آستان مقدس امام علی(ع): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
* [[عبدالله بن سنان]] حکایت کرده است که عمر بن یزید، نزد من آمد و گفت: «سوار شو». با او سوار شدم و حرکت کردیم تا به منزل حفص کنّاسی رسیدیم و او را به بیرون خواندیم. او نیز با ما سوار شد و هر سه حرکت کردیم تا به غَری رسیدیم و سپس به قبری رسیدیم. عمر بن یزید به ما گفت: «فرود آیید! این قبر امیرمؤمنان(ع) است». به او گفتیم: «از کجا دانستی؟» گفت: «زمانی که امام صادق(ع) در حیره بود، چند بار با ایشان به اینجا آمدم و به من خبر داد که اینجا قبر امیرمؤمنان(ع) است». <ref>کامل الزیارات، ص٣١؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩5-٩6.</ref> | * [[عبدالله بن سنان]] حکایت کرده است که عمر بن یزید، نزد من آمد و گفت: «سوار شو». با او سوار شدم و حرکت کردیم تا به منزل حفص کنّاسی رسیدیم و او را به بیرون خواندیم. او نیز با ما سوار شد و هر سه حرکت کردیم تا به غَری رسیدیم و سپس به قبری رسیدیم. عمر بن یزید به ما گفت: «فرود آیید! این قبر امیرمؤمنان(ع) است». به او گفتیم: «از کجا دانستی؟» گفت: «زمانی که امام صادق(ع) در حیره بود، چند بار با ایشان به اینجا آمدم و به من خبر داد که اینجا قبر امیرمؤمنان(ع) است». <ref>کامل الزیارات، ص٣١؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩5-٩6.</ref> | ||
=== | ===آشکار شدن محل قبر امام(ع)=== | ||
ماجرای آشکار شدن مکان دفن امام علی(ع)، بنابر روایاتی از زبان عبدالله بن حازم (از نزدیکان هارون الرشید) به این شکل روایت شده است: | |||
روزی همراه هارون برای شکار از [[کوفه]] خارج شدیم. به ناحیه غَری و ثویه رسیدیم. در آن محل، آهوانی را دیدیم. بازها و سگهای شکاری را به سوی آنها فرستادیم. آهوان پا به فرار گذاشتند و خود را به تپهای که در آنجا بود، رساندند و بالای آن تپه ایستادند. بازها و سگهای شکاری از تپه بالا نرفتند و برگشتند. آهوان از آن تپه پایین آمدند. بازها و سگهای شکاری آنها را تعقیب کردند. آهوان دوباره به آن تپه پناه بردند و بازها و سگها دوباره برگشتند. | روزی همراه هارون برای شکار از [[کوفه]] خارج شدیم. به ناحیه غَری و ثویه رسیدیم. در آن محل، آهوانی را دیدیم. بازها و سگهای شکاری را به سوی آنها فرستادیم. آهوان پا به فرار گذاشتند و خود را به تپهای که در آنجا بود، رساندند و بالای آن تپه ایستادند. بازها و سگهای شکاری از تپه بالا نرفتند و برگشتند. آهوان از آن تپه پایین آمدند. بازها و سگهای شکاری آنها را تعقیب کردند. آهوان دوباره به آن تپه پناه بردند و بازها و سگها دوباره برگشتند. | ||
این حادثه، بار سوم نیز تکرار شد. هارون گفت بروید و هرکس را پیدا کردید، نزد من بیاورید. آنها پیرمردی از بنیاسد را پیدا کردند و نزد هارون آوردند. هارون از او پرسید: «این تپه چیست؟» پیرمرد گفت: «اگر به من امان دهی، تو را باخبر میسازم». هارون گفت: «برای تو نزد خدا عهد و پیمان میبندم که آزار و اذیتی به تو نرسانم. پیرمرد پاسخ داد: پدرم از پدرانشان نقل کردهاند که آنها میگفتند: این تپه، قبر علی بن ابیطالب(ع) است که خداوند آنجا را حرم قرار داد و هرکس به آنجا پناه ببرد، در امان است. هارون از اسبش پیاده شد و آب خواست و [[وضو]] گرفت و کنار آن تپه، [[نماز]] خواند و دعا و گریه و زاری کرد. سپس از آنجا رفتند. بعد از این قضیه، هارون دستور داد تا گنبدی روی قبر شریف امیرمؤمنان(ع) بنا کردند.<ref>فرحة الغَری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٢66-٢6٧.</ref> | این حادثه، بار سوم نیز تکرار شد. هارون گفت بروید و هرکس را پیدا کردید، نزد من بیاورید. آنها پیرمردی از بنیاسد را پیدا کردند و نزد هارون آوردند. هارون از او پرسید: «این تپه چیست؟» پیرمرد گفت: «اگر به من امان دهی، تو را باخبر میسازم». هارون گفت: «برای تو نزد خدا عهد و پیمان میبندم که آزار و اذیتی به تو نرسانم. پیرمرد پاسخ داد: پدرم از پدرانشان نقل کردهاند که آنها میگفتند: این تپه، قبر علی بن ابیطالب(ع) است که خداوند آنجا را حرم قرار داد و هرکس به آنجا پناه ببرد، در امان است. هارون از اسبش پیاده شد و آب خواست و [[وضو]] گرفت و کنار آن تپه، [[نماز]] خواند و دعا و گریه و زاری کرد. سپس از آنجا رفتند. بعد از این قضیه، هارون دستور داد تا گنبدی روی قبر شریف امیرمؤمنان(ع) بنا کردند.<ref>فرحة الغَری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٢66-٢6٧.</ref> | ||
این داستان، با اختلاف در برخی جزئیات، در منابع دیگری نیز آمده است.<ref>الارشاد، الشیخ المفید، ج١، ص٢6-٢٧؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ج٢، ص٣٨6؛ حیاة الحیوان الکبری، محمد بن موسی الدمیری، ج4، ص54، ذیل ماده «فهد» به نقل از ابن خَلَّکان.</ref> | |||
این داستان، با اختلاف در برخی جزئیات، در منابع دیگری نیز آمده | |||
==قبر آدم و نوح== | ==قبر آدم و نوح== |
نسخهٔ ۱۹ مارس ۲۰۱۹، ساعت ۱۵:۱۵
اطلاعات اولیه | |
---|---|
تأسیس | قرن ۲ (قمری) |
مکان | کشور عراق شهر نجف |
بناهای وابسته به حرم | مسجد الخضراء،المدرسة الغروِیه، تکیه بکتاشیه، صحن حضرت فاطمه، مسجد الراس و... |
اشخاص مدفون در حرم | حضرت آدم و نوح |
معماری | |
مساحت | حدود هشت هزار مترمربع |
دروازههای صحن | 5 عدد؛ باب السوق الکبیر، باب الطوسی، باب القبلة،باب الفرج و باب مسلم بن عقیل |
رواقهای حرم | 4 عدد |
ایوانهای حرم | 3 عدد؛ایوان طلا، ایوان علما، ایوان نادوان طلا |
مشخصات گنبد | از نوع دوپوش، ارتفاع پوسته بیرونی 42 متر، قطر 16 متر و محیط 50 متر |
مشخصات گلدستهها | دو گلدسته با ارتفاع 35 و قطر 1/5 متر |
آستان مقدس امام علی، محل دفن پیکر مطهر علی بن ابیطالب، صحابی بزرگ پیامبر اکرم(ص) و امام اول شیعیان است که در شهر نجف عراق قرار دارد. امام علی (ع) در روز ۲۱ رمضان سال ۴۰ قمری به شهادت رسید.
بنابر وصیتش، فرزندانش امام حسن (ع) و امام حسین (ع)، پیکر مطهرش را شبانه و بهطور مخفیانه، در زمین مرتفعی در پشت کوفه مدفون ساختند که به نامهای "نجف"، "ظهر الکوفه"، "الغری" و... خوانده شده است. درباره علت دفن مخفیانه، بیم امام حسن(ع) و امام حسین(ع) از نبش قبر آن حضرت به دست دشمنان از جمله بنیامیه، خوارج و نواصب و امثال آنها را ذکر کردهاند. با سقوط بنیامیه و رفع خطر خوارج، امام صادق(ع) برخی از شیعیان را از محل قبر امیرمؤمنان(ع) آگاه ساختند و حتی به همراه برخی از یاران خود به زیارت قبر ایشان میرفتند. تا اینکه در دوره هارونالرشید محل قبر آن حضرت، آشکار گردید و هارون، گنبدی بر روی قبر شریف بنا کرد.
محل دفن امیرمؤمنان(ع) در حدود 150 سال ناشناس بود و فقط ائمه طاهرین و عدهای از شاگردان مخصوص آن بزرگواران از محل دفن آن حضرت آگاه بودند.
در قرن دوم هجری، در عصر هارون الرشید، محل قبر علنی گردید و بنایی بر روی قبر ساخته شد. به عقیده شیعیان، دو تن از پیامبر الهی؛ یعنی حضرت آدم و نوح(ع) در کنار علی بن ابیطالب(ع) دفن شدهاند.
در دوره عضدالدوله دیلمی، بنای قبلی حرم تخریب و ساختمان بزرگ و باشکوهی بر قبر ساختند. همچنین در عهد صفویه به دستور شاه صفی (۱۰۳۸-۱۰۵۲ه.ق)، حرم مطهر و صحن آن توسعه داده شد. در سال ۱۱۵۶ه.ق، به دستور نادرشاه، کاشیهای سبز رنگی که از دوره صفویه زینتبخش گنبد و گلدسته آستان بود، برداشته و بهجای آنها، از خشتهای طلا، استفاده گردید و پس از آن آقامحمدخان قاجار اولین ضریح را که از جنس نقره بود به حرم هدیه کرد.
