اندلس
اطلاعات عمومی | |
---|---|
دین رسمی | اسلام |
جمعیت کل | (2011)8.424.102 |
مساحت | (17٫2٪ از اسپانیا) |
حکومت | مسلمانان، رومیان |
پایتخت | قرطبه |
شهرهای مهم | المریه (المریا)، قادش (کادیز)، قرطبه (کردوبا)، غرناطه (گرانادا)، ولبه (اوئلوا)، جیان (خائن)، مالقه (مالاگا)، و اشبیلیه (سیویل) |
اسلام | |
پیشینه اسلام | قرن دوم |
جمعیت مسلمانان | یک میلیون |
تاریخ تشیع | |
حکومتها | فینیقیها، کارتاژها، رومیان، مسلمانان |
اَندُلُس بخشی از شبه جزیره ایبری در جنوب شرقی پرتغال، در حاکمیت 800 ساله مسلمانان بوده است. در حال حاضر تعداد مسلمانانی که در اسپانیا زندگی میکنند یک میلیون نفر است که 10% از آنها اسپانیایی و باقی مسلمانان، مهاجران کشورهای اسلامی میباشند.
مسلمانان برای نشر اسلام به اندلس لشکر کشیدند و با فتح اندلس پیشروی مسلمانان در مناطق شمال افریقا و اسپانیا کامل شد.
علاوه بر شوق زیارت حرمین شریفین و مجاورت حرم نبوی وجود مراکز و مدارس علمی و نهادهای فرهنگی در سرزمین های اسلامی مانند مدینه و عراق و خراسان و ... انگیزه دانشوران و محدثان و ادیبان را برای سفر به این شهرها فراهم میکرد. حاجیان اندلسی راهی طولانی را طی میکردند تا خود را به قاهره رسانده تا همراه کاروان مصر خود را به مراسم حج برسانند.
راه حاجیان اندلس و مغرب دارای سختیهای بسیاری بود که حتی در سفرنامهها نیز به آن اشاره شده است با این حال حاجیان مغرب و اندلس مشتاقانه به این سفر میرفتند و شاید تحمل این سختیها بود که لقب الحاج را برای آنان مهم ساخته بود که دارای اعتبار اجتماعی بالا نزد مردم اندلس بود.
میقات اهل مغرب و اندلس، رابُغ بود که در محاذات جحفه قرار داشت. دانشوران اندلس اشتیاق فراوان به اقامت در حرمین داشته و در سخنان و سرودههای خود این تمایل را آشکار کردهاند. سفر به سرزمین وحی و مدینه منوره و امور حج همواره از مطالب مطروحه در گزارشات و سفرنامه های دانشوران اندلس بوده است.
وجه تسمیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در نامگذاری اندلس وجوه گوناگون گفتهاند. برخی برآنند که کلمه اندلس (در اسپانیایی: Andalucía) از واندِلیشیا به معنی سرزمین واندالها، سلسله حاکم بر آن منطقه از429 تا 408ق. م. است.[۱] برخی احتمال دادهاند کلمه اندلس از عبارتی آلمانی به معنی «حصه و سهمی از زمین» گرفته شده باشد.[۲] در احتمال دیگر، گویند که آنجا را به نام نخستین ساکنانش در گذشتهها که قومی با نام اَندَلُوش بوده، اندلس نامیدهاند.[۳]
موقعیت جغرافیایی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نام یونانی این منطقه، ایبریا و تلفظ رومی آن اسپانیا است.[۴] شبه جزیره ایبری در جنوب غربی اروپا و شامل اسپانیا و پرتغال بوده و با کوههای پیرنه از بقیه اروپا و با تنگه جبل الطارق از افریقای شمالی جدا شده است.[۵]در منابع جغرافیایی مسلمانان، جزیره اندلس به همه شبه جزیره ایبری یعنی اسپانیا و پرتغال فعلی اطلاق میشده است[۶] که مرزهای آن از شرق و شمال به کشورهای روم، از جنوب به مدیترانه، و از غرب به اقیانوس مغربی ختم میشد.[۷] اندلس در دوره حکومت مسلمانان به پنج ولایت تقسیم گردید و در هر ولایت حاکمی مستقل نصب می شد.[۸] (تصویر شماره 4) اندلس امروزه بزرگترین استان اسپانیا و از نظر تقسیمات کشوری شامل هشت شهرِ المریه (المریا)، قادش (کادیز)، قرطبه (کردوبا)، غرناطه (گرانادا)، ولبه (اوئلوا)، جیان (خائن)، مالقه (مالاگا)، و اشبیلیه (سیویل) است.[۹]
مسلمانان در اندلس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در سال 92ق. موسی بن نُصَیر، حاکم اِفریقیه، سپاهی به فرماندهی، طارق بن زیاد، روانه اندلس کرد. طارق توانست در کمتر از یک سال همه مناطق اندلس را تسخیر کند.[۱۰] تاریخ اندلس در دوران 800 ساله مسلمانان به چند دوره تقسیم میشود: حکومت امویان اندلس، که در این دوره، بیش از 16 امیر اموی، از عبدالرحمن داخل تا هشام بن محمد، به حکومت رسیدند.[۱۱] دوره حکومت مُرابطون ،[۱۲] دوره حکومت موحدون [۱۳] و حکومت خاندان بنینصر. پس از سقوط موحدون و سیطره مسیحیان بر سراسر اسپانیا، حاکمیت مسلمانان بر سرزمینهای اندلس یکسره برچیده شد.[۱۴]
با ورود اسلام به منطقه اندلس، ترکیب جمعیتی آن به صورت اکثریت مسلمان[۱۵]، مسیحیان عرب زبان(مستعربون)[۱۶] و یهودیان[۱۷] [۱۸]قابل شناسایی بود.
