آیت‌الله مکارم:''' بنا بر [[احتیاط واجب]].
* '''مکارم:''' بنا بر [[احتیاط واجب]].
}}و باید در [[میقات]] تجدید احرام کند و اگر از میقات گذشته است باید در صورت امکان برگردد به میقات و محرم شود والاّ از همان جا محرم شود و اگر وارد [[حرم]] شده و ملتفت شد باید در صورت امکان از حرم خارج شود و محرم شود، والاّ در همان جا محرم شود.  {{توضیح مساله|258|
}}و باید در [[میقات]] تجدید احرام کند و اگر از میقات گذشته است باید در صورت امکان برگردد به میقات و محرم شود والاّ از همان جا محرم شود و اگر وارد [[حرم]] شده و ملتفت شد باید در صورت امکان از حرم خارج شود و محرم شود، والاّ در همان جا محرم شود.  {{توضیح مساله|258|
* '''آیت‌الله تبریزى، آیت‌الله سیستانی:''' بنا بر احتیاط واجب، به مقداری که ممکن است به طرف میقات برگردد و محرم شود.
* '''تبریزى، سیستانی:''' بنا بر احتیاط واجب، به مقداری که ممکن است به طرف میقات برگردد و محرم شود.
* '''آیت‌الله خامنه‌ای:''' بنا بر احتیاط واجب.
* '''خامنه‌ای:''' بنا بر احتیاط واجب.
* '''آیت‌الله سبحانی:''' [[احتیاط مستحب]] آن است که چند قدم به سمت میقات برود و از آنجا احرام ببندد.
* '''سبحانی:''' [[احتیاط مستحب]] آن است که چند قدم به سمت میقات برود و از آنجا احرام ببندد.
* '''آیت‌الله بهجت:''' و احتیاط به دور شدن از حرم، به مقدار عدم فوت حج ترک نشود.
* '''بهجت:''' و احتیاط به دور شدن از حرم، به مقدار عدم فوت حج ترک نشود.
* '''آیت‌الله سبحانی:''' واجب است از حرم خارج شود و از مرز حرم محرم شود و اگر به خاطر تنگی وقت یا عدم امکان نتواند از حرم خارج شود، لازم است به مقداری که می‌تواند، عقب برود، هرچند به مرز حرم نرسد و از آنجا احرام ببندد.
* '''سبحانی:''' واجب است از حرم خارج شود و از مرز حرم محرم شود و اگر به خاطر تنگی وقت یا عدم امکان نتواند از حرم خارج شود، لازم است به مقداری که می‌تواند، عقب برود، هرچند به مرز حرم نرسد و از آنجا احرام ببندد.
* '''آیت‌الله صافی، آیت‌الله گلپایگانی:''' به طرف میقات به مقداری که ممکن است برود و الاّ از [[ادنی‌ الحل]] محرم شود و در صورت عدم تمکن از رفتن به ادنی‌ الحل در مکه محرم شود.
* '''صافی، گلپایگانی:''' به طرف میقات به مقداری که ممکن است برود و الاّ از [[ادنی‌ الحل]] محرم شود و در صورت عدم تمکن از رفتن به ادنی‌ الحل در مکه محرم شود.
* '''آیت‌الله مکارم:''' هرچند به [[تنعیم]] رود.
* '''مکارم:''' هرچند به [[تنعیم]] رود.
}}
}}
|-style="background:#fefef9;"
|-style="background:#fefef9;"
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:
| سئوال: کسی در وقت [[احرام]] این ‌طور قصد می‌کند: [[محرم]] می‌شوم یا [[احرام]] می‌بندم، برای [[عمره تمتع]] یا غیر آن، با توجه به این مسئله که فرموده‌اید [[نیت]] احرام لازم نیست، بلکه ممکن نیست، این احرام چه صورت دارد؟
| سئوال: کسی در وقت [[احرام]] این ‌طور قصد می‌کند: [[محرم]] می‌شوم یا [[احرام]] می‌بندم، برای [[عمره تمتع]] یا غیر آن، با توجه به این مسئله که فرموده‌اید [[نیت]] احرام لازم نیست، بلکه ممکن نیست، این احرام چه صورت دارد؟
جواب: به احرام ضرر نمی‌زند هرچند قصد احرام لازم نیست  {{توضیح مساله|291|.
جواب: به احرام ضرر نمی‌زند هرچند قصد احرام لازم نیست  {{توضیح مساله|291|.
* '''آیات عظام بهجت، صافی، گلپایگانی، مکارم:''' لازم است و تفصیل این مسئله در ذیل بحث نیت در [[واجبات احرام]] گذشت.
* '''بهجت، صافی، گلپایگانی و مکارم:''' لازم است و تفصیل این مسئله در ذیل بحث نیت در [[واجبات احرام]] گذشت.
* '''آیت‌الله تبریزى، آیت‌الله خویی:''' همین که به قصد [[عمره]] و یا حج تمتع [[تلبیه]] واجب را گفت، محرم می‌شود و قصد احرام، همین است.
* '''تبریزى، خویی:''' همین که به قصد [[عمره]] و یا حج تمتع [[تلبیه]] واجب را گفت، محرم می‌شود و قصد احرام، همین است.
* '''آیت‌الله نوری:''' قصد احرام به این است که قصد [[احرام حج]] یا عمره کند و لازم است که احرام را به این قصد انجام دهد.
* '''نوری:''' قصد احرام به این است که قصد [[احرام حج]] یا عمره کند و لازم است که احرام را به این قصد انجام دهد.
}} و احرام امر قصدی نیست، بلکه اگر شخص به قصد [[حج]] یا عمره تلبیه بگوید محرم می‌شود هرچند قصد احرام نکند.  
}} و احرام امر قصدی نیست، بلکه اگر شخص به قصد [[حج]] یا عمره تلبیه بگوید محرم می‌شود هرچند قصد احرام نکند.  
|{{ارجاع مساله|291}}‌  
|{{ارجاع مساله|291}}‌  
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
جواب: نیت را به حج افراد برگرداند  {{توضیح مساله|292|.
جواب: نیت را به حج افراد برگرداند  {{توضیح مساله|292|.
*نظر '''آیات عظام''' در مسئله 221 گذشت.
*نظر '''آیات عظام''' در مسئله 221 گذشت.
* '''آیت‌الله بهجت:''' در صورتی که قصدش انجام وظیفه بوده کفایت می‌کند و [[حج اِفراد]] به جا می‌آورد.  
* '''بهجت:''' در صورتی که قصدش انجام وظیفه بوده کفایت می‌کند و [[حج اِفراد]] به جا می‌آورد.  
* '''آیت‌الله تبریزى:''' این در صورتی است که در حال احرام [[حائض]] باشد چنان‌که ظاهر سؤال است ولی اگر بعد از احرام حائض شد مخیر است بین اینکه حج افراد به جا آورد و بعد از فراغت، [[عمره مفرده]] به جا آورد و بین اینکه اعمال [[عمره تمتع]] را بدون [[طواف]] و نمازش به جا آورد به این ترتیب که [[سعی]] و [[تقصیر]] نموده و برای حج احرام بسته به [[عرفات]] و [[منا]] برود و پس از فراغ از اعمال منا قضای طواف عمره و نماز آن را قبل از [[طواف حج]] به جا آورد.
