برکه

از ویکی حج

برکه: آب انبارها و حوض‌ها و آبگیرهایی هستند که با مصالحی چون سنگ و آهک و یا چوب و پوست برای تامین آب حرمین شریفین برای استفاده حاجیان و ساکنان در جاهای مختلف مکه و مدینه ساخته شده بود.

با توجه به وضعیت جغرافیایی جزیره العرب و کمبود آب و کمبود بارش مخصوصا در شهرهای مکه و مدینه و احتیاج فراوان به آب در این دو شهر جهت استفاده زائران، برکه‌ها و ذخیره آب دارای اهمیت فراوانی بود لذا در آنجا برکه‌ها و آب انبارهایی ساخته، نگهداری و تعمیر می‌شد. این آب‌انبارها تامین کننده آب مورد نیاز برای ساکنان و حاجیان برای آشامیدن و بهداشت و وضو و غسل و طهارت شرعی بودند و ازاین‌رو بیشتر کنار مسجدها و مکان‌های مقدس ساخته می‌شدند.

برکه‌ها و آب انبارهای مختلفی در نقاط مختلف شهر مکه و مدینه وجود داشته‌اند که نام برخی از آن‌ها در منابع یاد شده است و یکی از مهمترین‌ آنها چاه زمزم است. زمزم از مشهورترین و کهن‌ترین منابع آبی مکه بوده است که از زمان حضرت اسماعیل(ع) تا زمان جرهمیان بود تا اینکه بعد از هتک حرمت جرهمیان به کعبه خشک شد و بعدها عبدالمطلب جد پیامبر(ص) دوباره آن را بازسازی کرده و آن را جاری ساخت.

واژه‌شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برکه در لغت به حفره‌ای مانند حوض و بدون دیواره و حصار در زمین اطلاق می‌شود.[۱] این واژه بیشتر در مورد حوض‌ها و آبگیرهایی به کار رفته که با مصالحی چون سنگ و آهک و یا چوب و پوست حیوانات ساخته شده باشند.[۲] در منابع، گاه از الفاظی چون مَصنَع،[۳] مَاجَل،[۴] منهل،[۵] صهریج[۶] نیز مفهوم برکه یا حوض قصد شده است؛ زیرا آب انبار عبارت است از نوعی مخزن آب سرپوشیده و آب‌بندی شده و معمولاً ساخته شده در پایین‌تر از سطح زمین که برای ذخیره آب آشامیدنی جهت ایام کم‌آبی یا پایداری در برابر دشمن در هنگام محاصره و گاه استفاده از آب خنک در تابستان، در شهرها و روستاها و دژها، در مسیر کاروان‌ها و در دل کوه‌ها ساخته می‌شد.[۷]

اهمیت برکه در مکه و مدینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برخی از برکه‌های وصف شده در منابع، همین آب انبارها هستند. آب این برکه‌ها از نهرها، چاه، قنات‌ها و باران، برای آشامیدن و آبیاری و غسل و وضو فراهم می‌شد. سقایه نیز بر بنایی که برای جمع‌آوری آب برای رساندن به مردم می‌ساختند، اطلاق می‌شد[۸] و معمولاً از یک یا چند حوض یا برکه تشکیل می‌شد که آب چشمه در آن گرد می‌آمد و مورد استفاده حاجیان قرار می‌گرفت. با توجه به وضعیت آب و هوای عربستان و‌ اندک بودن بارش به‌ویژه در شهرهای مکه و مدینه[۹] نحوه تامین آب از مهم‌ترین دغدغه‌های ساکنان این مناطق بوده است. به علت آشنایی دیرینه انسان با برکه و نقش آن در ذخیره آب و سهولت دسترسی به آن، برکه از اهمیت ویژه بهره داشته است؛ برکه‌ها‌ اندازه‌های گوناگون داشتند و مساحت برخی به 100 ذرع (حدود 50 متر) می‌رسید[۱۰] و در ساخت آن‌ها از مصالح گوناگون چون سنگ، گچ، آهک و پوست استفاده می‌شد.

ویژگی‌های عمومی آب‌انبارها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

آب‌انبارها بیشتر برای تامین آب ساکنان ساخته می‌شدند و جهت رعایت بهداشت و مصونیت آب، دارای پله‌هایی بودند. گاه برای سهولت رفت و آمد، پلکانی برای ورود به آب انبار و پلکانی دیگر برای بیرون آمدن از آن قرار می‌دادند. در برخی از آب انبارها و حوض‌ها، مانند حوض برابر مسجدالنبی، محل استفاده از آب برای آقایان و خانم‌ها تفکیک شده بود. حوض‌ها تامین کننده آب مورد نیاز برای رعایت بهداشت و نیز وضو و طهارت شرعی بودند و از این رو بیشتر کنار مسجدها و مکان‌های مقدس قرار داشتند. برای برخی حوض‌ها، مانند حوض‌های کنار زمزم، خروجی‌های گوناگون آب قرار می‌دادند تا هم‌زمان افراد بسیار بتوانند از آن استفاده کنند؛ استفاده از بیشتر برکه‌ها برای همگان آزاد بود؛ ولی استفاده از برخی که در ملک خصوصی قرار داشتند، برای همگان مجاز نبود.[۱۱]

برکه‌های مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برکه‌های گوناگون در نقاط مختلف شهر مکه وجود داشته‌اند که تنها نام برخی از آن‌ها در منابع یاد شده است. فاکهی (درگذشت172ق.) شمار سقایه‌های مکه در روزگار خود را نزدیک به 100 مورد برشمرده است.[۱۲] برخی از مهم‌ترین این برکه‌ها عبارتند از:

برکه‌های مسجدالحرام و پیرامون آن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در داخل مسجدالحرام و اطراف آن نیز برکه و چاه‌هایی بوده است که در ادامه به آنها اشاره می‌شود.

