تعطیل حج به معنای بر‌گزار نشدن حج از سوی همه یا شماری از مسلمانان است. حج‌گزاری مسلمانان از اواخر حیات رسول الله(ص) آغاز گردیده و تا قرن سوم هجری، جز موارد بسیار معدود که بیشتر مربوط به حوادث طبیعی و غیر مترقبه بود، بی‌وقفه انجام می‌‌شد. اما از آن زمان به بعد و با ضعف دستگاه خلافت عباسی و پدید آمدن کانون‌های متعدد قدرت در جهان اسلام، رقابت‌ها و درگیری‌های نظامی و سیاسی ممالک اسلامی با یکدیگر و نیز اختلافات سران مکه و مدینه بر سر سیادت بر حرمین شریفین، به عنوان کانون‌های مشروعیت‌زا، ناامنی راه‌های حج به‌دلیل ضعف حکومت‌ها، دخالت دولت‌های استعمارگر برای جلوگیری از آگاهی و اتحاد مسلمین، شیوع بیماری‌ها و نبود امکانات مداوای کافی در عربستان باعث تعطیلی حج می‌شد.

طواف کعبه

اهمیت حج

پس از نزول آیه حج (آل عمران/3، 97) وجوب حج به سال دهم ق. تشریع شد و پیامبر(ص) با بر‌گزاری حجةالوداع، وجوب حج را اعلام کرد. [۱][۲][۳] قرآن کریم (آل عمران/3، 97) از ترک حج به کفر تعبیر کرده است.

روایات نیز تسویف و تاخیر حج را نهی کرده [۴][۵][۶] و آن را از گناهان بزرگ و مایه خسارت دنیوی و اخروی دانسته‌اند.[۷][۸] ترک حج جنبه فردی دارد و به رغم اهمیت و وجوب آن، گاهی به سبب‌های گوناگون، حج در برخی مناطق بر‌گزار نشده است. اگر این مساله در میان همه یا شماری از مسلمانان شایع گردد، تعطیل عمومی حج رخ می‌دهد.

پیش‌گیری از تعطیل حج

کتاب‌های حدیثی و فقهی با اختصاص دادن بابی به موضوع «اجبار الناس علی الحج» [۹][۱۰] تصریح کرده‌اند که اگر ترک حج از سوی مسلمانان موجب تعطیل حج گردد، حاکم اسلامی باید مسلمانان را به حج ناچار کند و هزینه بر‌گزاری حج را از بیت‌المال در اختیار ایشان قرار دهد و از تعطیل حج پیشگیری کند. [۱۱][۱۲]

دیدگاه فقه

از دیدگاه فقهی، اگر حج‌‌گزار پس از رسیدن به مواقیت حج و احرام و حتی انجام برخی اعمال، به جهت پیدایش مانع یا رویدادی، امکان ادامه مناسک حج را از دست دهد و ناچار حج خود را ناتمام نهاد، اصطلاحاً احصار و صدّ خوانده می‌شود که احکام ویژه خود را دارد. این امر مصداق‌های فردی و گروهی متعدد در گذر زمان داشته است؛ از جمله، پیشگیری عبدالله بن زبیر از طواف کعبه و سعی میان صفا و مروه در حج سال 72ق. [۱۳]

پیش از احرام نیز به سبب‌های گوناگون، بر‌گزاری حج امکان نداشته است. از جمله، در مورد ناسازگاری حج با پرداخت بدهی [۱۴][۱۵][۱۶] و خمس و زکات، [۱۷][۱۸][۱۹] انجام حرام یا ترک واجب [۲۰] برخی استطاعت را حاصل نمی‌دانند.

با این حال، برخی از سبب‌ها، امکان بر‌گزاری حج از افراد منطقه خاص را سلب می‌کند که مصداق تعطیل حج به شمار می‌رود. فقیهان در مورد ناسازگاری حج با حفظ نفس و جایی که آدمی در معرض هلاک باشد، انجام حج را مجاز ندانسته‌اند. از همین روی، نرسیدن به مکه به سبب رویدادی طبیعی، ناامن بودن راه حج، هراس حج‌‌گزار از درندگان یا دشمنان در حفظ جان و مال و آبروی خود، [۲۱][۲۲][۲۳] تحمیل هزینه مالی سنگین به سبب مالیات یا باج‌خواهی، نبرد یا درگیری مانع رسیدن حج‌‌گزاران به مکه، و مانند آن‌ها استطاعت طریقی و امنیتی را که از شرایط وجوب حج است، از میان می‌برد. [۲۴][۲۵] نیز به باور برخی از فقیهان، اگر حج مستلزم پیمودن مسیر دور و نامتعارف باشد، استطاعت طریقی وجود ندارد. [۲۶][۲۷][۲۸]

انجام سفر حج

مسلمانان مناطق گوناگون برای رسیدن به مکه در قالب کاروان‌های یکپارچه به سوی مکه رهسپار می‌شدند. از جمله، حج‌‌گزاران ایرانی در چند سده با پیوستن به حج‌‌گزاران عراق، در قالب محمل عراقی به حج می‌رفتند. حاجیان مغربی و‌ اندلسی نیز با رفتن به مصر، در قالب محمل مصری، خود را به حرم می‌رساندند. [۲۹]

کاروان‌های شام، مصر، عراق، یمن و عثمانی از بزرگ‌ترین و معروف‌ترین این کاروان‌ها بودند که از آن‌ها با تعبیر «محمل» نیز یاد می‌شد. از همین رو، گزارش‌های مربوط به کاروان حج مصر یا عراق می‌تواند شامل همه کاروان‌های خراسان یا مغرب و یا‌ اندلس باشد که در قالب کاروان اصلی به حج می‌رفتند.

معنی تعطیل حج

گاهی کاروان حج به سبب‌های گوناگون از رسیدن به حرم مکه یا مناسک حج بازمی‌ماند و حج آن کاروان تعطیل می‌شد. این امر موجب کاهش شمار حج‌‌گزاران می‌گشت که کتاب‌های تاریخی با عنوان «تعطیل حج» از آن یاد کرده‌اند.

