دحو الارض

نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۵ توسط Abu shahab (بحث | مشارکت‌ها) (Abu shahab صفحهٔ دحوالارض را به دحو الارض منتقل کرد)

دَحوُ الاَرض به معنای گسترش زمین است که برخی آن را به بیرون آمدن خشکی‌ها از زیر آب تفسیر می‌کنند و برخی مراد از آن را حرکت وضعی و انتقالی زمین دانسته‌اند. در آیه ۲۷ تا ۳۳ سوره نازعات از گسترش زمین پس از آفرینش آسمان‌ها خبر داده شده است (وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا). بنابر برخی روایات اسلامی زمین از مکه یا زیر کعبه گسترش یافته است.

کعبه
کعبه
نام‌ها
بیت العتیقبیت اللهبیت الحرامبیت المحرمبیت المعمور
ارکان
رکن عراقیرکن شامیرکن حجرالاسودرکن یمانی
اجزا
باب الکعبهباب التوبهپلکان خارجی کعبهناودان کعبهپرده کعبهپرده درون کعبه‌ستون‌های کعبهپلکان داخلی کعبهسقف کعبهبرقعحزامآویزه‌های کعبهشاذروانملتزممستجار
پیشینه
بازسازی کعبهتاریخ بازسازی درِ کعبهمولد علی(ع)
متولیان
ابوخفاد اسدیابوطالبعبدالله بن عبدالعزیتمیم بن مر
مرتبط
طوافحجر الاسودحطیمحجر اسماعیلمقام ابراهیمحجابتبیت الضراحخط آغاز طوافکارگاه پرده‌بافیشستشوی کعبهابرقازلاماستقسام

براساس برخی روایات، دحوالارض مصادف با 25 ذی‌قعده است و غسل و روزه در این روز مستحب است و ثواب بسیاری دارد.

مفهوم‌شناسی

دحوالارض واژه‌ای ترکیبی از دو کلمه دَحْو به معنای گستردن[۱] و اَرْض به معنای زمین و در مقابل آسمان است.[۲] برخی نیز ارض در این ترکیب را به معنای خشکی در مقابل دریا و کوه نه کره زمین ذکر کرده‌اند.[۳]

دحوالارض اصطلاحی به معنای گستردن زمین از زیر کعبه است.[۴] برخی دیگر آن را به معنای گسترش خشکی‌ها دانسته‌اند به این صورت که سطح زمین در اول خلقت پر از آب بود که به تدریج به گودال‌ها و پستی‌ها سرازیر شد تا اینکه خشکی‌ها نمایان شدند.[۵]

شهرستانی از هیئت‌شناسان معاصر شیعه، مراد از دحوالارض را حرکت وضعی و انتقالی زمین دانسته و برداشت بسط و گسترش را از واژه دحو خطا تلقی کرده است.[۶]

احتمال دیگری در معنای دحوالارض توسط برخی مفسران، آماده سازی زمین برای حیات با بیرون آوردن آب‌های درونی، رویاندن گیاهان و برطرف کردن موانع با استواری کوه‌هاست.[۷] در این احتمال با توجه به کروی بودن زمین، گسترش مادی رد شده است.[۸] برخی نیز منظور از گسترش زمین را پهن نمودن قطعات زمین زیر پای مردم دانسته‌اند نه کره زمین.[۹]

روز دحوالارض و اعمال آن

براساس برخی روایات دحوالارض مصادف با 25 ذی‌قعده است.[۱۰] غسل و روزه از آداب و اعمال وارد شده در این روز،[۱۱] مستحب است و ثواب بسیاری دارد.[۱۲]

در کتاب‌های آسمانی

دحوالارض در کتاب‌های آسمانی نظیر قرآن و تورات، ذکر شده است.

در تورات

در تورات به دحوالارض اشاره شده است:«خدا گفت: آب‌های زیر آسمان در یک جا جمع شود و خشکی ظاهر گردد و چنین شد و خدا خشکی را زمین نامید و اجتماع آب‌ها را دریا نامید و در زمین نباتات را برویاند».[۱۳]

در قرآن

در قرآن به گسترش زمین (دحوالارض) اشاره شده است.[۱۴] آیات ۲۷-۳۳ سوره نازعات، از گسترش زمین پس از آفرینش آسمان‌ها خبر داده است و در آیه ۳۰ از تعبیر «والارض بعد ذلک دحاها» استفاده شده است.[۱۵] در آیه 6 سوره شمس نیز با سوگند به زمین و گستراننده توانای آن، از بسط زمین با این تعبیر «والارض وما طحاها» یاد شده است که بر اساس نظر گروهی، «طحو» در اصل «دحو» بوده؛ «دال» تبدیل به «طا» شد به معنای گستردن، راندن و در اینجا به معنای گستراندن است.[۱۶]

