آداب الحرمین
آداب الحرمین مجموعهای از شایستها و نشایستهای حجگزاری و زیارت مکه و مدینه
احترام، فروتنی و وقار، طهارت، بیرون نیامدن در اوقات خاص و گزاردن نمازهای واجب در حرمین ازجمله آداب مشترک در مکه و مدینه است. همچنین برای هرکدام از شهرهای مکه و مدینه در منابع روایی آدابی خاص نیز بیان شده است.
مفهومشناسی
آداب جمع ادب و به معنای رسوم و روشهای پسندیده[۱] و در اصطلاح به مفهوم انجام دادن برخی کارهای مستحب و پرهیز از انجام پارهای کارهای مکروه است؛ هر چند برخی چون شافعی هر کار مطلوب، خواه واجب و خواه مستحب، را از آداب دانستهاند.[۲]
واژه حرمین تثنیه حرم به معنای محیط پیرامون مکانهای مقدس است[۳] که به طور خاص به حرم مکی و مدنی گفته میشود[۴] و هرگاه مطلق بهکار رود، به معنای حرم مکی است.[۵] بر پایه روایات، حدود حرم به فرمان خداوند متعالی و از طریق جبرئیل برای ابراهیم(ع) مشخص شده[۶] و ایشان نشانههایی را برای شناسایی آن نهاده است.[۷] با این حال، مصادیق حدود حرم در روایات و اقوال فقها دچار اختلاف و معمولاً به طور تقریبی معین شده است.[۸]
مدینه نیز مانند مکه، حرمی معین دارد که شامل مسجد نبوی و مناطق پیرامون آن میشود و احکام آن در مواردی با حرم مکه تفاوت دارد.[۹]
آداب الحرمین به مجموعهای از کارها و پرهیزهای ناواجب گفته میشود که زائر برای پاسداشت حرمت این دو مکان به جا میآورد[۱۰] و در منابع روایی و فقهی از آنها به مستحبات تعبیر شده است.[۱۱] هر یک از اعمال حج، خود، آدابی دارد که به تفصیل در مدخل مرتبط خواهد آمد؛ اما اینجا به همه آداب حج و حرمین نگرشی جامع داریم. این آداب به دو دسته مشترک و اختصاصی تقسیم میشوند.
آداب مشترک
این دسته از آداب در هر دو حرم مکی و مدنی شده و گاه حتی در دیگر مکانهای مقدس شایسته مراعاتاند.
- احترام، فروتنی و وقار: این خصوصیت زائر مسجدالحرام با تأکید بر پیراستگی از تکبر و خودخواهی به هنگام ورود، در چندین روایات بیان و پاداش آن، آمرزش گناهان شمرده شده است.[۱۲] این ادب را در حرم پیامبر(ص) نیز سفارش کردهاند.[۱۳] پرهیز از حمل سلاح و آشکارکردن آن در مکه و مدینه[۱۴] یکی از مظاهر همین ادب و احترام است. خوابیدن در مسجدالحرام و مسجدالنبی نیز مصداقی از بیاحترامی و مکروه شمرده شده است.[۱۵]
- طهارت: آراستگی به هر دوگونه طهارت ظاهری و باطنی در حرم مکی و مدنی مطلوب است. خداوند به ابراهیم و اسماعیل(ع) فرمود: فرود آیید و پیش از درآمدن به حرم غسل کنید. آن دو نیز چنین کردند.[۱۶] درباره حرم پیامبر نیز بر این توصیه تأکید[۱۷] و چند غسل مستحب برای هر دو مکان ذکر شده است؛ از جمله: غسل زیارت خانه خدا و نیز ورود به شهر مکه، حرم مکی، خانه کعبه، شهر مدینه، حرم مدنی، و مسجدالنبی، و نیز غسل از منزل یا بئر میمون در محله ابطح پیش از ورود به مسجدالحرام.[۱۸]
- بیرون نیامدن در اوقات خاص: بیرون نیامدن از مکه و مدینه در روز جمعه پیش از گزاردن نماز جمعه[۱۹] و نیز بعدازظهر هر روز پیش از خواندن نماز ظهر و عصر، از آداب حرمین است.[۲۰]
- گزاردن نمازهای واجب در حرمین: گزاردن نمازهای واجب در مسجدالحرام و مسجدالنبی از آداب هر دو حرم است[۲۱] . همچنین تخییر میان قصر و اتمام، از فضایل ویژه این دو مکان و حائر حسینی و مسجد کوفه به شمار میآید.[۲۲]
آداب اختصاصی مکه
آداب اختصاصی را در سه بخش مکه، مسجدالحرام و کعبه یاد میکنیم.