موقعیت مکانی چاه زمزم در مسجدالحرام

پیرامون زمزم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در پیرامون زمزم علاوه بر چاه زمزم، چندین حوض و چاه دیگر نیز وجود داشته است.

چاه زمزم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

چاه زمزم مشهورترین و کهن‌ترین منبع تامین آب مکه از عصر جاهلی به‌شمار می‌آید و از اهمیت بسیار در آب‌رسانی برخوردار بوده است.[۱۳] این چاه که در روزگار حضرت اسماعیل پدید آمد، تا دوره جرهم همچنان مورد استفاده بود تا این‌که به‌جهت هتک حرمت جرهمیان به کعبه و حرم، خشک شد.[۱۴] عبدالمطلب جد پیامبر(ص) چاهی در مسعی حفر کرد و کنار آن حوضی برای استفاده همگان ساخت. وی پس از حفر دیگر بار زمزم، چاه یاد شده و حوض آن را به مُطعَم بن عَدی بخشید.[۱۵] عبدالمطلب همچنین حوضی کنار زمزم ساخت و استفاده از آب آن را تنها برای نوشیدن مجاز دانست.[۱۶] بر پایه گزارشی دیگر، وی کنار زمزم دو حوض جداگانه برای نوشیدن و شست‌وشو ساخته بود.[۱۷] در دوره‌های بعد نیز دو حوض جداگانه برای آشامیدن و وضو کنار زمزم وجود داشت.[۱۸]

حوض‌های اطراف زمزم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سده سوم ق. چندین حوض کنار زمزم قرار داشت. حوض اول در پیرامون چاه جای داشت و از مرمر ساخته شده بود. ارتفاع دیواره این حوض 19 انگشت و پهنای آن 18 انگشت بود. بر حوض سقفی قرار داده و برای آن 36 خروجی برای برداشتن آب نهاده بودند.[۱۹] در فاصله 28 ذرعی (حدود 14متری) آن و جلوی سقایه عباس حوضی دایره‌ای و مرمرین به محیط 40 ذرع (حدود20 متر) قرار داشت که آب از فواره سنگی وسط آن بیرون می‌زد.[۲۰] در سده نهم ق. حوض‌های زمزم به نُه عدد افزایش یافت که از آن‌ها برای وضو استفاده می‌شد.[۲۱]

سقایه عباس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در 52 ذرعی (حدود 26 متری) زمزم، سقایه عباس قرار داشت که آب زمزم با قناتی سربی به آن راه می‌یافت. در این سقایه، شش حوض از چوب ساج ساخته شده بود. سه عدد از این حوض‌ها پنج ذرع و 12 انگشت طول و دو ذرع عرض داشتند. ارتفاع بقیه حوض‌ها سه ذرع و 12 انگشت بود. به ازای هریک از آن‌ها، حوضی از پوست قرار داشت که در آن‌ها کشمش و خرما خیسانده می‌شد و برای تغییر طعم آب حوض‌های یاد شده، به آب آن‌ها اضافه می‌شد.[۲۲]

حوض‌های دیگر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به سال 229ق. به دستور واثق عباسی (حک: 227-232ق.) عمر بن فرج رُخَجی، از نزدیکان امیر مکه، حوض‌های شش‌گانه را برداشت و حوض ساجی بزرگی را جایگزین آن‌ها کرد. درون آن نیز حوض چرمی دیگری قرار داشت که در آن خرما و کشمش ریخته می‌شد.[۲۳] بعدها محمد بن هارون حوض یاد شده را ویران و برکه‌ای مرمرین را جایگزین آن کرد. نام وی بر سنگ این برکه نقش بسته بود. این برکه بارها تعمیر شد تا این که به سال 839ق. در دوره ممالیک ویران و بازسازی گشت.[۲۴] پس از چندی به علت استفاده نکردن از برکه‌های سقایه عباس، قبه آن به محل نگهداری کتاب‌های وقفی تبدیل شد.[۲۵]

میان زمزم و رکن حجرالاسود[ویرایش | ویرایش مبدأ]

خالد بن عبدالله قسری امیر مکه در اواخر سده اول ق. با انتقال آب شیرین از دامنه کوه ثَبیر حوضی میان زمزم و رکن حجر ساخت. آب از فواره‌ای در وسط این حوض بیرون می‌زد. این حوض تا آغاز حکومت عباسیان بر جای بود تا این که داود بن علی عباسی، عموی سفاح و حکمران او در مکه (132-133ق.) به سال 132ق. آن را ویران کرد و آب آن را به حوضی کنار باب السلام، از درهای مسجدالحرام، انتقال داد.[۲۶]

ضلع شرقی حرم و در مولد النبی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سده سوم ق. نزدیک باب بنی‌عَدی از درهای ضلع شرقی مسجدالحرام، برکه‌ای وجود داشت که حاجیان از آب آن استفاده می‌کردند.[۲۷] از سرنوشت این برکه در دوره‌های بعد گزارشی در دست نیست.

در سده نهم ق. در مولد النبی (زادگاه پیامبر در شعب ابی‌طالب) دو برکه وجود داشت که آن‌ها را به شخصی به نام مسلمانی نسبت داده‌اند.[۲۸] از سرنوشت این برکه‌ها در روزگاران بعد گزارشی به دست نیامد.

