احرام
دسته | مناسک حج |
---|---|
مربوط به آیین | عمره و حج |
مکان | حرم مکی |
حکم | برای عمرهگزار و حجگزار واجب است |
پیامد فقهی | حرام شدن برخی از اعمال |
آداب وابسته | غسل؛ نیت؛تلبیه؛پوشیدن لباس احرام؛ |
احکام فقهی وابسته | محرمات احرام؛ مستحباب احرام؛ واجبات احرام |
جستارهای وابسته | فیلمهای آموزشی درباره احرام |
اِحرام از ارکان حج و عُمره است و ترک عمدی آن موجب باطل شدن حج و عمره میشود. نیّت، پوشیدن لباس احرام و تَلبِیَه (لبیک گفتن) از واجبات احرام است.
برخی کارها در حال احرام، ممنوع و حرام است که به آنها مُحَرَّمات احرام میگویند. از محرمات احرام، بعضی مشترک میان مردان و زنان است مانند شکار، آمیزش و التذاذ جنسی، ازدواج، ازاله یا قطعکردن موی سر یا بدن، کندن یا کوتاهکردن ناخن، استعمال بوی خوش و نگاه کردن در آینه.
همچنین پوشیدن لباس دوخته، پوشاندن سر، زیر سایه رفتن، پوشاندن روی پا و استفاده از انگشتر، محرمات ویژه مردان محرم و پوشاندن صورت، استفاده از زیورآلات و پوشیدن دستکش، از محرمات مخصوص زنان محرم است.
احرام در مکانهای خاصی صورت میگیرد که به آن میقات گفته میشود. احرامهای عمره تَمَتُّع و حج، در ماههای حج (شَوّال، ذیقعده و ذیحجه) صورت میگیرد و احرام عُمره مُفرَده در زمان بهجاآوردن عمره انجام میشود.
واجبات |
شروع از میقات • نیت • لباس احرام • تلبیه |
محرمات احرام |
مشترک بین زن و مرد |
شکار حیوانات خشکی • کشتن جانوران بدن • کندن درختان • التذاذ جنسی • آمیزش • استمناء • عقد ازدواج • فسوق • جدال • زینت • بوی خوش • روغن مالیدن به بدن • نگاه کردن در آینه • سرمه کشیدن • ازاله مو • ناخن گرفتن • خون برون آوردن • کشیدن دندان • حمل سلاح |
ویژه مردان |
پوشیدن لباس دوخته • پوشاندن سر • استظلال |
ویژه زنان |
پوشاندن صورت • پوشاندن دست |
دیگر احکام |
مستحبات احرام |
مکروهات احرام |
مفهومشناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
احرام عمل نخست حج و عمره است که در آن فرد لباس احرام پوشیده و پس از نیت، لبیک میگوید. اِحرام را از آن رو به این نام مینامند که احرامگزار برخی کارهایی را که پیشتر بر وی حلال بوده[۱] یا کارهایی را که با اعمال حج و عُمره ناسازگار است، بر خود حرام میشمرَد.[۲] به فرد در حالت احرام «مُحْرِم» میگویند.[۳]
احرام به نظر فقیهان شیعه[۴] و اهل سنت[۵] از ارکان حج و عمره به شمار میرود که ترک عمدی آن، حج و عمره را باطل میسازد.
واژه اِحرام از ریشه «ح ر م» به معنای منعکردن و بازداشتن است.[۶] معنای دیگر این واژه، وارد شدن به حریمی است که هتک حرمت آن روا نیست؛[۷] مانند ورود به حَرَم یا ماه حرام[۸] یا بستن عهد و پیمانی خاص.[۹]
فلسفه احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
آیه ۱۹۷ سوره بقره، حکمت احرام و ترک مُحَرَّمات احرام را تقوا برشمرده است. در حدیثی، سبب تشریع احرام، ورود حاجیان به حَرَم مکی بیان شده است.[۱۰] همچنین گفته شده حکمت وجوب احرام پیش از ورود به حرم الهی، ایجاد حالت خضوع و خشوع، کنارهگیری از کارها و لذتهای دنیایی و صبر در برابر سختیهاست.[۱۱]
مواردی که احرام واجب است[ویرایش | ویرایش مبدأ]
فقیهان احرام را در این موارد واجب دانستهاند:
حج و عمره[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به فتوای فقیهان، احرام از ارکان حج و عمره است و عبور آگاهانه از میقات بدون احرام، موجب بطلان حج و عمره است.[۱۲] به نظر بسیاری از فقیهان شیعه[۱۳]، در صورت عبور از میقات بدون احرام، بازگشتن حجگزار به میقات و محرم شدن از آنجا واجب است؛ در غیر این صورت، حج باطل خواهد بود.
