مسجد قبلتین
اطلاعات اوليه | |
---|---|
کاربری | مسجد |
مکان | عربستان - مدینه |
نامهای دیگر | مسجد ذوقبلتین - مسجد بنوسلمه |
مشخصات | |
وضعیت | فعال |
معماری | |
بازسازی | بارها بازسازی شده است. |
مسجد قبلتین متعلق به طایفه بنوسلمه از مساجد بسیار قدیمی کشور عربستان در غرب مدینه است.
این مسجد در نزدیکی چاه معروف این شهر، «بئر رومه» قرار دارد. به دلیل ارتباط آن با تغییر قبله، باید زمان بنای آن، در دو سال نخست هجری باشد. این مسجد به نام «مسجد بنیسلمه» نیز مشهور است. مسجد قبلتین بارها مورد بازسازی و تعمیر قرار گرفته است.
تغییر قبله[ویرایش | ویرایش مبدأ]
مسأله تغییر قبله در ١5 شعبان سال دوم هجرت (یا بنا به قول دیگر ١5 رجب آن سال) روی داد. تا پیش از آن، مسلمانان به سوی بیتالمقدس نماز میخواندند. البته قدمت ساخت خانه کعبه خود نشان از اولویت آن برای قبلهبودن داشت.
یک نقل تاریخی حکایت از آن دارد که حکم تغییر قبله در وسط نماز ابلاغ شد و نمازگزاران دو رکعت از نماز ظهر را به سوی بیتالمقدس و دو رکعت بعدی را به سوی کعبه خواندند.[۱] خبر دیگری حکایت از آن دارد که حکم تغییر قبله میان نماز ظهر و عصر بود؛ بهطوری که نمازگزاران نماز ظهر را به سوی بیت المقدس و نماز عصر را به سمت کعبه خواندند.
در این باره نیز که در وقت تغییر قبله، رسول خدا(ص) در مسجد قبلتین نماز میخوانده یا مسجد النبی، دو روایت مختلف وارد شده است.
بازسازی مسجد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
این مسجد به احتمال، در روزگار امارت عمر بن عبدالعزیز در شهر مدینه بازسازی شده است؛ زیرا او به دستور ولید بن عبدالملک، تصمیم گرفت تمامی مساجدی را که رسولخدا(ص) در آنها نماز خوانده بود، بازسازی کند.
مسجد قبلتین در دوره سلطان سلیمان قانونی در سال ٩5٠ قمری از نو تجدید بنا شد. براساس برخی گزارشها، این مسجد در اوایل قرن چهاردهم قمری، رو به ویرانی بوده است.
مسجد یاد شده از جمله مساجد بازسازی شده در دوره سلطنت فهد است که به صورت بسیار زیبایی بازسازی شد. افزون بر محرابی که به سوی کعبه است، محلّی هم برای نشان دادن محراب پیشین در برابر آن، روی دیوار مشخص شده است.
کتیبه موجود نشان از آن دارد که تجدید بنای آن در سال ١4٠٨/٣/٣٠ قمری، در مساحتِ ٣٩٢٠ متر مربع به انجام رسیده است. گفتنی است که نوشتههای روی دیوار قبله پیشین، در حوالی سال ١4٢٠ ق محو شد و در حال حاضر نوشتهای روی دیوار به چشم نمیخورد.
مسجد قبلتین در طول روز، مانند مسجد قبا، در همه ساعات روز باز است؛ زیرا زائران مدینه، از سنی و شیعه، ضمن سفر به این شهر، از این مسجد نیز دیدن میکنند و در آن نماز میگزارند.
مسجد قبلتين[ویرایش | ویرایش مبدأ]
اسامي مسجد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
الف) به اين مسجد، مسجد قبلتين گفته ميشود؛ زيرا در روايات آمده است که وقتي به پيامبر9 امر شد در جريان نمازش از بيتالمقدس به سمت کعبه رويگردان شود، در آنجا نماز ميخواند.[1]
ب) به آن، مسجد بنيسلمه گفته ميشود؛ زيرا در روستاي بنيسلمه است.
زبيدي ميگويد: «بنوسلمه تيرهاي از قبيله خزرج هستند که از قبيله ازد منشعب شدهاند و نسبشان به اعراب قحطاني ميرسد».[2]
موقعيت مسجد
اين مسجد در جهت شمال غربي مدينه منوره، نزديک عقيق، در غرب کوه سلع است. سمت راست کسي قرار ميگيرد که از راه خالد بن وليد به مدينه منوره ميآيد.
