حجر الاسود

از ویکی حج
(تغییرمسیر از سنگ حجرالاسود)
حجرالاسود.

حجرالاسود سنگی نصب شده در رکن شرقی کعبه است، که استلام آن مورد سفارش پیامبر(ع) و امامان(ع) قرار گرفته است. بر اساس روایات اسلامی، پیشینه این سنگ به زمان حضرت آدم(ع) می گردد. این سنگ در طوفان نوح بر کوه ابوقبیس در مکه قرار گرفت و توسط حضرت ابراهیم(ع) در رکن شرقی کعبه نصب شد. حضرت محمد(ص)، پیش از بعثت درباره اختلاف قریش در نصب حجرالاسود داوری کرد. این سنگ به خاطر اهمیت خود چند بار در طول تاریخ ربوده شده است.

حجرالاسود بیضی شکل و رنگ آن سیاه متمایل به قرمز است و به خاطر صدماتی که به آن وارد شده حلقه‌ای نقره‌ای به دور آن قرار داده شده است.


مکان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

کعبه
کعبه
نام‌ها
بیت العتیقبیت اللهبیت الحرامبیت المحرمبیت المعمور
ارکان
رکن عراقیرکن شامیرکن حجرالاسودرکن یمانی
اجزا
باب الکعبهباب التوبهپلکان خارجی کعبهناودان کعبهپرده کعبهپرده درون کعبه‌ستون‌های کعبهپلکان داخلی کعبهسقف کعبهبرقعحزامآویزه‌های کعبهشاذروانملتزممستجار
پیشینه
بازسازی کعبهتاریخ بازسازی درِ کعبهمولد علی(ع)
متولیان
ابوخفاد اسدیابوطالبعبدالله بن عبدالعزیتمیم بن مر
مرتبط
طوافحجر الاسودحطیمحجر اسماعیلمقام ابراهیمحجابتبیت الضراحخط آغاز طوافکارگاه پرده‌بافیشستشوی کعبهابرقازلاماستقسام

نوشتار(های) وابسته: رکن حجرالاسود

حجرالاسود، سنگی است که در رکن شرقی کعبه قرار دارد و نقطه آغاز و پایان طواف به شمار می‌رود؛[۱] از این رو، این رکن به رکن حجر الاسود نیز مشهور است. این سنگ، در فاصله یک و نیم متری از سطح مسجدالحرام قرار دارد.[۲]

ویژگی‌ها[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حجرالاسود، صیقلی، به رنگ سیاه متمایل به قرمز است.[۳] این سنگ در اصل یک سنگ بیضی شکل با قطر حدود ۳۰ سانتی‌متر و عرض آن حدود ۵/۱۳ سانتی‌متر بوده است اما امروزه به قطعاتی تقسیم شده که به هم چسبانده شده است.[۴] این سنگ در حدود ۹۸ سانتی‌متر یعنی دو ذراع در دیوار فرورفته است[۵] و نواری به عرض ۱۰سانتی‌متر به دور آن پیچیده است.[۶]

اهمیت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

گزارش تجدید بنای کعبه به دست قریش در سال ۳۵ عام‌الفیل و اختلاف آنها در نصب حجرالاسود و سپس داوری حضرت محمد(ص)[۷] در این نزاع حاکی از اهمیت جایگاه حجرالاسود نزد قریش است.

اهمیت وجود حجرالاسود در کعبه تا بدانجاست که از این سنگ با عنوان رکن در منابع یاد می‌شود[۸] و در سخن از ارکان کعبه در صورت اطلاقِ کاربرد واژه «الرکن» رکن حجرالاسود اراده می‌شود.[۹]

پیشینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

سنگ حجرالاسود، تا طوفان نوح برجای خود قرار داشت؛ ولی با آغاز طوفان، خداوند آن را نزد کوه ابوقبیس به امانت گذاشت تا آنگاه که حضرت ابراهیم(ع) خواست کعبه را بسازد و سنگی را به عنوان نشانِ آغاز طواف انتخاب کند، جبرئیل، این سنگ را از کوه ابوقبیس نزد ابراهیم آورد و او در جایش نصب کرد.[۱۰]

حجرالاسود به دلیل اهمیت آن، در طول تاریخ بارها مورد تعرض قرار گرفته است، گزارش‌ها از ربایش سنگ و پنهان کردن آن به دست «عمرو بن حارث بن مضاض جُرهمی» از سران قبیله جرهم،[۱۱] و نیز به دست سران قبیله ایاد در نزاع با مضریان[۱۲] در دوره پیش از اسلام حکایت دارد.

