اخبار مکه (ازرقی)
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب را کاربر:Ahmad در تاریخ ۳ دی ۱۳۹۶ برای جلوگیری از تعارض ویرایشی قرار داده است. لطفا بدون توافق با کاربر فوق برچسب را برندارید. |
اخبار مکه، کتابی کهن در تاریخ محلّی مکه، نگاشته محمد بن عبدالله بن احمد بن محمد غسّانی مشهور به ابوالولید أزرَقی مکی
نامهای کتاب
کتابشناسان، شرححالنگاران و سیرهنویسان با نامهایی گوناگون از این کتاب یاد کردهاند؛ همچون: أخبار مکه،[۱] فضائل مکه،[۲] تاریخ ازرقی،[۳] اخبار مکة المشرفه، کتاب فضائل الکعبه،[۴] کتاب مکة و اخبارها و جبالها و اودیتها[۵] و اخبار مکه و ما جاء فیها من الآثار که نام نسخه چاپ شده آن است.
نویسنده
نویسنده کتاب، از محدّثان، تاریخنگاران و سیرهنویسان شافعی سده سوم قمری است. پدربزرگش، احمد بن محمد ازرقی[۶] از محدثان ثقة اهل سنت بود.[۷] گفتهاند وی نخستین دانشوری بود که درباره مکه دانستنیهایی گرد آورد.[۸] نسب احمد بن محمد، به ابوشِمر غسّانی ازرقی میرسد.[۹] احمد بن محمد از داود بن عبدالرحمن، سُفیان بن عُیَینه، مالک بن انس و فُضَیل بن عَیاض و کسانی همچون امام شافعی روایت کرده است.[۱۰] محدثان سرشناس اهل سنت، همانند بخاری و ابوجعفر ترمذی، از او روایت کردهاند.[۱۱] ابوالولید ازرقی نزد شیوخ مکه مانند پدر بزرگش و محمد بن یحیی بن ابوعمر عدنی (درگذشت ۲۴۳ق) که او نیز نزد اهل سنت موثق است،[۱۲] حدیث شنید و کسانی همچون اسحاق بن احمد خُزاعی، محمد بن نافع خزاعی و ابراهیم بن عبدالصمد هاشمی از او روایت کردهاند.[۱۳] تاریخ دقیق تولد او معلوم نیست و در این زمینه سخنان گوناگون گفتهاند. درباره تاریخ وفات او نیز سخنهایی گفتهاند که با یکدیگر همخوانی ندارند.[۱۴] به احتمال قوی، وی در حدود نیمه سده سوم قمری درگذشته است. (نک: اخبار مکه، ج۱، ص۱۲۱۳، «مقدمه»)[۱۵] شرححالنامههای متقدم، زندگینامه و آثار او را نیاوردهاند و تنها متأخران به او پرداختهاند. از این رو، زندگی و شرح حال او چندان شناخته نیست. تنها اثری که از او بر جای مانده، همین کتاب اخبار مکه است.
اهمیت کتاب
اخبار مکه کهنترین کتاب موجود درباره مکه و در شمار منابع اصلی بسیاری از آثار تاریخی در این موضوع است. منابع شیعه[۱۶] و سنی[۱۷] از این اثر گزارش کردهاند. ویژگیهایی مانند مکی بودن نویسنده و پدران او، آگاهی نزدیک و گستردهاش درباره موضوع، همراه بودن گزارشها با اِسناد و اشتمال کتاب بر مسائل و موضوعات گوناگون تاریخی و جغرافیایی و فقهی و کلامی موجب شده است تا این اثر همواره مرجعی مهم برای آثار تاریخی و جغرافیایی به شمار آید.