فرهنگ و علوم اسلامی در اندلس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در اندلس تمدنی شکوفا شکل گرفت. ویژگی این تمدن، تسامح و مدارای فرهنگی و همزیستی مسالمتآمیز بود[۱۹].
- مذهب رسمی در اندلس، مالکی بود که از اواخر سده دوم ق. از روزگار عبدالرحمن داخل تثبیت یافت.[۲۰]
- دانشهای اسلامی اندلس درحدیث، تفسیر و علوم قرآنی بهویژه در قرائت، گرایش به دانش مردم مدینه بود و روایت وَرش، راوی مصری نافع، مورد توجه اندلسیان بود. محمد بن عمر خیرون معافری نخستین کسی بود که در قرائت نافع پژوهش کرد. او به مکه آمد و حج نیز به جا آورد.[۲۱]
- عرفان، فلسفه، کلام و دیگر علوم عقلی، متفکرانی بزرگ در این حوزه ظهور یافتند، مانند: ابن مَسره (درگذشت 319ق.)، ابن جَبیرول (درگذشت 450ق.)، ابن حَزم اندلسی (درگذشت 456ق.)، ابن باجه (درگذشت 533ق.)، ابن طُفَیل (درگذشت 581ق.)، ابن رُشْد قرطبی (درگذشت 595ق.)، و ابن سَبعین (درگذشت 669ق.)
- عرفان نظری، ابن عربی (درگذشت 638ق.) مدتی مجاور مکه شد و کتاب الفتوحات المکیه او محصول این دوران است.[۲۲]
- دانش تاریخ در اندلس از همان سدههای نخستین مورد توجه بود. از عبدالملک بن حبیب مِرداسی قرطبی (درگذشت 239ق.) که حج گزارد و به مدینه نزد مالک بن انس آمد، بهعنوان نخستین تاریخنگار اندلس یاد کردهاند.[۲۳]
- شعرسرایی، سبکی ویژه در شعرسرایی موسوم به مُوَشَّحات با تنوعاتش در اندلس شکل گرفت و رشد یافت، که نشانگر شوق زیارت حرمین در ادیبان و دانشوران اندلس بود.[۲۴]
- معماری اندلس و بهکارگیری نقوش تزیینی ویژه و سبکی خاص که به معماری اندلسی شهرت یافته، نشان دهنده رشد فنون، هنرها و صنعتها در غرب اسلامی است. مسجد جامع قرطبه و ساختار قوسها، طاقها، آجرهای سرخ رنگ، سنگ سفید، تنوع رنگها و نقشهای آنها ویژگی اینگونه معماری است.[۲۵]بعد از فتح اندلس، مسلمانان به ثروتها و گوهرهای بسیار دست یافتند. برای نمونه، در میان این یافتهها، گوهرهای گرانبهای متعلق به حضرت سلیمان با نام مائده سلیمان به دست آمد که از طلای خالص بود و حلقههایی از طلا و زَبَرجَد داشت و آن را ولید بن عبدالملک در تزیین میزاب (ناودان) کعبه به کار برد.[۲۶]
حجگزاری از اندلس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
افزون بر حرمین و اهتمام کلی مسلمانان اندلس و مغرب به حجگزاری، بهره بردن از مراکز و مدارس علمی و نهادهای فرهنگی عراق، خراسان، شام و مصر، انگیزه سفر و کوچ دانشوران و محدثان و ادیبان اندلسی میشد.[۲۷]
راه حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حاجیان مغربی و اندلسی راهی طولانی برای رسیدن به اسکندریه و قاهره را پیموده، همراه کاروان مصر راهشان را به مکه ادامه میدادند. مسیر این حاجیان یکبار از سمت سیسیل (صِقِلیه) و رسیدن به اسکندریه و از آنجا از طریق زمینی بود. بار دیگر از راه خشکی مسیری را در شمال قاره سیاه پیموده، رهسپار قاهره میشدند.[۲۸] در دوره فاطمیان، در قرن چهارم و پنجم ق. بیشتر حاجیان اندلس و نیز اهل مغرب و افریقیه از راه دریایی و خشکی به مصر میرسیدند و سپس از راه مصر و در منازل به سفر ادامه میدادند.