بنی هاشم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
}} | }} | ||
'''بنیهاشم''' تیرهای شریف از [[قریش]] منسوب به[[هاشم بن عبدمناف]] بود. | '''بنیهاشم''' تیرهای شریف از [[قریش]] منسوب به[[هاشم بن عبدمناف]] بود. سرسلسله بنیهاشم [[هاشم بن عبدمناف]] نام داشته که جایگاهی والا میان قریش داشته است. بنی هاشم جایگاهی بالا و اثرگذار هم پیش از [[اسلام]] و هم بعد از اسلام داشتند. آنها قبل از اسلام مناصبی از جمله [[سقایت]] و [[رفادت]] را عهدهدار بودند. | ||
بنیهاشم از زمان [[بعثت]] [[پیامبر(ص)]] بیشترین نقش را در حمایت پیامبر(ص) داشتند به گونهای که بیشتر طوایف قریش از بیم خونخواهی بنیهاشم از آسیب رساندن به پیامبر (ص) هراس داشتند. در دوره بعد از [[هجرت]] پیامبر (ص) به[[مدینه]]، برخی از بنی هاشم همچون [[علی(ع)]] و [[حمزة بن عبدالمطلب|حمزه]] همراه رسول خدا (ص) به مدینه مهاجرت کردند و بخشی دیگر مانند [[ابولهب]]، [[عباس بن عبدالمطلب]] و [[ابوسفیان بن حارث]] از مشهورترین ایشان بودند، همچنان در [[مکه]] و در صف [[مشرکان]] ماندند؛ در این دوران نیز گرایش مشرکان بنیهاشم به اسلام به موازات گسترش این آیین افزایش یافت و حمایت بیشتر افراد این طایفه از پیامبر(ص) همچون گذشته ادامه داشت. | |||
در دوره بعد از رحلت پیامبر سید بنیهاشم علی بن ابیطالب (ع) بود. | |||
احادیثی در باب فضیلت بنیهاشم، و این که آنها سادات اهل بهشت هستند، روایت شدهاند. | |||
احادیثی در باب فضیلت بنیهاشم، و این که آنها سادات اهل بهشت هستند، روایت شدهاند | |||
== تاریخچه == | == تاریخچه == | ||
خط ۵۱: | خط ۴۹: | ||
اندکی پیش از [[فتح مکه]]، عباس بن عبدالمطلب مسلمان شد. پس از فتح مکه، وی از رسول خدا خواست تا [[پردهداری کعبه]] و آب دادن به حاجیان را به او واگذار کند. پیامبر (ص) کنار کعبه ایستاد و فرمود: هر خون، مال و عملی که در [[روزگار جاهلیت]] بوده، زیر پای ما است، مگر آبرسانی به حاجیان و سدانت کعبه که این دو را به اهلش وامیگذارم. بدینترتیب، عباس این منصب را بار دیگر به دست آورد و پس از او [[عبدالله بن عباس]] و فرزندانش عهدهدار این منصب بودند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص113-114.</ref> | اندکی پیش از [[فتح مکه]]، عباس بن عبدالمطلب مسلمان شد. پس از فتح مکه، وی از رسول خدا خواست تا [[پردهداری کعبه]] و آب دادن به حاجیان را به او واگذار کند. پیامبر (ص) کنار کعبه ایستاد و فرمود: هر خون، مال و عملی که در [[روزگار جاهلیت]] بوده، زیر پای ما است، مگر آبرسانی به حاجیان و سدانت کعبه که این دو را به اهلش وامیگذارم. بدینترتیب، عباس این منصب را بار دیگر به دست آورد و پس از او [[عبدالله بن عباس]] و فرزندانش عهدهدار این منصب بودند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص113-114.</ref> | ||
== پس از رحلت پیامبر (ص) == | == پس از رحلت پیامبر(ص) == | ||
پس از رحلت پیامبر، [[علی بن ابیطالب(ع)]] سید بنی هاشم تلقی میشد.<ref>الریاض النضره، ج1، ص305؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص339.</ref> البته عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر (ص) نیز در نظام قبیلهای عرب منزلت داشت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص288؛ اسد الغابه، ج3، ص60-61.</ref> بنیهاشم پس از رویداد سقیفه در زمره کسانی بودند که حدود شش ماه از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. سپس ابوبکر به رغم میل عمر، به میان جمع بنیهاشم شتافت<ref>الریاض النضره، ج2، ص195، 214، 217-218.</ref> و گویا همین را نشانه بیعت بنیهاشم با خلیفه شمردند. تقسیم بنیهاشم به تیرههای فرعی بیشتر در این دوره نمود یافته است. این تیرهها عبارتند از: [[آل ابیطالب]]، [[آل عباس]]، [[آل حارث بن عبدالمطلب]]، و [[آل ابیلهب]].<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص94.</ref> | پس از رحلت پیامبر، [[علی بن ابیطالب(ع)]] سید بنی هاشم تلقی میشد.<ref>الریاض النضره، ج1، ص305؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص339.</ref> البته عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر (ص) نیز در نظام قبیلهای عرب منزلت داشت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص288؛ اسد الغابه، ج3، ص60-61.</ref> بنیهاشم پس از رویداد سقیفه در زمره کسانی بودند که حدود شش ماه از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. سپس ابوبکر به رغم میل عمر، به میان جمع بنیهاشم شتافت<ref>الریاض النضره، ج2، ص195، 214، 217-218.</ref> و گویا همین را نشانه بیعت بنیهاشم با خلیفه شمردند. تقسیم بنیهاشم به تیرههای فرعی بیشتر در این دوره نمود یافته است. این تیرهها عبارتند از: [[آل ابیطالب]]، [[آل عباس]]، [[آل حارث بن عبدالمطلب]]، و [[آل ابیلهب]].<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص94.</ref> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۰: | ||
