بیتالله: تفاوت میان نسخهها
Z mohammad (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{کعبه عمودی}} | |||
[[پرونده:1312751 433.jpg|بندانگشتی|بیتالله]] | [[پرونده:1312751 433.jpg|بندانگشتی|بیتالله]] | ||
'''بیتالله''' از نامهای [[کعبه]] است. | '''بیتالله''' (خانه خدا) از نامهای رایج برای [[کعبه]] است. بیتالله ترکیبی است از بیت و [[الله]] که در مصداق آن اختلاف آراء وجود دارد. این نام را عنوانی کلی برای مسجدها دانسته اند اما در فرهنگ اسلامی، بیتالله بیشتر به کعبه گفته میشود. | ||
==واژهشناسی== | |||
«بیت» در اصل محل زندگی انسان در شب است که بعدها بدون اعتبار قید شب،<ref>مفردات، ص151.</ref> به معنای مکان سکونت<ref>مفردات، ص151؛ المصباح، ص68، «بیت. </ref> و زندگی، گرد هم آمدن و بازگشت<ref>معجم مقاییس اللغه، ج1، ص324؛ النهایه، ج1، ص170، «بیت. </ref> به کار رفته است. «الله» از ریشه «اله» به معنای معبود، پس از حذف همزه و درآمدن الف و لام بر آن، برای باری تعالی عَلَم شده است.<ref>مفردات، ص82؛ المصباح، ج2، ص20.</ref>ترکیب اضافی «بیت الله» به معنای خانه متعلق به [[خداوند]] است.<ref>کشف المراد، ص406؛ عقائد الامامیه، ص36.</ref> | |||
== مصداقها == | |||
== | پارهای روایتها مساجد را خانههای خدا بر زمین دانسته<ref>ثواب الاعمال، ص27.</ref> و همین را علت بزرگداشت آنها معرفی کردهاند.<ref>علل الشرائع، ج2، ص318.</ref> بر این اساس، حرکت به سوی مسجد، حرکت به سوی خدا<ref>من لا یحضره الفقیه، ج1، ص199.</ref> و زیارت او<ref>الامالی، ص440.</ref> شمرده شده است. در برخی روایتها «بیت الله» بر [[مسجدالاقصی]] اطلاق شده است.<ref>سعد السعود، ص100؛ بحار الانوار، ج18، ص317.</ref> | ||
در منابع و فرهنگ اسلامی، «بیت الله» بیشتر به [[کعبه]] گفته میشود. برخی اطلاق یاد شده را علم بالغلبه<ref>التحریر و التنویر، ج30، ص492.</ref> و به دلیل کثرت کاربرد دانسته و گروهی دیگر، آن را علم جنس و به معنای کلی مسجد میدانند که کعبه بارزترین مصداق آن است.<ref>نک: لسان العرب، ج15، ص310؛ تاج العروس، ج20، ص226، «نحو. </ref><ref>ج3، ص22، «بیت. </ref>در بسیاری موارد، واژه «بیت» همراه الف و لام عهد<ref>زاد المسیر، ج1، ص109.</ref> (البیت) و بدون افزوده شدن به «الله» اطلاق میگردد.<ref>الکشاف، ج1، ص183-184.</ref> | |||
== بیتالله الحرام == | |||
«بیت الله» در بسیاری از کاربردها با الگوگیری از آیه 2 [[سوره مائده]] ({{قلم رنگ|سبز|آمّینَ البیتَ الحَرام}}) با وصف (الحرام) همراه است.<ref>نک: الکافی، ج4، ص277؛ المصنف، ج5، ص149.</ref>برخی روایتها علت این وصف را حرمت ورود [[مشرکان]] به خانه خدا دانستهاند.<ref>علل الشرائع، ج2، ص398؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص191.</ref> | |||
== پیشینه == | |||
پیشینه نسبت دادن جایی به خدا و اطلاق تعابیری همانند «بیت الله» بر آن، به [[عهد عتیق]] میرسد.«[[بیت ایل]]»<ref>کتاب مقدس، سفر پیدایش 28: 11-22.</ref> (شهری مرزی میان [[بیت المقدس]] یا [[اورشلیم]] و [[نابلس]])<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص200؛ التحریر و التنویر، ج14، ص14.</ref> و «[[ایلیاء]]» (شهر بیت المقدس)<ref>معجم البلدان، ج1، ص293؛ تاج العروس، ج14، ص38، «ایل. </ref> هر دو به معنای بیت الله هستند. | |||