حجرالاسود به دست قرامطه بحرین در سال۳۱۷ق. نیز ربوده شد. در این سال مقارن با حکومت المقتدر عباسی (حک:۲۹۵–۳۲۰)، قرامطه بحرین به رهبری ابوطاهر قرمطی در روز ترویه به مکه یورش بردند و ضمن کشتار حاجیان، حجرالاسود را در چهاردهم ذی‌حجه ربودند. ابوطاهر، در آغاز، حجرالاسود را به کوفه برد و بر یکی از ستون‌های مسجد کوفه آویزان کرد و سپس آن را به هجر در بحرین بردند.[۱۳] سرانجام این سنگ در روز عید قربان سال ۳۳۹ق. پس از ۲۲ سال به دست سنبر بن حسن قرمطی به مکه بازگردانده شد و به دست وی در جایش قرار داده شد. سنگ بر اثر ضرباتی که بر آن وارد شده بود، آسیب دیده و برای حفظ آن نواری از نقره به دور آن قرار داده بودند.[۱۴]

آسیب دیدن و شکستن حجرالاسود در حوادث پرشمار، سبب شد تا برای حفظ قطعات آن، پس از نصب سنگ، حلقه‌ای به دور قطر بیرونی آن کشیده شود. این حلقه که بدفعات تعویض گردیده غالباً از جنس نقره و گاه نیز از طلا[۱۵] تهیه می‌شد.[۱۶] در سال۱۲۹۰ق. پوشش دیگری از نقره به وزن دو کیلو به دور حجرالاسود افزوده شد و سنگ را که در آن هنگام ۱۷ قطعه شده بود به هم پیوند دادند و قسمت بیرونی آن را با پوششی از نقره خالص پوشانیدند و از آن صفحه دایره‌ای به قطر 27[۱۷] و به نقلی ۳۷ سانتی‌متر[۱۸] که بتوان با سر و صورت آن را لمس کرد و بوسید آماده ساخته، کار گذاشتند.[۱۹]

فضایل[ویرایش | ویرایش مبدأ]

روایات پرشماری در فضیلت حجرالاسود نقل گردیده است بر پایه این روایات حجرالاسود از سنگ‌های بهشتی است[۲۰] که خداوند آن را به هنگام هبوط حضرت آدم(ع) با او فرستاد که با آن انس گیرد.[۲۱]

به نقل ابوسعید خُدری روزی عمر بن خطاب به هنگام بوسیدن حجرالاسود آن را سنگی خواند که هیچ نفع و ضرری به انسان نمی‌رساند و احترام و بوسیدن آن را تنها به سبب تأسی به رفتار پیامبر(ص) دانست. امام علی(ع) به سخنان او اعتراض کرده وحجرالاسود را سنگی خواند که هنگام هبوط حضرت آدم(ع) با او بوده و مانند در درخشان بوده است؛ ولی دستان کافران و مشرکان در اثر استلام آن را سیاه کرده است.[۲۲]

استلام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

نوشتار اصلی: استلام روایات فراوانی از استلام، بوسیدن و مالیدن پیشانی بر سنگ توسط حضرت محمد(ص) و فضیلت این عمل حکایت دارد.[۲۳] ابن عباس نیز، به تأسی از آن حضرت بر این سنگ بوسه می‌زد و بر آن سجده می‌کرد.[۲۴]

امام صادق(ع) به نقل از پیامبر(ص) با توصیه مردم به استلام حجرالاسود، آن را دست راست خدا در زمین دانسته که خداوند به وسیله آن با بندگانش مصافحه می‌کند.[۲۵] امام سجاد(ع) نیز این سنگ را دست خدا معرفی کرده و حج کسی را که آن را لمس نکند صحیح نمی‌داند.[۲۶] به روایتی از پیامبر(ص)، استلام حجر سبب پاک شدن گناهان می‌شود.[۲۷] و حجرالاسود در روز قیامت برای افرادی که او را استلام کردند، شهادت می‌دهد.[۲۸]

در روایتی از پیامبر(ع) دعا در کنار این سنگ مستحب و مورد اجابت است.[۲۹] همچنین آمده است که در کنار حجرالاسود فرشتگان بی‌شماری حضور دارند، دو فرشته نیز در کنار این سنگ به دعای کسانی که از حجرالاسود می‌گذرند، آمین می‌گویند.[۳۰]