گسترش زمین از زیر کعبه

برخی از مفسران با استناد به آیه 96 سوره آل عمران که کعبه را نخستین خانه روی زمین شمرده، برآنند که گسترش زمین از زیر کعبه بوده و آیه را اشاره به دحوالارض دانسته‌اند.[۱۷] در برخی روایات نیز ذکر شده که خداوند کعبه را 2000 سال پیش از دحوالارض آفریده است.[۱۸] بر پایه روایات پرشماری، دحوالارض( گسترش زمین) از مکه و زیر خانه کعبه بوده است.[۱۹]

ام‌القری

در آیات 92 انعام و 7 شوری از مکه تعبیر به «ام القری» شده است. برخی مفسران در وجه این نامگذاری گفته‌اند در آغاز آب همه زمین را فرا گرفته بود و تنها مکان کعبه روی تپه‌ای خشک بود این خشکی کم کم از اطراف کعبه برآمد تا به اندازه کنونی گسترش یافت.[۲۰] در روایتی از امام علی نیز همین مضمون آمده است.[۲۱] در روایتی از پیامبر(ص) علت نامگذاری مکه به ام القری را، دحو زمین از مکه دانسته شده است.[۲۲]

اگر کعبه نخستین بخش زمین است که از آب بیرون آمده، می‌بایست بلندترین نقطه زمین باشد اما چنین نیست. در پاسخ گفته‌اند که دحوالارض میلیون‌ها سال پیش اتفاق افتاده و در این مدت زمین تحولاتی را از سر گذرانده، قله‌ها به قعر دریا و قعر دریاها تبدیل به قله شده‌اند.[۲۳]

پانویس

  1. مفردات، ص308؛ لسان العرب، ج14، ص251؛ لغت‌نامه، ج6، ص9210، «دحو».
  2. مفردات، ص73؛ لغت‌نامه، ج2، ص1571، «ارض»؛ فرهنگ فرزان، ص507، «زمین».
  3. نثر طوبی، ج1، ص17، 253؛ دروس هیئت، ج1، ص232.
  4. مسالک الافهام، ج2، ص77؛ ذخیرة المعاد، ج1، ق3، ص519؛ مدارک الاحکام، ج6، ص265.
  5. نثر طوبی، ج1، ص17؛ نمونه، ج26، ص۱۱۰؛ ج27، ص43؛ زمین و آسمان، ص51-53.
  6. اسلام و هيئت، ص141-161؛ زمين و آسمان، ص55.
  7. التفسير الکبير، ج31، ص48؛ تفسير ابن کثير، ج1، ص123.
  8. تفسير نسفی، ج4، ص315؛ تفسير مراغي، ج30، ص31-32.
  9. نثر طوبی، ج1، ص253.
  10. اقبال الاعمال، ج2، ص24-38؛ روضة الطالبين، ص351.
  11. مشارق الشموس، ج2، ص451؛ مکيال المکارم، ج2، ص35.
  12. الکافي، ج4، ص149؛ المصباح، ص514؛ الحدائق الناظره، ج4، ص235.
  13. کتاب مقدس، پیدایش، 1: 9-11؛ قاموس کتاب مقدس، ص84.
  14. جامع البیان، ج30؛ ص29؛ التبیان، ج10، ص260؛ الکشف والبیان، ج10، ص127.
  15. مجمع البیان، ج10, ص660؛ تفسیر سمرقندی، ج3، ص522؛ تفسیر البغوی، ج4، ص444.
  16. التبیان، ج10، ص358؛ التفسیر الکبیر ج31؛ ص192؛ لسان العرب، ج15، ص4، «طحا».
  17. مجمع البيان، ج2، ص797؛ البحر المحيط، ج4، ص583.
  18. الکافي، ج4، ص190؛ الامالي، ص715؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص241.
  19. الدر المنثور، ج8، ص412؛ وسائل الشيعه، ج10، ص449-451؛ بحار الانوار، ج54، ص64؛ الکافي، ج4، ص189؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص241.
  20. التبيان، ج4، ص201؛ تفسير بغوي، ج1، ص115؛ تفسير سمرقندي، ج1، ص 486.
  21. تفسير منسوب به امام عسکري7، ص145؛ بحار الانوار، ج54، ص88.
  22. التبيان، ج1، ص131؛ الدر المنثور، ج3، ص29.
  23. نمونه، ج5، ص345.

