حلق و تقصیر
این مقاله، راهنمای عملی احکام فقهی نیست. برای اطلاع از حکم و وظیفه شرعی به فتوای مرجع تقلید خود مراجعه کنید. از جمله نگاه کنید به تقصیر در عمره (فتاوای مراجع) یا حلق و تقصیر در حج تمتع (فتاوای مراجع) |
دسته | اعمال عمره و حج |
---|---|
عمل قبلی |
در عمره: سعی در حج: قربانی |
عمل بعدی |
در عمره← پایان عمره در حج←بیتوته در منا |
صفحه فتواهای مراجع | حلق یا تقصیر (فتاوای مراجع) |
جستارهای وابسته | اعمال عمره تمتع؛ اعمال حج تمتع |
|
حَلق به معنای تراشیدن سر، و تَقصیر به معنای کوتاه کردن قدری از مو یا ناخن، یکی از اعمال حج و عمره است.
مردان در حج با شرایطی موظف به حلق هستند. آنها در عمره تمتع موظف به تقصیر و در عمره مفرده بین حلق و تقصیر مختارند؛ البته مذاهب اهل سنت، مردان را در عمره تمتع نیز، بین حلق و تقصیر مختار دانستهاند. زنان بر اساس همه مذاهب اسلامی، موظف به تقصیرند.
حلق یا تقصیر در عمره پس از سعی، و در حج، روز عید قربان انجام میشود؛ البته مذاهب اهل سنت، دو روز پس از عید قربان را نیز زمان حلق یا تقصیر دانستهاند. حلق و تقصیر در عمره، مکان خاصی ندارد؛ ولی در حج طبق فقه شیعه، منا و بر اساس مذاهب اهل سنت، محدوده حرم مکی است.
عمره تمتع |
۱ شوال تا ۹ ذوالحجه |
احرام در میقات • طواف • نماز طواف • سعی • تقصیر |
حج |
نهم ذوالحجه |
احرام در مکه • وقوف در عرفات |
شب دهم |
وقوف در مشعر |
روز دهم |
رمی جمره عقبه • قربانی • حلق یا تقصیر |
شب یازدهم |
بیتوته در منا |
روز یازدهم |
رمی جمرات سهگانه |
شب دوازدهم |
بیتوته در منا |
روز دوازدهم |
رمی جمرات • طواف زیارت • نماز طواف • سعی • طواف نساء • نماز طواف نساء |
مفهومشناسی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
«حلق» به معنای تراشیدن موهای سر و «تقصیر» به معنای کوتاه کردن قدری از مو و ناخن است.[۱] حلق یا تقصیر، یکی از مناسک منا در حج واجب،[۲] آخرین عمل در عمره تمتع و یکی از اعمال عمره مفرده است.[۳]
احکام کلی[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- در فقه شیعه، شروع کردن حلق از جانب راستِ جلوی سر مستحب دانسته شده است. به فتوای برخی از فقیهان مذاهب چهارگانه اهل سنت، رو به قبله نشستن، تکبیر گفتن و به جا آوردن دو رکعت نماز پس از حلق، از دیگر مستحبات حلق است.[۴]
- به فتوای فقیهان شیعه، برای تقصیر باید قدری از موی سر یا ریش یا شارب کوتاه شود و احتیاط آن است که اکتفا به کوتاه کردن ناخن نشود.[۵] در فقه حنبلیه، اگر به اندازه سر انگشت یا کمتر، از مو کوتاه شود کافی دانسته شده است. در فقه حنفیه، مقداری بیشتر از سر انگشت و در شافعیه همین که صدق کوتاه کردن مو کند کافی است. در فقه مالیکه، زنان باید به اندازه سر انگشت، مو را کوتاه کرده و مردان از نزدیکی ریشه مو، تمام سر را کوتاه کنند.[۶]
- در فقه شیعه، تقصیر از عبادات است و باید بهقصد قربت و به نیت یکی از اعمال حج یا عمره انجام داده شود.
- به نظر شیعیان، لازم نیست انسان خودش مو یا ناخن را بچیند؛ بلکه دیگران هم میتوانند برایش تقصیر کنند، ولی خودش باید نیت کند.
