دستنوشتههای حج (کتاب)
دستنوشتههای حج نوشته مهدی رستگار اصل، ترجمه کتاب سفرنامههای حج (1911-1910م) اثر حسین کاظمزاده ایرانشهر است. کتاب دربردارنده زندگینامه و تحصیلات مؤلف، آثار قلمی مؤلف و [گزارشی] درباره کتاب و سه فصل سازمان اقتصادی حج ایرانیان، مقامات و شهرها، زائران و مناسک حج و یک نتیجهگیری است.
نویسنده و محتوای اثر
دستنوشتههای حج، نوشته مهدی رستگار اصل میباشد. این اثر ترجمه کتابی با عنوان سفرنامههای حج (1911-1910م)، به قلم حسین کاظمزاده ایرانشهر میباشد.[۱]
کتاب از یک مقدمه (از مترجم) حاوی زندگینامه و تحصیلات مؤلف، آثار قلمی مؤلف و [گزارشی] درباره کتاب،[۲] و سه فصل[۳] و یک نتیجهگیری تشکیل شده است. محتوای فصلهای سهگانه کتاب عبارتاند از:
فصل اول: سازمان اقتصادی حج ایرانیان
فصل اول خود شامل ده زیربخش است:
عزیمت از ایران
با فرارسیدن ایام حج، مسافران همسفر و کاروان مناسب میجویند.[۴] چارچیان (چاوشان) به راه افتاده و با خواندن اشعار مذهبی، مردم را به انجام فریضه حج فرا میخوانند.[۵]
کاروان و ترکیب آن
زائران به دلیل سختی سفر، فقدان امکانات تردّد و امنیت، به دنبال همراهی کاروانداران هستند.[۶] تعدادی از اعضای کاروان، خدمه یا «عکّام» نام دارند که کارواندار آنها را برای خدمت به زائران، استخدام میکند.[۷] حاملان آب یا «سقایان»، وظیفه آبرسانی به زوار را، در طول مسیر حج بر عهده دارند.[۸] نیز چاوشان (که مأموریت اصلی آنان خواندن قصایدی در مدح امامان(ع) است)، درویشان، پیادهها و حجهفروشان (بهجا آورندگان حج به نیابت از اموات) نیز حضور داشته و از پرداخت هزینههای کاروان، معافاند.[۹]
بروات
زائران تمام پول مورد نیاز خود را به همراه نیاورده و از بروات (حواله دریافت پول) که در هر شهری قابلیت تبدیلشدن به پول نقد را دارد، استفاده میکنند.[۱۰]
قراردادها و اختلافات ناشی از آنها
عقد قرارداد میان زائر و کارواندار بدون دخالت دولت بوده و دولت تنها در بروز اختلافات میانجیگری میکند.[۱۱] سه نوع قرارداد رایج شده است: «ساده یا شفاهی» که بین کارواندار با زائران پیاده یا زائرانی که خود دارای مَرکب، خادم و مواد غذایی هستند، بسته میشود.[۱۲] «اجاره مَرکب، چادر و خدمات» که کارواندار در قبال تسویه هزینهها، نسبت به تهیه مَرکب، محل اقامت به بهای مشخص شده و نیز ملزومات سفر، متعهد میشود.[۱۳] «مُکفی» که به موجب آن کارواندار عهدهدار تهیه همه ملزومات سفر میشود، و زائر بایستی هزینه سفر (بین 150 تا 400 تومان) را در دو یا سه قسط، پرداخت کند. این نوع قرارداد چندان اطمینانبخش نبوده زیرا زائر در اختیار کارواندار قرار میگیرد و در موارد بسیاری؛ مخصوصا در مورد زمان پرداخت اقساط، اختلاف نظر ایجاد میشود.[۱۴] در صورت بروز اختلاف، سرکنسول ایران در جدّه با تشکیل دادگاه موقت یا با مداخله مستقیم، مسئله را حل میکند.[۱۵]
راهها و وسایل نقلیه
زائرانی که از جنوب ایران به حج میروند از راه خلیج فارس، عدن و جدّه به مکه میرسند.[۱۶] اما آنانی که خواستار زیارت مدینه پیش از مکه باشند، از مسیر بغداد، حلب و دمشق میروند و از آنجا با راهآهن حجاز، به مدینه سفر میکنند.[۱۷] برخی دیگر از مدینه بــه دمشق و بیروت و از آنجا با کشتی به جدّه یا از راه ينبع - جــدّه بـه حـج میروند.[۱۸] زائران ناحیه شمال ایران و قفقاز، بخارا و ترکستان، از مسیر قسطنطنیه - جدّه به مکه میرسند.[۱۹] همچنین برخی زائران از مسیر قسطنطنیه، مصر و جدّه و برخی دیگر از قسطنطنیه، بیروت، دمشق و مدینه به حج میروند و از مسیر جدّه - بیروت باز میگردند.[۲۰]
شرکت ایرانی حمل و نقل دریایی ناصری
زائران مسیر خلیج فارس، از قایقهای شرکت حمل و نقل دریایی ناصری استفاده میکنند. این شرکت در عهد ناصرالدّین شاه، تأسیس شده و سهامداران آن همگی ایرانیاند.[۲۱] آنها در موسم حج، خدمات منظمی را در مسیر بوشهر و جده ارائه داده و با پرچم انگلستان در تردّداند.[۲۲]
در عصر حاضر، شرکت دارای هجده قایق بوده و ناخدایان آن بیشتر انگلیسی و برخی نیز هندی هستند. به منظور تسهیل خدماترسانی به زائران، تعدادی از اهالی جنوب ایران؛ به عنوان منشی یا مترجم، در هر قایق حضور دارند.[۲۳]
سازماندهی خدمترسانی به زائران در مکه