البته در منابع اهل سنت، اقوال دیگری درباره محل دفن امیرمؤمنان(ع) ذکر شده است؛ از جمله گفتهاند جنازه شریف ایشان در قصرالاماره کوفه یا در رحبه (نزدیک کوفه) یا در بقیع مدینه، به خاک سپرده شده است. [۱]
فضیلت نجف و حرم امام
بر پایه روایتی از امام صادق(ع)، کوفه در کنار مکه و مدینه، حرم خدا و حرم رسول خدا(ص) و حرم امام علی(ع) بیان شده است. [۲]
همچنین در روایت دیگری از امام صادق(ع)، مکه، حرم ابراهیم(ع)، مدینه، حرم حضرت محمد(ص) و کوفه، حرم امام علی(ع) است. [۳]
براساس روایت دیگری از امام صادق(ع)، کوفه، زمین پاکیزهای است که در آن، قبور پیامبران مرسل و غیرمرسل و اوصیای پیامبران قرار دارد... و از آنجا، عدل الهی آشکار میشود و در آن، قائم حق تعالی قیام میکند و عدالت را برقرار مینماید و در آن، خانههای پیامبران و اوصیا و صالحان بوده است. [۴]
در روایت دیگری، امام صادق(ع) خطاب به مفضل بن عمر جعفی، غَری (نجف) را قطعهای از کوهی بیان کرده است که خداوند بر آن، با موسی(ع) تکلم کرد و عیسی(ع) را تقدیس نمود و ابراهیم(ع) را خلیل خود و محمد(ص) را حبیب خود برگزید و آن را مسکن پیامبران (علیهمالسّلام) قرار داد. [۵]
همچنین در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که نجف، همان کوهی است که فرزند نوح(ع)، به آن پناه برد و گفت: ﴿ سَآوِی اِلیٰ جَبَلٍ یَعْصِمُنِی مِنَ الْمٰاءِ ﴾؛ [۶] خداوند به کوه وحی کرد (خطاب نمود): «آیا او از من، به تو پناه میبرد؟» پس کوه در زمین نهان گشت و رشتهاش تا سرزمین شام بریده شد. [۷]
در روایت دیگری از امام صادق(ع) در تفسیر آیه: ﴿ وَ آوَیْنٰاهُمٰا اِلیٰ رَبْوَةٍ ذٰاتِ قَرٰارٍ وَ مَعِینٍ ﴾؛[۸]، آمده است که منظور از «ربوه»، نجف و منظور از «مَعین»، رود فرات است. [۹]
ابن عساکر، مورخ بزرگ اهلسنت نیز به سند خود از امام صادق(ع) نقل کرده است که در تفسیر آیه فوق، فرمود که منظور از «ربوه»، نجف، و منظور از «قرار»، مسجد آن (مسجد کوفه) و منظور از «مَعین»، رود فرات است و هر درهم بخشش در کوفه، معادل صد درهم در جای دیگر و هر رکعت نماز، معادل صد رکعت در جای دیگر است و هرکس بخواهد از آب بهشت وضو بگیرد و از آب بهشت بنوشد و با آب بهشت غسل و شستوشو کند، از آب فرات استفاده کند. [۱۰]
محل قبر امام علی(ع)
حضرت امیرمؤمنان(ع) در شب ١٩ ماه رمضان سال 4٠ه. ق، با شمشیر زهرآلود ابنملجم مرادی در محراب مسجد کوفه ضربت خورد و بر اثر این ضربت در کمتر از دو روز یعنی روز ٢١ ماه رمضان به شهادت رسید. فرزندان امام(ع) برای مخفی نگاهداشتن قبر حضرت(ع)، جنازه ایشان را شبانه و بهطور مخفیانه به ناحیه نجف انتقال دادند و در آنجا به خاک سپردند.
در پارهای از منابع اهل سنت، اقوال دیگری درباره محل دفن امیرمؤمنان(ع) ذکر شده است؛ از جمله گفتهاند پیکر امام در قصرالاماره کوفه یا در رحبه (نزدیک کوفه) یا در بقیع مدینه، به خاک سپرده شده است. [۱۱]
روایات امامان(ع)
در منابع شیعه، روایات متعددی از امامان درباره وجود قبر امیرمؤمنان(ع) در نجف نقل شده است. برخی از ائمه، از جمله امام زینالعابدین(ع) و امام جعفر صادق(ع)، مخفیانه به زیارت قبر جد بزرگوارشان امام علی(ع) در نجف آمده یا محل قبر را به برخی از خواص اصحاب خود، نشان دادهاند؛ تا اینکه در زمان هارونالرشید، قبر مطهر آن حضرت آشکار شد و هارون، گنبدی روی قبر بنا کرد.
سیدعبدالکریم بن طاووس (م6٩٣ه. ق)، پارهای از روایات رباره وجود مکان دفن امیرمؤمنان(ع) در نجف و زیارت این قبر توسط امامان(ع)، در کتاب خود «فرحة الغَری» گردآوری کرده است. بیشتر این روایات، بهطور پراکنده در منابع قدیمتر شیعه، از قبیل «کاملالزیارات» اثر ابنقولویه نقل شده است. در اینجا به برخی از اینگونه روایات اشاره میکنیم:
- حسین خلال|حسین خلاّل از جدش نقل کرده است که گفت: «از حسین بن علی(ع) پرسیدم که امیرمؤمنان(ع) را در کجا دفن نمودید؟» فرمود: «پیکر ایشان را شبانه بیرون بردیم تا به مسجد اشعث رسیدیم. سپس از آنجا به پشت (کوفه)، در ناحیه غَری انتقال دادیم». [۱۲]
- صفوان جمّال حکایت کرده است که عامر بن عبدالله ازدی به امام صادق(ع) عرض کرد: «مردم گمان میکنند که امیرمؤمنان(ع) در «رحبه» دفن شده است». حضرت فرمود: «خیر!». عامر پرسید: «پس آن حضرت در کجا دفن شده است؟» امام(ع) فرمود: «وقتی امیرمؤمنان(ع) وفات نمود، امام حسن(ع) ایشان را به پشت کوفه، در مکانی نزدیک نجف و در سمت چپ غَری و سمت راست حیره، منتقل کرد و بین ریگهای سفید، دفن نمود». [۱۳] مشابه این حدیث، در مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الاصفهانی، ص54، نقل شده است. [۱۴]
- امام صادق(ع) در روایت دیگری فرموده است: هنگامی که در حیره نزد ابوالعباس بودم، شبها به زیارت قبر امیرمؤمنان(ع) میرفتم. قبر آن حضرت در ناحیه نجف به جانب غَری النعمان میباشد. در هر صورت نزد قبر، نماز شب را میخواندم و پیش از طلوع فجر از آنجا برمیگشتم. [۱۵]
- از احمد بن محمد بن ابینصر نقل شده است که از امام رضا(ع) پرسیدم: «جای قبر امیرمؤمنان(ع) کجاست؟» حضرت فرمود: «نجف». گفتم: «فدایت شوم! برخی میگویند آن حضرت در رحبه دفن شده است». فرمود: «خیر. برخی از مردم نیز میگویند که ایشان در مسجد، دفن گردیده است». [۱۶]
- عبدالله بن سنان حکایت کرده است که عمر بن یزید، نزد من آمد و گفت: «سوار شو». با او سوار شدم و حرکت کردیم تا به منزل حفص کنّاسی رسیدیم و او را به بیرون خواندیم. او نیز با ما سوار شد و هر سه حرکت کردیم تا به غَری رسیدیم و سپس به قبری رسیدیم. عمر بن یزید به ما گفت: «فرود آیید! این قبر امیرمؤمنان(ع) است». به او گفتیم: «از کجا دانستی؟» گفت: «زمانی که امام صادق(ع) در حیره بود، چند بار با ایشان به اینجا آمدم و به من خبر داد که اینجا قبر امیرمؤمنان(ع) است». [۱۷]
آشکار شدن محل قبر امام(ع)
ماجرای آشکار شدن مکان دفن امام علی(ع)، بنابر روایاتی از زبان عبدالله بن حازم (از نزدیکان هارون الرشید) به این شکل روایت شده است: روزی همراه هارون برای شکار از کوفه خارج شدیم. به ناحیه غَری و ثویه رسیدیم. در آن محل، آهوانی را دیدیم. بازها و سگهای شکاری را به سوی آنها فرستادیم. آهوان پا به فرار گذاشتند و خود را به تپهای که در آنجا بود، رساندند و بالای آن تپه ایستادند. بازها و سگهای شکاری از تپه بالا نرفتند و برگشتند. آهوان از آن تپه پایین آمدند. بازها و سگهای شکاری آنها را تعقیب کردند. آهوان دوباره به آن تپه پناه بردند و بازها و سگها دوباره برگشتند. این حادثه، بار سوم نیز تکرار شد. هارون گفت بروید و هرکس را پیدا کردید، نزد من بیاورید. آنها پیرمردی از بنیاسد را پیدا کردند و نزد هارون آوردند. هارون از او پرسید: «این تپه چیست؟» پیرمرد گفت: «اگر به من امان دهی، تو را باخبر میسازم». هارون گفت: «برای تو نزد خدا عهد و پیمان میبندم که آزار و اذیتی به تو نرسانم. پیرمرد پاسخ داد: پدرم از پدرانشان نقل کردهاند که آنها میگفتند: این تپه، قبر علی بن ابیطالب(ع) است که خداوند آنجا را حرم قرار داد و هرکس به آنجا پناه ببرد، در امان است. هارون از اسبش پیاده شد و آب خواست و وضو گرفت و کنار آن تپه، نماز خواند و دعا و گریه و زاری کرد. سپس از آنجا رفتند. بعد از این قضیه، هارون دستور داد تا گنبدی روی قبر شریف امیرمؤمنان(ع) بنا کردند.[۱۸] این داستان، با اختلاف در برخی جزئیات، در منابع دیگری نیز آمده است.[۱۹]
قبر آدم و نوح
براساس روایات ائمه (علیهمالسّلام) در منابع حدیث شیعه، حضرت آدم و نوح (علیهماالسّلام) نیز کنار بدن مطهر امام علی(ع) دفن شدهاند؛ از جمله در چند روایت از امام محمد باقر(ع) و نیز امام جعفر صادق(ع) نقل شده است که امیرمؤمنان(ع) در قبر نوح(ع) یا کنار پدرش نوح(ع)، یعنی در جایی که پیش از ایشان حضرت نوح(ع) دفن شده، به خاک سپرده شد. [۲۰]
در روایت ابنقولویه که پیشتر اشاره شد، امام صادق(ع) خطاب به مفضّل میگوید که اگر قبر امیرمؤمنان(ع) را در نجف زیارت کردی، بدان که آدم و نوح (علیهماالسّلام) را نیز زیارت میکنی. در این روایت، کیفیت انتقال بدن حضرت آدم(ع) از مسجدالحرام به نجف، اینگونه نقل شده است:
خداوند متعال به حضرت نوح(ع) درحالیکه در کشتی بود، وحی فرمود که هفت بار، طواف خانه کند. آن جناب طبق آنچه به وی وحی شده بود، طواف نمود. سپس از کشتی بیرون آمد و تا زانوهایش در آب، فرو رفت. تابوتی را که در آن، استخوانهای حضرت آدم بود، از آب بیرون آورد و آن را به داخل کشتی حمل کرد و سپس مطابق خواسته حق تعالی، دور خانه خدا طواف نمود و پس از آن، از درِ کوفه که وسط مسجد کوفه هست، وارد گردید. در این وقت بود که حق تعالی به زمین فرمود: ﴿ ابْلَعِی مٰاءَکِ ﴾؛ [۲۱]؛ «آبی که دربرداری، فرو ببر». پس زمین آبش را از مسجد کوفه فرو برد؛ همانطوری که پیشتر از همین مسجد، ظاهر ساخته بود. گروهی که با نوح، در کشتی بودند، متفرق گشتند. سپس نوح، تابوت را در غَری (نجف) دفن کرد. [۲۲]
همچنین در ضمن زیارتنامه امیرمؤمنان(ع)، بخش ویژهای نیز برای زیارت حضرت آدم(ع) و حضرت نوح(ع) اختصاص یافته است. در زیارتنامه دیگری نیز پس از زیارت امام علی(ع)، بر آدم و نوح، چنین سلام داده میشود:
«السلام علی ضَجیعَیکَ آدَمَ وَنوحٍ».