تغيير قبله[ویرایش | ویرایش مبدأ]
پيامبر9 تا مدتي پس از مهاجرتش به مدينه، به سمت بيتالمقدس نماز ميخواند. سپس به وي امر شد تا به سمت کعبه شريفه نماز بخواند. دانشمندان درباره تعيين مسجدي که در آن به ايشان دستور داده شد تا قبله را تغيير دهد، اختلاف نظر دارند؛ ازاينرو بعضي از آنها گفتهاند آن مسجد، مسجد بنيسلمه (مسجد قبلتين) است. بعضي ديگر گفتهاند آن مسجد، مسجد پيامبر9 است. مهمترين رواياتي که در اين زمينه آمده است، عبارتاند از:
الف) بخاري به نقل از براء بن عازب[3] روايت کرده است:
پيامبر خدا9 شانزده يا هفده ماه به سمت مسجدالاقصي نماز خوانده بود. ايشان دوست ميداشت که به سمت کعبه نماز بخواند. خداوند اين آيه را نازل کرد: «ما روگرداندن تو را گاهگاهي به سوي آسمان ميبينيم».[4] سپس پيامبر9 به سمت کعبه چرخيد. ناداناني از مردم، که يهودي بودند، گفتند: «چه چيز ايشان را از قبله خود، كه بر آن بودند، برگرداند؟ بگو: خاور و باختر از آنِ خداست. هركه را بخواهد، به راه راست رهبري ميکند».[5]
مردي همراه پيامبر9 نماز خواند. پس از آنکه آن مرد نمازش را خواند، رفت. هنگام نماز عصر از کنار گروهي از انصار گذشت که به سمت بيتالمقدس نماز ميخواندند. آن مرد گفت: او شهادت ميدهد که همراه پيامبر9 به سمت کعبه نماز خوانده است. بدينسان آن مردم نيز به سمت کعبه چرخيدند.'[6]'
ب) انس بن مالک نقل کرده است:
پيامبر9 به سمت بيتالمقدس، نُه يا ده ماه نماز خواند. وقتي در مدينه نماز ظهر را برگزار ميکرد، دو رکعت را به سمت بيتالمقدس خواند. سپس به سمت کعبه چرخيد. عدهاي از نابخردان گفتند: «چه چيز ايشان را از قبله خود، كه بر آن بودند، برگرداند؟»[7]
ج) ابن نجار از عثمان بن محمد[8] روايت ميکند:
پيامبر9 به ديدار زني از بنيسلمه رفت که به او بين قبيله بنيسلمه، ام بشير[9] گفته ميشد. آن زن براي پيامبر9 غذايي آماده کرد. ظهر شد. پيامبر9 با اصحابش در مسجد قبلتين نماز ظهر را خواند. وقتي دو رکعت نماز خواند، به ايشان امر شد که به سمت کعبه بچرخد. رسول خدا9 نيز به همان سمت چرخيد؛ ازاينرو آن مسجد، مسجد قبلتين ناميده شد. در آن روز، چهار رکعت خوانده شد؛ دو رکعت به طرف بيتالمقدس و دو رکعت به طرف کعبه.[10]
ابن سعد آورده است:
پيامبر9 به ديدن ام بشير بن براء بن معرور در بنيسلمه رفت. ام بشير غذايي براي ايشان آماده کرد. وقت ظهر شد. پيامبر9 و اصحابش دو رکعت نماز ظهر را خواندند. خداوند به ايشان امر فرمود به سمت کعبه بچرخند. پيامبر9 به سمت کعبه چرخيد و به سمت ميزاب (ناودان) رو کرد؛ ازاينرو آن مسجد، مسجد قبلتين ناميده شد.[11]
د) براء نيز ميگويد:
پيامبر9 نخستين لحظاتي که به مدينه رسيد، به ديدن اجداد يا داييهايش ميان انصار رفت. ايشان به مدت شانزده يا هفده ماه به سمت بيتالمقدس نماز خواند. ايشان دوست ميداشت که به سمت کعبه نماز بخواند. اولين نمازي که در آنجا خواند، نماز عصر بود. شمار ديگري از مسلمانان همراه ايشان نماز خواندند. از افرادي که همراه ايشان نماز خوانده بود، بيرون رفت. از کنار اهل مسجد عبور کرد. آنان در حال رکوع بودند. آن مرد گفت: «خداوند شاهد است که من همراه رسول خدا9 به سمت مکه نماز خواندم». به اين ترتيب، آنان نيز به سمت مکه چرخيدند؛ همانگونه که پيامبر9 و همراهانش هنگام نماز، به سمت مکه چرخيدند... . '[12]'
هـ) ثويله بنت اسلم،[13] که از بيعتکنندگان بود، نقل ميکند: «ما در مکان خود در بنيحارثه نماز ميخوانديم. عباد بن بشر'[14]' گفت: رسول خدا9 به سمت کعبه و بيتالحرام چرخيد. مردان و زنان با هم جابهجا شدند و دو رکعت باقيمانده را به سمت کعبه خواندند».
