ثنیة الوداع
ثَنِیةُ الوَداع گردنهای در شمال مدینه در مسیر شام بود. این مکان حوادث تاریخی متعدد را به خود دیده است؛ این ثنیه محل توقف پیامبر(ص) هنگام عزیمت به غزوه تبوک و نیز محل غارت گله شتران ایشان بوده است. برخی جغرافینگاران ثنیه الوداع را در جنوب مدینه در ابتدای راه مکه دانستهاند.
مکان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
ثنیه به معنای راهی تونلمانند در کوه و گردنه است و گاه در باره خود کوه نیز به کار میرود.[۱] وداع نیز به معنای خداحافظی است. این نام بر تپهای بیضی شکل با سنگهای سرخ و سیاه[۲] در شمال غربی مدینه و در مسیر شام و میان کوههای ذُباب و سَلع و نزدیک مشهد نفس زکیه اطلاق میشد.[۳] ارتفاع این ثنیه پنج متر و قطر آن 50 متر بوده است.[۴]ثنیة الوداع که در فاصله حدود یک کیلومتری مسجد نبوی قرار دارد. [۵]
وضعیت کنونی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
با گسترش شهر مدینه، ثنیه در محدوده شهر قرار گرفت و پس از آنکه میان خیابان عثمان بن عفان و راه سلطانیه قرار گرفت، به سال 1406 قمری در دوره سعودی، در عملیات توسعه شهری از میان رفت.[۶] به جهت از میان رفتن همه نشانههایی که ثنیه بدان شناخته میشد، حتی ساکنان مدینه نیز از محل دقیق آن آگاهی نداشتند.[۷] در دوره سعودی، مسجدی بر بالای تپه ساختند که به مسجد ثنیة الوداع شهرت یافت.[۸]
نامگذاری[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برخی نام ثنیة الوداع را کهن و مربوط به روزگار جاهلیت و سبب آن را تودیع با مسافران در این مکان دانستهاند.[۹] بنابر روایاتی دیگر در هنگام خروج برای تبوک یا ورود به مدینه بعد از فتح خیبر، پیامبر(ص) یارانش را از همراه داشتن زنان متعه منع کرد و از این رو اینجا را ثنیة الوداع (وداع با متعه) خواندند. برخی هم وداع پیامبر با مردم مدینه در هنگام خروج از مدینه یا بدرقه فرماندهان سریهها تا این مکان را علت نامگذاری آن به ثنیه الوداع دانستهاند.[۱۰][۱۱]
این گردنه در دورههای متاخر با نام کوشک یوسف پاشا نیز شناخته میشد.[۱۲] شاید علت شهرت یافتنش به این نام، گسترش راه و هموار شدن قسمتی از ثنیه به دست یوسف پاشا (م. 1215ق.) حاکم مدینه و جده به سال 1214ق. باشد.[۱۳][۱۴] قرین نیز از دیگر نامهای ثنیه است[۱۵]که وجه نامگذاری به آن مشخص نیست.
رویدادهای تاریخی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برخی وقایع تاریخ اسلام در ثنیه الوداع گزارش شده است از جمله:
- در سال سوم هنگام عزیمت به نبرد احد، در ثنیة الوداع شماری از یهودیان همپیمان با عبدالله بن ابیسلول میخواستند به لشکر مسلمانان بپیوندند اما پیامبر نپذیرفت.[۱۶]
- به سال ششم گله شتران پیامبر نزدیک ثنیة الوداع غارت شد.[۱۷]
- پیامبر(ص) به سال هشتم هنگام اعزام نیرویی به فرماندهی زید بن حارثه به موته برای نبرد با رومیان، آنها را تا ثنیة الوداع بدرقه نمود و در آن جا با آنها خداحافظی کرد.[۱۸]
- ثنیة الوداع محل توقف پیامبر(ص) هنگام عزیمت به غزوه تبوک (9ق.) برای جمع شدن نیروها از مناطق گوناگون بود. هنگام بازگشت از تبوک نیز لشکر اسلام در ثنیة الوداع مورد استقبال مردم شهر قرار گرفت.[۱۹]
- پس از وفات پیامبر(ص) ابوبکر سپاهیان مسلمان را که رهسپار نبرد با رومیان بودند، تا ثنیة الوداع مشایعت کرد.[۲۰]
- این مکان به سال 145ق. محل درگیری نیروهای محمد بن عبدالله بن حسن، مشهور به نفس زکیه، و نیروهای اعزامی منصور خلیفه عباسی (حک: 136-158ق.) بود.[۲۱]
ثنیهای در جنوب مدینه[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برخی از جغرافینگاران ثنیه الوداع را در جنوب مدینه در راه مکه دانستهاند.[۲۲][۲۳] گفته شده که در ماجرای هجرت پیامبر به مدینه، یثربیان منتظر پیامبر(ص)، در ثنیة الوداع به استقبال ایشان شتافتند،[۲۴] در نتیجه ثنیة الوداع در ورودی راه مکه به مدینه در جنوب مدینه قرار داشته است. اما این روایت از سوی برخی پژوهشگران نقد شده است.[۲۵][۲۶]برخی از جغرافینگاران هم احتمال وجود دو ثنیه در شمال و جنوب مدینه را مطرح کردهاند.[۲۷]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ النهایه، ج1، ص266؛ لسان العرب، ج14، ص123، «ثنی.