بتهای پیش از اسلام خانهای داشتند که به نام [[بت]] نسبت مییافت و عبادتگاه به شمار میرفت.<ref>نک: رسائل المرتضی، ج3، ص230؛ المفصل، ج6، ص228-229.</ref> با ظهور [[اسلام]]، آن خانهها از میان رفتند<ref>نک: المفصل، ج6، ص234، 242، 272.</ref> و تنها کعبه به عنوان بیت الله و نماد یکتاپرستی باقی ماند. | |||
اشعار<ref>السیرة النبویه، ج1، ص175؛ المنمق، ص63، 103؛ انساب الاشراف، ج1، ص72.</ref> و گزارشهای تاریخی<ref>انساب الاشراف، ج1، ص71؛ تاریخ طبری، ج2، ص133؛ الکامل، ج1، ص443.</ref> گویای کاربرد ترکیب یاد شده و ترکیبات همانند آن در [[روزگار جاهلیت]] و آغاز ظهور اسلام درباره کعبه است. | اشعار<ref>السیرة النبویه، ج1، ص175؛ المنمق، ص63، 103؛ انساب الاشراف، ج1، ص72.</ref> و گزارشهای تاریخی<ref>انساب الاشراف، ج1، ص71؛ تاریخ طبری، ج2، ص133؛ الکامل، ج1، ص443.</ref> گویای کاربرد ترکیب یاد شده و ترکیبات همانند آن در [[روزگار جاهلیت]] و آغاز ظهور اسلام درباره کعبه است. | ||
برای نمونه، [[قریش]] میان عرب به «اهل بیت الله» و «جیران بیت الله» مشهور بودند | برای نمونه، [[قریش]] میان عرب به «اهل بیت الله» و «جیران بیت الله» مشهور بودند.<ref>التفسیر الکبیر، ج32، ص295؛ تفسیر قرطبی، ج21، ص200؛ نک: تفسیر ابن کثیر، ج8، ص466.</ref> | ||
[[عبدالمطلب]] در سخن مشهور خود به [[ابرهه]]، «البیت» را بر کعبه اطلاق کرده است: «انّی انا رَبُّ الابِلِ وانَّ لِلبَیتِ رَبّاً سَیَمنَعُهُ». <ref>السیرة النبویه، ج1، ص50؛ نک: الکامل، ج1، ص444.</ref> | [[عبدالمطلب]] در سخن مشهور خود به [[ابرهه]]، «البیت» را بر کعبه اطلاق کرده است: «انّی انا رَبُّ الابِلِ وانَّ لِلبَیتِ رَبّاً سَیَمنَعُهُ». <ref>السیرة النبویه، ج1، ص50؛ نک: الکامل، ج1، ص444.</ref> | ||
بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]] میتوان دریافت که | بر پایه روایتی از [[امام صادق(ع)]] میتوان دریافت که عبارت «بیت ربنا» (خانه پروردگار ما) میان اعراب پیش از اسلام پیشینه داشته است.<ref>الاحتجاج، ج2، ص346.</ref> | ||
==بیتالله در قرآن== | ==بیتالله در قرآن== | ||
ترکیب «بیت الله» در آیات [[قرآن]] نیامده؛ ولی الفاظی همانند آن مانند «بَیتی»، «البَیت» ([[سوره بقره]]، 125؛ [[سوره حج]]، 26) و «بَیتِک» ([[سوره ابراهیم]]، 37) درباره کعبه به کار رفته است. | ترکیب «بیت الله» در آیات [[قرآن]] نیامده؛ ولی الفاظی همانند آن مانند «بَیتی»، «البَیت» ([[سوره بقره]]، 125؛ [[سوره حج]]، 26) و «بَیتِک» ([[سوره ابراهیم]]، 37) درباره کعبه به کار رفته است. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۱: | ||