هيثمي ميگويد: «طبراني آن را در کتاب الکبير روايت کرده است و رجال آن همگي ثقه هستند».[15]
و) ابن عمر نقل کرده است:
وقتي مردم در قبا در حال خواندن نماز صبح بودند، مردي نزدشان آمد و گفت: «امشب[16] قرآن بر پيامبر9 نازل شده و به او امر شده است که به سمت کعبه رو کند». مردم قبا نيز به سمت کعبه چرخيدند. صورتهايشان به سمت شام بود؛ اما به سمت کعبه چرخيدند.'[17]'
ز) از انس نيز روايت شده است:
رسول خدا9 به سمت بيتالمقدس نماز ميخواند که اين آيه نازل شد: {قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ...}. مردي از بنيسلمه از کنار مسلمانان رد شد. آنها در رکوع نماز صبح بودند و يک رکعت خوانده بودند. آن مرد با صداي بلند گفت: «آگاه باشيد که قبله تغيير کرده است». ازاينرو آن نمازگزاران نيز همانند پيامبر9 و يارانش، به سمت قبله چرخيدند.'[18]'
آنچه از اين احاديث برداشت ميشود:[ویرایش | ویرایش مبدأ]
اولاً از حديث اول و دوم برداشت ميشود که آيه تغيير قبله هنگام نماز ظهر نازل شده است. حافظ بن حجر نيز به اين موضوع، به روشني اشاره ميکند و ميگويد: «از ظاهر حديث براء چنين برداشت ميشود که نمازي که در آن تغيير قبله صورت گرفت، نماز ظهر است».[19]
از اين گذشته، اين روايات نشان ميدهد که مردي همراه پيامبر9 نماز ظهر را خواند. سپس از کنار بنيحارثه (که قومي از انصار هستند) رد شد. آنان نماز عصر را ميخواندند. آن مرد آنان را از تغيير قبله باخبر کرد. آنها نيز به سمت قبله چرخيدند.
ثانياً از حديث سوم چنين برداشت ميشود که دستور تغيير قبله هنگام نماز ظهر، در مسجد بنيسلمه نازل شد. سپس پيامبر9 هنگام نماز به سمت کعبه چرخيد؛ ازاينرو اين مسجد به مسجد قبلتين معروف شد.
ثالثاً از حديث چهارم اينگونه برداشت ميشود که اولين نمازي که پيامبر9 در مسجد مقدس نبوي به سمت کعبه خواند، نماز عصر بود.
رابعاً از حديث پنجم اينگونه برداشت ميشود که عباد بن بشر با پيامبر9 در مسجد بنيسلمه نماز خواند. سپس از کنار بنيحارثه رد شد. آنها نماز عصر را ميخواندند. عباد آنان را از تغيير قبله آگاه کرد. آنها نيز به سمت کعبه چرخيدند.
خامساً از حديث ششم و هفتم اينگونه برداشت ميشود که اهل قبا زماني از تغيير قبله آگاه شدند که نماز صبح را ميخواندند؛ ازاينرو هنگام نماز صبح به سمت کعبه چرخيدند.
پس از آنچه بيان شد، آشکار گرديد که دستور تغيير قبله در مسجد بنيسلمه هنگام نماز ظهر بر پيامبر9 نازل شد. به اين ترتيب، ايشان به سمت کعبه چرخيد؛ ازهمينرو است که اين مسجد، مسجد قبلتين ناميده شده است. سپس در مسجد نبوي به سمت کعبه شريفه نماز عصر را خواند. اين نماز، اولين نماز کاملي بود که پيامبر9 آن را پس از نزول فرمان تغيير قبله به سمت کعبه خوانده است. از سوي ديگر، مردي که همراه پيامبر9 در مسجد بنيسلمه نماز خواند، از کنار بنيحارثه عبور کرد. آنها نماز عصر را ميخواندند. او آنها را از تغيير قبله آگاه کرد. آنان نيز به سمت کعبه چرخيدند. ولي خبر تغيير قبله، هنگام نماز صبح به اهالي قبا رسيد و آنها نيز به سمت کعبه چرخيدند.
پس بين احاديثي که درباره اين موضوع وارد شده است، هيچ منافاتي وجود ندارد. در اينجا نظرات دانشمنداني ميآيد که به روشني اين مطلب را ذکر کردهاند.
حافظ بن حجر ميگويد که ثابت شده اولين نمازي که پيامبر9 در بنيسلمه خوانده است، نماز ظهر بود؛ زماني که بشر بن براء بن معرور در آن هنگام درگذشت. اولين نمازي که آن حضرت در مسجد نبوي خواند، نماز عصر بود. اما اينکه ايشان نماز صبح را در بنيسلمه خوانده باشد، فقط از حديث ابن عمر درباره اهل قبا برداشت ميشود.
ابن عربي[20] ميگويد که وجه اشتراک اختلاف اين روايت در نماز صبح يا نماز عصر بودن، به اين مطلب برميگردد که خبر تغيير قبله به گروهي هنگام نماز عصر رسيد؛ اما آن خبر به اهل قبا هنگام نماز صبح رسيد.[21]
حافظ بن حجر ميگويد:
هيچ منافاتي بين اين دو حديث وجود ندارد؛ زيرا خبر مربوط به تغيير قبله هنگام عصر، به همه کساني رسيد که داخل مدينه بودند؛ يعني همان مردم بنيحارثه. اين ادعا بر اساس حديث براء است که خبرش را عباد بن بشر يا ابن نهيک نزد بنيحارثه بُرد. آن خبر هنگام نماز صبح به کساني رسيد که خارج مدينه بودند؛ يعني همان بنيعمرو بن عوف که در قبا سکونت داشتند. اين ادعا بر اساس حديث ابن عمر است. در حديث يادشده، اسمي از آن شخصي برده نشده است که خبر تغيير قبله را به بنيعمرو بن عوف رساند... .[22]
ممکن است کسي بگويد هر مسجدي که نمازگزارانش هنگام نماز خواندن از بيتالمقدس به سمت کعبه چرخيده باشند، ذوقبلتين (داراي دو قبله) است؛ زيرا نمازگزارانش به سمت دو قبله نماز خواندهاند؛ ازاينرو معنا ندارد مسجد بنيسلمه به صورت خاص، مسجد ذوقبلتين (داراي دو قبله) ناميده بشود.
