زمزم

از ویکی حج
چاه زمزم
اطلاعات اوليه
کاربری تأمین بخشی از آب مصرفی حجاج
مکان مسجدالحرام، ۲۱ متری حجرالاسود
نام‌های دیگر رَکْضَةُ جبرئیل، سقیا اسماعیل، حفیرة عبدالمطلب، المصونة (مضنونه)، سقیا، طعام طعم، شفاء سقم
مشخصات
مساحت دهانه چاه ١/5 متر، عمق 30 متر
وضعیت فعال
معماری
بازسازی سال‌هاى ٨٢٢ و ١٣٨٣ق.

زمزم نام مشهورترین چاه آب مسجدالحرام است که در فاصله حدود 21 متری شرقِ حجرالاسود واقع شده و در آغاز، چشمه‌ای بوده که بر اساس منابع تاریخی، به اعجاز الهی برای حضرت اسماعیل(ع) و هاجر جاری شد. سرآغاز تاريخ شهر مكه و تجديد بناى کعبه را، جوشش زمزم دانسته‌اند.

سال‌های متمادی آب مورد نیاز مردم مکه، از همین چاه تأمین می‌شد؛ تا اینکه نشانه‌های زمزم از بین رفت و رفته‌رفته این چاه ناپدید شد. پس از مدتی طولانی، سقایت و آب‌رسانی خانه خدا به دست عبدالمطلب، پدربزرگ پیامبر(ص) رسید و به دست او چاه زمزم حفر شد و بار دیگر آب آن جوشید.

آب زمزم همواره نزد مردم مكه قِداسَت و اهميت فراوانى داشته است. پيامبر(ص) بيشتر از آب زمزم مى‌نوشيد و آن را بهترين آب روى زمين می‌دانست.

چاه زمزم در دوره‌های مختلف تاریخی، تعمیر و توسعه یافته است. دهانه چاه ١/5 متر، عمق آن 30 متر و فاصله‌اش تا کعبه ٢١ متر است. برای استفاده بیشتر زائران کعبه، در اطراف صحن مسجدالحرام به‌وسیله لوله‌کشی، آب زمزم را به شیرها هدایت کرده‌اند.

زمزم در لغت

زمزم مرکّب از دو «زم» و در لغت به معنای آهسته، آهسته و یا آب فراوان[۱] و در اصطلاح نام چشمه و یا چاهی در مکه نزدیک کعبه است که پیشینه تاریخی آن، به دوران حضرت ابراهیم(ع) باز می‌گردد، آن گاه که آن حضرت به فرمان خداوند همسرش‌ هاجر را به همراه اسماعیل، که کودکی شیرخوار بود، به سرزمین بی‌آب و علفِ مکه آورده و خود برای انجام ماموریتی الهی آن دیار را ترک نمود. تا آن که‌اندوخته غذا و آب مادر و فرزند به پایان رسید و‌ هاجر نگران از جان کودک خویش به جستجوی آب پرداخت.

پیدایش زمزم

تاریخ نویسان، پیدایش زمزم را بگونه‌های مختلف نقل کرده‌اند؛ برخی گویند:

پس از اینکه‌ هاجر در پی یافتن آب فاصله بین دو کوه صفا و مروه، را هفت بار طی نمود، زمزم به شکل اعجازگونه‌ای، از زمین جوشید. وجود چشمه آب در آن سرزمین خشک موجب جذب همه حیوانات و پرندگان شد. سر و صدا و پرواز پرندگان در حوالی زمزم، کاروان جُرهمیان را که از آن مسیر می‌گذشتند، به سوی خود کشاند، آنان در کمال ناباوری، پیش روی خود آبی گوارا دیدند، از آن نوشیده، ظرف‌های خود را نیز پر کردند و از آن پس زمزم شهرت یافت.[۲]

در تاریخ آمده است که: جرهمیان حرمت حرم و خانه کعبه را رعایت نکرده، رئیس ایشان عمرو بن حارث بن مضاض دستور داد حجرالاسود، غزالی الکعبه و دیگر سلاح‌هایی را که در آن خانه وجود داشت، در چاه زمزم پنهان کردند و چاه را نیز از خاک پرکرده، به صورت زمین همواری درآوردند و رفته‌رفته مکان آن فراموش گردید.[۳]