به عکس موارد پیشین، در آیه 3 [[سوره قریش]] «ربّ» به «البیت» افزوده شده و از قریش میخواهد تا خداوندگار این خانه را پرستش کنند: ({{قلم رنگ|سبز|فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْت}}). <ref>نک: التفسیر الکبیر، ج32، ص298.</ref> | به عکس موارد پیشین، در آیه 3 [[سوره قریش]] «ربّ» به «البیت» افزوده شده و از قریش میخواهد تا خداوندگار این خانه را پرستش کنند: ({{قلم رنگ|سبز|فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْت}}). <ref>نک: التفسیر الکبیر، ج32، ص298.</ref> | ||
==بیتالله | ==بیتالله در منابع روایی و فقهی== | ||
«بیت الله» در بسیاری از منابع روایی و فقهی هنگام بیان پارهای آموزهها و احکام درباره کعبه به کار رفته است؛ همچون: اشاره به داستان آن در روزگار پیامبران پیشین و حتی [[آدم(ع)]]، <ref>تفسیر عیاشی، ج1، ص37؛ الکافی، ج4، ص196؛ علل الشرائع، ج2، ص421.</ref> حجت خدا بودن بیت الله بر بندگان، <ref>تفسیر عیاشی، ج1، ص39؛ مستدرک الوسائل، ج9، ص336.</ref> عبادت شمردن نگاه به بیت الله، <ref>المحاسن، ج1، ص69.</ref> کراهت نماز بر پشت بام بیت الله.<ref>سنن الترمذی، ج1، ص216-217.</ref> گذشته از نمونههای یاد شده، برخی روایتها در تبیین علت [[مناسک حج]]، با بیت الله دانستن کعبه، [[وقوف در مشعر عرفات]]<ref>روضة المتقین، ج4، ص29-30.</ref> و [[مزدلفه]]، انجام [[قربانی]] و پاک شدن از گناه را مقدمهای برای زیارت خانه خدا و ورود به آن شمردهاند.<ref>علل الشرائع، ج2، ص443؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص197.</ref> | |||
اختلاف درباره علم بالغلبه و یا علم جنس بودن «بیت الله» سبب پیدایش احکامی متفاوت درباره فردی شده است که نذر میکند به بیت الله برود. بر پایه دیدگاه اول، رفتن به کعبه واجب است.<ref>المجموع، نووی، ج8، ص473؛ مسالک الافهام، ج11، ص331؛ کشف اللثام، ج9، ص85.</ref> با این حال، میان هواداران دیدگاه دوم، گروهی بر این باورند که به سبب انصراف «بیت الله» به بارزترین مصداق یعنی کعبه، رفتن به آن جا واجب است<ref>شرائع الاسلام، ج3، ص146؛ تحریر الاحکام، ج4، ص355؛ قواعد الاحکام، ج3، ص287.</ref> و دستهای نیز معتقدند که اگر قصد مکانی معین را نداشته باشد، چیزی بر او لازم نیست؛ زیرا بیت الله میان همه مساجد مشترک است و چیزی معین نمیشود.<ref>الخلاف، ج6، ص194؛ مغنی المحتاج، ج4، ص362.</ref> برخی هم در صورت عدم قصد و نبودن قرینه، رفتن به هر مسجدی را کافی دانستهاند.<ref>جامع المسائل، ج4، ص326.</ref> | اختلاف درباره علم بالغلبه و یا علم جنس بودن «بیت الله» سبب پیدایش احکامی متفاوت درباره فردی شده است که نذر میکند به بیت الله برود. بر پایه دیدگاه اول، رفتن به کعبه واجب است.<ref>المجموع، نووی، ج8، ص473؛ مسالک الافهام، ج11، ص331؛ کشف اللثام، ج9، ص85.</ref> با این حال، میان هواداران دیدگاه دوم، گروهی بر این باورند که به سبب انصراف «بیت الله» به بارزترین مصداق یعنی کعبه، رفتن به آن جا واجب است<ref>شرائع الاسلام، ج3، ص146؛ تحریر الاحکام، ج4، ص355؛ قواعد الاحکام، ج3، ص287.</ref> و دستهای نیز معتقدند که اگر قصد مکانی معین را نداشته باشد، چیزی بر او لازم نیست؛ زیرا بیت الله میان همه مساجد مشترک است و چیزی معین نمیشود.<ref>الخلاف، ج6، ص194؛ مغنی المحتاج، ج4، ص362.</ref> برخی هم در صورت عدم قصد و نبودن قرینه، رفتن به هر مسجدی را کافی دانستهاند.<ref>جامع المسائل، ج4، ص326.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۱۰۹: | خط ۹۹: | ||
