انس الساری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حج
جز (جایگزینی متن - 'http://phz.hajj.ir/422' به 'http://hzrc.ac.ir/post')
خط ۸۷: خط ۸۷:
{{دانشنامه
{{دانشنامه


  | آدرس = http://phz.hajj.ir/422/8147
  | آدرس = http://hzrc.ac.ir/post/8147


  | عنوان = انس الساری
  | عنوان = انس الساری

نسخهٔ ‏۱۴ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۱۲

انس الساری
پدید آورندگان
نویسنده ابوعبدالله محمد بن احمد مشهور به السراج و ملقب به ابن ملیح
تاریخ نگارش قرن یازدهم
محتوا
موضوع سفرنامه حج
سبک نثر متکلف که در سده یازدهم ق. در مراکش رایج بوده
زبان عربی
نشر
تعداد جلد 1 جلد
تعداد صفحات 193
قطع قطع وزیری
محل نشر شهر فاس کشور مغرب
تاریخ نشر 1968م.

انس الساری سفرنامه حج، نوشته شده در قرن یازدهم هجری می‌باشد. نویسنده کتاب ابوعبدالله محمد بن احمد مشهور به السراج و ملقب به ابن ملیح است، که می‌توان از متن کتاب به دانش وی در علوم دینی و ادبیات عرب پی برد. هنگام سفر وی که بیش از دو سال است، از 1040 تا 1042ق. می‌باشد. محتوای کتاب گزارش سفر وی است که با کاروانی از مراکش به مصر و از آنجا به حجاز سفر کرده است. وی گزارشاتی از مصر در طول اقامتش در آنجا دارد و از آنجا به مکه رفته و بعد به مدینه رسیده است و گزارشاتی نیز از آنجا بیان کرده، همچنین گزارشاتی نیز از قبور اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در قبرستان بقیع دارد.

نام

این کتاب سفرنامه حج یکی از اهالی مراکش به نام ابوعبدالله محمد بن احمد مشهور به السراج و ملقب به ابن ملیح است. نام کامل این اثر انس الساری و السارب من اقطار المغارب الی منتهی الآمال و المآرب سید الاعاجم و الاعارب است.[۱]

معرفی نویسنده

درباره زندگی نویسنده، جز آن‌چه در خود کتاب می‌توان یافت، آگاهی نداریم و تاریخ تولد و مرگ او نیز معلوم نیست.[۲] هنگام سفر وی که بیش از دو سال، از 1040 تا 1042ق. به طول انجامید، مقارن است با دوران فرمانروایی ولید بن زیدان سعدی (درگذشت 1045ق.) پادشاه مراکش[۳] از آن‌جا که ابن ملیح در متن کتاب برای ولید بن زیدان طلب رحمت کرده[۴] ، می‌توان نتیجه گرفت که سفرنامه خود را پس از مرگ وی (1045ق.) و دست‌کم سه سال در پی بازگشت از سفرش نگاشته است.

از مطالب کتاب می‌توان به دانش نویسنده در علوم دینی و ادبیات عرب پی برد. ابن ملیح سفرنامه خود را به نثر متکلف که در سده یازدهم ق. در مراکش رایج بوده، نوشته است.[۵] متن سفرنامه سرشار از مترادفات، تشبیهات، القاب طولانی، و اِطناب است. نویسنده در جای جای کتاب، برای بیان عواطف و احساسات خود، خواه در وصف زیبایی شهرها و مناظر طبیعی و خواه در بیان احساسات دینی، از شعر بهره برده است.[۶] از متن کتاب همچنین می‌توان به گرایش صوفیانه وی که آن هنگام در مغرب رایج بوده، پی برد. (نک: ادامه همین مقاله)