برکه‌های شمال مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در شمال مکه نیز چندین برکه وجود داشته است که در ذیل به آنها اشاره می‌شود.

برکه زبیده[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از دیگر برکه‌های معروف شهر مکه، برکه مشهور به زبیده (ام جعفر) همسر‌‌ هارون خلیفه عباسی بود. این برکه در بخش معلات مکه قرار داشت. پس از خشکسالی عجیب اواخر سده دوم ق. زبیده دستور حفر چاهی در شمال مکه را به سال 194ق. صادر کرد. به دستور وی برکه‌ای نیز کنار آن ساخته شد. آب چاه برای پر کردن این برکه کافی نبود و به ناچار آب چشمه‌ای در کوه طاد، از رشته کوه‌های ثنیه در مسیر طائف، با صرف هزینه‌­های گزاف و مشکلات فراوان به آن هدایت شد. در پیرامون برکه ساختمانی برای پاسداری ساختند و اشخاصی مامور نگهبانی آن شدند. کنار برکه کتیبه‌ای قرار داشت که در آن عباراتی شامل شهادتین، درود بر پیامبر و نیز جملاتی حاکی از نقش‌ ام جعفر در آب‌رسانی به حاجیان و تاریخ ساخت برکه به دست یاسر، خادم زبیده، نقش بسته بود.[۲۹]

به دستور مامون خلیفه عباسی (حک: 198-218ق.) به سال 210ق. صالح بن عباس، حکمران مکه، آب افزون برکه «ام جعفر» را از طریق آبراهی به پنج برکه که در مناطق پایین مکه احداث کرده بود، رسانید. بر پایه این طرح، آب برکه «ام جعفر» در مسیر خود، آب برکه‌های بطحاء در شعب علی، برکه‌ای در صفا مشهور به بازان، برکه‌ای نزدیک بازار گندم فروشان نزدیک باب الوداع، برکه‌ای در کوچه ثنیه پایین‌تر از دار اوس، برکه‌ای در بازار هیزم فروشان، و سرانجام برکه ماجن در جنوب مکه را تامین می‌کرد.[۳۰] از آب برکه ماجن برای آبیاری زمین‌های کشاورزی و باغ‌های متعلق به برخی از وابستگان اشراف استفاده می‌شد.[۳۱]

تامین آب برکه‌ ام جعفر به‌علت نقش اساسی‌اش در آب‌رسانی به مکه، همواره مورد توجه حاکمان بوده و افرادی چون زین‌الدین یوسف حکمران اربل (حک: 563-583ق.) در سال 564ق. و مظفرالدین کُوکُبُوری حاکم اِربِل (حک: 583-630ق.) در سال 605ق. و مستنصر عباسی در سال‌های 625 و 633ق. امیر چوپان مغول به دستور سلطان محمد خدابنده به سال 726ق. و شریف حسن عجلان، امیر مکه و حجاز، به سال 811ق. به تعمیر چشمه‌های تامین کننده آب این برکه پرداختند.[۳۲]

برکه‌های سلیمان بن جعفر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در مسیر معلات به منا و نزدیک باغ مُقَیصره از باغ‌های معاویه، دو برکه دیگر وجود داشتند که به برکه‌های سلیمان بن جعفر عباسی، حکمران مکه در دوره حکومت‌ هارون عباسی (حک: 170-193ق.) شهرت داشتند.[۳۳] این برکه‌ها در پی خشکسالی در مکه، به دستور خلیفه ساخته شدند. پس از گرد آمدن آب چاه‌های متعلق به معاویة بن ابی‌سفیان در چاهی به نام رشا، آب به این دو حوض و سپس برکه‌ای کنار یکی از درهای مسجدالحرام هدایت شد.[۳۴] ازرقی (درگذشت250ق.) برکه‌ای در باغ عوف، از باغ‌های معاویة بن ابی‌سفیان نزدیک کوه حجون، را متعلق به‌ هارون عباسی دانسته است.[۳۵] از برکه‌های سلیمان در دوره‌های بعد گزارشی یافت نشد.

برکه کنار باب معلات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سده نهم ق. از دو برکه کنار باب معلات نزدیک بستان صارم یاد شده که بدون استفاده رها شده بودند و به سال 813ق. یکی از آن‌ها به دست شهاب برکوت المکین، از ثروتمندان سده 9ق. تعمیر گشت و آب چشمه بازان به آن هدایت شد.[۳۶] این برکه در سده 14ق. به برکه شامی معروف بود و آب آن را همگان استفاده می‌کردند.[۳۷] ابن دهیش این دو برکه را همان برکه‌های متعلق به‌ هارون در باغ عوف می‌داند.[۳۸]

به سال 831ق. شاهین عثمانی از کارگزاران عثمانی با صرف هزینه‌ای آب چاهی در بئر خم در منطقه پایین مکه را به آن برکه هدایت نمود. وی همچنین گروهی را مامور ریختن آب سقاخانه‌ای در معلات به برکه صارم کرد.[۳۹] طبری (درگذشت 1070 ق.) دو برکه یاد شده را یک برکه می‌داند که به علت وجود دیواری کوتاه در وسط آن، دو برکه خوانده شده است.[۴۰]

