جاهلیت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جاهلیت''' اصطلاحی قرآنی و حدیثی که ناظر به نوعی از ویژگیهای اخلاقی، اعتقادی و سنتهای غیرالهی پیش از [[اسلام]] در [[حجاز]] است. جاهلیت به معنای نادانی، خشونت، و تکبر همراه عصبیت در تضاد با علم یا حِلم است، بنابراین مردم عرب پیش از اسلام در ناآگاهی و غرور و خشونت غوطهور بودند و نوعی خودسری در رفتار و روح تکبرآمیز که از سر فرود آوردن در برابر هر قدرتی، خواه انسانی و خواه الاهی و خواه به حق یا ناحق و پیروی از هدایت الهی سرباز میزده و حکومت خدا را در امور زندگی نمیپذیرفتند. | '''جاهلیت''' اصطلاحی قرآنی و حدیثی که ناظر به نوعی از ویژگیهای اخلاقی، اعتقادی و سنتهای غیرالهی پیش از [[اسلام]] در [[حجاز]] است. جاهلیت به معنای نادانی، خشونت، و تکبر همراه عصبیت در تضاد با علم یا حِلم است، بنابراین مردم عرب پیش از اسلام در ناآگاهی و غرور و خشونت غوطهور بودند و نوعی خودسری در رفتار و روح تکبرآمیز که از سر فرود آوردن در برابر هر قدرتی، خواه انسانی و خواه الاهی و خواه به حق یا ناحق و پیروی از هدایت الهی سرباز میزده و حکومت خدا را در امور زندگی نمیپذیرفتند. | ||
اسلام به معنای تسلیم شدن است؛ اما در اصطلاح، به احکام و شریعت الهی شکل گرفته در قالب دین اشاره دارد. واژه جاهلیت نیز بر سنتهای نهاده شده پیش از نزول [[وحی]] اطلاق میگردد. بنابراین، تقابل جاهلیت و اسلام از نوع رویارویی دو سنت و شریعت است که یکی دارای خاستگاه وحیانی است و دیگری در سنت نیاکان ریشه دارد. بر ایناساس، میتوان ادعا کرد که مفهوم حقیقی جاهلیت در برابر وحیانیت قرار دارد. گسترش تدریجی اسلام، نقطه پایان رواج سنتهای غیر الهی در جزیرة العرب بود. [[فتح مکه]] موعد پایان یافتن آیین جاهلیت بود؛ زیرا [[پیامبر(ص)]] نسخ آیینها و سنتهای جاهلی را اعلام کرد. | درباره معنای جاهلیت نزد پژوهشگران اختلاف نظرهایی وجود دارد. برخی از پژوهشگران، جاهلیت را مفهومی اخلاقی دانسته و آن را توصیفی از وضعیت اخلاقی عربهای مخاطب قرآن کریم به حساب آورده اند. در برابر برخی دیگر از پژوهشگران جاهلیت را به معنای یک دین، آیین و سنت در برابر دین اسلام در نظر میگیرند. اسلام به معنای تسلیم شدن است؛ اما در اصطلاح، به احکام و شریعت الهی شکل گرفته در قالب دین اشاره دارد. واژه جاهلیت نیز بر سنتهای نهاده شده پیش از نزول [[وحی]] اطلاق میگردد. بنابراین، تقابل جاهلیت و اسلام از نوع رویارویی دو سنت و شریعت است که یکی دارای خاستگاه وحیانی است و دیگری در سنت نیاکان ریشه دارد. بر ایناساس، میتوان ادعا کرد که مفهوم حقیقی جاهلیت در برابر وحیانیت قرار دارد. گسترش تدریجی اسلام، نقطه پایان رواج سنتهای غیر الهی در جزیرة العرب بود. [[فتح مکه]] موعد پایان یافتن آیین جاهلیت بود؛ زیرا [[پیامبر(ص)]] نسخ آیینها و سنتهای جاهلی را اعلام کرد. | ||
<br /> | |||
==معنای جاهلیت== | |||
=== واژهشناسی === | |||