مکه
سرزمین مقدس مکه، حرم امن الهی بزرگترین مکان، شکوهمندترین اجتماع مؤمنان و موحدان، جایگاه نزول رحمت و برکت و آیات الهی است و بیتالله الحرام، نخستین خانه توحیدی، در آن قرار دارد. بزرگداشت و حفظ حرمت حرم از دیرباز مورد توجه ساکنان و زائران بوده است[۲۳] . از این رو احکام و آداب واجب و خواه مستحب ویژه برای زیارت آن تعیین شده است.[۲۴] نیز هر کار که موجب هتک حرمت حرم بهویژه بیتالله شود، جرم و حرام[۲۵] و مصداق آیه {وَمَن یرِد فِیهِ بِإِلحَادٍ بِظُلمٍ نُذِقهُ مِن عَذَابٍ أَلِیمٍ}[۲۶] شمرده شده است.[۲۷]
آداب مکه عبارتاند از:
- ورود و خروج: شایسته است زائر با آرامش و وقار از شمال مکه و در صورت امکان از عقبه مدنیین وارد شود و از عقبه ذیطُوی در جنوب مکه، بیرون رود[۲۸] . نیز برای رعایت فروتنی، پیاده شدن از وسیله نقلیه از دروازه مکه تا مسجدالحرام سفارش شده است[۲۹] . همچنین برای یکسانی و پرهیز از تبعیض، پوشیدن لباس احرام از نقطه ورود به حرم برای همگان حتی غیر حاجیان دارای فضیلت است.[۳۰]
- مجاورت بیتالله الحرام: اقامت در مکه برای مدتی کمتر از یک سال نیکوست؛ خورنده در آن مانند روزهدار و رونده در آن بهسان عبادتکننده است. البته ماندن دراز مدت در آنجا مکروه شمرده شده؛ زیرا مایه قساوت قلب است و موجب میشود این مکان مقدس در نگاه شخص مجاور همانند دیگر مکانها جلوه کند و جایگاه ویژه خود را از دست بدهد. نیز دفن اموات در حرم مستحب است، هر چند بیرون از آن وفات یافته باشند.[۳۱] همچنین ارتکاب هرگونه گناه در آنجا، مایه نکوهش دوچندان و عذاب الهی است.[۳۲]
- پرهیز از ساخت بنا بلندتر از کعبه: بر پایه روایتی، برای هیچکس شایسته نیست که بنایی بلندتر از کعبه بسازد.[۳۳] از همین روی، ساختن خانهای که کعبه را از دیدگان بپوشاند، مکروه است.[۳۴]
- پرهیز از اجاره دادن منازل: سفارش شده که مکیان خانههای خود را اجاره ندهند.[۳۵]
- حراست از اموال زائران: نگاهداری از اموال زائران خدا فضیلت ویژه دارد.[۳۶]
- طهارت بدن و لباس: رعایت پاکی و پاکیزگی لباس و بدن در همه جای شهر مکه توصیه شده است.[۳۷]
- نگاه به کعبه: فراوان نگریستن به کعبه از هر نقطه شهر مکه، مطلوب و ارزشمند است.[۳۸]
- تکرار زیاد ذکر خدا و قرائت قرآن: بنا به برخی روایات، ختم قرآن و تکرار ذکر در شهر مکه، فضیلت دوچندان و پاداش فراوان دارد.[۳۹] نیز پرهیز از عوامل غفلت از یاد خدا مانند خواندن اشعار[ی که مایه دوری از یاد خدا گردد][۴۰]، تکدی در حرم الهی، محروم ساختن گدایان[۴۱] و درخواست بازپس دادن طلب[۴۲] توصیه شده است.
- نوشیدن آب زمزم و خوردن گیاه اذخر: نوشیدن آب زمزم مستحب و از آداب زائر مکه شمرده شده است.[۴۳] نیز جویدن «اذخر» (گیاه معروف مکه) مستحب است.[۴۴]
- تیمار بیماران: هنگام اقامت در مکه، پرستاری از بیماران فضیلت دوچندان دارد.[۴۵]
- نیت تکرار حج: تصمیم برای آمدن مجدد به حج، از آداب و سبب طول عمر شمرده شده است. نیز تصمیم برای بازنیامدن به حج، مایه کوتاهی عمر است.[۴۶]
- فروافکندن چشم و رعایت حیا و عفت: حیاورزی در حرم بیش از مکانهای دیگر سفارش شده است. نیز زنان باید از زینتنمایی پرهیز کرده، لباس حیا پوشند و در جایهایی گام ننهند که با مردان درآمیخته شوند.[۴۷]
- پیاده شدن از وسیله نقلیه: شایسته است هر که به مکه درون میشود، از سر تواضع و فروتنی در برابر خدای متعالی، در ورودگاه مکه از مرکب فرود آید و پیاده رود.[۴۸]
- خواندن دعاهای مأثور ویژه حرم مکی: این دعاها در منابع حدیث و دعا، به تفصیل آمدهاند.[۴۹]