گفتنی است که ابنبطوطه در سفرنامه خود، اشاره کرده است که در زمان بازدید از بارگاه امام علی(ع) در نجف، افزون بر قبر شریف آن حضرت، دو قبر برجسته دیگر را که از حضرت آدم و حضرت نوح (علیهماالسّلام) بوده، دیده است. [۲۳]
تاریخچه آستان مقدس امیرمؤمنان
ضریح و بارگاه ملکوتی امیرمؤمنان(ع)، از دیرباز تاکنون مقصد دلهای عاشقان و دوستداران آن حضرت بوده است؛ شیعیانی که با زیارت این جایگاه معنوی، به آرامش درونی رسیدهاند و از شراب عشق مولای خود سیراب شدهاند.
تاریخ نویسان نقل کردهاند زمانی کهامام علی(ع) به شهادت رسیدند، امام حسن(ع)، وی را غسل دادند و بر جنازه ایشان نماز گزاردند؛ سپس وی را در مکانی که به آن غری گفته میشد، دفن نمودند.
به هرحال، مکان کنونی قبرامام علی(ع)، یعنی جایی که هماکنون بارگاه ایشان است و به نامهای گوناگونی در کتب تاریخی از آن یاد شده است، همان مکان واقعی دفنامام علی(ع) میباشد.
اولین بنا
تاریخ نخستین ساختمان بناشده بر قبرامام علی(ع)، به دوران خلافت هارون الرشید عباسی، در سال 165ه. ق برمیگردد.
به دستور هارون الرشید، برای امام علی(ع) قبر برجستهای از آجر سفید ساخته شد که طول هر ضلع آن، یک ذراع بود. همچنین به دستور وی، روی قبر، بنایی از گِل سرخ ساختند که در راس آن، گنبدی سبزرنگ وجود داشت. [۲۴] مورخان، این گنبد را نخستین گنبدی دانستهاند که در اسلام روی قبری ساخته شده است.
بنای دوم
پس از آنکـه متـوکل عباسـی مرقد مقدس امـام علـی(ع) را خـراب کـرد، «محمـد بـن زید» معـروف بـه «داعـی» از امیران زیدی مذهب طبرستان، در دوره خلافت معتضد عباسی (٢٧٩-٢٨٩ه.ق)، ساختمان جدیدی را روی قبر شریف بنا کرد. [۲۵]
در اواخر قرن سوم، ابوالهیجاء عبدالله بن حمدان، حاکم شیعه موصل، در سالهای ٢٩٣-٣٠١ه. ق، روی قبر، گنبد بزرگتری ساخت و اطراف آن، حصار محکمی بنا کرد. [۲۶]
بازسازی عضدالدوله دیلمی
بازسازی بعدی روضه مطهر امیرمؤمنان(ع)، در دوره عضدالدوله دیلمی صورت گرفت. به گفته دیلمی در ارشادالقلوب، عضدالدوله حدود یک سال در ناحیه نجف، اقامت نمود و به دستور وی، صنعتگران و معماران فراوانی را گرد آوردند و بنای قبلی را تخریب کردند و ساختمان بزرگ و باشکوهی بر قبر ساختند. [۲۷]
حمدالله مستوفی نیز گفته است که عضدالدوله دیلمی، بارگاه امام علی(ع) را در سال ٣66ه. ق بازسازی کرده است. [۲۸] به گفته ابن طحّال، تاریخ پایان ساختمان عضدالدوله، در کتیبهای بر دیوار گنبد ثبت شده بود. [۲۹]
در دو قرن ششم و هفتم هجری، تعدادی از خلفای عباسی نسبت به قبر امام علی(ع) توجه داشتند؛ بهطوریکه چند تن از آنان، از جمله الناصرلدین الله و المستنصر و المستعصم به زیارت قبر امام(ع) آمدند. همچنین نقل شده است که المستنصر نیز قبر شریف را بازسازی کرد. [۳۰]
حفر قنات و ساخت رباط
در دوره ایلخانان مغول، عطاملک جوینی در سال 66٢ه. ق، حفاری و کشیدن قنات آبی را برای نجف آغاز کرد که در سال 6٧6ه. ق، ساخت آن به پایان رسید و آب در آن جاری شد. او همچنین رباطی را در مجاورت حرم امام(ع) احداث کرد که کار ساخت آن در سال 6٧6ه. ق آغاز شد. [۳۱]
آتشسوزی در حرم
در نیمه سده هشتم هجری، قسمتی از آستانه علوی، دچار آتشسوزی شد و تزئینات دیوارها و پردهها و فرشهای آستانه، طعمه حریق گشت. در این آتشسوزی، خزانه (کتابخانه) آستان مقدس که پس از هجرت شیخ طوسی، مورد توجه علمای شیعه بود و بسیاری از آنها نسخه اصل و دستنویس خود را به آنجا هدیه کرده بودند، در آتش سوخت و بسیاری از نسخههای خطی نفیس و آثار علمای شیعه، از بین رفت.
«شیخ کمالالدین عبدالرحمان عتائقی حلّی نجفی»، در آخر کتاب «شرح الفصول الایلاقیة»، اشاره کرده است که سال آتشسوزی حرم مطهر، ٧55ه. ق بود که در سال ٧6٠ه. ق بازسازی شد. [۳۲]
ابنعنبه نیز اشاره کرده است که در آتشسوزی حرم امیرمؤمنان(ع) در سال ٧55ه. ق، قرآنی در سه جلد بزرگ که گفته میشود به خط امیرمؤمنان(ع) بود، در آتش سوخت. [۳۳]
توسعه حرم و صحن آن
پس از به قدرت رسیدن سلسله صفویه در ایران، شاه اسماعیل صفوی در سال ٩١4ه. ق، وارد بغداد شد و پس از آن، به زیارت امام حسین(ع) در کربلا و امیرمؤمنان(ع) در نجف، مشرف شد. او هدایای نفیسی را به خزانه آستان علوی داد و حرم و رواقهای آن را پر از فرشهای ابریشمی کرد. [۳۴]
در سال ١٠4٧ه. ق، به دستور شاه صفی (1038-1052ه.ق)، نوه شاه عباس اول صفوی، حرم مطهر و صحن آن توسعه داده شد. برای این منظور، به دستور شاه صفی، خانههای مجاور حرم مطهر، از دو سمت شرقی و جنوبی، خریداری گردید و به صحن ملحق شد و بدین ترتیب صحن آستان از سه سمت توسعه یافت. بنای فعلی آستان مقدس علوی با برخی تغییراتی که در دورههای بعد ایجاد شد، مربوط به همین توسعه است. [۳۵]
طلاکاری گنبد و گلدسته
در سال 1156ه. ق، هنگامی که نادرشاه به زیارت آستان علوی مشرف شد، دستور داد کاشیهای سبزرنگی را که از دوره صفویه زینتبخش گنبد و گلدسته آستان بود، بردارند و بهجای آنها، از خشتهای طلا، استفاده کنند. بدین ترتیب، گنبد حرم علوی که تا پیش از این، دارای پوشش کاشیکاری بود، طلاکاری گردید.