«جاهلیت» از ریشه «ج ـ ه ـ ل» به معنای نادانی، خشونت، و تکبر همراه عصبیت<ref>نک: تصحیفات المحدثین، ج1، ص291.</ref> در تضاد با علم یا حِلم است.<ref>الایضاح، ج1، ص156؛ الصحاح، ج4، ص1663؛ لسان العرب، ج1، ص129، «جهل. </ref>بر این پایه، گفتهاند که مردم عرب پیش از [[اسلام]] در ناآگاهی و غرور و خشونت غوطهور بودند. با ظهور اسلام، این وضع دگرگون شد و بردباری و خردمندی و حکمت جای آن را گرفت.<ref>خدا و انسان در قرآن، ص262-283؛ مفاهیم اخلاقی، ص113-116؛ جاهلیة القرن العشرین، ص8.</ref> ساختار قبیلهای شکل یافته بر پایه روابط خونی، تغییر یافت و جای آن را [[توحید]] و برادری ایمانی گرفت.<ref>مفاهیم اخلاقی، ص113-116.</ref> مدافعان این تحلیل، نشانهای از آن را در برخی اشعار پیش از اسلام یافته و با استناد به آن، کاربردهای قرآنی «الجاهلیه» را تبیین نمودهاند.<ref>نک: جزیرة العرب قبل الاسلام، ج1، ص244-264؛ مفاهیم اخلاقی، ص96-101.</ref> دانشنامهها و دائرة المعارفهای معاصر همین دیدگاه را پی گرفته و با استخراج معنای جاهلیت از ریشه جهل، به تفسیر و تحلیل آن پرداختهاند.<ref>نک: دانشنامه جهان اسلام، ج9، ص510؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج17، ص440؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ص441-465.</ref> | «جاهلیت» از ریشه «ج ـ ه ـ ل» به معنای نادانی، خشونت، و تکبر همراه عصبیت<ref>نک: تصحیفات المحدثین، ج1، ص291.</ref> در تضاد با علم یا حِلم است.<ref>الایضاح، ج1، ص156؛ الصحاح، ج4، ص1663؛ لسان العرب، ج1، ص129، «جهل. </ref>بر این پایه، گفتهاند که مردم عرب پیش از [[اسلام]] در ناآگاهی و غرور و خشونت غوطهور بودند. با ظهور اسلام، این وضع دگرگون شد و بردباری و خردمندی و حکمت جای آن را گرفت.<ref>خدا و انسان در قرآن، ص262-283؛ مفاهیم اخلاقی، ص113-116؛ جاهلیة القرن العشرین، ص8.</ref> ساختار قبیلهای شکل یافته بر پایه روابط خونی، تغییر یافت و جای آن را [[توحید]] و برادری ایمانی گرفت.<ref>مفاهیم اخلاقی، ص113-116.</ref> مدافعان این تحلیل، نشانهای از آن را در برخی اشعار پیش از اسلام یافته و با استناد به آن، کاربردهای قرآنی «الجاهلیه» را تبیین نمودهاند.<ref>نک: جزیرة العرب قبل الاسلام، ج1، ص244-264؛ مفاهیم اخلاقی، ص96-101.</ref> دانشنامهها و دائرة المعارفهای معاصر همین دیدگاه را پی گرفته و با استخراج معنای جاهلیت از ریشه جهل، به تفسیر و تحلیل آن پرداختهاند.<ref>نک: دانشنامه جهان اسلام، ج9، ص510؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج17، ص440؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ص441-465.</ref> | ||
===معنای اخلاقی جاهلیت=== | ===معنای اخلاقی جاهلیت=== | ||
ایزوتسو بیش از دیگران، در دو کتاب خدا و انسان در قرآن و مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن کوشیده است تا ساختار اخلاقی جاهلیت را در تقابل با اخلاق اسلامی نشان دهد. گلدزیهر نیز بر آن است که عرب جنوب ([[یمن]]) به اخلاقیات و دین گرایش داشتند؛ اما دیگر عربها، در بدویت و جهالت به سر میبردند و وضعیتی «پیش از دینی» داشتند.<ref>دائرة المعارف اسلام، ج2، ص487-489.</ref> در تحلیلی مشابه، جاهلیت را به وضعیت کوچروی در برابر و نابرخورداری از تمدن و پرستش بتها تفسیر کردهاند.<ref>نفوذ فارسی در فرهنگ عربی، ص15.