افزون بر خانه خدا، مکانهای متبرک دیگر نیز در مکه جای دارند که باریافتن به آنها از آداب زیارت مکه است: محل زاده شدن پیامبر(ص) همراه نماز و دعا در آن ؛ قبرستان ابوطالب که به آن حجون و جنة المعلی گفته میشود و عبدمناف جد اعلای پیامبر(ص)، عبدالمطلب جد پیامبر، ابوطالب عموی پیامبر و بسیاری از بزرگان و بنا بر قولی آمنه بنت وهب مادر پیامبر در آنجا مدفوناند[۵۰] (← قبرستان ابوطالب)؛ خانه خدیجه، خانه ارقم بن ابیارقم (محل تجمع پیامبر و مسلمانان در ۴ سال دعوت پنهان) همراه نماز در آن ؛ غار حرا در جبل النور (محل عبادت پیامبر قبل از نبوت و جایگاه نزول وحی)؛ غار ثور در کوه ثور که پیامبر در آغاز هجرت در آنجا پنهان شد.[۵۱]
مسجدالحرام
پارهای دیگر از آداب به مسجدالحرام اختصاص دارند:
- ورود از باب بنیشیبه: ورود از این در را نماد زیرپا نهادن مظاهر طاغوت شمردهاند؛ زیرا گفتهاند که بت هبل در اینجا مدفون است.[۵۲]
- خواندن اذن دخول و دعاهای مأثور: شایسته است زائر هنگام ورود به مسجد، پای را برهنه کند و با متانت و وقار بر آستانه باب بنیشیبه در داخل مسجد ایستاده، دعای ورود به مسجد را بخواند.[۵۳] بعد از ورود به مسجد نیز خواندن دعاهایی سفارش شده است.[۵۴]
- حفظ حرمت مسجدالحرام: انجام هر کار با شائبه توهین به خانه خدا و مسجدالحرام نهی شده است. برخی حجگزاران هنگام حضور در حرم به شیوهای خاص موسوم به «احتباء» در برابر کعبه مینشستند که با حرمت حرم مغایرت داشت و امام صادق(ع) آنان را از این کار بازداشت.[۵۵]
- خواندن نماز عید: گزاردن این نماز در مسجدالحرام بیش از دیگر مکانها فضیلت دارد و مستحب شمرده شده است.[۵۶]
کعبه معظمه
پس از ورود به مسجد، مراعات برخی آداب برای پاسداشت حرمت کعبه روا است:
- خواندن دعاهایی خطاب به کعبه: مخاطب ساختن کعبه و گفتن «الحمدلله الذی عظمکِ و شرّفکِ و کرّمکِ و جعلکِ مثابةً للناس و أمناً و مبارکاً و هدی للعالمین»[۵۷] و نیز نگاه به حجرالاسود و گفتن «الحمدلله الذی هدانا لهذا و ماکنا لنهتدی لولا أن هدانا الله...» مستحب دانسته شده است.
- استلام حجرالاسود: مستحب است زائر هنگام نزدیک شدن به حجرالاسود دستها را فراز آورده، حمد و ثنای خدا را بگزارد و بر محمد و خاندان او درود فرستد و قبولی اعمال را درخواست کند و در صورت امکان با دستها و اندامهایش حجرالاسود را مسح کند و ببوسد؛ و اگر ممکن نباشد، به حجرالاسود اشاره کرده، دعای مخصوص آن را بخواند.[۵۸] اما اگر در پیرامون حجرالاسود ازدحام بیند، سزا است از دور سلام دهد و از نزدیک شدن به آن بپرهیزد.[۵۹]
- لمس و چسبیدن به کعبه: نیز شایسته است زائر پس از طواف، خود را به بیت چسباند و پرده کعبه را بگیرد و گونه راست را بر آن گذارده، بگوید: یا رب البیت العتیق....[۶۰]
- طواف نیابتی: پس از طواف حج، گزاردن طواف و نماز به نیابت از یکایک والدین، همسر، خویشاوندان و همشهریان یا اکتفا به یک طواف و نماز برای همه، کاری است سزاوار که سفارش شده است. مستحب دیگر انجام دادن ۳۶۰ طواف هنگام حضور در مکه است.[۶۱] (← طواف)
- ورود به داخل کعبه: ورود به کعبه مستحب[۶۲] و بنا به روایاتی سبب شمول رحمت الهی است. آنگاه درآمدن از کعبه به مثابه بیرون آمدن از گناهان است.[۶۳] برای این کار آدابی مانند غسل ورود به کعبه، ورود با پای برهنه، و خواندن برخی دعاها و نماز درون کعبه سفارش شده است.[۶۴] نیز شایسته است زائر پیش از ورود، مقداری آب زمزم بر خود ریزد و هنگام ورود کنار در خانه ایستاده، حلقه را بگیرد و دعای مخصوص را بخواند.[۶۵] همچنین چسبیدن به پرده کعبه و خواندن دعا[۶۶] و پوشش قرار دادن برای کعبه از اعمال مستحب آن است.[۶۷] اما اگر کسی نتواند به کعبه وارد شود، ورود به حِجْر اسماعیل فضیلت دارد که جزئی از کعبه به شمار میرود و خواندن نماز در آن مستحب است.[۶۸]