* '''تبریزى:''' این در صورتی است که در حال احرام [[حائض]] باشد چنان‌که ظاهر سؤال است ولی اگر بعد از احرام حائض شد مخیر است بین اینکه حج افراد به جا آورد و بعد از فراغت، [[عمره مفرده]] به جا آورد و بین اینکه اعمال [[عمره تمتع]] را بدون [[طواف]] و نمازش به جا آورد به این ترتیب که [[سعی]] و [[تقصیر]] نموده و برای حج احرام بسته به [[عرفات]] و [[منا]] برود و پس از فراغ از اعمال منا قضای طواف عمره و نماز آن را قبل از [[طواف حج]] به جا آورد.
* '''آیت‌الله زنجانی:''' اگر به قصد انجام وظیفه، محرم شده و خیال کرده وظیفه‌اش عمره تمتع است، احرامش احرام حج افراد خواهد بود؛ و در غیر این صورت احرامش [[باطل]] است و باید مطابق ذیل مسئله 215 رفتار نماید.
* '''زنجانی:''' اگر به قصد انجام وظیفه، محرم شده و خیال کرده وظیفه‌اش عمره تمتع است، احرامش احرام حج افراد خواهد بود؛ و در غیر این صورت احرامش [[باطل]] است و باید مطابق ذیل مسئله 215 رفتار نماید.
* '''آیت‌الله خویی:''' اگر در حال احرام تا آخرین زمان ممکن برای اتیان اعمال عمره تمتع حائض بوده، فتوای ایشان در دست نیست که آیا احرامش برای عمره تمتع باطل است یا می‌تواند آن را به عنوان حج افراد قرار دهد، گرچه در استفتائات حکم به بطلان احرام برای حج افراد شده، اگر زن در وقت احرام حائض بود و گمان می‌کرد تا آخر وقت پاک نمی‌شود و بعداً کشف خلاف شد.  
* '''خویی:''' اگر در حال احرام تا آخرین زمان ممکن برای اتیان اعمال عمره تمتع حائض بوده، فتوای ایشان در دست نیست که آیا احرامش برای عمره تمتع باطل است یا می‌تواند آن را به عنوان حج افراد قرار دهد، گرچه در استفتائات حکم به بطلان احرام برای حج افراد شده، اگر زن در وقت احرام حائض بود و گمان می‌کرد تا آخر وقت پاک نمی‌شود و بعداً کشف خلاف شد.  
* '''آیت‌الله سبحانی:''' و اگر قصدش انجام وظیفه بوده باشد، کفایت می‌کند و در صورت التفات اگر به نیت [[عدول]]، قصد حج افراد کند اشکال ندارد.
* '''سبحانی:''' و اگر قصدش انجام وظیفه بوده باشد، کفایت می‌کند و در صورت التفات اگر به نیت [[عدول]]، قصد حج افراد کند اشکال ندارد.
}} و اشکال ندارد، بلی اگر با التفات به اینکه نمی‌تواند عمره تمتع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحیح نیست به نیت [[عمره تمتع]] محرم شود، صحت این احرام، بلکه حصولِ جدّ به آن، محل اشکال است.
}} و اشکال ندارد، بلی اگر با التفات به اینکه نمی‌تواند عمره تمتع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحیح نیست به نیت [[عمره تمتع]] محرم شود، صحت این احرام، بلکه حصولِ جدّ به آن، محل اشکال است.
|{{ارجاع مساله|292}}‌  
|{{ارجاع مساله|292}}‌  
خط ۱۶۵: خط ۱۶۵:
| سئوال: مردها معمولاً برای [[احرام]]، یک حوله به عنوان [[لنگ]] به کمر می‌بندند و یکی هم بر روی شانه‌ها می‌اندازند، ولی بعضی افراد برای اینکه موقع وزش باد و یا سوار شدن ماشین عورت آنها ظاهر نشود اضافه بر آن دو حوله، یک متر چلوار ندوخته از وسط پا عبور می‌دهند به نحوی که دو طرف پارچه از جلو و عقب زیر حوله قرار می‌گیرد، آیا این عمل صحیح است یا اشکال دارد؟
| سئوال: مردها معمولاً برای [[احرام]]، یک حوله به عنوان [[لنگ]] به کمر می‌بندند و یکی هم بر روی شانه‌ها می‌اندازند، ولی بعضی افراد برای اینکه موقع وزش باد و یا سوار شدن ماشین عورت آنها ظاهر نشود اضافه بر آن دو حوله، یک متر چلوار ندوخته از وسط پا عبور می‌دهند به نحوی که دو طرف پارچه از جلو و عقب زیر حوله قرار می‌گیرد، آیا این عمل صحیح است یا اشکال دارد؟
جواب: اشکال ندارد.  {{توضیح مساله|293|.
جواب: اشکال ندارد.  {{توضیح مساله|293|.
* '''آیت‌الله سبحانی، آیت‌الله مکارم:''' ولی بهتر اجتناب از این‌گونه کارهاست.
* '''سبحانی، مکارم:''' ولی بهتر اجتناب از این‌گونه کارهاست.
}}
}}
|{{ارجاع مساله|293}}‌  
|{{ارجاع مساله|293}}‌  
خط ۱۷۵: خط ۱۷۵:
| سئوال: آیا می‌شود برای کسی که قادر بر [[تلبیه]] گفتن نیست نایب گرفت یا خیر؟
| سئوال: آیا می‌شود برای کسی که قادر بر [[تلبیه]] گفتن نیست نایب گرفت یا خیر؟
جواب: اَخْرَس (لال) باید با انگشت به تلبیه اشاره کند و زبانش را هم حرکت دهد، و [[نایب]] گرفتن کافی نیست.  {{توضیح مساله|294|.
جواب: اَخْرَس (لال) باید با انگشت به تلبیه اشاره کند و زبانش را هم حرکت دهد، و [[نایب]] گرفتن کافی نیست.  {{توضیح مساله|294|.
* '''آیت‌الله بهجت:''' شخص گنگ و لال با انگشت خود همراه با نیت قلبی به تلبیه اشاره نموده و زبان خود را حرکت دهد و اگر ممکن نباشد که این کار را خودش انجام دهد نایب بگیرد که به جای او تلبیه بگوید.  
* '''بهجت:''' شخص گنگ و لال با انگشت خود همراه با نیت قلبی به تلبیه اشاره نموده و زبان خود را حرکت دهد و اگر ممکن نباشد که این کار را خودش انجام دهد نایب بگیرد که به جای او تلبیه بگوید.  
* '''آیات عظام تبریزی، خویی، فاضل، مکارم:''' بهتر است نایب هم بگیرد.
* '''تبریزی، خویی، فاضل و مکارم:''' بهتر است نایب هم بگیرد.
* '''آیت‌الله سبحانی:''' لال و کر مادرزاد زبان خود را مانند کسانی ‌که «لبیک» می‌گویند حرکت دهد و با انگشت اشاره کند و اگر برای عارضه‌ای زبان او بند آمده باشد با اخطار در قلب به شیوه‌ای که گفته شد عمل کند.
* '''سبحانی:''' لال و کر مادرزاد زبان خود را مانند کسانی ‌که «لبیک» می‌گویند حرکت دهد و با انگشت اشاره کند و اگر برای عارضه‌ای زبان او بند آمده باشد با اخطار در قلب به شیوه‌ای که گفته شد عمل کند.
* '''آیت‌الله سیستانی:''' اگر در اثر عارضه‌ای لال شده است و الفاظ تلبیه را می‌داند، به مقداری که می‌تواند تلفظ کند و اگر نتواند زبان و لب را به آن حرکت دهد و همراه با آن در قلب اخطار نماید و با انگشت به آن اشاره کند و اگر لال و کر مادرزاد است و مانند آن، پس زبان و لب را مانند کسانی ‌که تلفظ می‌کنند حرکت دهد و با انگشت اشاره کند.  