حفر زمزم

پس از جرهمیان، قبیله خزاعه روی کار آمدند و زمزم همچنان ناشناخته باقی مانده بود، عبدالمطّلب بن‌ هاشم این افتخار را یافت تا بار دیگر زمزم را شناسایی و حفر کند. در تاریخ آمده است: در خواب با ارائه نشانه‌هایی به عبدالمطّلب، الهام شد که زمزم را، حفر نماید. عبدالمطّلب نیز در جستجوی نشانه‌ها به کعبه رفت. او در میان دو بت «اساف» و «نائله»، نشانه‌ها را یافت و شروع به حفر زمین کرد. برخی قریشیان عبدالمطلب و فرزندش حارث را مسخره می‌کردند، اما وقتی سنگچین چاه آشکار شد، وی تکبیر گفت و دانست که به او صحیح الهام شده است. پس از پایان یافتن کار و آشکار شدن آب، عبدالمطلب کنار چاه زمزم حوضی ساخت و خود و پسرش از آن آب کشیده، در حوض می‌ریختند و به حاجیان می‌دادند.[۴] عبدالمطلب پس از حفر زمزم و دست‌یابی به آب، سقایت حاجیان را احیا نموده، آن را در اختیار داشت.[۵]

پیامبر(ص) برای نخستین بار به هنگام فتح مکه، پس از شکستن بت‌ها و از میان بردن تصاویر نقش شده بر دیوار، داخل خانه را با آب زمزم شستند که این رسم تاکنون پابرجاست.[۶]

اسامی زمزم

زمزم به دلیل اهمیت و جایگاهی که از زمان حضرت ابراهیم(ع) تاکنون داشته، نام‌های فراوانی برای آن ذکر شده است. برخی از این اسامی در روایتی از امام صادق(ع) این چنین ذکر شده است: رَکْضَةُ جبرئیل، سقیا اسماعیل، حفیرة عبدالمطلب، المصونة (مضنونه)، سقیا، طعام طعم، شفاء سقم.[۷]

اسامی دیگر آن عبارت است از: زَمَّم، زُمِّزْم، زُمٰازِم، هزمة جبرائیل، هَزْمَةُ المَلَکِ، الشُّبٰاعه و شُبٰاعه، برّه، تُکْتَم، شراب الابرار، طعام الابرارسقیا اللّٰه اسماعیل، لاشرق، لاتدم، هی برکه، سیدّه، نافعه، عونه، بشری، صافیه، عصمه، سالمه، میمونه، مبارکه، کافیه، عافیه، مغذّیه، طاهره، مفدّاه، حرمیه، مرویه، مؤنسه، طیبه، شُبّاعةالعیال، قریةالنمل، نقرةالغراب، هزمةاسماعیل، حفیرةالعباس.[۸]

استفاده از زمزم

عبدالمطلب آشامیدن و وضو گرفتن از آب زمزم را حلال و جایز دانسته، لیکن غسل کردن با آن را روا نمی‌دانست؛ از این رو عباس بن عبدالمطلب نیز پیوسته در مسجدالحرام و در اطراف زمزم گردش می‌کرد و می‌گفت شستشو با آب زمزم را حلال نمی‌دانم و این آب برای خوردن و وضو گرفتن حلال و جایز است.[۹] البته این نهی، مربوط به داخل مسجد است و طبیعی است که اگر بیرون مسجد و در مکان مناسبی با آب زمزم غسل نمایند مانعی نخواهد داشت.[۱۰]

برخی از فقیهان شیعه مانند ابن زهره در کتاب غنیة النزوع[۱۱] محقق حلی در کتاب المختصر النافع»[۱۲] ابن برّاج در المهذّب[۱۳] و سلمان بن الصّهرشتی در اصباح الشیعه[۱۴] بر این نظرند که مستحب است پس از طواف و قبل از سعی حاجی نزد زمزم آمده از آب آن بنوشد و غسل کند و اگر نتوانست غسل نماید، کمی از آب زمزم را به خود بریزد.

