شعب ابیطالب
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:A sharefat در تاریخ ۲۳ تیر ۱۳۹۸ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
اطلاعات اوليه | |
---|---|
کاربری | محل خواندن نماز و استراحت حجاج |
مکان | کنار مسجدالحرام و ميان دو كوه «ابوقبيس و خندمه» |
نامهای دیگر | شعب على(ع) و شعب مولد |
وقایع مرتبط | محاصره اقتصادی مسلمانان صدر اسلام |
مشخصات | |
وضعیت | فعال |
شعب ابیطالب، درهای در کنار مسجدالحرام و ميان دو كوه «ابوقبيس و خندمه» قرار داشته و به خاندان بنىهاشم و بنىعبدالمطلب متعلق بوده است.
شهر مكه به سبب وجود كوههاى فراوان، داراى درّهها يا شعبهايى است كه هر قبيله در آن دره، بهطور مستقل زندگى مىكردند و هر شعبى به نام آن قبيله معروف بود. پیشنه تاریخی شعب ابوطالب، به دوران ریاست قُصَیّ بن کلاب بر مکه برمیگردد.
اين شعب در تاريخ به نامهاى شعب ابىطالب، شعب على(ع) و به سبب تولد پيامبر(ص) به شعب مولد معروف بوده است. همچنین در این شعب، خانه حضرت خدیجه(س)، که محلّ زندگی پیامبر(ص) با وی بوده قرار دارد و فاطمه زهرا(س) نيز در همین خانه متولّد شدهاند.
در محرم سال هفتم بعثت، پيامبر(ص)، بنىهاشم و بنى عبدالمطّلب، در این مکان از سوى كفار محاصره اقتصادى شدند. پس از سه سال، خداوند مكر و نفاق كافران را به يأس و اختلاف تبديل و با از ميان بردن عهدنامه، به وسيله موريانه، محاصره در سال دهم بعثت پايان يافت.
برخى به اشتباه، شعب ابىطالب را همان مكان قبرستان ابوطالب يا جنةالمعلّى مىدانند، كه داخل درّه ابىدُبّ يا دره سلاخها بوده و كنار كوه حجون واقع شده است! در حالى كه شعب ابىطالب يا شعب على(ع)، در كنار مسجدالحرام واقع گردیده است.
در حال حاضر، محل شعب شامل فضای وسیعی است که سنگفرش شده و محل خواندن نماز و استراحت حجاج در ایام حج است. زمانی که زائر از مسجدالحرام خارج میشود و از مسعی هم عبور میکند، به فضای بازی در پایین کوه ابوقبیس میرسد که محل شعب بوده و سنگفرش شده است. امروزه، تنها بخشی از محلّه شعب ابیطالب باقی مانده که نام آن سوق اللیل بوده و سایر قسمتهای آن در توسعههای مختلف در داخل مسجدالحرام قرار گرفته است.
شِعْب در لغت
در لسان العرب آمده است:
"والشِّعْبُ (بِالْکَسْرِ) ما انْفَرَجَ بَیْنَ جَبَلَیْن و قِیل: هُوَ الطّریٖقُ فِی الْجَبَلِ و الجَمْعُ الشّعٰابْ؛ «شِعْب» (به کسر شین) شکاف بین دو کوه را گویند. به راه کوهستانی نیز گفته شده است. جمع آن «شِعاب» میباشد".[۱]
جوهری (م ٣٩٣ ه. ق.) در صحاح مینویسد: "والشِعْبُ (بالکسر) الطَّریقُ فِی الْجَبَل وَ الْجَمْع «الشِّعٰاب؛ «شِعْب» (بهکسر شین) راه در کوه را گویند، جمع آن نیز «شِعٰاب» است".[۲]
فخرالدین طریحی (م ١٠٨5 ه. ق.) در مجمع البحرین مینویسد: «شِعْب» (به کسر شین) راه در کوه را گویند جمع آن «شِعٰاب» مانند کِتٰاب است.[۳]
در فرهنگ معین نیز آمده است: شِعْب: راهی در کوه باشد، دره.[۴]
پیشینه تاریخی
شهر مکه در یک منطقه کوهستانی قرار گرفته است، و در نتیجه درون درهها که از سیل مصون بوده و بصورت یک حصار طبیعی، خانهها را در درون خویش جای میداد، محل زندگی قبائل مختلف بوده است. در نزدیکی مسجدالحرام سه شِعْبِ نزدیک به هم وجود دارد که اسامی آنها عبارت است از: ١ - شعب ابیطالب ٢ - شعب بنیهاشم ٣ - شعب بنیعامر. اجداد و بستگان پیامبر(ص) معمولاً در این سه شِعْب زندگی میکردهاند.