این کار با استقبال شیعیان مواجه گشت. تعدادی از شاعران شیعه به فارسی و عربی و حتی ترکی و هندی، اشعاری را به این مناسبت سرودند. نادر شاه اموال بسیاری را صرف تعمیرات آستانه کرد و هدایای فراوانی را به حرم امیرمؤمنان(ع) بخشید که بیشتر آنها تا به امروز، در خزانه آستان علوی باقی است. همسر نادرشاه، رضیه بیگم دختر شاه سلطان حسین صفوی نیز مبلغ بسیاری برای تعمیرات و بازسازی اماکن متبرک وقف کرد؛ بهطوری که بیشتر کاشیکاری آستان علوی، از آن محل انجام گرفت. [۳۶]
اولین ضریح مشبک
در دوره قاجار نیز اقدامات دیگری برای بازسازی آستان مقدس، صورت گرفت و بیشتر شاهان قاجار، آثاری از خود در حرم علوی به یادگار گذاشتند.
در عصر قاجاریه نیز تلاشهای فراوانی برای توسعه و بازسازی حرم مطهر صـورت گرفـت؛ چنانکـه آقـا محمدخـان قاجـار در سـال 1211ه. ق، ضریحـی از نقـره را بـه آسـتان تقدیـم کـرد. فتحعلیشـاه نیـز در سـال 1236ه. ق تعمیراتـی انجـام داد و در سـال 1262هـ. ق وزیـر محمدشـاه، ضریحـی دیگـر از نقـره روی قبـر مطهـر نصـب کـرد.
در این دوره، ضریح مشبک موجود در قبر، چندین بار بازسازی و تعویض شد که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
تعویض سنگها و آینهکاری
در سال 1359ه. ق، «طاهر سیفالدین»، داعی فرقه اسماعیلیان، سنگهای کف حرم مطهر را با سنگهای نفیس ایتالیایی عوض کرد. در سال 1369ه. ق، به دستور محمدرضا شاه پهلوی، کار بازسازی و تعویض آینهکاری حرم مطهر که گویا از دوره نادرشاه باقی مانده بود، با آینهکاری جدید و زیبایی آغاز شد و تا سال ١٣٧٠ه. ق، به طول انجامید و بسیاری از شاعران شیعه به این مناسبت، اشعاری به فارسی و عربی سرودند. همچنین در سال ١٣٧٠ه. ق، به اهتمام یکی از اهالی خراسان به نام سید احمد مصطفوی، کتیبههای کاشی حرم، بازسازی و تعویض گردید. [۳۷]
تاریخچه صندوقچه و ضریح مطهر
همانگونه که پیشتر اشاره شد، خلیفه عباسیهارون الرشید، نخستین کسی بود که برای امام علی(ع) قبر برجستهای ساخت. جنس این قبر، از آجر سفید و طول هر ضلع آن، یک ذراع بود. [۳۸]
در نیمه اول قرن هفتم، المستنصربالله خلیفه عباسی، صندوقچه سنگی قبر شریف امیرمؤمنان(ع) را بازسازی کرد. [۳۹] درباره جزئیات این صندوقچه، اطلاع دقیقی در دست نیست.
اما با توجه به اینکه از آثار نامبرده، صندوقچه چوبی قبر [امام موسی کاظم(ع)] از آسیبهای روزگار در امان مانده است، میتوان نتیجه گرفت که به احتمال زیاد، صندوقچه قبر امیرمؤمنان(ع) نیز همانند این صندوقچه، با کتیبههایی به خط کوفی آراسته شده بود.
درباره تاریخ نصب نخستین ضریح مشبک بر قبر شریف، اطلاع دقیقی در دست نیست. در سال ١١56ه.ق، به دستور نادرشاه افشار، ضریحی از فولاد بر قبر شریف نصب گردید[۴۰] که احتمالاً نخستین ضریح نصب شده بر قبر است.
در دوره زندیه، صندوقچه چوبی خاتم و منبتکاری نفیسی به حرم مطهر هدیه گردید که تا به امروز روی قبر شریف، داخل ضریح امروزی، باقی مانده است. در بدنه صندوقچه، نقوش و تزئینات زیبایی از طلا و عاج سفید به کار رفته است و کتیبههایی حاوی سورههایی از قرآن و نیز خطبه پیامبر(ص) در غدیر خم، به چشم میخورد. همچنین براساس کتیبههای موجود بر آن، این صندوقچه در سال ١٢٠٢ه. ق، به دستور «محمد جعفر بن محمد صادق زند» ساخته شده و نام خطاط کتیبهها، «محمد بن علاءالدین محمدحسینی» و تاریخ نوشتن آن سال ١١٩٨ه. ق و نام نجار و سازنده آن، «محمدحسین نجار شیرازی» ثبت شده است. [۴۱] صندوقچه چوبی خاتم پس از آماده شدن، درون ضریح فولادی نادرشاهی قرار گرفت.
در سال ١٢١١ه. ق، به دستور آقا محمد خان قاجار، ضریح جدیدی از نقره ساخته شد و آقا محمدعلی هزارجریبی، از علمای شیعه، آن را به نجف آورد و روی قبر شریف نصب کرد. این ضریح، بار دیگر در سال ١٢6٢ه. ق به دستور عباس قلیخان، وزیر محمد شاه قاجار، تعویض گردید. [۴۲]
در سال ١٢٩٨ه. ق، ضریح نقرهای جدیدی با هزینه سیدمحمد شیرازی، معروف به مشیر، ساخته شد که بالای آن، دو قصیده عربی در مدح امیرمؤمنان(ع)، یکی از ابن ابیالحدید و دیگری از شیخ ابراهیم بن صادق عاملی (متوفای ١٢٧٨ه. ق) نگاشته شده و بر گرداگرد بدنه آن نیز آیات قرآن و اسامی خداوند و اشعاری فارسی، ثبت شده بود و نام خطاط کتیبههای آن، محمدعلی اصفهانی بود. [۴۳] این ضریح در حال حاضر، در موزه حرم امام علی(ع) نگهداری میشود.
ضریح نقرهای قاجاری، در سال ١٣6١ه. ق، با ضریح نقره و طلاکوب جدید و زیبایی، تعویض گردید. این ضریح در شهر بمبئی هند و با هزینه طاهر سیفالدین، ساخته شد و ساخت آن دستکم پنج سال به طول انجامید. در روز نصب آن روی قبر شریف، به تاریخ ١٣ رجب سال ١٣6١ه. ق (سالروز میلاد باسعادت امیرمؤمنان(ع))، جشن بزرگی در شهر نجف با حضور علمای شیعه و شخصیتها و بزرگان عراق برپا شد و نوری السعید، نخستوزیر وقت عراق، از این ضریح رونمایی کرد. عالمان و شاعران شیعه نیز در این باره اشعاری سرودند و ماده تاریخ آن را به نظم درآوردند. برای ساخت این ضریح، مبلغ هشتاد هزار دینار عراق صرف شد و در بدنه آن، 10،500 مثقال طلای خالص و دو میلیون مثقال نقره به کار رفت. [۴۴]
موضع الاصبعین
موضع الاِصبَعَین یا جایگاه دو انگشت؛ داخل ضریح مطهر امام(ع)، روی ضلع جنوبی صندوقچه چوبی روی قبر و روبهروی صورت حضرت، نشانهای به صورت یک دریچه کوچک، میان یک صفحه فلزی به شکل محراب وجود دارد که به نام موضع الاصبعین (جایگاه دو انگشت) شناخته میشود. در ارتباط با این جایگاه، داستان عجیبی مبنی بر وقوع کرامتی از امیرمؤمنان علی(ع) نقل شده است.
«شیخ جعفر نقدی» و دیگران، این داستان را به تفصیل از کتاب «تذکرة المؤمنین» چنین نقل کردهاند:
«مرّة بن قیس»، مرد فاجر و فاسقی بود که اموال فراوانی داشت. روزی نزد قوم خود، سخن از پدران و اجداد و بزرگان خویش به میان آورد. به او گفتند که بسیاری از آنان به دست علی بن ابیطالب(ع) کشته شدند. او از مدفن علی(ع) پرسید و پاسخ دادند که در نجف است. او با لشکری دو هزار نفره، به نجف حمله کرد و اهالی آنجا، از شهر دفاع کردند و میانشان جنگ درگرفت. پس از شش روز، بخشی از حصار نجف، تخریب شد و متجاوزان، وارد شهر شدند. «مرّه»، وارد حرم مطهر شد و خطاب به امام(ع) گفت: «تو پدران و اجداد من را به قتل رساندی!». خواست نبش قبر کند که از ضریح مطهر، دو انگشت شبیه شمشیر ذوالفقار، خارج شد و او را به دو نیم کرد و دو نیمه بدن او، به دو سنگ سیاهرنگ تبدیل شد. این سنگها را بیرون دروازه نجفانداختند و هرکس که به زیارت بارگاه امیرمؤمنان(ع) میآمد، با پایش به این سنگها لگد میزد و چهارپایان روی آن بول میکردند. تا اینکه روزی انسان جاهلی، آنها را به مسجد کوفه برد تا از طریق آن، کسب روزی کند و هرکس بخواهد آن را ببیند، از او مبلغی بگیرد و به مرور زمان، سنگ از بین رفت. همچنین از شیخ قاسم کاظمی، صاحب کتاب «شرح الاستبصار» نقل شده است که کسی را که این دو سنگ را از نجف بیرون برد، نفرین میکرد و میگفت: «خدا نیامرزد کسی را که این دو سنگ را از این بارگاه مقدس بیرون برد و این معجزه آشکار را مخفی کرد». [۴۵]
مرحوم صاحب جواهر در مبحث «لَعان»، اشاره کرده است که لعان کنار اماکن مشرفه، از جمله بین رکن و مقام در مسجدالحرام، نزد قبر پیامبر(ص) در مدینه منوره و صخره بیتالمقدس و موضع الاصبعین، بالای سر مقدس امیرمؤمنان(ع) شدیدتر میشود. [۴۶]
توصیف معماری آستان مقدس
این بارگاه ملکوتی و ضریح مقدس در حقیقت نمایشگاهی تاریخی از هنر اصیلِ هنرمندان مسلمانی است که به لحاظ زیبایی یکی از شاهکارهای بیبدیل را در حوزههای مختلف از جمله معماری رقم زدهاند.