* '''سیستانی:''' اگر در اثر عارضه‌ای لال شده است و الفاظ تلبیه را می‌داند، به مقداری که می‌تواند تلفظ کند و اگر نتواند زبان و لب را به آن حرکت دهد و همراه با آن در قلب اخطار نماید و با انگشت به آن اشاره کند و اگر لال و کر مادرزاد است و مانند آن، پس زبان و لب را مانند کسانی ‌که تلفظ می‌کنند حرکت دهد و با انگشت اشاره کند.  
* '''آیت‌الله صافی، آیت‌الله گلپایگانی:''' نایب هم بگیرد رجائاً که از طرف او به طور صحیح بگوید.
* '''صافی، گلپایگانی:''' نایب هم بگیرد رجائاً که از طرف او به طور صحیح بگوید.
}}
}}
|{{ارجاع مساله|294}}‌  
|{{ارجاع مساله|294}}‌  
خط ۱۸۹: خط ۱۸۹:
| سئوال: کسی که در گذشته [[حج]] واجبش را انجام داده و بنا دارد حج مستحبی به جا آورد، ولی از روی ناآگاهی و یا فراموشی در [[نیت]] اِحرام عمره می‌گوید «احرام عمره تمتع از حج تمتع از [[حجة الاسلام]] می‌بندم قربة الی الله»، آیا آوردن و در نیت داشتن [[حجة الاسلام]]، درحالی‌که حج مستحبی است، اشکال دارد یا خیر؟
| سئوال: کسی که در گذشته [[حج]] واجبش را انجام داده و بنا دارد حج مستحبی به جا آورد، ولی از روی ناآگاهی و یا فراموشی در [[نیت]] اِحرام عمره می‌گوید «احرام عمره تمتع از حج تمتع از [[حجة الاسلام]] می‌بندم قربة الی الله»، آیا آوردن و در نیت داشتن [[حجة الاسلام]]، درحالی‌که حج مستحبی است، اشکال دارد یا خیر؟
جواب: اشکال دارد ، {{توضیح مساله|295|.
جواب: اشکال دارد ، {{توضیح مساله|295|.
* '''آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی:''' مانعی ندارد.  
* '''تبریزی، خویی، زنجانی و سیستانی:''' مانعی ندارد.  
* '''آیت‌الله سبحانی:''' [[نیت]] عمدی اشکال دارد.
* '''سبحانی:''' [[نیت]] عمدی اشکال دارد.
}} مگر آنکه اشتباه لفظی باشد و قصدش این بوده عمره‌ای که وظیفه او است انجام دهد و اسمش را حجة الاسلام گذاشته باشد.
}} مگر آنکه اشتباه لفظی باشد و قصدش این بوده عمره‌ای که وظیفه او است انجام دهد و اسمش را حجة الاسلام گذاشته باشد.
|{{ارجاع مساله|295}}‌  
|{{ارجاع مساله|295}}‌  
خط ۲۰۰: خط ۲۰۰:
| سئوال: اگر کسی بداند در صورت صحیح نگفتن تلبیه، محرم نمی‌شود و تلبیه را غلط بگوید و اعمال حج را انجام دهد، آیا اعمالش صحیح است یا نه؟
| سئوال: اگر کسی بداند در صورت صحیح نگفتن تلبیه، محرم نمی‌شود و تلبیه را غلط بگوید و اعمال حج را انجام دهد، آیا اعمالش صحیح است یا نه؟
جواب: چنانچه از روی عمد بوده صحیح نیست و اگر عمدی نبوده و از روی فراموشی یا ندانستن مسئله بوده، در فرض مرقوم بعید نیست صحت عمل.  {{توضیح مساله|296|.
جواب: چنانچه از روی عمد بوده صحیح نیست و اگر عمدی نبوده و از روی فراموشی یا ندانستن مسئله بوده، در فرض مرقوم بعید نیست صحت عمل.  {{توضیح مساله|296|.
* '''آیت‌الله بهجت:''' محل تأمّل است صحیح بودن غیر حج.
* '''بهجت:''' محل تأمّل است صحیح بودن غیر حج.
* '''آیت‌الله تبریزى، آیت‌الله خویی:''' اگر در احرام عمره بوده، صحت عمل او خالی از اشکال نیست و باید [[احتیاط]] کند.
* '''تبریزى، خویی:''' اگر در احرام عمره بوده، صحت عمل او خالی از اشکال نیست و باید [[احتیاط]] کند.
* '''آیت‌الله زنجانی:''' اگر خیال می‌کرده تلبیه را صحیح می‌گوید در عمره تمتع مطابق ذیل مسئله 263 و در حج تمتع به حواشی مسئله 947 تا 949 عمل کند.
* '''زنجانی:''' اگر خیال می‌کرده تلبیه را صحیح می‌گوید در عمره تمتع مطابق ذیل مسئله 263 و در حج تمتع به حواشی مسئله 947 تا 949 عمل کند.
* '''آیت‌الله سبحانی:''' اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و محرم شود و اعمال عمره را انجام دهد، چنانچه از روی عمد باشد عمره او باطل است و در صورت فراموشی یا ندانستن مسئله احتیاطاً عمره را دوباره انجام دهد و اگر در احرام حج است چنانچه در اثنا متوجه شود آن را صحیح بگوید و چنانچه در پایان عمل ملتفت شود بعید نیست که عمل او صحیح باشد.
* '''سبحانی:''' اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و محرم شود و اعمال عمره را انجام دهد، چنانچه از روی عمد باشد عمره او باطل است و در صورت فراموشی یا ندانستن مسئله احتیاطاً عمره را دوباره انجام دهد و اگر در احرام حج است چنانچه در اثنا متوجه شود آن را صحیح بگوید و چنانچه در پایان عمل ملتفت شود بعید نیست که عمل او صحیح باشد.
* '''آیت‌الله سیستانی:''' اگر به مقدار تمکن تلبیه را گفته است و غلط بودن آن به حدی نبوده است که صدق تلبیه نکند، چیزی بر او نیست. در غیر این صورت، اگر در احرام عمره باشد بنا بر [[احتیاط واجب]] عمل باطل است و اگر در احرام حج باشد صحیح است.
* '''سیستانی:''' اگر به مقدار تمکن تلبیه را گفته است و غلط بودن آن به حدی نبوده است که صدق تلبیه نکند، چیزی بر او نیست. در غیر این صورت، اگر در احرام عمره باشد بنا بر [[احتیاط واجب]] عمل باطل است و اگر در احرام حج باشد صحیح است.
* '''آیت‌الله فاضل:''' با توجه به اینکه عالم به حکم بوده، اگر نسبت به موضوع جاهل بوده؛ یعنی نمی‌دانسته تلبیه را غلط می‌گوید، حکم ترک احرام از روی جهل و سهو را دارد که حکم آن در مسئله 290 گذشت.('''آیت‌الله فاضل:''' عمره‌اش باطل است و باید عدول به غیر حج تمتع کند و همین طور است اگر ترک احرام از روی جهل باشد.)}}
* '''فاضل:''' با توجه به اینکه عالم به حکم بوده، اگر نسبت به موضوع جاهل بوده؛ یعنی نمی‌دانسته تلبیه را غلط می‌گوید، حکم ترک احرام از روی جهل و سهو را دارد که حکم آن در مسئله 290 گذشت.('''فاضل:''' عمره‌اش باطل است و باید عدول به غیر حج تمتع کند و همین طور است اگر ترک احرام از روی جهل باشد.)}}
|{{ارجاع مساله|296}}‌  
|{{ارجاع مساله|296}}‌  
}}
}}