جواب: اولين مسجدي که در آن يک نماز به سمت دو قبله خوانده شده، فقط مسجد بنيسلمه است؛ ازهمينرو نامگذاري اين مسجد به ذوقبلتين (داراي دو قبله) سزاوارتر است. در ادامه اين پژوهش، بعضي نظرات دانشمنداني آورده ميشود که معتقدند به احتمال قوي، فرمان تغيير قبله در مسجد بنيسلمه، و هنگام نماز ظهر بر پيامبر9 نازل شده است.
نظرات دانشمندان[ویرایش | ویرایش مبدأ]
1. ابن نجار ميگويد: «براي ما ثابت شده است که هنگام نماز ظهر و در مسجد قبلتين، تغيير قبله روي داده است».[23]
2. ابن سعد، نظريه محمد بن عمر[24] واقدي را درباره تغيير قبله در مسجد قبلتين ذکر کرده است که ميگويد: «و اين مطلب نزد ما به اثبات رسيده است».[25]
3. عين آنچه را حافظ[26] ابن کثير گزارش کرده، عبارت است از: «بيشتر از يک مفسر و مورخ گفتهاند که فرمان تغيير قبله هنگامي بر پيامبر9 نازل شد که دو رکعت نماز ظهر را برگزار کرده بود. اين واقعه در مسجد بنيسلمه اتفاق افتاد؛ ازاينرو آن مسجد، مسجد قبلتين ناميده شد».[27]
4. بغوي[28] گفته است که مجاهد و ديگران ميگويند:
آيه تغيير قبله، زماني در مسجد بنيسلمه بر رسول خدا9 نازل شد که ايشان و اصحابش دو رکعت نماز ظهر را برگزار کرده بودند. سپس در نماز چرخيد و به سمت ميزاب (ناودان) رو کرد. مردان و زنان نمازگزار جايشان را با يکديگر عوض کردند. بدينسان آن مسجد، مسجد قبلتين ناميده شد.[29]
5. در تفسير قرطبي آمده است: «آيه تغيير قبله در مسجد بنيسلمه بر پيامبر9 نازل شد. ايشان دو رکعت نماز خوانده بود. سپس در نماز تغيير قبله داد و آن مسجد، مسجد قبلتين ناميده شد».[30]
6. ابن حجر هيتمي[31] ميگويد: «به احتمال قوي، فرمان تغيير قبله زماني بر پيامبر9 نازل شد که ايشان دو رکعت نماز ظهر را به سمت بيتالمقدس خوانده بود. سپس به ديدن زني از بنيسلمه رفت. او نيز غذايي براي پيامبر9 آماده کرد».[32]
7. احمد عباسي درباره مسجد قبلتين ميگويد: «مسجد قبلتين، همان مسجدي است که در آن تغيير قبله از سمت بيتالمقدس به سمت کعبه صورت گرفت».[33]
8. سخاوي نيز ميگويد: «تغيير قبله هنگام نماز ظهر در مسجد قبلتين اتفاق افتاد».[34]
مسجد قبلتين در گذر تاريخ[ویرایش | ویرایش مبدأ]
از گزارشهايي که سمهودي آورده است، چنين برداشت ميشود که اين مسجد در عصر پيامبر9 ساخته شده است.[35] ابن شبه نيز آن را جزو مساجدي آورده که پيامبر9 در آن نماز خوانده است.[36]
ابن نجار نيز اين مسجد را ذکر ميکند و ميگويد: «و اين مسجد از مدينه، دور، و نزديک چاه رومه است».
مطري نيز چنين آورده است:
اين مسجد از مسجد فتح، دور است. در جهت غربي آن مسجد، روي تپه کوچکي نزديک حاشيه وادي[37] عقيق قرار دارد. اطراف آن خرابههاي عتيق روي حره وجود دارد. مکان آن به قاع معروف است. مسجد مذکور در روستاي بنيسلمه است.[38]
زين مراغي نيز سخن مطري را تکرار کرده است.[39]
اواخر قرن نهم هجري، سمهودي اين مسجد را نام برده و گفته است: «اين مسجد خيلي از حاشيه وادي عقيق ارتفاع دارد. سقف اين مسجد نوسازي شد و شجاعي شهين جمالي، سرپرست خادمين حرمين، آن را سال 893 بازسازي کرد».[40]
احمد عباسي ميگويد: «از آنها مسجد قبلتين است. اين مسجد، همان مسجدي است که در آن تغيير قبله از سمت بيتالمقدس به سمت کعبه اتفاق افتاد. اين مسجد نزديکي چاه رومه است».[41]
ابوسالم عياشي نيز در سفرنامهاش به سال 1073 هجري/ 1662 ميلادي، درباره اين مسجد ميگويد:
اين مسجد در جهت غربي بطحان و کوه سلع قرار گرفته است. نزديک وادي عقيق در مکاني مرتفع قرار دارد. از طرف[42] تختهسنگهاي کنار هم و سياه زمين و درهها، راهي به سمت آن وجود دارد. روي آن، ساختمان محکمي قرار گرفته است. نزديکي آن هيچ ساختماني وجود ندارد.[43]
در نيمه قرن چهاردهم هجري، انصاري ميگويد: «مسجد قبلتين روي تپهاي مرتفع از حره وبره قرار ميگيرد. نسبت به مدينه، طرف شمال غربي آن قرار دارد. اين مسجد به دو عرصه[44] وادي عقيق (عرصه بزرگ و کوچک) اشراف دارد».[45]
خياري (م.1380ق.)[46] و شنقيطي (م.1409ق.) [47] نيز درباره اين مسجد سخن گفتهاند.