- وداع با کعبه: هنگام وداع با خانه خدا، برخی آداب مستحب است؛ از جمله طواف وداع و استلام رکن حجر و رکن یمانی در هر دور، خواندن دعا و حمد و ثنای بسیار و فرستادن درود بر پیامبر و خاندانش، رفتن کنار چاه زمزم و نوشیدن آب آن، خواندن دو رکعت نماز پشت مقام ابراهیم، مسح حجرالاسود و کشیدن دست به صورت، مسحِ درِ خانه کعبه، سجده طولانی برابر در مسجدالحرام، و بیرون آمدن از باب حناطین مقابل رکن شامی[۶۹] و چشم دوختن به کعبه تا جایی که از دیدگان پنهان شود.[۷۰]
آداب اختصاصی مدینه و زیارت پیامبر(ص)
از آداب زیارت این شهر آن است که زائر در یک فرسخی آن کنار مسجد شجره در معرسالنبی فرود آمده، دو رکعت نماز بگزارد و با آب چاه حره غسل کند و بهترین و پاکیزهترین لباسهایش را بپوشد و خود را خوشبو کند و با زمزمه دعای: «بسم الله ماشاءالله لا قوه إلّا بالله...» وارد شهر شود و در مسیر بر پیامبر خدا(ص) درود فرستد[۷۱] و در همه لحظات و حالات، خضوع و خشوع کامل داشته، با طمأنینه و وقار تمام گام بردارد.[۷۲]
مجاورت و اقامت در مدینه، سه روز روزه گرفتن، اعتکاف، عبادت بسیار، صدقه دادن، مراقب رفتار خود بودن و دوری از گناه در زمره مهمترین آداب مدینهاند.[۷۳] هنگام بیرون رفتن از مدینه نیز غسلکردن و رفتن نزد قبر پیامبر(ص) و وداع با ایشان[۷۴] و نیز وداع با قبور ائمه بقیع: همراه با دعای بسیار مستحب است.[۷۵]
بیشتر فقها و دانشمندان مذاهب اسلامی زیارت قبر پیامبر اکرم(ص) را مستحب و از بهترین اعمال و عبادات شمرده و برخی نیز بر استحباب آن ادعای اجماع کردهاند.[۷۶] حتی شماری از فقیهان شیعه و سنی با استناد به روایاتی، زیارت قبر رسول خدا(ص) را به ویژه پس از حج واجب شمردهاند.[۷۷] درباره آداب زیارت پیامبر(ص) کتابهای فراوان نگاشته شده که از اهتمام مسلمانان و دانشمندان اسلامی به این موضوع نشان دارد.
آداب مسجد النبی
برخی از آداب به زیارت مسجدالنبی اختصاص دارد. شایسته است زائر پیش از ورود، لباسهای پاکیزه و سفید رنگ پوشیده، خود را خوشبو کند و در حالی که سر به زیر انداخته، بدون توجه به اطراف با آرامش و وقار و گامهای کوتاه به مسجد رود[۷۸] و کنار دَرِ مسجد با خضوع و خشوع اذن دخول بخواند و هنگام درون شدن و بیرون آمدن بسیار صلوات فرستد.[۷۹] نیز ورود از باب جبرئیل بر دیگر ورودیهای حرم ترجیح دارد.[۸۰] خواندن نماز تحیت مسجد و گزاردن نماز فراوان در روضه مبارک و نماز نهادن نزد ستون ابولبابه (ستون توبه)[۸۱] و خواندن نمازهای واجب و شب زندهداری در مسجد سفارش شده است.[۸۲]
مهمترین آداب زیارت مسجد پیامبر(ص) عبارتاند از: لمس و بوسیدن حجره شریف، خواندن زیارت مخصوص و سلام به پیامبر گرامی(ص) از طرف خود و والدین و خانواده و دوستان و سفارشکنندگان، کشیدن دستها بر قبر پیامبر و خواندن دعای مخصوص[۸۳]، رفتن روبهروی مزار و توسل به ایشان و شفاعتخواهی از وی[۸۴]، خواندن شهادتین نزد استوانهای که طرف راست قبر قرار گرفته و جایگاه سر مطهر پیامبر است[۸۵]، لمس منبر و تبرک جستن از آن و تضرع و حاجتخواهی کنار آن[۸۶]، گزاردن دو رکعت نماز و سجده در روضه میان قبر و منبر[۸۷]، رفتن به سوی حجره شریف و کشیدن دست بر ضریح و بوسیدن آن و گفتن «السلام علیک یا نبی الله...»[۸۸] و زیارت حضرت فاطمه(س) در روضه یا خانه خودش کنار مرقد پیامبر یا قبرستان بقیع.[۸۹] نیز مستحب است زائر به روضه، میان قبر مطهر و منبر، رود و دو رکعت نماز بگزارد و سجده شکر به جا آورد. سپس به سمت حجره شریف رود و دست بر ضریح کشد و آن را ببوسد و گوید: «السلام علیک یا نبی الله...».[۹۰]
