اندونزی

از ویکی حج
(تغییرمسیر از أندونزی)

اندونزی پر جمعیت‌ترین کشور مسلمان جهان در جنوب شرقی آسیا و بزرگ‌‌ترین مجمع الجزایر جهان و سومین کشور پهناور آسیا است. اندونزی در میان کشورهای حج‌‌گزار بیشترین شمار حاجیان را دارد و از دیرباز بسیاری از ساکنان و مجاوران مکه و مدینه را به خود اختصاص داده است. این افراد بیشتر برای تحصیل دانش و گاه برای تجارت بدین شهرها می‌آمدند. تاثیر جاوی‌ها بر مردم مکه به حدی بود که برخی لغات مالایی در بین مردم مکه مشهور شده بود و حتی بیشتر بازرگانان و پیشه‌وران مکه با زبان مالایی آشنا هستند.اندونزیایی‌هایی که برای کار به مکه و مدینه می‌آمدند، بیشتر به فروش آب زمزم، حنا و چوب اراک مشغول بودند و گاهی نیز به‌عنوان خدمتکار در خانه‌ها به‌کار می‌پرداختند. برخی اوقات نیز به‌‌نیابت از افراد، حج گزارده، گاه نیز خادم بزرگان کشورشان می‌شدند که برای ادای فریضه حج به مکه می‌آمدند.

برخی ثروتمندان‌ اندونزی که برای انجام فریضه حج به مکه می‌آمدند، رباط‌ها و کاروانسراهایی کنار حرم مکی بنا می‌کردند. دوره استعمار هلند از مهم‌‌ترین دوره‌های حج‌ اندونزی به‌شمار می‌رود؛ زیرا در این دوره، حج نه‌تنها عاملی عبادی، بلکه عامل سیاسی ضداستعمار نیز به‌شمار می‌رفت. حج فرصتی مناسب برای انتشار افکار و باورهای انقلابی بود. بدین‌رو، حکومت هلندی‌ اندونزی همیشه در زمینه این فریضه عبادی ـ سیاسی، سیاست‌های گوناگون را با توجه به شرایط مختلف اجرا می‌کرد.

ساکنان‌ اندونزی‌تبار مکه و مدینه نقشی مهم در پیروزی انقلاب و جمهوری‌ اندونزی برعهده داشتند. آنها با گردهمایی و ایجاد کمیته‌هایی چون تشکیلات استقلال‌ اندونزی، در نشر افکار استقلال‌طلبانه در میان زائران کشورهای اسلامی می‌کوشیدند. دانشوران مقیم مکه نیز گاه با صدور فتواهایی در حرمت حج، برای کمک به انقلاب‌ اندونزی تلاش می‌کردند.

جغرافیایی طبیعی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اندونزی بزرگ‌‌ترین مجمع الجزایر جهان و سومین کشور پهناور آسیا است که با وسعتی حدود 1957568 کیلومتر مربع، 245613043 تن را در خود جای داده است. این کشور از شمال به دریای چین، از شمال شرق و مشرق به اقیانوس آرام، و از جنوب و مغرب به اقیانوس هند محدود است و با دو کشور مالزی و گینه نو، مرز خاکی دارد.‌ اندونزی دارای پنج جزیره اصلی به نام‌های بورنئو یا کالیمانتان، سوماترا، ایریان جایا، سولاوزی و جاوه است که حدود 90% از مساحت کل‌ اندونزی را تشکیل داده‌اند. شمار جزایر این کشور به درستی معلوم نیست. مهم‌‌ترین و پرجمعیت‌‌ترین جزیره‌ اندونزی، جزیره جاوه و پایتخت این کشور جاکارتا است که در قدیم بتاویا نام داشت.[۱] (تصویر شماره 5)

جامعه شناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پیش از جنگ جهانی دوم،‌ اندونزی را هند شرقی هلند می‌خواندند؛ نامی که استعمارگران بر آن نهاده بودند. خود‌ اندونزیایی‌ها، سرزمین خویش را به نام جزایر آن به‌ویژه جاوه و سوماترا و گاه تاناه آیر (آب و خاک) و نوسانتارا (جزایر دیگر) و یا به نام سلسله‌های حاکم بر آن سرزمین می‌خواندند. به سال 1928م. نام‌ اندونزی که از پیوند دو کلمه یونانی ایندوس به معنای هندی و نسوس به معنای جزیره ساخته شد، در این کشور رسمیت یافت.‌ اندونزی به لحاظ قومی و نژادی، با بیش از 300 گروه قومی که تقریباً هر یک به زبانی ویژه صحبت می‌کند، جامعه‌ای چندگانه است. بیشتر این گروه‌ها از نژاد مالایایی هستند.[۲] مردم این کشور به حدود 200 لهجه گوناگون صحبت می‌کنند. حزب ملی‌ اندونزی به سال 1927م. زبان‌ اندونزی یا باهاسا ایندونسیا از لهجه‌های زبان ملایو را به عنوان زبان رسمی این کشور اعلام کرد.[۳]

ورود اسلام[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دین رسمی‌ اندونزی اسلام است؛ اما قانون اساسی این کشور آزادی مذهب را تضمین کرده است. حدود 90% مردم این کشور مسلمان و دیگران پیرو ادیان مسیحیت، هندو، بودا، جاندارپنداران و کنفوسیوس هستند.[۴] نشر اسلام یکی از برجسته‌‌ترین مراحل تاریخ‌ اندونزی است. حضور بازرگانان مسلمان پیش از تثبیت اسلام در این سرزمین، آشکار است؛ زیرا از همان سده‌های نخست، تجارت‌ اندونزی در دست اعراب بود. مردم‌ اندونزی از راه‌های مسالمت‌آمیز اسلام را به‌عنوان دین خود پذیرفتند. این امر، نخست به دست بازرگانان ایرانی و عرب مسلمان و در کنار آن، تغییر کیش نخبگان جامعه و برخی اتحادهای سیاسی صورت پذیرفت.[۵] تبلیغ اسلام نخست در میان ساکنان سواحل سوماترا در سده دوم و سوم ق. آغاز شد و در سده 7ق./13م. به تدریج رواج یافت.[۶] شاهد آن، گزارش‌های جهانگردان از مارکوپولو است که به سال 1292م. هنگام بازگشت از چین، این کشور را اسلامی خوانده است. همچنین ابن بطوطه، جهانگرد معروف مغربی در سال‌های 1345-1346م. از این منطقه عبور کرده و حاکم آن‌جا را پیرو مکتب شافعی خوانده است.[۷]

گروه‌های مسلمان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

جریان تصوف از عوامل مهم گسترش اسلام در‌ اندونزی به شمار می‌رود. اسلام در این کشور از همان نخست زیر تاثیر افکار صوفیانه بود و بعدها نیز سلسله‌های صوفی همچون قادریه و نقشبندیه پیروانی بسیار را به سوی خود جذب کردند. تساهل عمومی تصوف درباره سنت‌های محلی، از دلیل‌های تشویق و رشد بیشتر اسلام و تصوف در این کشور است.[۸]

مسلمانان این کشور بیشتر پیرو مذهب شافعی‌ هستند. مسلمانان به دو دسته کاملاً متفاوت مسلمانان سانتری و مسلمانان آبانگان تقسیم می‌شوند. سانتری‌ها که بنیان‌‌گذار نهضت اسلامی محمدیه در جاوه مرکزی هستند، به لحاظ اعتقاد و تعصب شدید به ارکان اسلام، از دیگر مسلمانان متمایزند؛ اما مسلمانان آبانگان پیرو ‌آمیزه‌ای از باورها، آیین‌ها و مراسم آنیمیسم، هندو، و اسلام هستند. فرهنگ عربی اسلامی با معتقدات برهمایی و باورهای بومی آن‌ها درآمیخته و در معماری و آیین‌های مذهبی مسلمانان‌ اندونزی آشکار است.[۹] آماری دقیق درباره شیعیان‌ اندونزی در دست نیست. وجود پادشاهان شیعه در مناطق گوناگون‌ اندونزی به‌ویژه در منطقه آچه و همچنین نفوذ دانشوران و تاجران ایرانی در دربار و دولت‌های‌ اندونزی را می‌توان از دلیل‌های پیدایش و رشد شیعه در‌ اندونزی دانست.[۱۰] احزاب و تشکیلات مذهبی فراوان در این کشور مشغول به تلاشند که از آن جمله انجمن محمدیه است. این انجمن که به سال 1912م. تاسیس شد، نخست تحت تاثیر جریانات نوگرایی اسلام آغاز به کار کرده و بعدها در سایه وهابیت قرار گرفته است.[۱۱]

تاریخ سیاسی‌[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تاریخ سیاسی‌ اندونزی در سده‌های چهاردهم و پانزدهم م. به دلیل کمبود مدارک به خوبی روشن نیست. نخستین دوره از حکومت‌های‌ اندونزی که از سده‌های نخست میلادی آغاز شد و تا سده شانزدهم ادامه یافت، به دوره حکومت‌های هند یا دوره هند و‌ اندونزی شناخته شده است. در این دوره، دو امپراتوری بزرگ بر این سرزمین حکومت می‌کردند: ماجاپاهیت در جاوه شرقی که بزرگ‌‌ترین دولت پیش از اسلام‌ اندونزی به‌شمار می‌رود و سری ویجایا که مرکز آن در سوماترا بود و بر تنگه مالاکا حکومت داشتند و گویا بزرگ‌‌ترین امپراتوری بازرگانی اسلامی بودند.[۱۲]

ورود نخستین گروه اروپاییان به جنوب شرقی آسیا در سده شانزدهم م. نقطه عطف تاریخ این کشور به‌شمار می‌رود. پرتغالی‌ها به سال 1510م. وارد این سرزمین شدند و در پی تلاش‌های بسیار برای برچیدن اسلام و تشویق مسلمانان به پذیرش مسیحیت، با مقاومت سخت‌ اندونزیایی‌ها روبه‌رو گشتند. سرانجام به سال 1565م. همه میسیون‌های پرتغالی از این کشور بیرون شدند.[۱۳] پس از پرتغال، اسپانیا و فرانسه و بعد به سال 1596م. هلند و انگلیس به‌عنوان بازرگان وارد این سرزمین شدند. سرانجام همه کشورهای اروپایی جز هلند از صحنه سیاست این کشور حذف شدند. هلند در آغاز حضورش در این سرزمین، تنها به‌‌عنوان یک عامل تجاری به‌شمار می‌رفت و کمپانی هند شرقی هلند را در ظاهر به قصد تجارت و در واقع به عنوان عامل حکومت در این منطقه تاسیس کرد. این کشور تا سده هفدهم م. هنوز در برابر سلطان‌نشین‌های بزرگ‌ اندونزی قد علم نکرده بود؛ اما به تدریج به اشغال برخی مناطق پرداخت و قسمت‌هایی از جاوه و سوماترا و جزایر مولوک را به تصرف خود درآورد. این متصرفات به هند شرقی هلند شناخته شدند. در پی اشغال هلند به دست ناپلئون، انگلیس بیشتر جزایر هند شرقی هلند را به مدت پنج سال (1811-1816م.) به تصرف خود درآورد.[۱۴]