توسعه و ساخت مسجد در زمان فهد بن عبدالعزيز[ویرایش | ویرایش مبدأ]
اين مسجد جايگاه مهمي را در گذر تاريخ اسلامي به خود اختصاص داده است؛ زيرا پيامبر9 در مکان اين مسجد نماز ميخواند که وحي نازل شد تا قبله را از بيتالمقدس به سمت کعبه شريفه تغيير دهد. به دليل اين اهميت تاريخي، ملک فهد بن عبدالعزيز دستور داد تا اين مسجد را بازسازي کنند و توسعه دهند. بازسازي و توسعه اين مسجد، به لطف و ياري پروردگار محقق شد. آنچه در زير ميآيد، متني است که روي لوحه نصبشده روي درِ مسجد نوشته شده است:
به نام خداوند بخشاينده مهربان: {إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ...}.'[48]' راست گفت خداوند بلندمرتبه و بزرگ. با حمايت خادم حرمين شريفين، ملک فهد بن عبدالعزيز آل سعود و در عهد مبارک ايشان، با ياري و توفيق خداوند بازسازي و توسعه مسجد قبلتين در مدينه منوره، در ماه 30/3/1408 هجري برابر21/11/1987 ميلادي انجام شد.
ويژگيهاي ساختمان مسجد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
شکل کلي توسعه جديد اين مسجد، مثلثي است. از دو طبقه در چهار جهت تشکيل ميشود. نماي اصلي مسجد از طريق بالکني که طول آن 83 متر است، بر خيابان اصلي اشراف دارد. طول نماي جنوبي 95 متر است. نماي غربي آن، 82 متر طول دارد و مقابل آن، مقبرهاي قديمي قرار دارد. مسجد، دو مناره و دوگنبد دارد. يک ورودي براي مردان، و ورودي ديگري براي زنان دارد که از ورودي مردانه جدا شده است. مساحت کلي آن مسجد به 3920 متر مربع ميرسد. وسط آن سالني براي نماز خواندن به مساحت 1190 متر مربع است که حدود دوهزار نمازگزار را در خود جاي ميدهد. اين سالن، بالکني مخصوص زنان دارد که در طبقه دوم پشت سالن است و مساحتش چهارصد متر مربع است. علاوه بر اين، سه کلاس در اين مسجد وجود دارد که از سمت بالا به نمازخانه اشراف دارند و به حفظ قرآن کريم اختصاص داده شدهاند. تهويه مسجد با سيستم تهويه مرکزي انجام شده است. درهاي مسجد با چوب درخت ساج ساخته شده است. خانههايي براي امام جماعت، مؤذن و نگهبان مسجد، در گوشهاي از برآمدگي اصلي مسجد در جهت غربياش تعبيه شده است تا زاويه تندي را پُر کند که در نتيجه اندازهگيري موقعيت مسجد در نقطه جنوبي به وجود آمده است. نمازخانه آن به دليل فاصله گرفتن از ارتفاع طبيعي موقعيت زمينش در زاويه جنوب شرقي، به اندازه يک طبقه از سطح خيابان تا شمال، بلندتر گرفته شده است. طبقه پايين مسجد شامل وضوخانه و گرمابههاي مردانه است که گنجايش پنجاه مرد را دارد. سمت ديگر آن، وضوخانه و گرمابههاي زنانه است که گنجايش سي زن را دارد.
اين مسجد، همچنين حياطي دارد که در آن نخل کاشته شده است. خدمات عمومي مسجد و وسايل نگهداري در طبقه پايين، زير نمازخانه قرار داده شده است. از همه جهتها از طريق پلههايي ميتوان وارد مسجد شد. هزينه کلي ساخت و تجهيز مسجد به39000،700 ريال سعودي رسيده است.
نقشه طراحي مسجد[ویرایش | ویرایش مبدأ]
سالن نماز (نمازخانه) شامل چندين تاق (قوسيشکل) متصل به ستونهايي است که اين ستونها از طريق محل اتصال وسط قوسها با دو گنبد به پنج قوس موازي ديوار قبله تکيه دادهاند. يک محور مرکزي را تشکيل ميدهد که به سمت مکه مکرمه اشاره ميکند. در بناي مسجد از آجرهاي سفالي قرمز استفاده شده است که در برابر رطوبت، صدا و گرما عايق هستند. در ساخت آن بنا، بيشتر از 000/100/2 آجر به کار گرفته شده است که در مدينه منوره ساخته شده بودند.