صحن و حجرهها
صحن آستان از سه جهت شمالی، شرقی و جنوبی، حرم مطهر امام علی(ع) را احاطه کرده و مساحت آن، نزدیک هشت هزار مترمربع است. گرداگرد صحن، حجرهها و ایوانها و پشت آن، حصار بیرونی آستان مقدس قرار دارد. ارتفاع حصار ١٧ متر، طول دو ضلع غربی و شرقی آن 84 متر، طول ضلع شمالی آن 84 متر و ضلع جنوبی آن 75 متر است.
طول دو ضلع غربی و شرقی صحن ٧٧ متر و طول دو ضلع شمالی و جنوبی آن، ٧٢ متر است. حجرهها و ایوانچههای اطراف صحن، در دو طبقه ساخته شده است. تعداد ایوانهای طبقه اول در هریک از دو ضلع شرقی و غربی، چهارده ایوانچه و در هریک از دو ضلع شمالی و جنوبی، سیزده ایوانچه است که بدین ترتیب، مجموع ایوانچههای طبقه اول، 54 ایوانچه است. در طبقه اول به علت اینکه بعضی از حجرهها به یکدیگر متصل است، تعداد حجرهها از تعداد ایوانچهها، کمتر است. تعداد حجرههای طبقه دوم در هریک از دو ضلع شرقی و غربی، بیست حجره و در هریک از دو ضلع شمالی و جنوبی، نوزده حجره است که بدین ترتیب، تعداد حجرهها در طبقه دوم، به ٧٨ حجره میرسد.
در گذشته از حجرههای اطراف صحن، برای سکونت و اقامت طلاب حوزه علمیه نجف یا درس و بحث آنها استفاده میشد. اما پس از انتفاضه مردم عراق، رژیم بعثی عراق، طلاب را از این حجرهها بیرون کرد و از آن تاریخ تاکنون، بیشتر این حجرهها، خالی و بدون استفاده است.
دروازههای صحن
صحن آستان مقدس علوی، در زمان شاه عباس صفوی، چهار دروازه داشت و در دوره عثمانی نیز، یک دروازه دیگر افزوده شد. [۴۷] بدین ترتیب، امروزه تعداد آنها، پنج دروازه است که عبارتاند از:
باب السوق الکبیر
باب السوق الکبیر؛ که به دروازه امام رضا(ع) نیز شناخته میشود و ورودی اصلی آستان به شمار میآید. مناره بزرگ ساعت، بالای این دروازه نصب شده [۴۸] و در ضلع شرقی آستان و روبهروی ایوان اصلی حرم مطهر واقع است.
باب الطوسی
باب الطوسی؛ در سمت شمالی آستان واقع است و روبهروی آن، خیابان شیخ طوسی و مسجد و مرقد وی واقع است.
باب القبلة
باب القبلة؛ در سمت جنوبی آستان واقع است و بیرون آن، خیابان الرسول(ص) و بازار حویش قرار دارد.
باب الفرج
باب الفرج یا باب سلطانی؛ در سمت غربی آستان واقع است و به علت اینکه در ایام سلطان عبدالعزیز عثمانی در سال ١٢٧٩ه. ق باز شد، به دروازه سلطانی شناخته میشود. به علت اینکه مسیر بیرون آن، به مقام حضرت مهدی(عج) منتهی میشود، به باب الفرج نیز شناخته میشود. [۴۹]
باب مسلم بن عقیل
باب مسلم بن عقیل؛ این ورودی، در سمت راست دروازه بزرگ و اصلی آستان قرار دارد.
حرم مطهر و رواقها
حرم مطهر، میان صحن واقع شده و نمای آن، به شکل مربعی است که طول هر ضلع آن سیزده متر و مساحت آن، 169 مترمربع است. گرداگرد حرم، رواقهای مستطیل شکلی وجود دارد که طول هر ضلع آن، سی متر است. در این رواقها، چهار ورودی به صحن باز میشود که عبارتاند از:
١. الباب الکبیر یا ورودی بزرگ که وسط ایوان طلا قرار دارد. دری که پیشتر در اینجا وجود داشت، «حاج محمدحسین خان اصفهانی»، صدراعظم قاجار، در سال ١٢١٩ه. ق نصب کرده بود. سپس در سال ١٣٧٣ه. ق، این در با درِ طلاکوب جدیدی تعویض گردید که «حاج میرزا مهدی مقدم» و برادرزادههای وی، با هزینه نیم میلیون تومان، ساخته و به آستان مقدس هدیه کرده بودند. [۵۰]
٢. ورودی مجاور مناره شمالی که به مقبره علامه حلی متصل است و در سال ١٣٧٣ه. ق، ایجاد شده است.
٣. ورودی شمالی رواق که روبهروی باب طوسی صحن مطهر، قرار دارد.
4. ورودی جنوبی رواق که به باب المراد شناخته میشود و روبهروی باب القبله صحن مطهر قرار دارد و دارای درِ نقرهای طلاکوبی است که در سال ١٣4١ه. ق، نصب شده است. [۵۱]
ایوانها
حرم مطهر دارای سه ایوان اصلی است که عبارتاند از:
ایوان طلا
زیباترین و باشکوهترین ایوان حرم است که پایین پای مبارک و در سمت مشرق حرم، واقع شده و روبهروی آن، باب السوق الکبیر قرار دارد. ارتفاع این ایوان، چهل متر و طول آن، 45 متر است. تمام نمای بیرونی ایوان، کنارهها و دیوارهها تا سقف و طاق آن، با طلای ناب پوشش داده شده است. طلاکاری ایوان، همزمان با طلاکاری گنبد و گلدستههای حرم، به دستور نادرشاه افشار صورت گرفته است. [۵۲] در جبهه ایوان نیز کتیبهای وجود دارد که بیانگر طلاکاری ایوان و گنبد، به دستور این پادشاه، در سال 1156ه. ق است. [۵۳]
ایوان علما
این ایوان در ضلع شمالی رواق حرم مطهر قرار دارد و به علت اینکه عالمان زیادی در این ایوان دفن شدهاند، به «ایوان العلما» شهرت یافته است. کاشیکاری این ایوان که قدیمیترین کاشیکاری باقیمانده در صحن مطهر امیرمؤمنان(ع) به شمار میآید، از دوره نادرشاه افشار است. در این ایوان، کتیبهای وجود دارد که قصیدهای از «قوامالدین»، در شانزده بیت، در مدح دوازده امام بر آن نوشته شده است. در پایان کتیبه، نام خطاط آن، کمالالدین حسین گلستانه اصفهانی و تاریخ آن 1160ه.ق، ثبت گشته است.[۵۴]
ایوان سوم
ایوان سوم قرینه ایوان علما است که در ضلع جنوبی آن قرار دارد و بر روی آن ناودان طلا نصب است.
گنبد و گلدستهها
گنبد کنونی حرم، از نوع دوپوش است. ارتفاع پوسته بیرونی گنبد 42 متر، قطر آن 16 متر و محیط آن، 50 متر است. ارتفاع پوسته داخلی گنبد 35 متر و قطر آن 12 متر است. گنبد بنا، دارای گردن عریض به ارتفاع دوازده متر است که میان آن، دوازده پنجره وجود دارد. در طرفین (شمالی و جنوبی) ایوان طلا نیز دو گلدسته وجود دارد که ارتفاع هریک 35 و قطر آن 1/5 متر است.
گنبد و گلدستههای آستان تا پیش از دوره نادرشاه دارای پوشش کاشی بود. اما در سال ١١56ه. ق، به دستور نادرشاه، طلاکاری گردید و بر جبهه ایوان طلا نیز کتیبهای بیانگر این اقدام نادرشاه وجود دارد. شعرای شیعه، اشعاری در مدح این اقدام نادرشاه سرودند و تاریخ آن را به نظم درآوردند. برخی از این ابیات، روی دو گلدسته حرم، ثبت شده است. [۵۵]
گنبد حرم پس از طلاکاری آن، چندین مرتبه بازسازی و اصلاح شده است؛ از جمله در سال ١٣٠4ه. ق، شکافی در گنبد پدید آمد. ازاینرو با نظارت دو تن از معماران برجسته، به نامهای حاج محسن و حسین شمس، پوشش الواح طلا را از گنبد برداشتند و برای گنبد، پوششی از آهن ایجاد کردند و سپس الواح طلا را دوباره روی گنبد قرار دادند. همچنین در سال ١٣4٧ه. ق بعضی از الواح طلا سست گردید؛ بهگونهای که آب باران، به داخل سطح گنبد راه پیدا میکرد. ازاینرو الواح سستشده، برداشته شد و محل آن در گنبد، بازسازی گردید. آنگاه الواح طلا دوباره بهجای خود بازگردانده شد. [۵۶]
گلدستههای حرم نیز پس از طلاکاری، چند بار بازسازی شده است؛ از جمله در سال ١٢٣6ه. ق الواح طلا سست شد و از بدنه گلدستهها فرو ریخت که به دستور محمدحسین خان اصفهانی، صدر اعظم فتحعلیشاه قاجار، بازسازی گردید.
