طواف (فتاوای مراجع)

از ویکی حج
مقاله توصیفی فقهی این صفحه شامل فتوای مراجع تقلید درباره احکام طواف است. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم نگاه کنید به مقاله طواف.


طواف
دسته اعمال عمره و حج
مکان مسجدالحرام
زمان در عمره: اولین عمل بعد از ورود به مکه؛ در حج: روز دوازدهم ذی الحجه
عمل قبلی

در عمره: احرام در میقات

حج تمتع:رمی جمرات
عمل بعدی در عمره و حج تمتع:نماز طوافسعی
مکان‌های وابسته مطاف
جستارهای وابسته طواف؛اعمال عمره تمتع؛ اعمال حج تمتع

ببینید: آموزش طواف و احکام آن

اولین عمل بعد از ورود به مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله
امام خمینی: کسی که محرم شد به احرام عمره تمتع و وارد مکه معظمه شد، اول چیزی که از اعمال عمره بر او واجب است، آن است که طواف کند به دور خانه کعبه برای عمره تمتع.


طواف چیست؟[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۳۱
امام خمینی: طواف عبارت است از هفت مرتبه دور خانه کعبه گردیدن؛ به نحوی که خواهد آمد و هر دوری را شوط می‌گویند، پس طواف عبارت از هفت شوط است.


حکم به جا نیاوردن طواف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ترک طواف به عمد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۳۲
امام خمینی: طواف از ارکان عمره است و کسی که آن را از روی عمد ترک کند تا وقتی که فوت شود وقت آن، عمره او باطل است؛ چه عالم به مسئله باشد و چه جاهل باشد.[م۵۳۲ ۱]


مراجع دیگر:
    • بهجت: و وجوب ذبح یک شتر مطلقاً، حتی در حال علم و عمد، موافق احتیاط است.
    • زنجانی: چه عالم به اصل وجوب طواف باشد و چه جاهل به آن، ولی کسی که به خاطر ندانستن برخی از احکام فرعی طواف، طواف صحیح را ترک کرده، در برخی صورت‌ها عمره‌اش باطل نمی‌شود و تفصیل آن در ضمن مسایل طواف خواهد آمد.
    • سبحانی: معنی رکن در نماز غیر از رکن در حج است، ترک رکن در نماز عمداً و سهواً موجب بطلان نماز است ولی ترک رکن در حج در صورت عمد مایه بطلان است نه در صورت سهو.
    • سیستانی: بنا بر احتیاط، جاهل به حکم باید یک شتر کفاره بدهد.


مسئله ۵۳۳
امام خمینی: چنین کسی که عمره خود را باطل کرد، احوط آن است که حج افراد به جا آورد،[م۵۳۳ ۱] و پس از آن عمره به جا آورد و حج را در سال بعد اعاده کند.
مراجع دیگر:
    • بهجت: و ظاهراً حج او مبدل به حج افراد می‌شود و وجوب قضای حج بر او در سال آینده قوی است.
    • تبریزی، خویی و سیستانی: عمره‌اش باطل می‌شود و احرام او نیز باطل می‌شود و باید حج را در سال بعد اعاده کند و احتیاط مستحب این است عدول به حج افراد نموده و آن را به قصد اعم از حج و عمره مفرده تمام نماید.
    • زنجانی: باید حج افراد و پس از انجام حج و گذشتن ایام تشریق عمره مفرده به جا آورد، هرچند حج او استحبابی باشد و اگر در این کار معذور نبوده کفایت از حج واجب نمی‌کند.
    • سبحانی، گلپایگانی: حج او مبدل به حج افراد می‌شود و در سال بعد هم باید حج را قضا کند.


مسئله ۵۳۴
امام خمینی: وقت فوت طواف، وقتی است که اگر بخواهد آن را با بقیه اعمال عمره به جا آورد، نتواند وقوف به عرفات کند.[م۵۳۴ ۱]


مراجع دیگر:
    • بهجت: میزان در تنگی وقت... بیم از دست رفتن وقوف اختیاری عرفات است.
    • تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی و فاضل: یعنی نتواند خود را به اندازه درک مقدار رکن از وقوف ـ مسمّای وقوف اختیاری ـ به عرفات برساند.
    • سیستانی: آخرِ زمان آن وقتی است که بتواند اعمال عمره را تا ظهر روز عرفه تمام کند.


ترک طواف به سهو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۳۵
امام خمینی: اگر از روی سهو ترک کرده طواف را،[م۵۳۵ ۱] لازم است آن را به جا آورد هر وقت که باشد،[م۵۳۵ ۲] و اگر برگشته به محل خود و نتواند برگردد به مکه یا مشقت داشته باشد برگشتن، باید شخص مورد اطمینانی را نایب بگیرد.
مراجع دیگر:
    • سیستانی: یا آن را به طور صحیح انجام نداده.
    • زنجانی: و اگر به محل خود برگشته باید به مکه رفته طواف نماید و اگر نتواند یا این کار ضرر جانی شدید داشته باشد باید برای طواف نایب بگیرد و اگر این کار مشقت داشته باشد مخیر است که خودش به جا آورد یا نایب بگیرد و در هر صورت بعد از طواف باید نماز آن را نیز به جا آورد.
    • فاضل: و سعی را نیز بنا بر احتیاط اعاده کند.
    • مکارم: و در این مدت چیزی بر او حرام نیست و احتیاط آن است که یک گوسفند قربانی به مکه بفرستد و اگر فرستادن به مکه ممکن نیست در محل خود قربانی کند.


به جا آوردن سعی قبل از طواف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۳۶
امام خمینی: اگر سعی را به جا آورده، پیش از آنکه طواف را به جا آورد، احتیاط واجب[م۵۳۶ ۱] آن است که سعی را هم به جا آورد و اگر نماز طواف را به جا آورده، باید آن را هم بعد از طواف اعاده کند.
مراجع دیگر:
    • خامنه‌ای: اگر طواف را فراموش کند و پیش از فوت وقت به یاد آورد، باید طواف و نماز طواف را به جا آورد و سپس سعی انجام دهد.
    • زنجانی: باید بعد از طواف و نماز، سعی و تقصیر نماید و تا تقصیر نکرده از محرمات احرام اجتناب کند. البته اگر بعد از بازگشتن به وطن متوجه شود، انجام طواف و نماز کافی است.
    • سبحانی: باید علاوه بر طواف و نماز سعی را نیز مجدداً به جا آورد.
    • سیستانی: باید سعی را اعاده نماید، مگر در صورتی که طواف را فراموش کند تا وقت آن بگذرد؛ مثل اینکه طواف عمره را تا وقوف در عرفات یا طواف حج را تا پایان ذی‌حجه فراموش کند، که اعاده سعی لازم نیست گرچه بهتر است.
    • فاضل: بنا بر اقوی سعی را نیز بعد از طواف اعاده کند.
    • مکارم: این احتیاط در مورد سعی مستحب است.


ناتوانی از طواف به دلیل بیماری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۳۷
امام خمینی: اگر شخص محرم به واسطه مرض، خودش قدرت نداشته باشد که طواف کند و تا وقت تنگ شود قدرت حاصل نکند، اگر ممکن است، خودِ او را به یک نحو ببرند و طواف دهند؛[م۵۳۷ ۱] اگرچه به دوش گرفتن یا بر تخت گذاشتن باشد،[م۵۳۷ ۲] و اگر ممکن نشود باید برای او نایب بگیرند.[م۵۳۷ ۳]
مراجع دیگر:
    • سیستانی: احتیاط مستحب آن است که به طوری او را طواف دهند که پاهایش به زمین کشیده شود.
    • فاضل: و بهتر است در صورت امکان پاهای او به زمین کشیده شود.
    • صافی، گلپایگانی: و طوری طواف دهند که پاهایش بر زمین کشیده شود و اگر ممکن نشود، او را توسط دوش یا چیز دیگر طواف دهند و اگر هیچ‌گونه ممکن نشود نایب بگیرد که برای او طواف کند.
    • مکارم: و لازم نیست پاهای او به زمین کشیده شود.
    • زنجانی: و اگر این کار ممکن نباشد یا با ضرر جانی همراه باشد باید نایب بگیرد و اگر طواف بر او مشقت شدید دارد مخیر است که خود طواف نماید یا نایب بگیرد.
    • خامنه‌ای: باید نایب بگیرد.


مسئله ۵۳۸
امام خمینی: شخص مریض را که طواف می‌دهند باید مراعات شرایط و احکام طواف را، به مقداری که برای او ممکن است، بکنند.


واجبات طواف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله *
امام خمینی: واجبات طواف دو قسم است:

قسم اول ـ چیزهایی که شرط طواف است و آن پنج امر است:[م* ۱] اول ـ نیت است؛ یعنی باید طواف را با قصد خالص برای خدا به جا آورد.[م* ۲]

مراجع دیگر:
    • خامنه‌ای: شرایط صحت طواف چند چیز است: ۱.نیت؛ ۲.طهارت از حدث اکبر و اصغر؛ ۳.طهارت از نجاست؛ ۴.ختنه بودن برای مردان؛ ۵.پوشاندن عورت؛ ۶.غصبی نبودن جامه طواف؛ ۷.موالات.
    • زنجانی: علاوه بر چیزهایی که در این دو قسمت می‌آید، امور دیگری نیز در طواف واجب، معتبر است: ۱.موالات بین اجزای طواف؛ ۲.ترتیب بین اجزای طواف؛ ۳.اختیاری بودن طواف؛ ۴.معلوم بودن عدد اشواط؛ ۵.اجتناب زنان از زدن نقاب. و چون طواف‌کننده در معرض دید ناظر محترم است باید خود را بپوشاند، خواه طواف واجب باشد یا مستحب، اما این امر، جزء واجبات معتبر در صحت طواف نیست.
    • نظر آیات عظام در مسائل مربوط به کیفیت نیت در بحث نیت در احرام گذشت.
    • خامنه‌ای: در نیت طواف باید تعیین کند که طواف عمره مفرده است یا طواف عمره تمتع. و همچنین تعیین کند که طواف حجة الاسلام است یا حج نذری یا [استحبابی]]. و در صورتی که طواف را به نیابت از دیگری به جا می‌آورد، آن را نیز قصد کند.
    • سبحانی: و باید نوع آن را مشخص کند و اینکه طواف حج است یا طواف عمره یا طواف نساء در حجة الاسلام یا حجی مستحبی و یا اگر نایب است به نیت منوب عنه؛ البته اگر انجام وظیفه فعلی را نیت کند کافی است.


نیت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۳۹
امام خمینی: نیت را لازم نیست به زبان بیاورد و لازم نیست به قلب بگذراند، بلکه همان که بنا دارد این عمل را به جا آورد و با این بنا به جا آورد، کفایت می‌کند و به عبارت دیگر، نیت در عبادت و کارهای دیگر، در این جهت فرق ندارد. پس همان طور که انسان با قصد آب می‌خورد و راه می‌رود عبادت را اگر همان طور به جا آورد با نیت به جا آورده.



مسئله ۵۴۰
امام خمینی: باید عبادت را برای اطاعت خدا به جا آورد و در این جهت با کارهای دیگر فرق پیدا می‌کند. پس باید طواف را برای اطاعت خداوند به جا آورد.[م۵۴۰ ۱]
مراجع دیگر:
    • زنجانی: در طواف مانند سایر عبادات، قصد طواف و تعیین نوع آن و قصد قربت همراه با اخلاص لازم است.
    • سیستانی: در عبادت معتبر است که برای تذلّل و کرنش در پیشگاه خداوند انجام داده شود؛ خواه اطاعت صدق کند یا نکند.


مسئله ۵۴۱
امام خمینی: اگر در به جا آوردن طواف یا سایر اعمال عمره و حج که عبادی است ریا کند؛ یعنی برای نشان دادن و به رخ دیگری کشیدن و عمل خود را خوب جلوه دادن به جا آورد، طواف او و همین طور هرچه را این طور به جا آورده باطل است و در این عمل معصیت خدا را هم کرده است.



مسئله ۵۴۲
امام خمینی: ریا بعد از عمل و تمام کردن طواف یا دیگر اعمال، باعث بطلان عمل نمی‌شود.



مسئله ۵۴۳
امام خمینی: کفایت می‌کند در صحیح بودن عمل، آنکه برای خدا بیاورد یا برای اطاعت امر خدا، یا برای ترس از جهنم یا برای رسیدن به بهشت و ثواب.[م۵۴۳ ۱]
مراجع دیگر:
    • زنجانی: برای قصد قربت، کافی است که آن عمل «برای خدا» آورده شود و فرق نمی‌کند که انگیزه «انجام عمل برای خدا» محبت خداوند باشد یا ترس از جهنم یا شوق به بهشت و ثواب یا غیر آن.
    • سیستانی: در فرض صدق معیار مذکورِ در ذیل مسئله ۵۴۰.


مسئله ۵۴۴
امام خمینی: اگر در عملی که برای خدا می‌آورد، رضای دیگری را هم شرکت دهد و خالص برای خدا نباشد عمل باطل است.

دوم ـ آن است که طاهر باشد از حدث اکبر؛ مثل جنابت و حیض و نفاس و از حدث اصغر؛ یعنی باید با وضو باشد.



طهارت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۴۵
امام خمینی: طهارت از حدث اکبر و اصغر در طوافِ واجب شرط است؛ چه طواف عمره باشد یا طواف حج یا طواف نساء، حتی در عمره و حج مستحب، که پس از احرام بستن واجب است آن را تمام کند.



مسئله ۵۴۶
امام خمینی: طهارت از حدث اکبر و اصغر، در طواف مستحبی شرط نیست،[م۵۴۶ ۱] لیکن کسی که جنب یا حائض است جایز نیست در مسجدالحرام وارد شود، ولی اگر غفلتاً یا نسیاناً[م۵۴۶ ۲] طواف مستحب کرد صحیح است.
مراجع دیگر:
    • خامنه‌ای: در طواف مستحب لازم نیست وضو بگیرد ولی بنا بر احتیاط واجب طواف در حال جنابت یا حیض یا نفاس صحیح نیست.
    • سبحانی: در طواف مستحب، طهارت از حدث اکبر شرط است ولی طهارت از حدث اصغر شرط نیست.
    • سیستانی: در طواف مستحب طهارت از حدث اصغر شرط نیست و بنا بر مشهور طهارت از حدث اکبر شرط نیست.
    • فاضل: یا جهلاً.


مسئله ۵۴۷
امام خمینی: طواف ـ یعنی هفت دور اطراف خانه کعبه گردیدن ـ مستحب است و بلکه هرچه شخص بتواند طواف کند خوب است.[م۵۴۷ ۱] و در این طواف طهارت شرط نیست.[م۵۴۷ ۲]
مراجع دیگر:
    • زنجانی، مکارم: بهتر است هنگام ازدحام جمعیت برای طواف واجب، طواف مستحب را ترک کنند.
    • خامنه‌ای، سبحانی و سیستانی: به ذیل مسئله قبل مراجعه شود.


مسئله ۵۴۸
امام خمینی: اگر شخصی که حدث اکبر یا اصغر داشته طواف کند، باطل است؛ چه از روی عمد باشد یا از روی غفلت یا نسیان یا ندانستن مسئله باشد.



مسئله ۵۴۹
امام خمینی: اگر در اثنای طواف، حدث عارض شود، پس اگر پس از تمام شدن دور چهارم[م۵۴۹ ۱] است، باید طواف را قطع کند و طهارت تحصیل کند و از همان جا که طواف را قطع کرده تمام کند.[م۵۴۹ ۲]
مراجع دیگر:
    • مکارم: نصف طواف که همان سه و نیم دور است.
    • بهجت: آنکه حدث بعد از تجاوز از نصف از روی سهو و غفلت باشد، که در این صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا که قطع نموده ادامه می‌دهد و در صورتی که بعد از تجاوز از نصف و از روی عمد باشد حکم به ادامه طواف بعد از قطع آن مورد تأمل است.
    • تبریزی: اگر حدث قبل از بلوغ نصف ولو از روی عمد نباشد طواف باطل است و در غیر این صورت، احتیاط واجب این است که آن را اتمام کرده، سپس اعاده نماید، و می‌تواند یک طواف کامل به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد.
    • خامنه‌ای: اگر پیش از تمام شدن نصف دور چهارم حدث اصغر عارض شود، واجب است که قطع کند طواف را و بعد از طهارت آن را اعاده کند و در صورتی که بعد از نصف دور چهارم ـ قبل از پایان آن و یا بعد از آن ـ عارض شود طواف را قطع نموده و پس از تحصیل طهارت اگر موالات عرفیه به هم نخورده طواف را تکمیل کند و اگر موالات به هم خورده بنا بر احتیاط طواف قبلی را تکمیل و یک طواف کامل جدید نیز به جا آورد، و می‌تواند به جای آن یک طواف کامل به قصد اعم از اتمام طواف ناقص گذشته یا طواف مستقل جدید به جا آورد و در هر صورت می‌تواند طواف قبلی را رها نموده و از نو طواف کند.
    • خویی: اگر حدث بعد از تمامی دور چهارم و بدون اختیار باشد، در این صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همان جا که قطع نموده ادامه می‌دهد. و اگر حدث بعد از نصف و پیش از تمامی دور چهارم طواف، یا بعد از تمامی دور چهارم و اختیاری باشد، احوط در این دو صورت این است که طواف خود را پس از طهارت از جایی که قطع نموده تمام کرده سپس اعاده‌اش نماید. و به جای این احتیاط اگر این کار را بکند کافی است که پس از قطع طواف و طهارت، یک طواف کامل به قصد اعم از تمام کردن طواف پیش و یک طواف کامل جدید به جا آورد.
    • زنجانی: حدث اختیاری طواف را باطل می‌کند و غیر اختیاری سه صورت دارد، اول: قبل از رسیدن به نیمه شوط چهارم، در این صورت باید پس از تحصیل طهارت، طواف را از سرگرفت. دوم: پس از پایان شوط چهارم که باید بعد از طهارت، طواف قبلی را از جایی که محدث شده تکمیل کند. سوم: پس از رسیدن به نصف طواف و قبل از اتمام شوط چهارم، که باید بعد از طهارت، طواف قبلی را تکمیل کرده نماز آن را بخواند و دوباره یک طواف کامل به جا آورد. در این تفصیل فرقی بین حدث اصغر و اکبر نیست.
    • سبحانی: اگر بدون اختیار پس از تجاوز از نصف محدث شود باید طواف را قطع کند و پس از تحصیل طهارت از همان جا که طواف را قطع کرده، تمام کند و اگر حدث از روی اختیار باشد احتیاط واجب این است که طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند و سپس طواف را اعاده کند و می‌تواند یک طواف کامل به نیت اعم از تمام یا اتمام به جا آورد.
    • سیستانی: اگر بدون اختیار پس از تمام شدن شوط چهارم محدث شود، باید طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند. و اگر از روی اختیار باشد احتیاط واجب این است که طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همان جا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند، و سپس طواف را اعاده نماید.
    • فاضل: اگر در بین طوافِ واجب، حدث عارض شود می‌تواند طواف را رها کند و پس از تحصیل طهارت، آن را از سر بگیرد و اگر بخواهد احتیاط کند، مسئله چهار صورت دارد: اول: حدث قبل از رسیدن به نصف طواف باشد، در این صورت طواف باطل می‌شود که باید بعد از تحصیل طهارت، آن را از سر بگیرد؛ خواه محدث شدن اختیاری باشد یا بدون اختیار. دوم: پس از رسیدن به نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، که در این صورت پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و دوباره طواف دیگر کند و نماز آن را نیز بخواند، خواه حدث با اختیار باشد یا بدون اختیار. سوم: بعد از تمام شدن دور چهارم اختیاراً خود را محدث کند، که در این صورت نیز مثل صورت دوم عمل کند. چهارم: پس از تمام شدن دور چهارم بی‌اختیار محدث شود، در این صورت پس از تحصیل طهارت، طواف را از آنجایی که محدث شده تمام کند، و صحیح است و در این مسئله فرقی بین حدث اصغر و اکبر نیست.