در صورت ترک احرام به سبب ندانستن حکم یا فراموشی نیز بازگشت به میقات واجب است، مگر آنکه از این کار ناتوان باشد. در این صورت، حجگزار میتواند از همانجا که جهل یا فراموشی او از میان رفته، محرم شود.[۱۴] همچنین اگر جهل یا فراموشی حجگزار تا پایان اعمال حج ادامه یابد، حج وی صحیح است، مشروط به آن که برای ادای حج قصد کرده باشد.[۱۵]
به نظر فقیهان اهل سنت اگر حجگزار احرام را ترک کند، در هر حال باید به میقات بازگردد و اگر نتواند، واجب است قربانی کند.[۱۶]
ورود به حرم مکی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به باور برخی از فقیهان شیعه[۱۷] و اهل سنت،[۱۸] ورود به منطقه حرم مکی بدون احرام جایز نیست؛ اما در مقابل، برخی دیگر از فقیهان شیعه[۱۹] و اهل سنت[۲۰] معتقدند اگر کسی قصد ادای حج یا عُمره نداشته باشد، میتواند بدون احرام وارد حرم شود.[۲۱]
ورود به مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به باور فقیهان شیعه[۲۲] و اهل سنت،[۲۳] کسی که قصد ورود به مکه را دارد، باید محرم شود؛ مگر کسانی که پیاپی وارد مکه میشوند مانند بازرگانان،[۲۴] کسی که از احرام پیشین او بیش از یک ماه نگذشته باشد[۲۵] و کسی که از ترس ظالم یا جنگ به مکه پناه آورد[۲۶] و بیماران.[۲۷]
زمان احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در هریک از اقسام احرام در حج و عُمره، زمانی خاص برای احرام مقرر شده است.
- احرام عمره مفرده
به فتوای فقیهان شیعه، در عمره مفرده واجب، احرام باید در زمان به جا آوردن عمره صورت گیرد؛[۲۸] اما احرامِ عمره مستحب، وقت خاصی ندارد و در هر زمان، جز فاصله میان عُمره تَمَتُّع و حج تَمَتُّع[۲۹] میتوان آن را انجام داد.[۳۰]
- احرام عمره تمتع
به اتفاق فقیهان شیعه[۳۱] و فقیهان اهل سنت،[۳۲] زمان احرام عمره تمتع، ماههای حج (شوّال، ذیقعده و ذیحجه) است که تا وقت امکان انجام اعمال عمره پیش از نیمروز عرفه، ادامه دارد[۳۳] و در صورت احرام بستن پیش از ماههای حج، عمره تمتع صحیح نیست.[۳۴]
- احرام حج
به نظر فقیهان شیعه[۳۵] و برخی فقیهان اهل سنت[۳۶] احرام حج باید در ماههای حج انجام شود. بهترین زمان احرام، روز ترویه پیش از نماز ظهر[۳۷] یا پس از نماز ظهر و عصر است.[۳۸] به نظر برخی دیگر از اهل سنت، احرام حج هر قدر پیش از روز ترویه انجام شود، بهتر است.[۳۹] بعضی از فقیهان شیعه، احرام در روز ترویه را واجب شمردهاند.[۴۰]
همچنین از دید فقیهان شیعه و برخی از فقیهان اهل سنت، در صورت احرام بستن پیش از ماههای حج، این احرام به احرام عمره تبدیل میشود.[۴۱]
مکان احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مکان احرام، بسته به اینکه برای انجام حج باشد یا عمره، متفاوت است.
