حجاز: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
(اصلاح نشانی وب)
بدون خلاصۀ ویرایش
(۳۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|ماه=[[بهمن]]|روز=[[۲۰]]|سال=[[۱۳۹۸]]|کاربر=Abbasahmadi1363  }}
{{جعبه اطلاعات کشور
| عنوان            = حجاز
| تصویر            = حجاز۲.jpg
|توضیح تصویر      = مشخص کردن محدوده دقیق حجاز ممکن نیست، این نقشه، محدوده تقریبی آن را نشان می‌دهد .
| اندازه تصویر      =
| تصویر پرچم        =
| عرض پرچم          =
| تصویر نشان ملی    =
| عرض تصویر نشان ملی=
| نام رسمی          =
| دین رسمی            =
| جمعیت کل            = ۵,۴۶۳,۰۰۰
| مساحت            = ۳۸۸,۵۰۰ کیلومتر مربع
| حکومت              = سعودی
| واحد پول            =
| پایتخت              =
| شهرهای مهم        = [[مکه]]، [[مدینه]]، [[طائف]]، [[جده]] و [[رابغ]]
| ادیان(درصد)          =
| زبان رسمی                = عربی
| سایت        =
| پیشینه اسلام            =
| جمعیت مسلمانان      =
| جمعیت              =
| درصد به جمعیت کشور  =
| درصد به جمعیت مسلمانان=
| آداب و رسوم          =
| وقایع تاریخی        =
| حکومت‌ها              = [[عباسیان]](۱۳۲-۶۵۶ق)، فاطمیان(۲۹۷-۵۶۷ق)، ممالیک(۶۴۸-۹۲۳ق) و [[آل سعود]] (۱۳۴۳ق)
| احزاب                =
| فرق                  =
| خاندان‌ها            = [[قریش]]، [[ثمود]]، [[ثقیف]]، غَطَفان، بنی اسد
| اقوام                =
| مراکز علمی          =
| زیارتگاه‌ها          =
| مساجد                =
| حسینیه‌ها            =
| مؤسسات فرهنگی        =
| مؤسسات اجتماعی      =
| مناطق شیعه‌نشین      =
| مذهبی                =
| سیاسی                =
| علمی                =
| اجتماعی              =
| آمار حج‌گزاران            =
| متولی حج              =
| حج‌گزاران مشهور              =
}}
'''حجاز'''، منطقه‌ای است که خاستگاه دین [[اسلام]] بوده و در شمال غربی شبه‌جزیره عربستان قرار دارد و از نگاه مساحتی، جایگاه دوم را در تقسیمات کشور [[عربستان]] دارا است. شهرهای [[مکه]]، [[مدینه]]، [[طائف]]، [[جده]] و رابغ در این منطقه قرار دارند.


رشته‌کوه‌ سرات و کوه‌های [[قعیقعان|قُعیقَعان]]، [[کوه ثور (مکه)|ثور]]، [[کوه ابوقبیس|ابوقُبیس]] و [[کوه احد|احد]] در این منطقه قرار دارد. حرّه‌های نار،‌ [[حره شوران|شوران]]، [[حره واقم|واقم]] و رهاب و وادی‌های رمه، [[وادی عقیق|عقیق]] و صفرا نیز در این منطقه قرار گرفته است. حجاز، منطقه‌ای بیابانی بوده و دارای آب و هوای گرم و خشک است.


حجاز، خاستگاه دين اسلام در شمال غربي شبه جزيره عربستان
پیشینه تمدنی حجاز، به ماقبل تاریخ بازگشته و [[ثمود]] یکی از کهن‌ترین اقوام ساکن در آن بوده است. برخی از آثار به دست آمده، مربوط به هشت قرن پیش از میلاد بوده و یکی از شهرهای تاریخی آن تیماء‌ است.


حجاز به عنوان خاستگاه دين اسلام در شمال غربي شبه‌جزيره عربستان مهم‌ترين بخش آن به شمار مي¬رود. کلمه حجاز از ريشه حجز و به معناي فاصله، ميان و مانع است.<ref>. العين، ج3، ص70، «حجز».</ref> وجوه مختلفي براي نام¬گذاري منطقه بدين نام بيان شده است.<ref>. نک: معجم البلدان، ج2، ص218-219؛ صبح الاعشي، ج4، ص252.</ref>
در این منطقه، یکتاپرستی پیشینه دیرینه‌ای داشته و پیروان [[یهودیت|یهود]] و [[مسیحیت]] نیز در جاهای مختلف آن حضور داشته‌اند. در آستانه ظهور [[اسلام]]، بت‌پرستی در سراسر حجاز گسترش یافته بود و تنها گروهی اندک، به «[[حنیف]]» مشهور بودند که ویژگی‌های ممتازی داشتند.


تعيين حدود دقيق آن به جهت اختلاف بسيار ميان مورخان و جغرافي¬نويسان ممکن نيست.<ref>. جغرافيه شبه جزيرة العرب، ص130.</ref> بر اساس سازگارترين تعريف با موقعيت جغرافيايي منطقه، حجاز در شرق رشته کوههاي سرات قرار گرفته و از جهت غرب تا منطقه نجد ادامه يافته است. شمالي¬ترين بخش شرقي آن خليج عَقبه و جنوبي¬ترين قسمت آن مناطق جنوبي شهر طائف معرفي شده است.<ref>.معجم مااستعجم، ج1، ص9؛ معجم البلدان، ج2، ص219؛ اطلس تاريخ اسلام، ج1، ص396- 397.</ref> طول آن از شمال به جنوب 700 مايل و عرض آن از شرق به غرب250 مايل ذکر شده است.<ref>.جغرافيه شبه جزيرة العرب، ص132.</ref> مساحت تقريبي حجاز 388500کيلومتر مربع است و از نگاه مساحتي جايگاه دوم را در تقسيمات کشور عربستان دارد.<ref>الموسوعه العربية الميسره، ج3، ص1312.</ref>
با هجرت [[حضرت محمد(ص)]] به مدینه، به تدریج، نخستین حکومت حجاز شکل گرفت. [[امام علی(ع)]]، پایتخت را از حجاز به [[کوفه]] انتقال داد و پس از آن به جز مدتی کوتاه، حجاز پایتخت هیچ حکومتی قرار نگرفت. با این همه، حجاز به علت قرار گرفتن [[کعبه]] و دیگر مکان‌های مذهبی در آن، همواره مورد توجه حکومت‌ها بوده است. [[بنی‌عباس|عباسیان]](۱۳۲-۶۵۶ق)، فاطمیان(۲۹۷-۵۶۷ق)، ممالیک(۶۴۸-۹۲۳ق) و سرانجام [[آل سعود]] (۱۳۴۳ق) برخی از حکومت‌هایی هستند که بر آن سیطره داشته‌اند.


حجاز بر اساس ويژگي‌هاي جغرافيايي به پنج منطقه تقسيم شده است: 1. منطقه ساحلي که به تِهامه حجاز مشهور است که عقبه، مويلح، ينبُع، رابغ در اين قسمت قرار دارند. 2. منطقه کوهستاني که به تدريج از ارتفاع آن کاسته مي‌شود و در حد فاصل جده و مکه به کمترين حد خود مي رسد. 3. منطقه نجديه که ميان ارتفاعات قرار دارد و از شمال به جنوب از ارتفاع آن کاسته مي‌شود و شهرهاي علا، مکه و مدينه در اين قسمت قرار دارند. 4. مناطق مرتفع متشکل از گدازه¬هاي آتشفشاني که حَره¬هاي خرمه، خيبر و عويرض در آن قرار دارند. 5. منطقه¬اي که در مجاورت دره¬هاي واقع در قسمت مياني جزيره العرب قرار دارد.<ref>.جزيرة العرب في القرن العشرين، ص14-15.</ref>
==نام، موقعیت، مساحت==
واژه حجاز از ریشه حجز و به معنای فاصله، میان و مانع است.<ref>العین، ج3، ص70، «حجز».</ref> علت‌های گوناگونی برای نام‌گذاری این منطقه به این نام گفته شده است.<ref>نک: معجم البلدان، ج2، ص218-219؛ صبح الاعشی، ج4، ص252.</ref>  


بخش غربي حجاز با طولاني¬ترين رشته کوه¬هاي شبه‌جزيره يعني سرات قرين است. ارتفاعات مشهور ديگري نيز در بخش¬هاي داخلي حجاز وجود دارند که قُعيقَعان، ثور، ابوقُبيس، نور، احد، ورقان از مشهورترين آن‌ها هستند.
حجاز، در شمال غربی شبه‌جزیره عربستان قرار گرفته و مهم‌ترین بخش آن به شمار می‌رود. تعیین حدود دقیق آن، به جهت اختلاف بسیار میان تاریخ‌نگاران و جغرافی‌نویسان ممکن نیست.<ref>جغرافیه شبه جزیرة العرب، ص130.</ref> به باور برخی،<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۸۷.</ref> بر پایه سازگارترین تعریف با موقعیت جغرافیایی منطقه، حجاز در شرق رشته کوه‌های سرات قرار گرفته و از جهت شرق تا منطقه نجد ادامه یافته است. شمالی‌ترین بخش غربی آن، خلیج عَقبه و جنوبی‌ترین بخش آن، مناطق جنوبی شهر [[طائف]] معرفی شده است.<ref>معجم مااستعجم، ج1، ص9؛ معجم البلدان، ج2، ص219؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396- 397.</ref>  
مناطق آتشفشاني نيز در برخي از مناطق حجاز وجود دارند و فعاليت‌هاي آن‌ها موجب شکل¬گيري مناطقي به نام حره شده است که بيشتر در اطراف مدينه و جهت شمالي آن قرار دارند. مشهورترين حره¬هاي واقع در اين منطقه عبارتند از حره¬هاي نار، شوران، سليم، واقم، حقل، ميطان، عويرض، رهاب. برخي از اين حره¬ها داراي چشمه¬هاي آب فراوان و پوشش گياهي فراوانند که خيبر از آن جمله است ولي به سبب همين ويژگي با نام حره شناخته نمي‌شود.<ref>. المفصل، ج1، ص145-149؛ معجم البلدان، ج2، ص247-253، الموسوعه العربية العالميه، ج8، ص61-62.</ref>


در مجاورت ارتفاعات، مناطق پستي به نام وادي وجود دارند که به جهت جريان آبِ حاصل از بارش در ارتفاعات به اين مناطق اهميت بسياري دارند. وادي¬هاي رمه، عقيق، حمض، جزل، فاطمه، قديد، قاحه، صفرا، رقوب از آن جمله¬اند.<ref>.نک: جغرافية شبه جزيرة العرب، ص73-74.</ref> واحه¬ها يا بخش¬هاي قابل کشت نيز در برخي از نقاط حجاز وجود دارند.<ref>. جغرافية شبه جزيرة العرب، ص76-79.</ref>
طول حجاز، از شمال به جنوب ۷۰۰ مایل{{یادداشت|بیش از ۱,۱۲۰ کیلومتر.}} و عرض آن از شرق به غرب ۲۵۰ مایل{{یادداشت|بیش از ۴۰۰ کیلومتر.}} ذکر شده است.<ref>جغرافیه شبه جزیرة العرب، ص132.</ref> مساحت تقریبی حجاز، ۳۸۸,۵۰۰ کیلومتر مربع است و از نگاه مساحتی، جایگاه دوم را در تقسیمات کشور [[عربستان]] دارد.<ref>الموسوعه العربیة المیسره، ج3، ص1312.</ref>


حجاز منطقه¬اي بياباني و داراي آب و هواي گرم وخشک است و ميزان بارش در آن به جز مناطق کوهستاني کم است. بارش¬ها در تابستان و زمستان موسمي است و ميزان آن در نقاط مختلف متفاوت است. البته بارش در کوهستان¬ها به جاري شدن آب در وادي¬ها و نيز پيدايش چشمه¬ها منجر مي‌شود که نمونه آن شهر طائف است.<ref>.اطلس المملکة السعودية العربيه، ص80؛ جغرافية شبه جزيرة العرب، ص133؛ الموسوعه العربية العالميه، ج8، ص61-62.</ref>
==جغرافیای طبیعی==
[[پرونده:حجاز۳.PNG|بندانگشتی|برخی از شهرهای حجاز. ]]


ويژگي محيطي ديگر حجاز فقر پوشش گياهي آن است و غير از خارها و گياهان خودرو در بيشتر مناطق گياهي مشاهده نمي‌شود. در مناطق کوهستاني و وادي¬ها درختاني چون سرو کوهي، موز، شوره گز، کُنار، نخل و زيتون مشاهده مي‌شود.<ref>. موسوعه العربية العالميه، ج8، ص62-63</ref>
====مناطق جغرافیایی====
حجاز بر پایه ویژگی‌های جغرافیایی به پنج منطقه تقسیم شده است:


==جغرافياي انساني==
#منطقه ساحلی، که به «تِهامه حجاز» مشهور است. عقبه، مویلح، ینبُع، رابغ در این قسمت قرار دارند.
برخي از مستشرقان بر پايه داده‌هاي تورات بر اين باورند که تمامي نقاط جزيره العرب بويژه حجاز در روزگاران کهن آب و هوايي متفاوت داشته‌اند و منابع آب فراوان و پوشش گياهي مناسب از ويژگي‌هاي اين منطقه به شمار مي-رفته است اين شرايط آب و هوايي در گذر زمان دچار تغييرات اساسي شده و به دنبال آن ساکنان اين مناطق به مکان‌هاي ديگر کوچ کرده‌اند.<ref>. نک: المفصل، ج1، ص240 به بعد.</ref> بطلميوس جغرافي‌دان يوناني نيز با وجود عدم سفر به حجاز، به احتمال بر اساس اين باور در ترسيم نقشه عربستان و حجاز شهرهاي بسيار و نيز چندين رود پرآب در آن به تصوير کشيده است.<ref>. see: ptolemi.map6</ref>
#منطقه کوهستانی، که به تدریج از ارتفاع آن کاسته می‌شود و در حد فاصل [[جده]] و [[مکه]] به کمترین ارتفاع خود می‌رسد.
مانند هر مکان ديگر تأثير عوامل زيست محيطي بر پراکندگي جمعيت در حجاز آشکار است. آب مهمترين عامل گردآمدن جمعيت¬ها بوده و شکل¬گيري روستاها وشهرها در کنار وادي¬ها و مکان¬هايي که از فراواني نسبي آب بهره‌مند بودند، صورت گرفته است. نقش اساسي زمزم در شکل¬گيري مکه،<ref>.اخبار مکه، ج2، ص50- 54.</ref> وجود چشمه¬هاي آب در مدينه،<ref>.جغرافية شبه جزيرة العرب، ص178-180.</ref> و بهره¬مندي از بارش مناسب در طائف<ref>.جزيرة العرب في القرن العشرين، ص35.1</ref> گواه اين امرند.
#منطقه نجدیه، که میان ارتفاعات قرار دارد و از شمال به جنوب از ارتفاع آن کاسته می‌شود و شهرهای علا، [[مکه]] و [[مدینه]] در این بخش قرار دارند.
#مناطق مرتفع متشکل از گدازه‌های آتشفشانی، که حَرّه‌های خرمه، خیبر و عویرض در آن قرار دارند.
#منطقه‌ای که در مجاورت دره‌های واقع در قسمت میانی [[جزیرةالعرب|جزیرة العرب]] قرار دارد.<ref>جزیرة العرب فی القرن العشرین، ص14-15.</ref>


اجتماعات اوليه حجاز بر پايه شغل¬هاي ساده¬اي چون دامداري و کشاورزي شکل گرفته¬اند. کشاورزان به اهل حضر(يکجا نشينان) ودامداران(عشاير و چادر نشينان) به اهل وبر شهره بودند.<ref>. موسوعه مرآة الحرمين الشريفين، ج5، ص18.</ref>
====کوه‌ها، حره‌ها، وادی‌ها====
بخش غربی حجاز، با طولانی‌ترین رشته کوه‌های شبه‌جزیره یعنی «سرات» قرین است. ارتفاعات مشهور دیگری نیز در بخش‌های داخلی حجاز وجود دارند که قُعیقَعان، [[کوه ثور (مکه)|ثور]]، [[کوه ابوقبیس|ابوقُبیس]]، [[کوه نور|نور]]، [[کوه احد|احد]]، ورقان از مشهورترین آن‌ها هستند.