به نقل منابع تاریخی بیعت عباسیان، با تکیه بر عنوان «بیعت هاشمی» صورت گرفت، با این توجیه که خلافت حق بنیهاشم است و عباسیان نیز از این خانداناند (طبری، ج ۴، ص ۱۱۱، ۳۸۲–۳۸۳، ۵۴۵، ۵۷۵). رویهمرفته، تا پایان دورة عباسی، اصطلاح بنیهاشم بیشتر برای افراد بنیعباس به کار میرفت، بهطوری که مراد از بنیهاشم، افراد بنیعباس در برابر آلابیطالب و آلعلی بود (برای نمونه رجوع کنید به طبری، ج ۴، ص ۳۸۵، ۵۱۶، ۶۲۰، ۶۶۷)، اما پیش از این دوره، وقتی کمیت * بن زید اسدی (متوفی ۱۲۶) «هاشمیات» خود را سرود، مراد او ذکر مصائب اولاد علی بود (رجوع کنید به امینی، ج ۲، ص ۱۸۰–۱۹۵). امروزه نیز در ایران، اصطلاح بنیهاشم به همین معنی به کار میرود.<ref>جمعی از محققان، «بنی هاشم»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | به نقل منابع تاریخی بیعت عباسیان، با تکیه بر عنوان «بیعت هاشمی» صورت گرفت، با این توجیه که خلافت حق بنیهاشم است و عباسیان نیز از این خانداناند (طبری، ج ۴، ص ۱۱۱، ۳۸۲–۳۸۳، ۵۴۵، ۵۷۵). رویهمرفته، تا پایان دورة عباسی، اصطلاح بنیهاشم بیشتر برای افراد بنیعباس به کار میرفت، بهطوری که مراد از بنیهاشم، افراد بنیعباس در برابر آلابیطالب و آلعلی بود (برای نمونه رجوع کنید به طبری، ج ۴، ص ۳۸۵، ۵۱۶، ۶۲۰، ۶۶۷)، اما پیش از این دوره، وقتی کمیت * بن زید اسدی (متوفی ۱۲۶) «هاشمیات» خود را سرود، مراد او ذکر مصائب اولاد علی بود (رجوع کنید به امینی، ج ۲، ص ۱۸۰–۱۹۵). امروزه نیز در ایران، اصطلاح بنیهاشم به همین معنی به کار میرود.<ref>جمعی از محققان، «بنی هاشم»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ذیل مدخل.</ref> | ||
== فضایل | == فضایل بنی هاشم == | ||
بنی هاشم دستکم پس از فراگیر شدن دین اسلام به سبب آنکه رسول خدا (ص) از آنها بود، از جایگاهی والا میان مسلمانان برخوردار بودهاند. بر پایه روایتی منسوب به پیغمبر (ص) طایفه بنیهاشم به سبب رسالت او برگزیده از میان قریش است.<ref>وسیلة الاسلام، ص35.</ref> احادیثی در باب فضیلت بنیهاشم،<ref>ذخائر العقبی، ص14.</ref> استحباب عیادت بیماران خاندان هاشم<ref>ذخائر العقبی، ص15.</ref> و اینکه آنها سادات اهل بهشت هستند،<ref>ذخائر العقبی، ص15.</ref> هاشمیان در میان عرب به داشتن برخی صفات شناخته بودهاند كه از آن جمله، عفت ایشان است (ابن اعثم، ۳ / ۴۸). صفت دیگر، استغناست كه در سختترین شرایط، با وجود همۀ مشكلات، خود را صاحب جاه میدانستند و شأن اجتماعی خویش را از یاد نبرده بودند (بلاذری، همان، ۴(۱) / ۱۱۱-۱۱۲، ۱۴۳).دوستی وزیدن با خاندان بنیهاشم بهعنوان خانواده پیامبر (ص)، در جهان اسلام، فرهنگی رایج بوده است (ذیل، آل محمد؛ نیز كتاب ''سلیم''، ۲ / ۵۷۱؛ هجویری، ۸۶).<ref>مهروش، فرهنگ، «بنی هاشم»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۲، ذیل مدخل.</ref> | |||
از دیدگاه فقهی، [[خداوند]] صدقه را بر بنیهاشم بهطور کلی حرام کرده است.<ref>السرائر، ج1، ص457.</ref> آنها شامل آل علی (ع)، [[آل جعفر]]، [[آل عقیل]] و [[آل عباس]] هستند.<ref>ذخائر العقبی، ص16.</ref> پیامبر (ص) سهم ذویالقربی را به بنیهاشم و بنیمطلب میداد | بنیهاشم در فقه نیز موضوع برخی از احکاماند. بخشی از خمس به فرزندان هاشم، از طریق عبدالمطلب، تعلق دارد و در برابر، جز در موارد خاص، زکات به آنان نمیرسد (نجفی، ج ۱۵، ص ۴۰۶–۴۱۵، ج ۱۶، ص ۱۰۴؛ زحیلی، ج ۲، ص ۸۸۳–۸۸۴). از دیدگاه فقهی، [[خداوند]] صدقه را بر بنیهاشم بهطور کلی حرام کرده است.<ref>السرائر، ج1، ص457.</ref> آنها شامل آل علی (ع)، [[آل جعفر]]، [[آل عقیل]] و [[آل عباس]] هستند.<ref>ذخائر العقبی، ص16.</ref> پیامبر (ص) سهم ذویالقربی را به بنیهاشم و بنیمطلب میداد.<ref>زادالمعاد، ج3، ص104؛ ج5، ص81.</ref> | ||
== باب بنیهاشم در مسجدالنبی == | == باب بنیهاشم در مسجدالنبی == |