برخی دیگر از فقیهان شیعه همچون ابن حمزه،[۱۵] ابن ادریس حلی،[۱۶] ابن سعید هذلی،[۱۷] علامه حلی،[۱۸] شهید اول،[۱۹] شیخ صدوق،[۲۰] شیخ طوسی،[۲۱][۲۲] همان موارد را بدون مستحب بودن غسل، ذکر فرموده‌اند.

همچنین مستحب است شخص هنگام نوشیدن آب زمزم بگوید: «اللّهُمّ اجْعَلْه لی عِلْماً نافِعاً و رِزْقاً واسِعاً و شِفٰاءً مِنْ کُلِّ دٰاءٍ و سَقَمٍ انَّکَ قٰادِر یا رَبَّ العالمین؛ بار خدایا آن را دانشی سودمند، روزیی فراوان، و درمان هر درد و بیماری قرار ده، همانا تو توانایی‌ای پروردگار جهانیان.»[۲۳]

ژرفای زمزم

موقعیت چاه زمزم نسبت به کعبه و مقام ابراهیم(ع).

ازرقی گفته است عمق و ژرفای زمزم از بالا تا پایین آن شصت ذراع است در درون چاه، آب از سه نقطه جاری است، یکی مقابل حجرالاسود، دیگری برابر صفا و ابوقبیس و سومی مقابل مروه. در سال‌های ٢٢٣ و ٢٢4 که احتمال خشک شدن زمزم می‌رفت، محمد بن ضحاک ریاست پُست مکه و اطراف آن را عهده‌دار شد، وی نُه ذراع دیگر بر گودی آن افزود، و مقداری نیز از زمین اطراف عمق چاه را کند، تا آن که در سال ٢٢5 بخاطر بارش باران و جاری شدن سیل، آب زمزم افزون شد.[۲۴]

سالم بن جراح نیز به روزگار حکومت‌ هارون‌الرشید، چند ذراع دیگر زمزم را گود کرد و همین شخص در زمان خلافت مهدی در زمزم کار کرده، بر گودی آن افزود، سپس عمر بن ماهان که در دوره حکومت امین عهده‌دار سمت پُست مکه بود چاه زمزم را زه‌کشی کرد.[۲۵]

فضیلت آب زمزم

در روايت‌هاى بسيارى به فضيلت آب زمزم اشاره شده است. پیامبر(ص) درباره فضیلت آب زمزم فرمود: "بهترین آبی که از زمین می‌جوشد آب زمزم است".[۲۶] ابن عباس همین روایت را با تعبیر: "بهترین آب بر روی زمین آب زمزم می‌باشد" آورده است.[۲۷] وی همچنین گفته است: "پیامبر(ص) در حالی که ایستاده بود، از آب زمزم آشامید".[۲۸] در نقلی دیگر آمده است: "امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام)، پس از نماز عصر طواف کرده، سپس در حال ایستاده از آب زمزم نوشیدند".[۲۹]

علی بن مهزیار نیز گفته است: "اباجعفر ثانی(ع) را در شب زیارت دیدم که طواف نساء را انجام داده، پشت مقام نماز گزاردند سپس داخل زمزم شده، با دست خود دلوی را که در برابر حجر قرار دارد، داخل چاه نموده و از آب زمزم نوشید، و به برخی قسمت‌های بدن خود نیز آب ریخت". وی همچنین گفته است: "کسانی که با آن حضرت در سال‌های بعد به حج آمده بودند، امام را دیده‌اند که همان‌گونه عمل می‌کرده است".[۳۰]

در روایت دیگری امام صادق(ع) فرموده‌اند: "به من خبر رسیده که پیامبر(ص) آن هنگام که به زمزم نگریست فرمود: اگر برای امّت من مشقّت و رنج نمی‌داشت، از آنان می‌خواستم، تا یک دلو یا دو دلو از زمزم آب برگیرند".[۳۱]