- به فتوای فقهیان شیعه، کسی که خودش تقصیر نکرده، نباید موی شخص دیگری را بچیند، چون هنوز مُحرم است و زدودن مو، حتی از بدن دیگران از مُحرّمات احرام است؛ بنابراین افرادی که خودشان تقصیر نکردهاند نمیتوانند برای دیگران تقصیر کنند؛ ولی چیدن ناخنِ شخص دیگر اشکال ندارد.[۷]
در عمره تمتع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حلق یا تقصیر در عمره تمتع دارای شرایط و احکامی است:
زمان و مکان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به فتوای فقیهان شیعه، تقصیر در عمره تمتع، باید پس از سعی باشد؛[۸] البته لازم نیست فوراً تقصیر کند؛ ولی تا وقتی که تقصیر نکرده است، هیچکدام از محرمات احرام بر او حلال نمیشود.[۳] به فتوای دیگر مذاهب اسلامی نیز، تقصیر یا حلق باید پس از سعی انجام شود.[۹]
تقصیر در عمره، مکان معینی ندارد، گرچه اکنون متعارف است که پس از تمام شدن سعی، روی مروه تقصیر میکنند.[۷] در کنار مروه محوطهای مسقف برای افرادی که سعیشان پایان یافته و برای تقصیر توقف میکنند اضافه شده است، تا محل دور زدن مردم روی مروه شلوغ نباشد.[۷]
احکام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
برخی از احکام تقصیر در عمره تمتع چنین است:
- حلق یا تقصیر: بر اساس همه مذاهب اسلامی زنان باید تقصیر کنند. به فتوای فقهیان شعیه، مردان نیز در عمره تمتع واجب است تقصیر کنند[۸] و تراشیدن سر (حلق) بر آنها جایز نیست.[۱۰] بر پایه مذاهب چهارگانه اهل سنت، در عمره تمتع، مردان میان حلق و تقصیر اختیار دارند؛ البته حلق برای مردان برتر دانسته شده است.[۱۱]
- بیرون آمدن از احرام (تحلل): بنا بر فقه شیعه، با تقصیر، اعمال عمره تمتع بهپایان رسیده و کارهایی که بهسبب احرام حرام شده بود حلال میشود.[۷] به گفته فقیهان مالیکه نیز، حاجی با حلق یا تقصیر از احرام خارج میشود. بر اساس مذهب حنبلیه و حنفیه، متمتّعی که سوق هدی نکرده، باید با حلق یا تقصیر از احرام خارج شود؛ ولی متمتعی که سوق هدی کرده، نمیتواند با حلق یا تقصیر از احرام بیرون آید و در فاصله میان اعمال عمره تمتع و حج تمتع، محرم باقی میماند. در مذهب شافعیه دو قول وجود دارد؛ بر پایه قول اول، حجگزار با حلق یا تقصیر از احرام خارج میشود. بر پایه قول دوم، حلق یا تقصیر از واجبات نیست و حجگزار با سعی، از عمره خارج میشود.[۹]
احکام فاصله بین تقصیر تا احرام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به فتوای فقیهان شیعه، در فاصله بین تقصیرِ عمره تمتّع تا احرامِ حج، برخی کارها بر حاجیان حرام و برخی کارها مستحب است:
محرمات[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- بهجای آوردن عمره مفرده؛
- تراشیدن سر (حلق)؛
- بیرون رفتن از شهر مکه، (به فتوای برخی از مراجع تقلید شیعه، بیرون رفتن به شرط آنکه مطمئن است برای اعمال حج میتواند بازگردد جایز است.)
- کندن و بریدن درخت و گیاه حرم؛
- شکار، حتی کشتن ملخ و مانند آن.[یادداشت ۱][۱۲]
مستحبات[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- تلاوت قرآن (خواندن دور کامل قرآن در مکه در صورت توانایی، دارای ثواب زیاد شمرده شده است)؛
- طواف مستحب؛
- نماز در مسجدالحرام و دیگر مسجدهای معتبر مکه؛[۱۲]
- زیارت قبور اولیای مدفون در قبرستان ابوطالب.[۱۳]
در عمره مفرده[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر اساس همه مذاهب اسلامی، در عمره مفرده، زنان باید تقصیر کنند؛ ولی مردان میان حلق و تقصیر اختیار دارند؛ البته حلق برای مردان برتر دانسته شده است.[۱۱] دیگر احکام حلق و تقصیر در عمره مفرده، مانند احکام حلق و تقصیر در عمره تمتع است (به جز احکام فاصله بین تقصیر تا احرام).
