تاریخ پرده کعبه
نخستین پرده کعبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
درباره اینکه چه کسی نخستین بار کعبه را پوشانیده است، اختلافنظر وجود دارد. در روایتی از امام صادق(ع) آمده که نخست حضرت آدم(ع) و سپس حضرت ابراهیم(ع) و حضرت سلیمان(ع) خانه کعبه را پوشاندهاند.[۱]برخی نیز حضرت اسماعیل(ع) یا عدنان، نیای بزرگ پیامبر(ص)، را نخستین کسی میدانند که خانه کعبه را پوشاند.[۲]آنان دلیل اینکار را محافظت از احترام و زیبایی خانه خدا دانستهاند.[۳]
بر پایه برخی گزارشها، به سال 190 یا 220[۴]پیش از هجرت پیامبر اکرم(ص) یکی از پادشاهان حمیری یمن نخستین کسی بود که خانه کعبه را پوشاند.[۵]او قصد ویران کردن خانه کعبه را داشت؛ اما در راه سخت بیمار شد و به پیشنهاد عربی بیابانگرد و یا بر پایه یک رؤیا[۶]برای خانه خدا نذر کرد و شفا یافت و سپس برای آن دری با قفل و پوشش مناسب فراهم کرد.[۷]سپس برخی نیاکان پیامبر گرامی(ص) عهدهدار پوشاندن کعبه شدند. نیز گاه برخی بزرگان قریش مانند ابوربیعة بن مغیره، تجدید پوشش کعبه را بر عهده میگرفتند[۸]و این شیوه تا هنگام فتح مکه به سال هشتم ق. ادامه یافت.[۹]
پس از اسلام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پیامبر(ص) پس از فتح مکه با بهرهگیری از بیت المال، پوششی برای کعبه فراهم نمود و پس از ایشان، خلفا عهدهدار این مسؤولیت شدند.[۱۰]حضرت علی(ع) نیز هنگام خلافت خود، از عراق پوششی برای کعبه میفرستاد.[۱۱]در دوره امویان و زبیریان نیز پرده کعبه گاهی از خراسان و گاه از مصر ارسال میشد. گاهی نیز همزمان دو پرده میرسید که هریک زیباتر بود، آن را به کعبه میپوشاندند.[۱۲]در روزگار عبدالملک، پوشش کعبه را نخست در مسجد پیامبر(ص) میگستراندند و سپس جمع کرده، به مکه میآوردند.[۱۳]
بر پایه گزارشی، پردههای دوران جاهلیت تا هنگام معاویه[۱۴]بر کعبه باقی مانده بود که به علت سنگینی بیش از حد، برداشته شد.[۱۵]انجام اینکار برای نخستینبار به شیبة بن ابیطلحه حجبی نسبت یافته که کعبه را تمیز کرد و از جامههای کهن برهنه نمود و با عطر عالی خوشبو کرد.[۱۶]همچنین بار دیگر به سال 160ق. هنگام حجگزاری مهدی عباسی، به دلیل انباشته شدن پردهها و نگرانی از فروریختن سقف کعبه بر اثر بار سنگین، کعبه از جامه برهنه شد. سپس همه دیوارهای بیرونی و درونی آن را با مشک و عنبر شستند و سه جامه از پارچههای قباطی، خز و دیبا بر آن پوشاندند.[۱۷]
دوره عباسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در دوره عباسی، پرده کعبه در بغداد بافته میشد. گاهی نیز از جمله در ایام مهدی عباسی به سال 162ق. این پرده از قریه تنیس مصر فراهم میشد.[۱۸]خلفای عباسی پرده کعبه را در برخی دورهها سهبار در سال عوض میکردند[۱۹]و گاهی به سال دو بار جامه نو بر آن میپوشاندند.[۲۰]گاهی هم ازار خانه کعبه، هر دو ماه یکبار، از نو پوشانیده میشد.[۲۱]
در سال 200ق. حسین بن حسن اَفطَس طالبی علوی جامههای کعبه را از روی آن برداشت و دو جامه ابریشم نازک، یکی به رنگ زرد و دیگری سپید، بر کعبه پوشاند[۲۲]که بر آن نوشته شده بود: «بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی سیدنا محمد و علی اهل بیته الطیبین الاخیار[۲۳]».