این گزارش‌ها گاهی به صورت مطلق و با عباراتی چون «لَم یحج احد» آمده است که از آن برمی‌آید که حج در آن سال برگزار نشده است؛ از جمله گزارش مربوط به تعطیل حج در سال 317 ق.[۳۰][۳۱] اما این گزارش‌ها منحصر به منطقه‌ای است که نویسنده از آن گزارش می‌دهد و به معنای تعطیل عمومی حج نیست و برخی منابع از بر‌گزاری حج در همان هنگام یاد کرده‌اند. [۳۲]

علل تعطیل حج

منابع گاهی تعطیل حج را بدون یادکرد علت آن آورده‌اند؛ از جمله گزارش تعطیل حج در سال 398ق. [۳۳] و 562ق. [۳۴] و 699ق. از مصر [۳۵] که سبب آن یاد نشده است. بر پایه گزارش منابع، مهم‌ترین سبب‌های تعطیل حج، ناامنی راه حج، باج‌خواهی قبایل در مسیر حج، ناامنی حرم، اختلاف‌های حاکمان در مناطق گوناگون، اختلاف‌های مذهبی، قحطی، و رواج بیماری بوده است.

ناامنی راه حج و باج‌گیری

وجود غارتگران و حمله قبایل به کاروان‌های راه حج، از عوامل تعطیل حج است. ناامنی راه حج، برآمده از ضعف حکومت‌ها بوده است. در سال‌های پایانی سده چهارم ق. با ضعف آل‌بویه، کوشش قبایل راهزن عرب در راه حج بالا گرفت و سبب شد که در برخی سال‌ها حج کاروان عراق تعطیل گردد. [۳۶] از جمله، به سال 393ق. به جهت نگرانی از شخصی به نام اصیفر اعرابی، حج عراق تعطیل گشت [۳۷] و در 397ق. به سبب تعرض ابن جَراح طائی به کاروان عراق، کسی نتوانست به حج برود. [۳۸][۳۹][۴۰] به سال 409ق. نیز حاجیان از بغداد بیرون شدند؛ ولی با هجوم بعضی قبایل عرب ناچار به بازگشت شدند. [۴۱][۴۲]

ناامنی راه حج تا‌ اندازه‌ای فراگیر بود که طغرل سلجوقی به سال 447ق. وارد بغداد شد و در توجیه کار خود، خطاب به خلیفه عباسی، یکی از اهداف این کار را تامین امنیت راه حج عراق دانست [۴۳][۴۴][۴۵] که 30 سال تعطیل شده بود. [۴۶][۴۷] البته وی توفیق چندانی در این امر نیافت. [۴۸][۴۹][۵۰]

در دوران حکومت ابوالفتوح (حک: 403-430ق.) بر مکه، به دلیل درگیری‏‌ها و شورش و راهزنی برخی از قبایل بادیه‌نشین، در بسیاری از سال‌ها خواستاران حج از این توفیق محروم شدند. [۵۱][۵۲] در حکومت فرزندش محمد شکر (حک: 430-453ق.) نیز به سبب شورش بادیه‏‌نشین‌ها، شمار حج‌‌گزاران کاهش یافت. [۵۳]

حاکمان حرم از حاجیان وجوهی دریافت می‌کردند که گاه به جهت عدم پرداخت این وجوه، از ورود کاروان به حرم پیشگیری می‌شد. از جمله، به سال 914ق. شریف برکات حاجیان یمن را که از راه خشکی رهسپار مکه بودند، به نزدیکی مکه بازگرداند، بدین دلیل که در سال پیش بسیاری از ایشان بدون آگاهی عاملان شریف بی‌آنکه وجهی پرداخت کنند، وارد مکه شده بودند. [۵۴] در سده‌های پسین نیز فقدان امنیت جانی و مالی در راه حج که با دریافت اخوه و باج‌خواهی فزاینده بادیه نشینان و شیوخ محلی که معروف‌ترین ایشان امیر جبل بود، باعث تعطیل حج می‌گشت.

واکنش فقها

از همین رو، فقیهان برخی از این راه‌ها را تحریم کردند. میرزای قمی (1151-1231ق.) که به سال 1212ق. به حج رفته بود، سال‌ها بعد با دریافت گزارش‌ رفتار وهابیان در مسیر حج با شیعیان، در پاسخ به استفتاء یکی از دانشوران معاصر خود، امنیت را از شروط حج دانست و هر چند وجود امنیت را از موضوعات وابسته به تشخیص مکلف دانست، تصریح کرد که در آن وضعیت، نه خود به حج می‌رود و نه به دیگری اجازه سفر می‌دهد. [۵۵]

همچنین شیخ فضل‌الله نوری به سال 1319ق. سفر از راه جبل را تحریم کرد. وی که خود از این مسیر به حج رفته بود، در پی بازگشت، نه تنها سفر حج از این راه را حرام دانست؛ بلکه مراجع تقلید شیعه را نیز قانع کرد که سفر از این راه را تحریم کنند. این فتاوا در کتاب فتاوی العلماء فی حرمة السفر الی الحج من طریق الجبل گرد آمده است. [۵۶][۵۷]

ناامنی راه، منحصر به حج عراق نبود و حج مصر نیز به همین سبب تعطیل می‌گردید. از جمله، در سال 478ق. به سبب حمله شماری از بادیه‌نشینان به کاروان مصری، شماری فراوان کشته شدند و باقی‌مانده افراد به مصر بازگشتند. [۵۸] نیز در سال‌های 643-650ق. به دلیل ضعف خلفای عباسی و ناامنی راه‌ها، از مناطق اسلامی عراق تا مصر حج رسمی انجام نگرفت. [۵۹]

حج‌‌گزاری از راه دریا نیز به علت ازدحام و مشکلات سفر که کشتی‌بانان پدید می‌آوردند، تحریم می‌شد. به گزارش فیفائی، پس از شرح مشکلات سفر با کشتی نزد یکی از اقطاب مالکی مصر با نام ابوعبدالله عایش، وی سفر دریایی به حج را تحریم کرد. [۶۰]

درگیری نظامی و سیاسی در حرم

درگیری حاکمان یا مدعیان حکومت در مکه نیز از دیگر سبب‌های تعطیل حج، خوانده شده است. شاید کهن‌ترین گزارش تعطیل گسترده حج به همین سبب باشد که به تسلط عبدالله بن زبیر بر مکه (64-73ق.) و خواندن خطبه به نام خود بازمی‌گردد. سپس عبدالملک مروان که خود را خلیفه می‌دانست، مردم را از رفتن به حج بازداشت و در برابر، به سال‌های 66-72ق. مسجد قبة الصخره در قدس را بنا کرد و آن را به جای کعبه، محل حج مردم ساخت. [۶۱][۶۲][۶۳] نیز شورش اسماعیل بن یوسف علوی به سال 251ق. در مکه باعث تعطیل حج گشت. [۶۴][۶۵]