مسئله ۵۵۰
امام خمینی: اگر در فرض سابق پیش از تمام شدن دور چهارم[م۵۵۰ ۱]، حدث عارض شود احتیاط واجب آن است که تمام کند طواف را و اعاده کند و این حکم در حدث اصغر است.[م۵۵۰ ۲]


مراجع دیگر:
    • بهجت: اگر پیش از تمام شدن نصف طواف، حدث عارض شود طواف را قطع کند، پس از تحصیل طهارت آن را اعاده کند.
    • تبریزی، خویی: اگر حدث پیش از رسیدن به نصف طواف باشد، در این صورت طواف باطل و لازم است پس از طهارت اعاده شود.
    • خامنه‌ای، زنجانی و فاضل: وظیفه همان است که در مسئله سابق بیان شد.
    • سبحانی، مکارم: پیش از نصف یعنی سه و نیم شوط باشد پس از تحصیل طهارت طواف را از سر گیرد.
    • سیستانی: اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است و باید پس از تحصیل طهارت، آن را دوباره انجام دهد.
    • صافی، گلپایگانی: پس اگر به سه شوط و نیم نرسیده، طواف او باطل است و باید بعد از وضو یا غسل یا بعد از رفع عذر، طواف را از سر بگیرد و اگر از سه شوط و نیم گذشته و به ۴ شوط نرسیده احتیاط به اتمام و اعاده طواف با نمازهای آن ترک نشود.
  1. در نظر آیات عظام فرقی بین حدث اصغر و جنابت نیست.


مسئله ۵۵۱
امام خمینی: اگر در اثنای طواف حدث اکبر؛ مثل جنابت یا حیض عارض شود، باید فوراً از مسجدالحرام بیرون رود، پس اگر پیش از تمامی دور چهارم[م۵۵۱ ۱] بود، پس از غسل طواف را اعاده کند.


مراجع دیگر:
    • تبریزی، خویی: احوط در هر دو صورت (قبل و بعد از شوط چهارم) این است که بعد از پاکی یک طواف کامل به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد.
    • خامنه‌ای، زنجانی، فاضل و مکارم: به ذیل مسئله ۵۴۹ مراجعه شود.
    • سبحانی: اگر در بین طواف حیض عارض شود، اگر پیش از گذشتن از نصف طواف بوده طواف او باطل می‌شود، باید پس از غسل اعاده کند و اما اگر پس از گذشتن از نصف طواف باشد، باید پس از پاک شدن و غسل، از همان جا که طواف را قطع کرده، تمام کند.
    • سیستانی: اگر زن در حال احرام، حین انجام طواف حائض شود، پس اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است پس اگر وقت وسعت داشته باشد باید صبر کند تا پاک شود و طواف و اعمال بعدی را انجام دهد و اگر وقت تنگ باشد می‌تواند بر عمره تمتع خود باقی بماند، و اعمال آن را به جز طواف و نماز آن انجام دهد؛ یعنی اینکه سعی و تقصیر نماید، و بعد از آن احرام حج ببندد، و پس از فارغ شدن از اعمال منا و بازگشتن به مکه، قبل از اینکه طواف حج را انجام دهد طواف عمره و نماز آن را انجام دهد و احتیاط مستحب این است که به حج افراد عدول نماید و اگر بعد از تمام شدن شوط چهارم باشد، مقداری که انجام داده صحیح است و باقی آن را باید بعد از پاک شدن از حیض و انجام غسل به جا آورد و اگر وقت تنگ باشد سعی و تقصیر را انجام دهد و برای حج محرم شود و پس از فارغ شدن از اعمال منا و بازگشتن به مکه، قبل از طواف حج، آنچه از طوافش باقی مانده است و نماز آن را انجام دهد.


مسئله ۵۵۲
امام خمینی: اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل،[م۵۵۲ ۱] واجب است تیمم کند بدل از وضو یا بدل از غسل.


مراجع دیگر:
    • تبریزی: در صورت معذور بودن از غسل و مأیوس شدن از توانایی بر غسل، واجب است با تیمم طواف کند و احوط اولی این است که نایب نیز بگیرند.
    • زنجانی، مکارم: اگر عذر داشته باشد و نتواند صبر کند تا عذر برطرف شود...
    • فاضل: و وقت طواف تنگ شود....
    • صافی، گلپایگانی: در غسل غیر جنابت، علاوه بر تیمم بدل از غسل در صورت تمکن، باید وضو هم بگیرد وگرنه باید یک تیمم دیگر به جای وضو به جا آورد و جنب تیمم بنا بر احتیاط مستحب نایب هم بگیرد.


مسئله ۵۵۳
امام خمینی: اگر تیمم کرد بدل از غسل و حدث اصغر عارض شد، برای حدث اکبر لازم نیست تیمم کند، بلکه برای حدث اصغر باید تیمم کند و تا حدث اکبر برای او حاصل نشده و عذرش باقی است همان تیمم اول کافی است، لیکن احتیاط مستحب[م۵۵۳ ۱] آن است که تیمم بدل از غسل هم بکند.


مراجع دیگر:
    • بهجت: احوط جمع بین وضو یا تیمم بدل از آن و تیمم بدل از حدث اکبر است.
    • تبریزی: اگر بدل از غسلِ جنابت، تیمم کرد و بعد حدث اصغر عارض شد، چنانچه عذرش باقی است، باید بدل از غسل تیمم کند و احتیاط مستحب آن است که بین تیمم و وضو جمع کند و اگر برای حدث اکبرِ دیگر غیر از جنابت تیمم کرد و بعد حدث اصغر عارض شد باید بدل از غسل تیمم کند و بنا بر احتیاط وضو هم بگیرد و اگر متمکن از وضو هم نبود باید تیمم دیگری بدل از وضو بنماید.
    • خامنه‌ای: احتیاط واجب.
    • خویی: لازم است تیمم بدل از غسل بکند.
    • سبحانی: استحباب تکرار تیمم بدل از غسل در جایی است که آب برای غسل ندارد و یا غسل حرجی است ولی برای حدث اصغر آب هست و وضو می‌تواند بگیرد و حدث اکبر دیگری رخ نداده در عین حال تکرار تیمم بدل از غسل در مورد حدث اکبر مستحب است.


مسئله ۵۵۴
امام خمینی: احتیاط واجب آن است که اگر امید دارد که عذرش از وضو یا غسل مرتفع شود، صبر کند تا وقتی که وقت تنگ شود یا امیدش قطع شود.[م۵۵۴ ۱]


مراجع دیگر:
    • بهجت: افضل و احوط تأخیر است ولی اظهر جواز مبادرت است.
    • خامنه‌ای: و اگر می‌داند عذر او تا آخر وقت برطرف می‌شود، باید صبر کند.
    • خویی: اگر احتمال بقای عذر تا آخر وقت می‌دهد می‌تواند صبر نکند ولی اگر بعداً کشف خلاف شد باید اعاده نماید بلی اگر عذرش نبودِ آب باشد باید فحص کند، به تفصیلی که در رساله عملیه مذکور است.
    • زنجانی: ولی محدث به حدث اصغر اگر در وسعت وقت، رجائاً تیمم کرده بعد معلوم شود که تا تنگی وقت عذرش باقی بوده، کفایت می‌کند.
    • سبحانی: انجام تیمم بدون یأس از قدرت بر انجام وضو و یا غسل به احتیاط واجب جایز نیست و چنانچه با یأس از برطرف شدن عذر انجام داد و عذر در وقت برطرف شد اعاده لازم نیست.
    • سیستانی: اگر وقت تنگ نباشد، تیمم جایز نیست مگر اینکه از بر طرف شدن عذر مأیوس باشد یا احتمال دهد در صورت تأخیر از انجام تیمم نیز عاجز شود.
    • گلپایگانی: با علم به بر طرف شدن عذر، انتظار واجب است و در غیر این صورت تأخیر بنا بر احتیاط مستحب است.
    • مکارم: احتیاط مستحب آن است که تا آخرین فرصت صبر کند ولی اگر یقین دارد برطرف می‌شود، باید صبر کند.


مسئله ۵۵۵
امام خمینی: اگر با وضو بوده و شک کند که حدث عارض شده است یا نه، بنا بر وضو داشتن بگذارد و لازم نیست وضو بگیرد و همچنین اگر از حدث اکبر پاک بوده و شک کند که حدث عارض شده.



مسئله ۵۵۶
امام خمینی: اگر مُحدِث به حدث اصغر یا اکبر بوده و شک کند که وضو گرفته یا نه یا غسل کرده یا نه، باید در فرض اول وضو بگیرد و در فرض دوم غسل کند.



مسئله ۵۵۷
امام خمینی: اگر بعد از تمام شدن طواف شک کند که با وضو آن را به جا آورده یا نه یا شک کند با غسل آن را به جا آورده یا نه، طواف او صحیح است[م۵۵۷ ۱]، لیکن برای اعمال بعد باید طهارت تحصیل کند.


مراجع دیگر:
    • تبریزی، خویی: اگر بعد از حدث اصغر شک کند در اینکه قبل از طواف غسل کرده یا نه، باید غسل کرده و طواف را اعاده کند و برای اعمال آتیه وضو بگیرد.
    • زنجانی: چنانچه احتمال می‌دهد در حال طواف به رعایت طهارت، توجه داشته طواف او صحیح است.
    • سبحانی: و سابقه او از جهت تقدم طهارت و حدث قبل از شروع به طواف روشن نباشد به شک خود اعتنا نکند ولی باید برای اعمال بعد طهارت لازم را تحصیل نماید.


مسئله ۵۵۸
امام خمینی: اگر در اثنای طواف شک کند که وضو داشته یا نه[م۵۵۸ ۱]، پس اگر بعد از تمامی دور چهارم است طواف را رها کند و وضو بگیرد و از همان جا تتمه طواف را به جا آورد[م۵۵۸ ۲] و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم[م۵۵۸ ۳] است احتیاط واجب آن است که طواف را تمام کند و اعاده کند.[م۵۵۸ ۴]


مراجع دیگر:
    • بهجت: حکم شک در طهارت در اثنای طواف هم همان حکم شک است در طهارت در اثنای نماز.
    • تبریزی، خویی: اگر سابقه طهارت داشته، به شک خود اعتنا نکند والاّ واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگیرد.
    • خامنه‌ای: اگر سابقه طهارت داشته، به شک خود اعتنا نکند والاّ واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگیرد و فرقی بین تمام شدن چهار دور و قبل از آن نیست.
    • زنجانی: چنانچه حالت سابقه را بداند طبق آن عمل نماید وگرنه باید پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و دوباره آن را اعاده کند، خواه بعد از دور چهارم باشد یا قبل از آن.
    • سبحانی: در صورتی که سابقه او حدث باشد یا سابقه او از نظر طهارت یا حدث روشن نباشد طواف او در هر دو صورت یعنی چه شک وی قبل از نیمه طواف بوده و چه بعد از آن، باطل است.
    • سیستانی: و سابقه طهارت نداشته باشد.
    • صافی، گلپایگانی: در این صورت باید وضو بگیرد و بعد طواف را از سر بگیرد، چه قبل از تمام شدن چهار دور باشد یا بعد از آن.
    • فاضل: اگر در بین طواف شک کند که وضو داشته یا خیر، مسئله سه صورت دارد، اول: حالت سابق خود را بداند که طاهر بوده در این فرض جایز است طواف را تمام کند و برای اتمام آن وضو واجب نیست و اعاده طواف نیز لازم نیست و در این صورت فرقی نیست که شک بعد از دور چهارم عارض شده باشد یا قبل از آن. دوم: حالت سابق خود را بداند که مُحدِث بوده، در این فرض ظاهراً هر مقدار طوافی که انجام داده، محکوم به بطلان است؛ چه شک بعد از دور چهارم عارض شده باشد یا قبل از آن و باید بعد از وضو از نو طواف کند. سوم: حالت سابق خود را نداند، که در این صورت به احتیاط واجب پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده کند و در این صورت فرقی نیست که شک بعد از دور چهارم یا قبل از آن عارض شده باشد.
    • مکارم: و حالت سابقه خود را از وضو و حدث نداند.
  1. * مکارم: و سپس احتیاطاً آن را اعاده کند.
    • مکارم: قبل از تمام شدن سه و نیم دور طواف او باطل است.
    • سیستانی: اتمام لازم نیست بلکه اعاده کند.


مسئله ۵۵۹
امام خمینی: در تمام صورت‌هایی که در شک گفته شد که «بنا بر طهارت بگذارد» یا «طوافش صحیح است» بهتر آن است که تجدید وضو کند و رجائاً غسل به جا آورد، چون ممکن است که بعد معلوم شود وضو یا غسل نداشته و اشکال پیدا می‌شود.



مسئله ۵۶۰
امام خمینی: اگر در اثنای طواف شک کند که غسل کرده است از جنابت یا حیض یا نفاس یا نه، باید فوراً از مسجدالحرام بیرون برود[م۵۶۰ ۱]، پس اگر شوط چهارم را تمام کرده بوده و شک کرده، بعد از غسل برگردد و تتمه را به جا آورد[م۵۶۰ ۲] والاّ بعد از غسل اعاده کند طواف را و احتیاط آن است که در صورت اول نیز اعاده کند.


مراجع دیگر:
    • بهجت: اگر متمکن است تطهیر می‌نماید و سپس اعاده می‌کند.
    • تبریزی، خویی: باید غسل کرده و طواف را اعاده نماید.
    • خامنه‌ای: و پس از غسل برگردد و طواف را اعاده کند.
    • زنجانی: و پس از غسل، طواف را تمام کرده و نماز آن را بخواند و سپس آن را اعاده کند، خواه قبل از شوط چهارم شک کرده یا بعد از آن.
    • سبحانی: و پس از طهارت، طواف را از سر بگیرد و چه قبل از نصف طواف باشد و یا بعد از آن.
    • سیستانی: اگر امکان تیمم باشد و تیمم کردن کمتر از خارج شدن از مسجد وقت می‌گیرد باید تیمم کند و سپس خارج شود و اگر بیشتر وقت می‌گیرد باید فوراً خارج شود. (و در بقیه مسئله، نظریه ایشان موافق متن است).
    • صافی ، گلپایگانی: و پس از طهارت، طواف را از سر بگیرد و چه قبل از شوط چهارم باشد و یا بعد از آن.
    • فاضل: و به احتیاط واجب طواف را اعاده کند.


مسئله ۵۶۱
امام خمینی: اگر آب و چیزی که به آن جایز است تیمم کند، موجود نباشد[م۵۶۱ ۱]، حکم آن حکم غیر متمکن از طواف است، پس با مأیوس بودن از پیدا شدن یکی از آن دو، باید نایب بگیرد. و احتیاط وجوبی[م۵۶۱ ۲] آن است که اگر جنب و حائض و نفساء نیست خودش نیز طواف کند و چون مستحاضه بدون به جا آوردن غسل‌هایی که بر او لازم است می‌تواند[م۵۶۱ ۳] وارد مسجدالحرام شود و طواف کند، بنابراین به احتیاطی که در غیر جنب و حائض و نفساء گفته شد باید عمل کند، گرچه دخول مسجدالحرام نیز برای او خلاف احتیاط استحبابی است.

سوم ـ طهارت بدن و لباس است از نجاست؛[م۵۶۱ ۴]


مراجع دیگر:
  1. * مکارم: فرض فاقد الطهورین در مسجدالحرام وجود ندارد.
    • تبریزی، خویی، زنجانی و سیستانی: و احتیاط مستحب آن است.
    • بهجت: مستحاضه متوسطه و کثیره بدون غسل‌هایی که بر آنها واجب است نمی‌تواند وارد مسجدالحرام و مسجدالنبی شوند.
    • زنجانی: مستحاضه کثیره بدون غسل‌هایی که بر او واجب است نمی‌تواند وارد مسجدالحرام شود.
    • سبحانی: مستحاضه متوسطه و کثیره اگر وظایف خود را برای نماز انجام داده باشند می‌توانند وارد مسجدالحرام و مسجدالنبی شوند.
    • صافی، گلپایگانی: بدون به جا آوردن غسل‌هایی که بر او لازم است، بنا بر احتیاط نمی‌تواند وارد مسجد شود.
    • مکارم: و مستحاضه هم نمی‌تواند داخل مسجدالحرام شود.
    • خامنه‌ای: بدن و لباس طواف‌کننده باید از خون ـ و نیز از سایر نجاسات بنا بر احتیاط واجب ـ پاک باشد.


مسئله ۵۶۲
امام خمینی: احتیاط واجب[م۵۶۲ ۱] آن است که از نجاساتی که در نماز عفو شده ـ مثل خون کمتر از درهم[م۵۶۲ ۲] و جامه‌ای که با آن نتوان[م۵۶۲ ۳] نماز خواند؛ مثل عرقچین و جوراب حتی انگشتر[م۵۶۲ ۴] نجس ـ اجتناب کند.