در سال ١٢٨١ه. ق، به دستور سلطان عبدالعزیز خان عثمانی، همه الواح طلای گلدسته جنوبی برچیده شد و مناره بهطور کامل تخریب گردید و از نو ساخته شد و پوشش طلای آن را نیز بهجای خود بازگرداندند. سیدمحمدعلی بن ابوالحسن عاملی نجفی، شاعر شیعه، در یکی از قصاید خود، این اقدام سلطان عثمانی را ستایش کرده و تاریخ آن را به نظم درآورده است. [۵۷]
در سال ١٣١5ه. ق نیز نیمه بالایی گلدسته شمالی، به دستور سلطان عبدالحمید خان عثمانی، تخریب و بازسازی گردید و الواح طلا که پیش از تخریب گلدسته از بدنه آن برچیده شده بود، دوباره نصب گردید. این بازسازی در ماه جمادیالثانی سال ١٣١6ه. ق، صورت گرفت. مشابه همین بازسازی نیز، در سال ١٣6٧ه. ق تکرار شد. [۵۸]
ناودان طلا
وسط بالاترین نقطه ایوانهای ضلع جنوبی، رو به قبله (دقیقاً روبهروی صورت مبارک)، ناودان طلا قرار دارد که تنها راه خروجی آب باران، از بالای گنبد و سقف ایوان و حرم مطهر میباشد. میگویند برخی از مردم، این ناودان را همانند ناودان طلای کعبه میدانند؛ بهطوری که هنگام بارش باران، آب آن را به نیت شفا جمع میکنند. برخی از زائران نیز زیر ناودان، دو رکعت نماز بجا میآورند و با توسل به امام علی(ع)، حاجت خود را از خدا طلب میکنند. البته بدون شک و براساس روایات موجود، نماز به قصد قربت در حرم هریک از امامان (علیهمالسّلام)، فضیلت دارد. [۵۹] اما درباره ویژگی ناودان طلای حرم امام علی(ع) و نماز زیر آن، هیچ روایت یا قولی از علما، وارد نشده است.
بناهای وابسته به حرم مطهر
مجـاور دیـوار صحـن مطهـر، مجموعـهای از بناهـا وجـود دارد کـه برخـی از آنهـا طـی قـرن بیسـتم، بـه علـت توسـعه خیابـان مشـرف بـر صحـن مطهـر، از بیـن رفتند. در برخـی از بناهـا نیـز، قسمتی از آنهـا از بیـن رفتـه اسـت و بعضـی دیگـر از آن بناهـا، بــر اثــر اصلاحــات مســتمری کــه هنــوز در ضریــح مقــدس در حــال انجــام اســت، دســتخوش تغییراتــی شــدهاند. این بناهــا عبارتنــد از:
مسجد الخضراء
این مسجد در ضلع شرقی صحن مطهر واقع شده و از ساختههای قرن هفتم هجری است دو دارای در است که یکی داخل صحن (سومین ایوان سمت راست باب مسلم ابن عقیل) و دیگری بیرون صحن قرار دارد. این مسجد در سال ١٣٧5ه. ق توسط شهید آیتالله انصاری بازسازی کامل شد و محل تدریس «آیتاللهالعظمی سیدابوالقاسم خوئی» بوده است و هماکنون، دیوار حائل میان مقبره ایشان (حجره ٣١) و مسجد را برداشته و آن را با پنجرهای مشبک، پوشش دادهاند. [۶۰]
المدرسة الغروِیه
در قسمت شمال صحن مطهر، حسینیهای واقع شده که در گذشته آن را المدرسة الغرویه میخواندند[۶۱] و درِ آن، از ایوان سوم، از زاویه شمال شرقی باز میشود. بنای آن را «سید محسن زینی» از نیکوکاران نجف ساخته است و برای نماز، مراسم و استراحت زائران بهکار میرفته است. این بنا، سالها بهصورت خرابهای رها شده مانده بود که پس از سقوط رژیم صدام، تولیت آستان مقدس علوی زیر نظر «آیتاللهالعظمی سیستانی» به تکمیل و بازسازی آن اقدام نمود و هماکنون آماده بهرهبرداری است. [۶۲]
تکیه بکتاشیه
این تکیه در شمال مسجد الراس و ضلع غربی حرم مطهر واقع است. دارای سه درِ ورودی است که یک درِ آن، به ضلع غربی بیرون حرم و دو درِ دیگر، به ایوانهای داخل صحن باز میشود. [۶۳] تکیه بکتاشیه در دوره عثمانی ساخته شده و از آن برای اقامت درویشان، استفاده میشده است. این مکان در گذشته، دارای اوقاف فراوانی بوده است. ساختمان آن تا حدودی شبیه صحن آستان علوی است و در ساخت آن از قالبهای سنگی بزرگ استفاده شده است. [۶۴]
صحن حضرت فاطمه
قسمت غربی حرم امیرمؤمنان(ع) در طرح توسعه، به نام حضرت فاطمه زهرا(س) نامیده شده است. این صحن، از ضلع غربی حرم تا مقام امام زینالعابدین(ع) در غرب نجف، امتداد مییابد و مساحت بسیار وسیعی را دربر میگیرد. با اجرای این طرح، فضای کلی حرم امام علی(ع) تا 140 هزار مترمربع، گسترش مییابد و مساحت صحن حضرت فاطمه(س)، نیز ده برابر مساحت فعلی حرم خواهد بود. این طرح از سال ١٣٨٧ ه. ش، با همکاری دانشگاه شهید بهشتی و برخی از دانشگاههای دیگر ایران، با هزینهای معادل هشتصد میلیارد تومان، آغاز شده است. [۶۵]
مسجد الراس
در ضلع غربی حرم مطهر امام علی(ع)، مسجدی وجود داشت که به «مسجد الراس» شناخته میشود. درباره علت نامگذاری این مسجد، دو قول وجود دارد: یکی به سبب قرار گرفتن مسجد در بالای سر مدفن شریف امیرمؤمنان(ع) میباشد و دیگری، به علت این است که بنابر قولی، سر بریده حضرت امام حسین(ع)، در این محل دفن شده است.
گفتنی است که براساس برخی اقوال، سر شریف امام حسین(ع) در مجاورت یا نزدیک مدفن امیرمؤمنان(ع) در نجف، به خاک سپرده شده است.
مدفن راس الحسین
درباره محل دفن سر شریف امام حسین(ع)، اقوال متعددی ذکر شده است که مهمترین آنها، به شرح زیر است:
- کربلا:
مشهور میان علمای شیعه، آن است که سر شریف امام حسین(ع) به کربلا بازگردانده شده و نزد بدن مطهر آن حضرت دفن شده است.
- بقیع مدینه:
بر اساس برخی اقوال، یزید، سر امام حسین(ع) را برای عامل خود در مدینه، عمرو بن سعید بن عاص، فرستاد و او سر شریف را کنار قبر حضرت فاطمه زهرا(س) به خاک سپرد. [۶۶]
- دمشق:
برخی مورخان نیز اشاره کردهاند که پس از آوردن سر امام(ع) به دمشق، سر شریف در خزانه امویان باقی ماند تا اینکه پس از مدتی، آن را از آنجا خارج نموده و دفن کردند. [۶۷] برخی نوشتهاند کسی که سر را از خزانه، خارج و دفن کرد «سلیمان بن عبدالملک اموی» بود. [۶۸]
خوارزمی افزوده است زمانی که «عمر بن عبدالعزیز» به خلافت رسید، سر را از آنجا خارج کرد. اما مشخص نشد با آن، چه کرد؛ برخی احتمال دادهاند که او، سر را به کربلا بازگرداند. [۶۹] براساس قول دیگری، عمر بن عبدالعزیز سر را از جای خود خارج نکرد. بلکه عباسیان پس از ورود به دمشق، سر را از محل دفن آن خارج کردند و با خود به محل نامعلومی بردند. [۷۰]
- قاهره:
در زمان خلافت فاطمیان مصر، در شهر عسقلان فلسطین، زیارتگاهی وجود داشته که محل دفن سر امام حسین(ع) به شمار میآمده است. «طلائع بن رُزَیک»، وزیر الفائز، خلیفه فاطمی، از ترس آنکه صلیبیان، عسقلان را اشغال کنند، تصمیم گرفت سر امام حسین(ع) را از آنجا به قاهره منتقل کند و بدین منظور در «باب زُوَیله» قاهره، مسجدی برای دفن کردن سر بنا کرد. اما پس از رسیدن سر به قاهره، به دستور الفائز، آن را به کاخهای خلفای فاطمی منتقل کردند و پس از ساختن زیارتگاه مخصوصی در سال 54٩ه. ق، سر را در آنجا دفن کردند. [۷۱]
مورخ دیگری گفته است که سر را در سال 548ه. ق، به قاهره منتقل کردند و در سرداب قصر زمرّد قرار دادند و سپس نزدیک «قبة الدیلم» دفن کردند. [۷۲] امروزه زیارتگاه راس الحسین(ع) قاهره، از زیارتگاههای مهم و مشهور قاهره به شمار میآید و نزد مردم مصر، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
- نجف اشرف:
قول دیگر درباره محل دفن سر امام حسین(ع)، شهر نجف است. مبنای این قول، روایاتی است که در برخی منابع حدیثی مهم شیعه نقل شده است؛ از جمله شیخ کلینی و ابنقولویه روایت کردهاند که حضرت امام صادق(ع) به همراه فرزندشان اسماعیل و راوی (یزید بن عمر بن طلحه)، از حیره به قصد زیارت امیرمؤمنان(ع) به نجف رفتند و هر سه در آنجا نماز خواندند. سپس امام(ع) به فرزندش اسماعیل گفت: بایست و بر جدت حسین بن علی(ع) سلام بده. راوی از امام پرسید: «آیا امام حسین(ع) در کربلا نیست؟» حضرت فرمود: «بلی. اما هنگامی که سر مطهر آن حضرت را به شام آوردند، یکی از دوستان ما آن را ربود و کنار امیرمؤمنان(ع) دفن کرد». [۷۳]
کلینی و ابن قولویه، روایت دیگری نیز نقل کردهاند که «ابان بن تغلب» میگوید:
همراه امام جعفر صادق(ع) بودم. ایشان از پشت کوفه عبور کرد و در جایی، از مرکب پیاده شد و دو رکعت نماز خواند. بعداندکی جلو رفت و دو رکعت دیگر نماز خواند. سپس کمی حرکت کرد و باز پیاده شد و دو رکعت نماز خواند.