خط ۲۱۴: خط ۲۱۴:
| سئوال: اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و بعد از [[وقوفین]] و قبل از اتمام اعمال حج فهمید که صحیحاً محرم نشده است، آیا وظیفه او نسبت به سایر اعمال، و همچنین عمره قبلی او چگونه است؟
| سئوال: اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و بعد از [[وقوفین]] و قبل از اتمام اعمال حج فهمید که صحیحاً محرم نشده است، آیا وظیفه او نسبت به سایر اعمال، و همچنین عمره قبلی او چگونه است؟
جواب: با فرض اینکه بعد از وقت جبران متوجه شده بعید نیست صحت عمل، لکن احوط عدم اکتفا به این حج است و این احتیاط ترک نشود.  {{توضیح مساله|297|.
جواب: با فرض اینکه بعد از وقت جبران متوجه شده بعید نیست صحت عمل، لکن احوط عدم اکتفا به این حج است و این احتیاط ترک نشود.  {{توضیح مساله|297|.
* '''آیت‌الله بهجت:''' محل تأمّل است صحیح بودن غیر حج.
* '''بهجت:''' محل تأمّل است صحیح بودن غیر حج.
* '''آیت‌الله تبریزى، آیت‌الله خویی:''' صحت عمل خالی از اشکال نیست و باید [[احتیاط]] نماید.
* '''تبریزى، خویی:''' صحت عمل خالی از اشکال نیست و باید [[احتیاط]] نماید.
* '''آیت‌الله زنجانی:''' [[حکم]] مسئله قبل را دارد.
* '''زنجانی:''' [[حکم]] مسئله قبل را دارد.
* '''آیت‌الله فاضل، آیت‌الله گلپایگانی:''' این احتیاط استحبابی است.
* '''فاضل، گلپایگانی:''' این احتیاط استحبابی است.
* '''آیت‌الله سیستانی:''' اگر تلبیه را به مقدار تمکن ادا کرده است و غلط بودن آن به اندازه‌ای نیست که صدق تلبیه نکند، عمل صحیح است. در غیر این صورت، اگر تلبیه عمره را غلط گفته است عمل او بنا بر احتیاط باطل است و اگر تلبیه احرام حج باشد همان جا تلبیه بگوید و عملش صحیح است.
* '''سیستانی:''' اگر تلبیه را به مقدار تمکن ادا کرده است و غلط بودن آن به اندازه‌ای نیست که صدق تلبیه نکند، عمل صحیح است. در غیر این صورت، اگر تلبیه عمره را غلط گفته است عمل او بنا بر احتیاط باطل است و اگر تلبیه احرام حج باشد همان جا تلبیه بگوید و عملش صحیح است.
}}
}}
|{{ارجاع مساله|297}}‌  
|{{ارجاع مساله|297}}‌  
خط ۲۲۸: خط ۲۲۸:
| سئوال: ترجمه [[تلبیه]] «لبَّیک، اللّهُمَّ لَبَّیک، لَبَّیک لا شَریک لَک لَبَّیک» چیست؟
| سئوال: ترجمه [[تلبیه]] «لبَّیک، اللّهُمَّ لَبَّیک، لَبَّیک لا شَریک لَک لَبَّیک» چیست؟
جواب: ترجمه جمله مذکور چنین است:  {{توضیح مساله|298|.
جواب: ترجمه جمله مذکور چنین است:  {{توضیح مساله|298|.
* '''آیت‌الله نوری:''' با کمال میل و شوق اجابت می‌کنم دعوت تو را، خدایا! با کمال میل و شوق اجابت می‌کنم، اجابت می‌کنم دعوت تو را با کمال میل و شوق، شریکی نیست مر تو را، با کمال میل و شوق اجابت می‌کنم، اجابت می‌کنم تو را.
* '''نوری:''' با کمال میل و شوق اجابت می‌کنم دعوت تو را، خدایا! با کمال میل و شوق اجابت می‌کنم، اجابت می‌کنم دعوت تو را با کمال میل و شوق، شریکی نیست مر تو را، با کمال میل و شوق اجابت می‌کنم، اجابت می‌کنم تو را.
}} «اجابت می‌کنم دعوت تو را، خدایا! اجابت می‌کنم دعوت تو را، اجابت می‌کنم دعوت تو را، شریکی نیست مر تو را، اجابت می‌کنم دعوت تو را». و اگر کلمه «دعوت» را هم نگوید کفایت می‌کند در مواردی که باید ترجمه را بگوید.
}} «اجابت می‌کنم دعوت تو را، خدایا! اجابت می‌کنم دعوت تو را، اجابت می‌کنم دعوت تو را، شریکی نیست مر تو را، اجابت می‌کنم دعوت تو را». و اگر کلمه «دعوت» را هم نگوید کفایت می‌کند در مواردی که باید ترجمه را بگوید.
|{{ارجاع مساله|298}}‌  
|{{ارجاع مساله|298}}‌  
خط ۲۳۸: خط ۲۳۸:
| سئوال: لباس احرامی که معلوم نیست از درآمد منبر است یا [[وجوهات شرعیه]]، آیا لازم است [[خمس]] آن را بدهد؟
| سئوال: لباس احرامی که معلوم نیست از درآمد منبر است یا [[وجوهات شرعیه]]، آیا لازم است [[خمس]] آن را بدهد؟
جواب: با فرض شک، لازم نیست، هرچند احتیاط مطلوب است.  {{توضیح مساله|299|.
جواب: با فرض شک، لازم نیست، هرچند احتیاط مطلوب است.  {{توضیح مساله|299|.
* '''آیت‌الله بهجت:''' در هر دو مورد به زاید از مؤونه سنه، خمس تعلّق می‌گیرد.
* '''بهجت:''' در هر دو مورد به زاید از مؤونه سنه، خمس تعلّق می‌گیرد.
* '''آیت‌الله تبریزى، آیت‌الله خویی:''' اگر سال بر آن گذشته باشد، لازم است خمس آن را بدهد.
* '''تبریزى، خویی:''' اگر سال بر آن گذشته باشد، لازم است خمس آن را بدهد.
* '''آیت‌الله سبحانی:''' اما اگر با مقداری تفحص وضع آن پولی که با آن لباس احرامی را خریده و یا می‌خواهد بخرد مشخص می‌شود باید تفحص کند.
* '''سبحانی:''' اما اگر با مقداری تفحص وضع آن پولی که با آن لباس احرامی را خریده و یا می‌خواهد بخرد مشخص می‌شود باید تفحص کند.
* '''آیت‌الله سیستانی:''' بنا بر احتیاط واجب باید با [[حاکم شرع]] به نسبت احتمال [[مصالحه]] کند.  
* '''سیستانی:''' بنا بر احتیاط واجب باید با [[حاکم شرع]] به نسبت احتمال [[مصالحه]] کند.  
* '''آیت‌الله فاضل:''' و این در صورتی است که [[وجوهات شرعیه]] را به عنوان شهریه گرفته باشند، اما اگر به عنوان استحقاق یا خدمات دینی گرفته‌اند و سال بر آن گذشته است باید خمس آن را بدهند.
* '''فاضل:''' و این در صورتی است که [[وجوهات شرعیه]] را به عنوان شهریه گرفته باشند، اما اگر به عنوان استحقاق یا خدمات دینی گرفته‌اند و سال بر آن گذشته است باید خمس آن را بدهند.
}}
}}
|{{ارجاع مساله|299}}‌  
|{{ارجاع مساله|299}}‌  
خط ۲۷۳: خط ۲۷۳:
  | توضیحات منبع = پژوهشکده حج و زیارت، سال انتشار: ۱۳۹۷
  | توضیحات منبع = پژوهشکده حج و زیارت، سال انتشار: ۱۳۹۷
}}
}}
{{پایان}}
==مقاله‌های مرتبط==
*[[احرام عمره تمتع]]
*[[نیت احرام]]
*[[احرام]]
[[رده:فتواها درباره اعمال حج]]
{{ناوبری فتواها}}