مراجع دیگر:
    • خامنه‌ای: خونی که از یک درهم کمتر باشد؛ و نیز خون جراحت‌ها و زخم‌ها که موجب بطلان نماز نمی‌شود، به صحت طواف نیز خللی وارد نمی‌کند. و پاک بودن جوراب و دستمال و انگشتر و مانند آنها شرط نیست.
    • زنجانی: رعایت این احتیاط، واجب نیست، به خصوص در خون قروح و جروح.
    • سبحانی: باید بدن محرم و جامه‌های احرام طواف‌کننده از هر نوع نجاست پاک باشد حتی از برخی از نجاساتی که در حال نماز عفو شده مانند خون کمتر از درهم نیز اجتناب کنند لکن چیز نجسی که ساتر عورت نیست مانند جوراب و دستمال کوچک حمل آنها در نماز جایز است و در حال طواف نیز بی‌اشکال است.
    • فاضل: ظاهر آن است که....
  1. * زنجانی: از خون بدن انسان یا حیوان حلال‌گوشت، نه دماء ثلاثه یا خون حیوان حرام‌گوشت.
    • بهجت، تبریزی و خویی: طواف در جامه‌ای که با آن نتوان نماز خواند [یعنی ساتر نباشد؛ مانند مثال‌های مذکور در متن] اگر نجس باشد مانع ندارد. و همچنین بودن چیز نجس همراه انسان در طواف مانعی ندارد.
    • سیستانی: همراه داشتن چیز متنجس در طواف مانع ندارد.
    • مکارم: نجس بودن این لباس‌های کوچک ضرری ندارد.
    • سبحانی: انگشتر صدق ثوب نمی‌کند و محمول متنجس اگر ساتر نباشد اشکال ندارد.
    • فاضل: در انگشتر و مانند آنکه ثوب صدق نمی‌کند برای صحت طواف طهارت آنها شرط نیست همچنین همراه داشتن چیز متنجس در صورت جهل به مسئله مانعی ندارد.


مسئله ۵۶۳
امام خمینی: در خون قروح و جروح اگر تطهیر آن مشقت داشته باشد لازم نیست تطهیر کند.[م۵۶۳ ۱]


مراجع دیگر:
    • زنجانی: اگر زخم یا جراحت یا دملی است که خوب نشده است، لازم نیست برای طواف و نماز آن زخم یا دمل و قسمت‌هایی از بدن و لباس را که معمولاً از آن خون نجس می‌شود تطهیر کند و اگر خوب شده باید بدن و لباس را تطهیر کند، مگر این کار برای او ضرر داشته یا حرجی باشد و از اینجا حکم مسئله بعد نیز روشن می‌شود.
    • صافی، گلپایگانی: و احتیاط آن است که هم خودش با آن حال طواف کند و هم نایب بگیرد تا برای او طواف نماید.


مسئله ۵۶۴
امام خمینی: در خون قروح و جروح، تا آن اندازه‌ای که می‌شود تطهیر کرد و لباس را عوض کرد، احتیاط واجب[م۵۶۴ ۱] آن است که تطهیر کند یا جامه را عوض کند.


مراجع دیگر:
    • سبحانی: بدن را برای طواف تطهیر کند و جامه آلوده به خون را بشوید و یا عوض کند.


مسئله ۵۶۵
امام خمینی: احتیاط آن است[م۵۶۵ ۱] که اگر می‌تواند تأخیر بیندازد طواف را تا بشود بی‌مشقت تطهیر کرد، تأخیر بیندازد به شرطی که وقت تنگ نشود.


مراجع دیگر:
    • خامنه‌ای: واجب است.
    • زنجانی: رعایت این احتیاط، لازم نیست، بلکه می‌توان بدون تأخیر با تحمل مشقت، تطهیر کرده طواف نمود.
    • سبحانی: اگر وقت طواف وسیع است باید صبر کند تا به نحو آسان بدن را تطهیر نماید و در صورت ضیق وقت می‌تواند با همان حالت طواف نماید.


مسئله ۵۶۶
امام خمینی: اگر طواف کند و بعد از آنکه از طواف فارغ شد علم پیدا کند به نجاست در حال طواف، اظهر آن است که طوافش صحیح است.



مسئله ۵۶۷
امام خمینی: اگر شک داشته باشد که لباسش یا بدنش نجس است، می‌تواند با آن حال طواف کند و صحیح است؛ چه بداند که پیش از این پاک بوده یا نداند، لیکن اگر بداند که پیشتر نجس بوده و نداند که تطهیر شده است، نمی‌تواند با آن حال طواف کند بلکه باید تطهیر کند و طواف کند.



مسئله ۵۶۸
امام خمینی: اگر در بین طواف نجاستی به بدن یا لباس او عارض شود، اظهر آن است که دست از طواف بردارد و جامه یا بدن را تطهیر کند و طواف را از همان جا تمام کند و طواف او صحیح است.[م۵۶۸ ۱]


مراجع دیگر:
    • تبریزی، خویی: هرگاه نجس بودن بدن یا لباس خود را نمی‌دانسته و در اثنای طواف دانست یا آنکه پیش از فراغت از طواف، بدن یا لباسش نجس شد، اگر جامه پاکی داشته باشد همان جا جامه نجس را کنده و با جامه پاک طواف خود را تمام نماید و چنانچه جامه پاک همراه نداشته باشد. اگر این حادثه بعد از تمام شدن شوط چهارم بوده، طواف را قطع نموده و پس از ازاله نجاست از بدن یا لباس باقیمانده طواف را به جا آورد. و چنانچه علم به نجاست یا حدوثش پیش از تمام شدن شوط چهارم باشد، باز هم طواف را قطع و نجاست را ازاله نموده و بنا بر احتیاط یک طواف کامل به قصد اعم از تمام یا اتمام به جا آورد.
    • خامنه‌ای، سبحانی: اگر بدون رها کردن طواف تطهیر ممکن نباشد باید دست از طواف بردارد و جامه یا بدن را تطهیر کند و فوراً برگردد و طواف را [خامنه‌ای اضافه نموده‌اند: اگر موالات به هم نخورده] از همان جا تمام کند و طواف او صحیح است.
    • صافی، گلپایگانی: اگر در بین طواف لباس یا بدنش نجس شود یا بفهمد که از پیش نجس بوده و بدون رها کردن طواف، شستن آن ممکن نباشد، طواف را رها نماید، و اگر چهار دور طواف کرده، بعد از تطهیر بدن یا لباس بقیه طواف را تمام کند و اگر به سه دور و نیم نرسیده طواف او باطل است و باید بعد از تطهیر از سر بگیرد و اگر از سه دور و نیم گذشته و چهار دور را تمام نکرده احتیاط آن است که بعد از تطهیر از همان جا که رها کرده طواف را تمام کند و نماز طواف را بخواند و دوباره طواف و نماز آن را به جا آورد.


مسئله ۵۶۹
امام خمینی: اگر در بین طواف نجاستی در بدن یا لباس خود ببیند و احتمال بدهد که در این حال نجاست حاصل شده، ظاهراً حکم مسئله قبل را دارد.



مسئله ۵۷۰
امام خمینی: اگر در بین طواف علم پیدا کند که نجاست به بدن یا لباس او از اول بوده، احتیاط[م۵۷۰ ۱] آن است که طواف را رها کند و تطهیر کند و از همان جا بقیه طواف را تمام کند و بعد از آن طواف را اعاده کند؛ خصوصاً اگر تطهیر زیاد طول بکشد و در این صورت بعد از اتمام، نماز طواف را بخواند و پس از آن طواف را اعاده کند و نماز طواف را نیز اعاده کند و در این احتیاط فرقی نیست بین آنکه بعد از چهار دور علم پیدا کند یا قبل از آن، گرچه در صورت دوم احتیاط شدیدتر است.


مراجع دیگر:
    • زنجانی: باید طواف را رها کند و تطهیر کند و از همان جا بقیه طواف را تمام کند و بنا بر احتیاط مستحب، طواف و نماز را اعاده نیز بنماید.
    • سبحانی: حکم این مسئله با حکم مسئله ۵۶۸ یکسان است. البته در صورت فوت موالات احتیاط مستحب حکم به اتمام و اعاده است.
    • سیستانی، مکارم: حکم آن همان حکم مسئله ۵۶۸ است.
    • فاضل: ظاهراً طوافش صحیح است، اگرچه احتیاط استحبابی آن است که....
    • نظر سایر آیات عظام ذیل مسئله ۵۶۸ گذشت.


ختنه کردن[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۷۱
امام خمینی: اگر فراموش کند نجاست را و طواف کند، احتیاط واجب اعاده است،[م۵۷۱ ۱] و همین طور است اگر در بین طواف یادش بیاید.[م۵۷۱ ۲]

چهارم ـ ختنه کردن است در حق مردان و این شرط در زن‌ها نیست، و احتیاط واجب آن است که درباره بچه‌های نابالغ مراعات شود.[م۵۷۱ ۳]


مراجع دیگر:
    • بهجت: صحت طواف خالی از وجه نیست و در صورت تذکر در اثنا، تطهیر می‌کند و سپس اتمام می‌نماید.
    • خامنه‌ای: طوافش صحیح است، ولی اگر نماز طواف را هم با بدن و لباس نجس خوانده باید آن را دوباره بخواند و احتیاط استحبابی آن است که در این مسئله طواف را نیز بار دیگر به جا آورد.
    • تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی و فاضل: طوافش صحیح است.
    • سبحانی: طواف او باطل و باید دوباره اعاده کند. وظیفه جاهل به حکم نیز مانند ناسی است.
    • گلپایگانی: اقوی اعاده طواف است.
    • مکارم: اعاده ندارد.
    • خامنه‌ای: وظیفه همان است که ذیل مسئله ۵۶۸ گذشت.
    • تبریزی، خویی: احوط بلکه اظهر این است که بچه ممیز که خوب و بد را تشخیص می‌دهد، اگر شخصاً محرم شود باید ختنه کرده باشد و اما اگر بچه ممیز نباشد، اعتبار ختان در او ظاهر نیست، اگرچه اعتبارش احوط است.
    • خامنه‌ای، سبحانی: و در این حکم فرقی بین بالغ و غیر بالغ نیست.
    • زنجانی: در صحت احرام پسر بچه ممیز ختنه شرط است، بنابراین چنانچه چنین کودکی بدون ختنه احرام ببندد محرم نمی‌شود، و در صحت طواف او نیز ختنه شرط می‌باشد، پس اگر بخواهد طواف مستحب انجام دهد باید ختنه کرده باشد و همچنین اگر قبل از ممیز شدن او را ـ مثلاً به عمره مفرده ـ محرم کرده باشند و تا زمان تمیز او را طواف نداده باشند نمی‌تواند بدون ختنه طواف کند، و اگر از ختنه معذور باشد برای طواف نایب می‌گیرد و بنا بر احتیاط مستحب خودش نیز طواف می‌کند.
    • سیستانی: اگر ممیز باشد ختنه معتبر است و اگر نباشد احتیاط مستحب است.
    • گلپایگانی: واجب است.
    • مکارم: ختان در صبی شرط نیست و طواف و نماز طواف‌های بچه‌ای که ختنه نشده صحیح است.


مسئله ۵۷۲
امام خمینی: اگر بچه را که ختنه نشده وادار به احرام کنند یا او را محرم کنند، احرام او صحیح است ولی طواف او صحیح نیست.[م۵۷۲ ۱] پس اگر محرم به احرام حج شود، چون طواف نساء او باطل است[م۵۷۲ ۲] بنا بر احوط حلال شدن زن بر او مشکل می‌شود[م۵۷۲ ۳] مگر آنکه او را ختنه کنند و طواف دهند، یا خودش بعد از ختنه شدن طواف کند، یا آنکه نایب برای او بگیرند تا طواف کند.[م۵۷۲ ۴]


مراجع دیگر:
    • تبریزی، خویی: در ممیزی که خودش محرم شده باشد.
    • سیستانی: اگر ممیز باشد.
    • فاضل: طواف طفل ممیزی که ختنه نشده صحیح نیست، و از غیر ممیز بنا بر احتیاط صحیح نیست هرچند احرام آنها صحیح است.
    • سبحانی: تمام طواف‌های او اشکال دارد.
    • خامنه‌ای، مکارم: به ذیل شرط چهارم مراجعه شود.
    • سیستانی: اگر ممیز باشد بنا بر احتیاط واجب حکم کسی را دارد که طواف را ترک کرده است مگر اینکه پس از ختنه طواف را اعاده کند.
    • سبحانی: اگر چنین کودکی بعدها ازدواج کرد، نمی‌تواند با همسر خود نزدیکی کند مگر اینکه ختنه شود و شخصاً طواف کند و یا نایب بگیرد.
    • سیستانی: فتوای ایشان در مورد کفایت نیابت در این فرض، یافت نشد.
    • صافی، گلپایگانی: گرفتن نایب در این صورت (قبل از ختنه) مشکل است.


پوشاندن عورت[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۷۳
امام خمینی: اگر بچه ختنه کرده به دنیا بیاید طواف او صحیح است.

پنجم ـ ستر عورت است،[م۵۷۳ ۱] پس اگر بدون ساترِ عورت طواف کند باطل است[م۵۷۳ ۲] و معتبر است در آن اباحه[م۵۷۳ ۳]، پس با ساتر غصبی طواف صحیح نیست بلکه با لباس غصبی غیر ساتر نیز بنا بر احتیاطِ واجب،[م۵۷۳ ۴] و احتیاط آن است که مراعات شرایط لباس نمازگزار را بنمایند.[م۵۷۳ ۵]


مراجع دیگر:
    • تبریزی، خامنه‌ای، خویی و سیستانی: بنا بر احتیاط واجب ستر عورت معتبر است.
    • زنجانی: اگر مرد یا زنی پوشش لازم را در حال طواف رعایت نکرد، طواف او باطل نمی‌شود هرچند احتیاط مؤکد استحبابی در آن است که برای طواف واجب به آن طواف اکتفا نکند.
    • سبحانی: بلکه لازم است علاوه بر ستر عورت عریان و برهنه نیز نباشد.
    • مکارم: حتی اگر فقط ستر عورت کند و برهنه و عریان بر او صدق کند طوافش باطل است.
    • بهجت: طواف در لباس غصبی جایز نیست و در صحت آن تأمل و احتیاط است؛ خصوصاً در ساتر.
    • خامنه‌ای: لباس طواف‌کننده باید غصبی نباشد و طواف با لباس غصبی بنا بر احتیاط واجب باطل است.
    • زنجانی: طواف در لباس غصبی ـ ساتر باشد یا غیر ساتر ـ حرام و بنا بر احتیاط باطل است و لباسی را که در حال طواف واجب می‌پوشند علاوه بر طهارت بنا بر احتیاط مستحب سایر شرایط لباس نمازگزار را داشته باشد.
    • سیستانی، فاضل: بنا بر احتیاط واجب.
    • سبحانی: باید جامه و کفش و دیگر لباس‌های طواف‌کننده مباح باشد بنابراین طواف در جامه و کفش غصبی باطل است.
    • سیستانی، فاضل: این احتیاط واجب نیست.
    • صافی، گلپایگانی: اگر جامه احرام، کفش و یا لباس‌های دیگرِ شخصِ طواف‌کننده غصبی باشد طواف باطل است.
    • نوری: بلکه با لباس غصبی غیر ساتر نیز صحیح نیست.
    • سبحانی: طواف در لباس غصبی صحیح نیست و شرایط لباس نمازگزار باید در آن مراعات شود.


موالات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۷۴
امام خمینی: احتیاط واجب آن است که مراعات موالات عرفیه را در طواف بکند[م۵۷۴ ۱]؛ یعنی در بین دورهای طواف آنقدر طول ندهد که از صورت یک طواف خارج شود.
مراجع دیگر:
    • بهجت: مراعات موالات عرفیه، در غیر موارد عذرِ حاصل بعد از شوط چهارم، لازم است.
    • تبریزی، خویی و سیستانی: مراعات موالات لازم است.
    • خامنه‌ای: بنا بر احتیاط واجب، باید میان اجزاء طواف، موالات عرفی وجود داشته باشد، بدین معنا که میان دورهای طواف به اندازه‌ای فاصله نباشد که آن را از شکل طواف واحد خارج کند، البته اگر بعد از نصف طواف (سه و نیم دور)، آن را برای اقامه نماز و مانند آن قطع کند، اشکال ندارد.
    • زنجانی: به تفصیلی که ذیل مسئله ۶۱۶ به بعد می‌آید رعایت موالات عرفی در طواف واجب، لازم است.
    • سبحانی: هفت شوط طواف و سعی هر کدام یک عمل واحدی است که باید آن را به صورت واحد به جا آورد از این جهت: اولاً نباید آنقدر طول داد که از صورت یک عمل در آید و ثانیاً هفت دور را باید پشت سر هم انجام داد و موالات را حفظ کرد و از خواندن نماز مستحبی در اثنای اشواط و دیگر اعمال که از نظر عرف با موالات سازگار نیست خودداری نمود. لکن برای رفع خستگی استراحت کردن و نشستن و مانند اینها به اندازه‌ای که موالات به هم نخورد چه در طواف و چه در سعی اشکالی ندارد.
    • مکارم: در طواف واجب موالات لازم است و در مستحب شرط نیست.


شروع از حجر الاسود[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۷۴
امام خمینی: (ادامه مسئله قبل) قسم دوم، [از واجبات طواف] ـ چیزهایی است که گفته‌اند داخل در حقیقت طواف است، اگرچه بعضی از آنها نیز شرط است از برای طواف، لیکن در عمل فرقی نمی‌کند و آن هفت چیز است:

اول ـ آنکه ابتدا کند به حجرالاسود؛



مسئله ۵۷۵
امام خمینی: در ابتدا کردن به حجرالاسود، لازم نیست که تمام اجزای بدن طواف‌کننده به تمام اجزای حجرالاسود عبور کند،[م۵۷۵ ۱] بلکه واجب آن است که انسان از حجرالاسود، هر جای آن باشد شروع کند و به همان جا ختم کند.