هلند دیگر بار به سال 1816م. بر این کشور دست یافت و تا اواسط سده 20م. بر آن حکومت ‌کرد و سیاست‌های استعماری را به اجرا نهاد. جنگ‌ها و شورش‌های گوناگونی در برابر استعمار هلند صورت گرفت. جنبش ناسیونالیستی و بیداری ملی مردم‌ اندونزی در خلال جنگ جهانی دوم و اشغال این سرزمین به دست ژاپنی‌ها به سال 1942م. به اوج رسید. استقلال جمهوری‌ اندونزی در 17 اوت 1945م. اعلام شد و هم‌زمان با آن، اصول پانکاسیلا که شامل اعتقاد به خدای یگانه، انسانیت همراه تمدن، یکپارچگی‌ اندونزی، و دموکراسی در سایه وحدت و برآمده از مذاکرات میان نمایندگان و عدالت اجتماعی فراگیر برای همه‌ اندونزی بود، مبنا و فلسفه جمهوری قرار گرفت.[۱۵] بی‌درنگ در پی اعلان جمهوری، سوکارنو به عنوان نخستین رئیس جمهور این کشور انتخاب شد. پس از کشمکش‌های فروان، سرانجام به سال 1949م. هلند نیز دولت جمهوری فدرال‌ اندونزی را به رسمیت شناخت. به سال 1965م. کودتای کمونیستی شکل گرفت که چند روز بیشتر دوام نیافت و به دست سرلشکر سوهارتو، دومین رئیس جمهور انقلاب‌ اندونزی، در هم شکسته شد.[۱۶]

پیشینه حج‌‌گزاری[ویرایش | ویرایش مبدأ]

درباره پیشینه حج‌‌گزاری‌ اندونزی پیش از استعمار هلند، آگاهی‌های دقیق در دست نیست. در سده هفدهم م. پادشاهان جاوه برای گرفتن اذن مقام سلطانی از شریف مکه، کاروان‌هایی را به مکه می‌فرستادند که از آن شمار هستند پادشاهان بانتن و ماتارام که به سال 1630م. کاروان‌هایی را بدین منظور به مکه فرستادند. کاروانی که از بانتن به مکه رفته بود، افزون بر دریافت مقام پادشاهی، هدایایی از جمله یک تکه پرده کعبه را همراه آورد. پادشاهانی که اجازه مقام سلطانی را از شریف مکه دریافت کرده بودند، به سلطنت خود اعتبار و شرعیت بخشیدند و باور داشتند که این کار برای آن‌ها نیرویی فراطبیعی ایجاد می‌کند.[۱۷] در برابر، برخی مناطق‌ اندونزی گاه با گرفتن فتوا از مکه، حکومت برخی پادشاهان را نامشروع اعلان می‌کردند. از آن جمله، سلطنت چهار شاهزاده خانم است که یکی پس از دیگری بر منطقه آچه حکومت راندند و قدرت اداره امور را نداشتند.[۱۸] برخی پادشاهان‌ اندونزی نیز خود به مکه رفته و اعمال حج را به جای آورده‌اند که از آن جمله، سونان گونونگ جاتی، پادشاه و بنیان‌گذار اسلام در بانتن، است. وی در پی اعتکاف در مکان‌های مقدس‌ اندونزی، همراه پسرش رهسپار حج شد و سپس پسرش به مدینه رفت و در آن‌جا به تحصیل دانش پرداخت و به فرقه نقشبندیه پیوست.

مردم این کشور از دیرباز مکان‌هایی را در‌ اندونزی به حرمین شریفین مرتبط دانسته، بدان‌ها تبرک می‌جستند. برای نمونه، چاهی در شهر چی‌بولوکن در بانتن را به چاه زمزم متصل دانسته، باور داشتند که مولانا منصور از این چاه به مکه می‌رفته است. هنوز نیز برخی دانشوران‌ اندونزی بر این باورند و هر جمعه کنار این چاه می‌روند و نماز کنار چاه را در حکم نماز در مسجدالحرام می‌دانند. افزون بر آن، رفتن به برخی جاها در‌ اندونزی را در حکم رفتن به مکه دانسته، ثوابی همچون حج را برای آن باور داشتند که کوه چیرمای در کونینگان و کوه سنگی امپر در مادورا نمونه‌های آن هستند.[۱۹]

ساکنان و مجاوران حرمین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

مردم‌ اندونزی بسیاری از ساکنان مکه و مدینه را به خود اختصاص می‌دهند و مهاجرت به این شهرها از قدیم در میان این مردم رواج داشته است. در کتب مکه و مدینه، از این مردم به اهل جاوه نام برده و آن‌ها را جاوی خوانده‌اند. واژه جاوه که برگرفته از نام جزیره جاوه در‌ اندونزی است، در فرهنگ و زبان مردم عربستان شامل منطقه‌ای پهناور‌تر از‌ اندونزی است و همه کشورهای مالایایی از تایلند تا گینه نو را در برمی‌گیرد. با این حال، با توجه به بیشتر بودن شمار حاجیان‌ اندونزی، این واژه معمولا به حاجیان این کشور اشاره دارد.[۲۰]

فراگرفتن علوم دینی و اسلامی در شهرهای مکه و مدینه، از دیرباز نزد مردم‌ اندونزی اهمیت فراوان داشته و دانشوران بسیار در حوزه‌های علمیه این شهرها به تحصیل پرداختند و مجاور مکه شدند. دانشوران مجاور مکه افزون بر این که گاه به عنوان مطوف یا مدرس در مکه خدمت می‌کردند، خانه‌هایشان نیز محل آمد و شد حاجیان و زائران‌ اندونزیایی بود. این دانشوران بیشتر در پی فرا‌گیری علوم از مکه و مدینه به شهر خود بازگشته، به عنوان عالم مقدس و شیخ طریقت در مساجد و مدارس منطقه خود به تبلیغ تصوف می‌پرداختند.[۲۱] بر پایه ‌گزارشی، بسیاری از شرکت کنندگان در دروس مسجدالحرام را مردم جاوه و‌ اندونزی تشکیل می‌دادند که معمولا کنار درس برای گذران زندگی به کارهایی اشتغال داشتند.[۲۲]

دانشوران مجاور حرمین[ویرایش | ویرایش مبدأ]

یکی از این دانشوران، شیخ یوسف مکاسری است. وی به سال 1649م. به مکه رفت و حدود 21 سال در این شهر اقامت گزید و در پی آموختن علوم گوناگون به سال 1670م. به‌ اندونزی بازگشت و به تدریس تصوف پرداخت. عبدالرؤوف فنصوریا سنکلی از دیگر دانشورانی است که در مکه درس تصوف آموخت و در پی بازگشت، به تبلیغ آن فرقه در‌ اندونزی پرداخت و تفسیر جلالین را ترجمه و ویرایش کرد.[۲۳]

دانشوران‌ اندونزی از مناطق گوناگون این مجمع الجزایر به مکه آمده، به تحصیل دانش می‌پرداختند. محمد و حسن مصطفی که به نام زادگاهشان قاروت معروفند، از جزیره سوندا به این شهر آمدند. محمد قاروت که برای تکمیل علومش به مکه آمده بود، در پی شرکت در حلقات درس استادان و دانشوران مصری و داغستانی، خود نیز به تدریس علوم گوناگون چون فقه و نحو و صرف پرداخت؛ اما بیشتر توجه او مانند سایر دانشوران این سرزمین به تصوف بود. حسن مصطفی که در‌ اندونزی شاگرد محمد بود، حدود 14 سال در مکه اقامت گزید و از شیوخ جاوی چون حسب‌الله و مصطفی و عبدالله زواوی بهره جست تا به درجه استادی رسید و کتب گوناگون را به رشته تحریر درآورد.[۲۴]

دیگر منطقه عالم‌خیز‌ اندونزی، بانتن است. در راس دانشوران این منطقه، شیخ محمد نواوی معروف به شیخ نواوی بانتن قرار داشت. محمد نواوی که نام خود را وام‌دار امام فقه شافعی، نووی، است، نخست به مدینه رفت و سه سال در این شهر به تحصیل پرداخت و سپس به وطنش بازگشت. پس از چندی برای اقامت دائم به مکه رفت و از دانشوران جاوی مقیم مکه بهره برد. آثار گوناگون در معارف، فقه و تفسیر از خود بر جای گذاشت که از آن‌ها می‌توان به شرح مناسک حج شربینی اشاره کرد. نواوی همچون دیگر دانشوران جاوی، پیرو طریقت صوفیه بود و راه غزالی را برگزیده بود و شرحی نیز بر کتاب وی نوشت. او با مرتبه علمی بالا، سال‌ها به عنوان مطوف در خدمت زائران‌ اندونزیایی بود.[۲۵]

شیخ مزروقی جاوه شافعی از دیگر دانشوران‌ اندونزی است که 50 سال مجاور مکه بود. وی از دانشوران بسیاری در مکه بهره برد و سپس به تدریس در مسجدالحرام مشغول شد. مزروقی پیرو طریقت قادریه بود و به سال 1322ق. در مکه درگذشت.[۲۶] شیخ اسماعیل بانتن، ارشد بن علوان، ارشد بن اسعد، احمد جاها و عبدالشکور نیز از دیگر دانشوران جاوی هستند که مجاور مکه شدند و در آن سرزمین به تدریس و تحصیل مشغول شدند و از مشایخ صوفیه گشتند.[۲۷] عبدالکریم بانتن که شیخ طریقت قادریه بود، هزاران تن از حاجیان و مقیمان مکه را به مسلک قادریه درآورد.