امام سجاد(ع) به شبلی آموختند تا بر سر زمزم باخدای خویش پیمان ببندد که چشم از گناه و معصیت بپوشاند، و این خود راز دیگری برای این چمشه جوشیده در کنار بیت‌اللّٰه‌الحرام است. ابن عباس را عادت بر این بود که هرگاه مهمانی بر وی وارد می‌شد، آب زمزم به او هدیه می‌داد.[۳۲]

اینگونه روایات و احادیث، تایید می‌کند که سنّت نیکوی حج‌گزاران نیز از گذشته تاکنون بر این بوده، که پس از انجام اعمال بعنوان تبرّک مقداری از آب زمزم با خود به همراه می‌برند. عایشه گفته است: "رسول خدا(ص) با مشک و برخی وسائل دیگر آب زمزم را حمل نموده، به بیماران می‌نوشاند و یا بر آنان می‌ریخت".[۳۳]

زمزم در گذر تاریخ

گزارشات گوناگونی از پیشینه تاریخی و بازسازی‌ها و تعمیرات صورت گرفته بر روی "چاه زمزم" در ادوار مختلف تاریخی وجود دارد و سفرنامه‌نویسان مشهور به توصیف ویژگی‌های آن پرداخته‌اند.

زمزم و ایرانیان

مسعودی درباره پیشینه تاریخی زمزم، قبل از اسلام و ارتباط ایرانیان با آن، این چنین نوشته است:

ایرانیان قدیم به احترام خانه کعبه و جدشان ابراهیم(ع) و هم توسل به هدایت او و رعایت نسب خویش به زیارت بیت‌الحرام می‌رفتند و بر آن طواف می‌بردند. آخرین کس از ایشان که به حج رفت، ساسان پسر بابک جدّ اردشیر بابکان سرملوک ساسانی بود. چون ساسان به زیارت خانه رفتی طواف بردی و بر چاه اسماعیل زمزمه کردی. گویند به سبب زمزمه‌ای که او و دیگر ایرانیان بر سر چاه می‌کرده‌اند آن را زمزم گفته‌اند. از شواهد تاریخی می‌توان فهمید که زَمْزَمه کردن در میان برخی از ملت‌ها مرسوم بوده، به شکلی که‌در موقع غذا خوردن و نماز خواندن بدون بهره‌گیری از زبان و لب‌ها، صدا را در گلو گردانده زمزمه می‌کردند. مجوسان را رسم بر این بود و خلیفه دوّم نیز به کارگزاران خود دستور داد تا آنان را از این کار باز دارند.[۳۴]

ساخت و سازها

ساختمان چاه زمزم در دوره‌ای که درونِ مطاف قرار داشت.[۳۵] تصویر مربوط به سال ۱۳۴۶ق.[۳۶]

نخستین کس که زمین و دیواره‌های زمزم را با سنگ مرمر پوشاند، ابوجعفر منصور عباسی بود. وی این کار را در دوران خلافت خویش آغاز و سپس مهدی عباسی آن را به پایان برد. پس از آن تا دوران حکومت معتصم در سال ٢٢٠ چاه در فضای باز بوده، و فقط گنبد کوچکی بر دهانه آن قرار داشته است. عمر بن فرج رُخجیٖ که از نویسندگان و دبیران دربار معتصم بوده، آن را تغییر داد و برای تمام زمزم، سقفی از چوب ساج فراهم کرد و از آن زنجیرهایی آویزان کرده، چراغ‌هایی به آنها آویخته بودند که شبها در موسم حج آنها را روشن می‌کردند.[۳۷] چاه زمزم در سال‌هاى ٨٢٢ ق. و ١٣٨٣ق. تعمير و توسعه يافت. اكنون دهانۀ آن ١/۵ متر، عمق آن سى متر و فاصله‌اش تا كعبه ٢١ متر است. متوسط مصرف آب زمزم به وسيلۀ زائران بيت اللّٰه، حدود ده هزار متر مكعب در روز و ٧۶۵ متر مكعب در ساعت؛ يعنى ٢٩۶٠٠ ليتر است. در دوران سعودى به سال ١٣٨٨ق. قبّه‌اى كه بر فراز چاه زمزم بود، خراب و بناى جديدى در زير زمين ساختند كه در آن‌جا از آب چاه استفاده مى‌كردند. اكنون براى استفادۀ بيشتر از مطاف، آن مدخل را پر ساخته و در اطراف صحن مسجدالحرام به‌وسيلۀ لوله‌كشى، آب را به شيرها هدايت كرده‌اند تا زائران از آن‌ها بنوشند و لذا دايرۀ مطاف وسيعتر گشته است.