توصیف ناصرخسرو[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ناصر خسرو در سفرنامهاش رنگ پرده کعبه را سفید گزارش کرده و درباره شکل و اندازه آن گفته است: «به دو موضع طرازی را یک گز عرض و میان هر دو طراز 10 گز به تقریب و زیر و بالا به همین قیاس، چنانکه به واسطه دو طراز علو خانه به سه بخش بود، هر یک به قیاس 10 گز و بر چهار جانب جامه محرابهای رنگین بافتهاند و نقش کرده به زر رشته و پرداخته بر هر دیواری سه محراب یکی بزرگ در میان و دو کوچک بر دو طرف، چنانکه بر چهار دیوار دوازده محراب است.»[۲۴]
دورههای ضعف عباسیان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در سال 644ق. به سبب ضعف عباسیها و اختلافهای سیاسی، پوشش کعبه از سوی خلیفه نرسید. از اینرو، بهدست شخصی به نام عَفیف بن مِنعَه به درخواست حاکم یمن[۲۵]و یا به دست بازرگانی ایرانی به نام «رامِشت» پوششی به ارزش هجده هزار دینار مصری، فراهم و بر کعبه پوشانیده شد.[۲۶]
گزارشی از طوفان سال 643 قمری[ویرایش | ویرایش مبدأ]
طوفان به سال 643ق. جامه کعبه را از روی آن برداشت. این طوفان21 روز ادامه داشت و در این مدت، کعبه برهنه ماند تا اینکه به دست منصور بن مِنعَه بغدادی که در آن هنگام، بزرگ حرم مکی بود، جامهای نو بر کعبه قرار داده شد.[۲۷]
ارسال کعبه از مصر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پس از انقراض عباسیان (659ق.) فراهم کردن پوشش کعبه از سال661ق. به انحصار حاکمان مصر درآمد.[۲۸]ملک ظاهر بندقداری نخستین تن از ملوک مصر بود که پوشش کعبه را تقدیم کرد.[۲۹]به سال 743ق. ملک صالح اسماعیل بن محمد قلاوون، یک یا چند آبادی را در پیرامون قاهره به نام قَلیوبیه[۳۰]برای فراهم ساختن پوشش کعبه و حجره نبوی وقف کرد. سپس عثمانیها به گسترش این مکان پرداختند و سنت ارسال پرده از مصر را استمرار بخشیدند.[۳۱]
در سال 848ق. شاهرخ میرزا، فرزند امیر تیمور گورکان، پس از تلاش بسیار موفق شد که پردهای از ایران برای کعبه بفرستد.[۳۲]
پس از تشکیل عربستان سعودی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حق انحصاری مصریان در آماده کردن پرده کعبه تا حدود سال 1344ق. ادامه یافت.[۳۳]به سال 1345ق. روابط مصر و حجاز تیره شد و پرده از مصر نیامد. عبدالعزیز، پادشاه عربستان، پرده را در عربستان فراهم کرد و در روز عید قربان همان سال بر کعبه آویخت.[۳۴]وی با فراخواندن بافندگانی از هند به سال 1346ق. کارگاهی را برای بافت پرده در محله اجیاد مکه بنیان نهاد.[۳۵]بدینگونه به سال 1346ق. نخستین پوشش بافت مکه از حریر طبیعی و به رنگ مشکی فراهم شد.[۳۶]
پوشش کعبه تا سال 1358ق. در کارگاه یاد شده فراهم میشد تا اینکه دولت مصر از عبدالعزیز خواست اجازه دهد که پوشش دیگر بار از مصر حمل شود. عبدالعزیز این درخواست را پذیرفت و آن کارگاه تعطیل شد و پرده بار دیگر از مصر آمد.