در حج[ویرایش | ویرایش مبدأ]
حلق یا تقصیر یکی از مناسک منا است که انجام آن بر حجگزار واجب است.[۲] این عمل، در هر سه نوع حج واجب (تَمتّع، اِفراد و قِران)، واجب شمرده شده است.[۱۴]
افراد موظف به حلق[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر پایه فقه شیعه، کسانی که باید در حج سر بتراشند عبارتند از:
- کسی که سال اول حج او (صروره) باشد، چه واجب یا مستحب، و چه برای خودش یا برای دیگری[۱۵] (به فتوای برخی از فقیهان شیعه، حلق برای چنین فردی احتیاط واجب و به فتوای برخی احتیاط مستحب است)؛[۱۶]
- کسی که موی خود را بهمنظوری چسبانده باشد؛
- کسی که موی سر را جمع کرده و به هم پیچیده و گره زده و بافته باشد؛[۱۵]
فقهای مذاهب چهارگانه اهل سنت، مردان را در حج میان حلق و تقصیر مختار دانستهاند؛ اگرچه حلق را برای مردان برتر شمردهاند.[۱۷]
افراد موظف به تقصیر[ویرایش | ویرایش مبدأ]
بر اساس فقه شیعه، کسانی که باید تقصیر کنند، عبارتند از:
در فقه حنفیه، واجب است شخصی که موی سر ندارد تیغ بر سر بکشد. دیگر مذاهب اهل سنت، این کار را برای وی مستحب دانستهاند.[۱۹]
زمان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
زمان حلق یا تقصیر در حج، روز عید قربان، از طلوع تا غروب آفتاب است؛ البته برخی فقیهان شیعه، حلق در شب را برای کسی که در روز موفق به این عمل نشده است کافی میدانند. همچنین برخی فقیهان شیعه، تأخیر آن تا روز سیزدهم ذیالحجه را جایز میدانند.[۱۸]
در فقه حنبلیه و شافعیه، تأخیر حلق از ایام نحر[یادداشت ۲] جایز دانسته شده است؛ ولی در فقه حنفیه و مالکیه، حلق باید در ایام نحر انجام شود و به باور حنفیها در صورت تأخیر از آن، باید یک گوسفند کفاره داده شود.[۲۰]
به گفته فقیهان شیعه، تقصیر یا حلق در حج تمتع و قران، باید به ترتیب پس از رمی جمره عقبه و قربانی انجام شود. در حج افراد که قربانی واجب نیست، باید حلق، پس از رمی جمره عقبه انجام شود. البته اگر این ترتیب رعایت نشود، اعاده آن لازم نیست.[۲۱]
در فقه حنبلیه و شافعیه، رعایت ترتیب (رمی جمره قبه، قربانی و حلق یا تقصیر) سنّت دانسته شده و اگر مراعات نشد، موجب کفاره نیست؛ ولی در فقه حنفیه، اگر پیش از قربانی یا رمی حلق کند، باید یک گوسفند کفاره دهد. در فقه مالکیه، اگر پیش از رمی، حلق شود، باید فدیه داده شود.[۲۲]
مکان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
به گفته فقیهان شیعه، حلق یا تقصیر باید در منا انجام پذیرد و در بیرون منا صحیح نیست؛ بنابراین، کسانی که برای قربانی به کشتارگاه رفته یا به دلیلی دیگر از منا خارج شدهاند باید برای حلق یا تقصیر به منا برگردند.[۱۸] کسی که نمیتواند برای حلق یا تقصیر به منا برود، باید هرجا که هست حلق یا تقصیر کند و موی خود را به منا بفرستد.[۱۸]
مذاهب چهارگانه اهل سنت، در مورد مکان حلق و تقصیر، منا را شرط نمیدانند و معتقدند همین که در حرم مکی باشد کافی است.[۲۳]
احکام[ویرایش | ویرایش مبدأ]
در فقه شیعه[۲۴] و مالکیه، با حلق یا تقصیر در حج تمتع، تمام محرمات احرام حلال میشود، بهجز بوی خوش و التذاذ جنسی. در دیگر مذاهب اسلامی، با حلق یا تقصیر همه محرمات احرام، حتی بوی خوش حلال میشود و تنها حرمت التذاذ جنسی باقی میماند. به نظر شافعیها، حرمت التذاذ جنسی پس از حلق یا تقصیر، اختصاص به آمیزش دارد و دیگر التذاذهای جنسی با حلق یا تقصیر حلال میشود.[۲۵]
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۷۱.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ درسنامه مناسک حج، ص۶۵.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ درسنامه مناسک حج، ص۴۹.
