بنی هاشم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
====محل سکونت==== | ====محل سکونت==== | ||
پیش از اسلام، بنیهاشم و بنیامیه و دیگر سادات قریش در بخشهای مرکزی شهر مکه و پیرامون [[کعبه]] که به [[بطحاء]]<ref>معجم البلدان، ج1، ص444.</ref> معروف بود، سکونت | پیش از اسلام، بنیهاشم و بنیامیه و دیگر سادات قریش در بخشهای مرکزی شهر مکه و پیرامون [[کعبه]] که به [[بطحاء]]<ref>معجم البلدان، ج1، ص444.</ref> معروف بود، سکونت داشتند. همچنین بنیهاشم در مکه آبادیای میان یک دره داشتند که از هاشم به عبدالمطلب رسیده بود. عبدالمطلب در آنجا خانهای داشت. وی در اواخر عمر خویش، پس از کمسو شدن دیدگانش، همه آن املاک را میان فرزندانش تقسیم کرد. پیامبر(ص) نیز سهم پدرش را دریافت کرد.<ref>معجم البلدان، ج3، ص347؛ سبل الهدی، ج2، ص382.</ref> این بخش از مکه به شعب ابیطالب معروف شد. | ||
== دعوت پیامبر از بنی هاشم == | |||
حمایت بنیهاشم از رسول خدا(ص) بیشترین نقش را در عدم توفیق دیگر تیرههای قریش در آسیب رساندن به پیامبر(ص) داشت. از آن پس که پیغمبر(ص) ماموریت یافت تا خویشاوندان نزدیک خود شامل بنیهاشم و بنیمطلب را به اسلام فراخواند ([[سوره شعراء]]، 214)، به تدریج گروهی از آنها این دعوت را پذیرفتند. برخی از آنها نیز در برابر این فراخوان از خود ایستادگی نشان دادند. بدینترتیب، میان فرزندان عبدالمطلب بر سر [[ایمان]] به پیامبر و پشتیبانی از او اختلاف پدید آمد. | |||
در [[ماه محرم|محرم]] سال هفتم [[بعثت]]، تیرههای گوناگون قریش عهدنامهای درباره قطع کامل ارتباط با بنیهاشم منعقد کردند. قریش تعهد سپردند که هرگز با بنیهاشم و بنیمطلب<ref>سیره ابناسحق، ص156.</ref> داد و ستد نکنند، با آنها عقد نبندند و به خانههای ایشان وارد نشوند، مگر اینکه آنها محمد(ص) را به قریشیان بسپارند تا او را بکشند.<ref>سیره ابناسحق، ص156.</ref> آنان پیمان خود را در صحیفهای نوشتند و در کعبه نهادند.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص11.</ref> | در [[ماه محرم|محرم]] سال هفتم [[بعثت]]، تیرههای گوناگون قریش عهدنامهای درباره قطع کامل ارتباط با بنیهاشم منعقد کردند. قریش تعهد سپردند که هرگز با بنیهاشم و بنیمطلب<ref>سیره ابناسحق، ص156.</ref> داد و ستد نکنند، با آنها عقد نبندند و به خانههای ایشان وارد نشوند، مگر اینکه آنها محمد(ص) را به قریشیان بسپارند تا او را بکشند.<ref>سیره ابناسحق، ص156.</ref> آنان پیمان خود را در صحیفهای نوشتند و در کعبه نهادند.<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص11.</ref> | ||
مراسم نگارش این پیمان در مکانی به نام [[خیف بنیکنانه]] در اَبطَح مشهور به «[[عصب|عَصَب]]» در بالاترین نقطه مکه انجام پذیرفت.<ref>السیرة الحلبیه، ج3، ص498؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص253.</ref> از آن پس [[مؤمن]] و [[کافر]] بنیهاشم<ref>زاد المعاد، ج3، ص30.</ref> جز ابولهب<ref>السیرة النبویه، ج2، ص196؛ تاریخ طبری، ج2، ص336.</ref> بطحاء را وانهادند و تا سه سال در شعب ابیطالب محاصره شدند و دشواریهای فراوان را به جان خریدند؛ به گونهای که گاهی صدای شیون کودکان گرسنه آنها از درون دره به گوش میرسید.<ref>سیره ابناسحق، ص159.</ref> | مراسم نگارش این پیمان در مکانی به نام [[خیف بنیکنانه]] در اَبطَح مشهور به «[[عصب|عَصَب]]» در بالاترین نقطه مکه انجام پذیرفت.<ref>السیرة الحلبیه، ج3، ص498؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص253.</ref> از آن پس [[مؤمن]] و [[کافر]] بنیهاشم<ref>زاد المعاد، ج3، ص30.</ref> جز ابولهب<ref>السیرة النبویه، ج2، ص196؛ تاریخ طبری، ج2، ص336.</ref> بطحاء را وانهادند و تا سه سال در شعب ابیطالب محاصره شدند و دشواریهای فراوان را به جان خریدند؛ به گونهای که گاهی صدای شیون کودکان گرسنه آنها از درون دره به گوش میرسید.<ref>سیره ابناسحق، ص159.</ref> سرانجام به سال دهم بعثت<ref>التحفة اللطیفه، ج1، ص11.</ref> مردانی از بنیعبدمناف و بنیقصی که زنانی از بنیهاشم آنها را به دنیا آورده بودند، تصمیم به ابطال عهدنامه گرفتند.<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص84-85.</ref> | ||