با گذر زمان و گسترش راه¬هاي تجاري، روستاها و شهرهايي در کنار آنها ايجاد و يا توسعه يافتند. مکه، مدينه، طائف، رابغ، جده و ينبع از مهم¬ترين شهرهاي حجازند.
مناطق آتشفشانی نیز در برخی از مناطق حجاز وجود دارند و فعالیت‌های آن‌ها موجب شکل‌گیری مناطقی به نام حَرّه شده است که بیشتر در اطراف مدینه و جهت شمالی آن قرار دارند. مشهورترین حره‌های واقع در این منطقه عبارتند از حره‌های نار، [[حره شوران|شوران]]، سلیم، [[حره واقم|واقم]]، حقل، میطان، عویرض و رهاب. برخی از این حره‌ها، دارای چشمه‌های آب فراوان و پوشش گیاهی فراوانند که «خیبر» یکی از آنها است؛ ولی به سبب همین ویژگی، با نام حره شناخته نمی‌شود.<ref>المفصل، ج1، ص145-149؛ معجم البلدان، ج2، ص247-253، الموسوعه العربیة العالمیه، ج8، ص61-62.</ref>


بر پايه اطلاعات برگرفته شده از تورات، قوم افسانه‌اي عَماليق اولين ساکنان مکه بوده‌اند. با جريان دوباره زمزم در دوره اسماعيل (ع)، جُرهميان در کنار آن ساکن شدند. بعد از مدتي قبيله اَزد از جنوب و در رأس آن‌ها خُزاعه به آنجا هجرت کرده و جرهميان را به اطراف و تهامه راندند. قُصي بن کِلاب جد پيامبر(ص) توانست بر خزاعيان چيره شده و مکه را از دست ايشان خارج کند و بعد از آن سيادت مکه با قريشيان بود.<ref>.تاريخ شبه جزيرة العربيه في عصورها القديمه، ص177-179.</ref> خزاعيان به اطراف مکه رانده شدند که امروزه نيز گروهي از ايشان در نواحي جنوبي مکه سکونت دارند.<ref>. معجم قبائل مملکة السعوديه، ص469.</ref> همچنين گروهي از عرب‌ها که به قريش نسب مي‌برند در اطراف مکه يعني منا، عرفات و اطراف کوه ثور ساکن‌اند.<ref>. معجم قبائل الحجاز، ص419.</ref>  
در مجاورت ارتفاعات، مناطق پستی به نام وادی وجود دارند، که آبِ حاصل از بارش در ارتفاعات، در این مناطق جریان می‌یابد؛ از این رو، این مناطق اهمیت بسیاری دارند. وادی‌های رمه، [[وادی عقیق|عقیق]]، حمض، جزل، فاطمه، قدید، قاحه، صفرا، رقوب از آن جمله‌اند.<ref>نک: جغرافیة شبه جزیرة العرب، ص73-74.</ref> واحه‌ها یا بخش‌های قابل کشت نیز در برخی از نقاط حجاز وجود دارند.<ref>جغرافیة شبه جزیرة العرب، ص76-79.</ref>


ساکنان اوليه شهر مدينه نيز چندان شناخته شده نيستند و به نظر مي‌رسد ترکيبي از نسل‌هاي عرب‌هاي شمالي و جنوبي در اين منطقه ساکن بوده باشند. در دوره جاهلي دو قبيله مشهور أوس و خزرج بيش‌ترين ساکنان اين شهر را تشکيل مي‌دادند<ref>.نک: تاريخ العرب القديم، ص186- 188.</ref> و بعد از اسلام گروهي از قريشيان و باديه-نشينان بدان جا مهاجرت کردند.<ref>.نک: السيرة النبويه، ج1، ص468- 469.</ref>
====آب و هوا====
حجاز منطقه‌ای بیابانی و دارای آب و هوای گرم و خشک است و میزان بارش در آن به جز مناطق کوهستانی کم است. بارش‌ها در تابستان و زمستان موسمی است و میزان آن در نقاط مختلف متفاوت است. بارش در کوهستان‌ها به جاری شدن آب در وادی‌ها و نیز پیدایش چشمه‌ها منجر می‌شود که نمونه آن شهر [[طائف]] است.<ref>اطلس المملکة السعودیة العربیه، ص80؛ جغرافیة شبه جزیرة العرب، ص133؛ الموسوعه العربیة العالمیه، ج8، ص61-62.</ref>


طائف مأواي قبيله ثقيف بود. اين قبيله همچنان در طائف و اطراف آن حضور دارند.<ref>. معجم قبائل المملکة العربية السعوديه، ج1، ص70- 71.</ref> بقيه شهرها و روستاهاي واقع در حجاز نيز همچنان بافت قبيله‌اي خود را حفظ کرده‌اند و قبيله‌هايي چون غَطَفان، بني اسد، قُضاعه، بلي، جُذام، جُهينه، مُزينه در مناطق مختلف حجاز پراکنده‌اند.<ref>. براي مطالعه تفصيلي پراکندگي قبائل در حجاز رک: معجم قبائل الحجاز؛ معجم قبائل المملکة العربيه.</ref>
حجاز، دچار فقر پوشش گیاهی بوده و غیر از خارها و گیاهان خودرو در بیشتر مناطق، گیاهی دیده نمی‌شود. در مناطق کوهستانی و وادی‌ها، درختانی مانند سرو کوهی، موز، شوره گز، کُنار، نخل و زیتون دیده می‌شود.<ref>موسوعه العربیة العالمیه، ج8، ص62-63</ref>


بر اساس سرشماري سال 1991م جمعيت حجاز 5463000 نفر و حدود32 درصد از جمعيت عربستان بوده است.<ref>. الموسوعه العربية العالميه، ج8، ص61- 62.</ref>
==جغرافیای انسانی==
برخی از مستشرقان بر پایه داده‌های تورات بر این باورند که در روزگاران کهن، تمامی نقاط [[جزیرةالعرب|جزیرة العرب]] بویژه حجاز، منابع آب فراوان و پوشش گیاهی مناسب داشته‌اند.<ref>نک: المفصل، ج1، ص240 به بعد؛ see: ptolemi.map6</ref> این شرایط آب و هوایی در گذر زمان دچار تغییرات اساسی شده است؛ از این رو، ساکنان آن به مکان‌های دیگر کوچ کرده‌اند.<ref>نک: المفصل، ج1، ص240 به بعد.</ref> تأثیر عوامل زیست‌محیطی بر پراکندگی جمعیت در حجاز آشکار است. آب، مهمترین عامل گردآمدن جمعیت‌های حجاز بوده و شکل‌گیری روستاها و شهرها در کنار وادی‌ها و مکان‌هایی که از فراوانی نسبی آب بهره‌مند بودند، صورت گرفته است. نقش اساسی [[زمزم]] در شکل‌گیری [[مکه]]،<ref>اخبار مکه، ج2، ص50- 54.</ref> وجود چشمه‌های آب در [[مدینه]]،<ref>جغرافیة شبه جزیرة العرب، ص178-180.</ref> و بهره‌مندی از بارش مناسب در [[طائف]]<ref>جزیرة العرب فی القرن العشرین، ص35.1</ref> گواه این امرند.


==حجاز پيش از اسلام==
اجتماعات اولیه حجاز، بر پایه شغل‌های ساده‌ای مانند دامداری و کشاورزی شکل گرفته‌اند. کشاورزان به «اهل حضر»{{یادداشت|یکجا نشینان.}} ودامداران به «اهل وبر»{{یادداشت|عشایر و چادر نشینان.}} معروف بودند.<ref>موسوعه مرآة الحرمین الشریفین، ج5، ص18.</ref> با گذر زمان و گسترش راه‌های تجاری، روستاها و شهرهایی در کنار آنها ایجاد و یا توسعه یافت. مکه، مدینه، [[طائف]]، رابغ، [[جده]] و ینبع از مهم‌ترین شهرهای حجازند.
آگاهي‌هاي ما از وضعيت پيش از اسلام شبه‌جزيره بويژه حجاز به جهت فقر منابع محدود مي‌باشد. با اين وجود يافته‌هاي مستشرقان و باستان‌شناسان حاکي از وجود برخي از آثار مربوط به ماقبل تاريخ در نقاطي از حجاز است. نشانه‌هاي تمدني در تيماء، طائف و وادي فاطمه نيز يافت شده‌اند.<ref>. المفصل، ج1، ص163، 329.</ref>


ثمود از اقوام مورد اشاره در قرآن، يکي از قديمي‌ترين اقوام تاريخي است که در بخش‌هايي از حجاز ساکن بوده‌اند و آثاري از آن‌ها در مناطق مختلف به دست آمده است. برخي از اين آثار مربوط به 8 قرن قبل از ميلاد مي‌باشند.<ref>. المفصل، ج1، ص324- 326؛ تاريخ العرب القديم، ص166.</ref>
بر پایه سرشماری سال ۱۹۹۱م. (۱۴۱۱-۱۴۱۲ق)جمعیت حجاز، ۵,۴۶۳,۰۰۰ نفر و حدود ۳۲ درصد از جمعیت [[عربستان]] بوده است.<ref>الموسوعه العربیة العالمیه، ج8، ص61- 62.</ref>


همچنين نشانه‌هايي از حکومت گروهي از مَعينيان مهاجر در مناطق شمالي حجاز در حدود قرن پنجم قبل از ميلاد در منطقه معين مصران به پايتختي شهر علت(العلاء فعلي) وجود دارد.<ref>.المفصل، ج3، ص245- 246.</ref>
====مکه====
بر پایه اطلاعات برگرفته شده از تورات، قوم افسانه‌ای عَمالیق، نخستین ساکنان مکه بوده‌اند. با جریان دوباره زمزم در دوره [[حضرت اسماعیل(ع)]]، [[جرهم|جُرهمیان]] در کنار آن ساکن شدند. پس از مدتی قبیله [[ازد|اَزد]] از جنوب و در رأس آن‌ها [[خزاعه|خُزاعه]] به مکه هجرت کرده و جرهمیان را به اطراف و تهامه راندند. قُصی بن کِلاب جدّ [[حضرت محمد(ص)]] توانست بر خزاعیان چیره شده و مکه را از دست آنها خارج کند. پس از آن، سیادت مکه با [[قریش|قریشیان]] بود.<ref>تاریخ شبه جزیرة العربیه فی عصورها القدیمه، ص177-179.</ref> خزاعیان به اطراف مکه رانده شدند که امروزه نیز گروهی از آنها در نواحی جنوبی مکه سکونت دارند.<ref>معجم قبائل مملکة السعودیه، ص469.</ref> همچنین گروهی از عرب‌ها که به قریش نَسَب می‌برند در اطراف مکه یعنی [[منا]]، [[عرفات]] و اطراف [[کوه ثور (مکه)|کوه ثور]] ساکن‌اند.<ref>معجم قبائل الحجاز، ص419.</ref>


گويا زمامداري حکومت‌هاي منطقه حجاز بيشتر بر عهده ملکه‌ها بوده و نام¬هاي برجاي‌مانده در کتيبه‌ها چون زبيبي، عديه، شمسي، تبوئا تأييدي بر اين امر است.<ref>.نک: تاريخ شبه جزيرة العربيه، ص125؛ تاريخ العرب القديم، ص435- 436.</ref>  
====مدینه، طائف====
ساکنان نخستین شهر مدینه، چندان شناخته شده نیستند و به نظر می‌رسد ترکیبی از نسل‌های عرب‌های شمالی و جنوبی، در این منطقه ساکن بوده باشند. در دوره جاهلی، دو قبیله مشهور [[أوس]] و [[خزرج]]، بیش‌ترین ساکنان این شهر را تشکیل می‌دادند<ref>نک: تاریخ العرب القدیم، ص186- 188.</ref> و پس از اسلام، گروهی از قریشیان و بادیه‌نشینان به آنجا مهاجرت کردند.<ref>نک: السیرة النبویه، ج1، ص468- 469.</ref> طائف، مأوای قبیله [[ثقیف]] بود. این قبیله همچنان در طائف و اطراف آن حضور دارند.<ref>معجم قبائل المملکة العربیة السعودیه، ج1، ص70- 71.</ref>  


کتيبه‌ها مطالبي نيز پيرامون تيماء از دوره‌هاي بسيار قديم در بردارند و از حکمراني ملک بابل نبونيد(حک:555-539ق) بر اين شهر و قصرسازي در آن و نيز تسلط بر ديدان، خيبر و يثرب خبر داده‌اند.<ref>. تاريخ العرب القديم، ص255؛ المفصل، ج2، ص264- 265.</ref> نشانه‌هايي از توجه حاکمان ايران باستان به اين منطقه نيز يافت شده است که حاکي از اهميت سوق الجيشي اين منطقه در آن دوران است.<ref>. تاريخ العرب القديم، ص434؛ المفصل، ج1، ص104.</ref>
====دیگر شهرها====
دیگر شهرها و روستاهای واقع در حجاز، همچنان بافت قبیله‌ای خود را حفظ کرده‌اند و قبیله‌هایی چون غَطَفان، بنی اسد، قُضاعه، بلی، جُذام، جُهینه و مُزینه در مناطق مختلف حجاز پراکنده‌اند.<ref>برای مطالعه تفصیلی پراکندگی قبائل در حجاز رک: معجم قبائل الحجاز؛ معجم قبائل المملکة العربیه.</ref>


اهميت فوق العاده مکه به جهت قرار گرفتن در تقاطع راه‌هاي تجاري حبشه، مصر، فلسطين، سوريه، يمن و خليج فارس و وجود کعبه در آن، انتظار داده‌هاي فراوان تاريخي را ايجاد مي‌کند اما به جز رواياتي پراکنده که بيشتر آن‌ها ريشه‌اي اسرائيلي دارند، اطلاعات چنداني در دست نيست.<ref>. تاريخ العرب القديم، ص165- 168.</ref> بطلميوس جغرافي‌دان يوناني نام مکه را در قرن دوم ميلادي مکورابا(Macoraba) ذکر کرده است.<ref>. see: ptolemi.map</ref>
==پیش از اسلام==
[[پرونده:ستون سنگی تیماء.jpg|بندانگشتی|«ستون سنگی تیماء» که در اقلیم حجاز و شهر باستانی تیماء یافت شده و اکنون در موزه لوور [[فرانسه]] نگهداری می‌شود. پیشینه برخی از کتیبه‌های تیماء، به سده ششم پیش از میلاد بازمی‌گردد.|جایگزین=]]
آگاهی‌ها از وضعیت پیش از اسلام شبه‌جزیره، بویژه حجاز، به جهت فقر منابع محدود است. با این همه، یافته‌های مستشرقان و باستان‌شناسان حاکی از وجود برخی از آثار مربوط به ماقبل تاریخ در نقاطی از حجاز است. نشانه‌های تمدنی در تیماء، طائف و وادی فاطمه نیز یافت شده‌اند.<ref>المفصل، ج1، ص163، 329.</ref>


عمالقه، جرهميان و خزاعيان از قبائلي هستند که منابع عربي از تسلط ايشان بر مکه سخن رانده و گزارش‌هايي پراکنده و افسانه¬گونه از آنان ارائه داده‌اند که تنها تصويري مبهم از اين دوران را به نمايش مي‌گذارد.<ref>. مروج الذهب، ج2، ص22- 23؛ السيرة النبويه، ج1، ص113- 114.</ref>
[[ثمود]] از اقوام مورد اشاره در قرآن، یکی از قدیمی‌ترین اقوام تاریخی است که در بخش‌هایی از حجاز ساکن بوده‌اند و آثاری از آن‌ها در مناطق مختلف به دست آمده است. برخی از این آثار مربوط به ۸ قرن پیش از میلاد است.<ref>المفصل، ج1، ص324- 326؛ تاریخ العرب القدیم، ص166.</ref>