حمله قرامطه به مکه

حمله قرامطه به مکه نیز از علل تعطیل حج بود که در منابع تاریخی بازتاب فراوان یافته است. منابع از بر‌گزار نشدن حج در سال 317ق. به سبب حمله و کشتار ابوطاهر قرمطی در مکه یاد کرده‌اند. [۶۶][۶۷] در حمله قرمطیان به مکه در سال 317ق. [۶۸] تا سال 327ق. [۶۹][۷۰] حج تعطیل بود و کسی نتوانست به حج برود. [۷۱][۷۲] البته یورش‌های گوناگون ایشان به کاروان حاجیان پیش از تصرف مکه به سال 313ق. [۷۳] و پس از آن نیز حرکت چند حج عراقی را با مشکل روبه‌رو کرد و بسیاری از سال‏ها حج ایشان تعطیل ‏شد. [۷۴] به سال 403ق. نیز به سبب حمله یکی از قرمطیان به نام ابوعیسی به کوفه و محاصره این شهر، مردم عراق و خراسان ایام حج را از دست دادند و نتوانستند حج را به جا آورند. [۷۵][۷۶][۷۷]

اختلاف اخشیدیان و عباسیان

ستیز میان اخشیدیان مصر و ابن‌رائق، از امیران عباسی، بر سر حکومت حرمین، موجب تعطیل حج در سال‌های 332 تا 338ق. شد. [۷۸] درگیری هَزّاع و برکات، فرزندان محمد بن برکات، بر سر حکمرانی مکه در وادی مُرّ به سال 906ق. افزون بر مضطرب کردن حاجیان در مکه، باعث شد حج‌گزارانی که از مسیر دریایی قصد حج داشتند، با شنیدن این گزارش بازگردند و حج آن سال با جمعیتی‌ اندک بر‌گزار شود. [۷۹]

اختلاف اخشیدیان و آل بویه

درگیری سیاسی در حرمین و اختلاف به جهت وابستگی به دستگاه‌های خلافت، از دیگر سبب‌های تعطیل حج بود. از جمله این درگیری‌ها، ستیز بر سر خواندن خطبه در منا به نام افراد ویژه بود که جایگاه آن شخص در دستگاه خلافت را نشان می‌داد. برای نمونه، در روزگار نفوذ آل بویه بر دستگاه خلافت، اصحاب معزالدوله بویهی مانع نمازگزاری و خطبه‌خوانی اخشیدیان در منا شدند. آن‌ها نیز در سال‌های 341-343ق. از ورود کاروان عراق به مکه و انجام مناسک پیشگیری کردند.[۸۰][۸۱]

اختلاف فاطمیان و عباسیان

محمد شَکر، حاکم مکه در سال‌های430-453ق. سال‏ها حاجیان عراقی را از آمدن به حج بازداشت؛ زیرا وی مردم را به فاطمیان دعوت می‏‌کرد و با عباسیان میانه‏‌ای نداشت. ‏[۸۲] نیز به سال 514ق. افضل بن امیر جُیوش (515ق.) وزیر فاطمیان مانع حج‌‌گزاری عراقیان به سبب گرایش به عباسیان گشت. [۸۳]

ستیز بر سر محمل که نشان‌دهنده جایگاه فرستنده آن بود، نیز از سبب‌های تعطیل حج به شمار می‌رفت. از جمله، به سال 877ق. امیر الحاج مصری مانع ورود محمل عراقی و حاجیان عراق به مکه شد و سرانجام تنها به حاجیان اجازه حج‌‌گزاری داد و از آن سال، ورود محمل عراقی ممنوع شد. [۸۴] نیز به سال 1346ق./ 1928م. پیشگیری از ورود محمل مصر، باعث تعطیل حج مصری گشت. [۸۵]

جنگ‌های داخلی ممالک اسلامی

نبرد و آشفتگی اوضاع داخلی ممالک اسلامی نیز سببی دیگر برای تعطیل حج در برخی مناطق بود.

تعطیل حج عراق

درگیری و اختلاف‌های مصر و عراق، به سال 372ق. و به نقلی تا 380ق. حج عراق را به تعطیل کشاند. [۸۶]

تعطیل حج مصر

به سال 492ق. درگیری‌های حاکمان مصر و فقدان امنیت، موجب تعطیل حج گشت. [۸۷] در سال 563ق. به سبب درگیری داخلی در مصر حج بر‌گزار نشد. [۸۸] در سال 648ق. به جهت درگیری و آشفتگی امور، حاجیان مصر و شام نتوانستند حج بگزارند. [۸۹][۹۰] نیز در سال‌های 654-658ق. تنها بخش‌هایی از حجازیان توفیق حج‌‌گزاری یافتند. [۹۱]

تعطیل حج ایرانیان

تعطیلی حج ایرانیان نیز بیشتر برخاسته از درگیری پادشاهان محلی با یکدیگر بوده است. اختلاف‌های خاندان آل بویه در شهرهای مرکزی و شرقی ایران، کشورگشایی محمود غزنوی در هند، و دست‌اندازی به سرزمین‌های زیر سلطه آل بویه در شرق [۹۲] از این موارد است. همچنین درگیری‌های فرزندان ملکشاه سلجوقی پس از وفاتش (485ق.) و اختلافات حاکمان دیگر مناطق، موجب تعطیل حج خراسان و عراق می‌شد.

حمله مغول به ایران نه تنها حج ایران را به سال 633ق. تعطیل کرد؛ بلکه تا سال 639ق. حج عراق را نیز متوقف ساخت. [۹۳] به سال 656ق. بغداد به دست هلاکو خان مغول سقوط کرد و با فروپاشی خلافت عباسی، حج‌‌گزاری عراقی در پرتو این رویداد بود. با مرگ ابوسعید ایلخان (736ق.) حرکت کاروان حج عراق قطع شد و یازده سال بعد به سال 748ق. محمل عراق دیگر بار به حج رفت. پس از آن حج ایرانیان به طور متناوب به سبب‌های متفاوت تعطیل می‌شد. این وضع بیش از هر چیز برآمده از درگیری‌های داخلی و ناپایداری سیاسی در ایران بود. [۹۴][۹۵]

کشور‌گشایی برخی از حاکمان این دوره همانند تیمور نیز در تعطیل حج مؤثر بود. در سال‌های 803-806ق. به سبب حمله تیمور به شام، حج عادی کاروان شام تعطیل گشت. [۹۶][۹۷]

اختلاف‌های سیاسی و مذهبی

اختلاف‌های سیاسی و مذهبی میان ایران و عثمانی از دوره صفویه، در تعطیل حج اثرگذار بوده است. در دوران صفویه، مسیر حج ایرانیان از کشور عثمانی می‌گذشت و سفر ایرانیان به کشور متخاصم به ویژه هنگام نبرد میان دو دولت، با موانع و مشکلاتی روبه‌رو بود. به سال 1042ق. به دلیل تصرف بغداد به دست ایرانیان، دولت عثمانی ایشان را از سفر حج بازداشت و در سال 1047ق. به فرمان سلطان سلیم عثمانی، ایرانیان از مکه اخراج شدند. [۹۸][۹۹]