مراجع دیگر:
    • بهجت، تبریزی، خویی و سیستانی: احوط و اولی این است که تمام بدن خود را بر تمام حجرالاسود بگذراند و برای انجام این احتیاط، کمی قبل از حجر بایستد و نیت کند که طواف را از محاذات واقعی انجام می‌دهم و زاید بر آن، از باب مقدمه علمیه است.
    • خامنه‌ای: و مانعی ندارد از باب احتیاط اندکی زودتر وارد مسیر طواف شود با این نیت که طواف او از مقابل حجرالاسود باشد.
    • سبحانی: در محاذات کافی است که در نظر عرف دقیق بگویند عمل خود را از محاذی حجرالاسود آغاز کرده و با رسیدن به محاذی آن پایان داد. برای این منظور هنگام کثرت جمعیت که مانع از تشخیص محاذات است، لازم است که کمی قبل از رسیدن به حجرالاسود نیت کند که طواف را از محاذات واقعی آغاز می‌کنم و با رسیدن به آن نقطه نیز پایان می‌دهم.
    • صافی، گلپایگانی: طواف را در هر دور واجب است از حجرالاسود شروع کند و به آن ختم کند و چون تحقق این معنا بر وجه حقیقت متعسّر و بلکه متعذّر است، در تحقق آن اکتفا می‌شود به اینکه پیش از رسیدن به حجرالاسود نیت کند و قصد کند که ابتدای طواف در هر دور از محاذی اولین جزء حجر باشد و انتهای آن همان موضعی که واقعاً انتهای دور است باشد و زاید، از باب مقدمه علمیه باشد. و این نیت را در ذهن باقی بدارد تا وقتی که محاذی حَجَر شود و این کافی خواهد بود و با همین نیت هفت دور طواف کند.
    • فاضل: آنچه که برای صحت طواف لازم است، آن است که شروع و ختم طواف نزد عرف از حَجَر و محاذی حَجَر باشد و می‌تواند برای یقین به حصول این معنا از باب مقدمه علمیه کمی قبل از حجر نیت کند و در پایان کمی پس از حجر ختم کند.
    • مکارم: دقت در محاذی بودنِ اجزای بدن با اجزای حجرالاسود لازم نیست همین اندازه که عرفاً محاذات صدق کند کافی است.


مسئله ۵۷۶
امام خمینی: آنچه واجب است آن است که در عرف گفته شود: از حجرالاسود شروع به طواف کرد، و ختم کرد به حجرالاسود؛ چه از ابتدای آن شروع کند، چه از وسطش، چه از آخرش.



مسئله ۵۷۷
امام خمینی: از هر جای حجرالاسود که شروع کرد، باید در دور هفتم به همان جا ختم کند، پس اگر از اولش شروع کرد باید به اولش ختم شود و همچنین اگر از وسط یا آخر شروع کرد باید به همان جا ختم شود.[م۵۷۷ ۱]


مراجع دیگر:
    • خامنه‌ای: و البته می‌تواند اندکی بیش از این مقدار با نیت احتیاط طی نماید تا یقین حاصل کند که در همان نقطه آغاز طواف را پایان داده است.
    • صافی، گلپایگانی: ولی اقوی شروع به طواف است از جزء اول حَجَر.
    • مکارم: این دقت‌ها لازم نیست و محاذات عرفیه با حجرالاسود کافی است.
    • نظر سایر آیات عظام در مسئله ۵۷۵ گذشت.


مسئله ۵۷۸
امام خمینی: در طواف باید به همان طوری که همه مسلمین طواف می‌کنند، از محاذات «حجرالاسود»، بدون دقت‌های صاحبان وسوسه شروع کنند، و در دورهای دیگر، بدون توقف دور بزنند[م۵۷۸ ۱] تا هفت دور تمام شود.


مراجع دیگر:
    • خامنه‌ای: یعنی لازم نیست که در هر دور مقابل حجرالاسود بایستد.
    • زنجانی، مکارم: یعنی توقف لازم نیست.


مسئله ۵۷۹
امام خمینی: گاهی دیده می‌شود که اشخاص نادان در هر دوری که می‌زنند، می‌ایستند و عقب و جلو می‌روند که محاذات را درست کنند و این موجب اشکال است و گاهی حرام است.


پایان دادن به حجر الاسود[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۷۹
امام خمینی: (ادامه مسئله قبل) دوم ـ ختم نمودن هر دوری است به حجرالاسود و این حاصل می‌شود به اینکه بدون توقف هفت دور را ختم کند و در دور هفتم به همان جا که شروع کرده

ختم شود[م۵۷۹ ۱] و لازم نیست در هر دوری بایستد و باز شروع کند و کارهای جهال را نباید بکنند.

مراجع دیگر:
    • بهجت: و این از حیث مطاف کافی است و از حیث طائف در ابتدا کافی است محاذاتِ معظمِ بدنِ شخص، و تمام بدن محاذات آن احوط است و همچنین در ختم محاذات معظم بدن یا تمام بدن با بعضی از حجر، با رعایت وصول به موضع ابتدا موافق احتیاط است.
    • تبریزی، خویی: و در شوط آخر احتیاطاً قدری از حجر بگذرد و زیادی را مقدمه علمیه محسوب دارد.
    • خامنه‌ای: به ذیل مسئله ۵۷۷ مراجعه شود.
    • سبحانی: لازم است که کمی قبل از رسیدن به حجرالاسود نیت کند که طواف را از محاذات واقعی حجر آغاز می‌کنم و با رسیدن به آن نقطه پایان می‌دهم، بنابراین دقت‌های صاحبان وسوسه در پیدا کردن محاذات و توقف و عقب و جلو رفتن جهت احراز محاذات لازم نیست و گاهی چه بسا موجب اشکال در طواف هم می‌شود.

کعبه در سمت چپ باشد[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۷۹
امام خمینی: (ادامه مسئله قبل) سوم ـ آنکه در طواف کردن، خانه کعبه در طرف چپ طواف‌کننده واقع شود.



مسئله ۵۸۰
امام خمینی: لازم نیست در تمامِ حالاتِ طواف، خانه را حقیقتاً به شانه چپ قرار دهد، بلکه اگر در موقع دور زدن به حِجر اسماعیل خانه از طرف چپ قدری خارج شود مانع ندارد، حتی اگر خانه متمایل به پشت شود، لیکن دور زدن به نحو متعارف باشد اشکال ندارد.[م۵۸۰ ۱]


مراجع دیگر:
    • تبریزی، خویی: خانه خدا در جمیع احوالِ طواف، باید در طرف چپ قرار گیرد. پس اگر مقداری این چنین نبود، آن مقدار، از طواف شمرده نمی‌شود. تبریزی در ادامه می‌فرمایند: و میزان در قرار دادن کعبه در طرف چپ، صدق عرفی است و بهتر این است که دقت شود به خصوص در دو دهانه حجر اسماعیل و در نبش‌های خانه خدا که در اینجاها باید مواظب بود که به چپ یا راست منحرف نگردد.
    • زنجانی: در حال طواف، لازم نیست روی طواف‌کننده به طرف جلو و شانه چپ او به سمت خانه کعبه باشد، بنابراین طواف‌کننده می‌تواند درحالی‌که رویش به سوی کعبه است طواف کند، بلکه اگر همان مسیر طواف را عقب عقب برود یا گاهی پشت او به کعبه شود طوافش صحیح است ولی باید در هر حال از حجرالاسود به سمت در خانه طواف نماید؛ پس اگر کودک یا ناتوانی را که طواف می‌دهند در همان مسیر طواف دهند کافی است، هرچند شانه راستش به طرف کعبه باشد.
    • سبحانی: چنین حالتی که لازمه طبیعت طواف است اشکالی ندارد فقط باید مواظب باشد پشت به کعبه یا رو به کعبه نشود.
    • سیستانی: خانه باید در همه حالات طواف در طرف چپ باشد، پس اگر رو به آن کند برای بوسیدن و مانند آن یا فشار جمعیت او را ناچار به پشت کردن یا رو کردن به آن کند، آن مقدار از طواف شمرده نمی‌شود ولی معیار صدق عرفی است و لازم نیست در دو دهانه حجر اسماعیل و در نبش‌های خانه بدن را منحرف سازد.


مسئله ۵۸۱
امام خمینی: اگر در موقع رسیدن به گوشه‌های خانه، شانه از محاذات کعبه خارج شود هیچ اشکالی ندارد، اگر به طور متعارف دور زند، حتی اگر خانه متمایل به پشت شود.[م۵۸۱ ۱]


مراجع دیگر:
    • نظر آیات عظام، در مسئله قبل گذشت.


مسئله ۵۸۲
امام خمینی: گاهی دیده می‌شود که بعضی از نادانان، برای احتیاط، دیگری را وادار می‌کنند که او را طواف دهد و خود طواف‌کننده اختیار را از خود سلب می‌کند و به دست دیگری می‌دهد و تکیه به دست او می‌دهد و او را، آن شخص دیگر با فشار دور می‌دهد، این طواف باطل است[م۵۸۲ ۱] و اگر طواف نساء را این طور به جا آورد، زن‌ها یا مردها بر او حرام خواهند بود.


مراجع دیگر:
    • بهجت: باطل نیست.
    • خامنه‌ای: اگر با اختیار خود می‌رود ولی در اثر فشار جمعیت ممکن است گاهی به جلو یا به این طرف و آن طرف برود مانعی ندارد ولی اگر دیگری او را ببرد به طوری که اراده از او سلب گردد اشکال دارد.
    • زنجانی: اگر با اراده خودش قدم برمی‌دارد طوافش صحیح است.
    • سبحانی: طواف‌کننده می‌تواند با تکیه دادن به دیگری طواف کند، مشروط به اینکه قصدش سلب اراده از خود نباشد و قصد طواف را برای خود حفظ کند.
    • مکارم: این طواف باطل نیست. و در بسیاری از مواقع ازدحام طواف ظاهراً اختیار سلب می‌شود و چون از اول مختاراً این راه را انتخاب می‌کند منافات با اختیار ندارد، اما کارهای افراد نادان بسیار بد و زننده است.


مسئله ۵۸۳
امام خمینی: احتیاط به اینکه خانه در تمام حالاتِ طواف، حقیقتاً به طرف چپ باشد، گرچه خیلی ضعیف است و قابل اعتنا نیست و باید اشخاص جاهل و اهل وسوسه از آن احتراز کنند و به همان ترتیب که سایر مسلمین دور می‌زنند بزنند، لکن اگر شخص عاقل عالمی بخواهد احتیاط کند و قدری شانه را چپ کند، در موقع رسیدن به حجر اسماعیل یا ارکان کعبه به طوری که خلاف متعارف[م۵۸۳ ۱] و موجب انگشت‌نمایی نشود مانع ندارد.[م۵۸۳ ۲]


مراجع دیگر:
    • فاضل: و خلاف تقیه نباشد و موجب...
    • فاضل: احتیاط در ترک آن است.
    • مکارم: بهتر است به جای این‌گونه کارهای غیر متعارف، مانند همه مسلمین طواف کند و حضور قلب داشته باشد و با خداوند راز و نیاز کند.


مسئله ۵۸۴
امام خمینی: اگر به واسطه مزاحمتِ طواف‌کنندگان، مقداری از دور زدن به خلاف متعارف شد؛ مثل آنکه روی طواف‌کننده به کعبه واقع شد یا پشتش واقع شد و یا عقب‌عقب طواف کرد باید آن مقدار را جبران کند و از سر بگیرد.[م۵۸۴ ۱]


مراجع دیگر:
    • زنجانی: چنانچه ذیل مسئله ۵۸۰ گفته شد، طواف در تمام این صورت‌ها صحیح است.
    • سبحانی: چون بازگشت به عقب ممکن نیست، بقیه شوط را بدون نیت برود تا نقطه‌ای برسد که طواف او آسیب دیده و یا محاذی آن برسد و از آنجا شوط را تکمیل کند و اگر آن نقطه و یا محاذی را به دقت به یاد ندارد، بدون نیت به حرکت ادامه دهد و یک بار دیگر از حجرالاسود این شوط را تکرار کند به قصد اینکه هر مقدار قبلاً پیموده را تکمیل کند و تا رسیدن به آن نقطه جزء طواف نباشد.
    • سیستانی: و اگر نتواند در اثر ازدحام برگردد و جبران کند می‌تواند تا حجرالاسود بدون قصد طواف برود و از آنجا شوط را کاملاً اعاده نماید.


مسئله ۵۸۵
امام خمینی: اگر به واسطه کثرت جمعیت، انسان را بدون اختیار خود بردند و دور دادند کفایت نمی‌کند[م۵۸۵ ۱] و باید آن دور را از سر بگیرد، اگرچه خانه هم طرف چپ او بوده.


مراجع دیگر:
    • بهجت: البته با ملاحظه اینکه بردن غیر از سلب اختیار است.
    • تبریزی: مجرد بردن جمعیت موجب بطلان نمی‌شود مادامی که سایر شرایط موجود باشد.
    • خامنه‌ای: به ذیل مسئله ۵۸۲ مراجعه شود.
    • زنجانی: اگر با اراده خودش قدم برمی‌دارد طوافش صحیح است در غیر این صورت مثلاً اگر او را از جا بلند کرده به جلو بردند باید آن مقدار را تدارک کند.
    • سبحانی: مجرد بردن جمعیت موجب بطلان نمی‌شود مشروط بر اینکه نیت کند که خود را در میان جمعیت قرار می‌دهم که طواف کنم و آنچه را بر اثر فشار به جای می‌آورم جزء طواف باشد.
    • سیستانی: اگر به طور کلی اختیار از او سلب شده باشد و در این صورت اگر بتواند آن مقدار را جبران نماید و اگر نتوانست همان‌گونه که در مسئله قبل گفته شد عمل کند و شوط را از سر بگیرد.
    • مکارم: هرگاه با توجه به این امر و با اختیار خود وارد طواف شود و او را ببرند ضرری ندارد.


مسئله ۵۸۶
امام خمینی: در طواف کردن هر طور برود مانع ندارد، می‌تواند آهسته برود و می‌تواند تند برود و می‌تواند بدود و می‌تواند سواره طواف کند یا با دوچرخه طواف کند.[م۵۸۶ ۱] لیکن بهتر آن است که به طور میانه‌روی برود.


مراجع دیگر:
    • زنجانی: لکن در این صورت تا می‌تواند باید خود طواف‌کننده این وسایل را حرکت بدهد و کسی که پیاده طواف می‌کند در حال اختیار باید ایستاده طواف کند.


داخل کردن حجر اسماعیل در طواف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۸۶
امام خمینی: چهارم ـ داخل کردن حِجر اسماعیل(ع) است در طواف؛ و حجر اسماعیل محلی است که متصل به خانه کعبه است و باید طواف‌کننده دور حجر اسماعیل نیز بگردد.



مسئله ۵۸۷
امام خمینی: اگر دور حجر اسماعیل نگردید و [در تمام دورها] از داخل آن طواف کرد، طوافش باطل است و باید اعاده کند.



مسئله ۵۸۸
امام خمینی: اگر عمداً این کار را بکند حکم ابطال عمدی طواف را دارد که گذشت.



مسئله ۵۸۹
امام خمینی: اگر سهواً این کار را بکند حکم ابطال سهوی را دارد.



مسئله ۵۹۰
امام خمینی: اگر در بعضی از دورها حجر اسماعیل را داخل در دور زدن نکرد احتیاط واجب آن است که آن دور را از سر بگیرد[م۵۹۰ ۱] و اعاده کند طواف را، اگرچه ظاهر آن است که اعاده طواف لازم نیست.


مراجع دیگر:
    • بهجت: باید آن دور اعاده شود در صورتی که در ابتدای طواف، نیت طواف بر بیت محض نکرده باشد والاّ اعاده اصل طواف موافق احتیاط است؛ اگرچه عملاً در یک شوط اختصار نماید.
    • تبریزی، خویی و سیستانی: باید آن دور اعاده شود.
    • خامنه‌ای: اگر از داخل حِجر اسماعیل طواف کند و یا از روی دیوار آن بگذرد، طوافش باطل است و باید آن را اعاده کند، و اگر در یکی از دورهای طواف از داخل حجر بگذرد، فقط همان دور باطل است.
    • زنجانی، صافی و گلپایگانی: باید آن دور را اعاده نماید و احوط اعاده کل طواف است بعد از اتمام آن.
    • سبحانی: اگر سهواً و یا از روی جهل به حکم شرعی برخی از دورها را از داخل حجر اسماعیل انجام دهد دو صورت دارد: الف) اگر در همان اثنای طواف متوجه شد باید شوط و یا اشواطی را که به طور غیر صحیح انجام داده تصحیح کند و یا اعاده نماید تصحیح نسبت به اولین دوری که وارد حجر شده و اعاده نسبت به دورهای بعدی و شیوه تصحیح در ذیل مسئله ۵۸۵ بیان شد؛ ب) اگر پس از پایان یافتن عمل طواف متوجه شود در صورتی که ورود به حجر در شوط هفتم رخ داده باشد شیوه تدارک به همان نحو است که گفته شد و اگر شوط آخر درست انجام شد و شوط‌های قبلی اشتباه انجام شده در این صورت نماز طواف را بخواند و با صدق به هم خوردن موالات عرفی طواف دیگری به نیت اعم از اتمام (تصحیح) و اعاده انجام دهد و نماز طواف را به جا آورد.
    • فاضل: اظهر این است که آن شوط را اعاده نماید.
    • مکارم: فقط آن دور باطل می‌شود و چون برگشتن غالباً مشکل است می‌تواند همراه جمعیت برود و نزد حجرالاسود نیت کند و ادامه بدهد.
    • نوری: آن مقدار از شوط را که حجر اسماعیل را داخل در دور زدن نکرده است اعاده کند، چنان‌که اگر کسی از روی دیوار حجر اسماعیل رفته باشد باید شوط را اعاده نماید.


مسئله ۵۹۱
امام خمینی: اگر کسی در بعضی از دورها، از روی دیوار حجر اسماعیل برود، احتیاط آن است که به دستور مسئله قبل عمل کند[م۵۹۱ ۱] و در این فرض نیز به احتیاط واجب کفایت نمی‌کند تمام کردن دور را از آنجایی که از روی دیوار رفته است.[م۵۹۱ ۲]


مراجع دیگر:
    • زنجانی: طواف کند باید احتیاطاً آن دور را از سر بگیرد و بعد از اتمام طواف و خواندن نماز، طواف و نماز آن را اعاده کند.
    • بهجت: اعاده همان جزء از طواف، که به بالا رفتن بر دیوار حجر باطل شده است، لازم می‌باشد.
    • سبحانی: در حکم رفتن در حجر است، بالا رفتن بر دیوار حجر، بنا بر احتیاط.
    • خامنه‌ای: به ذیل مسئله قبل مراجعه شود.
    • مکارم: اگر همان مقدار را اعاده کند کافی است.