روبه‌روی برکه شامی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روبه‌روی برکه شامی، دو برکه دیگر در مجاورت هم بودند. این برکه‌ها به سال 749ق. در روزگار ملک ناصر حسن مملوکی تعمیر شدند.[۴۱] به سال 821ق. دیوار این برکه‌ها با آهک تعمیر گشت و در برخی از جاها بلندای آن حدود نیم متر بیشتر شد. دیوار میان دو برکه را برداشتند و کنار آن دو حوضچه سرپوشیده ساختند و برای حفظ آب از دسترس اطفال، دری چوبی برای آن ساختند.[۴۲] بر پایه برخی از گزارش‌ها، در سده 14ق. این دو برکه از میان رفته بودند و بقایای یکی از آن‌ها که به برکه مصری شهرت داشت، قابل مشاهده بود.[۴۳]

برکه مسجد تنعیم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برکه‌ای در مسجد تنعیم: برخی منابع از وجود برکه‌ای در مسجد تنعیم در سه یا چهار میلی مسجدالحرام خبر داده‌اند. از این برکه برای ذخیره آب باران استفاده می‌شد تا این‌که به سال 987ق. به دستور سنان پاشا، چاه کنار برکه تعمیر گشت و آب برکه تامین شد. این برکه تا سده 14ق. همچنان وجود داشت؛ ولی چاه آن خشک شده بود و تنها در هنگام بارش باران، پر آب می‌شد.[۴۴]

برکه‌های شرق مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در شرق مکه نیز چندین برکه وجود داشته است که در ذیل به آنها اشاره می‌شود.

برکه‌های منا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در منطقه منا نیز برکه‌هایی وجود داشتند که از جمله آن‌ها می‌توان به برکه مازمین و حوض‌های گوناگون کنار آن اشاره کرد که در سیل سال 240ق. از میان رفتند.[۴۵]

برکه یاقوته از دیگر برکه‌های این منطقه است. فاصله این برکه در سده سوم ق. با مسجد منا 3753 ذرع (نزدیک به دو کیلومتر) بود و تا وادی مُحَسَّر، دره‌ای میان منا و مزدلفه، 1000 ذرع (حدود50 متر) فاصله داشت.[۴۶] این برکه در سیل سال 240ق. از میان رفت.[۴۷] از دیگر برکه‌های این مکان می‌توان به برکه عیره اشاره کرد که آن نیز به سال 240ق. بر اثر سیل ویران شد.[۴۸]

در دامنه کوه ثبیر در چهار کیلومتری مسجدالحرام، برکه‌ای مشهور به برکه خالد بن عبدالله قسری وجود داشت. این برکه پس از صدور فرمان سلیمان بن عبدالملک(حک: 96-99ق.) درباره رساندن آب شیرین به مکه به دست خالد بن عبدالله قسری حکمران مکه و به سال 93ق. ساخته شد و در ساخت آن از سنگ‌های بزرگ نقش‌دار استفاده گشت. برای تامین آب برکه، سدی در ثقبه نزدیک آن ساختند.[۴۹] از سرنوشت برکه خالد در دوره‌های بعد گزارشی در دست نیست؛ ولی گزارش‌هایی درباره آن سد در منابع آمده است.[۵۰]

برکه‌های عرفات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در بازار عرفه و در جنوب جبل الرحمه، هفت[۵۱] یا هشت[۵۲] برکه وجود داشتند که آب آن‌ها مورد استفاده حاجیان به‌ویژه در روز عرفه بود. آورده‌اند که این برکه‌ها را عبدالله بن عامر بن کریز ساخت و همو چاه‌هایی برای تامین آب آن‌ها حفر کرد.[۵۳] از وی به‌عنوان نخستین سازنده برکه در عرفات یاد شده است.[۵۴] این برکه‌ها با گذشت زمان نیازمند تعمیر می‌شدند و گزارش‌هایی از تعمیر آن‌ها به دست افرادی چون عجوز، مادر مقتدر عباسی، به سال 315ق.،[۵۵] مظفر حاکم اربل به سال 594ق.،[۵۶] اقبال الشرابی مستنصری به سال 633ق.[۵۷] و نیز در دوران حاکم مصر ملک شعبان مملوکی (حک: 764-778ق.) رسیده است.[۵۸] در سده نهم ق. این برکه‌ها انباشته از خاک شده بودند.[۵۹] بعدها در روزگار سلطان سلیمان قانونی (حک: 926-974ق.) این برکه‌ها مورد توجه قرار گرفتند و هر سال در موسم حج با استفاده از آبراه‌های زیرزمینی، آب عین زبیده به آن‌ها منتقل می‌شد و حاجیان از آن استفاده می‌کردند.[۶۰] تا امروز نیز آثاری از این برکه‌ها باقی مانده است.[۶۱]

در نزدیکی عرفه و روبه‌روی مسجد بیعه، برکه‌ای به نام سلم قرار داشت که سازنده آن مشخص نیست. این برکه و قنات پیوسته به آن در سال 745ق. به دست آل الملک، نائب السلطنه مصر در روزگار ملک اسماعیل بن ملک ناصر مملوکی، تعمیر شد.[۶۲] در قرن11ق. آب این برکه تنها از راه بارش باران تامین می‌شد.[۶۳] ابن صباغ (درگذشت1321ق.) از پر آب بودن آن خبر داده[۶۴] ؛ اما در گزارش مربوط به سال 1377ق. این چشمه خشک و بی‌آب معرفی شده است.[۶۵]

در سده 14ق. در مسجد ابراهیم در عرفات برکه‌ای وجود داشت که آب آن از عین زبیده تامین می‌شد.[۶۶] از سرنوشت این برکه در دوره‌های بعد گزارشی در دست نیست؛ برکه‌هایی دیگر نیز در مسیر منا به عرفات و نزدیک مزدلفه وجود داشتند که از تعمیر آن‌ها در روزگار شعبان نایب السلطنه مصر و نیز در دوره مستنصر عباسی (حک: 623-640ق.) به سال 633ق. گزارش‌هایی در دست است.[۶۷] این برکه‌ها در سده نهم ق. به علت خرابی طولانی قابل استفاده نبودند.[۶۸]