- ↑ مناسک محشی، ص ۴۶١ و ص ۴۶۵؛ تذکرةالفقه، ج ٨، ص ٣٣۶؛ فقه السنه، ج ١، ص۵۴٠.
- ↑ مناسک محشی، ص ٣۵٧.
- ↑ بدائع الصنائع (فقه حنفی)، المصادر الفقهیه، ج ١٠، ص ۶٧؛ القوانین الفقهیه (فقه مالکی)، المصادرالفقهیه، ج ١١، ص ۶١۵؛ الکافی لابن قدامه (فقه حنبلی)، المصادرالفقهیه، ج ١١، ص١٠۴٨؛ المهذب (فقه شافعی)، المصادرالفقهیه، ج ١١، ص ٨٩٨؛ الفقه علی المذاهبالخمسه، ج ١، ص ٣٧١؛ تذکرة الفقها، ج ٨، ص ١۵٠.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ درسنامه مناسک حج، ص۵۰.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ مناسک محشی ص۳۵۶ و ۳۵۷؛ درسنامه مناسک حج، ص۴۹.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ الکافی لابن قدامه، (فقه حنبلی)، المصادرالفقهیه، ج ١١، ص١٠٣٩؛ المقنع لابن قدامه، (فقه حنبلی) المصادرالفقهیه، ج ١١، صص ٩۶٢ و ٩۶١؛ الفقه علی المذاهب الخمسه، ج ١، ص ٣٧٢؛ بدائع الصنائع (فقه حنفی)، المصادرالفقهیه، ج ١٠، ص ١٢٣؛ الهدایه (فقه حنفی)، المصادر الفقهیه، ج ١٠، ص ٢٨٨؛ بدایةالمجتهد، ج ١، صص٣٣۶ و ٣٣۵؛ القوانین الفقهیه، (فقه مالکی)، المصادرالفقهیه، ج ١١، ص ۶١۶؛ المهذب (فقه شافعی) المصادرالفقهیه، ج ١١، صص ٨۵٠ - ٨۴٨؛ مختصرالمزنی (فقه شافعی)، المصادرالفقهیه، ج ١١، ص ٨٢١؛ الخلاف، ج ١، ص ۴۵٠؛ بدائع الصنائع (فقه حنفی)، المصادرالفقهیه، ج ١٠، ص ۶۴؛ المهذب (فقه شافعی)، المصادرالفقهیه، ج ١١، ص ٨٩٨.
- ↑ مناسک محشی ص۳۵۶ و ۳۵۷.
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ مناسک محشی، صص ١٠١ و ١٠٠؛ الکافی فی فقه اهل المدینه (فقه مالکی)، المصادرالفقهیه، ج ١٠، ص۵٣۴؛ بدائع الصنائع (فقه حنفی) المصادرالفقهیه، ج ١٠، ص ۶۵.
- ↑ ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ درسنامه مناسک حج، ص۵۱.
- ↑ درسنامه مناسک حج، ص۵۲.
- ↑ درآمدی بر فقه مقارن، ص۳۹۵.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ درسنامه مناسک حج، ص۷۱ و ۷۲.
- ↑ مناسک محشی، صص ۴۴۶ و ۴۴۵.
- ↑ مناسک محشی، صص ١٠١ و ١٠٠؛ الکافی فی فقه اهل المدینه (فقه مالکی)، المصادرالفقهیه، ج ١٠، ص۵٣۴؛ بدائع الصنائع (فقه حنفی) المصادرالفقهیه، ج ١٠، ص ۶۵؛ همچنین نگاه کنید به: درآمدی بر فقه مقارن، ص۴۰۷.