[[رده:نامهای کعبه]] | [[رده:نامهای کعبه]] | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ ژوئن ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۴۶
![]() |
کعبه |
نامها |
بیت العتیق • بیت الله • بیت الحرام • بیت المحرم • بیت المعمور |
ارکان |
رکن عراقی • رکن شامی • رکن حجرالاسود • رکن یمانی |
اجزا |
باب الکعبه • باب التوبه • پلکان خارجی کعبه • ناودان کعبه • پرده کعبه • پرده درون کعبه • ستونهای کعبه • پلکان داخلی کعبه • سقف کعبه • برقع • حزام • آویزههای کعبه • شاذروان • ملتزم • مستجار |
پیشینه |
بازسازی کعبه • تاریخ بازسازی درِ کعبه • مولد علی(ع) |
متولیان |
ابوخفاد اسدی • ابوطالب• عبدالله بن عبدالعزی • تمیم بن مر |
مرتبط |
طواف • حجر الاسود • حطیم • حجر اسماعیل • مقام ابراهیم • حجابت • بیت الضراح • خط آغاز طواف • کارگاه پردهبافی • شستشوی کعبه • ابرق • ازلام • استقسام • |

بیتالله (خانه خدا) از نامهای رایج برای کعبه است. بیتالله ترکیبی است از بیت و الله که در مصداق آن اختلاف آراء وجود دارد. این نام را عنوانی کلی برای مسجدها دانسته اند اما در فرهنگ اسلامی، بیتالله بیشتر به کعبه گفته میشود.
واژهشناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
«بیت» در اصل محل زندگی انسان در شب است که بعدها بدون اعتبار قید شب،[۱] به معنای مکان سکونت[۲] و زندگی، گرد هم آمدن و بازگشت[۳] به کار رفته است. «الله» از ریشه «اله» به معنای معبود، پس از حذف همزه و درآمدن الف و لام بر آن، برای باری تعالی عَلَم شده است.[۴]ترکیب اضافی «بیت الله» به معنای خانه متعلق به خداوند است.[۵]
مصداقها[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پارهای روایتها مساجد را خانههای خدا بر زمین دانسته[۶] و همین را علت بزرگداشت آنها معرفی کردهاند.[۷] بر این اساس، حرکت به سوی مسجد، حرکت به سوی خدا[۸] و زیارت او[۹] شمرده شده است. در برخی روایتها «بیت الله» بر مسجدالاقصی اطلاق شده است.[۱۰]
در منابع و فرهنگ اسلامی، «بیت الله» بیشتر به کعبه گفته میشود. برخی اطلاق یاد شده را علم بالغلبه[۱۱] و به دلیل کثرت کاربرد دانسته و گروهی دیگر، آن را علم جنس و به معنای کلی مسجد میدانند که کعبه بارزترین مصداق آن است.[۱۲][۱۳]در بسیاری موارد، واژه «بیت» همراه الف و لام عهد[۱۴] (البیت) و بدون افزوده شدن به «الله» اطلاق میگردد.[۱۵]
بیتالله الحرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
«بیت الله» در بسیاری از کاربردها با الگوگیری از آیه 2 سوره مائده ( آمّینَ البیتَ الحَرام) با وصف (الحرام) همراه است.[۱۶]برخی روایتها علت این وصف را حرمت ورود مشرکان به خانه خدا دانستهاند.[۱۷]
پیشینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پیشینه نسبت دادن جایی به خدا و اطلاق تعابیری همانند «بیت الله» بر آن، به عهد عتیق میرسد.«بیت ایل»[۱۸] (شهری مرزی میان بیت المقدس یا اورشلیم و نابلس)[۱۹] و «ایلیاء» (شهر بیت المقدس)[۲۰] هر دو به معنای بیت الله هستند.