[۲۹] مسیر دریایی حاجیان اندلس به طور تقریبی بر همان مسیر سفر ابن جبیر منطبق است. اندلسیان مشتاق حجاز و حج و طالبان علم، سفرشان را از یکی از شهرهای اندلس مانند سِبته آغاز کرده، سپس از سواحل ساردنی و سیسیل تا بندر اسکندریه آمده، بر نیل نشسته تا قاهره و از آنجا به بندر عیذاب بر کناره دریای سرخ میرسیدند. در آنجا حاجیان به کشتی مینشستند و آنگاه به جده فرود میآمدند و با کاروان به سوی مکه میرفتند. در مسیر بازگشت به اندلس، کسانی که قصد رفتن به جزیره اندلس داشتند، از قیروان به تونس رفته، آنگاه برکشتی نشسته، تا محلی به نام تِنِس میرسیدند یا به تاهرت رفته و از آنجا به ناحیه تدمیر رسیده، سپس رهسپار قرطبه می شدند.[۳۰]
موانع و سختی های سفر حج گزارن اندلس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
درباره سختی راه حاجیان اندلس، گفتههای صاحبان تجربه در منابع بازتاب یافته است. از جمله، ابن خلدون به حجگزاران اندلسی و مغربی پند میداد که در گذر از این منازل، بیشتر از هرچیز، باید صبر و تحمل داشت.[۳۱] حاجیان اندلس مسیر چند هزار کیلومتری را میبایست سپری کنند. شاید تحمل این سختیها، لقب الحاج را برای حجگزاران مغرب و اندلس مهم ساخته بود.[۳۲] اعتبار اجتماعی این عنوان نزد اهل اندلس بسیار بوده و خاندانهایی که در اندلس به ابن الحاج مشهورند، کم نیستند.[۳۳]
یکی از مشکلات حجگزاران اندلس، اجاره کردن کشتیهای مسیحیان برای انجام سفر از افریقیه تا اسکندریه بوده است. مشکل دیگر حجگزاران اندلسی، اخذ مالیات (مُکُوس) بود که بر حسب خواسته باجگیران افزایش مییافت و در بندرهای گوناگون مانند صعید، قُلزَم (دریای سرخ) در مرزهای اسکندریه و فرما[۳۴] گرفته میشد. سفرنامهنویسان مغربی و اندلسی مانند ابوحامد غَرناطی، ابن جُبیر، عَبدری، ابن بَطوطه، تُجیبی، و بَلَوی دیدههای خود را از سختگیریهای مالیاتبگیران نگاشتهاند.
گزارش ابن مُجاور (درگذشت 690ق.) که از مناطق شرقی به حج آمده و شاهد سختگیری بر مغربیان و اندلسیان و اخذ مالیات افزون بر توانشان بود، تاییدی بر گزارش سفرنامهنویسان اندلسی است. بر این اساس، پارهای از فقیهان اندلسی و مغربی در مواقع خطر وجوب حج را از مردمان این سرزمینها ساقط دانستهاند. ابوبکر طرطوشی، ابوبکر بن العربی، ابن رشد، لخمی، ابن طلحه، و ابوعمران فاسی نظریات و فتاوای فقهی در این زمینه طرح کرده و حجگزار اندلسی را در پارهای از زمانها مستطیع ندانستهاند. ابن رشد حج را در زمانه خود به دلیل عدم استطاعت، از مکلفان ساقط دانسته است.[۳۵]
میقات اندلسیان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
میقات اهل مغرب و اندلس، رابُغ بود که در محاذات جحفه قرار داشت.[۳۶] حاجیان اندلسی هنگامی که به سرزمین وحی میرسیدند، به مکانهای مورد توجهشان روی میآوردند. از جمله در جایی به نام شِعب المَبال که در میان دو مَازَم عرفه قرار داشت، نماز میگزاردند. این شعب همان جایی است که رسول خدا در حجة الوداع در آن فرود آمد و وضو ساخت و نماز مغرب و عشا به جای آورد.[۳۷]
دانشوران حجگزار اندلس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بهره بردن از محضر دانشورانی چون مالک بن انس که در اندلس شهرت یافته بود،[۳۸] در اواخر سده دوم ق. یکی از علل رواج سفر اندلسیان به حجاز بوده است.