تالیف کتب به زبان عربی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دانشوران‌ اندونزی مجاور مکه، افزون بر نشر کتب گوناگون به زبان مالایو، کتب بسیاری نیز به زبان عربی در شهر مکه تالیف کردند و به چاپ رساندند.[۲۸] چاپخانه دولتی مکه که به سال 1884م. تاسیس شد، افزون بر نشر کتب عربی، به انتشار و چاپ کتب مالایایی نیز می‌پرداخت که نقشی مهم در گسترش کتب به زبان مالایایی در مکه داشت.[۲۹] گسترش و نشر کتب عربی در‌ اندونزی و همچنین ترجمه بسیاری از کتب مهم فقهی، حدیثی و کلامی به زبان مالایایی نیز مرهون شمار بسیار حاجیان و دانشوران‌ اندونزیایی در مکه است.[۳۰]

تاسیس مدرسه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تاسیس مدرسه در مکه، از دیگر تلاش‌های دانشوران‌ اندونزیایی است. شیخ جنان محمد طبیب منکابوی که از دانشوران مسجدالحرام بود، به سال 1346ق. مدرسه‌ای برای طلاب‌ اندونزی در مکه تاسیس کرد. این مدرسه ویژه طلاب‌ اندونزیایی و مالزیایی مقیم مکه بود که در آن علوم دینی و اسلامی را به زبان‌های عربی و مالایی فرامی‌گرفتند. مدیریت این مدرسه نخست برعهده بنیان‌‌گذار آن بود و در پی او به دانشوران‌ اندونزیایی اختصاص داشت. در آغاز تاسیس این مدرسه، طلاب فراوان به این مدرسه آمدند. اما تاسیس مدارس دولتی موجب استقبال‌ اندک طلاب از این مدرسه و سرانجام تعطیلی آن به سال 1390ق. شد.[۳۱]

مدرسه جاویان که حاصل سفرهای بسیار این مردم به مکه است، شخصیت‌هایی مهم را در خود پرورش داد. محمد نووی بن عمر پاتانی جاوی (درگذشت 1315ق.) از شاگردان برجسته فقیه و مفتی شافعی مکه، احمد زینی دحلان، صالح دارات یا صالح بن عمر سمرانی (درگذشت 1321ق.) و محمد محفوظ بن عبدالله جاوی معروف به ترمسی (درگذشت 1338ق.) در این زمره جای دارند. ترمسی در اواخر سده نوزدهم م. در مکه می‌زیست و در آن‌جا به تحصیل و تدریس و تالیف کتب متعدد اشتغال داشت. وی به مدرسه جاوه در مکه بالندگی بخشید و شاگردان بسیاری همچون خلیل لاسمی، محمد‌هاشم بن اشعری جومبانی، عبدالمحیط بن یعقوب سیدرجاوی، و محمدفقیه بن عبدالجبار مسکومبانی را تربیت کرد. در حقیقت، این افراد انتقال دهندگان دانش محافل مکه به جاوه بودند. حمزه فنسوری (درگذشت پس از 1010ق.) از دیگر دانشوران جاوه است که از استادان مکه چون ابراهیم کورانی بهره برد و بنیان‌گذار مکتب وجودیه در آن منطقه گشت.[۳۲]

محمد یاسین بن عیسی فادانی (درگذشت 1410ق.) از دانشوران متاخر با اصالت‌ اندونزیایی است که در مکه زاده شد و همان‌جا نیز درگذشت. وی از مشایخ و استادان بسیار همچون تاریخ‌نگار مشهور، عبدالله محمد غازی مکی، بهره برد و خود نیز در مسجدالحرام به تدریس دانش حدیث پرداخت. بیش از 100 عنوان کتاب از او بر جای مانده است.[۳۳]

گزارش‌ محققان از مردم اندونزی در مکه[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با توجه به جمعیت بسیار حاجیان این سرزمین و اهمیت حج در تاریخ و سرنوشت سیاسی این کشور، حج‌‌گزاری و گزارش‌های پیرامون این موضوع، مورد توجه محققان به ویژه خاورشناسان بوده است. ازاین‌رو، مقالات و کتب گوناگون در این زمینه نگاشته شده است. در این میان، گزارش‌های سنوک هروخرونیه از مردم جاوه و‌ اندونزی در مکه، به عنوان بزرگ‌‌ترین گروه خارجی ساکن مکه از اهمیت و دقتی بالا برخوردار است. سنوک یک سال یعنی از سال 1884 تا 1885م. در حجاز بوده و شش ماه در مکه و شش ماه در جده زندگی ‌کرده است. وی در کتاب صفحات من تاریخ مکة المکرمة فی نهایة القرن الثالث عشر الهجری به پژوهشی دقیق درباره ساکنان جاوی مکه پرداخته و در پاره‌ای از موضوعات جزئیاتی ظریف به دست داده است.[۳۴]

خاورشناس روسی، ویکتور سیچو، از دیگر محققانی است که درباره حج‌ اندونزی دست به قلم برده و پایان‌نامه خود را درباره نقش دولت شوروی در انتقال حاجیان این کشور نگاشته است. او برای ‌نگارش این مقاله، به اسناد و آگاهی‌های تازه در بایگانی وزارت خارجه انگلیس در هند دست یافت و برای تکمیل و مستند‌سازی این اسناد، تحقیقی گسترده را در موزه اقیانوس‌شناسی اودسا آغاز کرد، اگر چه بدان نائل نشد. او همچنین با کاپیتان کشتی روسی که به سال 1920م. بدین کار اشتغال داشت، مصاحبه کرد و این آگاهی‌ها را تکمیل و تایید کرد. تحقیق سیچو اگر چه از راه حج تازه برای حاجیان‌ اندونزیایی و شمال شرق آسیا پرده برداشت، آگاهی‌ها و گزارش‌های آن مورد تردید است.[۳۵]

روبرت بیانکی از محققان غربی است که در کتاب خود، ضیوف الرحمن، به مباحث سیاسی و اقتصادی حج چند کشور از جمله‌ اندونزی پرداخته است. وی به شمار حاجیان‌ اندونزی در اوضاع اقتصادی و سیاسی گوناگون توجه داشته و علل کاهش یا افزایش شمار حاجیان را در این دوره‌ها بیان کرده است. او ترکیب جمعیتی و ویژگی‌هایی چون جنسیت، سن، شغل و سطح تحصیلات حاجیان‌ اندونزی را بررسی نموده و جزئیاتی دقیق به تفکیک منطقه جغرافیایی و بیشتر به شیوه درصدی به دست داده است.[۳۶]

نخستین سفرنامه‌نویس حج در ادبیات مالایو که به سال 1854م. به حج رفته، عبدالله بن قدیر مونشی است. وی در سفرنامه‌اش به مشکلات مسیر و سختی‌های دریانوردی اشاره کرده است.[۳۷] در دهه‌های اخیر، سفرنامه‌نویسی جای خود را در ادبیات اسلامی این کشور باز کرده است. دانارتو، شاعر و ادیب‌ اندونزیایی، سلسله مقالاتی را با عنوان ‌ «حج‌‌گزاری مردی از جاوه» به سال 1983م. به چاپ رساند.[۳۸] «حج سفر اشک‌ها: تجارب شخصی 30 نفر» مجموعه مصاحبه با طیفی گسترده از پیشه‌ها و گروه‌های گوناگون مردم‌ اندونزی، از دیگر نگاشته‌های از این دست درباره حج‌ اندونزی است.[۳۹]

ویژگی مجاوران و حاجیان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

تاثیر جاوی‌ها بر مردم مکه به حدی است که برخی لغات مالایی در میان مردم مکه مشهور گشته است. بیشتر بازرگانان و پیشه‌وران مکه نیز به دلیل شمار بسیار حاجیان و ساکنان مالایایی این کشور، با زبان مالایی آشنا هستند. بر پایه ‌گزارش برخی سفرنامه نویسان، در بازارهای مکه زبان مالایی به گوش می‌رسد.[۴۰] طبق ‌گزارشی، در موسم حج، بازار شهر مدینه بر گرد واردات دیگر کشورها به ویژه جاوه می‌چرخید.[۴۱] آن دسته از‌ اندونزیایی‌هایی که برای کار به مکه و مدینه می‌آمدند، بیشتر به فروش آب زمزم، حنا و چوب اراک مشغول بودند و گاه نیز به عنوان خدمتکار در خانه‌ها به کار می‌پرداختند. ساکنان جاوی مکه از فریضه حج نیز برای کسب درآمد استفاده می‌کردند و به نیابت از افراد، حج ‌گزارده، گاه نیز خادم بزرگان کشورشان می‌شدند که برای ادای فریضه حج به مکه می‌آمدند.[۴۲]

برخی ساکنان جاوی مکه به سبب نیاز مالی نخست نزد مطوفان مکی کار می‌کردند. اما پس از چندی خود این کار را بر عهده می‌گرفتند. اگرچه آنان نسبت به مطوفان مکی تجربه و مهارت کمتری داشتند، به سبب هم‌زبان بودن و همچنین آشنایی با فرهنگ و اخلاق مردم کشورشان، حاجیانی بیشتر را گرد خود جمع می‌کردند.[۴۳] خاندان‌های بتاوی، منکابو، زینی، ارشد، فنتایانا، و قلمباب از خاندان‌های مشهور و قدیمی جاوه‌ای ساکن در مکه بودند.[۴۴] ساکنان‌ اندونزیایی مکه در قیاس با دیگر مهاجران وضع مالی بهتری داشتند و بدین رو در میان آن‌ها فقیر کمتر یافت می‌شد. شماری از پژوهشگران به نبودِ گدایان از این مردم اذعان کرده و بیشتر متکدیان مکه را از کشورهای مستعمره انگلیس همچون هند دانسته‌اند. نیز آنان را مردمی متواضع و بلندطبع خوانده‌اند. این مجاوران مکه اگر چه در علوم دینی ضعیف بودند، مؤمن و باتقوا معرفی شده‌اند. یکی دیگر از ویژگی‌های یاد شده درباره مردم این کشور، امانتداری آنان است تا آن‌جا که مردم مکه بدون هیچ تردیدی اموال خود را به آن‌ها سپرده، فقیران جاوی را برای خدمت در خانه‌هایشان برتری می‌دادند.[۴۵] برخی مردم‌ اندونزی نیز در دوران کهولت به مکه می‌آمدند تا اواخر عمر خود را کنار مسجدالحرام به عبادت پردازند و بارها حج و عمره به جای آورند. این افراد از محتوا و مفاهیم دروس مسجدالحرام چیزی نمی‌فهمیدند؛ اما در این دروس شرکت می‌کردند.[۴۶]

حاجیان جاوی در پی مدتی کوتاه از ورود به مکه، حله مکی (قبای مکی) می‌پوشند که لباس شهرت آنان است و گاه مایه تمسخر ایشان می‌شود. این لباس در پی بازگشت آن‌ها دلالت بر حاجی بودن دارد. مردم‌ اندونزی در مکه با نام کوچک همراه نام محله‌شان شناخته می‌شوند. ساکنان‌ اندونزیایی مکه به حسب مناطق جاوه و لهجه ویژه، به گروه‌های گوناگون تقسیم و هریک با نام خاص در مکه شناخته می‌شوند. برای نمونه، به‌ اندونزیایی‌های غرب جاوه سوندا گفته می‌شود.[۴۷] مردم‌ اندونزی در پی ورود به مکه نامی عربی برمی‌گزینند. افرادی در ازای دریافت مبلغی بر این حاجیان نام می‌گذاشتند. مفتی شافعی که در نزد مردم جاوه بالا‌ترین مقام دینی را دارا است، مهم‌‌ترین شخص در تغییر نام این افراد بود. امام الحرم که مردم جاوه تجوید و قرائت سوره حمد را از او می‌آموختند و رئیس مؤذنان که در مقام شافعی اذان می‌گفت، دیگر افرادی بودند که وظیفه تغییر نام حاجیان جاوه را بر عهده داشتند. مردم این کشور بیشتر تمایل داشتند که اسامی بزرگانی چون شافعی، رفاعی، غزالی و نووی بر آن‌ها گذاشته شود.[۴۸]