برکه‌های غرب مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کنار ثنیه حصحاص نزدیک منطقه فخ و محله زاهر، برکه‌ای وجود داشت که آب آن از چشمه‌ای در منطقه فخ تامین می‌شد. این برکه به دست اسحق بن سلمه صائغ از صنعتگران دوره متوکل عباسی (حک: 232-247ق.) برای استفاده مردم ساخته شده بود. فاکهی از قطع جریان آب چشمه و بی‌آبی این برکه گزارش داده است.[۶۹]

در منطقه یاد شده، همچنین حوض‌هایی به نام مُجَنَّه وجود داشت که آب آن‌ها از طریق چاه‌های موجود در منطقه تامین می‌شد. به گفته ابن دهیش، از محققان معاصر تاریخ مکه، برخی از این چاه‌ها اکنون نیز وجود دارند؛ اما مکان دقیق حوض‌های یاد شده مشخص نیست.[۷۰]

برکه ماجن در جنوب مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از کهن‌ترین برکه‌های مکه که در منابع تاریخی بدان‌ها اشاره شده، برکه ماجن در منطقه جنوبی شهر بود که به سبب نزدیکی به یکی از دروازه‌های مکه (باب الماجن) به این نام شهرت داشت.[۷۱] گویا این کلمه تحریفی از واژه ماجل به معنای «مکان گرد آمدن آب» است. آورده‌‌اند که عمر بن خطاب برای پیشگیری از ورود سیل به شهر، آب بندهایی در شمال مکه قرار داد و مسیر آب را به برکه ماجن در جنوب هدایت کرد تا از آب آن برای کشاورزی استفاده شود.[۷۲] این برکه تا دوره اخیر وجود داشته و میان مردم مکه به نام ماجد نیز مشهور بوده است. برکه ماجن مستطیل شکل و طول آن 40 و عرضش 31 متر بود. از چهار طرف دیواری به ارتفاع قامت انسان گرداگرد آن کشیده بودند. به سال 848ق. عمر سیدحسن، حکمران اسکندریه، خاک‌های انباشته شده در برکه را تخلیه و دیوارهای پیرامون آن را بلند کرد. مؤید ابونصر مملوکی در سال 821ق. و قایتابای مملوکی به سال 875ق. و قانصوه غوری به سال 907ق.[۷۳] و سلطان سلیمان قانونی به سال 931ق. با اصلاح چشمه‌های حنین و عرفات، آب برکه ماجن را تامین و در زمان ضرورت، آن را تعمیر کردند.[۷۴] در سفرنامه‌ای مربوط به سال 1207ق. از غسل کردن حاجیان در برکه ماجن و سپس رفتن به سوی مسجدالحرام سخن رفته است.[۷۵] به سال 1380ق. روی برکه پوشانده شد.[۷۶] این برکه اکنون از میان رفته و محل آن به باغ عمومی تبدیل شده است.[۷۷]

پس از تعمیر عین زبیده در دوره حکومت سلطان عبدالحمید دوم که از سال 1296ق. تا 1300ق. به طول انجامید، در قسمت‌های گوناگون مکه نُه آب انبار بزرگ برای ذخیره آب ساخته شد.[۷۸]

برکه‌های مدینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در شهر مدینه، در قیاس با مکه، برکه‌هایی کمتر وجود داشته و آگاهی‌های فراوان درباره آن‌ها ارائه نشده است. این آگاهی‌ها محدود به گزارش‌های پراکنده‌ای است که از منابع تاریخ مدینه استفاده می‌شود؛ در سده دوم ق. 19 سقایه در صحن مسجدالنبی وجود داشته است. از این سقایه‌ها 13 سقایه را خالصه، کنیز زبیده، و سه سقایه را یزید بربری، غلام‌ هارون عباسی، ساخته بودند. ابوالبختری وهب بن وهب و شجن، کنیز‌ هارون، و سلسبیل، کنیز جعفر فرزند منصور عباسی، نیز هر یک سقایه‌ای ساخته بودند.[۷۹] از وضعیت این سقایه‌ها در سده‌های بعد گزارشی یافت نشد. در سده هفتم ق. تنها از یک آب انبار در صحن مسجد یاد شده است. در وسط این آب انبار که به دست فردی به نام شامه از امیران شام ساخته شده بود، برکه‌ای بزرگ با آجر و چوب قرار داشت که چهار پله از سطح صحن مسجد پایین‌تر بود و در وسط آن فواره‌ای وجود داشت که آب آن از طریق چاه تامین می‌شد. این آب انبار تنها در هنگام موسم حج آب داشت.[۸۰]

برکه جهمه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جهمه، مادر ناصر عباسی، در سده هفتم ق. سقایه‌ای در پشت مسجدالنبی ساخته بود. این سقایه از چندین آب انبار تشکیل شده و چاهی نیز برای تامین آب آن حفر گشته بود. برای دسترسی به آن، در دیوار شمالی مسجد دری ساخته شد.[۸۱]