- محمد بن بشیر معافری (درگذشت 198ق.) از کسانی است که حج گزارد و با مالک بن انس دیدار کرد.[۳۹]
- یحیی بن یحیی لیثی (درگذشت 234ق.) از بربرهای مَصْمُودی و راوی مُوَطّا مالک بن انس از محدثان مکه مانند سفیان ثوری حدیث شنید و از دانشوران مدینه و مصر نیز بهره برد.[۴۰]فرزند وی نیز که اهل دانش و زهد بود، مجاور مکه شد و همانجا وفات یافت.[۴۱] یکی از نوادگان لیثی که قاضی قرطبه بود، به حج رفت و از دانشوران مکه حدیث شنید.[۴۲]
- عبدالله بن مَسره (درگذشت 286ق.) از اندلس به مکه آمد، توانست در مکه صاحب اموال و مستغلات شود.[۴۳]
- زکریا بن خطاب تطیلی در 293ق. به شرق سفر کرد و حج گزارد و در مکه کتاب النسب زبیر بن بکار را از گروهی از اهل دانش آنجا فراگرفت و موطا مالک را نیز از ابراهیم حداد آموخت و روایت کرد.[۴۴]
- قاسم بن ثابت سرقسطی (درگذشت 302ق.) که کتاب العین فراهیدی را در اندلس رواج داد، با پدرش به مکه رفت و از برخی محدثان حدیث شنید.[۴۵]
- عبدالرحمن بن خلف اقلیشی به سال 349ق. راهی مکه گشت و در آنجا نزد ابوبکر آجری و ابوحفص جمحی به کسب دانش پرداخت.[۴۶]
- محمد بن صالح مَعافری (درگذشت 383ق.) از دانشوران حجگزار اندلس بود که در سفر حج نزد دانشوران بسیار شتافت و از مدارس و مراکز علمی سرزمینهای شرق دیدن کرد.[۴۷]
- ابومحمد اشبیلی (درگذشت 372ق.) حج به جای آورد و از محضر دانشمندان استفاده نمود.[۴۸]
- ابوعبدالله ورش (درگذشت 393ق.) به شرق سفر کرد و حج گزارد و از دانش شرقیان بهره برد.[۴۹]
- محمد بن احمد مفرج قرطبی (درگذشت 380ق.) از محدثان و دانشوران مکه و مدینه بهره برد.[۵۰]
- عثمان بن سعید اموی معروف به ابن صَیرَفی (درگذشت 444ق.) از دانشوران علوم قرآن و تفسیر بود و هشت بار حج گزارد.[۵۱]
- عمر بن حسن هوزنی (درگذشت 460ق.) در مسیر سفر به حجاز، صحیح بخاری را استماع کرد و روایت او را بسیاری از دانشوران اندلسی گزارش و ضبط کردند.[۵۲]
- ابوولید ایوب باجی فقیه، دانشور و متکلم اندلسی (درگذشت 474ق.) سالیانی در حجاز ماند و حج گزارد.[۵۳]
- احمد بن عمر عُذری (درگذشت 478ق.) نُه سال در مکه به سر برد و کتاب او نظام المرجان فی المسالک و الممالک اثری مهم در جغرافیا به شمار میرود.[۵۴]
- احمد بن عمر مَعافری، اهل مُرسیه، حج گزارد و به خراسان سفر کرد و با دانشوران آن دیار بهویژه دوستان و شاگردان ابوحامد غزالی دیدار کرد.[۵۵]
- محمد بن عبدالرحیم غرناطی معروف به ابوحامد (درگذشت 562ق.) که تحفة الالباب و نخبة الاعجاب را نوشت، به حرمین سفر کرد.[۵۶]
- ابوعبدالله مرسی به حجاز رفت. او همراه قافله حاجیان به مناطق گوناگون سفر کرد و حتی به خراسان رفت.[۵۷]
- محمد بن ابراهیم یقوری نویسنده کتاب اکمال الاکمال به مکه آمد و حج گزارد و به سال 707ق. در مراکش وفات یافت.[۵۸]
مجاورت حرمین[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دانشوران اندلس اشتیاق فراوان به اقامت در حرمین داشته و معمولا شماری از اهل اندلس پس از انجام حج، مجاور حرمین میشدند.