</ref> | برخی پژوهشگران جاهلیت را مفهومی اخلاقی در نظر گرفتهاند. ایزوتسو بیش از دیگران، در دو کتاب خدا و انسان در قرآن و مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن کوشیده است تا ساختار اخلاقی جاهلیت را در تقابل با اخلاق اسلامی نشان دهد. گلدزیهر نیز بر آن است که عرب جنوب ([[یمن]]) به اخلاقیات و دین گرایش داشتند؛ اما دیگر عربها، در بدویت و جهالت به سر میبردند و وضعیتی «پیش از دینی» داشتند.<ref>دائرة المعارف اسلام، ج2، ص487-489.</ref> در تحلیلی مشابه، جاهلیت را به وضعیت کوچروی در برابر و نابرخورداری از تمدن و پرستش بتها تفسیر کردهاند.<ref>نفوذ فارسی در فرهنگ عربی، ص15.</ref> | ||
بر این دیدگاه | بر این دیدگاه ایرادهایی برشمردهاند. یکی آنکه با اسناد و روایات همخوانی ندارد؛ زیرا در منابع اسلامی، مفهوم جاهلیت آشکارا بیان نشده است. از اینرو، بازگرداندن آن به ریشه لغوی جهل، به شواهد و مدارک نیاز دارد. در دوران معاصر که تطبیق دادن اسلام با علم و عقلانی دانستن معارف اسلامی در نوشتارهای نواندیشان دینی، گسترش یافته،<ref>نک: دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج2، ص284-285.</ref> این گرایش که رویارویی اسلام و جاهلیت را به تقابل عقلانیت و جهالت تفسیر نمایند، افزایش یافته است. بنابراین، کاربرد قرآنی این واژه را بدون شواهد نمیتوان به معنای مشهور و رایج امروز بازگرداند. از سوی دیگر، شاهدی برای تقابل میان جاهلیت و عقلانیت در عصر [[قرآن]]، در دست نیست. | ||
اشکال دیگر آن است که استناد به اشعار پیش از اسلام در این زمینه سزاوار نیست؛ زیرا افزون بر اینکه بر مقصود دلالت ندارد، در قدمت این شعرها تردید نموده و آنها را سروده سدههای دوم و سوم ق. دانستهاند.<ref>نک: جزیرة العرب قبل الاسلام، ص267-271؛ الادب الجاهلی، ص55-58.</ref> دیگر آنکه نمیتوان توضیحی سودمند درباره مفاهیم اخلاقی اسلام در برابر اخلاق جاهلی به دست داد و بازگرداندن مفاهیم قرآنی [[ایمان]] و [[کفر]] و [[شرک]]<ref>نک: خدا و انسان در قرآن، ص257-263؛ مفاهیم اخلاقی، ص373-464.</ref> به عقیده و باور، پذیرفتنیتر از آن است که آنها را تنها به جنبه اخلاقی فرو بکاهیم. وانگهی در دوره پیش از اسلام، ارزشهایی همچون سخاوت، مهماننوازی، جوانمردی و شجاعت در رفتار اجتماعی مردم عرب جریان داشته<ref>نک: مفاهیم اخلاقی، ص127-128؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج18، ص687-692، «جود. </ref>و به آسانی نمیتوان گفت که مشکل اصلی آن دوره، نابسامانیهای اخلاقی بوده و اسلام با هدف دگرگونی آن ظهور کرده است. در قلمرو دانش نیز مردم عرب از آگاهی و دانش تجربی ارزندهای در نجوم و هیئت، پزشکی و درمان، نسب و قیافهشناسی، جانورشناسی، شعر و ادبیات، معاملات و تجارت، و صنعت و کشاورزی برخوردار بودهاند.<ref>نک: المفصل.</ref> | اشکال دیگر آن است که استناد به اشعار پیش از اسلام در این زمینه سزاوار نیست؛ زیرا افزون بر اینکه بر مقصود دلالت ندارد، در قدمت این شعرها تردید نموده و آنها را سروده سدههای دوم و سوم ق. دانستهاند.<ref>نک: جزیرة العرب قبل الاسلام، ص267-271؛ الادب الجاهلی، ص55-58.</ref> دیگر آنکه نمیتوان توضیحی سودمند درباره مفاهیم اخلاقی اسلام در برابر اخلاق جاهلی به دست داد و بازگرداندن مفاهیم قرآنی [[ایمان]] و [[کفر]] و [[شرک]]<ref>نک: خدا و انسان در قرآن، ص257-263؛ مفاهیم اخلاقی، ص373-464.