اختلاف جمال عبدالناصر با عربستان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به سال 1382ق. میانه جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر، و ملک سعود، پادشاه عربستان، بههم خورد. پرده کعبه از مصر تا بندر جده حمل شد؛ ولی بر اثر اختلاف میان مسؤولان سعودی و فرمانده کشتی مصری، پرده و حاجیان مصری به آن کشور بازگشت داده شدند. در آن سال، سعودیها در کارگاه تعطیل شده عبدالعزیز، قطعههایی را یافتند که از تنظیم آنها پردهای کامل پدید آمد و در روز دهم ذیحجه 1382ق. بر کعبه پوشانده شد.[۳۷]از آن هنگام تاکنون، پرده کعبه در مکه فراهم میشود. کارگاه پردهبافی در مدخل مکه در زمینی به مساحت 150 هزار متر مربع قرار دارد و دارای ابزارهای نساجی و بافندگی دستی و نیز دستگاههای جدید است.[۳۸]
جنس و رنگ پرده کعبه در طول تاریخ[ویرایش | ویرایش مبدأ]
جنس پرده کعبه در زمانهای مختلف، متفاوت بوده است. برپایه روایتی از امام صادق(ع) جنس پرده در روزگار آدم(ع) از پشم یا موی حیوانات، در زمانه ابراهیم(ع) از الیاف گیاهی، و در ایام سلیمان(ع) از نوعی بافت عربی یا قباطی بوده است.[۳۹]
قبل از ظهور اسلام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر پایه برخی گزارشهای تاریخ جاهلی، شاه تُبَّع خانه را با پوششی از برگ درخت نخل پوشاند و سپس پارچهای یمنی روی آن کشید و سرانجام با پارچهای نرم و نازک و لطیف، آن را پوشاند. جانشینان وی نیز پس از او، خانه خدا را با پارچههای یمنی قرمز راهراه میپوشاندند.[۴۰]نیز گفته میشود که در آستانه ظهور اسلام، جنس پوشش کعبه از خز، موی بافته شده و یا پوست[۴۱]و رنگ آن سبز یا زرد با نقشه راهراه یمنی و یا پارچههای عراقی بوده است.[۴۲]
در گزارشهای تاریخی دیگر، نَتیلة بنت جنان، مادر عباس بن عبدالمطلب، نخستین زنی دانسته شده که در روزگار جاهلیت بر پایه نذری، پوششی از جنس دیباج برای خانه کعبه فراهم نمود. گروهی آن را پوشش داخلی خانه و نه پرده کعبه دانستهاند.[۴۳]
بعد از ظهور اسلام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پس از ظهور اسلام نیز پیامبر(ص) برای خانه کعبه، پوششی از پارچههای یمنی یا پارچهای سفید با بافتی عربی فراهم کرد.[۴۴]پس از ایشان در روزگار ابوبکر و عمر، پرده کعبه از جنس «قباطی» بود که نوعی پارچه مصری است. عثمان نیز پرده را از گونه «قباطی» یا بردهای یمانی فراهم میکرد.[۴۵]خلیفههای پسین نیز جامهای از پارچههای یمنی یا پارچههای سفید مصری بر خانه کعبه میپوشاندند.[۴۶]گفتهاند که خالد، نتیله، معاویه، یزید، ابن زبیر و حجاج کعبه را با دیباج پوشاندهاند.[۴۷]درباره نخستین کسی که از دیباج به این منظور استفاده کرد، روایتهای گوناگون در دست است.[۴۸]
در روزگار هشام بن عبدالملک نیز پردهای از جنس دیباج را در ایام حج بر خانه کعبه میآویختند و در روز عاشورا پوششی دیگر بر آن مینهادند[۴۹]که از جنس آن گزارشی در دست نیست. در دوران عباسیان، مامون در هر سال، سه بار پرده کعبه را تعویض میکرد: یکبار در روز ترویه با دیباج سرخ، بار دوم در اول رجب با قباطی، و بار سوم در بیست و هفتم رمضان با دیباج سفید.[۵۰]
در روزگار فاطمیان هم جنس پرده کعبه از دیباج و به رنگ سفید بوده است.[۵۱]اما محمود[۵۲]یا محمد بن سبکتکین آن را به سال 466ق. با دیباج زرد پوشاند.[۵۳]سپس ناصر عباسی پوششی سبز از دیباج به کعبه پوشاند[۵۴]و به سال 621ق. پردهای به رنگ سیاه به کعبه آویخت.[۵۵]