طواف کردن بین کعبه و مقام ابراهیم[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۹۱
امام خمینی: (ادامه مسئله قبلی) پنجم ـ بودن طواف است بین خانه کعبه و مقام حضرت ابراهیم(ع) از همه اطراف.[م۵۹۱ ۱]


مراجع دیگر:
  1. * بهجت: لیکن ظاهر این است که طواف در دورتر از این مسافت ـ بیست و شش ذراع و نیم ـ نیز کافی باشد برای کسانی که در این مسافت نتوانند طواف‌کنند یا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتیاط با قدرت و تمکن متعین است و با تحری اوقات خلوت نسبی و عدم تمکن از طواف در حد لازم، اقرب جواز طواف از اقرب به حد است با رعایت اختلاف اطراف در مانع.
    • تبریزی: در صورت امکان بنا بر احتیاط طواف باید در محدوده فاصله بین کعبه و مقام ابراهیم باشد ولی در موارد ازدحام طواف در خارج این محدوده هم کافی است.
    • خامنه‌ای: بنا بر مشهور، طواف باید در فاصله میان کعبه و مقام ابراهیم و در جهت‌های دیگر نیز در همین فاصله انجام شود، اما اقوی آن است که طواف کردن در این فاصله شرط نیست و می‌تواند در خارج از این فاصله و در سایر بخش‌های مسجدالحرام نیز طواف را به جا آورد، به ویژه هنگامی که ازدحام شدید مانع از طواف در آن فاصله باشد، البته بهتر آن است که در صورت عدم ازدحام، در فاصله مذکور طواف کند.
    • خویی: و لیکن ظاهر این است که طواف در دورتر از این مسافت بیست و شش ذراع و نیم نیز کافی باشد؛ خصوصاً برای کسانی که در این مسافت نتوانند طواف کنند یا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتیاط با قدرت و تمکن بهتر است و از این مسئله حکم چهار مسئله بعد هم معلوم می‌شود.
    • زنجانی: یعنی در همه اطراف کعبه، مقدار محلّی که در شرایط عادی می‌توان در آن طواف کرد، همین مقدار است؛ بنابراین در سمت دیوار حجر، محدوده طواف از بیرون دیوار حجر محاسبه می‌گردد نه از خانه کعبه، و کسی که نمی‌تواند و یا برای او مشقت شدید دارد که در محدوده، طواف کند، نایب می‌گیرد و اگر از آن هم معذور است می‌تواند در فاصله دورتر طواف کند و رعایت الاقرب فالاقرب لازم نیست؛ ولی در ایامی از سال ـ مانند ایام شلوغ حج و ماه رمضان ـ که محدوده مقام با ازدحام جمعیت روبه‌روست و طواف کردن در این محدوده، در شب و روز برای معمول مردم، مشقت شدید دارد، طواف در فاصله دورتر صحیح است، هرچند برای شخص او طواف کردن در محدوده، مشقت نداشته باشد و فرقی بین طواف عمره و حج، و یا طواف واجب و مستحب نیست و احکام چند مسئله بعد، مربوط به شرایط عادی است که محدوده طواف، توسعه ندارد.
    • سبحانی: یعنی در شعاع تقریباً ۱۲ متر.
    • سیستانی: ولی بعید نیست که در بیش از مقدار ذکر شده هم ـ هرچند که کراهت دارد ـ طواف جایز باشد؛ خصوصاً برای کسی که در فاصله ذکر شده توانایی طواف را ندارد یا موجب حرج و مشقت زیاد برای او می‌شود و در صورت توانایی رعایت احتیاط اولی است و از این جا حکم مسائل بعد نیز روشن می‌شود.
    • صافی، گلپایگانی: با عدم تمکن از طواف در محدوده به خاطر ازدحام، طواف از پشت مقام به شرط اتصال به جمعیت طواف‌کننده کافی است.
    • فاضل: ولی چنانچه ضرورت عرفی اقتضا کند، طواف در خارج از محدوده، با رعایت الأقرب فالأقرب صحیح است.
    • مکارم: رعایت این شرط لازم نیست ولی بهتر است.
    • نوری: اقوی این است که در طواف، همین قدر که «طواف دور خانه خدا» صدق کند کافی است و مراعات اینکه طواف بین خانه خدا و مقام ابراهیم است لازم نیست و مستحب است.


مسئله ۵۹۲
امام خمینی: مراد از اینکه: طواف بین کعبه و مقام باشد، آن است که ملاحظه شود مسافتی را که میان خانه و مقام ابراهیم است و در همه اطراف خانه کعبه، طواف‌کننده از آن مقدار دورتر نباشد از خانه کعبه (و ما بین مقام و خانه چنانچه گفته‌اند تقریباً بیست و شش ذراع و نصف است) پس در همه اطراف باید همین قدر بیشتر دور نباشد.



مسئله ۵۹۳
امام خمینی: اگر شخص از پشت مقام ابراهیم طواف کند[م۵۹۳ ۱] که مقام ابراهیم هم داخل در طوافش شود طوافش باطل است و باید اعاده کند.[م۵۹۳ ۲]


مراجع دیگر:
    • زنجانی: یعنی تمام اشواط طواف را پشت مقام ابراهیم طواف کند.
    • نظر آیات عظام در ذیل مسئله قبل گذشت.
    • تبریزی: اگر ازدحام بوده و طواف در فاصله بین کعبه و مقام ابراهیم میسور نبود، طوافی که انجام داده صحیح است و اعاده ندارد.
    • سبحانی: اگر به جهت ازدحام، طواف در فاصله یاد شده موجب حرج و مشقت باشد، طواف در خارج محدوده با ملاحظه الاقرب فالاقرب صحیح است و صبر کردن تا اینکه مطاف خلوت شود لازم نیست هرچند موافق احتیاط است.


مسئله ۵۹۴
امام خمینی: اگر بعضی از دورها را از پشت مقام طواف کند باید آن دور را با اعاده همان جزء تمام کند[م۵۹۴ ۱] و احوط آن است که طواف را هم اعاده کند اگرچه ظاهراً اعاده لازم نباشد، بلکه بعید نیست کفایت اعاده همان جزء.


مراجع دیگر:
    • زنجانی: آن مقدار که از مطاف خارج بوده و بعد از آن تا در شوط بعد به همان مکانی که از مطاف خارج شده برسد، باطل است، بنابراین اگر این اشکال در شوط هفتم پیش آمده باید از جایی که از مطاف خارج شده تا حجرالاسود را اعاده کند و اگر در یکی از اشواط قبل رخ داده باید یک دور کامل دیگر بزند تا طوافش تکمیل شود؛ و در هر حال، اعاده همان جزء کفایت نمی‌کند.
    • سبحانی: اگر طواف‌کننده بدون عذر از پشت مقام ابراهیم طواف کرد، طواف او باطل است و اگر بعضی دورها را از آنجا عبور کرد، اگر محل تصحیح در اثنا باقی است باید در همان دور تصحیح نماید و اگر محل آن گذشته ، باید بعد از خواندن نماز طواف باطل شده و فوت موالات، طواف خود را از سرگیرد و اگر اعمال مترتبه را نیز انجام داده، آنها را نیز بیاورد.


مسئله ۵۹۵
امام خمینی: چون در طرف حجر اسماعیل محل طواف تنگ می‌شود[م۵۹۵ ۱]، زیرا که مقدار حِجْر از آن کاسته می‌شود و چنانچه گفته‌اند تقریباً شش ذراع و نیم برای محل طواف باقی می‌ماند باید در طواف از آن جانب بیشتر از شش ذراع و نیم دور نشود.


مراجع دیگر:
    • زنجانی، سبحانی، صافی، فاضل و گلپایگانی: در طرف حجر فاصله از دیوار حجر محاسبه می‌شود.


مسئله ۵۹۶
امام خمینی: اگر از جانب حجر اسماعیل بیشتر از شش ذراع و نیم[م۵۹۶ ۱] در دور زدن دور شد اظهر آن است که آن جزء را اعاده کند و از مطاف دور بزند.
مراجع دیگر:
    • زنجانی، سبحانی، صافی، فاضل و گلپایگانی: به ذیل مسئله ۵۹۵ مراجعه شود.

بیرون بودن طواف‌کننده از آنچه کعبه محسوب می‌شود[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۵۹۶
امام خمینی: (ادامه مسئله قبل) ششم ـ خروج طواف‌کننده است از خانه و آنچه از آن محسوب است.



مسئله ۵۹۷
امام خمینی: در اطراف دیوار خانه، یک پیش‌آمدگی است که آن را شاذروان گویند و آن جزو خانه کعبه است و طواف‌کننده باید آن را هم داخل قرار دهد.[م۵۹۷ ۱]


مراجع دیگر:
    • زنجانی: به این معنی که اگر از روی شاذروان طواف کند، آن مقدار از طوافش باطل است، و باید مطابق ذیل مسئله ۵۹۴ طوافش را تکمیل کند و همچنین است حکم مسئله بعد.


مسئله ۵۹۸
امام خمینی: اگر کسی در بعضی از احوال به واسطه کثرت جمعیت یا غیر آن بالای شاذروان برود و دور بزند آن مقدار که دور زده باطل است[م۵۹۸ ۱] و باید اعاده کند.


مراجع دیگر:
    • تبریزی، خویی: و احتیاط این است که آن مقدار را تدارک نموده و طواف خود را تمام، سپس طواف را اعاده نماید.
    • سبحانی: باید آن مقدار را اعاده کند و چه بهتر که پس از اتمام طواف و خواندن نماز آن را نیز اعاده نماید.
    • صافی: حکم راه رفتن روی دیوار حجر را دارد که حکم آن گذشت.
    • مکارم: امروز شاذروان طوری ساخته شده که عملاً طواف روی آن ممکن نیست و در صورت امکان احتیاط در ترک آن است.


مسئله ۵۹۹
امام خمینی: دست به دیوار خانه کعبه گذاشتن، در آنجایی که شاذروان است جایز است و به طواف ضرر نمی‌رساند،[م۵۹۹ ۱] گرچه احتیاط مستحب در ترک آن است.


مراجع دیگر:
    • بهجت، سبحانی: احوط آن است که در اثنای طواف دست خود را دراز نکند از طرف شاذروان به دیوار خانه به جهت استلام ارکان یا غیر آن و همچنین دست بر روی دیوار حجر نگذارد و اگر بخشی از شوط را با همین حالت انجام دهد به احتیاط واجب آن مقدار را اعاده کند و چون عقب رفتن مشکل است راه خود را به حجرالاسود ادامه دهد و از آنجا شوط را آغاز کند، هر مقدار را که قبلا صحیح انجام داده بدون نیت طواف برود بقیه را به قصد تکمیل شوط ناتمام به جا آورد.
    • زنجانی: بلکه طواف کردن در حال بوسیدن کعبه نیز جایز است، گرچه...
    • صافی، فاضل، گلپایگانی و نوری: بنا بر احتیاط واجب جایز نیست و باید همان قسمت را اعاده کند.


مسئله ۶۰۰
امام خمینی: در حال طواف، دست گذاشتن روی دیوار حجر اسماعیل جایز است[م۶۰۰ ۱] و به طواف ضرر نمی‌رساند، گرچه احتیاط مستحب در ترک است.
مراجع دیگر:
    • بهجت، سبحانی: به ذیل مسئله قبل مراجعه شود.
    • فاضل، صافی و گلپایگانی: بنا بر احتیاط واجب جایز نیست و باید همان قسمت را اعاده کند.
    • نوری: جایز نیست و باید همان قسمت را اعاده نماید.

دور زدن هفت شوط[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۶۰۰
امام خمینی: (ادامه مسئله قبل) هفتم ـ آنکه هفت شوط یعنی هفت دفعه دور بزند نه کمتر و نه زیادتر.



مسئله ۶۰۱
امام خمینی: اگر از روی عمد، طواف‌کننده از اول قصد کند کمتر از هفت دور به جا آورد و یا بیشتر به جا آورد، طوافش باطل است[م۶۰۱ ۱] اگرچه به هفت دور تمام کند و احتیاط واجب آن است که اگر از روی ندانستن حکم بلکه از روی سهو و غفلت باشد طواف را اعاده کند.[م۶۰۱ ۲]


مراجع دیگر:
    • تبریزی: بنا بر احتیاط اصل طواف باطل است.
    • خویی: با فرض تحقق قصد قربت طواف او صحیح است.
    • گلپایگانی: بنا بر احتیاط در هر حال طوافش باطل است.
    • بهجت، زنجانی: اشکال ندارد اگر به هفت دور تمام کند.
    • تبریزی، سیستانی و فاضل: در صورت ندانستن مسئله و در صورت سهو و غفلت، چنانچه به هفت دور تمام کند، اعاده طواف لازم نیست گرچه احتیاط مستحب اعاده آن است.
    • خویی: متعرض این مسئله نشده‌اند.
    • سبحانی: اگر از روی سهو و غفلت و یا عدم آگاهی از حکم شرع با چنین قصدی وارد طواف شود اگر در دور هفتم ختم کند طواف او صحیح است و اگر در کمتر از هفت دور طواف کند و تا موالات به هم نخورده متوجه شود و آن را تکمیل کند طواف او نیز صحیح است والاّ احتیاطاً طواف قبل را تکمیل کند و نماز آن را بخواند سپس طواف و نماز را اعاده کند و می‌تواند یک طواف به نیت اعم از اتمام و تمام به جا آورد و بعید نیست که در صورت فوت موالات اعاده مطلقاً کافی باشد و اگر در بالاتر از هفت شوط به پایان برساند طواف او نیز صحیح است و مضر نیست مشروط بر اینکه از نخست تصمیم به اطاعت امر الهی داشته باشد و تصور می‌کرد که کاهش و افزایش مضر نیست.


مسئله ۶۰۲
امام خمینی: اگر در اثنای طواف،[م۶۰۲ ۱] از قصد هفت دور آوردن برگردد به قصد زیادتر آوردن یا کمتر آوردن، از آنجا که این قصد را کرده و هرچه به این عمل کرده باطل است و باید اعاده کند[م۶۰۲ ۲] و اگر با این قصد زیادتر آورد[م۶۰۲ ۳] اصل طواف باطل می‌شود.


مراجع دیگر:
    • زنجانی: از روی علم و عمد... .
    • تبریزی: بنا بر احتیاط اصل طواف باطل می‌شود، اگر از روی علم و عمد، قصد زیادتر آوردن یا کمتر آوردن را کرده باشد.
    • خویی: اگر قصد قربت مختل شود اصل طواف اشکال پیدا می‌کند.
    • سبحانی: طواف او باطل است.
    • سیستانی، فاضل، گلپایگانی و نوری: بنا بر احتیاط اصل طواف باطل می‌شود.
    • مکارم: احتیاط آن است که طواف را به نیت صحیح تمام کرده و بعد اعاده کند.
    • بهجت: آنچه که مصادف با نیت زیاده بوده است، باطل می‌باشد.
    • زنجانی: و یا در کمتر از هفت شوط، طواف را رها کند به نحوی که موالات اجزاء سابق از بین برود اصل طواف، باطل می‌شود؛ و اگر عدول از قصد هفت شوط، از روی سهو یا جهل باشد آنچه با این نیت، انجام داده صحیح است، مگر بیشتر از هفت شوط طواف کرده باشد.
    • سبحانی: و اگر از روی غفلت و سهو و یا عدم آگاهی از حکم شرعی باشد حکم آن در مسئله قبل گذشت.


مسئله ۶۰۳
امام خمینی: اگر از اول قصد کند که هشت دور به جا آورد، لیکن قصدش آن باشد که هفت دور آن طواف واجب باشد و یک دور قدم زدن دور خانه برای تبرک یا مقصد دیگر باشد طواف او صحیح است.



مسئله ۶۰۴
امام خمینی: اگر گمان کند که یک دور نیز مستحب است همان طور که هفت دور مستحب است و قصد کند که هفت دور واجب را بیاورد و یک دور مستحب هم دنبال آن بیاورد طواف او صحیح است.



مسئله ۶۰۵
امام خمینی: اگر بعد از طواف واجب که هفت دور است به خیال آنکه یک دور نیز مستحبی جداگانه است هشت دور به جا آورد طوافش صحیح است.



مسئله ۶۰۶
امام خمینی: اگر کم کند از طواف واجب، چه یک دور یا کمتر یا بیشتر از یک دور از روی عمد، واجب است آن را اتمام کند[م۶۰۶ ۱] و اگر نکند حکمش حکم کسی است که طواف را عمداً ترک کرده ـ که در مسائل فصل چهارم گذشت ـ به احتیاط واجب[م۶۰۶ ۲] و حکم جاهل به مسئله حکم عالم است.[م۶۰۶ ۳]


مراجع دیگر:
    • تبریزی، خویی: هرگاه طواف‌کننده پیش از تجاوز از نصف طواف، بدون عذر از مطاف خارج شود، اگر موالات عرفیه از او فوت شود طوافش باطل و اعاده‌اش لازم است و چنانچه موالات فوت نشود یا خروجش بعد از تجاوز نصف باشد، احتیاط این است که آن طواف را تمام نموده سپس اعاده کند.
    • زنجانی، صافی: اگر به قصد هفت شوط، مشغول طواف واجب شود و آن را ناقص بگذارد باید قبل از فوت موالات، آن را اتمام کند و اگر نکند طوافش باطل می‌شود.
    • سبحانی: اگر موالات به هم نخورده آن را تمام کند و اگر موالات به هم خورده است طواف را تمام کند و نماز به جا آورد سپس طواف را از سر بگیرد و نماز آن را نیز بخواند و اگر هیچ‌کدام را انجام ندهد بسان کسی خواهد بود که عمداً طواف را که رکن است را ترک کرده باشد.
    • سیستانی: اگر طواف‌کننده در طواف واجب بی‌دلیل طواف خود را قطع کرد به این معنی که از مطاف خارج شود و مشغول به کاری شود که عرفاً صدق کند طوافش را قطع کرده است پس اگر قبل از تمام نمودن شوط چهارم باشد، طواف باطل است و باید آن را دوباره انجام دهد و اگر بعد از آن باشد، احتیاط واجب این است که آن را تمام کند و دوباره انجام دهد. مگر اینکه فوت موالات شود که می‌تواند از سر بگیرد.
    • مکارم: اگر قبل از فوت موالات اتمام کند صحیح است.
    • بهجت، تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، سیستانی و نوری: بلکه بنا بر اظهر.
    • زنجانی، سبحانی: جهل به مسئله، حکم سهو را دارد، که حکم آن در مسئله ۶۰۸ خواهد آمد.