شاه عباس صفوی حج‌‌گزاری ایرانیان را مایه سرازیر شدن اموال فراوان به کشور دشمن می‌دید و با این توجیه که اهمال مباشران راه در ورود و خروج، ایجاد تاخیر در حرکت کاروان‏‌ها، و ایجاد وقفه در سفر حاجیان از سوی اعراب میان راه، موجب از دست رفتن فرصت حج و درک وقوف عرفه و مشعر می‏‌شود، سفر حج را برای چند سال ممنوع کرد. [۱۰۰] مشکلات حج ایرانیان در این دوره و موانع راه حج، در نامه‌نگاری‌های دولت عثمانی و صفوی بازتاب یافته است. [۱۰۱]

تعصب‌های مذهبی

مخالفت دولت عثمانی و دانشمندان متعصب سنی با حاجیان ایرانی و دانشوران شیعه مقیم حرمین از دوره صفویه به بعد، به بدرفتاری با ایرانیان شیعه و قتل دانشورانی مانند استرآبادی (945ق.)، معصوم بیک صفوی (976ق.) و میرزا زین‌العابدین کاشانی (1040ق.) گشت. بر اثر این دشمنی‌ها به سال 1042ق. یا 1043ق. به حاجیان ایرانی حاضر در مکه اعلام شد که در سال آینده، حق آمدن به حج را ندارند. [۱۰۲][۱۰۳]البته برخی سبب این امر را نامعلوم می‌دانند. [۱۰۴] نیز به سال 1047ق. حاجیان ایرانی از سرزمین حج اخراج شدند و به آنان اعلام شد که از سال بعد، اجازه بر‌گزاری حج را ندارند. [۱۰۵]

در سال‌های بعد نیز این بدرفتاری تداوم یافت و در سال 1088ق. به بهانه آن‌که شیعیان پرده کعبه را نجس کرده‌اند، در این شهر شیعه‌کشی به‌راه افتاد و دانشمندی با نام سید محمد مؤمن رضوی را در پشت مقام ابراهیم کشتند. به سال 1101ق. یا 1105ق. دانشوری دیگر با نام شیخ حسین بن ابراهیم تنکابنی را در حالی که پرده کعبه را گرفته بود، سخت کتک زدند که بیمار شد و در راه مدینه درگذشت. [۱۰۶]

این اختلاف‌ها در دوره افشاریه سخت‌تر شد و به سال 1157ق. که نادر شاه با دولت عثمانی درگیر بود، در حرمین اعلام شد که همه خطیبان به طور رسمی در منابر شیعیان را لعن کنند. [۱۰۷]

این مشکلات در دوره قاجاریه نیز ادامه یافت و در سال‌های آغازین این حکومت، مایه تعطیلی حج ایرانیان گشت. تامین امنیت حاجیان، رفتار مناسب، و نگرفتن مالیات راه از حاجیان ایرانی، از مفاد مذاکرات و تعهدات دولت قاجار با دولت عثمانی بود. [۱۰۸]

نبودِ متولی اعزام کاروان حج

به علت سقوط یا مرگ حاکم که اعزام کاروان حج بر عهده او بوده، نیز حج تعطیل می‌شده است. درگیری آل جلایر با همسایگان و نیز مشکلات داخلی ایشان که از سال 740ق. حدود یک سده حکومت عراق و تجهیز کاروان حج را بر عهده داشتند، موجب تعطیل متناوب حج می‌شد. [۱۰۹] از جمله، از سال 795ق. حرکت محمل عراق چند سال قطع شد که گویا به دلیل حمله تیمور به ایران بود. [۱۱۰][۱۱۱]

فروپاشی حکومت جلایریان به دست قَرایوسف قَراقویونُو (810-823ق.) به سال 813ق. چند سال ارسال کاروان حج عراق را به تعطیلی کشاند. [۱۱۲] به سال 821ق. نبرد قرایوسف با شاهرخ تیموری و حاکم شام، باعث تعطیلی حج شد. [۱۱۳] درگذشت قرایوسف به سال 823ق. نیز حج را مدتی با تعطیلی روبه‌رو کرد. [۱۱۴][۱۱۵]

تاخیر کاروان‌ها

در دوره‌های گوناگون اسلامی، حج‌‌گزاری ایرانیان با حج عراقی آمیخته است. در منابع تاریخی، از حاجیان سرزمین‌های شرق اسلامی و خراسان و ماوراء النهر به عنوان کاروان حج عراقی یاد ‏شده است. [۱۱۶][۱۱۷][۱۱۸] حج این مناطق در حج‌‌گزاری عراق بسیار موثر بود؛ شاید از این رو که عمل الحرمین (منصب انجام امور حرمین و حج) بر عهده خراسانیان بوده است. از این رو، بارها به سبب تاخیر یا تعطیل حج خراسان، حج عراق نیز تعطیل گشت. [۱۱۹] از جمله، در سال‌های 371- 378ق. مشکلات طبیعی و تاخیر کاروان‌ها از موسم مناسک، سبب تعطیلی حج عراق و خراسان گشت.

در سال‌های 407، 410، 413 و 421ق. کاروان خراسان دیر به عراق رسید و کاروان عراق نیز که منتظر کاروان خراسان بود، فرصت درک مناسک حج را نیافت. [۱۲۰][۱۲۱] البته این بدان معنا نیست که کسی از عراق به حج نمی‏‌رفت؛ بلکه برخی افراد ره‌سپار حج می‌شدند. از جمله، به سال 421ق. که حج عراق به دلیل تاخیر خراسانیان تعطیل شده بود و کاروان مصر نیز به حج نیامده بود، شماری از کوفیان با یک کاروان راهی حج شدند. [۱۲۲][۱۲۳]

ظهور وهابیت

ظهور وهابیت و درگیری‌های دامنه‌دار آنان برای تسلط بر حرمین، به طور متناوب موجب تعطیل حج مناطق گوناگون گشت. تصرف شهرهای طائف و مکه و مدینه به سال 1217ق. در دوره اول آل سعود (1219-1223ق.) موجب مخالفت و واکنش کشورهای اسلامی، از جمله ایران، و تعطیل حج گشت. [۱۲۴] حمله وهابیان به مکه در سال 1219ق. مانع عزیمت بسیاری از افراد به حج گشت. [۱۲۵] از جمله، اهل حجاز به جهت سلطه وهابیان بر راه حج، نتوانستند حج به‌جا آورند. [۱۲۶]