به سال 644ق. شخصی به نام عفیف بن منعه پردهای سیاه از جنس پنبه به آن پوشاند.[۵۶]
به سال 868ق. ملک ظاهر دیگر بار پردهای از جنس دیباج بهرنگ سفید برای کعبه فرستاد. پس از وی دیگر بار پوشش سیاه بهکار رفت که تاکنون ادامه دارد.[۵۷]
مراسم جامه کعبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پردهگذاری کعبه در دوره معاصر با آیینی ویژه صورت میگرفته است. هنگام ارسال پرده از مصر در شب پانزدهم ذیقعده، جامه از قاهره با قطار باربری برده میشد و هنگام رسیدن محمل به سوئز، از آن استقبال رسمی انجام میگرفت.[۵۸]در بامداد روز شانزدهم ذیقعده، همه وسایل و جامهها و محمل بر کشتی ویژه انتقال محمل و همراهان آن نهاده و به سوی جده بارگیری میشد و در جده نیز جشنی به مناسبت ورود محمل به صورت رسمی برگزار میگشت. در روز بیست و سوم ذی القعده، کاروان محمل، جده را به قصد مکه مکرمه ترک میکرد و در صبح روز 25 ذیقعده به آن شهر وارد میشد. جامه در مکه پس از تنظیم شهادتنامه شرعی در حضور دانشوران و بزرگان در اختیار بزرگ پردهدار کعبه قرار میگرفت و تا صبح روز عید قربان در خانه او به ودیعت میماند. آنگاه در آن روز بر دوش مردان به سوی کعبه حمل و پس از برداشته شدن جامه پیشین و شستن کعبه با گلاب، بر آن نهاده میشد. در اینحال، معمولاً مسجدالحرام به علت حرکت مردم به سوی منا خالی از جمعیت است و تنهااندکی در مکه باقی میمانند.[۵۹]
مراسم جشن جامه تا سال 1372ق./1953م. بههمین صورت برگزار میگشت و تنها گاه برخی تغییرات جزیی در آن رخ میداد. از این هنگام به بعد، محل آغاز مراسم به «میدان الخفیر» در عباسیه انتقال یافت و این مکان جایگاهی رسمی برای جشن سالانه گشت. پس از چندی، ایستگاه «کوبری اللیمون» جایگزین ایستگاه «عباسیه» شد. کاروان محمل و جامه از این ایستگاه به قطار اختصاصی انتقال مییافت و بهسوی سرزمین حجاز روانه میگشت.[۶۰]در مصر نیز مراسم حرکت جامه در خیابانهای قاهره به سال 1372ق. لغو شد و تنها مراسمی ویژه در مسجد الحسین(ع) برگزار میشد.[۶۱]
از هنگام فراهم کردن پرده کعبه در مکه، بر پایه گزارش ابراهیم رفعت پاشا که بارها در سمت امیر الحاج در مراسم حج حضور داشته، جامه کعبه در روز بیست و هفتم شوال از جایگاه نخست خود در وزارت دارایی به سوی «جمالیه» حرکت داده میشود. در پیشاپیش این کاروان، رئیس کارگاه جامه یا مامور جامه با لباسهای ویژه قرار میگیرد و آنگاه که به میدان صلاحالدین وارد میشوند، مراسم جشن آغاز میگردد. در اینحال، گروهی به تلاوت آیاتی از قرآن کریم میپردازند و شبزندهداری میکنند. صبح روز بعد، امیر الحاج کاروان در حالی که با نیروهای ارتشی و نظامی و بسیاری از بزرگان همراهی میشود، به سوی عباسیه حرکت مینماید.[۶۲]
شیوه نصب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
شیوه نصب پرده کعبه در دوره معاصر چندان تغییر نکرده است. جامه کعبه از ده قطعه تشکیل میشود که هشت قطعه آن اصلی است. این قطعات دو به دو، بر هر یک از دیوارهای چهارگانه کعبه آویخته میشوند. سپس پرده بیرونی در کعبه همراه پرده درِ پلههای درونی معروف به «باب التوبه» نصب میگردند. هر یک از این قطعهها بسیار بزرگ است. نخست آنها را یک به یک بر زمین مسجدالحرام پهن میکنند و سپس هر یک را در جای خویش منظم میسازند. سپس قطعههای هر سمت از کعبه همراه آیات قرآن (سوره بقره، آیه 128) بر کمربند به هم دوخته میشود.