ابوالولید ازرقی بیشتر روایتها را، جز آنجا که خود نقل کرده، با سلسله اسناد راویان همراه ساخته و بسیاری از روایاتش از احمد بن محمد بن ولید است. فزونی این دسته از گزارشها به حدی است که برخی گمان کردهاند این کتاب از احمد بن محمد ازرقی است و نوادهاش ابوالولید بر آن مطالبی افزوده یا تنها ترتیب و تبویب کتاب از او است.[۱۸]
کتاب ابوالولید ازرقی، سرمشق و دستمایهای برای آثار مستقل دیگر بوده و برخی کتابهای بعد در موضوع مکه، حتی در ترتیب ابواب و موضوعات، از این اثر پیروی و کار ازرقی را کامل کردهاند.[۱۹] بسیاری از گزارشهای این کتاب به عبدالله بن عباس (درگذشت ۶۸ق) و شاگردان او که آگاهیهای تاریخی بسیار از مکه داشتهاند و نیز ابن اسحاق (درگذشت ۱۵۱ق)، عثمان بن ساج (درگذشت ۱۸۰ق) و واقدی (درگذشت ۲۰۷ق) میرسد.[۲۰] سزگین بر این باور است که ازرقی هنگام تألیف کتاب خویش، از آثار مکتوب این تاریخنگاران در موضوع مکه که اینک در دسترس نیستند، سود جسته است؛ مانند اخبار مکه نوشته واقدی و اخبار مکه نوشته عثمان بن ساج.[۲۱] اگر این حدس درست باشد، اهمیت اخبار مکه ازرقی دو چندان میشود؛ زیرا تنها راه آگاهی از مطالب آن کتابها است.
تأثیر کتاب در تاریخنگاری مکه
برخی مؤلفان با کاهش و افزایش و تصرفاتی در کتاب اخبار مکه آثاری مستقل پدید آوردهاند. از جمله آنان، سعدالله یا سعد الدین اسفراینی از دانشوران سده هشتم قمری است که کتاب زبدة الاعمال و خلاصة الافعال را همینگونه پدید آورده است.[۲۲] بخش نخست کتاب او از تلخیص اخبار مکه تألیف یافته است. اسفراینی مباحث تاریخی کتاب ازرقی را فرونهاده و بیشتر به مباحثی درباره فضیلتهای حج و عمره و امور مربوط به آنها پرداخته است. همچنین یحیی بن محمد کرمانی به سال ۸۲۱ق اسناد اخبار مکه را حذف کرده و کتابی با نام مختصر تاریخ مکة المشرفه پدید آورده است. (نک: ص۱۹)کتاب تاریخ مکة المشرفة و المسجدالحرام و المدینة الشریفة و القبر الشریف، نوشته ابن ضیاء مکی از دانشوران سده نهم قمری نیز ماجرایی همانند کتاب کرمانی دارد. عبدالملک بن احمد انصاری از فقیهان شافعی سده هشتم قمری اخبار مکه ازرقی را به نظم درآورده است. (همان)[۲۳]
کتاب اخبار مکه بر پایه معیارهای حدیثشناسی اهل سنت، مشتمل بر اسانید صحیح است. از این رو، در شمار کتابهای درسی طلاب علوم دینی مکه جای گرفته و در حلقههای درسی مسجدالحرام تدریس میشود.[۲۴]
محمد بن اسحاق فاکهی (درگذشت حدود ۲۷۲/۲۷۹ق) محدث و تاریخنگار همروزگار ازرقی نیز کتابی با عنوان اخبار مکة فی قدیم الدهر و حدیثه نگاشته که کهنترین اثر پس از کتاب ازرقی است. مباحث مشترک فراوانی میان دو کتاب یافت میشود؛ ولی او از ازرقی یاد نکرده است. فاکهی اهل مکه و سالها پس از ازرقی زنده بوده و ازرقی و کتابش در روزگار او شهرت داشتهاند. با این حال، فاکهی تنها از جدّ ازرقی، احمد بن محمد، یاد کرده و گزارشهایی را بدون واسطه نوادهاش از او آورده است. (نک: ج۱، ص۳۲، ۳۶۰؛ ج۳، ص۲۸، ۳۲، ۲۷۷؛ ج۴، ص۱۲۷ ۱۲۸) ممکن است هر دو نویسنده از منبع یا منابعی مشترک سود برده باشند؛ ولی احتمال اقتباس فاکهی از ازرقی را نمیتوان نادیده گرفت.