به گفته اين منابع ظلم و ستم جرهميان در دوره تسلط بر مکه و نيز تعدي و تجاوز آن‌ها به کاروان‌هاي تجاري تعداد حاجيان را به شدت کاهش داده بود و عمرو بن لُحي خزاعي جهت حل اين مشکل کعبه را به بتکده تبديل کرد و هر قبيله را بتي خاص بخشيد.<ref>.تاريخ اليعقوبي، ج1، ص254؛ تاريخ العرب القديم، ص171.</ref>
نشانه‌هایی نیز از حکومت گروهی از مَعینی‌های مهاجر در مناطق شمالی حجاز، در حدود قرن پنجم پیش از میلاد، در منطقه معین مصران، به پایتختی شهر علت{{یادداشت|العلاء کنونی.}} وجود دارد.<ref>المفصل، ج3، ص245- 246.</ref>


قصي بن کلاب جد چهارم پيامبر با اتخاذ روشي هوشمندانه در ميان خزاعيان نفوذ کرد و پس از قدرت‌يابي ايشان را از مکه بيرون کرد و بدين ترتيب قريش قدرتي بي‌رقيب يافت و قصي توانست با وضع قوانيني چند و تقسيم وظايف، سيستمي شبه¬حکومتي در مکه پديد آورد.<ref>. اخبار مکه، ج1، ص109- 110.</ref>
به گمان برخی، زمامداری حکومت‌های منطقه حجاز بیشتر بر عهده ملکه‌ها بوده است. نام‌های برجای‌مانده در کتیبه‌ها چون زبیبی، عدیه، شمسی، تبوئا تأییدی بر این امر دانسته شده است.<ref>نک: تاریخ شبه جزیرة العربیه، ص125؛ تاریخ العرب القدیم، ص435- 436.</ref>


وضعيت مدينه ديگر شهر مهم حجاز نيز در دوره پيش از اسلام چندان روشن نيست و با توجه به وجود نام آن در کتيبه‌هاي معينيان بايد از قدمتي ديرينه برخوردار باشد. منابع عربي نيز اطلاعات قابل‌توجهي از وضعيت پيشين آن ارائه نداده‌اند و خبرهاي موجود بيشتر نمايي افسانه‌اي دارد. بر اساس گفته‌هاي ايشان عماليق اولين ساکنان اين شهرند و يهوديان بعد از غلبه بر ايشان در آن ساکن شدند. در مورد مهاجر بودن اين يهوديان و يا گرويدن ساکنان قبلي به اين آيين اختلاف نظر وجود دارد.<ref>. نک: تاريخ العرب القديم، ص185- 186.</ref>
===شهرها===


با افول تمدن يمن بر اثر تخريب سد مأرب، اختلافات حاکمان سياسي، حملات متعدد احباش به يمن و مهاجرت گسترده جنوبي‌ها به مناطق مختلف حجاز، اوس و خزرج از قبيله ازد در اواخر قرن چهارم ميلادي به يثرب رفته و ابتدا همزيستي مسالمت‌آميزي با ساکنان پيشين برقرار کردند ولي با گذر زمان و قدرت¬گيري ازديان اختلافاتي بين ايشان و يهود روي داد و ازديان با ياري‌گرفتن از حاکمان غساني در شام، يهود را به حاشيه راندند. يهود نيز به اختلاف‌افکني بين دو قبيله روي آورد و جنگ‌هاي طولاني مدت ميان اوس و خزرج پيش از ظهور اسلام نتيجه اين تلاش‌ها بود.<ref>. امتاع الاسماع، ج9، ص171- 174؛ تاريخ العرب القديم، ص185- 189.</ref>  
====تیماء====
کتیبه‌ها، مطالبی پیرامون شهر تیماء از دوره‌های بسیار قدیم دربردارند و از حکمرانی «نبونید» (حک:۵۵۵–۵۳۹ق) پادشاه بابل، بر این شهر و قصرسازی در آن و نیز تسلط بر دیدان، [[خیبر]] و [[یثرب]] خبر داده‌اند.<ref>تاریخ العرب القدیم، ص255؛ المفصل، ج2، ص264- 265.</ref> نشانه‌هایی از توجه حاکمان [[ايران|ایران]] باستان به این منطقه نیز یافت شده است که حاکی از اهمیت سوق الجیشی این منطقه در آن دوران است.<ref>تاریخ العرب القدیم، ص434؛ المفصل، ج1، ص104.</ref>


در مورد طائف ديگر شهر مهم حجاز نيز به جز اشاره به نام قديم آن و تناسب آن با نام حاکم عمالقي آن، و بناي ديوار آن توسط تاجري از حضرموت خبر ديگري ذکر نشده است. سنگ‌نبشته‌هايي به زبان‌هاي نبَطي، ثمودي، ابجدي و عربي- اسلامي در اطراف طائف به دست آمده که به احتمال در آينده گوشه‌هايي از تاريخ اين خطه را روشن سازد.<ref>. المفصل، ج7، ص143.</ref>
====مکه====
اهمیت فوق‌العاده مکه به جهت قرار گرفتن در تقاطع راه‌های تجاری حبشه، [[مصر]]، [[فلسطین]]، [[سوریه]]، [[یمن]] و خلیج فارس و وجود [[کعبه]] در آن، انتظار داده‌های فراوان تاریخی را ایجاد می‌کند؛ ولی به جز روایاتی پراکنده اطلاعات چندانی در دست نیست.<ref>تاریخ العرب القدیم، ص165- 168.</ref> به باور برخی، بیشتر این روایات پراکنده نیز، ریشه‌ای اسرائیلی دارند.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۲.</ref> بطلمیوس جغرافی‌دان [[یونان|یونانی]]، نام مکه را در قرن دوم میلادی، «مکورابا»{{یادداشت|Macoraba}} ذکر کرده است.<ref>see: ptolemi.map</ref>


متون تاريخي بعد از اسلام و نوشته‌هاي تاريخ جغرافيايي مسلمانان تصوير روشن و واضحي از گذشته حجاز به دست نمي‌دهند. بر اساس اين گزارش‌هاي آشفته بناي کعبه به دست حضرت آدم صورت گرفته است.<ref>. اخبار مکه، ج1، ص38.</ref> قبرهاي منتسب به حضرت آدم<ref>. معجم البلدان، ج4، ص183.</ref> و حوا،<ref>. بستان السياحه، ص199؛ المعالم الاثيره، ص88.</ref> تجديد بناي کعبه توسط حضرت ابراهيم<ref>.اخبار مکه، ج1، ص61- 62.</ref> و اسکان اسماعيل در مهم‌ترين شهر حجاز<ref>. الاعلاق النفيسه، ص27.</ref> و فعاليت‌هاي تبليغي حضرت صالح براي قوم ثمود- که آثار تمدني آن‌ها در نقاط مختلفي از حجاز برجاي‌مانده<ref>.المفصل، ج1، ص326.</ref>- بخشي از اخبار تاريخي منعکس‌شده مربوط به حجاز در اين منابع مي‌باشند.
عمالقه، [[جرهم|جرهمیان]] و خزاعیان از قبیله‌هایی هستند که منابع عربی از تسلط آنها بر مکه سخن گفته و گزارش‌هایی پراکنده و افسانه‌گونه از آنها ارائه داده‌اند، که تنها تصویری گنگ از این دوران را نشان می‌دهد.<ref>مروج الذهب، ج2، ص22- 23؛ السیرة النبویه، ج1، ص113- 114.</ref> به گفته این منابع، ظلم و ستم جرهمیان در دوره تسلط بر مکه و نیز دست‌اندازی آن‌ها به کاروان‌های تجاری، شمار حاجیان را بسیار کاهش داده بود و عمرو بن لُحی خزاعی، جهت حل این مشکل کعبه را به بتکده تبدیل کرد و به هر قبیله بتی خاص بخشید.<ref>تاریخ الیعقوبی، ج1، ص254؛ تاریخ العرب القدیم، ص171.</ref>


داستان‌هاي افسانه¬گونه‌اي از ارسال لشکر يهودي توسط حضرت موسي به يثرب براي نبرد با عماليق در برخي از کتاب‌ها ذکر شده است<ref>.الدرة الثمينه، ص27؛ معجم البلدان، ج5، ص84.</ref> که نمي‌تواند ارزش تاريخي داشته باشد و به احتمال جهت ساخت پيشينه‌اي کهن براي يهوديان ساکن در مناطق مختلفي چون يثرب، طائف، مکه، خيبر، فدک و تيماء جعل شده باشد.<ref>.. نک: تاريخ العرب القديم، ص82- 86؛ المفصل، ج12، ص103و 158- 197.</ref> اخباري از تردد اسعد تُبَع از حاکمان حِميري يمن به مکه و مدينه نيز در منابع عربي بازتاب يافته است که نمايي افسانه¬اي دارد.<ref>. تاريخ الطبري، ج2، ص105؛ تاريخ اليعقوبي، ج1، ص197- 198.</ref>
قصی بن کلاب جد چهارم [[حضرت محمد(ص)]]، با در پیش گرفتن روشی هوشمندانه، در میان خزاعیان نفوذ کرده و پس از قدرت‌یابی، آنها را از مکه بیرون کرد و بدین گونه قریش قدرتی بی‌رقیب به دست آورد. قصی بن کلاب، توانست با وضع قوانین و تقسیم وظایف، سیستمی شبه‌حکومتی در مکه پدیدآورد.<ref>اخبار مکه، ج1، ص109- 110.</ref>


چنانکه اشاره رفت ساختار حجاز قبيله¬اي بود و بافت قبيله¬اي ويژگي¬هاي خاصي چون سخاوت، شجاعت، عفت و پاکدامني، وفا به عهد را در ميان حجازيان محبوب ساخته بود.<ref>.نک: تاريخ العرب في عصر الجاهليه، ص441- 445.</ref>
====مدینه====
وضعیت مدینه، دیگر شهر مهم حجاز نیز، در دوره پیش از اسلام چندان روشن نیست و با توجه به وجود نام آن در کتیبه‌های مَعینی‌ها، باید از قدمتی دیرینه برخوردار باشد. منابع عربی نیز، اطلاعات چندانی از وضعیت پیشین آن ارائه نداده‌اند و به باور برخی، خبرهای موجود، بیشتر نمایی افسانه‌ای دارد.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۳.</ref> بر اساس گفته‌های آنها، عمالیق نخستین ساکنان مدینه‌اند و [[یهودیت|یهودیان]] پس از غلبه بر ایشان در آن شهر ساکن شدند. در مورد مهاجر بودن این یهودیان و یا گرویدن ساکنان قبلی به این آیین، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>نک: تاریخ العرب القدیم، ص185- 186.</ref>


برآيند گزارش¬هاي منابع عربي-اسلامي در مورد حجاز نشان از قدمت توحيد و يکتا پرستي در اين منطقه دارد و پيروان دو آيين کهن يهود و مسيحيت نيز در جاهاي مختلف حجاز حضور داشته اند.<ref>. نک: تاريخ العرب القديم، ص82- 86؛ المفصل، ج12، ص103و 158- 197.</ref> نشانه¬هايي از بزرگداشت موجوداتي نامرئي در برخي از نقاط حجاز به چشم مي خورد.<ref>.نک: المفصل، ج12، ص281- 282.</ref>
تمدن [[یمن]]، به دلیل تخریب سد مأرب، اختلافات حاکمان سیاسی، حملات پُرشمار احباش به یمن و مهاجرت گسترده جنوبی‌ها به مناطق مختلف حجاز افول یافت. با افول تمدن یمن، [[اوس]] و [[خزرج]] از قبیله ازد، در اواخر قرن چهارم میلادی به یثرب رفته و همزیستی مسالمت‌آمیزی با ساکنان پیشین برقرار کردند؛ ولی با گذر زمان و قدرت‌گیری ازدیان، اختلافاتی بین آنها و [[یهودیت|یهود]] روی داد و سرانجام ازدیان، یهود را به حاشیه راندند. یهود نیز به اختلاف‌افکنی بین دو قبیله روی آورد. جنگ‌های طولانی مدت میان اوس و خزرج پیش از ظهور اسلام را نتیجه این تلاش‌ها دانسته‌اند.<ref>امتاع الاسماع، ج9، ص171- 174؛ تاریخ العرب القدیم، ص185- 189.</ref>


بت پرستي در آستانه ظهور اسلام در سراسر شبه جزيره بويژه حجاز گسترش يافته بود و تنها گروهي محدود که به حنيف شهره بودند داراي ويژگي¬هاي ممتازي بوده و از منکرات پرهيز مي¬کردند. کلام مشهور جعفربن ابي طالب در حضور حاکم حبشه<ref>. السيرة النبويه، ج1، ص336؛ تاريخ اليعقوبي، ج2، ص29.</ref> مي¬تواند بيانگر گوشه¬اي از وضعيت فرهنگي ديني حاکم بر مکه مرکز سياسي فرهنگي حجاز باشد.
====طائف====
در مورد طائف دیگر شهر مهم حجاز نیز، به جز اشاره به نام قدیم آن، تناسب آن با نام حاکم عمالقی آن، و بنای دیوار آن توسط تاجری از حضرموت، خبر دیگری ذکر نشده است. سنگ‌نبشته‌هایی به زبان‌های نبَطی، ثمودی، ابجدی و عربی-اسلامی در اطراف طائف به دست آمده که به احتمال ، در آینده گوشه‌هایی از تاریخ این خطه را روشن سازد.<ref>المفصل، ج7، ص143.</ref>


اقتصاد مناطق مسکوني حجاز بر دامداري، کشاورزي، معادن و تجارت استوار بود، با جهاني شدن اسلام و مورد توجه قرار گرفتن بيش از پيش کعبه و نيز کشف نفت اين اقتصاد دچار تحولي شگرف شد.(جزيره العرب)
===در متون عربی، اسلامی===
متون تاریخی پس از اسلام و نوشته‌های تاریخِ جغرافیایی مسلمانان، تصویر روشنی از گذشته حجاز به دست نمی‌دهند. بر اساس این گزارش‌ها، بنای کعبه به دست [[حضرت آدم(ع)]] صورت گرفته است.<ref>اخبار مکه، ج1، ص38.</ref> برخی، این گزارش‌ها را آشفته خوانده‌اند.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۴.</ref> قبرهای منتسب به حضرت آدم(ع)<ref>معجم البلدان، ج4، ص183.</ref> و [[حوا]]،<ref>بستان السیاحه، ص199؛ المعالم الاثیره، ص88.</ref> تجدید بنای کعبه توسط [[حضرت ابراهیم(ع)]]<ref>اخبار مکه، ج1، ص61- 62.</ref> و اسکان [[حضرت اسماعیل(ع)|اسماعیل(ع)]] در مهم‌ترین شهر حجاز<ref>الاعلاق النفیسه، ص27.</ref> و فعالیت‌های تبلیغی [[حضرت صالح(ع)]] برای قوم ثمود{{یادداشت|آثار تمدنی ثمود، در نقاط مختلفی از حجاز برجای‌مانده است.}}<ref>المفصل، ج1، ص326.</ref> بخشی از اخبار تاریخی منعکس‌شده مربوط به حجاز در این منابع می‌باشند.