حاجیان جاوی که زودتر به مکه می‌رسیدند، از فرصت استفاده کرده، به تعلیم مناسک حج و تجوید و قرائت سوره حمد می‌پرداختند. این حاجیان پس از چندی حضور در مکه به یکی از طرق صوفیه پیوسته، در مجالس مشایخ طریقت شرکت می‌کردند. در این میان، طریقت نقشبندیه در غرب جاوه، سوماترا و جنوب بورنئو پیروان بسیار داشت که به اعتبار مشایخ آن در مکه به سه شاخه تقسیم می‌شد. ازدواج جاویان با زنان مصری به ویژه ازدواج نوجوانان‌ اندونزیایی با زنانی که بسیار مسن‌تراز آنان بودند، از دیگر گزارش‌های درخور توجه درباره این حاجیان است.[۴۹]

برخی ثروتمندان‌ اندونزی که برای انجام فریضه حج به مکه می‌آمدند، رباط‌ها و کاروانسراهایی کنار حرم مکی بنا می‌کردند. از آن جمله، پادشاه پونتیاناک (Pontianak) است که هنگام سفر حج برای مردمش در مکه رباطی تاسیس کرد. رباط مردم آچه که به زیبایی وصف شده، از دیگر رباط‌های موجود در مکه است. این رباط به دست یکی از مطوفان این منطقه بنا شد که برخی اتاق‌های آن به فقیران آچه اختصاص داشت. وجود این رباط‌ها و بنیادهای خیریه در مکه، مشکل اسکان بسیاری از حاجیان و محصلان جزایر هند شرقی را برطرف کرد.[۵۰]

ارتباط میان مکه و‌ اندونزی[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ارتباط میان مکه و‌ اندونزی تنها یک سویه نبوده است. بسیاری از مردم مکه نیز به انگیزه‌های متفاوت به مجمع الجزایر‌ اندونزی سفر کرده‌اند. در این میان، تاجران و دانشوران بیش از همه به چشم می‌خورند. این افراد در میان ساکنان‌ اندونزی نفوذ فراوان داشتند و در صورتی که از دانشوران و مشایخ طریقت صوفیه بودند، مورد استقبال طبقه عامه مردم‌ اندونزی قرار گرفته، هدایای بسیار از آن‌ها دریافت می‌کردند. به همین دلیل، بسیاری از دانشوران صوفی مکه بدین کشور سفر می‌کردند. به دلیل نفوذ بالای مکیان بر مردم این کشور، این افراد منشا بسیاری از جنبش‌ها و حرکت‌های دینی و سیاسی در‌ اندونزی می‌شدند. مسافران دیگر کشورها چون حضرموت چنین تاثیر و نفوذی را بر مردم‌ اندونزی نداشتند. بر پایه ‌گزارشی، اگر سیاست‌های بازدارنده دولت هلند در برابر این افراد نبود، مجمع الجزایر مالایی از اعراب مکه و مدینه پر می‌شد.[۵۱] در نیمه اول سده یازدهم ق. که پادشاهی آچه به اوج رسید، ارسال هدایای فراوان از مکه برای حکمرانان آچه ‌گزارش شده است.[۵۲]

برخی جاویان در پی بازگشت به وطنشان به کارهایی مربوط به حرمین شریفین می‌پرداختند. برخی به فروش تسبیح و کتب عربی و عطر مشغول می‌شدند. شماری دیگر نیز همراه خانواده خود به ساخت اشیاء و کار‌های دستی پرداخته، بدین بهانه که آن‌ها را از مکه آورده‌اند، به بهای گزاف به فروش می‌رساندند.[۵۳]

راه حج‌[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در گذشته حاجیان‌ اندونزی برای رفتن به سفر حج، نخست به بندر آچه که به سرامبی (ایوان) مکه شهرت داشت و سپس به هند و حضرموت و جده می‌رفتند. این سفر که حدود شش ماه به طول می‌انجامید، معمولاً با کشتی تجاری صورت می‌گرفت.[۵۴] [۵۵] سفر حج نخست با کشتی‌های عربی که شمار بسیاری از مسافران را در خود جای می‌داد، صورت می‌پذیرفت. اما بعدها این کشتی‌ها جای خود را به کشتی‌های بخار هلندی یا انگلیسی سپردند. این کشتی‌ها از بندر جاکارتای کنونی (بتاویا) و بندر بادانج که در غرب جزیره سوماترا قرار دارد، مستقیم به جده و یا نخست به جزایر قرنطینه وسپس به جده می‌رفتند.[۵۶] راهی دیگر که کمتر بدان اشاره شده و به گفته سیچو، اتحاد جماهیر شوروی بنیان‌‌گذار آن بوده، بدین قرار است که حاجیان‌ اندونزی با عبور از آسیای مرکزی به دریای خزر رسیده، با گذر از عرض این دریا، خود را به استانبول یا ماخاچ کالا (Makhachkala) (پایتخت داغستان) رسانده، سپس به اودسا، (Odessa) شهر بندری اوکراین در کرانه دریای سیاه، وارد می‌شدند و از آن‌جا با کشتی به بندر جده می‌رفتند. سفر از بندر اودسا به بندر جده، با کشتی‌های روسی صورت می‌گرفت. این کشتی‌ها در طول مراسم حج در بندر جده منتظر می‌ماندند تا حاجیان را دیگر بار به بندر اودسا بازگردانند.[۵۷]

حج در دوره استعمار هلند[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در سال‌های پیش و پس از جنگ جهانی دوم و در دوره حکومت هلند بر‌ اندونزی، مدیریت امور داخلی و نیز شرکت کشتیرانی کنگسی ـ تیگا سامان‌دهی حج را برعهده داشتند. این شرکت از سه شرکت کشتیرانی هلندی تشکیل شده بود. سفر با این کشتی‌ها حدود 14 تا 17 روز به طول می‌انجامید. بر پایه قرارداد 1911م. کشتی‌های حج باید دارای وسائل لازم برای نجات و امور پزشکی می‌بودند. از آن میان، کشتی‌های هلندی بهترین و مجهز‌ترین کشتی‌های حمل و نقل حاجیان معرفی می‌شدند.[۵۸] نمایندگان شرکت‌های بزرگ کشتیرانی به روستاها و شهرهای گوناگون می‌رفتند و با بستن قراردادی با داوطلبان حج، همه امور مربوط به حج همچون حمل و نقل و اسکان زائران و حتی آشنایی با مناسک حج را عهده‌دار می‌شدند. اما به دلیل ناراحتی‌های بسیار زائران از این روش، تشکیلات منظمی با نام شورای حاجیان‌ اندونزی تاسیس شد تا همه امور مربوط به حج درون و بیرون کشور را سازما‌‌ن‌دهی کند.[۵۹]

نظام سهمیه‌بندی حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حکومت هر سال شمار حاجیان را معین می‌کرد و این شمار نسبت به سال‌های پیش از جنگ جهانی دوم رو به فزونی بود و بدین رو پس از سال 1945م. نظام سهمیه‌بندی اجرا گشت. بر پایه ‌گزارشی، در میان سال‌های 1852 تا 1858م. تنها نیمی از حاجیانی که از آسیای دور به مکه می‌رفتند، توان بازگشت به کشور خویش را داشتند. مرگ در سفر حج یا فروخته شدن به عنوان برده، گمانه‌زنی‌های حاکمان هلندی در سبب این امر بود. حاجیان این کشورها گاه دو سال در مکه و مدینه توقف می‌کردند. محمدحسین فراهانی در سفرنامه خود به حاجیان جاوه توجه کرده و شمار آن‌ها را میان هشت تا بیست هزار تن برشمرده و شمار دقیق آن‌ها را در حج سال 1885م./1302ق. دوازده هزار تن یاد کرده است.[۶۰]

حاجیان‌ اندونزی و جاوه در موسم حج در شمال غربی مکه ساکن بودند. شمار این حاجیان بر پایه ‌گزارش بتنونی، به سال 1910م./ 1328ق. حدود 15000 تن ‌بوده است.[۶۱] به ‌گزارش کتاب الرحلة السریه، یک پنجم ساکنان مکه را جاویان تشکیل می‌دادند که میان 14 تا 16 هزار تن بوده‌اند. البته در این ‌گزارش، به حاجیان جاوه بیشتر با نام کشور مالزی اشاره شده است.[۶۲] شمار حاجیان جاوه به سال 1923م./1341ق. حدود 34 هزار تن و به سال 1930م. حدود 35 هزار تن ‌گزارش شده است.[۶۳] این شمار در سال 1937م./1355ق. با کاهش فراوان به حدود 15 هزار تن رسیده است.[۶۴] در میان سال‌های 1935 تا 1945م. شمار حاجیان بسیار کاهش یافته که دلیل آن را بیم دولت هلند از تاثیر حج بر کارهای انقلابی و سیاست‌های هلند در برابر حج بیان کرده‌اند.[۶۵]

اگرچه‌ اندونزی به سال 1945م. اعلان جمهوریت کرد، تا سال 1949م. که هنوز هلند استقلال آن‌ها را نپذیرفته بود، حج این کشور همچنان برعهده مدیریت امور داخلی و شرکت کشتیرانی هلندی بود. گاه که دولت جمهوری‌ اندونزی قصد ارسال هیئت یا گروهی به حج داشت، با موضع‌‌گیری هلندی‌ها و مدیریت امور داخلی روبه‌رو می‌شد؛ زیرا بر پایه قانون مصوب 1922م. تنها مدیریت امور داخلی و شرکت کشتیرانی مجوز سازما‌‌ن‌دهی و اعزام به حج را داشت.[۶۶] سهمیه حج به سال 1946م. از جانب دولت هلند 3000 تن اعلام شد و هزینه هر تن با توجه به مدت اقامتش در مکه و مدینه، از 1800 تا 2100 فلوره هلند متفاوت بود.[۶۷]

بر پایه ‌گزارشی، هرسال مطوفان جاوی از مکه به جاوه رفته، حاجیان جاوی را با خود به مکه می‌آوردند. دولت هلند در جده کنسولگری داشت و هر حاجی ملزم به پرداخت سه ریال هلندی به کنسولگری بود که از ریال فرانسه یک قروش و نیم زیادتر و سه ریالش برابر با 18 هزار دینار بود. حاجیان جاوه پیش از عزیمت به حج، مبلغی را به حکومت شهر خود می‌دادند و دست‌خطی به عنوان رسید دریافت می‌کردند. این حاجیان در پی رسیدن به حجاز، به کنسولگری می‌رفتند و آن مبلغ را به تدریج دریافت می‌کردند. کنسولگری نیز در برابر این کار، مبلغی را از حاجیان دریافت می‌کرد.[۶۸]