برکه ابی‌الهیجا[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سال 560ق. سیف‌الدین حسین بن ابی‌الهیجا، داماد نجم‌الدین ایوب از امیران ایوبی (حک: 643-647ق.) از ورودی شمالی آبخوری چشمه ازرق در غرب مسجدالنبی، شعبه‌ای جدا کرد و آب آن را به آبخوری ساخته شده نزدیک باب السلام، از درهای مسجدالنبی، هدایت کرد. از این برکه برای وضو استفاده می‌شد. در سده نهم ق. برای حفظ احترام مسجد، این برکه برداشته شد.[۸۲]

برکه‌های سه‌گانه نزدیک مسجدالنبی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

از دیگر برکه‌های مدینه می‌توان به برکه‌های سه‌گانه فواره نزدیک مسجدالنبی، حَناطین کنار بازار گندم فروشان، و ثنیه نزدیک ثنیة الوداع اشاره کرد. آب این برکه‌ها از قنات جاری شده به دست مهدی عباسی (حک: 158-169ق.) از منطقه قبا تامین می‌شد. مکان برداشتن آب در برکه فواره، برای زن و مرد مشترک بود؛ اما در برکه‌های حناطین و ثنیه، این محل تفکیک شده بود. آب آن قنات پس از تامین آب برکه‌ها، به محلی به نام شریعه نزدیک ثنیة الوداع در جنوب مدینه جریان می‌یافت و سپس به برکة السوق در چهار میلی (حدود200/7 کیلومتر) مدینه سرازیر می‌شد. برکة السوق زمانی به سلیمان بن عبدالملک اموی (حک: 96-99ق.) تعلق داشته است. بعدها این برکه در زمره اموال حکومتی قرار گرفت و از آب آن برای آبیاری زمین‌های خلیفه استفاده می‌شد.[۸۳]

برکه مافنه و سوق[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سده سوم ق. در شمال غربی مدینه و در محل برخورد سه وادی عقیق، قنات و بُطحان، از دو برکه به نام مافنه و سوق یاد شده است.[۸۴] آگاهی‌های دیگر درباره برکه‌های یاد شده در دست نیست.

برکه عین نبی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

به گفته ابن شبه (درگذشت262 ق.) کنار غار بنی‌حرام در شمال مدینه، نزدیک دیوار شهر، چشمه کوچکی قرار داشت که پیامبر از آن وضو گرفته بود.[۸۵] بعدها این چشمه به عین نبی معروف گشت.[۸۶] کناره‌های چشمه دیوارکشی شد و آب انباری با دو حوض مستطیل در پیرامون آن ایجاد شد که مردم از آب آن بهره‌مند می‌شدند. این آبخوری 25 پله داشت.[۸۷] از سرنوشت برکه‌های یاد شده در دوره‌های بعد گزارشی در دست نیست.

برکه نزدیک مرقد نفس زکیه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در نزدیکی مرقد محمد بن عبدالله بن حسن (نفس زکیه) کنار کوه سلع در شمال مدینه، آب انباری قرار داشت که آب آن از آبراه‌های زیر زمینی و از چشمه‌های نبی در شمال مدینه و ازرق در غرب مسجدالنبی در شمال مدینه تامین می‌شد. این آب انبار از دو سمت شرقی و غربی پله داشت و چشمه‌ای در وسط آن جاری بود.[۸۸]


برکه فاطمه بنت حسین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

برکه دیگری کنار چاه اهاب در حره غربی قرار داشت که با سنگ‌های شکسته گرداگرد آن را چیده بودند. مطری (درگذشت741ق.) این برکه را نزدیک چاهی در خانه فاطمه دختر حسین بن علی(ع) دانسته است. به گفته وی، پس از گسترش مسجدالنبی در روزگار ولید بن عبدالملک (حک: 86-96ق.) به سبب درون شدن خانه حضرت فاطمه زهرا(س) در ساختمان مسجد، فاطمه دختر حسین ناچار به ترک آن شد و در منطقه حره غربی خانه‌ای ساخت. هنگام حفر چاه به سنگی برخوردند. با توسل وی و ریختن اضافه آب وضو در آن‌جا، مشکل حل شد و به آب رسیدند. مردم به آب این حوض تبرک می‌جستند و آن را زمزم می‌نامیدند.[۸۹]

برکه‌های دیگر[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گویا در مدینه سه برکه ویژه حج‌گزاران وجود داشته که نام یکی از آن‌ها که در حره وَبَرَه در غرب مدینه و نزدیک چاه عروه قرار داشته، در منابع آمده است. این برکه بزرگ گچکاری شده به برکه وَبیک مشهور بوده و بقایای آن تاکنون نیز باقی مانده است.[۹۰] در کنار کوه مَخیض در ورودی حاجیان شام، برکه‌ای به نام حمزه وجود داشت که آب آن از چشمه‌ای در باغ مشهور به جعفریه در منطقه قبا تامین می‌شد.[۹۱] نیز در منابع از برکه‌ای منسوب به عمرو بن زبیر بن عوام، مشهور به برکه عمرو، بدون تعیین موقعیت مکانی، یاد شده است.[۹۲] همچنین حوضی متعلق به مروان بن حکم اموی (حک: 64-65ق.) در وادی عقیق در غرب مدینه قرار داشت که ثنیه نزدیک عقیق را به سبب مجاورت با آن، ثنیه حوض می‌نامیدند.[۹۳]