- ↑ معالم المدینه، ج1، ص38.
- ↑ معالم المدینه، ج1، ص267، 283.
- ↑ معالم المدینه، ج1، ص284.
- ↑ معالم المدینه، ج1، ص38.
- ↑ معالم المدینه، ج1، ص284.
- ↑ معالم المدینه، ج1، ص267.
- ↑ معالم المدینه، ج1، ص27؛ مدینهشناسی، ص225.
- ↑ معجم البلدان، ج2، ص86؛ نک: تاج العروس، ج1، ص92، «مقدمه.
- ↑ مغانم المطابه، ص 80
- ↑ مشارق الانوار، ج1، ص136.
- ↑ تاریخ معالم المدینه، ص311.
- ↑ تاریخ معالم المدینه، ص311؛ تاریخ المدینه، ج1، ص269، «پاورقی.
- ↑ فرهنگ اعلام جغرافیایی، ص102.
- ↑ مدینهشناسی، ص225؛ نک: تاریخ المدینه، ج1، ص269، «پاورقی.
- ↑ الطبقات، ج2، ص37؛ سبل الهدی، ج9، ص121.
- ↑ السیرة النبویه، ج2، ص281.
- ↑ الطبقات، ج2، ص98.
- ↑ دلائل النبوه، ج5، ص265-266.
- ↑ الفتوح، ج1، ص82.
- ↑ تاریخ طبری، ج7، ص587.
- ↑ مغانم المطابه، ص 80
- ↑ وفاء الوفاء، ج4، ص45.
- ↑ دلائل النبوه، ج2، ص507.
- ↑ نک: المعالم الاثیره، ص83-84.
- ↑ اندر نادرستی خبر طلع البدر علینا، میقات حج، شماره 56، ص 137
- ↑ مغانم المطابه، ص 81
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- تاج العروس: الزبیدی (م. 1205ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، 1414ق؛
- تاریخ المدینة المنوره: ابن شبّه (م. 262ق.)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، 1410ق؛
- تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک) : الطبری (م. 310ق.)، به کوشش محمد ابوالفضل، بیروت، دار احیاء التراث العربی؛
- تاریخ معالم المدینة المنوره: احمد یاسین الخیاری، عربستان، 1419ق؛
- دلائل النبوه: البیهقی (م. 458ق.)، به کوشش عبدالمعطی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1405ق؛
- زواج المتعه: السید جعفر مرتضی العالمی، بیروت، دار السیره، 1422ق؛
- سبل الهدی: محمد بن یوسف الصالحی (م. 942ق.)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1414ق؛
- السیرة النبویه: ابن هشام (م. 213ق./218ق.)، به کوشش السقاء و دیگران، بیروت، دار المعرفه؛
- الطبقات الکبری: ابن سعد (م. 230ق.)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق؛
- فتح الباری: ابن حجر العسقلانی (م. 852ق.)، بیروت، دار المعرفه؛
- الفتوح: ابن اعثم الکوفی (م. 314ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الاضواء، 1411ق؛
- فرهنگ اعلام جغرافیایی: محمد محمد حسن شراب، ترجمه شیخی، تهران، مشعر، 1386ش؛
- لسان العرب: ابن منظور (م. 711ق.)، قم، ادب الحوزه، 1405ق؛
- المتعه: السید علی الحسینی المیلانی، قم، مرکز الابحاث العقائدیه، 1421ق؛
- مجمع الزوائد: الهیثمی (م. 807ق.)، بیروت، دار الکتاب العربی، 1402ق؛
- مدینهشناسی: سید محمد باقر نجفی، تهران، شرکت قلم، 1364ش؛
- مشارق الانوار: قاضی عیاض (م. 544ق.)، المکتبة العتیقه و دار التراث؛
- المعالم الاثیره: محمد محمد حسن شراب، بیروت، دار القلم، 1411ق؛
- معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ: عبدالعزیز کعکی، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1419ق؛
- معجم البلدان: یاقوت الحموی (م. 626ق.)، بیروت، دار صادر، 1995م؛
- مغانم المطابه فی معالم الطابه، محمد بن یعقوب فیروزآبادی، تحقیق حمد جاسر، ریاض، دارالیمامه، 1969
- المناسک و اماکن طرق الحج: ابواسحق الحربی (م. 285ق.)، به کوشش حمد الجاسر، ریاض، دار الیمامه، 1401ق؛
- النهایه: مبارک ابن اثیر (م. 606ق.)، به کوشش الزاوی و الطناحی، قم، اسماعیلیان، 1367ش؛
- وفاء الوفاء: السمهودی (م. 911ق.)، به کوشش خالد عبدالغنی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 2006م.