</ref> به عقیده و باور، پذیرفتنیتر از آن است که آنها را تنها به جنبه اخلاقی فرو بکاهیم. وانگهی در دوره پیش از اسلام، ارزشهایی همچون سخاوت، مهماننوازی، جوانمردی و شجاعت در رفتار اجتماعی مردم عرب جریان داشته<ref>نک: مفاهیم اخلاقی، ص127-128؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج18، ص687-692، «جود. </ref>و به آسانی نمیتوان گفت که مشکل اصلی آن دوره، نابسامانیهای اخلاقی بوده و اسلام با هدف دگرگونی آن ظهور کرده است. در قلمرو دانش نیز مردم عرب از آگاهی و دانش تجربی ارزندهای در نجوم و هیئت، پزشکی و درمان، نسب و قیافهشناسی، جانورشناسی، شعر و ادبیات، معاملات و تجارت، و صنعت و کشاورزی برخوردار بودهاند.<ref>نک: المفصل.</ref> | ||
===دیدگاه محمد قطب=== | ====دیدگاه محمد قطب==== | ||
[[محمد قطب]]، عنوان جاهلیت را برای انسان مدرن و جوامع اروپایی فرورفته در فردگرایی افراطی و فساد و فحشا بهکار برد؛ با این توضیح که جاهلیت با تمدن، ترقی، توسعه دانشها، و زمانه خاص ارتباط ندارد، بلکه «حالتی نفسانی» است که هدایت الهی را پس میراند و گمراهی را برمیگزیند.<ref>جاهلیة القرن العشرین، ص9، 11.</ref> این بیان اندکی به معنای خاص جاهلیت نزدیک میشود؛ اما با این ایراد مواجه است که آن را به «وضع نفسانی» فرد بازمیگرداند. | [[محمد قطب]]، عنوان جاهلیت را برای انسان مدرن و جوامع اروپایی فرورفته در فردگرایی افراطی و فساد و فحشا بهکار برد؛ با این توضیح که جاهلیت با تمدن، ترقی، توسعه دانشها، و زمانه خاص ارتباط ندارد، بلکه «حالتی نفسانی» است که هدایت الهی را پس میراند و گمراهی را برمیگزیند.<ref>جاهلیة القرن العشرین، ص9، 11.</ref> این بیان اندکی به معنای خاص جاهلیت نزدیک میشود؛ اما با این ایراد مواجه است که آن را به «وضع نفسانی» فرد بازمیگرداند. | ||
== | ===معنای دینی جاهلیت=== | ||
با تکیه بر شواهد و مدارک میتوان گفت که واژه جاهلیت، اطلاقی خاصتر دارد که از تقابل آن با اصطلاح «اسلام» روشن میگردد.<ref>ابهی المراد، ج2، ص267؛ الاعتصام، ص341؛ احقاق الحق، ج19، ص166.</ref> اسلام به معنای تسلیم شدن است؛ اما در اصطلاح، به احکام و شریعت الهی شکل گرفته در قالب دین اشاره دارد. | با تکیه بر شواهد و مدارک میتوان گفت که واژه جاهلیت، اطلاقی خاصتر دارد که از تقابل آن با اصطلاح «اسلام» روشن میگردد.<ref>ابهی المراد، ج2، ص267؛ الاعتصام، ص341؛ احقاق الحق، ج19، ص166.</ref> اسلام به معنای تسلیم شدن است؛ اما در اصطلاح، به احکام و شریعت الهی شکل گرفته در قالب دین اشاره دارد. واژه جاهلیت نیز بر سنتهای نهاده شده پیش از نزول وحی اطلاق میگردد. بنابراین، تقابل جاهلیت و اسلام از نوع رویارویی دو سنت و شریعت است که یکی دارای خاستگاه وحیانی است و دیگری در سنت نیاکان ریشه دارد. بر این اساس، میتوان ادعا کرد که مفهوم حقیقی جاهلیت در برابر وحیانیت قرار دارد. شواهد این دیدگاه، افزون بر تقابل جاهلیت و اسلام،<ref>الاستغاثه، ص84، 114.</ref> آن است که [[قریش]] عنوان «صابی» به معنای خارج شونده از چیزی را به سبب خروج پیامبر(ص) از دین جاهلیت، بر وی اطلاق میکردند.