- علی بن احمد مالقی، نحوی و لغتشناس اندلسی، در شعری میگوید که جز سکونت در حجاز خواستی دیگر ندارد.[۵۹]
- عثمان غَماری اندلسی از دانشوران حجگزار که مدتی مجاور مسجدالحرام بود و سپس به زیارت مرقد نبوی رفت و مجاور آنجا شد[۶۰]
- سیدمحمد بن عبدالرحمن اندلسی مالکی از دانشوران سده نهم ق. که از جارالله بن فهد قرشی در مکه بهره برد و چندی مجاور حرم مکی بود.[۶۱]
- ابوالقاسم اندلسی نیز از کسانی بود که به مدینه آمد و مجاور حرم نبوی شد.[۶۲]
عوامل مؤثر بر مجاورت و مهاجرت اندلسیان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
میزان هجرت و مجاورت اندلسیان به حرم نبوی در سده ششم و هفتم ق. همزمان با نفوذ ممالیک (حک: 648-923ق.) کاهش یافت و نسبت به همه مجاوران به حدود 2% (26نفر) رسید؛ زیرا در این هنگام، بیشتر شهرهای اسلامی اندلس به دست مسیحیان افتاده و نفوذ اسلام تنها به غرناطه در جنوب اندلس منحصر شده بود.[۶۳] وجود درگیری و استبداد سیاسی در سرزمینهای مغرب و اندلس[۶۴] ونیز نابسامانی اقتصادی و مالی[۶۵] عاملی مهم در مهاجرت به شرق بود. بازاریابی برای کالاهای اندلسی، همسانی در مذهب فقهی مالکیان اندلس و مردم مدینه، ضرورت آشنایی و ارتباط با دیگر دانشوران سرزمین های اسلامی حاضر در مدینه، و مهمتر از همه شوق زیارت و مجاورت حرم نبوی از دلیلهای مهاجرت و کوچ فردی و جمعی اهل اندلس به مدینه منوره در سده 12ق. بوده است.
کتابهای حرمینی اندلسیان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
دانشوران اندلسی به نوشتن درباره حرمین اهتمام داشته و آثاری مهم نگاشتهاند.
- رُزَین بن معاویه عَبْدری سَرَقُسْطی (درگذشت 525ق.) مدتی مجاور حرمین بوده، دو کتاب با عنوانهای اخبار دارالهجره و اخبار مکه درباره حرمین و تاریخ مکه و مدینه نوشته که تنها گزارشهایی از آنها در منابع پسین بازمانده است. (← اخبار دارالهجره)
- ابوعبید بکری اندلسی(درگذشت 487ق.) کتاب معجم ما استعجم را نگاشته که از منابع مهم جغرافیای حجاز و جزیرة العرب است. تنظیم الفبایی دارد و مکانهای شناخته و ناشناخته حجاز و قبایل مقیم و مهاجر آنجا[۶۶] را شناسایی کرده است. بَکْری، به گفته دُوزی، از بزرگترین جغرافیشناسان اندلس است. وی در کتاب دیگرش، المسالک و الممالک، از راهها و منزلها سخن آورده و سرزمینهای گوناگون جهان اسلام را شرح داده است.[۶۷]
- ابن حَزْم اندلسی کتابی به نام حجة الوداع نوشته و در آن سازگار با روایتهای اهل سنت، گزارشی از واپسین حج پیامبر اسلام(ص) داده است.[۶۸]
- ابومحمد مَرجانی قُرطُبی، دانشور برجسته سده هشتم ق. بهجة النفوس و الاسرار فی تاریخ دار هجرة المختار را به تاریخ مدینه اختصاص داد. کتاب او در 10 باب و فصول گوناگون به تفصیل درباره تحولات، شخصیتها، مکانها و مساجد مدینه سخن گفته است.[۶۹]
- ابوعبدالله محمد بن محمد رُعَینی اندلسی مکی (درگذشت 954ق.) در رساله تتعلق بسدانة البیت الحرام و سبب ولایتهم لذلک درباره تاریخ پردهداری و حجابت کعبه پژوهش کرده است.[۷۰]
جستارهای وابسته[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ مراصد الاطلاع، ج1، ص123؛ دولة الاسلام فی الاندلس، ج1، ص50-51.
- ↑ نک: سلسلههای اسلامی جدید، ص54.
- ↑ نفح الطیب، ج1، ص122؛ جغرافیای تاریخی، ص450-451.
- ↑ دائرة المعارف الاسلامیه، ج5، ص1290.
- ↑ نک: جغرافیای تاریخی، ص451؛ دائرة المعارف فارسی، ج1، ص266.
- ↑ A history of medieval spain، p142؛ دائرة المعارف فارسی، ج1، ص266.