سپس فرمود: «اینجا قبر امیرمؤمنان(ع) است». عرض کردم: «فدایت شوم! پس آن دو مکان که در آن نماز خواندید، چه بود؟» حضرت فرمود: «یکی مکان سر امام حسین(ع) بود و دیگری، جای منبر قائم(عج)». [۷۴]
در روایت سومی نیز از حضرت امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود:
«وقتی به غَری (نجف) وارد شدی، دو قبر میبینی: قبر بزرگ و قبر کوچک. قبر بزرگ، قبر امیرمؤمنان(ع) است و قبر کوچک، محل دفن سر حسین بن علی(ع) است». [۷۵]
همچنین در روایت دیگری از «یونس بن ظبیان» نقل شده است که به همراه امام صادق(ع) از حیره خارج شد و امام(ع) در دو نقطه نزدیک به یکدیگر، نماز خواند و بعد به راوی گفت که یکی از این دو جا، قبر امیرمؤمنان(ع) و دیگری، مدفن راس الحسین(ع) است که آن را پس از فرستادن به شام، به کوفه بازگرداندند و خداوند آن را به نزد امیرمؤمنان(ع) فرستاد. پس سر با جسد و جسد با سر است. [۷۶]
با استناد به این روایات، برخی معتقدند که مدفن شریف سر امام حسین(ع)، کنار قبر مطهر امیرمؤمنان(ع) و در محلی که امروزه به مسجد الراس شهرت یافته است، قرار دارد. اما براساس دیدگاه دیگری، محل دفن سر بریده امام(ع) که در روایات فوق نیز به آن اشاره شده منطبق بر مسجد حنانه، در شرق نجف، دانسته شده است که امروزه در آنجا، ضریحی منسوب به سر امام حسین(ع) وجود دارد که در ادامه بحث به آن، اشاره خواهیم کرد.
همچنین گفتنی است، در کتب ادعیه، زیارتنامهای برای امام حسین(ع) وارد شده است که خواندن آن، بهویژه در حرم امیرمؤمنان(ع) مستحب است. برخی علما افزونبر روایات بیان شده، این زیارتنامه را نیز قرینهای بر وجود سر امام حسین(ع) در روضه مطهر امام علی(ع) در نجف دانستهاند.
به هر حال، همانگونه که اشاره شد، بیشتر علما و مشاهیر شیعه، از دیرباز تاکنون معتقدند سر مبارک امام(ع) به بدن آن حضرت در کربلا ملحق گردیده و در آنجا به خاک سپرده شده است.
مقامهای ائمه در محدوده حرم
در محدوده حرم امیرمؤمنان(ع) مقامهایی منسوب به چند تن از ائمه (علیهمالسّلام) وجود داشته است که متاسفانه در جریان توسعه حرم مطهر، از بین رفته است. این مقامها عبارتاند از:
- مقام امام زینالعابدین(ع):
این مقام، متصل به صحن حرم امیرمؤمنان(ع) از سمت غربی آن قرار داشته است. اما در نتیجه احداث ورودی غربی صحن شریف، از بین رفته است. [۷۷]
- مقام امام جعفر صادق(ع):
این مقام، نزدیک مسجد الراس و سمت چپ کسی که از باب الفرج (درِ جنوب غربی حرم) وارد میشود، قرار داشته است. این مقام که مساحتی حدود صد مترمربع و گنبدی سفیدرنگ داشت، تا حدود پنجاه سال گذشته، پابرجا بود. اما اکنون اثری از آن، باقی نمانده است. [۷۸]
- ساباط (گذر) امام زمان(عج):
«سیدبهاءالدین حسینی نیلی»، از علمای قرن هشتم هجری، نقل کرده است که در سال ٧٢٠ه. ق، حضرت مهدی(عج) شبی به خانه یکی از شیعیان که فلج بود، آمد و او را شفا داد و سپس او را به یک ساباط (گذر) برد که متصل به دیوار حرم امام علی(ع) بود
و به او گفت: «این ساباط، محل رفتوآمد من برای زیارت جدم امیرمؤمنان(ع) است. پس هر شب آن را ببند». از آن زمان، این ساباط به زیارتگاه مردم نجف تبدیل شد و هرکس برای آنجا نذری میکرد، حاجتش برآورده میشد. [۷۹] با توجه به توسعههای مکرر آستان مقدس پس از تاریخ گفته شده، این ساباط به احتمال زیاد در محدوده صحن شریف قرار گرفته و امروزه نشانی از آن باقی نمانده است.
پانویس
- ↑ فرحة الغَری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٩٣-٩4.
- ↑ کامل الزیارات، ابن قولویه، ص٢5؛ ترجمه کامل الزیارات، محمدجواد ذهنی تهرانی، ص٧٧.
- ↑ ترجمه امالی شیخ طوسی، صادق حسنزاده، ص64٨-64٩.
- ↑ کامل الزیارات، ص٢6-٢٧؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٨٢.
- ↑ کامل الزیارات، ص٣5-٣6؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١١٣.
- ↑ هود/سوره11، آیه43.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج٢، ص٣5١-٣5٢؛ کامل الزیارات، ص٣٢؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩٩-١٠٠.
- ↑ مؤمنون/سوره23، آیه50.
- ↑ کامل الزیارات، ص45؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١٣٨.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ابنعساکر، ج١، ص٢١٣.
- ↑ فرحة الغَری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٩٣-٩4.
- ↑ کامل الزیارات، ص٣٠؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩4-٩5.
- ↑ کامل الزیارات، ص٣٠؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩٣-٩4.
- ↑ مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الاصفهانی، ص54.
- ↑ کامل الزیارات، ص٣4؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١٠6-١٠٧.
- ↑ کامل الزیارات، ص٣4؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١٠٨-١٠٩.
- ↑ کامل الزیارات، ص٣١؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩5-٩6.
- ↑ فرحة الغَری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٢66-٢6٧.
- ↑ الارشاد، الشیخ المفید، ج١، ص٢6-٢٧؛ ارشاد القلوب، دیلمی، ج٢، ص٣٨6؛ حیاة الحیوان الکبری، محمد بن موسی الدمیری، ج4، ص54، ذیل ماده «فهد» به نقل از ابن خَلَّکان.
- ↑ فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص144-148؛ فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ١٧٨-١٧٩.
- ↑ هود/سوره11، آیه44.
- ↑ کامل الزیارات، ص٣5-٣6؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١١٢-١١٣.
- ↑ رحلة ابن بطوطه، ص١٧٧.
- ↑ فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٢٧٣-٢٧4.
- ↑ فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٢٨6.
- ↑ صورة الارض، ابن حوقل، ص٢١5.
- ↑ ارشاد القلوب، دیلمی، ص٣٨٧.
- ↑ نزهة القلوب، مستوفی، ص٣٢.
- ↑ فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٢٨٧.
- ↑ فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٢٧٣.
- ↑ فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص297-298.
- ↑ دائرةالمعارف تشیع، ج١، ص6٩.
- ↑ عمدة الطالب، ابنعنبة، ص١٩.
- ↑ دائرةالمعارف تشیع، ج١، ص٧٠.
- ↑ موسوعة النجف الاشرف، جعفر الدجیلی، ج٣، ص٢٠.
- ↑ دائرةالمعارف تشیع، ج١، ص٧٠.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص٧٠-٧١.
- ↑ فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص273-274.
- ↑ فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، ص٢٧٣.
- ↑ موسوعة النجف الاشرف، ج٣، ص٢٩.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص٧٣-٧4؛ موسوعة النجف الاشرف، ج٣، ص5٢-5٣.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج1، ص75.
- ↑ مشهد الامام او مدینة النجف، محمدعلی جعفر التمیمی، ج١، ص٢١٠-٢١٣.
- ↑ مشهد الامام او مدینة النجف، محمدعلی جعفر التمیمی، ج١، ص٢١٧-٢١٩؛ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص75-77.
- ↑ مشهد الامام(ع) او مدینة النجف، ج١، ص١٨٨؛ الانوار العلویة والاسرار المرتضویة، جعفر النقدی، ص4٢٣-4٣4؛ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص٣٢١.
- ↑ جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، محمد حسن النجفی (صاحب الجواهر)، ج٣4، ص6٢.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص56-60.
- ↑ موسوعة النجف الاشرف، ج٣، ص٢٢.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص٩٠.
- ↑ موسوعة النجف الاشرف، ج٣، ص٢6.