جهت خدمترسانی بهتر به زائران و بدون دخالت دولت، مُطَوِّفین یعنی ایرانیان عرب زبانِ ساکنِ مکه و جده، وظایفی را بر عهده میگیرند.[۲۴] شهرهای ایران میان آنان تقسیم میشود و مناسک حج و قرائت اذکار واجب را به زائران آموزش داده با کمک عوامل خود، زوّار را در انجام حج هدایت میکنند.[۲۵] آنان در قبال انجام وظیفه، علاوه بر دریافت هدایا بابت هر زائر مبلغی را دریافت میکنند.[۲۶]
سازماندهی خدمترسانی در جدّه
مطوّفین در جدّه کارگزارانی برای استقبال از زائران و نیز خانهدارانی با اتاقهای متعدّد در اختیار دارند.[۲۷] هرگاه قایقی به بندر جدّه میرسد، تمامی کارگزاران و خانهداران؛ در بندر، گرد هم میآیند.[۲۸] به زائران وکیل مخصوصی اعلام میشود و تعداد زائران توزیع شده بین وکلای مطوّفین یادداشت میشود.[۲۹] پس از تقسیم زوّار میان وکلا، هر وکیل نامهای با محتوای تعداد زائران و روز حرکت آنها برای مطوّفِ خود میفرستد تا وی خدمتکاران خود را برای استقبال از زائران بفرستد، اما به دلیل اشتغال زیاد، از این کار سر باز میزند.[۳۰]
بیتوته در منا و عرفات
زائران در هشتمین شب ذی الحجّه از مکه به منا میروند، شب را در آنجا بیتوته کرده و بامداد روز بعد عازم عرفات میشوند.[۳۱] باتوجه به کمبود اقلام ضروری در منطقه کاروانداران با تهیه چادر، فانوس، آب و ... نقش مهمی در اجرای هرچه بهتر مناسک ایفا میکنند.[۳۲] مطوّفین، وکلا و خدمتکاران، راهنمای زائران در مناسک واجب هستند.[۳۳]
بازگشت از زیارت خانه خدا
پس از بازگشت از منا و عرفات، زائران به مکه بازگشته و آماده ترک این شهر میشوند.[۳۴] زائران مدینه نرفته به سمت مدینه و دیگر زائران با پرداخت اجاره قایق به خلیج فارس یا قسطنطنیه و بعد از آن به وطن خود برمیگردند.[۳۵] قبایل صحرانشین ساکن در مسیر مکه به مدینه، از زائران ایرانی در هنگام گذر از سرزمینهایشان باج میگیرند که باج خاوه نام دارد.[۳۶]
فصل دوم: مقامات و شهرها
این فصل از ده زیربخش تشکیل شده که عبارتند از:
جدّه، جنبه عمومی و حرکت اقتصادی در ایام حج
جده جمعیتی نزدیک به ۲۵ هزار مسلمان دارد که در آن علاوه بر کنسولگری قدرتهای اروپایی، مسیحیانی حضور دارند که شغلشان خدمت در دفاتر کشتیرانی تجارتخانهها یا خردهپایی است.[۳۷] ساختمانهای شهر فاقد هرگونه ویژگی ساختاری هستند که از سه یا چهار طبقه و از گل رس یا چوب ساخته شدهاند.[۳۸] به علت کمبود آب، هیچ فضای سبزی به جز چند اصله درخت وحشی؛ در باغ کاخ دولت و کاخ رئیس شهرداری وجود ندارد.[۳۹]
مردم بومی از آب سیلابها برای آب شرب استفاده میکنند و در اکثر منازل، آبانبارهایی برای ذخیرهسازی آب باران وجود دارد.[۴۰] در صورت کمبود آب، صحرانشینان آب را از جلگهها آورده اما این آبها زردرنگ و دارای بوی زنندهای هستند.[۴۱] البته کنسولگریها مجهز به دستگاه یخساز کوچک و نیز آب شرب هستند که به طور هفتگی با قایقهای مصری از سوئز آورده میشود.[۴۲] زیباترین محله شهر، جدة الشامی یا دمشق نام دارد که کنسولگریها، منازل افراد سرشناس، ساختمان دولت، پست، تلگراف و ... در آنجا واقع است.[۴۳] فقط یک حمام عمومی و یک داروخانه در شهر وجود دارد که وابسته به شهرداری است.[۴۴] خیابانهای جده از مکه پاکیزهتر بوده اما این مانع از هجوم پشهها به بازارها و منازل نشده است.[۴۵] از منظر فرهنگی اخیرا مدرسهای در محله الشامی به هزینه دولت احداث شده و در آنجا کودکان به شیوه مصوّب در قسطنطنیه تحصیل میکنند.[۴۶]
از منظر تجاری و اقتصادی جده مهمترین شهر حجاز است.[۴۷] در این زمان قهوه، چرم، صدف، صمغ عربی، مرجان، جانوران صدفدار، تسبیح آلوئه ورا، بلسان، خرما و ... به خارج از کشور صادر و از آنجا گندم، برنج، عطر، پارچه نخی، لوازم خرازی، بلور، چای، ابریشم هندی، صابون، باقالا و ... وارد میشود.[۴۸] تجار ایرانی در جده، فرش، برنج، مواد سوختی، فیروزه خراسان، آلیاژ مس و روی شیراز و اصفهان، پارچه و ... میفروشند.[۴۹]
مساجد و مقبره حوّا و تخریب آن توسط امیر سابق، رفیق عون