[[رده:فتواها درباره محرمات احرام]]
[[رده:فتواها درباره محرمات احرام]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۰:۳۸

توجه: این صفحه درباره نیت احرام برای عمره تمتع است، با نیت احرام در حج تمتع اشتباه نشود.
مقاله توصیفی فقهی این صفحه شامل فتوای مراجع تقلید درباره احکام احرام عمره تمتع است. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم نگاه کنید به مقاله نیت احرام.

چگونگی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله 251

امام خمینی: واجبات در وقت احرام سه چیز است: اول ـ نیت ،[م251 ۱] یعنی انسان درحالی‌که می‌خواهد محرم شود به احرام عمره تمتع، نیت کند عمره تمتع را و لازم نیست [م251 ۲] قصد کند ترک محرماتی را که بر محرم پس از احرام، حرام می‌شود، بلکه کسی که به قصد عمره تمتع یا حج تمتع لبیک‌های واجب را گفت، محرم می‌شود؛ چه قصد بکند احرام را یا نکند و چه قصد بکند ترک محرمات را یا نکند. پس کسی که می‌داند ارتکاب می‌کند بعضی محرمات را؛ مثل زیر سایه رفتن در حال سفر، احرام او صحیح [م251 ۳]است. ولی احتیاط آن است که قصد کند ترک محرمات را.

مراجع دیگر:
    • بهجت، تبریزی و خویی: در نیت چند چیز معتبر است: الف) قصد قربت (نزدیکی به خدا) مانند عبادات دیگر غیر از احرام.
    • بهجت: قصد قربت یعنی به جهت اطاعت و امتثال فرموده خداوند عالم.ب) همزمان بودن با شروع در احرام. ج) تعیین احرام که برای عمره است یا برای حج و تعیین حج که تمتع است یا قران یا افراد، و تعیین اینکه برای خود است یا برای دیگری و تعیین اینکه حجش حجة الاسلام است که برای اولین بار به استطاعت بر او واجب شده یا حج نذری است که به سبب نذر بر او واجب شده یا حجی است که به سبب فاسد بودن حج قبل بر او واجب شده یا حجی مستحبی است. خلاصه هر یک از اینها که باشد باید در نیت مشخص شود. پس اگر بدون تعیین نیت، احرام نمود، احرامش باطل خواهد بود.
    • تبریزى، خویی: حجة الاسلام عنوان قصدی نیست و اگر مکلف مستطیع برای خود حج به جا آورد حجة الاسلام است مگر با علم و عمد قصد حج استحبابی نماید.
    • خامنه‌ای: اول ـ نیت، که شرایط و کیفیت آن به شرح ذیل است: الف) قصد انجام اعمال حج یا عمره، بنابراین کسی که می‌خواهد برای عمره تمتع محرم شود. باید از زمان احرام قصد انجام آن را داشته باشد. ب) قصد قربة الی الله و نیت خالص برای اطاعت خداوند داشته باشد، زیرا عمره و حج و همه اعمال و مناسک آنها عبادت هستند و باید به قصد تقرّب و نزدیکی به خداوند تبارک و تعالی به جا آورده شوند.ج) کسی که می‌خواهد محرم شود باید هنگام احرام قصد و نیت خود را تعیین کند یعنی معین کند که آیا قصد انجام حج دارد یا عمره، و همچنین مشخص کند که آیا حج تمتع است یا اِفراد یا قِران، حج را برای خود به جا می‌آورد یا به نیابت از دیگری، حجة الاسلام است یا حج نذری و یا حج مستحب. نیت باید همراه با احرام بستن باشد، بنابراین نیت قبلی کفایت نمی‌کند مگر آنکه تا زمان احرام استمرار داشته باشد.
    • زنجانی: در نیت احرام، سه امر معتبر است: الف) قصد احرام؛ ب) تعیین نوع عمره و حجی که برای آن احرام می‌بندد ولو به نحو اجمال، و اگر نیابی باشد قصد نیابت و تعیین منوب ‌عنه نیز لازم است؛ ج. قصد قربت خالصانه. در نیت احرام رعایت چند امر دیگر نیز لازم است: 1. وجود ارتکازی نیت، کافی نیست بلکه لازم است چنین معنایی را از قلب خود بگذارند که: خود را محرم می‌کنم ـ مثلاً ـ به عمره تمتع؛ 2. در نیت احرام عمره تمتع، لازم است قصد انجام مناسک عمره و حج را داشته باشد و عمره تمتع را به عنوان بخشی از مجموعه عمره و حج به جا آورد. و در صحت احرام مردها و پسرهای ممیز شرط است که ختنه کرده باشد.
    • سبحانی: عمره و حج دو عمل عبادی هستند که نزد خداوند دارای منزلت و احترام خاصی می‌باشند و احرام دروازه ورود به این مناسک است بنابراین نیت احرام این است که قصد کند. ورود در این عبادتی که نزد خدا از احترام خاصی برخوردار است و نیت قلبی کفایت می‌کند و ترک یک رشته امور به نام محرمات احرام برای حفظ حریم این عبادات؛ به هنگام نیت قصد ترک آنها لازم نیست و اگر بخواهد به زبان بیاورد بگوید محرم می‌شوم به احرام عمره تمتع یا حج تمتع از حجة الاسلام قربة الی‌ الله و اگر در همه موارد به عنوان وظیفه فعلی محرم شود کافی است.
    • سیستانی: در نیت معتبر است قصد قربت و وقوع آن در میقات و مانند آن و مشخص نمودن عبادتی که قصد احرام برای آن دارد، که آیا حج است و یا عمره و تعیین حج که تمتع است یا قِران یا اِفراد و در صورت نیابت باید آن را قصد کند و اگر برای خودش باشد کافی است که قصد انجام آن از غیر ننماید و در عمل نذری کافی است که آنچه نذر نموده بر عملش منطبق باشد و لزومی ندارد قصد کند حجی را که انجام می‌دهد ـ مثلاً ـ حج نذری است، همچنان‌که برای اینکه حجی که انجام می‌دهد حجة الاسلام باشد، کفایت می‌کند که حجة الاسلام که بر او واجب شده بر عملش منطبق باشد و نیاز به قصد زایدی نیست.
    • بهجت، صافی و گلپایگانی: لازم است قصد کند ترک کارهایی را که بر محرم حرام است.
    • مکارم: نیت احرام این است که قصد می‌کند تروک احرام را بر خود حرام کند و قصد اجمالی کافی است.
    • مکارم: احرام او خالی از اشکال نیست مگر در حال ضرورت.