- ↑ حدود العالم، ص184؛ جغرافیای حافظ ابرو، ج1، ص265.
- ↑ جغرافیای تاریخی، ص457.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج10، ص323.
- ↑ نک: تاریخ فتح اندلس، ص30-38.
- ↑ تاریخ العلماء الاندلس، ج1، ص33-37؛ نک: سلسلههای اسلامی جدید، ص54.
- ↑ نک: مآسی الاندلس، ص195-198؛ سلسلههای اسلامی جدید، ص96.
- ↑ نک: سلسلههای اسلامی جدید، ص96؛ سلسلههای اسلامی جدید، ص99-100؛ نک: محنة العرب فی الاندلس، ص350-370.
- ↑ جمهرة الرحلات، ج1، ص114.
- ↑ تاریخ المسلمین، ص128-130؛ سلسلههای اسلامی جدید، ص55؛ موسوعة تاریخ الاندلس، ج1، ص68-71.
- ↑ نک: موسوعة تاریخ الاندلس، ج1، ص68-71.
- ↑ تاریخ المسلمین، ص133.
- ↑ سلسلههای اسلامی جدید، ص100.
- ↑ نک: محنة العرب فی الاندلس، ص339-345.
- ↑ نهایة الاندلس، ص73.
- ↑ التکملة لکتاب الصله، ج1، ص289.
- ↑ نفح الطیب، ج2، ص305-308.
- ↑ برای دیگر کتب تاریخی اندلس، نک: تاریخ الادب العربی، بروکلمان، ج3، ص86-91.
- ↑ تاریخ الادب العربی، فروخ، ج4، ص17-18؛ تاریخ الادب العربی، فروخ، ج4، ص410.
- ↑ نک: موسوعة تاریخ الاندلس، ج1، ص494-497.
- ↑ آثار البلاد، ص113؛ البدایة و النهایه، ج9، ص172؛ شفاء الغرام، ج1، ص158.
- ↑ الرحلات المتبادله، ص42.
- ↑ راه حج، ص14.
- ↑ تاریخ مکه، سباعی، ص276.
- ↑ البلدان، ص133-134؛ تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص242.
- ↑ رحلة الرحلات، ج1، ص252.
- ↑ راه حج، ص275.
- ↑ نک: رحلة الرحلات، ج1، ص24.
- ↑ احسن التقاسیم، ص213.
- ↑ رحالة الغرب، ص259.
- ↑ انس الساری، ص73.
- ↑ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص190؛ اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص197؛ حجاز در صدر اسلام، ص512.
- ↑ نفح الطیب، ج2، ص184-189.
- ↑ تاریخ قضاة الاندلس، ص4.
- ↑ التکملة لکتاب الصله، ج1، ص12-13، نفح الطیب، ج2، ص187.
- ↑ التکملة لکتاب الصله، ج1، ص285.
- ↑ نفح الطیب، ج2، ص189-191.
- ↑ تاریخ علماء الاندلس، ج1، ص294-296.
- ↑ تاریخ علماء الاندلس، ج2، ص211.
- ↑ نفح الطیب، ج2، ص217.
- ↑ تاریخ علماء الاندلس، ج1، ص357.
- ↑ تاریخ علماء الاندلس، ج2، ص119؛ الرحلات المتبادله، ص107.
- ↑ الرحلات المتبادله، ص106-108
- ↑ الرحلات المتبادله، ص106-108.
- ↑ نک: تاریخ علماء الاندلس، ج2، ص122-124.
- ↑ کتاب الصله، ج1، ص405-406؛ موسوعة مکة المکرمه، ج1، ص278.
- ↑ نفح الطیب، ج2، ص251.
- ↑ النجوم الزاهره، ج5، ص115.
- ↑ نک: تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص216-217.
- ↑ التکملة لکتاب الصله، ج1، ص66.
- ↑ الرحلات المتبادله، ص110.
- ↑ نفح الطیب، ج2، ص369-370.
- ↑ نفح الطیب، ج2، ص220.
- ↑ نک: نفح الطیب، ج3، ص207-209.
- ↑ التحفة اللطیفه، ج5، ص46-48.
- ↑ تاریخ مکه، طبری، ص480.
- ↑ تاریخ المدینه، ص96-97.
- ↑ المدینة المنورة فی العصر المملوکی، ص139.
- ↑ المغاربة فی المدینه، ص18.
- ↑ نک: المغاربة فی المدینه، ص13-24.
- ↑ نک: معجم ما استعجم، ج1، ص7.
- ↑ تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص219؛ تاریخ نوشتههای جغرافیایی، ص221.
