سیبخت فارسی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،') |
جز (جایگزینی متن - '</ref>' به '</ref> ') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
سیبخت (اسیبخت) از نجیبزادگان پارسی، از اشراف جامعه ساسانی، پیرو [[آیین زرتشتی]] و مرزبان منطقه هَجَر (هَگَر: بحرین قدیم) در زمان [[خسروپرویز]] بود. این منطقه که از بنادر مهم تجاری در ایرانِ عصر ساسانی شمرده میشد، کلیه نواحی اطراف را تحت پوشش داشت و مناطق امروزی از قبیل [[امارات]]، [[قطر]]، استانهای احساء و قطیف [[عربستان]]، [[کویت]] و… همگی تابعِ آن بودند. | سیبخت (اسیبخت) از نجیبزادگان پارسی، از اشراف جامعه ساسانی، پیرو [[آیین زرتشتی]] و مرزبان منطقه هَجَر (هَگَر: بحرین قدیم) در زمان [[خسروپرویز]] بود. این منطقه که از بنادر مهم تجاری در ایرانِ عصر ساسانی شمرده میشد، کلیه نواحی اطراف را تحت پوشش داشت و مناطق امروزی از قبیل [[امارات]]، [[قطر]]، استانهای احساء و قطیف [[عربستان]]، [[کویت]] و… همگی تابعِ آن بودند. | ||
نام وی «اسیبخت»، «اسیخب» و «اسیحب» نیز ثبت شده است که میتواند تصحیف باشد. اصل این کلمه (سیبخت) فارسی و به معنای سه بخت است.<ref>مکاتیب الرسول، ج٢، ص٣٨٢.</ref> | نام وی «اسیبخت»، «اسیخب» و «اسیحب» نیز ثبت شده است که میتواند تصحیف باشد. اصل این کلمه (سیبخت) فارسی و به معنای سه بخت است.<ref>مکاتیب الرسول، ج٢، ص٣٨٢.</ref> | ||
==ملاقات با پیامبر== | ==ملاقات با پیامبر== | ||
براساس روایت «[[شیخ صدوق]]» به اسنادش از [[امام حسین(ع)]] و آن حضرت از پدر بزرگوارش [[امیرمؤمنان(ع)]] آورده است که ایشان در خطبهای فرمود: «من با [[رسولخدا(ص)]] بودم که سیبخت (اسیبخت) نزد آن حضرت آمد و از ملوک فارس بود و از آن حضرت درباره دعوتش سؤال کرد». میتوان پرسشهای «اسیبخت» از رسول خدا را نشانه علم، کمال و فهم وی دانست.<ref>مکاتیب الرسول، ج٢، ص٣٨٢.</ref> | براساس روایت «[[شیخ صدوق]]» به اسنادش از [[امام حسین(ع)]] و آن حضرت از پدر بزرگوارش [[امیرمؤمنان(ع)]] آورده است که ایشان در خطبهای فرمود: «من با [[رسولخدا(ص)]] بودم که سیبخت (اسیبخت) نزد آن حضرت آمد و از ملوک فارس بود و از آن حضرت درباره دعوتش سؤال کرد». میتوان پرسشهای «اسیبخت» از رسول خدا را نشانه علم، کمال و فهم وی دانست.<ref>مکاتیب الرسول، ج٢، ص٣٨٢.</ref> | ||
در منابع آمده است که امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمود، سیبخت محضر پیامبر رسید و من آنجا بودم… «فلم یبق بحضرتنا ذلک الیوم حجر و لا مدر و لا جبل و لا شجر و لا حیوان الا قال مکانه: اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا عبده و رسوله؛ آن روز در محضر ما -سه نفر- سنگها و خاکها و کوهها و درختان و جانداران همگی شهادت میدادند که “خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد بنده و فرستاده خداست.»<ref>مکاتیب الرسول، ج٢، ص٣٨٢.</ref> | در منابع آمده است که امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمود، سیبخت محضر پیامبر رسید و من آنجا بودم… «فلم یبق بحضرتنا ذلک الیوم حجر و لا مدر و لا جبل و لا شجر و لا حیوان الا قال مکانه: اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا عبده و رسوله؛ آن روز در محضر ما -سه نفر- سنگها و خاکها و کوهها و درختان و جانداران همگی شهادت میدادند که “خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد بنده و فرستاده خداست.»<ref>مکاتیب الرسول، ج٢، ص٣٨٢.</ref> | ||