مسئله ۶۰۷
امام خمینی: اگر بعد از کم کردن از طواف کارهای بسیاری کند[م۶۰۷ ۱] که موالات فوت شود حکمش حکم قطع طواف است که می‌آید.


مراجع دیگر:
    • زنجانی، مکارم: یا فاصله زیادی بدهد.


مسئله ۶۰۸
امام خمینی: اگر سهواً[م۶۰۸ ۱] از طواف کم کند، پس اگر تجاوز از نصف کرده باشد اقوی آن است که از همان جا تمام کند طواف را در صورتی که فعل کثیر نکرده باشد، والاّ احتیاط واجب اتمام و اعاده است.[م۶۰۸ ۲]


مراجع دیگر:
    • بهجت: اگر سهواً از طواف کم کرده پس تمام کردن آن در صورت تجاوز از نصف؛ یعنی با تمام شدن چهار شوط علی الأحوط، و از سرگرفتن آن در صورت عدم، خالی از وجه نیست.
    • تبریزی: نظرشان عیناً مانند خویی در حکم ذیل است، الاّ اینکه معظم‌لّه در مقدار فراموش شده که اگر بیش از یک و کمتر از چهار باشد به جای عبارت: «بایستی برگشته» می‌فرمایند: بنا بر احتیاط بایستی برگشته و کمبود را شخصاً به جا آورد و پس از به جا آوردن، کمبود طواف را اعاده نماید و همچنین اگر مقدار فراموش شده چهار یا بیش از چهار شوط باشد احوط اتمام سپس اعاده است.
    • خویی: هرگاه مقداری از طواف را سهواً کم کند، اگر پیش از فوت موالات یادش آمد و از مطاف بیرون نرفته باشد کمبود را به جا آورد و طوافش صحیح خواهد بود و چنانچه پس از فوت موالات یا بیرون رفتن از مطاف یادش بیاید و مقدار فراموش شده یک شوط باشد یک شوط را به جا آورد و طوافش صحیح است و چنانچه شخصاً نتواند کمبود را انجام دهد، باید دیگری را نایب بگیرد که آن شوط را به جا آورد و چنانچه مقدار فراموش شده بیش از یک و کمتر از چهار شوط باشد بایستی برگشته و کمبود را شخصاً به جا آورد و بهتر این است که پس از به جا آوردن کمبود طواف را اعاده نماید و اگر مقدار فراموش شده چهار یا بیش از چهار شوط باشد احوط اتمام سپس اعاده است.
    • زنجانی: اگر سهواً یا به خاطر ندانستن مسئله، مقداری از طواف را ترک کند یا آن را به شکل باطل انجام دهد هر وقت متذکر شود طواف را تکمیل می‌کند، هرچند از نصف طواف نگذشته باشد یا موالات از بین رفته باشد و اعاده اعمال بعدی لازم نیست.
    • سبحانی: اگر از روی غفلت و فراموشی کمتر از هفت مرتبه کعبه را دور بزند اگر پیش از آنکه موالات به هم بخورد به خاطر بیاورد باید باقیمانده را به جا آورد و اگر پس از به هم خوردن موالات توجه کند هرگاه آنچه آورده کمتر از سه و نیم شوط باشد طواف را از سر بگیرد و اگر بیش از آن باشد باقیمانده را به جا آورد و بهتر است علاوه بر آن طواف و نماز آن را اعاده کند.
    • سیستانی: در صورتی که از روی اشتباه یا فراموشی، بعضی از شوط‌های طواف یا قسمتی از یک شوط را انجام نداده باشد، پس اگر پیش از فوت موالات عرفی به یادش آمد، باقیمانده آن را به جا آورد و طواف صحیح است و اگر پس از آن باشد، در صورتی که مقدار فراموش شده، یک یا دو یا سه شوط باشد، آن را به جا آورد و طواف باز هم صحیح است... و در صورتی که مقدار فراموش شده بیش از سه شوط باشد، بنا بر احتیاط واجب باقیمانده را به جا آورد و طواف را اعاده کند.
    • صافی، گلپایگانی: اگر چهار دور تمام شده باشد لازم است طواف را تمام کند و اگر کمتر از نصف باشد اعاده نماید و در فاصله بین ۵/۳ تا چهار دور احتیاط در تکمیل اشواط و اعاده است.
    • فاضل، مکارم: بلکه حتی در صورت فوت موالات نیز وظیفه‌اش اتمام است و احتیاط لازم نیست.


مسئله ۶۰۹
امام خمینی: اگر سهواً کم کرده و تجاوز از نصف نکرده طواف را اعاده نماید،[م۶۰۹ ۱] لکن سزاوار نیست ترک احتیاط در همه موارد سهو، به تمام کردن طواف ناقص و اعاده کردن.


مراجع دیگر:
    • نظر آیات عظام در مسئله قبل گذشت.
    • مکارم: اگر موالات به هم نخورده، می‌تواند آن را تکمیل کند، وگرنه باید از نو شروع کند.


مسئله ۶۱۰
امام خمینی: اگر متذکر نشود که ناقص کرده است طواف را مگر بعد از مراجعت به وطن خود، احتیاط آن است که خودش برگردد[م۶۱۰ ۱] و اگر نتوانست یا مشکل بود مراجعت، نایب بگیرد.[م۶۱۰ ۲]


مراجع دیگر:
    • بهجت: و اگر متذکر نشود مگر بعد از مراجعت به وطن خود، پس نایب می‌گیرد.
    • تبریزی، خویی، صافی، فاضل و گلپایگانی: باید برگردد.
    • سبحانی: اگر بتواند باید برگردد و اگر نصف طواف را انجام نداده، باید طواف را اعاده کند و اگر نیمه اول آن را انجام داده بنا بر احتیاط اتمام و اعاده کند و اگر خود نمی‌تواند، نایب بگیرد و نایب نیز باید علاوه بر اتمام طواف و انجام نماز، مجدداً طواف و نماز را اعاده کند و علاوه بر نماز طواف نایب، خودش نیز هر کجا هست نماز طواف را بخواند.
    • سیستانی: اگر نتواند باقیمانده را خود به جا آورد، اگرچه به این علت باشد که پس از رجوع به وطن یادش آمده دیگری را نایب خود قرار دهد و به هر حال نماز طواف را باید خودش هر جا هست بعد از طواف نایب بخواند.
    • صافی، گلپایگانی: و در این صورت نیز بنا بر احتیاط واجب هدی بفرستد و احوط آن است که شتر باشد.
    • مکارم: و احتیاط آن است یک گوسفند در مکه قربانی کند و اگر نتوانست در شهر خودش قربانی کند.


مسئله ۶۱۱
امام خمینی: در طواف واجب، قران جایز نیست؛ یعنی جایز نیست طواف واجب را با طواف دیگر دنبالِ هم آورد، بدون آنکه بین دو طواف، نماز طواف فاصله شود[م۶۱۱ ۱] و در طواف مستحب مکروه است.


مراجع دیگر:
    • زنجانی: خواه طواف دوم، واجب باشد یا مستحب، و این کار، طواف را باطل می‌کند، ولی اعاده احتیاطی طواف، قران نیست و مبطل طواف نیز نمی‌باشد.
    • صافی، گلپایگانی: بنا بر احتیاط واجب سبب بطلان طواف می‌شود.


مسئله ۶۱۲
امام خمینی: اگر زیاد کند دوری را ـ یا کمتر یا بیشتر از دور ـ بر طواف، و قصدش آن باشد که زیاده را جزو طوافِ دیگر قرار دهد، داخل در قران میان دو طواف است که حرام است.[م۶۱۲ ۱]


مراجع دیگر:
    • بهجت: اگر طواف دیگر را به آخر نرساند، نه زیادی در طواف است و نه قران.
    • تبریزی: اگر قصد جزئیت زیادی را برای طواف دیگر بنماید و اتفاقاً نتواند طواف دیگر را به آخر برساند، در این صورت نه زیادی است و نه قران، ولی گاهی طواف در این صورت به جهت عدم تحقق قصد قربت باطل می‌شود و آن در صورتی است که مکلف هنگام شروع به طواف یا در اثنای آن، با اینکه می‌داند قران حرام و مبطل طواف است آن را قصد نماید که قصد قربت با قصد حرام جمع نمی‌شود، هرچند از باب اتفاق آن حرام انجام نشود.
    • خویی، زنجانی: اگر طواف دوم کمتر از هفت شوط باشد داخل در قران نیست، بلی اگر از ابتدا قصد هفت شوط دارد و می‌داند قران مبطل است دیگر قصد قربت در طواف اول از او متمشی نمی‌شود.
    • سبحانی، سیستانی: اگر طواف دوم را تمام نکند قران نیست ولی اگر قصد قران را داشته باشد با علم به اینکه مبطل است قصد قربت محقّق نمی‌شود و طواف باطل است.
    • مکارم: ولی طواف اول باطل نیست، مگر از آغاز چنین قصدی داشته باشد، که در این صورت صحیح بودن طواف اول نیز مشکل است.


مسئله ۶۱۳
امام خمینی: در فرض سابق، اگر از اول قصد داشته یا در اثنای طواف قصد زیاده کرده باشد، احتیاط واجب آن است که طواف اول را اعاده کند[م۶۱۳ ۱] و اگر بعد از تمام شدن، قصد به جا آوردن طواف دیگر برای او حادث شد و به دنبال طواف اول، زیاده را آورد، اقوی صحّت طواف اول است و احوط اعاده است.[م۶۱۳ ۲]


مراجع دیگر:
    • بهجت: کلام ایشان مطلق است و تفاوتی بین اینکه از ابتدا قصد اضافه کردن را داشته باشد یا در اثنا، نگذاشته‌اند.
    • زنجانی: اگر از ابتدا یا اثنا قصد زیاد کردن طواف کامل دیگری بنماید هرچه با این قصد طواف کند باطل است. و اگر بعد از تمام شدن...
    • سیستانی: اگر از ابتدا قصد قران داشته باشد باطل است.
    • گلپایگانی: بنا بر احتیاط واجب سبب بطلان طواف می‌شود، چه از اول این قصد را داشته باشد و یا در بین آن و یا آخر آن.
    • تبریزی، خویی: بلکه در فرض اتیان به طواف کامل، اظهر بطلان طواف اول است مطلقاً.
    • زنجانی: مگر آنکه این کار باعث فوت موالات بین طواف واجب و نمازش شود.
    • سبحانی: اگر از اول و یا در اثنا یا در پایان طواف در این تصمیم عامد باشد طواف باطل است ولی نماز آن را احتیاطاً بخواند لکن باید بعد از فوت موالات طواف و نماز آن را اعاده کند و در هر صورت اکتفا به طواف اولی نکند.
    • سیستانی: اگر طواف دوم را تمام کند طواف اول باطل است.
    • صافی، گلپایگانی: احتیاط آن است که نماز طواف را بخواند و بعد اصل طواف و نماز آن را اعاده کند.


مسئله ۶۱۴
امام خمینی: اگر سهواً زیاد کند بر هفت دور، پس اگر کمتر از یک دور است قطع کند آن را و طوافش صحیح است و اگر یک دور یا زیادتر است، احوط[م۶۱۴ ۱] آن است که هفت دور دیگر را تمام کند به قصد قربت، بدون تعیین مستحب یا واجب و دو رکعت نماز قبل از سعی و دو رکعت بعد از سعی بخواند و دو رکعت اول را برای فریضه قرار دهد بدون آنکه تعیین کند برای طواف اول یا طواف دوم است.[م۶۱۴ ۲]


مراجع دیگر:
    • زنجانی: واجب است که...
    • سبحانی: بنا بر احتیاط واجب آن را به هفت دور برساند و بعد از اتمام، دو رکعت نماز به عنوان طواف واجب و بعد از سعی دو رکعت هم برای طواف مستحب به جا آورد. نیت هفت دور دوم فقط به قصد قربت و مطلوبیت باشد نه واجب و نه مستحب اگرچه ظاهر این است که هفت دور دوم طواف واجب محسوب می‌شود و نماز آن بعد از طواف است و هفت دور اول مستحب و نماز آن بعد از سعی.
    • سیستانی: اگر از روی اشتباه چیزی بر شوط‌های طواف خود بیافزاید، پس اگر بعد از رسیدن به رکن عراقی یادش آمد، مقدار افزوده را تا یک طواف کامل به اتمام برساند و احتیاط واجب این است که طواف دوم را در این هنگام به قصد قربت بدون اینکه واجب یا مستحب بودن آن را قصد کند به اتمام برساند، و پس از آن چهار رکعت نماز بخواند و احتیاط مستحب این است که بین آنها فاصله‌ای بیندازد؛ به این معنا که دو رکعت قبل از سعی جهت طواف واجب به جا آورد و دو رکعت پس از سعی جهت طواف مستحبی به جا آورد. و همچنین است بنا بر احتیاط واجب اگر پیش از رسیدن به رکن عراقی یادش بیاید.
    • صافی، گلپایگانی: این احتیاط مستحب است.
    • بهجت: احتیاط در این است که دو رکعت فریضه قبل از سعی به جا آورد و دو رکعت نافله را می‌تواند بعد از سعی به جا آورد.
    • خویی: حکم نماز طواف در مناسک ایشان مذکور نیست.
    • فاضل: و احتیاط مستحب آن است که دو رکعت نماز بعد از سعی برای غیر فریضه انجام دهد.


حکم قطع طواف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۶۱۵
امام خمینی: جایز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوی کراهت قطع طواف واجب است بدون عذر و به مجرد خواهش نفس[م۶۱۵ ۱]، و احوط قطع نکردن آن است؛ به این معنی که قطع نکند به طوری که ترک بقیه را کند تا موالات عرفیه به هم بخورد.


مراجع دیگر:
    • بهجت: احوط عدم قطع طواف واجب است؛ یعنی ترک بقیه آن، به نحوی که موالات عرفیه فوت شود بدون عذر و به مجرد خواهش نفس.
    • خامنه‌ای: قطع طواف مستحبی و حتی طواف واجب، جایز است؛ هرچند احوط آن است که طواف واجب را به اندازه‌ای که عرفاً موالات از میان برود، قطع نکند.
    • خویی: قطع طواف و سعی جایز نیست.
    • زنجانی: قطع عمدی طواف واجب در غیر موارد خاصه، جایز نیست؛ و مراد از قطع در این مسئله و اکثر مسائل بعدی این است که طواف‌کننده با ایجاد فاصله یا انجام کارهای زیاد، موالات عرفیه بین اشواط را از بین ببرد. موارد خاصه عبارتند از: استراحت، وضو و غسل و تیمم، آب کشیدن بدن یا لباس، تنگی وقت نماز واجب یا نماز وتر یا نماز جماعت، رسیدن به نماز اول وقت، برآوردن احتیاج دیگری، بیماری، عیادت بیمار، و هر کاری که مطلوب شارع مقدس است و وقت آن می‌گذرد مانند تطهیر مسجد و تشییع جنازه مؤمن. در تمام مواردی که طواف را رها می‌کند اگر موالات از بین نرفته باید آن را تکمیل کند و اگر از بین رفته به حکم قطع طواف که در مسائل بعدی می‌آید رفتار نماید.
    • سبحانی: قطع طواف واجب بدون عذر جایز نیست.
    • سیستانی: قطع طواف واجب برای کاری ضروری بلکه بنا بر اظهر قطع آن مطلقاً گرچه برای کاری یا ضرورتی نباشد جایز است.
    • صافی، گلپایگانی: طواف واجب را نباید بدون عذر قطع کند.
    • فاضل: احتیاط مستحب آن است که قطع نکند، ولی چنانچه به هر جهت قطع کرد و از نو یک طواف کامل انجام داد، مجزی و صحیح است، هرچند موالات به هم نخورده، و فرقی نیست که دور دوم را مثلاً رها کند یا غیر آن را.


مسئله ۶۱۶
امام خمینی: اگر بدون عذر طواف را قطع کرد، احوط[م۶۱۶ ۱] آن است که اگر چهار دور به جا آورده[م۶۱۶ ۲] باشد طواف را تمام کند و بعد اعاده کند و این در صورتی است که منافی به جا آورده باشد حتی مثل زیاد فاصله دادن که موالات عرفیه به هم بخورد.


مراجع دیگر:
    • بهجت: احوط بلکه اقوی استیناف آن است هرچند که چهار شوط به جا آورده باشد.
    • تبریزی، خویی: هرگاه طواف‌کننده پیش از تجاوز از نصف طواف، بدون عذر از مطاف خارج شود، اگر موالات عرفیه از او فوت شود طوافش باطل و اعاده‌اش لازم است و چنانچه موالات فوت نشود یا خروجش بعد از تجاوز نصف باشد، احتیاط این است که آن طواف را تمام نموده سپس اعاده کند.
    • زنجانی: باید طواف را از سر بگیرد و احتیاط مستحب در آن است که اگر قطع بعد از نیمه شوط چهارم بوده، قبل از اعاده، طواف قبلی را تکمیل کرده نماز آن را بخواند.
    • گلپایگانی: اقوی آن است که در این صورت اگر چهار دور به جا آورده باشد، طواف را تمام کند و بعد احتیاطاً اعاده کند.
    • نظر سایر آیات عظام در این مسئله و مسئله بعد، در ذیل مسئله ۶۰۶ گذشت.
    • سبحانی، مکارم: اگر از نصف تجاوز کرده...


مسئله ۶۱۷
امام خمینی: اگر طواف را قطع کند[م۶۱۷ ۱] و منافی به جا نیاورده باشد، اگر برگردد و تمام کند طواف صحیح است.


مراجع دیگر:
    • زنجانی: و موالات به هم نخورده باشد، باید قبل از فوت موالات آن را کامل کند.