منابع

  • اسلام و هیئت، سید هبه الدین شهرستانی، ترجمه: فراهانی و خسروشاهی، قم، بوستان کتاب، 1387ش.
  • اقبال الاعمال، ابن طاوس (م.664ق.)، تحقیق جواد القیومی، قم، النشر الاسلامی، 1415ق.
  • الامالی، الصدوق (م.381ق.)، قم، البعثه، 1417ق.
  • بحار الانوار، المجلسی (م.1110ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
  • البحر المحیط، ابوحیان الاندلسی (م.754ق.)، بیروت، دار الفکر، 1420ق.
  • التبیان، الطوسی (م.460ق.)، تحقیق العاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم)، ابن کثیر (م.774ق.)، تحقیق شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق.
  • التفسیر الکبیر، الفخر الرازی (م.606ق.)، قم، دفتر تبلیغات، 1413ق.
  • تفسیر المراغی، المراغی (م.1371ق.)، بیروت, دارالاحیاء التراث العربی.
  • التفسیر المنسوب الی الامام العسکری، تحقیق ابطحی، قم، مدرسه امام مهدی، 1409ق.
  • تفسیر بغوی (معالم التنزیل)، البغوی (م.510ق.)، به کوشش خالد عبدالرحمن، بیروت، دار المعرفه.
  • الکشف والبیان، الثعلبی (م.427ق.)، تحقیق ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1422ق.
  • تفسیر سمرقندی (بحرالعلوم)، السمرقندی (م.375ق.)، تحقیق محمود مطرجی، بیروت، دار الفکر.
  • تفسیر نسفی (مدارک التنزیل)، النسفی (م.701ق.).
  • جامع البیان، الطبری (م.310ق.)، بیروت، دار المعرفه، 1412ق.
  • الحدائق الناضره، یوسف البحرانی (م.1186ق.)، تحقیق آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش.
  • الدر المنثور، السیوطی (م.911ق.)، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق.
  • دروس هیئت و دیگر رشته‌های ریاضی، حسن‌زاده آملی، دفتر تبلیغات، 1375ش.
  • ذخیرة المعاد، محمد باقر السبزواری (م.1090ق.)، آل البیت: بی‌تا.
  • روضة الطالبین، النووی (م.676ق.)، تحقیق عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه.
  • زمین و آسمان در قرآن و نهج البلاغه، علی اشرف حسنی، امیر، 1380ش.
  • فرهنگ فرزان، سید حمید طبیبیان، فرزان، 1378ش.
  • قاموس کتاب مقدس، مستر هاکس، تهران، اساطیر، 1377ش.
  • الکافی، الکلینی (م.329ق.)، تحقیق غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
  • کتاب مقدس، ترجمه: فاضل خان همدانی، ویلیام گلن، هنری مرتن، تهران، اساطیر، 1380ش.
  • لسان العرب، ابن منظور (م.711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
  • لغت‌نامه، دهخدا (م.1334ش.) و دیگران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1372ش.
  • مجمع البیان، الطبرسی (م.548ق.)، تحقیق محمد جواد بلاغی, تهران, ناصر خسرو, 1372ش.
  • مدارک الاحکام، سید محمد بن علی الموسوی العاملی (م.1009ق.)، قم، آل البیت:، 1410ق.
  • مسالک الافهام الی آیات الاحکام، شهید الثانی (م.965ق), قم, المعارف, 1413ق.
  • مشارق الشموس، حسین بن جمال الدین الخوانساری (م.1099ق.)، آل البیت: بی‌تا.
  • المصباح، الکفعمی (م.905ق.)، بیروت، اعلمی، 1403ق.
  • مفردات، الراغب (م.425ق.)، تحقیق صفوان داودی، دمشق، دار القلم، 1412ق.
  • مکیال المکارم، محمد تقی الموسوی الاصفهانی (م.1348ق.)، تحقیق سید علی عاشور، بیروت، الاعلمی، 1421ق.
  • من لا یحضره الفقیه، الصدوق (م.381ق.)، تحقیق غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
  • نثر طوبی، الشعرانی (م.1393ق.)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1398ق.
  • نمونه، مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1374ش.