==نامه پیامبر== | ==نامه پیامبر== | ||
«[[ابن سعد]]» از نامه پیامبر(ص) به سیبخت نقل میکند که از پذیرفته شدن شفاعت قوم اسیبخت از سوی رسول خدا حکایت دارد. متن نامه چنین است: | «[[ابن سعد]]» از نامه پیامبر(ص) به سیبخت نقل میکند که از پذیرفته شدن شفاعت قوم اسیبخت از سوی رسول خدا حکایت دارد. متن نامه چنین است: | ||
"اقرع نامه تو را که ضمن آن برای قوم خود شفاعت کرده بودی، آورد، من شفاعت تو را پذیرفتم و آنچه فرستادهات گفت، تصدیق کردم. در مورد آنچه خواستی بر تو مژده باد که پذیرفتم و دوست میدارم که واقعاً آن را بدانم و تو به دیدار من بیایی. اگر پیش ما بیایی، تو را گرامی میدارم و اگر هم نیایی و در جای خود بنشینی، باز هم تو را گرامی میدارم. من هدیه کسی را طالب نیستم، در عین حال اگر تو برای من هدیهای بفرستی، خواهم پذیرفت. کارگزاران من کردارهای تو را ستودهاند و سفارش میکنم که بهتر از این مواظب نماز و زکات و محبت نسبت به مؤمنان باشی. من قوم تو را فرزندان عبدالله نامگذاری کردم. آنان را هم به نماز گزاردن و نیکرفتاری دستور ده و بر تو و بر قوم مؤمن تو مژده باد".<ref>الطبقات الکبری، ج١، ص٢١١.</ref> | "اقرع نامه تو را که ضمن آن برای قوم خود شفاعت کرده بودی، آورد، من شفاعت تو را پذیرفتم و آنچه فرستادهات گفت، تصدیق کردم. در مورد آنچه خواستی بر تو مژده باد که پذیرفتم و دوست میدارم که واقعاً آن را بدانم و تو به دیدار من بیایی. اگر پیش ما بیایی، تو را گرامی میدارم و اگر هم نیایی و در جای خود بنشینی، باز هم تو را گرامی میدارم. من هدیه کسی را طالب نیستم، در عین حال اگر تو برای من هدیهای بفرستی، خواهم پذیرفت. کارگزاران من کردارهای تو را ستودهاند و سفارش میکنم که بهتر از این مواظب نماز و زکات و محبت نسبت به مؤمنان باشی. من قوم تو را فرزندان عبدالله نامگذاری کردم. آنان را هم به نماز گزاردن و نیکرفتاری دستور ده و بر تو و بر قوم مؤمن تو مژده باد".<ref>الطبقات الکبری، ج١، ص٢١١.</ref> | ||
==تردید در صحابی بودن== | ==تردید در صحابی بودن== | ||
گفتنی است که به یقین نمیتوان اسیبخت را از اصحاب رسولخدا(ص) دانست؛ زیرا سفر او به [[مدینه]] و ملاقاتش با پیامبر درهالهای از ابهام است و بیشتر منابع به آن نپرداختهاند و نام وی در وفد [[بحرین]] نیز نیامده است. | گفتنی است که به یقین نمیتوان اسیبخت را از اصحاب رسولخدا(ص) دانست؛ زیرا سفر او به [[مدینه]] و ملاقاتش با پیامبر درهالهای از ابهام است و بیشتر منابع به آن نپرداختهاند و نام وی در وفد [[بحرین]] نیز نیامده است. |
نسخهٔ ۱۳ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۱۶:۴۴
مشخصات فردی | |
---|---|
نام کامل | سیبخت (اسیبخت) فارسی |
زادگاه | ایران |
محل زندگی | بحرین |
دین | اسلام |
منصب | مرزبان منطقه هجر (بحرین قدیم) |
مشخصات دینی | |
زمان اسلام آوردن | سال هشتم هجری قمری |
دلیل شهرت | صحابه ایرانی پیامبر(ص) و مرزبان منطقه هجر |
حج و زیارت | |
نوشتهها | نامه به پیامبر |
سیبخت (اسیبخت) فارسی، از از اشراف جامعه ساسانی، پیرو آیین زرتشتی و مرزبان منطقه هجر (بحرین قدیم) بوده که بنابر نقل برخی منابع به دیدار پیامبر(ص) رفته و اسلام آورده است؛ البته نمیتوان به یقین او را از صحابه رسولالله (ص) دانست، زیرا سفر او به مدینه و ملاقاتش با پیامبر در هالهای از ابهام است.
