بنیمطلب
نسب | مطلب بن عبدمناف |
---|---|
مکان | مکه و پیرامون بیتالله الحرام |
اشخاص مهم | عبدالله بن قیس، محمد بن عبدالله بن قیس، عبدالعزیز بن مطلب، طلحة بن رکانه، حکیم بن عبدالله بن قیس، حکم بن صلت، حکیم بن محمد، محمد بن قیس بن مخرمه |
جنگها | نبرد بدر، نبرد خیبر، نبرد صفین، فتوحات اسلامی، |
شاخهای از | قریش |
مهمترین اقدامات | حضور در پیمان مطیبین، پیمان لَعْقة الدم، حلف الفضول، همراهی در نصب حجرالاسود، شرکت در بازسازی کعبه |
مناصب مهم | سقایت، رفادت، قضاوت |
مذهب | شرک و اسلام |
بنیمُطَّلِب تیرهای از قریش و از همپیمانان بنیهاشم بودند، که نسبشان به مطلب بن عبدمناف میرسید. خاندان بنیمطلب از بزرگان مکه و ساکن پیرامون بیتالله الحرام بودند.
بنیمطلب در دوران جاهلیت، با قبایل دیگر برای به دست گرفتن مناصب مکه در ستیز بودند و موفق به کسب مناصب سقایت و رفادت شدند و در برخی از پیمانهای دوران جاهلیت مثل پیمان مطیبین، پیمان لَعْقة الدم و... نیز حضور داشتند.
مطلبیان به سبب همپیمانی و خویشاوندی با بنیهاشم، در حمایت از پیامبر(ص) همراه ابوطالب بودند و در محاصره بنیهاشم در شعب ابیطالب (هفتم تا دهم بعثت) با آنها همراهی نمودند و علاوه بر آن در برخی از غزوات و سرایا پیامبر را همراهی کردند.
از بنیمطلب افرادی در حرمین شریفین صاحب مناصب قضاوت و حکومت بودند.
نسبشناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بنیمطّلب از فرزندان مطلب بن عبدمناف بن قُصیِّ بن کلاب[۱]و همعرض بنیهاشم، بنینَوْفل و بنیعبدشمس بهشمار میرفتند.[۲] این خاندان از بزرگان مکه و در زمره قریش بطاح (در برابر قریش ظواهر: مستقر در پیرامون مکه)[۳]و ساکن پیرامون بیتالله الحرام بودند.[۴]
در شمار فرزندان مطلب اختلاف است. هاشم، حارث، ابورهم، اکبر، عباد، مخرمه، علقمه، ابوعمر، ابوشمران، عمرو، محصن و ابورهم اصغر از آن جمله هستند[۵]و مجموعه خاندان این افراد به بنیمطلب شناخته میشوند. منسوبان به این خاندان را «مطلبی» خواندهاند.[۶]
معرفی مطلب بن عبدمناف[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر پایه گزارشی، مطلب فرزند بزرگ عبدمناف بود[۷]؛ اما بعضی هاشم را بزرگتر دانستهاند.[۸]قریش مطلب را به سبب کرم و جودش «فیض»[۹]میخواندند و از اینرو که همچون هاشم زیبارو و نورانی بود، به هر دو «بدران» میگفتند.[۱۰]با رحلت هاشم، مناصب سقایت (آبرسانی به حاجیان) و رفادت (پذیرایی از حاجیان) به مطلب سپرده شد.[۱۱]
مطلب در روزگار هاشم عامل ایجاد پیمان تجارت با یمنیها بود که در گسترش بازرگانی نقشی مؤثر داشت.[۱۲]درگذشت وی را در ردمان یمن دانستهاند.[۱۳]
بنیمطلب در دوران جاهلیت[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بنیمطلب در دوران جاهلیت کنار دیگر فرزندان عبدمناف، در ستیز با بنیعبدالدار برای به دست گرفتن مناصب مکه حضور داشتند. این ماجرا به بسته شدن پیمان مطیبین[۱۴] در برابر هواداران بنیعبدالدار که پیمان لَعْقة الدم[۱۵] (حلف الاحلاف)[۱۶]را منعقد کردند، انجامید. بر پایه گزارشی، ثمره این جریان، گرفتن مناصب رفادت و سقایت از بنیعبدالدار بود.[۱۷]
بنیمطلب در «حلف الفضول» نیز که از سوی برخی تیرههای قریش همچون بنیهاشم، بنیتیم و بنیزهره برای دفاع از مظلوم بسته شد، حضور داشتند.[۱۸]از آثار این پیمان، گرفتن حق فردی از بنیزبید، از عاص بن وائل (پدر عمرو عاص) بود که از پرداخت آن خودداری میکرد.[۱۹]
در پیمانی دیگر، هفت تن از بنیمطلب و چند تن از قبیله خُزاعه در حضور عبدالمطلب در دار الندوه تعهد کردند تا یکدیگر را یاری دهند و پیماننامه را از دیوار کعبه آویختند.[۲۰] در منابع از جزئیات این پیمان سخنی به میان نیامده است؛ برخی مطلبیان در نبردهای فِجار که میان قریش و شماری از قبایل دیگر مانند کِنانه و قیس عیلان در ماههای حرام رخ داد، حضور داشتند.[۲۱] ابوحذافة بن حارث بن مطلب در یکی از این نبردها به قتل رسید.[۲۲]
بنیمطلب همراه دیگر خاندان قریش در نصب حجرالاسود (پنج سال پیش از بعثت) که پس از بازسازی کعبه انجام شد، شرکت داشتند.[۲۳] مطلبیان همراه با تیرههای قریش از اهل حُمس شمرده شدهاند. از آداب حمسیها، خرید نکردن در موسم حج، طبخ نکردن غذای روغنی، وارد نشدن به خانههای مکه، ناخن نگرفتن، و اصلاح نکردن مو بود.[۲۴]
بنیمطلب در عصر نبوی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از واکنش آنها درباره دعوت پیامبر(ص) در سالهای نخستین گزارشی در دست نیست. در یوم الدار هنگام دعوت خویشاوندان (سوم بعثت) که با نزول آیه 214 سوره شعراء: ﴿وَاَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الاقْرَبِینَ﴾ انجام شد، پیامبر(ص) از آنها نیز دعوت نمود[۲۵]؛ اما آنها همانند دیگر مدعوین، از پذیرش سخن رسول خدا خودداری کردند.[۲۶]بهرغم چنین موضعی، مطلبیان به سبب همپیمانی و خویشاوندی با بنیهاشم، در حمایت از پیامبر(ص) همراه ابوطالب بودند[۲۷]و در محاصره بنیهاشم در شعب ابیطالب (هفتم تا دهم بعثت) با آنها همراهی نمودند.[۲۸]برخی از آنان در این دوره همانند بنیهاشم برای حفظ پیامبر(ص) به دستور ابوطالب در جای او میخوابیدند.[۲۹]
پس از هجرت پیامبر، برخی از بنیمطلب چون حارث و فرزندانش، عُبیده، طُفیل، حُصین و نیز مِسطَح بن اثاثة بن مطلب که پیشتر مسلمان شده بودند، به مدینه هجرت کردند.[۳۰]
پیامبر(ص) در رویداد پیمان برادری، میان عبیدة بن حارث بن مطلب و عمیر بن حمام انصاری، [۳۱] حصین بن حارث بن مطلب و رافع بن عنجده یا عبدالله بن جبیر،[۳۲] طفیل بن حارث بن مطلب و منذر بن محمد بن عقبه، [۳۳] و مِسطَح بن اثاثة بن عباد بن مطلب و زید بن مزین[۳۴]عقد برادری بست؛
حضور در غزوات و سرایا[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بنیمطلب در برخی غزوهها و سرایا حضور داشتند. از فرماندهی عبیدة بن حارث به سال نخست هجرت در نخستین سریه اعزامی پیامبر به «ثنیّة المرّه» در هشتمین ماه از هجرت یاد شده است.[۳۵] همو در نبرد بدر (2ق.) همراه برادرانش حضور داشت و در نبرد تن به تن شهید شد.[۳۶]در این نبرد، برخی از بنیمطلب با مشرکان همراه بودند و افرادی چون سائب بن عبید و عبید بن عمرو بن علقمه به اسارت درآمدند که پیامبر(ص) به دلیل تنگدستی آنان، بدون گرفتن فدیه، آنها را آزاد کرد.[۳۷] برخی مطلبیان در نبرد خیبر (7ق.) نیز حضورداشتند و پیامبر(ص) برای مِسطَح بن اثاثه از محصول خیبر 50 خروار اختصاص داد.[۳۸]
همراهی بنیمطلب با پیامبر(ص) در دوران مکی و مدنی موجب شد که ایشان آنها را یاور و حامی دوران جاهلیت و اسلام بشمارد[۳۹]و از آنها و بنیهاشم با عنوان ید واحده یاد کند.[۴۰]این امر در اختصاص یافتن سهمی ویژه در تقسیم غنیمتهای خیبر تجلی یافت که موجب اعتراض افرادی چون عثمان بن عفان و جبیر بن مطعم عدوی شد.
احکام ویژه بنیمطلب[ویرایش | ویرایش مبدأ]
نیز از احکام ویژه بنیمطلب، حرمت صدقه بر آنها همانند بنیهاشم است.[۴۱]برخی فقیهان شافعی به این حکم تصریح کردهاند.[۴۲]
شافعی با استدلال به آیه ﴿وَ اعْلَمُوا اَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَاَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ...﴾ (سوره انفال، آیه 41) پرداخت سهم ذی القربی را افزون بر بنیهاشم برای بنیمطلب نیز جایز دانسته است.[۴۳]در منابع شیعه نیز اعطاء سهمی از خمس به بنیمطلب جایز شمرده شده است.[۴۴]اما نظر مشهور فقیهان شیعه آن است که بنیمطلب مستحق خمس نیستند و پرداخت زکات به آنها مباح است.[۴۵]البته شیخ مفید و ابن جنید به مشارکت بنیمطلب با بنیهاشم در خمس باور دارند.[۴۶]
بر پایه برخی احادیث، استفاده از اموال و موقوفات و صدقات به ارث رسیده از معصومین(ع) برای مطلبیان نیز کنار بنیهاشم تصریح شده است.[۴۷]
بنیمطلب پس از پیامبر(ص)[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از نقش بنیمطلب در سقیفه و نبردهای رده گزارشی در دست نیست. برخی از آنها در فتوحات شرکت داشتند. بر پایه گزارشی، حصین بن حارث بن مطلب در نبرد بدر حضور داشت.[۴۸]در مصر کوچهای به نام مطلب بن عبدمناف وجود دارد که از هجرت برخی مطلبیان به آن سرزمین حکایت دارد.[۴۹]
از ارتباط مطلبیان با امام علی(ع) خبری در دست نیست، جز گزارشی که از حضور برخی از آنها همانند مسطح در نبرد صفین حکایت دارد.[۵۰]کسانی از مطلبیان مانند طلحة بن رکانه،[۵۱] حکیم بن عبدالله بن قیس،[۵۲] حکم بن صلت بن مخرمه،[۵۳] حکیم بن محمد[۵۴]و محمد بن قیس بن مخرمه راوی حدیث بودند.[۵۵]از شاعران آنها میتوان به عبدالله بن حصین بن حارث بن مطلب اشاره کرد.[۵۶]
صاحب منصبان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از بنیمطلب افرادی در حرمین صاحب منصب بودند. عبدالله بن قیس حکمران و قاضی مدینه در روزگار عبدالملک بن مروان[۵۷](حک: 65-85ق.) و حکمران مکه در روزگار عمر بن عبدالعزیز (حک: 99-101ق.)[۵۸]بود.
از محمد بن عبدالله بن قیس نیز به عنوان حکمران عراق و سپس قاضی مدینه و حکمران حجاز در دوران عبدالملک بن مروان[۵۹]یاد کردهاند. بر پایه گزارشی، حجاج پس از ورود به مدینه، عبدالله بن قیس بن مخرمه را به عنوان قاضی مدینه تعیین کرد[۶۰]؛ ولی ابان بن عثمان، حاکم مدینه، وی را از منصب قضاوت برکنار کرد.[۶۱]
عبدالعزیز بن مطلب نیز در حکومت منصور عباسی (حک: 136-158ق.) قضاوت مدینه را برعهده داشت.[۶۲]محمد بن ادریس شافعی رئیس مذهب شافعی[۶۳]و محمد بن اسحق بن یسار مطلبی از نخستین سیرهنگاران نیز از موالی مطلبیان بود.[۶۴]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص68-69؛ المعارف، ص71-72.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص139؛ انساب الاشراف، ج1، ص66؛ تاریخ طبری، ج2، ص12-13.
- ↑ المحبر، ص167؛ الطبقات، ج1، ص58.
- ↑ الطبقات، ج1، ص58؛ المحبر، ص167؛ المنمق، ص31-32.
- ↑ انساب الاشراف، ج9، ص387-388؛ جمهرة انساب العرب، ص72-73.
- ↑ الانساب، ج12، ص316.
- ↑ المعارف، ص604؛ المنمق، ص44؛ الطبقات، ج1، ص66.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص137؛ تاریخ طبری، ج2، ص12.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص137؛ الطبقات، ج1، ص66.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص68؛ الکامل، ج2، ص17.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص142؛ الطبقات، ج1، ص66.
- ↑ المحبر، ص163؛ تاریخ طبری، ج2، ص12-13؛ انساب الاشراف، ج1،ص66.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص139؛ المحبر، ص163.
- ↑ الطبقات، ج1، ص63؛ المنمق، ص50-51؛ البدایة و النهایه، ج2، ص209.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص62-63؛ البدایة و النهایه، ج2، ص209.
- ↑ السیرة النبویه، ج1، ص132.
- ↑ الطبقات، ج1، ص63؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص248؛ انساب الاشراف، ج1، ص62-63.
- ↑ الطبقات، ج1، ص103؛ المحبر، ص167؛ المنمق، ص53.
- ↑ المنمق، ص54؛ البدایة و النهایه، ج2، ص291-292.
- ↑ الطبقات، ج1، ص69؛ انساب الاشراف، ج1، ص79؛ المنمق، ص87.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج2، ص15-16؛ التنبیه و الاشراف، ص178-179.
- ↑ انساب الاشراف، ج9، ص390.
- ↑ دلائل النبوه، ج2، ص31-32؛ البدایة و النهایه، ج2، ص287.
- ↑ المحبر، ص178؛ تاریخ یعقوبی، ج1، ص256؛ المعارف، ص616.
- ↑ انساب الاشراف، ج1، ص136-137؛ تاریخ طبری، ج2، ص62؛ الکامل، ج2، ص60.
- ↑ جامع البیان، ج19، ص76؛ نمونه، ج15، ص368.
- ↑ الطبقات، ج1، ص148؛ سبل الهدی، ج10، ص58-59.
- ↑ الطبقات، ج1، ص163؛ تاریخ یعقوبی، ج2، ص31؛ انساب الاشراف، ج1، ص269-270.
- ↑ عیون الاثر، ج1، ص148؛ سبل الهدی، ج2، ص378.
- ↑ الطبقات، ج3، ص37؛ انساب الاشراف، ج9، ص389-390؛ الاستیعاب، ج2، ص757.
- ↑ الطبقات، ج3، ص37؛ المحبر، ص71.
- ↑ الطبقات، ج3، ص38-39؛ المحبر، ص71.
- ↑ الطبقات، ج4، ص38؛ الاستیعاب، ج2، ص756.
- ↑ الطبقات، ج3، ص39؛ الاستیعاب، ج2، ص559.
- ↑ المغازی، ج1، ص10؛ الطبقات، ج2، ص4؛ تاریخ طبری، ج2، ص120، 405.
- ↑ الطبقات، ج2، ص12؛ ج3، ص43؛ انساب الاشراف، ج1، ص353.
- ↑ المغازی، ج1، ص138؛ السیرة النبویه، ج2، ص3.
- ↑ الطبقات، ج3، ص39.
- ↑ المغازی، ج2، ص696؛ تاریخ المدینه، ج2، ص644.
- ↑ الطبقات، ج1، ص65؛ المنمق، ص83؛ شرح نهج البلاغه، ج14، ص65.
- ↑ المغازی، ج2، ص696؛ تاریخ المدینه، ج2، ص644؛ الاستیعاب، ج3، ص1272، 1299.
- ↑ الام، ج2، ص88؛ مختصر المزنی، ص159.
- ↑ الام، ج4، ص154؛ الرساله، ص68؛ مختصر المزنی، ص150.
- ↑ الخلاف، ج4، ص151؛ مختلف الشیعه، ج3، ص329.
- ↑ جواهر الکلام، ج16، ص104-107؛ الحدائق، ج12، ص382؛ مختلف الشیعه، ج3، ص329.
- ↑ مختلف الشیعه، ج3، ص329؛ جواهر الکلام، ج16، ص107؛ فتاوی ابن الجنید، ص105.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص38؛ لوامع صاحبقرانی، ج5، ص543.
- ↑ المعجم الکبیر، ج4، ص29-30؛ الاصابه، ج2، ص74.
- ↑ الاعلام، ج7، ص252.
- ↑ الاستیعاب، ج4، ص1472-1473.
- ↑ الاصابه، ج3، ص428؛ التمهید، ج21، ص463.
- ↑ تقریب التهذیب، ج1، ص236؛ تهذیب التهذیب، ج2، ص390.
- ↑ اسد الغابه، ج1، ص513؛ الاصابه، ج2، ص90.
- ↑ تهذیب الکمال، ج7، ص28، 215، 533.
- ↑ تقریب التهذیب، ج2، ص126؛ تهذیب التهذیب، ج9، ص366.
- ↑ الطبقات، ج3، ص38-39؛ الاصابه، ج4، ص54.
- ↑ انساب الاشراف، ج7، ص219؛ تاریخ الاسلام، ج6، ص121.
- ↑ انساب الاشراف، ج9، ص390؛ المنمق، ص393.
- ↑ انساب الاشراف، ج13، ص422؛ الاصابه، ج5، ص19.
- ↑ تاریخ طبری، ج5، ص40؛ الاصابه، ج5، ص19؛ المنتظم، ج6، ص143.
- ↑ الطبقات، ج5، ص115.
- ↑ انساب الاشراف، ج10، ص228.
- ↑ الثقات، ج9، ص30؛ تاریخ الاسلام، ج14، ص304.
- ↑ الطبقات، ج7، ص233؛ تاریخ الاسلام، ج9، ص588؛ شذرات الذهب، ج1، ص18.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- الاستیعاب: ابن عبدالبر (درگذشت 463ق.)، به کوشش البجاوی، بیروت، دارالجیل، 1412ق.
- اسد الغابه: ابن اثیر (درگذشت 630ق.)، بیروت، دارالفکر، 1409ق.
- الاصابه: ابن حجر العسقلانی (درگذشت 852ق.)، به کوشش علی معوض و عادل عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق.
- الاعلام: الزرکلی (درگذشت 1396ق.)، بیروت، دارالعلم للملایین، 1997م.
- الام: الشافعی (درگذشت 204ق.)، بیروت، دارالفکر، 1403ق.
- انساب الاشراف: البلاذری (درگذشت 279ق.)، به کوشش زکار و زرکلی، بیروت، دارالفکر، 1417ق.
- الانساب: عبدالکریم السمعانی (درگذشت 562ق.)، به کوشش عبدالرحمن، حیدرآباد، دائرة المعارف العثمانیه، 1382ق.
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (درگذشت 774ق.)، بیروت، مکتبة المعارف.
- تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر: الذهبی (درگذشت 748ق.)، به کوشش عمر عبدالسلام، بیروت، دارالکتاب العربی، 1410ق.
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک): الطبری (درگذشت 310ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، 1403ق.
- تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّه (درگذشت 262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دارالفکر، 1410ق.
- تاریخ الیعقوبی: احمد بن یعقوب (درگذشت 292ق.)، بیروت، دارصادر، 1415ق.
- تقریب التهذیب: ابن حجر العسقلانی (درگذشت 852ق.)، به کوشش مصطفی، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق.
- التمهید: ابن عبدالبر (درگذشت 463ق.)، به کوشش مصطفی و محمد عبدالکبیر، وزارة الاوقاف والشؤون الاسلامیه، 1387ق.
- تهذیب التهذیب: ابن حجر العسقلانی (درگذشت 852ق.)، بیروت، دارالفکر، 1404ق.
- تهذیب الکمال: المزی (درگذشت 742ق.)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، 1415ق.
- الثقات: ابن حبان (درگذشت 354ق.)، الکتب الثقافیه، 1393ق.
- جامع البیان: الطبری (درگذشت 310ق.)، بیروت، دارالمعرفه، 1412ق.
- جمهرة انساب العرب: ابن حزم (درگذشت 456ق.)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق.
- جواهر الکلام: النجفی (درگذشت 1266ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
- الحدائق الناضره: یوسف البحرانی (درگذشت 1186ق.)، به کوشش آخوندی، قم، نشر اسلامی، 1363ش.
- الخلاف: الطوسی (درگذشت 460ق.)، به کوشش خراسانی و دیگران، قم، نشر اسلامی، 1407ق.
- دلائل النبوه: البیهقی (درگذشت 458ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1405ق.
- الرسالة السعدیه: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، به کوشش بقال، قم، کتابخانه نجفی، 1410ق.
- سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (درگذشت 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1414ق.
- السیرة النبویه: ابن هشام (درگذشت 213/218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دارالمعرفه.
- شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (درگذشت 1089ق.)، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دارابن کثیر، 1406ق.
- شرح نهج البلاغه: ابن ابیالحدید (درگذشت 656ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، داراحیاء الکتب العربیه، 1378ق.
- الطبقات الکبری: ابن سعد (درگذشت 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1418ق.
- عیون الاثر: ابن سید الناس (درگذشت 734ق.)، بیروت، دارالقلم، 1414ق.
- فتاوی ابن الجنید: به کوشش اشتهاردی، قم، النشر الاسلامی، 1416ق.
- الکامل فی التاریخ: ابن اثیر (درگذشت 630ق.)، بیروت، دارصادر، 1385ق.
- لوامع صاحبقرانی: محمد تقی مجلسی (درگذشت 1070ق.)، قم، اسماعیلیان، 1414ق.
- المحبّر: ابن حبیب (درگذشت 245ق.)، به کوشش ایلزه لیختن شتیتر، بیروت، دارالآفاق الجدیده.
- مختصر المزنی: المزنی (درگذشت 263ق.)، بیروت، دارالمعرفه.
- مختلف الشیعه: العلامة الحلی (درگذشت 726ق.)، قم، النشر الاسلامی، 1412ق.
- المعارف: ابن قتیبه (درگذشت 276ق.)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، 1373ش.
- المعجم الکبیر: الطبرانی (درگذشت 360ق.)، به کوشش حمدی عبدالمجید، داراحیاء التراث العربی، 1405ق.
- المغازی: الواقدی (درگذشت 207ق.)، به کوشش مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، 1409ق.
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (درگذشت 381ق.)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، 1404ق.
- المنتظم: ابن جوزی (درگذشت 597ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر و دیگران، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1412ق.
- المنمق: ابن حبیب (درگذشت 245ق.)، بهکوشش احمد فاروق، بیروت، عالم الکتب، 1405ق.
- نمونه: مکارم شیرازی و دیگران، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1375ش.