آنگاه قطعههای هر سمت را لوله میکنند و محکم گرداگرد هم میپیچند و با طناب میبندند. در این هنگام، شماری از مردان بر بام کعبه رفته، طنابهای خویش را به زمین مطاف میفرستند و قطعههای جامه را به آن طنابها متصل میکنند و جامه را بر بام کعبه بالا میکشند. سپس قطعههای ویژه هر سمت را بر بالای دیوار کوتاه کعبه قرار داده، طنابهای ویژه را در حلقههایی که بر پیرامون دیوار از روی بام قرار گرفته، گره میزنند. قطعههای جامه نو در یک سمت از دیوار بام کعبه به صورت لوله شده قرار میگیرند و جامه پیشین نیز طبق معمول بر کعبه نهاده میشود. اینکار در هشتم ذیحجه به انجام میرسد.
روز دهم ذیحجه در صبح عید قربان، شماری از مردان بر بام کعبه بالا رفته، طنابهای جامه کهن کعبه را از نقاط اتصال آن جدا میکنند و آنرا بر زمین مطاف قرار میدهند. در همان هنگام، گروهی دیگر طنابهای بسته شده بر جامه تازه را میگشایند. بدینسان، جامه نو بر کعبه قرار داده میشود. سپس گروهی مشغول دوختن قطعههای جامه در ارکان چهارگانه کعبه میشوند. جامه کهن را هم به سوی خانه پردهدار کعبه حمل میکنند.[۶۳]پرده درون کعبه نیز هرچند سال یکبار تعویض میشود؛ زیرا در برابر آفتاب نیست و نیز بر اثر دست مالیدن فرسوده نمیشود.[۶۴]
سرنوشت جامه کهن کعبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ابن فضل الله عمری درباره سرنوشت جامه کهن کعبه آورده است: این جامه در اختیار اشراف و بنیشیبه قرار میگرفت و از آنپس با تقسیم کردن و ارسال آن به دیگر مناطق بهعنوان تبرّک، هدایا و مبالغی را بهدست میآوردند.[۶۵]سمهودی گزارش داده که هنگام رسیدن جامه جدید، بزرگ خادمان، جامه کهن را میان خدمتگزاران و افراد دلخواهش تقسیم میکرد و قسمتی را نیز برای سلطان مصر میفرستاد. پس از آن تا هنگام حکمرانی شریف حسین بن علی، جامه کعبه همواره میان امیران مکه و خاندان شیبی تقسیم میشد. هنگامی که ملک عبدالعزیز آل سعود به سال 1343ق. به حجاز دست یافت، جامه کعبه را همراه دیگر اجزای آن در اختیار خاندان شیبی قرار داد. این وضعیت در دوران ارسال جامه از مصر و نیز هنگامی که دولت سعودی به ساخت جامه در کارگاه جامهبافی اجیاد در مکه اقدام نمود، تداوم یافت. از آنپس، جامه به صورت یکی از حقوق قطعی شیبیان درآمد و پردهداران به دلخواه خود در آن تصرفکردند. تقسیم جامه در میان بزرگان خاندان شیبی بهطور مساوی انجام میشود و تنها رئیس و کلیددار کعبه دارای دو سهم از جامه است.[۶۶]از سال 1378ق. دولت عربستان فروش جامه کعبه را ممنوع اعلام کرده و در ازای آن، سالانه مبلغی در اختیار شیبیان قرار میدهد.[۶۷]
برای نصب پرده جدید، هر سال پیش از تغییر پوشش خانه کعبه، در روز عرفه یا عید قربان[۶۸]درون و بیرون آن با آب و گلاب شسته میشود و سپس با عطر، عنبر و عود خوشبو میگردد.[۶۹]امروزه انجام اینکار با بهرهگیری از دستگاههای مکانیکی بالا برنده، آسان شده است.[۷۰]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص235؛ وسائل الشیعه، ج13، ص208.