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ ۱۸٫۲ ۱۸٫۳ درسنامه مناسک حج، ص۷۲؛ همچنین نگاه کنید به: مناسک محشی، ص۴۴٧؛ الروضةالبهیه فی شرح اللمعة الدمشقیه، ج١، صص ۵۶١ - ۵٣٩.
- ↑ فقه السنه، ج ١، ص ۴۵۴.
- ↑ فقهالسنه، ج ١، ص ۴٠؛ بدائع الصنائع (فقه حنفی)، الکافی لابن قدامه (فقه حنبلی)، المصادرالفقهیه، ج١٠، ص ۶٧.
- ↑ مناسک محشی، صص ۴۵١ و ۴۵٠.
- ↑ رسائل للحجاج و المعتمرین، صص ١٣ و ١٢؛ بدایة المجتهد، ج ١، ص ٣۵٣؛ مغنی والکافی لابن قدامه (فقه حنبلی)، بدائع الصنائع (فقه حنفی)، مختصر المزنی (فقه شافعی)، القوانین الفقهیه (فقه مالکی)؛ مصادر الفقهیه، ج ١١، صص ١٠۴٨ - ١٠۴۵ و ٩٧۴ و ج ١٠، ص ١٠٣ و ج ١١، ص ٨٢٣.
- ↑ فقه السنه، ج ١، ص۵۴٠؛ الفقه علی المذاهب الخمسه، ج ١، ص ٣٧۴.
- ↑ تذکرة الفقها، ج ٨، ص ٣۴۴؛ مناسک محشی، ص ۴۵٠؛ درسنامه مناسک حج، ص۸۰.
- ↑ تذکرة الفقها، ج ٨، ص ٣۴۴؛ مناسک محشی، ص ۴۵٠؛ الخلاف، ج ١، ص ۴۵٨؛ الفقه علی المذاهب الخمسه، ج ١، ص ٣٧۴؛ بدائع الصنائع (فقه حنفی)، المقنع لابن قدامه (فقه حنبلی)، المصادر الفقهیه، ج١٠، ص ۶٨ و ۶۴ و ج ١١، ص ۶٧۴؛ فقه السنه، ج ١، ص ۵٢٧.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- بدائع الصنائع (الفقه الحنبلی)، المصادر الفقهیه، علاءالدین بن مسعود الکاشانی، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- بدایة المجتهد و نهایة المقتصد، ابن رشد (الحفید)، محمد بن احمد، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۱ق.
- علّامهٔ حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، تذکرة الفقها، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- رسائل للحجاج والمعتمرین، الیحیی، شیخ یحیی بن ابراهیم، دارالمسلم، ریاض، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
- الروضة البهیه فی شرح اللمعة الدمشقیه، الشهید الثانی، شیخ زینالدین العاملی، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
- فقه السنه، السید سابق، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
- الفقه علی المذاهب الخمسه، محمدجواد المغنیه، قم، مؤسسة دارالکتاب الاسلامی، ۱۴۲۲ق.
- الکافی فی فقه ابن حنبل (الفقه الحنبلی)، المصادر الفقهیه، (ابن قدامه) عبداللّٰه بن احمد بن قدامه، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- الکافی فی فقه اهل المدینه (الفقه المالکی)، النمری القرطبی، یوسف بن عبدالله، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- کتاب الخلاف فی الفقه، شیخ طوسی، محمد بن الحسن، تهران، ۱۳۷۷ش.
- المصادر الفقهیه، علیاصغر مروارید، بیروت، دارالتراث، ۱۴۱۹ق.
- مختصر المزنی (الفقهالشافعی)، اسماعیل بن یحیی المصری المزنی، بیروت، بینا، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- المقنع (الفقه الحنبلی)، المصادر الفقهیه، ابن قدامه، عبدالله بن احمد، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- مناسک حج با حواشی مراجع، سید روحالله خمینی، تهران، نشر مشعر، ۱۳۸۵ش.
- المهذّب (الفقهالشافعی)، الشیرازی، ابراهیم بن محمد، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
- الهدایه (الفقهالحنبلی)، المرغینانی، علی بن ابی تیر، بیروت، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.