بتهای پیش از اسلام خانهای داشتند که به نام بت نسبت مییافت و عبادتگاه به شمار میرفت.[۲۱] با ظهور اسلام، آن خانهها از میان رفتند[۲۲] و تنها کعبه به عنوان بیت الله و نماد یکتاپرستی باقی ماند.
اشعار[۲۳] و گزارشهای تاریخی[۲۴] گویای کاربرد ترکیب یاد شده و ترکیبات همانند آن در روزگار جاهلیت و آغاز ظهور اسلام درباره کعبه است. برای نمونه، قریش میان عرب به «اهل بیت الله» و «جیران بیت الله» مشهور بودند.[۲۵]
عبدالمطلب در سخن مشهور خود به ابرهه، «البیت» را بر کعبه اطلاق کرده است: «انّی انا رَبُّ الابِلِ وانَّ لِلبَیتِ رَبّاً سَیَمنَعُهُ». [۲۶] بر پایه روایتی از امام صادق(ع) میتوان دریافت که عبارت «بیت ربنا» (خانه پروردگار ما) میان اعراب پیش از اسلام پیشینه داشته است.[۲۷]
بیتالله در قرآن[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ترکیب «بیت الله» در آیات قرآن نیامده؛ ولی الفاظی همانند آن مانند «بَیتی»، «البَیت» (سوره بقره، 125؛ سوره حج، 26) و «بَیتِک» (سوره ابراهیم، 37) درباره کعبه به کار رفته است.
در دو مورد نخست، قرآن از زبان خداوند یادآور میشود: به ابراهیم و اسماعیل فرمان دادیم تا خانهام را برای طوافکنندگان، معتکفان، و رکوعگران و سجدهکنندگان پاکیزه سازد: ( وَ عَهِدْنا اِلی اِبْراهِیمَ وَ اِسْماعِیلَ اَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ)؛ ( وَ اِذْ بَوَّاْنا لِاِبْراهِیمَ مَکانَ الْبَیْتِ... وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْقائِمِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُود). در موردی دیگر، دعای ابراهیم(ع) را گزارش میکند: خداوندا! برخی فرزندان خود را در سرزمین غیر قابل کشت مکه نزد خانه تو مسکن دادم تا نماز را برپا دارند: ( رَبَّنا اِنّی اَسْکَنْتُ مِنْ ذُرِّیَّتی بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْعٍ عِنْدَ بَیْتِکَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقِیمُوا الصَّلاة...)
به عکس موارد پیشین، در آیه 3 سوره قریش «ربّ» به «البیت» افزوده شده و از قریش میخواهد تا خداوندگار این خانه را پرستش کنند: ( فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَیْت). [۲۸]
بیتالله در منابع روایی و فقهی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
«بیت الله» در بسیاری از منابع روایی و فقهی هنگام بیان پارهای آموزهها و احکام درباره کعبه به کار رفته است؛ همچون: اشاره به داستان آن در روزگار پیامبران پیشین و حتی آدم(ع)، [۲۹] حجت خدا بودن بیت الله بر بندگان، [۳۰] عبادت شمردن نگاه به بیت الله، [۳۱] کراهت نماز بر پشت بام بیت الله.[۳۲] گذشته از نمونههای یاد شده، برخی روایتها در تبیین علت مناسک حج، با بیت الله دانستن کعبه، وقوف در مشعر عرفات[۳۳] و مزدلفه، انجام قربانی و پاک شدن از گناه را مقدمهای برای زیارت خانه خدا و ورود به آن شمردهاند.[۳۴]
اختلاف درباره علم بالغلبه و یا علم جنس بودن «بیت الله» سبب پیدایش احکامی متفاوت درباره فردی شده است که نذر میکند به بیت الله برود. بر پایه دیدگاه اول، رفتن به کعبه واجب است.[۳۵] با این حال، میان هواداران دیدگاه دوم، گروهی بر این باورند که به سبب انصراف «بیت الله» به بارزترین مصداق یعنی کعبه، رفتن به آن جا واجب است[۳۶] و دستهای نیز معتقدند که اگر قصد مکانی معین را نداشته باشد، چیزی بر او لازم نیست؛ زیرا بیت الله میان همه مساجد مشترک است و چیزی معین نمیشود.[۳۷] برخی هم در صورت عدم قصد و نبودن قرینه، رفتن به هر مسجدی را کافی دانستهاند.[۳۸]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ مفردات، ص151.