محتوا

کاروانی که ابن ملیح با آن همراه بوده، سفر خود را به سال 1040ق. به رهبری یکی از صوفیان با نام محمد بن عبدالعزیز از شهر مراکش آغاز کرده است.[۷] در طول سفر و منزل به منزل، بر شمار این کاروانیان افزوده شده است.[۸] مسیر این کاروان از راه بیابان و از مراکش به مصر و از آن‌جا به حجاز بوده است. اهمیت این سفرنامه در ‌گزارش دقیقی است که ابن ملیح از منازل سفر و ویژگی‌های آن‌ها همچون پوشش گیاهی[۹] ، پر آب بودن چشمه‌ها[۱۰] ، مهمان‌نواز بودن مردم[۱۱] ، زبان آن‌ها[۱۲] ، و ... ارائه کرده و سفرنامه خود را به راهنمای سفر حج برای حاجیان مغربی تبدیل کرده است. مسیر ابن ملیح بر خلاف مسیر معمول در سفر مغربی‌ها، از صحرا گذشته و سفرنامه او از این نظر نیز دارای اهمیت است.[۱۳]

گزارش از آرامگاه‌ها و مزار صوفیان

نویسنده سفر خود را با زیارت آرامگاه‌ها و مزار صوفیان و اولیا چون ابوعباس سَبتی آغاز کرده[۱۴] و در طول سفر نیز به دیدار با صوفیان و زیارت قبور صوفیان در شهرهای گوناگون رفته و به معرفی هریک از آنان و شرح مختصر زندگی و بیان کراماتشان پرداخته است.[۱۵] ابن ملیح در ذکر زندگی‌نامه صوفیان و کرامات آن‌ها از کتاب التَّشَوُّف تادِلی، نگاشته قرن دهم ق. بهره فراوان برده است.[۱۶]

گزارش از مصر

کاروان پس از گذراندن 162 منزل[۱۷] در 13 شوال 1041ق. به مصر رسیده است.[۱۸] شکوه و زیبایی مصر، ابن ملیح را سخت شیفته خود کرده است. وی در فضیلت مصر، روایت‌های بسیار ‌گزارش کرده[۱۹] و به وصف ویژگی‌های ظاهری بناها پرداخته است.[۲۰] نویسنده از بناهای مشهور مصر همچون بیمارستان قاهره[۲۱] و اهرام[۲۲] دیدن کرده و در وصف مسجد ابن طولون[۲۳] و جامع الازهر[۲۴] از برخی رسوم درس و عبادت در آن‌ها یاد کرده است. وی همچنین به زیارت مشهد راس امام حسین بن علی (علیه‌السّلام)، امام زین العابدین (علیه‌السّلام) (مدفن سر زید بن علی بن حسین[۲۵] و نفیسه دخت گرامی ایشان[۲۶] رفته و از قرافه که یکی از شهرهای مصر و آرامگاه بسیاری از انبیا، صوفیان، دانشمندان و بندگان صالح خدا است، دیدار کرده است.[۲۷] در پی 14 روز اقامت در مصر، سرانجام کاروان در 27 شوال راه حجاز را در پیش گرفته است.[۲۸]

گزارش از مکه

از آن پس، ابن ملیح تنها به ذکر نام 35 منزل در ادامه مسیر تا مکه اکتفا کرده است[۲۹] ؛ مانند عقبه ایله که مکان دیدار کاروان‌های شام و غزه و دیگر کاروان‌ها است.[۳۰] کاروان در 7 ذی‌حجه به مکه رسیده است.[۳۱] ابن ملیح در این بخش به شرح و توضیح فرائض و سنن و اوراد مستحب حج پرداخته است.[۳۲] او مختصری از تاریخ بنای کعبه را یاد کرده[۳۳] و برخی ویژگی‌های ظاهری کعبه[۳۴] همچون ارتفاع ارکان و فاصله آن‌ها از یکدیگر را بیان کرده است. برای نمونه، درباره رنگ حجرالاسود و لکه سفید بر آن سخن گفته و روایاتی درباره دلیل سیاه بودن حجر[۳۵] و فضیلت‌ها و کرامات زیارت کعبه ‌گزارش کرده است.[۳۶]

گزارش از مدینه

در پی اتمام مراسم حج و وداع با مکه، کاروان مغربی راهی مدینه شده است.[۳۷] در مسیر مدینه، از مسجد غزاله و آبارعلی دیدار کرده است. به گفته ابن ملیح، آبارعلی شامل سه چاه بزرگ و پر آب است که نزدیک آن مسجدی بزرگ قرار دارد و زائران با غسل کردن در آن برای ورود به مدینه آماده می‌شوند.[۳۸] این کاروان سه روز در مدینه اقامت داشته و ابن ملیح افزون بر بیان آداب زیارت مدینه و قبر پیامبر[۳۹] آگاهی‌های ارزنده‌ای از مسجدالنبی ارائه کرده است. او منبر پیامبر را به‌طور کامل وصف نموده و کتیبه‌های روی منبر و پیرامون محراب را ‌گزارش کرده است.[۴۰] وصف ابن ملیح از مسجدالنبی بدان سبب که نخستین وصف پس از بازسازی مسجد به سال 879ق. در روزگار قایتبای به‌شمار می‌رود، درخور توجه است.[۴۱] او طول مسجدالنبی را 300 ذراع و عرض آن را 200 ذراع دانسته و شمار ستون‌ها را 300 عدد شمرده است.[۴۲] به گفته وی، در وسط حرم صحنی بوده که با شن و ماسه پوشیده شده و در چهار طرف آن رواق‌هایی قرار داشته و در میان آن یک درخت نخل بوده است.[۴۳]

ابن ملیح از دو مسجد قبا و فتح دیدن کرده و به بازسازی مسجد قبا به سال 671ق. اشاره و طول و عرض مسجد و ساختمان آن را به اختصار یاد نموده است.[۴۴] سپس به زیارت شهدای احد رفته و از قبر حمزه و فضیلت‌های ایشان سخن گفته است.[۴۵]

گزارش از قبرستان بقیع

نویسنده در وصف بقیع به برخی مشاهد آن مانند مشهد مالک بن انس، عباس، محمد بن حنفیه، فاطمه بنت اسد، عقیل بن ابی طالب، همسران پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و عثمان بن عفان اشاره کرده و به پشتوانه کتاب‌های حدیثی و تاریخی، روایاتی در فضیلت‌های هریک آورده است. او همچنین قبر یکی از صوفیه متاخر به نام عبدالکرم القسطار را زیارت کرده است.[۴۶]

ابن ملیح ضمن اشاره به قبور اهل بیت، پاره‌ای از فضیلت‌های حسنین (علیهماالسّلام) را بیان کرده و امام محمدباقر (علیه‌السّلام) را از اولیای خدا و مدوّن حقائق صوفیه دانسته[۴۷] و به جایگاه علمی و معنوی امام صادق (علیه‌السّلام) پرداخته است.[۴۸] وی همچنین به نزول آیه تطهیر در حق اهل بیت اشاره کرده است.[۴۹]

گزارش از هدیه پادشاه مراکش

نویسنده در این بخش، از هدیه پادشاه مراکش، ولید بن زیدان، به مسجدالنبی سخن گفته که شامل دو شمعدان طلا سوار بر دو یاقوت کبود، دو شمعدان از نقره خالص، دو صندوق مملو از شمع عنبر، 000/10 سکه طلا و نامه‌ای همراه با یک قصیده بوده است.[۵۰] این هدیه به دست یکی از سرداران نظامی پادشاه که در جایی میان درعه و تابلبالت، از شهرهای مغرب، به کاروان پیوسته بود، به مسجدالنبی تقدیم شد.[۵۱]

گزارش بازگشت از سفر

در هفتم محرم، کاروان مدینه را ترک کرده و مسیر بازگشت را در پیش گرفته است.[۵۲] از مواردی که نویسنده به آن اشاره کرده، استقبال مردم مدینه هنگام ورود کاروان به شهر و همچینین بدرقه ایشان از کاروان هنگام عزیمت از آن است.[۵۳]

کاروانیان در پی 55 روز اقامت در مصر[۵۴] 17 روز در کرداسه[۵۵] ، هفت روز در سیوه[۵۶] ، 17 روز در روستای محمد بن جلیل که به نام یکی از صوفیان بوده[۵۷] ، در 3 شوال سال 1042ق. وارد درعه شده است.[۵۸] شرح مسیر سفر با ورود کاروان به تکانه[۵۹] به پایان رسیده و نویسنده تاریخ ورود خود به مراکش را یاد نکرده است.