معرفی اجمالی
سیبخت (اسیبخت) از نجیبزادگان پارسی، از اشراف جامعه ساسانی، پیرو آیین زرتشتی و مرزبان منطقه هَجَر (هَگَر: بحرین قدیم) در زمان خسروپرویز بود. این منطقه که از بنادر مهم تجاری در ایرانِ عصر ساسانی شمرده میشد، کلیه نواحی اطراف را تحت پوشش داشت و مناطق امروزی از قبیل امارات، قطر، استانهای احساء و قطیف عربستان، کویت و… همگی تابعِ آن بودند.
نام وی «اسیبخت»، «اسیخب» و «اسیحب» نیز ثبت شده است که میتواند تصحیف باشد. اصل این کلمه (سیبخت) فارسی و به معنای سه بخت است.[۱]
ملاقات با پیامبر
براساس روایت «شیخ صدوق» به اسنادش از امام حسین(ع) و آن حضرت از پدر بزرگوارش امیرمؤمنان(ع) آورده است که ایشان در خطبهای فرمود: «من با رسولخدا(ص) بودم که سیبخت (اسیبخت) نزد آن حضرت آمد و از ملوک فارس بود و از آن حضرت درباره دعوتش سؤال کرد». میتوان پرسشهای «اسیبخت» از رسول خدا را نشانه علم، کمال و فهم وی دانست.[۲]
در منابع آمده است که امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمود، سیبخت محضر پیامبر رسید و من آنجا بودم… «فلم یبق بحضرتنا ذلک الیوم حجر و لا مدر و لا جبل و لا شجر و لا حیوان الا قال مکانه: اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا عبده و رسوله؛ آن روز در محضر ما -سه نفر- سنگها و خاکها و کوهها و درختان و جانداران همگی شهادت میدادند که “خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد بنده و فرستاده خداست.»[۳]
نامه پیامبر
«ابن سعد» از نامه پیامبر(ص) به سیبخت نقل میکند که از پذیرفته شدن شفاعت قوم اسیبخت از سوی رسول خدا حکایت دارد. متن نامه چنین است:
"اقرع نامه تو را که ضمن آن برای قوم خود شفاعت کرده بودی، آورد، من شفاعت تو را پذیرفتم و آنچه فرستادهات گفت، تصدیق کردم. در مورد آنچه خواستی بر تو مژده باد که پذیرفتم و دوست میدارم که واقعاً آن را بدانم و تو به دیدار من بیایی. اگر پیش ما بیایی، تو را گرامی میدارم و اگر هم نیایی و در جای خود بنشینی، باز هم تو را گرامی میدارم. من هدیه کسی را طالب نیستم، در عین حال اگر تو برای من هدیهای بفرستی، خواهم پذیرفت. کارگزاران من کردارهای تو را ستودهاند و سفارش میکنم که بهتر از این مواظب نماز و زکات و محبت نسبت به مؤمنان باشی. من قوم تو را فرزندان عبدالله نامگذاری کردم. آنان را هم به نماز گزاردن و نیکرفتاری دستور ده و بر تو و بر قوم مؤمن تو مژده باد".[۴]
تردید در صحابی بودن
گفتنی است که به یقین نمیتوان اسیبخت را از اصحاب رسولخدا(ص) دانست؛ زیرا سفر او به مدینه و ملاقاتش با پیامبر درهالهای از ابهام است و بیشتر منابع به آن نپرداختهاند و نام وی در وفد بحرین نیز نیامده است.
پانویس
منابع
- مکاتیب الرسول، احمدی میانجی، علی،، ناشر: دار الحديث، ايران؛ قم،1419 ق.
- الطبقات الکبری، ابن سعد، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، چاپ اول، بیروت، دارالکتب العلمیة، ١4١٠ه. ق١٩٩٠/م.