احرام عمره مفرده و عمره تمتع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
عُمره تمتع یا عمره مفرده در مکانهایی ویژه صورت میگیرد که به آنها میقات میگویند.[۴۲] این مکانها با توجه به نوع مناسک و نیز موطن حجگزار و مسیر حرکت او به سوی حرم مکی، تفاوت دارند. به نظر فقیهان شیعه[۴۳] و برخی از فقیهان اهل سنت،[۴۴] پیش از میقات نمیتوان مُحرم شد. در مقابل، بیشتر فقیهان اهل سنت محرم شدن پیش از میقات را جایز و حتی بهتر دانستهاند.[۴۵]
احراماحرام حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]
احرام برای حج در روز ترویه و در مکه انجام میشود.[۴۶]
واجبات احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
واجبات احرام که برخی از فقیهان آنها را ارکان احرام میشمرند،[۴۷] عبارتاند از:
نیت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
[۴۸] و اهلسنت[۴۹] نیت از واجبات احرام است. در نیت، افزون بر قصد قربت، باید جنس (حج یا عُمره بودن)،[۵۰] نوع (تَمَتُّع، قِران یا اِفراد بودن)؛ و وصف آن (واجب یا مستحب بودن) تعیین شود؛[۵۱] اما به گفته برخی فقها اگر محرم، عملی خاص را قصد نکند، احرام او صحیح است، به این صورت که اگر در ماههای حج باشد، میان قصد عمره یا حج اختیار دارد و اگر در ماههای حج باشد، احرامش خاص عمره خواهد بود.[۵۲]
به باور فقیهان شیعهفقیهان شیعه[۵۳] و برخی فقهای اهلسنت[۵۴] برآنند که اگر کسی بدون نیت محرم شود، احرامش باطل است؛ خواه به عمد صورت گیرد و خواه از روی اشتباه یا جهل. برخی از فقیهان اهل سنت گفتهاند که احرام، بدون نیت و تنها با تَلبیه منعقد میشود.[۵۵]
به نظر برخی فقیهان شیعه، نیت احرام باید همزمان با آغاز احرام باشد، وگرنه صحیح نیست.[۵۶] شماری دیگر معتقدند که اگر نیت نکرده، تا هنگام تَحَلُّل میتواند انجام دهد.[۵۷]
پوشیدن لباس احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
[۵۸] (یکی به صورت لُنگ و دیگری ردا) بپوشد.[۵۹] فقیهان اهلسنت پوشیدن نعلین را نیز لازم شمردهاند.[۶۰] به نظر فقیهان شیعه و اهل سنت، پوشیدن لباس دوخته نشده بر زنان واجب نیست؛[۶۱] هرچند برخی برآنند که لباس دوخته شده برای زنان نیز ممنوع است.[۶۲]
به باور فقیهان شیعه، مرد احرامگزار باید پس از کندن لباسهای دوخته شده خود، دو قطعه لباس احرامتلبیه (لبیک گفتن):[ویرایش | ویرایش مبدأ]
[۶۳] و برخی از فقیهان اهلسنت[۶۴] از دیگر واجبات احرام، تَلْبِیَه است. بعضی از فقیهان اهلسنت، به ویژه شافعیان و حنبلیان، بر آنند که احرام تنها با نیت و بدون نیاز به تلبیه، منعقد میگردد[۶۵] و شماری از آنان تلبیه را مستحب شمردهاند.[۶۶] به فتوای فقیهان شیعه، در حج قران، احرامگزار میتواند به جای تلبیه، اِشعار یا تقلید کند.[۶۷]
به باور فقیهان شیعهمستحبات احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مستحب شمرده شده که برخی به پیش از احرام بازمیگردد و برخی همزمان با آن است:
کارهای بسیاری برای احرام،مستحبات پیش از احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مهمترین کارهای مستحب پیش از احرام عبارتند از:
- کوتاه نکردن موی سر: مستحب است حجگزار از آغاز ماه ذیالقعده و عمره گزار از یک ماه پیش از مناسک عمره، موی سر خود را کوتاه نکند.
- نظافتکردن بدن پیش از احرام
- غسل کردن پیش از احرام
- خواندن نماز واجب یا مستحب پیش از احرام بستن
مستحبات در حال احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از هنگام احرام تا پایان آن برخی کارها مستحب شمرده شدهاند که مهمترین آنها عبارتند از:
- اشتراط: احرامگزار هنگام احرام، با خد شرط کند که اگر هنگام اعمال حج مانعی برایش پیش آید، حج را به عُمره تبدیل کند یا از احرام خارج شود.