- ↑ موسوعة النجف الاشرف، ص٢٧.
- ↑ بستان السیاحة، زین العابدین شیروانی، ص5٧٢.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص64-65؛ مشهد الامام او مدینة النجف، ج١، ص٢٣٠.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص٩١-٩٣.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص64-6٧.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص6٧-6٨.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص6٨-6٩.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص6٩.
- ↑ وسائل الشیعة، حرّ العاملی، ج١4، ص5٢٠-5٢١.
- ↑ راهنمای مصور سفر زیارتی عراق، سید احمد علوی، ص١٢٠.
- ↑ سیاحت شرق، آقانجفی قوچانی، ص٩٩.
- ↑ راهنمای مصور سفر زیارتی عراق، ص١٢١.
- ↑ راهنمای مصور سفر زیارتی عراق، ص١٢٢.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص٩١.
- ↑ راهنمای مصور سفر زیارتی عراق، ص١٢6.
- ↑ ترجمة الامام الحسین(ع) ومقتله من القسم غیر المطبوع من کتاب الطبقات الکبری، محمد بن سعد، ص٨4؛ مقتل الحسین، خوارزمی، ج٢، ص٨٣؛ تذکرة الخواص، سبط ابن الجوزی، ص٢٣٩؛ البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج٨، ص٢٠4؛ شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ابن عماد الحنبلی، ج١، ص٢٧5.
- ↑ مقتل الحسین، ج٢، ص٨٣؛ تاریخ مدینة دمشق، ج6٩، ص١6١؛ تذکرة الخواص، ص٢٣٩؛ مثیر الاحزان، ابن نما، ص١٠٧؛ البدایة والنهایة، ج٨، ص٢٠4.
- ↑ مقتل الحسین(ع)، ج٢، ص٨٣؛ تاریخ مدینة دمشق، ج6٩، ص١6١.
- ↑ مقتل الحسین(ع)، ج٢، ص٨4.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج6٩، ص١6١.
- ↑ الروضة البهیة الزاهرة فی خطط المعزیة القاهرة، عبدالله بن عبدالظاهر مصری (ابن عبدالظاهر)، ص٣٠.
- ↑ الخطط المقریزیة، المقریزی، ج٢، ص٢٠4.
- ↑ الکافی، الکلینی، ج4، ص5٧١؛ کامل الزیارات، ص٣١؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩٧.
- ↑ الکافی، ج4، ص5٧٢؛ کامل الزیارات، ص٣١؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩٨.
- ↑ کامل الزیارات، ص٣١-٣٢؛ ترجمه کامل الزیارات، ص٩٩.
- ↑ کامل الزیارات، ص٣١-٣٢؛ ترجمه کامل الزیارات، ص١٠5-١٠6.
- ↑ ماضی النجف وحاضرها، ج١، ص٩5.
- ↑ راهنمای مصور سفر زیارتی عراق، ص١٢٣.
- ↑ السلطان المفرّج عن اهل الایمان، بهاءالدین نیلی، ص4٧-4٨؛ بحار الانوار، المجلسی، ج5٢، ص٧4.
منابع
- قرآن کریم.
- فرحة الغری فی تعیین قبر امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام) فی النجف، غیاثالدین عبدالکریم بن احمد الحسینی (ابن طاووس)، تحقیق: محمد مهدی نجف، النجف، العتبة العلویة المقدسة، ١4٣١ه. ق - ٢٠١٠م.
- کامل الزیارات، جعفر بن محمد بن جعفر (ابن قولویه قمی)، تصحیح: بهراد الجعفری، ط١، تهران، صدوق، ١٣٧5ه. ش.
- کامل الزیارات (ترجمه فارسی)، جعفر بن محمد بن جعفر (ابن قولویه قمی)، ترجمه: محمدجواد ذهنی تهرانی، تهران، پیام حق، ١٣٨٧ه. ش.
- امالی شیخ طوسی (ترجمه فارسی)، محمد بن حسن (شیخ طوسی)، ترجمه: صادق حسنزاده، چاپ ١، قم،اندیشۀهادی، ١٣٨٨ه. ش.
- من لا یحضره الفقیه، محمد بن علی بن بابویه القمی (الشیخ الصدوق)، تحقیق: السید حسن الموسوی الخرسان، طهران، دار الکتب الاسلامیة، ١4١٠ه. ق.
- تاریخ مدینة دمشق، علی بن الحسن الشافعی الدمشقی (ابن عساکر)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الفکر، ١4١5ه. ق - ١٩٩5م.
- مقاتل الطالبیین، ابوالفرج الاصفهانی، تحقیق: السید احمد صقر، بیروت، مؤسسة الاعلمی، ١4٠٨ه. ق - ١٩٨٧م.
- الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، محمد بن محمد بن نعمان (الشیخ المفید)، تحقیق: مؤسسة آل البیت (علیهمالسّلام) لاحیاء التراث، ط ٢، بیروت، دار المفید، ١4١4ه. ق - ١٩٩٣م.
- ارشاد القلوب، حسن بن محمد (الدیلمی)، ط ٢، قم، ذویالقربی، ١4٢٩ه. ق.
- حیاة الحیوان الکبری، محمد بن موسی (الدمیری)، ط ١، بیروت، دار ومکتبة الهلال، ٢٠٠٧م.
- سفرنامه ابن بطوطه، ابن بطوطه، ترجمه: محمدعلی موحد، چاپ 5، مؤسسه انتشارات آگاه، ١٣٧٠ه. ش.
- صورة الارض، محمد بن حوقل النصیبی (ابن حوقل)، بیروت، دار مکتبة الحیاة، ١٩٩٢م.
- نزهة القلوب، حمدالله بن ابیبکر مستوفی قزوینی، به کوشش: سید محمد دبیرسیاقی، چاپ ٢، قزوین، طه، ١٣٧٨ه. ش.
- دایرةالمعارف تشیع، زیر نظر: احمد صدر حاج سید جوادی، بهاءالدین خرمشاهی و کامران فانی. تهران، نشر شهید محبی.
- عمدة الطالب فی انساب آل ابیطالب، جمالالدین احمد بن علی الحسینی (ابن عنبة)، لجنة احیاء تراث، بیروت، منشورات دارالکتب الحیاة، بیتا.
- موسوعة النجف الاشرف، جعفر الدجیلی، بیروت، دار الاضواء، ١4١٣ه. ق - ١٩٩٣م.
- ماضی النجف وحاضرها، جعفر آل محبوبة، بیروت، دار الاضواء، ١4٠6ه. ق - ١٩٨6م.
- مشهد الامام او مدینة النجف، محمدعلی جعفر التمیمی، نجف، المطبعة الحیدریة، ١٣٧4ه. ق - ١٩55م.
- الانوار العلویة والاسرار المرتضویة، جعفر النقدی، ط ٢، النجف، المطبعة الحیدریة، ١٣٨١ه. ق - ١٩6٢م.
- جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، محمدحسن النجفی (صاحب الجواهر)، تحقیق: محمود القوچانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- وسائل الشیعة، محمد بن الحسن (الحر العاملی)، ط ١، قم، مؤسسة آل البیت (علیهمالسّلام) لاحیاء التراث، ١4١٢ه. ق.
- راهنمای مصوّر سفر زیارتی عراق، سید احمد علوی، قم، معروف، ١٣٨٩ه. ش.
- ترجمة الامام الحسین (علیهالسّلام) و مقتله من القسم غیر المطبوع من کتاب الطبقات الکبیر لابن سعد، تحقیق: السید عبدالعزیز الطباطبائی، ط ١، بیروت، مؤسسة آلالبیت (علیهمالسّلام) لاحیاء التراث، ١4١6ه. ق - ١٩٩5م.
- مقتل الحسین، موفّق بن احمد (الخوارزمی)، تحقیق: الشیخ محمد السماوی، ط ١، قم، انوار الهدی، ١4١٨ه. ق.
- تذکرة الخواص، سبط ابن الجوزی، قم، الشریف الرضی، ١4١٨ه. ق - ١٣٧6ه. ش.
- البدایة والنهایة، ابوالفداء اسماعیل بن کثیر الدمشقی (ابن کثیر)، تحقیق: علی شیری، ط ١، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ١4٠٨ه. ق - ١٩٨٨م.
- شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، عبدالحی بن احمد (ابن عماد الحنبلی)، تحقیق: محمود الارناؤوط، ط ١، دمشق، دار ابن کثیر، ١4٠6ه. ق - ١٩٨6م.
- مثیر الاحزان، ابن نما الحلی، ط ٣، قم، مدرسه الامام المهدی، ١4٠6ه. ق.
- الروضة البهیة الزاهرة فی خطط المعزیة القاهرة، عبدالله بن عبدالظاهر مصری (ابن عبدالظاهر)، تحقیق: ایمن فؤاد سید، ط ١، القاهرة، مکتبة الدار العربیة للکتاب، ١4١٧ه. ق - ١٩٩6م.
- الخطط المقریزیة (المواعظ والاعتبار بذکر الخطط والآثار)، (المقریزی)، تحقیق: محمد زینهم و مدیحة الشرقاوی، القاهرة: مکتبة مدبولی، ١٩٩٨م.
- الکافی، محمد بن یعقوب الکلینی، تصحیح: علی اکبر الغفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
- السلطان المفرّج عن اهل الایمان فیمن رای صاحب الزمان، علی بن عبدالکریم (بهاءالدین النیلی)، تحقیق: قیس العطار، قم، دلیل ما، ١4٢6ه. ق.
- بستان السیاحة، زین العابدین شیروانی، ناشر:احمدي (چاپخانه) ،ايران – تهران،1315ش.