مساحتي حدود 24000 متر مربع از مسجد طي سه مرحله براي استحکام کار و جلوگيري از رطوبت، به صورت گچ مشمع (Plaster)[49] محکم و عايقبندي شد.
اما درباره رنگهايي که مسجد با آنها نقاشي شده است، بايد گفت مسجد سه بار با رنگ سفيد خالص و روشن رنگ شده است. سقف مسجد با رنگ شبيه به آجرهاي سفالي، که مسجد با آن بنا گرديده، نقاشي شده است تا اينکه شکل طبيعي خاصي را نشان دهد. نقاشي مساحتي بالغ بر 27000 متر مربع از فضاي آن انجام شده است.
اما چلچراغهاي مسي با همان ويژگيهاي باستاني و قديمي خود، به شکل زينتي طراحي شدهاند تا زيبايي تاريخي به مسجد بدهند. نور مسجد در داخل و خارج، بر اساس نقشهاي کامل اجرا شده است. نورافکنهاي آن به صورت موازي در فضاي مسجد تقسيم شدهاند. در تقسيم آنها پخش روشنايي و نور به صورت هماهنگ و مساوي رعايت شده است؛ بدون اينکه يکي از آنها بيشتر روشن باشد و ديگري کمتر. علاوه بر اين، از طريق پنجرههاي بلند مسجد، نور طبيعي نيز وارد فضاي داخلي مسجد ميشود.
مسجد و منازل مجاور متعلق به امام جماعت، نگهبان و مؤذن، با مدرنترين و بروزترين دستگاههاي تهويه مرکزي مجهز شدهاند. دريچههاي تهويه در تمام اين اماکن به شکل يکسان پخش شده است. کارهاي مرمر و سنگفرش مسجد با سنگهاي گرانيت اجرا شده است تا ويژگيهاي تاريخي مسجد تکميل شود. در اين باره مساحتي بالغ بر چهارهزار متر مربع از فضاي مسجد با گرانيت کار شده است.
در پايان، کف مسجد از باشکوهترين فرشهاي ملي پوشيده شده است که با حفظ شکل قديمي و شکلهاي تاريخياش الگوي بينظيري را ارائه ميدهد و مسجد قبلتين را از ديگر مساجد متمايز و متفاوت ميکند.[50]
تصوير شماره 47: عکس قديمي مسجد مستراح که پيامبر9 در آن نماز خوانده و هنگام بازگشتش از غزوه احد در آنجا استراحت کرده است.
تصوير شماره 48: نماي کنوني مسجد مستراح
[1]. عباسي، عمدة الاخبار، ص180.
[2]. مرتضي زبيدي، تاج العروس، ج8، ص377.
[3]. نام وي، براء بن عازب بن حارث بن عدي مدني، و صحابي رسول خدا٩ و صحابيزاده بود. او در کوفه ساکن شد و سال 72 هجري در آن شهر از دنيا رفت. (ابن حجر عسقلاني، تهذيب التهذيب، ج1، ص426؛ ابن قتيبه، المعارف، ص326)
[4]. {قَدْ نَرَي تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء}. (بقره: 144)
[5]. {مَا وَلاَّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُواْ عَلَيْهَا قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَي صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ}. (بقره: 142)
[6]. بخاري، صحيح البخاري، کتاب الصلاة، باب التوجه نحو القبله حيث کان، کتاب 8، حديث شماره399؛ ابن حنبل، المسند، ج4، ص304.
[7]. طبري، جامع البيان، حديث شماره 2155. احمد شاکر ميگويد: «سند اين حديث نزد ما صحيح است». (ابن حنبل، المسند، ج3، ص136)
[8]. نام او عثمان بن محمد اخنس مدني است. او از بزرگان تابعان، حديث روايت ميکرد و ثقه است. ابن حبان، نام او را در الثقات آورده است. (ذهبي، ميزان الاعتدال، ج3، ص52؛ ابن حجر عسقلاني، تهذيب التهذيب، ج7، ص152)
[9]. نام وي، ام بشير البراء بن معرور انصاري است. گفته شده اسمش خليده بوده است. يا اينکه او سلاف، يکي از زنان راوي حديث است که عبدالله بن کعب و مجاهد از او حديث روايت کردهاند. ابن حجر در گزارش خود آورده است: «ام بشر و ام بشير يکي هستند». (ابن حجر عسقلاني، الاصابة، ج4، ص418؛ کحالة، أعلام النساء، ج1، ص133)
[10]. ابن نجار، أخبار مدينة الرسول٩، ص115.
[11]. ابن سعد، الطبقات الکبري، ج1، ص242.
[12]. بخاري، صحيح البخاري، کتاب الإيمان، باب الصلاة من الايمان، کتاب2، حديث شماره40.