- بر زبان آوردن نیت احرام
- پوشیدن لباس سفید و پنبهای
- آشکار و بلند گفتن تلبیه
محرمات احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حرام میشود که از آنها به محرمات احرام، تُروک احرام[۶۸] یا مَحظورات احرام[۶۹] تعبیر شده است. برخی از این محرمات ویژه مردان، شماری مختص زنان و بسیاری ازآنها مشترک میان مردان و زنان است.[۷۰]
هنگام احرام، برخی کارها بر مُحرممحرمات مشترک میان مردان و زنان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مُحَرَّمات مخصوص مردان:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
محرمات مخصوص زنان:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
کفاره[ویرایش | ویرایش مبدأ]
انجام آگاهانه هر یک از محرمات احرام، کفاره دارد اما اگر این کار از روی سهو یا خطا و یا فراموشی انجام گیرد، کفاره ندارد، جز در شکار کردن که هر چند با سهو یا فراموشی انجام شود، کفاره دارد.[۷۱]
مکروهات احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مکروه است؛ از جمله:
انجام دادن برخی کارها برای احرامگزارخروج از احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
زمان خروج از احرام و حلال شدن آنچه با احرام حرام شده بود، بسته به اینکه عمره باشد یا حج و اینکه عمره از چه قسمی باشد متفاوت است:
عمره مفرده: به فتوای فقیهان شیعه در عمره مفرده، پس از حَلق یا تقصیر محرم از احرام بیرون میآید و جز کامیابی جنسی همه محرمات بر او حلال میشوند.[۷۲] پس از گزاردن طواف نساء و نماز طواف، کامیابی جنسی از همسر نیز، بر او حلال میشود.[۷۳] به نظر فقیهان اهلسنت، پس از حَلق یا تقصیر، تَحَلُّل کامل صورت میگیرد.[۷۴]
عمره تَمَتُّع: به نظر فقیهان شیعه[۷۵] در عمره تمتع، پس از تقصیر و به نظر فقیهان اهلسنت[۷۶] پس از تقصیر یا حلق، احرام پایان مییابد و همه محرمات آن حلال میشوند.
حج: به فتوای بیشتر فقهای شیعه پس از حلق و قربانی در روز عید قربان، همه محرمات جز استعمال بوی خوش و کامیابی جنسی بر حاجی حلال میشود. پس از طواف حج، نماز طواف و سعی، بهره گرفتن از بوی خوش نیز بر او حلال میشود و با انجام دادن طواف نساء، به طور کامل از احرام بیرون میآید.[۷۷]
به نظر برخی فقیهان اهلسنت، پس از رَمی جَمَره عَقَبه و قربانی و حلق یا تقصیر، همه محرمات جز کامیابی جنسی یا «کامیابی جنسی و بهره گرفتن از بوی خوش» و یا «این دو و شکار» بر محرم حلال میشود. برخی دیگر میگویند پس از کارهای یاد شده و طواف اِفاضه، همه محرمات حلال میگردند و فرد به طور کامل از احرام خارج میشود.[۷۸]
فیلمهای آموزشی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
-
آموزش احرام عمره تمتع و میقات آن
-
آموزش احرام حج تمتع
-
احکام محرمات احرام
-
احکام محرمات احرام ویژه زنان
-
احکام محرمات احرام ویژه مردان
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ تفسیر قرطبی، ج۶، ص۳۶؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۱.
- ↑ معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۳۳.
- ↑ المدونة الکبری، ج۱، ص۳۶۰؛ المقنعه، ص۴۳۱-۴۳۲.
- ↑ تحریر الاحکام، ج۱، ص۵۷۶؛ مجمع الفائده، ج۶، ص۱۷۵.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۶۵؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۰.
- ↑ الصحاح، ج۵، ص۱۸۹۷؛ معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۴۵؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۱۲۲، «حرم».
- ↑ الصحاح، ج۵، ص۱۸۹۷؛ تاج العروس، ج۱۶، ص۱۳۴، «حرم».
- ↑ العین، ج۳، ص۲۲۱-۲۲۲؛ الصحاح، ج۵، ص۱۸۹۷.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۴۵؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۱۲۳.
- ↑ المحاسن، ج۲، ص۳۳۰؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۱۹۵.