حکم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله 252

امام خمینی: آنچه ذکر شد که: لازم نیست [م252 ۱]قصد کند ترک محرمات را، در غیرِ آن محرماتی است که عمره یا حج را باطل می‌کند؛ مثل اکثر محرمات و اما آنچه عمره یا حج را باطل می‌کند؛ مثل نزدیکی با زن در بعضی از صور که ذکر خواهد شد پس با قصد ارتکاب آن، احرام باطل است بلکه غیر ممکن است. [م252 ۲]

مراجع دیگر:
    • بهجت، صافی، گلپایگانی و مکارم: قصد ترک جمیع محرمات لازم است.
    • خامنه‌ای: زیرا قصد انجام این امور با قصد انجام مناسک حج قابل جمع نیست، بلکه با قصد احرام منافات دارد.
    • زنجانی: بنابراین هنگام احرام عمره مفرده اگر مکلف، قصد داشته باشد که قبل از فارغ شدن از سعی با همسر خود نزدیکی کند یا در این کار تردید داشته باشد احرامش باطل است.
    • سیستانی: فقط در حین احرام عمره مفرده، اگر مکلف قصد داشته باشد که قبل از فارغ شدن از سعی با همسر خود نزدیکی کند یا تردید دارد که این کار را بکند یا نه، ظاهر این است که احرامش باطل است و بنا بر احتیاط حکم استمنا هم همین است.

لزوم نیت در حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله 253

امام خمینی: عمره و حج و اجزای آنها از عبادات است و باید با نیت خالص برای طاعت خداوند تعالی به جا آورد. [م253 ۱]

مراجع دیگر:
    • سیستانی: بلکه برای تذلل در پیشگاه خداوند.
    • نوری: و باید نیت آن را داشته باشد که بعد از عمره تمتع حج تمتع را انجام بدهد.

بطلان انجام عمره به ریا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله 254

امام خمینی: اگر عمره را به ریا یا غیر آن باطل کند،[م254 ۱]احتیاط واجب آن است که حج افراد به جا آورد و پس از آن عمره مفرده به جا آورد و در سال دیگر حج را اعاده کند.

مراجع دیگر:
    • بهجت: اگر وقت تنگ باشد و نتواند پیش از حج اعاده و یا جبران کند، حج او افراد می‌شود و عمره مفرده پس از حج به جا می‌آورد و احوط اعاده حج است در سال آینده.
    • تبریزی، خویی و سیستانی: اگر عمره را باطل کند، در صورت امکان واجب است اعاده آن و اگر ممکن نبود حجش باطل می‌شود و باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند.
    • زنجانی: کسی که احرام را باطل کند، اصلاً محرم نشده است و کسی که به عمره مفرده محرم شده و با مباشرت قبل از پایانِ سعی، عمره را باطل کرده است، باید یک شتر قربانی کند و تا اول ماه بعد در مکه بماند و به میقات منطقه خویش برود و عمره مفرده دیگری به جا آورد. و کسی که به عمره تمتع محرم شده ولی وقت عمره تمتع، تنگ شده، باید نیت خود را به حج افراد برگرداند و اعمال حج افراد و پس از گذشتن روز سیزدهم، عمره مفرده به جا آورد ـ هرچند عمره تمتع او استحبابی بوده است و اگر در این تأخیر، معذور نباشد کفایت از حجة الاسلام نمی‌کند.
    • سبحانی: باید عمره تمتع را مجدداً به جا آورد و اگر انجام دوباره عمره تمتع ممکن نباشد باید حج خود را به حج افراد تبدیل کند و همچنین باید سال بعد حج تمتع خود را قضا کند و اما اگر برخی از اجزاء عمره خود را به عنوان ریا یا انگیزه‌های غیر الهی انجام دهد همان جزء باطل و باید با رعایت ترتیب آن را انجام دهد و جبران کند.
    • صافی، گلپایگانی: به وظیفه‌ای که بعداً برای باطل‌کننده عمره یا حج خواهد آمد عمل نماید.
    • فاضل: و جبران آن ممکن نشود و وقت نباشد.


مسئله 255

امام خمینی: اگر حج را به نیت خالص به جا نیاورد و به ریا و غیر آن باطل کند ،[م255 ۱] باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند.

مراجع دیگر:
    • زنجانی: اگر احرام حج را باطل کرده که اصلاً محرم نشده است و اگر بعد از محرم شدن با ترک ارکان حج یا ریائی انجام دادن، حج را باطل کرده است مطابق مسئله 987 و ذیل آن عمل کند.( مسئله 987: حج در موارد ذیل، فاسد می‌شود و باید به دستوری که در ذیل این مسئله آمده عمل شود: 1. ترک هر دو وقوف، مطلقاً؛ 2. ترک وقوف اختیاری عرفه، بدون عذر؛ 3. ترک هر دو وقوف لیلی و اختیاری مشعر، بدون عذر؛ 4. فقط اضطراری نهاری مشعر را درک کند، مطلقاً؛ 5 و 6. فقط اختیاری یا اضطراری عرفه را درک کند، مطلقاً. البته دو مورد اخیر در یک صورت حجشان صحیح است و آن اینکه شبانه از مشعر عبور کرده و در آنجا ذکر خداوند گفته باشند و چون مسئله را نمی‌دانسته‌اند قصد وقوف نکرده‌اند و وقتی متوجه شده‌اند که به وقوف نهاری هم نمی‌رسند. در غیر این چند صورت، ترک وقوف، حج را فاسد نمی‌کند و از اینجا حکم تمام صور دوازده‌گانه روشن می‌شود.)


مسئله 256

امام خمینی: اگر بعضی از ارکان عمره یا حج را به نیت خالص نیاورد و به ریا و غیر آن باطل کند و نتواند آن را جبران کند، پس در عمره حکم بطلان عمره را دارد و در حج حکم بطلان حج را، ولی اگر محل جبران باقی است و جبران کرد، عملش صحیح می‌شود، گرچه معصیت‌کار است. [م256 ۱]

مراجع دیگر:
    • زنجانی: اگر احرام حج را باطل کرده که اصلاً محرم نشده است و اگر بعد از محرم شدن با ترک ارکان حج یا ریائی انجام دادن، حج را باطل کرده است. (حج در موارد ذیل، فاسد می‌شود و باید به دستوری که در ذیل این مسئله آمده عمل شود: 1. ترک هر دو وقوف، مطلقاً؛ 2. ترک وقوف اختیاری عرفه، بدون عذر؛ 3. ترک هر دو وقوف لیلی و اختیاری مشعر، بدون عذر؛ 4. فقط اضطراری نهاری مشعر را درک کند، مطلقاً؛ 5 و 6. فقط اختیاری یا اضطراری عرفه را درک کند، مطلقاً. البته دو مورد اخیر در یک صورت حجشان صحیح است و آن اینکه شبانه از مشعر عبور کرده و در آنجا ذکر خداوند گفته باشند و چون مسئله را نمی‌دانسته‌اند قصد وقوف نکرده‌اند و وقتی متوجه شده‌اند که به وقوف نهاری هم نمی‌رسند. در غیر این چند صورت، ترک وقوف، حج را فاسد نمی‌کند و از اینجا حکم تمام صور دوازده‌گانه روشن می‌شود.)


مسئله 257

امام خمینی: اگر به واسطه ندانستن مسئله یا جهت دیگر، به جای نیتِ عمره تمتع، حج تمتع را قصد کند، پس اگر در نظرش آن است که همین عمل را که همه به جا می‌آورند او هم به جا آورد و گمان کرده جزء اول از دو جزء حج، اسمش: حج تمتع است ظاهراً عمل او صحیح است و عمره تمتع است و بهتر آن است که نیت را تجدید کند.