<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص80.</ref> نیز تعابیر «دین الجاهلیه»،<ref>نک: الایضاح، ص506؛ الاستغاثه، ص111-112؛ شرح الشفا، ج1، ص590.</ref> «ملة الجاهلیه»،<ref>التفسیر الکبیر، ج9، ص47.</ref> «شریعة الجاهلیه»<ref>شرح نهج البلاغه، ج17، ص111.</ref> و «احکام الجاهلیه»<ref>الاستغاثه، ص84؛ الانصاف، ج2، ص222.</ref> در برابر دین و احکام اسلام نهاده شدهاند.<ref>نک: الاغانی، ج16، ص317؛ نک: الادب الجاهلی، ص129.</ref> | ||
منابع، دین جاهلیت را با چنین ویژگیهایی یاد میکنند: پرستش بتها،<ref>نک: انساب الاشراف، ج10، ص469.</ref> شرک و کفر، و داشتن شریعت غیر الهی.<ref>الاستغاثه، ص111؛ مشارق انوار الیقین، ص326؛ کشف الارتیاب، ص135.</ref> نیز احکام جاهلیت را از این دست میشمارند: [[ربا]]،<ref>احکام القرآن، کیاهراسی، ج1، ص232؛ من احکام الفقه الاسلامی، ص42، 55.</ref> سوگند خوردن به بتها و بتخانهها،<ref>الدلائل فی غریب الحدیث، ج1، ص110.</ref> [[قمار]] و بادهنوشی و [[زنا]]، ازدواج همزمان با دو خواهر، ازدواج با همسر پدر، و ارث نبردن کودکان<ref>احکام القرآن، کیاهراسی، ج2، ص42، 443.</ref> و زنان.<ref>اعلام النبوه، ص258-259؛ التوضیح الانور، ص311-312؛ احقاق الحق، ج19، ص161.</ref> | منابع، دین جاهلیت را با چنین ویژگیهایی یاد میکنند: پرستش بتها،<ref>نک: انساب الاشراف، ج10، ص469.</ref> شرک و کفر، و داشتن شریعت غیر الهی.<ref>الاستغاثه، ص111؛ مشارق انوار الیقین، ص326؛ کشف الارتیاب، ص135.</ref> نیز احکام جاهلیت را از این دست میشمارند: [[ربا]]،<ref>احکام القرآن، کیاهراسی، ج1، ص232؛ من احکام الفقه الاسلامی، ص42، 55.</ref> سوگند خوردن به بتها و بتخانهها،<ref>الدلائل فی غریب الحدیث، ج1، ص110.</ref> [[قمار]] و بادهنوشی و [[زنا]]، ازدواج همزمان با دو خواهر، ازدواج با همسر پدر، و ارث نبردن کودکان<ref>احکام القرآن، کیاهراسی، ج2، ص42، 443.</ref> و زنان.<ref>اعلام النبوه، ص258-259؛ التوضیح الانور، ص311-312؛ احقاق الحق، ج19، ص161.</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۹: | ||
قرآن در اشاره به باورها و سنتهای جاهلی، تعبیر «دین» ([[سوره کافرون]]، آیه 6) را بهکار برده است.<ref>نک: البدایة و النهایه، ج2، ص281.</ref> گاه در اشاره به آیین جاهلیت از عنوان «دین قریش» استفاده شده است.<ref>انساب الاشراف، ج10، ص470.</ref> از شواهدی دیگر نیز در این زمینه میتوان یاد کرد؛ از جمله: اسلام احکام و سنن جاهلیت را [[نسخ]] کرد<ref>الانصاف، ج2، ص222؛ الاستیعاب، ج1، ص64.</ref> یا از میان برد<ref>اعلام الوری، ص113، 127؛ نک: اعلام النبوه، ص83.</ref> ؛ [[مخضرم|مُخَضرم]] را کسی دانستهاند که از کفر جدا شده و به اسلام پیوسته باشد<ref>الصاحبی فی فقه اللغه، ص53؛ الاوائل، ص45؛ المزهر، ج2، ص415.</ref> ؛ کسانی نزد پیامبر(ص) میآمدند و میخواستند از جاهلیت خارج شوند و به اسلام وارد گردند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص175-177؛ ایسر التفاسیر، ج1، ص375.</ref> لقب جاهلی یا عبارت «ادرک الجاهلیة»<ref>الاستیعاب، ج1، ص101.