- ↑ علل الشرایع، ج۱، ص۲۷۴؛ عیون اخبار الرضا۷، ج۱، ص۱۲۷.
- ↑ النهایه، ص۲۷۲.
- ↑ النهایه، ص۲۷۳؛ المعتبر، ج۲، ص۸۰۸؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۱۹۸.
- ↑ المعتبر، ج۲، ص۸۰۸؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۰۰.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۸، ص۶۸؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۲۰۰.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۱۶-۲۱۷؛ المجموع، ج۷، ص۱۷۴؛ البحر الرائق، ج۳، ص۸۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۰۸؛ کشف الغطاء، ج۴، ص۵۳۴.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۱۸؛ المجموع، ج۷، ص۱۴.
- ↑ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۳۴؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۳۸؛ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۴۷.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۱۷.
- ↑ مجمع الفائده، ج۶، ص۱۶۵؛ موسوعة الفقه الاسلامی، ج۶، ص۲۳۲.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۳۷۶؛ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۷؛ مسالک الافهام، ج۲، ص۲۶۹؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۳۷.
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۶۴؛ المغنی، ج۳، ص۲۱۹.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۳۷۷؛ المجموع، ج۷، ص۱۱؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۴۸.
- ↑ قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۲۰؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۴۴۸.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۱۸؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۰۶.
- ↑ تهذیب، ج۵، ص۱۶۵.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۳۳۷؛ مجمع الفائده، ج۷، ص۳۹۲.
- ↑ المعتمد، ج۲، ص۱۷۰، «کتاب الحج»؛ مناسک الحج، سیستانی، ص۶۳.
- ↑ الام، ج۲، ص۱۵۷؛ الخلاف، ج۲، ص۲۶۰؛ المجموع، ج۷، ص۱۴۷-۱۴۸.
- ↑ تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۱۰؛ المعتمد، ج۲، ص۲۴۲، «کتاب الحج».
- ↑ فتح العزیز، ج۷، ص۱۳۶؛ الشرح الکبیر، ج۳، ص۲۳۴؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۷.
- ↑ تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۱؛ المعتمد، ج۲، ص۲۴۲، «کتاب الحج»؛ کتاب الحج، گلپایگانی، ج۱، ص۶۲.
- ↑ تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۱۰؛ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۱۲.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۲۵۹؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۱۲۳.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۲۵۹؛ المجموع، ج۷، ص۱۴۰.
- ↑ المقنعه، ص۴۰۷-۴۰۸؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۵۰؛ الدروس، ج۱، ص۴۱۵.
- ↑ منتهی المطلب، ج۲، ص۷۱۴؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۲۲۳.
- ↑ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۵۰.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۴۱۵؛ ذخیرة المعاد، ج۱، ص۶۵۰.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۲۵۹؛ المجموع، ج۷، ص۱۴۱؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۶۵.
- ↑ جامع المقاصد، ج۳، ص۱۶۰؛ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۲۷.
- ↑ النهایه، ص۲۰۹؛ الخلاف، ج۲، ص۲۸۶؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۱.
- ↑ المجموع، ج۷، ص۲۰۰.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۱۵؛ المجموع، ج۷، ص۲۰۰؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۲۵.
- ↑ المقنعه، ص۴۰۷-۴۰۸؛ بدائع الصنائع، ج۲، ص۱۵۰؛ الدروس، ج۱، ص۴۱۵.
- ↑ مختلف الشیعه، ج۴، ص۴۹.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ کشف الرموز، ج۱، ص۳۴۷.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۴۰؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۳۴.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۳۴؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۷۴-۶۷۵.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۰؛ کشف الرموز، ج۱، ص۳۴۷.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۱۶؛ المهذب، ج۱، ص۲۱۹؛ الوسیله، ص۱۶۱.
- ↑ مدارک الاحکام، ج۷، ص۲۵۹؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۵۵.
- ↑ مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۷۸؛ کشاف القناع، ج۲، ص۴۷۴.
- ↑ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۳۴؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۲؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۷۸.
- ↑ المعتبر، ج۲، ص۷۸۱؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۶۵.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۰۷؛ کشف اللثام، ج۵، ص۲۶۵-۲۶۶.
- ↑ شرائع الاسلام، ج۱، ص۱۸۱؛ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۸.