- ↑ العقد الثمین، ج1، ص90؛ العقد الثمین، ج1، ص92.
- ↑ اثارة الترغیب، ج1، ص18.
- ↑ منائح الکرم، ج1، ص68، «مقدمه.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- آثار البلاد: زکریا بن محمد القزوینی (درگذشت 682ق.)، بیروت، دار صادر، 1998م.
- اثارة الترغیب و التشویق: محمد بن اسحق الخوارزمی (درگذشت 827ق.)، به کوشش الذهبی، مکه، مکتبة نزار، مصطفی الباز، 1418ق.
- احسن التقاسیم: المقدسی البشاری (درگذشت 380ق.)، قاهره، مکتبة مدبولی، 1411ق.
- اخبار مکه: الازرقی (درگذشت 248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
- الامامة و السیاسه: ابن قتیبه (درگذشت 276ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، الرضی، 1413ق.
- انس الساری و السارب: محمد بن القیسی (درگذشت 1042ق.)، به کوشش الفاسی، وزارة الدولة المکلفة بالشؤون الثقافیة و التعلیم، 1390ق.
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (درگذشت 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.
- بغیة الملتمس: احمد بن عمیره (درگذشت 599ق.)، مدینه، روخس، 1884م.
- البلدان: ابن الفقیه (درگذشت 365ق.)، به کوشش یوسف الهادی، بیروت، عالم الکتب، 1416ق.
- پویایی فرهنگ و تمدن اسلام و ایران: علی اکبر ولایتی، تهران، وزارت امور خارجه، 1378ش.
- تاج المفرق: خالد البلوی، به کوشش السائح، احیاء التراث الاسلامی.
- تاریخ ابن خلدون: ابن خلدون (درگذشت 808ق.)، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دار الفکر، 1408ق.
- تاریخ الادب العربی: عمر فروخ، بیروت، دار العلم للملایین، 1984م.
- تاریخ الادب العربی: کارل بروکلمان (درگذشت 1375ق.)، قم، دار الکتاب الاسلامی، 1429ق.
- تاریخ الاندلس: ناشناس، به کوشش عبدالقادر بوبایه، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1430ق.
- تاریخ العرب و حضارتهم فی الاندلس: خلیل ابراهیم السامرائی و دیگران، بیروت، دار المدار الاسلامی، 1999م.
- تاریخ علماء الاندلس: الازدی الحافظ (درگذشت 403ق.)، دار المصریة للتالیف، 1966م.
- تاریخ المدینة المنوره (نصیحة المشاور): ابن فرحون (درگذشت 769ق.)، به کوشش علی عمر، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، 1427ق.
- تاریخ المسلمین و آثارهم فی الاندلس: سید عبدالعزیز سالم، اسکندریه، مؤسسة شباب الجامعه.
- تاریخ فتح الاندلس: محمد ابن قوطیه (درگذشت 367ق.)، به کوشش ابیاری، ترجمه: شیخی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1378ش.
- تاریخ قضاة الاندلس: مالقی اندلسی، بیروت، دار الآفاق الجدیده، 1400ق.
- تاریخ مکه (اتحاف فضلاء الزمن): محمد بن علی الطبری (درگذشت 1173ق.)، به کوشش محسن محمد، قاهره، دار الکتاب الجامعی.
- تاریخ مکه از آغاز تا پایان دولت شرفای مکه: احمد السباعی (درگذشت 1404ق.)، ترجمه: جعفریان، تهران، مشعر، 1385ش.
- تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلام: کراچکوفسکی (درگذشت 1951م.)، تهران، علمی و فرهنگی، 1379ش.
- التحفة اللطیفه: شمس الدین السخاوی (درگذشت 902ق.)، به کوشش گروهی از محققان، المدینه، مرکز بحوث و دراسات المدینه، 1429ق.
- التکملة لکتاب الصله: محمد بن عبدالله القضاعی، به کوشش الهراس، لبنان، دار الفکر، 1415ق.
- التکمله: ابن الابار (درگذشت 658ق.)، به کوشش الهراس، لبنان، دار الفکر، 1415ق.
- جغرافیای تاریخی کشورهای اسلامی: حسین قرچانلو، تهران، سمت، 1382ش.
- جغرافیای جهان اسلام: غلامرضا زواره، قم، 1389ش.
- جغرافیای حافظ ابرو: حافظ ابرو (درگذشت 833ق.)، تهران، میراث مکتوب، 1375ش.
- جمهرة الرحلات: احمد محمد محمود، مکه، مطبعة المحمودیه، 1430ق.
- حجاز در صدر اسلام: صالح احمد العلی، ترجمه: آیتی، مشعر، 1375ش.