ساختمان چاه زمزم در سال ۱۳۷۷ق، از مطاف برداشته شد و ورودی آن تا توسعه بعدی مسجدالحرام باقی ماند.[۳۸]

زمزم در سفرنامه‌ها

ناصرخسرو در سفرنامه خود نوشته است: "فاصله بین زمزم و خانه کعبه 46 ارش و دهنه چاه زمزم سه گز و نیم است در سه گز و نیم، سر چاه را حظیره کرده‌اند و اطراف آن با چوب‌های مشبّک است و برابر خانه زمزم از جانب مشرق خانه مربعی است که مرکز سقایة الحاجّ است ...".[۳۹]

ابن جبیر، جهانگرد قرن هفتم، وضعیت زمزم را اینگونه توصیف می‌کند: "گنبد چاه زمزم مقابل رکن حجرالاسود است و فاصله‌اش تا حجرالاسود بیست و چهار قدم باشد.... محیط حلقه دهانه چاه، چهل وجب و ارتفاع (این طوقه مرمرین) چهار وجب و نیم و ضخامت دیواره آن یک وجب و نیم است ...".[۴۰]

ابن بطوطه نیز که در قرن هشتم توفیق زیارت بیت‌اللّٰه الحرام را یافته، در توصیف زمزم می‌نویسد: "قبه زمزم، روبروی حجرالاسود، به فاصله بیست و چهار گام از آن واقع شده و مقام در طرف راست آنست. بین رکن مقام، تا زمزم ده گام فاصله است داخل قبه با رخام سپید، مفروش گشته و... درِ قبّه زمزم در جهت شرقی واقع شده و در درون قبه سقاخانه مدوری ساخته شده که پهنای آن یک وجب و عمق آن یک وجب و بلندی آن در حدود پنج وجب است و آن را پر از آب می‌کنند و گرداگرد آن را مصطبه‌ها تعبیه کرده‌اند که وضو سازندگان روی آن می‌نشینند.[۴۱]

تقی‌الدین فاسی در توصیف زمزم در اوائل قرن نهم می‌نویسد: "هم اکنون زمزم درون خانه‌ای مربع شکل قرار دارد و در کنار دیوارهای آن نُه حوض ساخته‌اند که آن را از آب زمزم پرنموده، تا حاجیان از آن‌ها وضو بگیرند. و در دیوار روبروی کعبه پنجره‌هایی ساخته و روی آن نیز سایبانی برای مؤذنان درست کرده‌اند، ... در سال ١٠٢٠ ه‌. ق. به دستور سلطان احمد خان پنجره‌ای آهنی با فاصله یک متری از سطح آب، قرار دادند، زیرا برخی دیوانگان! به تصور فدا نمودن، خود را بدرون زمزم می‌انداختند و می‌مردند، این پنجره تا سال ١٣١٨ ه‌. بوده است. بر روی پنجره شمالی از ناحیه در زمزم به سال ١٢٠١ ه‌. ق. به دستور سلطان عبدالحمیدخان نوشته شده بود: «ماء زمزم شفاء من کل داء.» و «آیة ما بیننا و بین المنافقین انهم لایتضلعون من ماء زمزم.»[۴۲]