مساجدی از قبیل جامع شافعی، جامع حنفی و جامع پاشا در این شهر وجود دارند که از منظر هنری و باستانشناسی نکته برجستهای ندارند.[۵۰] این مساجد در تمامی ایام به روی مردم باز بوده و هر مسجد جامعی مؤذن مخصوص به خود را دارد.[۵۱] قبر جناب حوّا (همسر حضرت آدم)، در قبرستانی کوچک در خارج از شهر واقع شده است.[۵۲] سر حوّا، ناف او و پاهایش هریک مدفن جداگانهای ولی با فاصله زیاد از هم دارند.[۵۳] اگر همانند بومیان بپذیریم که سر، ناف و پاهای حوّا از هم جدا نیستند، باید بپذیریم حوّا دارای قامتی بسیار بلند بوده ولی این تصور ناشی از خرافات سدههای بسیار کهن است.[۵۴] شاید به همین دلیل بود که امیر سابق مکه؛ شریف رفیق عون، سعی در تخریب این قبر داشت اما به دلیل اعتراض کنسولگریهای مستقر در جده؛ مبنی بر اینکه حوّا علاوه بر مسلمانان، مادر مسیحیان نیز هست، از این امر منصرف شد.[۵۵]
منع خروج مسیحیان از جده و ورود آنها به شهرهای مقدس
مسیحیان؛ حتی کارکنان کنسولگریها حق ندارند به هر بهانهای از حصار شهر جده خارج و به شهرهای مقدس عربستان وارد شوند.[۵۶] البته تعداد کمی از مسیحیان، با ایجاد تغییر در ظاهر خود، به شکل مسلمانان درآمده، از چشمان پلیس ترک گریخته و به شهرهای مقدس وارد شدند.[۵۷] البته امروزه برای کنسولگریها خروج از جده آسان شده و آنان برای تفریح یا ماهیگیری، به دریا میروند.[۵۸]
هیئت کنسولی در جده و ویژگیهای پذیرش آنها
هشت کنسولگری از کشورهای انگلستان، اتریش- لهستان، بلژیک، فرانسه، هلند، ایتالیا، ایران و روسیه که همگی در محله الشامی واقع شدهاند، به فعالیت می پردازند.[۵۹]
پذیرش هیئت کنسولی با آنچه در اروپا اتفاق میافتد متفاوت و به عنوان مثال در زمان ورود کنسول یا مأمور کنسولگری، هیئت کنسولی از ساعت ورود او آگاه شده و هیئت دو نفر را برای اجرای مراسم استقبال از همکار خود به پیش میفرستد.[۶۰]
سرکنسولگری ایران و روابطش با زائران ایرانی
کارکنان سرکنسولگری ایران عبارتند از: سرکنسول، رایزن یا دبیر، چهار یا پنج مباشر و یک بازرس مالی.[۶۱] سرکنسول چند روز پیش از ایام حج به جده آمده و بلافاصله پس از ایام حج، جده را ترک میکند.[۶۲] با ترک جده، قائم مقام او، یک بازرگان مقیم جده را برای رسیدگی به امور زائران برمیگزیند.[۶۳] همچنین اگر سرکنسول خود مایل به زیارت قبر پیامبر اکرم(ص) باشد، زائران را تا مدینه همراهی کرده و به مباشران برای صدور روادید مأموریت میدهد.[۶۴] نیز زائرانی که در گمرک گرد هم آمدهاند را به محل کنسولگری به جهت صدور روادید، هدایت میکند.[۶۵]
مکه، نمای کلی، فعالیت اقتصادی و تجاری در ایام حج
نویسنده در ابتدا به صورت مختصر، موقعیت جغرافیایی مکه، جمعیت، ورودیهای شهر، نحوه ساخت خانهها و خیابانها، وضعیت آب شرب، مدارس، حمامها و چایخانه را اشاره[۶۶] و پس از آن پیرامون وضعیت اقتصادی مکه در ایام حج مینویسد: بیشترین سهم تجارت از آنِ بازرگانان هندی و جاوایی (ساکن یکی از جزایر کشور اندونزی) است.[۶۷] زائران برای خرید سوغاتی اقدام میکنند و زائران ایرانی مفرغ، مصنوعات و پارچههای هندی، ابریشم بغدادی، حصیر، عطر، تسبیح و خرما خریداری میکنند.[۶۸] از مشاغل موجود در این ایام، صرّافی، کتابفروشی کنار دربهای کعبه، فروش صندلی، نیمکت، کجاوه، سبدهای کوچک بافته شده از لیف خرما و صندوقهایی مخصوص حمل آب زمزم، میباشد.[۶۹]
نقش و اقتدار امیر یا والی مکه
هرچند امیر مکه نسبت به والی مکه، از قدرت بیشتری برخوردار نبوده، عهدهدار امور مربوط به زائران و مسائل حج است، اما از اقتدار و نفوذ قابل توجهی نسبت به والی مکه برخوردار است.[۷۰] او از نسل پیامبر(ص) بوده و به همین سبب، دارای نفوذ معنوی بر اعراب و زائران میباشد.[۷۱] همچنین زائران در طول مسیر خود، تنها به سخنان او گوش میدهند و فرامین و اطلاعیههای مربوط به زائران به نام او صادر میشود.[۷۲]
بزرگداشت عید قربان در منا و ضیافت رسمی در خیمهگاه امیر
در روز دهم ذیالحجّه با حضور تمام زائران مراسم بزرگداشت عید قربان در منا و در خیمهگاه امیر مکه برگزار میشود.[۷۳] در این مراسم، والی حجاز، سرکنسول ایران و کنسول وی، بخشداران مقامات نظامی و شاهزادگان با لباس یکسان در این ضیافت حضور دارند.[۷۴] با آمدن میهمانان، امیر به چادر اصلی خود وارد میشود و حضار به سوی او آمده ضمن تبریک عید دست او را فشرده یا بر آن بوسه میزنند.[۷۵] در ادامه مراسمهایی از قبیل سان دیدن از سربازان ارتش حجاز و اعراب صحرانشین، خواندن نوشته سلطان (پادشاه عثمانی) برای همگان بهاجرا درمیآید.[۷۶]
چراغانی و آتشبازی در منا و پذیرایی در خیمهگاه سرکنسول ایران