به سال 1946م. سهمیه حج‌ اندونزی 3000 تن اعلام شد. اما به دلیل تبلیغات گسترده جمهوری‌خواهان بر ضد دولت هلند، فقط حدود 100 تن برای آن ثبت نام کردند. سهمیه حج به سال 1947م. به دلیل وجود مشکلات در تامین ارز مورد نیاز و به درخواست مدیریت امور مالی از 5000 تن به 4000 تن کاهش یافت. از این افراد 3000 سهمیه به‌ اندونزی شرقی، 500 سهمیه به کالیمانتان و 500 سهمیه به شهرهای زیر حاکمیت هلند در جاوه و سوماترا اختصاص یافته بود. هزینه حج این سال نسبت به سال پیش، به دلیل کاهش مدت اقامت حاجیان در مکه و مدینه و همچنین کاهش مالیات حج، حدود 29 استرلینگ هلند کاهش یافت. همانند سال‌های گذشته، مدیریت امور حج در این سال نیز به دست مدیریت امور داخلی و شرکت کشتیرانی کنگسی‌ـ تیگا بود، با این تفاوت که برخی مسؤولیت‌های محلی از جمله حل و فصل امور حج و ارتباط میان مردم و شرکت کشتیرانی، به دست مؤسسه‌های منطقه‌ای بود. بر خلاف سال پیش، شمار خواستاران حج در این سال بسیار بیشتر از سهمیه اعلام شده بود. گسترش تحولات مثبت منطقه‌ای و افزایش همکاری دولت هلند را می‌توان از دلیل‌های این استقبال دانست.[۶۹]

ارسال هیات[ویرایش | ویرایش مبدأ]

ارسال هیاتی با نام امیر الحاج به عربستان به سال 1947م. برای سرپرستی حاجیان‌ اندونزی شرقی، از دیگر کارهای حکومت هلندی‌ اندونزی بود. هدف از این کار، اعتبارافزایی آنان به دولت خویش در میان مسلمانان‌ اندونزی و‌ اندونزیایی‌های ساکن مکه بود که دولت‌ اندونزی شرقی را حکومتی تشریفاتی و مسیحی می‌دانستند. برخی سیاستمداران و بزرگان با این کار مخالفت کردند و خواستار به تاخیر‌انداختن این کار و یا تغییر نام این هیات شدند. بدین رو، نام آن به «رئیس بدهة الشرف» تغییر یافت. از دیگر مشکلات پیش روی این هیات، نپذیرفتن آن از سوی دولت عربستان به دلیل‌های مالی و سیاسی بود؛ زیرا هزینه‌های اقامت آن بر عهده دولت عربستان قرار می‌گرفت. در این سال، همچنین پادشاه کالیمانتان غربی به عربستان سفر کرد و مورد استقبال رسمی این کشور قرار گرفت.[۷۰] به سال 1948م. دولت هلندی‌ اندونزی مجوز اعزام حدود 9000 تن را صادر کرد که بیشترشان از‌ اندونزی شرقی و کالیمانتان بودند. از جاوه و مناطق زیر حاکمیت هلند در سوماترا، شماری‌اندک به حج اعزام شدند. در همین سال، دولت جمهوری‌ اندونزی نیز برای ارتباط با دیگر کشورهای اسلامی و همچنین دیگر مناطق زیر حاکمیت هلند و در نتیجه رفع سوء تفاهم‌های موجود، هیاتی چهار نفره را به حج فرستاد. سهمیه اعلام شده به سال 1949م. برابر با8600 تن بود که همچون سال گذشته، بیشتر حاجیان از کالیمانتان و‌ اندونزی شرقی بودند و از جاوه و سوماترا شماری‌اندک به حج اعزام شدند.[۷۱]

سودجویی برخی مطوفان[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حکومت‌ اندونزی حاجیان را درگروه‌های معین به حسب مناطق گوناگون این کشور تقسیم می‌کرد و به هریک مطوفی را اختصاص می‌داد. حاجیان جاوی هنگام عزیمت به مکه، مبلغی میان 50-150 گیلدر همراه می‌بردند تا به یکی از ساکنان مکه یا دوستانشان در مکه برای حج نیابتی وا‌گذار کنند. اما برخی مطوفان سودجو مانع می‌شدند که حاجیان حج نیابی و مبالغ مربوط به آن را به دیگران دهند. خود این مطوفان آن مبلغ را گرفته، به دیگر افراد وا‌گذار می‌کردند و مقداری برای خود برمی‌داشتند. افزون بر این‌ها، مطوفان دیگر مبالغ این حاجیان را به عنوان امانت و محافظت از آن‌ می‌گرفتند و هنگام تحویل مقداری را برای خود برمی‌داشتند. حاجیان در منزل مطوف و یا دوستان وی ساکن می‌شدند.[۷۲]

‌گزارش شکایت حاجیان جاوه از مطوفان با نام «شکوی حجاج جاوه من المطوفین بالحجاز» که به سال 1322ق. در روزنامه اللواء منتشر شده، بیانگر ستم آنان به حاجیان جاوه است. در این مقاله، یکی از مردم جاوه از بی‌انصافی‌ و سودجویی مطوفان شکایت کرده و در شش مورد ستم و زیاده‌خواهی آنان را برشمرده؛ از جمله: گرفتن مبلغی بیشتر هنگام پیاده شدن از کشتی به بهانه کرایه حمال و قایق، گرفتن مبلغ 18 ریال از هر تن در مسیر میان جده تا مکه به سبب سوار شدن بر شتر یا حمل اثاثیه، اخذ چهار یا پنج ریال از هر فرد در روز عرفه و ایام منا به عنوان حق الضیافه.[۷۳]

حاجیان جاوه در سه مرحله یعنی هنگام ورود به مکه، ورود به مدینه، و بازگشت به وطن خویش، با آب زمزم غسل می‌کنند و بدین جهت، متصدی آب زمزم، هزینه سه بار غسل را در آغاز از این حاجیان دریافت می‌کند. برخی حاجیان این کشور در پی ورود به حجاز بار دیگر عمل ختنه را انجام می‌دهند؛ زیرا بر این باورند که ختنه‌ای که در سرزمینشان انجام گرفته، مطابق با شریعت اسلام نبوده و گاه با رسوم و تشریفات بت‌پرستی آمیخته شده است.[۷۴]

حاجیان‌ اندونزی با‌اندام و چهره، از حاجیان دیگر کشورها شناخته می‌شوند. بسیاری از سفرنامه نویسان به این نکته توجه داده و آن‌ها را همانند مردم چین، سرخ‌رو و کم مو معرفی کرده‌اند.[۷۵]

نقش حج در استقلال‌[ویرایش | ویرایش مبدأ]

دوره استعمار هلند از مهم‌‌ترین دوره‌های حج‌ اندونزی به‌شمار می‌رود؛ زیرا در این دوره، حج نه تنها عاملی عبادی، بلکه عامل سیاسی ضد استعمار نیز به شمار می‌رفت. حج فرصتی مناسب برای انتشار افکار و باورهای انقلابی بود. بدین‌رو، حکومت هلندی‌ اندونزی همیشه در زمینه این فریضه عبادی ـ سیاسی، سیاست‌های گوناگون را با توجه به شرایط مختلف اجرا می‌کرد. در سال‌هایی که مبارزات انقلابی مردم‌ اندونزی به اوج رسیده بود، حکومت هلندی‌ اندونزی به امید کسب محبت مردم این کشور و کاهش افکار جمهوری‌خواهانه‌ اندونزیایی‌‌های مقیم مکه و مدینه، سیاستی آزاد درباره حج روا داشت و ارز مورد نیاز حاجیان در سفر به حجاز را تهیه کرد و شمار حاجیان اعزامی به مکه را افزایش داد. این دولت همچنین با برقراری جلسات و دیدارهایی با مسؤولان عربستان، سعی داشت اعتبار دولت خود را بیافزاید و چهره‌ای طرفدار اسلام و حج از خود نشان دهد.[۷۶]

ساکنان‌ اندونزی‌تبار مکه و مدینه نقشی مهم در پیروزی انقلاب و جمهوری‌ اندونزی برعهده داشتند. اینان با گردهمایی و ایجاد کمیته‌هایی چون تشکیلات استقلال‌ اندونزی، در نشر افکار استقلال‌طلبانه در میان زائران کشورهای اسلامی می‌کوشیدند. دانشوران مقیم مکه نیز گاه با صدور فتواهایی در حرمت حج، برای کمک به انقلاب‌ اندونزی گام برمی‌داشتند. دولت عربستان نیز در برابر این تلاش‌ها، سیاستی محافظه‌کارانه و دوگانه در پیش گرفته بود. هم مانع از اجتماع استقلال‌طلبان‌ اندونزی می‌شد و گاه رهبرانشان را دستگیر می‌کرد و هم از برخی کارهای آن‌ها چشم‌پوشی می‌کرد و از خود چهره‌ای بی‌طرف به نمایش می‌گذاشت.[۷۷]

دولت هلند برای کاهش اقدام‌های سیاسی جمهوری‌خواهان‌ اندونزیایی مقیم مکه، کمک‌های مالی مستمری را به سال 1942م. برای آن‌ها در نظر گرفت که هر ماه از سرکنسولگری دولت هلند در جده دریافت می‌کردند. اما دیری نپایید که به سال 1946م. وزارت امور خارجه هلند در نامه‌ای خطاب به نمایندگی‌های خود در جده و قاهره، پرداخت کمک‌ها را منوط به پذیرفتن مشروعیت حکومت هلندی‌ اندونزی و امضای صداقت‌نامه‌ای در این زمینه دانست. برخلاف نماینده هلند در قاهره که بی‌درنگ این طرح را اجرا کرد و در برابر نیز مخالفت‌‌ اندونزیایی‌‌های مقیم مصر را در پی داشت، دینگمانس، نماینده هلند در جده، از همان نخست با این طرح مخالفت کرد و آن را تصمیمی بی‌موقع خواند. بدین‌رو، حکومت هلند با ارسال بخشنامه دوم در تصمیم خود مدارا نشان داد. ایجاد زمینه مناسب برای بازگشت‌ اندونزیایی‌های ساکن مکه، از دیگر سیاست‌های حکومت هلندی‌ اندونزی در برابر جمهوری‌خواهان بود. این سیاست نیز شکست خورد؛ زیرا از میان دو هزار‌ اندونزیایی مقیم مکه تنها تعدادی انگشت‌شمار برای دریافت بلیت رایگان ثبت نام کردند و دیگران برگشت به‌ اندونزی را منوط به بیرون رفتن دولت هلند از این کشور کردند.[۷۸]

مبارزات سیاسی و جمهوری‌خواهانه‌ اندونزیایی‌های مقیم مکه، روز به روز افزایش یافت تا بدان‌جا که 70 تن از آن‌ها به نشانه سرپیچی از دولت هلند، گذرنامه خود را پاره کردند و به سرکنسولگری هلند در جده فرستادند. این افراد همچنین کمک‌های مالی کنسولگری را رد کردند و برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی خود، کمیته امداد‌ اندونزی را تاسیس نمودند. نگاشتن نامه‌هایی در شکایت جاویان از ستم دولت هلند که در برخی مجلات چون المنار به چاپ رسید، از دیگر رخدادهای این دوره است.[۷۹]