- ↑ قواعد الاحکام، ج۱، ص۴۱۹؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۸۱.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۲۲۶؛ المجموع، ج۷، ص۲۱۴.
- ↑ المغنی، ج۳، ص۳۰۸؛ جواهر الکلام، ج۱۸، ص۲۴۵؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۲۰۴.
- ↑ مختلف الشیعه، ج۴، ص۶۱؛ مناسک الحج، گلپایگانی، ص۷۷.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۳۶؛ العروة الوثقی، ج۴، ص۶۶۳.
- ↑ بدایة المجتهد، ج۱، ص۲۷۰؛ مواهب الجلیل، ج۴، ص۱۴۸؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۱.
- ↑ فتح العزیز، ج۷، ص۲۰۰؛ المغنی، ج۳، ص۲۵۴؛ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۱۸۱-۲۱۸۲.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۲۹۲؛ الشرح الکبیر، ج۳، ص۲۵۶؛ البحر الرائق، ج۲، ص۵۶۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۵۷؛ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۰۹.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۲۶۳؛ مختلف الشیعه، ج۴، ص۶۹.
- ↑ روضة الطالبین، ج۲، ص۳۱۸؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۴۶۱.
- ↑ مستند الشیعه، ج۱۱، ص۳۳۸.
- ↑ السرائر، ج۱، ص۵۴۸؛ فقه الصادق، ج۹، ص۱۵۳.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۳۴۷؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۶۷.
- ↑ ریاض المسائل، ج۶، ص۵۱۵؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۶۷.
- ↑ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۰۵؛ الموسوعة الفقهیه، ج۲، ص۱۷۶.
- ↑ الحدائق، ج۱۶، ص۲۹۶-۳۰۵؛ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۵۳.
- ↑ الموسوعة الفقهیه، ج۲، ص۱۷۶.
- ↑ الخلاف، ج۲، ص۳۴۷-۳۴۸؛ الحدائق، ج۱۷، ص۲۵۰.
- ↑ الفقه الاسلامی، ج۳، ص۲۲۸۹-۲۲۹۰؛ الموسوعة الفقهیه، ج۲، ص۱۷۵-۱۷۶.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الام: الشافعی (درگذشت ۲۰۴ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۳ق.
- البحر الرائق: ابونجیم المصری (درگذشت ۹۷۰ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- بدائع الصنائع: علاء الدین الکاشانی (درگذشت ۵۸۷ق)، پاکستان، المکتبة الحبیبیه، ۱۴۰۹ق.
- بدایة المجتهد: ابن رشد القرطبی (درگذشت ۵۹۵ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
- تاج العروس: الزبیدی (درگذشت ۱۲۰۵ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق.
- تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۴ق.
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (درگذشت ۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (درگذشت ۶۰۶ق)، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۱۳ق.
- تهذیب الاحکام: الطوسی (درگذشت ۴۶۰ق)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش.
- جامع المقاصد: الکرکی (درگذشت ۹۴۰ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۱ق.
- جواهر الکلام: النجفی (درگذشت ۱۲۶۶ق)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- الحج و العمرة فی الکتاب و السنه: الری شهری، قم، دار الحدیث، ۱۳۷۶ش.
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (درگذشت ۱۱۸۶ق)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش.
- الخلاف: الطوسی (درگذشت ۴۶۰ق)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۷ق.
- الدروس الشرعیه: الشهید الاول (درگذشت ۷۸۶ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق.
- ذخیرة المعاد: محمد باقر السبزواری (درگذشت ۱۰۹۰ق)، آل البیت.
- روضة الطالبین: النووی (درگذشت ۶۷۶ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- ریاض المسائل: سید علی الطباطبائی (درگذشت ۱۲۳۱ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- السرائر: ابن ادریس (درگذشت ۵۹۸ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۱ق.
- الشرح الکبیر: عبدالرحمن بن قدامه (درگذشت ۶۸۲ق)، بیروت، دار الکتاب العربی.
- شرائع الاسلام: المحقق الحلی (درگذشت ۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
- الصحاح: الجوهری (درگذشت ۳۹۳ق)، به کوشش العطار، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۴۰۷ق.
- العروة الوثقی: سید محمد کاظم یزدی (درگذشت ۱۳۳۷ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۲۰ق.