سلطه وهابیت بر مکه و پیشگیری از حج‌‌گزاری مسلمانان به شکل مرسوم و همراه آوردن محمل نیز از موارد تعطیل حج بود. به سال 1223ق. حج‌‌گزاران مصر و شام به همین سبب از حج باز ماندند. [۱۲۷][۱۲۸][۱۲۹] به گفته برخی، تعطیل حج تا دو یا سه سال [۱۳۰] و حتی 10 سال به درازا انجامید. [۱۳۱] حج کاروان عراقی نیز چهار سال تعطیل شد. [۱۳۲]

نیز در سال‌های بعد، از جمله به سال‌های 1228، [۱۳۳] 1338 و [۱۳۴][۱۳۵][۱۳۶]1339ق.[۱۳۷] امیران مکه از حج‌‌گزاری نجدیان، به جهت نگرانی از جنجال وهابیت پیشگیری کردند. آنان به سبب حکم دانشمندان مکه به فساد عقیده محمد بن عبدالوهاب و پیروان وی از سال آغاز دعوتش در سال 1142ق. تا 1205ق. حج‌‌گزاری پیروان محمد بن عبدالوهاب را منع نمودند.[۱۳۸][۱۳۹]

آل سعود و تعطیل حج

پس از استقرار حکومت آل سعود (1319ق.) تا کنون به رغم تلاش‌های ایشان برای جلب اعتماد حج‌‌گزاران و کشورهای اسلامی، بارها به دلیل‌های گوناگون حج‌‌گزاری تعطیل شده است. در سال 1343ق. به علت نبرد میان آل سعود و شریف علی که در جده مستقر بود، مراسم حج تعطیل گشت.

در سال بعد نیز مردم همه سرزمین‏‌های تابع عثمانی از رفتن به حج منع شدند و تنها مردم مناطق زیر سلطه سعودی‏‌ها در سرزمین‌های جزیرةالعرب و شماری‌ اندک از حاجیان مغربی حج به جا آوردند. [۱۴۰][۱۴۱]

آل سعود و حج ایرانیان

رفتار نامناسب آل سعود با حاجیان، در چند نوبت موجب تعطیل حج ایران گشت. به سال 1342ق./1322ش. پس از آن‌که ابوطالب یزدی در مکه به اتهام آلوده ساختن خانه خدا اعدام گشت، [۱۴۲] دولت ایران روابط خود با عربستان را قطع کرد [۱۴۳][۱۴۴] و سه سال حج ایرانیان تعطیل گشت. [۱۴۵][۱۴۶]

همچنین پس از کشتار حج‌‌گزاران در مراسم برائت از مشرکان به سال 1407ق./1366ش. در شهر مکه به دست رژیم سعودی، روابط میان ایران و عربستان قطع شد و تا سه سال [۱۴۷][۱۴۸] حج‌گزاری ایرانیان تعطیل گشت و پس از آن با پذیرش بر‌گزاری مراسم برائت از مشرکان، حج‌‌گزاری ایرانیان از سوی عربستان مجدداً آغاز شد. [۱۴۹]

پیشگیری استعمارگران از حج مستعمرات

پیشگیری استعمارگران از حج‌‌گزاری مسلمانان در مناطق گوناگون، از جمله کشورهای زیر استعمار ایشان، در شمار عوامل تعطیل حج بوده است. به سال 1213ق./1799م. به سبب یورش‌های فرانسویان و فقدان امنیت راه، حج مصری تعطیل گشت. [۱۵۰]

در اواخر سده 19م. با گسترش تفکر اسلامی، کشورهای غربی مانند انگلستان و روسیه که مستعمراتی فراوان در سرزمین‌های اسلامی داشتند، نگران شدند و برای پیشگیری از سفر مسلمانان به حج، به بهانه‌های گوناگون مانند رواج وبا در میان حاجیان، به رغم وجود قرنطینه، پس از سال 1890م. از سفر حج پیشگیری می‌کردند. [۱۵۱]

از جمله، در پی قیام سال 1903م. در فرغانه، دولت روسیه حج ترکستانی‌ها را ممنوع اعلام کرد تا گزارش‌های این قیام میان مسلمانان پخش نشود. [۱۵۲]

وقوع جنگ جهانی اول (1914-1918م./1333-1336ق.) و درگیری خاورمیانه، به ویژه عراق، در این جنگ‌ها، حج‌‌گزاری ایرانیان و دیگر کشورهای منطقه پنج سال جز سال 1334ق. قطع شد. [۱۵۳]

رواج بیماری‌های واگیر

رواج بیماری در حرمین نیز از عوامل تعطیل حج بوده است. در سال 357ق. به سبب رواج بیماری در میان حاجیان شام و مصر، بیشتر شتران ایشان تلف شدند و حاجیان از رسیدن به مکه بازماندند. برخی از ایشان نیز که به مکه رسیدند، در آن شهر جان باختند و حج مصر و شام تعطیل گشت. [۱۵۴]

به سال 1235ق. نیز به سبب وبا در مکه، حاجیان فراوان کشته شدند. [۱۵۵] این بیماری در سال‌های 1890، 1892، 1893، 1895، 1902م./1307، 1309، 1310، 1312، 1319ق. در موسم حج و میان حاجیان با شدت بیشتر رواج یافت. بر پایه گزارش سفرنامه‌‌نویسان، این بیماری جان افراد فراوان را گرفت. [۱۵۶][۱۵۷] این مشکل موجب تعطیل حج نگشت؛ ولی از آمار حاجیان در برخی سال‌ها کاست.

رواج بیماری آنفولانزای مرغی در جهان و احتمال سرایت آن به حاجیان در سال 2010م./1431ق. موجب کاهش پنجاه درصد زائران مصر و نیز کاسته شدن شمار حاجیان دیگر کشورها، از جمله ایران، گشت. در این سال، حج‌‌گزاری کشور تونس تعطیل شد و 30/000 تن به علت پیشگیری دولت تونس، از سفر حج بازماندند. [۱۵۸]

قحطی

قحطی و نبود آب نیز از دیگر عوامل تعطیل حج بوده است. به سال 363ق. کاروان عراق که محمد بن عمر علوی امیر الحاج آن بود، به سبب نداشتن آب، از مکه به مدینه تغییر مسیر دادند و ناچار شدند حج را تعطیل کنند. [۱۵۹] به سال 390ق. به دلیل قحطی شدید، حج مصر تعطیل شد. [۱۶۰] کاروان حج عراق در سال 406 ق. از بیم عطش و بی‌آبی، حج نگزارد. [۱۶۱]

در پایان سال 416ق. نیز قحطی بزرگی در مکه رخ داد که موجب تعطیل حج گشت. [۱۶۲] همچنین قحطی به سال 815ق. در مکه و تاثیر آن بر حج گزارش شده است. [۱۶۳]

تعطیل حج، ابزار تهدید

اهمیت دینی و سیاسی و اقتصادی حج برای حاکمان مکه به‌اندازه‌ای بوده که در گذر زمان، تعطیل حج به عنوان حربه‌ای برای تهدید آن‌ها به کار می‌رفته است. از جمله، پس از رسیدن گزارش حمله سربازان شریف مکه به کشتی‏‌های تجاری فاطمیان در حجاز و قتل و غارت آن، وزیر افضل بن بدر جمالی، یاری مالی به مکیان را قطع کرد و از حج مصریان به سال 514ق. پیشگیری کرد و دستور داد تا زمانی که شریف مکه همه اموال را بازنگرداند، سفر بازرگانان به حجاز ممنوع گردد. این کارها وضعیت اقتصادی حجاز را آشفته کرد و شریف مکه نیز ناچار به پذیرش خواسته‏‌های فاطمیان و عذرخواهی شد و اموال بازرگانان و دیه مقتولان را پرداخت کرد. [۱۶۴][۱۶۵]

در پی قتل ابوطالب یزدی در مکه، اعتراضات مردم و رسانه‌های ایران بالا گرفت و برخی در صدد برآمدند که با اعزام هیئتی نزد مرجع تقلید وقت، آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی (1284-1365ق.) تقاضا نمایند تا مادام که دولت سعودی شیوه خود را تغییر نداده و این اقدام را جبران نکرده، حج را برای ایرانیان و شیعیان تحریم نمایند.[۱۶۶] وزارت امور خارجه ایران نیز اعلام کرد در صورت جبران نشدن این رفتار دولت سعودی و تامین نشدن امنیت ایرانیان، از حج‌گزاری ایرانیان جلوگیری خواهد کرد. [۱۶۷]

برای مطالعه بیشتر

  • حج‌گزاری ایرانیان در دوره پهلوی اول (1320-1300 ه.ش)، عاطفه جمالو، رسول جعفریان، فلاح زاده.
  • ابوطا‌ب‌ یزدی شهید مروه‌، سید علی‌ قا‌ضی‌ عسکر.