بطلان نیت در صورت نداستن مسئله[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله 258

امام خمینی: اگر به واسطه ندانستن مسئله یا جهت دیگر، گمان کند که حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نیت حج تمتع کند به عزم اینکه پس از احرام برود به عرفات و مشعر و حج به جا آورد و عمره را پس از آن به جا آورد، احرام او باطل است [م258 ۱]و باید در میقات تجدید احرام کند و اگر از میقات گذشته است باید در صورت امکان برگردد به میقات و محرم شود والاّ از همان جا محرم شود و اگر وارد حرم شده و ملتفت شد باید در صورت امکان از حرم خارج شود و محرم شود، والاّ در همان جا محرم شود. [م258 ۲]

مراجع دیگر:
    • تبریزى، سیستانی: بنا بر احتیاط واجب، به مقداری که ممکن است به طرف میقات برگردد و محرم شود.
    • خامنه‌ای: بنا بر احتیاط واجب.
    • سبحانی: احتیاط مستحب آن است که چند قدم به سمت میقات برود و از آنجا احرام ببندد.
    • بهجت: و احتیاط به دور شدن از حرم، به مقدار عدم فوت حج ترک نشود.
    • سبحانی: واجب است از حرم خارج شود و از مرز حرم محرم شود و اگر به خاطر تنگی وقت یا عدم امکان نتواند از حرم خارج شود، لازم است به مقداری که می‌تواند، عقب برود، هرچند به مرز حرم نرسد و از آنجا احرام ببندد.
    • صافی، گلپایگانی: به طرف میقات به مقداری که ممکن است برود و الاّ از ادنی‌ الحل محرم شود و در صورت عدم تمکن از رفتن به ادنی‌ الحل در مکه محرم شود.
    • مکارم: هرچند به تنعیم رود.

استفتائات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله 291
امام خمینی: سئوال: کسی در وقت احرام این ‌طور قصد می‌کند: محرم می‌شوم یا احرام می‌بندم، برای عمره تمتع یا غیر آن، با توجه به این مسئله که فرموده‌اید نیت احرام لازم نیست، بلکه ممکن نیست، این احرام چه صورت دارد؟

جواب: به احرام ضرر نمی‌زند هرچند قصد احرام لازم نیست [م291 ۱] و احرام امر قصدی نیست، بلکه اگر شخص به قصد حج یا عمره تلبیه بگوید محرم می‌شود هرچند قصد احرام نکند.

مراجع دیگر:
  1. .
    • بهجت، صافی، گلپایگانی و مکارم: لازم است و تفصیل این مسئله در ذیل بحث نیت در واجبات احرام گذشت.
    • تبریزى، خویی: همین که به قصد عمره و یا حج تمتع تلبیه واجب را گفت، محرم می‌شود و قصد احرام، همین است.
    • نوری: قصد احرام به این است که قصد احرام حج یا عمره کند و لازم است که احرام را به این قصد انجام دهد.


مسئله 292
امام خمینی: سئوال: زنی قبل از احرام برای عمره تمتع، می‌دانست که عادت ماهانه او ده روز است و قبل از احرام حج، اعمال عمره تمتع را نمی‌تواند انجام دهد، مع ذلک، نیت عمره تمتع کرد، آیا در برگرداندن نیت احرام عمره تمتع به حج اِفراد، باید چه کند؟

جواب: نیت را به حج افراد برگرداند [م292 ۱] و اشکال ندارد، بلی اگر با التفات به اینکه نمی‌تواند عمره تمتع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحیح نیست به نیت عمره تمتع محرم شود، صحت این احرام، بلکه حصولِ جدّ به آن، محل اشکال است.

مراجع دیگر:
  1. .
    • نظر آیات عظام در مسئله 221 گذشت.
    • بهجت: در صورتی که قصدش انجام وظیفه بوده کفایت می‌کند و حج اِفراد به جا می‌آورد.
    • تبریزى: این در صورتی است که در حال احرام حائض باشد چنان‌که ظاهر سؤال است ولی اگر بعد از احرام حائض شد مخیر است بین اینکه حج افراد به جا آورد و بعد از فراغت، عمره مفرده به جا آورد و بین اینکه اعمال عمره تمتع را بدون طواف و نمازش به جا آورد به این ترتیب که سعی و تقصیر نموده و برای حج احرام بسته به عرفات و منا برود و پس از فراغ از اعمال منا قضای طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج به جا آورد.
    • زنجانی: اگر به قصد انجام وظیفه، محرم شده و خیال کرده وظیفه‌اش عمره تمتع است، احرامش احرام حج افراد خواهد بود؛ و در غیر این صورت احرامش باطل است و باید مطابق ذیل مسئله 215 رفتار نماید.
    • خویی: اگر در حال احرام تا آخرین زمان ممکن برای اتیان اعمال عمره تمتع حائض بوده، فتوای ایشان در دست نیست که آیا احرامش برای عمره تمتع باطل است یا می‌تواند آن را به عنوان حج افراد قرار دهد، گرچه در استفتائات حکم به بطلان احرام برای حج افراد شده، اگر زن در وقت احرام حائض بود و گمان می‌کرد تا آخر وقت پاک نمی‌شود و بعداً کشف خلاف شد.
    • سبحانی: و اگر قصدش انجام وظیفه بوده باشد، کفایت می‌کند و در صورت التفات اگر به نیت عدول، قصد حج افراد کند اشکال ندارد.


مسئله 293
امام خمینی: سئوال: مردها معمولاً برای احرام، یک حوله به عنوان لنگ به کمر می‌بندند و یکی هم بر روی شانه‌ها می‌اندازند، ولی بعضی افراد برای اینکه موقع وزش باد و یا سوار شدن ماشین عورت آنها ظاهر نشود اضافه بر آن دو حوله، یک متر چلوار ندوخته از وسط پا عبور می‌دهند به نحوی که دو طرف پارچه از جلو و عقب زیر حوله قرار می‌گیرد، آیا این عمل صحیح است یا اشکال دارد؟

جواب: اشکال ندارد. [م293 ۱]

مراجع دیگر:
  1. .
    • سبحانی، مکارم: ولی بهتر اجتناب از این‌گونه کارهاست.


مسئله 294
امام خمینی: سئوال: آیا می‌شود برای کسی که قادر بر تلبیه گفتن نیست نایب گرفت یا خیر؟

جواب: اَخْرَس (لال) باید با انگشت به تلبیه اشاره کند و زبانش را هم حرکت دهد، و نایب گرفتن کافی نیست. [م294 ۱]

مراجع دیگر:
  1. .
    • بهجت: شخص گنگ و لال با انگشت خود همراه با نیت قلبی به تلبیه اشاره نموده و زبان خود را حرکت دهد و اگر ممکن نباشد که این کار را خودش انجام دهد نایب بگیرد که به جای او تلبیه بگوید.
    • تبریزی، خویی، فاضل و مکارم: بهتر است نایب هم بگیرد.
    • سبحانی: لال و کر مادرزاد زبان خود را مانند کسانی ‌که «لبیک» می‌گویند حرکت دهد و با انگشت اشاره کند و اگر برای عارضه‌ای زبان او بند آمده باشد با اخطار در قلب به شیوه‌ای که گفته شد عمل کند.
    • سیستانی: اگر در اثر عارضه‌ای لال شده است و الفاظ تلبیه را می‌داند، به مقداری که می‌تواند تلفظ کند و اگر نتواند زبان و لب را به آن حرکت دهد و همراه با آن در قلب اخطار نماید و با انگشت به آن اشاره کند و اگر لال و کر مادرزاد است و مانند آن، پس زبان و لب را مانند کسانی ‌که تلفظ می‌کنند حرکت دهد و با انگشت اشاره کند.
    • صافی، گلپایگانی: نایب هم بگیرد رجائاً که از طرف او به طور صحیح بگوید.