[۲۵] وستنفلد، نخستین مصحح کتاب، باور دارد که اخبار مکه فاکهی بیشتر برگرفته از این کتاب است؛ اگر چه فاکهی از ازرقی و کتاب او یاد نکرده است.[۲۶] پس از اخبار مکه ازرقی و فاکهی، مهمترین اثر، شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام نوشته تقی الدین فأسی (درگذشت ۸۳۲ق) است که بسیاری از مطالب آن به گفته مؤلف، برگرفته از کتاب ازرقی است.[۲۷]
روش
در اخبار مکه نمایی از پیشینه مذهبی، اجتماعی، سیاسی، قضایی و معماری مردم مکه از آغاز تا روزگار زندگانی نویسنده آمده است. ازرقی از موضوعات بسیار سخن گفته که همه به گونهای با کعبه پیوند دارند. آگاهیهای ازرقی از مکانها و اشیای مکه و کعبه بسیار دقیق و سودمندند. او ویژگیها، حدود و مساحت جایهای مقدس و متبرک مکه و اشیای مربوط به کعبه را با جزئیات مشخص کرده است. پارهای از آگاهیهای او مربوط به مکانهایی است که در آغاز اسلام رویدادهایی مهم در آنها رخ داده و امروز از آنها اثری نیست؛ زیرا دستخوش ویرانیهای دهههای اخیر گشتهاند؛ همچون خانه حضرت خدیجه(س) (ج۲، ص۱۹۹).
منبع برخی گزارشهای این اثر، دیدههای خوداو است. از محتوای این گزارشها برمیآید که بسیار تلاش نموده و اندازه و مساحت برخی اشیا و مکانها را خود محاسبه کرده است (نک: ج۲، ص۸۱۸۲). ازرقی گزارش خویش را از هنگامی آغاز میکند که حضرت آدم(ع) به زمین هبوط میکند و خانه کعبه بنا میشود. او به مباحث و موضوعات فراوان درباره مکه میپردازد و رویدادهایی را که تا زمانه او بر آن سرزمین گذشته، یک به یک بازمیگوید. دو راوی کتاب، اسحاق بن احمد بن نافع خزاعی (درگذشت ۳۰۸ق) و برادر زادهاش محمد بن نافع بن احمد بن نافع خزاعی (زنده به سال ۳۵۰ق) آگاهیهای دوره خود را نیز بر آن افزودهاند (نک: ج۱، ص۱۶۱۷، «مقدمه»).
هر چند گزارشهای کتاب مستند هستند، برخی در داستانها و اسطورههای روزگار جاهلیت ریشه دارند؛ همانند قصه زنی از جنیان و فرزند او در مکه (ج۲، ص۱۵۱۶).
محتوا
مطالب اخبار مکه ازرقی عنوان ندارند و عنوانهای اثر از مصحح هستند که بدین وسیله کتاب را به فصلهای کوتاه و بلند تقسیم کرده است. مهمترین مباحث کتاب عبارتند از:
- کعبه پیش از آفرینش آسمانها و زمین: برخی گزارشهای این مبحث معنایی روشن ندارند؛ از قبیل روی آب بودن کعبه مانند حباب ۴۰ سال پیش از آفرینش آسمانها و زمین (ج۱، ص۳۱۳۲). در ادامه، از این سرخطها سخن رفته است: ساخت و سازهای کعبه به دست فرشتگان و حضرت آدم(ع) و فرزندانش، پیشینه سنت طواف و طواف فرشتگان و آدم(ع)، طوفان نوح(ع) و کعبه، بیت المعمور و وجه تسمیه آن و اینکه مثال کعبه است در آسمان، بازسازی کعبه به دست ابراهیم(ع) و سکنا گزیدن هاجر و اسماعیل(ع) در سرزمین مکه، فرود آمدن جُرْهُمیان در حرم، حج ابراهیم(ع)، تفسیر آیه ۲۶ سوره حجّ و مقصود از «بیت» در این آیه و گفتار در اینکه آیا کعبه از بیت المقدس برتر است، فضیلتها و برکتهای شهر مکه، و دعای حضرت ابراهیم(ع) برای این شهر (ج۱، ص۳۱۸۰).
- پیشینه تولیت کعبه و کسانی که پس از اسماعیل(ع) و فرزندانش این منصب را بر عهده گرفتند، حِجْر و کسانی که در آن دفن شدهاند، بازسازی کعبه پس از سیل به دست جرهمیان و پردهداری و فرجام آنان، پیشینه بت و بتپرستی در مکه و اینکه عمرو بن لُحَی برای نخستین بار مردم را به بتپرستی فراخواند، سرپرستی خزاعه و اختلاف آنها با جرهمیان، چگونگی سقایت و پذیرایی مکیان از حجگزاران و انحصار این منصب به عبدمناف بن قُصَی و اینکه پس از او هاشم سقایت و پذیرایی از حاجیان و برادرش عبدشمس راهنمایی آنان را بر عهده گرفت و هاشم همه ساله در موسم حج، زائران را با آب و غذا پذیرایی میکرد و این سنت پایدار ماند و به فرزندان او تا پیامبر(ص) رسید و سپس خلفای راشدین و دیگران به آن پرداختند، پراکنده شدن نسل اسماعیل(ع) و بتپرستی و انحراف آنان، نخستین کسی که در کعبه بت نهاد، بتشکنیهای پیامبر(ص) و گفتاری درباره بتهای مَنات و لات و عُزّیٰ و ذات انواط (ج۱، ص۸۰ ۱۳۱).
- سوء قصد پادشاهان یمن یا تُبّع به کعبه و نبرد خزاعه با آنان و اینکه یکی از آن پادشاهان از سوء قصد خویش پشیمان شد و به تلافی آن، بر کعبه پرده پوشاند و قربانی کرد و این نخستین پردهای بود که بر کعبه افکندند، هجوم ابرهه به کعبه، چگونگی ساختمان کعبه و تغییر و تعمیر و بازسازی آن در روزگار جاهلیت. صحّت برخی گزارشهای این قسمت جای تردید دارد؛ از جمله کنار رفتن جامه پیامبر (ص) هنگام تعمیر کعبه در روزگار پیش از اسلام و برآمدن بانگی از جهان غیب که: «محمد! عورت خویش بپوشان.» (ج۱، ص۱۵۸) در ادامه، از این سرخطها سخن رفته است: اختلاف مکیان بر سر حمل و نصب حجرالاسود و داوری پیامبر(ص) و نصب سنگ به دست ایشان، آداب و رسوم حج در جاهلیت، احترام و اطعام حاجیان در آن روزگار و سخن قُصی بن کلاب خطاب به قریش در این زمینه (ج۱، ص۱۳۲ ۱۹۵).
- سنگباران کردن کعبه با منجنیق در دوران یزید بن معاویه و هجوم عبدالله بن زبیر و سوزاندن کعبه، شکسته شدن حجرالاسود و این سخن عبدالله بن عمرو بن عاص خطاب به قریش که «پس از پیامبرتان، فرزندش را کشتید و کعبه را آتش زدید.» (ج۱، ص۱۹۵۱۹۷)، ویرانی کعبه به دست ابن زبیر به قصد نوسازی، روایتهایی از پیامبر(ص) درباره مساحت واقعی کعبه و اوصاف درهای شرقی و غربی آن، ترمیم حجرالاسود به دست عبدالله بن زبیر، رخدادهای دیگر درباره ساختمان کعبه پس از ابن زبیر، و سخنی درباره آویختهها و لوحها و نامههای درون کعبه و پوشش و عطر آن (ج۱، ص۱۹۵۲۶۵).
- ورود پیامبر(ص) به کعبه پس از فتح مکه، سخنی درباره جای نماز گزاردن او در کعبه، اذکاری برای هنگام نگریستن به کعبه، نامهای کعبه و وجه آنها، تفسیر آیات وَإِذ جَعَلْنَا الْبَیتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا[۲۸] و جَعَلَ اللهُ الْکعْبَةَ الْبَیتَ الْحَرَامَ قِیامًا لِلنَّاسِ[۲۹]، مساحت و اندازه بیرونی و درونی کعبه از آغاز تا سده سوم قمری و ویژگیهای بسیاری از اشیای درون و برون آن از قبیل پلهها و میخها و سنگفرش کعبه (ج۱، ص۲۶۵۳۱۰).
- حِجْر اسماعیل(ع) و ویژگیهای ظاهری و جایگاه معنوی آن و اینکه حِجْر جزء بیت است و در ساخت و سازهای بعد جدا گشته است و پیامبر(ص) گفته است: اگر توانایی مالی میداشتم، حجر را به ساختمان کعبه بازمیگرداندم؛ همچنین استحباب نماز و دعا زیر ناودان کعبه، مساحت حجر اسماعیل(ع) (ج۱، ص۳۱۱۳۱۹).
- حجرالاسود و فضیلت و بوسیدن آن از سوی پیامبر(ع) و برخی صحابه، استحباب پایان یافتن طواف با استلام و دیگر مستحبات در این زمینه، رکن یمانی و فضیلت و ویژگیهای آن، اندازه حجرالاسود، مُلْتَزَم و نماز در فراروی کعبه (ج۱، ص۳۱۹۳۵۱).
- طواف کعبه و فضیلت و آداب و مستحبات و برخی احکام آن، مقام ابراهیم(ع) و فضیلت و ویژگیهای معنوی و اندازه آن، فضیلت چاه زمزم و پدید آمدنش و لایروبیها و عمق آن. (ج۲، ص۳۶۲)
- مسجدالحرام و حدود آن و فضیلت نماز گزاردن در آن، پیشینه نماز جماعت در مسجدالحرام، نماز پیامبر(ص) در مسجدالحرام و اینکه او نماز میگزارد و مردم از برابرش میگذشتند و میانشان یک وجب فاصله بود، برخی احکام مسجدالحرام همانند حکم خوابیدن در آن، مساحت مسجد و دیوارهای آن، کسانی که تا روزگار مؤلف مسجد را توسعه دادند و مرمت کردند، شمار ستونها و درهای مسجد، ویژگیها و اندازه درها و ستونها، طاقهای مسجد و فاصله میان آنها، آگاهیهای دقیق از دیگر اجزای مسجدالحرام و دگرگونیهای تاریخی آنها (ج۲، ص۶۲۱۱۴).
- سنت پیامبر(ص) در حج و عُمره و اینکه پیش از هر کار دیگر طواف میکرد، پارهای از احکام فقهی حج و طواف و نماز، صفا و مَروه و چگونگی سعی پیامبر(ص) میان صفا و مروه، حدّ مسعی، فاصله حجرالاسود تا صفا و مروه، اندازه هفت دور طواف کعبه، نشانههای حرم و کسی که آنها را نصب کرد، خطبه پیامبر(ص) درباره حرمت مکه و اینکه نباید در آن خونی ریخته شود، چگونگی حرم شدن منطقه حرم، حدود حرم، برخی احکام قضایی حرم مانند حکم قاتلی که به حرم درآید، تفسیر آیة وَ مَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً[۳۰]، [[صید|شکار}} و کفاره آن در حرم (ج۲، ص۱۱۴۱۵۹).
- مُحَصَّب و حدود آن، جایی که پیامبر اکرم(ص) هنگام فتح مکه در آن سکونت یافت و اینکه آن حضرت هرگاه به مکه میآمد، در خانههای مکه بیتوته نمیکرد و بالای مکه خیمه میزد، برخی احکام فقهی حرم همانند کراهت کرایه دادن خانههای مکه و حکم خرید و فروش آنها، سیلهای مکه، جای فرود آمدن پیامبر اکرم(ص) در منا، وجه تسمیه و حدود منا، مساحت و وصف دقیق مسجد منا، جمره و نخستین کسی که آن را رمی کرد، نخستین کسی که در منا بت گذاشت، احکام فقهی رمی جمره، چگونگی رمی جمره به دست پیامبر اکرم(ص)، آگاهیهای دقیق دیگر درباره منا و مکانهای مرتبط با آن و نیز مشعر الحرام و عرفات. (ج۲، ص۱۵۹۱۹۸)
- مکانهای استحباب نماز در مکه همانند مسجد شجره و خانه حضرت خدیجه(س) که او فرزندان پیامبر اکرم(ص) را در آن به دنیا آورد، وصف دقیق حدود و جای آن خانه، کوه حِرا، غار ثور و پنهان شدن پیامبر اکرم(ص) و ابوبکر در آن، بیعت تاریخی مردم یثرب با پیامبر(ص) در مسجد بیعت، قبرستان مکه و فضیلتهای آن و برخی کسانی که در آنجا دفن شدهاند. ازرقی بدین مناسبت سبب نزول برخی آیات را آورده است. او در این جا (ج۲، ص۱۹۸۲۰۳) این روایت را گزارش میکند که پیامبر(ص) در قبرستان مکه بر مزار مادر گرامیاش برای او آمرزش میطلبد و خدا نمیپذیرد و این آیه نازل میشود: {مَا کانَ لِلنَّبِی و الذِینَ آمَنُوا أَنْ یسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکینَ وَلَوْ کانُوا أُولِی قُرْبَی...} (توبه/۹، ۱۱۳) این گزارش به لحاظ تاریخی مردود به نظر میرسد؛ زیرا حضرت آمنه(س) در راه مدینه به مکه درگذشت و همان جا مدفون شد.[۳۱] نیز سورة توبه مدنی و از واپسین سورههای نازل شده بر پیامبر(ص) است. در پایان این روایت، پیامبر(ص) مسلمانان را به زیارت قبور سفارش میفرماید. (ج۲، ص۱۹۸۲۲۳)
- چاهها، چشمهسارها، نخلستانها، محلهها و خانههای مکه، از جمله محلهها و خانههای بنیهاشم و خانهای که پیامبر اکرم(ص) در آن زاده شد، مکانهای پیرامون مکه از کوه و وادی و گردنه و جز آن. (ج۲، ص۲۲۳۳۰۲)
چاپها
فردینال وُستِنفِلد (H.F.Wustenfeld) پژوهشگر آلمانی (۱۸۰۸۱۸۹۸/۱۸۹۹م) کتاب اخبار مکه را نخستین بار با استفاده از سه نسخه خطی تصحیح و در مجموعهای ویژه تاریخ مکه با عنوان Die chroniken der stadt Mekka به سال ۱۸۵۸م در لایپزیک به چاپ رساند.[۳۲] او مقدمهای در شرح حال و آثار ازرقی نوشت و به تفصیل از کتابها و نسخههایی که در تصحیح خویش به کار گرفته، سخن گفت. این چاپ بارها از جمله در بیروت به سال ۱۹۶۹م و مکه به سال ۱۳۵۲ و ۱۳۵۷ق اُفسِت گشت. تصحیح دیگر کتاب از رشدی صالح ملحس است. رشدی صالح کتاب را به سال ۱۳۵۸ق با استفاده از سه نسخه خطی دیگر و نسخه چاپ لایپزیک بار دیگر تصحیح کرد و مقدمهای درباره ازرقی و کتاب او و تصحیح وستنفلد آلمانی نوشت و توضیحات و پیوستهایی بر کتاب افزود و آن را با نام اخبار مکة و ماجاء فیها من الآثار در مکه چاپ کرد. پیوست جلد نخست تصحیح شده به مباحثی میپردازد از قبیل بازسازیهای کعبه پس از روزگار ازرقی، بتها و بتخانههای روزگار جاهلیت، برخی قبایل و مناطق مرتبط با موضوع، لوحهای کعبه و فهرستهای کتاب (ج۱، ص۳۵۶۴۳۷). مباحث پیوست جلد دوم تصحیح شده عبارتند از: تغییرها و ترمیمها و توسعههای مسجدالحرام پس از روزگار نویسنده، برخی میقاتها و قناتها که ازرقی یاد نکرده است، پارهای آگاهیهای دیگر، و فهرستهای کتاب (ج۲، ص۳۰۵۳۹۲).
این نسخه از کتاب بارها چاپ شده و در ایران نیز، برای نمونه، انتشارات رضی در قم آن را افست کرده است. دکتر محمود مهدوی دامغانی تصحیح دوم کتاب را به زبان فارسی ترجمه کرده و به سال ۱۳۶۸ش در مؤسسه نشر بنیاد به چاپ سپرده است.
پانویس
- ↑ الانساب، ج۱، ص۱۲۲؛ العقد الثمین، ج۲، ص۴۹.
- ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۶۰؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۲۳۵.
- ↑ تاج العروس، ج۴، ص۲۹۷.
- ↑ تاریخ التراث العربی، مج۱، ج۱، ص۲۰۳.
- ↑ الفهرست، ص۱۲۴-۱۲۵.
- ↑ العقد الثمین، ج۳، ص۱۷۶-۱۷۷؛ تهذیب التهذیب، ج۱، ص۶۸-۶۹.
- ↑ الجرح و التعدیل، ج۲، ص۷۰؛ التعدیل و التجریح، ج۱، ص۲۹۷؛ تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۸۰ -۴۸۱.
- ↑ تاریخ الادب العربی، ج۳، ص۲۲.
- ↑ نک: اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۳۱-۳۲؛ الانساب، ج۱، ص۱۲۲؛ الفهرست، ص۱۲۴.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۸۰-۴۸۱.
- ↑ نک: التعدیل و التجریح، ج۱، ص۲۹۷؛ الثقات، ج۹، ص۹۸؛ تهذیب الکمال، ج۱، ص۴۸۰-۴۸۱.
- ↑ نک: سیر اعلام النبلاء، ج۱۲، ص۹۶-۹۸.
- ↑ الانساب، ج۱، ص۱۲۲؛ العقد الثمین، ج۲، ص۴۹؛ اخبار مکه، ازرقی، ج۱، ص۱۶، «مقدمه».
- ↑ نک: الانساب، ج۱، ص۱۲۲؛ کشف الظنون، ج۱، ص۳۰۶؛ الاعلام، ج۶، ص۲۲۲.
- ↑ نک: الاعلام، ج۱، ص۲۹۱.
- ↑ نک: من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۲۴۸؛ ذخیرة المعاد، ج۳، ص۶۹۳؛ بحار الانوار، ج۵۵، ص۵۹؛ ج۶۰، ص۱۱۱؛ ج۶۲، ص۸۹.
- ↑ نک: المحلی، ج۸، ص۱۰۴؛ شفاء الغرام، ج۱، ص۴۸، ۵۰، ۵۲؛ سبل السلام، ج۲، ص۲۰۶-۲۰۴.
- ↑ تاریخ التراث العربی، مج۱، ج۲، ص۲۰۲-۲۰۳.
- ↑ نک: الاعلان بالتوبیخ، ص۲۷۹-۲۸۱؛ تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی، ص۱۳۲.
- ↑ تاریخ التراث العربی، مج۱، ج۲، ص۲۰۲-۲۰۳.
- ↑ تاریخ التراث العربی، مج۱، ج۲، ص۲۰۱، ۲۰۳.
- ↑ نک: الاعلان بالتوبیخ، ص۲۸۱؛ هدیة العارفین، ج۲، ص۱۰۱.
- ↑ نک: الاعلام، ج۴، ص۱۵۶.
- ↑ التاریخ و المورخون، ص۱۶.
- ↑ مجلة العرب، مج۸، ج۲۴، سال ۱۹۷۴م.، ص۲۹۷، «محمد بن اسحاق فاکهی».
- ↑ Die chroniken der stadtMekka,vol 2, p XI.
- ↑ نک: شفاء الغرام، ج۱، ص۸.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲.
- ↑ سوره مائده، آیه
- ↑ سوره آل عمران، آیه ۹۷.
- ↑ برای نمونه نک: السیرة النبویه، ج۱، ص۱۶۸.
- ↑ معجم المطبوعات، ج۲، ص۱۹۱۸؛ نک: التاریخ و المورخون، ص۱۷.
منابع
- اخبار مکه: الازرقی (درگذشت ۲۴۸ق)، به کوشش رشدی صالح، مکه،دار الثقافه، ۱۹۸۳م.
- الاعلام: الزرکلی (درگذشت ۱۳۹۶ق)، بیروت،دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م.