پیوند به بیرون

پانویس

  1. الکشاف، ج3، ص11
  2. مجمع البیان، ج7، ص145
  3. روح المعانی، ج17، ص143
  4. سنن الدارمی، ج1، ص455
  5. سنن الترمذی، ج3، ص176
  6. الکافی، ج4، ص268-269
  7. الکافی، ج4، ص270
  8. وسائل الشیعه، ج11، ص137
  9. الکافی، ج4، ص386
  10. من لا یحضره الفقیه، ج2، ص420
  11. الکافی، ج4، ص272
  12. الحدائق، ج14، ص22
  13. الکامل، ج4، ص350
  14. المجموع، ج7، ص68
  15. مواهب الجلیل، ج3، ص467
  16. الحدائق، ج14، ص90
  17. مواهب الجلیل، ج3، ص467
  18. العروة الوثقی، ج4، ص433
  19. مستمسک العروه، ج10، ص190
  20. مناسک حج، ص14
  21. مغنی المحتاج، ج1، ص465
  22. نک: مستند الشیعه، ج11، ص62
  23. اعانة الطالبین، ج2، ص320
  24. مستند الشیعه، ج11، ص24-65
  25. الفقه الاسلامی، ج3، ص2083
  26. المغنی، ج3، ص167-168
  27. مستند الشیعه، ج11، ص61
  28. مستمسک العروه، ج10، ص171
  29. تاریخ مکه، ص218
  30. تاریخ الاسلام، ج23، ص374
  31. النجوم الزاهره، ج3، ص227
  32. حسن الصفا، ص107
  33. مرآة الزمان، ص278
  34. الدرر الفرائد، ج1، ص357
  35. السلوک، ج2، ص72
  36. اتحاف الوری، ج2، ص428-433
  37. مرآة الزمان، ص267
  38. الکامل، ج9، ص76
  39. البدایة و النهایه، ج1، ص337
  40. اتحاف الوری، ج2، ص432-433
  41. النجوم الزاهره، ج4، ص242
  42. الدرر الفرائد، ص252
  43. الانباء، ص189
  44. نک: المنتظم، ج8، ص164
  45. الکامل، ج9، ص609
  46. شفاء الغرام، ج2، ص358-361
  47. اتحاف الوری، ج2، ص455-466
  48. المنتظم، ج8، ص164
  49. نک: اتحاف الوری، ج2، ص444، 446، 450
  50. الدرر الفرائد، ج1، ص539
  51. البدایة و النهایه، ج12، ص45
  52. شفاء الغرام، ج2، ص255
  53. شفاء الغرام، ج2، ص256
  54. تاریخ الشحر، ص89
  55. جامع الشتات، ج1، ص326-331
  56. الذریعه، ج16، ص102
  57. مقالات تاریخی، ج9، ص38، 42، «تیر اجل در صدمات راه جبل»
  58. اتحاف الوری، ج2، ص483
  59. نک: تاریخ الاسلام، ج47، ص63
  60. میقات حج، ش44، ص77، «حج‌گزاری در کشور مغرب»
  61. البدایة و النهایه، ج8، ص308
  62. النجوم الزاهره، ج1، ص188
  63. الانس الجلیل، ج1، ص397، 400-401
  64. تاریخ طبری، ج9، ص346-347
  65. مروج الذهب، ج4، ص311
  66. تاریخ الاسلام، ج23، ص374
  67. النجوم الزاهره، ج3، ص227
  68. العبر، ج1، ص743-744
  69. سمط النجوم، ج3، ص489
  70. سمط النجوم، ج4، ص194، 197
  71. النجوم الزاهره، ج1، ص347
  72. تاریخ الاسلام، ج23، ص374
  73. اتحاف الوری، ج2، ص372-374
  74. الدرر الفرائد، ج1، ص314
  75. المنتظم، ج7، ص260
  76. النجوم الزاهره، ج4، ص232
  77. الدرر الفرائد، ص251
  78. تاریخ مکه، ص174، 227
  79. تاریخ الشحر، ص48
  80. الدرر الفرائد، ج1، ص328
  81. تاریخ امراء مکه، ص387
  82. شفاء الغرام، ج2، ص256
  83. حسن الصفا، ص115
  84. سمط النجوم، ج4، ص290
  85. الاهرام، 3 اکتبر 2009م.، «انقطاع الحج»
  86. مرآة الزمان، ص218
  87. الاهرام، 3 اکتبر 2009م.، «انقطاع الحج»
  88. تاریخ الاسلام، ج39، ص11
  89. تاریخ الاسلام، ج47، ص63
  90. النجوم الزاهره، ج7، ص20
  91. حسن الصفا، ص122
  92. تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج1، ص202-212
  93. اتحاف الوری، ج3، ص31-32
  94. شفاء الغرام، ج2، ص298
  95. سمط النجوم، ج2، ص396
  96. العقد الثمین، ج1، ص197
  97. الدرر الفرائد، ص317
  98. منائح الکرم، ج4، ص182
  99. تاریخ مکه، ص271
  100. تاریخ منتظم، ج2، ص1037
  101. اسناد و مکاتبات سیاسی ایران، ص29
  102. خلاصة الکلام، ص75
  103. تاریخ مکه، ص444
  104. تاریخ مکه، ص371
  105. منائح الکرم، ج4، ص181-182
  106. نک: صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاست، ج2، ص840
  107. تاریخ مکه، ص428
  108. تاریخ منتظم، ج3، ص1561، 1682
  109. سلسله‌های اسلامی جدید، ص510
  110. اتحاف الوری، ج3، ص390
  111. الدرر الفرائد، ص315
  112. اتحاف الوری، ج3، ص482
  113. الدرر الفرائد، ص321
  114. اتحاف الوری، ج3، ص574
  115. الدرر الفرائد، ص321
  116. المنتظم، ج7، ص260
  117. النجوم الزاهره، ج4، ص232
  118. الدرر الفرائد، ص251
  119. اتحاف الوری، ج2، ص444-457
  120. مرآة الزمان، ص300، 306-307، 309، 324
  121. الدرر الفرائد، ج1، ص339-343
  122. البدایة و النهایه، ج12، ص29
  123. الدرر الفرائد، ج1، ص342
  124. تاریخ حج‌گزاری ایرانیان، ص221-226
  125. تاریخ حج‌گزاری ایرانیان، ص221-222
  126. کشف الارتیاب، ص31
  127. عجائب الآثار، ج4، ص141
  128. مفتاح الکرامه، ج6، ص435
  129. مرآة الحرمین، ص511
  130. مفتاح الکرامه، ج6، ص435
  131. الاهرام، 3 اکتبر 2009م.، «انقطاع الحج»
  132. مفتاح الکرامه، ج6، ص435
  133. امراء البلد الحرام، ص282
  134. تاریخ امراء مکه، ص819
  135. تاریخ المملکة العربیة السعودیه، ج2، ص291
  136. آثار اسلامی، ص70
  137. تاریخ مکه، ص721
  138. خلاصة الکلام، ص338
  139. سفرنامه حجاز، ص196
  140. تاریخ مکه، ص593
  141. فرقه‏‌ای برای تفرقه، ص108
  142. آهنگ حجاز، ص285
  143. روابط سیاسی ایران و عربستان، ص84-85
  144. اسناد روابط ایران و عربستان، ص107-124
  145. اسناد روابط ایران و عربستان، ص39، 130-131
  146. ابوطالب یزدی، ص57، 116-117
  147. کیهان، ش13104، 26/5/1366
  148. آشنایی با عربستان، ص69-70
  149. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ص134
  150. الاهرام، 3 اکتبر 2009م.، «انقطاع الحج»
  151. میقات حج، ش55، ص195-196، «حجاج ترکستان»
  152. میقات حج، ش55، ص201، «حجاج ترکستان»
  153. خاطرات سفر مکه، ص49
  154. البدایة و النهایه، ج11، ص265
  155. عجائب الآثار، ج3، ص606
  156. سفرنامه حجاز، ص165-166
  157. نک: پنجاه سفرنامه قاجاری
  158. حج30، ص167
  159. مرآة الزمان، ص183-184
  160. الاهرام، 3 اکتبر 2009م.، «انقطاع الحج»
  161. مرآة الزمان، ص299
  162. تاریخ صنعاء، ص151
  163. تاریخ مکه، ص358
  164. العقد الثمین، ج5، ص458‌
  165. اتحاف الوری، ج2، ص497
  166. میقات حج، ش34، ص134-135، «مظلومیت پیروان علی بن ابی طالب در کنار خانه خدا»
  167. ابوطالب یزدی، ص27، 30-31