همچنین پرهیز از بلندکردن صدا هنگام خواندن زیارت و نیز دوری از سخن بیهوده و گفتوگوهای دنیایی سفارش شده است.[۹۱] توصیه به آهسته سخن گفتن، از مظاهر آرامش و وقار در مسجد نبوی است که به آیه ۲ سوره حجرات مستند است: {یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَرفَعُوا أَصوَاتَکم فَوقَ صَوتِ النَّبِی وَلا تَجهَرُوا لَهُ بِالقَوْلِ کجَهرِ بَعضِکم لِبَعضٍ أَن تَحبَطَ أَعمَالُکم وَأَنتُم لا تَشعُرُونَ}.[۹۲] آهسته سخن گفتن چنانکه در زمان زندگی ایشان برای حفظ حرمت توصیه شده، در حرم ایشان نیز مطلوب است.[۹۳]
زیارت دیگر مکانهای مقدس مدینه
افزون بر مسجد پیامبر، زیارت دیگر مکانهای مقدس مدینه نیز از آداب این شهر است؛ مانند زیارت امامان مدفون در بقیع: امام حسن مجتبی(ع)، امام سجاد(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع)[۹۴] با همان آدابی که برای زیارت مزار معصومان در منابع روایت و دعا آمده است؛ از جمله غسل و طهارت، پوشیدن جامههای پاک و پاکیزه، خوشبو شدن، خواندن اذن دخول[۹۵] ؛ نیز زیارت فاطمه بنت اسد مادر امیرمؤمنان(ع)، عباس بن عبدالمطلب، عقیل، عبدالله بن جعفر، همسران پیامبر، دختران پیامبر، ابراهیم فرزند پیامبر(ص)، اسماعیل فرزند امام صادق(ع)، عمههای پیامبر، حلیمة سعدیه، امالبنین در بقیع و زیارت شهدای احد و حمزه در اُحُد.[۹۶]
زیارت برخی مساجد و گزاردن نماز و خواندن دعا در آنها نیز مستحب است؛ از جمله: مسجد قبا (نخستین مسجد در اسلام که به دست پیامبر(ص) ساخته شد)، مسجد فضیخ یا ردالشمس که پیامبر در آن نماز خواند، مسجد احزاب یا فتح که پیامبر روز احزاب در آن دعا کرد، مسجد سلمان، مسجد قبلتین که تغییر قبله در آن صورت گرفت، مسجد احد، مسجد امیرمؤمنان(ع) محاذی قبر حمزه، و مسجد مباهله.[۹۷]
زیارت یادبودهای مقدس دوره صدر اسلام از جمله مشربه ام ابراهیم در حومه مدینه، حجره ماریه قبطیه مادر ابراهیم پسر رسول خدا(ص) که مسکن و محل نماز پیامبر بوده، و قبور شهدای احد بهویژه حضرت حمزه نیز از آداب زیارت مدینه است.[۹۸]
پانویس
- ↑ لغت نامه، ج۱، ص۴۳؛ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۱۶، «ادب».
- ↑ البحر الرائق، ج۱، ص۵۶؛ القاموس الفقهی، ص۱۷؛ معجم الفاظ الفقه الجعفری، ص۲۲.
- ↑ العین، ج۳، ص۲۲۱؛ لغت نامه، ج۶، ص۷۷۸۷؛ فرهنگ فارسی، ج۱، ص۵۲۱، «حرم».
- ↑ جمهرة اللغه، ج۱، ص۵۲۱؛ لغت نامه، ج۶، ص۷۷۹۲، «حرم».
- ↑ جواهر الکلام، ج۵، ص۶۰؛ معجم لغة الفقهاء، ص۱۷۸.
- ↑ المجموع، ج۷، ص۴۶۲؛ سبل الهدی، ج۱، ص۲۰۱.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۳۶۷؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۱۱۱.
- ↑ الحج و العمرة فی الکتاب والسنه، ص۵۱-۵۵.
- ↑ تذکرة الفقهاء، ج۷، ص۳۸۰؛ جامع المقاصد، ج۳، ص۲۷۷.
- ↑ نک: الموسوعة الفقهیة المیسره، ج۱، ص۸۵.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۴۰۱؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۱۴-۳۳۲؛ مستند الشیعه، ج۱۳، ص۳۴۲.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۴۰۱؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۲۱.
- ↑ اتحاف الزائر، ص۱۰۹.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۵۲؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۵۸-۳۵۹.
- ↑ غنائم الایام، ج۲، ص۲۴۲؛ تاریخ المدینه، ج۱، ص۳۷.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۲۰۲.
- ↑ اتحاف الزائر، ص۴۱.
- ↑ الرسائل العشر، ص۱۶۸؛ المجموع، ج۸، ص۲۷۳؛ نزهة الناظر، ص۱۶.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۶؛ بحار الانوار، ج۹۷، ص۱۳۲.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۴۳؛ النهایه، ص۲۸۶؛ الوسیله، ص۱۹۱.
- ↑ اتحاف الزائر، ص۳۰-۴۱؛ بحارالانوار، ج۹۶، ص۳۸۱؛ جامع عباسی، ص۳۵.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۴۴۲؛ مصباح المتهجد، ص۷۰۸؛ وسائل الشیعه، ج۵، ص۵۴۹.
- ↑ الاحتجاج، ج۲، ص۴۳-۴۴؛ الخرائج، ج۱، ص۲۴؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۲۱-۳۲۲، ۳۴۴-۳۴۹.
- ↑ نک: سوره بقره، آیات ۱۲۵، ۱۲۷، ۱۵۸؛ سوره آل عمران، آیات ۹۶-۹۷؛ سوره مائده، آیه ۹۷؛ سوره حجّ، آیه ۲۶؛ نک: وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۳۴-۳۳۶.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج۱، ص۳۲۴؛ المبسوط، سرخسی، ج۴، ص۱۰۵؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۳۴۵.
- ↑ سوره حجّ، آیه ۲۵
- ↑ الکشاف، ج۳، ص۱۶۳؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۴۱.
- ↑ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۳۵۵، ۳۵۹.
- ↑ نک: المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۵۵؛ المعتمد، ج۵، ص۴۷۹، «کتاب الحج».
- ↑ جواهر الکلام، ج۲۰، ص۴۵۷-۴۵۸.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۴۷۱؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۴۰-۳۴۳.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۴۱؛ الحدائق، ج۱۷، ص۳۴۶.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج۳، ص۵۴-۵۵؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۴۳.
- ↑ صهبای حج، ص۲۶۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۶۷.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۴۵؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۹۹-۴۰۰؛ مستدرک الوسائل، ج۹، ص۳۲۰.
- ↑ بحار الانوار، ج۹۶، ص۱۹۳؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۱۴، ۳۱۸؛ جواهر الکلام، ج۱۹، ص۲۷۸.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۰۵؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص۱۹۷.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۸۲-۳۸۳، ۴۶۴-۴۶۵.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۶۷؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۱۸۰.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۸؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۱، ص۴۹۵.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۸؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۱، ص۴۹۵.
- ↑ الاقتصاد، ص۳۰۳؛ تحریر الاحکام، ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۵۵.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۴۵؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۹۹.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۸، ص۱۰۷؛ مستدرک الوسائل، ج۸، ص۵۳.
- ↑ نک: الثمر الدانی، ص۶۶؛ مناسک الحج، ص۱۱۴.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۹۸-۴۰۰؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۱۴-۳۱۵.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۲۱.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۴۶۸؛ مناسک الحج، ص۱۶۸-۱۷۱.
- ↑ الدروس، ج۱، ص۴۶۸؛ اعمال الحرمین، ص۱۴۳-۱۴۶.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۳۸؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۴۲۲؛ احیاء علوم الدین، ج۳، ص۶۶.
- ↑ جامع احادیث الشیعه، ج۱۱، ص۲۷۲، ۲۷۴.
- ↑ جامع احادیث الشیعه، ج۱۱، ص۲۷۴، ۲۷۶.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۳۶۶؛ الجامع للشرایع، ص۲۳۰؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۱۷۳.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۱۶۹.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۳۰-۵۳۱؛ بحار الانوار، ج۹۶، ص۱۹۰.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج۳، ص۶۷؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۳۵۹، ۴۵۵؛ ج۱۱، ص۲۷۷.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۴۱۲.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج۳، ص۶۹.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۴۲۱-۴۲۳؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۹۷، ص۴۶۰-۴۶۲.
- ↑ المقنع، ص۲۲۶؛ المجموع، ج۸، ص۲۶۸؛ نیل الاوطار، ج۵، ص۱۶۶.
- ↑ المقنعه، ص۴۴۵؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۷۰.
- ↑ الهدایه، ص۲۵۲؛ المهذب، ج۱، ص۲۶۳؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۷۲.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۲۷-۵۳۰؛ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۷۰-۳۷۸.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۶۰؛ جامع احادیث الشیعه، ج۱۰، ص۷۴.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۹، ص۳۲۳-۳۲۴؛ بحار الانوار، ج۱۵، ص۱۳۴.
- ↑ فقه السنه، ج۱، ص۷۰۹.
- ↑ الوسیله، ص۱۹۱؛ مغنی المحتاج، ج۱، ص۵۱۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۱۶۳.
- ↑ احیاء علوم الدین، ج۳، ص۸۱.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۶۵-۵۶۶؛ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۹۱.
- ↑ المقنعه، ص۴۹۴.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۸۶؛ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۱-۲۷۵.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۶۳؛ کامل الزیارات، ص۶۸؛ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۸۰-۲۸۱.
- ↑ مصباح المتهجد، ص۷۱۴؛ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۸۶.
- ↑ الحدائق، ج۱، ص۴۰۳.
- ↑ الحدائق، ج۱، ص۴۰۱.
- ↑ مصباح المتهجد، ص۷۰۹-۷۱۰؛ اتحاف الزائر، ص۴۶.
- ↑ کامل الزیارات، ص۵۰-۵۱؛ اتحاف الزائر، ص۵۷.
- ↑ المزار، ص۵۴.
- ↑ المبسوط، طوسی، ج۱، ص۳۸۶؛ الوسیله، ص۱۹۷؛ الدروس، ج۲، ص۲۰؛ المجموع، ج۸،ص۲۷۳.
- ↑ اتحاف الزائر، ص۸۴.
- ↑ احیاء علومالدین، ج۳، ص۸۳؛ المجموع، ج۸، ص۲۷۵؛ اتحاف الزائر، ص۵۲، ۵۶.
- ↑ احیاء علومالدین، ج۲، ص۸۲؛ المجموع، ج۸، ص۲۷۴؛ اتحاف الزائر، ص۸۴.
- ↑ کامل الزیارات، ص۴۹؛ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۶۶-۲۶۹.
- ↑ اتحاف الزائر، ص۵۰؛ جامع السعادات، ج۳، ص۳۲۱.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۶۳؛ کامل الزیارات، ص۵۵؛ تهذیب، ج۶، ص۱۱.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۶۳؛ کامل الزیارات، ص۵۵؛ تهذیب، ج۶، ص۱۱.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۶۱؛ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۸۷-۲۸۹.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۶۳؛ کامل الزیارات، ص۵۵-۵۶؛ تهذیب، ج۶، ص۱۱.
- ↑ اتحاف الزائر، ص۴۶.
- ↑ اتحاف الزائر، ص۱۰۹.
- ↑ اتحاف الزائر، ص۱۱۵-۱۱۶؛ بحار الانوار، ج۳۱، ص۸۸.
- ↑ احیاء علومالدین، ج۳، ص۸۴؛ المجموع، ج۸، ص۲۷۵؛ اتحاف الزائر، ص۹۰.
- ↑ النهایه، ص۲۸۷؛ مصباح المتهجد، ص۷۰۹-۷۱۲.
- ↑ المجموع، ج۸، ص۲۷۵-۲۷۶؛ اتحاف الزائر، ص۸۴-۹۲؛ الدروس، ج۲، ص۲۰-۲۱.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۶۱-۵۶۲؛ نک: المجموع، ج۸، ص۲۷۶؛ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۵-۲۷۸.
- ↑ الکافی، ج۴، ص۵۶۱-۵۶۲؛ اتحاف الزائر، ص۹۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۵-۲۷۸.
منابع
- اتحاف الزائر: ابن عساکر (م.۶۸۶ق.)، به کوشش شکری، بیروت، دار الارقم
- الاحتجاج: ابومنصور الطبرسی (م.۵۲۰ق.)، به کوشش سید محمد باقر، دار النعمان، ۱۳۸۶ق
- احیاء علوم الدین: الغزالی (م.۵۰۵ق.)، بیروت، دار الکتب العربی
- اعمال الحرمین: علی بن منصور المرهون، دار الهدی، ۱۴۲۲ق
- الاقتصاد الهادی: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش حسن سعید، تهران، مکتبة جامع چهل ستون، ۱۴۰۰ق
- بحار الانوار: المجلسی (م.۱۱۱۰ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
- البحر الرائق: ابونجیم المصری (م.۹۷۰ق.)، به کوشش زکریا عمیرات، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق
- بحرالعلوم: السمرقندی (م.۳۷۵ق.)، به کوشش محمود مطرجی، بیروت، دار الفکر
- تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّة النمیری (م.۲۶۲ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق
- تحریر الاحکام الشرعیه: العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، به کوشش بهادری، قم، مؤسسة الامام الصادق۷، ۱۴۲۰ق
- تذکرة الفقهاء: العلامة الحلی (م.۷۲۶ق.)، آل البیت:، قم، ۱۴۱۴ق
- تهذیب الاحکام: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش موسوی و آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش
- الثمر الدانی: الآبی الازهری (م.۱۳۳۰ق.)، بیروت، المکتبة الثقافیه
- جامع احادیث الشیعه: اسماعیل معزی ملایری، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۹۹ق
- جامع السعادات: محمد مهدی النراقی (م.۱۲۰۹ق.)، به کوشش کلانتر، نجف، دار النعمان
- جامع المقاصد: الکرکی (م.۹۴۰ق.)، آل البیت:، قم، ۱۴۱۱ق
- جامع عباسی: العاملی البهائی (م.۱۰۳۱ق.)، تهران، مؤسسه فراهانی
- الجامع للشرایع: یحیی بن سعید الحلی (م.۶۹۰ق.)، به کوشش گروهی از فضلاء، قم، سید الشهداء، ۱۴۰۵ق
- جمهرة اللغه: ابن درید (م.۳۲۱ق.)، به کوشش رمزی بعلبکی، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۸۷م
- جواهر الکلام: النجفی (م.۱۲۶۶ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار احیاء التراث العربی
- الحج و العمرة فی الکتاب و السنه: ری شهری، قم، دار الحدیث، ۱۳۷۶ش
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (م.۱۱۸۶ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، ۱۳۶۳ش
- الخرائج والجرائح: الراوندی (م.۵۷۳ق.)، قم، مؤسسة الامام المهدی[
- الدروس الشرعیه: الشهید الاول (م.۷۸۶ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۲ق
- الرسائل العشر: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، قم، النشر الاسلامی
- سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م.۹۴۲ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق
- صهبای حج: جوادی آملی، قم، اسراء، ۱۳۷۷ش
- العین: خلیل (م.۱۷۵ق.)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
- غنائم الایام: میرزا ابوالقاسم القمی (م.۱۲۲۱ق.)، به کوشش تبریزیان، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۱۷ق
- فرهنگ فارسی: معین (م.۱۳۵۰ش.)، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش
- فقه السنه: سید سابق، بیروت، دار الکتاب العربی
- القاموس الفقهی لغةً و اصطلاحاً: سعدی ابوجیب، دمشق، دار الفکر، ۱۴۱۹ق
- الکافی: الکلینی (م.۳۲۹ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش
- کامل الزیارات: ابن قولویه القمی (م.۳۶۸ق.)، به کوشش القیومی، قم، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق
- الکشاف: الزمخشری (م.۵۳۸ق.)، مصطفی البابی، ۱۳۸۵ق
- کنزالعمال: المتقی الهندی (م.۹۷۵ق.)، به کوشش صفوة السقاء، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق
- لغت نامه: دهخدا (م.۱۳۳۴ش.) و دیگران، تهران، مؤسسه لغتنامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش
- المبسوط فی فقه الامامیه: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش بهبودی، تهران، المکتبة المرتضویه
- المبسوط: السرخسی (م.۴۸۳ق.)، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق
- المجموع شرح المهذب: النووی (م.۶۷۶ق.)، دار الفکر
- المرشد الی الکتاب المقدس: بیروت، دار الکتاب المقدس ـ مجلس کنائس الشرق الاوسط، ۲۰۰۰م
- المزار الکبیر: محمد بن المشهدی (م.۶۱۰ق.)، به کوشش القیومی، قم، النشر الاسلامی، ۱۴۱۹ق
- مستدرک الوسائل: النوری (م.۱۳۲۰ق.)، بیروت، آل البیت:، ۱۴۰۸ق
- مستند الشیعه: احمد النراقی (م.۱۲۴۵ق.)، قم، آل البیت:، ۱۴۱۵ق
- مصباح المتهجد: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، بیروت، فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق
- المعتمد فی شرح المناسک: محاضرات الخوئی (م.۱۴۱۳ق.)، الخلخالی، قم، مدرسة دارالعلم، ۱۴۱۰ق
- معجم الفاظ الفقه الجعفری: احمد فتحالله، الدمام، ۱۴۱۵ق
- معجم لغة الفقهاء: محمد قلعجی، بیروت، دار النفائس، ۱۴۰۸ق
- مغنی المحتاج: محمد الشربینی (م.۹۷۷ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق
- المقنع: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی۷، ۱۴۱۵ق
- المقنعه: المفید (م.۴۱۳ق.)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۰ق
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق
- مناسک الحج: السید محمدرضا الگلپایگانی (م.۱۴۱۴ق.)، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۳ق
- الموسوعة الفقهیة المیسره: محمد علی الانصاری، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۵ق
- المهذب: القاضی ابن البراج (م.۴۸۱ق.)، به کوشش مؤسسة سیدالشهداء۷، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق
- نزهة الناظر: یحیی بن سعید حلی (م.۶۸۹ق.)، به کوشش حسینی و واعظی، نجف، مطبعة الآداب، ۱۳۸۶ق
- النهایه: الطوسی (م.۴۶۰ق.)، به کوشش آغا بزرگ تهرانی، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۰ق
- نیل الاوطار: الشوکانی (م.۱۲۵۵ق.)، بیروت، دار الجیل، ۱۹۷۳م
- وسائل الشیعه: الحر العاملی (م.۱۱۰۴ق.)، به کوشش ربانی شیرازی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق
- الوسیلة الی نیل الفضیله: ابن حمزه (م.۵۶۰ق.)، به کوشش محمد الحسون، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۸ق
- الهدایه: الصدوق (م.۳۸۱ق.)، قم، مؤسسة الامام الهادی۷، ۱۴۱۸ق.