مسئله ۶۱۸
امام خمینی: اگر در بین طواف عذری برای اتمام آن پیدا شد[م۶۱۸ ۱]؛ مثل مرض یا حیض یا حدث بی‌اختیار[م۶۱۸ ۲] پس اگر بعد از تمام شدن چهار دور بوده، بعد از رفع عذر برگردد[م۶۱۸ ۳] و از همان جا تمام کند و اگر قبل از آن بوده[م۶۱۸ ۴]، طواف را اعاده کند و احتیاط مستحب در فرض اول در غیر حیض آن است که اتمام کند و اعاده نماید.


مراجع دیگر:
    • زنجانی: قطع طواف واجب به جهت عذر چند صورت دارد: ۱.قطع طواف به خاطر حدث اصغر یا اکبر (جنابت و حیض) حکم آن ذیل مسئله ۵۴۹ گذشت؛ ۲.قطع طواف برای عروض بیماری در اثنای طواف: اگر قبل از نصف (سه و نیم شوط) قطع کرد، باید خودش و اگر نمی‌تواند نایبش آن را از سر بگیرد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم قطع کرده باید بدون تأخیر برای تکمیل طواف، نایب بگیرد و کافی است والاّ باطل می‌شود و باید آن را از سر بگیرد و اگر بین نیمه و پایان شوط چهارم بود باید بدون تأخیر برای تکمیل آن نایب بگیرد و همچنین خودش و اگر نمی‌تواند نایبش یک طواف کامل به جا آورد؛ ۳.قطع طواف برای استراحت یا تطهیر بدن و لباس یا مسجد یا برای تنگی وقت نماز یا رسیدن به نماز اول وقت یا شرکت در نماز جماعت، در تمام این موارد پس از رفع عذر طواف قبلی را هرچند کمتر از نصف باشد تکمیل می‌کند؛ ۴.قطع طواف به جهت موانع خارجی مانند تشکیل صفوف جماعت و نظافت مسجد، حکم آن در ذیل مسئله ۶۴۶ خواهد آمد. در تمام صورت‌های چهارگانه اگر طواف را از سر بگیرد طوافش صحیح است.
    • نظر آیات عظام در بحث حدث اصغر و جنابت در مسئله ۵۴۹ و ۵۵۰ و راجع به حیض در مسئله ۵۵۱ گذشت.
    • و اما در مورد مرض:
    • بهجت: هرگاه طواف‌کننده به علت عذر ناچار طواف خود را قطع نمود و از مطاف بیرون رفت، چنانچه قبل از تمامی شوط چهارم باشد طوافش باطل و اعاده‌اش لازم است و چنانچه بعد از آن بوده، اگر قادر بر اتمام نباشد احوط آن است که صبر کند تا وقت آن طواف تنگ شود، اگر قادر نشد او را دوش می‌گیرند و طواف می‌دهند و اگر ممکن نباشد نایب از برای او می‌گیرند در اتمام.
    • تبریزی، خویی: در این فرض اگر ناچار به قطع طواف شد و از مطاف خارج گردید، چنانچه قبل از تمامی شوط چهارم باشد، طوافش باطل و اعاده‌اش لازم است و چنانچه بعد از آن بوده، احتیاط این است که برای باقیمانده نایب بگیرد و شخصاً بعد از زوال عذر احتیاطاً باقیمانده را به جا آورده و طواف را اعاده نماید.
    • سیستانی، نظریه ایشان مطابق با متن است ولی اضافه فرموده‌اند: این در طوافِ واجب بود و اما در طواف مستحبی، از هر جا که قطع کند مادامی که موالات عرفی فوت نشده است می‌تواند برگردد و تمام نماید و همچنین در مورد عذر، علاوه بر مرض قضای حاجتی برای خود یا برادر دینی ذکر فرموده‌اند.
    • سبحانی، مکارم: اگر بعد از تمام شدن سه دور و نیم باشد، و بعد از تحصیل طهارت.
    • صافی، گلپایگانی: پس اگر به نصف نرسیده اعاده کند و اگر در فاصله بین سه و نیم و چهار بوده احتیاط به اتمام و اعاده طواف است.
    • فاضل: اگر از نصف تجاوز نکرده عذر پیدا شد طواف را اعاده کند و اگر از نصف گذشته و دور چهارم را تمام نکرده است، احتیاط آن است که طواف را تمام کند و اعاده نماید و یا از نو یک طواف کامل انجام دهد.


مسئله ۶۱۹
امام خمینی: اگر شخصی که با عذر طواف را قطع کرده، نتوانست به جا آورد تا آنکه وقت تنگ شد، اگر ممکن است، او را حمل کنند و طواف دهند و اگر ممکن نیست نایب[م۶۱۹ ۱] برای او بگیرند.[م۶۱۹ ۲]


مراجع دیگر:
    • سبحانی: و نایب یک طواف کامل به نیت اعم از اعاده و اتمام و یا به عنوان تکلیف فعلی منوب عنه انجام دهد و نماز آن را بخواند و احتیاطاً منوب عنه هم در هر کجا هست اگر امکان دارد نماز طواف را خودش نیز بخواند.
    • سیستانی: اگر قبل از تمام کردن شوط چهارم عاجز شود و نتوانند او را طواف دهند باید نایب بگیرد که طواف را از اول به نیابت او انجام دهد و اگر بعد از تمام کردن شوط چهارم باشد، نایب در مقدار باقیمانده نیابت می‌کند.
    • صافی، گلپایگانی: و چون بعید نیست گفته شود که: «طواف حکم نماز را دارد و تبعیض در اشواط آن در نیابت محتاج به دلیل است» نایب همه طواف را انجام دهد.
    • نظر سایر آیات عظام در مورد نیابت در مسئله قبل گذشت.
    • خامنه‌ای: باید خودش نایب بگیرد.


مسئله ۶۲۰
امام خمینی: اگر مشغول طواف است و وقت نماز واجب تنگ شود واجب است طواف را رها کند و نماز بخواند[م۶۲۰ ۱]، پس اگر بعد از چهار دور[م۶۲۰ ۲] رها کرد از همان جا طواف را تمام کند، والاّ[م۶۲۰ ۳] اعاده کند.[م۶۲۰ ۴]


مراجع دیگر:
    • خامنه‌ای: اگر طواف واجب را برای اقامه نماز واجب قطع کند، در صورتی که پس از انجام نیمی از طواف چنین کند، پس از نماز ادامه آن را انجام داده و هفت دور کامل می‌کند، و اگر پیش از اتمام نصف طواف چنین کند، در صورتی که فاصله زیادی ایجاد شود، احوط آن است که طواف را از ابتدا انجام دهد، ولی اگر فاصله زیاد حاصل نشده باشد، عدم وجوب رعایت احتیاط در این مورد، بعید به نظر نمی‌رسد، اما رعایت احتیاط در هر حال پسندیده است. در این مورد، تفاوتی ندارد که نماز جماعت باشد یا فردای؛ و وقت نماز تنگ باشد یا نباشد و از این مسئله حکم مسئله بعد نیز روشن می‌شود.
    • زنجانی: و پس از آن بدون تأخیر، طواف را اتمام نماید، هرچند قبل از شوط چهارم باشد.
    • سبحانی: بعد از نیمه طواف.
    • بهجت: اگر موالات عرفیه به هم بخورد.
    • تبریزی: اعاده لازم نیست، گرچه احتیاط مستحب آن است که طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده کند.
    • سیستانی: باید اتمام کند و احتیاط مستحب آن است که طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده کند.
    • صافی، گلپایگانی: ولی اگر از نصف گذشته و چهار شوط هم تمام نشده، احتیاطاً طواف را تمام کند و بعد اعاده کند.
    • مکارم: در هر دو صورت طواف را کامل کند.


مسئله ۶۲۱
امام خمینی: جایز است بلکه مستحب است قطع کند طواف را برای رسیدن به نماز جماعت یا رسیدن به وقت فضیلت نماز واجب، و از هر جا قطع کرد از همان جا بعد از نماز اتمام کند[م۶۲۱ ۱]، و احتیاط آن است که به دستور مسئله قبل عمل کند، و سزاوار نیست این احتیاط ترک شود.[م۶۲۱ ۲]


مراجع دیگر:
    • بهجت: اگر موالات عرفیه به هم نخورد و اگر به هم بخورد و قبل از اکمال شوط چهارم باشد احتیاط مراعات شود با اکمال آن طواف و اعاده آن..
    • تبریزی: بنا بر احتیاط مستحب طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده کند.
    • زنجانی: رعایت این احتیاط واجب نیست و اگر در جماعت شرکت نکند، ولی صفوف جماعت، طواف را قطع کند حکم آن ذیل مسئله ۶۴۶ خواهد آمد.
    • سبحانی: اگر به خاطر اقامه نماز جماعت نتواند به طواف خود ادامه دهد و ناچار است آن را قطع کند، پس از پایان یافتن نماز جماعت از همان نقطه و یا محاذی آن در هر شوطی که باشد، طواف خود را تکمیل کند.
    • مکارم: این احتیاط واجب نیست.


شک در دورهای طواف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۶۲۲
امام خمینی: اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شک کند که آیا طواف را زیادتر از هفت دور به جا آورده یا نه یا شک کند کمتر به جا آورده یا نه، اعتنا نکند و طوافش صحیح است، لکن در صورت دوم خالی از اشکال نیست[م۶۲۲ ۱] و احتیاط ترک نشود.


مراجع دیگر:
    • بهجت: هرگاه بعد از فراغ از طواف شک نماید که آیا طوافم هفت شوط یا کمتر یا بیشتر بوده، اعتنا به شک ننماید، مانند کسی که بعد از شروع به نماز طواف چنین شکی بکند.
    • تبریزی، خویی: در صورت دوم طواف باطل است مگر اینکه بعد از دخول در نماز طواف شک بکند که به شکش اعتنا نمی‌کند.
    • خامنه‌ای: نباید به شک خود اعتنا کند، بلکه بنا را بر صحت بگذارد.
    • زنجانی: اگر احتمال بدهد هنگام طواف نسبت به رعایت عدد اشواط، التفات داشته است، در هیچ‌یک از دو صورت اعتنا به شکش نکند والاّ باید طواف را اعاده کند.
    • سبحانی، نوری: به شک پس از فراغ عمل اعتنا نکند.
    • سیستانی: اگر در عدد شوط‌ها یا در صحت آنها بعد از تمامی طواف یا بعد از تجاوز از محل شک کند نباید به شک اعتنا نماید؛ مثلاً پس از فوت موالات یا بعد از وارد شدن در نمازِ طواف شک نماید.
    • صافی، گلپایگانی: احتیاط واجب نیست.
    • فاضل: این اشکال در صورت عدم انصراف از طواف است، اما اگر شک بعد از انصراف و دخول در نماز طواف باشد اعتنا نکند و طواف او صحیح است بلکه ظاهراً به محض انصراف هم، طواف محکوم به صحت است و لازم نیست اعتنا کند.


مسئله ۶۲۳
امام خمینی: اگر بعد از طواف شک کند که صحیح به جا آورده آن را یا نه، مثلاً احتمال بدهد که از طرف راست طواف کرده یا محدث بوده یا از داخل حجر اسماعیل طواف کرده اعتنا نکند[م۶۲۳ ۱]، و طوافش صحیح است اگرچه باز در محل طواف باشد و از آنجا منصرف نشده یا مشغول کارهای دیگر نشده باشد، در صورتی که هفت دور بودن معلوم باشد بی‌زیاده و نقیصه.


مراجع دیگر:
    • زنجانی: حکم مسئله قبل را دارد.


مسئله ۶۲۴
امام خمینی: اگر در آخر دور که به حجرالاسود ختم شد شک کند که هفت دور زده یا هشت دور یا زیادتر، اعتنا به شک نکند و طوافش صحیح است.[م۶۲۴ ۱]


مراجع دیگر:
    • زنجانی: حکم شک بعد از تمام شدن طواف در مسئله ۶۲۲ گذشت.


مسئله ۶۲۵
امام خمینی: اگر قبل از رسیدن به حجرالاسود و تمام شدن دور، شک کند که آنچه را دور می‌زند دور هفتم است یا هشتم طوافش باطل است.[م۶۲۵ ۱]


مراجع دیگر:
    • بهجت: احوط بطلان طواف است.
    • تبریزی، خویی و سیستانی: ظاهر این است که طوافش باطل است و احتیاطاً به قصد رجا تمام و اعاده طواف نماید.
    • زنجانی: ولی اگر اطمینان دارد تا پیش از پایان طواف، نسبت به تعداد اشواط، حجت شرعی پیدا می‌کند ـ مثلاً از رفیقی که اشواط او را می‌شمرد می‌پرسد ـ می‌تواند طواف را در حال شک ادامه دهد و اگر حجت شرعی پیدا کرد طوافش صحیح است، والاّ باطل است.
    • صافی، گلپایگانی: لکن احوط اتیان نماز طواف و اعاده طواف و نماز است.
    • فاضل، مکارم: آن دور را تمام کند و طوافش صحیح است.


مسئله ۶۲۶
امام خمینی: اگر در آخر دور یا اثنای آن شک کند میان شش و هفت و هرچه پای نقیصه در کار است، طواف او باطل است.[م۶۲۶ ۱]


مراجع دیگر:
    • بهجت: بطلان طواف او و لزوم استیناف خالی از قوت نیست با آنکه فی الجمله احوط است و احوط از آن بنا بر اقلّ بگذارد و اتمام و بعد از آن اعاده طواف نماید.
    • زنجانی: به ذیل مسئله قبل مراجعه شود.
    • سبحانی: در شک بین ۶ و ۷، باید آن شوط را تکمیل و نماز طواف را به جا آورد و یک بار دیگر طواف و نماز را مجدداً اعاده کند؛ البته در تمام موارد اعاده طواف بهتر است مقداری بین طواف قبل و بعد فاصله بیندازد.
    • سیستانی: اگر شک در نقیصه در غیر ۶ و ۷ باشد، طوافش باطل است. و اگر شک در پایان شوط بین ۶ و ۷ باشد، بنا بر احتیاط واجب طواف را اعاده کند ولی اگر در این صورت بنا بر ۶ گذاشت و از روی جهل به مسئله طواف را تمام کرد و متوجه مسئله نشد تا وقت اعاده گذشت طوافش صحیح است و اگر شک در زیاده و نقصان باشد؛ مثل اینکه شک کند بین ۶ و ۷ و ۸ و یا شک بین ۶ و ۸ طوافش باطل است.
    • مکارم: بنا بر احتیاط واجب.


مسئله ۶۲۷
امام خمینی: اگر در طواف مستحب شک کند در عدد دورها، بنا بر اقل گذارد و طوافش صحیح است.



مسئله ۶۲۸
امام خمینی: شخص کثیر الشک در عدد دورها اعتنا به شکش نکند[م۶۲۸ ۱] و احتیاط آن است که کسی را وادار کند که عدد را حفظ کند.


مراجع دیگر:
    • خویی: کثیر الشک در طواف تا به حد وسواس نرسد باید به شکش اعتنا کند.
    • زنجانی: بنا بر اقل، گذاشته طواف را تمام می‌کند و سپس دوباره اعاده می‌کند؛ البته می‌تواند به شمارش دیگری اکتفا کند هرچند از گفته او اطمینان پیدا نکند، و همچنین اگر کثرت شک به حد وسواس برسد اعتنا نکند.
    • سبحانی: بنابراین بنا را به طرفی نمی‌گذارد که موجب بطلان طواف او باشد اما در رمی باید آنقدر پرتاب کند که یقین نماید.
    • مکارم: و بنا را بر آنچه به نفع اوست بگذارد.


مسئله ۶۲۹
امام خمینی: گمان در عدد دورها اعتبار ندارد[م۶۲۹ ۱] و حکم شک را دارد.


مراجع دیگر:
    • بهجت: حکم آن مانند حکم ظن در نماز (یقین) است.


فراموش کردن طواف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۶۳۰
امام خمینی: اگر مشغول سعی بین صفا و مروه شد و یادش آمد که طواف به جا نیاورده، باید رها کند و طواف کند و پس از آن سعی را اعاده کند.[م۶۳۰ ۱]


مراجع دیگر:
    • سبحانی: باید هر کجای سعی هست آن را رها کند و برگردد و طواف و نماز آن را به جای آورد و سپس احتیاطاً سعی را اتمام و اعاده کند.


مسئله ۶۳۱
امام خمینی: اگر در حال سعی یادش آمد که طواف را ناقص به جا آورده، باید برگردد و طواف را از همان جا که ناقص کرده تکمیل کند و برگردد تتمه سعی را به جا آورد و طواف و سعیش صحیح است. لیکن احتیاط آن است که اگر کمتر از چهار دور به جا آورده طواف را تمام کند و اعاده نماید[م۶۳۱ ۱] و همچنین اگر سعی را کمتر از چهار بار انجام داده تمام کند و اعاده کند.


مراجع دیگر:
    • به نظر آیات عظام، که در مسئله قطع طواف سهواً در ذیل مسئله ۶۰۸ و ۶۰۹ مفصلاً ذکر شد؛ مراجعه شود.
    • بهجت: احتیاط در اتمام و سپس اعاده سعی است.
    • تبریزی: این احتیاط در اتمام و اعاده طواف ترک نشود و همچنین است نسبت به سعی. ولی اگر سعی فراموش شده یک شوط باشد، اعاده لازم نیست و اتمام کافی است.
    • خویی: اگر مقدار باقیمانده از طواف، بیش از یک شوط و کمتر از چهار شوط باشد، طواف را تکمیل و بهتر است اعاده هم نماید و اگر بیش از آن بود، به احتیاط واجب طواف را پس از اتمام اعاده نماید.
    • سبحانی: و طریقه تکمیل بدین‌گونه است: هرگاه تعداد شوط‌هایی که انجام داده نصف یا بیشتر از آن باشد در این صورت طواف را تکمیل می‌کند و پس از خواندن نماز برای تکمیل سعی بر می‌گردد و احتیاطاً سعی را تکمیل و سپس از سر بگیرد و اگر تعداد شوط‌های طوافی که انجام داده کمتر از نصف باشد در این صورت طواف را از سر می‌گیرد و نماز می‌خواند و سعی را احتیاطاً اتمام و اعاده می‌کند.
    • سیستانی: اگر قبل از فوت موالات متذکر شود یا بعد از آن باشد ولی سه شوط یا کمتر باقی مانده باشد اتمام طواف کافی است ولی اگر بیش از آن باشد به احتیاط واجب طواف را پس از اتمام اعاده کند و نسبت به سعی اتمام کافی است گرچه احتیاط مستحب اعاده آن است پس از اتمام.
    • صافی، گلپایگانی: اگر قبل از شوط چهارم سعی یادش بیاید که طواف را ناقص انجام داده، سعی را رها کند و اگر طواف او بیش از نصف کمبود دارد، می‌بایست طواف را از اول اعاده نماید و سپس سعی را از نو انجام دهد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم بوده، آن را قطع کند و بعد از اکمال طواف به نحوی که در مسائل طواف ذکر شده، سعی را تکمیل نماید.
    • فاضل، مکارم: این احتیاط ترک نشود.