بر خلاف سال‌های پیشین، حج 1948م. از هرگونه اجتماع و تلاش سیاسی جدی تهی بود و رفتار‌ اندونزیایی‌های مقیم مکه با حاجیانی که از‌ اندونزی به حج آمده بودند، مسالمت‌آمیز و دوستانه ‌گزارش شده است. رهبران احزاب و گروه‌های مخالف گاه با بیان عدم وجوب حج در دوران تهدید و گاهی با ذکر عدم صحت حجی که با کشتی‌های دشمن انجام شود، در تضعیف دولت استعماری هلند می‌کوشیدند. بدین‌رو، به سال 1949م. تنها 70 تن فقط از دو ناحیه سومباوا و سولاوسی جنوبی که زیر نفوذ مستقیم دولت هلند بود، در مراسم حجی که از سوی این دولت سازما‌‌ن‌دهی شده بود، شرکت کردند. در این سال، جمهوری‌ اندونزی هیاتی را برای گسترش روابط میان‌ اندونزی و کشورهای عرب و همچنین تشکر از مقام‌های سعودی برای به رسمیت شناختن آن جمهوری، به حج فرستاد. تلاش‌ اندونزیایی‌های مقیم مکه از هنگام آغاز حمله دولت استعماری هلند به دولت جمهوری‌ اندونزی (19 دسامبر 1948م.) به اوج رسید. عربستان سعودی نیز در واکنش به این تهاجم ساکت ننشست و پرواز و فرود هواپیماهای این کشور را در طول نبرد ممنوع اعلام کرد.[۸۰]

حج در دوره استقلال[ویرایش | ویرایش مبدأ]

اداره امور حج در دوره سوکارنو، برعهده گروهی از تاجران و آژانس‌های مسافرتی وابسته به احزاب بزرگ دینی بود. این گروه‌ها با وزارت شؤون دینی‌ اندونزی پیمان‌های دائم برای انجام امور سفر حج بسته بودند. احزاب دینی بیش از هر عامل دیگر در امور حج نقش داشتند و کارهای مرتبط با حج را در اختیار گرفتند. جماعت نهضة العلماء و حزب ماسجومی از احزاب بزرگ دینی‌ اندونزی بودند که اداره وزارت شؤون دینی و امور حج را بر عهده داشتند.[۸۱]

دومین رئیس جمهور مستقل‌ اندونزی، سوهارتو، یک سال در پی به قدرت رسیدنش به سال 1968م. به ملی‌سازی امور حج دست زد و همه آژانس‌های مسافرتی و شرکت‌های خصوصی را که در دوران سوکارنو وظیفه ثبت نام و امور مربوط به حج را برعهده داشتند، تعطیل کرد و به جای آن‌ها آژانس‌های دولتی را جایگزین نمود. یکی از دلیل‌های این کار، اتهام فساد مالی به حزب نهضت العلماء بود. افزون بر این، با دولتی شدن امور حج، همه مسؤولیت‌ها برعهده وزارت شؤون دینی متمرکز شد و هیچ حزب یا شرکتی در آن نقش نداشت و بدین رو، قدرت و ثروت بر پایه حج از بخش خصوصی گرفته شد و در دولت انحصار یافت.[۸۲]

شمار حاجیان در میان سال‌های 1879-1982م. دستخوش تغییرات بسیار بوده که علل آن مورد توجه شماری از پژوهشگران قرار گرفته است.[۸۳]

سال شمار حاجیان
1879-1883م. 29285
1884-1893م. 17115
1894-1898م. 41575
1900-1902م. 19192
1903-1908م. 49621
1909-1913م. 122354
1919-1923م. 88034
1924-1928م. 138842
1929-1934م. 94649
1935-1940م. 37212
1949-1953م. 45504
1954-1958م. 62963
1959-1963م. 54793
1964-1969م. 77680
1974-1978م. 317466
1979-1982م. 240241

کاهش و افزایش سفر به حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]

حج‌ اندونزی در میان سال‌های 1950-1965م. که هم‌زمان با دوران حکومت سوکارنو بر‌ اندونزی است، از هیچ جنبه‌ای گسترش نیافت و شمار حاجیان‌ اندونزی در این سال‌ها بسیار کاهش یافت. در قیاس با کشورهای همسایه در جنوب شرق آسیا چون تایلند و فیلیپین، این کاهش بسیار آشکار است.[۸۴] فقر شدید مردم و نبودِ یک مرکز مستقل و متمرکز برای اداره امور حج، از دلیل‌های این رویداد است. آمار گوناگون از شمار حاجیان در این سال‌ها ‌گزارش شده است که از آن جمله می‌توان به آمار التاریخ القویم در سال‌های 1951-1954م./1370-1373ق. اشاره کرد که شمار حاجیان‌ اندونزی را میان 1856 تا 13938 تن یاد کرده است.[۸۵] روزنامه الندوه چاپ مکه شمار حاجیان‌ اندونزی را به سال 1964م./1383ق. برابر با 15207 تن یاد کرده است.[۸۶] اصلاحات سوهارتو در وزارت شؤون دینی و همچنین بهتر شدن اوضاع مالی و سیاسی مردم، از دلیل‌های افزایش بسیار و ناگهانی شمار حاجیان در سال‌های پس از 1970م. است. در این دوران، مدیریت حج در دولت متمرکز شد و باعث نظم و دقت بیشتر در اعزام حاجیان و افزایش شمار آنان گشت. شمار حاجیان به سال 1984م./1404ق. برابر با 40928 تن ‌گزارش شده است.[۸۷] این شمار همچنان رو به افزایش بود تا این که به سال 1986م. افزایشی چشم‌گیر در شمار حاجیان پدیدار گشت. در این هنگام که خصوصی‌سازی رو به افزایش بود، حج برای دولت به منبع عظیم درآمد تبدیل شد؛ به‌گونه‌ای که صنعت حج از صادرات اولیه‌ اندونزی، یعنی چوب، سودآورتر شد.[۸۸] دومین رئیس جمهور انقلاب‌ اندونزی، سوهارتو، به سال 1991م. به حج رفت. در این سفر، خانواده او و برخی رجال کشوری نیز حضور داشتند. این سفر منشا بسیاری از تغییرات در نظام کشور‌ اندونزی گشت. بسیاری از سیاستمداران و دولتمردان‌ اندونزی نیز به سفر حج رفتند و از این سفر به عنوان عامل تبلیغ سیاسی استفاده ‌کردند.[۸۹] حاجیان بیشتر از سه منطقه جاکارتا، جاوه و سوماترا به حج اعزام می‌شدند که در این میان، شمار حاجیان جاکارتا بیش از مناطق دیگر و شمار حاجیان جاوه و سوماترا به هم نزدیک بوده است. این نسبت، به دلیل‌های سیاسی و اقتصادی گاه دستخوش تغییر می‌شد. برای نمونه، در دوره سوکارنو، شمار حاجیان سوماترا از جاوه بیشتر و در دوره سوهارتو، شمار حاجیان جاوه از سوماترا افزون‌تر گشت.[۹۰]

از ویژگی‌های حج‌ اندونزی، حضور گسترده زنان در این مراسم است. برپایه ‌گزارشی، در میان سال‌های 1968-1975م. 44% از حاجیان کشور‌ اندونزی را زنان تشکیل می‌دادند. این نسبت در بیشتر کشورها از مرز 33% نگذشته است. میانگین سن حاجیان‌ اندونزی میان سال‌های 1985 تا 1989م. 46 سال ‌گزارش شده است.[۹۱] دولت عربستان سعودی به صورت رسمی و غیر رسمی، از نهضت‌های مذهبی‌ اندونزی حمایت‌ ‌کرده است. از آن جمله می‌توان به پرداخت حدود هشت میلیون دلار در سال 1978م. برای سازما‌‌ن‌دهی نهضت‌هایی چون نهضت العلماء و انجمن محمدیه اشاره کرد.[۹۲]

حج جدید‌[ویرایش | ویرایش مبدأ]

با توجه به شمار بسیار حاجیان‌ اندونزی در هر سال، سامان‌دهی امور این حاجیان نیاز به سازمان و تشکیلات منسجم و دقیقی داشت و نظارت بیشتر دولت‌ اندونزی را می‌طلبید. به سال 1980م. مؤسسه‌های دولتی با نظارت وزیر امور مذهبی، به این امر پرداختند. سپس گروهی ویژه برای امور حج در وزارت شؤون دینی‌ اندونزی تشکیل شد که معاونت حج نام یافت. معاونت حج از سه اداره و یک هماهنگ کننده ترکیب یافته است: اداره کل خدمات حج، اداره کل آموزش و توجیه، و اداره کل مالی و اطلاع رسانی.[۹۳]

بیشتر کارهای اجرایی موسم حج برعهده اداره کل خدمات حج است که از آن جمله می‌توان به ثبت نام و حمل و نقل حاجیان اشاره کرد. خواستاران حج در دو گروه با هزینه‌ها و شرایط گوناگون دسته‌بندی می‌شوند. گروه اول حاجیان عادی هستند که خواهان اعزام از مجاری رسمی و دولتی هستند و به طور کامل از سوی دولت سازما‌‌ن‌دهی می‌گردند. گروه دوم که دریافت خدمات رفاهی بیشتر و مدت اقامت کمتر در عربستان را می‌خواهند، گروه ویژه هستند. این گروه از طریق آژانس‌های جهانگردی خصوصی که از دولت مجوز دارند، اعزام می‌شوند و فرایند ثبت نام آنان با حاجیان عادی متفاوت است. مبلغ دریافتی از حاجیان عادی در حج سال 1428ق. برابر با 2100 دلار و از حاجیان ویژه 3000 دلار ‌گزارش شده است. سهمیه کشور‌ اندونزی برای حج تمتع 1428ق. 207000 تن بوده است. از این میزان، 191 هزار تن به حاجیان عادی و 16 هزار تن به حاجیان ویژه اختصاص یافته بود.[۹۴] حاجیان با سرمایه‌‌‌گذاری در بانک‌ها و مؤسسه‌های دولتی، بسته به درآمد و قدرت مالیشان، مبلغ سفر را طی یک تا پنج سال پس‌انداز می‌کنند. نوعی دیگر از اعزام حاجیان در‌ اندونزی ‌گزارش شده است که آن را ویژه رجال سیاسی و دولتی و افراد صاحب نفوذ دانسته‌اند. هزینه این سفر میان پنج تا هشت هزار دلار یاد شده و از آن به سبب فراهم بودن همه زمینه‌های رفاه و آسایش، به «حج الفنادق» تعبیر کرده‌اند.[۹۵]