- علل الشرایع: الصدوق (درگذشت ۳۸۱ق)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، ۱۳۸۵ق.
- العین: خلیل (درگذشت ۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
- عیون اخبار الرضا۷: الصدوق (درگذشت ۳۸۱ق)، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۴ق.
- فتح العزیز: عبدالکریم بن محمد الرافعی (درگذشت ۶۲۳ق)، دار الفکر.
- الفقه الاسلامی و ادلته: وهبة الزحیلی، دمشق، دار الفکر، ۱۴۱۸ق.
- فقه الصادق۷: سید محمد صادق روحانی، قم، دار الکتاب، ۱۴۱۳ق.
- قواعد الاحکام: العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق.
- کتاب الحج: تقریر بحث الگلپایگانی، الصابری، قم، الخیام، ۱۴۰۰ق.
- کتاب الحج: محاضرات الخوئی (درگذشت ۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۱۰ق.
- الکشاف: الزمخشری (درگذشت ۵۳۸ق)، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ق.
- کشاف القناع: منصور البهوتی (درگذشت ۱۰۵۱ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
- کشف الرموز: الفاضل الآبی (درگذشت ۶۹۰ق)، به کوشش اشتهاردی و یزدی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۸ق.
- کشف الغطاء: کاشف الغطاء (درگذشت ۱۲۲۷ق)، اصفهان، مهدوی.
- کشف اللثام: الفاضل الهندی (درگذشت ۱۱۳۷ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- لسان العرب: ابن منظور (درگذشت ۷۱۱ق)، قم، ادب الحوزه، ۱۴۰۵ق.
- المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (درگذشت ۴۶۰ق)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه.
- المبسوط: السرخسی (درگذشت ۴۸۳ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
- مجمع الفائدة و البرهان: المحقق الاردبیلی (درگذشت ۹۹۳ق)، به کوشش عراقی و دیگران، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- المجموع شرح المهذب: النووی (درگذشت ۶۷۶ق)، دار الفکر.
- المحاسن: ابن خالد البرقی (درگذشت ۲۷۴ق)، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۲۶ش.
- مختلف الشیعه: العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۲ق.
- مدارک الاحکام: سید محمد بن علی الموسوی العاملی (درگذشت ۱۰۰۹ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۰ق.
- المدونة الکبری: مالک بن انس (درگذشت ۱۷۹ق)، مصر، مطبعة السعاده.
- مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (درگذشت ۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
- مستند الشیعه: احمد النراقی (درگذشت ۱۲۴۵ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۵ق.
- المعتبر: المحقق الحلی (درگذشت ۶۷۶ق)، مؤسسة سید الشهداء، ۱۳۶۳ش.
- معتمد العروة الوثقی: محاضرات الخوئی (درگذشت ۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۰۴ق.
- المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات الخوئی (درگذشت ۱۴۱۳ق)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۱۰ق.
- معجم الفاظ الفقه الجعفری: احمد فتحالله، الدمام، ۱۴۱۵ق.
- معجم لغة الفقهاء: محمد قلعهجی، بیروت، دار النفائس، ۱۴۰۸ق.
- معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (درگذشت ۳۹۵ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق.
- مغنی المحتاج: محمد الشربینی (درگذشت ۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
- المغنی: عبدالله بن قدامه (درگذشت ۶۲۰ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه.
- المقنعه: المفید (درگذشت ۴۱۳ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق.
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (درگذشت ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
- مناسک الحج: السیستانی، قم، چاپخانه شهید، ۱۴۱۳ق.
- مناسک الحج: وحید الخراسانی.
- منتهی المطلب: العلامة الحلی (درگذشت ۷۲۶ق)، چاپ سنگی.
- مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (درگذشت ۹۵۴ق)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۶ق.
- موسوعة الفقه الاسلامی: مؤسسة دائرة معارف الفقه الاسلامی، ۱۴۲۸ق.
- الموسوعة الفقهیة المیسره: محمد علی الانصاری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
- المهذب: القاضی ابن البراج (درگذشت ۴۸۱ق)، به کوشش مؤسسة سیدالشهداء۷، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق.
- النهایه: الطوسی (درگذشت ۴۶۰ق)، به کوشش آغا بزرگ تهرانی، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق.
- الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (درگذشت ۵۶۰ق)، به کوشش محمد الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق.