آیات ۳۶ و ۳۷ سوره حج
آیات حج و حرمین |
سوره بقره |
۱۲۵ • ۱۲۶ • ۱۲۷ • ۱۲۸ • ۱۵۸ • ۱۹۶ • ۱۹۷ • ۱۹۸ • ۱۹۹ • ۲۰۰ • ۲۰۳ |
سوره آل عمران |
۹۶ • ۹۷ |
سوره مائده |
۲ • ۹۷ |
سوره توبه |
۲ • ۱۹ |
سوره حج |
۲۵ • ۲۶ • ۲۷ • ۲۸ • ۲۹ • ۳۳ • ۳۴ • ۳۶ • ۳۷ |
آیات ۳۶ و ۳۷ سوره حج، آیاتی از قرآن، که در آن قربانی یکی از شعائر الهی معرفی شده و به نحر کردن شتر اشاره شده است. مصارف گوشت قربانی و شرط قبولی قربانی از دیگر مضامین این آیات است.
متن و ترجمه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
﴿ | وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ کَذَلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ شتران قربانی را برای شما از شعائر خدا قرار دادیم، برای شما در آنها سودی [مانند سواری گرفتن و تغذیه از شیر و گوشت آنها] است؛ در حالی که به نظم در خط مستقیم ایستادهاند، نام خدا را [هنگام نحر کردنشان] بر آنها ذکر کنید، و زمانی که [بی جان] به پهلو درافتادهاند، از آنها بخورید و به تهیدستانی که اهل درخواست کردن نیستند و فقیرانی که اهل درخواست کردن هستند، بخورانید. این گونه آنها را برای شما رام و مسخّر کردیم تا سپاسگزاری کنید. |
﴾ |
﴿ | لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَی مِنْکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَی مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ هرگز گوشتهایشان وخونهایشان به خدا نمیرسد، بلکه تقوای شما به او میرسد. این گونه آنها را برای شما رام و مسخّر کرد تا خدا را به[شکرانه] اینکه هدایتتان کرد به بزرگی یاد کنید؛ و نیکوکاران را [به لطف و رحمت خدا] مژده ده. |
﴾ |
شرح واژگان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
«بُدْن» جمع بَدَنَه، برگرفته از بدن و جسیم بودن است و بر شتر و گاو اطلاق میشود. دلیل آن این است که شتر و گاو نسبت به دیگر حیوانات جسیمترند.[۱]
محتوا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
خداوند در آیه ۳۶ سوره حج، ابتدا روی بزرگترین نماد قربانی (بُدْن) تکیه کرده و آن را به عنوان یکی از شعائر الهی معرفی میکند. در ادامه به شیوه نحر کردن شتر اشاره شده و در آیه ۳۷، به شرط قبولی قربانی پرداخته شده است.
قربانی یکی از شعائر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در این آیات، «بُدْن» یکی از شعائر و علامتهای الهی دانسته شده است. بُدن که به معنای شتر و گاو است یکی از مصداقهای قربانی در حج شمرده شده است.
علامت بودن بُدن به این معنا نیست که با آن میتوان خدا را دید؛ بلکه به این معنا است که علامت و نشانه اطاعت و انقیاد مؤمنان به حج و بیت الله است.[۲]
منافع اقتصادی قربانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در عبارت ﴿لَکُمْ فِیهٰا خَیْرٌ﴾ (ترجمه: برای شما در شتران قربانی سود است) به فلسفه اقتصادی قربانی اشاره شده است، که حاجی خود از آن تناول کرده و فقیران و مساکین را نیز اطعام میکند. همچنین این فراز از آیه، به منافعی که حاجی تا هنگام نحر شدن از شتر بهرهمند است اشاره دارد.
ذکر خدا هنگام قربانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
عبارت ﴿فَاذْکُرُوا اسْمَ اللّٰهِ عَلَیْهٰا صَوٰافَّ﴾ بر وجوب نام بردن خدا به هنگام نحر شتر دلالت دارد. این امر برای حلال شدن حیوانی است که ذبح میشود؛ چنانچه در آیات ۱۱۸ و ۱۲۲ سوره انعام به لزوم ذکر نام خدا هنگام ذبح حیوانات تصریح شده است.
واژه ﴿صَوٰافَّ﴾ به معنای این است که پاهای شتر به صورت صفّ در کنار هم باشند و اشاره به این دارد که شتر در حال ایستاده نحر شود. به همین دلیل است که فقیهان ضمن فتوا به جواز نحر شتر در حالت خوابیده و نشسته، نحر در حالت ایستاده را بهتر دانستهاند.
مصارف قربانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در عبارت ﴿فَإِذٰا وَجَبَتْ جُنُوبُهٰا فَکُلُوا مِنْهٰا وَ أَطْعِمُوا الْقٰانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ﴾ موارد مصرف قربانی ذکر شده است.
درباره فقیرِ مصرفکننده گوشت قربانی، سه تعبیر در قرآن ذکر شده است: «بائِس» به معنای کسی که دچار فقر شدید است؛[۳] «قانِع» به معنای فقیری که به اندک اعطایی قناعت میکند یا فقیری که با وجود نیاز درخواست نمیکند؛ «مُعْتَرّ» به معنای فقیری که با اصرار درخواست کمک میکند.[۴] در روایات نیز همین معانی برای این سه تعبیر بیان شده است.[۵]
نهی از خونآلود کردن کعبه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در شأن نزول آیه ۳۷ سوره حج، گفته شده افراد جاهلی خانه خدا را با خون شتران قربانی خونآلود میکردند و میپنداشتند که خون و گوشت حیوانات به خدا میرسد. برخی از مؤمنان ناآگاه نیز قصد چنین کاری را داشتند، که این آیه سیر فکری آنها را تصحیح کرد.[۶]
شرط قبولی قربانی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در عبارت ﴿وَ لٰکِنْ یَنٰالُهُ التَّقْویٰ مِنْکُمْ﴾ (ترجمه: بلکه تقوای شما به خدا میرسد) شرط قبولی قربانی تقوا شمرده شده است. این عبارت به این معنا نیست که تقوای افراد به خدا میرسد؛ بلکه بدین معنا است که عملی که بر پایه تقوا باشد مورد قبول خدا قرار میگیرد و موجب نزدیکی به خدا میشود.[۷]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الجامع لأحكام القرآن، محمد بن احمد قرطبى، دار احياء التراث العربى، بيروت، ١٩۶۵م.
- كشفالاسرار وعدةالابرار، ابوالفضل رشيدالدين ميبدى، انتشارات امير كبير، تهران، ١٣۶٠ش.
- المصباح المنیر، احمد بن محمد فیومی، قم، دارالهجرة، دوم، ۱۴۱۴ق.
- مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، تحقیق صفوان عدنان داوودی، بیروت، دارالسامیة، ۱۴۱۲ق.
- وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعة، محمد بن حسن حرّ عاملی، تحقیق محمد رازی، دار احیاء التراث العربی.