در‌ اندونزی تقریباً هیچ‌گونه اولویت ویژه برای اعزام خواستاران حج وجود ندارد. افراد به محض نام‌نویسی و پرداخت مبلغ، از جانب اداره کل حج در نوبت جای می‌گیرند و حتی امکان جا به جایی یا خرید و فروش این نوبت وجود ندارد. در این کشور، هیچ اولویتی برای افراد کهنسال یا معرفی شده از سوی ادارات دولتی نیست.[۹۶] خواستار حج باید سابقه تشرف نداشته، بیش از 17 سال داشته باشد. نیز زنان باید محرمی همراه داشته باشند.[۹۷] ظرفیت هر استان بر پایه شمار مسلمانان آن تعیین می‌شود، نه تعداد خواستاران. بدین سبب، زمان انتظار در استان‌های گوناگون متفاوت است و بین دو تا شش سال می‌باشد. ملاک ثبت نام، محل اقامت یا شغل افراد است.[۹۸] هزینه سفر حج دولتی در سال‌های 1428 و 1429ق. حدود 2900 تا 3200 دلار و هزینه سفر از طریق شرکت‌های خصوصی 4000 تا 5000 دلار بوده است. این مبالغ در دو مرحله، یکی زمان ثبت نام و دیگری پیش از موسم حج دریافت می‌شود. برای حاجیان زیر پوشش دولت تنها در ایام مشاعر غذا سرو می‌شود؛ اما شرکت‌های جهانگردی معمولاً غذای حاجیان را فراهم می‌کنند و آن‌ها را در هتل‌های پیرامون مسجدالحرام اسکان می‌دهند. قیمت تمام شده حج در پی بررسی و برآورد کارشناسان امور مذهبی، از جانب رئیس جمهور اعلان می‌شود و بازنگری در آن امکان‌پذیر نیست.[۹۹] [۱۰۰]

وزارت شؤون دینی‌ اندونزی شمار حاجیان این کشور را به سال 1428ق. 210 هزار تن اعلام کرد. از این شمار 194 هزار تن از طریق وزارت امور مذهبی و 16 هزار تن با آژانس‌های مسافرتی خصوصی به حج اعزام ‌شدند.[۱۰۱] ظرفیت هر هواپیما به کاروان‌های حدود 50 نفره تقسیم می‌شود و هر پرواز را یک مدیر، یک پزشک، دو پرستار و یک روحانی همراهی می‌کنند. از میان افراد هر کاروان 50 نفری یک تن به عنوان مدیر انتخاب می‌شود. نیز هر کاروان به پنج گروه 10 نفری تقسیم می‌گردد و از میان افراد هر گروه یک تن به عنوان مدیر انتخاب می‌شود. این مدیران دستمزدی از بعثه‌ اندونزی دریافت می‌کنند.[۱۰۲] [۱۰۳] [۱۰۴] [۱۰۵]

شمار حاجیان در سال 1430ق. به بیش از 240 هزار تن رسید. از این شمار 235 هزار تن از طریق وزارت امور مذهبی و پنج هزار تن با آژانس‌های مسافرتی به حج اعزام شدند.[۱۰۶] 55% از حاجیان‌ اندونزی با خطوط هواپیمایی‌ اندونزی و 45% با خطوط هواپیمایی عربستان سعودی به حج اعزام می‌شوند. شرکت هواپیمایی‌ اندونزی برای انتقال حاجیان‌ اندونزی از دیگر کشورها هواپیما اجاره می‌کند و از پنج فرودگاه محلی در‌ اندونزی، وظیفه انتقال حاجیان را برعهده ‌دارد.[۱۰۷] حاجیان‌ اندونزی با گذرنامه‌های ویژه حج به عربستان می‌روند که فقط در موسم حج معتبر است و برای سفرهای دیگر ارزشی ندارد. این گذرنامه به دست وزارت امور مذهبی برای کنترل بهتر و پیش‌گیری از سوء استفاده از گذرنامه‌های بین المللی صادر می‌شود.[۱۰۸]

«مؤسسة مطوفی جنوب شرق آسیا» وظیفه نظارت بر اسکان، حمل و نقل میان شهری و مشاعر، تامین غذای حدود 50% از حاجیان در مشاعر، حفظ گذرنامه‌ها، و کنترل ورود و خروج حاجیان‌ اندونزی را برعهده ‌دارد. این مؤسسه 77 مکتب دارد و هر مکتب حدود 2500 حاجی را زیرنظر می‌گیرد. نیز هر مکتب دارای هفت مکتب الفرق المیدانیه است.[۱۰۹] حاجیان‌ اندونزی پلاک و دست‌بندی فلزی همراه دارند که حاوی آگاهی‌هایی درباره زائر است.[۱۱۰] همه حاجیان‌ اندونزی بایستی پیش از عزیمت به عربستان، یک شب را در مدینة الحجاج در‌ اندونزی سپری کنند تا همه تدابیر سفر همچون کنترل گذرنامه، قرنطینه، تحویل دستبند، تسویه هزینه، و واپسین معاینات پزشکی درباره آن‌ها انجام گردد. در این مدت، کلاس‌های آموزشی درباره بهداشت و مناسک حج و همچنین آشنایی با آداب و رسوم مردم عربستان نیز بر‌گزار می‌شود.[۱۱۱]

یکی از مهم‌‌ترین وظایف وزارت امور مذهبی، تامین مسکن و تقسیم‌بندی حاجیان است. ساختمان‌های استیجاری در مکه از لحاظ امکانات و فاصله تا حرم با یکدیگر متفاوت هستند و به سبب توزیع عادلانه آن‌ها میان حجاج، پیش از سفر، در ماه رمضان قرعه‌کشی انجام می‌شود. حاجیانی که در مناطق دوردست و ساختمان‌های فرسوده اسکان می‌یابند، 100 تا 200 ریال سعودی دریافت می‌کنند. اندونزی برای آموزش حاجیان از روش‌های گوناگون همچون بر‌گزاری کلاس‌های آموزش حضوری، همایش‌های عمومی، رسانه‌ها، جراید، کتب و جزوات آموزشی استفاده می‌کند. جلسات آموزشی به صورت کارگاهی و همانند‌سازی اجرا می‌شود. پیش از سفر، خدمات بهداشتی و درمانی در سه مرحله ارائه می‌گردد: هنگام ثبت نام نخست در درمانگاه‌های محلات، پس از پرداخت همه هزینه‌ها در ایالت‌ها و استان‌ها، و پیش از عزیمت به عربستان در مدینة الحجاج. در عربستان نیز همه خدمات درمانی و بهداشتی به صورت رایگان در درمانگاه‌های‌ اندونزیایی در اختیار زائران قرار می‌گیرد. بعثه حج‌ اندونزی که نظارت بر اجرای دقیق برنامه‌ها و قوانین را در عربستان سعودی بر عهده ‌دارد، حدود 3250 تن عضو دارد که نزدیک به 500 تن از دانشجویان در حال تحصیل در کشورهای عربی نیز به این شمار افزوده می‌شوند.[۱۱۲]

آداب و رسوم حاجیان‌[ویرایش | ویرایش مبدأ]

در گذشته که حاجیان از راه دریا به حج می‌رفتند، مردم‌ اندونزی برای بدرقه حاجیان به بنادر حج که شامل بندرهای اوجونگ یاندانگ، تانجونگ پریوک، و آمپنان بود، می‌رفتند و معمولاً پول یا کالایی به‌عنوان توشه سفر و هدیه به آن‌ها می‌دادند. پیش از حرکت، آگاهی‌هایی درباره بیماری‌های مسری به آنان داده می‌شد و کشتی در پی انجام مراسمی با حضور هیات اعزامی و برخی مقام‌ها بندر را تَرک می‌گفت.[۱۱۳]

حاجیان در پی بازگشت از سفر حج، لباس ویژه عربی پوشیده، در میان مردم جایگاهی خاص می‌یافتند تا بدان جا که ‌گویی از دانشوران دین شده‌اند. گاه نیز به همین جهت، برخی مناصب مهم دولتی را عهده‌دار می‌شدند.[۱۱۴] این حاجیان بسیاری از واجبات و تعالیم دین را در مکه آموخته و بدان عادت کرده، پس از بازگشت به کشور نیز در انجام عباداتشان بیشتر تلاش می‌کنند.[۱۱۵] یکی از رسوم مردم‌ اندونزی که از گذشته در میان مردم این کشور رواج داشته، رفتن به خانه حاجی حدود دو هفته پیش از سفر حج است. در پی بازگشت نیز حاجیان چندین روز مجالس جشن برپا نموده، از میهمانان پذیرایی می‌کنند.[۱۱۶]

از مشکلات حاجیان، مراسم و مهمانی‌های پس از سفر است که گاه هزینه و تشریفات آن، از هزینه خود سفر نیز بیشتر است.[۱۱۷] حاجیان‌ اندونزی همچون دیگر حاجیان، سوغاتی چون آب زمزم، خرما، تسبیح و سجاده همراه می‌آورند.[۱۱۸] در این میان، بیشتر به خرید نوعی تسبیح از جنس چوب کوک دلبستگی نشان می‌دهند و حتی به قیمت بالا آن را خریداری می‌کنند؛ زیرا بر این باورند که کشتی حضرت نوح از این چوب ساخته شده بود.[۱۱۹]

پیوند به بیرون[ویرایش | ویرایش مبدأ]

پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]