وقتی قصی بن کلاب بر مکه حاکم شد، هر خاندانی از قریش را در جایی از مکه سکونت داد. او وَجْه کعبه را، که شامل شعب ابیطالب به سمت معلاة مکه بود، برای خاندان خود و فرزندانش عبدمناف و عبدالدار برگزید. این شعب، به لحاظ نزدیکی به کعبه، بهترین نقطه مکه بوده و در اصل حد فاصل کوه ابوقبیس و کوه خَنْدمه است. شِعْب مزبور در اختیار خاندان بنیهاشم بوده و در دورههای مختلف به نامهای متفاوتی چون شعب بنیهاشم، شعب ابیطالب، شعب علی بن ابیطالب و شعب ابییوسف نامیده میشده است. چهرههای برجسته این خاندان در این شعب به دنیا آمده و در آنجا زندگی کردهاند. شعب یاد شده، محل تولد رسول خدا(ص) بوده و خانه خدیجه که محلّ زندگی حضرت با وی بوده و فاطمه زهرا(س) نیز در آن متولّد شده، همین جا بوده است.
در معجم البلدان آمده است: این درّه از آنِ عبدالمطلب بود، هنگامیکه چشمانش کمسو شد آنرا میان فرزندانش تقسیمکرد. پیامبر(ص) نیز سهم پدرش عبداللّٰه را گرفت و آن محل خانههای بنیهاشم بود.
محل تولد پیامبر
از نظر تاریخی مسلم است که رسول خدا(ص) تقریباً در سال 5٣ قبل از هجرت (عام الفیل) در شِعْبِ ابیطالب که امروزه به شِعْبِ علی معروف است، به دنیا آمد و به خاطر ازدحام مردم و شوق آنان نسبت به تبرکجویی از آن خانه، هماینک به کتابخانه تبدیل شده است.[۵]
تا قبل از سلطه وهابیان بر حرمین شریفین، محل ولادت رسول خدا(ص)، زیارتگاه مؤمنان و مسلمانانی بود که از گوشه و کنار جهان به مکه میآمدند.[۶]
محمد بن علوی مالکی مکّی مینویسد: "مکان ولادت رسول خدا(ص) در سوق اللیل مکانی شناخته شده است و ساکنین مکه درباره آن اختلاف نظر ندارند، هریک از آنها از نسل قبل از خود شنیده و تردیدی در آن ندارند".[۷]
بنابراین پیامبر اکرم(ص) در شِعْبِ ابیطالب متولد گردیدهاند و شِعْبِ ابیطالب در مکّه مکانی نزدیک مسجدالحرام بوده و با مکانی که فعلاً در حجون به این نام معروف است، فاصله دارد. طریحی پس از آن که شِعْب را معنی میکند، مینویسد: "وشِعْب ابیطالب بمکّة مکان مولد النّبی(ص) و شِعْبُ الدُّبّ ایضا بِمَکّة و انْتَ خٰارِجٌ الیٰ مِنیٰ؛ شِعْبِ ابیطالب در مکّه، زادگاه نبی اکرم(ص) است و شِعْب دُبّ نیز در مکّه در مسیر منا قرار دارد.»[۸]
محاصره اقتصادی مسلمانان
بنابر نقل سیرهنویسان، چون قریش دیدند که اصحاب رسول خدا(ص) در سرزمین حبشه در کمال امنیت و آرامش قرار دارند و نجاشی هم ایشان را گرامی داشته و از آنها دفاع میکند و از سوی دیگر حمزة بن عبدالمطلب و عمر نیز مسلمان شدهاند و اسلام در قبایل آشکار میگردد، جمع شدند و به چارهاندیشی پرداختند و تصمیم گرفتند پیمان نامهای بنویسند و متعهد شوند که از بنیهاشم و بنیمطلب زن نگیرند و به آنها زن ندهند و نیز چیزی به آنها نفروشند و چیزی از آنها نخرند. پس از این که جمع شدند، پیماننامه نوشتند و جملگی بر آن موافقت کردند و سپس برای تاکید، پیماننامه را از سقف کعبه آویختند.[۹]