حکم طواف بدون وضو[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۶۳۲
امام خمینی: اگر سهواً یا غفلتاً یا جهلاً طواف را بی‌وضو به جا آورد طوافش باطل است و همین طور اگر با حال جنابت یا حیض و نفاس به جا آورد.



مسئله ۶۳۳
امام خمینی: اگر کسی مریض یا طفلی را حمل کند و طواف دهد و خودش نیز قصد طواف کند طواف هر دو صحیح است.[م۶۳۳ ۱]


مراجع دیگر:
    • زنجانی: و لازم نیست در حال طواف، شانه چپ آنها به طرف کعبه باشد.


صحبت کردن هنگام طواف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۶۳۴
امام خمینی: در حال طواف تکلم‌کردن و خنده نمودن و شعر خواندن اشکال ندارد لکن کراهت دارد و مستحب است در حال طواف مشغول دعا و ذکر خدا و تلاوت قرآن باشد.



نگاه کردن به چپ، راست یا عقب در حال طواف[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۶۳۵
امام خمینی: واجـب نیسـت در حال طواف روی طواف‌کننده طـرف جلو باشـد بلکه جایز است به یمیـن و یسار نگـاه کنـد و صفحه صـورت را برگردانـد بلکه به عقـب نگـاه کنـد[م۶۳۵ ۱] و می‌تواند طـواف را رها کنـد و خانه را ببـوسد[م۶۳۵ ۲] و برگـردد از همان جا اتمـام کنـد.


مراجع دیگر:
    • سبحانی: بوسیدن کعبه و یا لمس آن و استلام حجر و یا رکن یمانی به احتیاط واجب در حال حرکت و چرخیدن نباشد و اگر بخشی از شوط را با همین حال انجام دهد به احتیاط واجب اعاده کند و اگر محل جبران گذشته است، طواف را پس از اتمام و خواندن نماز اعاده کند و اگر اعمال مترتبه را انجام داده، دو مرتبه انجام دهد، ولی قطع طواف و انجام این کارها و بعد ادامه از محلی که قطع کرده اشکالی ندارد مشروط بر اینکه بین اشواط موالات و وحدت عرفی آن به هم نخورد.
    • سیستانی: احتیاط واجب آن است که به حدی رو نگرداند که بتواند مقداری از پشت سر را نگاه کند.
    • زنجانی: بلکه می‌تواند در حال بوسیدن خانه کعبه طواف نماید.


مسائل متفرقه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مسئله ۶۳۶
امام خمینی: جایز است در بین طواف برای رفع خستگی و استراحت بنشیند یا دراز بکشد و بعد از همان جا اتمام کند، ولی نباید آنقدر طول دهد که موالات عرفیه به هم بخورد و اگر آنقدر نشست، احتیاط آن است که اتمام کند و اعاده نماید.[م۶۳۶ ۱]


مراجع دیگر:
    • بهجت: اگر در موردی است که عذر صدق نمی‌کند حکم آن در مسئله ۶۱۵ و ۶۱۶ گذشت، و با فرض تحقق عذر از ادامه، قبل از اکمال شوط چهارم، در حدی که موالات عرفیه به هم نخورد مانعی ندارد و اگر به هم بخورد احتیاط مراعات شود به اکمال آن طواف و اعاده آن، و بعد از شوط چهارم مطلقاً مانعی ندارد.
    • تبریزی، خویی و سیستانی: در این صورت طوافش باطل است، و لازم است از نو شروع کند.
    • خامنه‌ای: کما اینکه می‌تواند آن طواف را به طور کلی رها کرده و طواف را دوباره از سربگیرد.
    • زنجانی: باید طواف را از سر بگیرد البته اگر خستگی شدید بوده و برای رفع خستگی نیاز به این مقدار استراحت داشته اتمام طواف کفایت می‌کند.
    • سبحانی: اگر قبل از نیمه طواف بوده اعاده کند و اگر بعد از نیمه طواف بوده، اتمام و نماز و سپس احتیاطاً طواف و نماز آن را اعاده کند.
    • فاضل: و می‌تواند آن را رها کند و از نو یک طواف کامل انجام دهد.
    • مکارم: احتیاط به اتمام لازم نیست.


مسئله ۶۳۷
امام خمینی: در طواف در مقابل حجر اسماعیل باید طوری حرکت کند که طواف بیت صادق باشد و به نحو متعارف باشد و مخفی نماند که حجر اسماعیل از بیت نیست هرچند باید در خارج آن طواف کرد.



مسئله ۶۳۸
امام خمینی: در صورت امکان ولو در وقت خلوت باید طواف در حد بین مقام ابراهیم و خانه که مسافت بیست و شش ذراع و نیم است باشد و دورتر از آن حد، کفایت نمی‌کند و در صورت عدم امکان ولو در وقت خلوت، طواف در خارج حد مزبور مانع ندارد با مراعات الأقرب فالأقرب.[م۶۳۸ ۱]


مراجع دیگر:
    • نظر آیات عظام در ذیل مسئله ۵۹۲ گذشت.


مسئله ۶۳۹
امام خمینی: هرگاه در طواف خانه خدا، مثلاً در چند قدم از طواف اشکالی پیش آمد؛ مثل اینکه او را بی‌اختیار بردند، همان چند قدم را باید از سر بگیرد و اگر از حجرالاسود به قصد طواف شروع کند، اشکال دارد.[م۶۳۹ ۱]


مراجع دیگر:
    • بهجت: اگر بتواند برگردد و از همان جا طوافش را ادامه دهد باید این کار را بکند وگرنه بدون نیت دور می‌زند تا به محلّی که بدون اختیار برده شده برسد تا از همان جا به طواف ادامه دهد.
    • تبریزی، خویی: ولی چنان‌که سابقاً گفته شد، مجرد بردن جمعیت موجب بطلان نمی‌شود مادامی که سایر شرایط موجود باشد.
    • خامنه‌ای: اگر طواف را از سر بگیرد اشکال ندارد، ولی جواز از سر گرفتنِ شَوط محل اشکال است گرچه ضرری برای صحت طواف ندارد.
    • زنجانی: به طوری که بدون اراده، قدم برداشت باید همان چند قدم را از سر بگیرد و نباید طواف را قطع کرده از سر بگیرد، هرچند اگر طواف را از سر بگیرد طوافش صحیح است.
    • سبحانی: نحوه تصحیح طواف در مسائل ۵۸۵، ۵۹۰ و سؤال ۶۵۹ و ۶۶۰ آمده است، لکن در خصوص این مسئله اگر در موقع ازدحام احیاناً انسان را ناخواسته به جلو ببرند این کار ضرری به طواف نمی‌زند مشروط بر اینکه نیت کند که خود را در میان جمعیت قرار می‌دهم که طواف کنم و آنچه که بر اثر فشار به جا می‌آورم جزء طواف باشد و اگر بخواهد احتیاط کند چون بازگشت به عقب مشکل است بقیه شوط را بدون نیت برود تا به محلی برسد که او را بدون اختیار برده‌اند و از همان جا به طواف خود ادامه دهد.
    • سیستانی، فاضل: اگر نتواند برگردد و جبران کند می‌تواند بدون قصد طواف تا حجرالاسود برود و آن دور را از سر بگیرد.
    • مکارم: هرگاه با توجه به این امر و با اختیار خود وارد طواف شود و او را ببرند، ضرری ندارد.


مسئله ۶۴۰
امام خمینی: اگر در طواف بی‌اختیار او را ببرند، اعاده آن مقدار لازم است[م۶۴۰ ۱] و باید طواف را صحیح انجام دهد و خودش به اختیار طواف کند و چنانچه ممکن نیست باید در وقت خلوت طواف نماید[م۶۴۰ ۲] ولی باید دانست که منظور از بی‌اختیار شدن این نیست که در اثر فشار جمعیت تندتر برود بلکه در این صورت اگر قدم‌ها را به اختیار خود برمی‌دارد ضرر ندارد و طوافش صحیح است.


مراجع دیگر:
    • تبریزی، سبحانی و مکارم: مانند مسئله سابق است.
    • خامنه‌ای: به ذیل مسئله ۵۸۲ مراجعه شود.
    • فاضل: و اگر وقت خلوت پیدا نکند و اعاده نیز مستلزم عسر و حرج باشد به همین مقدار اکتفا کند، و طواف در این فرض صحیح است.


مسئله ۶۴۱
امام خمینی: اگر در حال طواف در اثر فشار و ازدحام جمعیت پشت به خانه شود و قسمتی از طواف به این صورت انجام گیرد یا در اثر فشار جمعیت، شخص را مقداری جلو ببرند باید مقداری از طواف که پشت به خانه یا بدون اختیار بوده، اعاده شود[م۶۴۱ ۱] و اگر نمی‌تواند برگردد با جمعیت بدون قصد طواف برود تا به جایی که باید از آنجا طواف را اعاده کند برسد و از آنجا تدارک نماید.[م۶۴۱ ۲]


مراجع دیگر:
    • خامنه‌ای: ذیل مسئله ۵۸۲ مراجعه شود.
    • زنجانی: در مورد فشار جمعیت مثل مسئله سابق است و اگر در مقدار خیلی کمی از طواف، پشت به خانه شود مانعی ندارد.
    • سبحانی، مکارم: در مورد فشار جمعیت مثل مسئله سابق است، اما اگر پشت به خانه شود باید آن مقدار را اعاده کند.
    • سیستانی: همان‌گونه که گذشت می‌تواند بدون قصد طواف تا حجرالاسود برود و آن شوط را اعاده کند و نمی‌تواند بدون قصد طواف برود تا جایی که طوافش نادرست بوده است و از آنجا اعاده نماید.
    • فاضل: همان‌گونه که گذشت می‌تواند بدون قصد طواف تا حجرالأسود برود و آن شوط را اعاده کند.


مسئله ۶۴۲
امام خمینی: اگر حاجی در حال طواف، پول خمس نداده همراه داشته باشد طوافش اشکال پیدا نمی‌کند.[م۶۴۲ ۱]


مراجع دیگر:
    • بهجت: همان حکم محمول غصبی در نماز را دارد.
    • سبحانی: چنانچه ذمه خود را بدهکار اهل خمس نداند همراه داشتن و بردن مال غیر مخمس تصرف در مال غیر مخمس می‌شود و طواف را دچار مشکل می‌کند مگر اینکه ذمه خود را مشغول اهل خمس بداند.
    • صافی، گلپایگانی: در صورتی که طواف موجب حرکت اضافی نشود.
    • نوری: طوافش اشکال پیدا می‌کند.


مسئله ۶۴۳
امام خمینی: اگر کسی پس از انجام اعمال حج تمتع فهمید که در طواف عمره یا حج چند شوط از هفت شوط را از داخل حجر اسماعیل دور زده[م۶۴۳ ۱]، حج او صحیح است و باید طواف را اعاده کند.[م۶۴۳ ۲]


مراجع دیگر:
    • بهجت: در صورت سهو و بطلان اصل طواف.
    • صافی، گلپایگانی: اگر در عمره بوده حج او بدل به افراد شده، باید عمره مفرده به جا آورده و در سال بعد نیز حج تمتع را انجام دهد و اگر در طواف حج باشد مسئله صوری دارد.
    • مکارم: یعنی از روی سهو.
    • تبریزی، خویی: چون از روی جهل به حکم، طواف صحیح را ترک کرده با فرض انقضای وقت، حجش باطل است.
    • خامنه‌ای: حج او صحیح است و باید طواف و نماز آن را اعاده کند.
    • زنجانی: باید آن چند شوط و نماز طواف را اعاده کند.
    • سبحانی: اگر پس از اعمال حج تمتع مثلاً روزهای دوازدهم و سیزدهم معلوم شود که برخی از شوط‌های طواف عمره تمتع را از داخل حجر انجام داده است اگر این کار سهواً و از روی غفلت انجام گرفته، باید طواف خود را به ضمیمه نماز اعاده کند و حج او نیز صحیح است؛ و اگر عمداً به خاطر مسامحه یا جهل به حکم شرعی این کار انجام گرفته باشد، عمره تمتع او باطل و حج او به حج افراد تبدیل می‌شود، از این جهت باید برای تکمیل حج افراد، عمره مفرده به جا آورد و در سال بعد حج واجب را به عنوان حج تمتع اعاده کند [البته این حکم در صورت عمد به معنی مسامحه در انجام تکلیف، فتوا و در صورت جهل به حکم شرعی، احتیاط است] و اگر پس از حج تمتع متوجه شد که بعضی از شوط‌های طواف حج را داخل حجر رفته است، تا آخر ذی‌حجه وقت دارد که خود و یا در صورتی که خودش در مکه نیست، نایبش آن را جبران کند ولی اگر در طواف نساء بوده، زمان تدارک آن در طول سال وجود دارد و اگر آنچه را که داخل حجر رفته، بعد از سه شوط و نیم طواف باشد اگر با همسر خود هم‌بستر شده باشد، اشکال ندارد و فقط اتمام طواف به گردن اوست و اگر قبل از نصف طواف باشد، هنوز همسر بر او حلال نشده است و باید از زمان اطلاع، از اموری که در مورد همسر بر او حرام است، بپرهیزد.
    • سیستانی: اگر سهواً باشد و در سه شوط یا کمتر چنین شده باشد باید همان سه شوط را انجام دهد و اگر بیشتر باشد احتیاطاً طواف را نیز اعاده کند و در این صورت اگر طواف حج باشد و در ماه ذی‌حجه متذکر شود، اعمال مترتبه را نیز احتیاطاً اعاده کند و اگر بعد از ماه ذی‌حجه باشد یا مربوط به طواف عمره باشد، اعاده بقیه اعمال لازم نیست و اگر جهلاً و در طواف حج باشد و در ماه ذی‌حجه متوجه شود باید طواف و اعمال مترتبه را انجام دهد و اگر بعد از ماه ذی‌حجه متوجه شود یا مربوط به طواف عمره باشد حجش باطل است و احتیاطاً باید یک شتر قربانی کند.
    • فاضل: بنا بر احتیاط آن چند شوط را اعاده کند و نماز را نیز اعاده کند و پس از آن اصل طواف و نماز را اعاده کند.
    • مکارم: باید آن طواف را تکمیل کند و بعد نماز طواف را اعاده نماید.


مسئله ۶۴۴
امام خمینی: زنی که در غیر ایام عادت لک دیده و به اعتقاد پاکی، طواف و نماز را انجام داده و شب بعد خون دیده، با شرایط حیض[م۶۴۴ ۱]، اگر یقین کند که بعد از دیدن لک، خون در باطن فرج بوده و قطع نشده، حیض بوده است و طواف و نمازش صحیح نیست[م۶۴۴ ۲] و اگر شک دارد یا یقین کند که خون قطع شده، حیض نبوده است و اعمالش صحیح است و در صورت اول حج او صحیح است و باید طواف و نماز را اعاده کند[م۶۴۴ ۳] و اگر در عمره بوده در صورت ضیق وقت احتیاطاً بعد از حج، یک عمره مفرده نیز به جا آورد.[م۶۴۴ ۴]


مراجع دیگر:
    • زنجانی: اگر ثابت شود که بعد از قطع شدن لک در باطن، طواف و نماز را انجام داده، طواف و نمازش صحیح است، و اگر ثابت نشده باشد در دو صورت باید طواف و نماز را اعاده کند، اول آنکه: این لک، دو روز یا کمتر قبل از ایام عادت باشد که محکوم به حیض است، دوم آنکه: عادت عددیه وقتیه داشته و به جهت تکمیل عدد می‌بایست لک دیده شده و ما بعد آن را تا زمانی که احتمال می‌دهد در باطن خون باشد حیض قرار دهد مثلاً کسی که عادت او هفت روزه است چنانچه سه روز قبل از عادت، لک ببیند و احتمال بدهد که این لک نصف روز ادامه داشته ـ ولو در باطن ـ و بعد پاک شود و در ایام عادت شش روز و نیم خون ببیند نصف روز اول نیز محکوم به حیض است، پس اگر در آن وقت طواف و نماز انجام دهد، محکوم به بطلان است و باید اعاده شود و در غیر این دو صورت طواف و نماز خوانده شده، صحیح است.
    • تبریزی، خویی: اگر لک دارای صفات حیض بوده، در این صورت حکم کسی را دارد که قبل از طواف حائض شده و چنانچه به وظیفه خود عمل نکرد تا زمان تدارک گذشت، حجش باطل است.
    • صافی، گلپایگانی: و باید اعاده نماید و اگر در عمره بوده و وقت اعاده ندارد حج او مبدل به افراد می‌شود.
    • سبحانی: اگر قبل از رفتن به عرفات پاک شد، بعد از غسل باید طواف و نماز و سعی و تقصیر را اعاده کند و اگر تا رفتن به عرفات پاک نشد حج او به حج افراد تبدیل می‌شود و پس از حج یک عمره مفرده به جا آورد.
    • فاضل: و سعی را نیز احتیاطاً اعاده کند.
    • تبریزی، سیستانی: اگر در عمره تمتع بوده، باید طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج قضا نماید.
    • خامنه‌ای: اگر در حین احرام عمره تمتع پاک بوده عمره تمتع وی صحیح است و نیازی به عمره مفرده نمی‌باشد و انجام طواف و نماز آن کافی است.
    • فاضل: حج تمتع مبدل به افراد می‌شود و اگر واجب بوده باید بعد از آن عمره مفرده به جا آورد و اگر مستحب بوده بعد از آن عمره مفرده واجب نیست

منبع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

این مقاله برگرفته از صفحه ۲۶۱ تا ۳۰۸ کتاب مناسک حج مطابق با فتاوای امام خمینی(ره) و مراجع معظم تقلید تهیه و تنظیم در پژوهشکده حج و زیارت، منتشر شده به سال ۱۳۹۷، است.

مقاله‌های مرتبط[ویرایش | ویرایش مبدأ]