- ↑ المصنف، ج5، ص154؛ فتح الباری، ج3، ص366؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص289.
- ↑ صبح الاعشی، ج4، ص283؛ اسرار عرفانی حج، ص185-186.
- ↑ الرحلة الحجازیه، ص188؛ الکعبة و الکسوه، ص128.
- ↑ فتح الباری، ج3، ص365-366؛ السیرة الحلبیه، ج1، ص280؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص291؛ اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص230-231.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص249-250؛ تحفة الکرام، ص159؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص291-292.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص249-250؛ الارج المسکی، ص155.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص251؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص294.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص251؛ اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص231.
- ↑ فتوح البلدان، ج1، ص54؛ فتح الباری، ج3، ص366؛ نک: فقه السنه، ج1، ص760.
- ↑ وسائل الشیعه، ج13، ص208؛ جامع احادیث الشیعه، ج10، ص74.
- ↑ تاریخ الکعبة المعظمه، ص252.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص255.
- ↑ اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص232؛ السیرة الحلبیه، ج1، ص281.
- ↑ فتح الباری، ج3، ص367؛ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص260؛ صبح الاعشی، ج4، ص287-288.
- ↑ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص260-261؛ الاعلام، ص71-72.
- ↑ تاریخ طبری، ج6، ص366؛ الکامل، ج3، ص63؛ صبح الاعشی، ج4، ص285.
- ↑ المواعظ و الاعتبار، ج1، ص335؛ فی رحاب البیت العتیق، ج1، ص210؛ نک: کشف الارتیاب، ص361.
- ↑ السیرة الحلبیه، ج1، ص281؛ فی رحاب البیت العتیق، ج1، ص211؛ کشف الارتیاب، ص360.
- ↑ صبح الاعشی، ج4، ص283؛ بهجة النفوس، ج1، ص536؛ الکعبة و الکسوه، ص146.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص256؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص302.
- ↑ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص262-264؛ تجارب الامم، ج4، ص119.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص264؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص305.
- ↑ سفرنامه، ص131.
- ↑ البدایة و النهایه، ج13، ص200.
- ↑ تاریخ ابن خلدون، ج3، ص513؛ الکامل، ج11، ص65؛ نهایة الارب، ج23، ص284.
- ↑ البدایة و النهایه، ج14، ص55؛ الاعلام، ص59-63.
- ↑ کشف الارتیاب، ص360.
- ↑ شفاء الغرام، ج1، ص124؛ عجائب الآثار، ج1، ص30؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص318.
- ↑ التحفة اللطیفه، ج2، ص107؛ شفاء الغرام، ج1، ص123؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص317.
- ↑ الضوء اللامع، ج4، ص26؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص320.
- ↑ النجوم الزاهره، ج15، ص364؛ مستدرکات اعیان الشیعه، ج6، ص176؛ انباء الغمر بابناء العمر، ج8، ص64.
- ↑ شفاء الغرام، ج1، ص125؛ التاریخ القویم، ج3، ص569؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص345.
- ↑ شفاء الغرام، ج1، ص125؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص346؛ الکعبة و الکسوه، ص168.
- ↑ الکعبة و الکسوه، ص172؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص347.
- ↑ فی رحاب البیت العتیق، ج1، ص215؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص348.
- ↑ فی رحاب البیت العتیق، ج1، ص215؛ نک: تاریخ الکعبة المعظمه، ص331-332؛ الکعبة و الکسوه، ص175-178.