مشرکان، بنیهاشم را در اول ماه محرم سال هفتم بعثت تحریم کرده، اعلام داشتند هیچکس حق معامله، ازدواج و معاشرت با آنان را ندارد. به دنبال آن تمامی بنیهاشم اعم از مسلمان و کافر جز ابیلهب و ابوسفیان بن حارث وارد شِعْبِ شده و آنجا اجتماع کردند. فرزندان مطلب بن عبدمناف که چهل نفر بودند از شِعْبِ حراست نموده، شب و روز به نگهبانی آن مشغول بودند و در طول سال جز موسم حج در ماه ذیالحجه، و عمره در ماه رجب از آنجا بیرون نمیآمدند. قریش از ورود خواروبار به شِعْبِ جلوگیری کرده، فقط مقدار کمی بصورت پنهانی به دست محاصره شدگان میرسید که کفافشان را نمیداد. در نتیجه وضعیت سخت شد؛ به شکلی که مردم صدای گریه بچهها را ازبیرون شِعْب میشنیدند واین دوران سختترین لحظات زندگی پیامبر(ص) و اهل بیت بزرگوارش در مکه بود.[۱۰]
اسامی برخی از بنیهاشم که همراه پیامبر(ص) در شِعْب محاصره شدند از این قرار است: ابوطالب بن عبدالمطلب، علی بن ابیطالب(ع)، حمزة بن عبدالمطلب، عبیدة بن حارث، عباس بن عبدالمطلب، عقیل بن ابیطالب، طالب بن ابیطالب، نوفل بن حارث، حارث بن نوفل، خدیجه بنت خویلد.[۱۱]
علامه مجلسی مینویسد: "شِعْبِ شکاف بین دو کوه است و شِعْبِ ابیٖطٰالِب در مکه معروف و شناخته شده است و آن همان مکانی است که رسول خدا(ص) و ابوطالب و دیگر بنیهاشم پساز آن که قریش آنها را از بین خود راند، در آنجا بودند.[۱۲]
حضرت خدیجه(س) نیز که اموال فراوانی داشت، همه را برای مسلمانان محاصره شده در شِعْب خرج و مصرف نمود.[۱۳] گاهی نیز علی بن ابیطالب(ع) مخفیانه از شِعْب خارج شده، غذا و امکانات تهیه و آن را با خود به درون شِعْب میآورد.[۱۴]
سرانجام پس از گذشت حدود سه سال، ابوطالب خبر خورده شدن پیماننامه سران قریش به واسطه موریانه را به مشرکان اطّلاع داد. او همراه آنان به کنار کعبه آمد و پس از گشودن آن، صحّت سخن رسول خدا(ص) بر همگان پدیدار گشت و در سال دهم بعثت، محاصره اقتصادی مسلمانان شکسته شد.[۱۵]
موقعیت شعب ابیطالب
شِعْبِ ابیطالب در دهانه شمالی کوه ابوقبیس و بین این کوه و خندمه قرار دارد. ولادت رسول خدا(ص) در همین مکان بوده و حدود سیصد متر با مسجدالحرام فاصله دارد. اینک تبدیل به کتابخانه شده و سپس در سال ١٣٩٩ هجری قمری در طرح توسعه خیابان غزّه از بین رفته است.[۱۶]
ابراهیم رفعت پاشا مینویسد: در طرف شرق منطقه قشاشیه، شِعْبِ علی یا شِعْبِ بنیهاشم قرار دارد... خانه خدیجه بنت خویلد یا محل ولادت فاطمه(س) دختر رسول اکرم(ص) نیز آنجاست.[۱۷]