[13]. او تويله بنت اسلم انصاريه حارثيه (با اسم مصغر تويل و تاي مدورة، که ميشود: تويله) است. به او توله بدون اسم مصغر هم گفته شده است. همچنين به او نويله با نون و اسم مصغر گفته شده است که آن نامگذاري بر اساس روايتي به نقل از ابن اسحاق بن ادريس از قول جعفر بن محمود است. نامگذاري اسمش با تاي مدورة، يعني تويله، بر اساس روايت ابراهيم بن حمزه است که موثق است؛ هرچند هيثمي او را در المجمع با ثاء آورده است. گفته شده که او نوله است بدون اسم مصغر؛ همچنانکه فيروزآبادي در قاموس و ابن عبدالبر در التمهيد نام او را اينگونه ذکر کردهاند. ابن حجر نام او را هنگام سخن گفتن با حرف تاء و نون آورده است. حديث او در معجم طبراني آورده شده است. (ر.ک: ابن حجر عسقلاني، الاصابة، ج8، ص34 و201؛ فيروزآبادي، القاموس المحيط، ماده «ن ول»؛ هيثمي، مجمع الزوائد، ج2، ص14؛ ابن عبدالبر، التمهيد، ج17، ص46)
3. نام وي، عباد بن بشر بن وقش (با واو و قاف مفتوح) انصاري است. او از صحابه قديمي است. پيش از هجرت، اسلام آورد. ايشان در جنگ بدر مشارکت داشت و در جنگ يمامه به شهادت رسيد. (ابن حجر عسقلاني، تقريب التهذيب، شرح حال شماره 3122)
[15]. هيثمي، مجمع الزوائد، ج2، ص14.
[16]. در اين حديث، شب (الليلة) دلالت دارد بر مقداري از روز گذشته و شبي که به صورت مجاز پس از آن ميآيد. نکره بودن در آن، قرينهاي است بر اراده بعض، نه کل و مراد از آن، اين سخن خداوند است که ميفرمايد: {قَدْ نَرَي تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاء}؛ «ما روگرداندن تو را گاهگاهي به سوي آسمان ميبينيم». (بقره: 144) (ابن حجر عسقلاني، فتح الباري، ج1، ص506)
[17]. بخاري، صحيح بخاري، کتاب التفسير، باب «الذين آتيناهم الکتب يعرفونه...»، کتاب65، حديث شماره4491؛ مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، کتاب المساجد، باب تحويل القبله، کتاب 5، حديث شماره 526.
[18]. مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، کتاب المساجد، باب تحويل القبله، کتاب5، حديث شماره 527.
[19]. ابن حجر عسقلاني، فتح الباري، ج1، ص503.
1. نام او محمد بن عبدالله بن محمد اشبيلي است. کنيهاش ابوبکر بن عربي بود. او علامه، مفسر، حافظ، قاضي و صاحب تأليفات زيادي است. وي سال 468 هجري متولد شد و سال 543 هجري از دنيا رفت و در فاس دفن شد. (داودي، طبقات المفسرين، شرح حال شماره511)
[21]. ابن حجر عسقلاني، فتح الباري، ج1، ص503.
[22]. ابن حجر عسقلاني، فتح الباري، ج1، ص503.
[23]. ابن نجار، أخبار مدينة الرسول٩، ص115 .
[24]. نام او محمد بن عمر بن واقد اسلمي بالولاء واقدي مدني است. کنيهاش ابوعبدالله بود. او قاضي و ساکن بغداد بود. واقدي از قديميترين مورخان اسلامي و مشهورترين آنهاست. وي سال 130هجري/ 747ميلادي متولد شد و سال 207 هجري /823 ميلادي درگذشت. (زرکلي، الاعلام، ج6، ص311)
[25]. ابن سعد، الطبقات الکبري، ج1، ص241 و 242؛ ابن حجر عسقلاني، فتح الباري، ج1، ص503 .
[26]. نام وي، اسماعيل بن عمر بن کثير قرشي بصري، سپس دمشقي و ملقب به عمادالدين ابوالفداء است. وي سال 701 هجري/1302ميلادي متولد شد. او فقيهي مسلط و مفسري شاخص و محدثي است که از ابن تيميه و ديگران حديث آموخته بود. او سال 774 هجري/1373ميلادي درگذشت. (ذهبي، التفسير والمفسرون، ج1، ص242)
[27]. ابن کثير، تفسير القرآن العظيم، ج1، ص334.
[28]. نام او حسن بن مسعود بن محمد فراء، ملقب به محي السنة (زندهکننده سنت) بود. او فقيه و مفسر است. بغوي منسوب به بغا از روستاهاي در خراسان است. او شرح السنة، عالم التنزيل و کتابهاي ديگر را تأليف کرده است. وي سال 436 هجري/1044ميلادي متولد شد و سال510 هجري/ 117 ميلادي درگذشت. (زرکلي، الاعلام، ج2، ص284)
[29]. خطابي، معالم السنن، ج2، ص162.
[30]. قرطبي، تفسير قرطبي، ج2، ص148 و 149.