  1. ‌ اندونزی امروز، ش1، ص3-4؛ سرزمین و مردم‌ اندونزی، ص22؛ سرزمین و مردم‌ اندونزی، ص28؛ جهان اسلام، ج1، ص278-280.
  2. تاریخ‌ اندونزی، ص10؛‌ اندونزی امروز، ش1، ص21؛ جهان اسلام، ج1، ص278-281.
  3. تاریخ‌ اندونزی، ص11.
  4. ‌ اندونزی امروز، ش14، ص2؛ دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج1، ص558؛ جهان اسلام، ج1، ص284-287.
  5. تاریخ جدید‌ اندونزی، ص3؛ جهان اسلام، ج1، ص284-287؛ جغرافیای جهان اسلام، ص262.
  6. جهان اسلام، ج1، ص285-286؛ دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج1، ص558.
  7. رحلة ابن بطوطه، ج4، ص114؛ تاریخ جدید‌ اندونزی، ص4.
  8. تاریخ جدید‌ اندونزی، ص18؛ دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج1، ص559.
  9. جهان اسلام، ج1، ص285-286.
  10. الشیعة فی‌اندونیسیا، ص34؛ شیعه‌شناسی، ش32، ص185-191، «پژوهشی درباره شیعیان‌ اندونزی.
  11. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص31.
  12. تاریخ جدید‌ اندونزی، ص21؛ جهان اسلام، ج1، ص288.
  13. تاریخ‌ اندونزی، ص122-153؛ جهان اسلام، ج1، ص290.
  14. تاریخ‌ اندونزی، ص371-380؛ جهان اسلام، ج1، ص290-292.
  15. سرزمین و مردم‌ اندونزی، ص59-79؛ سرزمین و مردم‌ اندونزی، ص93؛ سرزمین و مردم‌ اندونزی، ص105؛ جهان اسلام، ج1، ص291-296.
  16. تاریخ‌ اندونزی، ص12-19؛ جغرافیای جهان اسلام، ص262.
  17. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص367؛ میقات حج، ش58، ص208-210، «سفر مردم نوسانتارا به مکه.
  18. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص127، «آچه.
  19. میقات حج، ش58، ص210-211.
  20. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص364.
  21. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص430.
  22. مرآة الحرمین، ج1، ص261.
  23. الکتاب العربی فی‌اندونسیا، ص33، 92؛ میقات حج، ش58، ص211-212، «سفر مردم نوسانتارا به مکه.
  24. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص450-451.
  25. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص451-458.
  26. المختصر من کتاب نشر النور و الزهر، ص496؛ صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص459-460؛ تاریخ مکه، ص686.
  27. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص462-464؛ صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص476.
  28. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص465؛ صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص481-485.
  29. الکتاب العربی فی‌اندونسیا، ص25.
  30. الکتاب العربی فی‌اندونسیا، ص25؛ الکتاب العربی فی‌اندونسیا، ص80-90.
  31. موسوعة مکة المکرمه، ج4، ص1؛ اعلام المکیین، ص347-348.
  32. الکتاب العربی فی‌اندونسیا، ص45-46؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج17، ص418.
  33. تتمة الاعلام، ج2، ص155-158.
  34. نک: صفحات من تاریخ مکه، ج2؛ مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان اروپایی، ص76-77.
  35. طرق الحج الآسیویه، ص361-367.
  36. نک: ضیوف الرحمن، ص298-300.
  37. میقات حج، ش58، ص213، «سفر مردم نوسانتارا به مکه.
  38. ضیوف الرحمن، ص306.
  39. ضیوف الرحمن، ص307.
  40. نک: صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص387-388.
  41. الرحلة الحجازیه، ص254.
  42. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص363؛ صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص376.
  43. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص376.
  44. الرحلة الحجازیه، ص41.
  45. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص367-373.
  46. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص373؛ صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص427.
  47. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص379؛ صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص391-392.
  48. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص398-400.
  49. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص403-404؛ صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص424-425.
  50. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص429-430.
  51. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص371؛ صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص388.
  52. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج1، «آچه.
  53. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص376.
  54. میقات حج، ش58، ص213، «سفر مردم نوسانتارا به مکه.
  55. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص375-376.
  56. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص368؛ تاریخ الحج، ص81.
  57. طرق الحج الآسیویه، ص361-367.
  58. تاریخ الحج، ص81؛‌ اندونزی امروز، ش14، ص12.
  59. اندونزی امروز، ش14، ص12.
  60. سفرنامه میرزا محمدحسین فراهانی، ص165-166.
  61. الرحلة الحجازیه، ص40.
  62. الرحلة السریه، ص147.
  63. افادة الانام، ج4، ص512؛ افادة الانام، ج5، ص245.
  64. یابانی فی مکه، ص128.
  65. طرق الحج الآسیویه، ص368.
  66. میقات حج، ش59، ص161، «سیاست‌های دولت هلند درباره حج.
  67. میقات حج، ش59، ص165.
  68. سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، ص165-166.
  69. میقات حج، ش59، ص160-179، «سیاست‌های دولت هلند درباره حج.
  70. میقات حج، ش59، ص160-173.
  71. میقات حج، ش59، ص160-180.
  72. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص382-385.
  73. مرآة الحرمین، ج2، ص81-84؛ افادة الانام، ج4، ص154-159.
  74. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص385؛ صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص394.
  75. الرحلة السریه، ص147؛ سفرنامه میرزا محمد حسین فراهانی، ص166.
  76. میقات حج، ش59، ص160-170، «سیاست‌های دولت هلند درباره حج.
  77. میقات حج، ش59، ص160-170.
  78. میقات حج، ش59، ص160-170.
  79. المنار، شنبه، 1316ق.، ص665.
  80. نک: میقات حج، ش59، ص160-180، «سیاست‌های دولت هلند درباره حج.
  81. ضیوف الرحمن، ص275-276.
  82. ضیوف الرحمن، ص277.
  83. طرق الحج الآسیویه، ص369؛ two worlds of Islam، p 21.
  84. ضیوف الرحمن، ص277؛ ضیوف الرحمن، ص320.
  85. التاریخ القویم، ج2، ص235-236.
  86. خاطرات سفر مکه، ص220.
  87. مکتب اسلام، سال 24، ش8، ص25، «آمار حجاج بیت الله الحرام.
  88. ضیوف الرحمن، ص283-284.
  89. ضیوف الرحمن، ص269؛ ضیوف الرحمن، ص275؛ ضیوف الرحمن، ص301.
  90. نک: ضیوف الرحمن، ص285-296.
  91. ضیوف الرحمن، ص298-299.
  92. two worlds of Islam، p 18.
  93. طرق الحج الآسیویه، ص161؛ مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص36.
  94. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص38-39.
  95. طرق الحج الآسیویه، ص162.
  96. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص41.
  97. الحج و العمره، صفر 1429ق.، ص73.
  98. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص41-42.
  99. الحج و العمره، صفر 1429ق.، ص73، «مصاحبه.
  100. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص57.
  101. الحج و العمره، صفر 1429ق.، ص73.
  102. کاروان نور، ش14، ص18، «حج‌گزاری در سایر کشورها.
  103. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص51؛کاروان نور، ش14، ص18، «حج‌گزاری در سایر کشورها.
  104. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص56-57؛ کاروان نور، ش14، ص18، «حج‌گزاری در سایر کشورها.
  105. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص60.
  106. طرق الحج الآسیویه، ص163.
  107. ضیوف الرحمن، ص281؛ مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص54.
  108. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص43؛ کاروان نور، ش14، ص18.
  109. کاروان نور، ش14، ص18؛ مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص50-51؛ مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص59-60.
  110. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص43؛ ضیوف الرحمن، ص281.
  111. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص43-45.
  112. مدیریت حج در کشورهای اسلامی، ص55-65.
  113. تاریخ الحج، ص81.
  114. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص407-408؛ صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص420؛ تاریخ الحج، ص83.
  115. صفحات من تاریخ مکه، ج2، ص420.
  116. تاریخ الحج، ص81؛ تاریخ الحج، ص83.
  117. طرق الحج الآسیویه، ص163.
  118. تاریخ الحج، ص83.
  119. الحج و العمره، سال 59، ش1، ص48.

منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]

محتوای این مقاله برگرفته شده از: دانشنامه حج و حرمین شریفین مدخل اندوزی.
  • اعلام المکیین: عبدالله بن عبدالرحمن المعلمی، مدینه‌ـ مکه، مؤسسة الفرقان، 1421ق.
  • افادة الانام: عبدالله‏ بن محمد الغازی (م. 1365ق.) ، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، 1430ق.
  • ‌ اندونزی امروز: سفارت جمهوری‌ اندونزی در تهران، تهران، سپهر و آتش، 1334ش.
  • التاریخ القویم: محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، 1420ق.
  • تاریخ‌ اندونزی: برنارد ولک، ترجمه: ابوالفضل علی‌زاده طباطبایی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی، 1374ش.
  • تاریخ جدید‌ اندونزی: ام. سی. ریکلفس، ترجمه: عبدالعظیم‌هاشمی نیک، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1370ش.
  • تاریخ حج من خلال الحجاج المعمرین: سلیمان عبدالغنی مالکی سعد الدین اونال، مکه مکرمه، جامعة‌ام القری، 1409ق.
  • تاریخ مکه از آغاز تا پایان دولت شرفای مکه: احمد السباعی (م. 1404ق.) ، ترجمه: جعفریان، تهران، مشعر، 1385ش.
  • تتمة الاعلام للزرکلی: محمد خیر رمضان یوسف، بیروت، دار ابن حزم، 1418ق.
  • جغرافیای جهان اسلام: غلامرضا گلی زواره، قم، مؤسسه امام خمینی1، 1385ش.
  • جهان اسلام: مرتضی اسدی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1366ش.
  • الحج و العمره (مجلة شهریه): وزارة الحج، الریاض.
  • خاطرات سفر مکه: احمد هدایتی و محمد علی هدایتی، تهران، چاپخانه حیدری، 1343ش.
  • دائرة المعارف بزرگ اسلامی: زیر نظر بجنوردی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ، 1372ش.
  • رحلة ابن بطوطه: ابن‏ بطوطه (م. 779ق.) ، به کوشش التازی، الرباط، المملکة المغربیه، 1417ق.
  • الرحلة الحجازیه: محمد لبیب البتنونی، مصر، مطبعة الجمالیه، 1329ق.
  • الرحلة السریه: بیروت، دار التقریب بین المذاهب، 1414ق.
  • سرزمین و مردم‌ اندونزی: دتیوس اسمیت، ترجمه: پرویز داریوش، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1350ش.
  • سفرنامه میرزا محمدحسین فراهانی: محمد حسین بن مهدی فراهانی (م. قرن14ق.) ، به کوشش مسعود گلزاری، تهران، فردوسی، 1362ش.
  • شیعه‌شناسی (فصلنامه): قم، مؤسسه شیعه‌شناسی.
  • الشیعة فی‌ اندونیسیا: سید محمد اسد شهاب، قم، دلیل ما، 1427ق.
  • صفحات من تاریخ مکة المکرمه: سنوک هور خرونیه، ترجمه: محمد بن محمود سریانی، عربستان، نادی مکه، 1411ق.
  • ضیوف الرحمن: روبرت بیانکی، ترجمه: سعید محمد الاسعد، ریاض، شرکة العبیکان، 1428ق.
  • طرق الحج الآسیویه: منشورات المنظمة الاسلامیه، مالزی، 1431ق.
  • کاروان نور (ماهنامه): تهران، سازمان حج و زیارت.
  • الکتاب العربی فی‌ اندونسیا: دکتر مارتن فان برونسن، ترجمه: قاسم السامرائی، ریاض، مکتبة الملک فهد، 1415ق.
  • المختصر من کتاب نشر النور و الزهر: عبدالله مراد ابوالخیر (م. 1343ق.) ، به کوشش محمد سعید العامووی، جده، عالم المعرفه، 1406ق.
  • مدیریت حج در کشورهای اسلامی: اداره کل طرح و برنامه سازمان حج، 1387ش.
  • مرآة الحرمین: ابراهیم رفعت پاشا (م. 1353ق.) ، قم، المطبعة العلمیه، 1344ق.
  • مکه و مدینه از دیدگاه جهانگردان اروپایی: جعفر الخلیلی، ترجمه: محمد رضا فرهنگ، مشعر، 1376ش.
  • مکتب اسلام (ماهنامه): قم، مؤسسه مکتب اسلام.
  • المنار (مجلة شهریه): مصر، محمد رشید رضا.
  • موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره: احمد زکی یمانی، مصر، مؤسسة الفرقان، 1429ق.
  • میقات حج (فصلنامه): تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
  • یابانی فی مکه: تاکیشی سوزوکی، ترجمه: سمیر عبدالحمید و ساره تاکاهاشی، ریاض، مکتبة الملک عبدالعزیز، 1419ق.
  • Two worlds of Islam: interaction between southeast of Asia and the Middle East، Fred R. von der mehden.