خواندن دعاهایی به‌هنگام استلام این سنگ توصیه شده است.[یادداشت ۱][۳۱] امام علی(ع) در زمان استلام حجر می‌گفت: «اللهم تصدیقا بکتابک و سنة نبیک صلی الله علیه و سلم.»[۳۲] در روایتی دیگر از امام علی(ع) دعای پیش رو نقل شده شده است: «الله اکبر اللهم ایمانا بک و تصدیقا بکتابک و اتباعا لسنتک و سنة نبیک.»[۳۳]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. التاریخ القویم، ج3، ص236؛ المعالم الاثیره، ص129.
  2. التاریخ القویم، ج3، ص236؛ رک: مرآة الحرمین، ج1، ص264.
  3. الرحلة الحجازیه، ص230.
  4. راهنمای حرمین شریفین، ج1، ص185.
  5. رحله ابن ¬جبیر، ص59.
  6. التاریخ القویم، ج2، ص442.
  7. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص158؛ اثاره الترغیب، ج1، ص99؛ الانس الجلیل، ج1، ص289.
  8. تحصیل المرام، ج1، ص186- 187؛ التاریخ القویم، ج3، ص236.
  9. المعالم الاثیره، ص129.
  10. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص62؛ اثاره الترغیب، ج1، ص99.
  11. مرآه الحرمین، ج1، ص302.
  12. الرحله الحجازیه، ص153.
  13. اثاره الترغیب، ج1، ص122-123؛ الانس الجلیل، ج1، ص409.
  14. التاریخ القویم، ج3، ص285.
  15. تحصیل المرام، ج1، ص191؛ التاریخ القویم، ج3، ص285-286.
  16. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص135؛ مراه الحرمین، ج1، ص 264، 304.
  17. مرآه الحرمین، ج1، ص264.
  18. موسوعه العتبات المقدسه، ج1، ص59..
  19. راهنمای حرمین شریفین، ج1، ص185.
  20. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص81- 82؛ الکافی، ج4، ص184؛ بحار الانوار، ج96، ص216- 217.
  21. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص328؛ اثاره الترغیب، ج1، ص84.
  22. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص324؛ شرح الاخبار، ج2، ص317؛ الکافی، ج4، ص190.
  23. اخبار مکه، الازرقی، ج1، 330؛ اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص121؛ اثاره الترغیب، ج1، ص172، 174.
  24. اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص329.
  25. بحار الانوار، ج96، ص220؛ الحج و العمره فی الکتاب و السنه، ص102- 103.
  26. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص97.
  27. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص127؛ اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص331؛ اثاره الترغیب ج1، ص174.
  28. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص82 و 93؛ اخبار مکه، الازرقی، ج1، ص323، 326.
  29. اثاره الترغیب، ج1، ص171- 235.
  30. اثاره الترغیب، ج1، ص175- 176.
  31. التاریخ القویم، ج3، ص257.
  32. اخبار مکه، الفاکهی، ج1، ص100.
  33. التاریخ القویم، ج3، ص257.
  1. برای نمونه، باسم الله و الله اکبر ایمانا بالله و تصدیقا لاجابة محمد صلی‌الله علیه و اله.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل حجرالاسود.
  • الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، عبدالرحمن بن محمد حنبلی (م. ۹۲۸ق)، تحقیق ابو تبانه و دیگران، عمان، مکتبة دنیس، ۱۴۲۰ق.
  • اثارة الترغیب و التشویق الی المساجد الثلاثه و البیت العتیق، محمد بن اسحاق الخوارزمی (م. ۸۲۷ق)، به کوشش محمد حسین الذهبی، مکه، مکتبه نزار مصطفی الباز، ۱۴۱۸ق.
  • اخبار مکه فی قدیم الدهر و حدیثه، محمد بن اسحق الفاکهی (م. ۲۷۵ق)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، مکه، مکتبه الاسدی، ۱۴۲۴ق.
  • اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقی (م. ۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح ملحس، بیروت، دارالاندلس، ۱۴۱۶ق.
  • بحار الانوار الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، محمد باقر المجلسی (۱۰۳۷–۱۱۱۰ق)، تصحیح محمد باقر بهبودی و سید ابراهیم میانجی و سید محمد مهدی موسوی خرسان، بیروت، داراحیاء التراث العربی و موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
  • التاریخ القویم لمکة و بیت الله الکریم، محمد طاهر کردی (م. ۱۴۰۰ق) بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ ق.
  • تحصیل المرام ف‍ی اخ‍ب‍ار ال‍ب‍ی‍ت ال‍ح‍رام و ال‍م‍ش‍اع‍ر ال‍ع‍ظام و م‍ک‍ه و ال‍ح‍رم و ولات‍ه‍ا ال‍ف‍خ‍ام، محمد بن احمد الصباغ (م. ۱۳۲۱ق)، به کوشش عبدالملک بن عبدالله بن دهیش، مکه، مکتبه الاسدی، ۱۴۲۴ق.
  • الجامع اللطیف، محمد بن محمد ابن ظهیره، تحقیق علی عمر، قاهره، الثقافة الدینیه، ۱۴۲۳ق.
  • الحج و العمره فی الکتاب و السنه، محمد محمدی ری شهری، قم، دارالحدیث، ۱۳۷۶ش.
  • رحلة ابن جبیر، محمد بن احمد ابن جبیر (م. ۶۱۴ق)، بیروت، دارالهلال.
  • الرحلة الحجازیه، اولیا چلبی، قاهره، دارالافاق العربیه، ۱۹۹۹م.
  • شرح الاخبار، نعمان بن محمد المغربی (م. ۳۶۳ق)، تحقیق سید محمد الحسینی الجلالی، قم، نشر الاسلامی.
  • الکافی، محمد بن یعقوب کلینی (م. ۳۲۹ق)، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، انتشارات دارالکتب اسلامیه، ۱۳۷۵ش.
  • مراه الحرمین (ال‍رح‍لات ال‍ح‍ج‍ازی‍ه و ال‍ح‍ج و م‍ش‍اع‍ره ال‍دی‍ن‍ی‍ه م‍ح‍لاه ب‍م‍ئ‍ات ال‍ص‍ور ال‍ش‍م‍س‍ی‍ه)، ابراهیم رفعت پاشا، قاهره، مکتبه الدینیه، بی‌تا.
  • المعالم الاثیره، محمد محمد حسن شراب، بیروت، دارالشامیه، ۱۴۱۱ق.

مقاله‌های مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]