- ↑ نک: تاریخ الکعبة المعظمه، ص359-360؛ الکعبة و الکسوه، ص172؛ آثار اسلامی، ص86.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص235؛ وسائل الشیعه، ج13، ص208؛ جامع احادیث الشیعه، ج10، ص75.
- ↑ اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص249-250؛ فتح الباری، ج3، ص376؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص338.
- ↑ صبح الاعشی، ج4، ص283؛ فتح الباری، ج3، ص366؛ عمدة القاری، ج9، ص234.
- ↑ التاریخ القویم، ج3، ص574؛ الکعبة و الکسوه، ص191-194.
- ↑ تاریخ مکة المشرفه، ج1، ص119؛ منائح الکرم، ج1، ص373؛ المفصل، ج2، ص129.
- ↑ فتوح البلدان، ج1، ص54؛ فتح الباری، ج3، ص365.
- ↑ فتح الباری، ج3، ص366؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص297.
- ↑ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص253؛ فتوح البلدان، ج1، ص54-55؛ فقه السنه، ج1، ص760.
- ↑ فتوح البلدان، ج1، ص54-55؛ الروض الانف، ج1، ص42؛ فتح الباری، ج3، ص366-367؛ عمدة القاری، ج9، ص234.
- ↑ نک: فتح الباری، ج3، ص367؛ عمدة القاری، ج9، ص235.
- ↑ تاریخ طبری، ج6، ص366؛ فتح الباری، ج3، ص367؛ نک: فقه السنه، ج1، ص761.
- ↑ السیرة الحلبیه، ج1، ص281؛ نک: تاریخ الکعبة المعظمه، ص301، 306.
- ↑ فتح الباری، ج3، ص367؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص306.
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص354؛ عمدة القاری، ج9، ص235؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص309.
- ↑ فتح الباری، ج3، ص367؛ شفاء الغرام، ج1، ص122؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص306.
- ↑ فتح الباری، ج3، ص367.
- ↑ صبح الاعشی، ج4، ص287؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص306-307.
- ↑ البدایة و النهایه، ج13، ص200؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص309.
- ↑ منائح الکرم، ج3، ص66؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص316؛ آثار اسلامی، ص85.
- ↑ الرحلة الحجازیه، ص192-193.
- ↑ الرحلة الحجازیه، ص194.
- ↑ النجوم الزاهره، ج7، ص389؛ المواعظ و الاعتبار، ج3، ص505-506.
- ↑ مرآة الحرمین، ج1، ص10-11.
- ↑ مرآة الحرمین، ج1، ص7-10.
- ↑ التاریخ القویم، ج4، ص232-233، 272-273؛ کعبه و جامه آن، ص111.
- ↑ رحلة ابن جبیر، ص54؛ التاریخ القویم، ج3، ص581-582؛ کعبه و جامه آن، ص117.
- ↑ کعبه و جامه آن، ص111-112؛ تحصیل المرام، ج1، ص160.
- ↑ تاریخ الکعبة المعظمه، ص448-449.
- ↑ التاریخ القویم، ج4، ص15-16.
- ↑ التاریخ القویم، ج3، ص569؛ الرحلة السریه، ص230؛ آثار اسلامی، ص85.
- ↑ امتاع الاسماع، ج1، ص391؛ تاریخ الکعبة المعظمه، ص436-437.
- ↑ الموسوعة العربیة العالمیه، ج19، ص320.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- آثار اسلامی مکه و مدینه: رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۸۶ش.
- اخبار مکه: الازرقی (درگذشت ۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، ۱۴۱۵ق.
- اخبار مکه: الفاکهی (درگذشت ۲۷۹ق)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۱۴ق.
- اسرار عرفانی حج: محمد تقی فعالی، تهران، مشعر، ۱۳۸۷ش.
- امتاع الاسماع: المقریزی (درگذشت ۸۴۵ق)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
- انباء الغمر بابناء العمر: ابن حجر العسقلانی (درگذشت ۸۵۲ق)، به کوشش محمد عبدالمعید خان، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۶ق.
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (درگذشت ۷۷۴ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
- تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (درگذشت ۸۰۸ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق.