==حجاز بعد از اسلام==
مطالبی از ارسال لشکر یهودی، توسط [[حضرت موسی(ع)]] به یثرب، برای نبرد با عمالیق در برخی از کتاب‌ها ذکر شده است.<ref>الدرة الثمینه، ص27؛ معجم البلدان، ج5، ص84.</ref> به باور برخی، این مطالب ارزش تاریخی نداشته و به گمان، جهت ساخت پیشینه‌ای کهن برای یهودیانِ ساکن در مناطق مختلفی مانند یثرب، طائف، مکه، خیبر، [[فدک]] و تیماء جعل شده باشد.<ref>.. نک: تاریخ العرب القدیم، ص82- 86؛ المفصل، ج12، ص103و 158- 197.</ref> اخباری از تردد اسعد تُبَع از حاکمان حِمیری یمن به مکه و مدینه نیز در منابع عربی بازتاب یافته است،<ref>تاریخ الطبری، ج2، ص105؛ تاریخ الیعقوبی، ج1، ص197- 198.</ref> که برخی آن را دارای نمایی افسانه‌ای دانسته‌اند.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۵.</ref>
نگاه اجمالي به شبه‌جزيره و بويژه حجاز و گذشته سياسي اجتماعي آن ما را با ويژگي‌هاي منحصر به فردي در اين منطقه روبرو مي‌سازد. دربرداشتن کعبه، گذر راه‌هاي تجاري مهم از آن، عدم برخورداري از حاکميت منسجم و قدرتمند، دلاوري و شجاعت ساکنان ناشي از زندگي در محيطي خشک و بي‌آب و علف، روحيه ساده و آسان پذير به جهت دوري از مراکز ديني با پشتوانه¬هاي سياسي، و قرار نداشتن در کانون توجه قدرت‌هاي بزرگ روز از جمله اين ويژگي‌هاست که پتانسيل لازم براي ظهور يک امپراتوري عظيم را فراهم مي‌آورد.


بعثت پيامبر در سال 610 ميلادي نقطه عطفي در تاريخ حجاز به شمار مي¬رود. آيين جديد تغييراتي شگرف در ابعاد مختلف تاريخ حجاز به وجود آورد.  
===فرهنگ===
ساختار حجاز قبیله‌ای بود و بافت قبیله‌ای ویژگی‌هایی مانند سخاوت، شجاعت، پاکدامنی و وفا به عهد را در میان حجازیان محبوب ساخته بود.<ref>نک: تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص441- 445.</ref>


همچنان که اشاره رفت قبل از اسلام حجاز هيچ گاه شاهد حکومت يکپارچه‌اي نبود و با هجرت پيامبر به مدينه در طي ده¬سال علاوه بر ايجاد جامعه مدني در اين شهر، مناطق مختلف حجاز نيز به تدريج به اسلام گرويدند. نامه‌نگاري پيامبر به سران کشورهاي مختلف و در رأس آن‌ها ايران و روم نشان از جهان‌شمولي آيين جديد داشت و دقت در برخي از عبارت‌هاي اين نامه‌ها پيش‌بيني توسعه حکومت حجاز و شکست امپراتوري‌هاي بزرگ را نمايان مي‌سازد.<ref>. نک: تاريخ اليعقوبي، ج2، 77- 78.</ref>
برآیند گزارش‌های منابع عربی-اسلامی در مورد حجاز، نشان از قدمت توحید و یکتاپرستی در این منطقه دارد و پیروان دو آیین کهن یهود و [[مسیحیت]] نیز در جاهای مختلف حجاز حضور داشته‌اند.<ref>نک: تاریخ العرب القدیم، ص82- 86؛ المفصل، ج12، ص103و 158- 197.</ref> نشانه‌هایی از بزرگداشت موجوداتی نامرئی در برخی از نقاط حجاز به چشم می‌خورد.<ref>نک: المفصل، ج12، ص281- 282.</ref>


رحلت پيامبر(ص)، نزاع بر سر جانشيني آن حضرت، سرپيچي قبائل مختلف از حکومت مرکزي حجاز و ميل آن‌ها به بازگشت به وضعيت پيشين خطراتي بود که حکومت نوپاي حجاز را به شدت تهديد مي‌کرد ولي سکوتِ مصلحتي حضرت علي(ع)، و سرکوب شديد قبائل در جنگ‌هاي موسوم به رِده به دستور ابوبکر، مهار نيروي سرکش داخلي با اعزام ايشان به فتوحات بحران‌هاي يادشده را از پيش روي برداشت.<ref>.نک: تاريخ الطبري، ج3، ص203 به بعد.</ref>
بت‌پرستی، در آستانه ظهور اسلام در سراسر شبه جزیره بویژه حجاز گسترش یافته بود و تنها گروهی محدود که به «حنیف» مشهور بودند دارای ویژگی‌های ممتازی بوده و از منکرات پرهیز می‌کردند.<ref>السیرة النبویه، ج1، ص336؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص29.</ref>  


نام کارگزاران خلفاي نخستين در شهرهاي مهم حجاز مانند مکه و طائف در منابع در کنار شهرهاي ديگر در شبه‌جزيره و خارج از آن ذکر شده است.<ref>.تاريخ اليعقوبي، ج2، ص138، 161.</ref>
===اقتصاد===
اقتصاد مناطق مسکونی حجاز بر دامداری، کشاورزی، معادن و تجارت استوار بود، با جهانی شدن اسلام و مورد توجه قرار گرفتن بیش از پیش کعبه و نیز کشف نفت این اقتصاد دچار تحولی شگرف شد.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۵.</ref>  


فتح پي در پي شهرها و گسيل غنائم و خراج‌هاي فراوان به حجاز تغييراتي را در نوع زندگي حاکمان و مردمان آن ايجاد کرد و ساده زيستي و شجاعت که از ويژگي‌هاي اساسي آن‌ها بود به تجمل و عافيت‌طلبي بدل گشت.<ref>.نک: تاريخ العرب القديم، ص305.</ref> در دوره عثمان (حک:23-35هـ) اين دگرگوني فرهنگي به اوج رسيد و مشکلات ناشي از اين تغييرات به منصه ظهور رسيد.<ref>.نک: تاريخ اليعقوبي، ج2، ص164- 174.</ref> حضرت علي(ع) نيز با توجه به اين امر و عواملي ديگر مرکز حکومت را به کوفه تغيير داد و اين امر جايگاه سياسي حجاز را به شدت تحت تأثير قرارداد.<ref>.نک: الغارات، ج1، ص29- 30.</ref>
==پس از اسلام==
به باور برخی، ویژگی‌های حجاز پتانسیل لازم برای ظهور یک امپراتوری عظیم را فراهم می‌کرد. بخشی از آن ویژگی‌ها عبارتند از: دربرداشتن کعبه، گذر راه‌های تجاری مهم از آن، عدم برخورداری از حاکمیت منسجم و قدرتمند، دلاوری و شجاعت ساکنان ناشی از زندگی در محیطی خشک و بی آب و علف، روحیه ساده و آسان پذیر به جهت دوری از مراکز دینی با پشتوانه‌های سیاسی، و قرار نداشتن در کانون توجه قدرت‌های بزرگ روز.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۶.</ref>


امويان نيز به جهت سابقه طولاني حکومت در شام و عدم برخورداري از جايگاه مشروعيتي مناسب در حجاز انگيزه‌اي براي انتقال مرکز به آن نداشتند و تلاش‌هاي چندي که از سوي حجازيان براي برگرداندن مرکزيت قدرت به حجاز صورت گرفت به شدت سرکوب شد. قيام عبدالله بن زبير(حک:63-73هـ) مهم‌ترين حرکتي بود که توانست براي مدتي مرکزيت سياسي حجاز را بدان برگرداند ولي اين قيام نيز به سال 73ق به دستور عبدالملک¬بن مروان(حک:65-86هـ) و توسط حجاج بن يوسف سرکوب شد.<ref>.اتحاف الوري، ج2، ص96- 99.</ref>  
===شگل‌گیری حکومت===
[[بعثت]] [[حضرت محمد(ص)]] در سال ۶۱۰م. و آیین اسلام تغییراتی شگرف در ابعاد مختلف تاریخ حجاز به وجود آورد. پیش از اسلام، حجاز هیچ‌گاه دارای حکومت یکپارچه‌ای نبود. با هجرت حضرت محمد(ص) به [[مدینه]] در طی ده‌سال جامعه مدنی در این شهر ایجاد شده و مناطق مختلف حجاز به تدریج به اسلام روی آوردند. نامه‌نگاری پیامبر به سران کشورهای مختلف بویژه [[ايران|ایران]] و روم نشان از جهان‌شمولی آیین جدید داشته و دقت در برخی از عبارت‌های این نامه‌ها پیش‌بینی توسعه حکومت حجاز و شکست امپراتوری‌های بزرگ را نمایان می‌سازد.<ref>نک: تاریخ الیعقوبی، ج2، 77- 78.</ref>  


عباسيان* نيز به دلايل راهبُردي مرکز حکومت خويش را در شهرهاي عراق قراردادند و به تعيين والياني براي حجاز بسنده مي‌کردند(عباسيان). تلاش‌هاي برخي از علويان براي قدرت¬گيري در حجاز ره به جايي نبرد و افرادي چون نفس زکيه( - 145ق)، شهيد فخ( - 169ق) و معترضان ديگر به شهادت رسيدند.
درگذشت حضرت محمد(ص)، نزاع بر سر جانشینی وی، سرپیچی قبیله‌های مختلف از حکومت مرکزی حجاز و میل آن‌ها به بازگشت به وضعیت پیشین خطراتی بود که حکومت نوپای حجاز را تهدید می‌کرد؛ ولی سکوتِ مصلحتی [[امام علی(ع)]]، سرکوب شدید قبائل در جنگ‌های موسوم به رِده به دستور [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]]، و مهار نیروی سرکش داخلی با اعزام آنها به فتوحات، بحران‌های یادشده را از پیش روی برداشت.<ref>نک: تاریخ الطبری، ج3، ص203 به بعد.</ref>


با وجود عدم اشتياق حکومت‌ها براي انتخاب حجاز به عنوان پايتخت سياسي، نقش معنوي و مشروعيتي آن هماره مورد توجه حکومت‌ها بود. قرار داشتن خانه کعبه، مسجدالنبي، مزار پيامبر، اهل بيت، خلفا و صحابه در حجاز و پتانسيل بالاي حج براي مانور سياسي؛ توجه ويژه حکومت‌ها به حجاز و بويژه حرمين شريفين را در پي داشت. کارهاي عمراني بسياري که در دوره‌هاي مختلف در مکه و مدينه و راه‌هاي حج انجام مي‌گرفت درجهت بهبود وجهه ديني حکومت بود.
===جابه‌جایی پایتخت از حجاز===
فتح پی در پی شهرها و گسیل غنائم و خراج‌های فراوان به حجاز، تغییراتی را در نوع زندگی حاکمان و مردمان آن ایجاد کرد و ساده زیستی و شجاعت که از ویژگی‌های اساسی آن‌ها بود به تجمل و رفاه‌خواهی تبدیل شد.<ref>نک: تاریخ العرب القدیم، ص305.</ref> در دوره [[عثمان بن عفان|عثمان]] (حک:۲۳–۳۵ق) این دگرگونی فرهنگی به اوج رسید.<ref>نک: تاریخ الیعقوبی، ج2، ص164- 174.</ref> [[امام علی(ع)]] با توجه به این امر و عواملی دیگر، مرکز حکومت را به [[کوفه]] تغییر داد و این جابه‌جایی، جایگاه سیاسی حجاز را بسیار تحت تأثیر قرارداد.<ref>نک: الغارات، ج1، ص29- 30.</ref>


با روي کار آمدن فاطميان مصر از نيمه دوم قرن چهارم و منازعات مشروعيتي آن‌ها با عباسيان، رقابت بر سر سيادت بر حجاز و حرمين شريفين شدت گرفت و فاطميان با بکار بردن لقب شريف براي جعفر¬بن محمد¬بن حسن، و پس از او به فرزندش حسن¬بن جعفر که براي تهنيت به دربار المعز خليفه فاطمي به مصر رفته بود، آن‌ها را به امارت مکه گماردند و همين کار را در مورد حسيني‌هاي حاکم بر مکه نيز صورت دادند.<ref>. غاية المرام، ج1، ص483- 485؛ موسوعه مكة المكرمه، ج2، ص588.</ref> حکومت اَشراف از سال 358 تا 1343ق بر حرمين شريفين جز در مواردي نادر مستمر بود.<ref>. تاريخ مكه، ص417.</ref>
[[بنی‌امیه|امویان]] نیز، به جهت سابقه طولانی حکومت در [[شام]] و عدم برخورداری از جایگاه مشروعیتی مناسب در حجاز، انگیزه‌ای برای انتقال مرکز به آن نداشتند.<ref name=":0" /> [[بنی‌عباس|عباسیان]] نیز به دلایل راهبُردی مرکز حکومت خویش را در شهرهای [[عراق]] قرار دادند و به تعیین والیانی برای حجاز بسنده می‌کردند.<ref name=":1">دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۷.</ref>


صلاح‌الدين ايوبي پس از تسلط بر مصر و برانداختن فاطميان، نفوذ خود را به حجاز و حرمين شريفين گسترش داد و اوضاع کمي به سود عباسيان پيش رفت.<ref>. شفاء الغرام، ج2، ص231- 232؛ تاريخ مكه، ص221.</ref> در برخي از برهه‌ها حاکمان يمن نيز سوداي سيادت بر حجاز را داشته و در همين راستا حملاتي به مکه تدارک مي‌ديدند.<ref>.نک: اتحاف الوري، ج3، ص34؛ تاريخ مكه، ص231- 233؛ تنضيد العقود، ج1، ص50.</ref>
===جنبش‌ها===
در دوره امویان،‌ تلاش‌های چندی که از سوی حجازیان برای برگرداندن مرکزیت قدرت به حجاز صورت گرفت سرکوب شد. قیام [[عبدالله بن زبیر]] (حک:۶۳–۷۳هـ) مهم‌ترین حرکتی بود که توانست برای مدتی مرکزیت سیاسی حجاز را برگرداند؛ ولی این قیام نیز در سال ۷۳ق. به دستور عبدالملک بن مروان (حک:۶۵–۸۶هـ) و توسط حجاج بن یوسف سرکوب شد.<ref name=":0">. اتحاف الوری، ج2، ص96- 99.</ref>  


با از بين رفتن عباسيان در قرن هفتم زمينه براي سيادت مماليک(حک: 648ـ923ق.) بر حجاز فراهم آمد و نصب و عزل اشراف به دست حاکمان مملوکي صورت مي‌گرفت. اقدامات فراوان مماليک در حرمين شريفين و تلاش براي تأمين امنيت راه‌هاي حج در منابع انعکاس يافته است.<ref>. خلاصة الکلام، ص46؛ نک: تاريخ عمارت مسجد الحرام، ص58- 162؛ عماره المسجدالنبوي منذ انشائه، ص185 به بعد.</ref> تلاش سلطان محمد خدابنده ايلخاني براي تسلط بر حرمين شريفين با مرگ وي ناکام ماند.<ref>. نك: العقد الثمين، ج4، ص239.</ref>
در دوره [[بنی‌عباس|عباسیان]]، تلاش‌های برخی از [[علویان]] برای قدرت‌گیری در حجاز، راه به جایی نبرد و افرادی مانند نفس زکیه (م.۱۴۵ق)، شهید فخ (م.۱۶۹ق) و معترضان دیگر به شهادت رسیدند.<ref name=":1" />


شريف برکات بن محمد در پي شکست مماليک از سلطان سليم عثماني در 923ق. و تسلط عثمانيان بر مصر و شام، فرزند خود ابو¬نُمَي دوم را با هدايايي نزد سلطان عثماني فرستاد و پيروي خود را از او اعلان کرد. او هم حاکميت اشراف را بر مکه به رسميت شناخت و حکمراني برکات و فرزندش محمد را تأييد کرد. از آن پس تا حدود 4 قرن حجاز زير نظر عثماني اداره مي‌شد.<ref>. حسن الصفاء و الابتهاج، ص150.</ref>  
===حکومت‌ها===
قرار داشتن خانه کعبه، [[مسجدالنبی(ص)]]، مزارهای حضرت محمد(ص)، [[اهل بیت(ع)]]، خلفا و صحابه در حجاز و پتانسیل بالای حج برای مانور سیاسی، باعث می‌شد حکومت‌ها به حجاز و بویژه [[حرمین]] توجه داشته باشند. به باور برخی، کارهای عمرانی بسیاری که در دوره‌های مختلف در مکه و مدینه و راه‌های حج انجام می‌گرفت برای بهبود وجهه دینی حکومت بود.<ref>دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۷.</ref>


به سال 1157ق محمد بن عبدالوهاب با دعوي اصلاحات ديني به احياي تفکر ابن تيميه اقدام کرد و با حمايت محمد بن سعود حاکم شهر دِرعيه توانست به نشر آيين ابداعي که بعدها به نام خود وي به وهابيت* شهره گشت، بپردازد. حمايت سياسي و نظامي خاندان سعود منازعات بسياري بين آن‌ها و عثماني را در پي داشت و سرانجام پس از کش و قوس‌هاي فراوان به سال 1343ق کشور مستقل عربستان شکل گرفت و حجاز به عنوان بخش مهمي از آن شناخته شد.<ref>. نک :تاريخ آل سعود، ج1، ص34- 35؛ كشتار مكه، ص67.</ref>(آل سعود)
با روی کار آمدن [[فاطمیان]] مصر از نیمه دوم قرن چهارم و منازعاتِ مشروعیتیِ آن‌ها با عباسیان، رقابت بر سر سیادت بر حجاز و حرمین شدید شد. فاطمیان با بکار بردن لقب «شریف» برای جعفر بن محمد بن حسن، و پس از او برای فرزندش حسن‌ بن جعفر، آن‌ها را به امارت مکه گماردند و همین کار را در مورد حسینی‌های حاکم بر مکه نیز صورت دادند.<ref>غایة المرام، ج1، ص483- 485؛ موسوعه مکة المکرمه، ج2، ص588.</ref> حکومت اَشراف{{یادداشت|جمع شریف.}} از سال ۳۵۸ تا ۱۳۴۳ق. بر حرمین جز در مواردی نادر ادامه داشت.<ref>تاریخ مکه، ص417.</ref>
 
صلاح‌الدین ایوبی پس از تسلط بر مصر و برانداختن فاطمیان، نفوذ خود را به حجاز و حرمین گسترش داد و اوضاع، کمی به سود عباسیان پیش رفت.<ref>شفاء الغرام، ج2، ص231- 232؛ تاریخ مکه، ص221.</ref> در برخی از برهه‌ها حاکمان یمن نیز سودای سیادت بر حجاز را داشته و در همین راستا حملاتی به مکه تدارک می‌دیدند.<ref>نک: اتحاف الوری، ج3، ص34؛ تاریخ مکه، ص231- 233؛ تنضید العقود، ج1، ص50.</ref>
 
با از میان رفتن عباسیان در سده هفتم قمری، زمینه برای سیادت [[ممالیک]] (حک: ۶۴۸–۹۲۳ق) بر حجاز فراهم شد و نصب و عزل اشراف به دست آنها صورت می‌گرفت. اقدامات فراوان ممالیک در حرمین و تلاش برای تأمین امنیت راه‌های حج در منابع انعکاس یافته است.<ref>خلاصة الکلام، ص46؛ نک: تاریخ عمارت مسجد الحرام، ص58- 162؛ عماره المسجدالنبوی منذ انشائه، ص185 به بعد.</ref> تلاش سلطان محمد خدابنده ایلخانی، برای تسلط بر حرمین با مرگ وی ناکام ماند.<ref>نک: العقد الثمین، ج4، ص239.</ref>
 
در سال ۹۲۳ق. ممالیک از سلطان سلیم عثمانی شکست خورده و عثمانیان بر مصر و شام تسلط یافتند. شریف برکات بن محمد که حاکم مکه بود، سلطه عثمانیان را پذیرفت، آنها نیز حاکمیت اشراف را بر مکه به رسمیت شناختند. از آن پس تا حدود چهار قرن، حجاز زیر نظر عثمانی اداره می‌شد.<ref>حسن الصفاء و الابتهاج، ص150.</ref>
 
در سال ۱۱۵۷ق. [[محمد بن عبدالوهاب]] با ادعای اصلاحات دینی، به احیای تفکر [[ابن تیمیه]] اقدام کرد و با حمایت محمد بن سعود حاکم شهر دِرعیه، توانست به نشر آیین ابداعی که بعدها به نام خود وی به [[وهابیت]] مشهور شد، بپردازد. حمایت سیاسی و نظامی [[آل سعود|خاندان سعود]]، منازعات بسیاری را بین آن‌ها و عثمانی در پی داشت و سرانجام پس از کش و قوس‌های فراوان در سال ۱۳۴۳ق. کشور مستقل [[عربستان]] شکل گرفت و حجاز به عنوان بخش مهمی از آن شناخته شد.<ref>نک :تاریخ آل سعود، ج1، ص34- 35؛ کشتار مکه، ص67.</ref>
 
از آن زمان تاکنون، حجاز به عنوان بخشی از عربستان در حاکمیت سعودی‌ها به سر می‌برد و بر حسب تقسیمات اداری در سال ۱۹۹۲م. (۱۴۱۲-۱۴۱۳ق) نام حجاز بر ۵ منطقه از ۱۳منطقه عربستان اطلاق می‌شود.<ref>اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص14- 15.</ref>


از آن زمان تاکنون حجاز به عنوان بخشي از عربستان در حاکميت سعودي‌ها به سر مي‌برد و بر حسب تقسيمات اداري در سال 1992م نام حجاز بر 5 منطقه از 13منطقه عربستان اطلاق مي‌شود.<ref>. اطلس المملکة العربية السعوديه، ص14- 15.
</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


==منابع==
==منابع==
 
{{منابع}}
{{دانشنامه
{{دانشنامه
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22192/حجاز
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/22192/حجاز
خط ۱۱۳: خط ۱۹۱:
  | نویسنده = ابوالفضل ربانی
  | نویسنده = ابوالفضل ربانی
}}
}}
* اتحاف الوري بأخبار أم القري، عمر بن محمد ابن فهد ( -885.ق)، محقق محمد شلتوت، مکه، ام القري، 1403ق.  
 
* احسن التقاسيم في معرفه الاقاليم، محمد بن احمد المقدسي ( -380ق.)، قاهره، مکتبه مدبولي، 1411ق.  
*'''اتحاف الوری بأخبار أم القری'''، عمر بن محمد ابن فهد (م.۸۸۵. ق)، محقق محمد شلتوت، مکه، ام القری، ۱۴۰۳ق.
* اخبار مکه و ما جاء فيها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقي( -248ق.)، به کوشش رشدي الصالح ملحس، بيروت، دارالاندلس، 1416ق.  
*'''احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم'''، محمد بن احمد المقدسی (م.۳۸۰ق)، قاهره، مکتبه مدبولی، ۱۴۱۱ق.
* اطلس المملکة العربية السعوديه، وزارة التعليم العالي، رياض، مکتبة العبيکان، 1419ق.  
*'''اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار'''، محمد بن عبدالله الازرقی (م.۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح ملحس، بیروت، دارالاندلس، ۱۴۱۶ق.
* اطلس تاريخ اسلام، گروه نويسندگان زير نظر عزيز خوشوقت، تهران، تکا، 1389ش.  
*'''اطلس المملکة العربیة السعودیه'''، وزارة التعلیم العالی، ریاض، مکتبة العبیکان، ۱۴۱۹ق.
* الاعلاق النفيسه، احمد بن عمر ابن رسته ( - قرن3.ق)، بيروت، دار صادر، 1892م.  
*'''اطلس تاریخ اسلام'''، گروه نویسندگان زیر نظر عزیز خوشوقت، تهران، تکا، ۱۳۸۹ش.
* امتاع الاسماع بما للنبي من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، احمد بن علي المقريزي ( -845ق.) به کوشش محمد عبدالحميد النميسي، بيروت، دارالکتب العلميه، 1420ق.  
*'''الاعلاق النفیسه'''، احمد بن عمر ابن رسته (م.قرن۳. ق)، بیروت، دار صادر، ۱۸۹۲م.
* بستان السياحه، زين العابدين بن اسکندر شيرواني ( -1253.ق)، تهران، سنائي، بي تا.  
*'''امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع'''، احمد بن علی المقریزی (م.۸۴۵ق) به کوشش محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
* تاريخ العرب في العصر الجاهليه، عبدالعزيز السالم، بيروت، دارالکتب النهضه العربيه، بي تا.  
*'''بستان السیاحه'''، زین العابدین بن اسکندر شیروانی (م.۱۲۵۳. ق)، تهران، سنائی، بی تا.
* تاريخ مکه، احمد سباعي، مکه، مکتبة احياء التراث الاسلامي، 1420ق.  
*'''تاریخ العرب فی العصر الجاهلیه'''، عبدالعزیز السالم، بیروت، دارالکتب النهضه العربیه، بی تا.
* تاريخ العرب القديم، توفيق ابرو، دارالفکر، 1422ق.  
*'''تاریخ مکه'''، احمد سباعی، مکه، مکتبة احیاء التراث الاسلامی، ۱۴۲۰ق.
* تاريخ اليعقوبي، احمد بن ابي يعقوب اليعقوبي ( -292.ق)، بيروت، دار صادر، 1415ق.  
*'''تاریخ العرب القدیم'''، توفیق ابرو، دارالفکر، ۱۴۲۲ق.
* تاريخ آل سعود، ناصر سعيد، مکه، دارمکه المکرمه، 1404ق.  
*'''تاریخ الیعقوبی'''، احمد بن ابی یعقوب الیعقوبی (م.۲۹۲. ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
* تاريخ شبه الجزيرة العربية في عصورها القديمه، عبدالعزيز صالح، مصر، مکتبة الانجلو المصريه.  
*'''تاریخ آل سعود'''، ناصر سعید، مکه، دارمکه المکرمه، ۱۴۰۴ق.
* تاريخ الطبري (تاريخ الامم و الملوک)، محمد بن جرير الطبري (224-310ق.تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، بيروت، دار احياء التراث العربي.  
*'''تاریخ شبه الجزیرة العربیة فی عصورها القدیمه'''، عبدالعزیز صالح، مصر، مکتبة الانجلو المصریه.
* تاريخ عمارة المسجدالحرام، فوزيه حسين مطر، تحقيق عبدالرحمن، مکه، جامعة أم القري، 1406ق.  
*'''تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)'''، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴–۳۱۰قتحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
* تنضيد العقود السنيه، رضي الدين عاملي ( -1163.ق)، تحقيق سيد مهدي رجايي، قم، نشر انساب، 1431ق.  
*'''تاریخ عمارة المسجدالحرام'''، فوزیه حسین مطر، تحقیق عبدالرحمن، مکه، جامعة أم القری، ۱۴۰۶ق.
* جزيره العرب في القرن العشرين طب‍ي‍ع‍ه‌ ج‍زي‍ره‌ ال‍ع‍رب‌ و ح‍ال‍ت‍ه‍ا الاج‍ت‍م‍اع‍ي‍ه‌ ال‍ح‍اض‍ره‌... دع‍وه‌ ال‍وه‍اب‍ي‍ي‍ن‌... ال‍ح‍ک‍وم‍ات‌ ال‍ع‍رب‍ي‍ه‌... ال‍ث‍وره‌ ال‍ع‍رب‍ي‍ه..‌. آل ‌س‍ع‍ود... م‍وت‍م‍رات‌ ال‍ص‍ل‍ح‌ و المعاهدات، حافظ وهبه، قاهره، مکتبة النهضة المصريه، 1340ق.  
*'''تنضید العقود السنیه'''، رضی الدین عاملی (م.۱۱۶۳. ق)، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، نشر انساب، ۱۴۳۱ق.
* جغرافية شبه جزيرة العرب، عمر رضا کحاله، تحقيق احمد علي، قاهره، مکتبة النهضة الحديثه، 1384ق.  
*'''جزیرة العرب فی القرن العشرین طب‍ی‍ع‍ه ج‍زی‍ره ال‍ع‍رب و ح‍ال‍ت‍ه‍ا الاج‍ت‍م‍اع‍ی‍ه ال‍ح‍اض‍ره… دع‍وه ال‍وه‍اب‍ی‍ی‍ن… ال‍ح‍ک‍وم‍ات ال‍ع‍رب‍ی‍ه… ال‍ث‍وره ال‍ع‍رب‍ی‍ه… آل س‍ع‍ود… م‍وت‍م‍رات ال‍ص‍ل‍ح و المعاهدات'''، حافظ وهبه، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۴۰ق.
* حسن الصفاء و الابتهاج، احمد الرشيدي ( -1282.ق)، تحقيق ليلي عبداللطيف، مصر، مکتبة الخانجي، 1980م.  
*'''جغرافیة شبه جزیرة العرب'''، عمر رضا کحاله، تحقیق احمد علی، قاهره، مکتبة النهضة الحدیثه، ۱۳۸۴ق.
* ت‍اري‍خ‌ اش‍راف‌ ال‍ح‍ج‍از ۱۸۸۳ -۱۸۴۰، خلاصة الکلام في بيان امراء البلد الحرام، احمد زيني دحلان ( -1304.ق)، قاهره، المطبعة الخيريه، 1305ق.  
*'''حسن الصفاء و الابتهاج'''، احمد الرشیدی (م.۱۲۸۲. ق)، تحقیق لیلی عبداللطیف، مصر، مکتبة الخانجی، ۱۹۸۰م.
* دراسات في تاريخ العرب القديم، محمد بيومي مهران الاسکندريه، دارالمعرفه، 1993م.  
*'''ت‍اری‍خ اش‍راف ال‍ح‍ج‍از ۱۸۸۳–۱۸۴۰، خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام'''، احمد زینی دحلان (م.۱۳۰۴. ق)، قاهره، المطبعة الخیریه، ۱۳۰۵ق.
* الدرة الثمينة في أخبار المدينة، محمد بن محمود نجار، تحقيق حسين محمد علي شکري، بيروت، دارالارقم.  
*'''دراسات فی تاریخ العرب القدیم'''، محمد بیومی مهران الاسکندریه، دارالمعرفه، ۱۹۹۳م.
* السيره النبويه، عبدالملک بن هشام ( -218ق.)، تحقيق مصطفي السقاء و عبدالحفيظ شبلي و ابراهيم الابياري، بيروت، دارالمعرفه، بي تا.  
*'''الدرة الثمینة فی أخبار المدینة'''، محمد بن محمود نجار، تحقیق حسین محمد علی شکری، بیروت، دارالارقم.
* شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، محمد بن احمد التقي الفاسي ( -832.ق)، تحقيق گروهي از علما، بيروت، دارالکتب العلميه، 1421ق.  
*'''السیره النبویه'''، عبدالملک بن هشام (م.۲۱۸قتحقیق مصطفی السقاء و عبدالحفیظ شبلی و ابراهیم الابیاری، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
* صبح الأعشي في صناعة الإنشاء، احمد بن علي القلقشندي ( -821.ق)، بيروت، دارالکتب العلميه، 1987.  
*'''شفاء الغرام باخبار البلد الحرام'''، محمد بن احمد التقی الفاسی (م.۸۳۲. ق)، تحقیق گروهی از علما، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
* العقد الثمين في تاريخ البلد الامين، محمد بن احمد التقي الفاسي ( -832.ق) تحقيق محمد عبدالقادرعطا، بيروت، دارالکتب العلميه، 1419ق.  
*'''صبح الأعشی فی صناعة الإنشاء'''، احمد بن علی القلقشندی (م.۸۲۱. ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۷.
* عمارة المسجد النبوي منذ انشائه حتي نهايه العصر المملوکي، محمد هزاع الشهري، قاهره، مکتبة القاهره، 2001م.  
*'''العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین'''، محمد بن احمد التقی الفاسی (م.۸۳۲. ق) تحقیق محمد عبدالقادرعطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
* العين، الخليل بن احمد الفراهيدي ( -175.ق)، تحقيق مهدي المخزومي و ابراهيم سامرائي، قم، دارالهجره، 1409ق.  
*'''عمارة المسجد النبوی منذ انشائه حتی نهایه العصر المملوکی'''، محمد هزاع الشهری، قاهره، مکتبة القاهره، ۲۰۰۱م.
* الغارات، ابراهيم بن محمد الثقفي ( -283ق.)، به کوشش سيد جلال الدين محدث ارموي، انجمن آثار ملي، 1356ش.  
*'''العین'''، الخلیل بن احمد الفراهیدی (م.۱۷۵. ق)، تحقیق مهدی المخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
* غاية المرام باخبار سلطنة البلد الحرام، عبدالعزيز بن عمر بن فهد المکي ( -922.ق)، تحقيق شلتوت،مکه المکرمه، جامعة القري، 1406ق.  
*'''الغارات'''، ابراهیم بن محمد الثقفی (م.۲۸۳ق)، به کوشش سید جلال الدین محدث ارموی، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۶ش.
* کشتار مکه و آينده حرمين، ظفر بنگاش، ترجمه سيد هادي دبستاني، تهران، سروش، 1368ش.  
*'''غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام'''، عبدالعزیز بن عمر بن فهد المکی (م.۹۲۲. ق)، تحقیق شلتوت، مکه المکرمه، جامعة القری، ۱۴۰۶ق.
* مروج الذهب و معادن الجوهر، علي بن الحسين المسعودي ( -346ق.)، به کوشش يوسف اسعد داغر، قم، انتشارات هجرت، 1409ق.  
*'''کشتار مکه و آینده حرمین'''، ظفر بنگاش، ترجمه سید هادی دبستانی، تهران، سروش، ۱۳۶۸ش.
* المعالم الأثيره في السنة و السيره، محمد محمد حسن‏ شراب‏، بيروت، دارالشاميه‏، 1411ق.  
*'''مروج الذهب و معادن الجوهر'''، علی بن الحسین المسعودی (م.۳۴۶ق)، به کوشش یوسف اسعد داغر، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۹ق.
* معجم البلدان، ياقوت بن عبدالله الحموي ( -626.ق)، بيروت، دار صادر، 1995م.  
*'''المعالم الأثیره فی السنة و السیره'''، محمد محمد حسن شراب‏، بیروت، دارالشامیه‏، ۱۴۱۱ق.
* معجم قبائل الحجاز، عاتق البلادي، مکه، 1403ق.  
*'''معجم البلدان'''، یاقوت بن عبدالله الحموی (م.۶۲۶. ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
* معجم قبائل مملکة السعوديه، حمد جاسر، رياض، النادي العربي، 1401ق.  
*'''معجم قبائل الحجاز'''، عاتق البلادی، مکه، ۱۴۰۳ق.
* معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، عبدالله بن عبدالعزيز البکري ( -487.ق)، تحقيق السقاء، بيروت، عالم الکتب، 1403ق.  
*'''معجم قبائل مملکة السعودیه'''، حمد جاسر، ریاض، النادی العربی، ۱۴۰۱ق.
* المفصل في تاريخ العرب قبل الاسلام، جواد علي عبيدي (1324-1408ق.بيروت، دارالساقي، 1422ق.  
*'''معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع'''، عبدالله بن عبدالعزیز البکری (م.۴۸۷. ق)، تحقیق السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
* الموسوعه العربية العالميه، گروهي از پژوهشگران، رياض، 1416ق.  
*'''المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام'''، جواد علی عبیدی (۱۳۲۴–۱۴۰۸قبیروت، دارالساقی، ۱۴۲۲ق.
* الموسوعه العربية الميسره، بيروت، مکتبة العصريه، 1431ق.  
*'''الموسوعه العربیة العالمیه'''، گروهی از پژوهشگران، ریاض، ۱۴۱۶ق.
* موسوعه مرآة الحرمين الشريفين، ايوب صبري پاشا ( -1290.ق)، قاهره، دارالآفاق العربيه، 1424ق.  
*'''الموسوعه العربیة المیسره'''، بیروت، مکتبة العصریه، ۱۴۳۱ق.
* موسوعه مکه المکرمة و المدينة المنوره، اشراف احمد زکي يماني، لندن، الفرقان للتراث الاسلامي، 1429ق
*'''موسوعه مرآة الحرمین الشریفین'''، ایوب صبری پاشا (م.۱۲۹۰. ق)، قاهره، دارالآفاق العربیه، ۱۴۲۴ق.
*'''موسوعه مکه المکرمة و المدینة المنوره'''، اشراف احمد زکی یمانی، لندن، الفرقان للتراث الاسلامی، ۱۴۲۹ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{حج و عمره}}
[[Category:مقاله‌های در دست ویرایش]]


[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:مقاله‌های در دست ویرایش]]
[[رده:اقلیم‌های عربستان]]
[[رده:مکان‌های تاریخی حجاز]]

نسخهٔ ‏۲ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۵۶

حجاز
مشخص کردن محدوده دقیق حجاز ممکن نیست، این نقشه، محدوده تقریبی آن را نشان می‌دهد .
اطلاعات عمومی
جمعیت کل ۵,۴۶۳,۰۰۰
مساحت ۳۸۸,۵۰۰ کیلومتر مربع
حکومت سعودی
شهرهای مهم مکه، مدینه، طائف، جده و رابغ
زبان رسمی عربی
تاریخ تشیع
حکومت‌ها عباسیان(۱۳۲-۶۵۶ق)، فاطمیان(۲۹۷-۵۶۷ق)، ممالیک(۶۴۸-۹۲۳ق) و آل سعود (۱۳۴۳ق)
احزاب و گروه‌ها
خاندان‌ها قریش، ثمود، ثقیف، غَطَفان، بنی اسد

حجاز، منطقه‌ای است که خاستگاه دین اسلام بوده و در شمال غربی شبه‌جزیره عربستان قرار دارد و از نگاه مساحتی، جایگاه دوم را در تقسیمات کشور عربستان دارا است. شهرهای مکه، مدینه، طائف، جده و رابغ در این منطقه قرار دارند.

رشته‌کوه‌ سرات و کوه‌های قُعیقَعان، ثور، ابوقُبیس و احد در این منطقه قرار دارد. حرّه‌های نار،‌ شوران، واقم و رهاب و وادی‌های رمه، عقیق و صفرا نیز در این منطقه قرار گرفته است. حجاز، منطقه‌ای بیابانی بوده و دارای آب و هوای گرم و خشک است.

پیشینه تمدنی حجاز، به ماقبل تاریخ بازگشته و ثمود یکی از کهن‌ترین اقوام ساکن در آن بوده است. برخی از آثار به دست آمده، مربوط به هشت قرن پیش از میلاد بوده و یکی از شهرهای تاریخی آن تیماء‌ است.

در این منطقه، یکتاپرستی پیشینه دیرینه‌ای داشته و پیروان یهود و مسیحیت نیز در جاهای مختلف آن حضور داشته‌اند. در آستانه ظهور اسلام، بت‌پرستی در سراسر حجاز گسترش یافته بود و تنها گروهی اندک، به «حنیف» مشهور بودند که ویژگی‌های ممتازی داشتند.

با هجرت حضرت محمد(ص) به مدینه، به تدریج، نخستین حکومت حجاز شکل گرفت. امام علی(ع)، پایتخت را از حجاز به کوفه انتقال داد و پس از آن به جز مدتی کوتاه، حجاز پایتخت هیچ حکومتی قرار نگرفت. با این همه، حجاز به علت قرار گرفتن کعبه و دیگر مکان‌های مذهبی در آن، همواره مورد توجه حکومت‌ها بوده است. عباسیان(۱۳۲-۶۵۶ق)، فاطمیان(۲۹۷-۵۶۷ق)، ممالیک(۶۴۸-۹۲۳ق) و سرانجام آل سعود (۱۳۴۳ق) برخی از حکومت‌هایی هستند که بر آن سیطره داشته‌اند.

نام، موقعیت، مساحت

واژه حجاز از ریشه حجز و به معنای فاصله، میان و مانع است.[۱] علت‌های گوناگونی برای نام‌گذاری این منطقه به این نام گفته شده است.[۲]

حجاز، در شمال غربی شبه‌جزیره عربستان قرار گرفته و مهم‌ترین بخش آن به شمار می‌رود. تعیین حدود دقیق آن، به جهت اختلاف بسیار میان تاریخ‌نگاران و جغرافی‌نویسان ممکن نیست.[۳] به باور برخی،[۴] بر پایه سازگارترین تعریف با موقعیت جغرافیایی منطقه، حجاز در شرق رشته کوه‌های سرات قرار گرفته و از جهت شرق تا منطقه نجد ادامه یافته است. شمالی‌ترین بخش غربی آن، خلیج عَقبه و جنوبی‌ترین بخش آن، مناطق جنوبی شهر طائف معرفی شده است.[۵]

طول حجاز، از شمال به جنوب ۷۰۰ مایل[یادداشت ۱] و عرض آن از شرق به غرب ۲۵۰ مایل[یادداشت ۲] ذکر شده است.[۶] مساحت تقریبی حجاز، ۳۸۸,۵۰۰ کیلومتر مربع است و از نگاه مساحتی، جایگاه دوم را در تقسیمات کشور عربستان دارد.[۷]

جغرافیای طبیعی

برخی از شهرهای حجاز.

مناطق جغرافیایی

حجاز بر پایه ویژگی‌های جغرافیایی به پنج منطقه تقسیم شده است:

  1. منطقه ساحلی، که به «تِهامه حجاز» مشهور است. عقبه، مویلح، ینبُع، رابغ در این قسمت قرار دارند.
  2. منطقه کوهستانی، که به تدریج از ارتفاع آن کاسته می‌شود و در حد فاصل جده و مکه به کمترین ارتفاع خود می‌رسد.
  3. منطقه نجدیه، که میان ارتفاعات قرار دارد و از شمال به جنوب از ارتفاع آن کاسته می‌شود و شهرهای علا، مکه و مدینه در این بخش قرار دارند.
  4. مناطق مرتفع متشکل از گدازه‌های آتشفشانی، که حَرّه‌های خرمه، خیبر و عویرض در آن قرار دارند.
  5. منطقه‌ای که در مجاورت دره‌های واقع در قسمت میانی جزیرة العرب قرار دارد.[۸]

کوه‌ها، حره‌ها، وادی‌ها

بخش غربی حجاز، با طولانی‌ترین رشته کوه‌های شبه‌جزیره یعنی «سرات» قرین است. ارتفاعات مشهور دیگری نیز در بخش‌های داخلی حجاز وجود دارند که قُعیقَعان، ثور، ابوقُبیس، نور، احد، ورقان از مشهورترین آن‌ها هستند.

مناطق آتشفشانی نیز در برخی از مناطق حجاز وجود دارند و فعالیت‌های آن‌ها موجب شکل‌گیری مناطقی به نام حَرّه شده است که بیشتر در اطراف مدینه و جهت شمالی آن قرار دارند. مشهورترین حره‌های واقع در این منطقه عبارتند از حره‌های نار، شوران، سلیم، واقم، حقل، میطان، عویرض و رهاب. برخی از این حره‌ها، دارای چشمه‌های آب فراوان و پوشش گیاهی فراوانند که «خیبر» یکی از آنها است؛ ولی به سبب همین ویژگی، با نام حره شناخته نمی‌شود.[۹]

در مجاورت ارتفاعات، مناطق پستی به نام وادی وجود دارند، که آبِ حاصل از بارش در ارتفاعات، در این مناطق جریان می‌یابد؛ از این رو، این مناطق اهمیت بسیاری دارند. وادی‌های رمه، عقیق، حمض، جزل، فاطمه، قدید، قاحه، صفرا، رقوب از آن جمله‌اند.[۱۰] واحه‌ها یا بخش‌های قابل کشت نیز در برخی از نقاط حجاز وجود دارند.[۱۱]

آب و هوا

حجاز منطقه‌ای بیابانی و دارای آب و هوای گرم و خشک است و میزان بارش در آن به جز مناطق کوهستانی کم است. بارش‌ها در تابستان و زمستان موسمی است و میزان آن در نقاط مختلف متفاوت است. بارش در کوهستان‌ها به جاری شدن آب در وادی‌ها و نیز پیدایش چشمه‌ها منجر می‌شود که نمونه آن شهر طائف است.[۱۲]

حجاز، دچار فقر پوشش گیاهی بوده و غیر از خارها و گیاهان خودرو در بیشتر مناطق، گیاهی دیده نمی‌شود. در مناطق کوهستانی و وادی‌ها، درختانی مانند سرو کوهی، موز، شوره گز، کُنار، نخل و زیتون دیده می‌شود.[۱۳]

جغرافیای انسانی

برخی از مستشرقان بر پایه داده‌های تورات بر این باورند که در روزگاران کهن، تمامی نقاط جزیرة العرب بویژه حجاز، منابع آب فراوان و پوشش گیاهی مناسب داشته‌اند.[۱۴] این شرایط آب و هوایی در گذر زمان دچار تغییرات اساسی شده است؛ از این رو، ساکنان آن به مکان‌های دیگر کوچ کرده‌اند.[۱۵] تأثیر عوامل زیست‌محیطی بر پراکندگی جمعیت در حجاز آشکار است. آب، مهمترین عامل گردآمدن جمعیت‌های حجاز بوده و شکل‌گیری روستاها و شهرها در کنار وادی‌ها و مکان‌هایی که از فراوانی نسبی آب بهره‌مند بودند، صورت گرفته است. نقش اساسی زمزم در شکل‌گیری مکه،[۱۶] وجود چشمه‌های آب در مدینه،[۱۷] و بهره‌مندی از بارش مناسب در طائف[۱۸] گواه این امرند.

اجتماعات اولیه حجاز، بر پایه شغل‌های ساده‌ای مانند دامداری و کشاورزی شکل گرفته‌اند. کشاورزان به «اهل حضر»[یادداشت ۳] ودامداران به «اهل وبر»[یادداشت ۴] معروف بودند.[۱۹] با گذر زمان و گسترش راه‌های تجاری، روستاها و شهرهایی در کنار آنها ایجاد و یا توسعه یافت. مکه، مدینه، طائف، رابغ، جده و ینبع از مهم‌ترین شهرهای حجازند.

بر پایه سرشماری سال ۱۹۹۱م. (۱۴۱۱-۱۴۱۲ق)جمعیت حجاز، ۵,۴۶۳,۰۰۰ نفر و حدود ۳۲ درصد از جمعیت عربستان بوده است.[۲۰]

مکه

بر پایه اطلاعات برگرفته شده از تورات، قوم افسانه‌ای عَمالیق، نخستین ساکنان مکه بوده‌اند. با جریان دوباره زمزم در دوره حضرت اسماعیل(ع)، جُرهمیان در کنار آن ساکن شدند. پس از مدتی قبیله اَزد از جنوب و در رأس آن‌ها خُزاعه به مکه هجرت کرده و جرهمیان را به اطراف و تهامه راندند. قُصی بن کِلاب جدّ حضرت محمد(ص) توانست بر خزاعیان چیره شده و مکه را از دست آنها خارج کند. پس از آن، سیادت مکه با قریشیان بود.[۲۱] خزاعیان به اطراف مکه رانده شدند که امروزه نیز گروهی از آنها در نواحی جنوبی مکه سکونت دارند.[۲۲] همچنین گروهی از عرب‌ها که به قریش نَسَب می‌برند در اطراف مکه یعنی منا، عرفات و اطراف کوه ثور ساکن‌اند.[۲۳]

مدینه، طائف

ساکنان نخستین شهر مدینه، چندان شناخته شده نیستند و به نظر می‌رسد ترکیبی از نسل‌های عرب‌های شمالی و جنوبی، در این منطقه ساکن بوده باشند. در دوره جاهلی، دو قبیله مشهور أوس و خزرج، بیش‌ترین ساکنان این شهر را تشکیل می‌دادند[۲۴] و پس از اسلام، گروهی از قریشیان و بادیه‌نشینان به آنجا مهاجرت کردند.[۲۵] طائف، مأوای قبیله ثقیف بود. این قبیله همچنان در طائف و اطراف آن حضور دارند.[۲۶]

دیگر شهرها

دیگر شهرها و روستاهای واقع در حجاز، همچنان بافت قبیله‌ای خود را حفظ کرده‌اند و قبیله‌هایی چون غَطَفان، بنی اسد، قُضاعه، بلی، جُذام، جُهینه و مُزینه در مناطق مختلف حجاز پراکنده‌اند.[۲۷]

پیش از اسلام

«ستون سنگی تیماء» که در اقلیم حجاز و شهر باستانی تیماء یافت شده و اکنون در موزه لوور فرانسه نگهداری می‌شود. پیشینه برخی از کتیبه‌های تیماء، به سده ششم پیش از میلاد بازمی‌گردد.