- الحجاز فی نظر الاندلسیین و المغاربه: ابراهیم احمد سعید، دمشق، الاوائل للنشر و التوزیع، 1425ق.
- حدود العالم: ناشناس (کتابت: 372ق.)، به کوشش یوسف الهادی، قاهره، 1423ق.
- دانشنامه جهان اسلام: زیر نظر حداد عادل و دیگران، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، 1378ش.
- دائرة المعارف الاسلامیه: ترجمه: ابراهیم زکی خورشید و دیگران، مرکز الشارقة للابداع الفکری، 1418ق.
- دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش.
- دائرة المعارف فارسی: مصاحب و دیگران، تهران، امیرکبیر، 1356ش.
- دائرة المعارف مستشرقان: عبدالرحمن بدوی، ترجمه: صالح طباطبایی.
- دولة الاسلام فی الاندلس: المورخ المصری (درگذشت 1406ق.)، قاهره، مکتبة الخانجی، 1417ق.
- الدولة العربیة فی اسبانیه: ابراهیم بیضون، بیروت، دار النهضة العربیه، 1406ق.
- راه حج: رسول جعفریان، تهران، زیتون سبز، 1389ش.
- رحالة الغرب الاسلامی: نواف عبدالعزیز المجد، اردن، الاهلیة للنشر و التوزیع، 2008م.
- الرحلات المتبادله: عبدالواحد زنون طه، بیروت، المدار الاسلامی، 2004م.
- رحلة ابن جبیر: محمد بن احمد (درگذشت 614ق.)، بیروت، دار صادر.
- رحلة الرحلات: عبدالهادی التازی، به کوشش طاشکندی، مکه، مؤسسة الفرقان، 1426ق.
- رحلة العبدری: محمد العبدری (درگذشت 700ق.)، به کوشش کردی، دمشق، دار سعد الدین، 1419ق.
- سفرنامه ابن بطوطه: ابن بطوطه (درگذشت 779ق.)، تهران، نشر آگه، 1376ش.
- سلسلههای اسلامی جدید: کلیفور ادموند باسورث، ترجمه: فریدون بدرهای، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، 1381ش.
- شفاء الغرام: محمد الفاسی (درگذشت 832ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق.
- العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (درگذشت 832ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق.
- کتاب الصله: ابن بشکوال (درگذشت 578ق.)، الدار المصریة للتالیف، 1966م.
- کارنامه اسلام: عبدالحسین زرینکوب، تهران، امیرکبیر، 1376ش.
- مآسی الاندلس: محمد بن عبدالرحمن البشر، ریاض، مکتبة العبیکان، 1429ق.
- محنة العرب فی الاندلس: اسعد حومد، بیروت، المؤسسة العربیة للدراسات و النشر، 1988م.
- المختار من الرحلات الحجازیه: محمد بن حسن الشریف، جده، دار الاندلس الخضراء، 1421ق.
- المدینة المنورة فی مائة مخطوط: به کوشش مصطفی عمار منلا، مرکز بحوث دراسات المدینة المنوره، مدینه، 1420ق.
- المدینة المنورة فی العصر المملوکی: عبدالرحمن مدیرس، ریاض، مرکز الملک فیصل للبحوث و الدراسات الاسلامیه، 1422ق.
- مراصد الاطلاع: صفی الدین عبدالمؤمن بغدادی (درگذشت 739ق.)، بیروت، دار الجیل، 1412ق.
- المسالک و الممالک: عبدالله بن خرداذبه (درگذشت 300ق.)، بیروت، دار صادر، 1992م.
- المسلمون فی الاندلس: دینهرت دوزی، ترجمه: حسن حبشی، الهیئة المصریة العامه، 1994م.
- معجم ما استعجم: عبدالله البکری (درگذشت 487ق.)، به کوشش السقاء، بیروت، عالم الکتب، 1403ق.
- المغاربة فی المدینة المنوره: محمد علی فهیم بیومی، دار القاهره، 1427ق.
- منائح الکرم: علی بن تاج الدین السنجاری (درگذشت 1125ق.)، به کوشش المصری، مکه، جامعة ام القری، 1419ق.
- موسوعة تاریخ الاندلس: حسین مونس، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، 1416ق.
- موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره: احمد زکی یمانی، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق.
- النجوم الظاهره: ابن تغری بردی الاتابکی (درگذشت 874ق.)، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومی.
- نفح الطیب: احمد المقری (درگذشت 1041ق.)، بیروت، دار الفکر، 1419ق.
- نهایة الاندلس: محمد عبدالله عنان، قاهره، مکتبة الخانجی، 1408ق.