برکه‌های میان مکه و مدینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در مسیر مکه به مدینه، برکه‌های گوناگون وجود داشت که از جمله آن‌ها می‌توان از برکه کنار مسجد سقیا، برکه تِعْهِن نزدیک روستای‌ ام البرک، برکه‌ای بزرگ کنار مسجد خُلَیْص در روستای خُلَیْص، و برکه‌هایی در منطقه ابواء، وادی‌ای در تهامه حجاز، یاد کرد؛ برکه موجود در خلیص در آغاز سده هشتم ق. دچار کم آبی شد و حاجیان از این جهت در تنگنا بودند. آن‌ها به سال 719ق. به ملک ناصر محمد بن قلاوون، حاکم مصر، که به مکه آمده بود، شکایت بردند. سلطان دستور پرداخت هزینه سالانه تامین آب این برکه را صادر کرد.[۹۴]

در کنار مسجد بطن مر الظهران، وادی‌ای در 22 کیلومتری شمال مکه، نیز برکه‌ای بزرگ به ابعاد 33 ذرع (حدود 17 متر) وجود داشت که آب آن از چاهی مشهور به عقیق تامین می‌شد. در منطقه روحاء در چهل میلی جنوبی مدینه نیز برکه‌هایی چون برکه روحاء، برکه رشید، برکه عثمان بن عفان و برکه طار وجود داشت.[۹۵] سمهودی از تعمیراتی در چشمه خلیص و برکه روحاء در روزگار قایتبای مملوکی (حک: 872-901ق.) گزارش داده است.[۹۶]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. العین، ج5، ص367، «برک.
  2. لسان العرب، ج1، ص399، «برک.
  3. رحلة ابن جبیر، ص165؛ شفاء الغرام، ج1، ص398؛ آثار البلاد، ص533.
  4. اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص121؛ معجم البلدان، ج5، ص32.
  5. التعریف بما آنست الهجره، ص162.
  6. رحلة ابن جبیر، ص165.
  7. نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص30، «آب انبار.
  8. لسان العرب، ج14، ص392، «سقی.
  9. البیئة الطبیعیة لمکة المکرمه، ص183؛ مکه و مدینه تصویری از توسعه و نوسازی، ص149، 230.
  10. لسان العرب، ج1، ص399، «برک.
  11. نک: الارج المسکی، ص93-94.
  12. اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص97.
  13. البیئة الطبیعیة لمکة المکرمه، ص363.
  14. شفاء الغرام، ج1، ص329.
  15. اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص99-100.
  16. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص43.
  17. الاعلاق النفیسه، ص41.
  18. اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص56-57.
  19. اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص77-78.
  20. اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص79-80.
  21. شفاء الغرام، ج1، ص331.
  22. اخبار مکه، فاکهی، ج2، ص83-84.
  23. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص102-104؛ الدرر الفرائد، ج1، ص305.
  24. التاریخ القویم، ج1، ص524.
  25. التاریخ القویم، ج1، ص526.
  26. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص107-108؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص149-151.
  27. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص90.
  28. شفاء الغرام، ج1، ص441؛ تاریخ مکه، ص207.
  29. اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص152-155.
  30. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص232؛ اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص152-154؛ تحصیل المرام، ج2، ص611-612.
  31. سفرنامه حجاز، ص168.
  32. شفاء الغرام، ج1، ص449-450؛ تحصیل المرام، ج2، ص613.
  33. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص229.
  34. اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص152.
  35. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص227-228.
  36. شفاء الغرام، ج1، ص441.
  37. تحصیل المرام، ج2، ص633.
  38. اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص121، «پاورقی».
  39. اتحاف الوری، ج4، ص19.
  40. الارج المسکی، ص93.
  41. تحصیل المرام، ج2، ص632.
  42. شفاء الغرام، ج1، ص440-441.
  43. تحصیل المرام، ج2، ص632.
  44. موسوعة مرآة الحرمین، ج2، ص883.
  45. اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص298-299.
  46. اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص185.
  47. اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص298-299.
  48. اخبار مکه، ازرقی، ج1، ص299.
  49. اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص149-151.
  50. التاریخ القویم، ج1، ص261-262.
  51. اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص42.
  52. مرآة الحرمین، ج1، ص45.
  53. اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص42.
  54. الطبقات، ج5، ص35.
  55. شفاء الغرام، ج1، ص441؛ اتحاف الوری، ج2، ص373.
  56. اتحاف الوری، ج2، ص564؛ الدرر الفرائد، ج1، ص363.
  57. الدرر الفرائد، ج1، ص373.
  58. شفاء الغرام، ج1، ص441-442.
  59. شفاء الغرام، ج1، ص441.
  60. تحصیل المرام، ج2، ص634؛ مرآة الحرمین، ج1، ص45.
  61. اخبار مکه، فاکهی، ج5، ص42،‌هامش1.
  62. شفاء الغرام، ج1، ص441؛ العقد الثمین، ج3، ص208؛ اتحاف الوری، ج3، ص228-229.
  63. الارج المسکی، ص94.
  64. تحصیل المرام، ج2، ص634.
  65. التاریخ القویم، ج3، ص399.
  66. موسوعة مرآة الحرمین، ج2، ص895.
  67. التاریخ القویم، ج3، ص399.