آگاهی‌ها از وضعیت پیش از اسلام شبه‌جزیره، بویژه حجاز، به جهت فقر منابع محدود است. با این همه، یافته‌های مستشرقان و باستان‌شناسان حاکی از وجود برخی از آثار مربوط به ماقبل تاریخ در نقاطی از حجاز است. نشانه‌های تمدنی در تیماء، طائف و وادی فاطمه نیز یافت شده‌اند.[۲۸]

ثمود از اقوام مورد اشاره در قرآن، یکی از قدیمی‌ترین اقوام تاریخی است که در بخش‌هایی از حجاز ساکن بوده‌اند و آثاری از آن‌ها در مناطق مختلف به دست آمده است. برخی از این آثار مربوط به ۸ قرن پیش از میلاد است.[۲۹]

نشانه‌هایی نیز از حکومت گروهی از مَعینی‌های مهاجر در مناطق شمالی حجاز، در حدود قرن پنجم پیش از میلاد، در منطقه معین مصران، به پایتختی شهر علت[یادداشت ۵] وجود دارد.[۳۰]

به گمان برخی، زمامداری حکومت‌های منطقه حجاز بیشتر بر عهده ملکه‌ها بوده است. نام‌های برجای‌مانده در کتیبه‌ها چون زبیبی، عدیه، شمسی، تبوئا تأییدی بر این امر دانسته شده است.[۳۱]

شهرها

تیماء

کتیبه‌ها، مطالبی پیرامون شهر تیماء از دوره‌های بسیار قدیم دربردارند و از حکمرانی «نبونید» (حک:۵۵۵–۵۳۹ق) پادشاه بابل، بر این شهر و قصرسازی در آن و نیز تسلط بر دیدان، خیبر و یثرب خبر داده‌اند.[۳۲] نشانه‌هایی از توجه حاکمان ایران باستان به این منطقه نیز یافت شده است که حاکی از اهمیت سوق الجیشی این منطقه در آن دوران است.[۳۳]

مکه

اهمیت فوق‌العاده مکه به جهت قرار گرفتن در تقاطع راه‌های تجاری حبشه، مصر، فلسطین، سوریه، یمن و خلیج فارس و وجود کعبه در آن، انتظار داده‌های فراوان تاریخی را ایجاد می‌کند؛ ولی به جز روایاتی پراکنده اطلاعات چندانی در دست نیست.[۳۴] به باور برخی، بیشتر این روایات پراکنده نیز، ریشه‌ای اسرائیلی دارند.[۳۵] بطلمیوس جغرافی‌دان یونانی، نام مکه را در قرن دوم میلادی، «مکورابا»[یادداشت ۶] ذکر کرده است.[۳۶]

عمالقه، جرهمیان و خزاعیان از قبیله‌هایی هستند که منابع عربی از تسلط آنها بر مکه سخن گفته و گزارش‌هایی پراکنده و افسانه‌گونه از آنها ارائه داده‌اند، که تنها تصویری گنگ از این دوران را نشان می‌دهد.[۳۷] به گفته این منابع، ظلم و ستم جرهمیان در دوره تسلط بر مکه و نیز دست‌اندازی آن‌ها به کاروان‌های تجاری، شمار حاجیان را بسیار کاهش داده بود و عمرو بن لُحی خزاعی، جهت حل این مشکل کعبه را به بتکده تبدیل کرد و به هر قبیله بتی خاص بخشید.[۳۸]

قصی بن کلاب جد چهارم حضرت محمد(ص)، با در پیش گرفتن روشی هوشمندانه، در میان خزاعیان نفوذ کرده و پس از قدرت‌یابی، آنها را از مکه بیرون کرد و بدین گونه قریش قدرتی بی‌رقیب به دست آورد. قصی بن کلاب، توانست با وضع قوانین و تقسیم وظایف، سیستمی شبه‌حکومتی در مکه پدیدآورد.[۳۹]

مدینه

وضعیت مدینه، دیگر شهر مهم حجاز نیز، در دوره پیش از اسلام چندان روشن نیست و با توجه به وجود نام آن در کتیبه‌های مَعینی‌ها، باید از قدمتی دیرینه برخوردار باشد. منابع عربی نیز، اطلاعات چندانی از وضعیت پیشین آن ارائه نداده‌اند و به باور برخی، خبرهای موجود، بیشتر نمایی افسانه‌ای دارد.[۴۰] بر اساس گفته‌های آنها، عمالیق نخستین ساکنان مدینه‌اند و یهودیان پس از غلبه بر ایشان در آن شهر ساکن شدند. در مورد مهاجر بودن این یهودیان و یا گرویدن ساکنان قبلی به این آیین، اختلاف نظر وجود دارد.[۴۱]

تمدن یمن، به دلیل تخریب سد مأرب، اختلافات حاکمان سیاسی، حملات پُرشمار احباش به یمن و مهاجرت گسترده جنوبی‌ها به مناطق مختلف حجاز افول یافت. با افول تمدن یمن، اوس و خزرج از قبیله ازد، در اواخر قرن چهارم میلادی به یثرب رفته و همزیستی مسالمت‌آمیزی با ساکنان پیشین برقرار کردند؛ ولی با گذر زمان و قدرت‌گیری ازدیان، اختلافاتی بین آنها و یهود روی داد و سرانجام ازدیان، یهود را به حاشیه راندند. یهود نیز به اختلاف‌افکنی بین دو قبیله روی آورد. جنگ‌های طولانی مدت میان اوس و خزرج پیش از ظهور اسلام را نتیجه این تلاش‌ها دانسته‌اند.[۴۲]

طائف

در مورد طائف دیگر شهر مهم حجاز نیز، به جز اشاره به نام قدیم آن، تناسب آن با نام حاکم عمالقی آن، و بنای دیوار آن توسط تاجری از حضرموت، خبر دیگری ذکر نشده است. سنگ‌نبشته‌هایی به زبان‌های نبَطی، ثمودی، ابجدی و عربی-اسلامی در اطراف طائف به دست آمده که به احتمال ، در آینده گوشه‌هایی از تاریخ این خطه را روشن سازد.[۴۳]

در متون عربی، اسلامی

متون تاریخی پس از اسلام و نوشته‌های تاریخِ جغرافیایی مسلمانان، تصویر روشنی از گذشته حجاز به دست نمی‌دهند. بر اساس این گزارش‌ها، بنای کعبه به دست حضرت آدم(ع) صورت گرفته است.[۴۴] برخی، این گزارش‌ها را آشفته خوانده‌اند.[۴۵] قبرهای منتسب به حضرت آدم(ع)[۴۶] و حوا،[۴۷] تجدید بنای کعبه توسط حضرت ابراهیم(ع)[۴۸] و اسکان اسماعیل(ع) در مهم‌ترین شهر حجاز[۴۹] و فعالیت‌های تبلیغی حضرت صالح(ع) برای قوم ثمود[یادداشت ۷][۵۰] بخشی از اخبار تاریخی منعکس‌شده مربوط به حجاز در این منابع می‌باشند.

مطالبی از ارسال لشکر یهودی، توسط حضرت موسی(ع) به یثرب، برای نبرد با عمالیق در برخی از کتاب‌ها ذکر شده است.[۵۱] به باور برخی، این مطالب ارزش تاریخی نداشته و به گمان، جهت ساخت پیشینه‌ای کهن برای یهودیانِ ساکن در مناطق مختلفی مانند یثرب، طائف، مکه، خیبر، فدک و تیماء جعل شده باشد.[۵۲] اخباری از تردد اسعد تُبَع از حاکمان حِمیری یمن به مکه و مدینه نیز در منابع عربی بازتاب یافته است،[۵۳] که برخی آن را دارای نمایی افسانه‌ای دانسته‌اند.[۵۴]

فرهنگ

ساختار حجاز قبیله‌ای بود و بافت قبیله‌ای ویژگی‌هایی مانند سخاوت، شجاعت، پاکدامنی و وفا به عهد را در میان حجازیان محبوب ساخته بود.[۵۵]

برآیند گزارش‌های منابع عربی-اسلامی در مورد حجاز، نشان از قدمت توحید و یکتاپرستی در این منطقه دارد و پیروان دو آیین کهن یهود و مسیحیت نیز در جاهای مختلف حجاز حضور داشته‌اند.[۵۶] نشانه‌هایی از بزرگداشت موجوداتی نامرئی در برخی از نقاط حجاز به چشم می‌خورد.[۵۷]

بت‌پرستی، در آستانه ظهور اسلام در سراسر شبه جزیره بویژه حجاز گسترش یافته بود و تنها گروهی محدود که به «حنیف» مشهور بودند دارای ویژگی‌های ممتازی بوده و از منکرات پرهیز می‌کردند.[۵۸]

اقتصاد

اقتصاد مناطق مسکونی حجاز بر دامداری، کشاورزی، معادن و تجارت استوار بود، با جهانی شدن اسلام و مورد توجه قرار گرفتن بیش از پیش کعبه و نیز کشف نفت این اقتصاد دچار تحولی شگرف شد.[۵۹]

پس از اسلام

به باور برخی، ویژگی‌های حجاز پتانسیل لازم برای ظهور یک امپراتوری عظیم را فراهم می‌کرد. بخشی از آن ویژگی‌ها عبارتند از: دربرداشتن کعبه، گذر راه‌های تجاری مهم از آن، عدم برخورداری از حاکمیت منسجم و قدرتمند، دلاوری و شجاعت ساکنان ناشی از زندگی در محیطی خشک و بی آب و علف، روحیه ساده و آسان پذیر به جهت دوری از مراکز دینی با پشتوانه‌های سیاسی، و قرار نداشتن در کانون توجه قدرت‌های بزرگ روز.[۶۰]

شگل‌گیری حکومت

بعثت حضرت محمد(ص) در سال ۶۱۰م. و آیین اسلام تغییراتی شگرف در ابعاد مختلف تاریخ حجاز به وجود آورد. پیش از اسلام، حجاز هیچ‌گاه دارای حکومت یکپارچه‌ای نبود. با هجرت حضرت محمد(ص) به مدینه در طی ده‌سال جامعه مدنی در این شهر ایجاد شده و مناطق مختلف حجاز به تدریج به اسلام روی آوردند. نامه‌نگاری پیامبر به سران کشورهای مختلف بویژه ایران و روم نشان از جهان‌شمولی آیین جدید داشته و دقت در برخی از عبارت‌های این نامه‌ها پیش‌بینی توسعه حکومت حجاز و شکست امپراتوری‌های بزرگ را نمایان می‌سازد.[۶۱]

درگذشت حضرت محمد(ص)، نزاع بر سر جانشینی وی، سرپیچی قبیله‌های مختلف از حکومت مرکزی حجاز و میل آن‌ها به بازگشت به وضعیت پیشین خطراتی بود که حکومت نوپای حجاز را تهدید می‌کرد؛ ولی سکوتِ مصلحتی امام علی(ع)، سرکوب شدید قبائل در جنگ‌های موسوم به رِده به دستور ابوبکر، و مهار نیروی سرکش داخلی با اعزام آنها به فتوحات، بحران‌های یادشده را از پیش روی برداشت.[۶۲]

جابه‌جایی پایتخت از حجاز

فتح پی در پی شهرها و گسیل غنائم و خراج‌های فراوان به حجاز، تغییراتی را در نوع زندگی حاکمان و مردمان آن ایجاد کرد و ساده زیستی و شجاعت که از ویژگی‌های اساسی آن‌ها بود به تجمل و رفاه‌خواهی تبدیل شد.[۶۳] در دوره عثمان (حک:۲۳–۳۵ق) این دگرگونی فرهنگی به اوج رسید.[۶۴] امام علی(ع) با توجه به این امر و عواملی دیگر، مرکز حکومت را به کوفه تغییر داد و این جابه‌جایی، جایگاه سیاسی حجاز را بسیار تحت تأثیر قرارداد.[۶۵]

امویان نیز، به جهت سابقه طولانی حکومت در شام و عدم برخورداری از جایگاه مشروعیتی مناسب در حجاز، انگیزه‌ای برای انتقال مرکز به آن نداشتند.[۶۶] عباسیان نیز به دلایل راهبُردی مرکز حکومت خویش را در شهرهای عراق قرار دادند و به تعیین والیانی برای حجاز بسنده می‌کردند.[۶۷]

جنبش‌ها

در دوره امویان،‌ تلاش‌های چندی که از سوی حجازیان برای برگرداندن مرکزیت قدرت به حجاز صورت گرفت سرکوب شد. قیام عبدالله بن زبیر (حک:۶۳–۷۳هـ) مهم‌ترین حرکتی بود که توانست برای مدتی مرکزیت سیاسی حجاز را برگرداند؛ ولی این قیام نیز در سال ۷۳ق. به دستور عبدالملک بن مروان (حک:۶۵–۸۶هـ) و توسط حجاج بن یوسف سرکوب شد.[۶۶]

در دوره عباسیان، تلاش‌های برخی از علویان برای قدرت‌گیری در حجاز، راه به جایی نبرد و افرادی مانند نفس زکیه (م.۱۴۵ق)، شهید فخ (م.۱۶۹ق) و معترضان دیگر به شهادت رسیدند.[۶۷]

حکومت‌ها

قرار داشتن خانه کعبه، مسجدالنبی(ص)، مزارهای حضرت محمد(ص)، اهل بیت(ع)، خلفا و صحابه در حجاز و پتانسیل بالای حج برای مانور سیاسی، باعث می‌شد حکومت‌ها به حجاز و بویژه حرمین توجه داشته باشند. به باور برخی، کارهای عمرانی بسیاری که در دوره‌های مختلف در مکه و مدینه و راه‌های حج انجام می‌گرفت برای بهبود وجهه دینی حکومت بود.[۶۸]

با روی کار آمدن فاطمیان مصر از نیمه دوم قرن چهارم و منازعاتِ مشروعیتیِ آن‌ها با عباسیان، رقابت بر سر سیادت بر حجاز و حرمین شدید شد. فاطمیان با بکار بردن لقب «شریف» برای جعفر بن محمد بن حسن، و پس از او برای فرزندش حسن‌ بن جعفر، آن‌ها را به امارت مکه گماردند و همین کار را در مورد حسینی‌های حاکم بر مکه نیز صورت دادند.[۶۹] حکومت اَشراف[یادداشت ۸] از سال ۳۵۸ تا ۱۳۴۳ق. بر حرمین جز در مواردی نادر ادامه داشت.[۷۰]

صلاح‌الدین ایوبی پس از تسلط بر مصر و برانداختن فاطمیان، نفوذ خود را به حجاز و حرمین گسترش داد و اوضاع، کمی به سود عباسیان پیش رفت.[۷۱] در برخی از برهه‌ها حاکمان یمن نیز سودای سیادت بر حجاز را داشته و در همین راستا حملاتی به مکه تدارک می‌دیدند.[۷۲]