در حال حاضر، محل شعب شامل فضای وسیعی است که سنگفرش شده و محل خواندن نماز و استراحت حجاج در ایام حج است. زمانی که زائر از مسجدالحرام خارج میشود و از بابالعباس، باب علی یا بابالسلام بیرون میآید و از مسعی هم عبور میکند، به فضای بازی میرسدکه در پایین کوه ابوقبیس سنگفرش شده است. در حال حاضر، تنها بخشی از محلّه شعب ابیطالب باقی مانده که نام آن سوق اللیل و بر فراز کوه است. محله سوق اللیل شامل خانههایی است که در روی کوه، مقابل مسعی ساخته شدهاند. خانهها و اماکن تاریخی موجود در شعب، در توسعههای مختلف مسجد، جزو مسجد شده است. گفتنی است که بخشی از شعب در این سوی مسعی، یعنی در فاصله مسجد تا مسعی بوده که اکنون جزو مسجد شده است. طبعا خانه امهانی، دختر ابوطالب که در توسعه مسجد در زمان مهدی عباسی جزو مسجد شد، در محدوده شعب قرار داشته است. در این صورت، باید شعب ابی طالب را محلهای بزرگ تصور کرد که اطراف آن را به طور عمده کوه خندمه، کوه ابوقبیس و مسجدالحرام در محاصره داشته است. در کنار شعب ابیطالب، شعب عامر بوده که هنوز نیز به همین نام از آن یاد میشود، در حال حاضر شعب ابی طالب به نام شعب علی(ع) شهرت دارد.[۱۸]
قبرستان ابوطالب
در ابتدای خیابان حجون، گورستانی وجود دارد که در گذشته آن را «مقبرةالمعلاة» مینامیدند و هم اکنون در میان اهل مکّه به «جنةالمعلاة»[۱۹] و در بین ایرانیان به «قبرستان ابوطالب» معروف است.[۲۰] درّهای که این گورستان در آن قرار دارد به نام «شِعْب ابِیدُبّ» معروف است.[۲۱] حجاج و زائران محترم بیتاللّٰه الحرام همه ساله پس از انجام اعمال عمره و یا حج، کنار این قبرستان آمده و مدفونین در آن، از جمله حضرت خدیجه(س) و ابوطالب(ع) و... را زیارت میکنند.
از گذشته تاکنون این قبرستان به نام «شِعْبِ ابیٖطالب» به مردم معرفی شده که از لحاظ تاریخی نادرست بوده، و شِعْبِ ابیطالب در مکان دیگری نزدیک مسجدالحرام واقع شده است.
شعب ابیطالب در مکانی غیر از قبرستان ابوطالب قرار داشته، و چنین اشتباهی از چه زمان و براساس چه دلیل و مدرکی رخ داده، معلوم نیست. تنها کسی که احتمال داده شِعْبِ ابیطالب در منطقه حجون قرار گرفته، حلبی است.[۲۲] لیکن دلیلی بر صحّت این نقل وجود نداشته است. متون تاریخی مؤید این معناست و این نکتهای است که برخی به آن توجه نداشتهاند. در نقشههای موجود از حجاز قدیم و جدید، دقیقاً محل شِعْبِ علی و شِعْبِ بنیهاشم، و شِعْبِ بنیعامر، در نزدیکی مسجدالحرام مشخص گردیده و هیچکس قبرستان ابیطالب را که در شِعْبِ ابیدُبّ واقع شده، شِعْبِ ابیطالب نام ننهاده است.