مسئله 295
امام خمینی: سئوال: کسی که در گذشته حج واجبش را انجام داده و بنا دارد حج مستحبی به جا آورد، ولی از روی ناآگاهی و یا فراموشی در نیت اِحرام عمره می‌گوید «احرام عمره تمتع از حج تمتع از حجة الاسلام می‌بندم قربة الی الله»، آیا آوردن و در نیت داشتن حجة الاسلام، درحالی‌که حج مستحبی است، اشکال دارد یا خیر؟

جواب: اشکال دارد ، [م295 ۱] مگر آنکه اشتباه لفظی باشد و قصدش این بوده عمره‌ای که وظیفه او است انجام دهد و اسمش را حجة الاسلام گذاشته باشد.

مراجع دیگر:
  1. .
    • تبریزی، خویی، زنجانی و سیستانی: مانعی ندارد.
    • سبحانی: نیت عمدی اشکال دارد.


مسئله 296
امام خمینی: سئوال: اگر کسی بداند در صورت صحیح نگفتن تلبیه، محرم نمی‌شود و تلبیه را غلط بگوید و اعمال حج را انجام دهد، آیا اعمالش صحیح است یا نه؟

جواب: چنانچه از روی عمد بوده صحیح نیست و اگر عمدی نبوده و از روی فراموشی یا ندانستن مسئله بوده، در فرض مرقوم بعید نیست صحت عمل. [م296 ۱]

مراجع دیگر:
  1. .
    • بهجت: محل تأمّل است صحیح بودن غیر حج.
    • تبریزى، خویی: اگر در احرام عمره بوده، صحت عمل او خالی از اشکال نیست و باید احتیاط کند.
    • زنجانی: اگر خیال می‌کرده تلبیه را صحیح می‌گوید در عمره تمتع مطابق ذیل مسئله 263 و در حج تمتع به حواشی مسئله 947 تا 949 عمل کند.
    • سبحانی: اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و محرم شود و اعمال عمره را انجام دهد، چنانچه از روی عمد باشد عمره او باطل است و در صورت فراموشی یا ندانستن مسئله احتیاطاً عمره را دوباره انجام دهد و اگر در احرام حج است چنانچه در اثنا متوجه شود آن را صحیح بگوید و چنانچه در پایان عمل ملتفت شود بعید نیست که عمل او صحیح باشد.
    • سیستانی: اگر به مقدار تمکن تلبیه را گفته است و غلط بودن آن به حدی نبوده است که صدق تلبیه نکند، چیزی بر او نیست. در غیر این صورت، اگر در احرام عمره باشد بنا بر احتیاط واجب عمل باطل است و اگر در احرام حج باشد صحیح است.
    • فاضل: با توجه به اینکه عالم به حکم بوده، اگر نسبت به موضوع جاهل بوده؛ یعنی نمی‌دانسته تلبیه را غلط می‌گوید، حکم ترک احرام از روی جهل و سهو را دارد که حکم آن در مسئله 290 گذشت.(فاضل: عمره‌اش باطل است و باید عدول به غیر حج تمتع کند و همین طور است اگر ترک احرام از روی جهل باشد.)


مسئله 297
امام خمینی: سئوال: اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و بعد از وقوفین و قبل از اتمام اعمال حج فهمید که صحیحاً محرم نشده است، آیا وظیفه او نسبت به سایر اعمال، و همچنین عمره قبلی او چگونه است؟

جواب: با فرض اینکه بعد از وقت جبران متوجه شده بعید نیست صحت عمل، لکن احوط عدم اکتفا به این حج است و این احتیاط ترک نشود. [م297 ۱]

مراجع دیگر:
  1. .
    • بهجت: محل تأمّل است صحیح بودن غیر حج.
    • تبریزى، خویی: صحت عمل خالی از اشکال نیست و باید احتیاط نماید.
    • زنجانی: حکم مسئله قبل را دارد.
    • فاضل، گلپایگانی: این احتیاط استحبابی است.
    • سیستانی: اگر تلبیه را به مقدار تمکن ادا کرده است و غلط بودن آن به اندازه‌ای نیست که صدق تلبیه نکند، عمل صحیح است. در غیر این صورت، اگر تلبیه عمره را غلط گفته است عمل او بنا بر احتیاط باطل است و اگر تلبیه احرام حج باشد همان جا تلبیه بگوید و عملش صحیح است.


مسئله 298
امام خمینی: سئوال: ترجمه تلبیه «لبَّیک، اللّهُمَّ لَبَّیک، لَبَّیک لا شَریک لَک لَبَّیک» چیست؟

جواب: ترجمه جمله مذکور چنین است: [م298 ۱] «اجابت می‌کنم دعوت تو را، خدایا! اجابت می‌کنم دعوت تو را، اجابت می‌کنم دعوت تو را، شریکی نیست مر تو را، اجابت می‌کنم دعوت تو را». و اگر کلمه «دعوت» را هم نگوید کفایت می‌کند در مواردی که باید ترجمه را بگوید.

مراجع دیگر:
  1. .
    • نوری: با کمال میل و شوق اجابت می‌کنم دعوت تو را، خدایا! با کمال میل و شوق اجابت می‌کنم، اجابت می‌کنم دعوت تو را با کمال میل و شوق، شریکی نیست مر تو را، با کمال میل و شوق اجابت می‌کنم، اجابت می‌کنم تو را.


مسئله 299
امام خمینی: سئوال: لباس احرامی که معلوم نیست از درآمد منبر است یا وجوهات شرعیه، آیا لازم است خمس آن را بدهد؟

جواب: با فرض شک، لازم نیست، هرچند احتیاط مطلوب است. [م299 ۱]

مراجع دیگر:
  1. .
    • بهجت: در هر دو مورد به زاید از مؤونه سنه، خمس تعلّق می‌گیرد.
    • تبریزى، خویی: اگر سال بر آن گذشته باشد، لازم است خمس آن را بدهد.
    • سبحانی: اما اگر با مقداری تفحص وضع آن پولی که با آن لباس احرامی را خریده و یا می‌خواهد بخرد مشخص می‌شود باید تفحص کند.
    • سیستانی: بنا بر احتیاط واجب باید با حاکم شرع به نسبت احتمال مصالحه کند.
    • فاضل: و این در صورتی است که وجوهات شرعیه را به عنوان شهریه گرفته باشند، اما اگر به عنوان استحقاق یا خدمات دینی گرفته‌اند و سال بر آن گذشته است باید خمس آن را بدهند.


مسئله 300
امام خمینی: سئوال: کسی که به دیگران تلقین نیت و تلبیه می‌کند و خودش فراموش کرده است که نیت نماید، وظیفه‌اش چیست؟

جواب: اگر به قصد انجام عمره یا حج تلبیه نگفته، محرم نشده است و باید در صورت امکان به میقات برگردد و اگر ممکن نیست به خارج حرم برود و مجدداً محرم شود. [م300 ۱]

مراجع دیگر:
  1. .
    • نظر آیات عظام در ذیل مسئله 215 گذشت.


مسئله 301
امام خمینی: سئوال: آیا لباس احرام منحصر در دو جامه است و بیشتر نباید باشد؟

جواب: مقدار واجب آن دو جامه است و زیادتر مانع ندارد.



منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از صفحه 158 تا 162 کتاب مناسک حج پژوهشکده حج و زیارت، سال انتشار: ۱۳۹۷ است.

مقاله‌های مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]