با از میان رفتن عباسیان در سده هفتم قمری، زمینه برای سیادت ممالیک (حک: ۶۴۸–۹۲۳ق) بر حجاز فراهم شد و نصب و عزل اشراف به دست آنها صورت می‌گرفت. اقدامات فراوان ممالیک در حرمین و تلاش برای تأمین امنیت راه‌های حج در منابع انعکاس یافته است.[۷۳] تلاش سلطان محمد خدابنده ایلخانی، برای تسلط بر حرمین با مرگ وی ناکام ماند.[۷۴]

در سال ۹۲۳ق. ممالیک از سلطان سلیم عثمانی شکست خورده و عثمانیان بر مصر و شام تسلط یافتند. شریف برکات بن محمد که حاکم مکه بود، سلطه عثمانیان را پذیرفت، آنها نیز حاکمیت اشراف را بر مکه به رسمیت شناختند. از آن پس تا حدود چهار قرن، حجاز زیر نظر عثمانی اداره می‌شد.[۷۵]

در سال ۱۱۵۷ق. محمد بن عبدالوهاب با ادعای اصلاحات دینی، به احیای تفکر ابن تیمیه اقدام کرد و با حمایت محمد بن سعود حاکم شهر دِرعیه، توانست به نشر آیین ابداعی که بعدها به نام خود وی به وهابیت مشهور شد، بپردازد. حمایت سیاسی و نظامی خاندان سعود، منازعات بسیاری را بین آن‌ها و عثمانی در پی داشت و سرانجام پس از کش و قوس‌های فراوان در سال ۱۳۴۳ق. کشور مستقل عربستان شکل گرفت و حجاز به عنوان بخش مهمی از آن شناخته شد.[۷۶]

از آن زمان تاکنون، حجاز به عنوان بخشی از عربستان در حاکمیت سعودی‌ها به سر می‌برد و بر حسب تقسیمات اداری در سال ۱۹۹۲م. (۱۴۱۲-۱۴۱۳ق) نام حجاز بر ۵ منطقه از ۱۳منطقه عربستان اطلاق می‌شود.[۷۷]

پانویس

  1. العین، ج3، ص70، «حجز».
  2. نک: معجم البلدان، ج2، ص218-219؛ صبح الاعشی، ج4، ص252.
  3. جغرافیه شبه جزیرة العرب، ص130.
  4. دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۸۷.
  5. معجم مااستعجم، ج1، ص9؛ معجم البلدان، ج2، ص219؛ اطلس تاریخ اسلام، ج1، ص396- 397.
  6. جغرافیه شبه جزیرة العرب، ص132.
  7. الموسوعه العربیة المیسره، ج3، ص1312.
  8. جزیرة العرب فی القرن العشرین، ص14-15.
  9. المفصل، ج1، ص145-149؛ معجم البلدان، ج2، ص247-253، الموسوعه العربیة العالمیه، ج8، ص61-62.
  10. نک: جغرافیة شبه جزیرة العرب، ص73-74.
  11. جغرافیة شبه جزیرة العرب، ص76-79.
  12. اطلس المملکة السعودیة العربیه، ص80؛ جغرافیة شبه جزیرة العرب، ص133؛ الموسوعه العربیة العالمیه، ج8، ص61-62.
  13. موسوعه العربیة العالمیه، ج8، ص62-63
  14. نک: المفصل، ج1، ص240 به بعد؛ see: ptolemi.map6
  15. نک: المفصل، ج1، ص240 به بعد.
  16. اخبار مکه، ج2، ص50- 54.
  17. جغرافیة شبه جزیرة العرب، ص178-180.
  18. جزیرة العرب فی القرن العشرین، ص35.1
  19. موسوعه مرآة الحرمین الشریفین، ج5، ص18.
  20. الموسوعه العربیة العالمیه، ج8، ص61- 62.
  21. تاریخ شبه جزیرة العربیه فی عصورها القدیمه، ص177-179.
  22. معجم قبائل مملکة السعودیه، ص469.
  23. معجم قبائل الحجاز، ص419.
  24. نک: تاریخ العرب القدیم، ص186- 188.
  25. نک: السیرة النبویه، ج1، ص468- 469.
  26. معجم قبائل المملکة العربیة السعودیه، ج1، ص70- 71.
  27. برای مطالعه تفصیلی پراکندگی قبائل در حجاز رک: معجم قبائل الحجاز؛ معجم قبائل المملکة العربیه.
  28. المفصل، ج1، ص163، 329.
  29. المفصل، ج1، ص324- 326؛ تاریخ العرب القدیم، ص166.
  30. المفصل، ج3، ص245- 246.
  31. نک: تاریخ شبه جزیرة العربیه، ص125؛ تاریخ العرب القدیم، ص435- 436.
  32. تاریخ العرب القدیم، ص255؛ المفصل، ج2، ص264- 265.
  33. تاریخ العرب القدیم، ص434؛ المفصل، ج1، ص104.
  34. تاریخ العرب القدیم، ص165- 168.
  35. دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۲.
  36. see: ptolemi.map
  37. مروج الذهب، ج2، ص22- 23؛ السیرة النبویه، ج1، ص113- 114.
  38. تاریخ الیعقوبی، ج1، ص254؛ تاریخ العرب القدیم، ص171.
  39. اخبار مکه، ج1، ص109- 110.
  40. دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۳.
  41. نک: تاریخ العرب القدیم، ص185- 186.
  42. امتاع الاسماع، ج9، ص171- 174؛ تاریخ العرب القدیم، ص185- 189.
  43. المفصل، ج7، ص143.
  44. اخبار مکه، ج1، ص38.
  45. دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۴.
  46. معجم البلدان، ج4، ص183.
  47. بستان السیاحه، ص199؛ المعالم الاثیره، ص88.
  48. اخبار مکه، ج1، ص61- 62.
  49. الاعلاق النفیسه، ص27.
  50. المفصل، ج1، ص326.
  51. الدرة الثمینه، ص27؛ معجم البلدان، ج5، ص84.
  52. .. نک: تاریخ العرب القدیم، ص82- 86؛ المفصل، ج12، ص103و 158- 197.
  53. تاریخ الطبری، ج2، ص105؛ تاریخ الیعقوبی، ج1، ص197- 198.
  54. دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۵.
  55. نک: تاریخ العرب فی عصر الجاهلیه، ص441- 445.
  56. نک: تاریخ العرب القدیم، ص82- 86؛ المفصل، ج12، ص103و 158- 197.
  57. نک: المفصل، ج12، ص281- 282.
  58. السیرة النبویه، ج1، ص336؛ تاریخ الیعقوبی، ج2، ص29.
  59. دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۵.
  60. دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۶.
  61. نک: تاریخ الیعقوبی، ج2، 77- 78.
  62. نک: تاریخ الطبری، ج3، ص203 به بعد.
  63. نک: تاریخ العرب القدیم، ص305.
  64. نک: تاریخ الیعقوبی، ج2، ص164- 174.
  65. نک: الغارات، ج1، ص29- 30.
  66. ۶۶٫۰ ۶۶٫۱ . اتحاف الوری، ج2، ص96- 99.
  67. ۶۷٫۰ ۶۷٫۱ دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۷.
  68. دانشنامه حج و حرمین شریفین، ج۶، ص۴۹۷.
  69. غایة المرام، ج1، ص483- 485؛ موسوعه مکة المکرمه، ج2، ص588.
  70. تاریخ مکه، ص417.
  71. شفاء الغرام، ج2، ص231- 232؛ تاریخ مکه، ص221.
  72. نک: اتحاف الوری، ج3، ص34؛ تاریخ مکه، ص231- 233؛ تنضید العقود، ج1، ص50.
  73. خلاصة الکلام، ص46؛ نک: تاریخ عمارت مسجد الحرام، ص58- 162؛ عماره المسجدالنبوی منذ انشائه، ص185 به بعد.
  74. نک: العقد الثمین، ج4، ص239.
  75. حسن الصفاء و الابتهاج، ص150.
  76. نک :تاریخ آل سعود، ج1، ص34- 35؛ کشتار مکه، ص67.
  77. اطلس المملکة العربیة السعودیه، ص14- 15.
  1. بیش از ۱,۱۲۰ کیلومتر.
  2. بیش از ۴۰۰ کیلومتر.
  3. یکجا نشینان.
  4. عشایر و چادر نشینان.
  5. العلاء کنونی.
  6. Macoraba
  7. آثار تمدنی ثمود، در نقاط مختلفی از حجاز برجای‌مانده است.
  8. جمع شریف.

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل حجاز.
  • اتحاف الوری بأخبار أم القری، عمر بن محمد ابن فهد (م.۸۸۵. ق)، محقق محمد شلتوت، مکه، ام القری، ۱۴۰۳ق.
  • احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، محمد بن احمد المقدسی (م.۳۸۰ق)، قاهره، مکتبه مدبولی، ۱۴۱۱ق.
  • اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار، محمد بن عبدالله الازرقی (م.۲۴۸ق)، به کوشش رشدی الصالح ملحس، بیروت، دارالاندلس، ۱۴۱۶ق.
  • اطلس المملکة العربیة السعودیه، وزارة التعلیم العالی، ریاض، مکتبة العبیکان، ۱۴۱۹ق.
  • اطلس تاریخ اسلام، گروه نویسندگان زیر نظر عزیز خوشوقت، تهران، تکا، ۱۳۸۹ش.
  • الاعلاق النفیسه، احمد بن عمر ابن رسته (م.قرن۳. ق)، بیروت، دار صادر، ۱۸۹۲م.
  • امتاع الاسماع بما للنبی من الاحوال و الاموال و الحفدة و المتاع، احمد بن علی المقریزی (م.۸۴۵ق) به کوشش محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
  • بستان السیاحه، زین العابدین بن اسکندر شیروانی (م.۱۲۵۳. ق)، تهران، سنائی، بی تا.
  • تاریخ العرب فی العصر الجاهلیه، عبدالعزیز السالم، بیروت، دارالکتب النهضه العربیه، بی تا.
  • تاریخ مکه، احمد سباعی، مکه، مکتبة احیاء التراث الاسلامی، ۱۴۲۰ق.
  • تاریخ العرب القدیم، توفیق ابرو، دارالفکر، ۱۴۲۲ق.
  • تاریخ الیعقوبی، احمد بن ابی یعقوب الیعقوبی (م.۲۹۲. ق)، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۵ق.
  • تاریخ آل سعود، ناصر سعید، مکه، دارمکه المکرمه، ۱۴۰۴ق.
  • تاریخ شبه الجزیرة العربیة فی عصورها القدیمه، عبدالعزیز صالح، مصر، مکتبة الانجلو المصریه.
  • تاریخ الطبری (تاریخ الامم و الملوک)، محمد بن جریر الطبری (۲۲۴–۳۱۰ق)، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • تاریخ عمارة المسجدالحرام، فوزیه حسین مطر، تحقیق عبدالرحمن، مکه، جامعة أم القری، ۱۴۰۶ق.
  • تنضید العقود السنیه، رضی الدین عاملی (م.۱۱۶۳. ق)، تحقیق سید مهدی رجایی، قم، نشر انساب، ۱۴۳۱ق.
  • جزیرة العرب فی القرن العشرین طب‍ی‍ع‍ه ج‍زی‍ره ال‍ع‍رب و ح‍ال‍ت‍ه‍ا الاج‍ت‍م‍اع‍ی‍ه ال‍ح‍اض‍ره… دع‍وه ال‍وه‍اب‍ی‍ی‍ن… ال‍ح‍ک‍وم‍ات ال‍ع‍رب‍ی‍ه… ال‍ث‍وره ال‍ع‍رب‍ی‍ه… آل س‍ع‍ود… م‍وت‍م‍رات ال‍ص‍ل‍ح و المعاهدات، حافظ وهبه، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، ۱۳۴۰ق.
  • جغرافیة شبه جزیرة العرب، عمر رضا کحاله، تحقیق احمد علی، قاهره، مکتبة النهضة الحدیثه، ۱۳۸۴ق.
  • حسن الصفاء و الابتهاج، احمد الرشیدی (م.۱۲۸۲. ق)، تحقیق لیلی عبداللطیف، مصر، مکتبة الخانجی، ۱۹۸۰م.
  • ت‍اری‍خ اش‍راف ال‍ح‍ج‍از ۱۸۸۳–۱۸۴۰، خلاصة الکلام فی بیان امراء البلد الحرام، احمد زینی دحلان (م.۱۳۰۴. ق)، قاهره، المطبعة الخیریه، ۱۳۰۵ق.
  • دراسات فی تاریخ العرب القدیم، محمد بیومی مهران الاسکندریه، دارالمعرفه، ۱۹۹۳م.
  • الدرة الثمینة فی أخبار المدینة، محمد بن محمود نجار، تحقیق حسین محمد علی شکری، بیروت، دارالارقم.
  • السیره النبویه، عبدالملک بن هشام (م.۲۱۸ق)، تحقیق مصطفی السقاء و عبدالحفیظ شبلی و ابراهیم الابیاری، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.
  • شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، محمد بن احمد التقی الفاسی (م.۸۳۲. ق)، تحقیق گروهی از علما، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
  • صبح الأعشی فی صناعة الإنشاء، احمد بن علی القلقشندی (م.۸۲۱. ق)، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۹۸۷.
  • العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین، محمد بن احمد التقی الفاسی (م.۸۳۲. ق) تحقیق محمد عبدالقادرعطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق.
  • عمارة المسجد النبوی منذ انشائه حتی نهایه العصر المملوکی، محمد هزاع الشهری، قاهره، مکتبة القاهره، ۲۰۰۱م.
  • العین، الخلیل بن احمد الفراهیدی (م.۱۷۵. ق)، تحقیق مهدی المخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، دارالهجره، ۱۴۰۹ق.
  • الغارات، ابراهیم بن محمد الثقفی (م.۲۸۳ق)، به کوشش سید جلال الدین محدث ارموی، انجمن آثار ملی، ۱۳۵۶ش.
  • غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام، عبدالعزیز بن عمر بن فهد المکی (م.۹۲۲. ق)، تحقیق شلتوت، مکه المکرمه، جامعة القری، ۱۴۰۶ق.
  • کشتار مکه و آینده حرمین، ظفر بنگاش، ترجمه سید هادی دبستانی، تهران، سروش، ۱۳۶۸ش.
  • مروج الذهب و معادن الجوهر، علی بن الحسین المسعودی (م.۳۴۶ق)، به کوشش یوسف اسعد داغر، قم، انتشارات هجرت، ۱۴۰۹ق.
  • المعالم الأثیره فی السنة و السیره، محمد محمد حسن شراب‏، بیروت، دارالشامیه‏، ۱۴۱۱ق.
  • معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله الحموی (م.۶۲۶. ق)، بیروت، دار صادر، ۱۹۹۵م.
  • معجم قبائل الحجاز، عاتق البلادی، مکه، ۱۴۰۳ق.
  • معجم قبائل مملکة السعودیه، حمد جاسر، ریاض، النادی العربی، ۱۴۰۱ق.
  • معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، عبدالله بن عبدالعزیز البکری (م.۴۸۷. ق)، تحقیق السقاء، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۰۳ق.
  • المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، جواد علی عبیدی (۱۳۲۴–۱۴۰۸ق)، بیروت، دارالساقی، ۱۴۲۲ق.
  • الموسوعه العربیة العالمیه، گروهی از پژوهشگران، ریاض، ۱۴۱۶ق.
  • الموسوعه العربیة المیسره، بیروت، مکتبة العصریه، ۱۴۳۱ق.
  • موسوعه مرآة الحرمین الشریفین، ایوب صبری پاشا (م.۱۲۹۰. ق)، قاهره، دارالآفاق العربیه، ۱۴۲۴ق.
  • موسوعه مکه المکرمة و المدینة المنوره، اشراف احمد زکی یمانی، لندن، الفرقان للتراث الاسلامی، ۱۴۲۹ق.