[31]. نام ايشان، احمد بن محمد بن محمد بن علي بن حجر هيتمي سعدي انصاري شافعي مصري سپس مکي است. درحاليکه کمتر از بيست سال داشت، به او اجازه فتوا داده شد. او سال 909 هجري در محله ابيهيتم (با تاي دو نقطه) در مصر متولد شد. وي سال 973 هجري در مکه درگذشت. (شوكاني يمني، البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع، ج1، ص109)
[32]. ابن حجر هيثمي، حاشية الهيثمي علي الإيضاح، ص459.
[33]. عباسي، عمدة الاخبار، ص180.
[34]. سخاوي، التحفة اللطيفة، ج1، ص70.
[35]. سمهودي، وفاء الوفا، ج3، ص840.
[36]. ابن شبه نميري، تاريخ المدينة المنورة، ج1، ص68.
[37]. وادي (رودخانه) عقيق: اين وادي طائف را در مينوردد و از مدينه عبور ميکند. از طولانيترين درههاي حجاز است. عقيق، بالاترين آبريزگاهايش را از نزديک دره فرع ميگيرد. سپس از جهت شمال از سمت شرق حرار و سلسله کوههاي قدس در غرب پايين ميآيد. تکيهگاهش در آنجا نقيع ناميده ميشود. هنگامي که به چاه ماشي نزديک ميشود، عقيق الحسا نام ميگيرد تا اينکه به چاههاي ذيحليفه ميرسد که در آنجا عقيق ناميده ميشود. زماني که در دره بطحان و قناة به هم ميپيوندد، نامگذارياش در غابة (جنگل) به پايان ميرسد. اين دره عقيق ناميده شده است؛ زيرا سيلابهايش در حره شکافته شده و قطع گرديده است. همچنين گفته شده به دليل سرخي مکانش اينچنين نامگذاري شده است. وادي عقيق داراي دو عرصه (زمين خالي) است که در عرصه کوچک آن، بئر رومه و دانشگاه اسلامي قرار دارد. عرصه بزرگش تا ميقات و بئر (چاه) عروه و اطراف آن امتداد دارد. در صحيحين آمده که پيامبر٩ فرموده است: «از جانب پروردگار به من گفته شد که در اين دره مبارک نماز بخوان».
[38]. مطري، التعريف بما آنست الهجرة، ص48.
[39]. مراغي، تحقيق النصرة، ص142.
[40]. سمهودي، وفاء الوفا، ج3، ص842.
[41]. عباسي، عمدة الاخبار، ص180 و 181.
[42]. واژه «آکام»، جمع «أکم» است و آن مکاني است که ارتفاعش از کوه کمتر است. يا به سنگهايي که در يک مکان جمع شده باشد، آکام گفته ميشود. (ابن منظور، لسان العرب، ماده «ا ک م»)
[43]. عياشي، المدينة المنورة في رحلة العياشي، ص120 و 121.
[44]. «عرصه» بر وزن «ضربه»، هر زميني است که بين مکانهاي بزرگ قرار دارد و در آن ساختماني وجود ندارد. جمع آن عراص و عرصات است. (رازي، مختار الصحاح، ماده «ع ر ص»)
[45]. عباسي، آثار المدينة المنورة، ص131.
[46]. خياري، تاريخ معالم المدينة المنورة، ص139.
[47]. شنقيطي، الدر الثمين، ص235.
[48]. «فقط كسي حق دارد مساجد خدا را با تعمير يا عبادت آباد سازد كه به خدا و روز قيامت ايمان داشته باشد». (توبه: 18)
[49]. پلاستر، که جايگزين گچ و نماست، اندودي پايهسيماني است که با افزودن مواد پليمري، خواص چسبندگي و کارايي آن بهبود يافته است. اين اندود به صورت يک لايه يا چند لايه نازک براي استفاده به عنوان پوشش ديوار و سقف کاربرد دارد. پلاستر را ميتوان به صورت دستي يا با استفاده از پمپ پلاستر روي سطح اجرا کرد. پلاستر روي همه سطوح بتني، بلوکهاي سيماني و سفالي، بلوک بتني هوادار اتوکلاو شده (AAC) و پلاسترهاي سيماني به کار برده ميشود. سطوح مورد نظر بايد مقاوم و تميز باشند و لازم است هرگونه ضايعات سيماني، چربيها و آلودگيها پيش از اجرا از روي سطوح زدوده شوند. پلاستر براي استفاده روي سطوح خشک طراحي شده است؛ ولي در وضعيت آبوهوايي گرموخشک با توجه به روش استفاده (دستي يا ماشيني) بايد پيش از اجرا سطح را مرطوب کرد. به دليل توليد صنعتي و کنترل کيفيت مستمر، داراي يکنواختي و کيفيت بسيار بالاتري نسبت به ملاتهاي سنتي است. امکان توليد پلاسترهاي رنگي نيز وجود دارد. (مترجم)
[50]. ملحق توسعة المساجد في عهد خادم الحرمين الشريفين. (خياري، تاريخ معالم المدينة قديماً و حديثاً، ص288 و 289؛ أسبوع العناية بالمساجد، ص117)
پانویس[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- ↑ اخبار مدینة الرسول(ص)، ص١١5.
منابع[ویرایش | ویرایش مبدأ]
- اخبار مدينة الرسول، محمد بن محمد النجار، مكه، مكتبة الثقافة، ١٩٨١