</ref> برای اشاره به فردی که در نظام آیینی جاهلیت میزیست یا عناوین برخی کتابها همچون مَا کَانَت الْجَاهِلِیَّة تَفْعَلهُ و َوَافَقَ حکم الْاِسْلَام<ref>الوافی بالوفیات، ج27، ص213.</ref> و المسائل التی خالف فیها رسول الله اهلَ الجاهلیه<ref>الشیخ محمد بن عبدالوهاب، ص39.</ref> نیز نشان میدهند که جاهلیت در مفهوم شریعت و سنن غیرالهی بهکار رفته است. | قرآن در اشاره به باورها و سنتهای جاهلی، تعبیر «دین» ([[سوره کافرون]]، آیه 6) را بهکار برده است.<ref>نک: البدایة و النهایه، ج2، ص281.</ref> گاه در اشاره به آیین جاهلیت از عنوان «دین قریش» استفاده شده است.<ref>انساب الاشراف، ج10، ص470.</ref> از شواهدی دیگر نیز در این زمینه میتوان یاد کرد؛ از جمله: اسلام احکام و سنن جاهلیت را [[نسخ]] کرد<ref>الانصاف، ج2، ص222؛ الاستیعاب، ج1، ص64.</ref> یا از میان برد<ref>اعلام الوری، ص113، 127؛ نک: اعلام النبوه، ص83.</ref> ؛ [[مخضرم|مُخَضرم]] را کسی دانستهاند که از کفر جدا شده و به اسلام پیوسته باشد<ref>الصاحبی فی فقه اللغه، ص53؛ الاوائل، ص45؛ المزهر، ج2، ص415.</ref> ؛ کسانی نزد پیامبر(ص) میآمدند و میخواستند از جاهلیت خارج شوند و به اسلام وارد گردند.<ref>اسد الغابه، ج1، ص175-177؛ ایسر التفاسیر، ج1، ص375.</ref> لقب جاهلی یا عبارت «ادرک الجاهلیة»<ref>الاستیعاب، ج1، ص101.</ref> برای اشاره به فردی که در نظام آیینی جاهلیت میزیست یا عناوین برخی کتابها همچون مَا کَانَت الْجَاهِلِیَّة تَفْعَلهُ و َوَافَقَ حکم الْاِسْلَام<ref>الوافی بالوفیات، ج27، ص213.</ref> و المسائل التی خالف فیها رسول الله اهلَ الجاهلیه<ref>الشیخ محمد بن عبدالوهاب، ص39.</ref> نیز نشان میدهند که جاهلیت در مفهوم شریعت و سنن غیرالهی بهکار رفته است. | ||
== | ==محدوده زمانی جاهلیت== | ||
واژه جاهلیت در اشاره به دوره و سلسله زمانی خاصی نیز به کار میرود.<ref>نک: الاستیعاب، ج1، ص303.</ref> که با تعابیر «فی الجاهلیه»،<ref>الاستیعاب، ج2، ص616؛ البدایة و النهایه، ج2، ص241.</ref> «زمن الجاهلیه»<ref>البدایة و النهایه، ج3، ص25.</ref> و «عصر الجاهلیه»<ref>امتاع الاسماع، ج4، ص212.</ref> بیان شده است. تعبیر قرآنی {{قلم رنگ|سبز|﴿الجاهلیة الاولی﴾}} که به دوره پیش از اسلام تفسیر شده،<ref>اسد الغابه، ج3، ص728؛ التحقیق، ج2، ص133، «جهل. </ref> در شکل دادن به این مفهوم تاریخی بیتاثیر نبوده است.<ref>نک: الاستیعاب، ج1، ص344.</ref> | |||
واژه جاهلیت | |||
از | آغاز دوران جاهلیت از چه زمانی بوده است؟ زمانهای مختلف از دوره [[آدم]] تا [[نوح]]،<ref>تاریخ طبری، ج1، ص167؛ المنتظم، ج1، ص235.</ref> عصر نوح تا ظهور [[موسی]]، یا نبوت [[عیسی]] تا عصر اسلام را دوران جاهلی خواندهاند. معمولاً پایان آن را [[بعثت]] پیامبر(ص) و برخی نیز فتح مکه میدانند.<ref>نک: المفصل، ج1، ص41.</ref> محققانی چون جواد علی،<ref>نک: المفصل.</ref> هاشم یحیی الملاح<ref>نک: الوسیط فی تاریخ العرب قبل الاسلام.</ref> و برهانالدین دلو<ref>نک: جزیرة العرب قبل الاسلام.</ref> که درباره دوره پیش از اسلام پژوهش نمودهاند، در عناوین آثارشان کلمه جاهلیت را بهکار نبردهاند. | ||
==جاهلیت در قرآن== | ==جاهلیت در قرآن== |