- ↑ مفردات، ص151؛ المصباح، ص68، «بیت.
- ↑ معجم مقاییس اللغه، ج1، ص324؛ النهایه، ج1، ص170، «بیت.
- ↑ مفردات، ص82؛ المصباح، ج2، ص20.
- ↑ کشف المراد، ص406؛ عقائد الامامیه، ص36.
- ↑ ثواب الاعمال، ص27.
- ↑ علل الشرائع، ج2، ص318.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص199.
- ↑ الامالی، ص440.
- ↑ سعد السعود، ص100؛ بحار الانوار، ج18، ص317.
- ↑ التحریر و التنویر، ج30، ص492.
- ↑ نک: لسان العرب، ج15، ص310؛ تاج العروس، ج20، ص226، «نحو.
- ↑ ج3، ص22، «بیت.
- ↑ زاد المسیر، ج1، ص109.
- ↑ الکشاف، ج1، ص183-184.
- ↑ نک: الکافی، ج4، ص277؛ المصنف، ج5، ص149.
- ↑ علل الشرائع، ج2، ص398؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص191.
- ↑ کتاب مقدس، سفر پیدایش 28: 11-22.
- ↑ قاموس الکتاب المقدس، ص200؛ التحریر و التنویر، ج14، ص14.
- ↑ معجم البلدان، ج1، ص293؛ تاج العروس، ج14، ص38، «ایل.
- ↑ نک: رسائل المرتضی، ج3، ص230؛ المفصل، ج6، ص228-229.
- ↑ نک: المفصل، ج6، ص234، 242، 272.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص175؛ المنمق، ص63، 103؛ انساب الاشراف، ج1، ص72.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص71؛ تاریخ طبری، ج2، ص133؛ الکامل، ج1، ص443.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج32، ص295؛ تفسیر قرطبی، ج21، ص200؛ نک: تفسیر ابن کثیر، ج8، ص466.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص50؛ نک: الکامل، ج1، ص444.
- ↑ الاحتجاج، ج2، ص346.
- ↑ نک: التفسیر الکبیر، ج32، ص298.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج1، ص37؛ الکافی، ج4، ص196؛ علل الشرائع، ج2، ص421.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج1، ص39؛ مستدرک الوسائل، ج9، ص336.
- ↑ المحاسن، ج1، ص69.
- ↑ سنن الترمذی، ج1، ص216-217.
- ↑ روضة المتقین، ج4، ص29-30.
- ↑ علل الشرائع، ج2، ص443؛ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص197.
- ↑ المجموع، نووی، ج8، ص473؛ مسالک الافهام، ج11، ص331؛ کشف اللثام، ج9، ص85.
- ↑ شرائع الاسلام، ج3، ص146؛ تحریر الاحکام، ج4، ص355؛ قواعد الاحکام، ج3، ص287.
- ↑ الخلاف، ج6، ص194؛ مغنی المحتاج، ج4، ص362.
- ↑ جامع المسائل، ج4، ص326.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

- الاحتجاج: ابومنصور الطبرسی (م. 520ق.)، مشهد، نشر مرتضی، 1403ق.
- الامالی: الصدوق (م. 381ق.)، قم، البعثه، 1417ق.
- انساب الاشراف: البلاذری (م. 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دار الفکر، 1417ق.
- تاج العروس: الزبیدی (م. 1205ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق.
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م. 726ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق (علیهالسّلام)، 1420ق.
- التحریر و التنویر: ابن عاشور (م. 1393ق.)، مؤسسة التاریخ.
- تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم): ابن کثیر (م. 774ق.)، به کوشش شمس الدین، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1419ق.
- تفسیر العیاشی: العیاشی (م. 320ق.)، به کوشش رسولی محلاتی، تهران، المکتبة العلمیة الاسلامیه.
- تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن): القرطبی (م. 671ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1405ق.
- التفسیر الکبیر: الفخر الرازی (م. 606ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1415ق.
- ثواب الاعمال: الصدوق (م. 381ق.)، قم، الرضی، 1368ش.
- جامع المسائل: محمد تقی بهجت، قم.
- الخلاف: الطوسی (م. 460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1407ق.
- رسائل المرتضی: السید المرتضی (م. 436ق.)، به کوشش حسینی و رجایی، قم، دار القرآن، 1405ق.
- روضة المتقین: محمد تقی المجلسی (م. 1070ق.)، به کوشش موسوی و اشتهاردی، قم، بنیاد فرهنگ اسلامی، 1396ق.
- زاد المسیر: ابن جوزی (م. 597ق.)، به کوشش عبدالرزاق، بیروت، دار الکتاب العربی، 1422ق.
- سعد السعود: ابن طاووس (م. 664ق.)، قم، الرضی، 1363ش.
- سنن الترمذی: الترمذی (م. 279ق.)، به کوشش عبدالوهاب، بیروت، دار الفکر، 1402ق.
- السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه.
- شرائع الاسلام: المحقق الحلی (م. 676ق.)، قم، اسماعیلیان، 1408ق.
- شرح الرضی علی الکافیه: رضی الدین الاسترآبادی (م. 686ق.)، به کوشش یوسف عمر، تهران، مؤسسة الصادق (علیهالسّلام)، 1395ق.
- عقائد الامامیه: المظفر (م. 1381ق.)، قم، انصاریان.
- علل الشرائع: الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش بحر العلوم، نجف، المکتبة الحیدریه، 1385ق.
- فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار المعرفه.
- قاموس الکتاب المقدس: بطرس عبدالملک و دیگران، قاهره، دار الثقافه، 1994ق.
- قواعد الاحکام: العلامة الحلی (م. 726ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1413ق.
- الکافی: الکلینی (م. 329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
- الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (م. 630ق.)، بیروت، دار صادر، 1385ق.
- کتاب مقدس: ویلیام گلن و هنری مرتن، ترجمه: فاضل خان همدانی، تهران، اساطیر، 1380ش.
- الکشاف: الزمخشری (م. 538ق.)، قم، بلاغت، 1415ق.
- کشف اللثام: الفاضل الهندی (م. 1137ق.)، قم، نشر اسلامی، 1416ق.
- کشف المراد: العلامة الحلی (م. 726ق.)، به کوشش حسنزاده آملی، قم، نشر اسلامی، 1419ق.
- لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق.
- المجموع شرح المهذب: النووی (م. 676ق.)، دار الفکر.
- المحاسن: ابن خالد البرقی (م. 274ق.)، به کوشش حسینی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1326ش.
- مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام: الشهید الثانی (م. 965ق.)، قم، معارف اسلامی، 1416ق.
- مستدرک الوسائل: النوری (م. 1320ق.)، بیروت، آل البیت:، 1408ق.
- المصباح المنیر: الفیومی (م. 770ق.)، قم، دار الهجره، 1405ق.
- المصنّف: عبدالرزاق الصنعانی (م. 211ق.)، به کوشش حبیب الرحمن، المجلس العلمی.
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م.
- معجم مقاییس اللغه: ابن فارس (م. 395ق.)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، 1404ق.
- مغنی المحتاج: محمد الشربینی (م. 977ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، 1377ق.
- مفردات: الراغب (م. 425ق.)، به کوشش صفوان داودی، دمشق، دار القلم، 1412ق.
- المفصل: جواد علی، بیروت، دار العلم للملایین، 1976م.
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م. 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
- المنمق: ابن حبیب (م. 245ق.)، به کوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق.
- النحو الوافی: عباس حسن، دار المعارف.
- النهایه: مبارک ابن اثیر (م. 606ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، 1367ش.