نگارخانه

پانویس

  1. معجم‌البلدان، ج٣، ص166.
  2. ازرقی، اخبار مکه، ج٢، صص٣٩ تا 4١.
  3. سیرت رسول‌اللّٰه، ص٢١6.
  4. سیره ابن هشام، ج١، ص١54؛ ازرقی، اخبار مکه، ص٣٣6.
  5. سیره ابن هشام، ج١، ص١55.
  6. متقی الهندی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج5، ص٢٩٩.
  7. وسائل، ج١٣، ص4٧4، ح ١٨٢4٢.
  8. شفاء الغرام، ج١، ص4٠4؛ معجم‌البلدان، ج٣، ص١6٧.
  9. فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص6٣.
  10. فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص64.
  11. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص4٠5.
  12. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج8، ص6٧٨.
  13. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص٢٩5.
  14. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص46١.
  15. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص4٣٨.
  16. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص5٣٨.
  17. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص٧١١.
  18. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص٧5٢.
  19. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٨، ص٧٨5.
  20. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص٣٢.
  21. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص١٩٣.
  22. سلسلة ینابیع الفقهیه، ج٧، ص٢٣٠.
  23. مستدرک الوسائل، ج٩، ص4٣٩.
  24. ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص6١.
  25. ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص6١.
  26. مستدرک، ج٩، ص4٣٩، ح ١١٢٨6.
  27. معجم الکبیر طبرانی، ج١١، ح ١١١6٧.
  28. سنن نسائی، ج5، ص٢٣٧.
  29. مستدرک الوسائل، ج٩، ص4٣٩، ح ١١٢٨٣.
  30. وسائل، ج١٣، ص4٧4، ح ١٨٢4٠.
  31. وسائل، ج١٣، ص4٧٣، ح ١٨٢٣٩.
  32. سیوطی، الدرّ المنثور، ج٣، ص٢٢٣؛ فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص46.
  33. شفاء الغرام، ج١، ص4١5؛ سنن ترمذی، ج٣، ص٢٩5.
  34. لسان العرب، ج6، ص٨5؛ معجم‌البلدان، ج٣، ص١66.
  35. «All you need to know about Zamzam well»، Al Arabiya.
  36. «وأزيلت عام 1346هـ»، صفحه عبدالله الرشید در توییتر.
  37. ازرقی، اخبار مکه، ج٢، ص6١.
  38. «Zamzam Studies and Research»، The official account of Saudi geological survey.
  39. سفرنامه ناصر خسرو.
  40. محمد بن احمد بن جبیر، سفرنامه ابن جُبَیر، ص١٢6.
  41. ابن‌بطوطه، سفرنامه، ج١، ص١٨٩.
  42. سنن ابن ماجه، ج٢، ص١٧؛ فاکهی، اخبار مکه، ج٢، ص٢٨.

منابع

این مقاله برگرفته از کتاب حج در اندیشه اسلامی، علی قاضی عسکر. بخش «زمزمه زمزم»، ص167-192. است.
  • معجم البلدان، یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله.
  • اخبار مکه، ازرقی، محمد بن عبدالله.
  • سیرت رسول‌الله، ابن اسحاق، محمد.
  • السیرة النبویة، ابن هشام، عبدالملک.
  • وسائل الشیعة، حرعاملی، محمد بن حسن.
  • الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور، سیوطی، عبدالرحمن.
  • شفاء الغرام باخبار البلد الحرام، التقی الفاسی.
  • سنن ترمذی، ترمذی، محمد بن عیسی.
  • لسان العرب، ابن منظور، محمد بن ‌مكرم.
  • اخبار مکه، فاکهی، محمد ابن اسحاق.
  • سنن ابن ماجه، قزوینی، محمد بن یزید.
  • سنن نسائی، ابو‌عبدالرحمان نسائی، احمد بن شعیب.
  • مستدرک الوسائل، نوری طبرسی، حسین.
  • المعجم الکبیر، طبرانی، سلیمان بن أحمد.
  • سلسلة ینابیع الفقهیة، مروارید، علی‌اصغر.
  • کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، متقی الهندی.
  • سفرنامه ابن‌بطوطه، ابن‌بطوطه، ترجمه دکتر محمد علی موحد، مؤسسه انتشارات آگاه، ایران، مشهد، ١٣٧٠ ه‌. ش.
  • سفرنامه ابن جُبَیر، محمد بن احمد بن جبیر، پرویز اتابکی، ایران، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی، ١٣٧٠ ه‌. ش.