چاپ‌ها و نسخ خطی

از سفرنامه انس الساری تنها یک نسخه خطی در محل الخزانة العامه کشور مغرب یافت می‌شود.[۶۰] این کتاب به سال 1968م. با تحقیق محمد الفاسی در شهر فاس کشور مغرب در 193 صفحه و قطع وزیری به چاپ رسیده و به سال 2000م. تجدید چاپ شده است.

پانویس

  1. الاعلام، ج6، ص8؛الاعلام بمن حل مراکش و اغمات، ج5، ص259.
  2. رحلة الرحلات، ج1، ص194.
  3. انس الساری، ص103.
  4. انس الساری، ص103.
  5. السیاسة و المجتمع، ص429.
  6. انس الساری، ص41. انس الساری، ص92.
  7. انس الساری، ص2.
  8. انس الساری، ص29-30.
  9. انس الساری، ص28.
  10. انس الساری، ص29.
  11. انس الساری، ص26-27.
  12. انس الساری، ص28.
  13. دلیل مؤرخ المغرب الاقصی، ص228.
  14. انس الساری، ص2.
  15. انس الساری، ص14-24. انس الساری، ص49.
  16. التشوف الی رجال التصوف، ص464-465.
  17. انس الساری، ص142.
  18. انس الساری، ص43.
  19. انس الساری، ص43-46.
  20. انس الساری، ص47-48؛انس الساری، ص67.
  21. انس الساری، ص67.
  22. انس الساری، ص68.
  23. انس الساری، ص47.
  24. انس الساری، ص48.
  25. مزارات اهل البیت و تاریخها، ص281؛انس الساری، ص55.
  26. انس الساری، ص53.
  27. انس الساری، ص55-60.
  28. انس الساری، ص69.
  29. انس الساری، ص142.
  30. انس الساری، ص71.
  31. انس الساری، ص76.
  32. انس الساری، ص73-75؛انس الساری، ص79؛انس الساری، ص86-88.
  33. انس الساری، ص80-81.
  34. انس الساری، ص82-86.
  35. انس الساری، ص83.
  36. انس الساری، ص84-85.
  37. انس الساری، ص89.
  38. انس الساری، ص91-92.
  39. انس الساری، ص96-98.
  40. انس الساری، ص99.
  41. مجلة مرکز البحوث و الدراسات الاسلامیه، س1421، ش6، ‌ ص132، «رحلة القیسی الی مدینه المنوره.
  42. انس الساری، ص100.
  43. انس الساری، ص100.
  44. انس الساری، ص104-106.
  45. انس الساری، ص107.
  46. انس الساری، ص107-115.
  47. انس الساری، ص110.
  48. انس الساری، ص111. ‌
  49. انس الساری، ص110.
  50. انس الساری، ص103.
  51. انس الساری، ص28؛انس الساری، ص103.
  52. انس الساری، ص124-129.
  53. انس الساری، ص96، 125.
  54. انس الساری، ص131.
  55. انس الساری، ص132.
  56. انس الساری، ص132.
  57. انس الساری، ص132.
  58. انس الساری، ص135.
  59. انس الساری، ص136.
  60. الاعلام، ج6، ص8.

منابع

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل انس الساری.
  • الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام: عباس بن ابراهیم السملالی، رباط، ملکیه، 1396ق.
  • الاعلام: الزرکلی (درگذشت 1396ق.)، بیروت، دار العلم للملایین، 1997م.
  • التشوف الی رجال التصوف و اخبار ابی عباس السبتی: ابن زیات (درگذشت 627ق.)، احمد التوفیق، رباط، کلیة الآداب، 1997م.
  • دلیل مؤرخ المغرب الاقصی: عبدالسلام بن عبدالقادر المری، بیروت، دار الفکر، 1418ق.
  • رحلة الرحلات مکه فی مائة رحلة مغربیه و رحله: عبدالهادی التازی، ریاض، مؤسسة الفرقان للتراث الاسلامی، به کوشش طاشکندی، 1426ق.
  • السیاسة و المجتمع فی العصر السعدی: ابراهیم حرکات، دار الرشاد الحدیثیه، 1408ق.
  • فصلنامه مرکز بحوث و الدراسات الاسلامیه.
  • مزارات اهل بیت و تاریخها: محمد حسین الحسینی الجلالی، اعلمی، 1415ق.