====...==== | |||
اندکی پیش از [[فتح مکه]]، عباس بن عبدالمطلب مسلمان شد. پس از فتح مکه، وی از رسول خدا خواست تا [[پردهداری کعبه]] و آب دادن به حاجیان را به او واگذار کند. پیامبر(ص) کنار کعبه ایستاد و فرمود: هر خون، مال و عملی که در [[روزگار جاهلیت]] بوده، زیر پای ما است، مگر آبرسانی به حاجیان و سدانت کعبه که این دو را به اهلش وامیگذارم. بدینترتیب، عباس این منصب را بار دیگر به دست آورد و پس از او [[عبدالله بن عباس]] و فرزندانش عهدهدار این منصب بودند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص113-114.</ref> | |||
اندکی پیش از [[فتح مکه]]، عباس بن عبدالمطلب مسلمان شد. پس از فتح مکه، وی از رسول خدا خواست تا [[پردهداری کعبه]] و آب دادن به حاجیان را به او واگذار کند. پیامبر(ص) کنار کعبه ایستاد و فرمود: هر خون، مال و عملی که در [[روزگار جاهلیت]] بوده، زیر پای ما است، مگر آبرسانی به حاجیان و سدانت کعبه که این دو را به اهلش وامیگذارم. بدینترتیب، عباس این منصب را بار دیگر به دست آورد و پس از او [[عبدالله بن عباس]] و فرزندانش عهدهدار این منصب بودند.<ref>اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص113-114.</ref> | |||
== پس از رحلت پیامبر == | |||
سید بنیهاشم در این دوره [[علی بن ابیطالب(ع)]] بود.<ref>الریاض النضره، ج1، ص305؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص339.</ref> البته عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر(ص) نیز در نظام قبیلهای عرب منزلت داشت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص288؛ اسد الغابه، ج3، ص60-61.</ref> | سید بنیهاشم در این دوره [[علی بن ابیطالب(ع)]] بود.<ref>الریاض النضره، ج1، ص305؛ السیرة الحلبیه، ج2، ص339.</ref> البته عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر(ص) نیز در نظام قبیلهای عرب منزلت داشت.<ref>السیرة النبویه، ج2، ص288؛ اسد الغابه، ج3، ص60-61.</ref> | ||
بنیهاشم پس از رویداد سقیفه در زمره کسانی بودند که حدود شش ماه از بیعت با ابوبکر سر باز زدند. سپس ابوبکر به رغم میل عمر، به میان جمع بنیهاشم شتافت<ref>الریاض النضره، ج2، ص195، 214، 217-218.</ref> و گویا همین را نشانه بیعت بنیهاشم با خلیفه شمردند. | |||
بنیهاشم پس از رویداد سقیفه در زمره کسانی بودند که حدود شش ماه از بیعت با ابوبکر سر | |||
== تیرههای بنیهاشم پس از پیامبر == | |||
تقسیم بنیهاشم به تیرههای فرعی بیشتر در این دوره نمود یافته است. این تیرهها عبارتند از: [[آل ابیطالب]]، [[آل عباس]]، [[آل حارث بن عبدالمطلب]]، و [[آل ابیلهب]].<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص94.</ref> | تقسیم بنیهاشم به تیرههای فرعی بیشتر در این دوره نمود یافته است. این تیرهها عبارتند از: [[آل ابیطالب]]، [[آل عباس]]، [[آل حارث بن عبدالمطلب]]، و [[آل ابیلهب]].<ref>الطبقات، ابنسعد، ج1، ص94.</ref> | ||
در روزگار خلافت علی(ع) سه تن از فرزندان عباس صاحب منصب شدند. عبدالله از یاران نزدیک امام علی(ع) بود. عبیدالله حکمران یمن،<ref>انساب الاشراف، ج4، ص78؛ اسد الغابه، ج3، ص420.</ref> قثم حاکم مدینه، و معبد زمامدار مکه شدند.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص5؛ الکامل، ج3، ص204؛ جمهرة انساب العرب، ص18.</ref> عبیدالله در رویارویی [[امام حسن(ع)]] با [[معاویه]]، خیانتکارانه به اردوگاه معاویه پیوست.<ref>انساب الاشراف، ج3، ص291-292.</ref> | در روزگار خلافت علی(ع) سه تن از فرزندان عباس صاحب منصب شدند. عبدالله از یاران نزدیک امام علی(ع) بود. عبیدالله حکمران یمن،<ref>انساب الاشراف، ج4، ص78؛ اسد الغابه، ج3، ص420.</ref> قثم حاکم مدینه، و معبد زمامدار مکه شدند.<ref>تاریخ طبری، ج3، ص5؛ الکامل، ج3، ص204؛ جمهرة انساب العرب، ص18.</ref> عبیدالله در رویارویی [[امام حسن(ع)]] با [[معاویه]]، خیانتکارانه به اردوگاه معاویه پیوست.<ref>انساب الاشراف، ج3، ص291-292.</ref> |