- الاعلان بالتوبیخ: شمس الدین السخاوی (درگذشت ۹۰۲ق)، به کوشش فرانس روزنتال، بیروت،دار الکتب العلمیه.
- الانساب: عبدالکریم السمعانی (درگذشت ۵۶۲ق)، به کوشش عبدالله عمر، بیروت،دار الجنان، ۱۴۰۸ق.
- بحار الانوار: المجلسی (درگذشت ۱۱۱۰ق)، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- البدایة و النهایه: ابن کثیر (درگذشت ۷۷۴ق)، به کوشش علی شیری، بیروت،دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
- تاج العروس: الزبیدی (درگذشت ۱۲۰۵ق)، به کوشش علی شیری، بیروت،دار الفکر، ۱۴۱۴ق.
- تاریخ الادب العربی: کارل بروکلمان، ترجمه: عبدالحلیم نجار، قم،دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۲۹ق.
- تاریخ التراث العربی: فؤاد سزگین، ترجمه: فهمی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۱۲ق.
- التاریخ و المورخون: محمد الحبیب الهیله، مکه، مؤسسة الفرقان، ۱۹۹۴م.
- تاریخ نوشتههای جغرافیایی در جهان اسلامی: ایگناتی یولیانوویچ کراچکوفسکی، تهران، شرکت علمی و فرهنگی، ۱۳۷۹ش.
- التعدیل و التجریح: سلمان بن خلف الباجی (درگذشت ۴۷۴ق)، به کوشش البزاز، مراکش، وزارة الاوقاف.
- تهذیب التهذیب: ابن حجر العسقلانی (درگذشت ۸۵۲ق)، بیروت،دار الفکر، ۱۴۰۴ق.
- تهذیب الکمال: المزی (درگذشت ۷۴۲ق)، به کوشش بشار عواد، بیروت، الرساله، ۱۴۱۵ق.
- الثقات: ابن حبان (درگذشت ۳۵۴ق)، به کوشش شرف الدین، هند، وزارت معارف و شئون فرهنگی.
- الجرح و التعدیل: ابن ابیحاتم الرازی (درگذشت ۳۲۷ق)، بیروت،دار الفکر، ۱۳۷۲ق.
- ذخیرة المعاد: محمد باقر السبزواری (درگذشت ۱۰۹۰ق)، آل البیت(ع).
- سبل السلام: الکحلانی (درگذشت ۱۱۸۲ق)، مصر، مصطفی البابی، ۱۳۷۹ق.
- سیر اعلام النبلاء: الذهبی (درگذشت ۷۴۸ق)، به کوشش گروهی از محققان، بیروت، الرساله، ۱۴۱۳ق.
- السیرة النبویه: ابن کثیر (درگذشت ۷۷۴ق)، به کوشش مصطفی عبدالواحد، بیروت،دار المعرفه، ۱۳۹۶ق.
- شفاء الغرام: محمد الفأسی (درگذشت ۸۳۲ق)، بیروت،دار الکتب العلمیه.
- العقد الثمین فی تاریخ البلد الامین: محمد الفأسی (درگذشت ۸۳۲ق)، به کوشش فؤاد سیر، بیروت، الرساله، ۱۴۰۶ق.
- الفهرست: ابن الندیم (درگذشت ۴۳۸ق)، تهران، مروی، ۱۳۹۳ق.
- کشف الظنون: حاجی خلیفه (درگذشت ۱۰۶۷ق)، بیروت،دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق.
- مجلة العرب (ماهنامه): ریاض، ۱۹۷۴م.
- المحلی بالآثار: ابن حزم الاندلسی (درگذشت ۴۵۶ق)، به کوشش احمد شاکر، بیروت،دار الفکر.
- معجم المؤلفین: عمر کحّاله، بیروت،دار احیاء التراث العربی مکتبة المثنی.
- معجم المطبوعات العربیه: یوسف الیان سرکیس، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۱۰ق.
- من لا یحضره الفقیه: الصدوق (درگذشت ۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۴ق.
- هدیة العارفین: اسماعیل پاشا (درگذشت ۱۳۳۹ق)، بیروت،دار احیاء التراث العربی.