- تاریخ الخلفاء: السیوطی (درگذشت ۹۱۱ق)، به کوشش محمد عبدالحمید، مصر، مطبعة السعاده، ۱۳۷۱ق.
- التاریخ القویم: محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
- تاریخ الکعبة المعظمه: حسین عبدالله باسلامه، به کوشش یوسف الثقفی، ریاض، دار ملک عبدالعزیز، ۱۴۱۹ق.
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (درگذشت ۳۱۰ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق.
- تجارب الامم: ابوعلی مسکویه (درگذشت ۴۲۱ق)، به کوشش امامی، تهران، سروش، ۱۳۷۹ش.
- تحصیل المرام: محمد بن احمد الصباغ (درگذشت ۱۳۲۱ق)، به کوشش ابن دهیش، ۱۴۲۴ق.
- تحفة الکرام: محمد مهدی بحر العلوم (درگذشت ۱۲۱۲ق)، به کوشش جلالی و غفوری، تهران، مشعر، ۱۴۲۵ق.
- التحفة اللطیفه: شمس الدین السخاوی (درگذشت ۹۰۲ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
- جامع احادیث الشیعه: اسماعیل معزی ملایری، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۹۹ق.
- رحلة ابن جبیر: محمد بن احمد (درگذشت ۶۱۴ق)، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م.
- الرحلة الحجازیه: محمد لبیب البتنونی، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۳۲۸ق.
- الروض الانف: السهیلی (درگذشت ۵۸۱ق)، به کوشش عبدالرؤوف، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۹ق.
- السیرة الحلبیه: الحلبی (درگذشت ۱۰۴۴ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۰ق.
- شفاء الغرام: محمد الفاسی (درگذشت ۸۳۲ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
- صبح الاعشی: احمد القلقشندی (درگذشت ۸۲۱ق)، به کوشش زکار، دمشق، وزارة الثقافه، ۱۹۸۱م.
- الضوء اللامع: شمس الدین السخاوی (درگذشت ۹۰۲ق)، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
- عجائب الآثار: عبدالرحمن الجبرتی (درگذشت ۱۲۲۷ق)، بیروت، دار الجیل.
- عمدة القاری: العینی (درگذشت ۸۵۵ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (درگذشت ۸۵۲ق)، بیروت، دار المعرفه.
- فتوح البلدان: البلاذری (درگذشت ۲۷۹ق)، به کوشش صلاح الدین، قاهره، النهضة المصریه، ۱۹۵۶م.
- فقه السنه: سید سابق، بیروت، دار الکتاب العربی.
- فی رحاب البیت العتیق: محیی الدین احمد امام، اندلس، دار قرطبه.
- کعبه و جامه آن: محمد الدقن، ترجمه: انصاری، تهران، مشعر، ۱۳۸۴ش.
- کشف الارتیاب: سید محسن الامین (درگذشت ۱۳۷۱ق)، به کوشش امین، مکتبة الحریس، ۱۳۸۲ق.
- مرآة الحرمین: ابراهیم رفعت پاشا (درگذشت ۱۳۵۳ق)، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۴۴ق.
- مستدرکات اعیان الشیعه: حسن الامین، دمشق، دار التعاریف، ۱۴۰۸ق.
- المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (درگذشت ۲۱۱ق)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی.
- المفصل: جواد علی، دار الساقی، ۱۴۲۴ق.
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (درگذشت ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
- منائح الکرم: علی بن تاج الدین السنجاری (درگذشت ۱۱۲۵ق)، به کوشش المصری، مکه، جامعةام القری، ۱۴۱۹ق.
- المواعظ و الاعتبار: المقریزی (درگذشت ۸۴۵ق)، به کوشش خلیل المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- الموسوعة العربیة العالمیه: مؤسسة اعمال الموسوعة للنشر، ریاض، ۱۴۱۹ق.
- نهایة الارب: احمد النویری (درگذشت ۷۳۳ق)، قاهره، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، ۱۴۱۲ق.
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (درگذشت ۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت: ۱۴۱۲ق.