تمام خیمهها در شب عید قربان چراغانی میشود و پس از غروب آفتاب، توپخانه ارتش حجاز، مقابل خیمهگاه امیر و سپس خیمهگاه والی، اقدام به شلیک توپ میکند.[۷۷] زائران نیز چادرهای خود را با فانوسهای نفتی و شمعدان و ثروتمندان با چراغهای برقی که از مغازههای مکه اجاره کردهاند، چراغانی میکنند.[۷۸] در این شب، انواع آتشبازیها نیز انجام میشود.[۷۹]
محملهای سوری و مصری
محمل، اتاقک چوبی است که بر پشت شتر میگذارند و همراه با کاروان به مدینه و مکه میآیند.[۸۰] محملها یا از مصر و یا از سوریه میرسند.[۸۱] از زمان سلطان سلیم اول هر سال دو محمل؛ یکی از مصر که حامل پرده کعبه است و دیگری از سوریه که حامل اموال و هدایا است؛ به همراه محافظان نظامی، به مکه ارسال میشود. [۸۲]در روز هشتم ذیالحجه محملها به همراه محافظان نظامی خود به منا و کوه عرفات رفته علاوه بر شلیک ۲۱ گلوله توپ،خیمهگاه خود را چراغانی و اقدام به نواختن مارش میکند.[۸۳]
فصل سوم: زائران و مناسک حج
این فصل شامل دو بخش بوده نویسنده ابتدا ویژگیهای زائران مناطق مختلف دنیا از جمله جاوائیان، ایرانیان، آفریقاییها، هندیها، ترکستانیها و بخاراییها را گزارش کرده[۸۴] پس از آن به توضیحاتی پیرامون آیینهای حج مثل احرام، طواف و نماز آن، سعی بین صفا و مروه، مناسک منا و عرفات، رمی جمرات و تاریخ آنها میپردازد.[۸۵]
نتیجهگیری: نقش اجتماعی و اقتصادی حج
حج نقطه پیوند ملتهای مختلف شرقی است.[۸۶] طبقات اجتماعی مختلف بدون هیچ تفاوتی در کنار هم حج بهجا میآورند و مردمسالاری به معنای واقعی کلمه تحقق مییابد.[۸۷] اعمال حج با وجود هزاران انسانی که از کشورهای مختلف آمدهاند، بدون هر نظارتی، در آرامش برگزار شده و هیچکس به جهت ترس از باطل شدن حج خود، کوچکترین جرمی مرتکب نمیشود.[۸۸]
حج به عنوان تنها منبع اقتصادی منطقه حجاز، هم برای بومیان و هم برای تاجران کشورهای مختلف، بهعنوان یک فعالیت درآمدزا محسوب میشود.[۸۹] این حجم از پولی که طیّ بیش از هزار سال به شهرهای مقدس عربستان آمده صرف توسعه اقتصادی و اجتماعی شهرهای مقدس نشده و حکومت مانع هرگونه اصلاح ساختاری است.[۹۰]
چاپ و نشر
این کتاب توسط پژوهشکده حج و زیارت و نشر مشعر، در بهار 1401 و در 103 صفحه، بهچاپ رسیده است.
پانویس
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، شناسنامه کتاب.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص13-8.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص103-15.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص15.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص15.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص16.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص17-16.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص17.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص17.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص18.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص18.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص19.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص19.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص20-19.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص20.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص21-20.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص21.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص21.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص21.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص21.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص22.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص22.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص22.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص23-22.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص24-23.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص24.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص24.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص24.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص25.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص26.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص27.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص27.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص27.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص28.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص28.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص28.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص33.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص34.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص34.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص34.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص34.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص35.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص35.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص35.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص36-35.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص36.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص36.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص37-36.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص37.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص40-39.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص40.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص40.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص40.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص41.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص41.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص41.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص42.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص42.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص43.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص44-43.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص45.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص46.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص46.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص46.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص47.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص50-49.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دست نوشتههای حج، 1401ش، ص50.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص50.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص51-50.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص53-52.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص53.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص53.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص55.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص56.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص56.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص57-56.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص60-59.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص60.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص60.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص62.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص62.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص62.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص64.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص72-65.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص100-72.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص101.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص101.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص101.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص102.
- ↑ رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، 1401ش، ص103.
منابع
- رستگار اصل، مهدی، دستنوشتههای حج، تهران، مشعر، 1401ش.