  68. شفاء الغرام، ج1، ص441.
  69. اخبار مکه، فاکهی، ج3، ص156؛ ج4، ص125.
  70. اخبار مکه، فاکهی، ج4، ص221؛ ج3، ص156.
  71. شفاء الغرام، ج1، ص441.
  72. سفرنامه حجاز، ص163؛ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج2، ص167.
  73. تحصیل المرام، ج2، ص612-613.
  74. التاریخ القویم، ج3، ص353، 367-369.
  75. سفرنامه مکه، ص106.
  76. التاریخ القویم، ج3، ص287.
  77. اتحاف الوری، ج4، ص62، «پاورقی.
  78. موسوعة مرآة الحرمین، ج2، ص637-643.
  79. اخبار المدینه، ص125.
  80. الدرة الثمینه، ص120.
  81. الدرة الثمینه، ص120.
  82. التعریف بما آنست الهجره، ص162؛ بهجة النفوس، ج1، ص323؛ تاریخ المدینه، نهروالی، ص69.
  83. المناسک، ص409-410.
  84. المناسک، ص411-412.
  85. تاریخ المدینه، ابن شبّه، ج1، ص160.
  86. بهجة النفوس، ج1، ص321.
  87. رحلة ابن جبیر، ص157.
  88. اثارة الترغیب، ج2، ص352-353؛ وفاء الوفاء، ج3، ص105.
  89. التعریف بما آنست الهجره، ص165.
  90. معالم المدینة المنوره، ج2، ص490.
  91. التعریف بما آنست الهجره، ص185؛ وفاء الوفاء، ج1، ص83.
  92. معجم البلدان، ج2، ص320.
  93. وفاء الوفاء، ج3، ص194؛ ج4، ص42.
  94. اتحاف الوری، ج3، ص165.
  95. وفاء الوفاء، ج3، ص172؛ ج4، ص84.
  96. وفاء الوفاء، ج2، ص234.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل برکه.
  • اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (درگذشت885ق.)، به کوشش عبدالکریم، مکه، جامعة‌ام القری، 1408ق.
  • اثارة الترغیب: محمد بن اسحق الخوارزمی (درگذشت827ق.)، به کوشش الذهبی، مکه، مکتبة نزار مصطفی الباز، 1418ق.
  • اخبار المدینه: محمد ابن زباله (درگذشت199ق.)، به کوشش ابن سلامه، مرکز بحوث و دراسات المدینه، 1424ق.
  • اخبار مکه: الازرقی (درگذشت248ق.)، به کوشش رشدی الصالح، مکه، مکتبة الثقافه، 1415ق.
  • اخبار مکه: الفاکهی (درگذشت279ق.)، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1414ق.
  • الارج المسکی فی التاریخ المکی: علی عبدالقادر الطبری (درگذشت1070ق.)، به کوشش الجمال، مکه، المکتبة التجاریه، 1416ق.
  • الاعلاق النفیسه: ابن رسته (درگذشت قرن3ق.)، بیروت، دار صادر، 1892م.
  • بهجة النفوس و الاسرار: عبدالله المرجانی (درگذشت699ق.)، به کوشش محمد شوقی، ریاض، مکتبة الملک فهد، 1425ق.
  • البیئة الطبیعة لمکة المکرمه: رقیه حسین نجیم، ریاض، الفرقان، 1420ق.
  • التاریخ القویم: محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1420ق.
  • تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّه (درگذشت262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق.
  • تاریخ المدینه: قطب الدین النهروالی (درگذشت990ق.)، به کوشش محمد عزب و محمد زینهم، مکتبة الثقافة الدینیه.
  • تاریخ مکة المشرفه: محمد ابن الضیاء (درگذشت854ق.)، به کوشش العدوی، مکه، المکتبة التجاریه مصطفی احمد الباز، 1416ق.
  • تحصیل المرام: محمد بن احمد الصباغ (درگذشت1321ق.)، به کوشش ابن دهیش، 1424ق.
  • التعریف بما آنست الهجره: محمد المطری (درگذشت741ق.)، به کوشش الرحیلی، ریاض، دار الملک عبدالعزیز، 1426ق.
  • دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش.
  • الدرة الثمینة فی اخبار المدینه: محمد ابن نجار (درگذشت643ق.)، به کوشش شکری، بیروت، دار الارقم.
  • الدرر الفرائد المنظمه: عبدالقادر بن محمد الجزیری (درگذشت977ق.): به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1422ق.
  • رحلة ابن جبیر: محمد بن احمد (درگذشت614ق.)، بیروت، دار مکتبة الهلال، 1986م.
  • سفرنامه حجاز: محمد لبیب البتنونی، ترجمه: انصاری، تهران، مشعر، 1381ش.
  • سفرنامه مکه حسام السلطنه: رسول جعفریان، تهران، مشعر، 1374ش.
  • شفاء الغرام: محمد الفاسی (درگذشت832ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1421ق.
  • الطبقات: خلیفة بن خیاط (درگذشت240ق.)، به کوشش زکار، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
  • العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفاسی (درگذشت832ق.)، به کوشش فؤاد سیر، مصر، الرساله، 1406ق.
  • العین: خلیل (درگذشت175ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، 1409ق.
  • لسان العرب: ابن منظور (درگذشت711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
  • مرآة الحرمین: ابراهیم رفعت پاشا (درگذشت1353ق.)، قم، المطبعة العلمیه، 1344ق.
  • معالم المدینه: عبدالعزیز کعکی، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1419ق.
  • معجم البلدان: یاقوت الحموی (درگذشت626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.
  • مکه و مدینه تصویری از توسعه و نوسازی: عبیدالله محمد امین کردی، ترجمه: صابری، مشهد، 1382ش.
  • المناسک و اماکن طرق الحج: ابواسحق الحربی (درگذشت285ق.)، به کوشش حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه، 1401ق.
  • موسوعة مرآة الحرمین الشریفین: ایوب صبری پاشا (درگذشت1290ق.)، قاهره، دار الآفاق العربیه، 1424ق.
  • وفاء الوفاء: السمهودی (درگذشت911ق.)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م.