پانویس
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، ج4، ص٢٢٧٠، چاپ مصر - دارالمعارف - قاهره.
- ↑ جوهری، صحاح، ج١، ص١56، بیروت، ١4٠4 ه. ق.
- ↑ طریحی، مجمعالبحرین، ج١، ص5١٣.
- ↑ دکتر معین، فرهنگ معین، ج٢، ص٢٠4٧، تهران ١٣6٠ ه. ش.
- ↑ فضائل مکه، ص٢٣٢، دار مکه ١4١٠ ه. ق.
- ↑ السیرة الحلبیه، ج١، ص5٧.
- ↑ فی رحاب بیتاللّٰه الحرام، ص٢6٢.
- ↑ طریحی، مجمعالبحرین، ج2، ص5١٣.
- ↑ سیره ابن هشام، ج١، ص٣٧5؛ سیرة الحلبیه، ج١، ص٣66.
- ↑ اعیانالشیعه، ج١، ص٢٣5.
- ↑ شرح نهجالبلاغه، ابن ابیالحدید، ج١4، ص5٩.
- ↑ مجلسی، مرآةالعقول، ج5، ١٧4 دارالکتب الاسلامیه - تهران ١٣6٣ ه. ش.
- ↑ اعلام الوری، ص6٠.
- ↑ الصحیح من سیرةالنبی، ج٢، ص١٠٩، قم ١4٠٠ ه. ق.
- ↑ نهایةالارب، ج١، ص٢4٨؛ دلائل النبوه، ج٢، ص6٨، تهران ١٣6١ ه. ق.
- ↑ معجم معالم الحجاز، ص5٧. دار مکّه.
- ↑ مرآةالحرمین، ج١، ص١٨٠ و١٨١، دارالمعرفه - بیروت.
- ↑ آثار اسلامي مکّه و مدينه، ج1، ص151.
- ↑ فقه العبادات (الحج)، ص٢٠5.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٢٧٣.
- ↑ ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص٢٧٢؛ معجم معالم الحجاز، ص56.
- ↑ السیرة الحلبیه، ج١، ص63.
منابع
- لسان العرب، ابن منظور، چاپ مصر - دارالمعارف - قاهره.
- صحاح اللغة، جوهری، بیروت، ١۴٠۴ ه. ق.
- مجمعالبحرین، طریحی، تهران - ١۴٠٨ ه. ق.
- فرهنگ معین، دکتر معین، تهران ١٣۶٠ ه. ش.
- فضائل مکه، حسن بن يسار البصری، ابوسعيد، دار مکه ١۴١٠ ه. ق.
- معجم معالم الحجاز، عاتق بن غیث بلادی، دار مکه ١۴١٠ ه. ق.
- مرآةالعقول، مجلسی، دارالکتب الاسلامیه - تهران ١٣۶٣ ه. ش.
- مرآةالحرمین، إبراهيم رفعت باشا، دارالمعرفه - بیروت.
- دلائل النبوة، بیهقی، تهران ١٣۶١ ه. ق.
- الصحیح من سیرةالنبی، سیدجعفر مرتضی عاملی، قم ١۴٠٠ ه. ق.
- السیرة الحلبیة، على بن ابراهيم بن احمد حلبى، چاپ بیروت.
- فی رحاب بیتاللّٰه الحرام، مدرسی، سیدمحمدتقی.
- السیرة النبویة، ابن هشام، عبدالملک.
- اعیان الشیعة، امین، سیدحسن.
- شرح نهجالبلاغة، ابن ابیالحدید.
- اعلام الوری، طبرسی، فضل بن حسن.
- نهایة الارب فی فنون الادب، نویری، شهاب الدین.
- آثار اسلامي مکّه و مدينه، قائدان، اصغر، ایران-تهران، 1386 ه.ش.
- فقه العبادات (الحج)، حسن ایوب.
- اخبار مکه، ازرقی، محمد بن عبدالله.