منبع

 محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل تعطیل حج.
  • آثار اسلامی مكه و مدینه: رسول جعفریان، قم، مشعر، 1386ش.
  • آشنایی با عربستان: عبدالله نصیری، تهران، مشعر، 1386ش.
  • آهنگ حجاز: علیرضا حجازی، قم، فارس الحجاز، 1387ش.
  • ابوطالب یزدی شهید مروه: سید علی قاضی عسکر، تهران، مشعر، 1388ش.
  • اتحاف الوری: عمر بن محمد بن فهد (م.885ق.)، به كوشش عبدالكریم، مكه، جامعة ام القری، 1408ق.
  • اسناد و روابط ایران و عربستان سعودی 1304-1357ش: علی محقق، تهران، وزارت امور خارجه، 1379ش.
  • اسناد و مکاتبات سیاسی ایران: عبدالحسین نوایی، تهران، بنیاد فرهنگ، 1360ش.
  • اعانة الطالبین: السید البكری الدمیاطی (م.1310ق.)، بیروت، دار الفكر، 1418ق.
  • الانباء فی تاریخ الخلفاء: ابن‌العمرانی (580ق.)، به كوشش السامرائی، قاهره، الآفاق العربیه، 1419ق.
  • الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل: مجیرالدین الحنبلی (م.928ق.)، به کوشش عدنان یونس، عمان، مکتبة دنیس، 1420ق.
  • الاهرام (روزنامه): مصر.
  • البدایة و النهایه: ابن كثیر (م.774ق.)، به كوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1408ق.
  • پنجاه سفرنامه حج قاجاری: به كوشش رسول جعفریان، تهران، نشر علم، 1389ش.
  • تاریخ الشحر و اخبار القرن العاشر: محمد بن عمر الطیب، به کوشش الحبشی، صنعاء، الارشاد، 1419ق.
  • تاریخ امراء البلد الحرام عبر عصور الاسلام: عبدالفتاح حسین رواه، طائف، مكتبة المعارف، 1407ق.
  • تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (م.748ق.)، به كوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دار الكتاب العربی، 1410ق.
  • تاریخ امراء مکة المکرمه: عارف عبدالغنی، دمشق، دار البشائر، 1413ق.
  • تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی: برتولد اشپولر، ترجمه میراحمدی، تهران، علمی و فرهنگی، 1373ش.
  • تاریخ حج‌گزاری ایرانیان: اسراء دوغان، تهران، مشعر، 1389ش.
  • تاریخ صنعاء: اسحق بن یحیی الطبری (م.450ق.)، به کوشش الحبشی، صنعاء، مکتبة السنحانی.
  • تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوك): الطبری (م.310ق.)، به كوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • تاریخ مكه: احمد السباعی (م.1404ق.)، نادی مكة الثقافی، 1404ق.
  • تاریخ المملکة العربیة السعودیه: عبدالله الصالح العثیمین، ریاض، 1997م.
  • تاریخ منتظم ناصری: محمد حسن خان اعتماد السلطنه (م.1313ق.)، به کوشش رضوانی، تهران، دنیای کتاب، 1367ش.
  • جامع الشتات: میرزا ابوالقاسم القمی (م.1231ق.)، به كوشش رضوی، تهران، مؤسسه كیهان، 1413ق.
  • حج 30: سید جواد ورعی و جواد منصوری، تهران، مشعر.
  • الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م.1186ق.)، به كوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش.
  • حسن الصفا و الابتهاج: احمد الرشیدی (م.1096ق.)، به کوشش عبداللطیف، مصر، مکتبة الخانجی، 1980م.
  • خاطرات سفر مکه: محمدعلی هدایتی، تهران، ناشر مؤلف، 1343ش.
  • خلاصة الكلام فی بیان امراء البلد الحرام: احمد بن زینی دحلان (م.1304ق.)، مصر، المطبعة الخیریه، 1305ق.
  • الدرر الفرائد المنظمه: عبدالقادر بن محمد الجزیری (م.977ق.)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1422ق.
  • الذریعة الی تصانیف الشیعه: آقا بزرگ تهرانی (م.1389ق.)، بیروت، دار الاضواء، 1403ق.
  • روابط ایران و عربستان در سده بیستم: حمید احمدی، تهران، وزارت امور خارجه، 1386ش.
  • روح المعانی: الآلوسی (م.1270ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
  • سفرنامه حجاز: محمد لبیب البتنونی، ترجمه انصاری، تهران، مشعر، 1381ش.
  • سلسله‌های اسلامی جدید راهنمای گاه‌شماری و تبارشناسی: ادموند کلیفورد باسورت، ترجمه بدره‌ای، تهران، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، 1381ش.
  • السلوك لمعرفة دول الملوك: المقریزی (م.845ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الكتب العلمیة، 1418ق.
  • سمط النجوم العوالی: عبدالملك بن حسین العصامی (م.1111ق.) به كوشش عادل احمد و معوض، بیروت، دار الكتب العلمیة، 1419ق.
  • سنن الترمذی: الترمذی (م.279ق.)، به كوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفكر، 1402ق.
  • سنن الدارمی: الدارمی (م.255ق.)، احیاء السنة النبویة.
  • سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بستر منافع ملی با نگاهی بر روابط ایران و عربستان: احمد معنوی، تهران، کتاب دانشجو، 1387ش.
  • شفاء الغرام: محمد الفأسی (م.832ق.)، به كوشش گروهی از علما، بیروت، دار الكتب العلمیة، 1421ق.
  • صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست: رسول جعفریان، تهران، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1379ش.
  • العبر فی خبر من غبر: الذهبی (م.748ق.)، به كوشش محمد السعید، بیروت، دار الكتب العلمیة.
  • عجائب الآثار: عبدالرحمن الجبرتی (م.1227ق.)، بیروت، دار الجیل.
  • العروة الوثقی: سید محمد كاظم یزدی (م.1337ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1420ق.
  • العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفأسی (م.832ق.) به كوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، 1419ق.
  • فرقه‌ای برای تفرقه: نجم الدین طبسی، تهران، مشعر، 1386ش.
  • الفقه الاسلامی و ادلته: وهبة الزحیلی، دمشق، دار الفكر، 1418ق.
  • الكافی: الكلینی (م.329ق.)، به كوشش غفاری، تهران، دار الكتب الاسلامیة، 1375ش.
  • الكامل فی التاریخ: علی ابن اثیر (م.630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.
  • الكشاف: الزمخشری (م.538ق.)، مصطفی البابی، 1385ق.
  • كشف الارتیاب: سید محسن الامین (م.1371ق.)، به كوشش امین، مكتبة الحریس، 1382ق.
  • مجمع البیان: الطبرسی (م.548ق.)، به كوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1415ق.
  • المجموع شرح المهذب: النووی (م.676ق.)، دار الفكر.
  • مرآة الحرمین: ابراهیم رفعت پاشا (م.1353ق.)، قم، المطبعة العلمیة، 1344ق.
  • مرآة الزمان فی تاریخ الاعیان: سبط ابن الجوزی (م.654ق.)، به کوشش الهموندی، بغداد، الدار الوطنیة، 1369ق.
  • مروج الذهب: المسعودی (م.346ق.)، به كوشش اسعد داغر، قم، دار الهجرة، 1409ق.
  • مستمسك العروة الوثقی: سید محسن حكیم (م.1390ق.)، قم، مكتبة النجفی، 1404ق.
  • مستند الشیعه: احمد النراقی (م.1245ق.)، قم، آل البیت، 1415ق.
  • مغنی المحتاج: محمد الشربینی (م.977ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1377ق.
  • المغنی: عبدالله بن قدامه (م.620ق.)، بیروت، دار الكتب العلمیة.
  • مفتاح الكرامه: سید محمد جواد العاملی (م.1226ق.)، به كوشش خالصی، قم، نشر اسلامی، 1419ق.
  • مقالات تاریخی: رسول جعفریان، قم، دلیل ما، 1387-1388ش.
  • من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م.381ق.)، به كوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
  • مناسک حج (محشی): به کوشش محمودی، تهران، مشعر، 1378ش.
  • منائح الكرم: علی بن تاج الدین السنجاری (م.1125ق.)، به کوشش المصری، مكه، جامعة ام القری، 1419ق.
  • المنتظم: ابن الجوزی (م.597ق.)، به كوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دار الكتب العلمیة، 1412ق.
  • مواهب الجلیل: الحطاب الرعینی (م.954ق.)، به كوشش زكریا عمیرات، بیروت، دار الكتب العلمیة، 1416ق.
  • میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
  • النجوم الزاهره: یوسف بن تغری بردی (م.874ق.)، قاهره، به کوشش شلتوت و دیگران، وزارة الثقافة و الارشاد القومی، 1392ق.
  • وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.1104ق.)، به كوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1403ق.